1

بازگشت شجریان به وطن

سینماژورنال: محمدرضا شجریان که برای انجام مراحل درمان سرطانش در آمریکا تحت نظر پزشکان بود، بامداد امروز جمعه 26 شهریورماه با پرواز امارات به تهران بازگشت.

به گزارش سینماژورنال مراحل درمانی این خواننده در ایران ادامه پیدا خواهد کرد.

محمدرضا شجریان نوروز امسال و بعد از مدتی شایعه پراکنی خبر ابتلایش به سرطان را تایید کرد و گفت: «من سال هاست با یک مهمان پانزده ساله‌ای آشنا هستم و دیگر با همدیگر دوست شده‌ایم و الان هم من به خاطر او اینجا ایستاده‌ام و طبق دستور پزشکم موهای سرم را هم کوتاه کرده‌ام. چند وقت دیگر اینجا هستم چون در اینجا آرامش دارم و بعد از آن به سراغ شما خواهم آمد و کارهای‌ هنری‌ام را دنبال خواهم کرد. لازم می‌دانم در این لحظه از دو دوست دیرینه‌ام محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان که بسیار دوستشان دارم و دلم برایشان تنگ شده است یاد کنم و بگویم که دلم برایشان تنگ شده است…».




محمدرضا شجریان همچنان در حال مبارزه با سرطان

سینماژورنال: درپی انتشار شایعه‌هایی درباره سلامتی استاد محمدرضا شجریان که درگیر دست و پنچه نرم کردن با سرطان است، حمیدرضا نوربخش – مدیرعامل خانه موسیقی – با خانواده او تماس گرفت و جویای احوال «استاد آواز ایران» شد.

به گزارش سینماژورنال حمیدرضا نوربخش درباره سلامتی استاد شجریان گفت: در روزهای گذشته پس از انتشارات شایعه‌هایی، با خانواده استاد شجریان تماس‌هایی داشتم و آن‌طور که خبردار شدیم، مراحل درمانی او همچنان ادامه دارد و خوشبختانه هیچ‌کدام از شایعه‌ها صحت ندارد.

او ادامه داد: به گفته تیم پزشکان معالج استاد در آمریکا مرحله نخست شیمی‌درمانی او به پایان رسیده و پس از گذراندن دوران نقاهت، مراحل درمانی‌اش ادامه پیدا می‌کند.

مدیرعامل خانه موسیقی اظهار کرد: امیدواریم مراحل درمانی این استاد برجسته موسیقی ایران با موفقیت انجام شود و در آینده نزدیک شاهد حضور او در کشور باشیم.

نوربخش با اشاره به انتشار شایعه‌های بی‌اساس درباره سلامتی استاد شجریان، گفت: از همه علاقه‌مندان و مردم هنردوست ایران می‌خواهم فقط از مراجع رسمی پیگیر سلامتی استاد شجریان باشند و به شایعه‌های منتشرشده در فضای مجازی توجه نکنند.




توصیه ایمنی شجریان به فرهادی

سینماژورنال: همزمان با آغاز اکران “فروشنده” و در فاصله سه هفته مانده تا تولد محمدرضا شجریان، اصغر فرهادی کارگردان سینمای ایران نامه ای را خطاب به شجریان نوشته و آن را برای انتشار در اختیار “شرق” قرار داده است.

به گزارش سینماژورنال در این نامه که بخش عمده اش شرح جایگاه شجریان در موسیقی ایران است جمله از شجریان خطاب به فرهادی بیشتر از بقیه جلب توجه می کند؛ جمله ای که به یک توصیه ایمنی شبیه است.

شجریان به فرهادی گفته است: آقای فرهادی، شهرت مثل سرعت بالاست. با سرعت پایین از روی دست‌اندازها هم می‌توان گذشت اما در سرعت بالا عبور از روی یک سنگریزه هم می‌تواند حاصلش واژگونی باشد برای همیشه!

متن کامل نامه فرهادی به شجریان را بخوانید:

خاطره ای از کوچه های پاریس

مدتی‌ست برای تحقیق و نگارش فیلم‌نامه “گذشته” در پاریس هستم. روزها بیشتر به یادداشت‌نویسی می‌گذرد و غالبا پیش از غروب می‌روم پیاده‌روی. از کوچه‌های پیچ‌وواپیچ منطقه پنج پاریس می‌گذرم تا به پارکی برسم و یک ساعتی تا قبل از بستن درهای پارک راه بروم.
امروز از ظهر باران باریده و تازه چند دقیقه‌ایست که آسمان باز شده. کوچه‌ها خلوتند و هوا سرد. از کوچه‌ای به کوچه بعدی می‌روم. یکباره صدایی قدم‌هایم را آرام می‌کند. آوازی‌ست با صدای آقای شجریان نازنین. سر بلند می‌کنم. باید از یکی از خانه‌های اطراف باشد. چندقدمی می‌روم اما دلم نمی‌آید دور شوم، برمی‌گردم، به‌دنبال پنجره‌ای که این صدای دلنشین و آشنا را به کوچه می‌رساند نگاهم را روی ساختمان‌ها می‌چرخانم. حدس می‌زنم صدا از پنجره‌ای نیمه‌باز می‌آید در یکی از طبقات بالایی ساختمانی قدیمی. پنجره‌ای که شاید هم‌وطنی آن را گشوده و گوشه‌ای از اتاقش غرق در زمان و مکانی دیگر نشسته و خیره به این آسمان خاکستری خسته از بارش مانده.


«غم زمانه خورم یا فراق یار کشم»
این‌سوی کوچه ایستاده‌ام به شنیدن صدایی که از پنجره می‌آید.  آواز تمام می‌شود و باز سکوت و من به راه می‌افتم اما تصویر هموطن غربت‌نشین در گوشه اتاقش تازه برایم آغازشده و رهایم نمی‌کند.
در حال پیاده‌روی احساس خوبی دارم که در «جدایی نادر از سیمین» نام نازنین آقای شجریان را در یکی از صحنه‌ها آورده‌ام.
یکی، دو سال بعدتر سوار ماشینی به سمت فرودگاه می‌روم تا به ایران بازگردم. راننده هموطن نیست اما صدای استاد در حال پخش است در همه مسیر. می‌پرسم «اهل کجایید؟» می‌گوید «مراکش» می‌پرسم «این موسیقی را که می‌شنوید می‌دانید از چه کشوری‌ست؟»، «ایران». یکی از همکارانش که در جمع راننده‌ها با او رفیق‌تر بوده چندی پیش این آلبوم را به او هدیه کرده.

اگر از آقای شجریان دارید، روشن کنید

گفت معنای شعرها را نمی‌فهمد اما هربار می‌شنود آرام می‌گیرد. همه مسیر تا فرودگاه شاردوگل، شب، سکوت و کویر است. بعدتر این خاطره را برای خودشان هم تعریف می‌کنم. خاطره مرد مراکشی او را به یاد خاطره‌ای دیگر می‌اندازد که دوستانشان نقل کرده بودند. دوستان آقای شجریان رفته بودند به سفری در شمال. در مسیری میان جنگل، پیرمردی خسته، مانده در راه دست بلند کرده تا او را سر راه به روستایش برسانند و آنها هم سوارش می‌کنند. لختی بعد از پیرمرد اجازه می‌گیرند تا موسیقی پخش کنند و پیرمرد می‌گوید «اگر از آقای شجریان دارید، روشن کنید».

دردسرهای شهرت

آن هموطن غربت‌نشین در پاریس، آن راننده مراکشی و این پیرمرد خسته روستایی، سهیم و همراه‌شدن در خلوت دلتنگی آدم‌هایی در گوشه‌وکنار جهان چیزی‌ست بسیار بالاتر از شهرت و حتی بالاتر از محبوبیت. این را به خودشان گفتم.

گفتند: «آقای فرهادی، شهرت مثل سرعت بالاست. با سرعت پایین از روی دست‌اندازها هم می‌توان گذشت اما در سرعت بالا عبور از روی یک سنگریزه هم می‌تواند حاصلش واژگونی باشد برای همیشه». و این جمله‌ایست پرمسئولیت که از او به یادگار دارم. این روزها دلتنگ او هستم. دلتنگ نگاه آرام و مهربانشان؛ خیلی‌ها دلتنگ اویند. یک سرزمین دلتنگ اویند. چشم‌به‌راه آمدنتانیم، تندرست و برقرار




طعنه گزنده یک مجری ممنوع‌التصویر⇐شانس دیده شدن تلویزیون ما یک به چندهزار است!

سینماژورنال: در رسانه ملی برنامه تخصصی موسیقی که بتواند نظر طیفهای مختلف مخاطب از مخاطب عام تا مخاطب خاص را به خود جلب کند به تعداد انگشتان یک دست هم نداشته ایم.

به گزارش سینماژورنال از جمله چنین برنامه هایی “دستان” بود که با حضور عباس سجادی به عنوان مجری توانست بخشی از مشکلات نبود برنامه غنی موسیقی در تلویزیون را حل کند.

با این حال بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره برنامه موفق این برنامه به محاق رفت؛ بسیاری دلیل اصلی این مسأله را برخورد توأم با احترامی دانسته اند که عباس سجادی با محمدرضا شجریان و اصغر فرهادی داشته است.

سجادی که در ماههای اخیر مدیرعامل بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران هم بوده است به هنگام حضور شجریان و فرهادی در فرهنگسرای تحت مدیریتش استقبال شایان توجهی را از آنها به عمل آورده بود و همین عاملی شد بر انتقاد برخی رسانه های تندرو و در نهایت هم روی آنتن نرفتن سری جدید برنامه “دستان”.

شانس دیده شدن یک به چندهزار است

سجادی که به نظر می رسد از این نوع تصمیم گیری آزرده خاطر است به تازگی در گفتگویی با “شرق” در کنار صحبت درباره برخی مشکلات موسیقی درباره وضعیت تلویزیون هم با چنین عباراتی یاد کرده است: امروز شانس دیده‌شدن تلویزیون ما یک چند‌هزارم است. با چه جذابیتی می‌خواهیم تلویزیون را به رخ مردم بکشیم؟ با تعطیل‌کردن یک برنامه تخصصی پرمخاطب؟ شخصیتی مثل استاد شجریان چهره‌ای جهانی است.

مدیران نتوانستند از من درست استفاده کنند

وی ادامه داده است: من بعد از حدود ١٠ ماه باید این سکوت را بشکنم و بگویم فرزند رسانه هستم. ولی برخی از مدیران رسانه نتوانستند از من درست استفاده کنند. چون به من به‌عنوان یک عنصر سیاسی نگاه می‌کنند نه یک نیروی فرهنگی. در ٢٠ سال اجرای برنامه‌های فرهنگی – هنری در سیما نقش کمی در جذب مخاطب نداشتم. در عصر هجوم ماهواره‌ها و فضاهای مجازی که از مدیریت ما خارج است، برای مخاطب چه جاذبه‌ای ایجاد می‌کنیم تا به تماشای ما بنشیند؟ مخاطب مجبور نیست ما را ببیند. حق انتخاب دارد. مگر توانستیم یا می‌توانیم با تلگرام، فیس‌بوک و اینستاگرام مقابله کنیم یا جلو شبکه‌های ماهواره‌ای را بگیریم؟!

گله مندم…

سجادی در جایی دیگر از گفتگوی خود بیان داشته است: سیاست مبارک سیاست‌بازان! من به‌عنوان مدیر فرهنگی و عنصری فرهنگی باید کار فرهنگی خودم را انجام دهم. به نظر من، فرهنگ و هنر می‌تواند بسیاری از اتفاقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بیمه کند. من از بعضی از مدیران صداوسیما گله‌مندم؛ به‌عنوان فرزند رسانه، به‌عنوان کسی که به آن عشق می‌ورزد.




این روزها همه از علاقه به شجریان می‌گویند حتی آرمین ۲AFM+عکس

سینماژورنال: در ماههای اخیر و بعد از انتشار خبر ابتلای محمدرضا شجریان به سرطان اغلب چهره های سرشناس هنری و سیاسی سعی کردند به نوبه خود ارادت خویش را به شجریان نشان دهند؛ تشخیص اینکه چقدر این ارادت باطنی است و چقدر برآمده از تلاش برای همرنگی با جماعت زیاد سخت نیست فقط کافیست بدانیم با همه این ابراز ارادتها بخصوص ابراز ارادت سیاسیون امسال هم “ربنا”ی شجریان در ماه رمضان روی آنتن نرفت…

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین مورد یک رپر زیرزمینی به نام آرمین زارعی مشهور به  آرمین 2AFM هم در گفتگویی که با “تماشاگران امروز” داشته است از علاقه خود به شجریان گفته است.

آرمین 2AFM با اشاره به اینکه همه سبک آهنگی گوش می دهد بیان داشت: من همه سبک موزیکی گوش میدهم. کار خوب، خوب است. خیلی وقتها آهنگهایی گوش میکنم که اصلا خوانده اش را نمی شناسم و یک بار هم او را ندیده ام. یک عادتی هم که دارم این است اگر از آهنگی خوشم بیاید یک دفعه می بینی مدام یک ماه دارم به آن آهنگ گوش می دهم.

این رپر با اشاره به اینکه موسیقی سنتی هم گوش می دهد ادامه داد: اساتید زیادی در این سبک داریم اما به شخصه کارهای استاد شجریان را خیلی دوست دارم. آلبوم “بیداد” ایشان را خیلی وقتها گوش می کنم.

 آرمین 2AFM
آرمین 2AFM



کیارستمی رفت…شجریان هست!

 سینماژورنال/مجید وثوقی: عباس کیارستمی هم رفت! باورش سخت است و پذیرفتنی نیست اما رفت به ابدیت پیوست و پس از وداع باشکوه اهالی و دوستداران فرهنگ و هنر روشنفکرانه، مدرن و انتقادی در خاک لواسان برای همیشه آرام گرفت یکی از نامداران برجسته سه دهه اخیر ایران ناباورانه رفت و البته بیشتر مفت و ارزان رفت.
کیارستمی صدای نجیب هنر ایرانی و مشخصا سینمای ایران بود. چهره ای مترقی و پیشرو و فرهنگمدار و با اصالت فرهنگ و هنر این مرز و بوم.
او اگر چه به مرگ اندیشیده بود اما یقینا به اینگونه ناگهان و ارزان رفتن فکر نکرده بود.سالها پیش عنایت سمیعی منتقد در سوگ بیژن نجدی داستان نویس و شاعر پست مدرن پیشگام ما جمله ای زیبا و عمیقی را در مدخل و آغاز یادداشت ژورنالیستی اما تحلیلی و مدرن خویش آورده بود که: نجدی مرگ اندیش نبود اما مرگ آگاه چرا!
اینک این عبارت پرمغز را از او وام می گیرم و درباب کیارستمی به کار می بندم. به طور حتم فیلمساز برجسته و ممتاز ایرانی نیز اینگونه بود. به مرگ و راز و رمزهای این پدیده تماما پرتامل و محتوم معنی دار سخت اندیشیده بود.
کیارستمی چهره اخلاقمدار و انسان گرای هنر و سینمای ایران بود؛ به قول احمد میر احسان منتقد و رفیق صمیمی و یار و دلبسته کیارستمی، او از معدود آدمهایی است که برای حرف زدن می ارزد.

جذابیت زیبا
جذابیتی زیبا در چهره و قامت نجیب کیارستمی وجود داشت که از اصالت، فرزانگی، هنرمندی تمام، انسان مداری و درک و دریافت پاک، بی آلایش و زیبا شناختی عمیق اما ساده و مهربان او از هستی و طبیعت و آدمها حکایت می نمود.
سیالیت حرکت برای زندگی همراه با مدارا در سینمای کیارستمی مستور و استوار بود. البته سینمای کیارستمی منتقدان جدی داشت؛ منتقدانی آگاه و فهیم از سینما نه خرده گیران جاهل و بی دانش و ناآگاه و دگم اندیش.
هر چند شاید نقدهای آنان، همگی درست و وارد نباشد و بتوان با عمق و ظرافت به آنها پاسخ داد و حرفها و نظراتشان را به چالش کشید اما همگان چه حتی جدی ترین منتقدان سینما و آثار فاخر او به شخصیت و وجهه وزین،اخلاقی و با اصالت او با احترام تمام نگاه می کنند. چنانکه از بسیاری از حتی شهروندان عادی اما اهل ذوق و فهم فرهنگ و هنر شنیدم که به صراحت گفتند و می گویند که سینمای او را نمی پسندیم اما شخصیت او را چرا!
ستایشگران کیارستمی او را چهره ای ممتاز در عرصه سینمای ملی – محلی می دانستند، سینمایی که قرار بود صدایی مخالف در برابر هژمونی سینمای هالیوود باشد.
اما منتقدان اندیشمند و حرفه ای حوزه اندیشه و فرهنگ و هنر چون مراد فرهادپور روشنفکر برجسته و چپ نو و مازیار اسلامی منتقد سینما تفسیر ها و روایت های دیگر گونه و انتقادی از سینما و آثار کیارستمی دارند.
این دو در کتاب ” پاریس- تهران ” که حاصل گفتگوی یا دیالوگ بین خودشان است متفاوت بودن سینمای او را انکار می کنند و آن را بخشی از جریان مسلط می بینند. به نظر آنان عناصر فرمال این سینما، همان اجناس زاید و بی مصرف سینمای رایج غرب است که ” در قالب سینمای کشورهای حاشیه ای بازیافت می شود و بعد در مقام سینمای متفاوت به عرصه تجارت جهانی می پیوندد”. و نیز از خصلت سراسر ایدئولوژیک و گریز از تعهد اجتماعی و مسولیت اخلاقی سینمای کیارستمی: فاصله گرفتن از واقعیات تنش آلود، فضای خنثی و روی هم بدون تنش از محیط خود عرصه کردن و یا در وجوه دیگر نقد به سینمای او از فقدان تکنیک در آثار او سخن راندند.

در مراسم زیبا و باشکوه تشییع این هنری مرد آگاه و نیک اندیش ایرانی همه نگاه ها و زبانها و اندیشه های موافق و منتقد کیارستمی به احترام او حضور یافتند و فارغ از تمام چند و چون سینمای او که البته طرفداران بیشماری از شهروندان و نخبگان فکر و فرهنگ و هنر دارد برای وداع سخت و غیر منتظره با او جمع شدند تا جلوه ای بی مانند از پاسداشت صدای شرافت انسانی هنر را به نمایش بگذارند.

یکی از هزاران

من نیز که از یکی از هزاران جمع حاضر در این مراسم ماندگار بودم عشق و ایمان مردم و اهالی فرهنگ و هنر را به این چهره نجیب و نخستین سینماگر جهانی ایران را با شدت تمام میدیدم و احساس میکردم و سوزی خالصانه از پرواز کم جایگزین این بزرگمرد هنر ایران این مرز پرگهر را.

زیرا به قول داریوش شایگان فیلسوف و روشنفکر برجسته ایرانی که در مراسم تشییع از عمق جان گفت و فریاد زد که کیارستمی فرزند اصیل و خلف این آب و خاک بود. طبیعت ساده همراه با دنیای معصومانه کودکان در آثار او به تعبیر “پیتر برد شاو” منتقد گاردین ، فضای جدید در سینما پدید آورد و طرفداران بسیاری را مجذوب خویش کرد و روایتگری نو از سینمای داستانی – رئالیستی. کیارستمی با گذر همه این تجربه ها و زبان و معنا، ما را در آرامش زیستن در زیر درختان زیتون فراخواند و طعم زیبای گیلاس را در زندگی و سینما به ما چشاند.

از اصالت زندگی و طراوت و طبیعت مهربان همراه با آرامش و پاکی و بی آلایشی دنیای معصومانه کودکان که اشارت رفت برای ما سخن گفت چنانکه سالها پیش گفته بود : کودکان عرفای کوچکی هستند.

و نیز اینکه زندگی ارزش دارد و دیگر هیچ. نهایتا در اشارتی رمزگونه و استعاری اذعان داشت که باد ما را خواهد برد. همانگونه که او را معماگونه و نابهنگام و مظلومانه و ساکت و آرام برد. به جهانی که هنوز پس از گذار قرنها از آن هیچ نمی دانیم!

و ما اینک همچنان در حیرت رفتن او و او های دیگر هستیم و در فضای اثیری و گنگ و شبح آلود اطراف ما و تلاش بسیار برای درک معنای آن.اما زیبا و بایسته است که همچنان جستجو گر خانه دوست باشیم که او روایتگر همیشگی و خنیاگر استوار آن بود زیرا به قرائت انسانی، پاک و ساده زیستانه از گستره آفرینش، طبیعت و مناسبات اجتماعی ایمانی استوار و پرصلابت داشت. و همین اصالت شخصیت، زبان و اندیشه و نگاه هنرمندانه عمیق او بود که این صاحب نخل طلای کن را مصداق لقب مارتین اسکورسیزی یعنی جنتلمن حقیقی ساخته بود.




ارشاد به‌خاطر دفاع از شجریان تصنیف وی را از “دراکولا” حذف کرد

سینماژورنال: در حالی که در روزهای گذشته نقل قولی منسوب به رضا عطاران درباره ممیزی “دراکولا” و حذف صدای شجریان از این کمدی منتشر شده بود سازمان سینمایی ارشاد با صدور بیانیه ای به این نقل قول واکنش نشان داد.

به گزارش سینماژورنال در این بیانیه این طور آمده که چون قطعه ای از شجریان در حال استعمال دخانیات توسط دراکولا و رفقایش در فیلم پخش شده اداره نظارت ارشاد حکم به ممیزی آن داده است.

متن کامل بیانیه سازمان سینمایی را بخوانید:


ماجرای حذف سرود “ای ایران” از فیلم “دراکولا”

رضا عطاران در گفتگو با یک پایگاه خبری گفته است که صدای شجریان از فیلم “دراکولا” حذف شده است و بعضی از پایگاههای خبری فرصت را برای کژتابی مناسب دیده اند و اضافه کرده اند پس از حذف ربنای شجریان از صداو سیما، “ای ایران” از سینما حذف شده است.

روابط عمومی سازمان سینمایی جهت تنویر افکار عمومی اعلام می کند، شورای پروانه نمایش به دلیل استفاده بسیار نامناسب از این ترانه ملی و در جهت حفظ کرامت موسیقی ملی، این نحوه برخورد را شایسته استاد شجریان وسینمای ایران نمی داند.

 شورا با توجه به اينكه در سكانسي از فیلم “دراکولا” ترانه “ايران اي سراي اميد” شجريان  استفاده شده بود كه چند معتاد در حال ترياك كشيدن، چرت زدن و پس از آن ورزش و تلاش براي ترك كردن بودند؛ از این رو شورا اعلام كرد كه اين استفاده نابجا از اين ترانه ضمن اينكه وهن اين سرود است توهين به استاد شجريان و ايران نيز مي باشد.




“ربنا”ی شجریان بالاخره روی آنتن رفت

سینماژورنال: پیش از آغاز ماه رمضان شایعه ای طرح شد درباره رفع توقیف مناجات “ربنا”ی شجریان توسط رسانه ملی؛ شایعه ای که البته حواشی خاص خود را هم داشت.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این شایعه اما رنگ واقعیت به خود نگرفت و امسال هم در ساعات پیش از افطار “ربنا”ی شجریان پخش نشد.

با این حال آن طور که “هفت صبح” خبر داده شنبه شب پنجم تیرماه در دقیقه 22 سریال “برادر” بخش کوتاهی از این مناجات پخش شد در این حد “ربنا اتنا من لدنک رحمه”.

البته سال قبل در بازپخش سریال “او یک فرشته بود” از آیفیلم هم این مناجات پخش شده بود اما تفاوت در آن بود که آن سریال سالها پیش از توقیف “ربنا”ی شجریان تولید شده بود و “برادر” محصول همین ماههای اخیر است!

این می تواند نشانه ای باشد از تمایل مدیران رسانه ملی به پخش این مناجات که البته به واسطه حواشی پیش آمده در جریان انتشار همان شایعه و انتقاد رسانه های تندرو از چرایی پخش احتمالی مناجات، محقق نشد.




گوگوش، بهروز وثوقي، گلشيفته و مجری “من و تو” در صفحه اول “كيهان”+عکس

سینماژورنال: روزنامه اصولگرای “کیهان” هجدهم خردادماه و ذیل تیتر یک خود “فراموشی‌ وعده‌ها در پیچ و خم حاشیه‌ها ” کولاژی از چند تصویر را قرار داده که از جمله آنها تصاویری از محمدرضا شجریان خواننده ایرانی است که در کنار بهروز وثوقی، گلشیفته فراهانی و فائقه آتشین یا همان گوگوش همسر سابق مسعود کیمیایی دیده می شود.

یکی از این تصاویر هم شجریان را کنار صبا خوئی فرزند اسماعیل خوئی شاعر نشان می‌دهد که سابقه مجری گری در “من و تو” را هم داشته است.

به گزارش سینماژورنال آن تیتر و این تصاویر زمینه‌ای است برای گزارشی که در آن کنار هم قرار دادن چند پرده از اتفاقات اخیر کشور و از جمله تلاشها برای رفع توقیف “ربنا” زمینه‌ای شده است برای گلایه از دولت که چرا برای بهبود اوضاع اقتصادی کاری نکرده است.

همه اندوهگینند

در بخشی از این گزارش آمده است:  همه اندوهگینند! از اینکه صدای ملکوتی و نوستالژیک و ملکوتی او مهمان‌سفره‌های افطار مردم نیست، غم بزرگی روح و جانشان را می‌خراشد! مدیر یک شبکه تلویزیونی، از امید و آرزوی خود در قالب احتمال پخش ربنا می‌گوید، روزنامه دولت، بیت‌المال را صرف طراحی پوستر رنگی شجریان و مصاحبه مفصل با او می‌کند. خلاصه به نظر می‌رسد ماه رمضان امسال ایرانیان، مشکلی ندارند، غمی ندارند، سفره‌های افطارشان به راه است، نانشان گرم است و آبشان سرد، دل‌هایشان روشن است و تنها یک غم بزرگ، همه را مکدر کرده و آن نشنیدن صدای استاد آواز ایران است که معنویت را به خانه‌هایشان بیاورد!

در ادامه این گزارش آمده است: اندکی آن سوتر، تصاویر استاد در آغوش زنان و دختران جوان و اجنبی، روی دیوار اتاق و توی گوشی‌های مردم، تصویر مهوع و سخیفی از معنویت استاد را به صورت مخاطب می‌زند! 17 ساعت روزه‌داری برای افطار با صدای کسی که رسما به فسق خود افتخار می‌کند و رسما به اسلام توهین می‌کند و می‌گوید: «اینها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند و تجربه 1400 ساله ما این را نشان می‌دهد»! چه آرزوی موهومی برای کسب معنویت از صاحب این صدا!

شهرتی مرهون خالی ماندن میدان؟
در بخشی دیگر از این گزارش می خوانیم: در حالی‌که عدد پدران شرمنده ساکن خانه اول، بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در خوشبینانه‌ترین فرض، به شش میلیون و نیم نفر رسیده و در حالی‌ که هر دقیقه، یک ایرانی بیکار می‌شود و در حالی‌‌که رهبر معظم انقلاب، به عوض همه آنها که خائنانه یا غافلانه، برای مردم کاری نمی‌کنند، ابراز شرمندگی می‌کنند، دولتمردان مشغول بافتن کلاه برای مردمند! آنها بعد از سه سال به دست گرفتن مهم‌ترین شریان‌های سیاسی و مراکز تصمیم‌گیری، به این نتیجه رسیده‌اند که مشکل مملکت و جوانان، نه بیکاری، نه ازدواج و نه هیچ چیز دیگر است! مشکل آنها نشنیدن صدای آواز پیرمردی است که روزگاری نه چندان دور از برج عاج خود گفته بود «من اگر عارق هم بزنم، مردم صف می‌بندند!»

این گزارش افزوده است: این مهم‌ترین دغدغه مردم، اکنون با به صف کردن پیاده نظام رسانه‌ای و مزدوران اجاره‌ای در حال ترویج و تبلیغ است و روز‌به‌روز بیشتر از قبل به مسئله اول بدل می‌شود و شاید بزودی مسئله اول آسیا و حتی جهان شود! همان‌طور که روزگاری رهبر بودائیان، مسئله اول رسانه‌های غربی شده بود! آنها چنان در رثای «ربنا»ی شجریان اشک می‌ریزند و پوستر منقش به لفظ ربنا طراحی می‌کنند که یادشان می‌رود شجریان، خودش چند سال قبل چه گفته بود!؟ او که همه شهرت خود را مرهون دهه اول بعد از پیروزی انقلاب و فرار خوانندگان فاسد پاپ و … آن دوران و در نتیجه خالی بودن میدان از هر نوع موسیقی و صدای دیگری در آن روزگار است و اسم و رسم خود را به خاطر تکرار هزاران باره کارهایش از صدا و سیماست، ناگهان از ناراضی بودنش به خاطر پخش آن آثار سخن به میان آورد و حتی وکیل گرفت و شکایت کرد و…! اکنون اگر کسی خودش قهر کرده و رفته، دلش می‌خواهد برگردد، این همه جنجال و حاشیه برای چیست!؟ زمینه‌سازان و رد گم کن‌ها، آن‌قدر مشغول گریه برای نشنیدن صدای ملکوتی! ربنا در آستانه افطارند که یادشان می‌رود عکس‌های او را در آغوش فلان خواننده بدنام و فلان مجری بد کردار از در و دیوار بردارند، بعد ناله و شکوه کنند! این اما تنها کلاه کلاهبرداران حرفه‌ای نیست!

روی جلد کیهان/18 خرداد 95
روی جلد کیهان/18 خرداد 95

 




حسین علیزاده: تنها قشری که از توقیف “ربنا”ی شجریان ناراضی به نظر نمی‌رسند، خوانندگان هستند!/یک روز برویم جلوی مجلس و بپرسیم چرا؟

سینماژورنال: همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان همچنان بحث توقیف مناجات “ربنا”ی محمدرضا شجریان در رادیو و تلویزیون، یکی از مباحث روز است.

به گزارش سینماژورنال حسین علیزاده از رفقای سالیان دور محمدرضا شجریان که تا اواسط دهه هشتاد در گروه شجریان حضور داشت در گفتگویی که با “شرق” داشته ضمن گلایه از عدم پخش “ربنا” نقدی را هم متوجه همکاران خود کرده است با این وصف که چرا وقتی “ربنا”ی شجریان توقیف می‌شود بقیه خوانندگان برای خواندن یک “ربنا”ی دیگر مسابقه می‌گذارند.

خواننده ها از این وضع راضی اند

علیزاده می گوید: چرا وقتی پخش ربنای شجریان متوقف می‌شود خواننده‌های دیگر دستپاچه می‌شوند و مسابقه می‌گذارند که یک ربنای دیگر یا مناجات و چه و چه بخوانند تا جای خالی ربنای شجریان پر شود؟

وی ادامه می دهد: در ظاهر می‌گویند ناراحت هستند اما اتفاقا تنها قشری که از این وضعیت چندان ناراضی به نظر نمی‌رسند خواننده‌ها هستند؛ اما خودشان هم می‌دانند که نمی‌توانند جای ربنای شجریان را بگیرند نهایتا می‌روند چیزهای دیگر می‌خوانند که بگویند بیایید از صدای ما استفاده کنید به‌جای شجریان. این واقعا حرکت نادرستی است.

یک روز برویم جلوی مجلس و بپرسیم چرا؟

حسین علیزاده با اشاره به اینکه در ایجاد مشکلات برای هنرمندانی مانند شجریان خود هنرمندان هم مقصر هستند که برای حل مشکلات کاری نمی‌کنند می‌افزاید: می‌توانند کاری انجام دهند. یک روز برویم جلوی مجلس و بپرسیم چرا؟ این اتحاد در جامعه موسیقی وجود ندارد. مجلس خانه ماست؛ این‌طور نیست؟! ما نه جنگ داریم نه بحث و جدال سیاسی. آقایان بیایند پاسخ بدهند و استدلال کنند.

 باید متحد شویم و برای همه این مشکلات برویم و بپرسیم چرا؟

این نوازنده و آهنگساز خاطرنشان می‌سازد: ما همیشه داریم خود را پنهان می‌کنیم. باید متحد شویم و برای همه این مشکلات برویم و بپرسیم چرا؟ قانون هست؛ قاضی هست؛ دادگاه هست. جرم و مجرم در قانون مشخص شده است. ما روی تصمیم‌های شخصی کسانی ضربه می‌بینیم که به صورت علنی نقشی برایشان مشخص نیست؛ یعنی در قانون تعریف نشده است که دراین‌مورد یا آن مورد نقشی برای اعمال قدرت دارند. براساس چه قانونی این تصمیم‌ها گرفته می‌شود؟ آیا همیشه می‌شود یک انگ سیاسی به کسی زد و سپس قانون را دور زد؟




روایت حجت‌الاسلام شهاب مرادی از تلاشهایش برای رفع ممنوعیت شجریان، اشک ریختن برای “شهرزاد” و “قباد”، دربست کردن سینما برای تماشای فیلم و…

سینماژورنال: حجت الاسلام شهاب مرادی که با نام کارشناس خانواده، ازدواج و جوانان شناخته می شود، از جمله روحانیون رسانه ملی است که همواره سعی می‌کند نظرات خود را در بسته‌بندی‌های شیک و متفاوتی به مخاطب عرضه کند.

به گزارش سینماژورنال همین ارائه حتی ثقیل‌ترین محتوا در یک بسته بندی به‌روز است که باعث می شود اغلب برنامه‌هایش در رسانه ملی با اقبال مخاطبان روبرو شود.

این روحانی در تازه ترین گفتگوی خود که با “تماشاگران امروز” انجام شده کوشیده برخی از علایق هنری خود را فاش کند.

سینما را دربست می گیریم و فیلم می بینیم

مرادی با اشاره به اینکه معمولا در سینما فیملها را می بیند گفته است: با خانواده و دوستانم به سینما میروم. بعضی وقتها که یک فیلم را خیلی دوست باشیم که سینما را دربست کردیم و رفتیم فیلم را دیده ایم.

وی ادامه داده است: یک بار “ردکارپت” را هفت هشت نفری با دوستانم رفتیم و دیدیم. خیلی هم خسته بودیم ولی گفتم من این فیلم را ندیده ام و باید ببینم…اغلب فیلمهای اسکاری 2015 را دیده ام.

فیلم “جاذبه” را ایستاده دیدم

این کارشناس مذهبی درباره علایق سینمایی اش بیان داشته است: بازی و ساخت خوب در انتخاب فیلم برایم اهمیت بسیار دارد. مثلا فیلم اتاق ROOM را دیدم و از وسطهای داستان فیلم می افتد و آن جذابیت لازم را ندارد ولی مثلا بخشی از فیلم جاذبه GRAVITY را ایستاده می دیدم. من دوست دارم خودم را به فیلم بسپارم و اینکه مدام دنبال این باشم که این بخش را کروماکی بدانم و آن بخش را جلوه های ویژه کامپیوتری نرمال نمی‌دانم.

حین تماشای “شهرزاد” گریه کردم

به گزارش سینماژورنال وی با اشاره به علاقه اش به سریال “شهرزاد” خاطرنشان ساخته است: سه چهار بار طی دیدن فصل اول “شهرزاد” به گریه افتادم. یکی دو بارش برای “قباد” بود.

مرادی افزوده است: “شهرزاد” تاریخ آن مقطع را صرفا سیاسی و در جهت مصدق و فاطمی نشان می داد.. به نظرم الان برای مخاطب مصدق و کاشانی و فداییان اسلام خیلی فرق ندارد و حساسیتهایی که در گذشته بوده الان زیاد وجود ندارد.

بعد از دیدن “ملکه”…

حجت الاسلام مرادی با اشاره به یکی از بهترین آثار سینمای دفاع مقدس در سالهای اخیر بیان داشته است: فیلم “ملکه” را در سینما ندیده بودم. تلویزیون آن را پخش کرد و وقتی تمام شد. ساعت یک و نیم شب به میلاد کیمرام زنگ زدم و گفتم واقعا کیف کردم بازی تو عالی بود.. کیمرام هم گفت تبریک تو از برای من از هزار سیمرغ بهتر است.

چیزی که دشمن بابت آن منت بگذارد مایه مباهات نمی دانم

این روحانی با اشاره به اینکه “درباره الی” فرهادی از “جدایی…”اش بهتر بوده با بیان اینکه “جدایی…” را کمی سیاه تر دیده درباره فرهادی اظهار داشته است: نسبت به آقای فرهادی مسأله ای ندارم ولی این موضوع نباید مرا از اظهارنظر بازدارد. نباید بگویم حالا که تب اسکار است پس من هم تبریک بگویم و بگویم البته یک سری ملاحظاتی هست که بعدا میگویم و آن بعداد هیچ وقت پیش نیاید. من چیزی را که دشمن ما بابت آن سر ما منت بگذارد مایه مباهات نمی دانم. ولی اگر مردم فقط در یک سینما برای فیلمساز دست بزنند آن موفقیت را به او تبریک می گویم.

حاتمی کیا را بیشتر از آثارش دوست دارم

مرادی درباره حاتمی کیا چنین نظر داده است: خودش را بیشتر دوست دارم و “چ” بهتر از “بادیگارد” بود. “آژانس شیشه ای” از همه فیلمایش بهتر است.

شهاب مرادی پیرامون “یتیم خانه ایران” ابوالقاسم طالبی هم اظهار داشته است: دیالوگهای فیلم در بعضی جاها خوب نبود ولی به نظرم این فیلم همین قدر که بتواند این موضوع یک خطری را در ذهن جا بیندازد که نیمی از جمعیت ایران در یک قحطی از بین رفته اند و این از تاریخ ما پاک شده، کافی است.

تلاش برای حل مشکل شجریان

یکی از جالبترین بخشهای گفته های مرادی جایی است که از علاقه دیرین خود به صدای محمدرضا شجریان و تلاشهایش برای حل مشکل ممنوعیتهای حرف زده است. به گزارش سینماژورنال مرادی با اشاره به شنیدن آثار شجریان گفته است: آن زمان که ما شجریان گوش می کردیم خیلی ها که الان از او طرفداری می کنند می گفتند اینها چیست گوش می کنید؟ یاد بدهکاری و بدبختی هایمان می افتیم.

وی ادامه داده است: واقعا شجریان به نظرم یک اتفاق بی تکرار است. آواز را در نقطه ای قرار داده که دیگر دست کسی به آن نمی رسد. سالهای متمادی طلبگی در موسیقی داشته است.

مرادی درباره تلاشهایش برای حل مشکل شجریان اظهار داشته است: ابتدای بروز مسائل تلاش کردم و می دانم افراد دیگری هم سعی خود را کرده اند اما احساس میکنم طرفین خودشان هم باید بخواهند.

منبر در مجلس ختم شکیبایی، پاشایی و…

حجت الاسلام شهاب مرادی در پاسخ به این سوال که در مجلس ختم چه چهر هایی منبر رفته است گفته است: خسرو شکیبایی، چهلم قربانیان زلزله بم در این شهر، آیدین نیکخواه بهرامی، مرتضی پاشایی، محمدعلی اینانلو و…

معلم آشپزی موسیقی درس می داد

به گزارش سینماژورنال ابراز تعلق خاطر مرادی به شجریان و منبر رفتن ایشان در مجلس ختم مرتضی پاشایی در حالی صورت گرفته که خودش زمانی که ریاست سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران را برعهده داشت، آموزش موسیقی در فرهنگسراها را تعطیل کرد. خودش دلیل این امر را برآمده از تخصصی نبودن آموزش دانسته و گفته است: همان موقع سازمان مورد نقد موسیقیدانان مسئول هم بود که معلم آشپزی در فرهنگسرا موسیقی درس می دهد.

وی ادامه داده است: ما مقرر کردیم آموزشهای تخصصی هنر از جمله موسیقی را برنامه ریزی و اجرا کنند کنند با نگاه حمایتی و بدون درآمدزایی مانند مکتب آواز تهران که مقدمات آن انجام شده بود.

مرادی خاطرنشان ساخته است: نکته دیگری که به آن به عنوان یک اصل معتقد هستیم عدم رقابت با بخش خصوصی بود است که باید همیشه و همه جا جدی گرفته شود. خیلی از آموزشگاهها اعتراض می کردند و این اعتراض آنها به حق بود که سازمان فرهنگی هنری با فضای رایگان و کلاسهای ارزانتر  عرصه را بر 300 آموزشگاه خصوصی تهران تنگ کرده است.




پخش “ربنای” شجریان در گرو موافقت معاون تازه سیما که خودش ۷ سال قبل “ربنا” را از کنداکتور پخش رسانه ملی خارج کرده بود

سینماژورنال: در حالی که به تازگی مرتضی میرباقری به جای علی‌اصغر پورمحمدی به معاونت سیما منصوب شده است مدیر شبکه یک از این گفته که پخش مناجات “ربنا”ی محمدرضا شجریان در گرو تصمیم معاون تازه است.

به گزارش سینماژورنال فضل‌الله شریعت پناهی مدیر شبکه اول در این باره به “ایلنا” گفت: هفته گذشته، در جلسه مدیران سیما با ریاست آقای علی اصغر پورمحمدی صحبت‌هایی انجام گرفت مبنی بر اینکه که ماه رمضان امسال ربنای استاد شجریان از تلویزیون پخش شود. در آن جلسه؛ تصمیمی مبنی بر اینکه همه شبکه‌ها ربنا را پخش کنند یا یک یا چند شبکه خاص، گرفته نشده بود.

او همچنین با اشاره به تغییر معاون سیما و جایگزینی مرتضی میرباقری به جای علی اصغر پورمحمدی، گفت: باید منتظر ماند و دید که نظر معاون جدید سیما چیست؛ اما باتوجه به رابطه نزدیک آقای پورمحمدی و میرباقری؛ به نظر می‌رسد تصمیم آقای میرباقری نیز بر پخش ربنای استاد شجریان از تلویزیون باشد. من فکر می‌کنم امسال صدای استاد شجریان پخش می‌شود.

توضیح مجدد مدیر شبکه یک

ساعاتی بعد از گفتگوی شریعت پناهی با “ایلنا” که هیچ خبر دقیقی در آن ارائه نشده بود و از احتمالات سخن می گفت شبکه های اجتماعی پر شد از اخباری با مضمون رفع توقیف “ربنا”ی شجریان.

این خبرپراکنی نادرست باعث شد شریعت پناهی در گفتگو با خبرگزای “صداوسیما” مجبور به توضیح دوباره در این باره شود. وی گفت: در خصوص پخش ربنای شجریان اعلام کرده ام که تصمیم گیری نشده است اما این خبرگزاری طور دیگری نقل کرد. این خبرگزاری بار اول نیست که علیه سازمان صدا و سیما مطالب کذب منتشر می‌کند.

معاون فعلی سیما پیشتر به گلایه از شجریان پرداخته بود

به گزارش سینماژورنال منوط بودن پخش “ربنا”ی شجریان به موافقت معاون تازه رسانه ملی در حالی است که مرتضی میرباقری که در زمان عزت ا.. ضرغامی هم معاون سیما بود، در شهریور ۸۹ و  اندکی بعد از حذف مناجات «ربنا»ی شجریان از کنداکتور پخش ادعیه صداوسیما از معاونت سیما برکنار شد و جای خود را به علی دارابی داد.

او یک روز قبل از برکناری در بازدید از پشت صحنه سریال «نون و ریحون» فرزاد موتمن در گفتگویی با “ایلنا” بیان داشته بود: شجریان به دلیل مواضع ضدانقلابی که گرفته است و مواضع بدی که در رابطه با مردم خودش گرفته است؛ دیگر صلاحیت کافی برای حضور در قلب مردم را ندارد. او؛ خودش چهره خود را مخدوش کرده است.

 حالا باید منتظر ماند و دید با گذشت هفت سال از آن ماجرا، میرباقری همچنان بر نظرات قبلی اش اصرار می ورزد یا آن که گذشت زمان و بخصوص برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دیدگاههای او را دستخوش تعدیل کرده است.
چندی قبل و بعد از انتشار خبر ابتلای چند ساله شجریان به سرطان یکی از بخشهای خبری رسانه ملی گزارشی از حال و احوال این خواننده قدیمی منتشر کرده بود؛ گزارشی که به اعتقاد بسیاری نخستین قدم در راه بازگشت “ربنا” به دایره ادعیه رمضانی رسانه ملی بود.(اینجا را بخوانید) با این حال تغییر و تحول در رسانه ملی پخش این مناجات را در گرو تصمیم مدیران تازه این نهاد کرده است.




آهنگساز شجریان از واپسین تلاش‌ها برای حفظ روحیه استاد سخن گفت

سینماژورنال: مجید درخشانی از شاگردان محمدرضا لطفی و اعضای اولیهٔ گروه شیدا بوده‌است.

به گزارش سینماژورنال مجید درخشانی که از سال ۱۳۸۵، محمدرضا شجریان و گروه آوا را در کنسرت‌های اروپا، آمریکا و ایران همراهی کرده است در گفتگویی با “شرق” با اشاره به بیماری سرطان شجریان از مسئولان خواسته تا دیر نشده برای رفع ممنوعیت انتشار آثار و برگزاری کنسرت وی کاری کنند.

درخشانی می گوید: واقعیت این است که آقای شجریان نیاز به حمایت پزشکی ندارد. ایشان الان تحت نظر پزشکان خوبی هستند که روند درمان ایشان را پیگیری می‌کنند اما ‌ای‌ کاش که این ممنوعیت‌ها اتفاق نمی‌افتاد.

وی ادامه می دهد: تنها چیزی که می‌توانست به روند بهبود شجریان کمک کند همین وضع‌نشدن ممنوعیت‌ها بود. تأسف‌آور است که هنرمندی چون شجریان سال‌ها با شرایط بد جسمی مشغول فعالیت باشد اما اجازه انتشار آثارش را در کشور خود نداشته باشد. این را من می‌گویم که یک‌سال‌ونیم درگیر چنین ماجرایی بودم و می‌دانم برای یک هنرمند، ممنوعیت تا چه میزان گران تمام می‌شود.

مجید درخشانی خاطرنشان می سازد: ایشان درحال‌حاضر حداقل دو آلبوم آماده با گروه شهناز دارند که لغو ممنوعیت انتشار آنها می‌تواند تنها کمک مسئولان به روند بهبودی استاد باشد. باید تا دیر نشده، ممنوعیت شجریان در ایران لغو شود، شاید این واپسین تلاش ما برای حفظ روحیه استاد باشد.




رفع ممنوعیت پخش”ربنا”ی شجریان از رسانه ملی؟+عکس

سینماژورنال: هفته قبل بود که محمدرضا شجریان با انتشار ویدیویی که در آن موهایش را تراشیده بود از مهمان خطرناکش سخن گفت.(اینجا را بخوانید)

یه گزارش سینماژورنال انتشار آن ویدیو خیلی زود ماجرای ابتلای چندساله این خواننده به سرطان را فاش کرد و در نهایت باعث شد شنبه هفتم فروردین ماه بعد از مدتها ممنوعیت، تصویر شجریان روی آنتن تلویزیون برود.

اخبار علمی-فرهنگی شبکه چهارم با روی آنتن بردن تصویری از شجریان از بهبود عنقریب وی گفت و از ابراز امیدواری فرزندش برای بازگشت به صحنه خبر داد.

این رفع ممنوعیت پخش تصویر شجریان از رسانه ملی به واسطه اینکه به هنگام آشکار شدن ابتلای وی به سرطان صورت گرفته می تواند کاملا فرصت طلبانه تلقی شود اما این امیدواری را ایجاد می کند که بعد از شش سال شرایط پخش مجدد دعای “ربنا” با صدای این خواننده از صداوسیما فراهم شود.

بعد از حوادث انتخاباتی 88 علاوه بر ممنوعیت پخش صدا و تصویر شجریان از رسانه ملی پخش دعای “ربنا” که سالها با صدای ایشان در ماه رمضان قبل از افطار روی آنتن می رفت از رمضان 89 ممنوع شد.

با آشتی کنان هفتم فروردین 95 تلویزیون و شجریان به نظر می رسد ماه رمضان امسال بتوانیم ربنای وی را بعد از شش سال وقفه مجددا از رسانه ملی بشنویم.

تصویر شجریان در شبکه چهار
تصویر شجریان در شبکه چهار



شجریان و مهمان خطرناکش+عکس

سینماژورنال: محمدرضا شجریان خواننده ایرانی در نخستین روز بهار با انتشار ویدئویی اجتماعی، ضمن تبریک سال نو، روایتی از بیماری خود را این  بازگو کرد.

وی گفت: من با مهمان 15 ساله ای آشنا هستم و الان دوست شدیم و طبق دستور این دوست، موهای سرم را کوتاه کردم و منتظر هستم تا با این مهمان به تفاهم برسم. به تفاهم که رسیدیم من به سراغ شما هموطنان خواهم آمد.

تصویر شجریان با سری تراشیده در این ویدیو بیش از هر چیز دیگر احتمال ابتلای وی به سرطان و شیمی درمانی که یکی از عوارض آن ریزش مو است را به ذهن می آورد.

آیا شجریان سرطان دارد؟ و آیا در این 15 سال در حال شیمی درمانی بوده است و حالا که بیماری اش به مرحله حاد خود رسیده تصمیم گرفته درباره آن اطلاع رسانی کند؟ آیا منظور شجریان از رسیدن به تفاهم پشت سر گذاشتن این مرحله حاد و بازیافتن سلامتی است.

سینماژورنال آرزوی این را دارد که مشکل این خواننده توانای موسیقی ایران هر چه زودتر رفع شده و او بتواند بار دیگر به صحنه بازگردد.

تصویری برآمده از ویدیوی نوروزی شجریان
تصویری برآمده از ویدیوی نوروزی شجریان



شجريان؛ صداي ممنوعي كه از تلويزيون پخش شد؟ يا خبري كه از دسترس خارج شد!!

سینماژورنال: هنوز بسیاری از مخاطبان از برخورد پر از تساهل و تسامح تلويزيون در قبال حضور سالار عقيلي در شبكه هاي ماهواره اي كه برخلاف عادت و رويه معمول اين سازمان بود حيرتزده و غافلگير شده بودند و آن را بواسطه خروج ناگهاني بازرس ويژه تلويزيون از ايران نسبت مي دادند و مصداق رطب خورده منع رطب چون كند!(اینجا را بخوانید) که به ناگاه بعد از مدتها خبری مبنی بر پخش صدای محمدرضا شجریان از رسانه ملی منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال خبر حکایت از آن داست که جمعه شب نهم دی ماه ترانه “سپیده/ایران ای سرای امید” همراه با تصاویری از نمادهای پرچم ،کوه دماوند ،انتخابات و دستاوردهای هسته ای کشور با صدای محمدرضا شجریان با آهنگسازی و نوازندگی مرحوم محمد رضا لطفی با سروده ای از شاعر غزلسرای معاصر هوشنگ ابتهاج از شبکه سوم سیما پخش شد.

انتشار این خبر در شرایطی رخ داد که بعد از حواشی انتخاباتی 88 پخش صدا و تصویر شجریان از رسانه ملی ممنوع شده بود.

“سپیده” در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی توسط محمدرضا لطفی در دستگاه ماهور ساخته شده است.

نکته جالب درباره خبر رفع ممنوعیت صدای شجریان از رسانه ملی آن است که برخی رسانه ها ساعاتی بعد از انتشار خبر این رفع ممنوعیت، این خبر را از خروجی خود حذف کردند.

گفتني است اگر در آستانه دهه فجر و به مناسبت پيروزي انقلاب اسلامی پخش اين صدا لابد براي اين ده روز مجاز اعلام مي گردد چرا پيش از اين مناجات موسوم به ربنّا درمدت ماه مبارك رمضان از اين معافيت در تحريم نتوانسته بود سود بجويد و خاطره هاي روزه داري صائمين را زنده نگهدارد.




زودتر از نهادهاي حاكميتي⇐اين خواننده، سالار عقيلي را محكوم كرد+عکس

سینماژورنال: در حالی که هنوز هیچ کدام از نهادهای حاکمیت واکنشی به حضور سالار عقیلی در شبکه “من و تو” نشان نداده اند و تنها رییس دفتر موسیقی ارشاد از طرح پرسش از این خواننده بعد از بازگشت به ایران سخن گفته یک خواننده پاپ به صورتی کنایه آمیز رفتار عقیلی را محکوم کرد.

به گزارش سینماژورنال مانی رهنما در صفحه شخصی‌اش با انتشار عکسی از محمدرضا و همایون شجریان نوشت: استاد محمدرضا شجريان و همايون عزيز كه صداي واقعي و ماندگار اين سرزمين هستند و هميشه خواهند ماند، اين در درون اين دو عزيزه ، با كپي كردن صدا و رفتار و منش اين عزيزان كسي نميتونه به نزديكي افق جايگاه اين نازنينان برسه حتي با اهرم تلويزيون منو تو !!!

سالار عقیلی خواننده‌ موسیقی سنتی ایران، پیش از برگزاری کنسرت خود در لندن به استودیو “من وتو” رفت. (اینجا را بخوانید)

عقیلی در برنامه “من و تو پلاس” این شبکه از کنسرت‌‌هایش در شهرهای مختلف انگلیس و همچنین کنسرت‌های بعدی‌اش در آمریکا خبر داد.

این خواننده همچنین درباره چالش برگزاری کنسرت در خارج از ایران گفت: در خارج از ایران هزینه برگزاری کنسرت بسیار بالا است. به عنوان نمونه در سالن برج میلاد، پیانویی است که می‌شود نواخت اما وقتی در اینجا خواستیم پیانو روی سن داشته باشیم، هزار و پانصد دلار هزینه اضافه طلب کردند.

به نظر میرسد حضور او در شبکه “من و تو” به منظور تبلیغ کنسرت‌هایش در انگلیس و آمریکا بوده است.

مطلب اجتماعی مانی رهنما
مطلب اجتماعی مانی رهنما



خواننده سرودهاي حماسي اين چند سال در “من و تو”+عکس

سینماژورنال: در حالی که تب پیوستن برخی بازیگران ایرانی به شبکه های ماهواره ای شیوع یافته و از آن سو پخش تبلیغات فیلمهای ایرانی از این شبکه ها دردسرسار شده حالا در اتفاقی دور از انتظار سالار عقیلی در شبکه “من و تو” ظاهر شده است.

به گزارش سینماژورنال سالار عقیلی که در سالهای اخیر به خاطر خواندن آثاری حماسی چون “وطنم ایران” در کانون توجه بوده مدتی پیش از اجرای کنسرتش در لندن به شبکه “من و تو” رفت و مورد مصاحبه ي مجريان اين شبكه قرار گرفت.

پيش از او محمدرضا شجريان در منزل اسماعيل خويي شاعر معاصر در ميهماني خصوصي مجريان اين شبكه كه به افتخار وي ترتيب داده بودند شركت كرده بود ، اما اين اولين حضور يك هنرمند ساكن و شاغل در ايران جلوي دوربين تصوير برداران اين شبكه است.
هنرمندان ديگري چون عليرضا قرباني عليرغم حضور در بی.بي.سي هنگام اقامت در لندن از شركت در برنامه هاي اين كانال ماهواره اي احتراز ميكردند.

حالا بايد ديد موزيك تيتراژ مجموعه هاي تلويزيوني در حال پخش با صداي اين خواننده سرشناس و از جمله موزیک تیتراژ “معمای شاه” به واسطه اين حضور تغيير خواهد كرد يا خير.

سالار عقیلی در "من و تو"
سالار عقیلی در “من و تو”



ابراز تأسف شجریان از یک استعفاء⇐این خانه هیچ منفعت مالی برای ما نداشته است

سینماژورنال: رئیس شورای‌ عالی خانه موسیقی در پاسخ به انتقادهای مطرح‌شده درباره مدیریت خانه موسیقی با اظهار قانونی‌بودن فعالیت هیأت‌مدیره و شورای‌ عالی خانه موسیقی گفت گاهی در طرح مسائل برخی غرض‌ورزی‌های شخصی وجود دارد که باعث تأسف است.

به گزارش سینماژورنال شجریان پس از موضع‌گیری شفافِ حسین علیزاده درباره اقدامات غیرصنفی خانه موسیقی و استعفای رسمی او از شورای عالی این خانه، در گفت‌وگو با روابط‌ عمومی خانه موسیقی به حمایت همه‌جانبه از شورای عالی و هیأت‌مدیره خانه موسیقی پرداخت.

شورای عالی از این اتفاق متأسف و متأثر است

رئیس شورای عالی خانه موسیقی، درباره حسین علیزاده، آهنگ‌ساز و نوازنده تار و سه‌تار که به‌تازگی به صورت مکتوب از سمت دبیر و سخنگویی شورای عالی خانه موسیقی استعفا داده است، گفت: «شورای عالی از این اتفاق متأسف و متأثر است و اینکه چرا ایشان که نخستین مدیرعامل این خانه بوده و در این سال‌ها نیز به عنوان سخنگو و دبیر شورای عالی فعالیت می‌کردند به اینجا رسیده که از خانه‌ موسیقی استعفا بدهند، تأسف‌برانگیز است».


او افزود: «جلسات شورای عالی را ‌باید خود دبیر برگزار می‌کرد، به‌هرحال ایشان این تصمیم را گرفته‌اند و ما نیز به آن احترام می‌گذاریم؛ اما چرا این مسئله تا این زمان مسکوت گذاشته شده است؟ اگر خانه موسیقی اشتباهی انجام می‌داد، من قبل از هرکس دیگری اینجا را ترک می‌کردم. من درباره مسائل مختلف خانه، همواره از مدیرعامل و رئیس هیأت‌مدیره سؤال می‌کنم».


شجریان همچنین درباره شبهه غیرقانونی‌بودن فعالیت هیأت‌مدیره و شورای عالی گفت: «در این مدت ایراداتی به خانه‌ موسیقی وارد شده است و می‌گویند شورای عالی و هیأت‌مدیره غیرقانونی است که این مسئله به هیچ عنوان صحت ندارد. همه‌چیز قانونی است و حقوق‌دانان نیز به این مسئله صحه می‌گذارند که فعالیت هیأت‌مدیره و شورای عالی تا اسفند سال ٩٤ قانونی است و در این تاریخ باید دوباره انتخابات برگزار شود و شورای عالی و هیأت‌مدیره‌ جدید انتخاب شوند. من بیش از هرکس دیگری در این زمینه تحقیق کرده‌ام. به نظر می‌رسد گاهی در طرح این مسائل برخی غرض‌ورزی‌های شخصی وجود دارد که باعث تأسف است».

کسی که انتقاداتش را بدون آنکه ابتدا در خود خانه مطرح کند، رسانه‌ای می‌کند، مصلح نیست
استاد آواز ایران همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا اعضای هیأت‌مدیره و شورای عالی ماه‌ها پس از مطرح‌شدن این انتقادات، هم‌اکنون پاسخ منتقدان را می‌دهند، گفت: «از همان ابتدا به این انتقادات پاسخ داده شده است، منتها بسیاری از آنها شنیده نشده است، ضمن آنکه شما وقتی می‌خواهید مسئله‌ای را نقد کنید، باید آداب نقد را به جا بیاورید. اگر عضو خانه‌ موسیقی هستید و خودتان را جزء خانواده‌ موسیقی می‌دانید، چرا نقدهایتان را رسانه‌ای می‌کنید؟ کسی که انتقاداتش را بدون آنکه ابتدا در خود خانه مطرح کند، رسانه‌ای می‌کند، مصلح نیست».

اگر مشکلی دارید بیایید و همین‌جا پاسخ خود را بگیرید
او درباره انتقادهای مطرح‌شده به خانه موسیقی عنوان کرد: «در میان این انتقادها به نظر می‌رسد برخی می‌خواهند با مطرح‌کردن نامشان در رسانه‌ها خودشان را بزرگ کنند که اتفاقا این مسئله کاملا به ضررشان است. برخی‌ها یک‌جانبه قضاوت می‌کنند و بعد هم آن را رسانه‌ای می‌کنند؛ درحالی‌که حتی حاضر نیستند به دعوت خانه‌ موسیقی برای حضور در جلسه‌ نقد پاسخ دهند. اگر مشکلی دارید بیایید و همین‌جا پاسخ خود را بگیرید».

خانه موسیقی چه پولی را از کجا دریافت کرده است؟
شجریان همچنین درباره‌ برخی سوءتفاهم‌ها درباره مسائل مالی خانه موسیقی گفت: «هیچ‌کدام از اعضایی که هم‌اکنون در این نهاد مشغول فعالیت هستند، به خاطر بودجه نیامده‌اند و بیان این مطالب می‌تواند از طرف خانه مورد پیگرد قانونی قرار گیرد، تمام این موارد جواب دارد و اگر خانه‌ موسیقی از طریق قانونی پیگیر باشد، به‌راحتی می‌تواند این کار را انجام دهد. ما حرمت هنرمندان را نگاه می‌داریم، اما به شرط آنکه آبروی خودمان در خطر قرار نگیرد. تمام بودجه و کمک‌های مالی‌ای که به این خانه شده است، کاملا شفاف است. خانه موسیقی چه پولی را از کجا دریافت کرده است؟ اصلا چرا باید این حرف‌ها زده شود؟».

این خانه هیچ منفعت مالی برای ما نداشته است
او ادامه داد: «عملکرد ما کاملا شفاف است. برخی سخنانی بی‌پایه و اساس مطرح می‌کنند، بدون آنکه مدرکی برای آن داشته باشند و بدتر آنکه آنها را رسانه‌ای می‌کنند که این مسئله به هیچ عنوان کار صحیحی نیست. خانه موسیقی برای این درست شده است که مشکلات را مرتفع و از موسیقی حمایت کند. اعضای این خانه و خود من بشخصه چندین سال است که عضو خانه‌‌ موسیقی بوده‌ایم و هیچ پولی از کسی نگرفته‌ایم. این خانه هیچ منفعت مالی برای ما نداشته است. من خودم تنها براساس علائق شخصی‌ام در جلسات شرکت کرده‌ام و در تمامی موارد نظراتم را مطرح کرده‌ام که تمامی صورت جلسات آن هم موجود است. ما هیچ‌کدام در اینجا نفع شخصی نداریم».




حسین علیزاده: ارشاد از كساني كمك مي‌گيرد كه بيشتر دستورات اداري را اجرا مي‌كنند/خانه موسيقي اين سوال را از خودش نمي‌پرسد كه چرا رييس شورايش{شجریان} ممنوع‌الكار است

سینماژورنال: «دو سال است كه به خانه موسيقي نرفتم، خودم را نه عضو خانه موسيقي مي‌دانم و نه عضو شوراي عالي. علت اين موضوع را هم شايد بتوان در نامه‌هايي كه منتقدان خانه موسيقي منتشر كردند يافت. من ترجيح دادم با اين شرايطي كه وجود داشت حضور نداشته باشم. دليل سكوتم هم در تمام اين مدت به خاطر اين بوده كه دوست نداشتم مخالفانم را در خانه موسيقي در موضع ضعف ببينم. بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه شخصي مثل آقاي نوربخش علاوه بر اينكه مديرعامل خانه موسيقي است، يك خواننده است و روي صحنه مي‌رود.»

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “اعتماد” حسين عليزاده وقتي در اول دي‌ماه امسال اين جملات را گفت، خانه موسيقي به نوعي يكي از مهم‌ترين حاميانش را از دست داد. دو هفته بعد يعني پانزدهم دي‌ماه جلسه دوره‌اي شوراي عالي خانه موسيقي ايران با حضور اعضا به رياست محمدرضا شجريان تشكيل شد و اين شورا نسبت به حرف‌هاي عليزاده واكنش نشان داد.

جلسه‌اي كه برخي علت برگزاري آن را اظهارات عليزاده و به نوعي دلجويي از او قلمداد كردند. «اعضاي شورا ضمن ابراز تاسف از عدم حضور اين نوازنده و آهنگساز در جلسه با يادآوري حضور موثر وي در جلسات قبل كه آخرين‌بار در خرداد ۹۳ بوده، اعلام كرد در اين مدت هيچ‌گونه اظهارنظر يا نامه مكتوبي در خصوص استعفاي اين هنرمند دريافت نشده ضمن اينكه شوراي عالي خانه موسيقي علاقه‌مندي خود را براي حضور و استفاده از نظرات اين استاد برجسته در جلسات آينده اعلام مي‌كند».

با اين همهشانزدهم دي‌ماه و يك روز بعد از جلسه شوراي خانه موسيقي، حسين عليزاده طي نامه‌اي كه در اختيار خبرگزاري‌ها قرار گرفت رسما استعفاي خود را اعلام كرد.

مشروح گفتگوی علیزاده درباره این اتفاق را می‌خوانید:

  ‌ با توجه به درگيري‌هاي اخير در مورد مسائل خانه موسيقي، آيا بايد استعفاي شما را نوعي نقد نسبت به عملكرد خانه موسيقي دانست؟
من از هيچ كس آزرده نيستم. نظرم را گفتم. اين تصميم را هم به دلايلي كه ترجيح مي‌دهم آن را بيان نكنم گرفته‌ام. اما نبايد فراموش كنيم موسيقي در كشور ما مشكلات عديده‌اي دارد كه حل خيلي‌هايش از عهده خانه موسيقي برنمي‌آيد. مثل لغو كنسرت‌ها. شرايط موسيقي از همه هنرها بدتر است. وقتي به ارشاد مراجعه مي‌كنيد مي‌گويند از عهده ما خارج است. نه اينكه خانه موسيقي نخواهد؛ نمي‌تواند.
  ‌ ‌ شما هم منتقد عملكرد خانه موسيقي هستيد؟
بحث سر اين است كه خانه موسيقي استقلال نسبي خودش را حفظ كند. همه كساني كه عضو خانه موسيقي هستند هدف‌شان ارتقاي موسيقي است. خانه موسيقي خانه همه موسيقيدان‌ها ست و هر كس پيشنهادي يا انتقادي دارد اين حق را دارد كه آن را بيان كند. اگر كسي مخالف ما است بايد ببينيم حرفش چيست. نبايد فكر كنيم عليه هم هستيم. انتقاد براي ساختن است. خانه موسيقي خانه ما است. طبيعي است كه آدم انتقاد را از خانه خودش شروع كند.
  ‌  چرا پيشتر چنين تصميمي نگرفتيد؟
آن موقع در بحبوبه انتقادها سكوت كردم و خودم را كنار نگه داشتم. تا اينكه تصميم گرفتم اين را اعلام كنم. دوستان متوجه نشده بودند و اين خودش يك چيزهايي را نشان مي‌دهد. من وقتي اين انتقادات شد فكر كردم دوستاني كه مورد انتقاد قرار گرفتند گروه‌هاي هنري هستند و اين اقتضائات خودش را دارد. نبايد فكر كرد همه انتقادها مخرب است، شايد انتقادات سازنده باشد. اما بيش از هر چيز ما نياز به گوش شنوا داريم.
  ‌  به نظر شما عمده‌‌ترين مشكل خانه موسيقي چيست؟
خانه موسيقي بازوي ارشاد شده است. حرفم اين است كه در ارشاد گروه‌هاي مختلفي وجود دارد. آيا مي‌شود اين گروه‌ها از خود خانه موسيقي صاحب‌نظر‌تر باشند؟ ما ذي‌صلاح هستيم براي موسيقي تصميم بگيريم. اگر اين را سياسي نكنند اهالي خانه موسيقي مي‌توانند بهترين تصميم را بگيرند. اما ارشاد از كساني كمك مي‌گيرد كه بيشتر دستورات اداري را اجرا مي‌كنند تا اينكه از صلاحيت موسيقايي‌شان بهره ببرند. آيا خانه موسيقي اين سوال را از خودش نمي‌پرسد كه چرا رييس شورايش ممنوع‌الكار است. يعني خانه موسيقي نبايد قبل از هر چيز پيگير شرايط آقاي شجريان شود و بعد برود سراغ ماجراهاي ديگر؟ استاد بزرگي كه بيش از ٥٠ سال در قلب مردم جا داشته است.
  ‌ پس مساله شما مغشوش شدن استقلال خانه موسيقي است…
ما بايد در كشور مدافع موسيقي هم باشيم. خانه موسيقي براي اين تاسيس شده كه بتوانيم حرف خودمان را خودمان بزنيم. هيچ قصد سياسي هم نيست. فقط مطالبات صنفي است. اگر خانه موسيقي اعتقاد دارد كه ١٠ روز بايد فعاليت كند، همه جا تبليغ شود و به راديو و تلويزيون بروند در اين تضادي هست. چون بعد از اين‌كه ١٠ روز تمام مي‌شود، كنسرت‌ها دوباره لغو مي‌شود. اين را از اين نظر نمي‌توانم قبول كنم. بايد به ارتقاي موسيقي فكر كنيم. بحث‌هاي جدي با دولت و متوليان داشته باشيم. چرا ما مي‌ترسيم با مسوولان حرف بزنيم؟ اگر موسيقي بد است رسما اعلام كنند اگر هم نيست پس ديگر اين رفتارها چه معنايي دارد.
  ‌  پس شما معتقديد خانه موسيقي با توجه به اتفاقاتي نظير لغو كنسرت‌ها نبايد در جشنواره موسيقي نقش مديريتي داشته باشد؟
حرفم اين است و خيلي هم صادقانه مي‌گويم. براي موسيقي ١٠ روز كم است. ٣٦٥ روز بايد براي موسيقي باشد. اين را من به عنوان كسي كه براي كار خودم ارزش قايلم، مي‌گويم. اين يك تضاد است. چرا بايد خانه موسيقي در اين شريك باشد كه همين ١٠ روز را بودجه بدهد، تبليغات كند، بعدش هم هر چه خواستند كنسرت لغو كنند.