1

فریدون شهبازیان با “حکم تجدیدنظر” در مسیر جشنواره

 

سینماروزان: فریدون شهبازیان موسیقی فیلم سینمایی «حکم تجدید‌نظر» را می‌سازد.

به گزارش سینماروزان با اتمام تدوین فیلم سینمایی «حکم تجدیدنظر» توسط بهرام دهقانی؛ فریدون شهبازیان آهنگسازی و محمود موسوی نژاد هم کار صداگذاری این فیلم را آغاز کردند.

«حکم تجدیدنظر» اولین فیلم بلند محمد امین کریم‌پور است که فیلمنامه آن توسط رضا کریمی بر اساس طرحی از حسین سلیمانی به نگارش در آمده است.

ژاله صامتی، همایون ارشادی، فرید سجادی حسینی، گیتی قاسمی، زیبا کرمعلی، شاهرخ فروتنیان و احسان امانی با حضور آرش عدل‌پرور و با معرفی مجید یلان بازیگران این فیلم هستد.

طی روزهای آینده سازندگان «حکم تجدید نظر» نسخه‌ای از این فیلم را به دفتر جشنواره فجر ارائه می‌کنند.

فریدون شهبازیان سابقه ساخت موسیقی آثاری همچون “آوار”، “شیر سنگی”، “در مسیر تندباد” و “اخراجیها” را در کارنامه دارد.




گردهمایی هنرمندان برای تماشای عاشقانه گرم«وقتی برگشتم»⇐از علیرضا افتخاری و فریدون شهبازیان تا احترام برومند و افشین هاشمی

سینماروزان: دومین اکران مردمی فیلم «وقتی برگشتم» به کارگردانی وحید موسائیان شنبه ۱۱آذر در پردیس سینمای کوروش برگزار می شود.

به گزارش سینماروزان  در دومین اکران مردمی که از ساعت ۱۹:۳۰ در پردیس سینمایی کوروش برگزار می شود، فریدون شهبازیان آهنگساز فیلم «وقتی برگشتم» و رهبر ارکستر ملی ایران، علیرضا افتخاری خواننده سرشناس افشین هاشمی و احترام برومند بازیگران فیلم، حضور دارند.

علاقمندان به حضور در این اکران مردمی و دیدار با این هنرمندان میتوانند از اینجا نسبت به رزرو بلیت اقدام کنند.

 «وقتی برگشتم…» فیلم پربازیگری است که در عین داستانگویی گرم خود کوشیده از موسیقی و موزونی حرکات متعاقب آن(!!!) به عنوان عناصری برای سرگرم کردن مخاطب استفاده کند.

رضا کیانیان، افشین هاشمی، لادن مستوفی، بیتا فرهی، رعنا آزادی ور، سروش صحت، منظر لشگری، امید روحانی، حسین محب اهری، نورالدین جوادیان، سحر آربین و  احترام برومند همسر زنده یاد داود رشیدی از جمله بازیگران «وقتی برگشتم…» هستند.

«وقتی برگشتم…» عاشقانه ای موزیکال است که در ایران، دبی و پاریس فیلمبرداری شده است.

«وقتی برگشتم..» را وحید موسائیان ساخته و با پخش موسسه رسانه فیلمسازان به مدیریت حبیب اسماعیلی در گروه کورش روی پرده خواهد رفت.




واکنش حسین علیزاده به شائبه‌های استفاده از یک «ژن خوب» برای رهبری اجرای «نینوا» در ارکستر ملی⇐ایشان را نمی‌شناسم/فرصت تماشای این برنامه را ندارم/سالی یک بار موسیقی را محترم می‌شمارند و بقیه سال به آن توهین می‌کنند!/ریالی بابت اجرای «نینوا» دریافت نکرده‌ام/از ما یک عذرخواهی ساده هم نکردند

سینماروزان: همین یک هفته پیش بود که پرسشهایی طرح شد درباره حضور یکی از اقوام مدیران ارشاد به رهبری ارکستر ملی؛ پرسشهایی که مقامات بالادستی ارشاد درباره آن روشنگری نکردند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان از آنجا که بناست این رهبر تازه قطعه «نینوا»ی حسین علیزاده را در ارکستر ملی رهبری کند دانستن واکنش علیزاده به این حضور جالب توجه است. علیزاده در گفتگو با «شرق» با بیان اینکه شخص مهدی وجدانی را نمی شناسد قضاوت درباره وی را به بعد از اجرا موکول کرده است.

متن گفتگوی علیزاده را بخوانید:

 شما خودتان اجازه اجرای قطعه نینوا را به آقای وجدانی دادید؟
نینوا در آرشیو ارکستر ملی ایران است. من شخصا آقای وجدانی را نمی‌شناسم؛ اما آقای مرادخانی با من تماس گرفتند و من موافقت کردم. ایشان در مکالمه‌ای این مسئله را به من گفتند و من هم کنجکاوی نکردم؛ فقط پرسیدم خود آقای شهبازیان رهبری می‌کنند؟ که گفتند نه و رهبر میهمان است. دلیلش هم جوان‌گرایی است که در ارکستر کرده‌اند. از آنجایی که من عضو مؤثر جشنواره موسیقی جوان هستم و هنوز مدت زمان زیادی از برگزاری جشنواره هم نگذشته بود، ایشان یادآوری کردند مانند جشنواره جوان تصمیم دارند در ارکستر ملی هم به جوان‌ها میدان بدهند. به‌ همین ‌دلیل من هم کی و کجایش را نپرسیدم. به‌هرحال، ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک ارکسترهای رسمی ایران هستند و من بعید می‌دانم این اجرا از نینوا با ارکستر ملی و رهبری ایشان، اجرای عجیب‌وغریب یا بدی از آب دربیاید. به‌هرحال، ارکستر ملی رهبر دائمی دارد که تمامی فعالیت‌های ارکستر زیر نظر اوست و حتما آقای شهبازیان با حضور این رهبر میهمان موافقت داشته‌اند و خودشان هم نظارت دارند.
 شما از انتقاد‌هایی که به حضور این رهبر جوان و گمنام شد، مطلع شدید؟
من دیدم که جاهایی چیزهایی نوشته‌اند. متأسفانه روزنامه‌ها خیلی بد نوشته بودند که مثلا رهبر دست‌پنجم و این نوع صحبت‌ها که باید به آنها گفت شما اول نتیجه را ببینید، بعد قضاوت کنید. نمی‌شود ندیده قضاوت کرد. به‌هرحال، این قطعه در آرشیو وجود داشت؛ اما باز هم به من اطلاع دادند و از روی ادب و احترام برای اجرای آن با من تماس گرفتند.
 خودتان به تماشای اجرا می‌روید؟
فکر نمی‌کنم فرصت تماشای این برنامه را داشته باشم.
 جناب علیزاده، زمانی که به شما اجرای نینوا از سوی ایشان اطلاع داده شد، برای شما سابقه رهبر مهم نبود؟
من معتقدم باید دفعه اولی اتفاق بیفتد. صرف‌نظر از سابقه، باید اجازه تجربه داد. من در ارشاد آدم‌های زیادی را نمی‌شناسم، شاید یکی، دو نفر را؛ چراکه رابطه اداری با کسی ندارم. بااین‌حال، حتی در جشنواره فجر هم این قطعه اجرا شد؛ درحالی‌که من نسبت به خود جشنواره فجر و نگاهی که به موسیقی دارد، موضع دارم؛ چراکه سالی یک بار اسم موسیقی را در آنجا با احترام می‌آورند و بقیه سال به آن توهین می‌کنند؛ اما در همان جشنواره، علی رهبری، نینوا را با ارکستر سمفونیک تهران رهبری کرد. من آن زمان در ایران نبودم؛ اما با من تماس گرفت و زمانی که فردی مانند رهبری تماس بگیرد، خب طبیعی است که پاسخ من مثبت است و من با کمال میل با ایشان موافقت کردم.
 بنابراین شما مخالفتی با اجراهای مختلف از نینوا ندارید؟
خیر؛ در جاهای مختلف ایران و جهان بارها نینوا اجرا شده است و من هرگز مخالفت یا پافشاری با اجرای بخصوصی از این قطعه نداشته‌ام. دلیلش هم این است که احساس آهنگ‌ساز در قبال کاری که ساخته شده و بارها اجرا شده است، این است که دیگر این اثر تنها به خودش تعلق ندارد؛ ضمن اینکه ذاتا کسی که قرار است این قطعه را اجرا کند، نظر سوئی ندارد؛ بنابراین دلیلی ندارد آهنگ‌ساز موضعی جز موضع مثبت داشته باشد، مگر اینکه بحث نفع مالی باشد که من هرگز تا امروز چنین نگاهی نداشته‌ام و حتی یک بار هم ریالی از بابت اجراهای مختلف نینوا نه طلب و نه دریافت کرده‌ام. همیشه افتخاری بوده است و من از اجرای آن منافعی نداشته‌ام؛ اما هرگز مانع اجرا هم نشده‌ام. اگر قطعه‌ای است که مردم با آن خاطره دارند و ضرورت اجرای آن وجود دارد، لابد در اجرای آن هم کوشش خواهد شد. تا‌به‌حال ارکسترهایی مثل ارکستر پارسیان و ارکستر سمفونیک تهران آن را اجرا کرده بودند؛ اما ارکستر ملی اجرا نکرده بود.
 شما خودتان زمانی که در شورای ارکستر ملی حضور داشتید، از بردیا کیارس که ایشان هم رهبر جوانی بودند، به‌عنوان رهبر استفاده کردید.
بله؛ من البته بردیا را از قبل می‌شناختم و از زمانی که مدیریت هنرستان موسیقی را بر عهده داشتم، خود ما در آن زمان با ایشان همکاری داشتیم. البته من بعد از آن زمان دیگر با ارکستر ملی ارتباطی نداشتم و همکاری‌ها قطع شد. به‌هرحال یک ارکستر باید پویا باشد. مسئله این است که در آن زمان اتفاقات خوبی داشت می‌افتاد؛ اما همیشه بی‌ثباتی گریبانگیر ارکسترها بوده و فعالیت‌ها تداوم پیدا نمی‌کنند. در آن زمانی که من در شورای ارکستر بودم، به من ثابت شد چقدر اعضای ارکستر برای کارکردن انگیزه دارند و چه ارتباط خوبی با هم دارند. مشکل آن ارکستر در آن زمان این بود که کمتر کارهای سفارشی و مناسبتی اجرا می‌کرد و در اکثر کشورهای دنیا، شرایط ارکسترهای دولتی نظیر ارکستر ملی هم این است که در اختیار باشند. همین است که بزرگ‌ترین ارکسترهای دنیا در بخش‌ خصوصی فعال هستند و هنرمندان باید درباره‌اش تصمیم بگیرند.
 دیگر علاقه‌ای به حضور در شورای ارکستر ملی ندارید؟
یک چیز را که صد بار تجربه نمی‌کنند، در آن زمان مسئولان به هر دلیلی که ارکستر را به هم زدند، از ما یک عذرخواهی ساده هم نکردند. زمان‌هایی هست که افرادی که در رأس کاری قرار می‌گیرند، کمترین درکی از شرایط ندارند. به‌هرحال ارکسترهای دولتی در ساختارهای دولتی فعالیت می‌کنند و مانند ادارات که اگر یکی، دو روز پیاپی موضوعی را از کارمندی پیگیری کنی ممکن است به خشونت بینجامد، در آنجا هم چنین است. اما مسئله این است که در همه‌جای دنیا ارکسترهای دولتی ورای بیمه و امکانات و احترامی که دارند، یک دغدغه اصلی دارند، منظورم ارکسترهای آمریکا نیست بلکه همین کشورهای همسایه حتی… و این دغدغه چیزی نیست جز امتحانی که هرساله باید بدهند. البته که اعضای ارکستر آن را با رغبت انجام می‌دهند چراکه دوست دارند بگویند در بهترین ارکستر ساز می‌زنند و زمانی که می‌خواهند آلبومی منتشر کنند، به آن افتخار کنند. ما محلی فکر می‌کنیم و به‌همین‌دلیل بی‌ثباتی گریبانگیر کارهایمان است. به‌همین‌دلیل است که من در شورای ارکستر حضور ندارم. اما حضور آقای شهبازیان به‌عنوان همکار قدیمی من در این ارکستر برای من مهم است. ایشان در سال ٤٩ که من تازه از هنرستان موسیقی فارغ‌التحصیل شده بودم، قطعه من را با عنوان «تار و ارکستر» رهبری کردند. فریدون شهبازیان از رهبران شاخص پیش از انقلاب بود که ارکستر رادیو را رهبری می‌کرد و ما از آن زمان با هم همکاری‌هایی داشتیم.
 بنابراین سابقه روابط عمومی ایشان و نداشتن سابقه رهبری مسئله‌ای برای شما نبود؟
ببینید من ایشان را به قیافه نمی‌شناسم. این هم که سابقه روابط‌عمومی دارند، ممکن است همکاران شما از ایشان به صورت خصوصی دلخوری داشته باشند اما کار رهبری کاری است حرفه‌ای که در آن ارتباطات شخصی و خصوصی جایی ندارد و قرار نیست که دیگران از خود رهبر خوششان یا بدشان بیاید، نکته مهم برای من حضور آقای شهبازیان و تماس آقای مرادخانی بود.




در تازه‌ترین گفتگوی محمد اصفهانی بیان شد⇐از ماجرای خوانندگانی که پول می‌دهند تا تیتراژ بخوانند تا تعریف و تمجید از علیرضا افتخاری و همکاری تازه با بهروز صفاریان

سینماروزان: محمد اصفهانی بعد از سالها دوری از عرصه موسیقی پاپ چندیست که بار دیگر با همراهی ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان اجرای زنده را تجربه میکند؛ اجراهایی که به دلیل سالها دوری از صحنه دچار مشکلاتی هم بوده است.

اصفهانی در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود که با «شرق» انجام شده است هم درباره این مشکلات صحبت کرده است و هم درباره ماجرای خوانندگانی که پول میدهند تا تیتراژ بخوانند و هم درباره آلبوم جدیدش که با همکاری بهروز صفاریان ضبط خواهد شد.

بخشهای خواندنی گفتگوی اصفهانی را بخوانید:

آلبوم جدیدتان چه ویژگی‌هایی دارد؟
مثل آلبوم‌های قبلی همچون برکت در سبک پاپ است و نتیجه همکاری با دوستانی است که با هم کار می‌کردیم؛ آقای بهروز صفاریان، آقای کهن‌دیری و دیگران. ترانه‌ها هم از روزبه بمانی، هوشنگ ابتهاج و دوستان دیگر است.
بخشی از فعالیت شما به خواندن تیتراژ برمی‌گردد که در این زمینه هم کم‌کار شده‌اید.
همیشه وقتی پیشنهاد کار دارم، داستان یک سریال و شعر و آهنگ تیتراژ را بررسی می‌کنم. الان زمانه عوض شده. دغدغه‌ها و وسواس‌ها را برنمی‌تابند چون تقاضا زیاد شده. تهیه‌کننده به‌جای اینکه دغدغه‌ها و وسواس‌های من را بپذیرد و دستمزدم را بدهد تا کار را اجرا کنم، از میان پیشنهادهای انبوهی که از سوی خوانندگانی به او رسیده که حاضر هستند برای شناخته‌شدن حتی پول هم بدهند، یکی را انتخاب می‌کند. البته بعضی‌هایشان هم واقعا خوب هستند و همین برایشان می‌شود یک آغاز جدید و خوب؛ آن زمان این ارتباط‌ها باب نبود؛ خواننده‌ای که برای شناخته‌شدن دستمزد نمی‌گیرد هم کار درستی می‌کند، چون ممکن است صدای خوبی داشته باشد، با همین تیتراژ روی آنتن برود و بعد خواننده بسیار موفقی شود؛ یعنی ارتباطات و راه‌های انتخاب تغییر کرده. طبیعی است که در این شرایط آنها کار خودشان را می‌کنند، من هم کار خودم را…؛ اما دلیل نمی‌شود که خودم را به رنگ و لعاب دیگری دربیاورم. چون خوشبختانه احتیاجی به چنین کاری ندارم. همان اصول سال ٨٠ را همین الان هم دارم که باید ارکستراسیون، ترانه و فیلم‌نامه نظرم را جلب کند و مطمئن شوم که در همراهی با این مجموعه خوشحال هستم. می‌دانم که اگر با حال خوش بخوانم، احتمال اینکه مردم هم خوش‌شان بیاید بیشتر می‌شود.
چقدر خوب است که آدم به جایگاهی برسد که این چیزها خیالش را از آسودگی خارج نکند. در این سطح کار و در این نسل یکی، دو نفر بیشتر با این ویژگی‌ها وجود ندارند و این بی‌شک روی گزیده‌کاری هم تأثیر می‌گذارد. با این روحیه و قدم‌های بسیار حساب‌شده، چطور شد که تصمیم گرفتید با ارکستر نوپای ملی همکاری کنید؟
عامل اصلی‌اش وجود آقای شهبازیان است؛ همان‌طور که در نشست خبری هم گفتم، این نوع ارکسترها را معمولا استادانی مانند استاد فرهاد فخرالدینی و دیگران رهبری می‌کنند. من در برابر این استادان شاگرد هستم، بنابراین نمی‌توانم دغدغه‌هایم یا مسائلی را که دوست دارم لحاظ شود، مطرح کنم. نوعی حجب و حیا همیشه مانع این بوده که بتوانم با چنین ارکسترهایی که چنین رهبرهایی دارند همکاری کنم؛ اما با آقای شهبازیان این مسائل را نداشتم، چون آشنایی کاری‌مان جای دیگری شکل گرفته بود. از ابتدای کارم با ایشان شروع کردم و بسیار از ایشان آموختم. با طرز تفکر و سلیقه ایشان کاملا آشنا بودم و طبیعتا باب میلم بوده وگرنه نمی‌شد بهره‌ای که از ایشان بردم استمرار داشته باشد؛ بنابراین وقتی پیشنهاد این کار را دادند با خیال راحت آن را پذیرفتم و همکاری‌مان را شروع کردیم.
خودتان بهتر می‌دانید که مردم ما به خوانندگان موسیقی پاپ و ملی اقبال زیادی نشان می‌دهند، به همین نسبت نوک پیکان بسیاری از حمله‌ها به سوی آنهاست. همان‌طور که در اجرای قبلی همین ارکستر انتقادهای زیادی متوجه علیرضا افتخاری شد و همین‌طور مشکلاتی در ارکستر وجود داشت که آقای شهبازیان هم آنها را کتمان نمی‌کنند. با وجود این چه شد که باز هم در این راه پا گذاشتید؟
نمی‌شود کارهای خوب و بزرگ را به‌دلیل سختی‌هایی که دارند زیر سؤال ببریم و بگوییم انجامشان نمی‌دهیم. وقتی روی صحنه می‌روید، چه با یک ارکستر پاپ
شش، هفت نفره و چه با ارکستر ٦٠نفره، ریسک‌هایی را قبول می‌کنید. من هم یک انسان هستم و ممکن است جایی شعر یادم برود یا جایی که باید شروع کنم، نکنم؛ آقای افتخاری هم همین‌طور؛ هیچ‌کدام کامپیوتر نیستیم. نباید روی این چیزها خیلی حساس بود. اگر کلیت کار با‌کیفیت و حساب‌شده و فکرشده و خوب ارائه شد، از خطاهای انسانی که ناشی از طبیعت ماست می‌توان چشم‌پوشی کرد. خدا خطا را بر ما موجه کرده و می‌بخشد؛ بنابراین نباید زیاد روی این چیزها به‌اصطلاح کلید کرد. آقای افتخاری چندین سال بود که از صحنه دور بودند، بعد از چندین سال، طبیعی است که با وجود اینکه خواننده بسیار توانایی هستند، مانند هر خواننده‌ای تا بیایند و با صحنه اخت و هماهنگ شوند، زمان می‌برد؛ اما خواننده چون بیشترین افتخارات را کسب می‌کند، باید پذیرای بیشترین انتقادات هم باشد. چون نظام این جهان این‌گونه است که بهای هر چیزی را باید پرداخت کرد. خواننده مثل کسی که در تیم فوتبال گل می‌زند، همیشه زیر ذره‌بین است؛ اما وقتی که گل می‌زند، بیشترین افتخار هم نصیب او می‌شود، همان‌طور که وقتی یک موسیقی خوب است، همه خواننده را تشویق می‌کنند، وقتی هم کار خراب می‌شود خواننده باید مسئولیتش را بپذیرد.




انتقاد آهنگساز “اخراجیها” از اپراتور “همراه اول”

سینماروزان: فریدون شهبازیان آهنگساز و رهبر ارکستر ملی که ساخت موسیقی متن فیلمهایی نظیر “اخراجیها”، “آوار”، “هیوا” و “شیر سنگی” را در کارنامه دارد از استفاده بدون اجازه آثارش توسط یک اپراتور تلفن همراه انتقاد و اعلام کرد که این اتفاق بدون هماهنگی با وی انجام شده است.

فریدون شهبازیان با انتقاد از این رویه به “مهر” گفت: متاسفانه از چند روز پیش متوجه شدم که اپراتور «همراه اول» بدون اجازه من اقدام به انتشار، توزیع و فروش آثار من در بخش «آوای انتظار» کرده و جای ابراز تأسف دارد که فقدان رویه ای مناسب در حفظ حقوق معنوی و مادی آثار هنرمندان به جایی رسیده که یک اپراتور به خود این اجازه را می دهد که بدون مجوز بنده نسبت به ارائه این آهنگ ها و فروش آنها اقدام کند.

وی ادامه داد: اغلب آثاری که بدون اجازه من نسبت به عرضه و فروش آن در «آوای انتظار» اقدام شده مربوط به خوانندگی چون محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، نادر گلچین و هنرمندان دیگری است که من طی سال های گذشته برای آنها آهنگسازی کرده ام و حالا می بینم بدون حتی کوچک ترین اجازه ای از من و حتی موسسه تولیدکننده آلبوم نسبت به انتشارشان اقدام می کنند.

رهبر ارکستر ملی در خاتمه اظهار کرد: من تمام تلاش خود را انجام خواهم داد تا از طریق مراجع قانونی نسبت به این اتفاق اعتراض خود را اعلام کنم. حتی اگر موسسه ای که آثار من را منتشر کرده آنها را در اختیار این اپراتور و هر اپراتور دیگری قرار داده باشد باز هم از نظر من تخلف انجام داده چرا که امتیاز همه آثارم متعلق به بنده است و باید در ابتدای انتشار آن با من هماهنگ شود.

فریدون شهبازیان
فریدون شهبازیان