1

ادعای رییس کمیسیون فرهنگی مجلس همزمان با آغاز پیش فروش بلیت ⇐اگر اصلاحات “فروشنده” انجام نشود، فیلم قابل نمایش نیست!!!

سینماژورنال: در حالی که از ساعاتی قبل پیش فروش بلیت “فروشنده” آغاز شده و پردیس آزادی از سینماهای تحت مدیریت حوزه هنری هم در فهرست پیش فروش بلیت قرار دارد رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ادعای عجیبی را طرح کرده است.

حجت الاسلام نصرا.. پژمانفر رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت‌و گو با “فارس” گفته است: به واسطه نگرانی هایی که درباره فیلم “فروشنده” از سوی تعداد زیادی از افراد شنیده بودم مسئله را با یکی از اعضای شورای پروانه نمایش مطرح کردم و در این مورد از او توضیح خواستم .

وی گفت: این عضو شورای پروانه نمایش با تایید اشکالات فیلم به بنده اعلام کرد، ما به ارشاد برای این فیلم اصلاحاتی داده ایم و اعلام کرده ایم اگر اصلاحات انجام نشود فیلم قابل نمایش نیست.

پژمانفر در پاسخ به اینکه “فروشنده” دارای پروانه نمایش است گفت: من هم این خبر را شنیده ام اما طبعا اگر اصلاحات مورد نظر شورا اعمال نشود صدور پروانه نمایش بی معناست.




آغاز پیش‌فروش بلیتهای “فروشنده”/تحقق رسمی اکران در سینماهای حوزه هنری

سینماژورنال: در حالی که بناست از چهارشنبه دهم شهریورماه “فروشنده” اصغر فرهادی در گروه آزاد روی پرده برود پیش فروش اینترنتی بلیتهای این اثر  آغاز شد.

به گزارش سینماژورنال پیش فروش بلیتها با پردیس کوروش آغاز شده و با یک فاصله زمانی کوتاه پردیس آزادی هم به فهرست سینماهای پیش فروش پیوست؛ این یعنی تحقق عملی اکران “فروشنده” در سینماهای حوزه هنری!

حالا باید تا چهارشنبه منتظر ماند و دید “فروشنده” به طور عملی هم در سینماهای حوزه اکران خواهد شد.

“فروشنده” که از حضور ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در نقشهای اصلی سود می برد داستان تعرض به یک زن در خانه اش و عواقب برآمده از این تعرض را به تصویر می کشد.

“فروشنده” بناست با پخش فیلمیران در 35 سینما و از جمله سینماهای حوزه هنری روی پرده برود.

 




اکران “فروشنده” در ۳۵ سینما و از جمله سینماهای حوزه هنری و به‌ویژه سینما آزادی

سینماژورنال: در حالی که همچنان برخی رسانه های اصولگرا به دلیل مضمون حساسیت‌برانگیز فیلم، مخالف اکران “فروشنده” اصغر فرهادی در سینماهای حوزه هنری هستند اما پخش کننده فیلم بار دیگر بر اکران فیلم در سینماهای حوزه تأکید کرد.

به گزارش سینماژورنال علی سرتیپی مدیر شرکت پخش فیلمیران یک هفته پیش از شروع نمایش «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی از اکران این فیلم در 35 سالن سینما خبر داد.

علی سرتیپی مدیر شرکت پخش فیلمیران درباره اکران این فیلم در شهرستان‌ها و تهران به “خبرآنلاین” گفت: نمایش عمومی «فروشنده» با 20 سالن سینما در تهران و 15 سالن در شهرستان‌ها شروع می‌شود و بعد از یک هفته، به تعداد سالن‌های این فیلم افزوده خواهد شد.

تازه‌ترین ساخته فرهادی یک هفته دیگر چهارشنبه دهم شهریورماه روی پرده سینما خواهد رفت.

سرتیپی همچنین تاکید کرد: شرایط نمایش فیلم در سینماهای حوزه هنری فراهم شده است و «فروشنده» سینمای آزادی را هم برای اکران در اختیار خواهد داشت.

هرچند «فروشنده» در گروه آزاد روی پرده می رود اما به هر حال حضور پخش کننده ای به نام فیلمیران، شرایط تخصیص تعداد بالای سینما و سالن به فیلم را به خصوص در پردیسهایی همچون کوروش که مدیریت آن هم برعهده علی سرتیپی است، فراهم خواهد کرد.




انتقادهای تند و تیز یک رسانه اصولگرا از رییس سازمان تبلیغات اسلامی⇐چگونه با وجود حضور شما در شورای پروانه نمایش “۵۰ کیلو آلبالو” و “فروشنده” پروانه نمایش گرفتند؟

سینماژورنال: دور تازه انتقاد از مسئولان حوزه هنری که به واسطه عدم اکران “لانتوری” در سینماهای تحت امر این نهاد، از سوی رسانه های اغلب مستقل  و در پاره ای موارد اصلاح طلب، آغاز شده بود به گونه ای دیگر به رسانه های اصولگرا هم تسری یافته است.

به گزارش سینماژورنال این رسانه ها در روزهای اخیر به گلایه از چرایی عقد قرارداد میان سینماهای حوزه هنری با پخش کننده “فروشنده” پرداخته اند؛ چون از نظر این رسانه ها فیلم فرهادی اثری است در نقد پدیده ای به نام “غیرت” آن هم از نوع ناموسی اش و حوزه هنری نباید چنین اثری را در سالنهایش اکران کند.

در این گیرودار به تازگی یادداشتی روی خروجی خبرگزاری اصولگرای “نسیم” قرار گرفته است که در آن به جای حوزه هنری، نقدی ارائه شده است بر کارنامه حجت الاسلام مهدی خاموشی رییس سازمان تبلیغات اسلامی که حوزه هنری هم از زیرمجموعه های آن است.

این رسانه اصولگرا کوشیده نه فقط به واسطه جایگاه مدیریتی خاموشی که به لحاظ حضور وی به عنوان یکی از فقهای شورای پروانه نمایش چگونگی صدور پروانه نمایش آثاری مانند “فروشنده” و “50 کیلو آلبالو” را نقد کند.

متن کامل یادداشت نسیم را بخوانید:

همه خاموشی‌های “خاموشی”

این روزها، روزهای پر خبری در عرصه فرهنگ است. ضریب دادن به فرهنگ از سوی رهبر انقلاب در سالهای اخیر اگرچه توجهات را بیش از پیش به این سمت سوق داده اما هنوز این مقوله مهم را در جای اصلی خود ننشانده است. اگرچه نسل جدیدی که بصورت خودجوش و از سر تکلیف مشغول کار فرهنگی است بار اصلی کار فرهنگی انقلاب را به دوش کشیده است با این حال به نظر می رسد هنوز صاحبان پست های فرهنگی جبهه انقلاب که گاها منصوب رهبری هم هستند تقریبا هیچ گونه حرکت فرهنگی موثری از خود بروز نداده اند.

حجت الاسلام خاموشی شاید یکی از این مصادیق باشد. وی مسئول یکی از بزرگترین سازمان های فرهنگی کشور است که سالیان متمادی است در این عرصه فعالیت دارد. خاموشی از شاگردان رهبر انقلاب است و از نظر فقهی از جمله افراد مبرز در این عرصه به شمار می آید و توسط ایشان به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی منصوب شده است.

اذعان به هوش و زیرکی

بعلاوه اینکه کسانی که حجت الاسلام خاموشی را از نزدیک می شناسند به هوش و زیرکی او اذعان دارند. کسانی که از بیرون عرصه فرهنگی را رصد می کنند متفق القول هستند که فردی مانند آقای خاموشی با ویژگی هایی که ذکر شد می توانست یکی از افراد موثر در حوزه فرهنگ و هنر انقلاب باشد و در این دوره خاص یکی از ستون های مفید برای جلوگیری از ولنگاری فرهنگی و تقویت جناح مومن و انقلابی به حساب بیاید و در دوره ای که رهبر انقلاب به صراحت وارد میدان شده اند کسانی مثل آقای خاموشی نیز به همان نسبت وارد عرصه شوند اما با یک نظرسنجی کوتاه در بین افراد جبهه فرهنگی انقلاب شما به نتیجه ای غیر از این خواهید رسید.

طبعا نمی توان منکر زحمات آقای خاموشی در این عرصه شد. او رزمنده دوران دفاع مقدس است و حتما نیت اعتلای فرهنگ اسلامی را دارد اما به نظر می رسد در دوران ولنگاری فرهنگی کارنامه قابل قبولی از خود ارائه نداده است.

شراکت در تولید “طبقه حساس”

کارنامه آقای خاموشی در حوزه تولید فیلم سینمایی کارنامه قابل تاملی است که می توان آن را در مجال دیگری بررسی کرد اما بعنوان مثال فیلم “طبقه حساس” که در آن غیرت مسخره می شود با سرمایه گذاری شرکت پویامهر تولید شد که 34 درصد آن متعلق به زیرمجموعه آقای خاموشی بود. همین مجموعه فیلم دیگری را با مضمون دفاع مقدس سرمایه گذاری کرد که این فیلم نه تنها هیچ نسبتی با دفاع مقدس نداشت بلکه ما در عمل شاهد یک فیلم سیاه و ضد دفاع بودیم و البته آقای خاموشی هیچ گاه در این باره توضیح نداد.

خاموشی در یکی از حساسترین دوره های سینمای ایران، عضو شورای پروانه نمایش سینما است. وظیفه این شورا این است که مجوز اکران فیلم ها را صادر نماید. یعنی اگر فیلمی در این شورا نامناسب تشخیص داده شود ولو اینکه مجوز ساخت هم داشته باشد، امکان نمایش پیدا نمی کند.

حضور آقای خاموشی و یک روحانی دیگر در این شورا برای این است که اگر فیلمی مغایر با احکام شرع باشد نظر آنها بعنوان نظر اصلی مورد توجه قرار گیرد. کسانیکه سینمای ایران را در این سالها از نزدیک بررسی می کنند متوجه این موضوع هستند که سینمای امروز ما به لحاظ اخلاقی به نسبت سالهای گذشته تا چه میزان دچار انحراف است و این موضوع در دراز مدت تا چه میزان می تواند برای خانواده ایرانی مضر باشد و دقیقا همین موضوع است که مسئولیت روحانیون شورای پروانه نمایش مخصوصا آقای خاموشی را سنگین تر می کند و خوب است وی در این مورد به دلسوزان جبهه انقلاب پاسخ دهند که دقیقا نقش ایشان در این موارد چه بوده است.

حجت الاسلام مهدی خاموشی
حجت الاسلام مهدی خاموشی

چرا از خاموشی درباره پروانه نمایش “50 کیلو آلبالو” پرسش نشد؟

اخیرا فیلم “50 کیلو آلبالو” که با تمسخر برخی احکام اسلامی در مورد ازدواج به نمایش درآمد مورد انتقاد بسیاری قرار گرفت. جالب اینکه اگرچه وزیر ارشاد متهم اصلی ساخت چنین فیلم هایی است ولی به هرحال بطور علنی به تولید و اکران چنین فیلمی اعتراض کرد. طبعا وزیر باید در این مورد مورد بازخواست قرار بگیرد اما نقش فقیه شورای پروانه نمایش در این باره چیست؟ چرا هیچ گاه از حجت الاسلام خاموشی در این باره سوال نشد که اگرچه نظر شما بعنوان فقیه شورا می توانست درباره یک فیلم علیه احکام اسلامی موثر باشد ولی چرا این فیلم پروانه نمایش گرفت؟

اساسا حضور آقای خاموشی در یک شورای تخصصی سینما استفاده از تجربه های سینمایی ایشان نیست و آقای خاموشی و عضو دیگر روحانی شورا دقیقا برای همین منظور در شورا هستند.

متاسفانه این اتفاق درباره فیلم های دیگری هم افتاده و یا درحال افتادن است. فیلم هایی که امنیت روانی خانواده را از بین برده و با شوخی جنسی و غیراخلاقی بدون محدودیت جدی هر روز به تعدادشان افزوده می شود.

“فروشنده” چطور مجوز گرفت؟

یکی از مصادیق دیگر این فیلم ها “فروشنده” است. طبعا آقای خاموشی فیلم “فروشنده” را دیده اند و از مضمون فیلم باخبرند و احتمالا نظرات مکمل کارگردان را درباره فیلم و خشونت و … شنیده اند. “فروشنده” فیلمی است که بصورت مشخص «غیرت» را مورد هجمه قرار داده و آن را مصداق خشونت می داند.

جالب اینجاست که کارگردان فیلم زمانی دم از مبارزه با خشونت می زند که قسمتی از پول فیلم توسط یکی از جشنواره های قطر یعنی حامی اصلی داعش تامین شده است. غیر از بحث غیرت، فیلم دیالوگ کاملا صریحی هم علیه انقلاب اسلامی دارد که بعید است از چشم فرد باهوشی مانند آقای خاموشی بدور مانده باشد.

” فروشنده”، هم با همه این موارد موفق به کسب مجوز نمایش بدون اصلاحیه شد تا این سوال بوجود بیاید که فقیه شورای نمایش در دوره ولنگاری فرهنگی چه نقشی را ایفا می کند؟




اظهارنظر بخردانه غلامرضا موسوی⇐ حوزه هنری به‌جای تحریم فیلمهای مجوزدار، فکری کند به حال سالنهای مخروبه‌اش!

سینماژورنال: فیلم سینمایی «لانتوری» به‌تازگی به اكران رسیده است و با وجود تحریم حوزه هنری، فروش خوبی در گیشه داشته، هر چند مدیران حوزه هنری به‌طور شفاف از تحریم این فیلم سینمایی صحبت نمی‌كنند و پرفروش‌بودن سایر فیلم‌ها را دلیل نمایش‌ندادن لانتوری می‌دانند، واقعیت این است كه حوزه هنری همچنان به تحریم برخی فیلم‌ها ادامه می‌دهد.

به گزارش سینماژورنال سیدغلامرضا موسوی، تهیه‌كننده سینما درباره تحریم تازه حوزه هنری و رویكرد سینماگران در مقابل این تحریم به “شرق” گفت: «حدود دو سال است كه آقای خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی عضو شورای پروانه نمایش هستند، قاعدتا ایشان به‌ عنوان بزرگ‌تر حوزه هنری فیلم‌ها را تماشا می‌كند و قاعدتا در شورایی كه ایشان عضو بودند و هستند به اتفاق آرا، رأی به نمایش فیلمی داده می‌شود و طبعا بسیار تعجب‌برانگیز است كه چطور می‌شود سازمانی زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی، فیلم‌هایی را تحریم كند».

آیا حوزه هنری از سازمان تبلیغات منفک شده؟

او ادامه داد: «اینجا دو سؤال مطرح می‌شود، یا حوزه هنری به عنوان زیرمجموعه سازمان تبلیغات اسلامی خودمختار عمل می‌كند و براساس سیاست‌های خودش و بدون درنظرگرفتن نظرات ریاست سازمان تبلیغات اسلامی كار می‌كند یا اساسا نگاه در این دو ارگان متفاوت است و تعمدی در كار است».

موسوی تأكید كرد: «به نظرم این اتفاق ندیده‌گرفتن احترام بازبین‌های نمایش فیلم‌ها و جناب آقای خاموشی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی است. طبعا وقتی شخصی مثل آقای خاموشی در مجموعه بالاتری از حوزه هنری فعالیت می‌كند و به فعالیت‌های شورای پروانه نمایش فیلم آگاه است، به نظر می‌رسد كه باید مجموعه حوزه هنری با نگاه سازمان تبلیغات اسلامی موافق و همسو باشد و به آن احترام بگذارد. اما متأسفانه به نظر می‌رسد این‌طور نیست و این چندگانگی در سازمان تبلیغات اسلامی نیز وجود دارد و باعث تأسف است».

امیدوارم شورای پروانه نمایش اعتبار لازم را داشته باشد
او افزود: «امیدوارم شورای پروانه نمایش اعتبار لازم را داشته باشد، به‌خصوص اینكه لانتوری فیلمی است كه از طرف نهادهایی مثل قوه قضائیه تحسین شده و یك آسیب اجتماعی را به تصویر كشیده و طبعا قوه قضائیه به مسائل آشناست و با نگاهی تحلیلی به این فیلم نگاه كرده است. از طرف دیگر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از این فیلم به عنوان یك فیلم قرآنی نام برده است. آدمی كه در عین سیاستمداربودن، آدم فرهنگی است و طبعا حوزه هنری با نظر مخالفش به قوه قضائیه و وزیر فرهنگ بی‌احترامی كرده است».

جوزه هنری به سالنهای مخروبه اش رسیدگی کند
موسوی ادامه داد: «حوزه هنری اگر همتی دارد، بهتر است به سالن‌های نمایش‌اش در شهرستان‌ها رسیدگی كند كه به بیغوله تبدیل شده و اكثر سالن‌های حوزه هنری در شهرستان‌ها خراب است. حوزه هنری حتی نمی‌تواند سالن‌هایش را به لحاظ تعمیرات مدیریت كند، چطور می‌تواند افكار مردم را مدیریت كند؟»

او افزود: «حوزه هنری تاكنون در زمینه تولید در سینما نیز ناموفق بوده است و تصور می‌كنم با اتفاقاتی نظیر تحریم فیلم‌ها قصد دارد، ضعف ‌مدیریتش را پوشش دهد و ذهن‌ها را منحرف كند. به نظر من نیاز است كه مسئولان متولی امور فرهنگی این شرایط را كنترل كنند و به نوعی گوش حوزه هنری را بكشند. چراكه اقدامات این ارگان به فرهنگ ما آسیب می‌زند».

ناتوانی مدیریتی
موسوی در پاسخ به این پرسش كه به نظر شما به چه دلیل بهانه‌های حوزه هنری درباره تحریم فیلم‌ها تغییر كرده است؟ گفت: «به نظر من حوزه هنری دو تفكر به وجود می‌آورد. یك مسیر، تفكر برادر حاتم طاعی است و تفكر دیگر اقدامات مثبت‌تری است كه ظاهرا مسائل مربوط به تحریم فیلم‌ها تفكر برادر حاتم طاعی است و متأسفانه این ناتوانی مدیریتی را نشان می‌دهد».




ادعاي يک رسانه اصولگرا⇐اساسنامه حوزه هنري اجازه اکران “فروشنده” را نمي‌دهد/اين فيلم غيرت و تعصب را معادل رفتارهاي تروريستي دانسته!!!

سينماژورنال: ماجراي اکران “فروشنده” در سينماهاي حوزه هنري مسأله اي نيست که به مذاق رسانه هاي اصولگرا خوش آيد.

به گزارش سينماژورنال در شرايطي که به واسطه راه اندازي پرديسهاي مختلف در شهر اثرگذاري سينماهاي اغلب فرسوده حوزه هنري از بين رفته است اما رسانه هاي اصولگرا همچنان علاقه اي ندارند به اينکه حوزه هنري “فروشنده” را اکران کند.

روز گذشته واکنش روزنامه اصولگراي جوان به اين مساله را ديديد(اينجا را بخوانيد) و امروز هم روزنامه اصولگراي “وطن امروز” در يادداشتي با طرح اين ادعا که اساسنامه حوزه هنري اجازه اکران “فروشنده” را نمي دهد با استناد به سخنان اصغر فرهادي در نشست رسانه اي فيلمش در جشنواره کن اين شائبه را مطرح کرده که “فروشنده” غيرت و تعصب مردان نسبت به ناموش خويش را معادل رفتارهاي تروريستي دانسته است.

متن يادداشت “وطن امروز” را بخوانيد:

موافق شباهت غيرت با تروريسم هستيد؟

چند روز پيش از اکران «فروشنده» و در حالي که نقد و نظرها و بحث‌ها پيرامون آخرين ساخته اصغر فرهادي به صورت جدي در رسانه‌ها مطرح شده است، گمانه‌هايي مبني بر قطعي شدن اکران اين فيلم در سالن‌هاي حوزه هنري مطرح شده است. موضوعي قابل تامل که سوال‌هايي جدي‌ را متوجه حوزه هنري و سازمان تبليغات مي‌کند.
فارغ از همه مناسبات و مواجهه‌هايي که ميان منتقدان و فرهادي وجود دارد و فارغ از همه نقدهايي که اين روزها منتقدان نسبت به محتواي فيلم تازه او منتشر کرده‌اند، توضيح و تشريحي که خود فرهادي و بازيگران نقش‌هاي اصلي اين فيلم بويژه ترانه عليدوستي درباره فيلم ارائه مي‌دهند، قابل تامل است.

اصغر فرهادي در کنفرانس مطبوعاتي فيلم، در کن درباره خشونت شخصيت اصلي فيلم پس از مساله آزار همسرش مي‌گويد: يک خشونتي است که حاصل يک عصبانيت است ولي يک زماني خشونتي داريم که برايش دليل داريم و براي اين دليل هم ايمان داريم که حاصلش مي‌شود همان رفتارهاي تروريستي که در دنيا وجود دارد و آنها بر اين خشونت باور دارند. شخصيت اصلي فيلم در کل فيلم در حال دليل جمع کردن براي اعمال خشونت است.

نقطه نظر خاص “فروشنده” فرهادي
در واقع “فروشنده” فرهادي خشونتي را که در عرف از آن به «غيرت» نيز تعبير مي‌شود با رفتارهاي تروريستي مشابهت مي‌دهد. اين نقطه‌نظر فرهادي آنقدر سوال‌برانگيز است که ترانه عليدوستي بازيگر نقش «رعنا» – که در فيلم مورد آزار و اذيت روحي قرار گرفته است و در حمام به او حمله شده- در همان کنفرانس خبري اظهار مي‌کند نظر فرهادي را نمي‌پذيرد. ترانه عليدوستي مي‌گويد: موضوع آبرو، حيا و غيرت در اين فيلم مطرح مي‌شود و من برخلاف نظر آقاي فرهادي فکر مي‌کنم يک مرد غربي هم در مواجهه با اين موضوع چنين برخوردي را انجام مي‌داد. مساله درباره تعرض به حريم شخصي يک زن است و اين مساله در همه جاي دنيا وجود دارد و هميشه قرباني خجالت مي‌کشد درباره اتفاقي که برايش اتفاق افتاده حرف بزند. اينکه مردي ادعا مي‌کند روشنفکر و هنرمند است ولي نمي‌تواند از کنار اين مساله عبور کند، گره اصلي اين داستان بود.

اين مرد بالاخره نتوانست از اين ورطه نجات پيدا کند و بين قرباني شدن زن و تجاوز به قلمروي مردانه‌اش تفکيک قائل شود. صحبت‌هاي عليدوستي در واقع تاييد اين گزاره است که فرهادي «غيرت» را در فروشنده به چالش کشيده است  و اگرچه غيرت در عرف بيشتر جوامع فارغ از نگاه سنتي، در حال گذار به مدرنيته و حتي مدرن به عنوان خشونتي مقدس، محترم شمرده مي‌شود، او آن را با رفتار تروريست‌ها مشابهت مي‌دهد.  گزاره‌هاي بالا صرفا بخشي از نظرات خود عوامل “فروشنده” درباره اين فيلم است که از محتوا و فضاي فيلم حکايت مي‌کند و فارغ از نقدهاي نگارنده يا ديگران به فيلم، طرح شده است.

اگرچه صحبت‌هاي عليدوستي و فرهادي به نوعي تاييد گزاره‌هاي مطرح‌شده از  سوي منتقدان نيز هست. آنجا که يکي از منتقدان در نقدي که با تيتر «قيصرکشي در فروشنده» منتشر مي‌کند، به موضوع «غيرت» در فيلم اشاره کرده و مي‌نويسد: اگر 40-30 سال قبل قهرمان سينماي ايران «قيصر» و «صادق کرده» بودند که براي ناموس‌شان 3 برادر آب‌‌منگل را مي‌کشتند يا ? راننده کاميون را براي لکه‌دار کردن عصمت همسرشان به مسلخ مي‌بردند، امروز فرهادي نسخه ديگري پيچيده است و مي‌گويد از اين فضاي سنتي بايد به فضاي مدرن عبور کرد، ديگر زمان انتقام و خشم نيست، حالا دوره بخشش و فراموشي است، فرهادي به وضوح قيصرکشي مي‌کند و از تقوايي و کيميايي عبور مي‌کند و حرف تازه‌اي دارد، غيرت براي دوران سنت بود، در دوران مدرن اين چيزها مايه دردسر است».

اساسنامه حوزه هنري چه مي گويد؟

با اين همه اين روزها که خبرهايي از اکران «فروشنده» در سينماهاي حوزه هنري در برخي رسانه‌ها مطرح شده است، سوال‌هايي را درباره وظايف، اهداف و کارويژه‌هاي اين نهاد حاکميتي به وجود آورده است. سوال‌هايي که با توجه به اساسنامه حوزه هنري قابل استناد و تامل است. در بخش‌ها و بندهاي متعددي از اهداف و وظايف حوزه هنري مندرج در اساسنامه اين نهاد، به اصول و مواردي اشاره شده است که نمي‌تواند دست حوزه را براي رفتارهاي غيرقابل توجيه- مانند نمايش فيلمي که «غيرت» را به چالش مي‌کشد- باز بگذارد. در بندهاي يک تا 6 اهداف حوزه هنري در اساسنامه نسبت به رشد هنر مبتني بر معرفت اسلامي و متعهد به انقلاب، ترويج فضائل اخلاقي، هنر و ادبيات انقلاب اسلامي، راه‌هاي اصولي مقابله با جريان‌هاي هنري معارض و معرفي الگوي ادبي و هنري تاکيد شده است که اکران فيلمي با محتوايي که به اعتقاد خود کارگردان و- نه منتقدان- خشونت مقدس مرد يا همان غيرت را با رفتار گروه‌هاي تروريستي مشابهت مي‌دهد، نمي‌تواند با اين مباني و اساسنامه توجيه‌پذير باشد.

استثناء قائل شدن براي “فروشنده”؟
از طرفي در بندهاي مربوط به وظايف حوزه هنري نيز گسترش هنر اسلامي و الگوآفريني ادبي و هنري تاکيد شده است. مشخصا مسؤولان حوزه نيز خود خواهند پذيرفت که ترويج نگاهي اباحه‌گرايانه به مساله خانواده، ناموس و غيرت نمي‌تواند در راستاي اين وظايف قابل توجيه و پذيرفته شده باشد. مساله ديگري که اکران فيلم‌هايي مشابه را توجيه‌ناپذير خواهد کرد، استثنا قائل شدن براي فيلمي خاص است. بناي حوزه هنري چه در دولت پيشين و چه در دولت فعلي بر پخش و اکران فيلم‌هايي با محتوايي که در مغايرت با موارد طرح‌شده در اساسنامه است، نبوده است. وراي اين مسائل حق طبيعي حوزه هنري است براي سالن‌هايي که اتفاقا در سال‌هاي متمادي از نهادهاي انقلابي در اختيار حوزه قرار گرفته است خود تعيين کننده باشد و از فضاسازي‌هاي ژورناليستي نهراسد و براساس اهداف خود عمل کند.

فشارها بر حوزه هنري زياد است
به عبارت ديگر چنانچه نمي‌توان به بخش خصوص سينماداراني که تا ماه‌ها يک فيلم کم‌مخاطب را روي پرده نگه مي‌دارند يا فيلم انقلابي را خيلي زود از پرده پايين مي‌کشند، معترض شد، به طريق اولي اين حق براي حوزه هنري به عنوان يک نهاد حاکميتي محفوظ است که اولويت سالن‌هاي خود را خود تعيين کند. نکته ديگر آنکه در شرايطي که وزارت ارشاد و ارگان‌هاي دولتي در عمل به وظايف خود کاهلي مي‌کنند، نمي‌توان از حوزه هنري نيز اين کاهلي و سستي در مسائل فرهنگي را پذيرفت.

اما فشارها بر حوزه هنري زياد است. گروهي که طرفدار «اصغر فرهادي به هر قيمتي» هستند، بي‌آنکه فيلم را ديده باشند، به حوزه هنري براي اکران اين فيلم فشار مي‌آورند و با رويکردهايي تحقير شده مانند « ما که باشيم که درباره فيلم فرهادي حرف بزنيم» تقدسي ايجاد مي‌کنند که ماحصل آن اکران آخرين ساخته او را به صورت گسترده محقق کند.




ادعای قابل تأمل روزنامه اصولگرا⇐”غيرت‌زدايي” براي حوزه هنري خط قرمز محسوب نمي‌شود

سینماژورنال: ماجرای مضمون “فروشنده” و بحثهایی که پیرامون نقد غیرت و تعصب ایرانی در این فیلم ارائه شده سبب ساز آن گشته است که برخی از قرارگیری این فیلم در لیست تحریم حوزه هنری سخن گویند.

به گزارش سینماژورنال با این حال روزنامه اصولگرای “جوان” با مرور ماجرای پیش آمده پیرامون انتشار یک نقد منفی در رسانه ای منسوب به حوزه و البته حذف زودهنگام این نقد از خروجی خبرگزاری که خود ناشی از معضل وابستگی به این نهاد بوده، به این نتیجه رسیده است که حوزه هنری علاقه‌ای ندارد خود را از سود فیلمهای پرفروش مانند “فروشنده” محروم کند و در نتیجه مفهومی به نام “غیرت زدایی” برای این نهاد خط قرمز محسوب نمی‌شود.

متن کامل گزارش “جوان” را بخوانید:

همه چیز برای فروش

فيلم «فروشنده» برنده دو جايزه جشنواره كن با اينكه هنوز اكران نشده، در روزهاي اخير جنجال‌ساز شده است. اين جنجال بيشتر ناشي از نقدي بود كه سايت سوره سينما متعلق به حوزه هنري درباره اين فيلم نوشت و البته به سرعت آن را از روي خروجي خود حذف كرد. ظاهراً سوره سينما احتمال نمي‌داده نقد نويسنده او درباره فيلم فروشنده تا اين حد زير ذره‌بين رسانه‌هاي ديگر قرار بگيرد و به طور طبيعي موضع رسمي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي قلمداد شود.

نقد دردسرساز خبرنگار حقوق‌بگیر حوزه هنری

نويسنده اين نقد، فيلم فرهادي را به نوعي متهم به تلاش براي غيرت‌زدايي از جامعه ايران كرده و مي‌نويسد: «اگر 30، 40 سال قبل قهرمان سينماي ايران «قيصر» و «صادق كرده» بودند كه براي ناموسشان سه برادر آب منگل را مي‌كشتند يا 9 راننده كاميون را براي لكه‌دار كردن عصمت همسرشان به مسلخ مي‌بردند، امروز فرهادي نسخه ديگري پيچيده است و مي‌گويد غيرت براي دوران سنت بود، در دوران مدرن اين چيزها مايه دردسر است.» جنجال‌ها كه بالا گرفت سوره سينما چاره‌اي جز حذف مطلب منتشر شده نديد اما نقد اين سايت اثر خود را گذاشته بود.

نفس انتشار يك نقد با رويكرد منفي درباره يك فيلم به خودي خود موضوعي عادي محسوب مي‌شود، ولي قضيه از آنجا مسئله‌ساز شد كه نقد صريح سوره سينما در آستانه اكران اين فيلم و پيش از اينكه بسياري از اهالي رسانه فيلم فرهادي را ديده باشند، انتشار يافت.

پخش کننده تحریم حوزه را تکذیب کرد

اين ماجرا كه در كنار ماجراي اختصاص ندادن سالن‌هاي حوزه هنري به فيلم “لانتوري” گذاشته شود، ( رفتاري كه خيلي‌ها از آن به عنوان تحريم لانتوري از سوي حوزه هنري ياد كردند) دليل واكنش‌ها عليه متن سوره سينما روشن‌تر مي‌شود. شورندگان عليه نقد پيش از اكران سوره سينما، آن را به مثابه پرچمي قلمداد كردند كه مسئولان حوزه هنري را به تصميم درباره تحريم فيلم فروشنده نزديك‌تر مي‌كند، اما برخي از مسئولان اين نهاد احتمال تحريم فروشنده را بي‌اساس خواندند و ظاهراً قضيه اكران آخرين ساخته فرهادي در سينماهاي حوزه از پيش از نوشته شدن اين نقد بسته شده است و اين موضوع را مي‌شود در لابه‌لاي حرف‌هاي روز گذشته علي سرتيپي پخش‌كننده فيلم ديد.

مدير عامل فيلميران درباره اكران فيلم «فروشنده» و احتمال اكران نشدن فيلم در سينماهاي حوزه هنري گفت: مسئولان حوزه هنري هيچ صحبتي مبني بر اينكه فيلم در سالن‌هاي اين نهاد به نمايش در نمي‌آيد، نكردند و قرارداد اكران فيلم اصغر فرهادي در سالن‌هاي حوزه هنري بسته شده است.

حوزه نمی خواهد از سودآوری فیلمها صرفنظر کند
حوزه هنري به نسبت دوره شمقدري كه با قاطعيت و جديت هرچه تمام به استقبال تحريم فيلم‌هايي مي‌رفت كه از سوي سازمان سينمايي وزارت ارشاد مجوز نمايش داشت، در دوره مديريت حجت‌الله ايوبي و دولت يازدهم بسيار دست به عصاتر رفتار مي‌كند. برخي دست به عصا شدن اين نهاد را در تحريم فيلم‌ها در اين دوره، ناشي از انزواي احتمالي اين نهاد در برابر سينماگران مي‌دانند.

خانه سينما و سازمان سينمايي شمقدري حكم كارد و پنير را داشتند و اقدامات تحريمي حوزه هنري عليه سازمان سينمايي اين نهاد را به دليل دو قطبي كه ايجاد شده بود تا حدودي از معرض واكنش‌هاي تند و همبستگي سينماگران به رهبري خانه سينما مصون نگه مي‌داشت، اما حوزه هنري مي‌داند كه اكنون اين دو قطبي مي‌تواند به شكل ديگري صورت‌بندي شود و معادلات را به ضرر اين نهاد سينمايي تمام كند و اين نهاد را در گوشه رينگ قرار بدهد، ضمن اينكه حوزه هنري از تحريم‌هاي سال 90 تا حدودي تجربه‌اندوزي كرده و نمي‌خواهد از سود ناشي از درآمد فيلم‌هايي كه از گيشه مناسبي برخوردار‌ند خود را بي نصيب بگذارد.

غيرت‌زدايي براي حوزه هنري خط قرمز محسوب نمي‌شود

حوزه هنري مي‌داند اگر تحركي از خود نشان ندهد، راه اندازي روبه رشد پرديس‌هاي سينمايي در شهرهاي مختلف كشور كه با استقبال مردمي نيز مواجه مي‌شود مي‌تواند به تدريج برتري اين نهاد را با خدشه مواجه كند. اكران فيلم جنجالي و حاشيه‌ساز «50 كيلو آلبالو»، تحريم لانتوري و اكران فروشنده، فقر استراتژي و معيار مشخص در تصميم‌گيري‌هاي حوزه هنري و احتمالاً معادلات پشت پرده‌اي را بازتاب مي‌دهد كه بيش از هر چيز جنبه فصلي و مقطعي دارند.

ماجراي غيرت‌زدايي از جامعه در فيلم‌هاي ايراني داستان ريشه‌دار و دنباله‌داري است اما آنچه به نظر مي‌رسد در اين ميان اهميت دارد، اين است كه ظاهراً موضوع غيرت‌زدايي براي حوزه هنري خط قرمز محسوب نمي‌شود و “فروشنده” قرار نيست در ليست تحريمي‌هاي اين نهاد انقلابي قرار بگيرد.




آقایان هنروتجربه! سرتیپی کارش را بلد است؛ شما اگر جسارت دارید “عصبانی نیستم” را اکران کنید

سینماژورنال/حامد مظفری: ماجرای اکران مجدد فیلمهای اکران شده یا دارای سرگروه سینمایی، در گروه سینمایی هنروتجربه همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال بعد از اکران مجدد و بیهوده “ساکن طبقه وسط” اولین فیلم شهاب حسینی در مقام کارگردان که دو سال قبل روی پرده رفته و جزو ده فیلم پرفروش سال بود(اینجا و اینجا را بخوانید) و نمایش “ایستاده در غبار” همزمان با اکران سراسری در این گروه، چند روز قبل خبر رسید که “فروشنده” اصغر فرهادی همزمان با اکران سراسری در “هنروتجربه” هم اکران خواهد شد.

در تازه ترین مورد نیز بنا شده “لانتوری” رضا درمیشیان همزمان با اکران در گروه آفریقا در این گروه هم به نمایش درآید.

اینکه اصلی ترین دلیل اکران چنین آثاری در هنروتجربه تزریق نوعی شادابی به این گروه ایزوله و خالی از مخاطب است شکی وجود ندارد اما پرسش اینجاست که اگر رییس این گروه دولتی و سیاستگذاران آن به فکر آثاری کمتر دیده شده یا دیده نشده اما دارای وجهه تجربی هستند چرا به سراغ “عصبانی نیستم” نمی‌روند؟

“عصبانی نیستم” را هم کارگردان “لانتوری” ساخته و فیلم علیرغم داشتن پروانه نمایش اما به دلیل محافظه کاری مدیران سینمایی دولت یازدهم روی پرده نرفت.

در شرایطی که ده ها فیلم بدون پروانه نمایش سینمایی که اصلا برای مدیوم ویدیویی ساخته شده بودند در این گروه وابسته به بودجه های دولتی روی پرده رفته اند چرا شرایط اکران “عصبانی نیستم” که اتفاقا پروانه نمایش سینمایی هم دارد در این گروه فراهم نمی شود؟

سرتیپی کارش را بلد است؛ شما اگر جسارت دارید “عصبانی نیستم” را اکران کنید

شکی وجود ندارد که “لانتوری” به دلیل ساختار ژورنالیستی خود و تصویرسازی بکری که از یک سوژه ملتهب این سالها یعنی اسیدپاشی ارائه می دهد در گروه سینمایی خودش هم به قدر کفایت دیده خواهد شد و با توجه به قرارگیری فیلمیران به عنوان یک پخش کننده باسابقه در کنار فیلم قاعدتا شرایط اکران سراسری فیلم هم فراهم خواهد شد.

پس اکران همزمان “لانتوری” در هنروتجربه جز اتلاف وقت ثمری را نخواهد داشت. آقایان کارمند هنروتجربه! حتی اگر به فکر سینماگری مستعد به نام رضا درمیشیان هستید شرایط اکران “عصبانی نیستم” را فراهم کنید وگرنه “لانتوری” را که علی سرتیپی پخش می‌کند و خوب هم پخش می کند.

اگر هم کف گیر تجربه گرایی‌تان(!) به ته دیگ خورده و به دنبال آمارسازی برای نشان دادن اقبال مخاطبان به فیلمهایشان هستید صریحا این مسأله را اعلام کنید تا مدیران بالادستی سازمان سینمایی در اصلاح کارکرد این گروه و اصلاح آن به گونه‌ای که نه شما بیکار شوید و نه سینما ضرر کند، تجدیدنظری اساسی کنند.

عصبانی نیستم
عصبانی نیستم



شهاب حسینی در راه آمریکا…

سینماژورنال: برخلاف آن دسته از سینماگران ایران مانند برادران جوزانی، تورج منصوری یا علیرضا شجاع‌نوری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از ایالات متحده به ایران بازگشته و طی این سالها نیز جز به ضرورت علاقه‌ای برای حضور در ایالات متحده نشان نداده‌اند در سالهای اخیر با برخی از سینماگران رشد کرده در سینمای پس از انقلاب مواجه بوده ایم که علاقه زیادی به دریافت اقامت آمریکا نشان داده اند.

به گزارش سینماژورنال تسهیلاتی که بعد از روی کار آمدن باراک اوباما در صدور گرین کارت برای آن دسته از سینماگران ایرانی که نامزد یا برنده جایزه از جشنواره فجر شدند، به وجود آمد سبب ساز آن شد که در سالهای گذشته کم نباشند سینماگرانی از ایران که به تنهایی یا به همراه خانواده‌شان اقامت آمریکا را دریافت کنند.

جالب است که این سینماگران عشق ینگه‌دنیا که از کارگردان گرفته تا تهیه کننده و بازیگر و حتی دبیر برخی جشنواره‌های وطنی را شامل می‌شوند و برخی از آنها نیز چهره‌های صاحب نفوذ در صنف خانه سینما هستند، اغلب وابستگی جدایی‌ناپذیری با درآمدهای وطنی دارند.

این سینماگران معمولا نیمه دوم سال که به دلیل نزدیکی به جشنواره فصل تولید آثار سینمایی است را در ایران به سر می‌برند و البته به مدد بودجه‌های عمومی که از ارگانهای سینمایی مختلف گرفته تا موسسات اقتصادی به سمت تولیداتشان سرازیر می‌شود درآمد خوبی را به جیب می‌زنند و البته پس اندازی فراهم می‌کنند برای گذراندن ماههایی از سال در کشوری که در تریبونهای رسمی مدام سیاستهای دولتمردان آن به چالش کشیده می‌شود.

سودای شهاب حسینی برای دریافت اقامت آمریکا؟

در تازه‌ترین مورد شهاب حسینی بازیگر ایرانی که در هفته های اخیر و بعد از دریافت جایزه بهترین بازیگری جشنواره کن در کانون توجه رسانه‌های مختلف از اصولگرا تا اصلاح‌طلب قرار گرفته بود نیز قصد کرده اقامت ایالات متحده را دریافت کند.

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد شهاب حسینی به همراه خانواده‌اش سفری را آغاز کرده با مقصد موقت دوبی که مقصد نهایی‌اش آمریکا و هدف از آن دریافت اقامت در این کشور است.

شهاب حسینی که جایزه بهترین بازیگری کن 2016 را دریافت کرده بود مدتی قبل از رفتن حضوری کوتاه داشت در فیلمی با عنوان “لابی” به کارگردانی جوانی به نام محمد پرویزی؛ فیلمی که گفته می‌شود سرمایه تولید آن توسط یکی از بانک‌های خصوصی تأمین شده است.

شهاب حسینی که آخرین فیلمهای اکران شده‌اش ملودرام پرفروش “دوران عاشقی” ساخته علیرضا رییسیان و “چهارشنبه” سروش محمدزاده بود چند فیلم را آماده اکران دارد که مهمترین آنها “فروشنده” اصغر فرهادی است.

“سایه‌های موازی” اصغر نعیمی که شهاب در آن در کنار ابوالفضل پورعرب ایفای نقش کرده، “برادرم خسرو” احسان بیگلری و “امتحان نهایی” عادل یراقی دیگر آثار شهاب هستند که آماده اکران هستند.

شهاب حسینی که سیمرغ بلورین بهترین بازیگری جشنواره فجر برای “سوپراستار” و خرس نقره ای بهترین بازیگری جشنواره برلین را به صورت اشتراکی با گروه بازیگران “جدایی…” دریافت کرده است به همراه همسرش پریچهر حسینی و فرزندانش محمدامین و امیرعلی عازم مسافرتی شده است که مقصدش ایالات متحده است.

شهاب حسینی
شهاب حسینی




کارگردان “کلاه پهلوی” اظهارنظراتش درباره فیلمهای کاهانی و فرهادی را کاملا تکذیب کرد

سینماژورنال: در ساعات گذشته گفتگویی منسوب به سیدضیاءالدین دری عضو شورای پروانه نمایش از طریق رسانه ای اینترنتی منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال در این گفتگو از قول دری طعنه هایی تند نثار فیلمهای “فروشنده” و “ارادتمند نازنین بهاره تینا” شده بود و همین طعنه های تند بود که اصالت گفتگو را زیر سوال می برد چون دری در تمام مدت حضورش در شورای پروانه نمایش هیچ گاه به طور مستقیم فیلمی را هدف قرار نداده است و حتی در گفتگوهای صریحش به هنگام روی آنتن رفتن “کلاه پهلوی” هم اغلب می کوشید با انعطاف کامل پاسخگوی نقدها باشد.

تکذیب کامل

این اتفاق باعث شد سینماژورنال به سراغ دری برود و درباره چند و چون این گفتگو بپرسد اما دری که گویا خودش هم خبر از انتشار گفتگوی مذکور نداشت کاملا آن را تکذیب کرد.
دری تاکید کرد همواره سعی می کند با رعایت انصاف نسبت به فیلمها صحبت کند و آنچه به وی نسبت داده شده را کاملا زیر سوال برد.

کارگردان “کیف انگلیسی” تاکید کرد که به زودی در گفتگویی تفصیلی نقطه نظراتش درباره “فروشنده” و “ارادتمند…” را بیان خواهد کرد.

رسانه مجری ممنوع التصویر

گفتنی است گه گفتگوی موردنظر از سوی رسانه ای منتشر شده که منسوب به یکی از مجریان سابق تلویزیون است؛ همان مجری که در برهه ای از زمان یک درگیری حقوقی هم پیدا کرد و بعد از آن هم دیگر در رسانه ملی آفتابی نشد!!!




پخش‌کننده داخلی “فروشنده” مشخص شد

سینماژورنال: تازه ترین فیلم اصغر فرهادی با عنوان “فروشنده” که با حضور کمپانی فرانسوی مومنتوفیلمز و البته حمایت یک کمپانی عرب به نام انستیتو فیلم دوحه  وابسته به شیخه میاثه آل ثانی دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر تولید شده است(اینجا و اینجا را بخوانید) پخش کننده داخلی خود را شناخت.

به گزارش سینماژورنال “فیلمیران” به مدیریت علی سرتیپی که پیشتر پخش “جدایی نادر از سیمین” و “گذشته” فرهادی را برعهده داشت پخش “فروشنده” را هم از آن خود کرده است.

این فیلم که در جشنواره امسال کن رونمایی شد هفته ابتدایی تیرماه در جشنواره مونیخ هم به نمایش درخواهد آمد.

اکران سراسری این فیلم در سینماهای فرانسه اواسط پاییز توسط مومنتو و با نام “مشتری” انجام خواهد شد.

پخش آمریکای فیلم نیز به آمازون سپرده شده که هنوز زمان آن مشخص نیست.




فرهادی در گفتگو با رسانه اعراب‌⇐پیشرفت سریع ایران ممکن است به فاجعه منجر شود

سینماژورنال: “فروشنده” اصغر فرهادی که موسسه فیلم دوحه وابسته به شیخه میاثه آل ثانی  دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر از تولید آن حمایت کرده است(اینجا و اینجا را بخوانید) بعد از دریافت پروانه نمایش داخلی آماده اکران می‌شود.

به گزارش سینماژورنال فرهادی در این فیلم با به‌کارگیری ساختاری “نمایش در فیلم” با یک تدوین موازی در کنار اجرای نمایش “مرگ فروشنده” روایت زندگی دست اندرکاران اصلی این نمایش را به تماشا می‌گذارد.

“فروشنده” چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ ساختار شباهتهایی دارد با برخی آثار بهرام بیضایی و از جمله “حقایق درباره لیلا دختر ادریس”(اینجا را بخوانید)، “لبه پرتگاه”، “فیلم در فیلم” و “وقتی همه خوابیم” با این حال فرهادی مدام از غلامحسین ساعدی نام می‌برد و سعی زیادی دارد که اليناسيون(از خود بیگانگی) “مش حسن” در “گاو” و مسخ شدنش به چيزي كه عاشقش است يعني گاوش را با دگرديسي شخصيت يك مرد مهربان به مردي خشمگين و منتقم، به اشتباه يكي بداند…

فرهادی که بعد از بازگشت به ایران هیچ گفتگوی تفصیلی اختصاصی رسمی با رسانه‌های داخلی نداشته به تازگی با یک روزنامه عرب‌زبان به نام “نشنال” چاپ امارات گفتگو داشته است و جالب است که در این گفتگو باز از ساعدی نام برده است.

فرهادی که نمادی از فیلمسازی جریان موسوم به روشنفکر به شمار می رود و همواره سعی کرده در مناسک و ادبیات به عنوان چهره‌ای طرفدار مدرنیته خود را نشان دهد در گفتگو با این نشریه عرب به صراحت از عواقب رفتن به دل مدرنیته، احساس خطر کرده است.

این کارگردان در گفتگو با این روزنامه عرب با برشمردن شباهتهایی که میان نیویورک زمان نگارش “مرگ فروشنده” با تهران فعلی وجود دارد تغییر و تحولات رو به پیشرفت ایران را احتمالی دانسته بر بروز یک فاجعه!

سینماژورنال متن کامل گفتگوی فرهادی با این رسانه عرب را به نقل از “شرق” ارائه می دهد:

فیلم «فروشنده» اقتباس فوق‌العاده‌ای از نمایش‌نامه «مرگ فروشنده» اثر آرتور میلر است که کارگردان ایرانی، اصغر فرهادی، آن را ساخته. این فیلم که به‌عنوان یکی از رقیبان اصلی برای نخل طلایی، جایزه اصلی جشنواره فیلم کن، به شمار می‌آمد، ماجرای یک معلم و همسرش را روایت می‌کند که به خانه‌شان در تهران حمله می‌شود.

ترانه علیدوستی و شهاب حسینی که همواره در فیلم‌های فرهادی نقش‌آفرینی می‌کنند، در این فیلم نقشی بی‌نظیر از یک زوج را به نمایش گذاشتند که باید تصمیم می‌گرفتند چگونه به این حمله پاسخ دهند.

فیلم‌نامه این فیلم هم اثر فرهادی است و به شکلی نمایش‌نامه در فیلم‌نامه است؛ به این صورت که «مرگ فروشنده» در تئاتر در حال اجراست و صحنه‌های آن موازی با روایت داستان پیش می‌رود. فیلم “فروشنده” بازخوردهای خوبی در جشنواره داشت و درنهایت دو جایزه مهم بهترین فیلم‌نامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آنِ خود کرد.


‌پس از اینکه فیلم «گذشته» را در فرانسه ساختید، چه حسی داشتید وقتی به ایران بازمی‌گشتید و فیلمی به زبان مادری خود می‌ساختید؟
این فیلم قرار نبود ساخته شود. من پروژه دیگری را آغاز کرده بودم که قرار بود در اسپانیا فیلم‌برداری شود و پِدرو آلمودوار تهیه‌کننده اسپانیایی همکاری کند و بازیگران هم اسپانیایی و آمریکایی بودند. همه‌چیز به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه دلتنگ کشورم شدم. خواستم پیش از اینکه روی پروژه اسپانیایی کار کنم، به کشورم بازگردم.
‌کارکردن در ایران نسبت به فرانسه دشواتر بود یا آسان‌تر؟
پس از فیلم «جدایی نادر از سیمین»، کارکردن در ایران به نظرم بسیار آسان‌تر بود، چون با افراد مشتاقی کار می‌کردم که خود را بسیار درگیر کار می‌کردند. این، انجام بسیاری از کارها را برایم آسان کرد. این امکان برایم فراهم شد که بسیاری از مشکلات فیلم‌سازان دیگر را در ایران نداشته باشم.
‌فیلم «فروشنده» قصه عشق، انتقام، بخشش و تئاتر است. صحنه تئاتر نقشی مهم در فیلم دارد و همچنین حضوری زیاد در زندگی‌‌تان… .
پیش از اینکه روی این فیلم کار کنم، در تئاتر مطالعه کرده بودم و انتظار داشتم همه کارم در تئاتر باشد. به‌تدریج برای سینما نوشتم. بااین‌حال به تئاتر حس خوبی دارم. من کارکردن با تماشاگران را دوست دارم و عاشق تجربه انجام این کار با تئاتر هستم و فرهنگ تئاتر را دوست دارم.
‌چرا می‌خواستید به آرتر میلر ادای احترام کنید؟
من به خیلی‌ها ادای احترام می‌کنم. می‌خواستم از نویسنده بزرگ ایرانی، غلام‌حسین ساعدی، که در پاریس به خاک سپرده شده است، هم یاد کنم؛ او آرتر میلر ایران است. غلام‌حسین ساعدی هم به همان اندازه بزرگ است و آثارش شبیه آرتر میلر.
‌تئاتر نقش بسزایی در این فیلم دارد، زیرا نمایش اصلی آرتر میلر در زمینه اجرا می‌شود… .
درحقیقت دو داستان موازی در فیلم وجود دارد. شما «مرگ فروشنده» را در زمینه در حال اجرا می‌بینید و پس از اینکه روایت پیچیده داستان را دریافتید، مرگ فروشنده دیگری را می‌بینید. روایت داستان و روایت تئاتر موازی با هم پیش می‌روند. شخصیت فروشنده‌ای که در پایان فیلم کشف می‌کنید، بسیار نزدیک به ویلی لُمَن، [شخصیت اصلی نمایش میلر] و لیندا [زنِ ویلی] است. برای همین این فیلم داستان در داستان است. آنچه در تئاتر و نمایش رخ می‌دهد، به نظر می‌آید عمیقا برای شخصیت‌های فیلم اتفاق می‌افتد که دنبال‌شان می‌کنید.
‌آیا تطابقی بین تهران و نیویورکِ میلر می‌بینید؟
اگر اول نمایش‌نامه «مرگ فروشنده» را بخوانید، توصیف نیویورک را از زبان آرتر میلر و تغییرات را در شهر می‌بینید. او همه اساس شهر را رو به نابودی می‌بیند و زندگی مدرنی را توصیف می‌کند که در حال شکل‌گیری است و بر افراد و گروه‌هایی تأثیر می‌گذارد که نمی‌توانند خیلی سریع خود را با تغییرات همگام کنند. آنچه در ایران رخ می‌دهد، شبیه به این است – تهران مانند چند سال پیشِ نیویورک در حال پیشرفت است. اما ممکن است به فاجعه‌ای منجر شود، زیرا چنین نوسازی‌ها و نوآوری‌هایی را نمی‌توان صرفا با کنارزدن سنت به دست آورد.
‌به نظر می‌رسد برای این ارزش‌های سنتی، بسیار احترام قائلید… .
ما اعتقاد داریم باید بااحتیاط عمل کنیم و خانواده یک حریم خصوصی است. یک پسر کوچک دوست ندارد خانمی از بستگان درجه اول او لباسش را عوض کند. می‌بینید در کلاس‌های درس فقط پسرها حضور دارند و مختلط نیست. این چیزی است که شما در ایران وقتی بچه هستید می‌آموزید؛ تفاوت بین زن و مرد. من نظرم را دراین‌باره نمی‌گویم و فقط می‌گویم وجود دارد. علاوه بر این حریم خصوصی، مشکل قضاوت دیگران هم هست؛ اینکه دیگران چگونه شما را می‌بینند، بسیار مهم است.




در جدول ارزشگذاری منتقدان فرانسوی⇐ “فروشنده” فرهادی نوزدهم شد+عکس

سینماژورنال: در جدول ارزشگذاری منتقدان مجله فرانسوی “کایه دو سینما” بر فیلمهای جشنواره کن 2016 فیلم فرهادی از میان 21 فیلم حاضر در بخش رقابتی، جایگاه نوزدهم را به خود اختصاص داد.

به گزارش سینماژورنال این ارزشگذاری توسط 9 منتقد “کایه دو سینما” انجام شده و در آن سه فیلم “تونی الدرمن”، “اله” و  “خلیج سست” در بالای جدول قرار گرفته اند.

در این فهرست “تونی الدرمن” 36 ستاره گرفته، “اله” 35 ستاره و “خلیج سست” 29 ستاره.

“فروشنده” فرهادی اما تنها با 2 ستاره یکی از سه فیلم انتهایی جدول است!

جدول ارزشگذاری کایه دو سینما
جدول ارزشگذاری کایه دو سینما بر فیلمهای کن 2016



بالاخره و به صورت رسمی مجوز نمایش “فروشنده” فرهادی صادر شد

سینماژورنال: بالاخره و بعد از مدتها حرف و حدیث شورای پروانه نمایش به صورت رسمی مجوز نمایش “فروشنده” را صادر کرد.

به گزارش سینماژورنال در جلسه 17 خرداد که با حضور اکثریت اعضای شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برگزار شد، مجوز نمایش ۳ فیلم و از جمله فیلم فرهادی صادر شد.

فهرست فیلمهای مجوز نمایش گرفته به شرح زیرند:

فروشنده به تهیه کنندگی و کارگردانی اصغر فرهادی

صله سحر به تهیه کنندگی بهرام صادقی مزیدی و کارگردانی فرزین مهدی پور

اروند به تهیه کنندگی مهدی داوری و کارگردانی پوریا آذربایجانی.




رییس سازمان سینمایی تأکید کرد⇐خواننده “بارکد” سانسور می‌شود اما خواننده “فروشنده”، نه!

سینماژورنال: در حالی که معمولا این رییس اداره نظارت و ارزشیابی است که می بایست درباره وضعیت ممیزی فیلمها نظر دهد در یک بدعت جالب توجه رییس سازمان سینمایی درباره وضعیت ممیزی برخی فیلمها و از جمله “بارکد” و “فروشنده” حرف زده است.

به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی صبح سه شنبه نوزدهم خرداد در حاشیه جلسه امضای تفاهم‌نامه همکاری میان معاونت حقوق بشر و امور بین‌الملل وزارت دادگستری و سازمان سینمایی در وزارت دادگستری درباره وضعیت نمایش “بارکد” گفت: طبق آخرین خبری که از معاونت ارزشیابی و نظارت گرفتم، پیش از این اصلاحاتی به فیلم “بارکد” وارد شده بود که موسیقی فیلم هم جزو همین اصلاحات بود و طبق آخرین تصمیمی که گرفته شده صدای این خواننده پخش نمی‌شود.

به گزارش سینماژورنال با این وصف “بارکد” با حذف صدای یاسر بختیاری(یاس) خواننده رپ از تیتراژ به نمایش درخواهد آمد.

حجت الله ایوبی پاسخ درباره احتمال ممیزی قطعه پاپ – راکی از علی عظیمی که در فیلم «فروشنده» وجود دارد بیان داشت: شورای صدور پروانه نمایش چیزی در این مورد نخواستند.

وی ادامه داد:  شورای پروانه نمایش با صدور مجوز نمایش فیلم «فروشنده» موافقت کرد و به این فیلم هیچ اصلاحیه‌ای نخورده است.




تهمینه میلانی در واکنش به fund قطری‌ها به فیلم فرهادی⇐ مثل نوبل باعث افتخار است!

سینماژورنال: در حالی که در هفته های گذشته فیلم “فروشنده” اصغر فرهادی در کنار جوایزش از جشنواره کن بخاطر fund موسسه فیلم دوحه که با حمایت “شيخه مياسه آل‌ثاني” دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر، پا گرفته حاشیه برانگیز شده است(اینجا را بخوانید) حالا تهمینه میلانی در تازه ترین گفتگویش در توصیفی غریب این حمایت ها را شبیه دریافت جایزه نوبل دانسته است.

به گزارش سینماژورنال میلانی در گفتگو با “شرق” گفته است: این اواخر آقای فرهادی متهم می‌شود که از کشور دیگری پول می‌گیرد، اشکال این ماجرا کجا است؟ درحال‌حاضر بنیادهایی در تمام دنیا وجود دارد که به فیلم‌سازان مستقل فارغ از ملیت پول می‌دهد تا عقاید اجتماعی و انسانی خود را گسترش بدهند و هیچ ایرادی ندارد؛ اینها وابسته به سازمان‌های سیاسی نیستند، دقیقا مثل این است که نوبل بگیرید و هیچ ربطی به دولت‌ها ندارد. اگر کسی جایزه نوبل را بگیرد، باعث افتخار است.

انگار نه انگار…

به گزارش سینماژورنال اینکه دریافت حمایت از یک موسسه قطری تازه تأسیس مرتبط با دختر امير سابق و خواهر امير فعلي ويكي از نفرات اول دربار اميرنشين قطر با جایزه نوبلی مقایسه شده که فارغ از پیشینه تاریخی‌-سیاسی‌اش، آوردگاهی است برای رقابت و آن هم سنجش توسط یک آکادمی، به شدت تأمل برانگیز است.

انگار نه انگار با حمايت بنياد مرتبط با فردي از دربار جايي طرفیم که مدام در حال حمایت از گروههای تکفیری-سلفی است و انگار نه انگار سینماگران ما مدام در حال شعار دادن  حمایت از خلیج فارسی هستند که اين اميرنشين پول  دهنده هیچ گاه آن را به رسمیت نشناخته است.

اما پاي پول با نام مستعار فاند که به ميان مي‌آيد هر  که هم كه نداند این کارگردان خوب می‌داند نیازی به قطر و نوبل هم نیست و کافیست حتي یک مدیر سینمايي كه به جرياني كاملا مخالف که سالها عليه آن فریاد کرده باشي روی کار بیاید و بودجه اي کامل برای ساخت فیلمی در نقد و تخطئه همكاران را فراهم کند در آن صورت حتی خط سیاسی مخالف این مدیر هم پشیزی اهمیت ندارد و باز هم می توان محصولی تولید کرد كه شخصيت اولش كه منفي است پس از تحول و عاقبت به خيري موهايش را كوتاه مي كند و پيراهن بلندسفيد بدون يقه اش را روي شلوارش مي اندازد!




عصبانیت غرمترقبه کارگردان “کلاه پهلوی”!

سینماژورنال: انتشار اخباری ضد و نقیض درباره صدور پروانه نمایش “فروشنده” اصغر فرهادی سبب ساز رقم خوردن اتفاقی غیرمترقبه شد.

به گزارش سینماژورنال انتشار خبر صدور پروانه نمایش “فروشنده” از اداره نظارت از سوی روزنامه “سینما” موجب آن گردید که سیدضیاءالدین دری از اعضای شورای پروانه نمایش به موضع گیری درباره خبر پرداخته و به “باشگاه خبرنگاران” بگوید که به دلیل به حد نصاب نرسیدن هنوز پروانه نمایش اثر صادر نشده است.

با این حال انتشار خبری مجدد از روزنامه “سینما” مبنی بر آن که چهار عضو شورای پروانه نمایش به صورت جداگانه فیلم را دیده اند و محتوای آن را تأیید کرده اند موجب آن شد که سینماژورنال به سراغ سیدضیاءالدین دری رفته و در این باره از او بپرسد.

دری اما برخلاف رويه معمول با برخوردی تند و لحنی عصبی ما را به رییس اداره نظارت ارشاد ارجاع داد که البته ایشان هم پاسخگو نبود.

اینکه دلیل عصبانیت دری چه بوده مشخص نیست اما نکته اینجاست که اگر انتشار اخبار مرتبط با صدور پروانه نمایش به‌موقع از سوی کانال رسمی‌اش که روابط عمومی سازمان سینمایی است صورت گیرد در این صورت اهالی رسانه هم مجبور نخواهند بود که مرتب مصدع اوقات شریف(!) اعضای محترم و ریاست شورای پروانه نمایش باشند.




علت چرخش فرهادی از غلامحسین ساعدی به “گاو” چیست؟

سینماژورنال: مرور صحبتهای رسمی اصغر فرهادی درباره “فروشنده” از کن تا تهران و از خانه همایش تا خانه سینما نکته‌ای ظریف و قابل تأمل پیش‌رو می گذارد.

به گزارش سینماژورنال فرهادی در نشست رسمی فیلمش در کن و البته نشست خبری فیلمش در تهران و خانه همایش به صراحت از غلامحسین ساعدی نام برد و سعی کرد از تعلق خاطر خود به این نویسنده حرف بزند.

با این حال فرهادی به هنگام حضور در خانه سینما وقتی پشت تریبون رفت بدون کمترین اشاره به نام ساعدی فقط از یکی از نمایشنامه‌های ساعدی با عنوان “گاو” یاد کرد.

اصغر فرهادی در نشست خبری “فروشنده” در جشنواره کن گفت: اساسا این فیلم ادای احترام به چیزهایی است که خیلی دوستشان داشتم. ادای احترام به نویسنده بزرگ ایرانی که اتفاقا در فرانسه هم به خاک سپرده شد؛ غلامحسین ساعدی که برای ما ایرانی‌ها، هم‌سبک آرتور میلر است و به همان اندازه آثار غنی دارد.

فرهادی بعد از بازگشت به ایران در نشست پرسش و پاسخ با اهالی رسانه در خانه همایش بار دیگر  بحث غلامحسین ساعدی را به میان آورد و گفت: در نوجوانی چند نویسنده بوده که شیفته آنها بوده ام؛ صادق چوبک، محمود دولت آبادی، صادق هدایت و غلامحسین ساعدی. ساعدی هم وزن آرتور میلر است در ادبیات نمایشی ایران و اگر او با همین قریحه به زبان انگلیسی کارهایش را می نوشت احتمالا از میلر هم بالاتر می رفت. با این حال در فیلم اشاره مستقیمی به ساعدی نمی‌شود ولی تاثیر او در فیلم مشهود است.

این کارگردان در مراسم تقدیرش در خانه سینما اما کمترین اشاره به ساعدی نکرد و فقط درباره “گاو” چنین گفت: آیا کسی شک دارد که فیلم سینمایی «گاو» اگر در آن زمان به جشنواره کن می‌رفت می‌توانست نخل بگیرد؟ در آن زمان شرایط این‌طور نبوده، اما امروز راه برای حضور در جشنواره‌ها باز شده است.

واهمه یا توصیه؟

به گزارش سینماژورنال اینکه فرهادی در کن تأکید دارد بر ادای دین فیلمش به غلامحسین ساعدی اما در خانه همایش از این می‌گوید که فیلمش اشاره مستقیمی به ساعدی ندارد و در خانه سینما هم ابدا از ساعدی نام نمی برد را چطور می توان توجیه کرد؟

آیا فرهادی واهمه این را داشته که به سبب نام بردن از این نویسنده در داخل گرفتار دردسر شود؟ یا نام بردن از او در جشنواره کن ژستی بوده برای تحت تأثیر قرار  دادن رسانه هایی که همواره عقبه سیاسی آدمیان را بیشتر از عقبه فرهنگی آنها مورد توجه قرار می‌دهند و برای آنها ساعدی سوژه‌ای به مراتب لذیذتر از “گاو” است؟

به دلیل عضويت ساعدي در شوراي ملي مقاومت مجاهدين خلق(منافقين) در واپسين سالهاي عمر خويش در فرانسه، تكريم اين نويسنده و نه آثار پيش از انقلاب او همواره با احتياط ها و اما و اگرهايي همراه بوده است.

آیا فرهادی هم به همین دلیل احتیاط کرده و قبل از حضور در خانه سینما کسی به او در این باره توصیه هایی داشته است؟ بخصوص که صحبتهای چندی قبلتر صادق زیباکلام در خانه سینما درباره برخی سینماگران و از جمله حاتمی کیا، ده نمکی و سلحشور برای این نهاد صنفی حاشیه هایی را به وجود آورده بود و باعث توضیح این نهاد در این باره شده بود.(اینجا را بخوانید)

برای اینکه دریابیم دلیل چرخش از ساعدی به “گاو” چه بوده است باید قدری صبر کرد و به مرور گفته های فرهادی در ماههای پیش رو و به خصوص زمان اکران اثرش پرداخت.




كدام فيلمها با سرمايه‌گذاري شيوخ منطقه ساخته شدند؟/ردّپاي سعودي‌ها، كويتي‌ها و قطري‌ها در سينماي ايران+عکس

سینماژورنال: برنده شدن “فروشنده” اصغر فرهادی در دو رشته بهترین بازیگری مرد و بهترین سناریو در اختتامیه جشنواره کن سبب ساز آن شده است که برخی رسانه‌های عرب زبان این موفقیت را به سرمایه‌گذاری موسسه فیلم دوحه در آن پیوند زده و از نقش موثر قطری‌ها در جشنواره کن امسال سخن گوید.

به گزارش سینماژورنال البته که اصغر فرهادی هم پیشتر حضور موسسه فیلم دوحه به عنوان سرمایه گذار “فروشنده” را با استفاده از واژه حمایت مالي يا fund تأیید کرده بود و در نشست خبری داخلی‌اش هم باز هم بر این fund صحه گذاشت.

موسسه فیلم دوحه که در سال ۲۰۱۰ ميلادي توسط خانم شيخه مياسه آل‌ثاني دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر تأسيس شده است(اینجا و اینجا را بخوانید) امسال هفت فیلم مختلف را در جشنواره کن معرفی کرده بود و ردّپای قطر و به تبع آن اعراب در جشنواره 2016 کن آن قدر پررنگ شده بود که یک فیلمساز دورگه عرب‌تبار به نام “هدا بنیامینا” وقتی برای دریافت جایزه دوربین طلایی روی سن رفت در سخنانی عجیب از این گفت که کن متعلق به آنهاست.

خط تکراری فرار دختر از خانه

هدا بنیامینا که با فیلمی به نام “دیواینز” در جشنواره کن حضور داشت در اختتامیه بعد از دریافت دوربین طلایی در سخنانی عجیب گفت: من اغلب علاقه ای نداشتم که به کن توجه نشان دهم اما امروز خوشحالم که اینجا هستم. کن متعلق به ما هم هست…

برای آن که از دلایل موفقیت این جوان عرب در آوردگاه کن بیشتر بدانیم کافیست مروری داشته باشیم بر خلاصه داستان فیلمش “دیواینز”. “دیواینز” درباره فرار است و نه فرار از زندان بلکه فرار دختری از خانه! فیلم این کارگردان دورگه عرب ماجرای اخراج دختری عرب از مدرسه و سپس فرار از خانه برای یافتن آزادی شخصی(!) را روایت می‌کند.

ردّپای شيوخ منطقه در سرمايه گذاري فيلم‌هاي ایراني

 با توجه به تصويري كه “فروشنده ” از فضاي امروز جامعه ايران به تصوير مي كشد، سرمايه گزاري موسسه وابسته به اين شيخه خانم كه حتما خليج فارس را با نام جعلي اش مي شناسد و پدر و برادرش در سياست خارجي مدام در كنار عربستان سعودي عليه ايران و نه فقط حاكميت شاخ و شانه مي كشند، مخاطب ايراني را نسبت به اين فيلم دلزده مي كند.

حتي براي همان تماشاگري كه احتمالا براي او، سازندگان فيلم به هنگام عبور از فرش قرمز صداي شجريان را پخش كردند و براي او مدام ذكر خير دكتر ساعدي را انجام دادند(!) باز قبول اينكه يك وابسته به دربار قطر هم در فرش قرمز قدم بردارد قابل قبول نيست.

فروشنده

فروشنده

 اين جماعت اگر بيشتر از آنهايي كه دل در گرو حاكميت دارند در كمپين هاي حمايت از نام خليج فارس شركت نكنند، كم اثرتر هم نيستند، خلاصه كلام نفرت از  رفتارهای تکفیری-سلفی و حاميان مالي آنها امري ملي در ايران است و مردم ايران با دربار آلوده ساز قطري كه به تنهايي در باب رشوه به فيفا جهت برگزاري بازي هاي جام جهاني عامل فروپاشي كميته مركزي فيفا شد و با پول همه چيز را مي خواهند و مي توانند بخرند، ميانه بدي دارد و اين يك حس مشترك ملي است كه حتي اعراب شريف ايراني هم از سياست هاي خصمانه كشورهاي كوچك و دست ساز منطقه خليج فارس دلزد ، متنفر و ناراضي اند.

حضور پررنگ قطر يكي از كشورهاي حامي گروه هاي سلفی تكفيري در جشنواره کن امسال و البته ردپای پررنگشان بر فرش قرمز فیلم فرهادی، اين سوال را به ذهن مي‌آورد كه آیا فرهادی اولین کارگردان ایرانی است که سرمایه نقدي فیلمش را يكي از فرزندان و بستگان شيوخ حاكم بر كشورهاي عربي منطقه تأمین کرده است؟

جستجوی ریشه ماجرا در یک دهه قبل
هرچند گردش آزاد و سريع اطلاعات و نيز آگاهي و تنفر ملت ايران از حاميان سلفي‌ها و تكفيري‌ها، انتقادها پیرامون دریافت fund “فروشنده” از موسسه فیلم دوحه را به شدت در کانون توجه قرار داده  اما اولين سرمايه گذاري شيوخ در سينماي ايران به ده سال پيش باز مي گردد.

یک دهه پیش از این شيخ ” صالح عبدالله كامل” شيخ سعودي كه صاحب شركت معظم خوشه‌اي (هلدينگ) “دله البركه” است به ايران آمد و در طي قرارداي كه به نمايندگي از كمپاني راديو تلويزيون ماهواره اي ” روتانا” با موسسه سينمايي سبحان‌فیلم به مديرعاملي سعيد حاجی‌ميري منعقد كرد، سرمايه‌گذاري در فيلم هاي ايراني را بر عهده گرفت.

گفتني است امپراطوري تصويري “روتانا” به شاهزاده وليد بن طلال بن عبدالعزيز نوه موسس عربستان سعودي تعلق دارد و عقد اين قرار داد در زمان سياستهاي حسن همجواري خواهانه سعودي و فقط به شكل قرارداد بين دو شركت خصوصي ايراني و سعودي انجام گرفت چرا كه آن زمان هم حساسيت به سرمايه گذاري سعودي ها در سينماي ايران عليرغم نداشتن چهره خصمانه امروزي وجود داشت.

تقاطع

تقاطع

خرید فیلم “تقاطع”

سبحان فيلم كه قرار بود تعداي فيلم به سرمايه گزاري شيخ سعودي بسازد، براي آنكه دچار دفع وقت نشود دست به خريد كارهاي ساخته شده و آماده سينما زد و با خريد فيلم “تقاطع” به كارگرداني ابوالحسن داودي و تهيه كنندگي ناصر شفق اين فيلم را به عنوان محصولي مشترك از سينماي ايران و البته fund سعودي به بازار خارج از ايران ارائه داد.

روتانا از طريق دله البركه با تغییر برخی واژگان مصطلح در ادبیات مسلمانان شیعه از طريق دوبله مجدد و زيرنويس فيلم را در بازار عربي و اروپايي پخش كرد و فيلم را در جشنواره قاهره مركز امپراطوري تصويري روتانا عرضه كرد.

گفتني است برخلاف “فروشنده” كه تا زمان برگزاري فستيوال كن تهيه كننده‌اش اصغر فرهادي و شریک فرانسوی‌اش ممنتو شناخته مي شدند و تا قبل از افشاي طرف قطري و رژه اش در فرش قرمز با تصنيف “دلشدگان”، نامي از اين سرمايه‌گذاري جايي برده نمي شد‌، تهيه كنندگان “تقاطع” نام “روتانا” را به شكل كامل آن البته يعني “راديو تلويزيون عرب” همه جا در كنار نام شفق و حاجي ميري ، اعلام مي كردند.

البته که همکاری روتانا با سبحان فیلم ادامه نیافت و پس از “تقاطع” دامنه اختلافات آن قدر بالا گرفت که به قطع همکاری منجر شد.

سرمایه “فصل فراموشی…” از کویت آمد

سالها بعد این “فصل فراموشی فریبا” عباس رافعی بود که با سرمایه‌گذاری یک شهروند مقیم کویت تولید شد. “فصل فراموشی فریبا” هم که تصویری اغراق شده و تلخ از اجتماع امروز و مظلوميت زن در ايران نشان می‌دهد برخلاف “تقاطع” که از حضورهای جشنواره اي به شكل گسترده ناکام بود، مرتب از فستیوالهای مختلف جایزه گرفته و شاید به لحاظ تعداد جوایز رکورددار سینمای ایران باشد.

البته که حضور “فصل فراموشی فریبا” در جشنواره های رده یک نبوده اما به لحاظ کمیت تعداد جشنواره، این فیلم جزو پیشتازان است.

فصل فراموشی فریبا
فصل فراموشی فریبا

یعنی میان این همه ارگان متمول داخلی یک fund دهنده پیدا نمی‌شد؟

حالا هم که دیگر با “فروشنده” فرهادی روبروییم که با fund موسسه متعلق به دختر خليفه سابق و خواهر خليفه (شاه) فعلي قطر تولید شده و مطبوعات عربي متاسفانه ورود دقیقه نودی به کن و دریافت دو جایزه سینمایی از کن را مربوط به نقش پررنگ قطري عربي مي دانند؛ نكته اي كه حتي اگر آن را يك لاف بزرگ بپنداريم حسرت برانگیز است.

حسرتی از این جهت که عليرغم تمكن مالي كارگردان فيلم و حاضر بودن بسياري از اسپانسرها و بانكهای داخلی براي سرمايه گذاري در فيلم او كه اسكار را در كارنامه دارد و باز با توجه به هزينه هاي كم فيلمسازي در ايران به نسبت ديگر كشور ها چرا بايد پيشنهاد پولي و مالي قطريها با توجه به سياستهاي آلوده  تروريست پرورشان مورد قبول واقع شود؟!




اظهارنظرات فریماه فرجامی درباره کیارستمی، فرهادی و برنامه‌هایش برای کارگردانی

سینماژورنال: فریماه فرجامی بازیگری که در دهه های شصت و هفتاد کیا و بیایی در سینمای ایران داشت اما در سالهای اخیر به دلیل ابتلا به یک بیماری قدیمی(!) اوضاع جسمی روبراهی ندارد از علاقه اش برای کارگردانی سخن گفت.

به گزارش سینماژورنال فرجامی که در حاشیه‌ برنامه‌ روخوانی فیلم‌نامه «سرب» حضور داشت به “ایسنا” گفت: این روزها هر کدام از دوستان، کاری در سینما انجام دهند، لذت می‌برم و آن‌ها را تشویق می‌کنم. جایزه‌ای ندارم تا به آن‌ها بدهم، در عوض روحیه‌ی خودم را به آن‌ها می‌دهم.

فریماه فرجامی با اشاره به بیماری اخیر عباس کیارستمی گفت: این روزها از کارهای تمامی دوستان در سینما خوشحالم و به دلیل علاقه‌ام به آثار آقای کیارستمی، هر زمان که ایشان از من دعوت به کار بکنند، می‌پذیرم.

این بازیگر با اشاره به موفقیت‌های “فروشنده” اصغر فرهادی در جشنواره کن بیان داشت: از این اتفاق بسیار خوشحال هستم. جشنواره‌ای که پیش از این آقای کیارستمی نیز در آن‌جا موفقیت‌ها و جوایزی را کسب کرده است. من به قدری آثار آقای کیارستمی را دوست دارم که هر زمان ایشان از من دعوت به کار بکنند، می‌پذیرم.

این بازیگر با اشاره به نسبتش به امروز سینمای ایران، توضیح داد: این روزها سینمای ایران را بسیار کم دنبال می‌کنم. اگر کاری را دوست داشته باشم و یا اگر به کاری دعوت شوم، می‌پذیرم.

او در پایان در مورد فعالیت‌های اخیرش گفت: چندین کار در زمینه فیلمنامه و کارگردانی انجام داده‌ام، فیلمنامه‌هایی نوشتم و می‌خواهم آن‌ها را کارگردانی هم بکنم. مسائلی که در این مورد مطرح شده است در سطح خصوصی بوده است و نمی‌توان در مورد زمان دقیق انتشار و یا اکران آن‌ها سخن گفت.