1

علیرام نورایی روی آنتن زنده مدعی شد⇐نه به اصلاح طلبان تعلق خاطر دارم و نه به اصولگرایان!!/در هیچ کدام از انتخابات برای هیچ کس تبلیغ نکردم!!/{باران کوثری؟} به من و همراهانم بی‌احترامی کرد و ماجرا با برخورد فیزیکی، ختم شد!/هنوز هم می‌گویند که اگر نورایی در فیلمی باشد ما نیستیم!!/برای ایفای نقش یکی از سرداران «مختار» انتخاب شدم ولی قسمت نشد که بازی کنم!/دوپاسپورته شدن مدیران و آقازاده‌هایشان باعث شده درباره خیانتهای بریتانیا کار فرهنگی نشود

سینماروزان: علیرام نورایی که بعد از ایفای نقش در فیلم ضدفتنه «قلاده های طلا» با برخوردهای منفی مختلفی از سوی برخی سینماگران عشق اصلاحات(!) روبرو شده بود اخیرا به خاطر طعنه به تهیه کنندگانی که مدام از گرانی بازیگر مینالند ولی جرأت استفاده از بازیگران رها از سیاسی‌بازی، را ندارند مورد توجه قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان علیرام نورایی به تازگی روی آنتن زنده «فرمول یک» درباره شایعات مرتبط با درگیری هفت سال قبلش با باران کوثری در تئاترشهر که ریشه در اختلافات سیاسی داشته، گفت: درباره آن اتفاق شایعات عجیب و غریبی مطرح شد اما واقعیت این است که سکانس‌های مربوط به تئاترشهر سریال «ماتادور» تصویربرداری می‌شد و من به همراه لیندا کیانی در آن سکانس‌ها بازی داشتیم؛ گروه تئاتری که آن خانم بازیگر{باران کوثری؟} هم جزوش بود، آنجا حضور داشتند و برنامه‌ای را رقم زدند که اصلاً آن‌ چیزهایی نبود که مثلاً گفتند «کف‌گرگی» خورده‌ام! به من و همراهان و کسانی که با من عکس می‌گرفتند بی‌احترامی کردند اما ماجرا با برخورد فیزیکی من ختم شد. افتخار نیست که در فرهنگی‌ترین محیط شهرمان (تهران) اتفاق کاملاً غیرفرهنگی و بدی افتاد.

نورایی درباره ریشه های این درگیری و ربطش با فیلم ضدفتنه «قلاده ها…» تأکید کرد: من هنوز هم اعتقاد دارم «قلاده‌های طلا» را ندیدند و همیشه هم گفته‌ام لااقل این فیلم را ببینید و بعد نقد کنید!

این بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص بایکوت شدن در سینما بعد از بازی در «قلاده ها…» گفت: هنوز ماجرا ادامه دارد و به‌عنوان کسی که از ۱۹ سالگی وارد این حرفه شده‌ام،  می‌توانم به جرأت بگویم ۲۲ سال است پیشنهادهای سینمایی آنچنانی سراغم نیامدند؛ هنوز هم می‌شنوم و می‌گویند که اگر نورایی باشد ما نیستیم و یا نامش را به خاطر بازی در فلان فیلم خط بزنید!

او در باب ماجرای پاسخِ اینستاگرامی به پوران درخشنده توضیح داد: من به پست اینستاگرامی کارگردان قدیمی سینما خانم درخشنده پاسخ دادم و گفتم از سینمایی که جمعاً به اندازه ۲ دست بازیگر ندارد و فقط بازیگران ثابتی در فیلم‌هایش جا به جا می‌شوند چه انتظاری دارید که مبالغ هنگفت میلیاردی نگیرند! به هیچ‌وجه آدم سیاسی نیستم؛ من تعلق خاطر به اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارم و به مملکتم تعلق‌خاطر دارم؛ در هیچ کدام از انتخابات برای هیچکس تبلیغ نکردم و فقط عکسی گرفتم که دارم رأی می‌دهم و دوستداران و مخاطبین بدانند که باید برای سرنوشت مملکتشان تصمیم بگیرند. من بازیگری‌ام که منتظر نقش‌های خوبم تا به بهترین شکل ممکن آنها را ایفا کنم.

وی در پاسخ به این سوال که اگر روزی عرصه‌ها بر شما تنگ شود و این ناراحتی‌ها تشدید شوند به سراغ حرفه دیگری جز بازیگری می‌روید؟ گفت: بازیگری را خیلی دوست دارم اما ممکن است مجبور شوم و به جایی برسم که عطای این کار را به لقایش ببخشم؛ برای سال‌های طلایی که از جوانی‌ام روی این کار گذاشته‌ام ادامه می‌دهم.

نورایی به ماجرای پاسپورت‌های عجیب و غریب و علاقه برخی از مسئولین به بریتانیا اشاره کرد و افزود: ما پروژه‌ای کار کردیم به نام «یتیمخانه ایران» که کار بسیار سختی با موضوع عجیب و غریبی که تاریخ از آن غفلت کرده بود و حتی در کتاب‌های درسی هم به آن اشاره نشده بود؛ من گفتم برخی هستند که حتی در این مملکت مسئولیت هم دارند اما فرزندانشان در بریتانیا زندگی و تحصیل می‌کنند و حتی خودشان هم آنجا تحصیل کرده‌اند؛ گفتم اگر به این مقوله‌ها اهمیتی داده نمی‌شود و درباره خیانتهای بریتانیا فیلم و سریال نمیسازند و کار فرهنگی نمیکنند، شاید به وجود همان پاسپورت‌های عجیب و غریب برمی‌گردد.

وی با اشاره به دیالوگ مورد علاقه‌اش در «یتیمخانه ایران» که می‌گوید آرزو می‌کنم روزی برسد که بچه‌های این مرز و بوم از سرباز، وکیل و سفیر انگلیسی نترسند، تصریح کرد: «یتیمخانه ایران» از بزرگترین نسل‌کشی ایران می‌گوید و به روایتی بین ۴ تا ۱۲ میلیون نفر ایرانی که در جنگ جهانی دوم بی‌طرف بوده و به واسطه حضور ارتش بریتانیا در ایران از بین رفته‌اند و کسی هم خبر نداشته است. واقعاً سکانس سخت این فیلم برای من همان سکانسی است که دست و پایم را به گاری بستند و کشیدند و در همان حال بارندگی شدیدی هم در شمال کشور اتفاق افتاده بود.

نورایی با بیان اینکه دوست داشتم نقشی در سریال «مختارنامه» داشته باشم، تأکید کرد: دوست داشتم در سریال «مختارنامه» بازی کنم، پپیشنهاد هم شد که جلسه‌ای در خدمت دوستان یکی از نقش‌ها را کار کنم؛ آن موقع خیلی کار نکرده بودم و تجربه کمتری داشتم؛ نقش یکی از سرداران سپاه پیشنهاد شد و دوست داشتم حضور داشته باشم چون کار تاریخی و اکشن بسیار دوست دارم، اما قسمت نشد.




درگذشت داریوش اسدزاده که آرزو داشت صدسالگی را رد کند ولی چهار سال زودتر به لقاءالله پیوست!

سینماروزان: داریوش اسدزاده بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر در سن 96 سالگی درگذشت.

داریوش اسدزاده متولد یکم آذرماه ۱۳۰۲ در کرمانشاه بود. او در ۲۰ سالگی وارد عرصه بازیگری شد و سال‌ها در مقام بازیگر، نویسنده و کارگردان در تئاتر تهران (نصر) فعالیت کرد.

در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی ایفای نقش کرد. او پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۵ پس از ۱۰ سال اقامت در آمریکا بازگشت و در دو سریال “سمندون” و “خانه سبز” و فیلم‌های سینمایی زیادی مثل “دو نیمه سیب”، “همسر”، “قلاده‌های طلا”، “یتیم‌خانه ایران”، “زمان از دست‌رفته” و “بوی کافور عطر یاس” بازی کرد. ایفای نقشی در مایه های شاپور بختیار در درام جاسوسی “روز شیطان”بهروز افخمی از جمله کاراکترهای بحث برانگیز اسدزاده در سینما بوده است.

داریوش اسدزاده در گفتگویی تصویری با سپیده آماده در “کافه تماشا” بزرگترین آرزویش را چشیدن طعم شیرین صدسالگی دانسته بود ولی ازقضا چهار سال زودتر از آن که یک قرن زندگی را تجربه کند دار فانی را وداع گفت.




وزارت اطلاعات، کارگردان «قلاده ها…» را نیروی منفصل این وزارتخانه خواند!!/مدیر ارشاد، فیلم آقازاده این کارگردان را فاقد مجوز دانست!!⇔پرسش: آیا کسی میداند چرا آقازادۀ کارگردان «قلاده‌ها…» با حذف  «طالبی» از نام خانوادگیش فعالیت میکند؟

سینماروزان: اعتراضات ابوالقاسم طالبی کارگردان «قلاده های طلا» به پخش نسخه سانسورشده این فیلم انتخاباتی از رسانه ملی موجب از یک طرف شرایط حضور این کارگردان در برنامه صبحگاهی شبکه اول سیما در روز نهم دی را فراهم کرد و از طرف دیگر یک مقام وزارت اطلاعات را به واکنش واداشت.

یک مقام آگاه در وزارت اطلاعات در پی بازپخش فیلم «قلاده‌های طلا» از رسانه ملی به «ایسنا» اعلام کرد: متأسفانه امسال هم رسانه ملی علی‌رغم تذکراتی که در سال‌های قبل داده شده بود، این فیلم را پخش کرد. پرداختن هنری به ماجرای فتنه سال ۸۸ اقدام ارزشمندی است اما متاسفأنه بخش‌هایی از فیلم که مرتبط با وزارت اطلاعات است، سراسر دروغ‌پردازی و مشحون از تهمت‌های ناروا به مجموعه سربازان گمنام امام زمان (عج) می‌باشد. البته از کارگردان فیلم که جزو پرسنل وزارت اطلاعات بوده و به هر دلیل از این وزارتخانه منفصل شده است، انتظار چنین تهمت‌پراکنی‌هایی نمی‌رفت.

این همه حاشیه‌سازیهای حول ابوالقاسم طالبی در یک هفته اخیر نبود چون آقازاده این کارگردان علی طالبی طادی که با حذف «طالبی» و با پسوند نام خانوادگیش مشغول مستندسازی است نیز به خاطر ساخت بدون مجوز مستند «هاشمی زنده است» با انتقاد مدیرکل مستند و نمایش خانگی ارشاد مواجه شد. «هاشمی زنده است» مستندی است در نقد کارنامه علی اکبر هاشمی رفسنجانی که در موسسه ارزشی سفیرفیلم تولید شده است!

حسین پارسایی مدیرکل مستند و نمایش خانگی وزارت ارشاد درباره مستند «هاشمی زنده است» به کارگردانی آقازاده طالبی که در برخی سایت‌های فروش فیلم عرضه شده و در محافلی همچون دانشگاه هم نمایش داده شده و قرار است در جشنواره مردمی عمار هم اکران شود، به «ایسنا» بیان کرد: آثاری که دارای پروانه نمایش باشند حتما در پروانه آن‌ها قید می‌شود که در مراکز فرهنگی، جشنواره یا VOD حق نمایش دارند یعنی اثری که مجوز دارد صرفا در همان محدوده‌ای که مجوز تعیین کرده امکان نمایش خواهد داشت که ممکن است مثلا یک نمایش تک‌سانس باشد. این فیلم مستند هیچ مجوزی ندارد و در هیچ جایی نمی‌تواند نمایش داده شود. ضمن اینکه هر مجوز نمایش، بازه زمانی دارد. مستند «هاشمی زنده است» حتی برای تک سانس هم طبق مقررات و آیین‌نامه‌های معاونت نظارت و ارزشیابی باید از دفتر نمایش خانگی،  مستند و کوتاه مجوز بگیرد و هر اثری حتی اگر یک فیلم کوتاه باشد و نمایش عمومی داشته باشد، نه مکان و نه مدت زمان اثر هیچ اهمیتی ندارد اما آنچه مهم است مجوزی است که باید از این دفتر بگیرد. 100 درصد لازم بوده که برای ساخت چنین مستندی پروانه گرفته شود و تمام آثار باید هم پروانه ساخت داشته باشند و هم پروانه نمایش و در این مورد «مستند هاشمی زنده است» کل اثر فاقد مجوز است. به این ترتیب در چنین مواردی، مسئولان محل اکران هر فیلم، باید استعلام کنند که آیا این اثر دارای مجوز هست یا خیر و اگر اینطور نباشد براساس گزارش‌ها از طریق حراست سازمان سینمایی اقدام خواهد شد.

ابوالقاسم طالبی به جز علی طادی، فرزندی به نام محمد طادی هم دارد که او نیز سابقه مستندسازی دارد و چند سال قبل با مستندی به نام «سرگردون» در نقد شبکه های ماهواره ای به شبکه خانگی آمده بود. اینکه فرزندان طالبی با حذف «طالبی» و اصرار بر نام خانوادگی «طادی» فعالیت میکنند جای سوال است. آیا ایشان واهمه این را دارند که به عنوان آقازاده مورد نقد قرار گیرند؟؟




رسانه اصولگرا در گفتگو با ابوالقاسم طالبی برملا کرد⇐راز و رمز سکانس حذف‌شده «قلاده‌های طلا»!!

سینماروزان: در آستانه ۹ دی، کارگردان فیلم انتخاباتی «قلاده‌های طلا» به این موضوع اشاره کرد که همزمان با ساخت این فیلم در سال ۹۱ ماجرای خانه‌نشینی رئیس‌جمهور وقت اتفاق می‌افتد و او سکانسی را به فیلم اضافه می‌کند که اگر ماجرای خانه‌نشینی ادامه پیدا کرد آن را در فیلم بگنجاند.

حالا روزنامه اصولگرای “جوان” در گفتگو با ابوالقاسم طالبی راز و رمز سکانس سانسورشده را برملا کرد.

متن گزارش “جوان” را بخوانید:

یک سکانس از فیلم قلاده‌های طلا چند سال پس از اکران این فیلم در سینما در فضای مجازی منتشر شد که در فیلم اصلی دیده نشده بود؛ سکانسی که به پاره کردن عکس محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی اختصاص داشت. حالا و در آستانه ۹ دی ابوالقاسم‌طالبی در گفت‌و‌گو با «جوان» سخن تازه‌ای درباره آن سکانس به زبان آورده است.

ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم «قلاده‌های‌طلا» که یکی از مهم‌ترین آثار در ژانر سیاسی تاریخ سینمای ایران را ساخته است در این گفت‌و‌گو به بخش‌های ناگفته آن فیلم اشاره و حذف بخش‌هایی از فیلم و پخش آن از شبکه‌هایی با گستره مخاطب کمتر را تلویحاً معلول نفوذ در صداوسیما اعلام کرد.

طالبی نوشته بود: «رهبری معظم انقلاب یک بار به من فرمودند که به رئیس‌جمهور توصیه کردم فیلم قلاده‌های طلا را ببیند. چندی پیش هم در سخنرانی عمومی ضمن اظهار لطف به قدرت سینمای ایران فرمودند: من فیلمی را توصیه کردم آقای رئیس‌جمهور ببیند و… از دکتر علی‌عسگری پرسیدم چرا هر سال ۹ دی فیلم «قلاده‌های طلا» دچار سانسور و عدم پخش می‌شود یا پس از فشار مردمی برای پخشش می‌فرستید شبکه افق؟ گفتند من تا حالا در مورد این فیلم چنین تصمیمی نگرفته‌ام… به نظر شما این نفوذی پرقدرت کیست که در تلویزیون هر سال سعی می‌کند این قطعه از تاریخ درست دیده نشود؟»

در گفت و شنود دوستانه‌ای که «جوان» با ابوالقاسم طالبی داشت وی هر گونه اظهار نظر و پرداختن به ابعاد اظهاراتش در مورد مسئله مهم «نفوذی پر قدرت» تلویزیون را به آینده موکول کرد، اما در عین حال پس از گذشت چند سال راز سکانسی از فیلم «قلاده‌های طلا» که سال گذشته و بدون هیچ توضیحی و صرفاً با عنوان سکانس سانسور شده این فیلم در فضای مجازی منتشر شد را برملا کرد. در این سکانس یک برادر و خواهر که در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ برای طرفداری از کاندیدا‌های مورد نظرشان از هیچ کاری فروگذاری نکرده‌اند، پس از تأملی عاقلانه عکس نامزد مورد علاقه‌شان (میرحسین موسوی) را از روی دیوار برداشته و پاره می‌کنند و با فوکوس دوربین روی عکس شهدا به مخاطب می‌فهمانند که چه چیزی برای آن‌ها اهمیت دارد.

همراستا با این تصاویر کات‌های تصویری کوتاهی از خواهر جوان که شاهد اقدام برادرش هست به تصویر کشیده می‌شود و او هم به تأسی از برادرش عکس کاندیدای مورد نظرش (احمدی نژاد) را که در کنار عکس شهدا و امام (ره) و رهبری قرار داده، پاره می‌کند و دوربین روی عکس امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و شهدا فوکوس می‌کند. این بدان معنی است که رهبری و شهدا فصل‌الخطاب واقعی هستند. طالبی در رمزگشایی از این سکانس می‌گوید: آن ایام با روز‌های خانه نشینی آقای احمدی نژاد همزمان شده بود. واقعیت این است که من با خودم شرط کردم که اگر رئیس‌جمهور به این کارش (ادامه خانه نشینی و عدم تبعیت از رهبری) ادامه داد، سکانس را در فیلم جانمایی کرده و پخش می‌کنم، اما اگر به این کارش خاتمه داد، من هم آن را از فیلم حذف می‌کنم. در نهایت و با خاتمه خانه نشینی احمدی‌نژاد من هم سر قولم ماندم و این سکانس را که سال گذشته و بعد از پنج سال در فضای مجازی منتشر شد در مرحله تدوین از فیلم حذف کردم.




اقدام عاقلانه شورای راهبردی جشنواره مقاومت⇐حذف فیلمهای دبیر جشنواره از بخش اصلی

سینماروزان: بعد از آن که در جشن خانه سینمای امسال فیلم «سارا و آیدا» ساخته مازیار میری دبیر اجرایی جشن در شش رشته نامزد و در دو رشته هم جایزه دریافت کرد کم نبودند منتقدانی که به همین خاطر جشن خانه سینما را مورد شماتت قرار دادند.

این روندی بود که پیش بینی میشد در جشنواره مقاومت امسال هم رخ دهد چون محمد خزاعی دبیر جشنواره در ماههای اخیر دو فیلم «به وقت شام» و «امپراطور جهنم» را تولید کرده بود و حضور این فیلمها در بخش رقابتی ممکن بود سوءتفاهم برانگیز شود.

با این حال شورای راهبردی جشنواره مقاومت هر دو فیلم خزاعی را از بخش رقابتی سینمای ملی که اصلی ترین بخش جشنواره است خارج کرده است و فقط به این فیلمها اجازه حضور در بخشهای جنبی داده شده است.

شورای راهبردی این فیلم‌ها را از بخش مسابقه سینمای ملی خارج کرده ولی حضور در بخشهای جنبی نظیر «جایزه عماد مغنیه»، «جلوه گاه نور»، «بین الملل»، «بهترین فیلم از نگاه مردم» و «جایزه داوری خانواده‌ شهدا»را بلامانع دانسته است.

خزاعی پیش از این زمانی که دبیر جشنواره سی ام فیلم فجر بود نیز فیلم «قلاده های طلا» را از بخش رقابتی خارج کرد و آن را در بخش خارج از مسابقه نمایش داد؛ البته نمایش به صورت چراغ روشن در سالن اصلی همایشهای برج میلاد!




محمدرضا عباسیان در واکنش به انتشار فهرست حمایتی موسسه رسانه‌های تصویری⇐چرا عملکرد سال۹۶ را اعلام نکردند؟؟/به طور رسمی بودجه سال۹۶ موسسه را اعلام کنند و بگویند این بودجه صرف چه اموری شده؟/چرا موسسه‌ای که در زمان ما به سوددهی رسید حالا زیان‌ده شده؟؟

سینماروزان: انتشار لیست حمایتی موسسه رسانه های تصویری و شگفتیهای موجود در آن و از جمله اعطای ارقامی بیش از 2میلیاردی به فیلمهایی مانند «قلاده های طلا» و «برلین منفی هفت» که این فیلم دوم در اکران صد میلیون هم نفروخت در زمان مدیریت محمدرضا عباسیان بر موسسه رسانه های تصویری(اینجا را بخوانید) با واکنش این مدیر روزگار محمود احمدی‌نژاد مواجه شد.

به گزارش سینماروزان عباسیان بدون اشاره به چرایی صرف بودجه ای بیش از دومیلیاردی برای «برلین منفی هفت» صرفا به تکذیب رقم حمایت از «قلاده های طلا» پرداخت و به «جوان» گفت: رقم‌هاي ادعايي مؤسسه رسانه‌هاي تصويري دقيق نيست،  به طور مشخص رقم «قلاده‌هاي طلا» چندبرابر عنوان شده است.

عباسیان که خودش سابقه همکاری غیرمستقیم با وزارت ارشاد فعلی را به عنوان یکی از کارمندان محفل موسوم به جهانی فجر96 داشته، ادامه داد: اين كاري كه وزارت ارشاد مي‌كند اسمش شفافيت‌سازي يا شفافيت نمايي است. چرا همه هزينه‌ها را در طول اين سال‌ها و در دوره‌هاي مختلف منتشر نمي‌كنند و صرفاً به طور گزينشي چند مورد را اعلام مي‌كنند. به دنبال چه چيزي مي‌گردند. بياييد شفاف‌سازي كنيد. اين گوي و اين ميدان. بنده بارها اعلام كرده‌ام كه حاضر به مناظره هستم. آقايان با اسنادي كه دارند بيايند و ما هم اسناد خودمان را رو مي‌كنيم.

محمدرضا عباسیان با زیر ذره بین بردن عملکرد موسسه رسانه های تصویری در سال گذشته بیان کرد: چرا عملكرد سال 96 را اعلام نمي‌كنند؟ اصلاً به طور رسمي بيايند بودجه مؤسسه را اعلام كنند و بگويند براي مثال در سال 96 فلان عدد را به چه اموري اختصاص داده‌اند. هزينه‌ها بايد به طور تفكيك شده منتشر شود. اينكه دقيقاً چه پولي براي چه منظوري به چه فيلمي پرداخت شده است. اينكه خريداري حقوق فيلم بوده يا خريد رايت بوده يا جنبه اقتصادي يا حمايتي داشته بايد مشخص بشود. اينكه نخستين بار بوده يا نه مهم است. اينكه به چه آثاري كمك شده اهميت دارد. ما از كمك به برخي آثار نه تنها پشيمان نيستيم بلكه به آن افتخار هم مي‌كنيم. آثاري كه در گيشه نيز موفق بوده‌اند.

عباسيان افزود: نكته ديگري كه وجود دارد اين است كه آيا مؤسسه رسانه‌هاي تصويري در زمان فعلي سودده است يا زيان ده، خوب است اين را اعلام كنند. در زماني كه بنده مؤسسه را تحويل گرفتم مؤسسه زيان‌ده بود ولي آن را به سود دهي رسانديم. همين حالا مؤسسه در وضعيت زيان ده قرار دارد. اگر زيان ده نيست بيايند اعلام كنند.




محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐بعد از ۳ سال وقتی دیدند روحانی برای تشکیل شورایعالی سینما وقت نمی‌دهد آن را منحل کردند!/اداره کنندگان خانه سینما توقع داشتند از دولت حمایت مالی بگیرند اما نظارت بر هزینه‌کرد بودجه وجود نداشته باشد/تأکید کردیم که صنوف سینمایی را در ارشاد ثبت کنند اما این کار را نکردند تا بعد از روی کار آمدن اعتدال مجبور به ثبت صنف در وزارت کار شوند؛ آن هم با «کارگر» قلمداد شدن هنرمندان!!/مشکلات جعفر پناهی ربطی به ارشاد نداشت؛ دستگاه قضایی با ایشان برخورد کرده بود/به حبیب گفتیم عجله نکن به تدریج مجوز می‌گیری اما در آستانه صدور مجوز، جنجال به پا شد/احمدی‌نژاد اعتقاد چندانی به نظارت نداشت و حتی در جشنواره گفت سخت‌گیری نکنید/در آن دوره {دولت دوم احمدی‌نژاد} بود که هم اسکار گرفتیم و هم اسکار را تحریم کردیم/رهبری درباره «قلاده های طلا» گفتند خیلی خوبه/اگر ده یا بیست میلیارد در اختیار حوزه هنری بوده باید جواب بدهد که این کارها را انجام داده/می‌خواستند همزمان با نهم دی «عصبانی نیستم» را اکران کنند اما مجبور به عقب نشینی شدند

سینماروزان: محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم محمود احمدی‌نژاد از آن وزرایی است که هر چه بیشتر از دوران فعالیتش میگذرد میکوشد بیشتر و بیشتر درباره آن دوران سخن گوید؛ دورانی پرحادثه و پرفراز و نشیب که ذکر خیر و شر درباره آن فراوان است اما از یک منظر که توجه به کف و نه سقف صنف باشد در زمره دوران متفاوت فرهنگی و به خصوص سینمایی است.

به گزارش سینماروزان محمد حسینی در تازه ترین گفتگوی خود که با رسانه اصولگرای «جهان نیوز» انجام شده کوشیده درباره برخی از اتفاقات آن دوران شفاف سازی کند و برخی اتفاقات فرهنگی دوران حسن روحانی را نقد کند.

محمد حسینی درباره تعطیلی شورایعالی سینما در دولت یازدهم گفت: شورای عالی سینما در دولت دهم شکل گرفت که مثل دیگر شوراهای عالی ریاستش با رئیس جمهور بود. اعضای شورا هم هنرمندان و سینماگران و مدیران ارشد فرهنگی بودند. این جلسات منظم با حضور رییس جمهور برگزار می شد. هر زمان که درخواست جلسه می کردیم ظرف یک هفته وقت داده می شد، یعنی رئیس جمهور به مقوله فرهنگ اهمیت می داد ولی در دولت یازدهم هرماه به ماه بعدی و بعد هر فصل به فصل بعدی موکول کردند و هرسال به سال بعد و پس از سه سال سه ماه اول که دیدند روحانی وقت نمی دهد برای تشکیل جلسه، صورت مسئله را پاک کردند و کلا شورای عالی سینما را منحل کردند تا در معرض سوال خبرنگاران و سینماگران قرار نگیرند! شورا را منحل کردند. حتی یک جلسه تشریفاتی هم تشکیل نداد، البته از رئیس جمهوری که به اعضای کابینه اش که مرتب نیاز دارند وقت ملاقات نمی دهد. تعطیل کردن چنین شوراهایی دور از انتظار نیست. به هرحال مصوبات شورای عالی سینما به منزله مصوبات دولت بود با این تفاوت اساسی که در دولت وزیر ارشاد یک نفر است و بقیه وزرا چه بسا با یشنهادات فرهنگی همراهی نکنند بلکه مخالفت هم بکنند و کار تصویب را با مشکل مواجه سازند اما در یک شورایعالی، رییس جمهور با یک نفر از معاونانش حضور داشتند و بقیه اعضاء مدیران فرهنگی و سینما گران بودند و با توضیحات آنان پیشنهادات سریعتر  تصویب می شد، این یک فرصت مغتنم و نقطه قوت برای سینما بودکه به تاریخ و طاق نسیان سپرده شد!

حسینی با تأکید بر اهمیت خواسته های فرهنگی رهبری ادامه داد: محورهایی که رهبر انقلاب مطرح کردند باید به عنوان مطالبه جدی مطرح شوند. مثلا فرض ایشان بارها فرمودند که از نیروهای مومن و متعهد در حوزه فرهنگ و هنر حمایت بشود این رهنمود باید یک مطالبه جدی شود که دستگاهها نیروهای متعهد را حمایت کنند، چه بسا مدیران دولتی علاقه ای نداشته باشند بلکه بخواهند از کسانی حمایت کنند که با مبانی اسلامی و انقلابی فاصله دارند. ما می توانیم فضایی ایجاد کنیم حتی اگر مطابق میلشان هم نیست ناچار باشند به نیروهای انقلابی و آثارشان توجه کنند. مانع میدان دادن به کسانی شویم که مروج فرهنگ و سبک زندگی غربی هستند. مثلا در ۹ دی امسال می خواستند فیلم”من عصبانی نیستم” را اکران کنند که اعتراضاتی صورت گرفت و مجبور به عقب نشینی شدند.

وزیر اسبق ارشاد با اشاره به فعالیت ارگانهای دارای ردیف بودجه بیان و اهمیت پاسخگویی آنها بیان داشت: یک سری نهادها مثل حوزه هنری و سازمان اوج از توان و امکانات قابل قبولی برخوردارند. باید تولیدات مناسب و جذاب را افزایش دهند. هنرمند کم نداریم باید از اینها استفاده بشود. به جایی که در سال سه یا چهار فیلم مطرح ساخته شود، حمایت شود که این تعداد حداقل به بالای ۱۰ فیلم ارزشمند برسد. وقتی بتوانیم آثار مناسب تولید بکنیم اینها فضا را در اختیار می گیرد و به فیلم های سطحی و نامناسب مجال مانور نمی دهد. در عین حال که از دولت مطالبه می کنیم، بپذیریم که برخی ضعف ها را داریم کم کاری هایی داریم. برخی دستگاه های عریض و طویل اقتصادی داریم که جزو نهادهای حاکمیتی هستند مثل بنیاد مستضعفان از تولید آثار فاخر حمایت کنند. یک بار بنیاد حمایت کرد فیلم ماندگار محمد رسول الله(ص) ساخته شد که آثار داخلی و خارجی داشت. یک بنگاه بزرگ اقتصادی در کنارش کارهای فرهنگی هم انجام دهد نه اینکه بگویند همان یک مورد بوده، تمام شد. الان سریال حضرت موسی چند سال است زمین مانده است ما توقع داریم که صدا و سیما فعال تر عمل کند اگر نمی تواند از لحاظ مالی مشکل دارد از جاهای دیگر کمک بخواهد آنها بیایند کمک کنند. از جهت فعالیتهای ایجابی فرهنگی بله همه نهادها، سازمان ها و مراکز فرهنگی باید کار بکنند و هم باید بپذیرند که کم کاری کرده اند اما بعد نظارتی بر عهده ارشاد است که باید به درستی وظیفه خودرا انجام دهد. همه حوزه های فرهنگی و هنری از جمله مطبوعات، کتاب، موسیقی، تئاتر، سینما و هنرهای تجسمی در حیطه دولت و ارشاد است. در خصوص نظارت، سازمان تبلیغات، حوزه هنری، شهرداری ها، حوزه های علمیه و…. نقشی ندارند. اگر فیلم مسئله داری مانند ۵۰ کیلو آلبالو اکران می شود ارشاد باید جواب گو باشد. ارتباطی با دیگر نهادهای فرهنگی ندارد که آنها مواخذه شوند. بله در مورد فعالیت ها اگر فرض کنیم ۱۰یا۲۰ میلیارد در اختیار حوزه هنری است  باید جواب بدهد بگوید این تولیدات را داشتیم.

حسینی درباره نگاه نظارتی احمدی نژاد گفت: ایشان از حدود سال ۹۰  یک مقدار نگاهش تغییر کرده بود و دیگر اعتقاد چندانی به نظارت نداشت! حتی در دیدار با اهالی تئاتر درجشنواره می گفت سخت گیری نکنید در حالی که سخت گیری وجود نداشت بلکه همکاران صرفا به ضوابط قانونی عمل می کردند. این ضوابط باید رعایت بشود در تئاتر درست نیست که حرکات جلف، کلمات رکیک، شوخیهای جنسی و تمسخر مبانی و ارزشهای اعتقادی صورت بگیرد. بعضا خانواده ها برای تماشای تئاتر شرکت می کنند به حرمت خانواده ها بایدخط قرمز آداب اجتماعی و اخلاقی رعایت شود. نمی توان اجازه داد هرچه خواستند بگویند. هنرمندان که می خواهند فرهنگ سازی کنند باید یک سر و گردن ازدیگران بالاتر باشند. فرهنگ جامعه را ارتقا بدهد نه اینکه آلودگی و بیان عبارات سخیف و مبذل موجب انحطاط شوند. ما می گفتیم ضوابط باید اجرا بشود بحث شخصی که نداریم، ما سلیقه فردی را قبول نداشتیم می گفتیم ضوابط را رعایت کنید. به هرحال آقای احمدی نژاد در اواخر ریاست جمهوری بیشتر می خواست همه طرف ها و همه گروه ها از ایشان راضی باشند، دیگر کار چندانی به انجام وظایف شرعی و قانونی نداشت. این نگرش موجب می شد که گاهی اوقات اصطکاک پیش بیاید و ایشان به مخالفت با تصمیمات و مواضع درست بپردازد!

وزیر اسبق ارشاد درباره تعطیلی خانه سینما بیان داشت: خلاصه ماجورا این بود که اولین بار در شورای فرهنگ عمومی کشور مطرح شد که خانه سینما مجوز تاسیس خود را اوایل انقلاب از شورای فرهنگ عمومی کشور گرفته است. شورای فرهنگ عمومی یکی از شوراهای اقماری شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در آغاز شورای فرهنگ عمومی اساسنامه خانه سینما را تصویب کرده بود بعد اساسنامه در چندین مرحله این تغییر کرده بود. بدون اینکه به مرجع تصویب کننده اطلاع داده باشند و روال قانونی را طی کنند. شما فرض کنید حزبی در وزارت کشور تاسیس می کنید بعد نمی توانید اساسنامه را تغییر بدهید، اگر می خواهید تغییر بدهید باید به وزارت کشور اطلاع بدهید.  تغییرات متعددی را در طول زمان انجام داده بودند ولی به هیچ کس هم اطلاع نداده بودند. اولین بار آنجا درشورای فرهنگ عمومی این اعتراض صورت گرفت و خواهان برخورد قانونی با این تخلف شدند. از طرفی اداره کنندگان خانه توقع داشتند که حمایت مالی انجام بدهیم اما نظارت معنا و مفهومی نداشته باشد. درحالی که ما باید پاسخ گو باشیم وقتی که از بیت المال مبالغی در اختیار افراد و مراکز قرار می دهیم، باید بتوانیم نظارت داشته باشیم. علاوه برآن این مجموعه به جای کارهای صنفی و رفاهی برای اعضاء، تبدیل به محفلی سیاسی برای اهداف خاص شده بود و هر از چندی حساسیت هایی هم ایجاد می شد، از جمله جشن سینما که اینها گرفته بودند از هنرمندانی تجلیل کردند در سخنرانی هایشان که خارج از کشور علیه نظام کار می کنند و درصدد براندازی نظام هستند! ما می گفتیم شما باید چارچوب قانونی را رعایت کنید. تاکید ما این بود قانون معیار و فصل الخطاب باشد و صنوف به ثبت برسند. و انتخابات براساس روال قانونی انجام شود. بجای همکاری و پذیرش ضوابط مساله را سیاسی کردند یعنی به جای اینکه مقابل قانون و مقرراتی که هست تمکین کنند به جوسازی شروع کردند، برخی هم در رسانه ها حمایت سیاسی کردند، در حالی که مساله صنفی بود، مساله رعایت قانون بود ولی کاملا جهت گیری ها و بازتاب ها سیاسی شد. اگر واقعا نگاه صنفی داشتند این همه جنجال و هیاهو برپانمی شد. آیا به اندازه کمکی که ما به صندوق حمایت از هنرمندان کردیم اینها در طول این پنج سال حمایت کردند؟ حتی به اندازه نصف آن مبالغ حمایت کردند؟ و خلاصه بعد از سالها چه کار مهمی کردند؟ رفتند در وزارت کار صنوف سینمایی را به ثبت برسانند یعنی هنرمند را به عنوان کارگر تلقی کردند، البته کارگر مقام والایی دارد ولی وقتی می توان از طریق وزارت فرهنگ عمل کرد چه ضرورتی داشت که به سراغ وزارت کار بروند؟!

محمد حسینی با اشاره به ممنوع الفعالیت شدن برخی هنرمندان بعد از وقایع 88 گفت: کسی بخاطر کار هنری برایش محدودیت ایجاد نمی شد. البته مورد داشتیم که کارگردانی در فتنه فعال بود و قوه قضاییه برخورد کرده بود که به ما ارتباطی نداشت.

وی ادامه داد: محدودشدن ایشان{جعفر پناهی} ارتباطی با ما نداشت، دستگاه قضایی برخورد کرده بود ولی مواردی به ما مراجعه می کردند که مشکلشان رابرطرف کنیم. برخی که مدیران ما را اصلا قبول نداشتند! از جمله کارگردانی آمده بود در آن ایام موضع گرفته بود، مصاحبه کرده بود، بعد هم گفت ممنوع الخروج شدم. ما گفتیم رفتی علیه نظام هر چه خواستی گفتی! گفت من احساساتی شدم تحت تاثیر جوسازی ها و شرایط قرار گرفتم، گفتم آن موقع احساساتی شدی حالا که شرایط عادی شده و گرد و غبار فتنه خوابیده یک مصاحبه بکن و جبران بکن، حرف ها را تعدیل کن، ما که نمی گوییم بیایید توبه نامه بنویسید، می گوییم که بیاید موضع ایجابی بگیرید کاری نداشته باشید. قبلا چی گفتید ما براساس موضع شما برویم صحبت کنیم. بالاخره کشور و نظام را که قبول داری، معاند که نیستی، خودت بشین یک متنی بنویس می دهیم به یک خبرگزاری کار بکند. ما نمی خواهیم به حیثیت شما لطمه وارد شود. تلاش ما بر این مبنا بود که حتی المقدور مشکل هنرمندان را حل کنیم. ما حتی بعضا مورد نقد فارس ، جهان و دیگر رسانه های انقلاب قرارمی گرفتیم که چرا به کسی که در فتنه بوده جایزه دادید؟ البته بنای ما بر جذب حداکثری بود. به جز افراد معاند که حداکثر ۵ درصد بیشتر نبودند با بقیه سعی کردیم همراهی و مساعدت کنیم. سال اول که در اوج فتنه  کار را شروع کردیم، عده ای در جشنواره ها شرکت نمی کردند و تحریم می کردند یا حتی روی سن جایزه می گرفتند و بلافاصله جایزه را به عنوان اعتراض روی زمین می گذاشتند. ولی بعد از مدت کوتاهی دیدند که دایره کار را وسیع کردیم از هنرمندان ارزشی و شهرستانی دعوت کردیم، این طور نیست که کار ما لنگ بماند اگر اینها این کارها را بکنند خودشان آسیب می بینند. معطل  نماندیم، البته راه را باز کردیم که اینها برگردند و همکاری کنند ولی این طور نبود که اگر مثلا نیامدند جشنواره فجر را تعطیل کنیم، نه خیر جشنواره را سال اول برگزار کردیم برخی ها می گفتند اینها در جشنواره شعار می دهند مثلا به حمایت از عوامل فتنه که چنین نشد. جشنواره برگزار شد هیچ مساله ای هم پیش نیامد. اول خیلی از اینها گارد داشتند، در طیف مقابل  بودند، نشستیم جلسه گذاشتیم کلی بحث کردیم. خیلی ها وقتی ما را می دیدند اصلا نظرشان عوض می شد. با کارگردان ها بازیگران هنرمندان جلسه می گذاشتیم. مثلا معاونت سینمایی کار آقای اصغر فرهادی را متوقف کرده بود، نشستیم صحبت کردیم و گفتیم کارتان را ادامه بدهید. همان فیلمی که برای اولین بار جایزه اسکار گرفت، «جدایی نادر از سیمین».

وزیر ارشاد دولت دهم درباره ماجرای حضور حبیب در ایران بیان داشت: بحث ما با حبیب این بود که خیلی عجله نکن. ما از یک برنامه هایی شروع و به تدریج مجوز می دهیم. اما کسی که تازه از راه رسیده بلافاصله بگوییم برنامه اجرا کند، منطقی نیست. چه بسا بعد از اجرا بلافاصله برگشت خارج و همان آش و همان کاسه! می گفتیم یک زمانی هرچند کوتاه بگذرد بعد به روال عادی کارها دنبال می شود و مقدماتی هم در معاونت هنری فراهم شده بود که ایشان بیاید همکاری بکند که بنده در جزییات ورودنداشتم . بحث ما این بود که نمی شود همزمان در داخل و خارج کار کنید. یک حساسیت هایی در جامعه وجود داشت. قبل از دادن مجوز به ایشان جنجالی برپا شد حتی در برخی خطبه های نماز جمعه گفته بودند به خواننده لس انجلسی مجوز دادند در حالی که چنین نبود!

محمد حسینی با اشاره به مدیریت فرهنگی دولت دوم احمدی نژاد گفت:  اولین بار درآن دوره جایزه اسکار به ایران تعلق گرفت ولی سال بعد، شرکت در جایزه اسکار را تحریم کردیم چون در آمریکا یک فیلمی علیه پیامبر گرامی اسلام ساخته بودند، به عنوان اعتراض به این جسارت و گستاخی به ساحت نورانی نبی مکرم، ما شرکت نکردیم تا دنیا بفهمد که بی تفاوت نیستیم. برای این واکنش قبلا با دستگاه های دیگر  مشورت و هماهنگ  کردیم ولی همین که اعلام کردیم هجمه سنگینی علیه ما شروع شد و مدیرسازمان فرهنگی و تبلیغی مرتبط نه تنها حمایت نکرد، بلکه دراین اعتراض ها به نوعی نقش هم داشت، یعنی تقدیر که نکردند به نوعی ما را محکوم کردند.

وزیر اسبق ارشاد درباره تماشای فیلم انتخاباتی «قلاده های طلا» توسط مقام رهبری بیان داشت: در خصوص اکران یکی از فیلم ها در جشنواره اختلاف نظر وجود داشت، فیلم در اختیار حضرت آقا قرار گرفته بود. در بیت جلسه ای بود قبل از رهبر انقلاب از آقا وحید سوال کردم آیا حصرت آقا فرصت کرده اند فیلم را ببینند، پاسخش مثبت بود، گفتم نظرشان چیست؟ گفت از آقا بپرسید. مصلحت نمی دانستم در حضور دیگران سوال کنم چون اگر جواب منفی بود طرح در جمع مناسب نبود. آن فیلم «قلاده های طلا» بود. بعد از جلسه وقتی حضرت آقا از جمع جدا شدند و به سمت در خروجی رفتند. یک لحظه رفتم جلو و سوال کردم نطرتان راجع به فیلم چیست؟ فرمودند: خوب بود، یک مکث کردند و فرمودند: خیلی خوبه، این پاسخ را که شنیدم خیالم راحت شد و با طیب خاطر فیلم را در جشنواره فجر اکران کردیم.




پاسخ «کیهان» به یک پرسش پیش‌بینی‌نشده⇐قسمت دوم «قلاده‌های طلا» جعبه سیاه کدام اتفاقات است؟

سینماروزان: «قلاده های طلا» در کنار «پایان نامه» از جمله آثار مرتبط با انتخابات88 بود که به هنگام رونمایی در جشنواره زیر چراغهای روشن(!) و بعدتر هنگام اکران واکنشهای مختلفی را موجب شد.

به گزارش سینماروزان شش سال بعد از تولید «قلاده های طلا» حالا روزنامه اصولگرای «کیهان» در گزارشی به قلم آرش فهیم به گمانه زنی درباره این پرداخته که اگر بنا شود قسمت دوم این فیلم ساخته شود باید درباره چه موضوعاتی سخن گوید.

گزارش «کیهان» را بخوانید:

اگر بنا باشد فیلمی درباره آشوب‌های سال 96 با عنوان «قلاده‌های طلای 2» ساخته شود، قطعا بخشی از این فیلم باید به جعبه سیاه جریان‌های اقتصادی کشور و فرایندهای خارج از دیدی که در این حوزه اتفاق می‌افتد بپردازد. امروز به فیلم‌هایی نیاز داریم که نشان دهد چه کسانی فشار معیشتی را به مردم تحمیل می‌کنند و بی‌عدالتی و گسترش فاصله طبقاتی و بیکاری و تورم و فساد، براساس چه اندیشه‌ای در سطح جامعه گسترش می‌یابد.
اتفاقا امسال بخش ویژه جشنواره عمار که درواقع جنبش واره فرهنگی انقلاب محسوب می‌شود به کار و کارگر اختصاص داشت. در این جشنواره چند فیلم مستند و همچنین داستانی با مضامین اجتماعی و اقتصادی به نمایش درآمد. چون سیاستگذاران این جشنواره به نیکی دریافته‌اند که در کنار پرداختن به موضوعات استراتژیک همچون جبهه مقاومت و مبارزه با استعمار بین‌المللی، جبهه فرهنگی انقلاب مطابق با هویت اصلی و اصیل خود باید در حوزه اجتماعی و برای عدالت نیز به جامعه الگو ارائه دهد.

آن هم در شرایطی که سینمای اجتماعی ما و فیلمسازان مدعی روشنفکری به تکرار مضامین و سیاه‌نمایی دچار شده‌اند و توان تولید فیلم راهگشا و آسیب‌شناسانه درباره معضلات اجتماعی را ندارند. در این شرایط سینمای مستقل از کلیشه‌های شبه روشنفکرانه و آزاد از فرامین جشنواره‌های غربی باید خلأ موجود را پر کنند. و مگر غیر از این است که جشنواره عمار با آرمان پر کردن جاهای خالی و نیازهای واقعی مردم در حوزه فرهنگ و رسانه راه‌اندازی شده است؟ پس در چنین شرایطی، این جنبش فرهنگی و هنری عمار است که باید صدای رسای محرومان و مردم باشد که این راه جدید از سال گذشته در این جشنواره باز شد و امسال هم پیش رفت. همچنانکه مسئولیت همیشگی هنر متعهد از سوی رهبران دینی و انقلابی ما در این زمینه تعریف و ترسیم شده است.

از جمله: «هنر ديني به هيچ وجه به معناي قشري‌گري و تظاهر رياكارانه ديني نيست. اين هنر لزوماً با واژگان ديني به وجود نمي‌آيد. اي بسا هنري صد درصد ديني باشد، اما در آن از واژگان عرفي و ديني استفاده نشده باشد… هنر ديني «عدالت» را در جامعه به صورت يك ارزش معرفي مي‌كند. ولو شما هيچ اسمي از دين و هيچ آيه‌اي از قرآن و هيچ حديثي در باب عدالت در خلال هنرتان نياوريد… شما مي توانيد در باب «عدالت» رساترين سخن را در هنر بياوريد. در اين صورت به هنر ديني توجه كرده‌ايد.»
(بیانات رهبر انقلاب در جمع هنرمندان؛ 81/5/1)

نوع پرداختن به مضامین اجتماعی در سینمای انقلاب باید سه تفاوت عمده با جنس فیلم‌های اجتماعی شبه روشنفکرانه داشته باشند. در فیلم‌های جشنواره‌ای صرفا به معلول‌ها پرداخته می‌شود اما سینمای انقلاب باید علت‌ها و زمینه‌های بروز معضلات و بی‌عدالتی را نشانه رود. به طور مثال، یکی از منشأهای بی‌عدالتی در جامعه، برخی از نظریه‌پردازها و اساتید رشته‌های اقتصادی و علوم اجتماعی در دانشگاه‌ها هستند که نسخه‌های لیبرال و مطابق با صندوق بین‌المللی پول را برای جامعه تجویز می‌کنند. تفاوت دوم این است که سینمای روشنفکری القاگر یأس، پوچی و بن بست است در حالی که سینمای انقلاب، حماسی است و روحیه مقاومت و مبارزه را در مخاطب خود بر می‌انگیزد. تفاوت سوم هم این است که سینمای متظاهر به روشنفکری فارغ از راهنمایی و نشان دادن مسیرهای گشایش است اما سینمای متعهد باید به طور مستقیم یا غیرمستقیم، چاره‌ای را هم به تماشاگر خود بنماید. این سه شاخص، می‌توانند فیلم عدالتخواه و انقلابی را از فیلم سیاه‌نما و چرک، جدا کنند.

یکی از مسئولیت‌های امروز سینمای انقلاب، فعالیت بیشتر و همچنین تجدید نظر در نحوه بازنمایی رژیم پهلوی است. درحالی که در جبهه مقابل انقلاب هر سال فیلم‌های سینمایی و مستند فراوانی در جهت تطهیر سلطنت ساخته می‌شود، در این سو و طی سال‌های اخیر فقط یک مجموعه مستند با عنوان «در برابر طوفان» به طور واقعی به نقد عملکرد حاکمیت شاهنشاهی در ایران پرداخته است.

بقیه فیلم‌ها یا سریال‌هایی که در این باره ساخته شده‌اند نتوانسته‌اند به طور عمیق و تأثیرگذار به کنه پهلوی وارد شوند. یکی از زمینه‌های ایجاد فتنه در ایران که سینمای انقلاب باید به تقابل با آن بپردازد، کمرنگ کردن وجوه عدالت‌خواهانه انقلاب اسلامی است. متأسفانه به خاطر کم کاری فعالان فرهنگی و رسانه‌ای در نمایش مفسد و مظالم اقتصادی رژیم پهلوی، یک خلأ ایجاد شده که فرصت را برای القای یک فریب در ذهن افراد کم هوش و بی‌دانش فراهم کرده است؛ اینکه عده‌ای همواره در پی القای این دروغ هستند که وضعیت اقتصادی در دوران پهلوی عالی و همه چیز ارزان و بلکه رایگان بود! ا

ین درحالی است که حتی وقتی پای صحبت آنانی که مدافع چنین گزاره‌هایی درباره دوران پیش از انقلاب هستند می‌نشینیم از خودشان می‌شنویم که حتی هزینه تأمین نیازهای ابتدایی خود را هم نداشتند. این انحراف، ناشی از عدم بازنمایی کامل و درست شرایط اجتماعی کشور در دوران پهلوی در محصولات رسانه‌ای، فیلم‌ها و سریال‌هایی است که با این موضوع ساخته شده‌اند. تقلیل معرفی فضای اجتماعی پیش از انقلاب به مسائلی چون رواج برهنگی و غربزدگی، ناخواسته به جذاب نشان دادن آن دوران منجر می‌شود. به همین دلیل هم یکی از خطوط در حال پیگیری شبکه‌های معاند، نمایش فیلم‌فارسی‌های مستهجن است تا از این طریق، تصور و توهمی پرجاذبه از زمان شاه برای برخی از جوانان ایجاد کنند. نظریه‌پردازان و سیاستگذاران فرهنگی جبهه انقلاب باید به فکر یک آنتی‌تز موثر در برابر تز تطهیر رژیم پهلوی باشند. کارنامه پدر و پسر دیکتاتور به قدری سیاه است که روی هر نقطه آن انگشت بگذاریم، می‌توان یک فیلم یا اثر هنری تراژیک ساخت.

مثلا بسیاری از مردم نمی‌دانند که رضاشاه نیز همچون پادشاهان قاجار، بخش‌هایی از خاک ایران را به صورت رایگان به خارجی‌ها واگذار کرده بود. بخش‌هایی چون کوه‌های آرارات که تا قبل از رضاشاه جزو خاک ایران بود و امروز متعلق به ترکیه است یا سرچشمه رود هیرمند که در روزگاری نه چندان دور جزو سرزمین ما بود اما رضاخان آن را هم به افغانستان بخشید و… این‌ها را بگذارید در کنار مبالغ هنگفتی که این قزاق مستبد از ایران خارج و به حساب‌های شخصی خود در خارج از کشور منتقل کرد. همچنانکه فرزندش نیز موقع فرار از دست مردم ایران چنین کاری کرد. چرا در سریال‌هایی که هر سال به مناسبت پیروزی انقلاب ساخته می‌شود هیچ‌اشاره‌ای به این اتفاقات دردناک نمی‌شود؟




کدام چهره‌های سینمایی در مراسم تنفیذ روحانی حاضر بودند؟⇐از بازیگر «قلاده‌های طلا» تا تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی شکست‌خورده در انتخابات و…

سینماروزان: مراسم تنفیذ حسن روحانی به عنوان دوازدهمین رییس جمهور اسلامی ایران در حالی صبح پنجشنبه دوازدهم مردادماه در حسینیه امام خمینی(ره) دفتر رهبری انجام شد که فارغ از حضور محمود احمدی نژاد کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات96، حضور برخی چهره های سینمایی در آن جالب توجه به نظر می رسید.

به گزارش سینماروزان از جمله این چهره ها محمود عزیزی بازیگر و مدرسی است که در سالهای اخیر در آثاری همچون «قلاده های طلا»، «معراجیها» و «بادیگارد» ایفای نقش کرده است. جالب اینجاست که عزیزی در «بادیگارد» در نقش رییس جمهوری بازی کرده بود که هدف یک حمله تروریستی واقع میشود!

شهریار بحرانی کارگردان «ملک سلیمان» که سالهاست به دنبال تولید قسمت دوم این فیلم تاریخی است و بودجه لازم را پیدا نمی کند، دیگر سینماگر حاضر در مراسم تنفیذ بود.

محمود رضوی تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری در تولید آن حضور داشتند دیگر چهره حاضر در تنفیذ رییس جمهور دوازدهم به شمار می رفت.

عجیب اینجاست که رضوی نماینده محمدباقر قالیباف کاندیدای انصرافی انتخابات و البته یکی از قطبهای مقابل حسن روحانی در مناظرات بود ولی حالا در تنفیذ حسن روحانی حاضر شده!! آیا او به نمایندگی از شورایعالی تهیه کنندگان در این مراسم حاضر شده؟؟ یا تلاش برای امتداد برخورداری از حمایتهای ارگانهای سینمایی دولتی و از جمله فارابی در دولت بعدی بوده که اسباب این حضور را رقم زده است؟؟

عباس صالحی که از او به عنوان گزینه اصلی وزارت ارشاد دولت دوازدهم نام برده میشود و همچنین محمدمهدی حیدریان رییس فعلی سازمان سینمایی از دیگر چهره های حاضر در تنفیذ حسن روحانی بوده اند.




ابوالقاسم طالبی که آخرین فیلمش ۲۰۰ هزار مخاطب هم نداشته بیان کرد⇐ اگر بتوانیم افرادی را که در هیئت‌ها حاضر می‌شوند، به سینما بکشانیم، فیلممان می‌تواند ۵ میلیون مخاطب داشته باشد!/وزارت اطلاعات می‌خواست مانع تولید «قلاده‌های طلا» شود!/من یک روستایی پاپَتیِ بی‌سواد بودم و اطلاع دارم کسانی که از آثارم انتقاد می‌کنند در جلساتشان از آثارم تعریف می‌کنند!!!

سینماروزان: درام تاریخی «یتیم خانه ایران» آخرین ساخته سینمایی ابوالقاسم طالبی علیرغم هزینه و امکانات بالایی که صرف تولیدش شده بود در اکران کمتر از 2 میلیارد فروش کرد و به بیان بهتر تعداد مخاطبان آن زیر 200 هزار نفر بود.

به گزارش سینماروزان طالبی به تازگی در دیداری که با جمعی از فیلمسازان انقلابی جوان داشته از این گفته که اگر می شد هیأتی ها را به سینماها کشاند رسیدن به مخاطب 5 میلیونی خیلی راحت صورت می گرفت.

ابوالقاسم طالبی گفت: بر اساس تجربیاتی در این سال‌ها بدست آورده‌ام صادقانه می‌گویم که اگر می‌خواهید برای خدا، حضرت زهرا(س) و اهل بیت(ع) فیلم بسازید، بدانید که کسی شما را تحویل نمی‌گیرد.

وی ادامه داد: فضای کنونی این طور شده است، اگر سراغ موضوعی بروید که در سینما، دغدغه کسی نیست و البته جزء ذائقه مخاطبان هم نیست چرا که ذائقه مخاطبان عوض شده است، فیلم‌تان را در غربت می‌سازید.

طالبی تصریح کرد: واقعیت امروز این است که ذائقه مخاطبان طنز است و به همین منظور حتی در برخی فیلم‌ها، غیرت، دین و مسائل دینی را هم مسخره می‌کنند، اگر شما می‌خواهید فیلمی بسازید که با توجه به سخنان رهبری، امید داشته باشد، جامعه را بیدار کند و هنجارها را تبلیغ کند، باید از الان خودتان را آماده کنید که کسی شما را تحویل نمی‌گیرد.

این فیلمساز بیان کرد: ما باید ذائقه ایجاد کنیم و یکی از کارهایی که جشنواره عمار می‌تواند انجام دهد، همین مسئله است. الان فیلمی که بیشترین فروش را داشته، حدود یک و نیم تا دو میلیون مخاطب داشته است در حالی که اگر ما بتوانیم همین افرادی را که در هیئت‌ها و مراسمات حاضر می‌شوند، به سینما بکشانیم، فیلم ما می‌تواند مخاطب پنج میلیونی داشته باشد.

کارگردان فیلم «قلاده‌های طلا» اظهار داشت: در حال حاضر با وجود جشنواره‌ای مثل عمار، وضعیتش خوب شده است ولی من و امثال من را در اوایل کارمان، برخی نهادهای هنری انقلابی هم تحویل نمی‌گرفتند.

وی افزود: در چنین فضایی، نمی‌خواهند فیلمساز متدین، نگاه سیاسی داشته باشد و چنین فیلمسازانی را مزاحم به حساب می‌آورند و او را قبول نمی‌کنند. بنابرین باید از الان، تکلیفتان را با خود مشخص کنید و در چنین فضایی، روز به روز عوض نشوید. واقعیت این است که در این فضا اگر کاری بسازید، علیه شما حرف می‌زنند، حرفهای شما را تحریف می‌کنند و به اصطلاح حال شما را می‌گیرند.

کارگردان فیلم «یتیم خانه ایران» در ادامه سخنانش با اشاره به چگونگی شکل‌گیری و گسترش بهائیت در ایران بیان کرد: این گروه، لشکری سایبری دارند و به هر فیلم و اثری که به دین اسلام ناب محمدی و گفتمان امام خمینی(ره)پرداخته باشد، حمله می‌کنند و به طور سازماندهی شده، علیه آن می‌نویسند.

طالبی در ادامه سخنانش با اشاره حضورش در مراسم افطاری رهبری تصریح کرد:  رهبری گفتند راه فیلمسازی و ماندن در این راه، چغر بودن است و باید در این مسیر، چغر باشید.

طالبی تاکید کرد: چغر بودن به این معناست که گرچه روح هنر لطیف است ولی فیلمساز متدین نباید در برابر بدخلاقی‌ها بشکند و کنار بکشد. زمانی که فیلم «قلاده‌های طلا» را می‌ساختم، با من بداخلاقی کردند حتی وزارت اطلاعات می‌خواست مانع از ساخت فیلم شود اما از موضع خودم کوتاه نیامدم.

این کارگردان بیان کرد:برای فیلم «یتیم خانه ایران» بعد از پیگیری زیاد، توانستیم تعدادی بنر برای تبلیغات فیلم بزنیم ولی مدتی بعد یکی از گروه‌های حزب الهی به بهانه اینکه باید برای روز استکبارستیزی بنر بزنند بنرهای فیلم مرا که درباره استکبارستیزی بود، برداشتند.

طالبی در همین زمینه ادامه داد: اگر با خدا معامله کنید و یک قدم با اخلاص به سمت او بروید خدا 10 قدم به سمت شما می‌آید، من یک روستایی پاپَتیِ بی‌سواد بودم ولی الان به لطف خدا فیلم می‌سازم و اطلاع دارم کسانی که از آثارم انتقاد می‌کنند در جلساتشان از آثارم تعریف می‌کنند.

این فیلمساز تصریح کرد: اگر برای خدا فیلم می‌سازید، خدا هم به شما کمک می‌کند ولی باید صبر و مقاومت کنید تا نتیجه بگیرید چرا که این جبهه خالی است ولی اگر بخواهید برای دنیا کار کنید و پاندولی کار کنید، چیزی بدست نمی‌آورید، در فرهنگ بر خلاف سیاست، اگر «زنگی زنگی» نشوید یا «رومی رومی» نشوید، به جایی نمی‌رسید. در فرهنگ برخلاف سیاست، افرادی که وسط لحاف هستند، از دو طرف ضربه می‌خورد.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اخلاص شهید آوینی اظهار داشت: بسیاری از مطالب شهید آوینی اشراقی است، آوینی به جایی رسیده بود که وقتی قلم می‌زد انگار شمشیر می‌زد. وقتی مطالب آوینی را می‌خوانید باور نمی‌کنید او فیلمساز بوده باشد.

طالبی در همین زمینه با اشاره به جمله شهید آوینی مبنی بر «کارتان برای خدا نکید، برای خدا کار کنید»، یادآور شد: این جمله شهید نشان می‌دهد که او به چه جایی رسیده است که چنین می‌گوید.  یعنی خدا در جایی کار دارد، باید به جای کار خود به سراغ کار خدا برویم، شهید آوینی در ادامه این جمله می‌نویسد «تفاوت این که کسی کارش را برای خدا بکند با این که کسی برای خدا کار کند زیاد نیست فقط همین قدر است که ممکنست امام حسین در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا».

این فیلمساز در ادامه سخنانش خطاب به فیلمسازان جوان حاضر خاطرنشان کرد: اگر می خواهید ناب بشوید و الماس وجودی‌تان ناب بشود، باید با خدا رفیق شوید و برای خدا کار کنید، شما یک نفر هستید و «آتش به اختیار» باید خودتان و قلمتان برای خدا باشد و کار کنید، ان تنصروا الله ینصرکم.




تأیید تحلیل سینماروزان مبنی بر انتخاباتی بودن «ساعت ۵عصر»+عکس⇐پرسش تازه: فیلم مدیری به «خیابانهای آرام» شباهت دارد یا «قلاده‌های طلا»؟!

سینماروزان: در حالی که روز گذشته سینماروزان برای اولین بار از انتخاباتی بودن “ساعت 5عصر” و مشابه سازی ماجراهای آن با اتفاقات88 خبر داده بود(اینجا را بخوانید) تازه ترین تصویر منتشره از فیلم هم که سیامک انصاری را با نماد آزادی نشان میدهد هم رنگ و بوی انتخاباتی دارد و میتواند شاهدی باشد بر مشابه‌سازی88 در این فیلم.

به گزارش سینماروزان این اتفاق در حالی رخ داده که مدیری در ماههای گذشته چندین بار در “دورهمی” به دولت روحانی تاخت و برخی این تاخت و تاز را ناشی از نزدیکی به رقیب انتخاباتی وی دانستند که سرانجام نیز در روز پیش از انتخابات اعلام حمایت وی از رییسی در فضای مجازی منتشر شد که  سکوت وی در قبال این خبر به نوعی موید اصالت و درستی خبر بود.

با این وصف این پرسش پدیدار میشود که  فیلم انتخاباتی مدیری که با بودجه سامانه ای وابسته به “همراه اول” تولید شده در مایه های کدام دسته از اسلاف خود جای می گیرد؟! «خیابانهای آرام» یا «قلاده های طلا»؟؟

«خیابانهای آرام» که هشت سال بعد از تولید همچنان توقیف است و غیرقابل نمایش! آیا امکان دارد فیلمی مشابه آن پروانه نمایش گرفته باشد؟! پس می ماند فرض دوم یعنی شبیه بودن به “قلاده های طلا”  که احتمال آن بسیار است چرا که تصور شق سومی  فارغ از این دو نامحتمل است!

تصویری از سیامک انصاری در «ساعت 5 عصر» که به شدت انتخاباتی به نظر می رسد
تصویری از سیامک انصاری در «ساعت 5 عصر» که به شدت انتخاباتی به نظر می رسد



۶ سال بعد از فرهادی که فیلمی درباره طلاق با نام “جدایی…” ساخت⇐حالا کارگردان “یتیم‌خانه ایران” فیلمی درباره طلاق با نام “طلاق” می‌سازد!

سینماروزان: ابوالقاسم طالبی کارگردانی که این روزها درام تاریخی “یتیم خانه ایران” را روی پرده دارد قصد دارد به تبعیت از جریان غالب در سینمای ایران فیلم اجتماعی بسازد!

به گزارش سینماروزان این خبری است که طالبی به یکی از رسانه های متبوع جریان اصولگرایی یعنی “کیهان” داده و درباره آن گفته است:  اگر عمر و سلامتی باشد، ان‌شاءالله با دعای صاحبدلان در حال تحقیق و پژوهش برای یک کار اجتماعی هستم.

وی موضوع و عنوان فیلم آینده خود را «طلاق» معرفی کرد و چون هنوز مراحل تحقیق این فیلم تکمیل نشده، از توضیح بیشتر خودداری کرد.

طالبی پیش از این و در آثار مختلفش از “آقای رییس جمهور” تا “نغمه” و “دستهای خالی” کوشیده بود در کنار مفاهیم به زعم خود ارزشی که درباره آنها تصویرسازی می کرد مراودات اجتماعی شخصیتهای فیلمهایش را هم تصویر کند اما اینکه او در فیلمی بر مسأله ای کاملا زناشویی یعنی طلاق دست بگذارد برای اولین بار است که در کارنامه او رخ خواهد داد؟

آیا طالبی قصد دارد متأثر از جریان مینی مالیست برآمده از اسکار اصغر فرهادی به تولید فیلم اجتماعی دست زند یا آن که باز هم ساختار کلاسیک داستانگویی را انتخاب خواهد کرد؟ جالب است که فرهادی اسکار را برای فیلمی با نام “جدایی…” با محوریت جدایی یک زن و مرد گرفت و حالا طالبی نیز گفته فیلمی با نام “طلاق” با موضوع طلاق خواهد ساخت!!!




آیا مدیران سیما از اعتراف‌گیری “هفت” افخمی خبر دارند؟

سینماروزان/پرویز پایور: زمانی فریدون جیرانی در فصل اول “هفت” می کوشید به نوبه خود در گفتگو با برخی از سینماگران و به نوعی از زبان خود آنها از شیوع اعتیاد در سینما پرده برداری کند و حالا بهروز افخمی در فصل سوم “هفت” به دنبال اعتراف گیری درباره شرمندگی بازیگران از حضور در آثار مرتبط با انتخابات 88 است.

به گزارش سینماروزان داریوش ارجمند و امین حیایی دو بازیگری که در فیلمهایی با موضوع  انتخابات سال 88 به ایفای نقش پرداختند برای اولین بار در برنامه سینمایی هفت مجبور به ابراز پشیمانی شدند. سوالات در برنامه “هفت” به گونه ای طراحی شده که پاسخ ها منجر به ابراز ندامت از ایفای نقش در برخی فیلمهای مرتبط با انتخابات سال 88 شود.

بهروز افخمی چند هفته پیش در بخشی از برنامه “هفت” در حالی میزبان امین حیایی بود که به شکلی عجیب این بازیگر را درباره بازی در فیلم “قلاده های طلا” سوال پیچ کرده و با طرح برخی سوالات این بازیگر را در موقعیتی قرار داد تا نسبت به بازی در فیلم “قلاده های طلا” ابراز پشیمانی کند.

 پشیمانی بازیگر “قلاده های طلا”

سماجت بی مورد افخمی تا جایی رسید که پس از طفره رفتن های هوشمندانه حیایی از این بازیگر پرسید آیا حاضر است در “قلاده های طلای 2” بازی کند و حیایی به صراحت پاسخ داد: خیر! با این بایکوتی که در سینما صورت گرفت دیگر حاضر به این کار نیستم.

این سخنان از زبان امین حیایی در آنتن زنده رسانه ملی درحالی انجام گرفت که پیش از این امین حیایی در گفت و گو با هیچ رسانه ای تن به بیان چنین مواضع صریحی نداده بود.

پشیمانی بازیگر “پایان نامه”

مورد دیگر مصاحبه این برنامه با داریوش ارجمند بود. برنامه “هفت” در یکی از قسمتهای اخیرش میزبان داریوش ارجمند بود که در فیلم سینمایی “پایان نامه” به ایفای نقش پرداخته است و این بازیگر این بار در گفت و گوی پشت صحنه برنامه “هفت” مجبور شد اعتراف کند که از بازی در فیلم “پایان نامه” پشیمان است.

ارجمند در پاسخ به سوال “هفت” که از او پرسید: چرا داریوش ارجمند در سینمای ما کم کار شده است؟ تلویحا مجبور شد به این مسئله اعتراف کند که به او در سینما نقش پیشنهاد نمی شود. بازیگر نقش مالک اشتر در برنامه هفت تاکید کرد: برای اینکه مزخرف اند! اینکه من کم کار شدم، علتش این است که چیز دندان گیری گیرم نمی آید. فیلم های پرفروش بسیاری هست، اما اینها مقصدم نیست. برای اینکه من با اعتقاداتم زندگی می کنم. شما توقع داشتی من بروم در «اخراجی ها» بازی کنم؟! نه حضرت عباسی! یا بروم در «رسوایی» بازی کنم؟

گزارشگر “هفت” که گویی از این جواب قانع نشده و به دنبال این است که میهمان به بایکوت خود از سوی سینماگران اعتراف کند می پرسد؟ پیشنهاد هم شد؟ و ارجمند پاسخ می دهد:  پس چی که شد! پس چی که شد! تو اینترنت بخون نوشته. دشمنی با آقای ده نمکی ندارم. متن، متن بدی است! من که قرار نیست بروم جک بازی کنم! سوال می شود: از فیلم های آپارتمانی جدید هم به شما پیشنهاد شده؟ و ارجمند می گوید: فت و فراوان. اما من نیستم. اینها برای این قلمی بادمجون هاست. چشم رنگی ها، دماغ عمل کرده ها، پشت چشم برداشته ها و دور سر سفید کرده ها. اینها بدرد اونها میخوره. بدرد من نمی خورد!

خودم نقشم را در “پایان نامه” نوشتم

اما گزارشگر ول کن نیست و باز هم می پرسد: هجمه زیادی به شما برای بازی در فیلم «پایان نامه» شد؟ پاسخ بازیگر نقش حضرت عبدالعظیم این است: «من نقش دکتری را بازی کردم که هیچ کاری به سیاست نداشت. خودم نیز آن نقش را نوشتم. بعد هم قیچی اش کردند. این هم بس که التماسم کرد. چون یک فیلم برایش بازی کردم. “کلاهداری” جوان بود و دلم برایش سوخت. ولی من هیچ ننگی نمی کنم. نه اصلا! آن قدر فیلم خوب دارم که این یکی می تواند تو قاطی اونها یک ریگ در گونی عدس باشد.»

سیاست تازه رسانه ملی؟

به نظر می رسد که برنامه “هفت” در اقدامی عجیب با دعوت از بازیگرانی که حاضر به ایفای نقش در فیلمهایی با موضوع حوادث سال 88 شده اند و سوال پیچ کردن این بازیگران قصد اعتراف گیری از آنها را دارد و در این کار هم تا به حال موفق عمل کرده است. چرا که دو بازیگر مطرح سینمای کشور یعنی امین حیایی و داریوش ارجمند سخنانی را درباره عواقب بازی در برخی فیلمها بر زبان رانده اند که پیش از آن در هیچ مصاحبه ای آنها را بیان نکرده اند.

فارغ از آن که این گونه اعتراف گیری توأم با سماجت به لحاظ اخلاقی برای بازیگرانی که به چشم حرفه یا شغل به بازیگری می نگرند برخورنده است و در درازمدت به موضع گیری های بیشتر در برابر “هفت” منجر خواهد شد پرسش اصلی بر سر هدایت کنندگان این اعتراف گیری است.

هدایت کنندگان این اعتراف گیری که اتفاقا با همراهی رسانه های اصلاح طلب روبرو شده چه کسانی هستند؟

آیا این برآمده از سیاستی درون سازمان صداوسیما است که به افخمی دیکته شده است یا آن که افخمی خود این مسیر را طراحی کرده و در حال اجرای آن است؟ و نقش همراهان ظاهرا ارزشی افخمی که در تمام مدت حضور وی در “هفت” وی را ساپورت کرده اند در این مسیر چیست؟




ماجرای شکایت از بازیگر “قلاده‌های طلا” در دادسرای نظامی+عکس

سینماژورنال: حمید داوودآبادی نویسنده ادبیات جنگ که سابقه ایفای نقش در سینما و فیلم انتخاباتی “قلاده های طلا” را هم داشته است اخیرا نشست رونمایی یکی از تازه ترین آثار خود “مثل آب خوردن” را در خبرگزاری فارس برگزار کرد.

به گزارش سینماژورنال در این نشست گلعلی بابایی نویسنده با اشاره به توزیع کتاب “مثل آب خوردن” در میان رزمندگان ارتش بیان داشت: من از کتاب «مثل آب خوردن» یکصد نسخه برای پیشکسوتان لشکر 27 خریداری کردم و به آنها هدیه دادم تا بلکه به واسطه خواندن آن، شروع به نوشتن خاطرات خود از دوران دفاع مقدس کنند.

وی ادامه داد: صراحت داودآبادی در آثارش تا جایی است که موجب آزردگی برخی نیز میشود. یکی از فرماندهان من را دید و گفت می‌خواهیم از داودآبادی در دادسرای نظامی شکایت کنیم، سوال کردم به چه دلیل؟ گفت چون او در کتابش نوشته که فلان جا در جنگ فلان لشکر نیامد و بچه‌های ما قتل‌عام شدند. من گفتم: بالاخره اینطور بوده یا نبوده؟ زیرا داودآبادی فقط مشاهدات خود را نوشته است، و او فرمانده پاسخ داد: قرار نیست هر چه را دیدم را بنویسیم، من گفتم: به نظرم این مسئله جرم نباشد.

حمید داوودآبادی
حمید داوودآبادی



برنامه تازه کارگردان “قلاده‌های طلا”؛ ساخت سریال ۵۰ قسمتی برای شبکه خانگی!

سینماژورنال: بعد از کارگردانانی نظیر حسن فتحی، داوود میرباقری، محمدحسین لطیفی و مهران مدیری حالا ابوالقاسم طالبی تازه ترین چهره ای است که برای کار در شبکه خانگی ابراز علاقه کرده است.

به گزارش سینماژورنال ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم سیاسی “قلاده های طلا” که یک فیلم تاریخی به نام “یتیم خانه ایران” را آماده اکران دارد قصد دارد سریالی 50 قسمتی(!) را برای شبکه خانگی بسازد.

طالبی با اشاره به برنامه اش برای ساخت این سریال به “سینماسینما” گفت: نزدیک به چند هفته است که تصمیم گرفتم که سریالی برای شبکه نمایش خانگی تولید کنم و برای اولین بار است که در خصوص این اتفاق مصاحبه می‌کنم.

وی ادامه داد: موضوع و مضمون این سریال درونمایه اجتماعی دارد و به روابط انسان های معاصر در جامعه امروزی می پردازد. مدتی است که کار پژوهش و نگارش این اثر را آغاز کردم و در حال حاضر تحقیقات و پژوهش ها ادامه دارد. من عادت دارم که قبل از نگارش هر فیلمنامه در خصوص آن موضوع یا مضمون تحقیق کنم تا مصداق های واقعی آن را در جامعه پیدا کنم و بعد از آن کار را کلید بزنم.

کارگردان فیلم «دست های خالی» در تکمیل حرف هایش گفت: بعد از اتمام نگارش فیلمنامه، پیش تولید را آغاز خواهیم کرد.

طالبی در خصوص بازیگرانی که در این سریال قرار است ایفای نقش کنند، عنوان کرد: در حال حاضر با هیچ یک از بازیگران سینمای ایران وارد مذاکره نشده ام و تمرکر ام بر روی سناریو است، برای هر نقش گزینه هایی در نظر می‌گیرم اما این بدان معنا نیست که قطعا با شخص خاصی در این زمینه صحبت کرده باشم.

کارگردان فیلم «دستهای خالی» در خصوص این که این سریال در چند قسمت قرار است در شبکه نمایش خانگی عرضه شود، گفت: فعلا نمی توان با قطعیت بگویم که این سریال در چند قسمت قرار است تولید شود اما چیزی که خودم مد نظرم است، می خواهم در ۵۰ قسمت سریال را به پایان برسانم.

 




بازیگر فیلم ضدّ فتنه ۸۸ آرزوی این کودک را برآورده کرد+عکس

سینماژورنال: کامبیز دیرباز بعد از چند سال دوری از سینما اخیرا درگیر بازی در یک فیلم انتخاباتی به نام “ماه گرفتگی” شده است.

به گزارش سینماژورنال “ماه گرفتگی” ماجرایی در بحبوجه انتخابات 88 را با نقد جریان موسوم به فتنه به نمایش می‌گذارد و بسیاری آن را در امتداد فیلمهایی مانند “پایان نامه” و “قلاده های طلا” می دانند.(اینجا و اینجا را بخوانید)

دیرباز اخیرا درگیر ویژه برنامه ای به نام “بگو…سیب” شده است که از سوی “تی وی پلاس” ترتیب داده شده و طی آن هر شب یک کودک یتیم یا بی بضاعت با یک ستاره روبرو شده و آن ستاره سعی می کند آرزوی کودک را برآورده کند.

متن گزارش مرتبط با برآورده شدن آرزوی یک کودک توسط دیرباز را در ادامه بخوانید:

غافلگیری بزرگ

 شاید برای خیلی از بچه های امروزی، داشتن یک توپ و لباس فوتبال یک خواسته کم و کوچک باشد اما برای “سید ابوالفضل” پیراهن کریستیانو رونالدو، آرزویی است که هیچگاه فکر نمی کرد برآورده شود. پسر کوچکی که قرار است توسط ما غافلگیری بزرگی را تجربه کند.

همزمان با اینکه ما برای وی توپ و لباس خریدیم، در گوشه ای از شهر برخی از هنرمندان و ورزشکاران و چهره های سرشناس در مسابقات فوتبال ستارگان که هرسال در ماه رمضان برگزار می‌شود، مشغول فوتبال بازی کردن هستند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم قهرمان داستانمان را به آنجا ببریم تا با یکی از ستارگان عالم هنر که خیلی هم فوتبالی است، آشنا کنیم.

شاید خودش هم باورش نمی شد که اینگونه سورپرایزش کنیم. زمانی که روبری کامبیز دیرباز ایستاد، کمی هول و شوکه بود.

 کامبیز خودش متوجه این قضیه شد و سعی کرد سر حرف را با وی باز کند:

طرفدار چه تیمی هستی؟!

-پرسپولیس!

دیرباز لبخندی می زند و می گوید که من هم پرسپولیس هستم، قول می دی همیشه پرسپولیسی بمونی؟!

-بله آقا! تا آخر عمر طرفدار پرسپولیس خواهم بود و سعی می کنم درسهایم را خوب خوانده و به همه هدفهایم برسم.

کامبیز دیرباز در کنار کودکی که به آرزویش رسیده
کامبیز دیرباز در کنار کودکی که به آرزویش رسیده

ابوالفضل تا چند ساعت پیش در ذهنش هم نمی گنجید که در یک روز همه این اتفاقهای خوب باهم برایش بیفتد. کم کم محو بازی فوتبال عادل فردوسی پور و دیگر ستاره ها می شود و کامبیز دیرباز نیز برای گپ و گفت با ما آماده می شود.

-پدر شما در قید حیات هستند؟

-بله،خدا را صدهزار مرتبه شکر و امیدوارم که سایه اش همیشه بالای سرم باشد!

-فکر می کنید چگونه می توان یک بچه یتیم را درک کرد؟

-باور کنید به هیچ صورت نمی توان یک یتیم را درک کنیم. یکی از کابوس های زندگی من، همین قضیه است . خدا را شکر خیلی کم عزیزی از دست دادم. در این چهل سال عمری که از خدا گرفتم به جز پدربزرگ ها  و یکی از مادربزرگ هایم عزیز دیگری را از دست نداده ام. خوشبختانه تمام خانواده ام کنارم هستند  و امیدوارم که همیشه هم باشند اما این مسئله که خدایی نکرده شاید قرار باشد یکی از عزیزهایم رو از دست بدهم برای من یه کابوس است و دوست ندارم به جواب سوالتون حتی فکر کنم!

– یتیم از نظر شما چه معنی دارد؟

– شاید بی پناه چراکه  پشت آدم خالی می شود و این جای خالی با هیچ چیز دیگری پر نمی شود.امیدوارم هیچ کسی، هیچ وقت این اتفاق برایش نیقتد. همسرم را که می بینم، متوجه می شم این اتفاق اصلا قابل درک و جبران نیست. همسر من دو ماهش بود که پدرش را در تصادف از دست داد و همیشه هم می گوید که هیچ چیز نمی تواند جای خالی این اتفاق را برایش پرکند.

پسر خوبی که قول داده یک فوتبالیست معروف شود

دیگر فوتبال ستارگان در حال پایان است و باید سیدابوالفضل را به خانه اش بازگردانیم. پسر بچه خوبی که قول داده تا با تمام وجود تلاش کند تا یک روز فوتبالیست معروفی شود و خودش پیش بینی کرده تا سال 1400 یک فوتبالیست معروف شود و هر جای ایران هم که بود دوباره ما با هم قراری بگذاریم تا وی را در اوج موفقیت ببینیم.

کامبیز دیرباز سوار بر موتور هزار در نمایی از "ماه گرفتگی"
کامبیز دیرباز سوار بر موتور هزار در نمایی از “ماه گرفتگی”



مجموع آرای اين کاندیداهای سینمايي به ۳۰ هزار رأی هم نرسید/محمود عزيزي هفتادو هفتم شد، كاسه‌ساز دويستم و…

سینماژورنال/ورتا چمانی: بعد از مشخص شدن نتیجه قطعی انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران معلوم گشت هیچ کدام از سینماگرانی که نامزد حضور در انتخابات مجلس شده بودند در لیست 30 نفره پیروز انتخابات مجلس نبوده اند.

به گزارش سینماژورنال از میان سینماگران نامزد انتخابات مجلس مهرداد فرید کارگردان سینما مدتی قبل از برگزاری انتخابات انصراف داد. فرید در حمایت از لیست اصلاح طلبان انصراف داد بی آن که بگوید اگر بنایش حمایت صرف بوده و نه راهیابی به مجلس چرا به مانند بسیاری دیگر از اهالی سینما از همان ابتدا سراغ حمایت نرفته و کاندیدا شده است.

محمود عزیزی/ 19132 رأی/ رده 71

از میان دیگر کاندیداهای باقیمانده این محمود عزیزی‌سلدوز بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر بود که بیشترین رأی را آورد. عزیزی که سابقه بازی در آثاری چون “لیلی با من است”، “قلاده های طلا” و “معراجیها” را دارد با 19132 رأی در جایگاه 77 اُم کاندیداهای تهران قرار گرفت.

حبیب ا.. کاسه ساز/ 5041 رأی/ رده 200

حبیب ا.. کاسه ساز تهیه کننده دو قسمت ابتدایی “اخراجیها” که اتفاقا در تبلیغاتش بر نام “اخراجیها” تأکید کرده بود و فقط قسمت دوم “اخراجیها”یش بیشتر از 5 میلیون مخاطب داشت، بعد از عزیزی با 5041 رأی در جایگاه 200 اُم کاندیداهای تهران قرار گرفته است.

ابراهیم داروغه زاده/ 2909 رأی/ رده 263

ابراهیم داروغه‌زاده‌زوار كه پيش از اين مدير موسسه رسانه هاي تصويري بود و از تيم مديران امور فرهنگي که در حلقه نزدیک به شهردار تهران هم قرار دارد و تا مديريت بخش فرهنگي فارابي و مديريت در دوره اي از جشنواره ي فيلم شهر پيش رفته بود  و در اولین جشنواره فجری که در دولت اعتدال برگزار شده بود رییس کاخ بود نیز با 3909 رأی نفر 263 اُم کاندیداهای تهران است.

جالب آنكه چهره های سرشناسی چون نيكي كريمي نیز از داروغه زاده حمايت كردند، اما اين حمايت ها اصلاً كارگر نيفتاد و داروغه زاده زوار در قعر آرای کاندیداهای سینمایی قرار گرفت.

جمع آرا به 30 هزار هم نرسید

به گزارش سینماژورنال حال اگر مجموع ارقام آرای این کاندیداهای سینمایی را حساب کنیم به عدد 28082 رأی می رسیم که در صورت ائتلاف هر سه کاندیدا بر روی یک کاندیدا نیز با چنین رقمی جایگاهی بیشتر از 72 اُم نصیب کاندیدای واحد نمی‌شد.

در اینکه چرا کاندیداهای سینماگر نتوانستند ائتلاف اهالی سینما را موجب شوند و چرا اهالی سینما به جای آن که لااقل بر روی یکی از این کاندیداها ائتلاف کنند به سراغ لیستهای سیاسی رفتند پیش از این هم نوشته ایم(اینجا را بخوانید) اما یک واقعیت را نباید از نظر دور داشت و آن هم اینکه در سینمایی که حتی همین چند کاندیدای معدود هم نمی‌توانند همگرایی را موجب شوند حالا حالاها اختلافات پابرجاست و طبیعی است که در این اختلافات هم اینکه امید داشته باشیم به بهبود اوضاع صنف کمی دور از واقع است.

سه کاندیدای سینماگر روی هم 30 هزار رأی هم نیاوردند! با فرض تکراری نبودن همه آن 28 هزار و 82 نفر این سوال پیش می آید که آیا صنف سینمای ایران همین تعداد هستند؟ و مخاظبان سینمای ایران کجای این آرا هستند؟

وورد کاندیدای شناخته شده هم دردی از صنف دوا نکرد…

شاید بسیاری این فرضیه را مطرح سازند که حضور کاندیداهای سینمایی شناخته شده‌تر نزد مخاطبان عام باعث افزایش آرای آنان می شد. اما در پاسخ به این فرضیه هم می‌توان به تجربه انتخابات مجلس ششم اشاره کرده و راهیابی کارگردانی چون بهروز افخمی به مجلس!

افخمی کارگردانی سرشناس بود که نتوانست در قامت نمایندگی مجلس چنان که باید مفیدفایده صنف سینما باشد و شاید همین تجربه ناکام بود که باعث شد در انتخابات بعدی هم چهره های سرشناس سینما وارد این کارزار نشوند و گزینه های باقیمانده هم خروجی قابل قبولی نداشته باشند.

اما آیا این انتهای راه حضور سینماگران در نهاد قانونگذار کشور است؟

قطعا نباید چنین باشد اگر باور داشته باشیم که سینما به عنوان یکی از زیرشاخه های توسعه فرهنگی نیاز دارد به حمایت جدی و این حمایت میسر نمی شود مگر با حضور سینماگران در بطن قوه های مقننه و مجریه کشور.




یک آگهی عجیب منسوب به مسعود فراستی+عکس

سینماژورنال: مسعود فراستی منتقد پیشکسوت ایرانی که اظهارنظراتش پیرامون آثار سینمای ایران اغلب هم کنجکاوی برانگیز است و هم اسباب تعجب است، امسال و در روزهای جشنواره  کنار بهروز افخمی در “هفت” به بیان پاره ای نظراتش درباره جشنواره پرداخت.

به گزارش سینماژورنال این نظرات که به اندازه موافق، مخالف هم داشت یکی از اسباب رونق برنامه “هفت” در ایام جشنواره بود.

روزنامه “قانون” که اغلب در ویژه‌نامه طنز خود با نام “بی قانون” می کوشد به شوخی با چهره های مختلف بپردازد در بخش نیازمندیهای این بخش که با عنوان “گم راهنمای قانون” امروز با مسعود فراستی شوخی کرده است.

مقوا و مقواسازان

در این شوخی آمده است: این مسعوده! مسعود منتقد سینماست. مسعود آدم بافراستیه چون به “جدایی نادر از سیمین” میگه مقوا اما از “قلاده های طلا” تعریف می کنه! البته مسعود کریستوفر نولان، مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ رو هم احتمالا مقواساز میدونه! کمپانی برادران وارنر هم از نظر مسعود چیزی بیش از یک کارگاه تولید کارتن یخچال نیست.

در ادامه این شوخی آمده است: مسعود ارزش جایزه هایی مثل اسکار و گلدن گلوب را یه چیزی در حد کارتهای تشویقی “صدآفرین پسر عزیزم” دوران دبستان می دونه ولو کمتر! مسعود گاهی وسط نقداش در برنامه زنده از کلماتی استفاده میکنه که ما اگه تو چاپش کنیم تا سه نسل روزنامه مون توقیف میشه.

در انتهای این مطلب چنین می خوانید: دیگه شما خودتون بهتر می دونید که باید مثل مسعود باشید یا نه. همه چیزو که ما نباید بگیم.

شوخی روزنامه قانون با مسعود فراستی
شوخی روزنامه قانون با مسعود فراستی




بازيگر نقش شهيدمطهري در ليست انتخاباتي علي مطهري+عکس

سینماژورنال: محمود عزیزی مدرس و بازیگر سینما و تئا‌تر که در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نامزد شده؛ به ائتلاف کاندیداهای مستقل سراسر کشور به سرلیستی علی مطهری پیوست.

به گزارش سینماژورنال محمود عزیزی که سابقه حضور در برخی فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی از جمله سابقه فیلمی ویدئویی از خسرو معصومی در نقش شهید آیت ا.. دکتر مرتضی مطهری را داشته؛ متولد ۱۳۲۳ تهران بوده و درحال حاضر عضو هیئت علمی و استاد تمام دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی، پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
ائتلاف کاندیدهای مستقل سراسر کشور در طول انتخابات گذشته با هدف جلب مشارکت آحاد مردم و معرفی نامزدهای مستقل با ویژگیهای قانونمندی، حق مداری و آزاداندیشی تاکنون فهرست‌های متعددی ارائه داده که در دوره دهم مجلس نیز با لیستی سی نفره و با حضور برخی چهره‌های سیاسی و اقتصادی بزودی اسامی افراد مدنظر خود را معرفی خواهد کرد.
شفاف سازی قوانین مربوط به جامعه هنری
محمود عزیزی چندی قبل و بعد از تأیید صلاحیتش برای انتخابات مجلس به سینماژورنال گفته بود: اگر می بینید این روزها بسیاری از هنرمندان به لحاظ داشتن یک بیمه حداقلی هم در تنگنا هستند فقط به دلیل آن است که قوانین ما نسبت به جامعه هنری وضعیت روشنی نداشته است. شخصا سعی خواهم کرد در صورت ورود به مجلس برای شفاف سازی قوانین مربوط به جامعه هنری تلاش کنم.(اینجا را بخوانید)
محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات
محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات



تهیه‌کننده “اخراجیها” ردصلاحیت شد/بازیگر “معراجیها” تأیید صلاحیت+گفته‌های بازیگر تأیید صلاحیت شده درباره دلایلش برای ورود به مجلس+فهرستی از تمام سینماگرانی که برای ورود به مجلس تلاش کردند؛ از کارگردان “بلبل مزرعه” گرفته تا سازندگان “عروس” و “قلاده‌های طلا”

سینماژورنال: محمود عزیزی بازیگری که بیش از هر چیز به واسطه ایفای نقش مکمل کمدی “لیلی با من است” می شناسیمش و حبیب کاسه‌ساز تهيه كننده “اخراجیها” از جمله چهره هاي آشناي سينما بودند که برای ورود به انتخابات مجلس دهم ثبت نام کردند.

به گزارش سینماژورنال در این بین صلاحیت تهیه‌کننده “اخراجیها”  احراز نشد اما بازیگر “لیلی با من است” با تأیید صلاحیت می‌تواند به زودی تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز کند.

تحقق حقوق قانونی شهروندان در همه شاخه ها

محمود عزیزی که امسال هم با “بادیگارد” به جشنواره فجر می‌آید در گفتگو با سینماژورنال درباره اصلی‌ترین دلیلش برای حضور در مجلس بیان داشت: اصلی ترین برنامه ام که برنامه ای کلی هم هست در چارچوب تحقق حقوق قانونی همه شهروندان فارغ از دسته بندی های موسوم است یعنی باید تلاش كرد برای تحقق حقوق شهروندان در همه شاخه ها.

این بازیگر درباره برنامه ویژه اش برای هنرمندان ایران که خود نیز یکی از آنهاست بیان داشت: مشکل اصلی جامعه هنری ما این است که هنوز که هنوز است جایگاه آنها از نظر قانونی مشخص نشده است. ما اگر بتوانیم در قانون جایگاه هنر و هنرمند را به رسمیت بشناسیم در آن صورت است که بسیاری از مشکلات صنفی هنرمندان هم حل خواهد شد و هنرمندان برای حل مشکلات خود ناچار به پناه بردن به دسته بندی های سیاسی نخواهند شد.

وی ادامه داد: اگر می بینید این روزها بسیاری از هنرمندان به لحاظ داشتن یک بیمه حداقلی هم در تنگنا هستند فقط به دلیل آن است که قوانین ما نسبت به جامعه هنری وضعیت روشنی نداشته است. شخصا سعی خواهم کرد در صورت ورود به مجلس برای شفاف سازی قوانین مربوط به جامعه هنری تلاش کننم.

محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات
محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات

فعلا که به صورت مستقل و بدون وابستگی سیاسی فعالیت می کنیم

بازیگر سریالهایی چون “ستایش” و “معراجیها” که بازی در یک اثر سیاسي به نام “قلاده های طلا” را هم در کارنامه دارد در پاسخ به این سوال که آیا از طرف حزب سیاسی خاصی به مجلس خواهد رفت به سینماژورنال گفت: فعلا که به صورت مستقل ثبت نام کرده ام و صلاحیتم تأیید شده است. سعي مي كنم  که به صورت مستقل به مجلس بروم یا اگر هم بناست نماینده طیفی باشم نماینده هنرمندان مستقل باشم.

این چهره صحبت درباره جزییات برنامه هایش برای ورود به مجلس را به زمان آغاز تبلیغات رسمی نمایندگان مجلس موکول کرد و گفت: شرح تفصیلی برنامه هایم برای تحقق جایگاه قانونی هنرمندان را در زمان آغاز تبلیغات اعلام خواهم کرد.

تمام سینماگران مهمی که برای ورود به مجلس تلاش کردند

به گزارش سینماژورنال محمود عزیزی سلدوز اگر بتواند رأی آورده و به مجلس برود اولین نماینده جامعه سینمایی و به مصداق کلی تری هنر در مجلس نخواهد بود چرا که نیم قرن پیش از این مجید محسنی کارگردانی که به ساخت فیلمهای روستایي شهره بود اولین سینماگری بود که به مجلس شوراي ملي راه یافت.

مجید محسنی که به خاطر ساخت آثاری چون “بلبل مزرعه”، “لات جوانمرد” و “آهنگ دهکده” شناخته می‌شد به عنوان نماینده منطقه دماوند که زادگاهش هم آنجا بود به مجلس پیش از انقلاب راه یافت.

بهروز افخمی کارگردانی که این روزها او را به عنوان مجری “هفت” می بینیم دیگر سینماگر  ایرانی است که به مجلس راه یافته است. افخمی که او را به خاطر کارگردانی آثاری چون “شوکران، “عروس” و “سن پطرزبورگ” و البته تجربه های ناموفقی چون “فرزند صبح” و “روباه” می شناسیم سینماگری بود که بعنوان نماینده  اصلاح طلب وارد مجلس ششم شورای اسلامی شد و البته نتوانست از این عنوان براي بهبود وضعیت جامعه هنری استفاده کند.

او در ميانه نمايندگي، مجلس را تقریبا رها كرد و به ساخت “گاو خوني” پرداخت و در زمانهاي خضور در مجلس هم آن طوري كه خودش مي گفت به كشيدن كاريكاتور و طراحي روي كاغذهاي دم دست براي گذران وقت مي پرداخت!!!

افخمي اگرچه با نامزدي  از سوي جبهه مشاركت به مجلس راه يافته بود اما در تحصن انتهاي فصل اين مجلس پرحاشیه كه همه نماينده هاي شاخص مشاركتي شركت داشتند حضور نيافت.

ابوالقاسم طالبی کارگردان “قلاده های طلا” و “یتیم خانه ایران” و حسين فرخي بازيگر و كارگردان تئاتر كه يك فيلم سينمايي به نام “يحيي” را در كارنامه ي خود دارد پيش از اين  و در انتخابات مجلس پنجم قصد ورود به مجلس و نمايندگي از حوزه هاي از حوزه هاي لنجان اصفهان  و تهران را داشتند كه صلاحيت هر دو به تاييد شوراي نگهبان نيز رسيده بود.