1

حضور دو بازیگر جدید در اولین محصول مشترک ایران-آمریکا⇔«اولین تولد» در آستانه آغاز فیلمبرداری

سینماروزان: با معرفی جدیدترین بازیگران فیلم «اولین تولد» به کارگردانی علی عطشانی، این فیلم جلوی دوربین می رود.

به گزارش سینماروزان گریگ گرانبرگ و تایلور کول به جمع بازیگران فیلم سینمایی «اولین تولد» به کارگردانی علی عطشانی پیوستند.

این فیلم سینمایی که اولین محصول مشترک ایران و آمریکا است، فردا دوشنبه بیستم شهریور ماه در شهر لوس آنجلس آمریکا جلوی دوربین می رود.

پیش از این حضور بازیگرانی چون ول کیلمر، ویلیام بالدوین، جی عبدو، رابرت نیپر و آرمین امیری اعلام شده بود.

فیلم «اولین تولد» محصول مشترک ایران و آمریکا است که زندگی مشترک یک زن و شوهر را دنبال می کند، بن زاده ایران و کیت زاده آمریکا است. زمانی که کیت برای اولین بار باردار می شود مسایل پیچیده باعث می شود که کل خانواده دور هم جمع شوند، در این میان حمید (ابدو) پدر بن یک تندخوی ضد آمریکایی و سیاستمدار است درحالی که پدر کیت بایدن هم یک سیاستمدار ضد ایرانی است و این ۲ باهم روبرو می شوند. خانواده باید عقایدشان را نگه دارند تا به بن و کیت و فرزند در راهشان کمک کنند.

این فیلم را «لا ایندیپندنت فیلم اند انترتینمنت» مستقر در هالیوود می‌سازد. پوریا ناصربخت به عنوان جانشین تهیه کننده در  این پروژه حضور دارد و فیلمنامه این اثر توسط مهدی علی‌میرزایی، سام خوزه، تارک زهدی نوشته شده است.




«ویلیام بالدوین» و «جی ابدو» در کمدی ایرانی-آمریکایی «اولین تولد»

سینماروزان: ويليام بالدوين و جی ابدو به فيلم كمدی «اولين تولد» به کارگردانی علی عطشانی پيوستند.

به گزارش سینماروزان ویليام بالدوين بازيگر The Squid and the Whale و flatliners و جی ابدو بازيگر A hologram for the king و Queen of desert در فيلم كمدی «اولين تولد» به کارگردانی علی عطشانی حضور دارند.

فيلم «تولد» محصول مشترک ايران و آمريكا است كه زندگی مشترک يک زن و شوهر را دنبال می كند، «بن» زاده ايران و «كيت» زاده آمريكا است. زمانی که كيت برای اولين بار باردار می شود مسائل پيچيده باعث مي شود كه كل خانواده دور هم جمع شوند، در این میان حميد (ابدو) پدر بن يک تندخوی ضد آمريكایی و سياستمدار است درحالی كه پدر كيت بايدن هم يک سياستمدار ضد ايرانی است و این 2 باهم روبرو می شوند.

خانواده بايد عقايدشان را نگه دارند تا به بن و كيت و فرزند در راهشان كمک كنند. بالدوين نقش سائول را بازی می كند، یک نخبه واقعی واشنگتن و یکی از موفقترین مدیران مبارزات انتخاباتی.

پیش از این وال کیلمر به عنوان یکی از بازیگران اصلی این پروژه معرفی شده بود.

این فیلم را «لا ایندیپندنت فیلم اند انترتینمنت» مستقر در هالیوود می‌سازد. پوریا ناصربخت به عنوان جانشین تهیه کننده در  این پروژه حضور دارد و فیلمنامه این اثر توسط مهدی علی‌میرزایی، سام خوزه، تارک زهدی نوشته شده است.




پایان کار «رویان»⇔مردی که در جستجوی مرگ بود+عکس

سینماروزان: تدوین و صداگذاری فیلم کوتاه «رویان» به کارگردانی محمد تیموری به پایان رسید.

به گزارش سینماروزان این فیلم اولین تجربه کارگردانی محمد تیموری است که پیش از این به عنوان تدوینگر در فیلم‌هایی چون «هفت معکوس» و «یادم تو رو فراموش» حضور داشت. این فیلم کوتاه محصول «بیتا فیلم تهران» است و آماده شده برای شرکت در جشنواره های مختلف…

بخش بین‌الملل فیلم نیز به زودی توسط بین‌الملل بیتا فیلم آغاز می شود.

«رویان» داستان مردی است که در جنگل به سوی مرگ می رود ولی در این بین با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو میشود.

علیرضا یگانگی با شمایلی که یادآور ضدقهرمانهای نوآر است نقش اصلی «رویان» را ایفا کرده و در کنار او احمدرضا موسوی و کژال کریمیان هم بازی داشته اند.

عوامل تولید این فیلم عبارتند از: محمد تیموری نویسنده و کارگردان- مهدی میرزاده دستیاور اول کارگردان- سعید دلاوری مدیر تولید-محمود عطشانی مدیر فیلمبرداری- کژال کریمیان چهره‌پرداز- محمد تیموری تدوین-سامان صادقی‌مهر مشاور فیلمنامه-یاسین ترکی موسیقی متن-ساناز شکرخدایی بخش‌ بین‌الملل- علی عطشانی مشاور کارگردان- محصول بیتا فیلم تهران.

رویان-علیرضا یگانگی
علیرضا یگانگی در نمایی از «رویان»



همکار ايراني فيلمبردار «آمريکن پاي» کيست؟⇔پيمان معادي، اصغر فرهادي، علي عطشاني يا رامین بحرانی؟

سینماروزان: اخيرا گزارشی در برخی رسانه‌های آمریکایی و از جمله «ديلي نيوز» منتشر شده درباره  توليد يک پروژه مشترک ميان ايران-آمريکا که بناست نام يک فيلمساز ايراني را به عنوان کارگردان بر خود ببيند.

در اين گزارش «اولين تولد» به عنوان نام فعلي اين پروژه سينمايي آمده و نام «ريچارد کرودو» به عنوان مدير فيلمبرداري آمده است. کرودو که در فاصله زماني 2003 تا 2006 رييس انجمن فيلمبرداران آمريکا بوده است مديريت فيلمبرداري آثاري نظير «آمريکن پاي»، «بوفالوي آمريکايي»،«زيرخاکي» و «گريند و قوانين بروکلين» و ساخت فيلمي اکشن به نام «در برابر تاريکي» را هم در کارنامه دارد.

«سام خوزه» و «ادوين آوانسيان» هم افرادي هستند که نامشان به عنوان تهيه کننده اين فيلم آمده است؛ دو ايراني‌الاصل که پيشتر در توليد آثاري همچون «سفر»، «روزهاي تاريک من» و «بيگانگان لعنتي» هم به عنوان تهيه کننده حضور داشته اند.

نام کمپاني «ال.اِي اينديپندنت فيلم» هم به عنوان استوديوي توليدکننده فيلم آمده است اما نه از بازيگران پروژه نامي برده شده و نه از کارگرداني که بناست آن را بسازد و فقط خبر از این داده شده که به زودي در يک کنفرانس خبري هم نام بازيگران اين پروژه و هم نام کارگردان ايراني آن اعلام خواهد شد.

اگر بخواهيم براساس چهره هايي که ميان ايران و آمريکا در رفت و آمد هستند به گمانه‌زني درباره نام کارگردان «اولين  تولد» دست زنيم شايد پررنگترين گزينه اصغر فرهادي کارگردان اسکاری باشد اما مسأله اينجاست که فرهادي اين روزها درگير پروژه اي است که به تهيه کنندگي «پدرو آلمادوآر» در اسپانيا ميسازد.

ديگر چهره ايراني که در اين سالها در سينما و تلويزيون آمريکا حضور داشت پيمان معادي است. معادي که اخيرا ساخت فيلم دومش «بمب» را در داخل به پايان رساند بعد از متوقف شدن توليد سريال فانتزي-تاريخي «ماه تي تي»داود ميرباقري به دليل بازداشت سرمايه گذارش خبر از آن داد که خيلي دلش ميخواهد از گريم اين سريال در يک کار ديگر استفاده کند.

مدتي بعدتر هم او خبر از کار بر روي سناريويي موسوم به «مشرق» داد که با تأثيرپذيري از گريم او در «ماه تي تي» نگارش ميشود. اما آيا «مشرق» همان «اولين تولد» است؟

در ميان ديگر سينماگران ايراني که ميتوانند گزينه اي براي ساخت اين پروژه باشند مي شود از علي عطشاني هم نام برد!!! کارگرداني که يک فيلم توقيفي به نام «پارادايس» و يک فيلم اکران نشده به نام «يادم تو را فراموش» را در کارنامه دارد.

عطشاني در سالهاي اخير رفت و آمد فراواني هم به آمريکا داشته و علاقه زيادي هم نشان داده براي توليد يک پروژه مشترک و حتي يک بار خبري هم درباره ساخت فيلمي به کارگرداني او و حضور جورج کلوني و ناتالي پورتمن منتشر شد؛ خبري که هيچ گاه تأييد نشد و البته در نهايت هم معلوم نشد اين خبر از اساس واقعي بوده يا فانتزي؟

کارگردان «اولين تولد» کداميک از اين چهره هاست؟ فرهادي؟ معادي؟ عطشاني؟ شايد هم يک کارگردان ايراني‌تبار هاليوود مثل رامين بحراني کارگردان آثاري همچون «خداحافظ سولو» و «99خانه» بناست اين فيلم را بسازد…

گزارش «دیلی نیوز» درباره «اولین تولد»
گزارش «دیلی نیوز» درباره «اولین تولد»




فیلم زندگی ناصر محمدخانی به جشنواره گاردن سیتی هند راه یافت

سینماروزان: فیلم سینمایی “یادم تو رو فراموش” به کارگردانی علی عطشانی به بخش مسابقه جشنواره “گاردن سیتی” هند راه یافت.

به گزارش سینماروزان ” یادم تو رو فراموش” به کارگردانی علی عطشانی که با نام “wishbone” در جشنواره های مختلف بین المللی حضور داشته است، این بار به بخش مسابقه نهایی مسابقه پنجمین دوره جشنواره گاردن سیتی هند شرکت می کند.

این جشنواره ۱۷ آپریل ۲۰۱۷ در شهر بنگالور هند برگزار می شود. همچنین این اثر سینمایی نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنواره ” عمق میدان” لس آنجلس است که هم اکنون در آمریکا در حال برگزاری است و ۲۵ مارچ مصادف با شنبه پنجم فروردین ماه با اعلام برندگان به کار خود پایان می دهد.

علی عطشاني كه در آمريكا به سر مي برد هفته گذشته نيز جايزه بهترين كارگرداني و بهترين فيلم جشنواره wind intrnational film festival آمريكا را نيز براي فيلم wishbone دريافت كرد.

در این فیلم بازیگرانی چون حسین یاری، آزاده مهدیزاده، میترا حجار، ماه چهره خلیلی، مازیار فلاحی، خشایار راد و بیتا عطشانی حضور دارند. میترا حجار در نقش شهلا جاهد و حسین یاری در نقش ناصر محمدخانی در «یادم تورو فراموش» بازی کرده اند.

در خلاصه داستان «یادم تورو فراموش» آمده است: دامون مربی بر کنار شده یکی از باشگاه های پرطرفدار با دختری که سال ها پیش با او ارتباط داشته روبرو می شود.

عوامل تولید فیلم عبارتند از تهیه‌کننده و کارگردان: علی عطشانی، نویسنده: پیمان عباسی، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، صدابردار: محمد شاهوردی، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، چهره پرداز: فرزانه زردشت، طراح صحنه و لباس: مجید علی‌اسلام، تدوین: علی عطشانی، محمد تیموری، صداگذار: نادر بادامچی، مدیر تولید: علیرضا بیات، دستیار تهیه‌کننده: علیرضا یگانگی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: وحید مهین‌دوست، مدیر تدارکات: سعید دلاوری، دستیاران کارگردان: سینا زارعیان، سروش حسینجانی، عکاس: نوید خداپناهی، دستیار چهره پردازی: ارغوان کمالی، منشی صحنه: الهام اخوان، دستیار صدا: امیر شاهوردی، ترجمه و امور بین الملل: ساناز شکر خدایی، جانشین تهیه‌کننده: حسام آقا بابایی پور، مجری طرح: بیتا فیلم تهران.




علیرغم ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا رخ داد⇐تقدیر از کارگردان فیلم زندگی ناصر محمدخانی در تپه های هالیوود!+عکس

سینماروزان: علی عطشانی جایزه بهترین کارگردانی یک جشنواره آمریکایی  را دریافت کرد.

علی عطشانی جايزه بهترين كارگردانی هفتمين دوره جشنواره Wind   را دريافت كرد.

فيلم سينمايی «يادم تو رو فراموش» ” Wishbone” ساخته علی عطشانی در مرحله نهایی، در بين ٥٠ فيلم راه يافته به بخش پايانی، بعنوان بهترين فيلم جشنواره ‏Wind international film festival ، معرفی و علی عطشانی نيز جايزه بهترين كارگردانی را از آن خود كرد.

پيش از اين مازيار فلاحی بهترين بازيگر نقش مكمل و ميترا حجار بهترين بازيگر زن در اين فستيوال معرفی شده بودند .

مراسم پايانی اين جشنواره در شهر لس آنجلس كشور آمريكا و در تپه های هاليوود برگزار شد.

فيلم «يادم تو رو فراموش» به زودی در سينماهای ايران به نمايش در خواهد آمد.

در این فیلم بازیگرانی چون حسین یاری، آزاده مهدیزاده، میترا حجار، ماه چهره خلیلی، مازیار فلاحی، خشایار راد و بیتا عطشانی حضور دارند. میترا حجار در نقش شهلا جاهد و حسین یاری در نقش ناصر محمدخانی در «یادم تورو فراموش» بازی کرده اند.

در خلاصه داستان «یادم تورو فراموش» آمده است: دامون مربی بر کنار شده یکی از باشگاه های پرطرفدار با دختری که سال ها پیش با او ارتباط داشته روبرو می شود. عوامل تولید فیلم عبارتند از تهیه‌کننده و کارگردان: علی عطشانی، نویسنده: پیمان عباسی، مدیر فیلمبرداری: محمود عطشانی، صدابردار: محمد شاهوردی، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، چهره پرداز: فرزانه زردشت، طراح صحنه و لباس: مجید علی‌اسلام، تدوین: علی عطشانی، محمد تیموری، صداگذار: نادر بادامچی، مدیر تولید: علیرضا بیات، دستیار تهیه‌کننده: علیرضا یگانگی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: وحید مهین‌دوست، مدیر تدارکات: سعید دلاوری، دستیاران کارگردان: سینا زارعیان، سروش حسینجانی، عکاس: نوید خداپناهی، دستیار چهره پردازی: ارغوان کمالی، منشی صحنه: الهام اخوان، دستیار صدا: امیر شاهوردی، ترجمه و امور بین الملل: ساناز شکر خدایی، جانشین تهیه‌کننده: حسام آقا بابایی پور، مجری طرح: بیتا فیلم تهران.

علی عطشانی برنده جشنواره "باد"
علی عطشانی برنده جشنواره ویند



شوخی یا جدی؟⇐یک کارگردان حذف شده از بخش مسابقه فجر، حضور فیلمش در جشنواره‌ای با معنای «باد»(!) را به هیأت انتخاب تقدیم کرد+عکس

سینماروزان: علی عطشانی سعی زیادی دارد حتی معمولی ترین آثارش را هم با خبرسازیهای خاص متفاوت جلوه دهد.

به گزارش سینماروزان تازه ترین خبر مربوط به این کارگردان که فیلمی با عنوان «یادم توروفراموش» را در بخش خارج از مسابقه جشنواره دارد این است که او این فیلم حذف شده از بخش مسابقه فجر را به هیأت انتخاب جشنواره فجر تقدیم کرده است.

البته که این تقدیم ذیل خبری مبنی بر حضور این فیلم در جشنواره ای گمنام با عنوان «ویند/wind» با معنای «باد» صورت گرفته است!!!

«یادم توروفراموش» بناست اسفندماه امسال در این جشنواره حاضر شود و عوامل توليد اين فيلم، اولين حضور بين المللی این اثر سینمایی را به هيات انتخاب سی و پنجمين جشنواره فيلم فجر و به شخص آقای دكتر محمدعلی حسين ن‍ژاد تقديم کرده اند!

نکته جالب درباره جشنواره ویند یا باد این است که این جشنواره قبل از برگزاری، کاندیداهای بخشهای مختلفش را اعلام می کند و عطشانی در متن خبرش درباره این حضور از شانس بالای خود درباره قرارگیری در میان کاندیداها سخن گفته است!!!

«یادم توروفراموش» که حسین یاری و میترا حجار نقشهای اصلی آن را ایفا میکنند داستانی پیرامون ماجرای قتل همسر اول ناصر محمدخانی توسط همسر صیغه ایش را روایت می کند.

یادم توروفراموش
یادم توروفراموش



یک سال بعد از «خشم و هیاهو»⇐یک گرته‌برداری دیگر از پرونده شهلا جاهد-ناصر محمدخانی به جشنواره می‌آید+عکس

سینماروزان: یک سال بعد از حضور «خشم و هیاهو» در جشنواره و این نقطه نظر بسیاری از مخاطبان که فیلم یک گرته برداری آشکار از زندگی ناصر محمدخانی و ماجرای قتل همسرش لاله سحرخیزان توسط همسر صیغه ایش شهلا جاهد است، حالا جشنواره امسال هم شاهد فیلمی به نام «یادم تورو فراموش» خواهد بود که این نیز یک گرته برداری از زندگی فوتبالیست سالهای دور پرسپولیس است.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی «یادم تورو فراموش» به کارگردانی علی عطشانی در بخش «چشم انداز» سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در می آید.

تفاوت «یادم تورو فراموش» با «خشم و هیاهو» آن است که نه در لفافه و با تغییر حرفه کاراکتر اصلی که کاملا مستقیم و با محوریت قرار دادن زندگی یک فوتبالیست به بازگشایی پرونده ناصر محمدخانی پرداخته است.

این فیلم براساس پرونده شهلا جاهد تولید شده است که به جرم قتل همسر ناصر محمدخانی فوتبالیست، در سال 1389 اعدام شد.

حسین یاری، آزاده مهدیزاده، میترا حجار، ماه چهره خلیلی، مازیار فلاحی، خشایار راد و بیتا عطشانی بازیگران «یادم تورو فراموش» هستند.

در خلاصه داستان «یادم تورو فراموش» آمده است: دامون مربی بر كنار شده يكی از باشگاه های پرطرفدار با دختری كه سال ها پيش با او ارتباط داشته روبرو می شود.

از جمله عوامل این پروژه سینمایی می توان به علیرضا بیات: مدیر تولید، حسام آقا باباپور: جانشين تهيه كننده، عليرضا يگانگی: دستيار تهيه كننده، وحيد مهين دوست: دستيار يک و برنامه ريز، محمد تیموری: تدوین، سينا زارعيان: دستيار كارگردان، سروش حسین جانی: دستیار کارگردان، محسن گلستانی: فیلمبردار پشت صحنه، الهام اخوان: منشی صحنه، محمود عطشانی: مدیر فیلمبرداری، مهدی حسینی: دستیار یک، مهدی قاسمی: دستیار دوم، علی غیاثی: دستیار سوم، سینا چراغی:دستیار چهارم، محمد شاهوردی:مدیر صدابرداری، امیر شاهوردی: دستیار صدا، صداگذار: نادر بادامچيان، سعید دلاوری: مدیر تدارکات، ناصر ماهری، دستيار توليد: سید ابراهیم خسروی، رسول عابدی: خدمات، مجید علی اسلام: طراح صحنه و لباس، سمیرا علی اسلام: دستیار لباس، احمد سعادت بخت: دستیار صحنه، سجاد گودرزی: دستیار صحنه.

یادم توروفراموش
حسین یاری و میترا حجار در نمایی از «یادم توروفراموش»



همزمان با تأیید حکم اعدام بابک زنجانی⇐شریک سینمایی زنجانی بیان کرد: به‌غیر از تأمین سرمایه ۳ فیلم، تجهیزات تولید ۱۷ فیلم دیگر توسط شرکت متبوع زنجانی فراهم شد!!/زنجانی ۵هزار میلیارد در اختیار پروژه‌های مختلف قرار داد و ۲۵ میلیارد در حوزه سخت افزاری سینما سرمایه‌گذاری کرد!

سینماروزان: در آستانه برگزاری جشنواره سی و دوم فیلم فجر بود که گزارشهایی درباره ردپای پررنگ بابک زنجانی و شرکتی به نام سورینت فیلم در سینمای ایران منتشر شد.

به گزارش سینماروزان از جمله آن گزارشها که در یک رسانه پویای فضای مجازی با نام “شبکه ایران” منتشر شد از کمک به تولید چندین فیلم توسط زنجانی خبر داده شد؛ انتشار آن گزارش حواشی فراوانی را در میان سینماگران رقم زد با این حال به غیر از سه فیلم “هیچ کجا هیچ کس”، “سیزده” و “نقش نگار” هیچ کدام از صاحبان آثار دیگر حمایت زنجانی از خود را علنی نکردند.

حالا سه سال بعد از آن گزارش و درست ساعاتی بعد از تأیید حکم اعدام بابک زنجانی توسط دیوان عالی کشور، محمود دینی شریک سابق بابک زنجانی در شرکت سورینت فیلم در گفتگو با “شرق” داده های تازه ای را درباره فعالیتهای سینمایی وی بیان کرده است و از جمله کمک به تولید 17 فیلم توسط شرکت متبوع زنجانی.

محمود دینی که بسیاری وی را به واسطه ایفای نقش “علی” سریال “آینه عبرت” می شناسند درباره همکاری با زنجانی بیان داشت: اشتراک ما کمک به فرهنگ کشور بود. در مدت‌زمانی که آقای‌ زنجانی تصمیم گرفت از پروژه‌های فرهنگی خصوصا در حیطه سینما حمایت کند، تعداد بسیار زیادی فیلم‌نامه از بهترین تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های کشور به دستش رسید.

وی ادامه داد: زنجانی تمام فیلم‌نامه‌ها را خودش می‌خواند و قرار بود در سال ١٠ فیلم سینمایی تولید کنیم و قطعا همه در جریان هستند که در این مدت سه‌ پروژه سینمایی ساخته شد، به ١٧ فیلم سینمایی برای ساخت کمک و تجهیزات فنی بالغ بر پنج ‌هزار میلیارد برای کمک به سینمای کشور در اختیار پروژه‌ها گذاشته شد.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش اضافه کرده بود: در این مدت نتوانستیم هیچ‌گونه پروژه مشترک سینمایی با هم انجام دهیم. اما ساخت سالی ١٠ فیلم جزء برنامه‌های آن شرکت بود. سرمایه‌گذاری‌های آقای ‌زنجانی در عرصه فرهنگ در چند سال گذشته بسیار گسترده بود.

دینی تأکید کرد: شرکت سورینت ٢٥ میلیارد در حوزه سخت‌افزاری سینما سرمایه‌گذاری کرد، به ١٧ فیلم سینمایی برای ساخت، تجهیزات داده شد، برای سه‌ فیلم توسط او در سینمای ایران سرمایه‌گذاری شد.

محمود دینی با اشاره به طرحی که برای تولید سالانه 10 فیلم و ساخت 50 سینما در کشور داشته اظهار داشت: متأسفانه طرحی از سوي من در حوزه فرهنگ انجام شده که به دلایلی نامعلوم جلوي آن گرفته شد؛ پروژه‌ای که چیزی حدود صد میلیارد برای آن هزینه شده و در حوزه فرهنگی کشور، انقلابی بزرگ محسوب می‌شودولی به نتیجه نرسید.

محمود دینی
محمود دینی



واکنش سازمان سینمایی به انتشار پوستری از فیلم “پارادایس” که در آن دو کاراکتر روحانی در کنار یک زن آلمانی دیده می‌شوند+عکس

سینماروزان: در روزهای گذشته پوستری انگلیسی زبان از فیلم “پارادایس” ساخته علی عطشانی در فضای مجازی منتشر شد؛ پوستری که در آن کاراکترهای روحانی فیلم در کنار یک هنرپیشه زن آلمانی دیده می شوند.

به گزارش سینماروزان انتشار این پوستر که به نظر می رسید دقتی ویژه هم برای طراحی آن گذاشته شده و البته فهرست کامل عوامل اصلی بر آن درج شده است ابتدا با واکنش کارگردان فیلم مواجه شد که اصالت پوستر را زیر سوال برد و آن را اتودی اولیه دانست که صرفا برای حضور در جشنواره ای خارجی(!!!) زده شده است.

حالا هم اداره کل سینمای حرفه ای سازمان سینمایی بیانیه ای داده و در کنار ذکر این مسأله که “پارادایس” پروانه نمایش ندارد، انتشار هر گونه مواد تبلیغی قبل از دریافت پروانه نمایش را تخلف دانسته است.

اداره کل سینمای حرفه ای اعلام کرد: فیلم ” پارادایس” تا کنون موفق به اخذ پروانه نمایش نشده و طبعاً هیچ یک از اقلام تبلیغی آن مجوزی دریافت نکرده و تهیه کننده و صاحبان فیلم مسئول حفظ محتوا و ا قلام تبلیغی فیلم هستند و نسبت به همه شئون فیلم مسئول تلقی می شوند.

این اداره تأکید کرده است: انتشار پوستر، تیزر و مواد تبلیغی فیلم های سینمایی تنها پس از دریافت پروانه نمایش موضوعیت پیدا می کند و هر گونه انتشار این مواد تبلیغی قبل از دریافت پروانه نمایش ، تخلف محسوب شده و عواقب آن متوجه صاحبان آثار خواهد بود.

پارادایس
پوستر بحث انگیز “پارادایس”




فتوشاپ کار دست آقای کارگردان داد+عکس

سینماژورنال: در روزهای گذشته عکسی از علی عطشانی کارگردان سینمای ایران منتشر شد که در آن کنار آیت ا.. هاشمی رفسنجانی رییس مرکز تشخیص مصلحت دیده می شد.

به گزارش سینماژورنال در ذیل این عکس که در کانال رسمی این کارگردان هم آمده بود، از احتمال سرمایه گذاری رییس مجمع در پروژه تازه این کارگردان سخن گفته شده بود.

انتشار این عکس اما با واکنش “شبکه خبری فرهنگ و هنر” مواجه شد که در گزارشی این تصویرسازی را زیر سوال برده بود و در گفتگو با مشاور رسانه ای “آقای الف” از آثار سابق عطشانی، اقدام اخیر او در تغییر تصویر با فتوشاپ را به چالش کشیده بود.

سینماژورنال متن کامل این گزارش را ارائه می دهد:

تصویری که برای 4 سال قبل است

علی عطشانی کارگردان همواره شکست خورده ای که فیلم های سینمایی اش جزو نفروش های سینما ایران است و تا امروز تمامی فیلم های تولیدی اش با عدم اقبال مخاطبین حوزه سینما مواجه شده است هر بار برای فروش و مطرح سازی آثارش به نحوی دست به دامن خبرسازی های خاص می شود.

این کارگردان که فیلم «آقای الف»اش که با شکست سنگینی مواجه شد و حدودا بین 80 تا 100 میلیون فروش کرد، بار دیگر برای مطرح سازی اثر در دست ساخت اش به انتشار عکسی در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت دست زده است و ایشان را سرمایه گذار فیلم تازه اش معرفی کرده تا شاید این اثرش دیگر به بلایای قبلی دچار نشود.

قسمت جالب این خبر کذب اینجاست که عطشانی نه تنها آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را سرمایه گذار فیلم اش عنوان کرده بلکه این فیلم را محصول مشترکی بین سینمای ایران و هالیوود دانسته است.

پرسش اصلی اینجاست که چرا باید برخی رسانه ها همچون سایت خبری «دیباچه» رسالت حرفه ای خود را فراموش کرده و به خبرسازی یک جوان تن دهد و دست به خبرسازی دروغین در خصوص مسئولان عالی رتبه نظام بزند؟

عکسی که عطشانی اخیرا منتشر کرده است و بر روی موج خبری آن عکس خبرسازی می کند مربوط به تاریخ 23 اسفند سال 91 است. در این تصویر در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی، خبرنگاری نیز حضور دارد که شبکه خبری فرهنگ و هنر برای جویا شدن از چیستی و چرایی این دیدار تماسی با وی حاصل کرد.

آیت ا.. رفسنجانی در کنار علی عطشانی/اصل عکس
آیت ا.. رفسنجانی در کنار علی عطشانی/اصل عکس
آیت ا.. رفسنجانی در کنار علی عطشانی/عکس فتوشاپ شده
آیت ا.. رفسنجانی در کنار علی عطشانی/عکس فتوشاپ شده

برای اینکه پیشرفت کند فیلمش را برای رفسنجانی به نمایش درآورد

حسن محمدی فردی است که در کنار آیت الله هاشمی و عطشانی حضور دارد و در رابطه با این عکس گفت: این تصویر متعلق به سال 91 است و بنده به اصرار این کارگردان جوان و برای اینکه فیلم اش در حضور رئیس مجمع تشخیص نظام اکران شود تا شاید بتواند پیشرفتی داشته باشد این دیدار را هماهنگ کردم و تصویر به هیچ عنوان ارتباطی به آثار بعدی این فرد معلوم الحال ندارد.

حسن محمدی که در آن سال مشاور رسانه ای فیلم «آقای الف» بود، گفت: در آن برهه آیت الله هاشمی صرفا به دلیل اینکه این کارگردان اعلام کرده بود اولین فیلم سه بعدی سینمای ایران را ساخته است پذیرفت این فیلم را ببیند و حتی در پایان فیلم ایشان گفتند که به محتوی فیلم توجه نکردم صرفا می خواستم ببینم تکنولوژی سه بعدی که به سینمای ایران آمده است در چه حدی است.

وی افزود: این کارگردان اساسا از ابتدای فعالیت اش به همین شیوه خود را در کنار بزرگان، اساتید و هنرمندان بزرگوار جای داد و به همین طریق هم مدام جذب سرمایه داشته است.او حتی به اصرار از من خواسته بود وی را نزد آقای خاتمی ببرم و او را در یک دیدار عمومی خدمت آقای خاتمی بردم و عطشانی با عطش زیاد اصرار به گرفتن عکس یادگاری داشت.

آیا سرمایه گذاری رفسنجانی برای کارگردان فیلمهای نفروش امکان تحقق دارد؟
محمدی به خبرنگار شبکه خبری فرهنگ و هنر گفت: مخاطبین چنین اخبار کذبی خودشان تاملی کنند و بپرسند آیا سرمایه گذاری برای یک کارگردان و آن هم کارگردانی معلوم الحال توسط شخصی مانند آیت الله هاشمی معقول و ممکن است؟ و آیا حضرت آیت الله با آن شأن و منزلت برای فیلم کارگردانی که فیلم هایش معروف به فیلم های نفروش هستند امکان تحقق دارد؟

محمدی در پایان تاکید کرد: قطعا چنین رفتارهایی نباید حوزه فرهنگ و هنر را خدشه دار کرده و اعتبار سینما و هنرمان را از بین ببرد و باز هم شاهد چنین خبرسازی هایی آن هم برای مطرح شدن و فروش یک فیلم باشیم. سازمان سینمایی باید مانع از شیوع و اپیدمی چنین خبرسازی هایی آن هم در رابطه با مسئولان درجه یک کشوری شود.

فتوشاپ هم به کار گرفته شده

نکته پایانی سلسه رفتار های غیر اخلاقی و غیرحرفه ای کارگردان فیلم “آقای ال”ف این است که عطشانی عکس فوق که در همان سال در سایت های خبری هم منتشر شد را در کانالش منتشر کرده اما این بار با فتوشاپ اقدام به حذف حسن محمدی،فردی که واسطه حضور وی نزد آیت الله هاشمی بود از تصویر نموده است.




ادعای کارگردان فیلمی با بازی جواد عزتی و مهران رجبی⇐فیلم‌ام را در آلمان اکران نکردم تا ابتدا در ایران نمایش داده شود!!!+عکس

سینماژورنال: این خصوصیت برخی کارگردانان است که بکوشند با افزودن بر دامنه حواشی حول خود و آثارشان مجالی برای دیده شدن فراهم کنند.

به گزارش سینماژورنال علی عطشانی هم از جمله کارگردانان ایرانی است که می کوشد با ادعاهای عجیب و غریب مسیری برای در کانون توجه قرار گرفتن فراهم کند.

چهار ماه قبل خبری درباره ساخت فیلمی توسط عطشانی با حضور جورج کلونی، ناتالی پورتمن و خرم سلطان در آمریکا منتشر شد.(اینجا را بخوانید)

خبری که در آن ادعا شده بود این فیلم 15 فروردین ماه 95 کلید می خورد و حالا که یک ماه از آن موعد گذشته نه فیلمی کلید خورده و نه خبری درباره آن شنیده شده است!

ادعایی تازه از کارگردانی پرحاشیه

با این حال حاشیه سازی های پیرامون این کارگردان ادامه دارد و در یک مورد تازه عطشانی در تازه ترین گفتگویش ادعا کرده فیلم تازه اش “پارادایس” شرایط اکران سراسری در آلمان را دارد اما وی این فیلم را در آلمان اکران نکرده تا ابتدا در ایران نمایش داده شود.

علی عطشانی که تهیه کنندگی “پارادایس” را هم خودش برعهده داشته گفته است: اواسط سال گذشته نسخه اوليه فيلم “پارادايس” آماده شد كه با پيشنهاد مسئولين سازمان سينمايي ، اكران پس از نوروز ٩٥ پيشنهاد شد، من هم به دليل اعتمادي كه به دوستان داشتم عليرغم درخواست پخش كننده آلماني براي اكران فيلم در آلمان، اكران سراسري فيلم را به اكنون موكول كردم و هفته گذشته نسخه نهایی فيلم در اختيار شورای نمایش قرار گرفت و قرار است اين هفته فيلم بازبيني شود.

این کارگردان در جایی دیگر از گفتگوی خود باز هم درباره پخش فیلمش در آلمان بیان داشته است: با توجه به اينكه اين فيلم پخش كننده اروپايي دارد قطعا وجهه خوبي نخواهد داشت كه فيلمي مذهبي در كشور جمهوري اسلامي ايران اكران نشود ولي در اروپا به نمايش در بيايد.

طنازی‌های جواد عزتی و مهران مدیری در سینماهای آلمان

اگر بدانیم “پارادایس” داستان طنازی های مهران رجبی و جواد عزتی در نقش یک روحانی و یک طلبه را حین سفر به آلمان بیان می‌کند آن گاه است  ماجرای اکران سراسری این فیلم در آلمان عجیب تر به نظر می رسد.

با این حال برای آن که حمل را بر صحت گفته های عطشانی بگذاریم صبر می کنیم تا ایشان پخش کننده آلمانی خویش و سینماهایی در آلمان که این فیلم را روی پرده می فرستند معرفی کند؛ فقط امیدواریم منظور ایشان هم از اکران در آلمان به مانند برخی از آثار ایرانی، نمایش در هفته فیلمهای ایرانی که با اجاره سالن توسط رابط ایرانی و به عبارت بهتر هزینه کردن از جیب صورت می گیرد نباشد.

پارادایس
پارادایس



ناصر ملک مطیعی بی سانسور در رسانه ملی

سینماژورنال:  “نقش نگار” که بازگشت سینمایی ناصر ملک مطیعی محسوب میشود حدودا چهار هفته ای هست که روی پرده است.

به گزارش سینماژورنال تقریبا از روزهای ابتدایی اکران، این فیلم با محدودیت تبلیغات با حضور ناصر روبرو بود و حتی اجازه استفاده از تصویر ناصر در سردرهای سینما داده نشده بود با این حال در کوران جشنواره فجر مشکل پخش تیزر فیلم حل شد.

حالا چند روزی میشود که تیزر تلویزیونی “نقش نگار” از شبکه های مختلف تلویزیون پخش میشود و البته در این تیزرها ناصر ملک مطیعی هم حضور دارد.

این هم می تواند بدعتی باشد در رسانه ملی که بعد از سالها پخش تصویر یکی از شمایلهای سینمای قبل از انقلاب در آن مجاز شناخته شده است.




دیدار کارگردان حذف شده از جشنواره با گلشیفته فراهانی در برلین؟+عکس

سینماژورنال: در حالی که ظرف روزهای گذشته خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه علی عطشانی بناست فیلمی بسازد با حضور جورج کلونی، ناتالی پورتمن و بازیگر نقش “خرم سلطان” و البته که سینماژورنال اصالت این خبر را زیر سوال برد(اینجا را بخوانید) حالا در شبکه های اجتماعی تصویری منتشر شده از عطشانی در برابر فردی که چهره ای شبیه به گلشیفته فراهانی دارد! این تصویر بیش از هر چیز یادآور پروسه فیلمبرداری “پارادایس” در آلمان است.

به گزارش سینماژورنال علی عطشانی که این روزها درگیر فیلمبرداری تازه ترین اثرش “یادم تو را فراموش” است سال گذشته در همین اوقات فیلمی به نام “پارادایس” را در آلمان جلوی دوربین برد.

نه فیلم را به جشنواره راه دادند و نه تکلیف اکرانش معلوم است
عطشانی “پارادایس” را به جشنواره سی و چهارم هم ارائه داد اما فیلم نه تنها در جشنواره پذیرفته نشد که گویا هنوز مجوز نمایش “پارادایس” هم صادر نشده است.

پیشتر در گزارشی از حذف “پارادایس” از جشنواره به دلیل پاره ای مشکلات محتوایی اثر و مشابهت هایی که با “مارمولک” داشت سخن گفتیم(اینجا را بخوانید) اما انتشاری تصویری نه چندان باکیفیت از عطشانی در برابر گلشیفته فراهانی در شبکه های اجتماعی این ظن را پیش رو می گذارد که نکند یکی از دلایل کنار گذاشتن فیلم از جشنواره، همین تصویر باشد.

پیشنهاد همکاری به فراهانی بدون توجه به عواقب کار

فیلمبرداری “پارادایس” در برلین تقریبا همزمان با برگزاری جشنواره 2015 برلین روی داد که آن بازیگر سفرکرده ایرانی هم در جشنواره حاضر بود. همین عاملی شد برای آن که عطشانی از فراهانی دعوت کند تا نقش زنی مقیم آلمان که در بخشی از فیلم کاراکترهای اصلی با وی برخورد می کنند را در “پارادایس” ایفا کند.

فراهانی هم انگار قراری با عطشانی گذاشته و درباره کیفیت فیلمنامه و جزییات نقش اش با او گفتگو می کند و البته خبر این مذاکره خیلی زود به ایران هم می رسد و در رسانه ها منتشر می شود اما در نهایت این همکاری رخ نداد…

 دلیل این عدم همکاری می تواند توصیه هایی باشد که برخی مسئولان سینمایی درباره عواقب همکاری با فراهانی به عطشانی نموده بودند.

دردسری تازه برای “پارادایس”

با این حال علیرغم این توصیه ها و عدم همکاری با گلشیفته “پارادایس” نه به جشنواره راه پیدا کرد و نه تکلیف اکران عمومی اش معلوم است.

در همین اوضاع و در شرایطی که عطشانی این روزها “نقش نگار” با بازی ناصر ملک مطیعی را روی پرده دارد به ناگاه تصویری از عطشانی در برابر فردی که شبیه به گلشیفته است در برخی کانالهای تلگرامی منتشر شده است.

تصویری که به دلیل کیفیت پایین به سختی می توان درباره اصالت آن اظهارنظر کرد اما اگر صحت آن به اثبات برسد قطعا دردسرهای تازه ای را پیش روی “پارادایس” می گذارد.

تصویر منسوب به دیدار علی عطشانی با گلشیفته فراهانی
تصویر منسوب به دیدار علی عطشانی با گلشیفته فراهانی



ناصر ملک‌مطیعی که با “نقش نگار” به سینماها آمده: برای بازگشت به سینما به کسی التماس نکردم

سینماژورنال: بازگشت ناصر ملک‌مطیعی بعد از 33 سال به سینما اتفاق جالبی است.

به گزارش سینماژورنال “نقش نگار” علی عطشانی با بازی ناصر بعد از مدتها تعویق در اکران دو هفته ای هست که با محدودیت تبلیغات محیطی و پخش تیزر روی پرده است و در این مدت نزدیک به 130 میلیون فروش داشته است.

ناصر ملک مطیعی در گفتگویی با “هفت صبح” درباره شروع فعالیت‌ها، بازی در نقش‌های داش‌مشتی، کمرنگ شدن حضورش در سینما، بازخورد مردم و خلاصه دور شدنش از دنیای بازیگری و بالاخره بازگشتش به سینما حرف زده است.

متن کامل گفته های ناصر ملک مطیعی را بخوانید:

دهه سی محبوبیت پیدا کردیم
1330 زماني بود كه ما آمديم و بعد هم دوستان ديگري آمدند. نمی‌دانستیم چه کسی سوپراستار می‌شود و چگونه. اوایل فعالیت کمتر اتفاق می‌افتد آدم این چیزها را متوجه شود. باید مدتی بگذرد تا معلوم شود. آن زمان اين حرف‌ها مثل الان مطرح نبود. ما بازي خودمان را مي‌كرديم. درکاراکترهایمان قهرمان مردم كوچه و بازار بوديم و داستان‌هايي از زندگي مردم را بازي كرديم. من در يك كاراكتر، فردين يك كاراكتر و بهروز وثوقي و بيك ايمان‌وردي هم همين‌طور. ما يك مقداري شهرت و محبوبيت بيشتري پيدا كرديم. متاسفانه از اين اسامي كه گفتم، دونفرشان در بين ما نيستند. يادشان به خير و روحشان شاد. اداي احترام مي‌كنيم به روح‌شان.

فیلم‌های شاد که آمدند کناره گرفتم
يك وقتي اساتيد دانشگاه سراكيوز آمده بودند اينجا و كلاسي تشكيل داده بودند و عده زيادي سر اين كلاس بودند. سال‌هاي حدود سي‌ودو، سه و سي‌وچهار اين‌حرف‌ها بود. يك عده زيادي از رفقاي ما رفتند اين كلاس را ديدند و كارگردان شدند. من هم حائز شرايط بودم كه بروم اما اين كار بازیگری ديگر به من مهلت نمي‌داد. همين‌طور پشت هم قرارداد پشت قرارداد مي‌بستم.
اين كار بالا و پايين هم دارد. اين نيست كه آدم يك‌سره بكوبد و برود جلو. يك مدتي بود كه من تقريباً كنار گذاشته شده بودم. آن زمان مردم گرایش عجیبی به فیلم‌های خیلی شاد و خوشحال‌کننده پیدا کرده بودند. این ماجرا مربوط به سال‌هاي سي‌وهشت و سي‌ونه و چهل است. براي من هم مقدور نبود كه آواز بخوانم يا شاد باشم. مردم قبول نمي‌كردند و اصلاً كاراكتر من از نظر مردم چيز ديگري بود. اين بود كه خودم را نگه داشتم و پيشنهاد هم كه به من مي‌شد قبول نمي‌كردم.

کار با کیمیایی، مهرجویی و نادری
بعد هم دوره جديدي در كارم شروع شد كه فيلم‌هاي «سالار مردان» با آقاي نظام فاطمي و «قيصر» با آقاي مسعود كيميايي بود. آن موقع يك ژانر و يك كاراكتر ديگري آمد كه مردم با آدم‌هاي بامعرفت و لوطي و متعصب حساب كردند و آنها كمي عقب نشستند. كار سينما همين است. هميشه همين‌طور بود كه يكي سر صف بود و يكي ته صف.

اما بالاخره اين صف وجود داشت و فيلم هم براي همه بود و كار هم انجام مي‌شد. بعد هم يك عده‌اي كه تحصيل‌كرده خارج بودند در زمينه‌هاي كارگرداني و فيلمبرداري آمدند؛ فكر مي‌كردند ما آنها را تحويل نمي‌گيريم و با آنها قاطي نمي‌شويم در صورتي كه ما آنها و کارشان را دوست داشتیم. کسانی مثل آقاي مهرجويي، آقاي امير نادري، ذكريا هاشمي؛ جوان‌هاي خودمان كه بچه‌هايي تحصيل كرده بودند و مي‌توانستند كارهاي خوب بكنند. كار كم‌كم رونق گرفت و به خاطر شناخت آدم‌هاي تحصيل‌كرده از دوربين و كار فيلمبرداري ديگر اين اواخر فيلم‌ها چهارچوب درست‌تري پيدا كرده بود. صحنه بهتر به هم مي‌چسبيد، رعايت مي‌كردند ولي به هر حال من اين نكته را باز هم تكرار مي‌كنم كه ترس از برگشت سرمايه مجبور مي‌كرد كه اينها هم هول‌‌هولكي اشتباهات بزرگي بكنند. چون مي‌خواستند گيشه جواب بدهد و براي اينكه گيشه جواب بدهد، مجبور بودند كارهايي بكنند كه مردم بپسندند.

می‌خواستند از تلخی درم بیاورند
رل‌هایی که من در فیلم‌ها بازی می‌کردم کاملا مشخص بود چون تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها اینطور فیلم‌ها را به من پیشنهاد می‌کردند. ضمن اينكه كاراكتر من هم اصلاً كاراكتر طنز نبود. ما از بس اخم و تخم كرديم و كافه به‌هم ريختيم و داد و فرياد مي‌كرديم كه كار ديگري نمي‌توانستيم بكنيم. رفقاي ما هم هر چند وقت يك‌بار مي‌نشستند و فكر مي‌كردند كه چه‌كار كنيم مردم را بيشتر بكشانيم به سينما. نشستند و فكر كردند و گفتند چه‌كار كنيم، چه‌كار نكنيم و به اين نتيجه رسيدند كه يك آدم خوشمزه بانمك را كنار دست من بگذارند كه جبران اوقات‌تلخي مرا بكند. اين بود كه مرتضي عقيلي پيدا شد و ظهوري‌ و اينها آمدند. وقتي ما يك چيزي مي‌گفتيم اينها هم يك نمكي مي‌پراندند.

همه دوبلورهای ملک‌مطیعی
تا حالا جاي من چندين نفر صحبت كردند. اين اواخر بيشتر آقاي جليلوند صحبت مي‌كرد اما قبل از آن آقاي ناظريان حرف مي‌زد یا آقاي زماني. پرويز بهرام در “سلطان” صاحبقران به جاي من، يعني به جاي اميركبير حرف زد. در سال‌هاي اوليه، فيلم را با صدا مي‌گرفتيم و من جاي خودم حرف مي‌زدم. بعد چون دستگاه مدرن و كاملي نبود، صداها خش پيدا مي‌كرد اين بود كه بعداً صدابرداري مي‌كردند. بعد كه دوبلورها آمدند چون كارها را خيلي خوب انجام مي‌دادند و چون به قول آمريكايي‌ها تيم‌ورك بود، يك عده مي‌آمدند مي‌نشستند، سه‌روزه يك فيلم را دوبله مي‌كردند و مي‌رفتند پي كار خودشان. صداها را تقليد مي‌كردند خيلي خوب، ولي به طور كلي با اينكه كار خيلي بي‌نقص بود اما حالا حس مي‌كنم وقتي يك صدا از ذهن چندين هنرپيشه بيايد بيرون آن دلچسبي و گيرايي را ندارد، مگر آنهايي كه تغيير صدا مي‌دادند. آقاي جليلوند و اسماعيل فوق‌العاده بودند.

نقش داش‌مشتی‌ها را می‌دادند به من
من بچه دروازه شميران، بالاتر از ميدان بهارستان هستم و اگر این نقش‌ها را بازی می‌کردم در واقع نقش‌هایی بود که به من نزدیک بود. یعني خودم در فضاهاي اين نقش‌ها كه بازي می‌كردم، بزرگ شده بودم.

نقش‌هاي داش‌مشتی یا به قولی جاهلی یا لوطی‌ را قبل از من خیلی‌ها بازی می‌کردند اما بعد از اینکه من آمدم همه می‌گفتند تو بیا بازی کن چون به من مي‌آمد(البته خودم نبايد اين را بگويم، ديگران اين را مي‌گفتند). حتي يك جاهايي بود كه من نمي‌پذيرفتم و مي‌گفتم ديگر با اين كلاه و لباس بازي نمي‌كنم. مي‌گفتند با اين كلاه و لباس بيا، صحنه اول فيلم كلاهت را بردار و بگذار روي ميز و ديگر هم سرت نگذار(خنده). حتي به اين هم راضي بودند. اين لباس و شمایل سمبل اين آدم‌ها بود.

نقش نگار ناصر ملک مطیعی
علی عطشانی و ناصر ملک مطیعی در پشت صحنه “نقش نگار”

مردم بهم احترام می‌گذاشتند
مردم عادي و مخاطبان فيلم‌هاي ما خيلي از فيلم‌ها و نقش‌ها را باور مي‌كردند و وقتي بيرون مي‌آمديم از ما توقع آنچه را كه در فيلم‌‌ها انجام مي‌داديم داشتند. در فيلم‌ها هم اگر از حق دفاع مي‌كردم مردم دوست داشتند و اگر در خيابان دعوا مي‌شد و مي‌رسيدم، همه مي‌رفتند كنار و مثلاً من آشتي‌شان مي‌دادم و احترام مي‌گذاشتند به عنوان يك آدم كه مثلاً استخوان خردكرده است و سني از او گذشته و دوستش دارند.

چه توي محل و چه جاهاي ديگر، اگر در يك چنين جاهايي مي‌رسيدم فوري آشتي‌ مي‌دادم و همه قبول مي‌كردند. قديم اين‌طوري هم بود كه خيلي جاها نمي‌گذاشتند فيلمبرداري كنيم. يك جايي مي‌رفتيم فيلمبرداري، مي‌آمدند و مي‌گفتند الان دوربين‌تان را مي‌زنيم و مي‌شكنيم. وقتي كه من مي‌رسيدم سر صحنه تا مي‌رسيدم مي‌گفتند ناصرخان هر كاري كه مي‌خواهي بكني بكن. به خاطر دوستي و محبتي بود كه نسبت به من داشتند. لطف داشتند. الان هم كه راه مي‌افتم و مي‌روم يك جايي كه جمعيت زياد است برايم صلوات مي‌فرستند. در زورخانه، در محله، زير بازارچه و يك جاهايي كه مردم هستند. من با اين چيزها پز نمي‌دهم. اينها باعث افتخار من است. افتخار مي‌كنم كه مردم نظر خوب دارند به من، به رفقايم و به همه دوستان. الان هم مردم هنرپيشه‌هاي الان را دوست دارند.

سر «بابا شمل» حوصله مردم سررفت
مردم هنرپيشه‌هاي محبوب‌شان را دوست داشتند ولي دلشان هم مي‌خواست كه آن فيلم هم فيلمي باشد كه مورد توجه باشد، البته ما از فيلم‌هاي نوع ديگر هم بازي مي‌كرديم. مثلاً همين فيلم «باباشمل» مال مرحوم زنده‌ياد علي حاتمي كه يك هنرمند باذوق بود. اين فيلم يك فيلم آهنگين بود و ما بايد با آهنگ شعر مي‌خوانديم و اين مورد توجه تماشاچي توي سينما نبود.

در صورتي كه بازیگران مطرحی در آن حضور داشتند ولي مردم گول اين اسم‌ها را نمي‌خوردند. وقتي خوششان نمي‌آمد از فيلم، نمي‌آمدند آن را ببینند. اما همين فيلم «باباشمل» را اگر الان تلويزيون بگذارد يا آدم در خانه‌اش تماشا كند، به دلش مي‌نشيند، براي اينكه خيلي عارفانه است و خيلي معنا و مفهوم قشنگي دارد. ولي درسينما مردم كم‌حوصله‌اند و تحمل نشستن تا آخر اين فیلم را ندارند.

کسی سراغ ما نیامد
وقتی بازیگری و بازی نمی‌کنی، مثل عاشقي مي‌ماني كه دستت از معشوق كوتاه شده است. به هر حال سينما معشوق من بود من از نوجواني در كار سينما بودم.

براي من غير از سينما هيچ چيز ديگر مفهومي نداشت. همه چيز من سينما است اما همين سينما يك استغناي طبعي به آدم مي‌دهد. چون آدم در نقش‌هاي متفاوتي بازي مي‌كند و ديگر حسرت چيزي را نمي‌خورد و براي مسائل معمولي ناراحت نمي‌شود.

من موقعي كه سينما را ترك كردم واقعاً احساس بازنشستگي مي‌كردم، بعد هم اينكه اوضاع طوري شده بود كه آدم‌هاي مشهور و معروف بايد كنار مي‌نشستند و فرصت را مي‌دادند به ديگران.

به هر تقدير ما كنار آمديم و بعد هم كسي سراغ ما نيامد. ما هم نرفتيم به كسي التماس و درخواست كنيم براي كار. باز هم بايد خدا را شكر كنيم كه با وجود سينماي امروزي كه خيلي پيشرفت كرده و به بازار جهاني راه پيدا كرده و زن و مرد و دختر و پسرهاي بسيار خوبي هم در آن فعاليت مي‌كنند، مردم باز هم به ما محبت دارند و فراموشمان نكردند.

اين براي ما يك افتخار فراموش‌نشدني است. بالاترين گنجينه‌ زندگي ما اين محبت مردم است. ما به سينماي گذشته‌مان افتخار مي‌كنيم و به سينماي حالاي‌مان هم پز مي‌دهيم. خوشحاليم كه يك چنين سينماي پيشرفته‌اي پيدا كرديم و يك‌سري بچه‌هاي جوان و تحصيل‌كرده و امروزي آمدند سراغ اين كار.




ناصر ملک‌مطیعی بالاخره سرگروه‌دار شد/سانسور سردر سینماها ادامه دارد

سینماژورنال: “نقش نگار” علی عطشانی که بازگشت سینمایی ناصر ملک مطیعی محسوب می شود در حالی اکران خود را از ده روز قبل آغاز کرد که نه سرگروه داشت و نه سانسهای کافی در پردیسهای سینمایی.

به گزارش سینماژورنال از آن طرف بلحاظ تبلیغات تلویزیونی و محیطی نیز این فیلم با محدودیت فراوان روبرو بود. از یک طرف هیچ تیزر تلویزیونی از فیلم روی آنتن نرفت و از آن طرف تبلیغات محدود محیطی فیلم که مربوط به سردرسینماها می شد نیز سانسور شد.

گویا مشکل اصلی در بحث پخش تیزر تلویزیونی تصویر ناصر ملک مطیعی بود و االته تصویر بهرام رادان که پیشتر پخش تیزرهای “حکایت عاشقی” احمد رمضان‌زاده با حضور وی نیز ممنوع شده بود.

البته از آن سو علی عطشانی تهیه کننده و کارگردان فیلم نیز از امضای تعهدنامه جدیدی که رسانه ملی برای پخش تیزر از تولیدکنندگان می گیرد سرباز زد و این یعنی آن که حتی تیزری از “نقش نگار” که نه تصویر رادان و نه تصویر ناصر را داشته باشد هم نمی تواند روی آنتن برود.

با این حال گویا از چهارشنبه 29 دی ماه “نقش نگار” علیرغم همه این محدودیتها سرگروه دار شده است.

خوشبختانه سرگروه اریکه به “نقش نگار” اختصاص پیدا کرد

داریوش باباییان مدیر شکوفافیلم پخش‌کننده “نقش نگار” با اعلام این خبر به سینماژورنال گفت: از ابتدا هم بنا بود یک هفته در گروه آزاد اکران داشته باشیم و بعد از هفته اول اکرانمان سرگروه اریکه ایرانیان به ما تخصیص یابد. خوشبختانه این اتفاق رخ داده و از هفته دوم اکران سرگروه اریکه به فیلم اختصاص یافت.

وی ادامه داد: با این حساب در تهران حدود 24 سالن داریم که البته برخی از این سالنها که پردیس هستند فیلم را در سانسهای محدود به نمایش درمی آورند که این نیز زیبنده فیلمی نیست که ناصر ملک مطیعی در آن ایفای نقش کرده و مخاطبان اقبال مثبتی به آن نشان داده اند.

در برخی از پردیسها به فیلم اجحاف شده

باباییان در چرایی اینکه برخی پردیسها مانند آزادی “نقش نگار” را در تعداد محدود سانس اکران کرده اند به سینماژورنال گفت: به هر حال این مشکل از همان روزهای ابتدایی اکران وجود داشته که در برخی پردیسها به برخی فیلمها اجحاف می شود. کلی از مخاطبان هم به ما گلایه کرده اند که چرا “نقش نگار” در پردیس آزادی فقط روزی دو یا سه سانس اکران می شود. سعی خواهیم کرد ضمن گفتگو با مدیریت این پردیس این مشکل را برای هفته جاری رفع کنیم.

اکران در مشهد، کرمان، یزد و..

باباییان درباره وضعیت اکران “نقش نگار” در شهرستانها بیان داشت: مشهد، کرمان، یزد، رشت، رفسنجان، اردبیل و اهواز شهرهایی هستند که تاکنون فیلم را روی پرده فرستاده اند و البته مشتاقیم که در صورت فراهم آمدن شرایط فیلم را در شهرهای دیگر هم روی پرده بفرستیم.

این پخش کننده درباره سانسور تصویر ناصر ملک مطیعی در سردر سینماهای نمایش دهنده “نقش نگار” بیان داشت: این مشکل به قوت خود باقیست و هنوز موفق به حل آن نشده ایم.




ناتالی پورتمن، جورج کلونی و خرم سلطان در پروژه‌ای ایرانی؟⇐ دروغ اول را چه کسی گفت؟ یک روزنامه سینمایی یا یک کارگردان حاشیه‌ساز؟

سینماژورنال/مهدی فلاح‌صابر: حالا دیگر می توان راحتتر درباره اهداف راه اندازی برخی رسانه های سینمایی سخن گفت؛ همان رسانه هایی که بخش عمده مطالب‌شان گردآوری تولیدات دیگران است. همان رسانه هایی که مدیران شان با کرور کرور حمایت دم از استقلال می‌زنند. همان رسانه هایی که از مدتها پیش از برگزاری جشنواره‌های مختلف با وعده تولید ویژه‌نامه‌های کاغذی، بخشی از خزانه دبیرخانه جشنواره‌ها را به خود تخصیص می‌دهند.

به گزارش سینماژورنال البته که این اهداف نامقدس در مسیر روزنامه نگاری است که باعث می‌شود روزبروز بر حجم گافهای صورت گرفته از این رسانه‌ها افزوده شود و البته مخاطبان شان نیز روزبروز کمتر شوند و وابستگی آنها به بودجه های حمایتی روزبروز بیشتر شود.

یکی از تازه ترین گافهای شکل گرفته از سوی این رسانه های خصولتی ادعای خنده‌داری است که درباره حضور ناتالی پورتمن، جورج کلونی و مریم اوزرلی (بازیگر نقش خرم سلطان) در پروژه ای به کارگردانی علی عطشانی بیان کرده اند.

مولد حاشیه بناست پروژه ای بین المللی تولید کند

منطبق با این ادعا علی عطشانی کارگردانی که تقریبا از همان اولین فیلمش “پوست موز” گرفته تا “دموکراسی تو روز روشن”، “آقای الف” و”تلفن همراه رییس جمهور” همواره طوری روند تولید آثارش را پیش برده که حواشی خاصی را پیرامون آثارش داشته باشد، بناست فیلمی بین المللی را در آمریکا تولید کند.

طبق گفته این رسانه، این فیلم درباره برجام است(!) و مضمون سیاسی دارد و بجز مدیر فیلمبرداری و صدابردار تمامی عوامل فیلم از کشور آمریکا خواهند بود و عطشانی نیز فروردین ماه آینده برای بازدید از لوکیشن‌های این فیلم به آمریکا خواهد رفت.

این “مدنا” همان دهکده “مودنا” است یا شهر 30 هزارنفری “میدنا”؟

گردانندگان این روزنامه حتی به انتخاب لوکیشن برای این پروژه دست زده اند و شهری به نام “مدنا” را به عنوان لوکیشن اصلی فیلم اعلام کرده و گفته اند قراردادها با بازیگران اصلی بسته شده و این فیلم بی نام و نشان 15 فروردین ماه در “مدنا” کلید خواهد خورد.

البته مشخص نیست این “مدنا”،  دهکده مودنا است در منطقه اولستر واقع در شرق نیویورک یا مدینایی که در ایالت اهایو واقع است و فقط 30 هزارنفر جمعیت دارد. با این حال این مشخص است که این رسانه خواسته به خیال خودش با توسل به ضرب المثل “دروغ هر چه بزرگتر، باور کردنش، ساده تر” چنان فرار روبه جلویی را تجربه کند که کسی نتواند به گرد پایش برسد اما…

تاریخ مصرف این ضرب المثل مدتهاست سر آمده

اما مشکل اینجاست که این رسانه حساب این را نکرده که تاریخ مصرف چنین ضرب المثلی سالهاست به پایان رسیده و مخاطبان روزگار ما تنها با یک کلیک می‌توانند بفهمند که علیرغم طرح ادعا درباره انعقاد قرارداد بازیگران و انتخاب لوکیشن و تعیین زمان فیلمبرداری، در هیچ منبع سینمایی معتبر خارجی حتی یک کلمه هم درباره این پروژه نیامده است و هیچ کدام از بازیگرانی که نامشان به عنوان گزینه های اصلی بازی در این فیلم ذکر شده-علیرغم انعقاد قراردادشان(!!)- کلمه ای درباره این ماجرا به اشتراک نگذاشته اند.

این نوع خبررسانی های سطحی که البته تأیید رسمی کارگردان هم در آن به چشم نمی‌خورد برآمده از آماتوریسم حاکم بر رسانه‌هایی است که از قافله تولید محتوا و تحلیل رسانه های مستقل جامانده اند و می کوشند با تخیل‌نگاری آن هم تخیلات خنده دار مخاطب جلب کنند.

البته که این سطحی نگاری ریشه در سالها پیش دارد یعنی زمانی که یکی از همین سطحی‌نویسان با ادعای اینکه نامزد “کیم نوآک” است کارگردانان ایرانی را سرکار می گذاشت و به آنها وعده حضور “برت لنکستر” در آثارشان را می‌داد.

در دهه های بعد و در پروژه های دیگری چون “تجارت” مسعود کیمیایی هم از این فانتزی سازیها درباره انتخاب یک هالیوودی برای نقش مقابل فرامرز قریبیان صورت گرفت اما در نهایت جز چند نابازیگر موبور کسی در فیلم آفتابی نشد.

برادر عزیز! آن فانتزی سازیها برای عصر کاغذ و قیچی بود

اما آن اتفاقات در زمانی رخ داد که نه فضای مجازی فراگیر شده بود و نه شبکه های اجتماعی در دسترس، که مخاطبان از طریق آن بتوانند به راحتی با هنرمندان یا مدیر برنامه هایشان مکاتبه کنند.

در روزگار ما که حجم مخاطبان آشنا به زبانهای زنده دنیا چندین برابر سینماگرانی است که حتی به فارسی هم درست نگارش نمی‌کنند، طرح چنین ادعاهای سطحی فقط و فقط عمق بلاهت به کار رفته در رسانه‌هایی را پیش رو می گذارد که نام رسانه تخصصی را روی خود گذاشته‌اند و از این نام جز برای دریافت حمایتهای ارگانی بهره نمی‌جویند.

پی‌نوشت اول:  حضور بازیگر میلیاردی سینمای ایران در دومین و سومین فیلمهای سینمایی کارگردانی که بناست با کلونی و ناتالی پورتمن کار کند با شکست تجاری این محصولات سینمایی همراه بود؛ امید اینکه حضور ناتالی، جورج و خرم‌سلطان، فروشی بالا را عاید این پروژه بی‌نام و نشان کند!!

پی‌نوشت دوم: چند سال قبل یک جوان عشق بازیگری با ادعای اینکه برادرخوانده ناتالی پورتمن است به سراغ اهالی سینما می‌رفت و از آنها می‌خواست فیلمی با حضور ناتالی پورتمن بسازند که نفش مقابل ناتالی را این آقای عشق بازیگر ایفا کند اما همین که کار به پیش تولید می‌رسید، ناتالی غیب می‌شد و کارگردان می ماند و این عشق بازیگر.

نکند به تازگی باز سروکله این برادرخوانده پیدا شده و این بار همراه با خواهرخوانده جورج کلونی و پسرعمه خرم‌سلطان به دفاتر سینمایی یا رسانه‌ای سرمی‎زنند و وعده باز کردن پای بستگان خود به پروژه های را می‌دهند؟

 




روایتی خواندنی از چگونگی بازگشت ناصر ملک‌مطیعی به سینما+عکس

سینماژورنال: این روزها باید روزهای خوشحالی ناصر ملک‌مطیعی باشد. این بازیگر قدیمی سینما بعد از سه دهه و اندی بالاخره توانست اکران بازگشت سینمایی اش “نقش نگار” را در سینماهای تهران و شهرستانها ببیند.

به گزارش سینماژورنال هرچند در این بازگشت هم کلی محدودیت برای عدم حضور تصویر ناصر در سردر سینماها به چشم می خورد اما همین که این فیلم بدون سانسور روی پرده رفته جای خوشحالی دارد.

درباره چگونگی بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما حرف و حدیثهای فراوانی شنیده شده است با این حال شاید کامل ترین نقل قول مربوط به علی عطشانی کارگردان “نقش نگار” باشد.

عطشانی که اخیرا فیلمی با نام “پارادایس” را هم به جشنواره ارائه داد و البته فیلمش خیلی زود حذف شد در گفت‌وگو با “هفت صبح” درباره شکل گیری روند بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما صحبت کرده است.

سینماژورنال متن کامل گفتگو را به نقل از “هفت صبح” ارائه می دهد:

*ناصر ملك‌مطيعي بعد از انقلاب اجازه بازي نداشت، از يك دوره‌اي به بعد هم به گفته خودش تمايلي براي حضور جلوي دوربين نداشته است. ايده استفاده از اين بازيگر در «نقش نگار» از كي در ذهن‌تان كليد خورد؟
مشغول پيش توليد «نقش نگار» بودم و همه گزينه‌ها انتخاب شده بود براي كاراكتر «عمو»، دستياران هم گزينه‌هاي مختلفي پيشنهاد مي‌دادند. همين‌طور كه به گزينه‌ها فكر كردم ناصر ملك‌مطيعي به ذهنم آمد؛ به يكي از دستيارانم گفتم آقاي ملك‌مطيعي ايران است؟ گفت بله چطور؟ گفتم براي اين نقش خيلي مناسب است. گفت قبول نمي‌كند؛ ‌اصلا ديگر قصد بازي ندارد. گفتم حالا ما سعي خودمان را مي‌كنيم.
*دقيقا اين اتفاق‌ها مال چه زماني است؟
مرداد 1392. نه من نه گروه كارگرداني نمي‌دانستيم آقاي ملك‌مطيعي كجا است. يكي از دوستانم  يك روز گفت يك سال در يك جايي ايشان ميهمان برنامه‌اي بود. گفتيم رد خوبي نيست؛‌ گفت برنامه را آقاي‌ هادي قندي برگزار كرده بود. شماره‌اش را پيدا كردم و گفتم مي‌خواهم از ناصر ملك‌مطيعي در فيلمم استفاده كنم، شما شماره‌اي از او داريد؟ گفت ارتباطم با او خوب است ولي كار نمي‌كند. گفتم مشكلي براي بازي كردن دارند؟ گفت نه مشكلي ندارند، تصميم‌شان اين است. گفتم شما حالا طرح موضوع كنيد.
*گزينه جايگزين را هم طبعا انتخاب نكرده بوديد.
نه؛‌ ضمن اين كه روزها مي‌گذشت و ما زمان را از دست مي‌داديم. آقاي قندي چند روز بعد زنگ زد گفت ايشان بازي نمي‌كند؛ پيش از شما هم پيشنهاد زياد داشته. از آن جايي كه نمي‌خواستم به اين زودي نااميد شوم، دوباره به آقاي قندي زنگ زدم و گفتم شماره‌اش را بده خودم زنگ مي‌زنم. حداقلش يك احوال‌پرسي است ديگر. دو،سه روزي زنگ مي‌زدم ولي جواب نمي‌دادند. بعد از سه روز گوشي را برداشتند. گفتم من دارم فيلم مي‌سازم خوشحال مي‌شوم در خدمت شما  باشيم. گفت پسرم من اصلا در فضايي نيستم كه كار كنم؛ ‌نه حال و حوصله دارم نه شرايطش را. صحبت‌مان خيلي كوتاه بود؛ شايد سر جمع يك دقيقه.
*يعني آب پاكي روي دست‌تان ريخت. اين بار چه ترفندي زديد؟
دوباره با آقاي قندي تماس گرفتم. ماجرا را شرح دادم و گفتم كي خيلي با آقاي ملك‌مطيعي ارتباط نزديكي دارد؟ گفت بابا بي‌خيال شو… بعد شماره پسرشان را داد و گفت خيلي با هم ارتباط خوبي دارند. با اميرعلي صحبت كردم؛ ‌او هم همين حرف را زد و گفت بابا اصلا نمي‌خواهد بازي كند. فرداي آن روز داشت فيلمبرداري شروع مي‌شد و هنوز بازيگر نقش عمو را انتخاب نكرده بوديم. فيلمبرداري شروع شد و هنوز بازيگر اين نقش را انتخاب نكرده بوديم. كار هم در لوكيشني بود كه در يك سكانس آن عمو حضور داشت. البته حدود 12 روز در اين لوكيشن فيلمبرداري داشتيم. ‌ارتباطم را با اميرعلي حفظ كرده بودم. همزمان آقاي ملك‌مطيعي در بيمارستان بستري شدند. من به پسرشان گفتم فيلمبرداري شروع شده؛ اگر بشود جلسه‌اي بگذاريم و با ايشان صحبت كنم شايد بتوانم مجاب‌شان كنم.
*پسر ملك‌مطيعي راضي بود پدرش دوباره بازي كند يا نمي‌خواست آن تصوير به‌هم بريزد؟
نه اتفاقا دوست داشت اين اتفاق بيفتد ارتباط خوبي هم با من برقرار كرده بود. روز هشتم فيلمبرداري، اميرعلي زنگ زد گفت داريم بابا را از بيمارستان مرخص مي‌كنيم؛‌ آدرس لوكيشن را بده سرزده بابا را بياورم. گفتم كار خيلي خوبي است. به بچه‌ها گفتم سريع اسپند آماده كنيد،‌ ميوه و شيريني بگيريد و… كه آقاي ملك‌مطيعي از در وارد شد. هنوز آثار بيماري در چهره‌شان بود… وارد كه شد دوربين و بچه‌ها را كه ديد زد زير گريه. نزديك يك‌ساعتي حرف مي‌زد،‌ گريه مي‌كرد و بچه‌ها سوال مي‌پرسيدند. خلاصه يك ساعت جذابي بود و به قول خودش همه خاطراتش زنده شد. بعد از يك ساعت گفتم آقاي ملك‌مطيعي مي‌خواهيم كار را ادامه دهيم، پشت مونيتور مي‌نشينيد؟ گفتند حتما. اتفاقا سكانس بازي آقاي پسياني و خانم خيرانديش بود. ايشان حركت اين سكانس را دادند؛‌ بعد هم خداحافظي كردند و رفتند.
*پيشنهاد بازي را همان موقع مطرح كرديد؟
نه؛‌ اتفاقا هيچ صحبتي در اين زمينه مطرح نكرديم. فرداي آن روز پسرش به من زنگ زد و گفت از ديشب حال بابا خيلي بهتر شده. اگر امكان دارد امروز هم بياييم سر صحنه. گفتم حتما. روز يازدهم فيلمبرداري بود و ما بايد روز دوازدهم لوكيشن را تحويل مي‌داديم. اين بار كه آمدند يك‌مقدار برنامه‌ريزي‌مان دقيق‌تر بود. بعد از اين كه نشستند درباره داستان فيلم،‌ اين كه چرا دوست ندارد بازي كند و… صحبت كرديم. از دليل اين كه بازي نكرده گفت‌ و گفت اگر بخواهد بازي كند چه شرط‌هايي دارد. خيلي روي فيلمنامه حساس بود. من درباره نقش توضيح دادم و گفتم اگر قرار است شما باشيد، نقش را تغيير مي‌دهم. تائيد ضمني داد و ما روي فيلمنامه كار كرديم.
*شما كه فقط يك روز وقت داشتيد، كي رسيديد روي فيلمنامه كار كنيد؟
سكانس را بدون عمو گرفتم؛ ديالوگ گذاشتم كه حال عمو خوب نيست و نيامده. يك هفته گذشت فيلمنامه را عوض كرديم و به هر حال قرارداد را بستيم و ايشان آمدند دفتر و تست گريم دادند. اولين پلان را هم كه در يك دبيرستان بود گرفتيم.
*حس و انرژي‌شان چطور بود؟ ‌به هر حال 35 سال دوري از دوربين آمادگي بازيگر را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد.
خيلي انگيزه داشت؛ خيلي. ولي نگران هم بود و مدام مي‌گفت شرايط خيلي عوض شده، ‌فضا با فضايي كه ما كار مي‌كرديم خيلي متفاوت است. مي‌گفت آن زمان فيلمبردار همه‌كاره بود و الان اين‌طور نيست. به دليل كهولت يك مقدار هم اذيت مي‌شدند، به‌خصوص دو، سه سكانس طولاني داشتند ولي خاطره جذابي بود؛ ‌هم براي ما هم براي ايشان.
*چند سكانس بازي دارد؟
پنج، شش سكانس.
*صداي خودشان است يا دوبله كرديد؟
نه صداي خودشان است. اتفاقا يكي از پيشنهادي‌هايي كه ايرج شهرزادي(صداگذار «نقش نگار») داشت اين بود كه دوبله كنيم ولي باتوجه به اين كه به‌خصوص يك سكانس خيلي حسي داشت، ترجيح داديم اين كار را نكنيم. آنونس و تيزر را آقاي جليلوند دوبله كرد كه يادگاري آن صدا هم باشد.
*چرا اين قدر مصر بوديد كه ناصر ملك‌مطيعي در فيلم‌تان بازي كند؟ هدف‌تان چه بود؟
ببين، همه ما به حرفه‌مان علاقه‌منديم. اگر خود شما به هر دليل از كارت دور شوي شكست است ديگر. اول از همه مي‌خواستم بعد از اين هم دوري خودش را روي پرده ببيند. الان هم بزرگترين خوشحالي از اكران فيلم، به خاطر حضور ايشان است كه بعد از مدت‌ها مردم او را روي پرده ببينند.
* واقعا هدف‌تان استفاده ابزاري براي پرفروش‌شدن فيلم نبود؟
آخر فكر مي‌كنيد اين فيلم با حضور ناصر ملك‌مطيعي ده ميليارد مي‌فروشد؟
*بالاخره خيلي‌ها مايل هستند آن را ببينند ولو در حد دي‌وي‌دي يا حداقل تيزر بازي ملك‌مطيعي.
اميدوارم. فعلا كه تلويزيون به ما تيزر نمي‌دهد.
*به خاطر حضور آقاي ملك‌مطيعي؟
نه نمي‌دانم؛‌ يك تعهد بايد امضا مي‌كردم كه به عنوان تهيه‌كننده نبايد تيزر فيلم را از شبكه‌هاي معاند پخش كنم؛ ‌چه خودم، چه ساير عوامل و چه خريداران احتمالي. چنانچه اين كار انجام شود كليه خسارات مادي و معنوي را بايد پرداخت كنم. جالب‌تر اين كه در تعهدنامه آمده كه اقرار مي‌كنم كليه حقوق قانوني مربوط به هرگونه اعتراض به تصميم اداره بازرگاني صدا و سيما و يا ايراد هرگونه دفاعيات احتمالي در اين خصوص را از خود سلب كنم و تابع دستورات صادره باشم. من هم گفتم امضا نمي‌كنم.
*ناصر ملك‌مطيعي در نهايت فيلم را كه ديد راضي بود؟
بله خيلي.
*يك نظر بي‌رحمانه هست كه مي‌گويد ناصر ملك‌مطيعي و ديگراني كه متصف به سينماي فارسي هستند،‌ شانس آوردند اجازه بازي نداشتند، چون نتيجه كارشان بعد از انقلاب نشان مي‌دهد بازيگران توانايي نيستند. نظر شما چيست؟
من نظري ندارم. از كساني كه اين عقيده را دارند بايد پرسيد. اگر نظرم اين بود كه از آقاي ملك‌مطيعي دعوت نمي‌كردم.
*شما كارگرداني هستيد كه مصرانه روي ايده‌تان مي‌مانيد. فيلم سه‌بعدي مي‌سازيد از ناصر ملك‌مطيعي در فيلم‌تان استفاده مي‌كنيد…
هر اتفاقي كه در زندگي‌مان مي‌افتد لطف خدا است. اگر من چند فيلم ساخته‌ام كاري نكرده‌ام، اين لطف خداست. اميدوارم قدر جايگاهي كه خدا به ما داده است را بدانيم.

نقش نگار ناصر ملک مطیعی علی عطشانی
 ناصر ملک مطیعی و علی عطشانی در پشت صحنه “نقش نگار”



رونمایی از تیزر بازگشت ناصر ملک‌‌مطیعی به سینما+فیلم

سینماژورنال: اکران “نقش نگار” علی عطشانی که بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینمای ایران محسوب می شود از امروز 23 دی ماه آغاز شد.

به گزارش سینماژورنال همزمان با آغاز اکران این درام عاشقانه که ملک مطیعی هم در آن نقش جالبی را ایفا کرده تیزر این فیلم  هم رونمایی شد.

برای تماشای تیزر اینجا را کلیک کنید.

“نقش نگار” به جز ناصر ملک مطیعی از حضور بهرام رادان، آیلین حسینیان، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، شیوا خسرومهر، گوهر خیراندیش و آتیلا پسیانی سود می برد.

داستان این فیلم درباره دختری پرورشگاهی است که در آستانه ازدواج با مشکلات مختلفی روبرو می شود.

“نقش نگار” با پخش شکوفافیلم در در سینماهای ملت، زندگی، چارسو، تیراژه2، جوان، سمرقند، ایران، بهمن، شکوفه، ناهید، ماندانا، بلوار، کانون و سینما انقلاب اردبیل روی پرده است.




اعلام رسمی خبر اکران “نقش نگار” ناصر ملک مطیعی توسط محمود دینی

سینماژورنال: بازگشت سینمایی ناصر ملک مطیعی به سینمای ایران با فیلم “نقش نگار” صورت گرفته است.

به گزارش سینماژورنال “نقش نگار” را که علی عطشانی کارگردانی کرده از چهارشنبه 23 دی ماه در گروه اریکه ایرانیان روی پرده خواهد رفت.

محمود دینی بازیگر سالهای دور سینما و تلویزیون شریک تولید این فیلم بوده است.

دینی با انتشار یادداشتی کوتاه با اعلام رسمی خبر اکران اثر گفت: هنردوستان عزیز! بعد از یک وقفه طولانی سرانجام فیلم سینمایی “نقش نگار” به کارگردانی علی عطشانی و با هنرمندی ناصر ملک مطیعی که با این فیلم، بعد از سالها به سینمای ایران بازگشت چهارشنبه اکران خواهد شد.

وی ادامه داد: لازم به ذکر است از مدیران معاونت سینمایی و مدیر کل حراست وزارت ارشاد اسلامی کمال تشکر را داشته باشم که برای اکران این فیلم همکاری کردند و در آخر شما عزیزان را به تماشای این فیلم دعوت میکنم.