1

فرزند خالق پرمخاطب‌ترین فیلم بعد از انقلاب⇐ بعد از “عقابها” و “یوزپلنگ”، پدرم را منزوی کردند تا آلزایمر بگیرد و فوت کند!!

سینماروزان: هرچقدر هم کمدیهای موزون و درام‌های پر از رگ گردن(!) بکوشند با ترفندهای مختلف فروش خود را بالا ببرند باز هم به پای مخاطب که می‌رسیم دربرابر “عقابها” کم می‌آورند.

۳۰مهرماه سالگرد درگذشت ساموئل خاچکیان کارگردان “عقابها” است؛ فیلمی که با اکران طولانی مدتش و عبور تعداد مخاطبان از مرز ۸میلیون نفر جایگاهی یکتا را برای خود در سینمای ایران رقم زده است ولی افسوس که کارگردان این فیلم پس از “عقابها”، قدر ندید و به انزوا سوق داده شد.

ادوین خاچکیان فرزند ساموئل خاچکیان با انتقاد از شرایط مدیریتی سینمای ابتدای انقلاب که به انزوای پدرش منجر شد، به “جام جم” گفت: سینما بیرحم است و سینمای ایران با پدرم مهربان نبود. او عمرش را برای سینما گذاشت و فیلمی مثل “عقابها” را ساخت که همچنان پرمخاطب‌ترین فیلم بعد از انقلاب است ولی بعد از “عقابها” و “یوزپلنگ”، بی‌مهری‌ها به پدرم شروع شد.

فرزند خاچکیان ادامه داد: پدر آماده شده بود که پشت سر هم فیلمهای ناب و خوب در ژانرهای مهیج بسازد ولی منزوی و گوشه‌گیرش کردند و برای ساخت فیلمهایش آن قدر اذیتش کردند که بیمار شد.

فرزند خاچکیان خاطرنشان ساخت: برای یک هنرمند بدترین عذاب و برخورد، منزوی کردن و جلوگیری از فعالیت دلخواهش است. پدرم برای سینمای ایران کم نگذاشت ولی آزار و اذیت‌ها و سنگ‌اندازی‌ها در مسیر فیلمسازی موجب شد دچار آلزایمر شود و در نهایت خیلی زود فوت کند.




سعید راد: تلویزیون باید در پرداختن به سوژه هایی نظیر ایدز پیشقدم شود

سینماژورنال: سعید راد اعتقاد دارد این تلویزیون است که باید در اطلاع رسانی پیرامون ایدز و بیماران اچ.آی.وی پیشقدم باشد.

سعید راد بازیگری است که ادوار مختلف سینمای ایران را درک کرده است و از دهه پنجاه تا دهه شصت و بعدتر دهه های هشتاد و نود کوشیده به ایفای نقش در آثاری بپردازد که حرفی برای گفتن داشته باشند.

این بازیگر که اخیرا درگیر ایفای نقش در فاز دوم سریال “سرزمین کهن” شده است اعتقاد دارد در پرداختن به سوژه هایی همچون ایدز و بیماران مبتلا به اچ.آی.وی این تلویزیون است که باید پیشقدم شود.

سعید راد با اشاره به وجود ارگانهایی که برای پرداختن به آسیبهای اجتماعی بودجه می گیرند بیان داشت: سازمان های عریض و طویلی داریم که وظیفه شان اطلاع رسانی فرهنگی درباره آسیبهایی چون ایدز و بیماران آن است.

وی ادامه داد: این سازمانها هستند که برای تولید محصولات آگاهی بخش درباره بیماران اچ.آی.وی باید پیشقدم شوند و به سینماگران در مسیر چنین تولیداتی کمک کنند.

وظیفه اصلی برعهده تلویزیون است

بازیگر “دوئل” و “عقابها” افزود: سینما می تواند در خلال خط اصلی درامهایی با موضوعات فراگیرتر به ایدز هم بپردازد اما وظیفه اصلی در این بین برعهده تلویزیون است. تلویزیون گستردگی بیشتری نسبت به سینما دارد و می تواند با تکیه بر فراگیری اش در سراسر ایران بر روی سوژه هایی با مضمون ایدز سرمایه گزاری کند.

سعید راد با اشاره به فعالیت مفید رسانه ملی در ساخت و پخش آثار نمایشی با محوریت اصلاح الگوی مصرف اظهار داشت: در رسانه ملی گاهی تیزرهای سی ثانیه ای درباره صرفه جویی در مصرف انرژی دیده ام که اثرش به مراتب بیشتر از ساعتها سخنرانی بوده است.

وی تاکید کرد: این یعنی آن که هنوز هم کار خوب در رسانه ملی جواب می دهد پس در زمینه پیشگیری از ایدز هم تلویزیون می تواند با تولید محصولات نمایشی وظیفه خود را انجام دهد.




فيلم “محمد رسول ا..(ص)” مجيدي هفتادم جدول شد⇔اسامي هفتاد فيلم پرمخاطب بعد از انقلاب اسلامی

سینماژورنال: “محمد رسول ا..(ص)” فیلم اخیر مجید مجیدی شرایط ویژه ای را در اکران تجربه کرد.

به گزارش سینماژورنال این فیلم نه تنها در بدعتی تاریخی با داشتن دو سرگروه سینمایی روی پرده رفت که قرارداد اکران آن هم بدون سقف زمانی و بدون لحاظ کردن کف فروش تنظیم شد.

اکران این فیلم از اوایل شهریورماه آغاز شد و تا اواخر اسفند ادامه می یابد یعنی چیزی حدودا 25 هفته روی پرده خواهد ماند.

فیلم اخیر مجیدی بلحاظ فروش به مرز 15 میلیارد رسیده است و بدین لحاظ پرفروش ترین فیلم سینمای ایران است اما آیا این فیلم پرمخاطب ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است؟

فیلم مجیدی رتبه 70 اُم جدول پرمخاطب ترین فیلمهای بعد از انقلاب اسلامی

روزنامه “سینما” به سردبیری فریدون جیرانی به تازگی با احتساب متوسط قیمت بلیت در سالیان متفاوت لیستی از پرمخاطب ترین فیلمهای ایرانی ارائه داده است که در این لیست نام فیلم اخیر مجیدی در رتبه 70 دیده میشود آن هم در حالی که از میان فیلمهای سالیان اخیر “ورود آقایان ممنوع”، “شهر موشها2″، “اخراجیها2” و “اخراجیها3” بالاتر از این فیلم دیده میشوند.

پرمخاطب ترین فیلم تاریخ سینمای بعد از انقلاب اسلامی “عقابها” است و بعد از آن “کانی مانگا” و “اخراجیها2” دیده می شوند.

لیست ده فیلم اول پرمخاطبها را در ادامه بخوانید:

1-عقابها

2-کانی مانگا

3-اخراجیها2

4-بگذار زندگی کنم

5-گذرگاه

6-تاراج

7-اجاره نشینها

8-عروس

9-خواستگاری

10-آدم برفی

لیست کامل پرمخاطب ترین آثار سینمای ایران را در زیر ببینید و جایگاه فیلم اخیر مجیدی را مقایسه کنید با 69 فیلمی که بالای این فیلم آمده اند.

پرمخاطب ترین فیلمهای بعد از انقلاب اسلامی

پرمخاطب ترین فیلمهای بعد از انقلاب اسلامی/برای وضوح تصویر کلیک کنید




افشای نقش همکار BBC در نگارش فیلمنامه پرمخاطب‌ترین فیلم سی و چهار سال اخیر

سینماژورنال: با وجود ساخت آثاری مانند “اخراجیها” و “شهرموشها2” که بلحاظ رقم فروش آمار بالایی را تجربه کرده اند و در صدر جدول فروش سی سال اخیر قرار گرفته اند اما به لحاظ تعداد مخاطب همچنان “عقابها” پرمخاطب ترین فیلم است.

به گزارش سینماژورنال “عقابها” در ابتدای دهه 60  حدودا 8 میلیون تومان فروخت و با متوسط قیمت بلیت 4 تومانی حدودا 2 میلیون نفر مخاطب داشت.

کارگردانی “عقابها” را ساموئل خاچکیان برعهده داشت و علی اکبر مزینانی هم تهیه کننده اثر بود. در منابع سینمایی موجود از محمدرضا یوسفی به عنوان نویسنده فیلمنامه اثر نام برده شده ولی گویا مسعود بهنود روزنامه نگاری که این روزها همکار BBC  است و البته در دهه 60 در یکی از آثار علیرضا داوودنژاد با نام “خانه عنکبوت” ایفای نقش کرده بود، در نگارش فیلمنامه “عقابها” وظیفه اصلی را ایفا کرده است.

فخیم زاده: بهنود را در خانه داوودنژاد دیده بودم

فخیم زاده درباره چگونگی این روند در کتاب خاطرات خود آورده است: علی مزینانی فیلمنامه “عقابها” را به من داد و گفت بخوان چون می خواهیم تو نقش اصلی اش را بازی کنی. وقتی فهمیدم کارگردان خاچکیان است توجهم جلب شد. نگاه کردم دیدم نویسنده اش مسعود بهنود است. بهنود را می‌شناختم و با او در خانه داوودنژاد و خانه خودم کلی گپ و گفت داشتیم. به نظرم آدم باسوادی می آمد.

مهدی فخیم زاده در ابتدا و البته منطبق با کتابی با عنوان “چهل و یکمین پرواز” بخشهای مهم و دراماتیک سناریوی اولیه را منسجم کرده و به صورت سکانسهای پیاپی مرتب می کند اما در نهایت از آنجا که واهمه این را داشته که ممکن است بازیش در “عقابها” به قیمت ممنوع الکاریش تمام شود قید بازی در آن را می زند.

عقابها
عقابها

ترسیدم بازی در “عقابها” به قیمت ممنوع الکاری ام تمام شود

وی درباره تردید برای بازی در “عقابها” بیان داشته است: یاد حرفهایی افتادم که در مورد فیلم “فرار” و بازی کردن نقش بسیجی به من گفته بودند. پیش خودم گفتم بازی کردن در آن نقش باعت توقف فیلم شد حال اگر نقش خلبان را بازی کنم چه می شود. بخصوص که آن روزها خلبانها تقدس پیدا کرده بودند و حتی برایشان آهنگ ساخته شده بود.

فخیم زاده در نهایت از مزینانی می خواهد قید او را بزند و همین باعث میشود انگیزه ای برای ادامه کار بر روی سناریو هم نداشته باشد. این بازیگر-کارگردان خاطرنشان ساخته است: بعد از اینکه به مزینانی زنگ زدم و گفتم بازی نمی کنم انگیزه ای برای کار روی فیلمنامه نداشتم. مزینانی هم هر روز تماس می گرفت و می گفت چه شد و بالاخره برای اینکه از دستش خلاص شوم به دستیارم محمدرضا یوسفی گفتم بنشین و برای این صحنه ها دیالوگ بگذار. وقتی تمام شد خودم نگاهی به سناریو انداختم و دادم به مزینانی.

علی اکبر مزینانی: سناریو را به فخیم دادم و بعد از آن هم مسعود بهنود آن را خواند

به گزارش سینماژورنال علی اکبر مزینانی تهیه کننده “عقابها” هم هرچند حضور مسعود بهنود را در تیم نویسندگان تأیید می کند اما درباره ترتیب زمان بندی نگارش جور دیگری قضیه را بیان می کند.

مزینانی به “سینما” می گوید: وقتی سناریوی “عقابها” به دستم رسید مشغول ساخت “فرار” با بازی فخیم زاده بودم. سناریو را به فخیم دادم و نظرش را خواستم و بعد از آن هم مسعود بهنود فیلمنامه را خواند و آخرین بازنویسی را خود ساموئل انجام داد.




کجایی خسروخان معتضد که ببینی چه بر سر تاریخ می‌آورند؟/آقای “گروه سینمایی تازه تأسیس”! لطفا تاریخ را تحریف نکن!

سینماژورنال/حامد مظفری: اینکه صبح یکی از روزهای ابتدایی هفته صندوق ورودی ایمیلت را باز کنی و با پیامی عجیب از روابط عمومی یک گروه سینمایی تازه تأسیس روبرو شوی که در آن ادعا شده رکورد طولانی ترین زمان نمایش فیلم در تاریخ سینمای ایران متعلق به این گروه است، هم می تواند درس آموز باشد و هم خاطره ساز.

به گزارش سینماژورنال اینکه کمی بعد از آن به سراغ روزنامه سینمایی مطرح کشور رفته و بر روی جلد آن با آگهی بزرگی از  این گروه روبرو شوی که در آن با فونت درشت نوشته شده رکورد طولانی ترین زمان نمایش در تاریخ سینمای ایران متعلق به دو فیلم از محصولات همین گروه تازه تأسیس است هم درس آموز است و هم خاطره ساز.

درس آموز از آن جهت که به هر حال می بینیم همان طور که خسرو معتضد یعنی کسی که تاریخ کشور از اشکانیان تا مصدق از کانال او روایت میشود فرموده اند تحریف تاریخ فقط متعلق به گذشتگان نبوده و در روزگار فعلی هم خیلیها هستند که برای اثبات خویش به تحریف واقعیات تاریخی می پردازند و خاطره ساز از این جهت که در میان انبوهی از هزینه هایی که صرف راه اندازی این گروه شده و البته بازگشت مالی چندانی نداشت حالا برای موجه جلوه دادن این هزینه های بی بازگشت، یک فعل هزینه‌بر دیگر صورت می گیرد.

دست اندرکاران این گروه سینمایی ادعا کرده اند که با اکران 9 ماهه “ماهی و گربه” و اکران 8 ماهه “پرویز” رکورد طولانی ترین زمان نمایش در تاریخ سینمای ایران را شکسته اید اما بدجوری به بیراهه رفته اند.

“سنگام” کجای این رکوردهاست؟

آقای گروه سینمایی تازه تأسیس! نمی دانیم اسم فیلم “سنگام” را شنیده اید یا نه. همان محصول بالیوودی که راج کاپور هم کارگردانش بود و هم تهیه کننده اش و هم در آن ایفای نقش می کرد. این فیلم فقط در سینما همای سابق که در خیابان فردوسی واقع شده بود یک سال تمام روی پرده بود و روزی هشت سانس هم به نمایش درمی آمد.

شاید بگویید “سنگام” فیلم خارجی بود و رکورد شما درباره ایرانیان است.

“گنج قارون” را هم فراموش کردید؟

در میان فیلمهای ایرانی بودند فراوان فیملهای موسوم به فارسی که بیشتر از یک سال روی پرده بودند. مهمتر از همه “گنج قارون” بود که بعد از اکران موفقیت آمیز اولیه اش که بیشتر از شش ماه طول کشید تا چهار سال در اکران نوروزی سینماهای مرکز شهر روی پرده می رفت. از آن گذشته “گنج قارون” تا چند سال به طور مداوم در سینماهای تازه تاسیس شهرستانها هم روی پرده می رفت و ماهها روی پرده می ماند.

یادمان نرود که “گنج قارون” شش ماه در 15 سینما و هر سینما روزی 5 سانس روی پرده می رفت آن هم در تهرانی که جمعیتش حدودا 2 میلیون وو نیم نفر بود!!!

شاید بگویید اینها فیلمفارسی بودند و محصول پیش از انقلاب و رکورد شما درباره فیلمهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است.

“عقابها” و “دادشاه” که دیگر نباید یادتان رفته باشد!

اگر کمی به حافظه تان فشار بیاورید در همین سینمای بعد از انقلاب اسلامی فیلمهایی را داشتیم مثل “عقابها”ی ساموئل خاچکیان و “دادشاه” حبیب کاووش که از زمان ساختشان در اوایل دهه 60 تا حدودا یک دهه بعد یعنی اوایل دهه 70 در سینماهای مرکز شهر و سالنهای لاله زار روی پرده بودند چون مخاطب داشتند.

آقای گروه سینمایی تازه تأسیس! پس اینکه می گویید رکوردشکنی کرده اید نه تنها درست نیست که یک فانتزی سازی تمام عیار است.

هنروتجربه
تازه ترین آگهی تبلیغاتی “هنروتجربه”

ای کاش از عضو سیاستگذارتان می پرسیدید

آقای گروه سینمایی تازه تأسیس! شما که سردبیر یکی از نشریاتی را که اخیرا برای “گنج قارون” ویژه نامه پر و پیمانی را درآورد در هیات سیاستگذارت داری چرا این چنین بی توجه به عواقب این تحریف تاریخی، رپورتاژ آنها را در اختیار رسانه ها گذاشتی؟ کافی بود از این سردبیر درباره این رکوردشکنی کسب اطلاع کنی تا او به طور کامل در این باره به شما اطلاعات بدهد.

پیشنهادی برای اصلاح این رپورتاژ

آقای گروه سینمایی تازه تأسیس! هنوز هم دیر نشده! برای اینکه این تحریف تاریخی بیشتر از این به چشم نیاید به طراح آگهی هایتان بگویید در انتهای تیتر “رکورد طولانی ترین زمان نمایش در تاریخ سینمای ایران” عبارت “در گروه سینمایی هنروتجربه” را بیاورد و خلاص.

پی نوشت: در بالای آگهی طراحی شده برای این تحریف تاریخی عبارت “سینمای هنروتجربه تقدیم می کند” به چشم می خورد. هر چه فکر کردیم ربط این عبارت که بیشتر برای ترغیب مخاطبان به حضور در یک مراسم خاص مانند تماشای فیلم یا اجرای کنسرت موسیقی به کار می رود با این آگهی را درنیافتیم.




سعید راد: کسی که ماشین مدل‌بالا دارد، نباید بتواند طرح بخرد و با سرعت بالا در خیابان‌ها رانندگی کند

 سینماژورنال: جدی شدن بحران کم آبی در کشور سبب ساز آن شده است که در کنار توصیه های مدیران برخی از هنرمندان نیز به هشدار درباره اسراف آب دست زنند.

به گزارش سینماژورنال معلوم نیست که هشدارهای طیف هنرمند به شهروندان درباره پرهیز از اسراف در مصرف آب چقدر اثرگذار است اما با این حال همین که هنرمندان هم احساس مسئولیت کرده و وارد گود شده اند ارزشمند است.

سعید راد بازیگر پیشکسوت ایرانی از جمله هنرمندانی است که در اظهارنظری درباره بحران کم آبی در کشور سخنانی را مطرح کرده است. این بازیگر در گفتگو با “شرق” حین اینکه از وظیفه شهروندان در مقابله با کم آبی سخن گفته برخی سیاستهای دولتمردان در این باره را به چالش کشیده است و از وجود خلأهای قانونی در این باره گلایه کرده است.

سینماژورنال متن کامل گفته های سعید راد را ارائه می دهد:

آیا مدت‌زمان حمام‌رفتنمان را به مدت پنج‌دقیقه کم کرده‌ایم؟

وقتی درباره بحران کم‌آبی و خشک‌سالی صحبت می‌کنیم، باید به چند موضوع توجه داشته باشیم. اولین موضوع نقش خود شهروندان در صرفه‌جویی است. متأسفانه هنوز این بحران را جدی نگرفته‌اند و به هشدارهایی که در زمینه صرفه‌جویی داده می‌شود توجه نمی‌کنند. اخیرا کلیپی درباره صرفه‌جویی در تلویزیون دیدم که هم از لحاظ کارشناسی بسیار دقیق بود و هم از لحاظ عاطفی بسیار تأثیرگذار، اما واقعا نمی‌دانم چند‌درصد از ما پس از دیدن و شنیدن این هشدار سعی کرده‌ایم قدمی کوچک در زمینه صرفه‌جویی برداریم مثلا مدت‌زمان حمام‌رفتنمان را به مدت پنج‌دقیقه کم کرده‌ایم؟

نباید اجازه داده شود یک فرد فقط به این خاطر که توانایی مالی دارد، هرچقدر که خواست از آب استفاده کند ولی دیگری نه

من نمی‌گویم شهروندان مسئول و مقصر همه مشکلات و معضلات هستند؛ حتما مشکلاتی وجود دارد ولی یک‌بار هم که شده خود ما باید به مسئولان مساعدت کنیم ولی متأسفانه تا به بن‌بست نرسیم، به فکر صرفه‌جویی نمی‌افتیم. البته همان‌طور که گفتم تنها مردم مقصر نیستند و تنها با فرهنگ‌سازی هم نمی‌توان انتظار به‌نتیجه‌رسیدن داشت. یکی از مشکلاتی که به نظرم باید حل شود، یک‌بام‌ودوهوایی است که در بعضی حوزه‌ها وجود دارد؛ برای مثال نباید اجازه داده شود یک فرد فقط به این خاطر که توانایی مالی دارد، هرچقدر که خواست از آب استفاده کند ولی دیگری نه.

نباید کسی که پول و ماشین مدل‌بالا دارد، بتواند طرح بخرد و با سرعت بالا در خیابان‌ها رانندگی کند ولی دیگری نه!

قانون نباید اجازه دهد کسی که پول دارد، هرطور خواست رفتار کند؛ مثل اتفاقی که در موضوع طرح ترافیک شاهدش هستیم؛ نباید کسی که پول و ماشین مدل‌بالا دارد، بتواند طرح بخرد و با سرعت بالا در خیابان‌ها رانندگی کند ولی دیگری نه. در کنار ایجاد زیرساخت‌ها که قانون هم بخشی از آن است، فرهنگ‌سازی می‌تواند مؤثر باشد به این شرط که همه‌جانبه و مداوم باشد. اتفاقی که امروز در زمینه رعایت قوانین راهنمایی‌ورانندگی می‌بینیم همه به بستن کمربند ایمنی مقید شده‌اند و عادت کرده‌اند، به این دلیل است که سال‌هاست در این زمینه فرهنگ‌سازی شده است؛ البته فرهنگ‌سازی در کنار اجرای قانون.