1

مرضِ مبارزه؟؟ یا چپ‌شناسی به زبان ساده!/#فسیل چرا می‌فروشد؟ چرا در جشنواره نبود؟

سینماروزان/حامد مظفری: اینکه فیلم تجاری بسازید و حرفه‌ای کار کنید، کار سهل ممتنعی است؛ اغلب تجاری‌بازان به دنبال کپی‌کاری از فیلمفارسی یا این اواخر دنباله‌روی مکتب پویافیلم هستند و اینکه با همان نگاه بکوشی قدری هم استانداردها را جلو ببری، می‌تواند سخت باشد.

#فسیل در اشتراک یک تهیه‌کننده تجاری‌ساز با کارگردان رشدکرده در بدنه سینما، بی واهمه کوششی است برای تجاری‌سازی و رعایت قواعد حرفه ای تولید مناسب پرده عریض.

کریم امینی و ابراهیم عامریان این مسیر را پیموده‌اند و خوشبختانه توانسته‌‌اند در عین جلب مخاطب عام، مخاطب پیگیر را نیز آزار ندهند. این راه ساده-دشوار سال‌ها پیش در اجاره‌نشین‌ها و این اواخر در ایران‌برگر به خوبی به بار نشسته بود.

#فسیل داستان ساده و همه فهم خود را به‌اندازه به سیاست و اثرات شوم آن بر سرنوشت عام پیوند می‌زند و جاهایی خیلی خوب از خجالت توده ای مسلک های شکم سیر ابن الوقت درآمده، آن رنگ به رنگ شدن و عرق‌ریزی در اندرونی برای کسب حس خلق در جهت نجات خلق و ارائه پراحساس رسواییِ چپ که میشود ختنه‌سورون‌خوانی در آن دوران و بیتوته لب‌خط در این دوران…

فسیل چرا میفروشد؟ چرا در جشنواره نبود؟
فسیل چرا میفروشد؟ چرا در جشنواره نبود؟

حرفه‌ای گری در پشت صحنه ؛ از دوربین مستندنمای روزبه رایگا که انگ تصویرسازی دهه پنجاهی کار است؛ رایگا در تعامل با کریم امینی این بار کمدی‌نهنگی را تست کرده؛ با قطع ۱۶ شروع می‌کند و سپس قطع ۳۵ غلبه میکند در جهت القای همزمان لحن و تصویر. عبد اسکندری بی خودنمایی پروژه‌های تاریخی، گریم‌های رئال دهه پنجاهی سوار کار کرده و حسن ایوبی تدوینگری که سابقه فراوان در مونتاژ آثار تجاری داشته، به خوبی زوائد را کاسته و امیر توسلی بی ژست تالیف، دوره‌ کرده پاپیولارهای دهه چهل و پنجاه را با ادای احترام به واروژان و چشم آذر.

قلت نماهای بیرونی که کار را آیتمیک‌طور کرده، پوئن منفی می‌گیرد و اسباب خجالت ارگان ها و نهادهای بودجه خوار که در این همه سال حتی نکردند شهرکی برای دهه پنجاه و شصت بسازند و چاره نمی گذارند جز تپاندن نماهای من‌و‌تویی لابلای آیتم‌ها. به این‌ بیفزایید کمبود داستان در نیمه نهایی و آن رقاصی نهنگی عروسی و آن درگیری هزارپایی با منافقین که همچون منصور آب‌منگل در ایستگاه راه‌آهن بناست روی هوا بروند.

باجا و بیجا طنازی های بهرام افشاری و همراهی ایمان صفا و هادی کاظمی و گرمای نیکخواه دمیده میشود و ورود سروقت الهه حصاری و الناز حبیبی نیز رمانس میسازد.  شوخی بی‌تحقیر با شهرام و ابی و سیاوش قمیشی و…حبیب و سلی و دده بالاها و نیشگون افراط و گیر دادن های دهه شصت به دختران و پسران و بعد ماجرای احتکار امروز سلطنت‌طلبان دیروز که مانع اُفت کلوین مخاطب می‌شود.

نقطه عطف همان نمایش رسوایی چپ‌زدگان است و با نمایش سرانجام ترانه‌سرای سگ‌مزه‌دوست که حتی با کائوچو بر چشم باز آستیگمات ذهنی اجازه نمی‌دهد دریابد چه بر سر خلق آورده تا جایی که فریاد قهرمانِ ازکمابرگشته را موجب می‌گردد که: تو چه مرضی داری که همش داری مبارزه میکنی؟ قبل انقلاب مبارزه؟؟ بعد انقلاب مبارزه؟؟

داستان ادامه دارد؟ کمای دوم و بازگشت با احمدی‌نژاد، نوید تولید #فسیل۲ را می‌دهد که امیدواریم به‌مانند #نهنگ۲ در رقص و مزه‌پرانی خلاصه نشود و داستانی پر و پیمان برایش بتراشند حوالی ۸۴ تا ۹۲ و لابد کمای سوم با #تکرار_می‌کنم!

کریم امینی بعد از سه فیلم خیلی خوب همخونی دکوپاژ و ضرباهنگ را درک کرده و زبل‌ ابراهیم عامریان تهیه‌کننده فسیل است که در باد فروش بالای دینامیت و انفرادی نخوابید و به زعم خودش هم تجربه جدیدی کرد و هم برای تجربه‌گرایی از گنده‌های تولید در پشت صحنه سود جست. این کمدی شسته‌رفته می‌توانست در جشنواره بین‌الارگانی فجر۴۱ رونمایی گردد تا لااقل ارگانی‌های خرفت را از مزیت همکاری با گنده‌ها خبردار کند. چه بهتر که اگر قسمت دومی در کار بود سرپرست نویسندگان هم یک سناریست گنده باشد.

مرور فسیل را با یادمان علیرضا استادی نقطه می‌گذاریم که چقدر فهمیده و در باشعوری مطلق نقش رضا صفایی کارگردانی که سه‌سوت فیلمفارسی می‌ساخت را ادا کرده! پیشه‌ی هنری همین است؛ کمتر از پنج دقیقه در فیلم هستی ولی قدر نیم ساعت، ذهن را پروار می‌کنی.

حامد مظفری منتقد سینما و روزنامه‌نگار
حامد مظفری منتقد سینما و روزنامه‌نگار

 




همکار سرمایه‌گذار دربند در حال گریم کاندیدای انتخابات!+عکس

سینماروزان/مسعود احمدی: به تازگی ساتیار امامی از عکاسان باسابقه در همکاری با نشریات اصلاح‌طلب، تصاویری منتشر کرده از گریم محسن رضایی.

تصاویری که ساتیار منتشر کرده مربوط به امسال نیست ولی گریموری که در عکسها دیده میشود عبدالله اسکندری است.

عبدالله اسکندری از گریمور های برجسته ایرانی است که شش سیمرغ فجر برای گریم آثاری مثل “بانو”، “ناصرالدین شاه…”، “لانتوری”، “ساحره”، “روز واقعه” و “آخرین بندر” کسب کرده است.

اسکندری در سالهای اخیر به خاطر همکاری با محمد امامی(سرمایه گذار دربند) در آثاری نظیر “خوب بد جلف”، “شاهگوش”، “دندون طلا” و “شهرزاد۲” شناخته می‌شود. اسکندری ازجمله افرادی بود که امضایش پای نامه حاشیه‌ساز آزادی از زندان امامی دیده می‌شد.

عبدالله اسکندری که در سریال “امام علی” به عنوان گریمور حضور داشت در سریال سوری “عمر” از محصولات ام.بی.سی (تحت‌الحمایه عربستان سعودی و امارات) هم کار گریم را برعهده گرفت!!

اسکندری که سابقه کار در سریال الف ویژه “مختار” را دارد، این روزها مشغول همکاری با سریال الف ویژه “سلمان فارسی” است.

انتشار تصاویر گریم محسن رضایی توسط عبدالله اسکندری با واکنشهای مختلفی از سوی مخاطبان مواجه شده به خصوص که عکاس هم سابقه همکاری با رسانه‌های اصلاح‌طلب دارد!!

خیلی‌ها می‌خواهند بدانند اصلاح‌طلبی ربطش با آقامحسن چیست و چرا برخی هنرمندان در آشکار یک حرف می‌زنند و درخفا کاری دیگر می‌کنند؟؟

برخی مخاطبان نیز با طعنه، رمز و راز موفقیت مادی در روزگار فعلی را حرکت برمبنای همین تناقضات دانسته‌اند؟

عبدالله اسکندری در حال گریم محسن رضایی/تصاویر امسال منتشر شده ولی طبق گفته عکاس، مربوط به امسال نیست
عبدالله اسکندری در حال گریم محسن رضایی/تصاویر امسال منتشر شده ولی طبق گفته عکاس، مربوط به امسال نیست

 




پروژه ها و افراد مرتبط با محکومان بانک سرمایه کدامند؟⇐از “شهرزاد۱” تا “میلیونر میامی” و جشنواره “مدافعان حرم”/از “شاهگوش” و “ماه تی تی” تا “لامپ صد” و “فردا”/از حسن فتحی و داوود میرباقری تا بازرس خانه سینما و همکار خبرگزاری اصولگرا/از سعید ملکان و محسن محسنی نسب و عبدالله اسکندری تا مدیرعامل سابق انجمن دفاع مقدس!

سینماروزان: با اعلام احکام حسین هدایتی، محمدهادی رضوی و احسان دلاویز از متهمان بانک سرمایه و مشخص شدن اینکه این سه نفر رویهم به 50 سال حبس و رد مال و 156 ضربه شلاق محکوم شدند بد نیست مروری داشته باشیم بر پروژه ها و افرادی که حمایت این سه محکوم را داشته اند.

هادی رضوی به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده است. احسان دلاویز نیز به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. حسین هدایتی نیز به جرم اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، محرومیت دائم از بکارگیری در خدمات دولتی و رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و به تحمل ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم شد.

حسین هدایتی دارای سابقه حمایت از تولید سریال ناتمام “ماه تی تی” به کارگردانی داوود میرباقری و تهیه کنندگی مهران برومند بود.

محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری به غیر از سرمایه گذاری در فصل اول “شهرزاد” و حمایت و ریاست شورای سیاستگزاری جشنواره فیلم “مدافعان حرم” چنان که در دادگاهش روایت شد در تولید فیلمی به نام “بی حساب/میلیونر میامی” هم نقش داشت.

کارگردانی “شهرزاد” را حسن فتحی برعهده داشت و کارگردانی “میلیونر میامی” را مصطفی احمدی بازرس خانه سینما!!! دبیری جشنواره مدافعان حرم را نیز حمید یادروج از همکاران سابق یک خبرگزاری اصولگرا برعهده داشت.

سعید ملکان نیز علاوه بر حضور به عنوان مجری طرح در “شهرزاد1” تهیه کنندگی “میلیونر…” را برعهده گرفته بود.

احسان دلاویز مشاور جوان رییس اصلاحات کار هنریش را زودتر از محمدهادی رضوی و با حمایت از تولید سریال “شاهگوش” شروع کرد. “شاهگوش” را داوود میرباقری کارگردانی کرد.

دلاویز در تولید دو فیلم “فردا”ی مهدی پاکدل-ایمان افشاریان و “لامپ صد”سعید آقاخانی نیز به عنوان سرمایه گذار حضور داشت.

تهیه کنندگی “فردا” را حسین صابری برعهده داشته که در ماههای اخیر تجربه مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را هم پشت سر گذاشت!!! تهیه کننده “لامپ صد” هم محسن محسنی نسب بود.

عبدالله اسکندری گریمور برجسته وطنی به نوعی هم مشمول همکاری با رضوی و هم دلاویز میشود چون اسکندری هم در تیم تولید “شهرزاد” و هم تیم تولید “شاهگوش” حضور داشت.

اگر میخواهید سیاهه کامل همکاران این دو محکوم را پیش رو داشته باشید کافیست فهرست تمام عوامل درگیر در پروژه های مطروحه را کنار هم بگذارید.




عبدالله اسکندری چهره‌پرداز پیشکسوت در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐کدام صاحب رانتی را دیده‌اید که توانسته باشد محصول ماندگار خلق کند؟؟/چرا کارگردانان توانمندمان باید از شدت بیکاری به افسردگی دچار شوند؟/زیبنده سینمای ایران نیست که ابزار چهره‌پردازی‌اش از طریق مسافران پروازی تأمین شود!!

سینماروزان: عبدالله اسکندری نه فقط یکی از سرآمدان طراحی گریم یا چهره پردازی در سینما و تلویزیون ایران است بلکه یکی از پرکارترین گریمورهای وطنی در ادوار مختلف بوده است. این پرکاری که یک دلیل آن می‌تواند روحیه منعطف اسکندری در برخورد با کارگردانانی با اندیشه‌های مختلف باشد سبب ساز شکل‌گیری برخی از جذاب ترین پرسوناژهای سینما و تلویزیون هم شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «سوره سینما» آیا کسی هست که گریم اکبر عبدی در نقش یک بیمار روانی در «مادر»علی حاتمی را از یاد ببرد؟؟ آیا کسی را سراغ داریم که گریم داریوش ارجمند در نقش مالک اشتر نخعی سریال «امام علی(ع)» یا در نقش عبدالعظیم حسنی در «مسافر ری» را فراموش کرده باشد؟؟ چند نفر از مخاطبان سینما و تلویزیون هستند که بلافاصله بعد از ذکر نام فریبرز عرب‌نیا، قالبی که اسکندری با هنرش برای چهره‌اش در «مختار» طراحی کرده بود را به خاطر نیاورند؟

اسکندری کارنامه پر و پیمانی دارد و از فیلمهای گونه دفاع مقدس نظیر «افق» و «هور در آتش» گرفته تا ملودرامهایی مثل «زرد قناری»، «پاییزان»، «عروس» و «فراری» تا کمدیهایی مثل «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «کما» و «همیشه پای یک زن در میان است»، منتهی الیه تسلط خود در چهره پردازی را ارائه داده است.

اسکندری همچنان همچون جوانی که تازه در ابتدای راهست می کوشد با خلق پرسوناژهای ویژه برای کاراکترهای مختلف ردّپای خویش در هنر چهره پردازی را پررنگ و پررنگتر کند.

بهانه گفتگوی «سوره سینما» با اسکندری همین پرکاری توأم با قوام کاریست؛ اسکندری در این گفتگو بیش از گله‌گزاری از  سختکوشی و به اصطلاح پوست کلفت بودنش به عنوان اصل اساسی ماندگاری حرف زد.

* بیش از سه دهه در چهره‌پردازی سینما و تلویزیون حضور داشته‌اید اما نه خسته شده‌اید و نه کیفیت کاری‌تان نزول پیدا کرده است. این ماندگاری در کجا نهفته است؟ نزدیک شدن به اقتضائات روز یا اراده پولادین داشتن؟

اول و آخر باید به‌روز باشیم. مسلما با گذشت زمان باید به‌روز بود و در اغلب حرفه‌های دیگرهم چنین است؛ این روزها لازمه هر کاری هم همین است که باید درحرفه کاری، حال هر شغلی که باشد، به‌روز باشیم در غیر اینصورت به مرور کنار گذاشته خواهیم شد و واجب است که همیشه درحال آپدیت شدن خودمان باشیم! ما نیز چنین کرده‌ایم و تقریبا به‌روزهستیم البته اگر وسایل کامل باشد، مانند مواد خام گریم! که در آن صورت بسیار بیشتر از قبل درباره هنر چهره پردازان ایرانی خواهید شنید.

* …یعنی معتقدید در تولید تجهیزات اولیه گریم و چهره پردازی نتوانسته ایم رشد داشته باشیم؟

درباره ابزار و مواد خام چهره‌پردازی تولید به معنای صنعتی‌اش که در داخل وجود ندارد. فارغ از این، مشکل اصلی آنجا است که در ایران تجارت مخصوص مواد اولیه گریم و چهره‌پردازی را نداریم و مانند نگاتیو می‌ماند که باید دولت مواد اولیه را وارد کند یا ارشاد این کار را انجام دهد که متأسفانه این کار را به درستی انجام نمیدهند و طبیعی است که این مواد بیشتر از کانال قاچاق وارد کشور میشود.

*با این حساب باید در تهیه وسایل گریم و چهره پردازی دردسرهای زیادی را متحمل شوید؟

بعضی از افراد و شرکتها که لوازم آرایشی وارد کشورمی‌کنند و به مقدارخیلی کم می فروشند، برخی از لوازمات گریم و چهره پردازی را هم وارد می کنند و می فروشند ولی در کل حتی برای این جماعت هم واردات رسمی ادوات گریم توجیه اقتصادی ندارد و می گویند برایمان صرف نمی کند! راهی که پیش پای گریمورها میماند چیست؟ اینکه لوازم مورد نیاز خود را توسط دوستانی که به خارج سفرمی‌کنند، سفارش داده و از آنها می خواهیم هنگام بازگشت از مسافرت، لوازم مورد نیازمان را تهیه و به دستمان برسانند!!

*عجیب است که در تهیه سخت افزار، چهره پردازی سینمای ایران این قدر بدوی باشد!

به هر حال نامش را «بدوی» بگذاریم یا هر چیز دیگر این واقعیتی است که خودم بیش از سی سال درگیرش بوده ام و همیشه هم تعجب کرده ام که چرا هنر گریم را که اتفاقا خیلی بیشتر از بسیاری هنرهای دیگر مرتبط  با سینما میتواند ارتقا یابد جدی نمی‌گیریم و گریمورهای ما برای داشتن مواد اولیه باید دست به دامن مسافران پروازی شوند!!! زیبنده سینمای ایران نیست که ابزار چهره‌پردازی‌اش از طریق مسافران پروازی تأمین شود!!

*شاید هم جدی نگرفتن واردات صنعتی ابزار چهره‌پردازی مرتبط باشد با ادعاهایی که هرازگاه درباره تخریب پوست بازیگران به واسطه گریم‌های متعدد طرح می‌شود؟

این ادعاها صددرصد کذب است؛ اگر کار چهره پردازی به صورت حرفه‌ای و با ابزار استاندارد صورت پذیرد به هیچ عنوان ضرری برای پوست ندارد به‌خصوص که بازیگران سرشناس، حساسیت خاصی نسبت به پوست خود دارند و اگر اتفاقی پیش بیاید منجر به مسایل حقوقی و کشمکش‌های دادگاهی و خسارتهای مالی می‌شود! از این رو تولید کنندگان حرفه‌ای سینما و تلویزیون از بهترین مواد اولیه برای ساختن قالبهای گریم و چهره‌پردازی استفاده می‌کنند تا مبادا به دلیل عواقب مواد بی کیفیت دچار مشکلات حقوقی و دادگاهی شوند.

*خیلیها می گویند دستمزد پیشکسوتان پشت صحنه گران است و همین گرانی باعث کم کاری شان شده است. با توجه به اینکه جزو پیشکسوتان پرکار هستید این گفته را چقدر تصدیق می کنید؟

خیر، من اینطور تصور نمی کنم؛ شاید یکی از دلایل کم کاری، پیرشدن یا خسته شدن باشد ولی نمی تواند ربطی داشته باشد به دستمزد بالا. اتفاقا پیشکسوتان خیلی بیشتر از جوانان با تهیه کنندگان راه می آیند! تازه کاران زودتر عصبی شده و بر سر قرارداد آن قدر چانه می زنند تا بتوانند  ریال آخر آن را هم بستانند اما پیشکسوتان آن قدر حجب و حیا دارند که گاهی حتی قید قسط آخر را هم میزنند مبادا حرمتشان زیر سوال دارد.

*با نگاهی که نسبت به تازه کاران دارید به نظر می‌رسد رابطه تان با جوانان هم کاملا جدی باشد؟

خوشبختانه ارتباطم با دانشجویان و جوانان بسیار صمیمانه و خوب است. خودم همین حالا نزدیک به 16 نفر شاگرد دارم که طراح هستند و همیشه رابطه مان خوب بوده است و کم پیش آمده که حتی یک بار با تندخویی باهاشان برخورد کنم. این را هم اضافه کنم که خیلی از افراد هستند که زیر نظرخودم کارمی‌کنند، رشد می کنند و می روند برای خودشان گروه طراحی گریم تشکیل میدهند که اتفاقا این مسأله خیلی هم خوب است. این ارتباط همیشه باید برقرار باشد و جوانان در جایی از سایه درآمده و حرکت مستقل خود را دنبال کنند زیرا آنان هستند که در آینده کارها را به دست خواهند گرفت. نه تنها در این حرفه، بلکه در تمام حرفه‌ها باید بین پیشکسوتان و جوانان و دانشجویان این ارتباط برقرار باشد وگرنه انتقال تجربیات و پیشرفت حاصل نخواهد شد چون نمیشود جوان 30 ساله تجربه پیرمرد 60 ساله را داشته باشد. آن پیر 60 ساله باید تجربیاتش را به جوان 30 ساله بدهد تا این جوان نیز وقتی به سن و سال بالا رسید، هم تجربیات خودش و هم تجربیات استادش را در اختیار نیروهای جوانتر قرار دهد.

*این تشریک تجربیات اگر در مسیری سیستماتیک و از طریق نهادهای صنفی مانند خانه سینما انجام شود بهتر نیست؟ اصلا خانه سینما چقدر توانسته اسباب بهره گیری از تجربیاتتان را برای جوانترها فراهم سازد؟

در مورد کلاسهای آموزشی، فعلا که زمینه اش نبوده یعنی اصلا کلاسهایی نداشته‌ایم که به طور جامع به انتقال تجربیات منجر شود. خانه سینما باید این مقوله را جدی بگیرد و با راه اندازی کارگاههای ویژه، شرایط انتقال تجربیات و مهارتهای حرفه ای ها را فراهم سازد. خانه سینما آن قدر که در داوری و حل مشکلات حقوقی سینماگران تلاش کرده در دیگر زمینه ها تلاش نکرده است.

*یعنی معتقدید خانه سینما توانسته ملجأیی مناسب برای بازپس گیری حق و حقوق صنفی سینماگران باشد؟

منظور من اختلافات درون صنفی بود. به هر حال همین که احکام شورای داوری خانه سینما بار حقوقی دارد و سینماگران میتوانند به جای روانه دادسرا شدن به خانه سینما مراجعه کنند و اختلافاتشان را از طریق شورای داوری خانه سینما حل کنند جای امیدواری است اما کار نکرده فراوان است و باید در همه امور به مانند شورای داوری تخصصی حرکت کنند.

*…و معیشت از حیطه‌هایی است که متأسفانه کم‌کاری بسیاری در آن صورت گرفته!

اوضاع معیشتی نامناسب مختص همه صنوف آسیب پذیر است و از جمله در سینما و تلویزیون، عده ای هستند که سالها بیکار می مانند و به زحمت خرج خود را درمی‌آورند. کارگردان توانمندی سراغ دارم که متأسفانه پنج سالی است که کار نکرده و همین اسباب افسردگیش شده! چرا باید چنین باشد؟ این خیلی اسف‌باراست که این همه متخصص و کاربلد بیکار باشند و همه این افراد کسانی باشند که می‌توانند تأثیر بسیار مثبتی بر فرهنگ جامعه جوان ما داشته باشند.

*در سالهای اخیر کم ندیده‌ایم صاحبان رانت یا ژنهای خوب که از سینما سربرآورده اند. به طور واقعی چقدر حضور این چنین افرادی را برای آینده سینما خطرناک می‌دانید؟

در تمام حرفه ها آقازادگان و صاحبان ژن خوب حضور دارند اما ماندگاری برای آنهایی است که تجربه دارند! تجربه است که ماندگاری می‌آورد و نه آقازادگی و رانت داشتن!!! در سینما و تلویزیون که این مقوله جدیتر است.  در همه این سالها کدام صاحب رانتی را دیده اید که توانسته باشد محصول ماندگار خلق کند؟؟ صاحبان رانت همه هنرشان الصاق خود به نیروهای مجرب است و کافیست همین نیروها کنارشان نباشند تا با سر به زمین بخورند! نه تنها حرفه بنده، بلکه حرفه های حساس هنری، رانت پذیر و یا رابطه پذیر نمی باشد زیرا تخصص و تجربه باید داشت. نمی‌شود با رابطه یا رانت، کار مورد علاقه و ماندگاری برای مردم ساخت.

*حالا که به عقب بازمی‌گردید و کارنامه‌تان را مرور می‌‎کنید سخت‌ترین کار هنریتان چه زمانی و در چه سن و سالی بوده است؟

از آنجایی که کارم را خیلی دوست دارم، هر چقدر سختتر باشد بیشتر از آن لذت می برم به همین لحاظ است که راحت میتوانم بگویم طراحی‌هایی که برای آثار تاریخی و از جمله «امام علی(ع)» انجام دادم را خیلی دوست دارم زیرا چالش در آنها بیشتراست و کسب تجربه بهتری صورت می پذیرد. خلاصه کنم هر کاری که برایم سختتر و پرچالشتر باشد بیشتر می‌پسندم و از انجام آن بسیار لذت می برم. عاشق طراحی گریم چهره‌های خاص تاریخی هستم!

*کمبودها و سختی‌های سینمایی که صنعتی نیست مطمئنا حالا حالاها ادامه دارد. هیچ گاه نشده این سختیها مأیوس‌تان کند؟

اگر بخواهم بی‌پرده حرف بزنم باید بگویم زندگی شخصی خشن تر از سینما است و میدانم اغلب سینماگران با این موضوع درگیرند! همانطور که قبلا هم گفتم بنده هر چقدر در کار دچار چالش باشم بیشتر لذت می‌برم و سختکوش‌ترمی‌شوم و این شغل من است! بنابراین زندگی حرفه ای هیچگونه برایم خشن نیست و مرا آزرده نخواهد کرد که کارم به یأس و نومیدی منتج از آن برسد…




یک گریمور توانمند بیان کرد⇐ گريم ايران به لحاظ توانايی در خاورميانه حرف اول را می‌زند اما در زمینه دستمزدها ارتقایی را ندیده‌ایم

سینماروزان: پيام ابوالحسنی گریمور توانمند سینمای ایران که هم تجربیات تلویزیونی مانند «زیر تیغ» و «شاهگوش» دارد و هم تجربیات سینمایی نظیر «ابراهیم خلیل الله» و «اخراجیها» با اشاره به کیفیت بالای کار گریمورهای ایرانی از پایین بودن سطح دستمزد گریمورها گلایه کرد.

به گزارش سینماروزان ابوالحسنی در گفتگو با «تحریرنو» گریم ایران را در خاورمیانه دارای جایگاه رفیعی دانست و گفت: با توجه به حضور استادان بزرگی همچون عبدالله اسکندری و جلال معیریان، گریم ایران در زمره ده کشور برتر جهان است.

ابوالحسنی که سابقه همكاری با تيم ايتاليایی حاضر در پروژه «محمد رسول الله(ص)» را در کارنامه دارد ادامه داد:  گريم ايران به لحاظ توانایی در منطقه خاورميانه حرف اول را می زند و در دنيا مطرح است. برای نمونه عبدالله اسكندری تلاش بی وقفه و ارزشمندی در اين زمينه داشته و در عرصه چهره‌پردازی با تربیت شاگردان فراوانی که بسیاری از آنها هم اکنون جزو طراحان خوب چهره‌پردازی ایران هستند باعث شد تا مجله معتبر چهره‌پردازی Make-up artist، کشور ایران را در زمره ده کشور برتر جهان و اسکندری را جزو ده طراح مهم جهان در سال ۱۹۹۹ انتخاب كنند.

وی توانایی های چهره پردازان ايرانی را اين گونه تشريح كرد: با توجه به اينكه معمولا هر گريموری در يک بخش از گريم، تخصص دارد و معمولا گريم ها به صورت تيمی انجام می شود، چهره پردازان ايرانی توانایی گريم بصورت انفرادی را دارند و اين از شاخصه‌های ستودنی ماست. من معتقدم چهره پردازان ايرانی همپای ديگر عوامل صنعت سينما در حركتند.

ابوالحسنی که اخیرا طراحی و اجرای گریم مستند-داستانی «مالک اشتر» را برعهده داشته پیرامون كسب جوايز بين المللی در این حوزه هم گفت: فيلم های خارجی كه در جشنواره های بين المللی كانديد می شوند صرفا برای كارگردانی و بازيگران است و عوامل صحنه مانند چهره پردازان و طراحان صحنه در بخش فيلم های خارجی كانديدی ندارند كه منجر به كسب جايزه شود اما ردّپای گريمورهای ايرانی در فيلم های بين المللی زيادی بوده است.
وی افزود: وقتی نام يک فيلم بر سر زبانها می افتد تنها بازيگرانند كه مورد توجه بيننده قرار می‌گيرند و عوامل صحنه با كم لطفی مواجهند، اين درحاليست كه توانایی اين عوامل سبب ارتقای كيفيت فيلم است، چهره پردازان نيز از اين قاعده مستثنی نيستند.

اين چهره پرداز جوان از دستمزدهای اين بخش ابراز نارضايتی كرد و گفت: سينمای ايران از لحاظ پرداخت هزينه و دستمزد به افراد پشت صحنه با هم‌رتبه های بين المللی خود قابل قياس نيست و می‌طلبد که با توجه به کیفیت بالایی که گریمورهای ایرانی ارائه می‌دهند در این زمینه هم شاهد بهبود اوضاع باشیم.




ادعای داماد معاون اجرایی رییس جمهور⇐تولید فصل دوم “شهرزاد” مانند نماز خواندن در خانه غصبی است/به سازمان سینمایی شکایت می‌کنم

سینماروزان: امتداد بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” هرچند به ظاهر با ادامه فیلمبرداری فصل دوم این سریال همراه شده است اما حالا محمدهادی رضوی که در فصل اول به عنوان سرمایه گذار حضور داشت ادعا کرده تولید فصل دوم مانند نماز خواندن در خانه غصبی است.

به گزارش سینماروزان رضوی که داماد محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس دولت یازدهم است در این باره به “تسنیم” گفت: در رابطه با ساخت سری دوم “شهرزاد” شنبه (15 آبان ماه) شکایتی را از این سریال در سازمان سینمایی ارائه می‌کنم بخاطر این که من و آقای امامی قراردادی برای سریال “شهرزاد” داشتیم که اگر این سریال درآینده ادامه پیدا کرد امتیاز آن در اختیار سرمایه گذاران باشد.

وی ادامه داد: 50 درصد از سهام سریال “شهرزاد” در اختیار بنده است و چنانچه اگر بخواهد این سریال را ادامه دهند باید زیر نظر سرمایه گذاران ادامه پیدا کند. وقتی “شهرزاد2” شروع شد گفتند که ما این سریال را جلو می بریم اما حق شما محفوظ است؛ اما این فیلم روز به روز جلو می رود و هیچ حقی از ما محفوظ نشده است. کاری که عوامل “شهرزاد” دارند انجام می دهند مانند نماز خواندن در خانه غصبی است؛ مگر می شود در خانه ای نماز خواند که غصبی است.

رضوی بیان کرد: چند روز گذشته شنیدم که برای این سریال اسپانسر گرفته اند، من نمی دانم اگر اسپانسر گرفته اند چرا حق و حقوق من را نمی دهند؟ من شرعاً از ساخت “شهرزاد2” راضی نیستم و دلیلش هم این است که عوامل “شهرزاد” بدون جلب رضایت من و پرداخت حق و حقوقم اقدام به ساخت سری دوم این سریال کرده اند.