1

مدیری در راه مجیدی؟! یا همه چیز در خدمت مدیری، همراه اول و شرکا؟!

سینماروزان/حامد مظفری: فارغ از حجم قابل توجهی سالن سینما که برای اکران در اختیار “ساعت 5عصر”مهران مدیری قرار گرفته این فیلم قبل و حین اکران هم از بیلبوردهای محیطی مکفی بهره برده و هم از تیزرهای تلویزیونی انبوه و هم از سینماگردی بامدادی-شامگاهی سازنده.

در کنار همه اینها گویا برخی سینماداران هم به دلایل کاملا فرهنگی و غیراقتصادی(!؟) در کنار تخصیص سانسهای انبوه به جای یک سردر، چند سردر خود را به فیلم مدیری اختصاص داده اند؛ نمونه اش هم سینما جوان یا همان بولینگ عبده! در این مجموعه سینمایی سهم همه فیلمها فقط نصف سردر است اما فیلم مدیری 3 برابر بقیه سردر در اختیار دارد!!!

از آن سو یک سامانه رسمی بلیت فروشی که معرفی فیلمها را براساس تاریخ اکران مرتب میکند علیرغم اکران برخی آثار بعد از فیلم مدیری، همچنان نام این فیلم را در میان دو فیلم اول معرفی شده به مخاطبان قرار داده!
آیا این حال اساسی که به فیلم مدیری داده شده اتفاقی بوده یا به حامی فیلم “اول مارکت” وابسته به اپراتور همراه اول مخابرات مرتبط است؟

دلیل هر چه باشد فارغ از آن که دم خروسی میسازد بر ادعاهای پوپولیستی و ژستهای حامی مستضعفین که در “دورهمی” از مدیری دیده بودیم در درازمدت نتیجه مثبتی را برای مدیری برجای نمی گذارد.
اینجا دیگر بحث درگیری سیاسی یک روزنامه دولتی با جریان مقابل و تسویه حساب سیاسی بخاطر ژستهای مدیری نیست؛ چه این جماعت همانها هستند که چند سال پیش حضور وزیر خارجه-سابقا خندان بخاطر برجام و اخیرا عبوث بخاطر سرانجام برجام- بر سر سریال مدیری را با تحسین مدیری، حسابی پروپاگاندا کرده بودند و انبوه برگشتیهای آن روزنامه حکایت از آن دارد که مخاطبان سالهاست حرفهایشان را جدی نمی گیرند.

اما همان مخاطب که سیاسی بازی رسانه های کاسبکار را پس میزند، وقتی روند اکران فیلم مدیری را پی می گیرد قبل از همه سخنان خود وی در نقد بی عدالتیهای موجود در جامعه را زیر سوال میبرد؛ نمونه هایش هم همان سردر و سامانه فروش بلیت و انبوه سانس و…

یادمان نمیرود دو سال قبل فیلم پرهزینه مجیدی هم از حمایتی گسترده در اکران برخوردار شد؛ از در اختیار داشتن دو سرگروه سینمایی تا انبوه تیزر و تبلیغات محیطی و….

این وضعیت چه سودی به حال فیلم مجیدی داشت؟ فقط یک رکورد موسمی که چندی بعد توسط یک کمدی عطارانی به نام “سالوادور…” شکسته شد اما ضررش برای فیلم چه بود؟ حسی منفی در ذهن مخاطبان و صاحبان آثاری که همزمان با فیلم مجیدی با حداقل سانس و تبلیغات روی پرده رفتند؛ حسی ناشی از تبعیض که باید سالها بگذرد تا تعدیل شود. آیا مدیری حواسش به این هست که تبعیض پیش آمده در اکران فیلمش چنین حسی را در همکاران و مخاطبان ایجاد خواهد کرد؟

سردر سینما جوان
سردر سینما جوان با حضور پررنگ “ساعت 5عصر”



پای کیارستمی هم به انتخابات باز شد!+عکس

سینماروزان: درگذشت عباس کیارستمی که برخی آن را به دلیل قصور پزشکی می دانستند مجالی شد برای رویارویی برخی سینماگران با جامعه پزشکی؛ رویارویی که هنوز و هرازگاه که دیداری میان مدیران وزارت بهداشت با سینماگران پیش می آید عواقب آن دامن مدیرانمی گیرد.

به گزارش سینماروزان به تازگی در نشستی با نام «ایران فرهنگی در جهان امروز» که با حضور برخی از بازیگران سینما نظیر علی نصیریان و فاطمه معتمدآریا با سه وزیر بهداشت، ارشاد و نفت انجام شد و البته بسیاری هم از آن بوی تبلیغات انتخاباتی استشمام کردند نیز پای کیارستمی به ماجرا باز شد.

یک بار علی نصیریان در این نشست با ربط دادن محمدجواد ظریف با کیارستمی و فرهادی گفت: این خاک همیشه جوان‌هایی داشته است که از خود گذشتگی کرده‌اند و افتخار آفریدند. امروز نیز این افراد در کشور ما حضور دارند و یکی از آنها محمدجواد ظریف است. امروز اصغر فرهادی، عباس کیارستمی و محمدجواد ظریف با کارها و آثار خود باعث معرفی ایران به جهان شده‌اند.

بار دیگر هم حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت در تشریح رابطه خود با اهالی هنر بیان داشت: ما مراقب همه هنرمندان هستیم و جامعه پزشکی موظف است از سلامت هنرمندان مراقبت کند.

وی که با پرسشی درباره وضعیت کیارستمی روبرو شده بود اما بی پاسخگویی بیان داشت:‌ موضوع کیارستمی وقت مفصل‌تری می‌خواهد که درباره آن توضیح بدهم و الان جای این بحث نیست.

همایش «ایران فرهنگی در جهان امروز»
همایش «ایران فرهنگی در جهان امروز»



سانسور ظریف در برنامه علی ضیاء؟⇐تهیه کننده پاسخ داد

سینماروزان: برنامه «فرمول یک» روز چهارشنبه – ۱۵ دی ماه – کمی متفاوت‌تر به روی آنتن رفت و در نهایت حاشیه‌هایی به همراه داشت.

به گزارش سینماروزان علی ضیاء مجری برنامه در جملاتی تولد دکتر ظریف را  گفت اما مدتی کوتاه بعد از پخش برنامه، اخباری در برخی رسانه‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه آیتم ساخته شده درباره تولد محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در برنامه «فرمول یک» اجازه پخش از تلویزیون را پیدا نکرده و سانسور شده است؛ تهیه‌کننده برنامه در این زمینه توضیح داد.

 افشین حسین‌خانی تهیه‌کننده «فرمول یک» درباره‌ی این حواشی به “ایسنا” گفت: ما دو مدل برنامه‌سازی داریم و برخی آیتم‌ها فقط برای کانال تلگرامی برنامه ساخته می‌شود؛ چرا که معتقدیم کانال ما هم یک رسانه است و باید برای آن محتوا تولید کنیم.

وی افزود: ضمن اینکه این شایعه از پایه و اساس، غیرمنطقی است؛ چرا که اگر آیتمی برای پخش در برنامه مجوز نگیرد، طبیعتا آن آیتم را حتی برای کانال هم استفاده نمی‌کنیم، چرا که کانال تلگرامی هم تحت ضوابط جمهوری اسلامی اداره می‌شود.

تهیه‌کننده «فرمول یک» یادآور شد: درباره تولد دکتر ظریف، ما از آنجا که پنجشنبه و جمعه برنامه نداریم و تولد ایشان هم جمعه (۱۷ دی ماه) بود، پیشاپیش در روز چهارشنبه (۱۵ دی ماه) این تولد را روی آنتن زنده تبریک گفتیم و آیتمی که در این رابطه ساخته شده بود نیز روی آنتن رفت.

کانال ما رسانه ای جدا از تلویزیون است

حسین‌خانی تصریح کرد: اما درباره‌ی آیتمی که روی کانال برنامه منتشر شد و گمانه‌زنی‌های بی‌پایه و اساسی درباره آن مطرح شده بود باید دوباره بگویم و تاکید کنم که برخی تولیدات ما صرفا برای کانال هستند. ما تبریکمان را توسط مجری برنامه و پخش یک آیتم دیگر در روز چهارشنبه اعلام کرده بودیم و برای شب تولد وزیر امور خارجه نیز آیتمی ساخته بودیم که در کانال منتشر شد و اصلا قراری مبنی بر پخش آن روی آنتن، آن هم بعد از تولد دکتر ظریف که ما برنامه داشتیم، نبود.

وی با گلایه از اینکه چرا افرادی که به تهیه چنین اخباری می‌پردازند قبل از انتشار آن چرا از تهیه‌کننده برنامه به عنوان مطلع‌ترین فرد سوال نمی‌کنند؟ ادامه داد: انتشار خبر بر مبنای حدس و گمان اصلا کار حرفه‌ای به حساب نمی‌آید؛ ضمن اینکه جالب است بگویم در بیش از دو ماهی که برنامه روی آنتن می‌رود اصلا تا به حال پیش نیامده آیتمی بسازیم و مجوز پخش نگیرد. مواردی بوده که نیاز به اصلاح داشته‌اند اما همواره سرانجام آیتم‌ها به پخش رسیده‌اند، مگر اینکه اصلا برای آنتن تولید نشده باشند، مثل همین آیتم منحصر به فرد تولد دکتر ظریف برای کانال تلگرامی «فرمول یک».

این تهیه‌کننده در پایان اعلام کرد: کانال ما یک رسانه جدا از تلویزیون است و محتوای آن با برنامه فرق می‌کند، چرا که نوع مخاطب آن متفاوت است و ما به عنوان برنامه‌ساز باید خوراک جداگانه‌ای برای کسانی که اینترنت باز هستند و کانال‌ها را رصد می‌کنند تولید کنیم؛ چرا که آنها با مخاطب تلویزیون فرق دارند.




یک منتقد پیشکسوت در رسانه اصلاح‌طلب، مهران مدیری را «شومن سفارشی» خواند!⇔چرا؟ چون مدیری دولت یازدهم را نقد کرده!!!

سینماروزان: سخنان کنایه واری که مهران مدیری هفته قبل خطاب به برخی مسئولان دولتی در “دورهمی” نثار کرد همچنان عواقب خود را دارد.

به گزارش سینماروزان بخش عمده منتقدان مدیری را رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت یازدهم تشکیل می دهند؛ یعنی همانها که به هنگام حضور محمدجواد ظریف در پشت صحنه «در حاشیه» کلی برای مدیری نوشابه باز کردند اما چون ورق برگشته و مدیری به میل خود یا اسپانسرهای برنامه اش به نقد دولت پرداخته این حق آنهاست که او را نقد کنند.

تازه ترین نمونه چنین نقدهایی توسط احمد طالبی نژاد برای “شرق” نگاشته شده است و طالبی نژاد تا جایی پیش رفته که مدیری را یک شومن سفارشی دانسته است.

متن یادداشت طالبی نژاد را بخوانید:

آبروی ازدست‌رفته مهران مدیری

سیاست و هنر هرگز آبشان توی یک جوی نرفته یا اگر رفته، به معجونی تلخ و گاه کشنده، تبدیل شده. نمونه‌ها در تاریخ بسیارند، از کمال‌الملک خودمان گرفته که قربانی همزیستی با درباریان شد تا مثلا سینماگران شوروی سابق که حتی پیش از فروپاشی آن نظام، از یادها رفتند. منظورم این است که بازی‌های سیاسی، کوچک و بزرگ نمی‌شناسد و خیلی هنر می‌خواهد که هنرمند در این بازی‌ها، سر به سلامت ببرد.

خطابم به مهران مدیری است که تا وقتی مستقل می‌اندیشید، حاصلش می‌شد مجموعه‌های طنز شبانه‌ای مثل پاورچین و نقطه‌چین و شب‌های برره و حتی قهوه تلخ که نوعی دهن‌کجی به تلویزیون هم بود. اما از وقتی این موقعیت طلایی را وانهاد و به انواع سفارش‌ها گردن نهاد، تبدیل شد به یک «شومن سفارشی» و زینت‌المجالس برخی میهمانی‌های سیاسی و تا آنجا درمانده شد که وقتی خواست به جایگاه پیشینش بازگردد، حاصلش شد «در حاشیه ١ و ٢» که نه آقایان سفارش‌دهنده را راضی کرد و نه تماشاگران مشتاق مدیری را.

شایسته است مدیری بشود زبان گویای جناح مخالف؟

در پس این دو مجموعه، نوعی سفارش جناحی تتق می‌زد؛ اینکه مثلا «این بار پوز پزشکان و بیمارستان‌های خصوصی را بزنید برادر مدیری و سفارش‌هایی از این دست که مدیری پذیرفت و یک هنرمند کارکشته و به قول لمپن‌ها کاربلد، تبدیل شد به شومن برنامه دورهمی که چون قرار است در هر برنامه، منویات آقایان را برآورده کند، کارش رسیده است به توهین و بددهنی و شعار‌های سطحی.

من باورم نمی‌شود مدیری که ادب و نزاکتش زبانزد همگان بود، کارش به آنجا رسیده باشد که جلوی دوربین رسانه مثلا ملی، خطاب به برخی مسئولان- احتمالا مقامات دولت فعلی- بگوید «بتمرگ سر جات». گیریم که برخی مسئولان شایسته انتقاد تندوتیز هم باشند که حتما هستند، اما شایسته است هنرمندی مثل مدیری، بشود زبان گویای جناحی که مخالف دولت مستقر است؟

حیف آن سابقه

یعنی تا این حد کارش گیر کرده که با پرت‌وپلاگویی و بیان مسائل خاله‌زنکی، بخواهد مقرب درگاه مدیران سیاسی سیما شود؟ آخر آقای مدیری، ما شما را به عنوان یک نمایشگر موفق و مستقل می‌شناسیم یا بهتر است بگویم می‌شناختیم؛ اما شما پاک آبروی خود و همکارانت را به بازی گرفته‌ای. شما را چه به شومنی؟ شما نمایشگری. حیف آن سابقه درخشان نیست؟ پیشنهاد می‌کنم گاهی نگاهی به پشت سر بینداز. شب‌های برره را ببین، قهوه تلخ را ببین و بعد مقایسه کن با کارهای پیش‌پاافتاده‌ای مثل آن مجموعه که درباره شبکه‌های خارجی مخالف نظام ساختی یا مجموعه عطسه و همین دورهمی که ساختنش از هر تازه از راه رسیده‌ای برمی‌آید.

به گمان من این تله‌ای است که سال‌های سال گرفتارش خواهی بود. دوستی می‌پرسید من نمی‌دانم چرا مجموعه مهمی مثل «معمای شاه» را داده‌اند به یک جوان تازه از‌راه‌رسیده و نداده‌اند مثلا به تقوایی یا کارگردان‌هایی در آن حد و اندازه. پاسخ دادم کارگردان‌های کارکشته و نخبه، هرگز زیر بار ساختن متون سطحی و شعاری نمی‌روند، مگر کسانی که جویای نام و البته پول هنگفت هستند. حالا خطابم به جناب‌عالی است. آیا مهران مدیری باید در جایگاه این جوانان سوسول‌مسلکی که شومن برنامه‌های سفارشی هستند قرار گیرد و با آنها در یک ترازو قضاوت شود؟




این بازیگر سینما همسر دوم ظریف معرفی شد+عکس

سینماژورنال: طی روزهای اخیر شایعه‌ای مبنی بر جاسوس بودن همسر دوم وزیر امور خارجه کشورمان منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال شایعه ای فتوشاپی که در آن با قرار دادن تصویری از آفرین چیت ساز در کنار ظریف این ادعای طرح شده بود که اين فرد همسر دوم ظریف وجاسوس است.

آفرین چیت ساز بازیگر سابق سینما است که در ماههای اخیر به دلیل جرم امنیتی بازداشت شده و اردیبهشت ماه امسال نیز خبر محکومیتش به ده سال حبس تعزیری به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت و ارتباط با دولت‌های بیگانه منتشر شده بود.

چیت ساز که سابقه بازی در آثاری نظیر “در شهر خبری نیست هست”، “دایره زنگی” و “سرگیجه” را دارد همسر سابق علی دهکردی بازیگر سینما و تلویزیون است؛ بازیگری که بیش از هر چیز بخاطر ایفای نقش در “از کرخه تا راین” ابراهیم حاتمی کیا شهره است.

اتهام امنیتی چیت ساز که به بازداشت او منجر شد و سپس انتشار خبر محکومیتش سبب ساز آن گردید که شايعه سازان با قرار دادن تصویری از او کنار محمدجواد ظریف این بازیگر سابق را به عنوان همسر دوم ظریف معرفی کنند.

گفتني است چيت ساز كه در سينما به ايفاي نقش در نقشهای مكمل مي‌پرداخت چند وقتي بود كه در روزنامه دولتي “ایران” در نقش يك مفسر و تحليلگر سياسي ظاهر شده و مطالبش حتي در ستون اول اين روزنامه چاپ مي‌شد!!

محمدجواد ظریف آفرین چیت ساز

در بالا عکسی ساختگی را می‌بینید که محمدجواد ظریف را در کنار آفرین چیت‌ساز نشان می‌دهد/این عکس برآمده از تصویری واقعی است که در آن ظریف کنار همسرش دیده می‌شود

آفرین چیت ساز
آفرین چیت ساز همسر سابق علی دهکری



راه‌اندازی یک کانال ارتباط تصویری با ظریف و همکاران

سینماژورنال: وزارت امور خارجه در راستای اطلاع رسانی مستقیم و دقیق و همچنین ارتباط بدون واسطه با مردم، کانالی را در سایت آپارات راه اندازی کرده است.

به گزارش سینماژورنال این کانال به درخواست وزارت امور خارجه، رسمی شده است و تمامی ویدیوها توسط این وزارتخانه روی کانال بارگذاری می شود.

این ویدیوها شامل نشست های خبری وزارت امور خارجه ، گزارشات و ویدیوهای مسافرت های دکتر محمدجواد ظریف، وزیر محترم خارجه کشورمان خواهد بود.

در کانال رسمی وزارت امور خارجه، ویدیوها در قالب لیست پخش و طبقه بندی موضوعی، همگی روی سایت بارگذاری می شوند تا هموطنان عزیز هرچه بهتر و ساده تر بتوانند ویدیوهای سخنرانی و گزارشات این وزارت خانه را به تفکیک موضوع، روی آپارات ببینند.

پیش از این وزارت نفت، وزارت ورزش و جوانان، سازمان ملل متحد، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و همچنین شهرداری تهران نیز برای رسمی کردن کانال خود اقدام کرده و ویدیوهای مربوط به سازمان خود را روی آپارات به اشتراک می گذارند.




توضیحات عادل فردوسی‌پور درباره چرایی روی آنتن نرفتن گفتگو با ظریف، رقابت با “فاطما گل”، دلیل عدم توجه به ستارگان فوتبال پیش از انقلاب و…

سینماژورنال: عادل فردوسی‌پور مجری برنامه پربیننده “90” در نشست «رسانه‌ای شدن فوتبال» در دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره برخی حواشی پیرامون برنامه ای که هم مجری و هم تهیه کننده آن است توضیح داد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایسنا”مجری و تهیه‌کننده برنامه «90» سپس درباره‌ پخش نشدن مصاحبه‌ای که پیش از این با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان داشته است، تنها به این جمله اکتفا کرد که «چه بگویم!»

فردوسی‌پور در ادامه یادآور شد: هر فردی که از من این پرسش را می‌کند، به او می‌گویم «!no comment»

عادل فردوسی‌پور درباره‌ برنامه «90» گفت: خیلی سخت است که از یک برنامه‌ی تلویزیونی انتظاراتی فراتر از آن داشته باشید. متأسفانه برخی از مشکلات ما و معضلاتی که دچار آن هستیم، فراتر از بحث فوتبال است و ریشه در فرهنگ خودمان دارد؛ فرهنگ‌سازی هم پروسه‌ای زمان‌بر است که دست همه‌ی نهادها را باید در آن بهم فشرد.

برای حذف “90” برنامه راه انداختند

فردوسی پور همچنین از رقبای برنامه‌ی 90 نیز گفت که در تلاش بودند که تا این برنامه را حذف کنند و توضیح داد: خیلی‌ها برای این که برنامه‌ی 90 را بیندازند، برنامه تشکیل دادند. اما از آنجا که خودمان شدیداً رقابت‌جو هستیم و رقابت در دل رقابت است که موفقیت ایجاد می‌کند، کوتاه نیامدیم.

فقر تصاویر آرشیوی

عادل فردوسی پور در پاسخ به این پرسش که چرا به قهرمانان فوتبال در سال های قبل از انقلاب قهرمان‌های فوتبال از جمله حشمت مهاجرانی نپرداخته است؟ گفت: متأسفانه محدودیت برای پرداختن به یکسری آدم‌ها در برنامه زیاد است، البته ما حشمت مهاجرانی را 2 سال و نیم پیش به برنامه دعوت کردیم.

وی همچنین یکی از مشکلات اساسی پرداختن به قهرمانان فوتبال در پیش از انقلاب را مشکل آرشیوی دانست و گفت متأسفانه با فقر تصاویر آرشیوی رو به رو هستیم و اگر این اتفاق شکل نگرفته است، نگاه سیاسی در آن مطرح نبوده است.

20 میلیون مخاطب در رقابت با فاطما گل

او سپس یادآور شد: برنامه‌ی 90 همین که توانسته است نیاز مخاطب را برآورده کند و 20 میلیون مخاطب را با وجود شبکه‌های ماهواره‌ای و سرال ‌هایی همچون “فاطماگل” و … جذب کند، برای تلویزیون ارزش افزوده است و می‌تواند نشان دهد که تلویزیون ایران هم در فرم و ساختار نزدیک به استانداردهای تلویزیونی دنیاست.




استمداد يك كارگردان از وزير امورخارجه/خواهرزاده‌ام براي فرار از بيكاري در آن قايق خاص بود

سینماژورنال: داوود توحیدپرست کارگردان سینمای ایران که ساخت آثاری چون “شیرین قناری بود” و  “معصوم” را در کارنامه دارد به تازگی با انتشار نامه ای خطاب به وزیر امور خارجه ایران از سرنوشت تراژیکی گفته که خواهرزاده اش با آن مواجه شده است.

به گزارش سینماژورنال گویا خواهرزاده توحیدپرست به دنبال آن بوده که به طریق غیرقانونی از ترکیه به یونان برود که قایقی که وی در آن بوده چپ شده و البته حدود 20 نفر از حاضران این قایق مفقود می شوند!!!

توحیدپرست در نامه خود به وزیر امور خارجه از وی خواهش کرده برای مشخص شدن وضعیت زنده بودن یا مرگ خواهرزاده اش پیگیریهای لازم را انجام دهد.

سینماژورنال متن کامل نامه توحیدپرست را ارائه می دهد:

جناب آقای دکتر محمد جواد ظریف! لطفا کمک کنید!
آقای دکتر ظریف! مدت 10 روز است که خواهرزاده اینجانب (امین اکبری فرزند محمد و زرین تاج) همراه با حدود 80 نفر دیگر از ملیت های مختلف و به صورت غیرقانونی از جزیره بلدروم ترکیه قصد ورود به خاک یونان را داشته اند که متاسفانه در جزیره کالیمنوس مشکلی برای قایشان بوجود می آید و قایق چپ می شود و 35 نفر کشته می شوند و 25 نفر نجات می یابند و 20 نفر نیز مفقود می شوند…

برای فرار از بیکاری مهاجرت کرده
جناب آقای دکتر ظریف! خواهرزاده اینجانب از هر نظر جوان خوبی بوده و برای زندگی بهتر و فرار از بیکاری حاکم بر جامعه و کارکردن شرافتمندانه اقدام به این کار کرده و متاسفانه این اتفاق برایش افتاده و خانواده و مادرش را به شدت نگران کرده است… این جوان پدر ندارد و مادرش خون گریه می‌کند…

دستور دهید تا این ماجرا را پیگیری کنند
اینجانب به عنوان یک شهروند ایرانی و به عنوان هنرمندی که به شهادت مستندات رسانه ای به جناب دکتر روحانی رای داده ام و شما را هم یکی از وزیران زحمتکش و با لیاقت می دانم استدعا دارم که دستور بدهید تا دوستان خوبی مثل آقای عباس‌آبادی نماینده کنسولگری ایران در یونان این ماجرا را پیگیری کند تا تکلیف خواهرزاده من و سایر جوانان پناهجوی وطن معلوم بشود که آیا این جوان زنده است یا خیر… که البته از خداوند خوبی ها و مهربانی ها می خواهیم که به مادر این جوان رحم کند و این جوان سالم باشد…

داوود توحیدپرست
داوود توحیدپرست




توضیحات معاون سیما درباره شایعه پایان کار “نود” و امکان پخش مصاحبه فردوسی‌پور و ظریف و

سینماژورنال: معاون سیمای رسانه ملی در واکنش به شایعاتی که از برکناری عادل فردوسی‌پور بعد از مصاحبه با ظریف مطرح شده بود بیان کرد که برنامه «نود» همچنان به پخش خود ادامه می دهد.

به گزارش سینماژورنال بعد از اینکه مصاحبه عادل فردوسی‌پور با جواد ظریف وزیر امور خارجه در برنامه «نود» پخش نشد، شایعات زیادی در فضای مجازی و رسانه ها مطرح شد، شایعاتی از جمله تمام شدن برنامه «نود» و اتمام کار عادل فردوسی پور که سال هاست اجرای این برنامه را بر عهده دارد تا اخراج و برکناری وی از این برنامه که به بعضی از آنها پاسخ‌هایی نیز از طرف مسئولان امر داده شد.

علی اصغر پورمحمدی معاون سیمای رسانه ملی در گفتگو با “مهر” در پاسخ به پرسشی درباره اجرای عادل فردوسی پور در برنامه «نود» و صحت و سقم حضور او در این برنامه عنوان کرد: برنامه “نود” همچنان به پخش خود ادامه می دهد.

وی همچنین درباره پخش مصاحبه فردوسی پور با ظریف که بیان شد بدون اطلاع مسئولان مرتبط بوده است و امکان پخش این مصاحبه اعلام کرد: ممکن است مصاحبه پخش شود.




فردوسی‌پور بدون اجازه با ظریف مصاحبه کرده بود؟!

سینماژورنال: همه چیز با انتشار عکسی که عادل فردوسی پور را در برابر محمدجواد ظریف نشان می داد آغاز شد. عکسی که خبری هم ضمیمه آن بود مبنی بر گفتگوی یلدایی فردوسی پور با ظریف.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال همین تصویر بود که باعث شد برخی از رسانه های اصولگرا هم به انتقاد از فردوسی پور در گفتگو با ظریف پرداخته و شرایطی را فراهم کنند که این گفتگو روی آنتن نرود.(اینجا را بخوانید)

جالب است که حالا صداوسیما نیز با صدور اطلاعیه ای این عدم پخش را به گردن فردوسی پور انداخته است که بدون هماهنگی با مدیران شبکه سوم به مصاحبه با ظریف اقدام کرده است بدون اینکه به این نکته اشاره کند که آیا حضور مهمانان سیاسی در برنامه های طنز مانند “خندوانه” هم باید با هماهنگی مدیران شبکه ها صورت گیرد یا نه.

موارد مطرح شده در اطلاعیه روابط عمومی صداوسیما را در ادامه بخوانید:

۱- گفت‌وگو و مصاحبه با رجل سياسي، مذهبي و شخصيت‌هاي مختلف  تابع ميل و نظر شخصي تهيه‌كننده يا عوامل برنامه نمي‌باشد. درصورتي كه شبكه‌اي قصد انجام مصاحبه با اين‌ افراد را داشته باشد، مسئولان شبكه از مصاحبه‌شونده به طور رسمي دعوت بعمل مي‌آورند تا مصاحبه انجام شود و اين روالي است كه در همه رسانه‌ها مرسوم است.

۲- در موضوع مصاحبه مجري برنامه ورزشي نود با رئيس دستگاه ديپلماسي هيچ‌گونه درخواستي از سوي شبكه سه سيما براي انجام مصاحبه با جناب آقاي دكتر ظريف ارسال نشده است و مجري برنامه شخصاً و بدون اطلاع و هماهنگي با شبكه به انجام اين مصاحبه و اعلام خبر پخش آن مبادرت ورزيده است.

۳- برنامه ورزشي نود كه سال‌ها از عمر آن مي‌گذرد، يك برنامه صرفاً ورزشي و آن هم در حوزه فوتبال است و تمام تلاش دست‌اندركاران شبكه سه، ساماندهي برنامه براي پاسخگويي به مطالبات ورزشي مخاطبان در حوزه تخصصي فوتبال و تحليل و بررسي اين رشته ورزشي است.

۴- درخصوص اينكه وزارت امور خارجه نامه رسمي از طرف مسئولان سازمان را براي انجام مصاحبه درخواست نكرده خود بايد پاسخگو باشد، اما اينكه تهيه‌كننده بدون اطلاع و هماهنگي با مسئولان شبكه اقدام كرده است از سوي سازمان پيگيري مي‌شود.




رمز و راز پوزخند فردوسی‌پور در شبی که ظریف روی آنتن نرفت…

سینماژورنال: از اواخر هفته گذشته شنیده هایی طرح شده بود مبنی بر ضبط بخشهایی از برنامه یلدایی “نود” با حضور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این شنیده ها در کنار انتشار تصویری که عادل فردوسی پور را کنار ظریف نشان می داد موجب شد بسیاری از ایرانیان شب یلدای خود را پای برنامه “نود” بنشینند…

با این حال “نود” روی آنتن رفت و خبری از ظریف نشد و البته عادل در این باره گفت: گفتگویی با آقای ظریف داشتیم که مسئولان سازمان صلاح دیدند پخش نشود.

اینکه “صلاح مملکت خویش خسروان دانند” به کنار، اینکه عادل جمله خبری فوق را با پوزخندی کنایه آمیز بیان کرد از دلخوری او نسبت به عدم پخش این گفتگو حکایت دارد.

به هر حال عادل برای انجام هماهنگیهای مربوط به این گفتگو و در کنار آن طراحی سوالاتی جذاب، زمان قابل توجهی را صرف کرده بود و انتظار داشت نتیجه زحماتش پیش روی مخاطبان قرار گیرد.




وزیر خارجه در “۹۰”؟

سینماژورنال: همزمانی برنامه «90» این هفته با شب یلدا باعث شده گمانه‌زنی‌هایی شکل گیرد درباره حضور محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دولت یازدهم در این برنامه.

به گزارش سینماژورنال این گمانه زنی ها وقتی تقویت شد که تصویری از ظریف خارج از استودیوی «90» در برابر فردوسی پور منتشر شد.

عادل فردوسی‌پور برنامه ویژه‌ای را برای شب‌نشینی ایرانی‌ها و مخاطبان پرتعدادش تدارک دیده و شنیده شده که تهیه‌کننده و مجری برنامه «90» این بار بخشی از برنامه‌اش را به خارج از استودیوی «90» برده تا با حضور در دفتر وزیر امور خارجه، از زاویه‌ جدید دکتر محمدجواد ظریف را به ایرانی‌ها معرفی کند.

گفتگوی فردوسی‌پور با ظریف راجع به علایق فوتبالی‌ و ورزشی‌اش و البته دیپلماسی ورزشی است.




امیر تتلو در گفتگو با رشیدپور همه چیز را گفت: از تقاضای او و مادرش برای دریافت کمک از کمیته امداد تا مُحق بودن هوادارانش در فحش دادن(!) به بهنوش بختیاری و امیر ژوله، از مالکیت بوتیک شهرک غرب تا آهنگسازی برای گلزار، علاقه به بازی برای کیمیایی و عدم توانایی چاووشی در اجرای زنده!

سینماژورنال: محمدرضا رشیدپور مجری سابق تلویزیون که سالهاست از رسانه ملی دور افتاده اخیرا اجرای یک برنامه گفتگومحور اینترنتی با عنوان “دید در شب” را برعهده گرفته است.
به گزارش سینماژورنال این برنامه به همت مرکز رسانه آرمانی تولید شده و از طریق سایت آپارات ارائه می شود.
تازه ترین مهمان این برنامه امیرحسین مقصودلو یا همان امیر تتلو بود که رشیدپور کوشید در گفتگو با وی برخی از مهمترین پرسشهای حاشیه ای پیرامون او را طرح کند.
سینماژورنال بخشهای خواندنی گفتگوی تتلو را که در این گفتگو سعی کرد تا حد امکان خود را ریلکس و صادق نشان دهد ارائه می‌کند.

همه ما یک رفیق صمیمی داریم که بهش فحش می دهیم

تتلو درباره اینکه آیا اهل فحش دادن است با صداقت گفت: در محاوره با آدمهای مختلف فحش می دهم و البته تمام ما در محاوراتمان یک رفیق صمیمی داریم که بهش فحش می دهیم.

اینکه پرسپولیس را درگیر حاشیه کردم زیاد هم بد نشد
وی درباره حضورش در تمرین پرسپولیس بیان داشت: هم محسن بنگر و هم پیام صادقیان از رفقای من هستند و آنها خواستند برای کمک به تیم سر تمرین بروم و من هم این کار را کردم که آن حاشیه ها پیش آمد…البته فکر می کنم اینکه پرسپولیس را درگیر حاشیه کردم زیاد هم بد نشد چون این حاشیه ها هم نوعی تبلیغ است.

ناگهان یک نفر چاقو گذاشت پشت سرم…

تتلو درباره ماجرای چاقو خوردنش در شمال اظهار داشت: در حال عکس یادگاری گرفتن با تعدادی از هواداران بودم که ناگهان دیدم یک نفر چاقو گذاشت پشت سرم و مرا برد داخل ماشینی که چهار نفر دیگر هم در آن بودند.
این خواننده با نشان دادن جراحت روی دستش که حاصل آن درگیری بوده ادامه داد: بخاطر آن ماجرا شکایت هم کردم اما الان آنها را بخشیدم چون فکر می کنم خدا خودش بزرگترین قاضی است.

اگر ماجرا برای معروفیت بود باز هم دمم گرم
امیر تتلو در پاسخ به این سوال که خیلیها می گویند آن درگیری اتفاقی صوری بوده گفت: اگر هم ماجرا ساختگی بوده و برای معروفیت، باز هم دمم گرم چون انگشتم به این واسطه حس کامل ندارد!!!

پول پیش خانه ام را نداشتم و ناچار شدم به دوبی بروم

این خواننده درباره دلیل مهاجرت کوتاه مدتش به دوبی بیان داشت: پول پیش خانه ام را در ایران نداشتم و در همان حین از خارج از ایران پیشنهاد خوبی بهم ارائه شد به همراه کار و خانه. این شد که به دوبی رفتم اما از جایی به بعد حس کردم که در حال دپرس شدن هستم و برای همین برگشتم.

من که آدمی از دستگاه حکومتی نیستم که “بق بقو” گفتن ام ایرادی داشته باشد

به گزارش سینماژورنال تتلو درباره اینکه چطور میشود خواننده ای که برای انرژی هسته ای می تواند مخاطبان خود را به “بق بقو گفتن” دعوت می کند گفت: “بق بقو” حرف بدی نیست و نه فحش است و نه بی احترامی…ابایی ندارم از اینکه بگویم “بق بقو”ام! حالا چنین آدمی نباید برای انرژی هسته ای بخواند؟
وی ادامه داد: من که آدمی از دستگاه حکومتی نیستم که “بق بقو” گفتن ام ایرادی داشته باشد.

پکیجی را ارائه کردم برای قطعه “انرژی هسته ای” و آنها که بزرگ ما بودند قبول کردند

امیر تتلو درباره اینکه چطور برای خواندن قطعه “انرژی هسته ای” آن همه امکانات بدست آورد اظهار داشت: این قطعه را برای گرفتن مجوز نخواندم. ما یک پکیجی را برای اجرا به دوستانی ارائه کردیم که واقعا بزرگ ما هستند و آنها هم وقتی کیفیت و قدرت کار را دیدند همکاری کردند. کار من قوی بود که قبول کردند.

بچه طلاقم و آن قدر تحت فشار مالی بودیم که رفتیم کمیته امداد

این خواننده در جایی از گفتگو درباره وضعیت اقتصادی خراب خانواده اش در دوران کودکی و نوجوانی بیان داشت: من بچه طلاقم و بچه طلاق بدی هستم. یادم می آید خیلی از لحاظ مالی تحت فشار بودیم و حتی به همراه مادرم رفتیم کمیته امداد و فرم پر کردیم برای دریافت کمک…اینها را هیچ وقت فراموش نمی کنم.

می توانم چنان دوپهلو بنویسم که هیچ کس نفهمد
تتلو با اشاره به مطالبش در صفحه اجتماعی گفت: من هم در حد خودم شاعرم و می توانم چنان دوپهلو بنویسم که هیچ کس نفهمد اما چون همه مخاطبانم تحصیلکرده نیستند ترجیح می دهم ساده بنویسم.

رشیدپور یکی از کسانی است که وارد صفحه ام می شود و به من فحش می دهد

به گزارش سینماژورنال در این گفتگو تأکید تتلو بر خودش و افعال شخصی و تواناییهایش چنان بود که رشیدپور یک بار به او گفت مگر تو کی هستی که این قدر از خودت می گویی و وی با خنده جواب داد: تو یکی از همان کسانی هستی که زمینه اش را داری که وارد صفحه ام شوی و به من فحش دهی…

مگر علی کریمی 8 پا دارد؟

تتلو درباره اینکه در برهه ای از زمان میخواسته وارد پرسپولیس شود و جای علی کریمی را بگیرد گفت: دوست داشتم جای علی کریمی را بگیرم. چرا نشود؟ مگر علی کریمی 8 پا دارد؟ می خواستم صبح تا شب تمرین کنم چون قبلتر این کار را در فول کنتاکت کرده بودن و این باور را دارم که اگر بخواهم می توانم.

امیر تتلو
امیر تتلو

تیموریان هم مثل من دُم دارد

وقتی رشیدپور به وی گفت که با توجه به وضعیت ظاهریش نمی تواند بصورت رسمی فوتبال بازی کند بیان داشت: تیموریان هم عین من دم(!){موهای دم اسبی} دارد. ریشهایش هم کم پشت است وگرنه ریشهایش را هم بلند می کرد.

بوتیک شهرک غرب مال من نیست

تتلو درباره مالکیت بوتیکی موسوم به والتون در شهرک غرب گفت: این بوتیک مال من نیست. من فقط برایش تبلیغ میکنم و او نیز لباسهای مرا تامین می‌کند؛ فقط همین.

علی لهراسبی را اصلا نمی شناسم

این خواننده با اشاره به اینکه برخی از خوانندگان را نمی شناسد بیان داشت: علی لهراسبی را اصلا نمی شناسم. نه کارهایش را دیده ام و نه حتی چهره اش را.

من شرایطم با بازیگران و خوانندگانی که حقوق بگیر هستند فرق می کند

امیر تتلو درباره طعنه امیرمهدی ژوله در “خندوانه” به وی و هوادارانش گفت: اینکه یکی می آید و در رسانه ملی می گوید “ژوژولیتی” طبیعی است که باید انتظار واکنش را داشته باشد.
وی درباره اینکه باید برخی موارد را در صفحه اش رعایت کند گفت: من شرایطم با بازیگران و خوانندگانی که حقوق بگیر هستند فرق می کند. آنها حقوق می گیرند و باید  برخی موارد را رعایت کنند اما من، نه. من فقط رعایت حال طرفدارانم را می کنم.

به گزارش سینماژورنال در بخش انتهایی گفتگو تتلو حس شخصی خود را نسبت به تصاویر برخی شخصیتها با جملات زیر بیان کرد:

محمدرضا شجریان: استاد/متاسفانه تحت تاثیر موسیقی اش نیستم و سبک سنتی را دوست ندارم.

جمشید مشایخی: استاد/دلم نمی خواهد بازیگر شوم و اگر شدم در فیلم اردشیر احمدی(رفیق کلیپ ساز تتلو) بازی می کنم.

آرمین 2fm: رپ-پاپ/رفیق سابق و رفیق بی معرفت الان!

ایرج قادری: استاد

علی کریمی: استاد

محمدرضا گلزار: آرتیست/برای گلزار آهنگ هم ساخته ام اما همخوانی ما دو نفر جور درنمی آید چون سبک هایمان به هم نمی خورد.

اردلان طعمه: دوستی شبیه به فرزند/چشمان قشنگی دارد.

حسین تهی: خواست ولی نتوانست.

آمانو(رئیس آژانس انرژی هسته ای): تتلو وی را نمی شناخت و وقتی رشیدپور او را معرفی کرد و گفت تو که برای انرژی هسته ای خواندی چطور او را نمی شناسی بیان داشت من برای مردم ایران خواندم و نمی دانستم ایشان آژانس هم دارد! یعنی زنگ بزنیم ماشین می فرستد؟؟!(با خنده)

مسعود کیمیایی: استاد/اگر کیمیایی بگوید برایم بازی کن حتما این کار را می کنم.

برج میلاد: نامرد! خیلی ها را در خود جای داد که حق شان نبود اما من که حقم بود آنجا کنسرت بگذارم نتوانستم..اینجا رشیدپور درباره دلیل کنسرت نگذاشتن چاووشی از تتلو پرسید و وی گفت: فکر می کنم آن صدا را نمی توان لایو(زنده) اجرا کرد.

محمدجواد ظریف: استاد

توافق هسته ای: نظر خاصی ندارم.

حسن روحانی: رییس جمهوری که چیز بدی ندیدم از ایشان.

پرچم ایران: بسیار زیبا و با آرم “ا..” زبباتر. اینجا رشیدپور از تتلو پرسید که اگر جنگ شود حاضر است بجنگد و وی گفت اگر نیاز باشد حتما می روم. یادم هست زمان جنگ ایران و عراق هم آهنگران می رفت و برای رزمندگان می خواند و همین هم کمک بزرگی بود. من هم می روم و مثل ایشان می‌خوانم.

دوستان از تریبونهای دیگر به ما فحش می دهند و ما فقط از یک تریبون از خودمان دفاع می کنیم

در انتهای برنامه رشیدپور بار دیگر از تتلو درباره فحشهای هوادارانش به برخی نظیر بهنوش بختیاری و امیرمهدی ژوله پرسید و به گزارش سینماژورنال تتلو باز هم این گونه پاسخگویی هوادارانش را غیرموجه ندانست و گفت: وقتی تنها تریبون ما فضای مجازی است و جز آن هیچ تریبون دیگری نداریم و در مقابل دوستان دیگر با تریبونهای مختلفشان به ما فحش می دهند یعنی حق استفاده از اینستاگرام را هم نداریم؟

هر کس فحش خورده حتما حقش بود
رشیدپور در اینجا از تتلو پرسید که آیا فکر نمی کنی خدا ناظر به این رفتارهاست و او جواب داد: حتما خدا ناظر بوده ولی اگر کسی فحش خورده حتما حقش بوده.

وی ادامه داد: فضا آن قدر برای من محدود است که حتی به آهنگهای بدون کلام شخصی به نام “امیر دیوا” مجوز نداند. چرا؟ چون دوست من است. اینهاست که باعث دل چرکی ام می شود.

ای کاش یک تست فوتبال از من میگرفتند

حرف آخر تتلو هم این بود: ای کاش وقتی می خواستم فوتبال بازی کنم لااقل یک تست از من می گرفتند. آن موقع روزی چهار ساعت می دویدم و آمادگی بدنی فوق العاده ای داشتم اما از من تست نگرفتند.




لادن طباطبايی: مي دانستم ظريف موفق ميشه چون منو شناخت!

سینماژورنال: لادن طباطبایی بازیگر زن سینما و تلویزیون که مدتیست بازیگری را کنار گذاشته و به طراحی جواهر می پردازد از جمله بازیگرانیست که کوشیده به نوبه خود از توافق هسته ای ابراز خوشحالی کند.

به گزارش سینماژورنال طباطبایی با نگارش دلنوشته ای که در صفحه اجتماعیش گذاشته خاطره نگاری جالبی کرده از دیدار با وزیر امور خارجه در فرودگاه وین.

نکته عحیب این خاطره نگاری آنجاست که طباطبایی میگوید بعد از اینکه محمدجواد ظریف او را شناخته فهمیده او حتما در کارش موفق میشود.

سینماژورنال متن کامل دلنوشته طباطبایی را ارائه میدهد:

رفتم ساندویچ بخورم…

بیست و جهارم خرداد. نود و سه…فرودگاه وین …. دیر شده بود ، آخه گشنه ام بود ، رفته بودم ساندویچی نزدیک گیت یه چیزی بخورم خب ! خلاصه ، داشتم میدویدم توی خرطومی کذایی که جا نمونم ، یکهو یه عده رو دیدم وایستادن ، معلوم بود دم خروجی فرست کلس هستند .

از پشت سر دیدمش بین هیات همراه

من به مثلا دویدنم ادامه دادم که از پشت سر دیدمش بین هیئت همراه ! مثل تو کارتونها زدم رو ترمز و با یه خط ترمز فرضی بالاخره وایستادم ، چرخیدم، خودش بود ، با لبخند همیشگی + ابرویی که با تعجب بالا رفته بود!

بازگشت به ژست بازیگر فرهیخته

به سرعت به ژست یه باریگر فرهیخته برگشتم و با آرامش گفتم ؛ سلام عرض کردم آقای دکتر ، واقعا خسته نباشید … لبخندی زد و گفت شما هم خسته نباشید …اشاره زد به سمت ورودی هواپیما و گفت: بفرمایید جناب سرگرد !!

شناخت…همون جا فهمیدم موفق میشود

آقا اینقدر ذوق کردم! شناخت ! هورررااااا!  خودمو نباختم به احترام سر پایین آوردم و گفتم ؛ پاینده باشید ، به امید پیروزی …. من …اینطرفی ! اشاره به ته راهرو !! یه لبخند ملیح هم تحویل بقیه اعضای هیئت و…. این بار قدم زنون به سمت ورودی اکونومی …! آقا همونجا فهمیدم موفق میشه…

ده متر بالاتر از هواپیما بودم

آخه آدم انقدر باهوش ! با کلاس ! فهمیده ! خلاصه کل پرواز ، یه ده متری از هواپیما بالاتر بودم… از شوخی و خاطره بگذریم …. ایشون و گروه همراه ، قدرت دیپلماسی و آرامش و تعامل رو بار دیگه به دنیا نشون دادند…




محمدجواد ظریف در قامت آرش کمانگیر+عکس

سینماژورنال: در میان انبوهی از رسانه های مختلف که هر یک کوشیده اند با تصاویری که وزیر امور خارجه ایران را در کنار همتایان غربی خود نشان می دهد به ماجرای توافق هسته ای بپردازند کاری که روزنامه “قانون” کرده از بقیه بدعت بیشتری داشت.

به گزارش سینماژورنال این رسانه با یک تصویرسازی گرافیکی ظریف را در قامت آرش کمانگیر نشان داده؛ در حالی که تیری در چله کمان ظریف قرار گرفته و آماده پرتاب است.

در اساطیر ایران زمین، آرش، از سپاهیان منوچهر است که پس از پایان جنگ ایران و توران به عنوان کماندار ایرانی برای بازشناختن مرز ایران و توران برگزیده شد و از کوه «اییریو خشوتا» از چهارمین کشور روی زمین در زادگاه فریدون بالا رفت و با تمام نیرو تیری را به سوی کوه «خوانونت» در خاور رها کرد و البته خود نیز جان بر سر این تیراندازی فدا کرد.

تصویرسازی ظریف در مایل آرش توسط فرشید رجبعلی انجام شده و فارغ از آن که چقدر شبیه سازی ظریف که موجودی زمینی است به موجودی اساطیری می تواند درست باشد، اثری است متفاوت.

محمدجواد ظریف با شمایل آرش

محمدجواد ظریف با شمایل آرش




آرزوی نویسنده اصلاح‌طلب: کاش ظریف تکثیر می‌شد و سرافراز را مجاب می‌کرد که پخش “ربنا”ی شجریان ضرورت است

سینماژورنال: با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان باز هم شاهد دوقطبی موافقان و مخالفان پخش “ربنا”ی شجریان از رسانه ملی خواهیم بود.

به گزارش سینماژورنال محمدرضا شجریان بواسطه موضع گیریهایش بعد از حواشی انتخابات 88 با ممنوعیت پخش آثارش در رسانه ملی روبرو شد و البته در ادامه این روند پخش “ربنا”ی وی نیز ممنوع شد.

این ممنوعیت نیز به مانند تمامی ممنوعیتهای دیگری که در رسانه ملی وجود دارد از یک طرف با انتقاد کسانی مواجه شد که محصول هنری را مستقل از هنرمند می دانستند و از سوی دیگر با تایید آنها که هنر و هنرمند را در یک ظرف قرار داده و می سنجند.

سیدعلی میرفتاح روزنامه نگار و نویسنده اصلاح طلب شاید نخستین کسی باشد که در سال 94 به پیشواز بحث درباره چرایی ممنوعیت “ربنا”ی شجریان رفته و با نگارش یادداشتی در “اعتماد” با لحن شوخ طبعانه خود از وزیر امور خارجه خواسته در این باره وارد عمل شود.

سینماژورنال متن کامل یادداشت میرفتاح را ارائه می دهد:

مدیریت کنید که “ربنا”ی شجریان پخش شود

ماه رمضان دارد مي‌رسد. با كمال تواضع، در نهايت فروتني، صادقانه و مخلصانه از «شما» كه امضاي نافذ داريد و فرمايش‌تان خريدار دارد و كسي رو‌يتان را زمين نمي‌زند، خواهش مي‌كنم، استدعا مي‌كنم ترتيبي دهيد، اصلاح ذات‌البيني را باعث شويد، مديريت كنيد، بلكه اين نقار چندساله كنار گذاشته شود و لجاجت‌ها كنار گذاشته شوند و «ربناي» شجريان به رسم معهود از صدا و سيماي جمهوري اسلامي پخش شود. براي نشان دادن ساز و پخش غنا كه استدعا نمي‌كنم؛ براي ترويج موسيقي غربي كه رو نمي‌اندازم؛ براي فسق و فجور كه خواهش نمي‌كنم خودتان را هزينه كنيد. زيباترين آيات دعا را، استاد مسلم آواز و موسيقي به بهترين وجه خوانده و به دل و گوش ملت هم خوش نشسته. از اين بهتر چه مي‌خواهيد؟

اگر سر «ربنا» حرفي نزنند، اين نفوذشان را كي و كجا مي‌خواهند خرج كنند؟

بعد سر يك‌سري مسائل كه فعلا حوصله و مجال بازگويي‌اش نيست، يك كينه و نقاري پيش آمده كه حاصلش اين شده كه چند سال است رسم خوش افطار، خرق شده و اين صداي ملكوتي و لحن داودي از ملت دريغ شده و عجيب اينكه هيچ بزرگواري هم پادرمياني نمي‌كند و قضيه را فيصله نمي‌دهد. آدم عزت و آبرويش را مي‌خواهد نگه دارد براي كجا؟ بالاخره آنها كه نفوذ كلام دارند اگر سر «ربنا» حرفي نزنند، اين نفوذشان را كي و كجا مي‌خواهند خرج كنند؟ لباس بعد عيد براي گل منار خوب است، ربناي بعد رمضان هم براي آرشيو. سليقه هم خوب چيزي است. لااقل كنار اين رسم مبتذلي كه افطار مردم را با برنامه‌هاي سخيف و زوج‌هاي نامتعادل تلويزيون پيوند زده‌ايد، چهار تا كار درست و حسابي و صداي خوش و نواي دلنشين هم بگذاريد كه ملت تمام و كمال از دست نروند.

فاطماگل که نمی تواند تعقیبات برود!!!

دم افطار، بعد نماز و روزه، كارادايي و فاطماگل كه نمي‌توانند تعقيبات بروند… بعد هم عجيب است از دولت و مردان دولتي كه در بين‌الملل و با غيرفارسي‌زبان‌ها بهتر بلدند تنش‌زدايي كنند تا با داخلي‌ها و فارسي‌زبانان عزيز. اگر با جان‌كري و اشتون و موگريني و فابيوس مي‌شود نشست و بحث كرد و قانع‌شان كرد، چطور با داخلي‌ها نمي‌شود.

کاش ظریف تکثیر می شد…

كاش ظريف تكثير مي‌شد و در حوزه فرهنگ و هنر هم مي‌نشست با سرافراز و مديران فرهنگي و منتقدان بحث و مجاب‌شان مي‌كرد كه پخش ربناي شجريان ضرورت است و حتما هزاران اتفاق خير را به دنباله دارد. راستش بحث ربنا فراتر از شجريان و گرايش‌هاي سياسي است.

“ربنا” با اختلاف زیاد در صدر قرار دارد

سي و چند سال است كه ما هيچ كار هنرمندانه و درخوري براي نماز و روزه مردم ارايه نداده‌ايم. زحمت هنرمندان را قدر نمي‌نهم و كارشان را خرد و حقير نمي‌شمرم اما واقعيت اين است كه در اين سي و چند سال نه موسيقي خوب و درجه يكي ساخته‌ايم، نه برنامه خوب و درجه يكي تدارك ديده‌ايم، نه اثر هنري درخشاني ساخته‌ايم. جز يك‌سري كار متوسط و بد و غيرهنرمندانه هيچ كاري نكرده‌ايم و همچنان «ربنا» با اختلاف زياد در صدر است و هيچ رقيب ندارد.

قرار بود جای خالی “ربنا” پر شود که نشد

قرار بود جاي خالي اين ربنا پر شود، اما نشد. كدام كار را سراغ داريد كه به اندازه‌‌ اين دعا و اذان در اوج كمال و طراوت و خوبي باشد؟ كدام كار را سراغ داريد كه بوي كهنگي نگيرد. شك ندارم كه اين كار يك جور عنايت حضرت حق پشتش بوده كه اين همه فراگير شده و به دل‌ها نشسته و به گوش‌ها خوش آمده. از يك نظر با توجه به اين همه گوشي و ضبط و ماهواره واقعا نيازي نيست كه تلويزيون و راديو آن را پخش كنند.

تلویزیون محتاج “ربنا” است

يعني روزه‌داران خوش‌سليقه محتاج تلويزيون نيستند كه براي‌شان ربناي درخواستي پخش كند. بلكه اين خود تلويزيون است كه احتياج دارد خود را از اين سطح نازل هنري و موسيقايي بالا بكشد و نشان دهد كه فرق هنر و غيرهنر را مي‌داند و براي زمان ملكوتي افطار شأن و منزلت قائل است؛ شأن و منزلتي كه با سريال‌هاي ضعيف و اجراهاي مصنوعي، دم‌دستي و مبتذل حاصل نمي‌شود…




رامبد جوان: هم ظریف باید به “خندوانه” بیاید و هم حسین شریعتمداری و فرج‌ا.. سلحشور!

سینماژورنال: رامبد جوان این‌روزها به‌واسطه حضورش در تلویزیون، ارتباط بیشتری با مردم دارد. او که برنامه‌ای را با نام «خندوانه» روی آنتن شبکه نسیم می‌برد، عقیده دارد این برنامه باشگاه خنده و شادی مردم است و به مردم یادآوری می‌کند حالشان را خوب کنند.

به گزارش سینماژورنال البته چندی است اظهارنظرهای متفاوتی نسبت به این برنامه می‌شود. برخی از تغییر نگاه برنامه حرف می‌زنند و اینکه «خندوانه» با دعوت از برخی چهره‌های سیاسی روند دیگری را در پیش گرفته.

رامبد جوان اما در گفتگو با بهناز شیربانی در “شرق” چنان که باید موافق این سیاسی شدن نیست و اعتقاد دارد هدف برنامه اش همواره این بوده که آدمها فارغ از مختصات سیاسی شان در برنامه حضور داشته باشند.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی جوان را ارائه می کند.

تصور می‌شود «خندوانه» در سری جدید، شمایل متفاوت‌تری پیدا کرده، طبعا مثل هر برنامه تلویزیونی، گروهی مخالف و موافق هم دارد. اما نکته اینجاست که وجه سیاسی برنامه بیش از هرچیز دیگری این‌روزها روی آن سایه انداخته و دلیل انتخاب برخی میهمانان به این حرف‌وحدیث‌ها دامن زده است. واقعیت «خندوانه» چیست؟
طبعا فکر می‌کنم نظر مخالفان، روی همان بُعد دعوت از برخی میهمانان سیاسی است. آن‌هم به این دلیل که جناح مقابل، نمایندگان خودشان را در برنامه نمی‌بینند، اما واقعیت این است که سیاسی‌شدن «خندوانه» شوخی است. این برنامه بسیاری از اتفاقات جامعه‌شناسی و روان‌شناختی را با زبان طنز بیان می‌کند و واقعیت این است که این اتفاقات می‌تواند با هم تلفیق شود، اما به‌هیچ‌وجه دلیل خوبی برای متهم‌کردن ما به ساخت یک برنامه سیاسی نیست.
کسانی که مخالف برنامه ما به جهت دعوت از میهمانان سیاسی هستند می‌توانند قضاوت کنند که این مجموعه فقط در تعداد محدودی از برنامه‌ها میهمانان سیاسی داشته. ما میهمانان ورزشکار، روان‌شناس، مدیر، بازیگر و سیاسی داشتیم. از نظر من آقای ظریف هم باید به برنامه بیاید یا حتی آقای سلحشور یا شریعتمداری، آن‌هم به چند دلیل که اساس ساخت برنامه «خندوانه» است. من کاری به نگاه سیاسی آدم‌ها ندارم اما برایم مهم است که یک مسئول چه می‌کند که حال مردم خوب شود؟ اساسا معنی اینکه من کسی را به این برنامه دعوت می‌کنم، این نیست که طرفدار صددرصد او هستم. بلکه به این معناست که آن آدم‌ها بخشی از مردم جامعه ما هستند. بنابراین باید همه طیف‌های مردم از هر نوع نگاه و طرز تفکری حضور داشته باشند و حرف بزنند. طبعا هرکدام از آنها یک‌سری طرفدار یا موافق دارند. وقتی از کسی می‌پرسم چه‌چیزی حالت را بد می‌کند؟ سؤال مهمی مطرح می‌کنم؛ چراکه معتقدم با این پرسش بسیاری از زوایای رفتاری، ایدئولوژیک، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی طرف مقابلم روشن می‌شود و جالب است که اکثرا میهمانان‌ در پاسخ به پرسش من می‌گویند «دروغ» از هرچیزی بیشتر حالشان را بد می‌کند و به نظرم همین پاسخ نشان می‌دهد که دروغ در جامعه ما چیز شایعی است.
دلیل مخالفت عده‌ای با برنامه «خندوانه» را متوجه نمی‌شوم؛ آن هم برنامه‌ای که تمام تلاشش را می‌کند تا به مردم یادآوری کند حالتان را خوب کنید. گرفتاری، همیشه هست. کدام کشور دنیاست که مردمش گرفتاری و مشکلات نداشته باشند؟ حتی سوئیس هم که به کشور رفاه و آسایش شهرت دارد، مردمش گرفتاری‌های خاص خودشان را دارند. من از نزدیک مردم افسرده زیادی را در این کشور دیده‌ام. مهم این است که با وجود همه مشکلات، مردم به خودشان یادآوری کنند که می‌توانند حالشان را خوب کنند و هیچ‌کس در این امر به اندازه خودشان موفق نخواهد بود.
 به نظر می‌رسد نکته اصلی برنامه هم همین موضوع است… .
دقیقا. دو نکته در برنامه ما حائزاهمیت است؛ اول اینکه نشان می‌دهیم همه آدم‌های موفق شوخ‌طبع هستند. نمی‌شود آدم عبوس و بداخلاق و گرفته‌ای وجود داشته باشد که اسمش را بتوان آدم موفق گذاشت. چون تو باید بلد باشی که با دنیا شوخی کنی یا بلد باشی با فاجعه شوخی کنی. همان‌طور که آرزو می‌کنم در یک خانواده همه در کنار هم سالم و خوشحال باشند و بچه‌ها دکتر و مهندس شوند، آرزو می‌کنم در هر خانواده یک کمدین وجود داشته باشد. این اتفاق بسیار بزرگی است. چون وجود این آدم‌ها باعث می‌شود حال اطرافیان هم خوب شود. نکته بعد این است که متأسفانه ما همیشه عادت کرده‌ایم از کسی متوقع باشیم مثل اینکه مدام از اطرافیان می‌پرسیم تو برای من چه کاری کردی؟ یا چرا به من توجه نمی‌کنی؟ انگار همیشه چیز دیگری باید وجود داشته باشد تا حال ما بهتر شود؛ این، تصور بسیار اشتباهی است.
فکر می‌کنم برنامه به نقطه‌ای رسیده باشد که بتوان یک ارزیابی از عملکرد این مدت داشت. تأثیرات «خندوانه» را چطور دیدید؟
خیلی‌خوب. برای ما این اهمیت دارد که این برنامه مورد تحقیق جامعه‌شناسان قرار بگیرد. از نظر من دو نوع نگاه وجود دارد؛ از نخبه به جامعه نگاه کنی و از جامعه به نخبه. ما نخبه‌هایی را به این برنامه دعوت می‌کنیم و میزان شادی آنها را نشان می‌دهیم و همین میزان خوبی است برای اینکه ببینی حال مردم چطور است. برای من مهم است که جامعه‌شناسان از طریق این برنامه و واکنش میهمانان به سؤال‌های، من تشخیص بدهند که ورزشکار، وزیر یا دکتر مملکت حالش خوب است یا نه؟
واکنش مردم به این برنامه گاهی برایم حیرت‌آور است. عجیب است اما این برنامه برای بخشی از مردم، مثل مُسکن است که باعث می‌شود ساعتی مشکلاتشان را فراموش کنند و سؤالم این است که اگر روزی این برنامه تمام شود آنها که به دیدن آن عادت کرده‌اند و به این شادی نیاز دارند چه می‌شوند؟ باور نمی‌کنید اگر بگویم این جمله را روزانه از تعداد زیادی می‌شنوم که قرص اعصاب مصرف می‌کردند و الان دیگر وضعیت سابق را ندارند. همین چند وقت پیش بود که خانمی برایم تعریف می‌کرد که دخترش یک‌سال خودش را در اتاقش حبس کرده و ارتباطش را با خانواده قطع کرده بود و بعد از دیدن این برنامه به مرور به زندگی برگشته و رابطه‌اش با خانواده خوب شده و حتی به سفر و کوه می‌رود: یا خانم دیگری که تعریف می‌کرد یک‌بار خودکشی کرده اما نجاتش دادند و دوباره قصد داشته خودکشی کند تا اینکه بعد از دیدن چندین بار «خندوانه»، تصمیم گرفته است به خودش آسیب نزند و امیدوار به بودن در کنارخانواده‌اش باشد.
آقای جوان، بسیاری اعتقاد دارند که سری جدید برنامه با سری پیشین تفاوت‌های زیادی دارد. از جمله اینکه شاید در سری جدید بتوان چیدمان برنامه را حدس زد و حتی پرسش‌های ثابتی را که از میهمان برنامه می‌شود پیش‌بینی کرد. همه اینها غافلگیری مخاطب را کم می‌کند. نمی‌دانم اعضای اتاق فکر «خندوانه» معمولا برای به‌روز نگهداشتن آن، چه تصمیماتی می‌گیرند؟ آیا به فکر تغییر در برنامه نیستید؟
به‌هرحال ما یک تیم ایده‌پردازی متشکل از بهرام عظیمی، رضا شهیدی‌فرد، سجاد افشاریان و… داریم. طبعا برنامه قابلیت این را دارد که مدام بتوان اتفاقات جدیدی را در آن به وجود آورد. اما چیزی که برای برنامه تعریف شده یک قالب مشخص دارد؛ اینکه در برنامه، کمدین یا گفت‌وگو با میهمان داریم، یا حضور چهره‌های جدید مثل نیما و سایر اتفاقاتی که شاهدش هستید. اما طبعا قاعده تغییر و تحولات این است که بعد از ٤٠ یا ٥٠ برنامه سعی کنیم چیزهای جدیدی به کلیت آن اضافه کنیم. برای من مهم‌ترین اتفاق برنامه این است که به مردم امید بدهیم که دنیا جای خوبی است. ایران سرزمین ماست و به ایرانی‌بودنمان افتخار کنیم. همین چند وقت پیش سرود خلیج‌فارس را همگی با هم در استودیو اجرا کردیم و بیننده‌های خندوانه از آن استقبال کردند. واقعیت این است که تحقیقات بسیاری درباره خنده و شادی به‌عنوان منابع قابل استناد پشت این برنامه است. شادی اتفاق بسیار مهمی است، همان‌طور که در برنامه بارها به آن تأکید کردم. روانشناسان تأکید می‌کنند روزی پنج دقیقه خنده مصنوعی زندگی شخص را متحول می‌کند؛ چراکه بعد از دو هفته عبوس‌ترین آدم‌ها یک دقیقه آخر خنده‌های مصنوعی‌شان، قهقهه می‌زنند و بعد از دوماه، مهارت خندیدن را یاد می‌گیرند. نکته مهم این است که مغز فرق بین خنده مصنوعی و طبیعی را تشخیص نمی‌دهد. خندیدن اعم از مصنوعی و طبیعی در بدن ما باعث ترشح هرمونی می‌شود که باعث شادی می‌شود و گلبول سفیدی در بدن به نام «ان- کی» وجود دارد که وظیفه آن حمله به سلول‌های سرطانی است و ساختار آنها را به هم می‌زند. گلبول «ان کی» وقتی ترشح می‌شود که احساس شادی می‌کنیم و لبخند می‌زنیم. من به هیچ‌وجه مخالفت عده‌ای با این برنامه را متوجه نمی‌شوم؛ برنامه‌ای که تمام تلاشش شادکردن مردم است. در مورد انتقادی که به پرسش‌های برنامه هم دارید، باید بگویم اینها سؤال‌هایی است که برای من بسیار مهم هستند و باید پرسیده شوند.
یکی از شخصیت‌هایی که به برنامه اضافه شده، «نیما» است. لزوم اضافه‌شدن چنین شخصیتی به برنامه چه بود؟
فکر کردیم بهتر است شخصیتی به‌عنوان نماینده آدم‌های معترض در برنامه وجود داشته باشد و شخصیت نیما دقیقا بر این اساس طراحی شده است. طبعا بین بچه‌های تئاتر گزینش کردیم و نیما شعبان‌نژاد گزینه بسیارمناسبی برای حضور در برنامه بود. نیما بسیار باهوش و حواس‌جمع و به نظرم حضورش اتفاق خوبی در برنامه است.
فکر می‌کنم در ابتدا کسی تصور نمی‌کرد «خندوانه» در شبکه نسیم که مخاطبان محدودی دارد تا این‌حد دیده شود و فکر می‌کنم این برنامه توانسته مخاطبانش را پیدا کند. آیا طرحی مبنی بر چگونگی ادامه‌دارشدن برنامه وجود دارد؟
به‌هرحال شبکه نسیم یک شبکه تخصصی است. درحال‌حاضر ما گرامر شبکه و شبکه گرامر ما را می‌داند. آقای کرمی مدیر شبکه، یکی از بهترین مدیرانی است که تا به امروز با او کار کرده‌ام. این را نه به دلیل اینکه برنامه ما در شبکه نسیم پخش می‌شود، بلکه از این نظر می‌گویم که در این مدت نظراتش همیشه به نفع کار بوده. هیچ‌وقت نظرش دوست دارم یا دوست ندارم نیست. ما برای مردم برنامه می‌سازیم و مدیران هم باید متوجه باشند برنامه برای مردم تولید می‌شود نه آنها. بنابراین علاقه شخصی آنها در برنامه‌سازی نقش کمتری دارد و خوشبختانه ما این تعامل خوب را در شبکه نسیم با مدیریت داریم. واقعیت این است که «خندوانه» یک تیم است که همه برای بهترشدنش تلاش می‌کنیم؛ شاید در نهایت من به‌عنوان سرپرست این گروه هستم که باید موافقت یا مخالفتم را با اتفاقی بیان کنم؛ اما ما یک گروه هستیم و من عاشق گروهی‌کارکردن هستم. البته قبلا این روحیه گروهی‌کارکردن را نداشتم اما از جایی به بعد خودم را تربیت کردم که با گروه کار کردن باعث اتفاقات بهتری می‌شود و حالم هم بهتر است.
طبعا به واسطه حضور بیشتر در تلویزیون، سینما برایتان کم‌رنگ شده است. هرچند معتقدم بعد از آزمون و خطاهایی که در برنامه‌سازی تلویزیون انجام دادید، «خندوانه» همان ایده‌آلی است که برای خودتان تعریف کردید. اما «خندوانه» همیشه ادامه‌دار نخواهد بود. فکر می‌کنید این برنامه به جایی رسیده است که بتواند حتی بدون شما راهش را ادامه دهد؟
اگر «خندوانه» سریال بود یا چیزی غیر از اتفاقی که هست، نمی‌توانستم پای آن بایستم. الان کف دستم می‌خارد برای دکوپاژکردن فیلم و فیلم‌سازی. اما احساسم این است که این برنامه الان دیگر مثل یک باشگاه خنده و شادی است و چراغش باید روشن باشد. واقعیت این است که مردم به این شادی نیاز دارند، در نتیجه الان دیگر نمی‌توانم به چیز دیگری فکر کنم. شاید در آینده به جایی برسد که به‌اصطلاح موتورش روشن شود و فکر کنم می‌تواند مسیرش را ادامه بدهد ولی درحال‌حاضر نظری ندارم؛ یعنی نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
میهمانی هست که همچنان منتظر حضورش در برنامه باشید؟
دوست داریم دکتر روحانی و آقای ظریف را در برنامه داشته باشیم و حتی آقای سلحشور. من با عقاید آقای سلحشور مشکل دارم و به نظر من حرف‌هایش توهین‌آمیز است، اما ما احساسی رفتار نمی‌کنیم. دوست داریم ببینیم لبخند آقای شریعتمداری چند امتیاز می‌گیرد!
به نظرم حضور رضا شهیدی‌فرد، به‌عنوان همراه شما در این برنامه اتفاق خوبی برای «خندوانه» است، چراکه از معدود برنامه‌سازانی است که همیشه کیفیت و خلاقیت در آثارش وجود داشته. بعد از چندین ماه همکاری به سلیقه مشترک رسیده‌اید؟
بله. رضا شهیدی‌فرد بسیار حرفه‌ای و فوق‌العاده است. سلیقه، دانش و اشراف او به برنامه‌سازی و رسانه ملی بی‌نظیر است. واقعیت این است که بعد از اضافه‌شدن او به گروه باری از دوش من برداشته شد.
آقای جوان اتفاقی در برنامه وجود دارد که تصور می‌کنم باز هم رنگ کلیشه به خودش می‌گیرد؛ حضور کمدین‌هایی که تعدادشان محدود است و در طولانی‌مدت می‌تواند مخاطب را خسته کند. فکری برای تنوع بیشتر برای حضور کمدین‌ها در برنامه شده است؟
بله. به مرور تعداد آنها بیشتر خواهد شد؛ مثلا با جواد عزتی صحبت کرده‌ایم و تعدادی دیگر از دوستان که در کنارمان خواهند بود.
حرفی هست که ناگفته باقی مانده؟
باز هم تأکید می‌کنم ما سیاسی نیستم و نخواهیم شد. طبعا یک برنامه تلویزیونی سیاست‌های خاص خودش را دارد، اما نمی‌توان ما را به این متهم کرد که برخی از کارها را بنا به دستور یا فرمایش انجام می‌دهیم؛ مثلا لازم نیست کسی به ما دستور بدهد درباره شهدا یا جانبازان صحبت کنیم و قسمتی بسازیم. ما به آنها معتقدیم و باید درباره قهرمانی‌شان صحبت کنیم و یادآوری کنیم کسانی از جانشان گذشتند تا ما الان اینجا باشیم و یک عده‌ای هنوز وجود دارند که جانباز هستند و همین مردمی هستند که ما بین آنها زندگی می‌کنیم. چرا عده‌ای فکر می‌کنند این حرف‌ها به من حکم می‌شود؟ من از دو نماینده تفکر راستی‌ها و چپی‌ها برای حضور در برنامه دعوت کردم و خواهم کرد و شاید عده‌ای نپذیرند در برنامه حضور داشته باشند. این اتفاق، دیگر تقصیر من نیست.