1

ادعای مدیر مرکز گسترش: تلاش کردیم هم در زمینه عمل به تعهدات و هم در بخش افزایش برآوردها بهترین عملکرد را داشته باشیم!!⇔پرسش: در زمینه شفاف‌سازی چطور؟؟ چرا علیرغم تأکید وزیر ارشاد مبنی بر شفاف‌سازی، فهرست کامل حمایتهای مالی مرکز از پروژه‌های مستند منتشر نشده؟؟؟

سینماروزان: عباس صالحی وزیر ارشاد دولت دوازدهم از همان ابتدای حضورش در ارشاد بر لزوم شفاف سازی مالی سازمانهای زیرمجموعه تأکید کرد و در این مسیر برخی سازمانهای سینمایی و از جمله فارابی و موسسه رسانه های تصویری فهرستهای حمایتی خود را منتشر کردند.

با این حال مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که الویتش حمایت از سینمای مستند است جز فهرستی از فیلمهای داستانی مشمول حمایت، داده ای درباره دریافتیهای مستندسازان از این ارگان منتشر نکرد!

محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیر مرکز به تازگی در گفتگو با “مهر” با اشاره به نوسانات اقتصادی کشور فرموده اند: ما در مقام دولت، تلاش داشته‌ایم هم در زمینه عمل به تعهدات و هم در بخش افزایش برآوردها، بهترین عملکرد را داشته باشیم!!

اینکه مدیر مرکز شخصا از تلاشهایش برای عمل به تعهدات و افزایش برآوردها گفته ویژگی اغلب مدیران ایرانی است اما ایشان برای نشان دادن عیار کاری خویش و اینکه چقدر تلاشهایش به ثمر نشسته باید یک کار مهم دیگر انجام دهد.

آن کار عبارتست از اینکه در راستای تأکیدات وزیر، مدیر مرکز به شفاف سازی مالی زیرمجموعه اش پرداخته و دقیقا بگوید در حیطه مستند از کدام پروژه ها حمایت صورت گرفته و هر پروژه چقدر مشمول حمایت شده!؟




علیرغم توصیه اکید وزیر ارشاد مبنی بر شفاف‌سازی مالی زیرمجموعه‌ها⇐مرکز گسترش، نه فهرست حمایتی از مستندسازان را منتشر کرده و نه درباره ردیف بودجه جشنواره سینماحقیقت توضیح داده! چرا؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: تقاضای پی در پی رسانه های مستقل مبنی بر شفاف سازی مالی در موسسات و ارگانهای دولتی سینما سبب ساز آن شد که ابتدا فارابی و بعد موسسه رسانه های تصویری و سرآخر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درباره حمایتهای مالی سالیان اخیر خود فهرستهای جداگانه ای را منتشر کنند و در کنار اینها دبیران جشنواره های فجر و اخیرا کودک هم رقم بودجه خود را اعلام کنند.

در این بین مرکز گسترش فقط فهرست حمایتهایی که از محصولات داستانی داشته را منتشر کرد(!) و در شرایطی که تصور میشد به خاطر پسوند «مستند» این مرکز هم که شده باید فهرست کامل حمایت از مستندسازان هم منتشر شود اما هنوز مرکز گسترش نه در این باره شفاف سازی انجام داده و نه درباره بودجه سالهای اخیر جشنواره سینماحقیقت.

اگر سخنان هفته های اخیر عباس صالحی وزیر ارشاد را پیگیری کرده باشید حتما دیده اید که ایشان مدام بر شفاف سازی مالی تمامی زیرمجموعه ها و معاونتها تأکید کرده اند و قطعا مدیر مرکز گسترش هم باید به ندای وزیر ارشاد مبنی بر شفاف سازی پای بند باشد.

مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی باید در وهله اول فهرست کمکهایی که در دولت اعتدال به تولید مستند اختصاص یافته و همچنین بودجه جشنواره سینماحقیقت را منتشر کند تا پرسشهای مبنی بر تخصیص حمایتهای چندصدمیلیونی از برخی از مستندهای خاص(!) پاسخی منطقی بیابد. به دنبال آن نیز میتوان فهرست کمکهای مرکز به مستندسازان در دولتهای قبل هم منتشر گردد تا فرصت مقایسه عملکرد مدیران برای اهالی رسانه و پژوهشگران حیطه سینما فراهم شود.

 




افشاگری مرکز گسترش حکایت دارد از عدالت مطلق محمد آفریده در توزیع بودجه⇐حمایت از ۴۴پروژه با بودجه‌ای چهارمیلیاردی در دوران مدیریت محمد آفریده/حمایت از ۲۴پروژه با بودجه‌ای پانزده میلیاردی(!) در دوران مدیریت شفیع آقامحمدیان/حمایت از فقط ۸پروژه با بودجه‌ای بیش از دومیلیارد در دوران مدیریت طباطبایی‌نژاد

سینماروزان: تقاضای رسانه های مستقل سبب ساز آن شد که بعد از بنیاد سینمایی فارابی و موسسه رسانه های تصویری که فهرست حمایتی خود در سالهای اخیر را منتشر کردند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم به تازگی فهرست حمایتی خود در ده سال اخیر را منتشر کند.(اینجا را بخوانید)

در فهرست ارائه شده از سوی مرکز نام 76 پروژه سینمایی به عنوان پروژه های مشمول تسهیلات مرکز دیده میشود و اگر بخواهیم به لحاظ گستردگی دامنه حمایتی بسنجیم موفقترین کارنامه مرکز از آن محمد آفریده بوده است.

اول. در فاصله زمانی 85 تا 88 و در زمان مدیریت محمد آفریده بر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نزدیک به 44پروژه سینمایی با بودجه‌ای حدودا چهار میلیاردی مورد حمایت قرار گرفته اند و جالب اینجاست که در میان دریافت کنندگان تسهیلات همه جور سینماگری به چشم میخورد؛ از امثال بهنام بهزادی و محسن امیریوسفی و عبدالرضا کاهانی تا مسعود ده نمکی و محمدرضا ورزی و مسعود اطیابی!

این معنایی دارد جز آن که آفریده کوشیده بود حین مدیریت خود شرایط بهره وری تمامی سینماگران با حدی میانه از بهره هوشی را فراهم آورد و تا حد امکان از خودی و غیرخودی کردن در ارائه تسهیلات بپرهیزد؟

دوم. در فاصله زمانی 88 تا 92 و در زمان مدیریت شفیع آقامحمدیان بر مرکز گسترش 24پروژه مورد حمایت بوده اند آن هم با بودجه ای هنگفت نزدیک نزدیک به 15میلیارد.

 در همین دوره بوده که بالاترین پرداختیهای مرکز اهدا شده و از جمله بیش از 6میلیارد برای «لاله» یا بیش از 2میلیارد برای «شهابی از جنس نور» و بیش از یک میلیارد برای «رنج و سرمستی» و ناگفته پیداست که علیرغم بودجه هنگفت 15میلیاردی گستردگی توزیع بودجه مناسب نبوده و تقریبا نصف دوران آفریده را شامل شده.

سوم. در فاصله زمانی 92 تا 96 و در دوره مدیریت محمدمهدی طباطبایی نژاد بر مرکز گسترش فقط 8پروژه مورد حمایت قرار گرفته اند آن هم با بودجه ای بیش از 2میلیارد. رقم صرف شده برای حمایت از همه کمتر است. یک دلیل آن میتواند راه اندازی محافل سینمایی بودجه خوار از هنروتجربه تا جشنواره جهانی(؟) فجر و مدرسه ملی سینما در دوره اخیر باشد که باعث شد بودجه واریزی به مرکز از همه کمتر باشد؟؟

فارغ از این،  آمار کمّی حمایت شدگان مرکز در بدترین حالت خود قرار دارد و در این دوره زمانی فقط 8 پروژه مورد حمایت قرار گرفته‌اند!!




راه‌اندازی شورای تازه برای دریافت بودجه؟؟⇐مدیرعامل فارابی در واکنش به راه‌اندازی «شورای بین‌الملل»: امیدوارم با «تخصیص بودجه»، اتفاقات خوبی در این حوزه رقم بخورد!!⇔پرسش: در شرایطی که اغلب اعضای «شورای بین‌الملل»، مدیران و کارمندان ارگانها و محافل دولتی هستند آیا بناست برای حضور در این شورای تازه هم دستمزد دریافت کنند؟

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان از بدو حضورش در سازمان سینمایی علاقه زیادی برای راه اندازی شوراهای مختلف از شورای مقاومت تا شورای معناگرا نشان داده است و در تازه ترین مورد شورای عالی بین الملل سینمای ایران هم راه اندازی شده است.

به گزارش سینماروزان اینکه در روزگاری که بیش از هر چیز تکیه به بخش خصوصی حس میشود راه اندازی چنین شوراهایی آن هم با حضور افرادی که کمترین خروجی در بخش خصوصی نداشته اند چه سودی را عاید سینمای ایران خواهد کرد مشخص نیست اما اینکه مدیرعامل فارابی که عضو همین شورای بین الملل هم هست، اتفاقات خوب در این شورا را گره بزند به تخصیص بودجه پرسش‌برانگیز است.

علیرضا تابش با اشاره به وظایف شورای بین الملل به «شرق» گفت: چند حوزه وجود دارد که در شورا باید به آنها توجه شود از جمله توسعه حضور در بازارهای جهانی که موضوع مهمی است. دبیرخانه این شورا نیز بنیاد سینمای فارابی در نظر گرفته شد و نخستین کار این است که کارگروهی تشکیل شود و در نخستین جلسه یک‌سری مصوبات در نظر گرفته خواهد شد. قطعا حوزه بین‌الملل سینما وسیع است و نیاز به آیین‌نامه و شیوه‌نامه است که در شورا به تصویب برسد… البته اكران فيلم خارجي نيز از جمله مباحثي است كه در شورای عالی بین‌الملل سینمای ایران قابل طرح است. اميدوارم با همفكري و هم‌گرايي و تخصيص بودجه اتفاقات خوبي در اين حوزه رقم بخورد.

علیرضا تابش تخصیص بودجه را عاملی در جهت رخداد اتفاقات خوب در حوزه بین الملل مطرح کرده است. تخصیص بودجه برای چه؟ برای پرداخت دستمزد به اعضای شورای عالی بین الملل؟

اعضای شورای عالی بین الملل چه کسانی هستند؟

–علیرضا تابش که مدیرعامل فارابی است.

–صادق موسوی که مدیرعامل انجمن سینمای جوانان است.

–محمدمهدی طباطبایی نژاد که مدیرعامل مرکز گسترش است.

–رضا میرکریمی که دبیر محفل هشت میلیاردی بین الملل فجر است.

–رائد فریدزاده که معاون بین الملل فارابی است.

–ایرج تقی پور که جزو سیاستگزاران گروه دولتی هنروتجربه و کارمندان محفل هشت میلیاردی بین الملل است.

–مهدی یزدانی که هم مدیرعامل موسسه رسانه های تصویری است و هم جزو مدیران محفل هشت میلیاردی بین الملل فجر.

–نادر طالب زاده که هم جزو هسته مرکزی جشنواره عماری است که ردیف بودجه آن در لایحه بودجه مجلس می آید و هم جزو کارمندان محفل جهانی فجر!

–امیر اسفندیاری که نزدیک بیست سال معاون بین الملل فارابی بود و قطعا به قدر کفایت از بابت این معاونت دستمزد دریافت کرده است.

در شرایطی که بخش عمده اعضای شورای عالی بین الملل به عنوان مدیر یا کارمند مشغول کار برای ارگانهای دولتی یا ارگانهای متصل به منابع عمومی هستند آیا بناست مجددا به آنها بابت حضور در شورای عالی بین الملل دستمزد پرداخته شود؟




چرا درست بعد از معرفی وزیر جدید ارشاد به مجلس، حیدریان حکمهای ۲ ساله و ۳ساله صادر کرد؟⇐آیا حیدریان خیالش از آینده تخت است یا می‌خواهد رییس آینده سینما را در عمل انجام شده قرار دهد؟

سینماروزان: در 24 ساعت گذشته و درست بعد از آن که حسن روحانی وزرای مدنظر خود برای وزارتخانه های مختلف را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد و مشخص شد وزیری تازه به نام عباس صالحی به وزارت ارشاد خواهد آمد، احکامی تازه در سازمان سینمایی صادر شد.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان که حدودا دو ماه پیش هم یک سری حکم مدیریتی صادر کرده بود دیروز از یک طرف احکام  مسعود جعفري جوزاني، محمدحسن خوشنويس، حسن بلخاري، محمدعلي حسين نژاد، اسماعيل بني اردلان، سيدروح‌الله حسيني، مجيد مسچي، محمود اربابي و مرتضي كاظمي را برای 3 سال حضور در شورای علمی مدرسه ملی سینما صادر کرد و از طرف دیگر مرتضی رزاق کریمی را به عنوان قائم مقام مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی منصوب کرد.

امروز هم خبر ابقای دوساله محمدمهدی طباطبایی نژاد از سوی حیدریان به عنوان مدیر مرکز گسترش آمد.

اینکه حیدریان درست بعد از معرفی عباس صالحی اقدام میکند به صدور حکم جدید چه معنایی دارد؟ آیا او خیالش تخت است که در وزارتخانه عباس صالحی همچنان رییس سینما خواهد ماند یا آن که میخواهد آخرین احکام را تا قبل از استقرار عباس صالحی صادر کند تا حتی در صورت تغییر و تحول باز هم معتمدان خودش باشند که زمام سینما را در دست داشته باشند؟




بعد از مرور رزومه بحث‌برانگیز طباطبایی‌نژاد در سینماروزان⇐ابراهیم داروغه‌زاده ریاست بر اداره نظارت را برعهده گرفت⇔آیا عمر حضور داروغه‌زاده در اداره نظارت به یک سال خواهد رسید؟

سینماروزان: هفته گذشته و بعد از طرح نام محمدمهدی طباطبایی نژاد به عنوان گزینه جانشینی حبیب ایل بیگی در اداره نظارت با مرور رزومه طباطبایی نژاد که مدیر فعلی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است پرسشهایی را درباره چرایی حضور احتمالی او در یک مرکز مهم سازمان سینمایی را در سینماروزان مرور کردیم.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان حالا و یک هفته بعد از شفاف سازی آن رزومه، طباطبایی نژاد از دایره گزینه های اداره نظارت حذف شده است و حکم ریاست بر این اداره برای ابراهیم داروغه زاده مدیرعامل فعلی موسسه آوای هنر سلامت وابسته به وزارت بهداشت صادر شده است.

البته مذاکره با داروغه زاده برای حضور در این معاونت از مدتها پیش در جریان بوده اما داروغه زاده چون حواشی غیرقابل انکار این معاونت را می دانسته سعی زیادی کرده از پذیرش این مسئولیت سرباز زند اما در نهایت و با حذف طباطبایی‌نژاد از دایره گزینه ها بوده که رضایت تلویحی وی برای حضور در این معاونت کسب شد.

داروغه‌زاده که فارغ‌التحصیل پزشکی است سالها در حلقه مدیران سینمایی حضور داشته است و مدیریت نهادهایی مانند موسسه رسانه های تصویری، تصویرشهر و مدیریت بر شبکه های اول و چهارم سیما را تجربه کرده است. داروغه‌زاده در ابتدای دولت یازدهم هم مدتی کوتاه به عنوان معاون فرهنگی فارابی حضور داشت ضمن اینکه قائم مقام و رییس کاخ جشنواره سی و دوم فجر بود با این حال امتداد حضورش در هیچ کدام از این مسئولیتها امتداد نیافت که یک دلیل این امر صراحتی بود که او در متنهای اجتماعیش داشت و ابایی نداشت از نقد دولت اعتدال.

در  امتداد التهاباتی که در دولت یازدهم پیرامون توقیف فیلمها و بخصوص فیلمهای مجوزدار پیش آمد و راه اندازی کمیته ای موسوم به بازبینی درست بعد از انتخابات96 برای حل فیلمهای مشکل دار، اینکه داروغه زاده فضای آرام و بی دردسر فعالیت فرهنگی در وزارت بهداشت را رها کرده و به معاونت نظارت می آید پرسش برانگیز است! داروغه زاده اگر هم وارد اداره نظارت شود چقدر در برابر حواشی این اداره دوام خواهد آورد؟

تجربه حضور در معاونت فارابی که به هشت ماه هم نرسید و قائم مقامی جشنواره فجر که به همان یک دوره منتهی شد، نشان از آن دارد که او اهل مسامحه کاری نیست و اگر نتواند برنامه هایش را پیش ببرد خیلی زود استعفا میدهد. با این حساب او چند روز، چند هفته و چند ماه در اداره نظارت دوام خواهد آورد؟




واگذاری اداره نظارت به مدیری که فیلمی با ۴۰ اصلاحیه نظارتی در سازمان تحت امرش تولید شد!؟

سینماروزان: با شعری از شهریار که حبیب ایل بیگی در صفحه اجتماعیش گذاشت و حدیث رفتن را سرود(اینجا را بخوانید) رفتن او از اداره نظارت دیگر قطعی شده و حالا باید دید چه کسی به جای وی ریاست اداره نظارت را برعهده خواهد گرفت؟

به گزارش سینماروزان محمد احسانی و محمود اربابی اولین گزینه هایی بودند که درباره احتمال جایگزینی آنها با ایل بیگی نوشتیم(اینجا را بخوانید) و در این میان معاون سیما مدتی کوتاه بعد از آن نوشتن، حکم احسانی را برای مدیریت شبکه نسیم صادر کرد تا یکی از گزینه های اداره نظارت بسوزد.(اینجا را بخوانید)

اربابی همچنان گزینه ریاست بر اداره نظارت است و در این بین دو گزینه دیگر هم به فهرست گزینه ها اضافه شده است؛ یکی محمد آفریده مدیرعامل اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و دیگری محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل فعلی مرکز گسترش.

آفریده به دلیل حواشی دامنگیر وی بعد از تولید «یک خانواده محترم» تقریبا هیچ گاه نتوانسته نفر اول مدیریت در ساختارهای مختلف سینمایی باشد و بعید است که حالا هم محمدمهدی حیدریان ریسک کند و از او به عنوان رییس اداره نظارتی که در ذات خود با حاشیه عجین است استفاده کند.

فرزند شهید هفت تیر می‌آید؟

می ماند محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل فعلی مرکز گسترش. حضور طباطبایی نژاد که فرزند نورالله طباطبایی نژاد نماینده اردستان در مجلس اول و از شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری در هفتم تیر 1360 است در اداره نظارت به یک دلیل می‌تواند جالب باشد و آن هم اینکه در دوران حضور او در مرکز فیلمی تولید شده با 40 اصلاحیه نظارتی!

طباطبایی نژاد تقریبا باثبات ترین مدیرعامل سینمایی دولت یازدهم بوده چون برخلاف بنیاد سینمایی فارابی، انجمن سینمای جوان و همین اداره نظارت که از روزهای روی کار آمدن این دولت تاکنون در برهه های زمانی مختلف نیروهای مختلفی را به عنوان مدیر دیدند، طباطبایی نژاد توانسته از همان ابتدای دولت تاکنون که دولت رو به انتهاست مدیریت مرکز گسترش را عهده دار باشد.

حضور طباطبایی‌نژاد در مدیریت مرکز گسترش هرچند به این منجر شد که وظیفه حمایت از فیلم اولیها از این نهاد برداشته شود و الویت اصلی اش ارائه حمایت به مستندسازان باشد اما از جمله آثاری که در آخرین روزهای پیش از این تغییر فاز در این مدیریت تصویب شد و البته با حضور طباطبایی نژاد هم حمایت از تولید آن برای به ثمر رسیدن انجام شد، فیلمی بود به نام «کاکا».

فیلمی که امیر سماواتی تهیه کننده اش بود و جوانی به نام علی سرآهنگ کارگردانش. این فیلم که هنوز نتوانسته اکران شود در برهه ای از زمان به دلیل حجم بالای اصلاحاتی که از اداره نظارت به آن وارد شد-نزدیک به 40 مورد اصلاحیه-حاشیه ساز شد همچنان پروانه نمایش ندارد.

دلیل اصلی ممیزی وارده به «کاکا» رقابت عشقی است که در فیلم میان یک پدر و فرزند به وجود می آید؛ اتفاقی که باعث شد تک نمایش فیلم در جشنواره ای به نام سما که با حمایت موسسه شهید آوینی برگزار میشود هم با انتقادات شدید رسانه های اصولگرا مواجه شود.(اینجا و اینجا را بخوانید)

در چنین شرایطی اینکه طباطبایی نژاد که «کاکا» در زمان مدیریت وی بر مرکز گسترش تولید شده و البته 40 اصلاحیه نظارتی هم به وی وارد شده خود بخواهد به ریاست اداره نظارت برسد جالب به نظر می رسد و حداقل در گام اول می تواند این مزیت را داشته باشد که وضعیت پروانه نمایش «کاکا» را مشخص کند بخصوص که اگر بدانیم طباطبایی نژاد در فیلم «با دیگران» به تهیه کنندگی مشترک امیر سماواتی-محمد آفریده هم به عنوان مجری طرح حضور داشت؛ فیلمی که بخاطر حواشی پررنگی که برای تهیه‌کنندگی آفریده وجود داشت نام امیر سمواتی را هم به عنوان تهیه کننده مشترک با آفریده، برای کم کردن فشارها بر پیشانی خویش دید.

محمدمهدی طباطبایی نژاد در پشت صحنه "کاکا"
محمدمهدی طباطبایی نژاد در پشت صحنه «کاکا» در حال گفتگو با امیر سماواتی



۴۰ مورد اصلاحیه بر فیلمی که با حمایت مستقیم مرکز گسترش تولید شده!+عکس⇔فیلمی با مضمون مثلث عشقی یک پدر و پسر!!!

سینماروزان: اگرچه مدتی است وظیفه کمک به تولید فیلمهای کارگردانان فیلم اولی از مرکز گسترش به بنیاد سینمایی فارابی منتقل شده است اما همچنان هستند برخی از فیلمهای اولی که پیش از این تفویض مسئولیت با حمایت مرکز گسترش تولید شدند و البته هنوز که هنوز است تکلیف اکران آنها مشخص نیست.

به گزارش سینماروزان از جمله این فیلم اولیها اثریست به نام “کاکا” به کارگردانی علی سرآهنگ. امیر سماواتی تهیه کننده این فیلم است و مجتبی راعی نیز مشاور کارگردان بوده است.

“کاکا” با حمایت مستقیم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید شده و هرچند به نظر می رسید که با آماده شدن پیش از جشنواره سی و چهارم در آن شرکت کند اما فیلم به جشنواره پارسال نرسید و با اینکه چند ماه است کارهای فنی آن نیز به اتمام رسیده و نسخه نهایی آن هم حاضر شده اما فیلم اکران هم نشده است.

ممیزی‌های فراوان وارده بر فیلمی از محصولات مرکز گسترش

دلیل این عدم اکران را باید به ممیزی های وارده به فیلم نسبت داد! شنیده شده نزدیک به 40 مورد اصلاحیه به “کاکا” وارد شده است و همین امر شرایط سختی را برای اعمال اصلاحات فراهم آورده است!

اگر فیلمی محصول بخش خصوصی و بدون کمترین حمایت دولتی این طور ممیزی می‌خورد و حتی توقیف می‌شد چندان عجیب نبود اما درباره “کاکا” که جزو محصولات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است، چرا؟

آیا مدیران این مرکز و در رأس آنها محمدمهدی طباطبایی نژاد که البته برای کمک به ساخت آثار مستند هم سختگیری های خاص خود را دارند حواس شان به فیلمنامه “کاکا” و مضمون آن نبوده که حالا اداره نظارت ارشاد این حجم از ممیزی را به آن وارد کرده است؟

از آن طرف این پرسش پیش می‌آید مرکز گسترش که بعد از تفویض مسئولیت الویت خود را فقط بر حمایت از آثاری که دارای وجهه تجربه گرایانه هستند قرار داده بود چه اله‌مانی در این محصول ممیزی خورده دیده که حمایت از آن را در دستور کار قرار داده است؟

پدر و پسر گرفتار مثلث عشقی

اگر بخواهیم به لحاظ مضمونی هم “کاکا” را بررسی کنیم بعید است بتوانیم دلیل قانع کننده ای مبنی بر وجه تجربه گرایی فیلم پیدا کنیم و آن گاه چرایی حمایت را توجیه کنیم.

خط اصلی داستان “کاکا” مبتنی بر یک مثلث عاشقانه است که دو ضلع آن یک جوان و پدرش هستند! این خط داستانی هم حکایت از آن دارد که نه با محصولی بکر و ویژه که اتفاقا با فیلمی روبروییم که بیش از هر چیز خط داستانی فیلمی به نام “طوقی” از ساخته های علی حاتمی را یادآور می شود.

تفاوت فقط در آن است که در آنجا ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی بودند که نقشهای اصلی را ایفا می کردند و تهیه کننده “کاکا” در کنار حسین محجوب فرزندش فرید سماواتی را در نقش جوان اول فیلم به کار گرفته است!

آیا همکاری قبلی رییس مرکز با تهیه کننده “کاکا” باعث حمایت شده؟

اینکه چطور شده این خط داستانی مورد تأیید مرکز گسترش برای حمایت از تولید قرار گرفته و از آن سو کارگردانی نظیر مجتبی راعی هم پذیرفته به عنوان مشاور کارگردان چنین پروژه ای همکاری داشته باشد پرسشهایی است که حتما باید پاسخ داده شود.

آیا حضور محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیر این مرکز در گروه تولید فیلم قبلی تهیه کننده “کاکا” یعنی “با دیگران” بوده که باعث حمایت از این پروژه شده است؟

طباطبایی نژاد در “با دیگران” که توسط ناصر ضمیری ساخته شده بود و امیر سماواتی تهیه کننده اش بود به عنوان مجری طرح حضور داشت! آیا همین همکاری قبلی باعث حمایت از “کاکا” شده است یا…؟

کاکا
کاکا
محمدمهدی طباطبایی نژاد در پشت صحنه "کاکا"
محمدمهدی طباطبایی نژاد در پشت صحنه “کاکا”



در هیاهوی انتشار فیش‌های حقوقی چندصدمیلیونی⇐کارگردان پروژه نیمه‌تمام و پرهزینه”لاله” برای همیشه به آمریکا بازگشت!⇔تکلیف آن ۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون چه می‌شود؟

سینماژورنال: اسی نیک‌نژاد کارگردانی که اواخر زمستان 91 در زمان حضور جواد شمقدری در سازمان سینمایی و با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید پروژه ای به نام “لاله” را آغاز کرده بود بعد از تغییر دولت و روی کار آمدن حجت‌ا.. ایوبی در سازمان سینمایی، پروژه‌اش را معلق دید.

به گزارش سینماژورنال تعلیق تولید “لاله” در اوایل پاییز 92 در شرایطی رخ داد که حدودا 70 درصد فیلمبرداری اثر انجام شده بود و البته نیک‌نژاد هم تلاشهای خود را انجام داده بود که یک درام زندگینامه ای استاندارد با مرور بخشهایی از آنچه برای لاله صدیق قهرمان اتومبیلرانی ایرانی رخ داده بود را روایت کند.

دلیل تعلیق پروژه “لاله” از سوی مرکز گسترش، مشخص نبودن مالک اصلی آن اعلام شد و همزمان با تعلیق این وعده داده شد که این تعلیق تا زمان تعیین تکلیف مالکیت فیلم ادامه خواهد داشت اما در نهایت بعد از گذشت دو سال و چند ماه از تعلیق و علیرغم تلاشهایی که نیک‌نژاد برای حل مشکل انجام داد، اقدامی عملی برای راه اندازی پروژه صورت نگرفت تا نیک نژاد هم قید پروژه را زده و به لس آنجلس بازگردد.

نمی‌شود مدام اتلاف سرمایه‌ها را تماشا کرد و بر صاحب منصبان خرده نگرفت

در اعلام رسمی خبر تعلیق پروژه از سوی مرکز گسترش، بودجه مصروف برای این فیلم بیش از 6 میلیارد و 700 میلیون تومان اعلام شد و همین رقم بالا بود که عدم تعامل برای کمک به راه اندازی دوباره پروژه را زیر سوال برد. سوال اینجاست که با توقف تولید تکلیف آن 6 میلیارد و 700 میلیون تومان چه می شود؟

درست است که در همین ماههای گذشته جشنواره‌هایی به نام جهانی در کشور ما برگزار شده‌اند که بودجه ای در همین حد را صرف یک محفل کاملا بومی یک هفته‌ای کرده‌اند و درست است که مرتب هزینه‌های عمومی صرف راه‌اندازی مدارسی می‌شود که جز موازی‌کاری عایدی دیگری ندارند و باز هم کاملا بدیهی است که در همین سال قبل بودجه مهمترین ارگان سینمایی بخش دولتی صرف شراکت در تولید دو پروژه شد که در آوردگاه جشنواره فجر، جز کسالت مخاطبان را در پی نداشتند اما به هر حال نمی‌شود که مدام این اتلاف سرمایه‌ها را تماشا کرد و بر صاحب منصبان خرده نگرفت.

دقیقا مشخص کنید این 6 میلیارد و 700 میلیون به جیب چه کسی رفته؟

اگر بنا بود “لاله” به طور کامل متوقف شود که با بازگشت دائمی نیک‌نژاد به آمریکا این اتفاق تقریبا رخ داده است باید تکلیف آن رقم میلیاردی که صرف تولید نیمه کاره پروژه شد هم به طور شفاف مشخص شود به خصوص که در هفته های اخیر و با افشای فیشهای حقوقی برخی مدیران مملکتی این شفاف سازی اهمیت بیشتری هم پیدا کرده است.

الان وقتش است همان مدیران سینمایی که دستور به تعلیق این پروژه داند و البته همزمان با تعلیق رقم میلیاردی بودجه را هم اعلام کردند صریحا به شفاف‌سازی در این باره بپردازند؛ یعنی دقیقا و با ذکر جزییات مشخص گردد که این 6 میلیارد و 700 میلیون تومان صرف چه چیزی شده است و به جیب چه کسانی رفته است؟

البته که در کنار این شفاف سازی مالی باید به این پرسش هم پاسخ داده شود که چرا دو سال و اندی بعد از تعلیق پروژه ای که فقط 30 درصد تولیدش باقی مانده بود هیچ همراهی برای ادامه تولید صورت نگرفت؟

وقتی بودجه ای برای تولید صرف شده و مدیران توان بازپس‌گیری هزینه‌ها را ندارند حداقل کار این بود که از تهیه‌کننده و کارگردان بخواهند به خاطر دستمزدی که گرفته‌اند پروژه را به پایان برسانند و در نهایت مخاطبان باشند که قضاوت کنند آیا این پروژه ارزش این را داشته که چندین میلیارد صرف آن شود یا نه؟

نه آن که پروژه ای که دوسوم تولیدش انجام شده را معلق کنند و نه شرایط امتداد تولید و در معرض قضاوت گذشته محصول نهایی ایجاد شود و نه شفاف سازی درباره چگونگی هزینه‌کرد پیرامون این پروژه.

پرسشهایی پیش‌روی مدیران سابق و فعلی

البته که بخش عمده تولید “لاله” در دولت قبل انجام شد و در پاسخگویی پیرامون چگونگی تعیین و تأمین بودجه برای اثر، مدیران سابق سینمایی و از جمله مدیر سابق مرکز گسترش همباید طرف سوال قرار گیرند اما سوال اصلی از مدیران فعلی است که پروژه را معلق کردند بی آن که پاسخی دهند به پرسشهایی درباره اتلاف بیت‌المال صورت گرفته در نتیجه این توقف.

یک بار برای همیشه باید مشخص شود که آن 6 میلیارد و 700 میلیون که هنوز و بعد از گذشت 4 سال از کلید خوردن پروژه، رقم قابل توجهی است صرف چه شده است و به جیب چه کسانی رفته است؟

نیک‌نژاد که چندین بار در گفتگوهایش از این گفته بود که تنها عایدی‌اش بابت این پروژه 350 میلیون تومان بوده است. سوال اینجاست که آن 6 میلیارد و 350 میلیون تومان دیگر چطور هزینه شده است؟

اسی نیک نژاد در پشت صحنه "لاله"
اسی نیک نژاد در پشت صحنه “لاله”



ممانعت از راه‌اندازی غرفه “مرکز گسترش” در بازار کن

سینماژورنال: در حالی که بازار فیلم شصت و نهمین جشنواره فیلم کن از ۱۰ می آغاز به کار کرده ولی برخلاف رسم چند سال اخیر، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ایران در این بازار حضور نیافته است که شنیده‌های ما حاکی از آن بود که ریاست سازمان سینمایی اجازه این حضور را نداده است.

به گزارش سینماژورنال محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در این باره به “مهر” گفت: ما در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تابع سازمان سینمایی و سیاست های آن هستیم. برای حضور در هر جشنواره و رویداد بین المللی باید اجازه این حضور از سوی سازمان سینمایی و شورای بین الملل سازمان سینمایی صادر شود و چون این اجازه رسمی از سوی سازمان سینمایی به ما اعلام نشد ما نیز در بازار جشنواره فیلم کن حضور پیدا نکردیم.

سازمان سینمایی اجازه نداد

وی تاکید کرد: طبق روال سابق برای بازار فیلم کن درخواست غرفه کرده بودیم اما چون از سوی سازمان سینمایی اجازه ای برای حضور در کن اعلام نشد، برنامه حضور در بازار به صورت خودکار کنسل شد.

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بیان کرد: سازمان سینمایی دارای بخشی به نام شورای بین الملل است و این شورا تصمیم می گیرد که چه موسساتی در جشنواره های خارجی حضور داشته باشند و چه موسساتی حضور نداشته باشند. اگر در این شورا تصمیم گرفته می شد که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی می تواند در بازار فیلم کن حضور داشته باشد، ما حتما حضور پیدا می کردیم چراکه ما تابع نظرات و تصمیمات سازمان سینمایی هستیم.

درباره جایگزین مرکز در کن چیزی به ما نگفتند

وی تاکید کرد: پیش‌بینی ما این بود که با توجه به اینکه در «داک کورنر» این جشنواره فیلم داشتیم، درخواست غرفه برای بازار بدهیم ولی در نهایت در بازار حضور نیافتیم.

این مدیر سینمایی در پاسخ به این پرسش که آیا به دلیل پررنگ کردن نقش بخش خصوصی در بازارهای بین المللی جهانی اجازه حضور مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در بازار فیلم کن صادر نشده است، توضیح داد: به ما در مورد اینکه جایگزین ما کسی از بخش خصوصی برود، چیزی اعلام نشده است. طبق دستور سازمان سینمایی لزوما موسسه ها با دستور مکتوب شورای بین الملل می توانند در جشنواره ها حضور داشته باشند که این دستور به دست ما نرسید.

طباطبایی نژاد در پایان در جواب این سوال که این امکان وجود دارد همان سیاست های جدیدی که برای موسسه رسانه های تصویری مبنی بر حضور کمرنگ تر در بازارهای بین المللی در نظر گرفته شده است برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اجرا می شود یا خیر، پاسخ داد: من اطلاعی ندارم.




روایت یک کارگردان زن از برخورد با سرمایه‌گذاری که گفت پول ندارد اما او را به شام دعوت کرد!!!

سینماژورنال: هرچقدر درباره سوءاستفاده‌هایی که از علاقمندان به سینما و بخصوص طیف بانوان صورت می‌گیرد سخن گفته می‌شود باز هم هستند سینماگرانی که سریع در برابر این سخنان واکنش نشان می‌دهند و سعی می کنند فضای سینما را آرمانی نشان دهند.

به گزارش سینماژورنال حالا اما دیگر فقط آن دسته از بازیگرانی که از ایران مهاجرت کرده اند نیستند که درباره برخی مراودات غیراخلاقی سینما و تلویزیون حرف می زدند بلکه برخی از بازیگران سالهای دور و کارگردانان نیز در این باره اظهارنظر می کنند.

در یک مورد تازه آیدا پناهنده کارگردان زنی که با نخستین فیلمش “ناهید” تنها نماینده ایرانی جشنواره کن 2015 بود و موفق شد جایزه ای به نام “آینده نویدبخش” را از این جشنواره بگیرد درباره برخی دردسرهایی گفته که برای پیدا کردن بودجه فیلم اولش با آن روبرو بوده است.

فیلمنامه را برای امکانیان فرستادم؛ او فیلمنامه را دوست داشت اما پول نداشت

پناهنده که با همراهی همسرش ارسلان امیری سناریوی “ناهید” را نوشته به “شرق” می گوید:  تابستان ٩٠، با «ارسلان امیری» شروع کردیم به نوشتن فیلم‌نامه. قبلا ایده‌هایی داشتیم و طرح‌هایی زده بودیم. پاییز ٩١ نسخه اولیه فیلم‌نامه آماده بود اما باز هم مرتب روی متن کار می‌کردیم و فیلم‌نامه را بارها و بارها ویرایش کردیم. اواخر پاییز٩١، فیلم‌نامه را برای «بیژن امکانیان» فرستادم. امکانیان فیلم‌نامه را خیلی دوست داشت و قول همکاری داد. قبلا در فیلم تلویزیونی «آبروی از دست‌رفته آقای صادقی» بازیگرم بود. مانع بزرگ پیش روی تولید «ناهید» بحث بودجه بود. امکانیان پول نداشت و توان جذب سرمایه را هم نداشت.

رویارویی با تاجر جوانی که مرا به شام دعوت کرد…

این کارگردان زن سپس درباره معرفی شدن به سرمایه گذاری که از نظر اخلاقی فاسد بوده ادامه می دهد: به آب و آتش زدم اما آنچه نبود، پول بود و درهایی که یکی از بعد از دیگری به رویم بسته می‌شد. همه فیلم‌نامه را می‌خواندند و احسنت می‌گفتند، اما دریغ از یک پاپاسی پول! یک‌بار معرفی‌ام کردند به یک تاجر جوان که داروهای انرژی‌زا وارد می‌کرد. با مدیر تولید فیلم رفتم به دفترش. روی میزش پر از فیلم‌نامه بود و مرتب لبخند می‌زد و گفت متأسفانه پول‌هایش را برای یک فیلم دیگر خرج کرده؛ اما به شام دعوتم کرد و من هم لبخند زدم و گفتم شب‌ها شام نمی‌خورم!

مسئولان امور فرهنگی بانکهای خصوصی مدام شعر می خواندند…

آیدا پناهنده می افزاید: به دفتر امور فرهنگی چند بانک خصوصی رفتیم که مسئولانش مدام شعر می‌خواندند و از تابلوهای گران‌قیمتی که در حراجی برای بانک خریده بودند حرف می‌زدند، اما نتیجه‌ای حاصل نشد؛ هم‌زمان به چند مرکز دولتی سر می‌زدم که بدجور سوت‌وکور بودند و پولی در صندوق ایشان باقی نمانده بود.

زنی را ملاقات کردیم که همه جای صورتش عمل شده بود…

پناهنده خاطرنشان می سازد: زنی را ملاقات کردیم که اسم مستعار داشت، همه‌جای صورتش را عمل کرده بوده و با شرط‌بندهای مسابقات اسب‌دوانی رابطه نزدیک داشت. مکالمات تلفنی با آدم‌های عجیب‌وغریب داشتیم که شیتیل‌های کلان می‌گرفتند تا از شرکت‌های صوری، وام‌های غیرصوری برایمان بگیرند و البته که ما نپذیرفتیم، دنبال دردسر نبودیم.

با همکاری مرکز گسترش تیرم به هدف خورد

این کارگردان که در نهایت با مراجعه به مرکز گسترش توانسته بودجه تولید فیلمش را فراهم کند می گوید: بهار ٩٣، فیلم‌نامه را به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دادم که متصدی فیلم‌های اول شده بود. با همکاری و مساعدت آقای طباطبایی‌نژاد و رزاق‌کریمی و اعضای شورای فیلم‌نامه، تیرم بالاخره به هدف خورد و قصه بی‌پولی‌مان تمام شد. دوستان مرکز هم فیلم‌نامه را دوست داشتند و هم از سابقه کارهایم به‌خوبی باخبر بودند و به من اعتماد داشتند. اگر حسن‌نیت طباطبایی‌نژاد و سعی و اهتمام رزاق‌کریمی نبود، شاید «ناهید» حالا نبود.




مدیر مرکز گسترش “کیهان” را به دروغگویی متهم کرد اما حمایت مرکز از تولید مستند تعطیلی خانه سینما را تکذیب نکرد

سینماژورنال: در حالی که دو روز قبل خبرگزاری “فارس” از ساخت مستند تعطیلی خانه سینما توسط پگاه آهنگرانی و با حمایت مرکز گسترش خبر داده بود(اینجا را بخوانید) بسیاری از رسانه ها و از جمله “کیهان” نیز این خبر را منتشر کردند.

به گزارش سینماژورنال اما تیتری که این روزنامه اصولگرا برای بازنشر خبر به کار برد با انتقاد محمدمهدی طباطبایی نژاد میرعامل مرکز گسترش مواجه شده و این مدیر در گفتگو با روابط عمومی مرکز گسترش علاوه بر زیر سوال بردن این تیتر، به آماردهی درباره مستندهایی که درباره دفاع مقدس تولید کرده پرداخته است!

سینماژورنال متن کامل گزارش روابط عمومی مرکز گسترش در این باره را ارائه می دهد:

در پی نقل قول کذب روزنامه کیهان از مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که با تیتر «مدیر سینمای تجربی: برای پگاه بودجه داریم؛ برای انقلاب نه!» در صفحه شماره‌ی 3 روز سه‌شنبه این رسانه منتشر شد، سیّدمحمدمهدی طباطبایی‌نژاد ضمن تکذیب این نقل قول اعلام کرد: «دروغ‌گویی روزنامه کیهان که در گذشته هم به شکل مکرر تهمت‌های ناروا زده، شرم‌آور است.»

وی در این خصوص اذعان داشت: «هم‌اکنون مهمترین تولیدات سینمای مستند ایران با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در این مرکز اتفاق افتاده و به لحاظ کمی و کیفی، بالاترین آمار در طول سال‌های گذشته را موضوعات ارزشی به خود اختصاص داده‌اند.»

طباطبایی‌نژاد ادامه داد: «تولید فیلم مستند در حوزه‌ی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در طول 2 سال گذشته، اولویت اول مرکز گسترش بوده و همواره به عنوان موضوع مورد توجه، حجم ویژه‌ای از تولیدات را به خود اختصاص داده است که از جمله می‌توان به مستند «زمناکو» ساخته مهدی قربان‌پور با موضوع بمباران شیمیایی حلبچه توسط صدام اشاره کرد که خبر آن همین هفته منتشر شد و کیهان کوچکترین توجهی به آن نکرد! همینطور مستند سینمایی «دست‌های خالی» به کارگردانی جمشید بیات‌ترک و مشاوره محمدعلی فارسی هم به تازگی در این مرکز کلید خورده که به نگاه اندیشمندان بزرگ جهان در تکریم انقلاب اسلامی می‌پردازد.»

وی افزود: «این مرکز در پی فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده شهدای هفتم تیر، مستند سینمایی «شهدای هفتم تیر» را نیز در دستور کار خود قرار داده است.»

طباطبایی‌نژاد تاکید کرد: «دشمنان واقعی انقلاب و اسلام افرادی هستند که احکام بیّن شریعت را زیرپا می‌گذارند و با دروغ، دیگران را متهم می‌کنند. روزنامه کیهان هم این دروغ‌گویی و پلشتی را به حد اعلی رسانده و بارها با اتهامات واهی، سعی در تخریب مرکز گسترش و مدیریت آن داشته است.»

وی ادامه داد: «اینجانب با شناختی که از شخصیت آقای حسین شریعتمداری دارم، مطمئن هستم که ایشان از نیت‌های پنهان و حُب و بغض زیرمجموعه‌ی خود آگاه نیست؛ درغیراینصورت اجازه چنین رفتارهای ناعادلانه‌ای را نمی‌داد. البته مخالفت امر ناروایی نیست، اما تهمت‌زدن و دروغ‌گویی حتماً از مصادیق گناهان کبیره است.»

مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در پایان اعلام کرد: «ما به دنبال شکایت از روزنامه کیهان نیستیم، اما از جنبه‌ی حقوقی و قضایی، این حق را برای خود و مجموعه‌ی مرکز گسترش محفوظ می‌دانیم.»

پی نوشت سینماژورنال: در درستی اظهارات طباطبایی نژاد همین بس که فعلی که مرتکب نشده را به او نسبت داده اند و او نیز از این موضوع گلایه کرده است.

اما نکته اینجاست که در هیچ کجای گفته های ایشان که بهانه آن انتشار خبر ساخت مستند تعطیلی خانه سینما با حمایت مرکز گسترش بوده، کلمه ای در رد این خبر نیامده است و ایشان حتی یک کله هم درباره این نگفته اند که آیا حمایت مرکز گسترش از تولید این مستند صحت دارد یا خیر؟