1

مواجهه داریوش ارجمند با سگی که از فرزندان وی خوشش نمی‌آمد!!

سینماروزان: داریوش ارجمند بازیگر تلویزیون و سینما با تاختن به وطن‌فروشان از تحقیر توسط یک پیرزن فرانسوی و سگش، حرف زده است بلکه تکانی بدهد به آنها که کعبه آمال‌شان، غرب است.

داریوش ارجمند با اشاره به سالهای تحصیل در خارج به سینماپرس گفت: من هم آن‌طرف آب بودم، درسم که تمام شد، آمدم. من هم می‌توانستم آن‌طرف باشم. یک بخور و نمیر بگیرم و دلقک‌بازی در بیاورم؛ مثل بقیه‌ای که می‌روند و می‌آیند و این کار را می‌کنند. مثل آنهایی که از اینجا بلند می‌شوند می‌روند در آغوش آمریکایی‌ها تئاتر می‌گذارند، بعد می‌آیند می‌گویند ما در نیویورک تئاتر اجرا کردیم. کدام نیویورک؟ کدام آمریکا؟ کدام تئاتر؟ اینها مرا به خنده وادار می‌کند!

ارجمند با بیان خاطره‌ای از سالهای فرنگ‌نشینی گفت: من در فرانسه زندگی می‌کردم و درس می‌خواندم. روزی که زن و بچه‌ام از ایران آمده بودند فرانسه، وقتی سوار آسانسور شدیم، پیرزنی با سگش وارد شد. کلاه خود را برداشت و روی صورت سگش گذاشت. گفتم مادام چرا اینکار را می‌کنی؟ گفت: سگ من از بچه‌های سرسیاه خوشش نمی‌آید!!!




آقای کاهانی! سانسور فیلم بخاطر پخش صدای “باد معده” هم افتخار دارد؟؟؟/ای کاش فیلمی درباره فسادهای کلان اقتصادی میساختید و گرفتار ممیزی می شدید!!+خط داستانی فیلم فرانسوی(!) کاهانی که بسان مجلات زرد پر است از “حاملگی”!!  

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: عبدالرضا کاهانی که برخلاف پرکاری در دولت احمدی نژاد در دولت اعتدال در ایران کم کار و کم کارتر شد و در نهایت از اقامت در فرانسه سربرآورد اخیرا با بیانی که افتخارآمیز به نظر میرسد از فهرست ممیزیهای وارده به فیلم “وقت داریم حالا” پرده برداری کرده!!

هر که اعتراضات مدام کاهانی درباره ممیزی را ببیند گمان میکند آثار وی بخاطر اشارات سیاسی است که گرفتار سانسور شده ولی انتشار سیاهه سانسورهای “وقت داریم حالا” توسط شخص کاهانی حکایت دارد از آن که این سانسورها بیشتر ناظر به مباحث اخلاقی است تا سیاسی!!

مثلا یکی از موارد ممیزی این فیلم سانسور “باد معده” است که شرممان می آید معادل عامیانه اش را ذکر کنیم!!! یا یکی دیگر از موارد ممیزی به نمایش “بند سوتین” برمیگردد یا نمایش “بغل کردن و بوسیدن”!!

در شرایطی که مخاطبان از شوخیهای متکی بر باد معده گرفته تا نمایش همه جور نمای 18+ را فت و فراوان در فضای مجازی بی سانسور می بینند چه افتخاریست فیلم سازی با تکیه بر چنین نماهایی؟؟؟ ای کاش یکی مثل کاهانی فیلمی درباره پشت پرده پولشویان سینما میساخت و آن گاه فیلمش گرفتار ممیزی میشد تا انتشار سیاهه ممیزیهای چنین فیلمی به نقد مدیریتی سینما بینجامد نه آن که مدیریت سینما را در موضعی کاملا حق به جانب قرار دهد!!

حالا اگر کنجکاو شده اید بدانید “وقت داریم حالا” درباره چیست این چند خط را بخوانید: يك پسر ايراني در فرانسه عاشق دختری شده و ميخواهد با وی ازدواج کند ولی خیلی زود میفهمد دختر حامله است و هرچند میخواهد با ماجرا کنار آید ولی مدتی بعد ميفهمد دخترک از پدرش حامله است و…!!!

این است نگاه کارگردان معترض ایرانی که حتی در دل فرانسه نیز باز “حاملگی”است که میشود محور داستانش!!!

متن ممیزیهای “وقت داریم حالا”

 

 




مرضیه برومند که دبیری جشنواره تئاتر مبارک را برعهده دارد اظهار داشت⇐روس‌ها از ترس جنگ به ایران نیامدند!!/در مقابل فرانسویان(!) با عشق و علاقه دعوت ما را پذیرفتند!!/افغان‌ها هم با هزینه ما به جشنواره می‌آیند/ترامپ به فکر مردم ایران نیست؛ همان طور که بسیاری از افراد داخل کشور به فکر ملت نیستند!

سینماروزان: درباره ردّپای روسیه و فرانسه در سیاست ایران سالهاست تحلیلها و اظهارنظرات مختلفی شنیده میشود اما کمتر پیش آمده که در یک محفل کاملا هنری درباره تناقضات رفتاری این دو کشور اروپایی صحبت شود.

مرضیه برومند از کارگردانان و بازیگران قدیمی که دبیری جشنواره تئاتر عروسکی مبارک را برعهده داشته است در نشست خبری این رویداد با اشاره به تلاش برای اعتباربخشی بین المللی به جشنواره از ذکر خیر فرانسویان را کرد و به گلایه از روسها پرداخت.

مرضیه برومند در بخشی از نشست اظهار داشت: فراخوان بخش بین‌الملل را مهرماه فرستادیم که 170 گروه از 30 کشور اعلام آمادگی کردند، اما این موضوع با ماجراهای سیاسی کشور هم‌زمان شد، ولی با کمال حیرت دیدیم تعداد بسیار اندکی از سفر به ایران ترسیدند که البته یکی از این کشورها روسیه بود.

  برومند اضافه کرد: قرار بود گروه تئاتر «ابراتسوف» از روسیه به ایران بیایند، اما بهانه‌گیری کردند که به دلیل گرما و سن بالای اعضای گروه، نمی‌توانند به ایران سفر کنند، ولی کاشف به عمل آمد که می‌ترسند در ایران جنگ شود و نمی‌دانستیم این اندازه ترسو هستند!

برومند ادامه داد: درمقابل گروه فرانسه، بابت رفتار ترامپ از ما عذرخواهی کرد و با کمال عشق و علاقه دعوت ما را پذیرفت و جالب اینجاست که همه گروه‌های خارجی با کمترین هزینه به ایران می‌آیند. البته ما هم تعداد گروه‌ها را کم کردیم و آنها، به‌ویژه سفارت فرانسه با ما همراهی کردند.

دبیر جشنواره مبارک با اشاره به سنگ اندازیهای موسسه ای افغان بر سر حضور هنرمندان افغان در این جشنواره گفت: در جشنواره پانزدهم، گوته افغانستان به سفارش گوته ایران، هزینه رفت‌وآمد و تأمین امکانات گروه افغانستان را تقبل کرد و در آن دوره گروه درجه‌یکی از این کشور به ایران آمدند. حسم این بود یکی از گروه‌های خودمان هستند. در دوره شانزدهم این گروه بدون حمایت گوته از مسیر خطرناکی به ایران آمدند که آنها را در شرایط ایمن بازگرداندیم.  در این دوره که دچار مشکلات عدیده هستیم، از گوته خواستیم این ارتباط را برقرار کند که اول هم پذیرفت، اما بعد بدقولی کرد و خودمان برایشان بلیت تهیه کردیم؛ یعنی در بدترین شرایط اقتصادی به فکر همسایگانمان هستیم و این‌چنین است که بچه‌های افغان امسال هم به جشنواره می‌آیند. 

برومند با اشاره به تهدیدات ترامپ که منجر به دردسر برای جشنواره اش شده ادامه داد: آقای ترامپ و افرادی که در ایران شما را به محدودیت‌های بیشتر تشویق می‌کنند، باید به شما بگویم دود کارهایی که انجام می‌دهید به چشم مردم می‌رود، حتی به چشم مراکز فرهنگی که با همکاری دولت تلاش می‌کنند فرهنگ مردم را بالا ببرند. هیچ‌یک از شما به فکر مردم ایران نیستید، همان‌طور که بسیاری از افراد در داخل کشور هم به فکر مردم نیستند، اما ما از پا نمی‌نشینیم و بسیار آینده‌نگرتر از این هستیم که امروز را وابگذاریم. اطمینان دارم فردا روشن‌تر و آسمان عروسک‌ها آبی است.




کاهانی باز هم در فرانسه فیلم خواهد ساخت؟؟؟

سینماروزان: عبدالرضا کاهانی کارگردانی که چهار سال پیش فیلم «وقت داریم حالا» را در فرانسه ساخت که تنها در چهل و پنجمین فیلم کارلووی واری به نمایش در آمد و اخیرا تلاشهایی صورت گرفته برای اکران آن، قصد دارد باز هم در فرانسه فیلم بسازد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “بانی فیلم” عبدالرضا کاهانی برای انتخاب بازیگران فیلم جدید خود در فضای مجازی فراخوان بازیگری منتشر کرده است؛ فیلمی که گویا در فرانسه ساخته خواهد شد.

عبدالرضا کاهانی با به پایان رساندن مراحل تولید فیلم ویدیویی «ما شما را دوست داریم خانم یایا» در تایلند قصد دارد ساخته جدیدش را در پاریس جلوی دوربین ببرد. در مطلبی که به تازگی در فضای مجازی از سوی سازندگان این پروژه منتشر شده، این طور آمده که به دو بازیگر خانم و آقا در حدود سنی ۲۵ تا ۳۵ سال نیاز دارند بازیگرانی که مسلط به زبان فرانسه باشند و گویا شرطی هم برای تجربه و سابقه هنری قبلی لحاظ نشده است.

جالب آنکه متن این درخواست هم به زبان فرانسه تنظیم شده و همین نکته نشان از آن دارد که سازندگان در پی بازیگران و چهره هایی هستند که در فرانسه زندگی می کنند. البته مشخص نیست که این فیلم محصول مشترک است یا توسط تهیه کنندگان فرانسوی تولید خواهد شد. به ویژه آنکه فیلم ویدیویی کاهانی در تایلند هم به اسم محصول مشترک معرفی شده بود، ولی ظاهراً الزامات این جنس از تولیدات را با خود ندارد.

اینکه آیا قرار دادن عنوان محصول مشترک صرفا راهی برای گریز از چارچوب گرفتن مجوز از ارشاد است یا قرار است شاهد تولید یک اثر سینمایی با مشخصه های تولید مشترک باشیم، پرسشی است که مرور زمان پاسخ آن را خواهد داد.

فیلم سینمایی قبلی کاهانی با عنوان «ارادتمند، نازنین،بهاره، تینا» با محوریت زندگی روسپیان نیز ماههاست به دلیل رعایت نکردن برخی ملاحظات عرفی و موازین اخلاقی در محاق است و شاید هیچگاه رنگ اکران عمومی را نبیند.




شهرام ناظری: ۳۷ سال است که از خانه خودمان صداوسیما محروم هستیم/در اين ۳۷ سال بابت پخش كارها و آثارمان هيچ حق و حقوقي به ما پرداخت نشده است/امكانات زيادي داشتم كه به آمريكا و فرانسه بروم، اما به عشق مردم كشورم در ايران ماندم

سینماروزان: شهرام ناظري باز هم از عدم حضور ٣٧‌ساله‌اش در صداوسيما و ماندن در ايران به عشق مردم گفت، اما اين‌بار در جشنواره بين‌المللي اقوام كه قرار بود در آن نخستين نشان «فرهنگ و هنر» كرمانشاه به او اهدا شود.


به گزارش سینماروزان شهرام ناظري با حضور در اختتاميه اين جشنواره  كه در زادگاهش برگزار شده است، با بيان اينكه تا چند روز پيش، از برگزاري چنين مراسمي بي‌خبر بود، در مورد پيشنهادي كه به برگزاركنندگان براي تقدير از چهره‌اي مثل محمدرضا درويشي صحبت كرد: «با من تماس گرفتند كه جشنواره بين‌المللي اقوام است، تشريف بياوريد و من هم حضور استاد محمدرضا درويشي متخصص موسيقي اقوام را در اين مراسم پيشنهاد كردم و در نهايت، از زبان يكي از دوستان متوجه شدم كه قرار است برنامه‌اي براي تجليل از من برگزار شود. قطعا تجليل در زادگاهم كرمانشاه برايم بسيار ارزشمند است، هرچند ما هنرمندان عادت نكرده‌ايم كه از ما تجليل شود، اما دوست داشتم اين مراسم با دقت بيشتر و برنامه‌ريزي منسجم‌تري انجام مي‌شد.


اگر حضور محمدرضا درويشي را در اين جشنواره پيشنهاد كردم، مقصود اين بود كه از حضور متخصصي مانند ايشان در بحث موسيقي اقوام در چند روز جشنواره استفاده شود كه بهره‌اي هم براي موسيقي كرمانشاه و منطقه كرد داشته باشد. »
ناظري در ادامه با اشاره به اينكه زحمات اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان را در برگزاري اين مراسم ناديده نمي‌گيرد از شرايط موجود انتقاد كرد و گفت: «اما شرايط طوري است كه اگر افرادي هم بخواهند كار كنند، چوب لاي چرخ‌شان مي‌گذارند و سنگ‌اندازي مي‌كنند. »
بعد از اين صحبت‌ها نشان «فرهنگ و هنر» كرمانشاه به ناظري اهدا شد؛ نشاني كه به گفته او مهم‌ترين جايزه زندگي‌اش خواهد شد.


ناظري در ادامه باز هم از محمدرضا درويشي اسم برد و در مورد اينكه مسوولان فرهنگي كشور، روزي نشان «فرهنگ و هنر ايران» را به افرادي مثل استاد محمدرضا درويشي بدهند ابراز اميدواري كرد. شواليه آواز ايران درخواست براي اجراي زنده قطعه‌اي در اين برنامه را رد كرد و گفت: «اين هم از همان بي‌برنامگي‌هايي است كه سال‌ها به آن عادت كرده‌ايم. براي اجرا بايد ‌سازي مهيا باشد و از قبل برنامه‌ريزي شده باشد. »


اما بخش ديگري از صحبت‌هاي ناظري به انتقاد او در مورد حضور خودش و ساير موسيقيدانان در صداوسيما برمي‌گشت.


او كه در بخشي از اين مراسم متوجه پخش برنامه اختتاميه جشنواره از صداوسيما شد از عدم پرداخت حقوق پخش آثارش از صداوسيما انتقاد كرد و توضيح داد: « ۳۷ سال است كه از خانه خودمان، صداوسيما محروم هستيم و در اين ۳۷ سال بابت پخش كارها و آثارمان هيچ حق و حقوقي به ما پرداخت نشده است. در هشت سال دفاع مقدس، رضايت كامل براي پخش آثارم داشتم، اما در سال‌هاي بعدي صداوسيما پيگير نشد كه اين هنرمندي كه آثارش را پخش مي‌كند حق و حقوقش چه مي‌شود و از نظر كپي‌رايت و مسائل قانون، حقش چيست و بدون اجازه و بدون اينكه حقم را بدهند، اين چند سال از آثارم استفاده كردند و سوال من اين است كه چرا بايد اين‌طور باشد. »
شهرام ناظري با بيان اينكه ۳۷ سال به عشق مردم ايران در كشور مانده توضيح داد: «امكانات زيادي داشتم كه به امريكا و فرانسه بروم، اما به عشق مردم كشورم در ايران ماندم. »




علی نصیریان درباره فیلم ارگانی حذف شده از بخش مسابقه جشنواره فجر⇐نقش یک مفتی را بازی می‌کنم

سینماروزان: علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینمای ایران که سال قبل فصل اول «شهرزاد» را در شبکه خانگی داشت ولی در فصل دوم حاضر نشد اخیرا در دومین تجربه همکاری با پرویز شیخ طادی بعد از «شکارچی شنبه» در فیلمی با نام «امپراطوری جهنم» ایفای نقش کرده که نامگذاریش یک کپی برداری آشکار از فیلمی به نام «امپراطوری شن» به کارگردانی نجدت انزور سوری است.

به گزارش سینماروزان «امپراطوری جهنم» که با بودجه مکفی و حمایت انجمن دفاع مقدس و تهیه کنندگی دبیر جشنواره مقاومت در فرانسه تولید شده، نتوانست به بخش مسابقه جشنواره فجر راه یابد و حالا باید بسنده کند به حضور در بخش خارج از مسابقه یا همان «چشم انداز».

علی نصیریان به تازگی در گفتگویی با «شرق» درباره ایفای نقش در این فیلم گفته است: در این فیلم نقش یک مفتی را بازی می‌کنم؛ یک مفتی عرب که در طول داستان درگیر ماجراهایی می‌شود و یکی از نقش‌های محوری قصه است.

او درباره حاشیه ساز بودن مضمون فیلم که گویا ضدّآل سعود است، بیان داشته است: اساسا همیشه به حاشیه‌ها بی‌توجه هستم، وقتی به‌عنوان بازیگر در فیلمی حضور پیدا می‌کنم در حقیقت نقش را پسندیدم که در آن نقش بازی کردم، بنابراین از توضیحات اضافه درباره فیلم پرهیز می‌کنم و معتقدم در مقام بازیگر تنها می‌توانم درباره نقشم صحبت کنم.

نصیریان درباره همکاری با شیخ طادی نیز گفته است: همیشه از کارکردن با پرویز شیخ‌طادی لذت می‌برم، آدم بافرهنگی است و یکی از خواسته‌ها یا علایقش این است که درباره موضوعات روز یا موضوعات سیاسی فیلم بسازد، اما قطعا بدون تحقیق و پژوهش کاری را آغاز نخواهد کرد و این یکی از دلایلی است که برای همکاری با او پاسخ مثبت می‌دهم، چراكه می‌دانم او بدون مطالعه به سراغ کاری نمی‌رود. در فیلم «شکارچی شنبه» نیز همین حساسیت‌ها را داشت و با تحقیق و مطالعه به سراغ ساخت فیلم رفت. هرچند که پروسه ساخت امپراطور جهنم سخت بود، اما من به‌عنوان بازیگر تعهدی دارم و باید کارم را انجام دهم، اما درباره نتیجه فیلم این مردم هستند که باید اظهارنظر کنند.

امپراطوری جهنم
علی نصیریان در نمایی از «امپراطوری جهنم»




تنها ايراني برنده نخل طلا درگذشت

سینماژورنال: عباس کیارستمی کارگردان سینمای ایران بعد از چند ماه درگیری با بیماری سرطان دستگاه گوارش عصر چهاردهم تیرماه در فرانسه درگذشت.

به گزارش سینماژورنال گسترش سرطان در کیارستمی آن قدر شدید بود که چندی قبل برای انجام پروسه پیشرفته درمان به فرانسه منتقل شد و در نهایت در همین گشور درگذشت.

کیازستمی را باید داعیه دار نوعی سینمای آوانگارد و ضدجریان کلاسیک داستانگویی در سینمای ایران دانست؛ سینمایی که خیلی زود مقلدان خود را هم پیدا کرد.

عباس کیارستمی تنها ایرانی است که تاكنون برنده نخل طلای کن شده است. او نخل طلای جشنواره کن 1997 را برای “طعم گیلاس” و به طور مشترک با یک فیلمساز ژاپنی از آن خود کرده بود.

“مشق شب”، “گزارش”،”باد ما را خواهد برد”، “زیر درختان زیتون”، “شیرین” و “ده” از جمله آثار شناخته شده کیارستمی بوده اند. آخرین فیلمهای وی “کپی برابر اصل” و “مثل یک عاشق” بودند که اولی در فرانسه و دومی در ژاپن ساخته شد.




سينماي ايران پشت ديوار چين

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: گسترش همكاري‌ها ميان ايران و چين و حضور رئيس‌جمهور اين كشور در ايران با امضاي تفاهمنامه‌هاي فرهنگي، مانند همكاري رسانه‌اي همراه بوده است.

حجت‌الله ايوبي، رئيس سازمان سينمايي چند روز پيش از سفر رئيس‌جمهور چين طي گفت‌و‌گو با رسانه‌هاي اين كشور از زمينه‌هاي همكاري دو كشور در حوزه سينما سخن گفت و ابراز اميدواري كرد 2 درصد از سينماهاي چين در اختيار سينماي ايران قرار گيرد.

جاده ابريشم فقط رؤيا بود!
اوايل سال 91 هيئتي از چين به ديدار جواد شمقدري، رئيس وقت سازمان سينمايي آمدند. آن روز‌ها «جدايي نادر از سيمين» حرف اول سينماي ايران و شايد جهان را مي‌زد. چيني‌ها آمده بودند تا با دعوت از شمقدري از وي بخواهند با خودش «جدايي» را به چين بياورد تا اين فيلم در افتتاحيه فستيوال فيلم پكن اكران شود. چيني‌ها كه در بنياد فارابي فيلم سينمايي «راه آبي ابريشم» را ديده بودند به شمقدري پيشنهاد دادند فيلم مشترك ايران و چين با موضوع «جاده ابريشم» ساخته شود. اين پيشنهاد با استقبال رئيس سازمان سينمايي روبه‌رو شد. دو سال پيش از اينكه چيني‌ها شمقدري را در ساختمان وزارت ارشاد ببينند و پيشنهاد ساخت فيلم را به وي بدهند، شمقدري و محمدرضا عباسيان به چين رفته بودند و در شانگهاي به چيني‌ها پيشنهاد همكاري مشترك و مبادلات سينمايي داده بودند. اما نه وعده ايراني‌ها و نه پيشنهاد چيني‌ها هيچ وقت عملي نشد، «جاده ابريشم» هم همچنان به عنوان جاده‌اي تاريخي ماند و به سينما نرسيد.
در اواخر سال 91 زماني كه سي و يكمين جشنواره فيلم فجر به دبيري عباسيان برگزار شد، باز هم ايده همكاري سينمايي ايران و چين مطرح شد. اين بار جشنواره فجر ميزبان چيني‌ها شد. اين كشور به عنوان مهمان ويژه جشنواره فجر 10 فيلم براي نمايش به ايران آورد.
مهمان‌نوازي ايراني‌ها از دوستان چشم‌بادامي هم باعث نشد كه همكاري‌هاي وعده داده شده از مرحله حرف گذشته و به عمل نزديك شود. شمقدري در اواخر دوران رياستش بر سازمان سينمايي سفر ديگري به چين داشت و در آنجا حتي توافق بر سر توليد مشترك نيز به وجود آمد. آن زمان گفته مي‌شد شمقدري مي‌خواهد براي روزهايي كه ديگر رئيس سازمان سينمايي نيست پروژه‌اي بين‌المللي با چيني‌ها شروع كند، شايعه‌اي كه گويا فقط براي خراب كردن وجهه مدير سابق سازمان سينمايي پراكنده شد!
در اين سال‌ها، اما فرانسه مستقل‌ترين و پركارترين سينماي اروپا پيشنهاد‌هايي عملي براي چيني‌ها داشت. فرانسوي‌ها علاوه بر پيشنهاد توليد مشترك فيلم، زمينه را براي حضور فيلم‌هاي فرانسوي در سينماي چين فراهم كردند. اما سينماي چين چه مزيتي دارد كه كشورهايي مانند ايران، فرانسه، ايتاليا، استراليا و كانادا براي حضور در آن علاقه از خودشان نشان داده‌اند؟

چين صاحب هزاران سينما
بعد از سفر شمقدري، حجت‌الله ايوبي هم به عنوان رئيس سازمان سينمايي، به چين سفر كرد. ايوبي از زمان تصدي پست رياست سازمان سينمايي چند بار علاقه خود را براي مشاركت ايران در سينماي چين عنوان كرده بود. وي ابتدا در ديدار سفير چين در ايران خواستار تعلق گرفتن يك بيستم سينماهاي ايران به فيلم‌هاي چيني و يك بيستم سينماهاي چين به سينماي ايران شد. با اين پيشنهاد چيني‌ها حدود 10 سالن سينما و ايراني‌ها حدود هزار و 100 سالن به دست مي‌آوردند. اين پيشنهاد هيچ وقت از سوي چيني‌ها با استقبال روبه‌رو نشد. بعد از آن چين و ايران قرارداد توليد فيلمي با عنوان «راه شائولين» را امضا كردند كه كمدي رزمي به شمار مي‌رود. ايوبي به رسانه‌ها گفت قرارداد اين فيلم توانست هزينه‌هاي برگزاري بخش بين‌الملل جشنواره فيلم فجر را تأمين كند. بعد‌ها ايوبي پيشنهاد يك‌بيستم(4 درصد) را به 2 درصد تقليل داد و از چيني‌ها خواست اجازه حضور 2 درصدي ايران را در چين بدهند. اين پيشنهاد هم فعلاً عملي نشده است، اما هاليوود تنها در يك فقره توانست با فيلم جاذبه در چين فروشي 57 ميليون دلاري را كسب كند. سينماي چين با داشتن 27 هزار سالن سينما و 50 هزار سينماي سيار و جمعيت ميلياردي بازار بزرگي براي سينما به شمار مي‌رود، به طوري كه سال گذشته درآمد سينماي اين كشور از 3 ميليارد دلار نيز گذشت. اين درحالي است كه درآمد سينماي چين در سال 2010 زير 2 ميليارد دلار بوده است. چيني‌ها در طول سال اجازه حضور 20 فيلم خارجي را در سينماهاي كشورشان مي‌دهند و رقابت اصلي براي سهم خواهي از اين ظرفيت ميان امريكا و فرانسه است. فرانسوي‌ها براي سهم‌خواهي بيشتر شروع به توليد فيلم مشترك با چيني‌ها كرده‌اند و پارسال فيلم سينمايي «بلبل» محصول مشترك اين دو كشور به عنوان نماينده چين در اسكار حضور يافت.
فرانسوي‌ها سال گذشته فيلم «لوسي» را در چين اكران كردند. اين فيلم نه‌چندان شاخص توانست در 9 هزار سالن سينماي چين اكران شود و چين را به دومين بازار فيلم‌هاي فرانسوي تبديل كند. فرانسوي‌ها توانستند سال گذشته 520 فيلم را در جهان به نمايش بگذارند و 700ميليون دلار از اين بابت درآمد به دست آورند.

ما چرا به فرانسه نمي‌رسيم؟!
پيشنهاد‌هاي 4 درصدي و 2 درصدي رئيس سازمان سينمايي به چيني‌ها زماني عملي مي‌شود كه سينماي ايران توانايي‌هاي بين‌المللي خود را در سينماي تجاري به نمايش بگذارد. اگر موفقيت جهاني «جدايي» نبود قطعاً چيني‌ها براي حضور اين فيلم در افتتاحيه جشنواره‌شان به ايران سفر نمي‌كردند. سينماي ايران با سينماي تجاري كه بتواند مردم عادي سراسر جهان را به سينماها بكشاند فاصله دارد. زماني كه ما فقط به چيني‌ها درخواست مشاركت مي‌داديم اين فرانسوي‌ها بودند كه گام‌هاي عملي را برداشتند و توانستند سهم خود را از سينماهاي چين به دست آوردند. پخش بين‌المللي كه سينماي فرانسه و امريكا در دست دارد هنوز در كشورمان شكل نگرفته و ايران به غيراز معدود فيلم‌هايي مانند «جدايي» فيلم‌هايي مي‌سازد كه صرفاً مصرف داخلي دارد و حضور بين‌المللي نيز اگر باشد محدود به جشنواره‌هاي خاص است.
تمايل چيني‌ها براي گسترش همكاري با كشورمان مي‌تواند همانطور كه طي قرن‌ها در مسير جاده ابريشم شكل گرفته بود، اين بار در حوزه سينما خود را بروز دهد. به شرط آنكه سينماگران ايراني بدانند كه شهروندان چيني چه فيلم‌هايي را بيشتر مي‌پسندند و اينكه چه موضوعاتي براي يك ميليارد و خرده‌اي چيني جذابيت دارد. حضور هيئت‌هاي اعزامي از چين فرصت خوبي براي آشنايي بيشتر سينماي دو كشور است. آشنايي‌هايي كه به همكاري بينجامد نه مانند ديدار‌هاي قبلي صرفاً به بيان ايده‌هاي بلندپروازانه محدود شود.