1

ماجرای یک سرقت مشکوک از خانه منتقد-تهیه‌کننده مرحوم سینمای ایران+گفته‌های همسر این تهیه‌کننده درباره فقدان امنیت حتی داخل خانه!!!

سینماروزان: یک سال و دو ماه و چهار روز بعد از درگذشت علی معلم منتقد صریح اللهجه و تهیه کننده سینمای ایران، خانه اش مورد سرقتی مشکوک قرار گرفت و اغلب وسایل قیمتی اش سرقت شد آن هم در شرایطی که درست سر کوچه محل زندگی همسر و فرزندان این منتقد نگهبان حضور دارد!

به گزارش سینماروزان آذر معماریان، ‌همسر علی معلم با اشاره به اینکه دزد مشکوک هر چه شیء قیمتی بوده تاراج کرده به «شرق» گفت: عصر روز پنجشنبه27 اردیبهشت‌، حدود ساعت 5 بعدازظهر همراه فرزندانم از خانه بیرون رفتیم. اخیرا خواهرم عمل جراحی داشته‌اند و درواقع می‌خواستیم از ایشان عیادت کنیم و بعد هم افطاری را در کنار آنها باشیم. حدود ساعت 12 شب به خانه بازگشتیم. به محض اینکه قفل در خانه را باز کردیم، همان دم در، من و پسرم کاملا شوکه شدیم. کل خانه ما زیر‌و‌رو شده بود! تمام وسایل با‌ارزش خانه را با خود برده بودند. حتی این دزدان ماهر با دیلم گاوصندوق را شکسته و طلاهای عروسی و طلاهای مرحوم معلم و خیلی چیزهای دیگر را با خود برده‌اند. واقعا شوکه شدیم.

معماریان در ادامه توضیح داد: نکته جالب این است که سر کوچه ما نگهبان حضور دارد!! حتی همسایه‌ام به من گفت حوالی ساعت 8 شب سایه یک آدم را پشت پنجره اتاق پسرم دیده است!!!

همسر زنده‌یاد علی معلم ادامه داد: بعد از توفان سهمگین زندگی‌ام و مرگ علی معلم عزیز، ‌تازه دو ماهی بود که حالم بهتر شده بود، اما با این پیشامد خیلی بد است که در داخل خانه خودم هم دیگر احساس امنیت نمی‌کنم. آنچه دردناک است همین احساس عدم امنیت است. آدم باید به چه کسی اعتماد کند! واقعا معنای همسایه و نگهبان دیگر چیست؟ انگار همه نسبت به هم بی‌تفاوت شده‌ایم، چنین حسی آزار‌دهنده است وگرنه من می‌دانم که مال دنیا به هیچ‌کس وفا نمی‌کند.




بهرام بهرامیان که بعد از هفت سال اکران محدود «پریناز» را تجربه می‌کند بیان داشت⇐همچنان راضی به اکران «پریناز» نیستم/شفادهنده‌ای در جامعه نیست اما شفاگیرنده هست!/به هنگام ساخت «پریناز» مدام از راهنمایی‌های علی معلم استفاده کردم/ممنوع‌الفعالیت شدم چون یک عنصر منتقد و مدیربه‌هم‌زن تشخیص داده شدم!/یک عضو هیأت بازبینی تصمیم گرفت «پریناز» و سازنده‌اش را یکجا آتش بزند!/چطور ممکن است یک فیلم پروانه نمایش بگیرد اما توقیف شود؟

سینماروزان: بهرام بهرامیان هفت سال بعد از تولید این روزها اکران کاملا محدود «پریناز» را در گروه هنروتجربه تجربه میکند؛ اکرانی که از فرط قلت سانس با عدم اکران فاصله زیادی ندارد.

بهرامیان که پیشتر هم در یادداشتی برای «سینماروزان»از عدم موافقت خود با شرایط فعلی اکران- درحالیکه دو سال قبل فیلم پروانه نمایش گرفته بود و حتی بنا بود هدایت فیلم آن را با داشتن سرگروه اکران کند-سخن گفته بود(اینجا را بخوانید) در نشستی مربوط به آغاز اکران «پریناز» همچنان از مخالفت خود با روند فعلی اکران این فیلم گفته است.

کارگردان فیلم «پریناز» گفت: زمان ساخت این فیلم جامعه التهابی درباره مسائل مطرح شده در این فیلم داشت که دستاویزی شد تا مشکلاتی را که به نیروهای سیاه (غیبی) ربط می‌دهیم مطرح کنیم و البته این التهاب در آن زمان بسیار آزاردهنده بود.

بهرام بهرامیان ادامه داد: طبق بررسی‌ها تصمیم گرفته شد که این قصه‌ ساخته شود؛ قصه‌ای که هشت سال یا بیشتر توسط آدم‌های متفاوت یا در مکان‌های متفاوت نوشته شد و بسیار علاقه‌مند بودم که در سینما آن رابسازم چرا که از هر گونه فکر تکراری و از هر اندیشه‌ای که به من تهاجم کند و هر پلان تکراری که در فیلم دیگری دیده باشم پرهیز می‌کنم.

او با بیان اینکه تلاش می‌کند خود را به فیلمسازانی که کارهای جدید می‌سازند برساند، به فیلم «آل» اشاره و اظهار کرد:‌ از فیلم سینمایی «آل» تا «پریناز» فاصله‌هایی وجود دارد و امیدوارم روح علی معلم بزرگ شاد باشد چرا که زمانی که فیلم «آل» را کار می‌کردم یا در زمان ساخت «پریناز» علی معلم همیشه من را راهنمایی می‌کرد و از راهنماییهای وی مدام استفاده کردم. در زمان ساخت فیلم سینمایی «آل» ساختار و اندیشه‌ای در ذهنم بود که همین ساختار «پریناز» هم شکل گرفت. در زمان ساخت فیلم سینمایی «آل» هم خرافات، ذهن مردی را به خود مشغول می‌کرد که از بحث اصلی زندگی دور شده بود. آن افکار بارور و به فیلم سینمایی «پریناز» تبدیل شد، اما این دو فیلم در ساختار بسیار با هم متفاوت هستند چرا که من سعی می‌کنم هر کارم با کار دیگر متفاوت باشد و با تأثیرگذاری بیشتری کار کنم.

او  با اشاره به اینکه «من معتقد نیستم که شفادهنده‌ای در جامعه وجود دارد، اما معتقدم که شفاگیرنده در جهان وجود دارد»، افزود:‌ در سال‌های قبل شخصی وجود داشت به نام بهرام بهرامیان که فیلمسازی می‌کرد. در ابتدا سریال جدی «ساعت شنی»  را ساخت که از نظر ساختاری امتیازاتی داشت. این شخص یک عنصر نامطلوب، مهاجم، منتقد و مدیربه‌هم‌زن است که نظم جامعه را تحت تأثیر قرار داد و بعد از ساخت «ساعت شنی» که عده‌ای می‌گویند بهترین سریال است، سه سال ممنوع‌الفعالیت شد و بعد از آن فیلم «پریناز» را ساخت که هر چه بود الان هم راضی به پخش آن نیستم در حالی که این فیلم برگرفته از منبع تفکر بود.

بهرامیان با اشاره به خاطره‌ای اظهار کرد: فیلم «پریناز» قرار بود در جشنواره حضور داشته باشد اما طبق شنیده‌ها یک نفر که جزو هیأت بازبینی بود سرنوشت «پریناز» را مشخص کرد. کسی که فیلم را می‌بیند و تصمیم می‌گیرد فیلم و فیلمساز این فیلم را یکجا آتش بزند و من هنوز هم منتظر هستم که این روزها این فیلم آتش بگیرد.

این کارگردان  با اشاره به فیلم «آیینه شمعدون» اظهار کرد: این فیلم ۹۰ درصد فیلمبرداری شده بود اما آن را توقیف کردند و همچنان هم در حال توقیف است و نمی‌دانم چرا خبرنگاران و مسئولان سینما خودشان را به خواب زده‌اند؟ اگر اندیشه من قابل حصر شدن است و اگر اندیشه‌ای تولید می‌شود که هفت سال بعد قابل نمایش است یعنی ما خودمان را به خواب زده‌ایم. مسیر فیلم «پریناز» مسیری است که اغلب فیلم‌های من آن را طی کرده‌اند اما به نظر من اگر فیلمی خوب نباشد قابل حصر شدن نیست و من به این نتیجه رسیده‌ام زمانی که فیلمی سانسور می‌شود، حتما یک فیلم خوب است.

او ادامه داد: چطور ممکن است یک فیلم پروانه نمایش بگیرد اما توقیف شود؟ چرا به من پروانه کارهایی را می‌دهید که بعد توقیف شود؟ سرنوشت بهرام بهرامیان ۱۱ سال بیکاری است. من از زمان «ساعت شنی» به کرات خودم را تغییر دادم و همیشه معتقدم فیلمساز باید حرف جامعه و سیاست‌مداران را گوش بدهد و فیلم بسازد اما من همان‌ها را می‌سازم و همان‌ها توقیف می‌شود.

بهرامیان بیان کرد: فیلم سینمایی «پریناز» سه بار تصحیح شد اما از نظر محتوایی این فیلم با فیلم اصلی خود فاصله چندانی ندارد. من اسم این را سانسور نمی‌گذارم و معتقدم که این فیلم نیاز به تصحیح اندیشه داشته است.




تیتر «کیهان»⇐تجلیل از سازندگان فیلم‌های نامناسب برای کودکان در جشنواره فیلم کودک!!!+اشاره به تناقض‌گویی صدرعاملی درباره هاشمی رفسنجانی

سینماروزان: انتقاداتی که نسبت به شیوه برگزاری و انتخاب آثار برای جشنواره کودک و نوجوان اصفهان پیش از آغاز از سوی برخی رسانه ها طرح شده بود با انتقادات برخی از اعضای هیأت انتخاب جشنواره امتداد یافت و دست اندرکاران جشنواره هم به جای آن که به فکر رفع مشکلات باشند ابتدا به حذف رسانه های منتقد از فهرست مهمانان جشنواره دست زدند و میان مابقی رسانه ها نیز دو گروه الف و ب شکل داده و گروه الف را با هواپیما و گروه ب را با اتوبوس به جشنواره فرستادند که این امر نیز به نوبه خود انتقادات برخی رسانه ها و نپذیرفتن حضور در جشنواره را موجب شد.

به گزارش سینماروزان با همه این تلاشها برای حذف صداهای مخالف اما همچنان جشنواره در کانون انتقادات قرار دارد و رسانه های مختلف از رسانه اصولگرای «تسنیم» تا خبرگزاری اصلاح طلب «اعتماد» به نقد صریح اساس روند یا چرایی برگزاری جشنواره بدون فایده منطقی پرداخته اند.

به تازگی روزنامه «کیهان» که خبرنگارش در جشنواره کودک حاضر بوده نیز در گزارشی به انتقاد از انتخاب افرادی بی ربط به سینمای کودک برای تجلیل در اصفهان پرداخته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

تجلیل از سازندگان فیلم‌های نامناسب برای کودکان در جشنواره فیلم کودک!!!

در بخش بزرگداشت‌های سی امین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان از فیلمسازانی تجلیل شد که نه تنها فیلم کودک نمی‌ساختند که برخی از فیلم‌های آن‌ها برای کودکان نیز نامناسب است!

یکی از بخش‌های این دوره از جشنواره، «بزرگداشت»‌هاست. در این بخش از مرضیه محبوب، علی معلم، رسول صدرعاملی و عباس کیارستمی تجلیل به عمل آمد.
نکته قابل تأمل این است که به جز مرضیه محبوب که در زمینه عروسک‌سازی پیشکسوت است، سه نفر دیگر ارتباط چندانی با موضوع این جشنواره ندارند. در این جشنواره در حالی از رسول صدر عاملی تجلیل شد که آخرین فیلم وی با عنوان «چیزی شبیه معجزه» هشت سال قبل ساخته شده بود. فیلمی که البته ضعیف‌ترین اثر کارنامه او محسوب می‌شود و در جشنواره فجر با اعتراض تماشاگران در کاخ جشنواره همراه شد. حتی سه گانه صدرعاملی درباره دختران نوجوان نیز آثاری درباره این قشر بود، اما تناسبی برای مخاطب کودک و نوجوان نداشت و حتی قسمت آخر این سه‌گانه نیز با محوریت خیانت و نامناسب برای کودکان و نوجوانان بود.
سخنان رسول صدر عاملی نیز در این مراسم هیچ ارتباطی با سینمای کودک و موضوع این جشنواره نداشت. یکی از بخش‌های قابل توجه حرف‌های وی آنجا بود که مدعی شد بعد از انقلاب اغلب علما با سینما مخالف بودند و از مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان تنها عالمی که از سینما حمایت می‌کرد نام برد! جالب این است که صدرعاملی چند دقیقه بعد از این اظهار نظر از فشارهایی که 26 سال قبل (یعنی دوران دولت هاشمی رفسنجانی) بر فیلم «سمفونی تهران» وی آورده و سانسور کرده بودند، سخن گفت.
همچنین مرحوم عباس کیارستمی نیز هیچ‌گاه فیلمی مناسب برای کودکان و نوجوانان نساخته بود و فقط اوائل دوران فعالیت خود چند فیلم، به بهانه کودکان ساخته بود. از قضا فیلم‌های اخیر کیارستمی نیز دارای مضامینی بودند که دیدن آن‌ها به کودکان توصیه نمی‌شود! برگزاری بزرگداشت برای مرحوم علی معلم، به عنوان منتقد فقید سینما نیز گرچه به خودی خود قابل قبول است، اما برگزاری این مراسم در جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان مناسبتی نداشت.به نظر می‌رسد که برگزار‌کنندگان این دوره از جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان به خاطر خلأ برنامه‌های جذاب و تاثیرگذار، چاره را در برگزاری پرتعداد مراسم بزرگداشت، آن هم برای افرادی که مناسبتی با این جشنواره ندارند دیده‌اند.




با افزودن تندیس معلم به فهرست جوایز⇐پای سیاست به جشن حافظ باز خواهد شد؟+رونمایی از پوستر اولین جشن بدون علی معلم

سینماروزان: نشست خبری هفدهمین دوره جشن حافظ صبح روز نهم تیر ماه در دفتر نشریه دنیای تصویر برگزار شد و همزمان با نشست، پوستر جشن هم رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان از جمله ویژگیهای متفاوت جشن هفدهم افزودن تندیس علی معلم به فهرست جوایز است؛ تندیسی که صرفا به هنرمندان اهدا نخواهد شد و چهره ای برجسته در حیطه های غیرفرهنگی هم ممکن است آن را به خانه ببرد.

با رونمایی از پوستر جشن حافظ مشخص شد به یاد و احترام بنیانگذار جشن حافظ و در اشاره به پرواز روح علی معلم سفیدپوش، عنصر اصلی این پوستر، کبوتری سفید است. این نماد جهانی صلح، بیانگر این حقیقت نیز هست که سینما می تواند بهترین منادی دوستی و آرامش در جهانی باشد که امروزه از گوشه و کنار آن دود جنگ بلند شده است.

  آذر معماریان  با بیان این مطلب که امسال نخستین دوره برگزاری جشن حافظ بدون حضور علی معلم، بنیانگذار و دبیر اجرایی آن است، بیان داشت: «علی معلم مردی با دانشی غبطه برانگیز در عرصه سینمای جهان بود. با این‌حال در نبود او، با انرژی او آغاز می‌کنیم. من طی شانزده سال برگزاری جشن، سمت تهیه کنندگی و مدیریت اجرایی جشن را داشتم. امسال به جای پدر، پسرم امید حضور دارد و دبیر جشن و تهیه‌کننده مشترک آن خواهد بود. امیدوارم امسال هم این برنامه مورد پسند هنرمندان و مردم قرار بگیرد.»

در ادامه امید معلم درباره سختی برگزاری جشن در غیاب علی معلم صحبت کرد و اشاره داشت: «مهمترین نکته‌ای که انگیزه ما برای ادامه راه شد، این بود که پدر تاکید داشت این جشن برآمده از مردم و برای مردم است. در داوری های جشن حافظ همواره این نکته لحاظ می‌شد که مردم حتما باید آثار را دیده باشند. برای همین، همیشه فیلم هایی را داوری می کردیم که اکران شده باشند.»

وی افزود: «جشن حافظ تنها جشن خصوصی ایران است و با نوع نگاه بالا، می‌تواند مکمل جشنواره های دولتی و صنفی مثل فجر و سایر جشنواره‌ها باشد و به ارتقای استانداردهای کیفی آن کمک کند. امسال هم تلاش کردیم همان رویکرد پدر در سیاست‌گذاری را حفظ کنیم که توجه ویژه به آثار باکیفیت هنری و در عین‌حال موردتوجه مردم بود.»

معلم در ادامه با تاکید بر تفاوت جشن و جشنواره خاطرنشان کرد: «در جشنواره‌ها طی ده تا دوازده روز تعدادی فیلم نمایش داده و بعد داوری می شوند. اما در جشن، اکران کل سال رصد می‌شود. داوران برای جشن، فشار داوران جشنواره‌ها که بعضا روزی هشت فیلم می بینند و احتمال خطایشان بالا می‌رود را احساس نمی‌کنند. بنابراین با خیال راحت فیلم‌ها را در طول سال می بینند. این قضیه در مورد سریال ها نیز صادق است و امکان داوری آن‌ها را نیز فراهم می‌کند.»

وی افزود: «هیات داوران نیز شامل سیزده نفر از نویسندگان و اعضای هیات تحریریه هستند که طبق روال هرساله اسامی آن‌ها در روز برگزاری جشن اعلام خواهد شد.»

وی در ادامه به پوستر جشن اشاره کرد و افزود: «در پوستر امسال از کبوتر سفید استفاده کردیم که نشان دهنده دو نکته است:: اول این‌که می‌دانید سفید همیشه رنگ لباس علی معلم بود و درواقع تاکیدی است بر خروج او از بعد جسمانی و رفتن به بعد روحانی است. همچنین کبوتر سفید نماد صلح است و نشان‌دهنده این که سینما یکی از ابزارهای انسان برای برقراری صلح و آرامش در دنیای امروز قلمداد می‌شود.»

معلم درباره جوایز جشن به ارائه توضیحاتی پرداخت: «امسال فیلم های خوب بسیار زیاد بود. بنابراین تصمیم گرفتیم در دو سه رشته افزایش نامزد داشته باشیم. از جمله بهترین فیلم که تعداد نامزدها در این رشته به ده فیلم رسید. همان‌طور که می‌دانید، در مراسم‌ها و جشن‌های مهم همچون اسکار و گلدن گلاب نیز این اتفاق می افتد و لزوما فیلم نامزد در این رشته، در سایر رشته‌ها حضور ندارد. همین که مورد توجه مردم قرار گرفته باشد، آن را شایسته توجه و تقدیر می‌کند.»

وی افزود: «از امسال یک تندیس ویژه هم به یاد علی معلم، موسس جشن حافظ، به مجموعه اضافه شده است و به یک ایرانی داده می شود که به کشور خود خدمت کرده باشد. از آن‌جا که علی معلم با فعالیت های فرهنگی خود، توانست در حوزه‌های دیگر هم تاثیرگذار باشد، بنابراین این جایزه فقط محدود به حوزه فرهنگ نیست و می‌تواند به فعالان سایر حوزه‌ها نیز اعطا شود. در نتیجه این جایزه نیز به سایر جوایز یادبود اضافه خواهد شد

معلم ادامه داد: «سال گذشته جایزه یک عمر فعالیت نوشتاری اعطا نشد، اما امسال این جایزه به پاس یک عمر فعالیت در حوزه ادبیات سینمایی به آقای شهرام جعفری نژاد اهدا خواهد شد که علاوه بر سال‌ها حضور مستمر به عنوان منتقد، در قالب مجله “صنعت سینما” برای گسترش ادبیات سینمایی در حوزه‌های فنی تلاش کردند. امسال یک تغییر دیگر هم خواهیم داشت. می‌دانید که همیشه یک جایزه به برترین دستاوردهای در زمینه‌های فنی اهدا می‌شد. اما امسال چون تدوین در فیلم‌ها از کیفیت بالایی برخوردار بود، خوب بودند، تصمیم بر این شد که تندیس جداگانه‌ای تحت عنوان “بهترین تدوین سال” درنظر گرفته شود. کاندیداها نیز همچون دوره گذشته به صورت تک تک در روزهای جداگانه اعلام می‌شوند. نخستین عنوان، جایزه یک عمر فعالیت هنری است که طی یکی دو روز آینده اعلام خواهد شد و بقیه در ادامه می‌آیند.»

وی در پاسخ به سوالی خبرنگاران در مورد زمان و مکان برگزاری جشن بیان داشت: «تاریخ برگزاری جشن در اوایل مرداد ماه خواهد بود. اما زمان دقیق جشن و مکان برگزاری آن در روزهای آینده اعلام خواهد شد.»

معلم در پاسخ به سوالی دیگر ابراز داشت: «جوایز همچون همیشه در بخش تلویزیون هم به شکل تخصصی اهدا می‌شوند و حتی جوایز بازیگری مرد و زن نیز هرکدام در دو بخش درام و کمدی بررسی گردیده‌اند. در بخش سریال ها ما هم سریال‌های شبکه خانگی را مدنظر قرار می‌دهیم و هم آثار تلویزیونی. معیار انتخاب آثار چه در بخش فیلم و چه در بخش سریال هم نمایش آن‌ها از ابتدای سال گذشته تا انتهای اسفند است و آثار به نمایش درآمده در عید نوروز را شامل نمی‌شود.»

وی در پاسخ به سوالی درباره حاشیه‌های پارسال ابراز داشت: «سال گذشته جشن حافظ حواشی داشت  اما این حواشی چندان ربطی به خود جشن نداشت. جشن ما همیشه چه از لحاظ نوشتاری و هم از نظر بصری، پایبندی فراوانی به شئونات اسلامی و قوانین کشور داشته است به‌حدی که فکر می‌کنم حتی این میزان سخت‌گیری و مراقبت درباره محتوای مراسم و پوشش حضار در جشنواره دولتی فجر هم وجود ندارد. معتقدم حواشی سال گذشته چندان ارتباطی به خود جشن نداشت و فکر می کنم امسال آن حواشی را نداشته باشیم.»

امید معلم در پاسخ به سوالی دیگر درباره مدعوین جشن گفت: «در جشن ما همه دعوت‌ می‌شوند. از مقامات کشوری و لشکری گرفته تا هنرمندان حوزه‌های مختلف. منتها هرکس که تمایل داشته باشد، در مراسم حاضر می‌شود. تاکید خاصی روی حضور مهمان ویژه نداریم، مگر شخصی که قرار باشد جایزه ویژه‌ای بگیرد. اما تاکید دارم که ما در جشن‌مان همیشه فراجناحی عمل کرده‌ایم. استاندارد ما همواره هنری و مربوط به سینما است و هرکس شایستگی داشته باشد، بدون توجه به جهت‌گیری‌های غیرسیاسی مورد تقدیر خواهد بود.»

معلم در پایان از همکاری مسئولین تشکر کرد و بیان داشت: «خوشبختانه همه مسئولین چه در سازمان سینمایی و چه در نهادهای دیگر همراهی فراوانی با ما داشتند و هر زمان نیاز به همکاری داشتیم، با حفظ استقلال جشن توانستیم از کمک‌هایشان بهره‌مند شویم.»

پوستر جشن هفدهم حافظ
پوستر جشن هفدهم حافظ



افشای اسرار زندگی تهیه‌کننده «پری» و «ضیافت» در قسمت اول «قاب سینما»+عکس

سینماروزان: اولین قسمت مجله تصویری «قاب سینما» با ادای احترام به علی معلم سینماگر و منتقد فقید به شبکه خانگی آمد.

این مجله تصویری که در کنار وجه سرگرم کنندگی بار آموزشی هم دارد شامل بخشهای گوناگونی است؛ از گپ و گفت با هنرمندان تا نقد آثار نوستالژی، یک روز خصوصی با یک هنرمند و جایگاه عکس و تبلیغات در سینما.

برخی از چهره های سرشناس سینما و تلویزیون ایران در قسمت اول «قاب سینما» به ارائه نظرات خویش درباره سینما و حیطه تخصصی فعالیت خویش پرداخته‌اند. مهتاب کرامتی، رامبد جوان، جهانگیری کوثری، کارن همایونفر، مهران غفوریان، احمد مهرانفر، باران کوثری، سحر قریشی، پژمان جمشیدی، رامبد جوان، مجید صالحی و رضا داودنژاد  از جمله این چهره ها هستند.

امیرحسین شریفی تهیه‌کننده آثاری همچون «اشک سرما»، «ضیافت»، «سیب سرخ حوا» و «پری» در قسمت اول «قاب سینما» در کنار گفتگو درباره روند همکاری با کارگردانانی همچون داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی به برخی از مهمترین پرسشها پیرامون زندگی شخصی و حرفه ایش پاسخ داده و از جمله درباره تصویری پرسش‌برانگیز مربوط به سه دهه قبل که او را در کنار شماری از کارگردانان سرشناس ایرانی نشان می‌دهد و همچنین ازدواج و زندگی با سارا صوفیانی بازیگر جوان توضیح داده است.

مرور حاشیه تا متن جشنواره فجر، نقد نوستالژیک «مادر» و مرور جایگاه عکس و تصویر در تبلیغات سینما از دیگر بخشهای قسمت اول «قاب سینما» است.

«قاب سینما» به کارگردانی شهاب کاظمی و میلاد معتمدی‌فر از طریق موسسه گلرنگ رسانه به شبکه خانگی عرضه شده است.

قاب سینما
قاب سینما



آخرین جشن پرحاشیه حافظ در آستانه عرضه به شبکه خانگی+عکس

سینماروزان: فیلم شانزدهمین جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ روز سه‌شنبه 19 اردیبهشت در سراسر کشور توزیع خواهد شد.

به گزارش سینماروزان این مراسم که مردادماه سال گذشته در تالار وحدت برگزار شد، آخرین دوره جشن با حضور و اجرای علی معلم بود.

این فیلم قرار بود سال گذشته توزیع شود که به‌واسطه مشکلات اجرایی پیش آمده، در پخش آن تأخیر رخ داد.

شانزدهمین جشن حافظ به تهیه‌کنند‌گی علی معلم و آذر معماریان برگزار شد و شرکت هنر اول پخش فیلم مراسم در شبکه نمایش خانگی را بر عهده دارد.

جشن حافظ
جشن حافظ



تقدیمی به علی معلم⇐یک ژورنال تصویری تازه با محوریت سینما پا به حیات گذاشت+فیلم

سینماروزان: اولین قسمت مجله تصویری «قاب سینما» با ادای احترام به علی معلم، در نیمه ابتدایی اردیبهشت ماه از طریق موسسه گلرنگ‌رسانه به شبکه خانگی می‌آید.

این مجله تصویری شامل آیتمهای متنوعی است که از نقد آثار نوستالژی و گپ با هنرمندان تا یک روز خصوصی با یک هنرمند و جایگاه عکس و اقلام تبلیغاتی در سینما را دربرمی‌گیرد.

قسمت اول «قاب سینما» آیتمی هم ویژه حاشیه‌های دیده نشده جشنواره سی و پنجم فیلم فجر دارد.

دست اندرکاران «قاب سینما» اولین قسمت این مجله تصویری را به علی معلم تقدیم کرده‌اند؛ به پاس سی سال خدمت مستقل این سینماگر به جامعه سینما و البته تلاشهای وی در جهت ارتقای جایگاه رسانه‌های سینمایی مستقل در جامعه مطبوعات.

«قاب سینما» به تهیه‌کنندگی حمیدرضا جبینی و با کارگردانی شهاب کاظمی و میلاد معتمدی‌فر به شبکه خانگی می‌آید.

برای دیدن تیزر «قاب سینما» اینجا را ببینید.




یادگار مطبوعاتی علی معلم به راهش ادامه خواهد داد…

سینماروزان: درگذشت علی معلم صاحب امتیاز مجله «دنیای تصویر» بسیاری از مخاطبان را دچار این شبهه کرد که آیا این مجله بعد از معلم همچنان منتشر خواهد شد؟

به گزارش سینماروزان به تازگی دست اندرکاران این مجله قدیمی با انتشار اطلاعیه ای خبر داده اند که «دنیای تصویر» بعد از علی معلم نیز همچنان به راه خود ادامه خواهد داد.

اطلاعیه رسمی «دنیای تصویر» برای ادامه فعالیت را بخوانید:

و کشتی به راهش ادامه خواهد داد…

چند روز مانده به سال جدید، در بهاری که برای ما شبیه خزان بود، «دنیای تصویر» علی معلم را از دست داد. در تمام این مدت‌ها بارها از ما پرسیدید که بعد از  او چه می‌شود و سرنوشت مجله چه خواهد بود؟

حتما می‌دانید، علی معلم فراتر از  تاسیس یک مجله یا به راه انداختن جشن سینمایی حافظ، خانواده‌ای را ساخت به وسعت دنیای تصویر. و مهم‌ترین میراث‌اش چیزی نبود جز خرد و بینش، اراده و پایمردی، مهر و دوستی. پس خانواده‌ی «دنیای تصویر» با امیدی تازه و ایمانی محکم می‌کوشد تا حافظ این میراث باشد و برای پیمودن راهی سخت آماده خواهد بود.

طی این روزها با تمام همراهی‌ها و همکاری‌هایی که صورت گرفت، امتیاز موسسه به امید معلم انتقال پیدا کرد تا مسیر «دنیای تصویر» ادامه یابد.

علی معلم بعد از این با مجله‌اش همراه ما و شما است و کشتی به راهش ادامه خواهد داد…




ساعاتی بعد از برگزاری مراسم ترحیم⇐خواهرزاده علی معلم روی آنتن رفت+عکس و فیلم

سینماروزان: آخرین جمعه سال 95 و ساعاتی بعد از برگزاری مراسم ترحیم علی معلم تهیه کننده و منتقد صریح اللهجه سینمای ایران  مستندی به نام «جمهور»  از شبکه خبر روی آنتن رفت.

به گزارش سینماروزان در این مستند که مروری داشت به برخی اتفاقات ابتدای انقلاب اسلامی به ماجرای ترور حسن آیت(شوهرخواهر علی معلم) از اعضای حزب جمهوری اسلامی و از حامیان درجه اول قرارگیری اصل ولایت فقیه در قانون اساسی اشاره شد.

 این اشاره همراه بود با پخش تصاویری دیده نشده از گفته های محسن آیت(فرزند آیت و خواهرزاده علی معلم) بعد از ترور پدرش در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه 16 مرداد 1360.

فارغ از شباهتهای آشکار آقازاده آیت با دایی‌اش علی معلم اعتماد به نفس بالایی که این نوجوان در سخنوری نشان داد همان ویژگی بود که علی معلم را هم به آن می شناختیم. آقازاده آیت در بخشی از سخنرانی خود گفت: پدرم در درجه اول شخصی بود مسلمان و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و حکومت عدل اسلامی. او بازنایستاد از هدفش. غریب زندگی کرد و مظلوم شهید.

 شاید خیلیها ندانند که به هنگام ترور آیت علی معلم در دامغان سکونت داشت و بعد از به شهادت رسیدن شوهرخواهر بود که به تهران آمده و هم رسیدگی به امور خواهر را پی می‌گیرد و هم استارت فعالیتهای سینمایی در تهران را می‌زند؛ فعالیتهایی که تا انتشار مجله «دنیای تصویر»، برگزاری جشن حافظ و تولید آثار سینمایی پیش می‌رود.

برای دیدن فیلم سخنرانی فرزند آیت اینجا یا اینجا را ببینید.

فرزند نوجوان آیت/بعد از ترور پدر
فرزند نوجوان آیت/مرداد 60 بعد از ترور پدر
فرزند نوجوان آیت/بعد از ترور پدر
فرزند نوجوان آیت/مرداد 60 بعد از ترور پدر



يادداشت جبار آذين در رثاي علي معلم⇐باقيست چون کارمندي و دريوزگي در مرام او جایی نداشت

سينماروزان: درگذشت علي معلم منتقد و تهيه کننده صريح سينماي ايران آن هم در ميانه دهه پنجم زندگي و در حالي که او تازه به دنبال فراهم آوردن توليد پنجمين فيلم خود «کنتس سلما» بود اسباب شگفتي بسياري از مخاطبان و اهالي سينما و رسانه را موجب شد.

جبار آذين منتقد و مدرس پيشکسوت سينماي ايران در يادداشتي که در رثاي علي معلم نوشته درباره برخي خصوصيات شخصيتي او و از جمله استقلال نسبي رأي و پرهيز از آلودگي در ورود به سياسي بازيهاي مرسوم در سينماي ايران سخن گفته است.

متن کامل يادداشت 5بندي جبار آذين را بخوانيد:

1-اثرگذار و اثربخش

علي معلم يکي از تأثيرگذاران عرصه نقد رسانه هاي سينمايي و همچنين سينماي کشور بود. اين هنرمند در عرصه هاي بازيگري، اجرا و توليد آثار سينمايي و تلويزيوني محصولات شايسته از خود به جاي گذاشت و در طول سالها فعاليت سختکوشانه و متعهدانه خود در جهت ارتقاي سطح کيفي سينما تلاش فراوان به کار برد. در ميان تمام کساني که به رسانه هاي سينمايي به طور ويژه نظر داشته و پرداخته‌اند علي معلم به دليل برخي ويژگيهاي شخصيتي از جمله داشتن پشتکار و علاقه فراوان براي رساندن سينماي کشور به قابليتهاي حضور جهاني کوشش کرد. طيفي از سينمايي نويسان و منتقدان جوان کار خود را با مجله بي بديل و تأثيرگذار علي معلم يعني «دنياي تصوير» آغاز کردند و از اين حيث ميتوان گفت معلم اثر آکادميک خود را هم داشته است.

علي معلم جدا از جنجالهاي مرسوم سينمايي و بدون حضور در بازيهاي دولتي سينما به اتکا و همکاري برخي از شرکتهاي خصوصي سينمايي-اقتصادي جشن حافظ را پايه گذاري کرد. اين جشن  در کشور جشنواره‌زده ما زودتر از حد تصور جايگاهي شايسته و البته ارژينال ميان هنرمندان و مخاطبان يافت و توانست در رشد عده‌اي از هنرمندان و ارتقاي کيفي برخي توليدات سينمايي-تلويزيوني سهم موثري داشته باشد چون در برگزاري جشن هم به‌مانند نقدنويسي و اظهارنظر معلم مي‌کوشيد نسبتا صريح باشد و کمتر دامن خود را آلوده کند به رفيق‌بازي‌هاي مرسوم.

علي معلم از منظر نگارش نقد و مقالات سينمايي و داشتن نگاهي تحليل‌گرايانه به اوضاع سينما نزد سينماگران و منتقدان جايگاهي مناسب و پذيرفتني داشت. اين مرد سختکوش سينما و رسانه به رغم فرار و فرودهاي رسانه اي و سينمايي کشور همچنان پايمردانه پرچم دنياي تصوير، جشن حافظ و نگارش نگاهها و تحليلهاي ويژه خود را برافراشته نگه داشت.

2-خار چشم سياست‌بازان رهاشده در سينما

يکي از ويژگيهاي شاخص و برجسته علي معلم صراحت در گويش ديدگاهها و نظرات کارشناسانه سينمايي و فرهنگي خود بود اما از آنجا که در جامعه سينمايي کشور ما باندهاي ناسالم سياست‌باز، سينما را ميان خود قسمت کرده‌اند و با رفت و آمد دولتها هم اغلب همين باندها هستند که با زدوبندهاي پنهاني رانتهاي ارگاني را شامل حال خود مي‌کنند، هر گونه نقد و تحليل راهبردي امثال علي معلم در اين سالها جايي در ارتقاي مديريت سينما پيدا نکرده است.

علي معلم جزو معدود منتقداني بود که خار چشم سياست‌بازان رهاشده در سينما محسوب مي شد. هيچ کدام از صاحب‌منصبان سينما با آن که مي دانستند بسياري از گفته ها و نکات معلم مي تواند در اجرا کارساز بوده و باعث تحول سينما شود او را به بازي نگرفتند چراکه به گوششان رسيده بود علي معلم با آنها بر سر سفره ناحق تقسيم غنائم نخواهد نشست!! هرچند علي معلم و تمام کساني که چون او صريح، شفاف و بدون ملاحظه کاري به نقد و تحليل مي‌پردازند مقهور قدرتمداران سينما و فرهنگند ولي در اين رهگذر آنچه آسيب مي بيند همان سينماي ايران است و نه کارنامه اين گونه چهره ها که همواره پر و پيمان است. معلم گرچه اکنون نيست ولي راهي که در مسير سلامت و تعالي سينماي ايران پي گرفته بود همچنان باز است.

3-منتقد دائمي منفعت‌طلبان صنف

علي معلم نه فقط در ميان اهالي هنر که در ميان اصحاب رسانه و به ويژه منتقدان داراي محبوبيت بود و پيوسته در سر و سامان دادن به اوضاع نقد و نقادي در سينماي کشور به سهم خود تلاش مي کرد و چون از مواضع اصولي خود و نگاه درست و منتقدانه به اشکالات و ضعفهاي موجود در سينما و به چالش کشيدن رفتار برخي منتقدنمايان دست نمي‌کشيد گروهي از اين جماعت نان به نرخ روزخور با او سر نزاع داشتند.

معلم از جمله کساني بود که همواره با شدت تماميت‌خواهي حلقه‌اي معدود که صنف منتقدان سينما را اسير منفعت طلبي خود کرده بودند نقد مي‌کرد و ابايي هم از اين نداشت که با صراحت بر آنهايي بتازد که سالهاست اثرگذاري مطلوبي در حيطه نگارش سينمايي نداشته‌اند اما مدام مي‌خواهند خود را به‌عنوان منتقد و روزنامه‌نگار جا زنند.

4- در روزگار تلگرام‌زدگي باز هم مجله‌اش خواندني بود

علي معلم که به‌مانند اغلب متولدين آذرماه در اظهارنظرات صادق بود، راه خود را مي رفت و کار خويش را انجام مي داد و در زمانه‌اي که رسانه هاي مکتوب دچار انواع مضيقه‌ها و مشکلات مادي و معنوي در ارتباط با مخاطب شده‌اند، علي معلم يک‌تنه و مردانه مجله‌اش را -با پول جيبش و نه با دريوزگي براي اين ارگان و آن نهاد- داير نگه داشت و هرگز نخواست با قيمت فروش صفحات خود به تاجران و دلالان سياست‌باز هنرفروشي کند. گرچه «دنياي تصوير» نيز مانند برخي نشريات ديگر فروش سابق را نداشت ولي حتي در روزگار غلبه فضاي مجازي و تلگرام‌زدگي از تأثيرات سينمايي آن بخصوص صراحت لحن‌اش کاسته نشد.

5-کارمند نشد

منتقدنمايان، هنرمندنمايان و شاعرنمايان سياست‌باز، فاني‌اند چون هويت‌شان با کارمندي گره خورده! علي معلم باقيست چون کارمندي و دريوزگي در مرام او جایی نداشت.

جبار آذین
جبار آذین



علی معلم آزادمرد سینما و رسانه جوانمرگ شد!!

سینماروزان: علی معلم، مدیر مسئول و سردبیر نشریه «دنیای تصویر»، بنیان‌گذار جشن سینمایی-تلویزیونی «حافظ»، مدرس، مجری و برنامه‌ساز و تهیه‌کننده‌ سینما در سن ۵۴ سالگی و در کمال ناباوری در پی حملۀ قلبی، درگذشت.

به گزارش سینماروزان علی معلم یکی از معدود سینماگران و اهالی رسانه ایران بود که اغلب کوشید مشی مستقل خود را حفظ کرده و هیچ گاه زیربار منویات دولتیان نرود و اسیر آلودگیهای سیاسی نشود.

خویشاوند شهید آیت

علی معلم برادر همسر شهید آیت از چهره های موثر مجلس خبرگان قانون اساسی که در تحکیم اصل ولایت فقیه نقش موثری داشت بود.

او همچنین پسرعموی علی معلم دامغانی شاعر و برادرزاده میرزا علی اکبر معلم عارف مشهور معاصر بود؛ میرزا علی اکبر جلیس و قرین بنیانگزار جمهوری اسلامی امام خمینی(ره) بود که در “فرزند صبح” بهروز افخمی هم نقش وی را  محمدعلی کشاورز بازی کرد.

از دامغان تا تهران

علی معلم سال ۱۳۴۱ در دامغان متولد شد. وی در دهه‌ شصت فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و در سال ۷۱ با تاسیس ماهنامه «دنیای تصویر» فصل تازه‌ای را در مطبوعات و رسانه‌های سینمایی رقم زد.

معلم که به واسطه‌ تولید و اجرای برنامه‌هایی چون «جنگ هنر»، «از واژه تا تصویر»، «سینمای اندیشه» و… به چهره‌ای شناخته شده برای مخاطبان تبدیل شده بود، اولین جشن سینمایی و تلویزیونی خصوصی ایران را تاسیس کرد و تندیس حافظ را به منظومه‌ی سینمای کشور افزود.

فعالیت معلم فقط به عرصه‌ مطبوعات و رسانه‌ها محدود نمی‌شد؛ «شوکران»، «گاوخونی»، «ازدواج به سبک ایرانی» و «آل» از جمله تجربیات موفق او در مقام تهیه‌کنندگی بود.




توصیه‌ علی معلم به رییس تازه سینما⇐سازمان را از انحصار یک حلقه ۸نفره خارج کنید

سینماروزان: علی معلم تهیه کننده و منتقد سینما که در تمام ماههای حضور حجت ا.. ایوبی بر مصدر سینما کوشید به اندازه خود مشکلات سیستم مدیریتی وی را نقد کند در اظهارنظری که پیرامون تعییر و تحول در سازمان سینمایی در گفتگو با «ایران» داشته است به محمدمهدی حیدریان توصیه کرده سازمان سینمایی را از انحصار اطلاعاتی-سرمایه‌ای محدود به یک حلقه 8 نفره خارج کند!

متن کامل اظهارات علی معلم را بخوانید:

حضور مدیری جدید در رأس سازمان سینمایی، با توجه به سابقه حضور محمدمهدی حیدریان در وزارت ارشاد و معاونت سینمایی، از جنبه‌هایی می‌تواند مثبت باشد؛ چراکه ایشان با ساختار سینما آشناست و تجربیاتی در گذشته داشته‌ است که طبیعتاً برخی از آنها ناقص مانده‌اند و به نتیجه نرسیده‌اند.

به همین دلیل، این تجربیات می‌تواند به آقای حیدریان کمک کند تا سینما را در پهنه گسترده‌تری ببیند. مشکلاتی که ما در مسئولیت‌های سینمایی کشورمان داریم این است که هرمسئولی دوستان خاص خود را در مقام تصمیم‌گیری برای سینما می‌گذارد و همین اتفاق کار را خراب می‌کند. به این دلیل که سینما جمعیتی بزرگ با سلایق و علایق متفاوتی است و نباید همانند دوره قبل تنها ۷، ۸نفر شاه‌نشین برای سازمان معنا داشته باشد و دیگران نادیده گرفته شوند.

این مسأله باعث ایجاد رانت‌های اطلاعاتی و سرمایه‌ای می‌شود. مسأله مهم دیگر برخورد با افکار عمومی و رسانه‌هاست. رئیس سازمان سینمایی باید بداند که سینما جنبه مردمی دارد و ایجاد یک خفقان و فضای مجیزگو، سینما را نابود می‌کند. درخواست اهالی سینما از ریاست سازمان سینمایی این است که به مطالبات و انتقادات آنها توجه شود. متأسفانه دولت در حوزه سینما به نتیجه مطلوبی نرسیده و مدیریت‌ فرهنگی باید با تعلق‌ خاطرهای دولت همسو باشد. سیاست کلی دولت بر عدم تصدی‌گری بوده است، اما در سینما این تصدی‌گری تشدید شده و در جشنواره‌ها سلایق بسته‌ای وجود داشته و پاسخگویی در مورد فعالیت‌های سازمان وجود نداشته است.

آقای حیدریان باید با توجه به پتانسیل خوب سینما که متأسفانه در اجرا دچار مشکل شده و زخم‌خوردگی‌های بسیاری را برای اهالی سینما ایجاد کرده، این حوزه را از حالت انحصاری به حالتی ملی مبدل کند و از تجربیات خود و نخبگان سینما استفاده‌ای دقیق کند زیرا دیگر فرصتی برای آزمون و خطا وجود ندارد.




چرا منتقد دائمی تعدد برگزاری جشنواره‌ها، داور جشنواره یاس شده؟/چرا پولهای کثیف وارد شبکه خانگی شده؟⇔علی معلم پاسخ داد

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: چهارمین جشنواره فیلمهای ویدیویی یاس در حالی از هفته آینده در رامسر برگزار می شود که بسیاری حتی فلسفه برگزاری چنین جشنواره ای را زیر سوال برده اند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی” دلیل مخالفان هدررفت بودجه ای است که به واسطه برگزاری جشنواره هایی با سالنهای خالی از مخاطب ایجاد می‌شود. در برابر این مخالفان، هستند موافقانی که برگزاری جشنواره ای ویژه فیلمهای ویدیویی و شبکه نمایش خانگی را مجالی می‌دانند برای ارتقای نسبی این مدیوم.

علی معلم منتقد و تهیه کننده سینما که امسال به عنوان داور در جشنواره یاس حضور دارد از جمله چهره هاییست که همواره تعدد جشنواره های بی خاصیت را زیر سوال برده است.

معلم در چرایی مخالفتش با برگزاری جشنواره های بی هویت و در عین حال حضور در تیم داوری جشنواره یاس به نمایش خانگی گفت: بنده از اولین دوره این جشنواره در آن حضور داشتم و داور بخش سینمای ایران آن بودم. از جلسات اولی هم که این جشنواره برگزار شد با آن همراهی کردم چون فکر میکنم بخشی از موجودیت سینمای ایران متکی است بر نمایش خانگی و صنعت تولید فیلمهای ویدیویی بخصوص با تحولات تکنولوژیکی که اتفاق افتاد و خیلی از فیلمها به روش دیجیتال ساخته شد، تولید فیلم ویدیویی می تواند زمینه ای مناسب برای کسب تجربه باشد جهت ورود به سینما. از این حیث این جشنواره میتواند کمک کند به بخشی از تولیدات فیلمهای ویدیویی و تلویزیونی تا در قالب یک مسابقه دیده شده و امتیازات و استعدادهایی که در این زمینه وجود دارد شناسایی شود زیرا در جشنواره های دیگر علی الخصوص جشنواره فجر که به صنعت سینمای ایران تعلق دارد، به دلیل کثرت آثار سینمایی، آثار ویدیویی مورد توجه قرار نمی گیرد.

علی معلم افزود: این جشنواره میتواند کمپینی باشد برای بخشی از فعالیتهای سینمایی که در قالب دیجیتال ساخته شده و اساسا در کانسپت و مفهوم فیلم، شاید به آن معنا قرار نگیرد ولی قابلیتهایی را میشود در آنها کشف کرد و شاید در نهایت اسباب تسهیل دیده شدن‌شان فراهم شود.

این تهیه کننده سینما با اشاره به لزوم تعامل جشنواره یاس با فعالان شبکه خانگی اظهار داشت: طبعا چون موضوع این جشنواره در حوزه نمایش خانگی بیشتر دیده خواهد شد جای عرضه این آثار در شبکه های نمایش خانگی ، vod ، و اینترنت میتواند باشد و طبیعی است هماهنگ بودن با فعالان این مدیوم طبیعتا کمک بیشتری خواهد کرد به دیده شدن این آثار و ایجاد انگیزه در شرکتها برای پرزنت کردن و عرضه بهتر این محصولات.

از صنعت ساختمان تا صنایع خدماتی درگیر پولهای کثیف‌اند اما عده‌ای سعی دارند پولشویی را مسأله اول سینما و شبکه خانگی کنند

یکی از شائبه های ایجاد شده پیرامون شبکه نمایش خانگی ورود پولهای بی مسئولیت برای تولید در این شبکه است و اخیرا هم شایعاتی مربوط به حضور پولشویان در شبکه خانگی طرح شده بود. معلم پیرامون اینکه آیا این شائبه ها برگزاری جشنواره امسال یاس را دستخوش حاشیه نخواهد کرد به نمایش خانگی گفت: به نظر من این شایعات سوژه های مورد توجه جشنواره نیست. به هرحال بخشی از اقتصاد کشور ما متاسفانه درگیر حاشیه هاست یعنی برخی فعالیتهای بانکی و اقتصادی خیلی سالم نیست و طبیعتا بخشی از فعالیتها در حوزه نمایش خانگی هم شاید متأثر از همین حواشی باشد ولی این مسائل ربطی به فستیوال یاس ندارد و نباید اینها را با هم تداخل داد.

تهیه کننده “گاوخونی” و “آل” ادامه داد: تداخل این مسایل با هم کمکی به این حوزه نخواهد کرد. آن بحث دیگری است برآمده از مشکلات اقتصاد و دلالیسم در ایران که متأسفانه این مشکلات وارد بسیاری از حوزه های دیگر هم شده است؛ از صنعت ساختمان گرفته تا صنایع خدماتی نیز بحث پولهای کثیف وجود دارد. این پولشویی ها و روابط نامناسب مسئله اول سینما و شبکه نمایش خانگی نیست ولی عده ای سعی دارند این موضوع را به مسئله اصلی این مدیومها بدل کنند.

ناکارآمدی دستگاههای اطلاعاتی در کنترل فضای مجازی، سرمایه گذاری در شبکه خانگی را پرریسک کرده!

علی معلم در پاسخ به این پرسش که چقدر احتمال دارد خودش هم وارد فاز تولید برای شبکه خانگی شود اظهار داشت: چندین بار صحبتهایی در این زمینه با من شد ولی به دلیل اینکه ساز و کارهای موجود در این عرصه به نظر من مقداری دچار شک و تردید است، به لحاظ سرمایه‌گذاری ما هنوز مکانیزم مناسب را در ایران برای اینکه مردم بتوانند بصورت حلال فیلم ببینند به دست نیاوردیم. متاسفانه  قاچاق و دزدی آثار در این بخش به دلیل ناکارآمدی شرکتها و دستگاه های اطلاعاتی ما در کنترل فصای مجازی و دانلودها و کپی های غیرقانونی در شهرستانها، عملا سرمایه گذاری در این حوزه را خیلی پر ریسک و پرخطر میکند.

وی افزود: ما باید به ساختاری مثل ساختارهایی که در غرب هست برسیم بخصوص راه اندازی سامانه های ویدیوی درخواستی مثل نتفلیکس و از این قبیل که مردم بتوانند از این سامانه ها استفاده کنند و با بهای کمتری فیلم ببینند. در جوامع غربی این تبدیل به یک فرهنگ شده است که با  صرف بهای محصول، فیلم ببینند اما در ایران مشکلات فرهنگی سبب ساز آن شده است که متاسفانه تهیه کنندگان آثار نمایش خانگی خیلی سخت میتوانند به حجم سرمایه گذاری واقعی که کرده اند برسند به دلیل اینکه بخش عمده ای از مخاطبان معمولا پولی برای استفاده از این آثار پرداخت نمیکنند. بعنوان نمونه اگر سریال “شهرزاد” را که موفق ترین اثر در شبکه نمایش خانگی است در نظر بگیریم تیراژ قانونی آن یک میلیون بوده و بصورت قانونی دیده شده اما از آن طرف چهار تا پنج میلیون کپی غیرقانونی داشته بخصوص در خارج از کشور! متاسفانه ما در خارج از کشور شرکتهایی نداریم که بتوانند فیلمها را به شکل جهانی عرضه کنند و این امر به خاطر مناسبات بانکی نامناسبی است که به لحاظ تحریم ها داشتیم.

معلم ادامه داد: ما در خارج از ایران نزدیک به پنج میلیون ایرانی مهاجر داریم که اگر هرکدام از اینها حداقل یک دلار برای فیلم پرداخت کنند با قیمت دلار امروز رقم چشمگیری میشود. متاسفانه به دلیل عدم ارتباط با جهان به لحاظ بانکی خیلیها نمیتوانند این آثار را قانونی خریداری کنند. متاسفانه فرهنگ سازی مناسبی برای مخاطب داخلی هم در این زمینه نشده است. همین دلایل باعث شده که تعداد مخاطبینی که با صرف بهای قانونی محصولات نمایش خانگی را می بینند کاهش پیدا کند در نتیجه ریسک سرمایه گذاری در این حوزه افزایش می یابد.

چرا نتوانستم “ملانصرالدین” را در شبکه خانگی عرضه کنم؟

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: بنده خودم فیلم انیمیشنی تولید کردم بنام “ماجراهای ملانصرالدین “که هنوز موفق نشدیم آن را در شبکه خانگی عرضه کنیم در حالی که این کار باید خیلی طبیعی و راحت صورت بگیرد. شرایط نامناسب و نبود شرکتهای بزرگ و معتبر که بتوانند آثار را عرضه کنند و بصورت حلال به دست مردم برسانند و از این راه سرمایه کسب کنند و درواقع نتوانند یک مناسبات سالم برقرار کنند باعث میشود بسیاری از تهیه کنندگان روی خوش به این مدیوم نشان ندهند.

معلم افزود: وقتی میگوییم کسب سرمایه منظورمان مناسبات سالم اقتصادیست. مثل اینکه وقتی یک جنس را تولید میکنیم آن را به شکل سلامت به دست مردم برسانید و قابلیت یک سرمایه گذاری مجدد را فراهم کنید. به نظر من این امکان هنوز در شبکه خانگی فراهم نشده است. ریسک بالای این کار و طبیعتا کاهش کیفیت کار به دلیل ریسک بالا را به همراه دارد و این موضوع را ما در سینما مشاهده میکنیم چون ما به دلیل اینکه نمیتوانیم ریسک بکنیم و در سرمایه گذاری سینما ریسک خیلی خطرناک است کیفیت فیلمهایمان دچار کاهش شده و یعنی فیلمهای ما عمدتا فیلمهایی محدود و خانگی هستند و سرمایه گذاری بر روی کارهایی که کیفیت بالایی دارند عملا غیر ممکن است.

در بخش خصوصی به سلامت کارکردن مشکل است

سردبیر و مدیرمسئول “دنیای تصویر” تأکید کرد: برای ساخت یک فیلم مناسب صنعتی که قابلیت عرضه جهانی داشته باشد حداقل به یک میلیون دلار برای سرمایه گذاری نیاز داریم که با قیمت امروز چیزی در حدود سه میلیارد و ششصد میلیون تومان میشود، ولی میبینیم فیلمهای ما عمدتا با یک میلیارد تومان ساخته میشود و این مبلغ برای ساخت یک فیلم استاندارد غیر ممکن است و این امر استانداردها را از بین میبرد و به همین دلیل در بخش خصوصی به سلامت کارکردن مشکل خواهد بود.




انتقاد علی معلم از کپی‌کاری یک جشنواره دولتی از جشن حافظ⇐حداقل کمی به سلول‌های خاکستری مغزتان فشار می‌آوردید…

سینماروزان: کپی برداری تمام و کمال دست اندرکاران جشنواره فیلم کوتاه تهران از جشن حافظ و راه اندازی جایزه ای موسوم به “نشان کیارستمی” انتقادات مختلفی را در فضای رسانه ای موجب شده است.

به گزارش سینماروزان در نیت خیر دست اندرکاران این جشنواره که خواسته اند به نوبه خود نام عباس کیارستمی را زنده نگه دارند شکی نیست اما پرسش اینجاست که چرا به جای نام “نشان کیارستمی” که پیشتر در جشن حافظ آن ابداع شده بود نامی دیگر برای جایزه اخیر خود قرار نداده اند.

به هر حال عباس کیارستمی کلی فیلم مشهور دارد و کافی بود نام این نشان به نام یکی از فیلمهای وی مثلا “طعم گیلاس” تغییر یابد.

علی معلم موسس و برگزارکننده جشن حافظ که تنها جشن خصوصی سینما و تلویزیون ایران است به نوبه خود به انتقاد از جشنواره فیلم کوتاه تهران پرداخته و در صفحه اجتماعیش نوشته است: حداقل کمی به سلول های خاکستری مغزتان فشار میاوردید یک عنوان دیگری اختراع می فرمودید. حالا بگذریم که جایزه فیلم کوتاه به فرهادی که خودش از فیلمسازان شناخته شده جهانی است معنی ندارد آن هم در جشن فیلم کوتاه و بگذریم از خاله بازی در اهدای جوایز به رفقایتان و فرزندانشان که بحث اش جداست و برخی مسایل دیگر که داستانش طولانی است…




عذرخواهی رسمی مدیرمسئول “یالثارات” به‌خاطر انتشار مقاله “…آلبالوهای جنسی…”

سینماژورنال: بالاخره بعد از چند هفته کشمکش و حاشیه سازی مدیرمسئول نشریه “یالثارات” بابت مطالب حاشیه ساز اخیر این نشریه رسما عذرخواهی کرد.

به گزارش سینماژورنال البته که این عذرخواهی نه به خاطر ماجرای تیتر جنجالی این نشریه در باب جشن حافظ بلکه به خاطر انتشار مطلبی است با عنوان “…آلبالوهای جنسی…” که تصویری عجیب از پشت صحنه سینمای ایران ارائه می داد.

متن عذرخواهی عبدالحمید محتشم را بخوانید:

امروزه روز، در شرایطی هستیم که هیچ ملاحظه‌ای موجب چشم بستن بر فساد سرریز شده در عرصه سینما و فیلمسازی نیست بلکه به عکس، تقلای بیهوده و جد جهد حامیان فساد در سینما، بیش از گذشته حساسیت برانگیز و به تبع ان مقابله برانگیز شده و قطع ریشه‌های فاسد و مجازات مشروع مفسدان را ایجاب خواهد کرد.

در این فرآیند طولانی اما ضروری، اگر چه شأنیت برخورد با دستگاه قضاست قانوناً اما مقابله انقلابی گسترده همچنان اصل است و این محاکم قضایی هستند که می‌توانند در این مقابله سهیم و در صورت احراز لیاقت و اهتمام لازم، ایفاگر نقش اول باشند. کارکرد سینمای کنونی، جز مواردی استثنایی، مصداق تباهی و به هلاکت کشاندن نسل است و طبعاً حکم آن از دیدگاه مبانی مکتب واضح است و آشکار. و همگی مکتب باوران انقلابی، در قبال احکام مسلم شرعی مکلف و مسئولند و قطعاً در زمره چنین افرادی، هستند کسانی که با پذیرش پرداخت هزینه لازم، در افشا و تنبیه سرپنجه‌های فساد تردید نکنند؛ چرا که وزانت انقلاب و آبروی نظام اسلامی، بازیچه مفت و رایگان نااهلان نیست.

اینجانب به عنوان مسئول نشریه صریحاً اقرار دارم، اشتباه کرده‌ام در انتشار مقاله‌ای با عنوان «سونامی آلبالوهای جنسی چگونه به سینما آمد» در صفحه ادب و هنر یالثارات مورخ 95/06/10. هر چند این اشتباه در خروج از کلی گویی و صرفاً منحصر در برخی جملات آن مقال بوده باشد. زیرا شأن ذاتی نظام مقدس جمهوری اسلامی، بسی برتر و منزه‌تر از آن است که در فضای آن، نشریه‌ای از خط قرمز حیای نوشتاری-ولو اندک-عدول کند، هر چند انگیزه‌اش هشدار نسبت به ورطه عفونت بار زشتی فساد سر ریزه شده و نهی از منکر باشد. چه آنکه بیان هر واقعیتی، الزاماً مطابق حیا و شرم نیست.

نکته مهم در این میان، اما آنکه، لازمه این اقرار و اعتراف، بدهکاری و عذرخواهی به احدی جز دستگاه قضای نظام اسلامی نیست؛ زیرا مقاله موصوف هرگز متعرض هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نشده اما در عین حال هر کس گمان می‌کند در آن مقال تعرضی به وجهه و آبروی او روا شده، شرعاً و قانوناً مجاز به طرح شکایت و اقامه دعواست، اگر چه قصاص قبل از جنایت و هوچی‌گری محفلی و رسانه‌ای با اغراض خاص نه مفید است و نه مؤثر که در همه حال نکوهیده و جز دفع فاسد به افسد نیست.

قابل تذکر است خطایی که ذکر آن رفت، در عین حال احیاناً در مقایسه با کسانی که به رغم مسئولیت در این عرصه، ‌به جای نهی از منکر، تبلیغ منکر می‌کنند و هم آنهایی که آگاهی به منکر دارند، و نهی آنان مؤثر و مفید خواهد افتاد اما نگرانند مبادا بر دامن کبریاشان گردی نشیند و حتی آحاد مردمانی که همه روزه صدای تظلم خواهی به جان آمدگان از فساد اجباری را می‌شنوند، اما خم به ابرو نمی‌آورند. باید گفت: این خطا از صد صواب اولی‌تر است. چه آنکه قاعدان عافیت طلب، اساسا ورودی در این وادی ندارند تا لازم باشد غبار ره بنشانند.

و کلام آخر آنکه دایره تحمل و نجابت حتما محدود به حدی معین است و رد ستمگری در تعاملات اجتماعی در همه حال مقرون بر نفی ستم‌ پذیری است.




در یادداشت سراسر انتقاد حجت‌الاسلام زائری بیان شد⇐نشریه “یالثارات” به جبهه انقلاب و متدینین ضربه زد/این صدای حوزه نیست

سینماژورنال: حجت الاسلام محمدرضا زائری از چهره‌های فرهنگی و روحانیون مشهور تهران که شاگردی بهرام بیضایی در باغ فردوس را کرده در یادداشتی در مجله “خیمه” عملکرد هفته‌ های اخیر مجله «یالثارات» در برخورد با اهالی هنر را مورد انتقاد شدید قرار داد.

به گزارش سینماژورنال زائری در کنار تأیید نکردن رفتارهای خاص برخی هنرمندان در محافل هنری رفتارهای تهاجمی “یالثارات” نسبت به هنرمندان را هم نقد کرده است.

بخشی از یادداشت حجت الاسلام زائری را بخوانید:

حتی نباید شیشه شراب را شکاند

در دنیای امروز موضوعات مختلفی مانند حفظ حرمت‌ها و قداست‌ها و ارزش‌ها، حجاب و حیا و عفاف، تقدس‌زدایی و عادی‌سازی اهانت‌ها، پاسداشت مناسبت‌های مذهبی و … می‌تواند زمینه و مجال بروز چالش‌ها و درگیری‌های جدی و سوء‌تفاهم‌های عمیق باشد. یکی از این چالش‌ها و درگیری‌ها ماجرای واکنش نشریه “یالثارات الحسین” به کیفیت حضور برخی هنرمندان و هنرپیشه‌های سینما روی فرش قرمز در جشن هنری حافظ در تالار وحدت تهران بود. حالات و اشکالی که به طور طبیعی در چنین فضایی و از چنین اشخاصی دیده می‌شود، قطعا مورد تأیید افراد مؤمن و مذهبی نیست و با معیارهای دینی و شرعی نمی‌توان آن را توجیه و تحمل کرد اما واکنش در مقابل چنین رفتارها و صحنه‌هایی چگونه باید باشد و آیا معیارها و شاخص‌های دینی و اخلاقی ما اجازه هر گونه واکنشی را می‌دهد؟

در آیین و مذهبی که حتی شیشه شراب شخص عرقخوار و مجرم، مالیت دارد و شما حق ندارید شیشه را بشکنید و تنها مجاز به تلف‌کردن شراب هستید (بلکه اگر بگوید من خودم شراب را خالی می‌کنم باید به خودش اجازه دهید این کار را بکند) و اگر شیشه او را بشکنید مدیون هستید و باید پول شیشه خالی را به او برگردانید، تکلیف آبروی افراد چه می‌شود؟ در چنین دین و مذهبی آیا مجاز هستیم هر طور می‌خواهیم با دیگران برخورد کنیم و هر چه می‌خواهیم به آنان بگوییم و نسبت بدهیم؟ آیا پیشوایان ما در برخورد با خطاکاران و مجرمان، سنت و سلوک روشنی نداشته‌اند و آیا شیوه صحیح نهی از منکر را به ما آموزش نداده‌اند؟

این صدای حوزه نیست

رفتار عجیب و غریب نشریه “یالثارات” در برابر جشن حافظ چنان غیر منتظره و غیر قابل باور بود که بسیاری از دلسوزان و دردمندان فضای فرهنگی جبهه انقلاب را متحیر ساخت و فرصت هرگونه عکس‌العمل و تحرکی را از آنان گرفت. از یکسو این رفتار زشت و نادرست به هیچ‌وجه با فرهنگ دینی و مبانی ارزش‌های اسلامی قابل هضم نبود و از سوی دیگر موضوعی که همواره مورد انتقاد همه مؤمنین و متشرعین است به شکل بدی دستمالی شده بود. با انتشار این نشریه، بسیاری از چهره‌های دینی و حوزوی به صراحت موضع گرفتند و آن را محکوم کردند و از این شیوه اعلام انزجار و برائت نمودند و حتی یکی از فضلای برجسته حوزه، یادداشتی صریح با این عنوان نوشت که “این صدای حوزه نیست”!

عملکرد نشریه “یالثارات” به جبهه خودی ضربه زد

حقیقت این است که این عملکرد نشریه “یالثارات” بیش و پیش از هر کسی به جبهه خودی ضربه زد و ظرفیت نهی از منکر و تقبیح رویدادهای ناشایست امثال جشن حافظ را تخریب کرد و باعث شد موضع منتقدان و معترضان به این مسائل تضعیف شود زیرا برای مخاطب عام و انسان معمولی که معمولا ذهنش دوقطبی است، وقتی یک طرف تخریب شود به طور طبیعی جبهه مقابل تقویت می‌شود. مثلا در دوقطبی ایرانی‌ها و خارجی‌ها! وقتی جنس ایرانی تضعیف شد و اعتماد به نفس ایرانی از بین رفت و خود را آفتابه‌ساز دانست، خود به خود تصور شخص از کیفیت جنس خارجی مثبت می‌شود و کالای غیرایرانی قیمت و ارزش پیدا می‌کند! در موضوعات فرهنگی نیز اگر یک دانش‌آموز از معلم دینی یا قرآن کودکی‌اش کتک خورد و خاطره بدی پیدا کرد، به طور ناخواسته نسبت به رفتارهای ضددینی و غیردینی گرایش می‌یابد!

وقتی نشریه‌ای که حتی نام عربی به معنای شعاری دینی را دارد، موضوعی نادرست و غیر قابل تأیید مثل پوشش غیرمطلوب و ناروای هنرپیشه‌های زن سینما را به شکلی بدتر و غیرقابل قبول‌تر و غیرقابل تأییدتر مورد نقد قرار می‌دهد، قبل از هر چیز راه را بر انتقاد منطقی و صحیح از آن رفتار غلط می‌بندد! وقتی کسی مثلا برای مجازات یک مجرم کاری غیر اخلاقی و زشت کرده باشد، مجرم در موضع قدرت قرار می‌گیرد و حتی اگر قتل و غارت و جنایت  هم کرده باشد، زبان شما در مقابل او بسته است!

نشریه “یالثارات” به جبهه انقلاب و متدینین ضربه زد

نشریه “یالثارات” با رفتار غیراخلاقی و نادرست خود بیش از هر کسی به جبهه انقلاب و متدینین ضربه زد و زبان آنها را بست! نشریه‌ای که شعار خونخواهی امام مظلوم و شهید کربلا را بر تارک خود دارد و همیشه مدعی پرچمداری مرام و مسلک حسینی بوده است، چگونه می‌تواند به راحتی تهمتی شنیع و زننده به دیگران بزند و چیزی را ادعا کند که حد شرعی دارد؟ اگر آنچه رخ داده است منکر بوده چرا تصاویر آن در این نشریه به چاپ می‌رسد و جزئیاتی که معمولا هم مورد توجه قرار نمی‌گیرد با شرح و تفصیل و به شکل زننده بازتاب می‌یابد؟ از آن بدتر این است که این نشریه از کار خود نه تنها شرمنده و پشیمان نباشد بلکه با چاپ مجدد تصاویر در شماره بعد، منتقدان خود را انگلیسی و … بنامد و بیش از گذشته بر خلاف خود اصرار کند!

آیا شیوه جذب مخاطبان به سوی آستان مقدس حسینی چنین است؟ آیا گشودگی مبنای “باب الحسین أوسع” که قرار است حتی شهروندان اروپایی و آمریکایی را با هر حال و روزی شامل شود و آنان را به سعادت برساند این‌گونه در مورد شهروندان ایرانی به ضیق و تنگی می‌رسد؟ آیا وسعت و فراخی “سفینة الحسین” که قرار است هر گمگشته غرقاب سیل‌های آخرالزمان را نجات بخشد و هدایت کند این طور در مورد هم‌وطن‌های شیعه خودمان به تنگنا می‌رسد؟ آیا دستور “کن محبا لمحبینا ولو کانوا فاسقین / دوستداران ما را حتی اگر خطاکار بودند دوست بدار ” که امام هشتم علیه السلام به کاروان‌دار سنی اصفهانی خود فرمود این‌گونه فراموش می‌شود؟

ارباب و مولایمان کدام را بیشتر می‌پسندد؟

هنرمندان و بازیگران و کارگردانان سینمایی که در جشن حافظ حضور داشتند (حتی خانم‌هایی که با وضعی زننده و ناشایست قدم بر فرش قرمز گذاشته بودند) همه کسانی هستند که ارادت و احترام خود را به ساحت قدسی سیدالشهدا ابراز کرده‌اند. برخی از این بانوان کسانی هستند که در سال‌های اخیر روضه‌خوان سیدالشهدا بوده‌اند و با قرائت مقتل عاشورا در مراسم عزاداری برخی مراکز فرهنگی و هنری مانند برج میلاد به سبک و شیوه خود در اقامه عزای سالار شهیدان مشارکت کرده‌اند.

آیا معیارهای شرعی و قواعد عقلی حکم می‌کند که از این بهانه استفاده کنیم و با شیوه‌ای نیکو و زبانی نرم و روشی پسندیده آنان را بیشتر و بهتر در این فضا و محیط نگه داریم یا اینکه با برخورد بی‌ادبانه و رفتارهای غیرشرعی و غیراخلاقی همین فرصت نزدیک‌شدنشان به درگاه نجات‌بخش قلعه و بارگاه توسل به سیدالشهدا علیه‌السلام را هم از آنان بگیریم؟ خدا به کدام یک بیشتر راضی است؟ ارباب و مولایمان کدام را بیشتر می‌پسندد؟ کدام روش و شیوه، صحیح و سزاوار است؟




تکذیب ادعای افزوده شدن دو سکانس به نسخه داخلی “فروشنده” از سوی علی معلم

سینماژورنال: در حالی که روزنامه “صبح نو” ادعایی طرح کرده بود مبنی بر تفاوت نسخه ای از “فروشنده” که در کن ارائه شده با نسخه اکران داخل و اینکه در نسخه داخلی دو سکانس بیشتر از نسخه اصلی وجود دارد(اینجا را بخوانید) اما علی معلم روزنامه نگار، منتقد و تهیه‌کننده سینما این مسأله را تکذیب کرد.

به گزارش سینماژورنال روزنامه مذکور ادعا کرده بود سکانسهای جا گذاشتن حق الزحمه روسپی در خانه عماد و رعنا و همچنین دیالوگ پیرمرد متعرض خطاب به عماد با مضمون “وسوسه شدم” از جمله سکانسهایی بوده که در نسخه به نمایش درآمده در جشنواره کن نبوده و برای اکران داخلی اضافه شده است.

علی معلم که سالهاست در جشنواره های مطرح جهانی حضور دارد و امسال هم در جشنواره کن حاضر بود اما چنین مسأله ای را تکذیب کرده و به سینماژورنال گفت: این ادعاها نادرست است و هر دو سکانس در نسخه اصلی که در کن به نمایش درآمد وجود داشت.




یالثارات، جشن حافظ و آنها که به شهرام مکری توصیه کردند جایزه این جشن را قبول نکند!

سینماژورنال: تنها جشن خصوصی سینما و تلویزیون ایران با نام جشن حافظ که هر سال به مدیریت علی معلم برگزار می شود امسال به دلیل تیتر جنجالی “یالثارات” که در کنار تعدادی از مهمانان این جشن قرار داده شده بود حاشیه ساز شد.

به گزارش سینماژورنال در روزهای بعد از انتشار این تیتر در کنار بسیاری از رسانه ها که به انتقاد از این تیتر پرداختند بودند برخی چهره ها و رسانه ها که مستقیم یا غیرمستقیم به نقد جشن حافظ پرداختند.

شهرام مکری کارگردان جوانی که امسال نخستین نشان “کیارستمی” را از جشن حافظ گرفته است در بخشی از گفتگوی خود با “اعتماد” روایتی ارائه کرده است از گروهی که علاقه ای نداشتند او در این جشن، نشان کیارستمی را دریافت کند.

عده ای می گفتند نباید این جایزه را بگیرم

مکری در این باره می گوید: همان روز كه قرار بود اين نشان{نشان کیارستمی} را بگيرم تماس‌هاي تلفني زيادي داشتم. عده‌اي معتقد بودند من اين نشان را نبايد بگيرم و عده‌اي هم مي‌گفتند بايد آن را بگيرم. هر كدام هم استدلال‌هاي خاص خودشان را داشتند و خير و صلاح من را مي‌خواستند.

مخالفان می گفتند سینمای کیارستمی جایی در مناسبات این جشن ندارد

این کارگردان با اشاره به آنها که به وی پیشنهاد داده بودند این جایزه را نگیرد بیان می دارد: {این گروه} معتقد بودند كه سينماي كيارستمي جايي در مناسبات جشن حافظ ندارد. در واقع اين جشن بيشتر به جريان اصلي سينما نگاه دارد و عباس كيارستمي در اين سينما هيچ‌وقت جايي نداشته است. اما آنها كه معتقد به گرفتن اين نشان بودند، مي‌گفتند عده‌اي مي‌خواهند نشان كيارستمي را به اسم خودشان ثبت كنند در حالي كه او متعلق به همه سينماي ايران است و اين تفكر از دموكرات بودن به دور است.

سیف ا.. صمدیان به من کمک کرد
شهرام مکری خاطرنشان می سازد: در كش و قوس فراواني كه درباره اين ماجرا داشتم، در لحظات آخر به سيف‌الله صمديان زنگ زدم و او به تصميم من كمك كرد و گفت كه جايزه را بگيرم.

بهمن گفت کیارستمی جزو بیت المال است

مکری با اشاره به اظهارنظر بهمن فرزند عباس کیارستمی درباره اهدای نشان کیارستمی از سوی جشن حافظ می گوید: براي گرفتن تنديس عباس كيارستمي در جشن حافظ اظهارنظر بهمن، فرزند اين فيلمساز براي من اهميت داشت. او اعلام كرد كه با اين نشان مشكلي ندارد و به لحاظ اخلاقي حق همه آدم‌ها مي‌داند كه از عنوان كيارستمي استفاده كنند. در واقع او گفت كيارستمي جزو بيت‌المال است و آدم‌ها با فاصله دور و نزديك مي‌توانند از او استفاده كنند. اين به لحاظ اخلاقي من را به عنوان يك شهروند مجاب مي‌كند تا اين نشان را بگيرم.  




تیتر روزنامه اصلاح‌طلب⇐رفع توقیف “یالثارات” قانونی است

سینماژورنال: ماجرای توقیف نشریه “یالثارات” توسط هیأت نظارت بر مطبوعات و انتشار مجدد آن به دستور دادگاه از ماجراهایی است که به یک دلیل عمده و آن هم عامل توقیف مورد توجه اهالی سینماست.

به گزارش سینماژورنال این رسانه به دلیل قرار دادن تیتر “د…ث کجاست” در کنار تصویر تعدادی از مهمانان جشن حافظ مستخق توقیف شناخته شد اما دادگاه این هفته نامه را مستحق توقیف ندانست و این شد که انتشار نشریه ادامه پیدا کرد.

نعمت احمدی حقوقدانی که اغلب در نشریات اصلاح طلب یادداشتهای حقوقی خود را منتشر می کند با نگارش یادداشتی در روزنامه “شرق” به چرایی عدم توقیف این نشریه علیرغم صدور حکم توقیف از سوی هیأت نظارت پرداخته است؛ عنوان یادداشت چنین است: «رفع توقیف «یالثارات» قانونی است» و احمدی در یادداشت خود به لحاظ حقوقی انتشار این نشریه علیرغم دستور توقیف هیأت نظارت را قانونی دانسته است.

متن یادداشت این حقوقدان را بخوانید:

عده ای بر این باورند…

انتشار مجدد هفته‌نامه‌های «٩ دی» و «یالثارات» بعد از ارسال پرونده از سوي هیأت نظارت بر مطبوعات به دادگاه مبنی بر توقیف موقت و رسیدگی به اتهامات اعلام‌شده در دادگاه، موضوع صلاحیت دادگاه مبنی بر صدور مجوز انتشار بعد از ارسال پرونده از سوي هیأت نظارت را زیر سؤال برده است. عده‌ای بر این باورند که بعد از توقیف موقت نشریه از سوي هیأت نظارت، دادگاه نمی‌تواند برخلاف نظر هیأت نظارت، دستور انتشار صادر کند، مگر اینکه بعد از تشکیل دادگاه و صدور رأی برائت. هیأت نظارت بر مطبوعات به موجب مواد ١٠ و ١١ قانون مطبوعات شکل گرفته است که شامل یکی از قضات دادگستری به انتخاب رئیس قوه، وزیر فرهنگ و ارشاد یا نماینده تام‌الاختیار او، یکی از نمایندگان مجلس به انتخاب مجلس، یکی از استادان دانشگاه به انتخاب وزیر فرهنگ و آموزش عالی، یکی از مدیرمسئولان مطبوعات به انتخاب آنان، یکی از استادان حوزه علمیه به انتخاب شورای عالی حوزه قم و یکی از اعضاي شورای عالی انقلاب فرهنگی به انتخاب آن شوراست، شاخص‌ترین عضو، وزیر فرهنگ و ارشاد است که علاوه بر آن برابر ماده ٤٥ قانون مطبوعات، نظارت دقیق بر عملکرد جراید و انجام رسالت مطبوعات بر عهده وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی است.

صلاحیت هیأت نظارت، رسیدگی به درخواست صدور پروانه و تشخیص صلاحیت متقاضی و مدیرمسئول است. برابر ماده ١١ قانون مطبوعات در‌صورتی‌که صاحب پروانه یکی از شرایط مقرر در قانون مطبوعات را از دست بدهد، به تشخیص هیأت نظارت بر مطبوعات پروانه نشریه لغو می‌شود. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ریاست هیأت نظارت را بر عهده دارد و پاسخ‌گوی عملکرد هیأت نیز هست. وظیفه نظارتی هیأت نظارت بر مطبوعات در ماده ١٢ قانون مطبوعات آمده است، برابر این ماده هرگاه در نشریه‌ای تخلفی شود، با تکیه بر وظیفه ذاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که نظارت بر مطبوعات است می‌تواند رأسا تخلف نشریه را بررسی كند یا به تقاضای حداقل دو نفر از اعضای هیأت نظارت، در مهلت یک ماهی که قانون‌گذار برای بررسی تخلف در نظر گرفته است، به‌صورت مستقیم یا از طریق هیأت نظارت مراتب را براي پیگرد قانونی به دادگاه صالحه ارسال کند.

12 بندی که نشریات مجاز به انتشار مطلب نیستند

قانون‌گذار برابر ماده ٦، حدود مطبوعات را این‌گونه تعریف کرده است: نشریات جز در موارد اخلال در مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی که در این قانون مشخص می‌شود، آزادند و در ادامه ١٢ بند را که مطبوعات مجاز به انتشار آن مطالب نیستند از قبیل، نشر مطالب الحادی، اشاعه فحشا و منکرات، تحریص و تشویق افراد و گروه‌ها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت، افترا به مقامات و نهادها، سرقت‌های ادبی، استفاده ابزاری از افراد، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع، انتشار مطلب علیه اصول قانون اساسی را ممنوع كرده و در ماده ٧ نیز چند مورد از جمله، انتشار نشریه برخلاف آنچه متقاضی به نوع آن در پروانه متعهد بوده یا انتشار نشریه يا نشریاتی که به‌طور موقت یا دائم تعطیل شده‌اند و همچنین انتشار نشریه بدون ذکر نام صاحب امتیاز و مدیرمسئول و نشانی اداره نشریه و چاپخانه را ممنوع و جرم دانسته است. آنچه مایه اختلاف شده به مدلول تبصره ماده ١٢ قانون مطبوعات برمی‌گردد که مقرر می‌دارد: درمورد تخلفات موضوع ماده ٦ (این ماده ١٢ بند دارد و ٢ بند آن مستثنا شده است) و نیز بند ب و ج و دال ماده ٧ (این ماده ٤ بند و یک تبصره دارد) هیأت نظارت می‌تواند نشریه را توقیف نماید و در صورت توقیف موظف است ظرف مدت یک هفته پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه ارسال كند.

ملاحظه می‌کنید، تبصره ذیل ماده ١٢ با قید – می‌تواند – وظیفه هیأت نظارت را هنگامي که تخلف از مواردی باشد که باید نشریه توقیف شود، مجوز توقیف را اعطا و هیأت را مکلف كرده است در يك هفته پرونده را براي رسیدگی- به دادگاه ارسال كند. در واقع هیأت نظارت در حکم اظهار‌کننده شکایت به دادگاه است که حق دارد به‌لحاظ وضع خاص مطلب منتشرشده، به‌صورت موقت دستور منتشرشدن نشریه را صادر كند و تصمیم نهايي را بر عهده دادگاه بگذارد؛ در واقع هیأت نظارت حکمی صادر نکرده است که اعتبار قضائی داشته باشد، زیرا مرجع قضائی نیست، بلکه وظیفه دارد در پی تخلف نشریه از شرایط مندرج در مواد ٦ و ٧ قانون مطبوعات، به دادگاه گزارش دهد و چون ادامه کار نشریه ممکن است تا تصمیم دادگاه به صلاح نباشد، با استفاده از قید «می‌تواند»، به هیأت نظارت مجوز توقیف موقت را داده است.

نعمت احمدی
نعمت احمدی

دادگاه می تواند دستور حکم رفع توقیف بدهد

با ارسال پرونده به دادگاه علی‌الظاهر هیأت نظارت به وظیفه خود عمل کرده و این دادگاه است که تشخیص می‌دهد آیا صلاح است توقیف موقت اعلامی هیأت نظارت ادامه پیدا کند یا اینکه دادگاه بنا بر وظیفه ذاتی خود می‌تواند به نشریه اجازه انتشار بدهد تا زمان تشکیل دادگاه، منتشر شود. عده‌ای بر این باور هستند با توجه به اینکه هیأت نظارت موضوع را جرم تلقی كرده و دستور توقیف موقت صادر کرده است، دادگاه زمانی می‌تواند برخلاف نظر هیأت نظارت دستور موقت را کأن لم یکن تلقی کند که تشکیل آن رسمی باشد؛ یعنی از هیأت منصفه دعوت شده و در جلسه رسمی بدوا نظر هیأت منصفه را جویا شود که آیا جرمی اتفاق افتاده یا نه و اگر عمل نشریه جرم است مستحق تخفیف است یا خیر؟ در این صورت دادگاه می‌تواند بدوا دستور موقت را رفع کند.

به باور نگارنده این حق ذاتی دادگاه است که قبل از جلسه رسمی با توجه به درخواست هیأت نظارت و محتویات پرونده اگر اعتقاد به رفع توقیف موقت داشت، توقیف را رفع و دستور تشکیل جلسه را بدهد. هرچند تا قبل از توقیف نشریه یالثارات تا جلسه رسیدگی گاهي زمان زيادي طول می‌کشید و توقیف ادامه می‌یافت و بعد از آنکه دادگاه تشکیل می‌شد و در بسیاری از موارد حکم دادگاه خلاف دستور هیأت نظارت بود؛ اما این رویه با توجه به تفسیر قانون به نفع متهم و اینکه توقیف موقتی که زمان آن نامشخص باشد، تحریریه نشریه را از هم می‌پاشد و مهم‌تر از همه مخاطبان نشریه از حق طبیعی خود -که خواننده نشریه هستند- محروم خواهند شد.

ای کاش این قاعده به نشریات دیگر هم تعمیم داده شود

باید پذیرفت دادگاه این حق را دارد با تکیه بر مبنای توقیف نشریه در‌صورتی‌که نظری خلاف هیأت نظارت داشت، رفع توقیف را قبل از تشکیل دادگاه اعلام کند. اگر این تفسیر از قانون و برداشت بحق از شأن نزول و تشکیل و صلاحیت هیأت نظارت که وظیفه نظارتی دارد، نه قضائی و تصمیم قضائی مختص دادگاه است، ارائه شد، پس رویه فعلی را می‌توان به دیگر نشریاتي كه توقیف موقت شده‌اند نیز- فارغ از جناح و گرایش آنها- تسری داد. در این صورت امنیت انتشار نشریات مکتوب -که در دنیای دیجیتالی امروز بی‌دفاع و در معرض توقیف دائم هستند- فراهم می‌شود.




افخمی خطاب به کوشکی و “یالثارات”⇐ادامه دهيد و هرچه بيشتر باعث سرگرمي شويد!

سینماژورنال: ماجرای تیتر جنجالی هفته نامه “یالثارات” در کنار تصویر تعدادی از مهمانان جشن حافظ همچنان حواشی و واکنشهای خود را دارد.

به گزارش سینماژورنال بهروز افخمی کارگردان سینما که در هفته های اخیر فیش گیت دامن برنامه “هفت” وی را گرفته است در یادداشتی که برای “هفت صبح” نگاشته به ماجرای یالثارات واکنش نشان داده است.

افخمی البته که یادداشتش را خطاب به محمدصادق کوشکی از نویسندگان یالثارات آغاز کرده است و با نقد یادداشت اخیر او در این هفته نامه کوشیده افکار وی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.

 جالب اما اینجاست که افخمی همین یادداشت را هم در نهایت با پیش کشیدن بحث پاپارازی و نفی آن(!) به پایان برده است در شرایطی که خودش طی ماههای حضور در “هفت” سعی زیادی داشته که برنامه اش را به شیوه پاپارازی ها بگرداند…

سینماژورنال متن کامل یادداشت افخمی را ارائه می دهد:

گر تو قرآن بدين نمط خواني

آقاي صادق كوشكي! چيزهايي كه هفته گذشته تحت عنوان «شما بي‌غيرت نيستيد» و در دفاع از برادران ايدئولوژيك خودتان در هفته‌نامه يالثارات نوشته‌ايد بيش از آنكه بيان عقايد و تبيين نظرات شما و برادران ايدئولوژيك شما باشد حكايت مي‌كند از اسرار ضمير حضرتعالي و مسايلي را آشكار مي‌كند كه شايد خودتان نسبت به آن چندان آگاه نيستيد و شايد هم از آشكار شدنش خوشحال نشويد.

 اول اينكه از مقاله شما بر مي‌آيد خودتان را و برادران ايدئولوژيك خودتان را در هفته‌نامه يالثارات با شيخ فضل‌الله نوري قابل مقايسه مي‌دانيد و خيال مي‌كنيد پيكر نحيف شما يعني هفته‌نامه يالثارات مثل آن شيخ شهيد به دار آويخته شده و حتي نگرانيد كه چرا كسي به اعدام يالثارات اعتراض نكرده و چرا برخي پاي چوبه دار كف زده‌اند و هورا كشيده‌اند. قبل از هر چيز بايد شما را از توهم به دار آويختگي و شهادت مظلومانه بيرون بياوريم و خاطرتان را جمع كنيم كه هنوز زنده‌ايد و فحاشي مي‌كنيد و منتشر مي‌كنيد و اگرچه گاهي حوصله ما را سر مي‌بريد گاهي هم باعث تفريح و انبساط خاطر مي‌شويد و غير از بعضي برادران ليبرال شده كه در تندخويي عكس برگردان خود شما هستند هيچ كس واقعا به دار آويختن شما را دوست ندارد و اصولا دنيا بدون شما صفايي ندارد!

 اما حقيقت اين است كه شما از هيچ نظر با شيخ شهيد قابل مقايسه نيستيد يعني نه تنها شهيد نشده‌ايد بلكه مثل دن كيشوت خودتان را سرگرم جنگ با آسياب‌هاي بادي كرده‌ايد و فوقش ممكن است دست و بالتان زخمي شود.

چرا اصرار دارید دستگاه‌های امنیتی را به این جنگ بکشانید؟

شيخ فضل‌الله نوري مجتهد باسواد و شجاعي بود كه براي اصل حكومت ديني يا به تعبير خودش مشروطه مشروعه جنگيد و بالاي دار رفت اما شما در متن حكومت ديني به مردم سهل‌انگار و بي‌اعتنا به سياست و احيانا بي‌علاقه به حكومت ديني فحش ناموسي مي‌دهيد و بحران‌سازي مي‌كنيد و اصرار داريد دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي را هم به اين جنگ مضحك بكشانيد تا براي شما رد پاي دشمنان نظام و انقلاب را دنبال كنند و جاسوس‌ها را در جايي پيدا كنند كه به قول خودتان با مهماني يا پارتي هيچ فرقي ندارد.

شما از سكوت معني‌دار رسانه‌هاي مدعي اصولگرايي هم عصباني هستيد و براي آنها هم پاپوش مي‌دوزيد در حالي كه بايد فكر كنيد شايد آنها از شما عاقل‌تر هستند و به اين دليل داخل در نزاع نمي‌شوند كه شما محل نزاع را عوضي گرفته‌ايد. شما سيره نبوي را نمي‌شناسيد و نمي‌دانيد كه رسول خدا با همسران خودش و از جمله با عايشه حتي زماني كه احتمال مي‌داد او مرتكب گناه بزرگ شده باشد چگونه رفتار مي‌كرد و البته تاريخ اسلام را هم نمي‌دانيد و نمي‌دانيد كه در هيچ دوره‌اي از تاريخ اسلام مومنين واقعي در اكثريت نبوده‌اند.

محمدصادق کوشکی
محمدصادق کوشکی

در امر به معروف و نهي از منكر بايد لا اكراه في‌الدين هم رعايت شود

امت مسلمان هميشه از يك اقليت مومن و فداكار و يك اكثريت مسلمان تشكيل مي‌شده و اكثريت مسلمان هم هفتاد و دو ملت بوده‌اند كه در حريم امن اسلام و حكومت ظاهرا يا واقعا ديني وارد شده بودند اما بعضي در عبادات سهل‌انگار بوده‌اند و بعضي در پرهيز از محرمات سهل‌انگاري مي‌كردند و بعضي آشكارا خلاف شرع مي‌كردند و بالاخره همه كم و بيش هم خدا را مي‌خواستند و هم خرما را! و هيچ حاكم عاقل در بلاد اسلامي چه حقيقتا مومن به دين خدا و چه سست مذهب و رياكار بي‌خود و بي‌جهت خودش را با خلق بي‌تفاوت و سست عنصر در نينداخته و سعي نكرده از آنها دشمن و جاسوس بيگانه بسازد. شما توان تحليل و تفكر منطقي و قياس و استنتاج هم نداريد وگرنه مي‌فهميديد در امر به معروف و نهي از منكر بايد لا اكراه في‌الدين هم رعايت شود وگرنه حديث كه هيچ قرآن كريم هم اگر ناموزون و نابه‌جا و نامتناسب خوانده شود رونق مسلماني را خواهد برد.

شما را مومنان کم دانش فرض کرده ام که از در اقلیت بودن‌تان در وحشتید

توجه داريد كه من شبهه را قوي گرفته‌ام و بنا را بر حسن نيت شما گذاشته‌ام و شما را مومنان كم دانش و كم مايه‌اي فرض كرده‌ام كه از اقليت فرض كردن خودشان در وحشت هستند و حركات وحشيانه مي‌كنند. اگر اين طور است قول حضرت امير را به ياد بياوريد كه فرمود بزرگ‌ترين گناه ترس است و استغفار كنيد و به ياد بياوريد كه حكومت به كفر مي‌ماند اما به ظلم نمي‌ماند و ظلم و زورگويي حتي بر كافر يا اكثريت سست مذهب موجب سستي حكومت ديني مي‌شود و اما اگر به حفظ شان و مصلحت حكومت ديني اعتنا نداريد و ولايت مطلقه فقيه را بالاتر از احكام اوليه نمي‌دانيد تكليف ما با شما طور ديگري مي‌شود.

ممکن است پاپارازی به معنای واقعی کلمه باشید

يك احتمال ديگر هم البته هست و از قضا ظاهر امور بر آن شهادت مي‌دهد كه شما پاپاراتزي به مفهوم دقيق كلمه باشيد يعني روزي نامه‌نگاري كه براي جلب توجه و براي تيراژ و براي چند كليك بيشتر از تركيب عكس‌هاي جنجالي و تيترهاي عصبي استفاده مي‌كند اما نه براي حكومت و ولايت ارزش قائل است و نه از آن طرف واقعا خيال دارد همه مردم حتي بي‌دينان را به زور محجبه كند. در اين صورت قضيه اصلا جدي نيست و مي‌توانيد ادامه بدهيد و هرچه بيشتر باعث سرگرمي بشويد. والسلام…