1

۴۰ مورد اصلاحیه بر فیلمی که با حمایت مستقیم مرکز گسترش تولید شده!+عکس⇔فیلمی با مضمون مثلث عشقی یک پدر و پسر!!!

سینماروزان: اگرچه مدتی است وظیفه کمک به تولید فیلمهای کارگردانان فیلم اولی از مرکز گسترش به بنیاد سینمایی فارابی منتقل شده است اما همچنان هستند برخی از فیلمهای اولی که پیش از این تفویض مسئولیت با حمایت مرکز گسترش تولید شدند و البته هنوز که هنوز است تکلیف اکران آنها مشخص نیست.

به گزارش سینماروزان از جمله این فیلم اولیها اثریست به نام “کاکا” به کارگردانی علی سرآهنگ. امیر سماواتی تهیه کننده این فیلم است و مجتبی راعی نیز مشاور کارگردان بوده است.

“کاکا” با حمایت مستقیم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید شده و هرچند به نظر می رسید که با آماده شدن پیش از جشنواره سی و چهارم در آن شرکت کند اما فیلم به جشنواره پارسال نرسید و با اینکه چند ماه است کارهای فنی آن نیز به اتمام رسیده و نسخه نهایی آن هم حاضر شده اما فیلم اکران هم نشده است.

ممیزی‌های فراوان وارده بر فیلمی از محصولات مرکز گسترش

دلیل این عدم اکران را باید به ممیزی های وارده به فیلم نسبت داد! شنیده شده نزدیک به 40 مورد اصلاحیه به “کاکا” وارد شده است و همین امر شرایط سختی را برای اعمال اصلاحات فراهم آورده است!

اگر فیلمی محصول بخش خصوصی و بدون کمترین حمایت دولتی این طور ممیزی می‌خورد و حتی توقیف می‌شد چندان عجیب نبود اما درباره “کاکا” که جزو محصولات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است، چرا؟

آیا مدیران این مرکز و در رأس آنها محمدمهدی طباطبایی نژاد که البته برای کمک به ساخت آثار مستند هم سختگیری های خاص خود را دارند حواس شان به فیلمنامه “کاکا” و مضمون آن نبوده که حالا اداره نظارت ارشاد این حجم از ممیزی را به آن وارد کرده است؟

از آن طرف این پرسش پیش می‌آید مرکز گسترش که بعد از تفویض مسئولیت الویت خود را فقط بر حمایت از آثاری که دارای وجهه تجربه گرایانه هستند قرار داده بود چه اله‌مانی در این محصول ممیزی خورده دیده که حمایت از آن را در دستور کار قرار داده است؟

پدر و پسر گرفتار مثلث عشقی

اگر بخواهیم به لحاظ مضمونی هم “کاکا” را بررسی کنیم بعید است بتوانیم دلیل قانع کننده ای مبنی بر وجه تجربه گرایی فیلم پیدا کنیم و آن گاه چرایی حمایت را توجیه کنیم.

خط اصلی داستان “کاکا” مبتنی بر یک مثلث عاشقانه است که دو ضلع آن یک جوان و پدرش هستند! این خط داستانی هم حکایت از آن دارد که نه با محصولی بکر و ویژه که اتفاقا با فیلمی روبروییم که بیش از هر چیز خط داستانی فیلمی به نام “طوقی” از ساخته های علی حاتمی را یادآور می شود.

تفاوت فقط در آن است که در آنجا ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی بودند که نقشهای اصلی را ایفا می کردند و تهیه کننده “کاکا” در کنار حسین محجوب فرزندش فرید سماواتی را در نقش جوان اول فیلم به کار گرفته است!

آیا همکاری قبلی رییس مرکز با تهیه کننده “کاکا” باعث حمایت شده؟

اینکه چطور شده این خط داستانی مورد تأیید مرکز گسترش برای حمایت از تولید قرار گرفته و از آن سو کارگردانی نظیر مجتبی راعی هم پذیرفته به عنوان مشاور کارگردان چنین پروژه ای همکاری داشته باشد پرسشهایی است که حتما باید پاسخ داده شود.

آیا حضور محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیر این مرکز در گروه تولید فیلم قبلی تهیه کننده “کاکا” یعنی “با دیگران” بوده که باعث حمایت از این پروژه شده است؟

طباطبایی نژاد در “با دیگران” که توسط ناصر ضمیری ساخته شده بود و امیر سماواتی تهیه کننده اش بود به عنوان مجری طرح حضور داشت! آیا همین همکاری قبلی باعث حمایت از “کاکا” شده است یا…؟

کاکا
کاکا
محمدمهدی طباطبایی نژاد در پشت صحنه "کاکا"
محمدمهدی طباطبایی نژاد در پشت صحنه “کاکا”



جشن تولد ۸۵ سالگی ناصر ملک مطیعی با حضور هنرمندان+عکس

سینماژورنال: ناصر ملک مطیعی بازیگر قدیمی سینمای ایران فروردین امسال 86 ساله شد.

به گزارش سینماژورنال جشن تولد ملک مطیعی با حضور تعدادی از هنرمندان ایرانی و شهرام ناصری مدیربرنامه های ناصر برگزار شد.

امین حیایی، سالار عقیلی و همسرش، نیوشا ضیغمی و همسرش، شقایق فراهانی، علی زندوکیلی و میلاد کیمرام از جمله چهره های حاضر در جشن تولد ناصر سینمای ایران بودند.

ملک مطیعی بازیگر آثاری چون “قیصر”، “طوقی”، “قلندر”، “پاشنه طلا” و “برزخیها” بعد از بیشتر از سه دهه،  زمستان سال قبل با اکران ملودرام “نقش نگار” که در آن نقش کوتاهی ایفا می کرد به سینما بازگشت؛ این فیلم به زودی به شبکه خانگی عرضه خواهد شد.

سینماژورنال ورود این بازیگر به 86 سالگی را به خود و خانواده اش تبریک گفته و امیدوار است همچنان سایه اش بالای سر سینمای ایران باشد.

جشن تولد 85 سالگی ناصر ملک مطیعی

جشن تولد 85 سالگی ناصر ملک مطیعی

جشن تولد 85 سالگی ناصر ملک مطیعی
جشن تولد 85 سالگی ناصر ملک مطیعی
جشن تولد 85 سالگی ناصر ملک مطیعی
جشن تولد 85 سالگی ناصر ملک مطیعی



کاشان⇐ از آن “میعادگاه خشم” تا این میعادگاه خشم

سینماژورنال: ماجراي نشست يك فيلم “هنرو تجربه” در كاشان هر چه كه باشد ، براي آنهايي كه دقيق تر به موضوع فكر مي كنند حواشي جالب توجهي را  در ذهن خود متبادر مي يابند،  حاشيه هايي مهم تر از متن كه البته جوابشان هم در  حادثه هاي تكراري سالهاي گذشته نهفته است.

به گزارش سینماژورنال نخست آن كه از سال ٧٦ كه هنرمندان  علناً به واسطه  حضور نامزدي كه سالها سكاندار امور هنري و فرهنگي كشور بود وارد كمپين هاي تبليغاتي و سياسي اين نامزد و  آن نامزد شدند تا الان كه حدود دو دهه مي گذرد در موسم  هر انتخاباتي  حوادث مشابه به  كرات رخ داده كه هر دو طرف نيز  از بار خبري تبليغاتي  ماجرا سود خود را برده و به مقصود خود نائل  آمده است.

تقسیم کار ناخودآگاه؟

گويي يك اتحاد پنهان يا  تقسيم كار ناخودآگاه في مابين طرفين در قراردادي نامكتوب اما تا حدودي مشهود بسته شده تا با اجراي نمايشي تكراري هر جناحي راضي و خرسند برداشت ها و دستاوردهاي خود را براي خبر سازي ، كمپين سازي ، جمع آوري راي و … داشته باشد و اين ماجرا نيز تا اينجا براي طرفين ماجرا بسيار خوب به  پيش رفته است ، بخصوص كه فرد مورد هجمه ، بازيگري است كه در يك فيلم به زعم کارگردان استعاري كه مورد حمايت كامل مالي يك بانك بوده نقشي فراتر از يك بازيگر داشته است؛

فيلمي كه مشاور آن  يك فرد فرهنگي مشهور از حلقه  تيوريسين هاي فرهنگي نظام بوده و تابش آفتاب حقيقت بعد از ده روز بارش بي امان برف را در ده روز سخت و طاقت فرسا كه مي تواند نمادي از ده روز  پاياني  دوره پرالتهاب و سخت مبارزه عليه رژيم شاه تلقي شود، نشان مي دهد.

فيلمي كه استعاري اگر تلقي شود به شدت مدافع انقلاب اسلامي است و از اين رو ماجراي كاشان از اين حيث براي اين بازيگر مي تواند در آن تعادل بخشي و موازنه الاكلنگي بين جناح ها كمك كند آن  هم زماني كه سازنده آن فيلم هم در مصاحبه اي خواسته بود عليرغم چيزي كه فيلمش مي گويد ژستي اپوزيسيون وارالبته  به شكلي مليح  و نه به اصطلاح گل درشت به خود بگيرد.(اینجا را بخوانید)

مشکل عقاید سیاسی است یا پوشش؟

اما دومين نكته، مدعايي است  راجع به مردم  دارالمونين كاشان و مخالفت ذاتي  شان با مصاديقي كه يك نمونه اش حضور يك بازيگر حالا ميانسال  بعد از انقلاب اسلامی با  پوشش ، در سينما و در يك جلسه پرسش و پاسخ است، چيزي كه براي فرار از  طرح عقايد سياسي اين بازيگر و جناحي كه به آن دلبسته و وابسته است ،به عنوان دليل  اصلي اين هجمه ، عناويني چون مورد تاييد نبودن پوشش او  و مواردي از اين دست ، بازگو مي شود.

از “طوقی” تا “ذبیح” و “میعادگاه خشم” همه در کاشان فیلمبرداری شد

اما نكته جالب آنكه اگر دارالمومنين يا دارالعباده  خواندن بعضي شهرها را در پهنه ايران كه كل كشور به صفت اسلامي خوانده ميشود يك نكته انحرافي در اطلاعيه مذكور  بدانيم و به نويسندگان آن بيانيه اطلاع دهيم علاوه بر كاشان، همزمان قم و اردبيل و سبزوار هم خود را پايتخت و خاستگاه شيعه در ايران مي دانند و مي خوانند، سرانجام به اين موضوع اصلي مي رسيم كه اين كاشان كه مردم مومنش امروزه تاب تحمل يك بازيگر با پوشش را در سالن سينمايشان ندارند، چهار دهه پيش كه بايد قاعدتا سنتي تر مي بوده اند در شهري زندگي مي كردند كه يك پاي ثابت  فيلمسازي براي ساخت فيلم هايي بود كه ستاره هاي سابق سينماي  پيش از انقلاب با استانداردهاي آن زمان در آنها به ايفاي نقش مشغول مي شدند.

از “طوقي” علي حاتمي تا “ذبيح” متوسلاني و “ميعادگاه خشم” سعيد مطلبي و  ده ها فيلم  ديگر ايراني كه به واسطه خلوتي شهر ، معماري فوق العاده جذاب و نزديكي اش به كوير ، تهران و اصفهان و همچنين تكرار موفقيت  تجاري فيلم هايي چون “طوقي” در كاشان فيلمبرداري شده است، حتي فيلم هاي روشنفكرانه ي آن زمان چون “آدمك” خسروهريتاش كه بيشتر از فيلم هاي جريان اصلي، خط قرمز هاي امروزين را رعايت نمي كردند و حتي از خط قرمزهاي مميزي ديروز هم مي گذشتند  در كاشان و ابيانه و … فيلمبرداري شده اند.

از “غارتگران” تا “سفیر” فریبرز صالح

همچنين مجموعه هاي بيشماري نيز از پيش از انقلاب و از زمان “غارتگران” و “سمك عيار” به اين سو در  كاشان  تصوير برداري شده كه آخرين آن به يكي از مجموعه هاي نوروزي  سه سال پيش سيما باز مي گردد و اگر اصلاً اين سابقه قابل توجه در امر فيلمسازي در اين شهر نبود بي شك بيگ پروداكشن اول انقلاب ، “سفير” فريبرز صالح به كاشان نمي رفت.

اصلاً از نيمه دوم دهه ي چهل كه آغاز رونق فيلمسازي در ايران به حساب مي آيد تا نيمه دوم دهه شصت كه مهمانسراي شريتي يا كافه شربتي در كاشان باز بود ، هر روزه تعداد بسيار زيادي از بازيگران سينما و تلويزيون و ستاره هاي مشهور  آن زمان را مي شد ، در آن محل به واسطه حضور كاري در اين شهر ديد، اتفاقي كه شايد در يك پاتوق خاص در تهران كمتر اتفاق  مي افتاد ، حال چگونه بايد پذيرفت  همين مردم ناگهان به طور خودجوش پس از ديدن اولين بازيگر در شهر خودشان اين چنين شوك شده و به هم ريخته و بر انگيخته شده اند كه كار به اينجا رسيده است؟

دستاورد تبلیغاتی برای بازیگری که به ظاهر مظلوم واقع شده

باور اين موضوع بسيار سخت است همانقدر سخت كه باور كنيم  ماجراي رخ داده براي اين بازيگر براي او دستاورد تبليغاتي ويژه آن هم در آستانه انتخابات نداشته باشد.