1

ادامه شفاف سازی انتظامی به نتایج جالبی رسید⇐قراردادهای چندصدمیلیونی مدیر بازنشسته موزه سینما و مدیر دانشکده صداوسیما و مدرسه سینما بابت طرحهای پژوهشی سازمان سینمایی!!!/نام یک کارگردان هنروتجربه ای و مدیر یک مجله تعطیل شده هم در میان قراردادهای چشمگیر پژوهشی به چشم میخورد!!

سینماروزان: حسین انتظامی هیچ کار که برای سینما نکرده باشد اینکه شفاف سازی مالی زیرمجموعه ها را تداوم بخشیده میتواند میراثی نیک از وی برای آیندگان باشد. البته منوط به آن که این شفاف سازیها ناقص نماند و خیلی زود به شفاف سازی دستمزد و حق مأموریت و حق مشاوره و حق جلسه بالادستیهای سازمان هم برسد.

برگی تازه از شفاف سازی حسین انتظامی مربوط به بودجه های پژوهشی سازمان است که نتایج جالبی را پیش رو میگذارد.

علیرضا قاسم خان که به دلیل بازنشستگی از مدیریت موزه سینما کنار گذاشته شد برای پژوهشی با عنوان “مطالعه تحلیلی سینمای ایران” قرارداد 300 میلیونی بسته است!

شهاب اسفندیاری مدیر دانشکده صداوسیما بابت پژوهشی با عنوان “صورت بندی و تبیین سینمای دینی” همراه با محمدحسین نواب قراردادی 190 میلیونی شامل حالش شده!!

مدرسه ملی سینما به مدیریت روح الله حسینی قراردادی 202میلیونی داشته بابت حمایت از پایان نامه های دانشجویی که اصلا مشخص نیست این رقم صرف کدام پایان نامه ها شده؟؟؟

مصطفی آل احمد کارگردانی با یک فیلم بلند هنروتجربه ای در کارنامه قراردادی 140میلیونی داشته بابت “نوشتن در حرکت…”!!!

با شهرام جعفری نژاد مدیر مجله تعطیل شده “صنعت سینما نیز  دو قرارداد رویهم به مبلغ 90 میلیون منعقد شده. یک قرارداد 55میلیونی برای “طراحی اطلس سینماهای کشور” و دیگری برای پژوهش “استانداردهای لازم برای زیرساختهای سینمای ایران”.

فهرست کامل برخورداران از بودجه های پژوهشی سازمان را اینجا ببینید.




یک تحلیل درباره «خوک» که با حمایت عضو نظارتی اصولگرای ارشاد مواجه شده⇐فیلمنامۀ آشفته و مبهم/پوشش ضعف نوشتار با ابزوردنمایی!

سینماروزان: برخلاف تصورات، «خوک»مانی حقیقی که رونمایی خود را در جشنواره برلین انجام داد محصولی کاملا وفادار به نظام است و همان طور به نقد و تحقیر روشنفکری پرداخته که سالهاست مدیران فرهنگی نظام خواستار آنند؛ شاید به همین دلیل بوده که شهاب اسفندیاری از جمله نمایندگان اصولگرایان در شورای پروانه نمایش ارشاد هم به حمایت از فیلم پرداخته است.

به گزارش سینماروزان اما کیفیت «خوک» چطور است؟ و آیا یک کمدی است در امتداد «50 کیلو آلبالو» دیگر محصول سازنده اش؟ به جز قرارگیری این فیلم در میان آثار قعرنشین ارزشیابی «اسکرین دیلی» نشریه سینمایی انگلیسی، روزنامه «شرق» در تحلیلی بر «خوک» با اشاره به فیلمنامه آشفته و مبهم کار، ضعفهای متن را آفتی دانسته از ابزوردنمایی.

متن تحلیل را بخوانید:

فیلم «خوک»، آخرین ساخته «مانی حقیقی»، اولین نمایش جهانی خود را این روزها در جشنواره برلین آغاز کرده است. «خوک» فیلم‌نامه آشفته و مبهمی مانند کار قبلی فیلم‌ساز؛ یعنی «اژدها وارد می‌شود»‌ دارد! تنها جذابیت هر دو کار، فیلم‌برداری و فرم اجرائی کار است که در فیلم «اژدها وارد می‌شود» از تعلیق بهتری در ابتدای داستان برخوردار بود. این روزها به‌سختی می‌توان فیلم‌سازان مدرنی را در سینمای جهان پیدا کرد که تماشاگران  را تا انتهای فیلم همراهی کنند!

اغلب دنبال «سینمایی نیم‌پز» هستند تا شاید از این طریق لقب «فیلم‌ساز خاص»، آنها را نسبت‌به بقیه متمایز کند. «پیتر اشتاین»، کارگردان شهیر و مدرن آلمانی، چندی پیش در یک سخنرانی اعتراض خود را این‌گونه بیان کرد که «فراموش‌کردن مخاطب و عدم ارتباط با او این روزها دیگر به یک عادت تبدیل  شده است»!

این «فراموشی یا همان خودشیفتگی»، آفتی است که کارگردانان زیادی را امروز تبدیل به جریان‌های نویی در جهان تئاتر با سینما کرده است که اغلب در حال پوشش‌دادن ضعف نوشتن خود با عناوینی مانند «ابزورد یا عبث‌نمایی» هستند. اکثر آنها آثار «بکت، یونسکو و آرابال» را در کتابخانه دارند یا در حال ترجمه‌کردن آنها هستند! فیلم‌هایی می‌سازند که از ریتم و‌ پوشش ظاهری خوبی  در فریب مخاطب برخوردارند، اما از لحاظ محتوایی چیزی برای گفتن ندارند! اکثر این هنرمندان باسواد و‌ مدعی در کار خود هستند و بازی با کلمات را خوب می‌دانند، اما همین دانش زیادشان مانع بزرگی برای ارتباط برقرارکردن با مخاطبان بومی خویش شده است؛ شاید گذشت زمان این استعداد و قریحه خاص آنها را نشان دهد.

فیلم «خوک» نه مشکلی در فضاسازی دارد و نه در کارگردانی، اتفاقا عکس‌العمل تماشاگران نسبت به موقعیت‌های طنز فیلم، خوب شکل گرفته و در نمایش اول فیلم در جشنواره برلین مورد توجه نیز قرار گرفته است! مانی حقیقی از قدرت سازماندهی خوبی در فیلم‌های خود برخوردار است، اما آنچه که فیلم آخر او را نچسب کرده، انتخاب همین نام «خوک» است که خیلی «دهن‌پرکن و مخاطب‌پسند است»، اما این نام چه ربطی به ستیز شخصیت‌هایی دارد که شیفته سینما هستند و‌ تک‌تک توسط یک قاتل در حال کشته‌شدن‌اند!

درواقع مخاطب با «جدول حل‌نشدنی»‌ای مواجه می‌شود که واژه «خوک» در ستون‌های آن پیدا نمی‌شود! پس بااین‌حساب اگر در نظام خطی ‌داستان فیلم، قاتل روی پیشانی مقتولان  نام گرگ را با چاقو حک می‌کرد، این فیلم باید «گرگ» نامیده می‌شد؟! مفهوم و نام کلی «خوک» همان عنصری است که در فیلم از سوی کارگردان فقط چیده شده است و به عمق نمی‌رود و در انتها مخاطب را با داستان قوام‌نیافته‌ای مانند کار قبلی فیلم‌ساز  مواجه می‌کند که به‌راحتی فراموش می‌شود و با او از سالن بیرون نمی‌رود! تماشاچیان کمی می‌خندند و در انتها درکی از واژه خوک پیدا نمی‌کنند! اگر منظور کارگردان، شکل‌گیری همین ابهام و نارسایی بود، می‌توانست نام فیلم را تنها حرف خالی «خ» بگذارد که شاید می‌توانست فیلم خاص‌تری  قلمداد شود.




خانم حاتمی! شما که درد مردم را دارید درباره چگونگی تأمین سرمایه دو فیلم اخیرتان هم طرح سوال کنید و بگویید چطور می‌شود بازیگر دو فیلم مطبوع سران چپ و راست بود اما ژست اپوزیسیون گرفت؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: چرا لیلا حاتمی به جای نشست خبری «بمب» در جشنواره فیلم فجر، نشست خبری «خوک» در برلین را مجالی میکند برای ژست سیاسی(؟!) و می‌گوید: می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و عصبانیت و ناراحتی شدید خود از نحوه برخورد با معترضان در ایران را اعلام کنم. شرم‌آور است که در کشور من شهروندان تنها به بهای جانشان می‌توانند اعتراض خود را بیان کنند.

واضح است که لیلا حاتمی می داند در جشنواره های اروپایی این شوآفهای سیاسی چه در درونمایه محصول و چه از زبان صاحبان محصول است که تأثیرگذاری مستقیمی بر اهدای جوایز دارد و حاتمی هم بدش نمی‌آید به این واسطه جایزه ای دریافت کند.

مسأله اما آنجاست که حاتمی حواسش نبوده که محصولاتی مانند «بمب» یا «خوک» گزینه هایی مناسب برای ژست سیاسی نیستند! چرا؟

لیلا حاتمی درباره ناآرامیهای ایران میگوید؛ همان ناآرامیهایی که بسیاری ریشه آن را اوضاع اقتصادی و بحران اشتغال و فقر دانسته اند! چگونه میتوان ژست همدردی با مردمان گرفتار در بحران اقتصادی را گرفت اما درباره ریشه های تأمین سرمایه محصولاتی که اسباب کسب درآمدمان شده حرف نزد.

خانم حاتمی! بودجه تولید «بمب» را چه کسی داده؟ بودجه تولید «خوک» را چه کسی داده؟ پای یکی نام یک آقازاده اقتصادی به عنوان تهیه کننده آمده و سرمایه تولید دیگری را تهیه کننده یک سریال خانگی داده که به خاطر ماجرای سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگی مدتی را در بازداشت به سر برد.

بازیگری که درد مردم را دارد بد نیست بیاید و پرسشهایی را هم طرح کند درباره چگونگی رشد و نمو افراد نورس در سینما! مثلا بپرسد آن آقازاده اقتصادی پول تولید فیلمهایش را از کجا آورده و آن سرمایه‌گزار خانگی چگونه در تأمین سرمایه پروژه‌ها به رقیبی برای ارگانها و نهادهای متمول بدل شده؟ بماند که برخلاف ژست اپوزیسیون حاتمی، هر دو فیلم اخیرشان، کاملا در خدمت نگاه مدیریتی جریان حاکم هستند تا جایی که «بمب» علیرغم ضعف آشکار در داستان‌پردازی، جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر را گرفت و یک عضو نظارتی ارشاد که ایضا جزو محبوبان جریان اصولگرایی است(!) به دفاع از مضمون «خوک» پرداخت!!

مردمی که درد اقتصادی و بیکاری دارند به شدت کنجکاوند بدانند در شرایطی که آنها برای دریافت یک وام خرد میلیونی باید مدتها در انتظار بمانند چگونه بیخ گوش آنها جوانانی هستند که میلیاردها تومان خرج تولید محصولات سینمایی می‌کنند؟؟ مردم میخواهند بدانند چگونه میشود در فیلمی بازی کرد که مطبوع یک راست دوآتشه است اما در عین حال ژست اپوزیسیون گرفت؟
خانم حاتمی! اگر درد مردم را دارید مجالی را اختصاص دهید به تأمل بر این پرسشها.

خوک-لیلا-حاتمی-علی-مصفا-مانی-حقیقی-برلین
عوامل «خوک» در برلین



از عضو ارزشی شورای پروانه نمایش تا مدیر پروژه “شهرزاد”؛ در هیأت انتخاب جشنواره مقاومت

سینماژورنال: هیات‌های انتخاب بخش بین‌الملل چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت اعلام شد. سه هیات سه نفره عهده‌دار ارزیابی آثار رسیده به بخش‌های فیلم کوتاه و پویانمایی، آثار مستند و فیلم‌های سینمایی بخش بین‌الملل شدند.

به گزارش سینماژورنال در میان اعضای حاضر در هیأت انتخاب بیش از بقیه این شهاب اسفندیاری است که جلوه می کند.

اسفندیاری که از فعالان رسانه های ارزشی منتقد دولت است در ابتدای پخش سریال “پریا” نامش به عنوان ناظر کیفی این سریال هم می آمد اما بعد از انتخاب به عنوان عضوی از شورای پروانه نمایش در گفتگویی حضورش به عنوان ناظر کیفی این سریال را پس گرفت.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به جز این حضور شفیع آقامحمدیان مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و حسن نجاریان که در ابتدای کار مدیر تولید “شهرزاد” بود اما بعد از مدتی و به دلیل ایجاد پاره ای اختلافات به ذکر نامش به عنوان مدیر پروژه “شهرزاد” بسنده کرد(اینجا را بخوانید) در هیأت انتخاب جشنواره مقاومت جلب توجه می کند.

هیات های انتخاب جشنواره مقاومت به شرح زیرند:

هیات انتخاب بخش سینمایی: شهاب اسفندیاری، بهمن حبشی، سعید مستغاثی

هیات انتخاب فیلم‌های مستند: شفیع آقامحمدیان، مهدی همایونفر و محمد طیب

هیات انتخاب فیلم‌های کوتاه و پویانمایی: حسن نجاریان، نقی نعمتی و محسن برمهانی

این سه هیات مسئولیت ارزیابی و انتخاب 1700 فیلم رسیده از 104 کشور جهان را بر عهده دارند.




واکنش یک عضو جدید شورای پروانه نمایش به سینماژورنال: ناظر کیفی “پریا” نیستم⇐دو پرسش سینماژورنال از این عضو شورا

سینماژورنال: چند روز قبل و بعد از معرفی اعضای تازه شورای پروانه نمایش و مشخص شدن حضور شهاب اسفندیاری در این شورا سینماژورنال ضمن اشاره به سوابق وی از حضورش به عنوان ناظر کیفی “پریا” سخن گفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال شهاب اسفندیاری اما به تازگی در گفتگویی که واکنشی به گزارش سینماژورنال است بیان داشته که علیرغم ذکر نامش اما ناظر کیفی سریال “پریا” نیست. شهاب اسفندیاری در این باره به “صبا” گفته است: در روزهای گذشته پخش سریال “پریا” از شبکه سه سیما آغاز شده که با کمال تعجب مشاهده کردم اسم اینجانب به عنوان “ناظر کیفی” این سریال ذکر شده که حقیقت ندارد. بنده نه یک روز سر صحنه تصویربرداری این سریال حضور داشته ام، نه یک پلان از این سریال را قبل از پخش دیده ام و اساسا مشغله های دانشگاهی اجازه پذیرش چنین مسئولیتی به حقیر نمی دهد. بنابراین قضاوتی درباره کیفیت تولید این سریال ندارم. از مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه هم درخواست کردم که این عنوان در تیتراژ اصلاح شود.

دکتر اسفندیاری در پاسخ سوالی مبنی بر اینکه مرکز نمایشی سیما در زمان مدیریت تخشید در مرحله نگارش فیلمنامه از وی به عنوان مشاور دعوت به همکاری کرده است بیان کرد: این داستان حساسیت هایی داشت و بخشی از آن نوشته شده و سالها بلاتکلیف مانده بود. نهایتا پس از جلسات مختلف و اصلاحاتی که انجام شد امکان آغاز تولید فراهم شد. حتی پس از آغاز پیش تولید مجددا از سوی برخی نزدیکان و مشاوران رییس سابق سازمان اشکالات متعددی به فیلمنامه گرفته و تولید متوقف شد. در این مرحله نیز اینجانب به اتفاق دکتر پورمحمدی و جناب آقای تخشید در دو جلسه مفصل با دکتر سرافراز شرکت کردیم و با توجه به توضیحاتی که داده شد اجازه آغاز فیلمبرداری صادر شد. هرچند متاسفانه بنا به توصیه آن مشاوران، پایان داستان تغییر کرد که به نظرم این اقدام به فیلمنامه خوب آقای سعید فرهادی لطمه زد.

⇓⇓⇓

دو پرسش پیش‌روی شهاب اسفندیاری

به گزارش سینماژورنال اینکه چرا شهاب اسفندیاری صبر کرده تا نامش به عنوان عضو شورای پروانه نمایش اعلام شود و بعد از رسانه‌ای شدن تازه به فکر تکذیبیه حضورش در «پریا» بیفتد جای سوال دارد.

یعنی تا پیش از گزارش سینماژورنال درباره سوابق اسفندیاری و حضور ایشان به عنوان ناظر کیفی «پریا»، نامبرده خبر نداشته که نامش در تیتراژ سریال آمده است؟

پرسشی دیگر که اسفندیاری باید به آن پاسخ دهد آن است که آیا این ذکر نامش در تیتراژ با پرداخت حق الزحمه عرف ناظران کیفی بوده یا خیر؟

شهاب اسفندیاری
شهاب اسفندیاری



دگرگونی شوراي پروانه نمایش با عناصر جناح منتقد دولت/ كارگردان “پادري” رفت، ناظر كيفي “پريا” آمد

سینماژورنال: بالاخره و به مانند اغلب تصمیمات دیگر مدیران سینمایی که ابتدا شایعه اش می پیچد و بعد حکم رسمی اش می آید، چند روز بعد از شایعه پردازی درباره حذف برخی اعضای شورای پروانه نمایش، اعضای جدید شورای پروانه نمایش منصوب شدند.

به گزارش سینماژورنال اعضاي جدید شوراي پروانه نمایش به شرح زیرند:

–حجت الاسلام والمسلمين سيد مهدي خاموشي(رييس سازمان تبليغات اسلامي)

— رسول صدرعاملي(نويسنده،كارگردان و تهيه كننده سينما)

–فرشته طائرپور(تهيه كننده سينما)

–محمدرضا جعفري جلوه(مدير شبكه دوم سيما و معاون سابق سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي)

–حجت السلام والمسلمين طه مرقاتي(استاد دانشگاه و كارشناس فرهنگي)

–عماد افروغ(استاد دانشگاه)

–شهاب اسفندياري(استادیار دانشگاه و رييس واحد سینمای دانشكده سينما تاتر)

–مجيد رضابالا(كارشناس فرهنگي و سينمايي)

–حسين کرمي(كارشناس فرهنگي و سينمايي و مدير شبكه نمايش،نسيم ورييس مركز نمايشي سيما)

کارگردان “پادری” رفت/ناظر کیفی “پریا” آمد

به گزارش سینماژورنال تغییر اعضای شورای پروانه نمایش می تواند یک سیاست محافظه کارانه برای عبور از بحرانهایی باشد که ممکن است در یک سال انتهایی دولت سازمان سینمایی و ارشاد را با خود مواجه کند؛ بحرانهایی که ریشه آنها به دلیل نزدیکی با انتخابات قطعا آبشخور سیاسی خواهد داشت.

جالب است که سازمان سینمایی سعی کرده هم عماد افروغ از تئوریسینهای فرهنگی اصولگرا را وارد شورا کند، هم حجت الاسلام خاموشی که رییس سازمان تبلیغات اسلامی و ذینفوذ در حوزه هنری است را  و هم شهاب اسفندیاری فعال مطبوعاتی منتقد دولت که مهمترین تجربه سینمایی-تلویزیونی‌اش نظارت کیفی سریال “پریا” است که اخیرا روی آنتن رفته است.

حال باید منتظر ماند و دید با حذف محمدحسین لطیفی کارگردان “پادری” و افزودن ناظر کیفی سریال “پریا” ممیزی های حاکم بر آثار سینمایی چگونه روندی خواهد گرفت؟ و آیا با افزودن مهره معمتد حوزه هنری، ممیزی سازمان سینمایی هم رنگ و بوی ممیزی هایی را خواهد گرفت که در سالهای اخیر مدیران حوزه هنری برای اکران فیلمها در سینماهایشان به کار می بردند؟




یک فعال مطبوعاتی جناح راست به نقل از مجیدی⇐مخملباف مرا تحویل نگرفت اما کیارستمی به من جایزه داد!!!

سینماژورنال: بار دیگر درگذشت یک چهره هنری و بار دیگر مرثیه سرایی و ذکر خاطرات و نقل قولهایی که هیچ کدام به هنگام زندگانی این چهره طرح نشده بودند.

به گزارش سینماژورنال بعد از درگذشت عباس کیارستمی حالا حالاها باید در انتظار انتشار گفتگوهایی باشیم که ادعا می‌شود آخرین گفته‌های منسوب به این چهره هستند و حالا حالاها باید با خاطرات عجیب و غریبی روبرو شویم که به کیارستمی نسبت داده می‌شود.

از جمله چهره هایی که در روزهای بعد از درگذشت کیارستمی کوشیده هم متن گفتگویی منتشرنشده منسوب به وی را منتشر کند و هم به ذکر خاطراتی از وی بپردازد شهاب اسفندیاری است؛ اسفندیاری که به عنوان فعال مطبوعاتی جناح راست از او نام برده می‌شود و در برهه ای کوتاه بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به معاونت فرهنگی فارابی هم رسید هم یادداشتش و هم گفتگویش را در روزنامه “صبح نو” منتشر کرده است.

کیارستمی مرا تحویل گرفت اما مخملباف به روی خودش نیاورد

در بخشی از یادداشت اسفندیاری درباره کیارستمی، وی به ذکر خاطره‌ای از مجید مجیدی پرداخته است؛

اسفندیاری نوشته است: مجید مجیدی تعریف می کرد که یک بار عباس کیارستمی داور جشنواره ای بوده که مجیدی فیلمی در آن داشته. می گفت با اینکه سابقه دوستی چندانی نداشتیم کیارستمی بی هیچ ملاحظه‌ای در حضور فیلمسازان دیگر و خبرنگاران دیگر به من نزدیک می شد و مرا گرم تحویل می گرفت و نهایتا نیز از آن جشنواره جایزه گرفتم اما در عوض مخملباف با وجود سابقه دوستی و اینکه من در فیلم “بایکوت” او بازی کرده بودم در یکی از جشنواره ها که داور بود اصلا به روی خودش هم نیاورد که مرا می شناسد و هیچ جایزه ای هم در آنجا به من تعلق نگرفت.

چرا زودتر این خاطرات را برای مخاطبان خود روایت نکردید؟

به گزارش سینماژورنال فارغ از صحت و سقم آنچه اسفندیاری بیان داشته که می‌بایست مجیدی درباره آن اعلام موضع کند، پرسش اصلی اینجاست که چرا چنین نقل قولهایی به هنگام زندگی کیارستمی منتشر نشد تا مخاطبان اسفندیاری در رسانه های ارزشی دیدی کاملتر نسبت به عباس کیارستمی پیدا کنند و مرتب با منسوب کردن وی به جریان سینمای روشنفکری او را نکوبند؟

پرسش بعدی آن است که آیا ممکن است در قبال برخی دیگر از چهره های منسوب به سینمای موسوم به روشنفکری نیز بعد از مرگ شان چنین اظهارنظرات و نقل قولهایی را بشنویم؟




کدامیک اجرای “هفت” را برعهده می‌گیرند؟ برادر تهیه‌کننده “معراجیها” یا یکی از فعالان جبهه فرهنگی انقلاب که از انگلستان مدرک دارد؟

سینماژورنال: حدودا یک ماه بعد از حذف محمود گبرلو و تیمش از اجرا و تولید “هفت” همچنان گمانه زنیهای فراوانی درباره مجری آینده این برنامه شنیده  میشود.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین گمانه زنیها که توسط “سینماپرس” انجام شده نیز نام دو چهره که یکی از آنها از چهره های منتسب به جبهه فرهنگی انقلاب است و دیگری برادر یک تیهه کننده معروف به عنوان گزینه اجرای “هفت” مطرح شده است.

 شهاب اسفندیاری و سیدمحمدحسین رضوی این دو گزینه هستند که اولی از چهره های فعال جبهه فرهنگی انقلاب بوده و دومی نیز اخوی سیدمحمود رضوی تهیه کننده آثاری چون  “دهلیز” و “معراجیها” است.

نکته جالب در این میان آن است که شهاب اسفندیاری تحصیلاتش را در انگلستان انجام داده است. او دارای مدرک کار‌شناسی کارگردانی سینما و کار‌شناسی ارشد سینما از دانشکده‌ی هنر و فارغ‌التحصیل دکترای مطالعات فیلم از دانشگاه ناتینگهام انگلستان است و در مقاطع مختلف پس از بازگشت از انگلیس، در بخش های مدیریتی برخی شبکه های صدا و سیما حضور داشته و تجربه‌ کارگردانی مجموعه‌های مستند “جهانشهری‌ها” و “تمدن‌های زنده به گور” و نیز نگارش کتاب و تدریس در دانشگاه را دارد. وی البته مدت کوتاهی معاون فرهنگی بنیاد فارابی بود.

رضوی نیز در امر تهیه کنندگی، مدیریت یکی از برنامه های تحویل سال نو را در سیما بر عهده داشته است.