1

چرا اجازه اقتباس از #ناگفته‌ها ی مهدی عراقی را نمی‌دهند؟/عباس رافعی کارگردان سینما روی آنتن زنده مطرح کرد

سینماروزان/حامد مظفری: براساس کتاب #ناگفته‌های مهدی عراقی-از مبارزان قبل از انقلاب-که در پاریس نوشته بود، طرحی نوشتم و خیلی دوست دارم براساس آن فیلمی بسازم ولی وقتی رجوع کردم به فارابی، گفتند باید در صف انتظار برای بررسی فیلمنامه بمانی! چرا چنین سوژه‌هایی در الویت نیست و باید مدتها در انتظار بماند؟

عباس رافعی کارگردان سینما که به بهانه مرور فیلم #راز_مینا مهمان برنامه زنده #سعادت‌آباد رادیوتهران بود با بیان مطلب فوق بیان داشت: راستش وقتی کسی از دانشگاه بیرون می آید برای شروع به کار فیلمسازی باید فیلمی بسازد که هم فروش کند و هم حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. من هم که پیشتر تحقیقات تاریخی زیادی کرده بودم درباره زندگی اپورتونیست ها و ماجراهای آنها تصمیم گرفتم درامی معمایی با صحنه های اکشن و جذاب با محوریت همین‌ها بسازم که تبدیل شد به راز مینا.

وی ادامه داد: میخواستم فیلمی بسازم که  هم تماشاچی داشته باشد و هم اینکه بتوانم یک مضمون بنیادی و آن هم انحراف در سازمان مجاهدین را واکاوی کنم. در اوایل دهه هفتاد بحث فعالیت های منافقین در پادگان اشرف خیلی باب بود و دوست داشتم برای عبرت تاریخی هم که شده به ریشه‌ها بزنم و ببینم چطور می‌شود که مبارزان سابق گرفتار نگاه گروهکی میگردند؟

این کارگردان افزود: در فیلم راز مینا از سازمانی گفتم که به خودش هم رحم نمی‌کند. شروع فیلم با مرگ مجید شریف و آتش زنی جنازه است و بعدتر هم تعقیب و گریز برای جلوگیری از برملا شدن توطئه‌های منافقین. جزو اولین سینماگرانی بودم که به آتش کشیدن مجید شریف واقفی را در #راز_مینا نشان دادم!

عباس رافعی با اشاره به ایده اصلی فیلم راز مینا بیان داشت: ایده اصلی که برای خودم است ولی فیلم سازی یک کار گروهی است و با تهیه‌کنندگی حسین زندباف فیلم را تولید کردیم‌. راز مینا در بخش خصوصی ساخته شد و هیچ حمایت دولتی نداشت چون فیلمنامه آن پرکشش بود و نماهای اکشن استانداردی برایش طراحی شده بود.

عباس رافعی: چرا اجازه اقتباس از #ناگفته‌ها ی مهدی عراقی را نمی‌دهند؟
عباس رافعی: چرا اجازه اقتباس از #ناگفته‌ها ی مهدی عراقی را نمی‌دهند؟

این فیلمساز خاطرنشان ساخت: در دهه های شصت و هفتاد فیلمسازی شکلی داشت که حتی فیلم‌های جنگی و دفاع مقدس مثل عقاب‌ها و پوتین و عبور از میدان مین و… را هم در بخش خصوصی و با بودجه های شخصی می‌ساختند و چون شکل تولید استاندارد بود، مخاطب به سینما می‌رفت و فیلمها میفروخت و مخاطب داشت و سرمایه برمی‌گشت ولی هرچه جلوتر آمدیم ضعف مدیریت سینمایی و دخالت‌های بی‌دلیل در بخش خصوصی و سوق دادن آنها به مسیرهای انحرافی، باعث شد تنوع ژانری کاسته شود.

عباس رافعی درباره اینکه آیا همچنان تولید فیلم‌های جذاب درباره تاریخ انقلاب در گیشه جواب خواهد داد یا نه، بیان داشت: تولید آثار انقلابی در درجه اول اگر جذابیت داشته باشد باز هم مخاطب خواهد داشت ولی مشکل اینجاست که در گذر زمان، ذائقه مخاطب سینمارو عوض شده و صرفا یا کمدی های می‌فروشند یا گونه ای خاص از ملودرام در صورتی که اگر بر روی داستان های تاریخی جذاب و انسانی کار شود شاید مخاطب باز هم از آنها استقبال کند. سالها پیش مولانا از دباغی می‌گفت که گذرش به بازار عطارها می افتد و ناگاه بیهوش می‌شود و او که می‌شناختش می‌گوید فضولات بگیرید زیر بینی اش تا به هوش آید و این همان حکایت تغییر ذائقه است…

عباس رافعی تاکید کرد: در سال‌های اخیر رویکردی داشته‌ایم در متولیان و سیاست گذاری ها و با آدم هایی به عنوان مدیر روبرو بوده ایم که حس می‌کنند سری که درد نمی‌کند را چرا دستمال ببندیم؟ پس میگویند اصلا سراغ سوژه های بحث برانگیز تاریخی نروید و فیلمهای کمدی و ملودرام بسازید در صورتی که هنرمند باید دنبال باز کردن بحث های ناگفته و گره های کور تاریخی باشد.

عباس رافعی درباره شباهت زوج چریک فیلم #کیمیا_و_خاک با زوج مبارز فیلم #راز_مینا اظهار داشت: داستان های این زوج ها و موضوعاتی که با آنها مرتبط بوده‌اند، واقعی بوده است یعنی با مطالعه اسناد و خاطرات بجامانده از آن دوران، از واقعیت برداشت کردم. در فیلم کیمیا و خاک اقشار مختلف مبارزان از چپ تا مسلمانان را می‌بینیم، در راز مینا هم همین طور است. آنچه برایم در ساخت آثار تاریخ انقلاب جای سوال دارد این است که هیچ وقت یا خیلی کم از گروه‌های مبارز مسلمان حرف زده اند. تصویرشان، هدفشان و آنچه می‌خواستند به آن برسند برایم مهم بوده. آدم های سال ۵۷ آدم هایی بودند که باید زیر ذره بین بروند تا درباره چرایی مبارزه های آنها بتوان فیلم‌های قابل قبول ساخت.

رافعی با اشاره به اینکه همچنان علاقه دارد بر تاریخ انقلاب کار کند، اظهار داشت: براساس کتاب #ناگفته‌های مهدی عراقی-از مبارزان قبل از انقلاب-که در پاریس نوشته بود، طرحی نوشتم و خیلی دوست دارم براساس آن فیلمی بسازم ولی وقتی رجوع کردم به فارابی، گفتند باید در صف انتظار برای بررسی فیلمنامه بمانی! چرا چنین سوژه‌هایی در الویت نیست و باید مدتها در انتظار بماند ولی تولید فیلم‌های بی‌بو و بی‌خاصیت، به راحتی حمایت می‌یابد؟؟ به جز این خیلی دوست دارم براساس حادثه غذاخوری همافران در سال ۵۷ و درگیری های همافران و گارد پهلوی هم فیلمی بسازم ولی متاسفانه هیچ برنامه ریزی برای حمایت از تولید چنین آثاری وجود ندارد و باید فکری اساسی کرد برای بهبود اوضاع…

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود.




تغییرِ مدیری!؟/روایت عباس رافعی نویسنده فیلم تازه مهران مدیری از تغییر نگاه او در کارگردانی

سینماروزان/پرستو فرهادی: مهران مدیری قصد دارد در ادامه تغییراتی که در رویکرد بازیگری خود به وجود آورده، رویکردش در کارگردانی را نیز تغییر دهد.

 

عباس رافعی نویسنده فیلمنامه تازه مهران مدیری با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: فیلمنامه «ساعت ۶ صبح» اصلا کمدی نیست و اگرچه شاید کمی لحظه‌های طنز داشته باشد، اما حتما طنزی تلخ خواهد بود.  

 

رافعی درباره اینکه چطور شد که بعد از سالها کارگردانی، فیلمنامه خود را به کارگردانی دیگر داده، گفت: مدتی قبل فیلمنامه‌ای را نوشته بودم به نام «بن‌بست» که قرار بود خودم آن را کارگردانی کنم ولی آن را به مهران مدیری واگذار کردم.

 

او با اشاره به اینکه «بن‌بست» پس از بازنویسی و اعمال تغییراتی توسط مهران مدیری برای گرفتن پروانه ساخت، به «ساعت ۶ صبح» تغییر نام پیدا کرد درباره چگونگی این واگذاری توضیح داد: فیلمنامه‌ من شبیه کارهای سابق خودم بود و می‌خواستم با تهیه‌کنندگی (علی) اوجی آن را بسازم که مهران مدیری از این طریق در جریان داستان فیلمنامه قرار گرفتند و از آنجا که قصه را دوست داشتند، نسبت به ساختش اظهار علاقه کردند و من هم آن را واگذار کردم. بعد هم با توجه به اسم فیلم قبلی‌شان «ساعت ۵ عصر»، نام این فیلم هم تغییر کرد.

 

کارگردان «فصل فراموشی فریبا» درباره اینکه چقدر نگاه خود را در کارگردانی این فیلمنامه با مهران مدیری متفاوت می‌داند، گفت: قطعاً تفاوت زیادی وجود دارد. بالاخره نگاه ایشان به مسائل اجتماعی با نوعی طنز توأم است در حالی که متاسفانه نگاه من خیلی تلخ است. با این حال معتقدم این فیلمنامه که مهران مدیری آن را می‌سازد، قطعاً بهتر دیده می‌شود چون هم خودشان در آن بازی می‌کنند و هم اینکه آقای مدیری تماشاچی بیشتری دارد، به همین دلیل بابت این اتفاق کاملا راضی هستم…

 

گفتنی است که مهران مدیری فیلمبرداری «ساعت ۶ صبح» را با بازی خودش، سمیرا حسن‌پور، مهردادصدیقیان، مونا فرجاد، تینو صالحی، سعید زارعی، خیام وقار کاشانی و… با مدیریت فیلمبرداری مسعود سلامی از ابتدای تابستان امسال به طور رسمی در تهران کلید زد.

روایت عباس رافعی نویسنده ساعت شش صبح از تغییر نگاه مهران مدیری در کارگردانی
روایت عباس رافعی نویسنده ساعت شش صبح از تغییر نگاه مهران مدیری در کارگردانی




صدور پروانه برای خسرو معصومی با تعویض فیلمنامه+صدور پروانه برای عباس رافعی با تغییر تهیه‌کننده+صدور دو پروانه دیگر

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با ساخت سه فیلم‌نامه بلند سینمایی و یک انیمیشن سینمایی موافقت کرد.

خسرو معصومی کارگردان آثاری همچون رسم عاشق کشی، کار کثیف، تابو، دوران سربی و… بعد از عدم امکان تولید فیلمی مرتبط با کولبران، پروانه #کافه_تایپ را گرفته.

معصومی مدتها به دنبال آن بود قسمت سوم سه‌گانه‌ای مرتبط با بحران بیکاری با عنوان #شلیک_به_اسب_لنگ را بسازد که قسمت‌های اول و دوم آن، تابو و کار کثیف بودند. در نهایت دولت اعتدال به آن فیلمنامه معصومی پروانه نداد و حالا در دولت سیزدهم با ارائه فیلمنامه ای تازه پروانه گرفته.

عباس رافعی و حمید بهمنی نیز پروانه های سلوک و نبرد غیرممکن را گرفته‌اند؛ البته رافعی ابتدا میخواست خودش سلوک را تهیه‌کنندگی کند ولی چون فیلم قبلیش #غیبت_موجه نتوانسته پروانه نمایش بگیرد با واسپاری تهیه‌کنندگی به علی اوجی پروانه سلوک را گرفته.

فهرست پروانه‌‌های صادره به شرح زیر است:

— «کافه تایپ» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی محمد حسن معصومی کوهستانی(خسرو معصومی)

— «سلوک» به تهیه‌کنندگی علی اوجی، کارگردانی و نویسندگی عباس رافعی (تغییر تهیه کننده از عباس رافعی به علی اوجی)

— «نبرد غیرممکن» به تهیه‌کنندگی امیر سماواتی، کارگردانی و نویسندگی حمید بهمنی

— انیمیشن «ببعی قهرمان» به تهیه‌کنندگی محمد مهدی مشکوری، کارگردانی میثم حسینی و نویسندگی عبداله ملکی دیزج

صدور پروانه کافه تایپ خسرو معصومی و سلوک عباس رافعی
صدور پروانه کافه تایپ خسرو معصومی و سلوک عباس رافعی




پایان «غیبت موجه»؛ فرجام زنی که درجستجوی گمشده خویش است+عکس

 

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم سینمایی «غیبت موجه» جدیدترین فیلم سینمایی عباس رافعی در تهران به پایان رسید.

«غیبت موجه» به کارگردانی و تهیه کنندگی عباس رافعی در تهران به پایان رسید و با آغاز مراحل فنی برای حضور در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر آماده می شود.

تدوین فیلم را مسعود فرجام برعهده دارد و پس از آن قرار است، حسین ابوالصدق«غیبت موجه» را طراحی صدا و صداگذاری کند.

«غیبت موجه» در ادامه مضمون فیلم های عباس رافعی داستان راز آلود زنی را روایت می‌کند که در جامعه امروز ایران در جستجوی گمشده اش است ،اما در هر مقطع از این جستجو با واقعیت هایی روبرو می‌شود که در یافتن گمشده اش مصمم تر می‌شود درنهایت در میابد که غیبت گمشده اش موجه است و حاصل این جستجوها یافتن خودش بوده، همچون “سی مرغ ” عطار که در میابند “سیمرغ ” خودشان هستند.

ابوالفضل پور عرب،میترا حجار،علی اوجی،امیررضا دلاوری،حسن زارعی،سام نوری،زهرا میرزایی، آیسان کرمی، احمدرضا اسعدی، مهری آل آقا، احمد پورخوش، امیر شریعت، حسام شریفی، سعید درآینده، مهدیه گلستانی، سعید گمار، یاسین کلاته، اسماء حیدری، سامی سلیمانی، پیمان احمدزاده،فریدون روشنایی،  ماه جبین حبیبی، پرستو رفیعی، مرضیه کوهی، پرهام نریمانی دریا نثر زاده از جمله بازیگران فیلم سینمایی«غیبت موجه» هستند.
سایر عوامل اصلی این فیلم سینمایی عبارت انداز: نویسنده: منیژه صالح پناه، مدیران تولید: سید مهدی نریمانی، سیداحمد رضایی، مدیر برنامه‌ریزی و دستیار اول کارگردان: حمید شوریده، مدیر فیلمبرداری: سعید براتی، فیلمبردار: مهدی قیصری، مدیر صدابرداری: مهدی ابراهیم‌زاده،طراح صحنه:محمدرضامیرزامحمدی، طراح لباس: پردیس رافعی، طراح گریم: مهرداد قلی‌پور، عکاس: سارا ایوانی، مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه‌ای: میلاد معتمدی‌فر، مدیر تدارکات: علی رستمی‌نیا، تهیه کننده و کارگردان: عباس رافعی

غیبت موجه
غیبت موجه

غیبت موجه
غیبت موجه




رونمایی از آسیبهای کرونا با حضور ابوالفضل پورعرب

سینماروزان: سوپراستار دهه ۷۰ سینمایی ایران پس از مدتی دوری از سینما جلوی دوربین عباس رافعی می‌رود.

به گزارش سینماروزان ابوالفضل پور عرب که به علت بیماری ،غیبتش در سالهای اخیر در سینمای ایران موجه بوده در کنار میترا حجار جستجوگران فیلم جدید عباس رافعی هستند.

فیلم سینمایی “غیبت موجه”به‌ کارگردانی وتهیه‌کنندگی عباس رافعی این روزها در مرحله پیش‌تولید است و به زودی مقابل دوربین می‌رود؛ این نخستین فیلمیست که با محوریت اثرات کرونا بر زندگی بدنه جامعه ایران تولید میشود.

پور‌عرب پس از میترا حجار دومین بازیگر اصلی فیلم “غیبت موجه” است که گفته می‌شود نقشی متفاوت را ایفا خواهد کرد.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: همچون”سیمرغ‌”عطار که در میابند”سیمرغ “خودشان هستند.

تعدادی از عوامل این فیلم که تاکنون حضورشان در این پروژه قطعی شده عبارتنداز:
دستیار اول و برنامه ریز: حمید شوریده، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: پردیس رافعی، مشاور رسانه ای:میلاد معتمدی فر، طراح گریم:مهرداد قلی پور، مدیر تدارکات: علی رستمی‌نیا




ساخت اولین فیلم کرونایی سینما با حضور مهتاب کرامتی و میترا حجار!+ واکنش تند سازنده این کمدی به حواشی ریحانه پارسا

سینماروزان: اولین فیلم سینمای ایران با محوریت دردسرهای ایرانی ناشی از کرونا با بازی مهتاب کرامتی و میترا حجار تولید می‌گردد.

به گزارش سینماروزان این فیلم یک کمدی است با عنوان “غیبت موجه” که عباس رافعی آن را کارگردانی می‌کند و میترا حجار و مهتاب کرامتی که پیشتر در سریال ناتمام “رقص روی شیشه” همبازی بودند حالا در “غیبت موجه” حضور دارند.

عباس رافعی در گفتگو با امیرعباس صباغ در برنامه “سینمامعیار” گفت: در حال ساخت فیلمی با نام “غیبت موجه” هستم که درباره تهران درگیر کروناست. این یک طنز موقعیت است که داستان آن در یک هنرستان می گذرد که قرار است به دانش آموزان به‌صورت مجازی خدمات بدهد.

رافعی ادامه داد: در این فیلم ما به روحیه‌بخشی از مردم در شوخی گرفتن کرونا و مسایلی چون کمبود ماسک و الکل و سقوط ارزش پول ملی پرداخته ایم و به نوعی نقدی فرهنگی بر رفتار مردم در مواجه با بحران ها داشته‌ایم و مدرسه‌ای که در فیلم می‌بینیم آئینه تمام نمای جامعه ایرانی ست که هر آنچه در جامعه می گذرد را در آن می‌بینیم.

وی در خصوص بازیگران فیلم گفت : حضور میترا حجار در فیلم قطعی شده و با مهتاب کرامتی هم وارد مذاکره شدیم و امیدواریم بتوانیم از حضور ایشان هم استفاده کنیم.

رافعی در پایان این بخش از گفتگوی خود از اولین نمایش “غیبت موجه” در جشنواره فیلم فجر خبر داد؛ البته اگر جشنواره برگزار شود.

رافعی در بخش دیگری از صحبت های خود با انتقاد از حواشی بوجود آمده پیرامون مهاجرت ریحانه پارسا گفت: عده ای بیشتر از اینکه تمایل به خلق اثر هنری داشته باشند میل به دیده شدن دارند و به همین خاطر دنبال جنجال و هوچی‌گری هستند که اسمشان بیشتر سر زبان ها باشد، حال با ازدواج ها یا ارتباطات عجیب شان!

این کارگردان ادامه داد: البته من فکر میکنم مقصر اصلی تهیه کننده و کارگردانی است که این افراد را برای اولین بار وارد این عرصه کردند و معلوم نیست با چه شاخص و معیاری دست به انتخاب زدند و آنچه می‌بینیم حکایت شتری است که آن را بالای پشت بام برده اند و نمی دانند چطور آن را پایین بیاورند!

رافعی ادامه داد: جالب است همان‌ها که اینها را وارد کار کردند وقتی برای بار دوم به آنها پیشنهاد همکاری می دهند، راضی به حضور نمی شوند و همه اینها بخاطر این است که این افراد یک مسیر درست را طی نمی‌کنند و همین است که باعث شده در سالهای اخیر تئاتری ها از سینما دنبال بازیگر می روند ! در حالیکه این مسیر باید برعکس باشد!




“غیبت موجه” میترا حجار !!

سینماروزان: با معرفی نخستین بازیگر فیلم «غیبت موجه»، پیش‌تولید تازه‌ترین فیلم سینمایی عباس رافعی آغاز شد.

به گزارش سینماروزان میترا حجار نخستین بازیگر «غیبت موجه» متفاوت ترین فیلم سینمایی عباس رافعی است.

عباس رافعی کارگردان و تهیه‌کنندگی این پروژه را برعهده دارد و فیلم‌نامه آن توسط منیژه صالح پناه به نگارش درآمده است.

فیلمبرداری فیلم سینمایی«غیبت موجه»قرار است پس از شرایط بحرانی کرونا در کشور آغاز شود.

عباس رافعی پیش از این ساخت فیلم های “کیمیا و خاک”، “ملاقات”، “فصل فراموشی فریبا”، “تولدی دیگر”، “راز مینا”، “آزادراه”، “آفتاب بر همه یکسان می تابد” و فیلم توقیفی “آوازهای سرزمین من” را در کارنامه کاری خود ثبت کرده است.




واکنش عباس رافعی به عادی نشان دادن معضلات اخلاقی در فیلمهای شبه‌روشنفکرانه⇐مانند آن که یک نفر لخت به خیابان بیاید!/باید افسوس خورد به حال آنها که در فیلمهایشان پرده‌دری میکنند!

سینماروزان: تولید فیلمهای داستانگوی حرفه‌ای، آدم‌های حرفه‌ای می‌طلبد و مدتهاست کمبود سینماگران حرفه‌ای در سینمای ایران سبب‌ساز این شده که مخاطبان با انبوه آثار آماتور الکن روبرو باشند که با دستاویزی به ناهنجاری‌های اخلاقی به‌دنبال جلب توجهند.

عباس رافعی فیلمساز سینما با انتقاد از این روند به محمدصادق عابدینی در «جوان» می‌گوید: برخی از فیلمساز‌ها وقتی در درام و داستان کم می‌آورند، سراغ موضوعات خط قرمزی می‌روند و چیزی را بیان می‌کنند که با استفاده از آن ضعف‌های فیلم کمتر به چشم بیاید.

به گزارش سینماروزان رافعی ادامه می‌دهد: این فیلمساز‌ها طوری سراغ مسائل اخلاقی می‌روند که وقتی داستان یک خطی فیلم را برای کسی تعریف کنند، شنونده بگوید «حتماً باید این فیلم را ببینم»، در حالی که این فیلم‌ها آنقدر از لحاظ ساختاری ضعیف هستند که نه از سوی منتقدان ساختارگرا و نه از سوی فستیوال‌هایی که به سینما می‌اندیشند، با استقبال مواجه نمی‌شوند و توجهی را به خود جلب نمی‌کنند.

وی با تأکید بر اینکه نگاه فیلمساز به جامعه نوع فیلمسازی وی را مشخص می‌کند، می‌افزاید: پرداختن به موضوعات خط قرمزی از سوی یک فیلمساز با نگاه نجیبانه می‌تواند به رفع معضلات کمک کند.

رافعی با اشاره به اینکه در میان فیلم‌هایی که صرفاً به بیان معضلات اخلاقی برای دیده شدن می‌پردازند، هیچ فیلم شاخصی وجود ندارد، می‌گوید: این فیلم‌ها مانند آن است که یک نفر لخت به خیابان بیاید، قطعاً این اقدام باعث دیده شدن آن می‌شود و واکنش‌های منفی و مثبتی به آن می‌شود. فیلمساز هم با این کار می‌خواهد از موضوعات سوءاستفاده کند تا دیده شود.

این فیلمساز در پاسخ به این سؤال «جوان» که چرا سازمان سینمایی با صدور مجوز نمایش چنین فیلم‌هایی به دیده شدن آن‌ها کمک می‌کند، می‌گوید: قطعاً این کار از سوی فیلمسازان گمنامی که این کار‌ها را تولید می‌کنند برنمی‌آید، باید دید که چه کسی در پشت این فیلم‌هاست که توانسته با رانتی که دارد مجوز اکران برای این فیلم‌ها بگیرد.

رافعی با اشاره به برخی فیلم‌های در حال اکران آنلاین که روایتگر پرده‌دری‌های اخلاقی هستند و البته مخاطب چندانی هم نداشته‌اند می‌گوید: …بخشی از وضعیت ناشی از پخش فیلم‌هایی با موضوعات غیراخلاقی حاصل ساخت و پاخت با مدیران ارشاد است و باید افسوس خورد به حال چنین افرادی که این گونه اخلاقیات را زیر سوال می‌برند!!




عباس رافعی که فیلم تازه‌اش “بهت” را روانه اکران آنلاین کرده خطاب به مدیران ارشاد⇐چرا در فضای ویدیوی درخواستی هیچ رقابت محسوسی وجود ندارد؟/چرا فیلیمو هم مثل صداوسیما عمل می‌کند؟/چرا فیلیمو هر قیمتی را که برای خرید آثار پیشنهاد می‌کند، فیلمسازان باید بپذیرند؟؟/چرا امنیت سامانه‌های اکران آنلاین، آن قدر پایین است که فیلمها بلافاصله بعد از اکران آنلاین، قاچاق می‌شوند؟؟

سینماروزان: عباس رافعی کارگردان سینما تازه‌ ترین فیلم خود با عنوان “بهت” را روانه اکران آنلاین کرده بلکه بتواند بخشی از سرمایه تولید را بازگرداند با این حال قاچاق فیلم در آغازین ساعات عرضه آنلاین به شدت به صاحبان آثار ضربه زده.

عباس رافعی با گلایه از عدم فعالیت جدی وزارت ارشاد برای حل مشکل قاچاق به مهر گفت: من وقتی موضوع قاچاق سریع “بهت” را متوجه شدم، بهت‌زده شدم. خیلی عجیب است. یعنی نمی‌شود امنیت این رسانه به گونه‌ای بالا برود که فیلم به این سرعت قاچاق نشود؟

وی افزود: به نظرم باید زیرساخت‌های این پلت فرم‌ها تقویت شود و امکان دانلود به این سرعت نباشد چون این موضوع به ضرر تهیه‌کننده و کارگردان است. واقعاً شوکه شدم و فکر نمی‌کردم فیلم به این سرعت قاچاق شود. فکر می‌کنم وزارت ارشاد باید به پلت‌فرم‌ها رسیدگی دقیق کند و دستور بدهد تا امنیتشان را بالا ببرند چون در غیر این صورت کسی دیگر رغبت به انجام این کار پیدا نمی‌کند. همین تجربه باعث می‌شود دیگران هم بترسند و تجربه ناموفقی در سینمای ایران شود. وقتی فیلم اکران آنلاین می‌شود، به سرعت به صورت غیرمجاز دانلود می‌شود و سپس شبکه‌های ماهواره اقدام به پخش آن می‌کنند دیگر تمام فرصت‌ها از دست می‌رود و اکرانهایی مانند سینماماشین بی‌معناست.

رافعی خطاب به مدیران ارشاد گفت: اگر این پلتفرم‌های ویدیوی درخواستی قابلیت‌هایشان را افزایش دهند ممکن است تماشاگران بیشتری را هم بتوانند جذب کنند و تبلیغات بیشتری را برای آثار رقم بزنند.

رافعی تاکید کرد: البته متأسفانه در کشور ما همه چیز رانتی است برای مثال فقط یک سامانه قوی برخط به نام فیلیمو وجود دارد و علیرغم ثبت ده‌ها سامانه دیگر، هیچ رقیب و آلترناتیو جدی برایش وجود ندارد به همین دلیل مثل صدا و سیمای خودمان عمل می‌کنند و تک محور هستند یعنی هر تصمیمی که بگیرند، هر رقمی که پیشنهاد بدهند و هر قیمتی را برای فیلم‌ها در نظر بگیرند به دلیل اینکه سامانه دیگری چنین خدمتی را ارائه نمی‌دهد، فیلمسازان باید بپذیرند. چرا در فضای ویدیوی درخواستی هیچ رقابت محسوسی وجود ندارد؟؟




سازنده اولین فیلم ضدداعش به دنبال ساخت فیلمی سه ملیتی با مضمون ترور سیاستمداران مشهور ایرانی!!

سینماروزان: عباس رافعی که پنج سال قبل اولین فیلم ضدداعش ایران با نام “آوازهای سرزمین من” را به تهیه کنندگی امیرحسین شریفی کارگردانی کرده بود که مدتهاست در توقیفی ناگفته به سر میبرد قصد دارد فیلمی با مضمون ترور یک سیاستمدار مشهور بسازد.

فیلم تازه رافعی سه ملیتی بوده و در لوکیشنهایی مختلف از تهران تا ترکیه و مرز ترکیه و عراق می‌گذرد. عباس رافعی با اعلام این خبر به “تسنیم” گفت: فیلم تازه ام در گونه حادثه‌ای روایت می‌شود و دارای سکانس‌های تعقیب و گریز فراوان است.

رافعی با اشاره به ترور برخی شخصیتهای مشهور در فیلمش ادامه داد: ترور شخصیت‌های سیاسی مشهور، جان‌مایه فیلم اخیر من خواهد بود. پس‌زمینه فیلم به مسائل سیاسی و اجتماعی برمی‌گردد و در قالب داستانی روایت می‌شود که می‌گوید کم‌کاری بخشی از نهادها و مسئولین اگرچه منجر به نارضایتی مردم از وضعیت موجود می‌شود؛ اما بر خلاف آنچه دشمن می‌پندارد حتی افرادی که از این وضعیت ناراضی‌اند، زمانی که پای دفاع از مرزها در میان باشد حاضر به دفاع از میهنند.

رافعی اضافه کرد: فعلا با هیچ کدام از بازیگران وارد گفت‌وگو نشده‌ایم و به محض دریافت پروانه با عوامل فیلم مذاکره خواهم کرد.

کارگردان “کیمیا و خاک” درباره هزینه تولید فیلم جدیدش و مساله سرمایه‌های مشکوک که این روزها مورد بحث است، گفت: این فیلم مانند دیگر آثار من با هزینه شخصی تولید خواهد شد. من هر دو یا سه سال یکبار فیلم می‌سازم تا سرمایه فیلم در این مدت فراهم شود. برای من روشن است که چرا سرمایه‌گذاران مشکوک به سراغ امثال من و فیلم‌هایم نمی‌آیند چون به کسی باج نمیدهم؛ به نظر می‌رسد که رانت خواران دنبال ویژه‌خواران سینمایی و هنری هستند تا بتوانند با آنها راحت‌تر کار کنند.




خنده دار نیست؟؟⇐در شرایطی که اولین فیلم ضدداعش ایران، پنج سال بعد از تولید، با بایکوت مطلق در اکران مواجه شده⇐عراق از ایران برای تولید فیلم مبارزه با داعش کمک خواسته!!

سینماروزان: اولین فیلم دراماتیک ضدداعش تاریخ سینما با عنوان “آوازهای سرزمین من” پنج سال پیش با ترکیب مایه های عاشقانه و نقد تکفیری گری توسط عباس رافعی به تهیه کنندگی امیرحسین شریفی تولید شد.

با این حال علیرغم اکرانهای جشنواره ای خارج از کشور این فیلم و تحسین بابت تمرکز فیلم بر وفاق ادیان، این فیلم هنوز نتوانسته در داخل اکران شود.

در این اوضاع اینکه یک مقام عراقی به دنبال کمک ایران برای ساخت فیلمی با مضمون مبارزه مردمی با داعش است عجیب به نظر میرسد!!! تولید فیلم ضدداعش برای نمایش درکجا؟؟

وزير فرهنگ عراق در ديدار سفير و رايزن فرهنگي ايران در بغداد گفت: سينماي عراق به دنبال آن است تا فیلم سینمایی با موضوع الحشد‌الشعبی(بسیج مردمی برای مبارزه با داعش) با همکاری و مشارکت ایرانیان تولید شود.

ایرج مسجدی، سفیر و حجت‌الاسلام غلامرضا اباذری، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بغداد با وزیر فرهنگ و گردشگری و آثار باستانی عراق دیدار كردند.

در اين ديدار درخصوص تقویت همکاری‌های فیمابین دو کشور گفت‌وگو شد.

در این دیدار عبدالامیر الحمدانی، وزیر فرهنگ و گردشگری عراق نیز گفت: ایران در راه مبارزه با داعش در عراق خون داده است و ما کمک‌ها و مساعدت‌های ایران را فراموش نمی‌کنیم و می‌خواهیم فیلم سینمایی مشترکی با موضوع الحشد‌الشعبی با همکاری و مشارکت ایرانیان تولید شود.

تولید فیلم با نقد داعش و تکفیری گری خیلی هم خوب است ولی آیا بهتر نیست وزیر فرهنگ عراق ابتدا به فکر اکران “آوازها…” و دیگر فیلمهای ضدداعش ایرانی در کشورش باشد و سپس برای تولید محصولی تازه به دنبال شریک در ایران بگردد؟؟

 




عباس رافعی در گفتگویی انتقادی بیان داشت⇐نه حیدریان و نه اسلافش نتوانستند یک سینمای ملی به وجود بیاورند/هر مدیر سینمایی که آمده یک عده فامیل، رفیق و نورچشمی را بر صدر نشاند/عده‌ای هم هستند که در تمامی ادوار-از زمان اصلاح‌طلبان تا دوران اصولگرایان-نورچشمی بوده‌اند!/فقط در دوران مدیریت سیف‌الله داد و جواد شمقدری بود که اتفاقات مثبتی در سینما رخ داد/سینمای امروز عقب‌تر از سینمای فیلمفارسی است/آیا انقلاب کردیم که سینمایمان پر باشد از شوخیهای جنسی یا نمایش دگرباشی؟/صد رحمت به فیلمفارسیها که مدعای ترویج جوانمردی بودند

سینماروزان: با شنیده شدن زمزمه های تغییر رییس سازمان سینمایی به تدریج حجم سینماگرانی که اظهارنظراتشان را درباره اوضاع فعلی سینما مطرح میکنند بیشتر و بیشتر میشود و در این بین مجالی هم پیش می آید که کارنامه مدیریتی ادوار مختلف سینمای ایران مرور شود.

عباس رافعی از جمله کارگردانان پرکار سینمای ایران که بیش از دو دهه از شروع فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش در کسوت کارگردانی و فیلمنامه نویسی می‌گذرد با اشاره به رخوت حاکم بر سینما به «جوان» می‌گوید: اگر بخواهیم یک ارزیابی از گذشته داشته باشیم که ببینیم آیا این گذشته می‌تواند چراغ راه آینده باشد یا نه. باید بگویم که نه تنها فقط آقای حیدریان بلکه اسلاف ایشان هم نتوانستند یک سینمای ملی به وجود بیاورند، نتوانستند یک چشم انداز دقیقی از سینمای انقلاب اسلامی را طراحی و اجرا کنند، به همین دلیل وقتی امروز سینما و تولیداتش را رصد می‌کنیم، فیلمی که در شأن جمهوری اسلامی باشد را نمی‌بینیم. در طول این چندین سال وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم شاهد شکل‌گیری اتفاقاتی مثل جریان انقلاب فرهنگی هستیم، اما در گستره سینما یا همان هنر هفتم که یکی از بخش‌ها و شاخه‌های همین فرهنگ است خواهیم دید که هیچ گلی به سر فرهنگ انقلاب نزده‌ایم. مدیران سینمایی ما نتوانستند یک مسیر و بستری را به وجود بیاورند که امروز شاهد تولید چنین فیلم‌های نازلی نباشیم. آیا ما انقلاب کردیم که تولیدات سینمایی‌مان در فیلم‌های جنسی و شوخی‌های مبتذل یا نمایش (اگر نخواهیم ترجمه بدی بگوییم) جنسیت پنهان [یا دگرباشی جنسی]خلاصه گردد؟! آیا ما واقعاً دنبال این بودیم که چنین چیز‌هایی را نمایش بدهیم؟ اگر چنین باشد باید بگوییم صد رحمت به فیلم‌های قبل از انقلاب که مدعای ترویج جوانمردی و قهرمان‌سازی برای جامعه (البته به شکلی که نقد و بحث خودش را می‌طلبد) را داشتند! اما الان وقتی با یک نگاه ارزیابی‌کننده و عیارسنج به سینما نگاه می‌کنیم، متأسفانه می‌بینیم سینمای امروز در برخی مولفه‌ها عقب‌تر از سینمای فیلمفارسی است. 

این فیلمنامه‌نویس در ادامه اظهار می‌دارد: به گمان من در دو دوره مدیریتی می‌توانیم بگوییم یک اتفاقات خوبی افتاد که متأسفانه آن‌ها هم باعث به وجود آمدن تک‌ستاره‌هایی در آسمان سینما شد؛ یکی در دوره مسئولیت مرحوم سیف‌الله داد و دیگری در زمان آقای شمقدری. هر چند خود من منتقد بعضی از سیاست‌های ایشان بودم ولی می‌توانم بگویم که این مدیران، مسئولان دغدغه‌مندی بودند. نمی‌دانم زمانی که قرار بود دوباره آقای حیدریان را برای ریاست سازمان سینمایی در نظر بگیرند، قبل از چنین تصمیمی آیا کارنامه کاری و مدیریت گذشته وی را که قبلاً به عنوان معاونت سینمایی در وزارت ارشاد بوده مورد مطالعه و ارزیابی بررسی قرار دادند؟! آیا فکر کردند که چه معایب و محاسنی در سابقه مدیریتی آقای حیدریان وجود دارد؟!

رافعی با تأکید بر اینکه اتفاقات چند سال گذشته از یک سو جز پراکندن بذر یأس و سرخوردگی در بین سینماگران ارزشی، انقلابی، مستقل، مؤمن و معتقد و از سوی دیگر زمینه ساز تشویق فیلمسازان به سمت ابتذال‌گرایی بود، خاطر نشان می‌کند: من نمی‌خواهم برای رئیس جدید سازمان سینمایی آرزو یا دغدغه‌ای به وجود بیاورم تا برای بهتر شدن اوضاع سینما کمکی انجام بدهد، اما می‌خواهم به او بگویم که اگر کمک نکند بهتر است! در واقع ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان! یا اینکه ما از طلا شدن پشیمان گشته‌ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید! هر مدیر سینمایی که آمده یک عده فامیل، رفیق و نورچشمی پیرامون او هستند که جز برای همان فامیل‌ها و نورچشمی‌های خودش برای هیچ کسی کاری نکرده است، البته یک عده‌ای هم هستند که در تمامی این دوره‌ها به شکل عجیبی نورچشمی همه دولت‌ها بوده‌اند؛ چه چپ، چه راست، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا! این‌ها در حقیقت مردانی هستند برای تمام فصول! که در حال لذت بردن هستند. این‌ها برای سینما خطرناکند. به قولی می‌توان گفت که مدیران سازمان سینمایی به نوعی جاده صاف کن این نورچشمی‌ها بوده‌اند و فیلمسازان دغدغه‌مند چه در حوزه اجتماعی، دفاع مقدس، کودک و نوجوان یا آثار ملی و دینی به زحمت می‌توانستند خودشان را نشان بدهند یا وارد این عرصه بشوند.

کارگردان و تهیه کننده «کیمیا و خاک» می‌گوید: از آقای حیدریان سؤال کردند که برای سینما چه کاری انجام داده‌اید؟ ایشان هم در پاسخ گفتند، ما کاری کردیم تا تعداد تماشاچی‌ها بیشتر بشود! فیلم‌ها بیشتر فروش کردند! بله، شما ممکن است اگر یک فیلم اروتیک اکران کنید تعداد تماشاچی‌ها و درآمدش بیشتر از آثار دیگر باشد، اما سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا آمال و آرزوی شما این است؟! فیلمی که سعی در پرده‌دری دارد یا بنیان خانواده را هدف قرار داده؛ فیلمی که دیالوگ‌هایش ملغمه‌ای از جوک‌های تلگرامی و فضای مجازی است، اکرانش افتخار دارد؟! این روز‌ها اگر  فیلمی که قصد دارد در مقابل جامعه آینه قرار بدهد ساخته هم بشود، به دلیل فضای تنگ به وجود آمده دیده نخواهد شد چراکه شهر در دست مبتذل‌سازان است. سینما‌ها در قُرُق آنهاست.

وی در پایان می‌افزاید: مولوی در جایی می‌گوید، روزی یک شخصی که کارش با فاضلاب و تخلیه فضولات ارتباط داشت، گذرش به بازار عطرفروشان افتاد. به محض ورود آن فرد به بازار و استشمام بوی عطر در فضای آنجا، حالش بد می‌شود و غش می‌کند! مردم جمع می‌شوند و می‌گویند باید چه کار بکنیم؟ یکی در میان جمعیت می‌گوید من این مرد را می‌شناسم. بروید و مقداری پِهِن و فضولات بیاورید و زیر دماغش بگیرید تا به هوش بیاید! الان وضعیت سینمای ما به چنین روزی افتاده است، اگر فیلمی با قاعده سینمایی و درام و نیز ناظر بر ارزش‌های انقلاب بسازیم دیده نمی‌شود چراکه ذائقه مردم خراب شده و نسبت به چنین اثری اقبال ندارد و مقصر تمام این اتفاقات سازمان سینمایی وزارت ارشاد اسلامی است نه کس دیگری.




صدور پروانه ساخت برای داور جشنواره پرحاشیه سی و پنجم بعد از شش سال+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه ساخت معاونت نظارت با ساخت دو فیلمنامه موافقت به عمل آورد.

به گزارش سینماروزان در میان فیلمنامه های مجوز گرفته بیش از همه نام فیلمنامه «سایه هما» جلب توجه می کند که محمدرضا تخت کشیان از هیأت داوری مناقشه‌برانگیز جشنواره سی و پنجم فجر، تهیه کنندگیش را برعهده دارد.

تخت‌کشیان که جزو هسته اصلی موسسه پخش «فیلمیران» بوده از شش سال قبل و بعد از تولید اولین فیلم رضا عطاران با نام «خوابم می آد» فیلم دیگری را تولید نکرده بود.

«بهت» به کارگردانی عباس رافعی و تهیه کنندگی محمد نشاط دیگری فیلمی است که پروانه ساختش صادر شده است.

فهرست کامل پروانه های صادرشده به شرح زیر است:

«بهت» به تهیه‌کنندگی محمد نشاط ،کارگردانی و نویسندگی عباس رافعی در ژانر اجتماعی

«سایه هما» به تهیه‌کنندگی محمدرضا تخت کشیان ، کارگردانی و نویسندگی آزاد جعفریان در ژانر اجتماعی.




روایت عباس رافعی از انتظارات لهستان برای همکاری در یک پروژه مشترک⇐سانسور واقعیت رفتاری سربازان آمریکایی+ارائه تصویری مثبت از آمریکا

سینماروزان: عباس رافعی کارگردانی که آخرین فیلم اکران شده اش «فصل فراموشی فریبا» با محوریت نمایش گرفتاریهای یک زن ایرانی ده‌ها جایزه ریز و درشت از جشنواره‌های مختلف گرفت، ماههاست به دنبال فراهم آوردن مقدمات تولید یک پروژه مشترک به نام «کافه پولونیا» است؛ فیلمی که بنا بود بخشی از آن در لهستان و با سرمایه گذاری یک شرکت فیلمسازی لهستانی تولید شود اما گویا شرایط این سرمایه گذاری فراهم نشده است.

به گزارش سینماروزان عباس رافعی با بیان هزینه های بالای تولیدات مشترک به «مهر» گفت: با توجه به اینکه این فیلم هزینه‌بر است من به تنهایی قادر به تأمین هزینه های ساخت آن نیستم. قرار بود کشور لهستان در ساخت «کافه پلونیا» مشارکت کند اما با توجه به اینکه این فیلم درباره جنگ جهانی دوم و و روایتگر مهمان نوازی ایرانی ها در آن دوران بود بهتر است که مشارکت کشورهای خارجی زیاد نباشد و خودمان صاحب امتیاز فیلم باشیم، چون وقتی یک کشور خارجی در فیلم هایی که موضوع ملی میهنی دارد مشارکت می کنند توقع هایی نیز دارد.

این کارگردان با اشاره به انتظارات طرف لهستانی در مثبت نشان دادن آمریکاییها به عنوان پیش شرط مشارکت در تولید «کافه پولونیا» اظهار داشت: لهستان برای مشارکت در «کافه پولونیا» انتظار داشت که چهره آمریکا را بد نشان ندهیم در حالی که در قسمتی از این فیلم شاهد رفتارهای زشت سربازان آمریکایی در خیابان های ایران هستیم.

رافعی با اشاره به درخواست ممیزی طرف لهستانی ادامه داد: بر همین اساس آنها از ما در خواست کردند که این قسمتهای مربوط به رفتارهای زشت سربازان آمریکایی در «کافه پولونیا» نباشد چون معتقد بودند در این صورت فیلم سیاسی می شود و امکان نمایش در سینماهای آمریکا را پیدا نمی کند. با این حال ما همچنان مشغول رایزنی با آنها هستیم تا بتوانیم ضمن حفظ اعتقاداتمان، مشارکت آنها را هم داشته باشیم.

 




کارگردان اولین اثر ضدّداعشی سینمای ایران اظهار داشت⇐برخی مدیران سینمایی ما همسو با بیگانگان عمل می‌کنند و نمي‌گذارند فيلم‌هايي كه درباره داعش ساخته شده، ديده شود!/وقتي رهبری از وضعيت فرهنگي راضي نيست حداقل بايد شاهد تغيير مديران مياني باشيم ولي هيچ اتفاقي نمي‌افتد/فرقي نمي‌كند دولت اصلاح‌طلب سر كار باشد يا اصولگرا، وزرا مي‌آيند و مي‌روند اما مديران مياني سرجاي‌شان می‌مانند+روایتی از دیدار با آقازاده شیخ حسن نصرالله

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: فيلم سينمايي «آوازهاي سرزمين من» كه درباره داعش و مقاومت در برابر اين گروه تروريستي ساخته شده است، بعد از حدود چهار سال از توليد آن، هنوز در كشورمان به نمايش درنيامده است.

اين در حالي است كه بر اساس پيشبيني و روشي كه در اين فيلم براي مقابله با داعش پيشنهاد شده است، امروز شاهد آن هستيم كه نيروهاي مردمي در عراق و سوريه در حال يكسره كردن كار داعش و ديگر گروههاي تروريستي هستند.

عباس رافعی، كارگردان فيلم ضد داعش «آوازهاي سرزمين من» در گفتوگو با «جوان» علت اصلي به نمايش درنيامدن آثار ضد داعش را در سينماي ايران حضور قدرتمند سكولارها در بخش فرهنگي عنوان ميكند.

گفتوگوي «جوان» با اين كارگردان را در ادامه ميخوانيد.

«آوازهاي سرزمين من» با وجود اينكه حضور موفقي در جشنوارههاي خارجي داشته هنوز در ايران به نمايش عمومي درنيامده است. براي خوانندگان «جوان» كه اين فيلم را نديدهاند، درباره داستان فيلم توضيح دهيد؟

اين فيلم اولين فيلم سينمايي داستاني است كه در مورد داعش و حضور بيگانگان در سوريه ساخته شده است. زماني كه ما اين فيلم را در لبنان و سوريه ساختيم نيم بيشتر سرزمينهاي عراق و سوريه تحت تسلط داعش و ديگر گروههاي تروريستي بود اما امروز ميبينيم كه كار داعش تقريباً تمام شده ولي هنوز نميگذارند فيلم ديده شود. «آوازهاي سرزمين من» داستان واقعي دارد كه ابتدا خبرنگار برونمرزي صداوسيما آن را براي من تعريف كرد و ماجراي يك عروسي در روستايي در سوريه بود كه با حمله داعش به آن روستا همه زنان از جمله عروس به اسارت در ميآيند. در اين فيلم نشان داده شده كه اگر مانند مردمان اين روستا در برابر حمله داعش مقاومت شود، اين گروه تروريستي قادر به تسخير و تسلط بر سرزمينها نيست.

غير از موضوع مقاومت به چه مسائلي در اين فيلم پرداخته شده است؟

موضوع مهم ديگر پرداختن به تفاوتها و اختلافها ميان گروه تروريستي داعش و گروه تروريستي النصره بود. درست است اين دو گروه دست به قتلعام مردم سوريه زدند اما با هم اختلافهاي زيادي دارند و براي مردمي كه اخبار را از تلويزيون دنبال ميكنند، دانستن اين مطالب باعث ميشود پيشزمينه ذهني از حوادث داشته باشند و بهتر به نقش ائتلاف تحت رهبري امريكا در كمك به تروريستهاي سوريه پي ببرند. براي ساخت فيلم به ديدار سيدجواد نصرالله، پسر سيدحسن نصرالله و مسئول فرهنگي حزبالله لبنان رفتم، به موضوع مهمي اشاره كرد كه در فيلم آن را گنجاندم و آن اين بود كه اگر مردم از برابر داعش فرار نكنند، داعش نميتواند پيشروي كند. نگاه كنيد، اين گروه تروريستي از اعمال جنايتكارانهاش فيلم و تصوير ميگيرد و براي ارعاب و وحشتآفريني در ميان مردم منتشر ميكند. با اين كار انگيزه دفاع را از مردم ميگيرد. من ميخواستم فيلمي بسازم كه در آن نشان دهم هرجا مردم مقاومت كنند در برابر هر نيروي متجاوزي پيروز ميشوند.

اما فيلمتان تا امروز در ايران اكران عمومي نشده است، چرا؟

همان سال كه فيلم را ساختيم براي نمايندگان مجلس اكران خصوصي گذاشتيم. اكران خصوصي ديگري هم براي مسئولان گذاشتيم. هر دو گروه متفقالقول بودند كه اين فيلم بايد در ايران به نمايش درآيد. فيلم در دو نسخه دوبله فارسي و دوبله عربي براي نمايش در ايران و كشورهاي عربي تهيه شده ولي دستهاي پنهاني دركار بودند كه نگذاشتهاند تا امروز اين فيلم ديده شود. نهتنها به اين فيلم بلكه به فيلم «امپراتوري جهنم» ساخته پرويز شيخطادي نيز كه به داعش پرداخته بود هم اجازه ديده شدن ندادند. آن فيلم را حتي از جشنواره فيلم فجر بيرون كردند.

به عنوان كارگردان سينما و يك فعال حوزه فرهنگ و هنر، دليل اين اتفاقات را در چه چيز ميبينيد؟

من احساس ميكنم با وجود اينكه ما مديران سينمايي خوبي داريم اما در بعضي جاها همسو با بيگانگان عمل ميكنند، همسو با بيگانگان فيلم ميسازند و در جشنواره كن نمايش ميدهند و همسو با بيگانگان نميگذارند فيلمهايي كه درباره داعش ساخته شده، ديده شود. حتي من از صداوسيما و رسانه ملي گلايه دارم كه چرا آنها هم در اين باره كمكاري ميكنند. باعث تعجب است كه در كشوري كه بيشترين قربانيان ترور را دارد، مدعي مبارزه با ظلم و حمايت از مظلومان است، هر كجاي عالم كه ظلمي باشد نداي مظلوم را ميشنود و به كمكش ميشتابد، انقلابش اسلامي است و تنها كشور با نظام شيعي در جهان است، بخش فرهنگي در دست سكولارها است!

بالاخره بايد دليلي براي نمايش ندادن فيلمي مانند « آوازهاي سرزمين من» بيان كرده باشند؟!

وقتي گفتند فيلم «فصل فراموشي فريبا» را تحريم ميكنيم، متوجه دليل تحريمشان نشدم، براي «آوازهاي سرزمين من» نيز همينطور، دليلي نگفتهاند. ولي هرجا رفتيم با در بسته روبهرو شديم. اگر ما مديران فرهنگي باهوش و زرنگي داشتيم، اين فيلم را به همه سفارتخانههاي ايران در خارج از كشور ميدادند و ميگفتند ميان مردم توزيع كنيد تا همه دنيا ببينند كه ايران در كنار مقابله سياسي، اجتماعي، اقتصادي و نظامي با تروريستها در حوزه فرهنگي هم به جنگ با آنها ميپردازد و در صف اول ظلمستيزي قرار دارد. زماني مقام معظم رهبري گفتند درباره فلسطين فيلم بسازيد، مردمي كه هنوز كليد در خانههايشان در دستشان هست و سند خانههايي را كه اسرائيليها غصب كردهاند، نگه داشتهاند. آن زمان فيلم «بيگانگان» را ساختم. يكي از مسئولان وقت بعد از ديدن «بيگانگان» گفت اين فيلم از بهترين فيلمهايي است كه درباره فلسطين ساخته شده است ولي آن فيلم هرگز اجازه اكران نگرفت.

شما معتقديد يك جريان مانع نمايش آثار همسو با اهداف فرهنگي نظام است؟

از ابتداي انقلاب تا امروز ما در بخش فرهنگ با نوعي بدسليقگي روبهرو هستيم. در طول اين سالها چند فيلم درباره انقلاب شكوهمند اسلامي مردم ايران ساخته شده كه بتوانيم آن را به دنيا نشان دهيم؟ يا چند فيلم درباره رهبر كبير انقلاب اسلامي امام خميني (ره) ساخته شده كه بتوان آن را به دنيا نشان داد؟ در همه زمينههاي فرهنگي قصور داريم.

چكار كنيم كه اين بدسليقگي كه گفتيد يك جا قطع شود و ديگر ادامه پيدا نكند؟

به نظرم نيازمند عزم ملي هستيم، فشار مردم از پايين و همراهي رهبران از بالا. وقتي خود حضرت آقا از وضعيت فرهنگي راضي نيستند و به صراحت آن را بيان ميكنند، حداقل بايد شاهد عكسالعمل و تغييرات در سطح مديران مياني باشيم، ولي هيچ اتفاقي نميافتد. فرقي نميكند دولت اصلاحطلب سر كار باشد يا اصولگرا، وزرا ميآيند و ميروند اما مديران مياني كه تصميمگيران اصلي هستند سرجايشان باقياند. تا زماني كه اين وضع ادامه داشته باشد، تغيير سخت است. به نظرم بخش فرهنگي كشور از مديران ميانياش آسيب جدي ديده است.




واکنش تهیه کننده «پری» و «اشک سرما» به تهیه کننده ارگانی انصرافی از جشنواره⇐آقای خزاعی! خدا جای حق نشسته! همان بلایی را که بر سر ما آوردید حالا بر سر خودتان آمد

سینماروزان: ساعاتی پیش محمد خزاعی تهیه کننده فیلمی ارگانی به نام «امپراطور جهنم» که با حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس ساخته شده است همراه با پرویز شیخ طادی کارگردان این فیلم، نامه ای خطاب به رییس سازمان سینمایی نگاشته و در گلایه از حذف فیلم از بخش مسابقه جشنواره فجر، انصراف خود را از حضور در بخش چشم انداز اعلام کردند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان متعاقب آن نامه انصرافی امیرحسین شریفی تهیه کننده سینمای ایران و صاحب آثاری نظیر «اشک سرما»، «پری» و «ضیافت» که سه سال قبل فیلم «آوازهای سرزمین من» در نقد داعش را ساخته بود با ارسال یادداشتی برای سینماروزان با مرور برخی از ناملایماتی که بر سر فیلمش رفته با صراحت خطاب به خزاعی گفت همان بلایی که وی و دبیرخانه جشنواره مقاومت بر سر «آوازها…» آوردند حالا بر سر فیلم خودش آمد و این معنایی ندارد جز آن که در این دنیا هر چه کنی به خود کنی!

متن یادداشت امیرحسین شریفی را بخوانید:

سه سال قبل که با دشواریهای بسیار و در شرایطی که حتی ارگانهایی که دم از اهمیت نقد رفتارهای تکفیری در سینما می زدند حاضر نشدند سر سوزنی به ما کمک کنند اولین فیلم ضدّداعش با عنوان «آوازهای سرزمین من» را ساختم؛ فیلمی که در زمان مقتضی به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر هم ارائه شد و در حالی که می توانست وجه استراتژیک جشنواره را بالا ببرد اما علیرضا رضاداد دبیر وقت جشنواره اجاز حضور را نداد و بعدتر که وزیر وقت ارشاد فیلم را دید و در چرایی عدم حضور در جشنواره او را طرف پرسش قرار داد با وارونه کردن واقعیت گفت فیلم آماده نبوده!!!

و البته من نیز حیّ و حاضر خطاب به وزیر گفتم اتفاقا فیلم کاملا آماده شده بود اما هم رییس سازمان سینمایی و هم دبیر منصوب ایشان در جشنواره، جرأت نمایش این فیلم را  نداشتند چون واهمه این را داشتند که بر امتداد اقامت دوگانه شان خللی وارد شود.

در آن زمان کمترین انتظار من از مدعیان سینمای استراتژیک این بود که چنین رفتاری را بی پروا نقد کنند اما به غیر از برخی اصحاب شریف رسانه هیچ کدام از مدیران و مسئولان و سینماگرانی که نان شعاردهی از این سینما را می خورند حتی یک خط درباره لزوم حمایت از چنین فیلمی سخن نگفت. در آن زمان البته کمترین واکنشی از محمد خزاعی تهیه کننده «امپراطور جهنم» ندیدم…

بعدتر وقتی «آوازها…» راهی به جشنواره مقاومت به دبیری محمد خزاعی پیدا نکرد فهمیدم که آقایان شعارده حتی جرأت این را ندارند که در جشنواره ای که به واسطه مفاهیمی نظیر مقابله با افکار انحرافی گروههای تکفیری بودجه می گیرد هم اولین فیلمی که بر این مبنا ساخته شده را اکران کنند!

در این سه سال تلاشهای زیادی برای اکران فیلم کردم و البته با داشتن پروانه نمایش حتی نتوانستم فیلم را در گروه آزاد اکران کنم؛ از آن سو گروه هنروتجربه که ردیف بودجه دولتی برایش تخصیص یافته و اصلا بودجه می گیرد که یار و یاور سینمای مهجور در اکران باشد نیز شرایطی برای اکران فیلم فراهم نکرد و همه این ناملایمات در اکران هم کمترین واکنشی را از دوستانی که حالا به خاطر حذف فیلمشان از جشنواره فجر به نامه نگاری افتاده اند، ندیده ام.

عجب آن که دوستان ما که مدام ادعای مسلمانی می کنند و خود را ضدّداعش می دانند در مهجوریت و انزوای پیش آمده برای «آوازها…» حتی یک توئیت نزدند اما «ميتروپوليت كليمنت» اسقف اول روسيه در جشنواره کاتولیکهای دنیا برای ساخت این فیلم به من جایزه داد و گفت شما ظلم و ستم داعش را به خوبی تصویر کشیدید و با بیانی صریح از لزوم اتحاد مسلمان و مسیحی برای مبارزه با افکار انحرافی سخن گفتید.

من زودتر از اینها فهمیدم که سیاستهای سینمایی دولت فعلی علاقه ای به تولید و اکران فیلمهایی در نقد تکفیریها و داعش ندارد و در این باره بارها هم هشدار دادم و باز هم در این باره حرفهایم را بی واهمه خواهم زد اما تعجبم از امثال دبیر جشنواره مقاومت است که در این سالها کمترین حمایتی ولو در حرف از صاحبان آثار استراتژیک نداشتند و  چند روز بعد از حذف فیلمشان از بخش مسابقه جشنواره فجر و بعد از  آن که فیلمشان-احتمالا طی تعاملی دوجانبه- برای حضور در بخش چشم انداز معرفی شده است تازه یادشان آمده نامه انصرافی بنویسند و شوآف دهند.

آقای دبیر جشنواره مقاومت که در هیأت مدیره برخی موسسات سینمایی وابسته به منابع عمومی حضور دارند و در کنار تولید فیلمهای ارگانی اخیرا مجری تلویزیون هم شده اند یادشان نرود که دنیا دار مکافات است و هر چه کنند به خود کنند و همان بلایی را که بر سر ما آوردند حالا بر سر خودشان آمد. وقتی نامه ایشان را خواندم واقعا به تردید افتادم این نامه را همان کسی نوشته که اولین فیلم ضدّداعش سینمای ایران را به جشنواره تحت امرش راه نداد؟ آن هم فیلمی که با کمتر از یک چهارم بودجه ای ساخته شده که ایشان برای ساخت فیلم حذف شده شان از آن برخوردار بودند.

نامه این دبیر-عضو هیأت مدیره-تهیه کننده-مجری را که خواندم توکلم به خدا بیشتر شد چون باز هم دریافتم خداست که جای حق نشسته و قبل از آن که بندگان خدا بخواهند به حساب آدمی برسند، پروردگار چنان درسی به آدمی می دهد که مرتب در دلت بگویی هرچه کنی به خود کنی.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی




یک تهیه‎کننده: فیلم مرا هم وزیر ارشاد تأیید کرده و هم کمیسیون فرهنگی مجلس اما یک سال است پشت خط اکران مانده!!

سینماژورنال: در ماههای اخیر اهمیت در دستور کار قرار گرفتن پروژه های استراتژیک فرهنگی به شدت مورد توجه قرار گرفته است. از جمله این موضوعات استراتژیک بحث نقد گروههای متحجر و تکفیری-سلفی است که در سالهای اخیر با حمایت دول غربی در منطقه رشد داشته اند.

از جمله این گروهها داعش است که طی همه ماههای سربرآوردنش مدام تولید محصول در نقد افکار و افعالش بااهمیت قلمداد شده اما  هنوز و بعد از گذشت بیش از یک سال از تولید نخستین اثر سینمایی با نقد رفتارهای تکفیری با نام «آوازهای سرزمین من» که تمرکز مستقیم بر نقد داعش دارد، هنوز این فیلم مجال اکران پیدا نکرده است.

صدور پروانه نمایش بدون اصلاحیه

«آوازهای سرزمین من» اردیبهشت ماه سال گذشته بدون یک پلان اصلاحیه پروانه نمایش هم گرفته است و مشکلی برای اکران ندارد اما در این مدت یک سال و خرده ای که از صدور پروانه نمایش آن می گذرد تهیه کننده و پخش کننده اثر نتوانسته هیچ گروه سینمایی را برای اکران آن بگیرند.

پیش از معرفی فیلمهای اکران رمضان امسال نیز تهیه کننده تلاشهایی را برای اکران فیلم در این ماه انجام داد بخصوص که اکران رمضان امسال تا اینجای کار فاقد آثاری بوده که بتوانند در کنار سرگرم سازی وجه معنوی این ماه را هم برآورده سازند و از این نظر «آوازها…» می تواند گزینه ای مناسب برای اکران در این ماه باشد.

امیرحسین شریفی تهیه کننده «آوازها…» با انتقاد از عدم ایجاد فضایی مناسب برای اکران اثری که به صراحت داعش را نقد می کند به «صبح نو» گفت: از یک طرف مدام در تریبونهای رسمی از این می گویند که چرا سینماگران ما به دنبال تولید آثاری در نقد رفتارهای افراطی نمی روند و از آن طرف به عنوان تهیه کننده نخستین محصول ضدداعش سینمای ایران هیچ حمایتی را ندیده ام.

وی ادامه داد: از اردیبهشت ماه پارسال تا خرداد امسال بیشتر از یک سال از صدور پروانه نمایش فیلم می‌گذرد اما دریغ از آن که حتی مجالی را فراهم کنند برای اکران فیلم در گروه آزاد. به عنوان تهیه کننده ای که بیشتر از دو دهه است در این سینما حضور دارم هیچ گاه این قدر بی مهری را در اکران ندیده بودم.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: ما برای آن که بار رئالیستی اثر بیشتر شود بخشهایی از این فیلم را در لبنان تولید کردیم آن هم در حالی که چندین بار از سوی داعش تهدید به مرگ شدیم. این تهدیدات اما  ذره ای در تصمیمی که برای تولید این فیلم داشتیم خلل وارد نکرد و تا روز آخر سعی کردیم همه چیز را مطابق برنامه پیش ببریم.

شریفی با اشاره به سوابقش در سینما و تلویزیون به «صبح نو» گفت: من در مدت دو نزدیک به سه دهه فعالیت تهیه کنندگی ام نزدیک به 143 محصول سینمایی و تلویزیونی تولید کرده ام و کارنامه ام پر است از آثاری مانند «هور در آتش» و «اشک سرما» که کاملا علایق ذهنی ام نسبت به ایثار و مقاومت را نشان می‌دهد. با این حال هنوز که هنوز است نتوانسته ام «آوازها…» را حتی در گروه آزاد اکران کنم. چرا؟ چون به فیلم من سینما نمی دهند.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی

فیلمی که هم وزیر ارشاد آن را تأیید کرده و هم کمیسیون فرهنگی مجلس

«آوازهای سرزمین من» از جمله آثاری است که هم وزارت ارشاد و هم کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نسبت به آن نظر مثبت داشته اند با این حال امکان اکران پیدا نکرده است. شریفی در این باره بیان داشت: در دیداری که با وزیر ارشاد جناب علی جنتی داشتم ایشان به صراحت گفت که «آوازها…» را دو بار دیده و حتی از چرایی عدم حضور آن در جشنواره فجر از رییس سازمان سینمایی پرسش کرده است. رییس سازمان هم آماده نبودن فیلم را توجیه این عدم حضور دانسته است در صورتی که فیلم را زودتر از خیلیها به دبیرخانه جشنواره دادیم و از قبول آن سرباز زدند. چطور است فیلمی که وزیر ارشاد چندین بار محتوای آن را زیر سوال برده همچنان از تسهیلات در اکران برخوردار است اما فیلم ما نه؟

وی ادامه داد: اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نهم هم فیلم را دیدند و البته آن را تأیید کردند و تصویرسازی فیلم درباره اسلام ستیزی داعش را اثرگذار دانستند. در این شرایط حداقل امکانی که می بایست سازمان سینمایی برای ما فراهم می کرد امکان اکرانی عادلانه برای فیلم بود.

فریاد مقام رهبری به آسمان رسیده…

شریفی با اشاره به سخنان اخیر رهبری در اهمیت مقوله فرهنگ برای جامعه تأکید کرد: فریاد مقام معظم رهبری در بی توجهی به مقولات استراتژیک فرهنگی به آسمان رسیده اما به فیلمی که در نقد داعش ساخته شده مجال اکران نمی‌یابد.

تهیه کننده «آوازهای سرزمین من» در پایان گفتگوی خود با ابراز امیدواری نسبت به اینکه شورای صنفی نمایش در چینش اکران رمضان تجدیدنظر کند خاطرنشان ساخت: مسأله فقط «آوازها…» نیست؛ این حق صاحبان آثاری با مضامین استراتژیک است که از حداقلهایی در اکران برخوردار باشند. سازمان سینمایی اگر واقعا نگران رشد سلفی گری در منطقه است می تواند همین رمضان 95 را مجالی کند برای اکران لااقل دو عنوان فیلم استراتژیک در نقد این رفتارها.




كدام فيلمها با سرمايه‌گذاري شيوخ منطقه ساخته شدند؟/ردّپاي سعودي‌ها، كويتي‌ها و قطري‌ها در سينماي ايران+عکس

سینماژورنال: برنده شدن “فروشنده” اصغر فرهادی در دو رشته بهترین بازیگری مرد و بهترین سناریو در اختتامیه جشنواره کن سبب ساز آن شده است که برخی رسانه‌های عرب زبان این موفقیت را به سرمایه‌گذاری موسسه فیلم دوحه در آن پیوند زده و از نقش موثر قطری‌ها در جشنواره کن امسال سخن گوید.

به گزارش سینماژورنال البته که اصغر فرهادی هم پیشتر حضور موسسه فیلم دوحه به عنوان سرمایه گذار “فروشنده” را با استفاده از واژه حمایت مالي يا fund تأیید کرده بود و در نشست خبری داخلی‌اش هم باز هم بر این fund صحه گذاشت.

موسسه فیلم دوحه که در سال ۲۰۱۰ ميلادي توسط خانم شيخه مياسه آل‌ثاني دختر پادشاه سابق قطر و خواهر پادشاه فعلی قطر تأسيس شده است(اینجا و اینجا را بخوانید) امسال هفت فیلم مختلف را در جشنواره کن معرفی کرده بود و ردّپای قطر و به تبع آن اعراب در جشنواره 2016 کن آن قدر پررنگ شده بود که یک فیلمساز دورگه عرب‌تبار به نام “هدا بنیامینا” وقتی برای دریافت جایزه دوربین طلایی روی سن رفت در سخنانی عجیب از این گفت که کن متعلق به آنهاست.

خط تکراری فرار دختر از خانه

هدا بنیامینا که با فیلمی به نام “دیواینز” در جشنواره کن حضور داشت در اختتامیه بعد از دریافت دوربین طلایی در سخنانی عجیب گفت: من اغلب علاقه ای نداشتم که به کن توجه نشان دهم اما امروز خوشحالم که اینجا هستم. کن متعلق به ما هم هست…

برای آن که از دلایل موفقیت این جوان عرب در آوردگاه کن بیشتر بدانیم کافیست مروری داشته باشیم بر خلاصه داستان فیلمش “دیواینز”. “دیواینز” درباره فرار است و نه فرار از زندان بلکه فرار دختری از خانه! فیلم این کارگردان دورگه عرب ماجرای اخراج دختری عرب از مدرسه و سپس فرار از خانه برای یافتن آزادی شخصی(!) را روایت می‌کند.

ردّپای شيوخ منطقه در سرمايه گذاري فيلم‌هاي ایراني

 با توجه به تصويري كه “فروشنده ” از فضاي امروز جامعه ايران به تصوير مي كشد، سرمايه گزاري موسسه وابسته به اين شيخه خانم كه حتما خليج فارس را با نام جعلي اش مي شناسد و پدر و برادرش در سياست خارجي مدام در كنار عربستان سعودي عليه ايران و نه فقط حاكميت شاخ و شانه مي كشند، مخاطب ايراني را نسبت به اين فيلم دلزده مي كند.

حتي براي همان تماشاگري كه احتمالا براي او، سازندگان فيلم به هنگام عبور از فرش قرمز صداي شجريان را پخش كردند و براي او مدام ذكر خير دكتر ساعدي را انجام دادند(!) باز قبول اينكه يك وابسته به دربار قطر هم در فرش قرمز قدم بردارد قابل قبول نيست.

فروشنده

فروشنده

 اين جماعت اگر بيشتر از آنهايي كه دل در گرو حاكميت دارند در كمپين هاي حمايت از نام خليج فارس شركت نكنند، كم اثرتر هم نيستند، خلاصه كلام نفرت از  رفتارهای تکفیری-سلفی و حاميان مالي آنها امري ملي در ايران است و مردم ايران با دربار آلوده ساز قطري كه به تنهايي در باب رشوه به فيفا جهت برگزاري بازي هاي جام جهاني عامل فروپاشي كميته مركزي فيفا شد و با پول همه چيز را مي خواهند و مي توانند بخرند، ميانه بدي دارد و اين يك حس مشترك ملي است كه حتي اعراب شريف ايراني هم از سياست هاي خصمانه كشورهاي كوچك و دست ساز منطقه خليج فارس دلزد ، متنفر و ناراضي اند.

حضور پررنگ قطر يكي از كشورهاي حامي گروه هاي سلفی تكفيري در جشنواره کن امسال و البته ردپای پررنگشان بر فرش قرمز فیلم فرهادی، اين سوال را به ذهن مي‌آورد كه آیا فرهادی اولین کارگردان ایرانی است که سرمایه نقدي فیلمش را يكي از فرزندان و بستگان شيوخ حاكم بر كشورهاي عربي منطقه تأمین کرده است؟

جستجوی ریشه ماجرا در یک دهه قبل
هرچند گردش آزاد و سريع اطلاعات و نيز آگاهي و تنفر ملت ايران از حاميان سلفي‌ها و تكفيري‌ها، انتقادها پیرامون دریافت fund “فروشنده” از موسسه فیلم دوحه را به شدت در کانون توجه قرار داده  اما اولين سرمايه گذاري شيوخ در سينماي ايران به ده سال پيش باز مي گردد.

یک دهه پیش از این شيخ ” صالح عبدالله كامل” شيخ سعودي كه صاحب شركت معظم خوشه‌اي (هلدينگ) “دله البركه” است به ايران آمد و در طي قرارداي كه به نمايندگي از كمپاني راديو تلويزيون ماهواره اي ” روتانا” با موسسه سينمايي سبحان‌فیلم به مديرعاملي سعيد حاجی‌ميري منعقد كرد، سرمايه‌گذاري در فيلم هاي ايراني را بر عهده گرفت.

گفتني است امپراطوري تصويري “روتانا” به شاهزاده وليد بن طلال بن عبدالعزيز نوه موسس عربستان سعودي تعلق دارد و عقد اين قرار داد در زمان سياستهاي حسن همجواري خواهانه سعودي و فقط به شكل قرارداد بين دو شركت خصوصي ايراني و سعودي انجام گرفت چرا كه آن زمان هم حساسيت به سرمايه گذاري سعودي ها در سينماي ايران عليرغم نداشتن چهره خصمانه امروزي وجود داشت.

تقاطع

تقاطع

خرید فیلم “تقاطع”

سبحان فيلم كه قرار بود تعداي فيلم به سرمايه گزاري شيخ سعودي بسازد، براي آنكه دچار دفع وقت نشود دست به خريد كارهاي ساخته شده و آماده سينما زد و با خريد فيلم “تقاطع” به كارگرداني ابوالحسن داودي و تهيه كنندگي ناصر شفق اين فيلم را به عنوان محصولي مشترك از سينماي ايران و البته fund سعودي به بازار خارج از ايران ارائه داد.

روتانا از طريق دله البركه با تغییر برخی واژگان مصطلح در ادبیات مسلمانان شیعه از طريق دوبله مجدد و زيرنويس فيلم را در بازار عربي و اروپايي پخش كرد و فيلم را در جشنواره قاهره مركز امپراطوري تصويري روتانا عرضه كرد.

گفتني است برخلاف “فروشنده” كه تا زمان برگزاري فستيوال كن تهيه كننده‌اش اصغر فرهادي و شریک فرانسوی‌اش ممنتو شناخته مي شدند و تا قبل از افشاي طرف قطري و رژه اش در فرش قرمز با تصنيف “دلشدگان”، نامي از اين سرمايه‌گذاري جايي برده نمي شد‌، تهيه كنندگان “تقاطع” نام “روتانا” را به شكل كامل آن البته يعني “راديو تلويزيون عرب” همه جا در كنار نام شفق و حاجي ميري ، اعلام مي كردند.

البته که همکاری روتانا با سبحان فیلم ادامه نیافت و پس از “تقاطع” دامنه اختلافات آن قدر بالا گرفت که به قطع همکاری منجر شد.

سرمایه “فصل فراموشی…” از کویت آمد

سالها بعد این “فصل فراموشی فریبا” عباس رافعی بود که با سرمایه‌گذاری یک شهروند مقیم کویت تولید شد. “فصل فراموشی فریبا” هم که تصویری اغراق شده و تلخ از اجتماع امروز و مظلوميت زن در ايران نشان می‌دهد برخلاف “تقاطع” که از حضورهای جشنواره اي به شكل گسترده ناکام بود، مرتب از فستیوالهای مختلف جایزه گرفته و شاید به لحاظ تعداد جوایز رکورددار سینمای ایران باشد.

البته که حضور “فصل فراموشی فریبا” در جشنواره های رده یک نبوده اما به لحاظ کمیت تعداد جشنواره، این فیلم جزو پیشتازان است.

فصل فراموشی فریبا
فصل فراموشی فریبا

یعنی میان این همه ارگان متمول داخلی یک fund دهنده پیدا نمی‌شد؟

حالا هم که دیگر با “فروشنده” فرهادی روبروییم که با fund موسسه متعلق به دختر خليفه سابق و خواهر خليفه (شاه) فعلي قطر تولید شده و مطبوعات عربي متاسفانه ورود دقیقه نودی به کن و دریافت دو جایزه سینمایی از کن را مربوط به نقش پررنگ قطري عربي مي دانند؛ نكته اي كه حتي اگر آن را يك لاف بزرگ بپنداريم حسرت برانگیز است.

حسرتی از این جهت که عليرغم تمكن مالي كارگردان فيلم و حاضر بودن بسياري از اسپانسرها و بانكهای داخلی براي سرمايه گذاري در فيلم او كه اسكار را در كارنامه دارد و باز با توجه به هزينه هاي كم فيلمسازي در ايران به نسبت ديگر كشور ها چرا بايد پيشنهاد پولي و مالي قطريها با توجه به سياستهاي آلوده  تروريست پرورشان مورد قبول واقع شود؟!




یک تهیه‌کننده ایرانی جایزه روسی خود را به مسیحیان اهدا کرد+عکس

سینماژورنال: مراسم اختتامیه یازدهمین فستیوال ارتدکس (میتینگ) در شهر اوبنینسک(اولین شهر اتمی دنیا) روسیه برگزار شد و طی آن فیلم سینمایی “آوازهای سرزمین من” که در بخش مسابقه این جشنواره حضور داشت سه جایزه دریافت کرد.

به گزارش سینماژورنال یک جایزه از طرف کلیساهای ارتدکس توسط میترو پولیت کلیمنت رئیس مذهبی بخش کالوگا و برووسک و دومین شخص مذهبی بعد از اسقف کبیر روسیه  به امیرحسین شریفی تهیه کننده فیلم به خاطر دوستی بین مسلمانان و مسیحیان در فیلم “آوازهای سرزمین من” اهدا شد.
جایزه دیگر جایزه ویژه هیئت داوران بود که توسط رئیس هیئت داوران به خاطر شرایط سخت تولید این فیلم و پرداختن به مهمترین موضوع روز دنیا اعطا شد.

جایزه سوم نیز جایزه ویژه آکادمیا رادیو و تلویزیون یوراسیا (اتحادیه آسیا و اروپا) ، بود که توسط رئیس آکادمیک به امیرحسین شریفی اهدا شد.

در این مراسم که در سالن بزرگ سینمایی اوبنینسک برگزار شد امیرحسین شریفی جایزه ویژه کلیساهای ارتدکس را به خانواده های شهدای مسیحی که توسط تروریست ها به شهادت رسیدند تقدیم کرد و جایزه دوم خود را به کلیه عوامل تولید این فیلم و جایزه سوم خود را به کارگردان این فیلم عباس رافعی تقدیم کرد.

امیرحسین شریفی بعد از دریافت جایزه
امیرحسین شریفی بعد از دریافت جایزه



تهیه‌کننده اولین فیلم ضدداعش ایران⇐مسیحیان برای این فیلم بیشتر از دوستان‌مان در ایران ارزش قائلند

سینماژورنال: برای اولین بار یک فیلم سینمایی ایرانی به یازدهمین جشنواره میتینگ ارتدکس راه پیدا کرد.

به گزارش سینماژورنال فیلم سینمایی “آوازهای سرزمین من” که اولین فیلم ضدداعش ایرانی میباشد به تهیه کنندگی امیرحسین شریفی و کارگردانی عباس رافعی به  بخش مسابقه این جشنواره راه یافته است.

شریفی تهیه کننده این فیلم با اعلام این خبر بیان داشت: “آوازهای سرزمین من” در بخش مسابقه با آثاری از کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی به رقابت میپردازد.

وی ادامه داد: این جشنواره از  29 بهمن تا 4 اسفند در کشور روسیه برگزار میشود و دبیر این جشنواره “صوفیا” یک راهبه ارتدکس میباشد.

این تهیه کننده با اشاره به اینکه علیرغم اقبال جشنواره های خارحی به فیلمش، این اثر هنوز در ایران فرصتی برای اکران نیافته گفت: فیلم “آوازهای سرزمین من” اثریست که درباره صلح طلبی مسلمانان و اهمیت دین اسلام برای آرامش انسانها سخن می گوید ولی عجیب است که مسیحیان برای این فیلم بیشتر از دوستان مان در ایران ارزش قائلند.

وی تأکید کرد: مدتهاست به دنبال زمانی برای اکران فیلم هستیم اما متأسفانه مرتب امروز و فردا می کنند و در نهایت هم به فیلم ما اکران نمی دهند.

یادآوری میشود چندی پیش نیز شریفی برای این فیلم موفق به دریافت نشان صلح و دوستی  و سرباز مقاومت  از جشنواره دیتکتیو فست مسکو و همچنین دریافت جایزه ویژه بهترین تهیه کننده برای ساخت این فیلم با مهمترین موضوع روز دنیا و  دوستی بین ادیان از جشنواره کریمه در یالتا شده بود.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی