1

بالاخره کمتر از ۳ روز مانده به انتخابات و یک روز بعد از انصراف شهردار از انتخابات⇐عسکرپور درباره حمایت از دولت روحانی نوشت

سینماروزان: حدودا دو هفته قبل که خبر ساخت فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری توسط جوانی با حداقل رزومه منتشر شد در چرایی عدم حضور سینماگران سرشناس برای ساخت چنین آثاری از حمایتهایی که از سوی شهردار تهران نثار برخی از آنان شده سخن گفتیم و اینکه نوعی رودربایستی با شهردار باعث میشود آنها جرأت حضور آشکار پشت روحانی و معاونش جهانگیری را نداشته باشند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان دیروز که محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رییسی از انتخابات کنار رفت می‌شد حدس زد برخی از سینماگرانی که تاکنون به دلیل تعارف با قالیباف اظهارنظر رسمی درباره روحانی نداشتند آشکارتر وارد صحنه شوند.

یک روز بعد از انصراف شهردار محمدمهدی عسکرپور تهیه کننده و کارگردانی که سابقه سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری را داشته و در سالهای اخیر و مثلا در تولید آخرین فیلمش «ماجان» حمایت تصویرشهر را داشت با نگارش یادداشتی درباره حمایت از دولت تدبیر سخن گفته است.

اینکه عسکرپور که در ورود به سینمای جوانی به نام محمود رضوی-نماینده ستاد قالیباف و تهیه کننده فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی- نقش موثری داشته است و البته  آخرین سریالش «نفس گرم» را به تهیه کنندگی همین جوان ساخت، تازه بعد از انصراف قالیباف درباره حمایت از دولت تدبیر سخن می گوید تأمل‌برانگیز به نظر می رسد اما عسکرپور به جای سخن گفتن در این باره در یادداشتش به گلایه از آنها پرداخته که در زمان دولت دهم آسیب‌زا بودند و حالا در کنار یکی از نامزدها-منظور ابراهیم رییسی است؟؟- حضور یافته اند!

متن یادداشت عسکرپور را به نقل از «ایسنا» بخوانید:

در این روزها که جدل لفظی بین نامزدهای انتخاب ریاست جمهوری حالت فزاینده پیدا کرده، فارغ از عملکرد دولت یازدهم در حوزه‌های مختلف که خود جای بحث دارد، برای من و لابد خیلی از اهالی حوزه فرهنگ و هنر که دوره سختی را در سال‌های دولت دهم پشت سرگذاشتیم، دیدن چهره‌ها و شنیدن صداهایی که در آن ایّام رفتار به شدت ضد فرهنگی، تفرقه آمیز و آسیب زننده داشتند، در کنار یکی از نامزدها بیشتر جلب نظر می‌کند. به نظرم به همین دلیل ساده، اهالی کار و کرامت نباید نسبت به حمایت گسترده هنرمندان و اهل فرهنگ از دولت تدبیر و امید برآشفته شوند، پس بهتر است که کمی از فحاشی و بددهنی که شیوه رایج و پیش برنده در آن سال‌ها بوده دست بردارند. به هر صورت در عرصه نمایش چیزی داریم به نام فلاش بک!




پس از اکران نوروزی فیلمی ۳ارگانی درباره قتل دست راست رجوی⇐سریال ماه رمضان تلویزیون هم به ماجراهای گروهک رجوی رسید!+توضیحات کارگردان این سریال و گلایه از اینکه چرا بودجه‌اش از «علی‌البدل» کمتر بوده!

سینماروزان: بعد از روی پرده رفتن فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که روایتی ارائه میدهد از قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین در بهترین موعد اکران یعنی نوروز حالا سریالی با مضمون منافقین با نام «نفس» در کنداکتور پخش رمضان امسال قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان جلیل سامان سازنده سریالهای «پروانه» و «ارمغان تاریکی» سریال «نفس» را ساخته است. سامان در گفتگویی که با جواد محرمی در «جوان» داشته در کنار صحبت درباره ویژگیهای اثرش و از جمله کمبودهای بودجه  از روی آنتن رفتن آن در رمضان خبر داده است.

متن گفتگوی جلیل سامان را بخوانید:

ين سومين مجموعهاي است که شما با دستمايه قرار دادن سازمان منافقين توليد ميکنيد. دليل گرايش شما به توليد اثر با اين موضوع به چه چيزي برميگردد؟

البته موضوع سريالهاي من بيش از اينکه سازمان منافقين باشد به هويت انساني و اخلاق و تفکر ميپردازد. وجوه انساني منحصر به يک سازمان يا دوره بهخصوص نيست، ممکن است به يک ضعف شخصيتي بپردازيم که يک مدير فعلي دولتي را هم شامل بشود. بنابراين داستان درباره سازمان منافقين نيست درباره مشترکات انساني است. رويدادهاي اين سازمان و افرادي که به دام آن افتادند و داستانهايي که براي آنها خلق شده، داراي جنبههاي نمايشي قوي هستند، مثلاً وقتي بحث اسلحه و مبارزه پيش ميآيد دست شما براي خلق موقعيت خيلي باز ميشود.

اوج فعاليت سازمان منافقين در دهه 60 و 70 رقم خورده و تا حدودي فعاليتهاي اين سازمان بهويژه در سالهاي اخير به دليل اخراج از کشور عراق محدودتر شده است، ولي ما شاهد رشد پرداخت به اين موضوع در سينما و تلويزيون هستيم. برخي معتقدند اين افزايش پرداختن به موضوع ميتواند تا حدودي منجر به هويتبخشي سازمان شود. البته اين انتقاد خيلي دامنهدار و شايعي نيست، ولي به هر حال مطرح است. نظر شما در اينباره چيست؟

اصلاً معتقد نيستم فعاليتهاي سازمان منافقين کمرنگتر شده، بلکه اين سازمان از فاز مسلحانه و تروريستي به فاز جاسوسي انتقال تاکتيک داده است. نکته ديگر اينکه سازمان منافقين آسيبهاي فراوان و جبرانناپذيري به انقلاب اسلامي وارد کرده است. ترور هزاران شهروند ايراني و مقامات عاليرتبه که نميتوان آن را ناديده گرفت و نسلهاي جديد از اين جنايات بيخبر هستند. اين سازمان و جنايات آن بخشي از تاريخ معاصر ما را تشکيل ميدهد. از ويژگيهاي سينما و هنرهاي نمايشي توان پرداختن به واقعيتهاي جامعه است؛ واقعيتهاي تاريخي که اگر خوب شکافته نشود نميتواند براي نسلهاي بعد درسآموز باشد. معتقدم منجلاب سازمان آنقدر آدمهاي زيادي را بلعيده که جاي کار بيشتري هم دارد.

پس قاعدتاً شما در آثارتان به خلق شخصيت زياد اهميت ميدهيد؟

بله همينطور است. براي من بيشتر، ارتباط اين آدمها، تصميمات، زندگي و عشق آنها و خصوصيات مشترک بشري مدنظر بوده است و اين نياز به شخصيتپردازي و نزديک شدن بيشتر به احوالات دروني آدمها دارد.

با اين وجود جنبه اجتماعي آثار شما بيشتر است؟

جنبه اخلاقي و اعتقادي برايم اهميت دارد، البته درام در بستر مسائل اجتماعي خلق ميشود. عشق و تنفر هم به عنوان چاشني همواره جنبه سرگرمي و داستاني را قوت ميبخشد. در انتقال مفاهيم تلاش دارم از شعارزدگي پرهيز کنم و مفاهيم بيشتر در قالب قصه به مخاطب منتقل شود. در واقع حرفهايم را لابهلاي قصههايم ميپيچم.

پژوهش بهطور طبيعي در کارهاي شما اهميت زيادي پيدا ميکند.

بله. چون با يک اثر درباره تاريخ معاصر مواجهيم. سختي کار تاريخ معاصر نسبت به تاريخ کهن اين است که خيليها آن دوره را درک کردهاند و تطابق با واقعيت براي اين آثار خيلي اهميت پيدا ميکند و شما بايد به لحاظ طراحي صحنه و دکور خوب عمل کنيد.

رعايت اين موضوع قاعدتاً هزينه را بالا ميبرد، ولي سريال شما الف ويژه نيست. چطور اين محدوديت بودجه را مديريت ميکنيد؟

سريال «نفس» به لحاظ بودجه الف تعريف نشده، اما کاري که ما انجام داديم به لحاظ کيفيت الف ويژه است. ما سعي کرديم هزينه را کاهش دهيم.

کاهش هزينه در کيفيت کار تأثير منفي نميگذارد؟

ما سعي کرديم اين اتفاق نيفتد. بودجه ما تقريباً نصف سريالي چون عليالبدل تعريف شده است.

اما «عليالبدل» سريالي تاريخي محسوب نميشود.

بله. لابد دلايلي دارد که بايد بودجه آن بيشتر از يک کار تاريخي باشد.

براي کاهش هزينه مجبور نشديد خود را به لوکيشنهاي داخلي محدود کنيد؟

مجبور بوديم، اما شجاعانه تن به خطر داديم. ما موقعيتهاي بيروني زيادي هم داريم. «نفس» در مقايسه با «ارمغان تاريکي» و «پروانه» به لحاظ فضاهاي بيروني پرحجمتر است.

استقبال از دو سريال قبلي شما نسبتاً خوب بود. دليل آن را چه ميدانيد.

نميدانم، حتماً لطف خدا شامل حال ما شده است. من به قصه زياد اهميت ميدهم و دراماتيک بودن کارهايم ميتواند دليل خوبي براي جذب مخاطب باشد.

موضوع خانواده چقدر در کارهاي شما مسئله است؟

خانواده هميشه برايم دغدغه بوده، ولي در «نفس» اين مسئله بيش از ديگر آثارم پررنگ است، چون به هر حال مخاطب آثار ما بچههاي خودمان، دوستانمان و هموطنانمان هستند. اثر نمايشي نبايد صرفاً سرگرمکننده باشد. سرگرمي بستري براي انتقال مفاهيم است.

چقدر به خلق قهرمان اهميت ميدهيد؟

مردم از شخصيتهايي که اهل کنش و عملگرايي هستند خوششان ميآيد و با اين کاراکترها همذاتپنداري ميکنند. اينکه مخاطب با کدام شخصيتها همذاتپنداري ميکند و کدام يک را دوست دارد، نکته مهمي است.

از ميان فيلمهاي داستاني و مستندهايي که در سالهاي اخير درباره سازمان منافقين ساخته شده، کدام يک را بيشتر ميپسنديد و روي شما تأثيرگذار بوده است؟

مستند «نامهاي ناتمام براي دخترم سميه» را کار خوبي ديدم. فيلم «ماجراي نيمروز» هم به نظرم بيشتر وقايعنگاري درباره سازمان منافقين بود و زياد نخواسته بود به شخصيتها نزديک شود.

فکر ميکنيد «نفس» چه زماني روي آنتن برود؟

يک هفته تا 10 روز ديگر کار فيلمبرداري ما طول ميکشد. ظاهراً مسئولان تلويزيون آن را براي ماه رمضان در نظر گرفتهاند.




کارگردان فیلم ۳ارگانی قتل موسی خیابانی؛ سازنده فیلم انتخاباتی حسن روحانی؟

سینماروزان: در حالی که تهیه کننده فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی یعنی «ماجرای نیمروز» به نماینده محمدباقر قالیباف در انتخابات بدل شده است محمدحسین مهدویان کارگردان این فیلم 3ارگانی روز گذشته حمایت خود را از حسن روحانی اعلام کرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در همین راستا گویا یکی از فیلمهای تبلیغاتی حسن روحانی در انتخابات پیش رو را نیز مهدویان ساخته است.

مهدویان در ساعات گذشته بخشی از کلیپ پایانی این فیلم را در شبکه های احتماعی به اشتراک گذاشته و از مخاطبان خواسته فیلم کامل را از رسانه ملی تماشا کنند.

اینکه مهدویان که به غیر از سریال «آخرین روزهای زمستان» که برای تلویزیون تولید شده فیلم اولش «ایستاده در غبار» را با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج و فیلم دومش «ماجرای نیمروز» را با حمایت 3 ارگان مختلف از حوزه هنری تا فارابی و البته تصویرشهر وابسته به شهرداری تولید کرده به حمایت از روحانی دست زده جالب و البته پرسش برانگیز به نظر می رسد.

جالب از این جهت که ارگانهای حامی مهدویان در فیلمسازی اغلب به حمایت از رقبای روحانی پرداخته‌اند و مهدویان که حضورش در سینما مرهون اوج است به سراغ روحانی رفته!

و پرسش برانگیز از دو جهت؛ اول آن که آیا به مانند حسین دهباشی که با عقبه ای خاص فیلم انتخاباتی 92 روحانی را ساخت و مدتی بعد در طیف مقابل وی قرار گرفته، چنین عاقبتی در انتظار مهدویان هم هست؟

دوم آن که در میان همه فیلمسازانی که مدیران تدبیر مدام بر همراهی آنها تاکید کرده اند چرا کارگردانی که محصول جریان سیاسی مقابل است فیلم تبلیغاتی روحانی را ساخته؟ کسی جرات این کار را پیدا نکرده یا دستورالعمل سازمانی خاصی بر حضور مهدویان تاکید داشته؟




چرا این کارگردان جوان به‌جای تأسی از تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی‌اش، روحانی را به قالیباف ترجیح داد؟؟+عکس

سینماروزان: جدی تر شدن فعالیتهای انتخاباتی کاندیداهای مختلف منجر به راه اندازی گروههای تلگرامی برای اعلام حمایت از کاندیداها شده است.

به گزارش سینماروزان از جمله این گروهها، «دوباره ایران» نام دارد و به جمع آوری امضاء برای حمایت از حسن روحانی اختصاص دارد.

جالب است که یکی از افرادی که در این گروه حمایت خود را از حسن روحانی اعلام کرده محمدحسین مهدویان است یعنی کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که برای تولید آن از حوزه هنری تا فارابی و البته تصویرشهر وابسته به شهرداری بودجه گذاشتند.

فارغ از حمایت شهرداری از تولید فیلم مهدویان، تهیه کننده این فیلم محمود رضوی هم به نماینده شهردار در انتخابات بدل شده و سعی زیادی دارد که با شعارهایی خاص برای وی رأی جمع کند.

در این شرایط چرا مهدویان به سراغ حمایت از شهردار نرفته؟ آیا مهدویان که لااقل به واسطه همکاری با رضوی باید از وی شناخت داشته باشد هم شعارهای متکی بر کلیدواژه «درصد» که از سوی کاندیدای متبوع رضوی بیان میشود را باور ندارد؟ یا شاید او هم متوجه شده رشد حبابی و بی تکیه بر استعداد و تجربه در هر حیطه‌ای، زودتر از حد تصور، فرودی با شیب تند را به دنبال خواهد داشت؟

اعلام حمایت مهدویان از روحانی
اعلام حمایت مهدویان از روحانی



سعید سهیلی در تازه‌ترین گفتگوی خود بیان کرد⇐«گشت۲» امکان تبلیغی مناسبی نداشت /«ماجرای نیمروز» روزی صد تیزر داشت!/«یک روز بخصوص» تبلیغات داشت/اگر تیزر ماهواره‌ای داشتیم فروش «گشت۲» بالای ۲۵ میلیارد بود

سینماروزان: سعید سهیلی که تازه ترین فیلمش «گشت2» پیشتاز گیشه نوروزی سینماها بوده است و به نظر می رسد در نهایت بتواند به فروش 20 میلیاردی برسد در تازه ترین گفتگویش که با «شرق» انجام شده در کنار ابراز خرسندی از فروش بالای فیلمش، کمبود امکانات تبلیغی فیلمش و بخصوص تبعیضی که رسانه ملی در پخش تیزر آثار داشته را به نقد کشیده است؛ تبعیضی که باعث شده محصولی 3ارگانی به نام «ماجرای نیمروز» فراوان تیزر داشته باشد ولی پخش تیزرهای فیلمی مانند «سه بیگانه» کاملا ممنوع باشد و فیلمی مانند «گشت2» هم با حداقل تیزر به اکران ادامه دهد.

سعد سهیلی می گوید: فروش بالای «گشت٢» برای من مهم بود؛ به‌‌ دلیل‌ اینکه این فیلم مورد بی‌مهری بسیاری از مسئولان فرهنگی و هنری کشور قرار گرفت و به حقش نرسید. «گشت ٢» بدون داشتن تیزر تلویزیونی و تبلیغات ماهواره اکرانش را آغاز کرد؛ بنابراین مشخص است که این فیلم پتانسیل خوبی برای فروش داشته.

این کارگردان می افزاید: فیلم‌های دیگری که وارد عرصه رقابت نوروزی شدند، امتیازات ویژه‌ای داشتند؛ مثل فیلم «ماجرای نیمروز» که شاید روزی صد تیزر تلویزیونی داشت و مردم مدام نام این فیلم را از رسانه ملی می‌شنیدند یا فیلم «یک روز بخصوص» که تبلیغات داشت. حتی سال گذشته فیلم «٥٠ کیلو آلبالو» با پخش تیزرهای ماهواره‌ای توانست بسیاری را متوجه اکرانش کند و فروش خوبی داشت؛ اما «گشت ٢» امکان تبلیغی مناسبی نداشت و به نظر من رسیدن به چنین فروشی جای افتخار دارد.

سهیلی خاطرنشان می سازد: اگر فیلم ما به اندازه «٥٠ کیلو آلبالو» تیزر ماهواره‌ای داشت، قطعا با فروش بالای ٢٥‌ میلیارد تومان به اکرانش پایان می‌داد و این فیلم با تکیه بر پتانسیلش در اکران می‌درخشید. متأسفم که «گشت ٢» از شرایط مساوی تبلیغات برخوردار نبود و پیش‌بینی من ردکردن رقم ٢٠‌ میلیارد در پایان اکران است و رسیدن به همین رقم رکورد عظیمی در سینمای ایران خواهد بود.




این روزها همه به بازیگر احمد متوسلیان نقش می‌دهند⇐از فیلمهای با مضمون فرزندکُشی(؟!) تا فیلمهای مینی‌مال/از حاتمی‌کیا تا جلیل سامان!+عکس

سینماروزان: هادی حجازی فر بازیگری که بعد از ایفای نقش احمد متوسلیان در «ایستاده در غبار» یکی از نقشهای محوری «ماجرای نیمروز» را هم برعهده گرفت این روزها جزو پرکارترین بازیگران سینمای ایران است.

به گزارش سینماروزان به غیر از «دارکوب» بهروز شعیبی که پرسشهایی درباره مضمون مربتط با اعتیاد و فرزندکشی درباره آن طرح شده و «آستیگمات» مجیدرضا مصطفوی که ملودرامی است متأثر از سینمای مینی‌مال، ابراهیم حاتمی کیا هم نقشی محوری در فیلم تازه خود که مرتبط با گروههای تکفیری است به حجازی فر داده است.

به تازگی نیز خبر رسیده سریال «نفس» جلیل سامان در قسمتهای انتهایی خود از حضور حجازی فر در نقشی ویژه سود می برد؛ این نخستین حضور تلویزیونی حجازی فر است آن هم در سریالی با درونمایه تاریخ انقلاب که بناست رمضان امسال روی آنتن برود.

«نفس» که همراه با «ارمغان تاریکی» و «پروانه» یک سه گانه را تشکیل می دهد درباره جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی اش فاش می شود؛ او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده ای را پشت سرمی گذارد.

مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، احسان امانی، شهاب شادابی، هادی عامل هاشمی، پژمان جمشیدی با معرفی ساناز سعیدی و با حضور فاطمه گودرزی، هدایت هاشمی، داریوش فرهنگ، معصومه قاسمی پور، سودابه بیضایی، رامین راستاد، قربان نجفی بازیگران اصلی سریال «نفس» هستند.
هادی حجازی فر
هادی حجازی فر



اعترافات صادقانه تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی به غیبت از سربازی و نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی‌اش⇐سربازی نرفتم تا قیمت سربازی نیم‌بها شود!!!/قالیباف پیشنهاد داد وارد کار فرهنگی شوم/«سیمای مهر» با سفارش قالیباف کارش را شروع کرد/آشنایی با عسکرپور از طریق قالیباف رخ داد/ اگر قالیباف نبود، من هم نبودم/ هرکجا بایستم و کار کنم، برای قالیباف است

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده آثاری همچون «پادری»، «دلبری» و «معراجیها» در اکران نوروزی فیلم «ماجرای نیمروز» را روی پرده دارد.

«ماجرای نیمروز» که ماجرای چگونگی به هلاکت رسیدن موسی خیابانی از سران منافقین را روایت میکند به واسطه اینکه سه ارگان متنفذ از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری حامی تولید آن بوده اند وضعیتی کم نظیر در سینمای ایران دارد و بسیاری دوست دارند درباره عقبه تهیه کننده ای که سه ارگان تمام قدر به حمایت از او ایستاده اند بیشتر بدانند.

در همه ماههای حضور این تهیه کننده در سینما و تلویزیون فراوان درباره حمایت ارگانهای شهری از او گفته شده بود و حالا این تهیه کننده در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری «مهر» ارگان سازمان تبلیغات اسلامی صادقانه درباره نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی خود سخن گفته است.

رضوی البته در این گفتگو درباره ماجرای غیبت طولانی از خدمت سربازیش هم که پیشتر رسانه های مستقل به آن اشاره کرده بودند هم صحبت کرده است و این را هم گفته که در دوران تحصیل درس خوان هم نبوده و نهایتا هم بیشتر از دیپلم عایدش نشده است!!!

بخشهایی از گفته های رضوی را بخوانید:

شما مانند دیگر پسرحاجی‌های دهه ۷۰ سربازی نرفتید؟

سربازی در آن زمان نرفتم، اما بعداً رفتم.

چرا؟ نخریده بودید؟

نه نخریدم.

پس چطور؟ چون سال ۷۷، ۱۸ ساله‌تان شده بود و باید سربازی می‌رفتید.

درست است، اما در آن سنین خیلی به ازدواج فکر می‌کردم و با خودم گفتم اگر بخواهم سربازی را بخرم بهتر است اول ازدواج کنم که قیمت سربازی نیم‌بها شود. البته درنهایت نه زن گرفتم و نه توانستم سربازی را بخرم چون دیگر خرید سربازی جمع شده بود.

چه سالی محصل بودید؟

سال ۶۴ کلاس اول دبستان را شروع کردم، یعنی ۵ سالگی.

چرا این‌قدر زود؟

احتمالاً خیلی اذیت می‌کردم و می‌خواستند زودتر به مدرسه بروم. سر کلاس رفتم و از همه هم کوچک‌تر بودم و تنها می‌توانستم پشت میز اول بنشینم. تابستان سال بعد کلاس دوم را خواندم و سال ۶۵ کلاس سومی شده بودم. ارتحال امام که سال ۶۸ بود، من کلاس پنجم بودم و امتحانات نهایی برگزار می‌شد. سال ۷۴ هم دیپلم گرفتم. ولی ادامه تحصیل ندادم!

اول سیمای مهر بود یا شما تهیه‌کنندگی می‌کردید؟

اول آن موسسه «مشکات مهر» بود، بعد از سال ٨٤ یک سال در شهرداری و گروه مشاوران جوان بودم، اما محیط اداری با روحیات من سازگار نبود و کار اداری برایم خسته‌کننده بود، کار اداری را خیلی نمی‌پسندیدم. وقتی خواستم از کار بیرون بیایم، پیش آقای دکتر قالیباف رفتم که ایشان پیشنهاد دادند چون سابقه کار فرهنگی داری، وارد این حوزه سینما بشوید و بروید خودتان را نذر فرهنگ کنید و هرچه میخواهی تلاش کنی در حوزه فرهنگ انجام بده ، جایی هم لازم شد من هوای شما را دارم.
«سیمای مهر» هم در حوزه سینما و تلویزیون بنا به همان توصیه آقای قالیباف به من در سال ۸۵ کارش را شروع کرد.

رابطه «سیمای مهر» و آقای قالیباف فقط این بوده که شما کاری را شروع کنید و ما حواسمان هست یا بیشتر از این حرف‌ها بوده است؟

اگر دنبال آن شایعات هستید که سیمای مهر متعلق به آقای دکتر قالیباف است یا سرمایه اینجا را تامین کرده اند من میگویم اینها نیست، بیشتر از اینهاست سید محمود رضوی متعلق به آقای قالیباف است ، ایشان مشوق و نیروی محرکه حرکت اول من برای سینما بود و مرا برای انجام کارها «هُل» داد اگر اصرار ایشان نبود اصلا شاید وارد این حوزه نمیشدم.

حمایت معنوی قالیباف همیشه در کنارتان بوده است؟

یقیناً اگر آقای قالیباف نبود، من هم اینجا نبودم. دفتر تبلیغاتی می‌زدم که تیزر و مستند صنعتی می‌سازد. کسی که به من اطمینان قلبی و اعتمادبه‌نفس داد و گفت که خودتان را وقف فرهنگ کنید، آقای قالیباف بود. هنوز یادداشت‌های جلسه‌هایی که داشتیم را دارم. آقای قالیباف پتانسیلی که یک فرد برای پریدن لازم دارد را ایجاد کرده بود و انصافاً هرجایی که کم آوردم، حضور داشت؛ مانند پدری که شاید به بچه‌اش پول‌توجیبی ندهد ولی حواسش هست. من می‌گویم بودن یا نبودن موسسه سیمای مهر به آقای قالیباف بستگی دارد، چون اگر یک روز سیمای مهر هم نباشد، باز رضوی هرکجا بایستد و کار کند، برای آقای قالیباف است. فلسفه وجودی این دفتر از آقای قالیباف و همان جلساتی است که داشتیم. کسی هم بودند که در شکل‌گیری و به وجود آمدن ارتباطات مختلف مؤثر بودند.

آشنایی با آقای عسگر پور هم از طریق آقای قالیباف اتفاق افتاد و اگر ایشان نبود که ارتباط اولیه را ایجاد کند.{این بخش ساعاتی بعد از انتشار در خبرگزاری مهر به این صورت تغییر یافت⇐ آشنایی با آقای عسگر پور هم به دلیل حضور ایشان در سازمان فرهنگی هنری آن روزها اتفاق افتاد و اکثر اتفاقات و ارتباطات سینمایی ما با حضور آقای عسگرپور اتفاق افتاد.}




واکنش مدیرعامل بهمن سبز حوزه هنری به گلایه‌های کارگردان فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی⇐۲۷ سینمای حوزه هنری در ۱۶ استان کشور را در اختیار شما گذاشته‌ایم! کجا دیگر باید فیلمتان را برای نمایش می‌گذاشتیم و نگذاشته‌ایم؟/تمامی بلیتهای دو سانس{کنسرت محمد علیزاده در سینماسپهر ساری} خریداری شده و مبلغ آن به حساب «ماجرای نیمروز» ریخته شده است!!

سینماروزان: هرچند «ماجرای نیمروز» که داستانی درباره قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند با حمایت سه ارگان متنفذ تصویرشهر، فارابی و البته حوزه هنری تولید شده است اما محمدحسین مهدویان کارگردان «ماجرای نیمروز» اخیرا به گلایه از مدیران حوزه هنری پرداخته بود که چرا سینماهای کافی در اختیار فیلمش قرار نداده اند.

این گلایه ها با واکنش صریح مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری مواجه شده که در گفتگو با «تسنیم» از در اختیار گذاشتن حدود 27 سینمای فعال حوزه هنری به «ماجرای نیمروز» سخن گفته و بر این امر تأکید کرده که حتی بلیتهای دو سانس کنسرت محمد علیزاده در سینما سپهر ساری هم خریداری شده و به حساب این فیلم واریز شده است!!!

محمود کاظمی مدیرعامل موسسه بهمن سبز حوزه هنری گفت: ما صحبتهای بسیاری با تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» داشتیم و قرار نبود این فیلم در سبد اکران نوروزی قرار بگیرد و ما با اکران آن در نوروز مخالف بودیم. اما وقتی در آخرین روزهای سال 95 اعلام شد که این فیلم در نوروز اکران می‌شود، حوزه هنری تمام قد از فیلم «ماجرای نیمروز» حمایت کرد، چرا که بخشی از سهام این فیلم برای خود حوزه هنری است؛ مگر می‌شود حوزه‌هنری در یک فیلمی سهامدار باشد و از آن حمایت نکند.

وی درباره برگزاری کنسرت محمد علیزاده یکی از خوانندگان معروف در سینما سپهر ساری به جای اکران دو سانس از فیلم «ماجرای نیمروز» بیان کرد: تمامی بلیتهای این دوسانس خریداری شده و مبلغ آن به حساب این فیلم سینمایی ریخته شده است، بنابراین اجرای کنسرت در سینما سپهر ساری بلامانع بوده است.

کاظمی ادامه داد: چرا این صبحتها درباره سینماهایی که در بخش خصوصی هستند مطرح نمی‌شود؛ بالاخره سینماهای حوزه هنری‌ هم باید درآمدی داشته باشد تا چرخ آنها بچرخد. مگر این سینماها پرسنل ندارد و این پرسنل حقوق نمی‌گیرند. مگر در سال گذشته این حوزه هنری نبود که حدود 7 سینما را در کشور بازسازی کرد و تحویل این جامعه داد. سینماهای حوزه هنری که بودجه‌ای از سوی دولت دریافت نمی‌کند، از خودشان درآورده و خرج خودشان می‌کند. در حال حاضر فیلم «ماجرای نیمروز» در 16 استان کشور 27 سینما از سینما‌های حوزه هنری در اختیار دارد. کجا دیگر باید این فیلم را برای نمایش می‌گذاشتیم و نگذاشته‌ایم؟

وی در پاسخ به صحبتهای کاگردان فیلم «ماجرای نیمروز» مبنی بر این که سالنهای این فیلم نسبت به فیلم‌های دیگر اکران نوروز 96 کمتر است، تصریح کرد: فیلمی مثل «خوب، بد، جلف» اکران خود را از اواخر بهمن‌ماه آغاز کرده است؛ اما فیلم «ماجرای نیمروز» اصلاً قرار نبود اکران شود.ما با فیلمها قرارداد داریم. وقتی فیلمی مانند «خوب،بد، جلف» فروش بسیار خوبی دارد، مسلم است که سانسهای بیشتری در یک سینما از آن خود می‌کند، ولی ما از «ماجرای نیمروز» هم حمایت کردیم و در همان سینماها نیز به آن سانس دادیم. ما در شیراز چهار سالن در اختیار «ماجرای نیمروز» قرار دادیم، چهار سالن کم است؟ می‌گویند که سانسهای کم مخاطب را اختیارشان قرار دادیم، این موضوع صحت ندارد ما وقتی خودمان در فیلم «ماجرای نیمروز» سرمایه گذاری کرده‌ایم، سانسهای کم مخاطب به آن نمی‌دهیم، بهترین سانسهای سینماهای حوزه هنری در حال حاضر در اختیار فیلم «ماجرای نیمروز» است.




هسته مشترک تولید آثار امنیتی سالهای اخیر بالاخره لب به سخن گشود⇐مشوق من برای ورود به سینما «ضیافت» کیمیایی بود/یک چریک قبل از انقلاب و یک رزمنده بعد از انقلاب هستم/اگر می‌خواهیم دیده شویم باید حقیقت{وجود نفوذی در سیستم} را بگوییم

سینماروزان: اگر به تیتراژ آثار امنیتی سالهای اخیر از «تعبیر وارونه یک رویا» فریدون جیرانی تا «روباه» بهروز افخمی، «امکان مینا»ی کمال تبریزی، «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا، «سیانور» بهروز شعیبی و البته «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان نگاهی بیندازیم، فردی به نام «مرتضی اصفهانی» را در قامت سناریست یا مشاور می‌بینیم.

از مرتضی اصفهانی اما نه عکسی در دست است و نه فیلمی از او موجود است و هیچ گاه در نشستهای مرتبط با چنین آثاری، شخصی با این نام حضور نداشته است. اصفهانی اما برای اولین بار به بهانه اکران «ماجرای نیمروز» که با همراهی سه ارگان متنفذ از حوزه هنری و فارابی گرفته تا تصویرشهر وابسته به شهرداری تولید شده پاسخگوی سوالات «صبح نو» از رسانه های نزدیک به ارگانهای شهری بوده است.

البته یادتان نرود که گفتگوی ایشان به صورت کاملا مکتوب(!) و با ارسال پرسشها برایش صورت گرفته و همچنان هیچ تصویری از وی کنار گفتگو منتشر نشده است.

اصفهانی در این گفتگوی مکتوب از تجربه فعالیت‌های چریکی و عملیاتی و جاسوسی و… گفته و اینکه به دنبال آن است تا تجربه پنجاه سال فعالیت خودش را در اختیار فیلمسازان قرار دهد.

جالب است که مرتضی اصفهانی مشوق ورودش به سینما را پروژه «ضیافت» مسعود کیمیایی دانسته است؛ یعنی فیلمی که در کنار «سلطان» به عنوان آثاری شناخته می شود که درباره حضور سعید امامی به عنوان حامی تولید آنها شایعات فراوانی وجود دارد.

اصفهانی گفته است: «علاقه و سابقه من در تولید مستند است. پس از تولید حدود سه هزار دقیقه مستند وارد کار سینما و تلویزیون شدم ولی هنوز کار اصلی‌ام مستندسازی است. مشوق من برای ورود به سینما آقای کیمیایی بود که با فیلم «ضیافت» آغاز شد و از آقای حاتمی‌کیا آموختم که می‌توان «به رنگ ارغوان» ساخت و همیشه به ایشان مدیونم و برای مشورت «بادیگارد» هم افتخار در کنارشان بودن را دارم. بعدها با «روباه» افخمی، «امکان مینا» از کمال تبریزی، «سیانور» شعیبی و «ماجرای نیمروز»در کنار مهدویان بود.»

متن گفتگوی مکتوب مرتضی اصفهانی را بخوانید:

وقتی در پازل عوامل فیلم قرار می‌گیرید نقش شما چیست؟ مشاوره، تغییر فیلمنامه‌ یا نگارش کامل فیلمنامه؟
همه موارد صحیح است البته دامنه این مشاوره در اجرا، بازی‌ها و حتی لباس و صحنه هم ادامه پیدا می‌کرد.
مشاوره فیلم‌هایی که مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی دارد در کشور ما از چه اقتضائاتی برخوردار است؟ این ملاحظات در مورد ماجرای نیمروز چطور بود؟
فیلمساز موفق حتماً مشاور خبره داشته. من یک چریک قبل از انقلاب اسلامی و یک رزمنده جمهوری اسلامی هستم. در اطلاعات عملیات ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران از ایشان آموختم که نقش اطلاعات در جنگ تا چه میزان تأثیرگذار است و با توجه به علاقه‌ای که به فیلمسازی داشتم همیشه همه چیز را در ذهنم ذخیره می‌کردم و حالا تلاش می‌کنم تجارب 50 سال مبارزه را در اختیار کسانی قرار دهم که می‌خواهند فیلم بسازند.
شخصی به نام عباس در مجموعه عوامل مقابله کننده با منافقین است که جاسوس نفوذی است. این شخصیت ما به ازای بیرونی دارد؟ سرنوشتش چه شده است؟
به جز شخصیت حامد، بقیه شخصیت‌ها متناظر تاریخی دارند. داستان عباس هم در تاریخ آمده که پس از فرار ابتدا به فرانسه و سپس به عراق تحت حاکمیت صدام می‌رود و نهایتاً در جریان حمله به ایران (عملیات فروغ) کشته می‌شود.
در فیلم‌های اطلاعاتی عملیاتی 2، سه سال اخیر همیشه نشان می‌دهد یک عامل نفوذی در سیستم وجود دارد. واکنش کسانی که در سیستم هستند نسبت به این بازنمایی چیست؟
خدا را شکر صبر و تحمل داشتند. اگر می‌خواهیم دیده شویم باید حقیقت را بگوییم و اگر نیت سالم سازی داریم باید از ضعف‌هایمان هم بگوییم. زمانی که برای ساخت سریال «پازل» و «تعبیر وارونه یک رؤیا» نزد جناب آقای دکتر صالحی و معاون حفاظتی ایشان در سازمان انرژی اتمی رفتیم تا مجوز بودن نفوذی در تشکیلات تحت امر ایشان را بگیریم مردانه گفتند وقتی خائن را تصویری می‌کنید، دانشمند و قهرمان سازمان انرژی اتمی خوش می‌درخشد.
در میان فیلم‌های چند سال اخیر در سینما و تلویزیون کشور که مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی دارد کدام یک را از لحاظ ساختار و رعایت ملاحظات بیشتر می‌پسندید؟ فارغ از آنکه خودتان در آن فعالیت داشته‌اید یا نه؟
سریال «تعبیر وارونه یک رویا» از فریدون جیرانی و فیلم سینمایی «روز شیطان» از بهروز افخمی.
چقدر فیلم‌های با مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی که ساخته کشورهای دیگر است، می‌بینید؟
به اندازه‌ای که وقتم اجازه می‌دهد ولی همیشه در برنامه‌هایم دارم.
بازخوردهایتان از فیلم «ماجرای نیمروز» چگونه بوده است؟
«ماجرای نیمروز» دو جایزه ارزشمند گرفت، اولی فیلم برتر از نگاه مردمی در جریان جشنواره فجر و دومی هم که گفته‌اند نگویید!




مرحبا به اعتراف روی آنتن زنده⇐تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی»: عادت کرده‌ایم که منافع‌مان را در تولید ببریم

سینماروزان: این عادت اغلب سینماگران ایران شده است که از یک طرف از بدیهای وابستگی دولتی سینماگران بگویند و از سوی دیگر برای تولید آثارشان دست به دامن ارگانهای مختلف دولتی شوند.

به گزارش سینماروزان شاید برای همین است که وقتی می بینیم جوانی به نام محمود رضوی که برای تولید فیلم آخرش «ماجرای نیمروز» از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر را پشتش داشته، روی آنتن زنده «هفت» صادقانه اعتراف میکند که سوددهی در تولید به عادت او و برخی از همسلکانش بدل شده او را تحسین کنیم و البته به او توصیه کنیم که فیلم بعدی اش را بی حمایت ارگانهای دولتی تولید کند تا مصداق بارز «رطب خورده منع رطب چون کند» نباشد.

محمود رضوی در «هفت» بیان داشت: در میان بیش از 100 فیلم تولید سالانه ایران، کمتر از 15 فیلم است که بصورت کاملا خصوصی تولید می شوند. برخی از ما تهیه کنندگان عادت کرده ایم که منافع مان را در تولید ببریم. وقتی جیب شخصی خودمان نیست، نگاه از مخاطب برداشته می شود. باید دولت سهمش کم شود و پای حاکمیت از تولید در سینمای ایران بیرون رود، اما اگر این شیوه بصورت شوک باشد، قطعا به نابودی سینما منجر می شود. من معتقدم دولت باید حمایت و کمک خود را از تولید به سمت عرضه ببرد. باید به سمت استودیوهای فیلمسازی برویم که صاحبان آن تهیه کنندگان نباشند، بلکه کمپانی و برندهایی باشند که سود خود را در تولید نبینند، بلکه در نمایش و توزیع. و در میان مدت باید دولت این کمک ها را در بلیت کارت هایی که می تواند به مردم بدهد، خرج کند و مردم انتخاب کنند که این هزینه را صرف کدام فیلم ها کنند. اولا این موجب رونق ساخت سالن شود و دوما تهیه کنندگان به سمت تولید فیلم هایی بروند که موجب رضایت مردم شوند.




حمایت حدادعادل از فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی

سینماروزان: بعد از سیمرغهایی که در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر نثار فیلم «ماجرای نیمروز» شد که با حمایت سه ارگان حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری ساخته شده و ماجرای قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس به حمایت از این فیلم پرداخت.

به گزارش سینماروزان حدادعادل 18 اسفندماه در مراسم تقدیر از عوامل این فیلم در موسسه فرهنگی سرچشمه به تقدیر از «ماجرای نیمروز» پرداخت. مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب(سرچشمه) مجموعه ای است که با همراهی شهردای ساخته شده و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود یعنی دو رکن تولید «ماجرای نیمروز» در راه اندازی و اداره این مجموعه نقش داشته اند.

غلامعلی حداد عادل در این مراسم با ابراز خرسندی از تولید «ماجرای نیمروز» بیان کرد: این فیلم چند پیام دارد. اینکه ما برای حفظ انقلاب چقدر زحمت کشیده ایم و نسل جدید اینها را با پوست و گوشت خود لمس کنند. این انقلاب نه به سادگی به پیروزی رسیده و نه به سادگی حفظ شده است. این فیلم ماجرای یک نیمروز است و شما بدانید چقدر از این روزها در انقلاب را پشت سر گذاشتیم.

وی افزود: حالا منافقین کجا هستند؟ حالا در پاریس چه می کنند؟ حالا در لباس آزادیخواهی مورد پشتیبانی کشورهای دیگر همچون آمریکا قرار می گیرند.

حدادعادل خاطرنشان ساخت: نسل امروز بدانند هیچ چیز عوض نشده است. ملت باید هوشیار باشند و نباید به آنها خوش بین بود. نسل جوان که آن روزها را ندیده است، باید با چشم باز به امروز نگاه کند.




تعیین تکلیف دو فیلم باقیمانده اکران نوروزی به هفته آینده موکول شد/تعیین قیمت بلیت سینماها در سال۹۶ با توافق سینمادار-تهیه‌کننده-توزیع کننده/تعطیلی سینماها از چهارشنبه عصر تا جمعه صبح

سینماروزان: در حالی که در مسیر اکران نوروزی کمدی «خوب بد جلف» در گروه زندگی روی پرده است و قرارداد اکران کمدی-انتقادی «سه بیگانه» برای گروه ماندانا، «یک روز بخصوص» برای گروه کوروش و «ماجرای نیمروز» برای گروه  آزادی با کف فروش 4هفته ای بسته شده است شورای صنفی نمایش تعیین تکلیف درباره دو گروه باقیمانده اکران نوروز یعنی استقلال و آفریقا را به هفته آینده موکول کرد.

به گزارش سینماروزان به جز این شورای صنفی نمایش مقرر کرد که قیمت بلیت‌های سینما در سال 96 شناور است و  براساس توافق میان  سینمادار، تهیه‌کننده و یا توزیع کننده در قرارداد تعیین و قید می‌شود. به این ترتیب ممکن است در سینماهای نوروزی توافق شود که بلیت فیلم‌ها باکاهش یا افزایش قیمت روبرو باشد.

در جلسه اخیر شورای صنفی نمایش همچنین مقرر شد سینماهای سراسر کشور  از  ساعت 18 چهارشنبه 11 اسفند ماه همزمان با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تعطیل است و روز پنجشنبه هم کامل تعطیل خواهد بود اما سینماها از روز جمعه دوباره باز خواهند بود.




بازنشر ترفند فیلم «سه ارگانی» قتل موسی خیابانی؟⇐توقف ناگهانی فیلمبرداری محصول تازه کارگردان فیلم عاشورایی حوزه هنری به دلیل کمبود مالی+عکس

سینماروزان: اینکه در سال اخیر یک فیلم سینمایی به نام «ماجرای نیمروز» در میانه مسیر فیلمبرداری خبر از توقف تولید داد و مدتی بعد دیدیم که کار تولید این فیلم با حضور نه یک ارگان که چند ارگان متصل به منابع عمومی به پایان رسید گویا ترفندی تازه برای جذب حمایت ارگانی را پیش روی تهیه کنندگان قرار داده است.

به گزارش سینماروزان  در مورد «ماجرای نیمروز» چنین پلتیکی را دیدیم و ابتدا اخباری درباره توقف تولید به دلیل مشکلات مالی منتشر شد اما به ناگاه فیلم آماده نمایش شد و مشخص گشت نه یک ارگان که سه ارگان از فارابی گرفته تا حوزه هنری و تصویرشهر وابسته به شهرداری در تولید فیلم شراکت داشته اند و البته که این حضور «سه ارگانی» همراه شد با تخصیص چند سیمرغ به فیلم.

به تازگی خبری رسیده مبنی بر توقف تولید فیلمی به نام «فصل شکار» به دلیل مشکلات مالی؛ فیلمی که نام داریوش یاری را به عنوان کارگردان دارد یعنی همان کارگردانی که پیشتر با حمایت حوزه هنری فیلمی به نام «کربلا جغرافیای یک تاریخ» را ساخته بود که در اکران به زحمت توانسته بود فروش خود را به 10 میلیون تومان(!!!) برساند.

جالب است که بازیگر زن اصلی «فصل شکار» هم محیا دهقانی است یعنی بازیگر زن اصلی «ماجرای نیمروز»!!!

آیا باز هم با پلیتکی روبروییم برای جلب نظر ارگانها جهت حمایت از  پروژه ؟ آیا باز هم بناست مسیر دست اندرکاران آن فیلم «سه ارگانی» درپیش گرفته شود و با این خبرسازیها وجهه مظلومانه گرفته شود برای استفاده از منابع عمومی جهت تولید؟

اگر دست اندرکاران چنین پروژه هایی زیربار پلتیک بودن این خبرسازی ها نروند بلافاصله این پرسش پیش می آید که در سازوکار حرفه ای تولید قاعدتا باید مدیر تولیدی وجود داشته باشد که برآورد مالی لازم برای تولید را از همان پیش تولید در اختیار تهیه کننده گذاشته باشد و در این ساختار اینکه کار به ناگاه در میانه می خوابد معنایی ندارد جز حضور منفعلانه مدیر تولید!!

خبر مربوط به توقف «فصل شکار» را بخوانید: فیلمبرداری فیلم سینمایی فصل شکار به کارگردانی داریوش یاری به دلیل مشکلات مالی متوقف شد. این فیلم سینمایی که تهیه کنندگی آن را علیرضا ابوالقاسمی نژاد برعهده دارد اوایل بهمن ماه سال جاری در اطراف شهر آستانه آغاز شده بود و تاکنون حدود 80 درصد آن انجام گرفته اما به دلیل مشکل مالی متوقف شده است. «فصل شکار» که بدون مشارکت و حمایت مالی از هیچ ارگان دولتی و خصوصی و تنها با بودجه شخصی تهیه کننده تولید می شود، مضمونی اجتماعی دارد و به آسیب هایی که خانواده و اخلاق اجتماعی را تهدید می کنند می پردازد. مهران احمدی، حامد کمیلی و محیا دهقانی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند و فیلمنامه آن را داریوش یاری به همراه سارا خسرو آبادی نگاشته اند.

فصل شکار
فصل شکار




تحقق پیش‌بینی سینماروزان⇐اکران نوروزی در خدمت فیلم رییس شورای صنفی نمایش، فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی و کمدی دیده نشده «سه بیگانه»+بازپس گیری سالن دوم سینما فرهنگ از گروه کم‌مخاطب هنروتجربه/حذف سینما آفریقا از سرگروهی و جایگزینی سینما قدس/اکران «هلن» از همین هفته/واگذاری سرگروه به «ماحی» و «افسونگر»

سینماروزان: همان طور که یک هفته قبل پیش بینی کردیم(اینجا را بخوانید) همایون اسعدیان رییس شورای صنفی نمایش تازه ترین فیلمش “یک روز بخصوص” را در نوروز روی پرده خواهد فرستاد ضمن اینکه فیلم “3ارگانی” قتل موسی خیابانی با عنوان “ماجرای نیمروز” و کمدی دیده نشده “سه بیگانه” هم قراردادهای اکران نوروزی شان فیکس شد.

به گزارش سینماروزان در جلسه امروز شورای صنفی نمایش قرارداد فیلم «سه بیگانه» در سرگروه سینما ماندانا، قرارداد فیلم «ماجرای نیمروز» در سرگروه پردیس کورش و قرارداد فیلم «یک روز بخصوص» در سرگروه سینما آزادی با کف فروش ۴ هفته ای برای اکران نوروزی ثبت شد.

فیلم «هلن» نیز از تاریخ ۴ اسفند در سرگروه کورش اکران می شود.

همچنین فیلمهای «شاباش» در گروه سینمایی آفریقا و«چهار اصفهانی در بغداد» در گروه سینمایی ماندانا به خاطر کف فروش پایین از این هفته به ترتیب با فیلمهای «ماحی» و «افسونگر» تعویض خواهند شد.

ضمن اینکه قرارداد فیلم «نقطه کور» هم با کف فروش ۴ هفته بعد از فیلم «خوب، بد، جلف» در سرگروه زندگی این هفتته در شورا ثبت شد.

در این جلسه درباره آیین نامه اکران سال 96 هم بحثهایی صورت گرفت وبا توجه به اعتراض شورای عالی تهیه کنندگان سینما آفریقا که به عنوان سینمای سرگروه فعالیت می کرد جای خود را به سینما قدس برای سرگروهی بعد از برنامه اکران نوروز ۹۶ داده است و سینما آفریقا فقط تا پایان برنامه اکران نوروزی سرگروه خواهد بود.

ضمن اینکه با توجه کمبود قابل توجه سالن‌های نمایش فیلم هر دو سالن سینما فرهنگ به چرخۀ اکران فیلم‌های عام افزوده شد و به این ترتیب اکران  فیلمهای”هنروتجربه” در این سینما هم پایان یافت.




یک رسانه فرهنگی خواستار شد⇐بازبینی در شوراهای تصویب فیلمنامه فارابی

سینماروزان: عملکرد فارابی در سالهای اخیر مرتب با کنکاش رسانه های فرهنگی مواجه شده است.
به گزارش سینماروزان مشارکت ویژه فارابی در تولید 5 فیلم «ماجرای نیمروز»، «فصل نرگس»، «دعوتنامه»، «دریاچه ماهی» و «ویلاییها» نیز با تحلیل «فرهنگ نیوز» پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی مواجه شده است که با بررسی عیار کیفی این آثار خواستار بازبینی در شوراهای تصویب فیلمنامه فارابی شده است.
متن کامل گزارش «فرهنگ نیوز» را بخوانید:
بنیاد سینمایی فارابی به عنوان مهمترین نهاد زیرمجموعه سازمان سینمایی امسال نیز به مانند هر سال سهم قابل توجهی در حمایت از تولیدات سینمایی حاضر در جشنواره داشت.
  فارابی امسال در 5 فیلم به صورت مشارکت ویژه حضور فعال داشت و در تولید 16 فیلم نیز با اعطای وام حضور داشت. مشارکتهای فارابی شامل 5 فیلم می‌شد؛ «ماجرای نیمروز»، «فصل نرگس»، «دعوتنامه»، «دریاچه ماهی» و «ویلاییها». در این بین کیفیت پایین دو فیلم «دعوتنامه» و «دریاچه ماهی» موجب شد اصلا به بخش مسابقه راه نیابند و نمایش آنها در بخش چشم انداز هم فقط انتقادات را نسبت به کیفیت پایین آنها موجب شود.

«ویلاییها» اثری نسبتا خوب بود که هرچند به نام فیلم جنگ در بخش مسابقه حضور داشت و البته کیفیت کارگردانی خوبی هم داشت اما بدون نمایش حتی یک پلان از جبهه ها در جشنواره حاضر شد. اوضاع «فصل نرگس» هم بهتر نبود؛ این فیلم هرچند در ظاهر بنا داشت به سبک «بودن یا نبودن» کیانوش عیاری درباره اهمیت پیوند اعضاء سخن بگوید، اما مطول گویی کارگردان و بار دراماتیک پایین اثر سبب ساز آن شد که فیلم جزو کم اقبال ترین آثار بخش مسابقه جشنواره جای گیرد.

تنها محصول قابل اعتنای این مشارکتها «ماجرای نیمروز» بود که البته تولید آن فیلم هم نه فقط به خاطر مشارکت فارابی که به خاطر حمایت دو سازمان دیگر یعنی تصویرشهر و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی بود.

اینکه چرا بیشتر از نیمی از مشارکتهایی که فارابی در آنها حضور داشته شکست خورده اند به مشخص نبودن مصداقهایی بازمیگردد که برای مشارکت انتخاب می شود. همیشه هم همه چیز به اجرای بد بازنمی‌گردد. در برخی موارد از همان فیلمنامه و سوابق کارگردانی می تواند نتیجه نهایی کار را با ضریبی قابل اعتماد حدس زد.

وقتی بنیاد سینمایی فارابی بناست از یک پروژه جنگی حمایت ویژه کند قطعا باید در کنار فیلمنامه بر سوابق کارگردانی که قرار است کار ساخت این پروژه را انجام دهد بیش از هر چیز دیگر تمرکز کند. کارگردانی که می خواهد با بودجه ارگانهای دولتی، کار جنگی بسازد باید لااقل یک فیلم کوتاه در ژانر جنگ و نه در حاشیه جنگ به عنوان نمونه کار برای دریافت بودجه ارائه کند. اما می بینیم جوانی به نام مریم دوستی بدون سابقه قابل تأمل در این ژانر حمایت ویژه فارابی را در تولید فیلمی به نام «دریاچه ماهی» می گیرد و البته که از نمایش حتی یک سکانس قابل تأمل از درگیریهای درون جبهه ها عاجز است. چرا؟ چون حواس فارابی به رزومه کارگردان نبوده؟

از آن سو دلیل مشارکت فارابی در پروژه ای اپیزودیک به نام «دعوتنامه» چه بوده است؟ آیا از سوابق سالهای اخیر کارگردانش مهرداد فرید و میانه بودن اغلب آثار این کارگردان اطلاعی نداشتند؟ اینکه «دعوتنامه» پروژه ای با درونمایه مذهبی است و بناست در آن به بارگاه ثامن الحجج(ع) ادای احترام شود، دلیلی کافیست برای مشارکت فارابی در این پروژه؟

«همخانه»، «ازما بهتران»، «زنها فرشته اند» و «بی تابی بیتا» رزومه ای هستند که هر عقل سلیمی را متوجه این واقعیت می کند کارگردان این آثار در کار جدیدش هم نخواهد توانست چیزی بیشتر از اثری پرشعار درباره اهمیت بخشش و گذشت بسازد. پس چرا به جای حمایت از چنین فیلمنامه ای شرایط حمایت از کارگردانی با رزومه مطمئن تر فراهم نشد؟

سازندگان «فصل نرگس» چطور توانستند حمایت فارابی را داشته باشند؟ تهیه کننده این فیلم در سینما هیچ کاری را تولید نکرده بود و کارگردانش هم پیشتر فقط یک فیلم به نام «آینه های روبرو» را ساخته بود؛ آیا این سوابق برای حمایت گیری از فارابی کافیست؟ نکند هم ماجرا بر سر حضور یک آقازاده اصلاح طلب به عنوان سرمایه گذار و مجری طرح کار بوده است؟

اگر فرض اخیر را بپذیریم، سوال اینجاست که چطور می‌شود این آقازاده اصلاح طلب دم از سرمایه‌گذاری در فیلم «فصل نرگس» بزند و از آن سو حمایت ویژه به صورت مشارکتی هم از سوی فارابی شامل حالش بشود؟ اگر با فیلمی با پروداکشن بالا روبر بودیم که نیاز داشت به حمایت ارگانی در کنار بودجه بخش خصوصی برای به ثمر رسیدن، حضور فارابی ایرادی نداشت اما در شرایطی که سرمایه گذار فیلم مدام از تعلق به بخش خصوصی می گوید و از آن سو موسسه ای وابسته به وزارت بهداشت هم به عنوان حامی کنار کار بوده حضور فارابی چه دلیلی داشته؟

همه اینها به کنار، کارشناسان فارابی چطور متوجه ضعفهای دراماتیک فیلمنامه روتین و بدون ضرباهنگ «فصل نرگس» نشدند؟ اصلی ترین عنصر موردنیاز برای درامی مفهوم گرا داشتن نوعی پویایی است که مخاطب را در جهت ارائه مفهوم نهایی مدنظر کارگردان حرکت دهد اما «فصل نرگس» تقریبا از این عنصر بی بهره است و این چیزی نیست که در فیلمنامه بوده باشد و در اجرا درنیامده باشد! چرا کارشناسان فارابی این ایراد بزرگ را ندیده اند؟

بنیاد سینمایی فارابی حتی اگر به واسطه تغییر و تحولات سیاسی مدیرانی را به خود ببیند که کمترین عقبه سینمای حرفه ای ندارند، شوراهای آن باید آن قدر تخصصی و روزآمد باشند که چنین فیلمنامه هایی را تأیید نکنند وگرنه اتلاف منابع عمومی سینمایی مدام تکرار می شود و نفرین فیلمسازان توانمندی که شامل حال این حمایتها نشده اند نثار گردانندگان این بنیاد.




روی آنتن زنده افشا شد⇐فیک بودن یکی از سیمرغهای فیلم «۳ارگانی» که با حمایت ویژه فارابی-حوزه هنری-شهرداری تولید شده

سینماروزان: فیلم «3ارگانی» «ماجرای نیمروز» که با حمایت مستقیم فارابی، تصویرشهر وابسته به شهرداری و حوزه هنری تولید شده است در اختتامیه جشنواره فجر برنده 4 سیمرغ بهترین فیلم، بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین فیلم مردمی و سیمرغ از نگاه ملی شد.

به گزارش سینماروزان دقایقی بعد از پایان اختتامیه وقتی منیر قیدی کارگردان «ویلاییها» که در اعتراض به انتخابهای شبهه برانگیز هیأت داوران قید حضور در اختتامیه و دریافت سیمرغش را زد روی خط برنامه زنده «هفت» آمد افشاگری عجیبی شکل گرفت.

این افشاگری عبارت بود از اینکه برنده اصلی سیمرغ از نگاه ملی «ویلاییها» بود اما دست اندرکاران فیلم در اعتراض به هیأت داوران قید دریافت این سیمرغ را هم زدند!!!

منیر قیدی گفت: جایزه بهترین فیلم از نگاه ملی (سیمرغ زرین) قرار بوده به «ویلاییها» اهدا شود که به دلیل امتناع تهیه‌کننده جایزه را به «ماجرای نیمروز» دادند. سیمرغ فیلم اولیها را که به فیلم  من تعلق گرفته نیز نخواهم پذیرفت.

عین این اتفاق سال گذشته درباره فیلم «بادیگارد» رخ داد که وقتی دست اندرکاران تولید فیلم قید دریافت سیمرغ از نگاه ملی را زدند، فیلم ارگانی «نفس» که با حمایت فارابی و موسسه نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شده بود، به عنوان گزینه جایگزین این سیمرغ را دریافت کرد.




“ماجرای نیمروز” در پردیس کوروش به سانس فوق العاده رسید

سینماروزان: اقبال مخاطبان به “ماجرای نیمروز” محمدحسین مهدویان سبب ساز آن شده که فیلم در پردیس کوروش به سانس فوق العاده برسد.

امروز دوشنبه سانس فوق العاده 19.30 برای فیلم در پردیس کوروش ایجاد شده تا علاقمندان بیشتری بتوانند فیلم را ببینند.

“ماجرای نیمروز” داستانی در ابتدای دهه شصت را روایت می کند با محوریت ماجرای کشتار موسی خیابانی دست راست مسعود رجوی را روایت می کند.




«ماجرای نیمروز»⇐به دنبال دوست‌دختر سابق در میان زامبی‌ها!!!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: حالا و با تولید «ماجرای نیمروز» مشخص شد علاقه‌ای که محمدحسین مهدویان در «آخرین روزهای زمستان» و «ایستاده در غبار» برای مستندنمایی تاریخ با حداقل درام نشان داده بود اتفاقی نیست و او قرار است همچنان این مسیر را ادامه دهد.

تصویرسازی تازه مهدویان در «ماجرای نیمروز» برخلاف دو کار قبلی نقائص خود را هم دارد و گافهای طراحی صحنه در بازسازی زمانی خرداد تا بهمن 1360 حتی با لنز تله و دوربین سوپر16 و فلور کردن بک گراند تصویری هم هویداست؛ از منقش بودن پرچم کشورمان به 22 «الله اکبر» که تازه از اواخر دهه 60 به پرچم راه یافت تا مشاهده شیشه های آب معدنی در یخچال یک ساندویچی و حتی کرکره‌های برقی یکی دو تا مغازه در نماهای بیرونی، نارنجی پوش بودن رفتگر که در آن زمان هنوز متداول نبود و البته تأکید بر این جمله امام(ره) که «شهدا در قهقه مستانه شان  در شادی وصلشان عندربهم یرزقونند» بدون توجه به بازه زمانی جمله که چند سال بعد است!

با این حال کفه بازسازی تصویری تنها وجه فیلم است که می توان به آن پناه برد. چرا؟ چون از یک طرف گافهای آشکار آثار تاریخی تلویزیونی را ندارد و از سوی دیگر روایتی که مهدویان از تاریخ و آن هم تاریخ نفاق ارائه می دهد بیش از حد ویکی پدیایی و فاقد هر گونه اندیشه است و حتی تلاشهایی که او متأثر از «سیانور» برای ایجاد مایه‌های عاشقانه جعلی در روایت ایجاد کرده نه تنها بار دراماتیک و مغز فیلم را عیان نکرده که همچون وصله ای نچسب بر پیکره یک مستندنمایی است!

اینکه در فیلم یک مأمور اطلاعاتی سپاه با بازی مهرداد صدیقیان را در قد و قامت یک عاشق دلخسته می‌بینیم که همراه گروه ضربت خانه به خانه نه به دنبال موسی خیابانی که به دنبال نجات دوست‌دختر سابق است به شدت سوءتفاهم برانگیز است.

اینکه همه تلاشهای مأموران اطلاعاتی برای کشف دست راست مسعود رجوی تا زمان اعتراف یکی از دستگیرشدگان منافقین که شش ماهی وقت تلف می کند تا تواب شود و به حرف بیاید ابتر می‌ماند و فیلم وقتی به پایان می‌رسد و فتح وقتی به دست می‌آید که این منافق آدرس سه خانه تیمی در خردمند، پاسداران و زعفرانیه را به بازجویان خود می‌دهد چه معنایی دارد جز آن که مأموران اطلاعاتی عملا شش ماه تمام وقت تلف کرده بودند!

ژورنال تفاوت دارد با سینما

تاریخ نگاری مستندنمای «ماجرای نیمروز» شاید برای محصولی ژورنالیستی که بناست اتفاقات یک برهه خاص را در اختیار علاقمندان تاریخ قرار دهد خیلی هم خوبباشد اما چنین محصولی را می توان با تصاویر آرشیوی به جا مانده از آن روزگار به گونه ای واقع گرایانه تر هم ساخت و نیازی به صرف بودجه هنگفت و همراهی سه ارگان  فارابی، حوزه هنری و تصویرشهر برای آن بازسازی نیست؛ تازه اگر در بازسازی مان به دلیل عدم توانایی طراحی صحنه، جرأت نمایش هلی شات که هیچ حتی یک اکستریم لانگ شات از درگیریهای خیابانی آن روزگار و ترورها را هم نداشته باشیم که اصلا فلسفه بازسازی زیر سوال می رود؛ فقط کافیست نمای درگیری جلوی دانشگاه را مقایسه کنیم با تصویرسازی نماهای ابتدایی تسخیر سفارت در «آرگو» تا همه چیز دستمان بیاید!

منافقان در قامت زامبی ها

اصلی ترین عنصری که فیلمی درباره خط نفاق و ماجرای التقاط می بایست داشته باشد واکاوی اندیشه های شکل دهنده التقاط است تا افکار قطب مقابل که به عنوان مبارز با نفاق بناست در قامت قهرمان تجلی پیدا کند منطق داشته باشد. نمی توان انتظار داشت مخاطب دهه هفتادی که فیلم را می‌بیند همان داده‌ها و اطلاعات آنهایی را داشته باشد که در دهه 60 زیسته و از نزدیک با رفتارهای افراطی این گروهک روبرو بوده‌اند.

این شناخت هم به دست نمی آید مگر با تمرکز درام بر لااقل یکی از هسته های بالادستی منافقان و مثلا خود موسی خیابانی! جز این باشد سرنوشت فیلم می شود سرنوشت فیلمهایی که ظهور گروهی زامبی یا خون آشام را در منطقه ای شهری به تصویر می کشند و این ظهور است که اتحاد گروهی از آدمیان در برابر زامبی ها را موجب می شود. زامبی ها ذاتا خونخوار هستند و هیچ توجیه منطقی بر رفتار غریزی خود ندارند! آیا منافقان هم زامبی بودند؟ و بی‌ توجیه آن ترورها را به راه انداختند؟؟؟ «ماجرای نیمروز» درباره اندیشه های شکل گیری التقاط ولو به صورت اختصار هم چیزی نمی گوید تا صرفا زامبی بودن منافقان به چشم بیاید.

هیچ کجای فیلم مهدویان درباره ریشه های رفتارهایی که منافقان را به سمت التقاط و ایستادن روبروی خلقی که مدام سنگش را به سینه می زدند داده ای ارائه نشده و از ابتدا تا پایان فقط با افعالی که از آنها سرمی زند به عنوان محرکی مواجهیم که عاملی می شود تا از زبان تیپ مأموری به نام «کمال» با بازی هادی حجازی‌فر مدام بشنویم «بریم بریزیم و بزنیم»!

نه کمیته نشان داده می‌شود و نه لاجوردی!

از این فقدان اندیشه دراماتیک در فیلم که بگذریم می رسیم به تعارضات موجود در واقعه نگاری مستندنمای فیلم با اسناد به جا مانده از اتفاقات خرداد تا بهمن 60.

نخست اینکه بر اساس اسناد و فیلم موجود، در جریان درگیری برای قتل موسی خیابانی نیروهای کمیته انقلاب اسلامی و سپاه پاسداران بصورت مشترک حضور داشتند که در فیلم اشاره ای به کمیته انقلاب نمیشود.

دوم اینکه در جریان کشف خانه تیمی موسی خیابانی و درگیری مسلحانه زعفرانیه نامی از اطلاعات مردمی برده نشده که طبق اسناد منتشره و همچنین فیلم گفتگوی اسدالله لاجوردی دادستان وقت، این مکان با اطلاعات مردمی و پیگیری کمیته انقلاب اسلامی و سپاه کشف شده است.

سوم اینکه بعد از عملیات منجر به کشته شدن موسی خیابانی، سپاه پاسداران در اطلاعیه خود اعلام میکند که موسی خیابانی با اصابت دو گلوله مجروح میشود و با خوردن سیانور به زندگی خود پایان میدهد و ابدا چنین نکته ای در فیلم مشهود نیست.

چهارم اینکه در سکانس پایانی میبینیم که کاراکتر «کمال» که مدام دنبال رفتن و زدن بود(!) فرزند خردسال مسعود رجوی و اشرف ربیعی را می‌یابد و در آغوش میگیرد و با آن کودک بر بالای جنازه خیابانی و دیگر کشته شدگان حاضر میشود؛ در حالی که در فیلم واقعی این حادثه که در فضای مجازی هم موجود است این اسدالله لاجوردی است که کودک را بغل کرده و بر سر اجساد حاضر می‌شود؛ اینکه مهدویان در «ماجرای نیمروز» لاجوری را در نماهای دیگر نشان می دهد اما در نمای پایانی با جا زدن «کمال» به جای وی واقعیت را تحریف می کند چه دلیلی داشته؟




چرا هیچ بیلبوردی از جشنواره در پایتخت دیده نمی‌شود؟⇔دعوا بر سر کاهش سهمیه کارت کاخ است یا حذف ۳ فیلم تصویرشهر از بخش مسابقه؟

سینماروزان: در حالی که جشنواره فیلم فجر از نیمه گذشته است هنوز هیچ خبری از بیلبوردهایی که همه ساله از جشنواره فیلم فجر در نقاط مختلف پایتخت بالا میرفت، به چشم نمی خورد.

به گزارش سینماروزان نصب بیلبوردهای جشنواره در پایتخت اغلب با تعاملی که میان مدیران تصویرشهر وابسته به شهرداری و دبیرخانه جشنواره فجر ایجاد می شد صورت می گرفت و در مقابل دبیرخانه جشنواره هم می کوشید در تخصیص سهمیه کافی کارت کاخ جشنواره به این ارگان سنگ تمام بگذارد.

تصویرشهر امسال با 5 فیلم «ماجرای نیمروز»، «پشت دیوار سکوت»، «ایستگاه اتمسفر»، «ماجان»  و «فیلشاه» متقاضی شرکت در بخش سودای سیمرغ جشنواره بود اما از این میان فقط دو فیلم ابتدایی توانستند به بخش مسابقه راه یابند. آیا عدم حضور 3 فیلم از محصولات تصویرشهر در بخش مسابقه باعث عدم تخصیص بیلبوردهای شهری به جشنواره شده است؟

یک فرضیه این است اما فرضیه جدی تر آن است که امسال برای جلوگیری از شلوغی بی‌مورد در کاخ و به دلیل کاهش کلی سهمیه‌های ارگانها و نهادها برای حضور در کاخ جشنواره، سهمیه درنظرگرفته شده برای تصویرشهر هم کاهش یافته است و همین امر موجب شده در سوی مقابل هم تعامل تبلیغاتی برای جشنواره فجر درنظر گرفته نشود.




مدیرعامل فارابی فهرست کامل فیلمهایی که مورد حمایت ویژه این نهاد بوده‌اند را اعلام کرد⇐از فیلم آقازاده اصلاح‌طلب تا فیلم تهیه‌کننده «پادری»/از فیلم رییس شورایعالی تهیه‌کنندگان تا فیلم مجری طرح «شهرزاد» /از فیلم ارگانی «امپراطوری جهنم» تا فیلم تهیه‌کننده شکست خورده سینمای ایران

سینماروزان: به مانند سال قبل امسال نیز بنیاد سینمایی فارابی از برخی از سینماگران برای تولید آثارشان حمایت کرده است.

به گزارش سینماروزان علیرضا تابش مدیرعامل این نهاد برای ارائه بیلان کاری خود به ارائه فهرستی از سینماگران حمایتی فارابی پرداخته است.

جالب است که فارابی امسال فقط در تولید 14 فیلم حمایت ویژه یا مشارکت داشته که برخی از این فیلمها عبارتند از فیلم «فصل نرگس» به سرمایه گذاری آقازاده اصلاح طلب، «دعوتنامه» به کارگردانی رییس شورایعالی تهیه کنندگان، «ماجرای نیمروز» که تهیه کننده «پادری» آن را با همراهی تصویرشهر و حوزه هنری ساخته، «دریاچه ماهی» به تهیه کنندگی سعید سعدی، «ویلاییها» به تهیه کنندگی سعید ملکان مجری طرح «شهرزاد»، «شعله ور» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی تهیه کننده ای که در سالهای اخیر هر دو فیلم سینمایی اش «هیهات» و «ماهی سیاه کوچولو» در اکران شکست خوردند.

تابش درباره مجموع آثاری که مورد حمایت این بنیاد سینمایی قرار گرفته و فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را پُر کرده‌اند به «ایسنا» گفت: بنیاد سینمایی فارابی در سال سینمایی ١٣٩٥، بیش از 70 فیلم را مورد حمایت قرار داد که از این تعداد 43 اثر فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را پُر کرده بودند که 14 فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران و 7 فیلم در بخش چشم‌انداز سینمای ایران (مجموعاً 21 فیلم) در جشنواره پذیرفته شده‌اند که امیدواریم پس از پایان مراحل فنی همه این 21 فیلم فرصت دیده شدن در جشنواره را پیدا کنند.

مدیرعامل فارابی با توجه به نیاز مخاطبان سینما و گروه‌های مختلف سنی ادامه داد: بنیاد تلاش می‌کند با توجه به اهداف کلان و همچنین همسو با رعایت موارد قانونی و با توجه به دغدغه‌های مقام معظم رهبری، رویکردهای دولت و مراجع فرهنگی از فیلمسازان حمایت کند و انواع مفاهیم مختلف را از جمله انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، کیان خانواده، هنجارهای اجتماعی، سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، کودک و نوجوان، کمدی، حادثه‌ای، هنر و تجربه و… را در بر داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه جذب حداکثر مخاطبان با عنایت به دغدغه‌های فرهنگی، از اولویت‌های اساسی بنیاد محسوب می‌شود، افزود: با توجه به سیاست‌ها و کارکرد بنیاد سینمایی فارابی در حمایت‌ از تولیدات سینمایی تلاش کردیم خروجی حمایت‌ها که در جشنواره فیلم فجر و بعد در اکران عمومی می‌بینیم با موضوعاتی از قبیل اقتصاد مقاومتی، محیط زیست و مسائل اجتماعی و خانوادگی متناسب باشد و علاوه بر کمیت فیلم‌ها به کیفیت آثار سینمایی توجه کنیم.

مشارکت فارابی در تولید«امپراطور جهنم» و انصراف این فیلم از حضور در جشنواره

تابش با تأکید بر اینکه امسال تاکنون 75 فیلم مورد حمایت بنیاد قرار گرفته‌اند که 58 فیلم با اعطای وام، 14 فیلم مشارکتی و 3 فیلم به صورت تولید مشترک از تسهیلات بنیاد بهره برده‌اند گفت: پنج فیلم «فصل نرگس» ساخته نگار آذربایجانی، «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان، «ویلایی‌ها» ساخته منیر قیدی، «دریاچه ماهی» ساخته مریم دوستی و «دعوتنامه» به کارگردانی مهرداد فرید که در جشنواره فجر حضور دارند از آثاری است که به صورت مشارکتی تولید شده‌اند.

وی به حضور فیلم «امپراطور جهنم» ساخته پرویز شیخ طادی در جشنواره اشاره کرد و گفت: بنیاد فارابی در ساخت این فیلم نیز مشارکت داشته است و در بخش چشم انداز سینمای ایران جشنواره فیلم فجر نیز پذیرفته شد اما تهیه کننده طی نامه‌ای به رئیس سازمان سینمایی فیلمش را از جشنواره خارج کرد و فیلم «شعله ور» ساخته حمید نعمت‌الله هم که در بخش چشم انداز پذیرفته شده بود، به جشنواره نرسید.

تابش همچنین گفت: عماد افروغ از اعضای هیأت انتخاب طبق اظهارنظری اعلام کرده بود دو فیلم «یه وا» آناهید آباد و «کارت پرواز» مهدی رحمانی جزو فهرست هیأت انتخاب بودند که در بخش چشم‌انداز (غیررقابتی) پذیرفته شدند اما تهیه‌کنندگانشان از حضور در این بخش، انصراف دادند.

علیرضا تابش اظهار داشت: بنیاد فارابی حمایت از فیلمسازان جوان به منظور رشد و شکوفایی ایشان و سینمای ایران را جزو وظایف اصلی خود قلمداد می‌کند تا در آینده شاهد آثار بیشتری از فیلمسازان نسل جدید و خوش فکر باشیم و از اینکه موفق شدیم در طول سال گذشته و امسال، علاوه بر حمایت از شخصیت‌های باسابقه سینما، از کارگردانان جوان هم حمایت کنیم، خرسندیم. همچنین حضور فیلم اولی‌ها و کارگردانان جوان در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر و رقابت با فیلمسازان حرفه‌ای علاوه بر دیده شدن تلاش آنها، باعث ارتقای کیفیت و محتوای تولید فیلم می شود.

وی ادامه داد: امسال 27 فیلم اولی مورد حمایت بنیاد فارابی قرار گرفت که 8  فیلم اولی در جشنواره پذیرفته شد. فیلم‌های آذر (محمد حمزه‌ای)، ایتالیا ایتالیا (کاوه صباغ‌زاده)، مادری (رقیه توکلی)، ویلایی‌ها (منیر قیدی)، ایستگاه اتمسفر (مهدی جعفری)، بن بست وثوق (حمید کاویانی)، شنل (حسین کندری) و دریاچه ماهی (مریم دوستی) فیلم‌های اول پذیرفته شده هستند که در دو بخش مسابقه (سودای سیمرغ) و چشم انداز سینمای ایران به نمایش در می‌آیند.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی افزود: همچنین در کنار حمایت از فیلم اولی‌ها، امسال توجه ویژه‌ای‌ به فیلم دومی‌ها نیز شد. فیلم‌های «اسرافیل» به کارگردانی آیدا پناهنده، «بدون تاریخ، بدون امضاء» به کارگردانی وحید جلیلوند، «سد معبر» به کارگردانی محسن قرائی، «فصل نرگس» به کارگردانی نگار آذربایجانی، «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و «ترومای سرخ» به کارگردانی اسماعیل میهن دوست ، فیلم دومی هستند که در این دوره از جشنواره حضور دارند.

مشارکت فارابی در فیلم‌های دفاع مقدس و انقلاب

این مدیر سینمایی با بیان اینکه فارابی در سال جاری از چندین فیلم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس حمایت کرده است که در جشنواره امسال شاهد آنها هستیم، ادامه داد: سه فیلم ویلایی‌ها (منیر قیدی) و ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان) از جمله فیلم‌هایی هستند که در بخش مسابقه سینمای ایران و همچنین دریاچه ماهی (مریم دوستی) در بخش چشم انداز سینمای ایران پذیرفته شدند.

وی همچنین به حضور فیلمسازان زن در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: در این دوره از جشنواره فیلم فجر، شش کارگردان زن نیز حضور دارند که در فیلم‌هایشان به مسایل و دغدغه‌های زنان پرداخته‌اند و حرفی برای گفتن دارند. سینمای ایران همواره شاهد بوده موج فیلمسازی با محوریت زنان می‌تواند در جامعه و عرصه اجتماعی تأثیرگذار و مثبت باشد، همانطور که می‌بینیم در عرصه بین‌الملل نیز حضور مؤثری داشته و جوایزی نیز کسب کرده‌اند.

سایر فیلم‌ها ، متقاضی حضور در جشنواره جهانی فجر و جشنواره کودک هستند

تابش در ادامه افزود: سایر فیلم‌های مورد حمایت بنیاد سینمایی فارابی «سارا و آیدا» مازیار میری، «سوفی و دیوانه» مهدی کرم‌پور، «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی، «کمدی انسانی» محمد هادی کریمی، «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان و «یادم تو را فراموش» علی عطشانی است که در جشنواره حضور دارند.

او همچنین خاطرنشان کرد: برخی از فیلم‌های مورد حمایت بنیاد فارابی نیز به دلیل اینکه در مراحل مختلف تولید هستند و یا می‌خواهند در سی‌اُمین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان و جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآیند، فرم جشنواره فجر را پر نکرده‌اند. از جمله می‌توان فیلم «شکلاتی» ساخته سهیل موفق و «سندباد و سارا» ساخته غلامرضا آزادی را نام برد که می‌خواهند اولین نمایش فیلم‌هایشان در جشنواره فیلم کودک و نوجوان باشد.

توجه به سینمای انیمیشن با گسترده شدن چتر حمایت‌ها

وی در ادامه گفت: بنیاد سینمایی فارابی با توجه به میزان منابع خود، سعی کرده است چتر حمایت خود را در سال جاری گسترده‌تر کند و ورود حرفه‌ای به سینمای انیمیشن را در دستور کار قرار داد و از چند اثر در مضامین مختلف حمایت کرده است و خوشحال هستیم که  به سینمای انیمیشن بیش از گذشته توجه می‌کنیم. از جمله می‌توان به پویانمایی «فیلشاه» اشاره کرد که فرم جشنواره را پر کرد اما به دلیل تمام نشدن مراحل فنی مورد ارزیابی هیات انتخاب قرار نگرفت که امیدواریم با سپری شدن مراحل فنی این فیلم در جشنواره جهانی فجر و جشنواره کودک حضور یابد.