1

فرزاد موتمن: در دهه ۶۰ که خانه سینما وجود نداشت حال سینما بهتر بود/شخصا خواهان انحلال تمام بوروکراسیها هستم

سینماروزان: فرزاد موتمن کارگردانی که تقریبا در تمامی ادوار سیاسی سعی کرده فیلمهایش را بسازد در تازه ترین گفتگویش که با «برنا» انجام شده با اشاره به وضعیت مطلوب کاریش در دولت یازدهم که موجب شده او بتواند سه فیلم بسازد از این گفته که در دهه 60 که خانه سینما وجود نداشت وضعیت سینمای ایران بهتر بود.

فرزاد موتمن در ارتباط با عملکرد سازمان سینمایی در دولت یازدهم، اظهار کرد: حقیقتا خودم را مجاز به صحبت در این رابطه نمی‌دانم و از طرف دیگر کارشناسی این مسئله خیلی مفصل است، ولی خوشبختانه در دولت فعلی شرایطی رقم خورد تا بتوانم 3 فیلم سینمایی بسازم و به طور کل مصیبت‌های سینماگران در دولت روحانی کمتر از دولت قبلی شد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اعلام اینکه به خانه سینما اعتقاد ندارم، بیان کرد: متاسفانه در کشورمان هر زمان بوروکراسی شکل گرفته است برای صنوف مربوطه بیشتر مشکل ایجاد کرده است به عنوان مثال در دهه 60 که خانه سینما وجود نداشت، حال سینمای ایران بهتر بود و مشکلی خاصی وجود نداشت و خودم شخصا خواهان انحلال تمام بوروکراسی‌ها هستم.

این فیلمساز در ارتباط با ارزیابی خود از استقبال مردم از سینما طی دو سال اخیر، گفت: این مسئله به وزارت ارشاد آن چنان ارتباطی پیدا نمی‌کند، بنظرم از نیمه اول سال گذشته یا وضعیت معیشتی مردم بهتر شده بود که به سینما رفتند یا اینکه وضعیت مادی خوبی نداشتند که اوقات فراغت خود را در سینما سپری می کردند.

موتمن در ارتباط با ساخت فیلم سینمایی «سراسر شب» گفت: ظرف چند روز آینده تکلیف ساخت این سناریو مشخص خواهد شد و اخبار مربوط به آن را توسط روابط عمومی فیلم در اختیار رسانه‌ها قرار خواهیم داد.




اعتراف داور بخش “کتاب و سینما”ی جشنواره فیلم کوتاه⇐من کتاب نمی‌خوانم!!!

سینماروزان: فرزاد موتمن کارگردانی که در سالهای اخیر پرکارتر از قبل شده و تقریبا سالی یک فیلم می سازد و البته هر سال هم می گوید که امسال بهترین فیلمش را می سازد(!) داور بخشی موسوم به “کتاب و سینما”ی جشنواره فیلم کوتاه تهران است.

به گزارش سینماروزان موتمن به بهانه این داوری در گفتگویی با “شرق” شرکت کرده و عجیب است که در ابتدای گفتگو صادقانه اعتراف کرده اصلا کتاب‌خوان نیست و به اشتباه فکر می کنند او کتابخوان است و برای داوری در بخشی مرتبط با کتاب انتخابش می کنند.

متن کامل گفتگوی موتمن را بخوانید:

چرا داوري يکي از بخش‌هاي جشنواره فيلم کوتاه تهران را پذيرفتيد؟
درواقع بخش مسابقه «کتاب و سينما»ي سي‌وسومين جشنواره فيلم کوتاه تهران را به من و دو همکار ديگرم سپردند. شايد به دليل اقتباس‌هاي ادبي که در مجموعه کارهايم کردم، باوري شکل گرفته که من کتاب‌خوان هستم، درحالي‌که من زياد کتاب نمي‌خوانم.
 واقعا همين‌طور است؟
(مي‌خندد) بله.
 به نظر شما برگزاري جشنواره فيلم کوتاه با قدمت ٣٣ دوره، چقدر مي‌تواند بر هنر و صنعت سينماي ايران تأثير مثبت داشته باشد؟
ببينيد درباره اين‌گونه مسائل نمي‌توان قطعي حرف زد. مثل اين مي‌ماند که بپرسيم جشنواره فيلم فجر تأثيري بر سينماي ايران گذاشته يا نه؟!
 بالاخره تأثير مي‌گذارد يا نه؟
هم مي‌گذارد و هم نمي‌گذارد! واقعيت اين است فيلم‌سازان جواني که فيلم کوتاه مي‌سازند، ‌سرمايه‌هاي آتي سينماي ما هستند. بنابراين نياز دارند که ديده شوند و کارهايشان مورد داوري و قضاوت قرار گيرد. از اين نقطه‌نظر، به نظرم انجمن سينماي جوانان ايران به فيلم‌سازان جوان کمک مي‌کند.
 به نظر شما شکل و پيکره فيلم‌سازي مستند که شما در آن يد طولايي داريد و موردعلاقه شماست، ‌به فيلم کوتاه نزديک‌تر است يا سينماي بلند حرفه‌اي؟
نه واقعا. اين‌طور نيست.
 واقعيت از نظر شما چيست؟ ‌
واقعيت اين است كه من فيلم مستند را دوست نداشتم!
  پس چرا اين‌قدر زياد فيلم‌هاي مستند ساختيد؟
براي اينکه مي‌خواستم از طريق ساخت فيلم‌هاي مستند، فيلم‌سازي را ياد بگيرم. ضمنا فرصتي برايم فراهم کرد تا ايرانگردي کنم. من در دهه ٦٠ خورشيدي حتي از دورافتاده‌ترين روستاهاي کشور بازديد کردم و درباره‌شان فيلم ساختم. تمرکزم هم بيشتر روي عشاير بود و اقليت‌هاي قومي؛ گستردگي‌اش هم از عشاير سيستان‌وبلوچستان تا خوزستان، ‌از ترکمن‌صحرا تا کلات نادر بود. بنابراين بهترين فرصت بود تا مردم و کشورم را بشناسم.
 با اين رويکرد، ‌چرا چنين نگاهي در فيلم‌هاي داستاني‌تان انعکاس پيدا نکرده است؟
براي اينکه تاکنون فيلم‌نامه‌هاي فيلم‌هايي که ساخته‌ام را ديگران نوشتند. بنابراين تصوير دقيقي از نگاه من در آنها وجود ندارد.
  پس با اين نگاه، هيچ‌کدام از فيلم‌هايتان را دوست نداريد؟ ‌
لطفا، ‌هيچ‌چيزي را قطعي بيان نکنيد! چون به نظرم هيچ‌چيز قطعي نيست. من خود برخي از فيلم‌هايم را مثل «شب‌هاي روشن»، «‌سايه روشن»، ‌«صداها»، ‌«هفت پرده» و تا حدودي «خداحافظي طولاني» دوست دارم. درعين‌حال هر يک از آنها تصوير دقيقي از آنچه من به‌دنبال آن هستم، نمي‌دهند.
  کي ان‌شاءالله فيلمي مي‌سازيد که تصوير دقيق ذهني شما در آن نقش خواهد بست؟
امسال. فيلم‌نامه «سراسر شب» را خودم نوشته‌ام و فيلم هم دقيقا آن چيزي است که من از سينما مي‌فهمم.
  البته اين نگاه شما بسيار آرماني است. چرا؟
اصولا همه فيلم‌سازان به دليل نقش تأثيرگذار اقتصاد و سرمايه، بر امر فيلم‌سازي و همين‌طور حساسيت‌هاي بالايي که در جامعه حکمفرماست، نمي‌توانند فيلمي را بسازند که کاملا مدافع آن هستند!
 در اين حيطه پرفشار، ‌اصلا چرا ديگر فيلم مي‌سازيد؟ ‌
براي من نفس فيلم‌سازي عزيز است. حتي زماني که فيلم بد مي‌سازم، از همان ابتدا مي‌دانم که دارم فيلم بد مي‌سازم. به‌همين‌دليل مي‌گويم من را نمي‌توانيد از طريق فيلم‌هايم قضاوت کنيد.
  البته فيلم هر کس جدا از شخصيت اوست. بااين‌حال چرا به واژگان «سايه» و «شب» اين‌قدر علاقه‌مند هستيد؛ چون در عناوين فيلم‌هايتان حضور پررنگي دارند؟ ‌
اتفاقي اين‌طوري شده است.
 چقدر به واژه «اتفاق» در زندگي معتقديد؟ ‌
به نظرم همه‌چيز اتفاقي است. من حتي اتفاقي زن گرفتم و… خب براي من اين‌جوري است… .




واکنش هانیه توسلی به انتشار فیش‌های حقوقی میلیاردی

سینماژورنال: انتشار فیشهای حقوقی برخی مدیران دولتی که ارقام هنگفتی در آنها به چشم می‌خورد سبب ساز آن شده که هانیه توسلی بازیگر زن سینمای ایران با انتشار یادداشتی در “شرق” به این ماجرا واکنش نشان دهد.

به گزارش سینماژورنال هانیه توسلی با اشاره به این نکته که این ارقام میلیاردی حقوق رسمی است و ممکن است درآمدهایی هنگفت‌تر وجود داشته باشد که در جایی ثبت نشود نسبت به این ماجرا ابراز نگرانی کرده است.

متن یادداشت هانیه توسلی را بخوانید:

توافقی نانوشته
سال‌هاست چنین تصوری در جامعه وجود دارد که برخی از مقامات در جامعه ما درآمدهای آنچنانی دریافت می‌کنند. گویی همه ما می‌دانیم چنین تبعیضی در دریافت‌ها در جامعه وجود دارد. اگرچه این تبعیض با فاصله طبقاتی که همه ما از آن باخبریم، فرق دارد. گویی توافقی نانوشته بین همه افراد هست که نسبت به این موضوع که اقشاری از جامعه درآمد بسیار پایینی دارند و برخی دیگر درآمدهای آنچنانی دریافت می‌کنند، سکوت کنیم.

برخی درآمدها در کشور وجود دارد که جایی ثبت هم نمی‌شود

این‌روزها که خبرهای مربوط به افشای فیش‌های‌ میلیاردی رسانه‌ای شده، با وجود آگاهی‌ای که از قبل درباره این موضوع داشتم، مانند هرکس دیگری که از شنیدن این اخبار ناراحت می‌شود، از شنیدنشان ناراحت شدم و قلبم از تبعیضی که در جامعه وجود دارد به درد آمد. اگرچه می‌دانم ارقامی مثل ٢٨‌ میلیارد، حقوق رسمی است و برخی درآمدها در کشور وجود دارد که جایی ثبت هم نمی‌شود و با گذشت زمان مشخص می‌شود چه کسانی این درآمدها را داشته‌اند و با آن چه کرده‌اند.

ناراحتی بیشتر از این است که…

اما آنچه بیشتر از این افشاگری‌ها ناراحتم می‌کند، این است که می‌بینم با وجود چنین درآمدهایی در نهادهای مختلف دولتی یا غیردولتی و خصوصی، معضلات اجتماعی همچنان در جامعه پابرجاست. فکر می‌کنم اینکه کسی فیش حقوقی‌اش را منتشر کند و ما ببینیم که رقم آن بسیار زیاد است، شاید فی‌النفسه بد نباشد، اما ماجرا وقتی بدتر می‌شود که بدانیم در ازای این حقوق کاری نکرده است.

درآمدهای میلیاردی و وجود این‌همه کودک بدسرپرست

درست است که نابرابری موجود در این پرداخت‌ها ناراحت‌کننده است و افراد با دستمزد پایین می‌توانند در جهت رفع آن تلاش کنند ولی اگر کسی حقوق بالایی گرفته باشد و در ازای آن وظیفه‌اش را به‌درستی انجام داده باشد، من آن را بد نمی‌دانم. آنچه مرا بیشتر از حقوق ‌میلیاردی آزار می‌دهد، وجود این‌همه کودک بدسرپرست یک‌ساله و دوساله است که گرفتار اعتیاد هستند و فکرکردن به این است که کسی حقوقی ‌میلیاردی می‌گیرد ولی برای این کودک گرفتار اعتیار کاری نمی‌کند تا جان بدهد.

⇓⇓⇓

پی نوشت سینماژورنال

با احترام کامل به دیدگاههای هانیه توسلی، سینماژورنال بد نمی‌داند بازیگران سینمای ایران هم به کمپین انتشار فیش حقوقی پیوسته و البته نه فیش که بخشی از قرارداد خویش که مرتبط با مبلغ دریافتی و مدت زمان درگیری در یک پروژه است را منتشر کنند.

انتشار رقم قراردادهای بازیگران و قیاس میان دستمزد آنها و آمار فروش فیلمها مشخص می‌کند که هر کدام از این بازیگران چقدر در بازگشت سرمایه فیلم نقش داشته اند و البته مجالی هم ایجاد می‌شود برای هویدا شدن این واقعیت که چند درصد از بودجه هر فیلم سهم فقط تیم بازیگران است و چقدر از بودجه به نویسندگانی می‌رسد که مدام به خاطر تکرارمکررات گریبانگیر سینمای ایران مواخذه می‌شوند.




اظهارنظر شگفت‌انگیز فرزاد موتمن درباره “۵۰ کیلو آلبالو”

سینماژورنال: کمدی “50 کیلو آلبالو” از جمله آثار اکران نوروزی بود که فروش خوبی را در گیشه داشت با این حال از همان هفته های ابتدایی نمایش با انتقاداتی مواجه شد که تندترین آنها از سوی رسانه های اصولگرا بود.

به گزارش سینماژورنال این انتقادات با حرکت نمادین بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق در اهدای یک پیاله آلبالوی فاسد به حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی به اوج خود رسید.

حالا اما در یک اتفاق دور از انتظار و شگفت انگیز فرزاد موتمن کارگردانی که با آثاری آوانگارد نظیر “شبهای روشن” و “هفت پرده” کار فیلمسازی اش را آغاز کرد با دیدی مثبت به این فیلم نگریسته است.

موتمن که در این سالها همه نوع فیلمی از کمدی مانند “پوپک و مش ماشاا..” گرفته تا اثری جنایی نظیر “آخرین بار کی سحرو دیدی؟” را ساخته است برخلاف بسیاری از منتقدان، نگاهی هوادارانه به “…آلبالو” داشته است.

وی در گفتگو با “سینما” می گوید: وقتی یک فیلم کمدی مثل “50 کیلو آلبالو” می فروشد مایه امیدواری است. من این فیلم را دیدم و بدم هم نیامد. می توانم بگویم سرگرم شدم و در جاهایی هم خندیدیم.

موتمن ادامه می دهد: به نظرم فیلم مانی حقیقی دیوانگی جالبی دارد. از طرف دیگر اما وقتی یک کمدی دیگر که هیچ چیزی ندارد فروش می کند اذیت می شوی و حس می کنی انگار قرار است هر چیزی به نام کمدی به خورد مردم داده شود.




طعنه بازیگر “شبهای روشن” به همکارانی که با یک نمایشگاه عکس به اندازه ۲۰ سال یک عکاس درآمد کسب کرده‌اند/روایت از برنامه‌هایی که برای کارگردانی دارد/ماجرای کسب درآمد از سینما برای پرداختن به نقاشی و…

سینماژورنال: مهدی احمدی بازیگریست که بیش از هر کاراکتر دیگری به خاطر بازیهایش در “شبهای روشن” و “عروس آتش” شناخته می شود.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر سینما که از دیرباز به هنر نقاشی هم می پرداخته این روزها رمانسی با محوریت موسیقی با نام “ارغوان” را روی پرده دارد.

احمدی قصد دارد به زودی تعدادی از نقاشیهایش را نیز در گالری فروزان به تماشا بگذارد.

وی در تازه ترین گفتگوی خود که با بهناز شیربانی در “شرق” انجام شده علاوه بر ذکر نکاتی درباره بی توجهی منتقدان به یکی از بهترین فیلمهایش “شبهای روشن” از این گفته که این روزها درگیری با هنرهای تجسمی برای برخی هنرمندان شبیه مد شده است.

در نمایشگاه‌های نقاشی‌ام از کار و روابط سینمایی‌ام برای تبلیغات استفاده نکردم

مهدی احمدی در پاسخ به این سوال که  تا چه حد فعالیت بازیگری شما در دیده‌شدن هنر دیگر شما که نقاشی است تأثیرگذار بوده می گوید: حقیقتش این است که در همه این سال‌ها از اینکه فعالیت سینمایی‌ام در کارهای نقاشی‌ام سایه بیندازد، پرهیز کرده‌ام. اگر دقت کرده باشید در این ٢٠ سال در نمایشگاه‌های نقاشی‌ام از کار و روابط سینمایی‌ام برای تبلیغات استفاده نکردم، دوست ندارم نقاشی را به یک‌سری تبلیغات آلوده کنم. برای حرفه نقاشی آن‌قدر احترام قائلم که معتقدم تنها اثر است که باید خودش را نشان بدهد. همان‌طور که درباره سینما هم به همین شکل فکر می‌کنم و معتقدم که یک فیلم خوب تأثیرش را خواهد گذاشت.

تنها با یک نمایشگاه عکس از لحاظ مادی به موقعیتی رسیدند که یک هنرمند تجسمی اگر شانس بیاورد بعد از ٢٠ سال به آن موقعیت می‌رسد

وی ادامه می دهد: اساسا خیلی اهل شلوغ‌کردن نیستم. من تنها کارم را انجام می‌دهم. این روحیه و نوع تفکر من است، نمی‌گویم خوب است یا بد. خیلی‌وقت‌ها بعضی از دوستان بازیگر با گذاشتن تنها یک نمایشگاه عکس از لحاظ مادی به موقعیتی رسیدند که یک هنرمند تجسمی که سال‌ها جدی کار کرده است اگر شانس بیاورد بعد از ٢٠ سال به آن موقعیت می‌رسد. تازه اگر برسد!

ابزارهایی که برای آرتیست‌بودن انتخاب می‌کنند عمدتا ابزارهای دم‌دستی است

این بازیگر خاطرنشان می سازد: معتقدم که با یک یا دو نمایشگاه نمی‌توان آرتیست شد. آرتیست‌بودن مراتبی دارد و رکن اساسی آن این است که با آن هنر واقعا زندگی کنیم. بعضی‌وقت‌ها چیزهایی مد می‌شود. شاید الان هنرمندبودن مد است! همه دوست دارند آرتیست باشند و دوست دارند با این واژه یک وجهه هنری پیدا کنند. اما چون مراتب هنرمندشدن بسیار سخت است، برای همین ابزارهایی که برای آرتیست‌بودن انتخاب می‌کنند عمدتا ابزارهای دم‌دستی است.

با دوربین دست‌گرفتن نمی‌توان آرتیست شد

احمدی با اشاراتی که مشخص است طعنه ایست به برخی از بازیگران سینما بیان می دارد: با دوربین دست‌گرفتن بدون هیچ پشتوانه تجسمی نمی‌توان آرتیست شد. اینکه یک نمایشگاهی شلوغ شود و همه راجع به آن حرف بزنند و در هر رسانه‌ای تبلیغاتش سر به فلک بزند لزوما نشان‌دهنده ارزش هنری آثار ارائه‌شده نیست. از نظر من مخاطبان آثار یک آرتیست معمولا خیلی زیاد نیستند. ویژگی یک آرتیست هم این است که معمولا از زمان خودش جلوتر است و به همین دلیل ممکن است خیلی درک نشود و مخاطبانش کمتر باشد. به نظر من باید نسبت به تفکیک هنرمند و غیرهنرمند و چگونگی ارزش‌نهادن بر آثار بیشتر از این هوشیار باشیم و به دنبال آموزش خود باشیم تا هر چیزی را به‌عنوان آثار هنری به خوردمان ندهند.

“شب‌های روشن” در زمان خودش اصلا مورد توجه اهالی نقد و رسانه قرار نگرفت و همه درباره این فیلم سکوت کردند

مهدی احمدی درباره بی توجهی به “شبهای روشن” هنگام اکران آن می گوید: اتفاقا “شب‌های روشن” در زمان خودش اصلا مورد توجه اهالی نقد و رسانه قرار نگرفت و همه درباره این فیلم سکوت کردند. اما در جواب سؤال‌تان باید بگویم که قبل‌تر از شب‌های روشن، زمانی که فیلم«عروس آتش»را در سال ١٣٧٨ بازی کردم پیشنهادهای زیادی برای بازی داشتم. حتی قبل‌تر از آن زمانی که در فیلم «در کوچه‌های عشق» در سال ١٣٦٨ بازی کردم هم این اتفاق افتاد. بازی در چند فیلم سینمایی به من پیشنهاد شد و این در صورتی بود که نه بازیگر بودم و نه کسی من را می‌شناخت. با این حال بازی در آن فیلم‌ها را نپذیرفتم چون تمرکزم روی نقاشی بود. در ١٠ سال فقط در فیلم «کوچه پاییز» آقای سینایی بازی کردم.

کارکردن با فرزاد موتمن در آن مقطع برایم جالب بود

به گزارش سینماژورنال وی ادامه می دهد: بعد از بازی در فیلم «عروس آتش» تعداد پیشنهاد‌های سینمایی‌ام بیشتر شد و در فیلم‌های «تک‌درخت‌ها»، «هفت پرده» و «رای باز» بازی کردم. کارکردن با فرزاد موتمن در آن مقطع برایم جالب بود. «هفت پرده» فیلم‌نامه خوبی داشت و سعید عقیقی برایش زحمت زیادی کشیده بود. درآن زمان فیلم‌هایی که پیشنهاد می‌شد، ارزشش را داشت که به خاطرشان از آتلیه نقاشی‌ام بیرون بزنم و مقابل دوربین بازی کنم.

احمدی تأکید می کند: «شب‌های روشن» یک پیشنهاد خوب از سمت سعید عقیقی بود. سعید، فیلم‌نامه‌ای نوشته بود و از من خواست تا آن را بخوانم و برای بازی نقش اصلی به آن فکر کنم. من هم سعی کردم خصوصیاتی را که متعلق به شخصیت است، پرورش بدهم. البته در آن زمان برای رسیدن به آن شخصیت من کاملا در یک انزوای خود خواسته بودم؛ چراکه نمی‌شد با آن فیلم‌نامه جور دیگری زندگی کرد. شاید چند ماه بعد از فیلم‌برداری باز هم درگیر شخصیت بودم و نوع زندگی من کاملا عوض شده بود و خیلی سخت از نقش فاصله گرفتم. اما خدا را شکر که نتیجه داد و یکی از فیلم‌های ماندگار سینمای ایران شد.

باید از میان کارهایی که پیشنهاد می‌شود بهترین‌ها و کم‌ایراد‌ترینش را انتخاب کرد تا فراموش نشوی

این بازیگر محجوب درباره معیارهایش در انتخاب نقش اظهار می دارد: موارد زیادی است که در زمان خودش قابل بحث است که چرا یک فیلم را برای بازی انتخاب کردم در‌حالی‌که مورد توجه نبوده یا فیلم‌نامه خوبی نداشته است. چیزی که در سینما، بسیاری از بازیگران به آن قائل هستند این است که باید در سینما حضور داشت و از میان کارهایی که پیشنهاد می‌شود بهترین‌ها و کم‌ایراد‌ترینش را انتخاب کرد تا فراموش نشوی.

خیلی وقت‌ها نیاز مالی‌ام را از سینما تأمین کرده‌ام تا بتوانم روی نقاشی‌ام تمرکز کنم

وی ادامه می دهد: از طرف دیگر باید زندگی کرد. خیلی وقت‌ها نیاز مالی‌ام را از سینما تأمین کرده‌ام تا بتوانم روی نقاشی‌ام تمرکز کنم و این یک واقعیت است. فیلم‌هایی که با تمام وجودم در آنها حضور داشتم، بیشتر از ٧،٨ مورد نبوده است. متأسفانه فیلم‌نامه‌هایی به دستمان می‌رسد که اصلا قابل‌خواندن نیستند. شانس یک بازیگر برای انتخاب فیلمنامه خوب و بازی در یک نقش خاص و متفاوت بسیار کم است و فکر نمی‌کنم این تنها مشکل من به‌عنوان بازیگر باشد. اینکه در این شرایط من با احتیاط بیشتری کار می‌کنم به این دلیل است که زندگی من از راه نقاشی نیز تأمین می‌شود. اما خیلی چیزها دست به دست هم می‌دهد و انتخاب‌ها را سخت‌تر می‌کند.

دو فیلم‌نامه کوتاه دارم که آماده ساخت است

این بازیگر البته برنامه هایی هم برای کارگردانی دارد. وی می گوید: به این موضوع{کارگردانی} فکر کردم. خیلی هم مصمم هستم این کار را انجام دهم. شاید هنوز وقتش نرسیده. در حال حاضر دو فیلم‌نامه کوتاه دارم که آماده ساخت است. نه اینکه خودم آنها را نوشته باشم چون اساسا اهل نوشتن نیستم اما فیلم‌نامه‌های خوبی است که آماده ساخت است. شاید آنها را بسازم. ایده‌هایی برای ساختشان دارم و گاهی استوری‌بورد‌هایی می‌کشم و می‌دانم چه می‌خواهم. اما نمی‌دانم دقیقا چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟




توصیه هوشنگ گلمکانی به سناریست “شبهای روشن”: خوبیت ندارد هنوز هیچی نشده بروید سر چهارراه!

سینماژورنال: اصغر نعمیمی فیلمسازی که پیش از این در سینمای بدنه تجربیاتی چون “سلام بر عشق” و “بی وفا” را داشته اخیرا فیلمی با نام “سایه های موازی” را با فیلمنامه ای از سعید عقیقی کارگردانی کرده است.

به گزارش سینماژورنال سعید عقیقی که بیش از هر چیز بواسطه نگارش فیلمنامه هایی مانند “شبهای روشن” و “هفت پرده” می شناسیمش نیز بدون اینکه نتیجه کار نعیمی را ببیند به موضع گیری دربرابر این فیلم پرداخته و به نوعی از فیلمی که توسط نعیمی ساخته شده اعلام برائت کرده است.

سعید عقیقی و اصغر نعیمی از جمله نویسندگان سالهای قبل مجله “فیلم” بوده اند و همین باعث شده است هوشنگ گلمکانی رییس شورای نویسندگان این مجله در اقدامی تفاهم برانگیز و با نگارش یادداشتی که در وبلاگش منتشر شده سعی کند دو طرف دعوا را به اشتراک برساند.

گلمکانی با انتقاد از عقیقی که بدون دیدن فیلم به قضاوت درباره عملکرد کارگردان پرداخته به او و دیگر فیلمنامه نویسان نهیب زده خوب نیست ندیده دعوا را آغاز کنند.

سینماژورنال متن کامل یادداشت گلمکانی را ارائه می دهد:

فیلمنامه‌نویس یک چیزی می‌نویسد، کارگردان هم سلیقه خودش را دارد و ممکن است تغییری در آن بدهد

دوست و همکار سابق ما سعید عقیقی که چند ‌سال است وارد عملیات اجرایی سینما شده و بیشتر فیلمنامه می‌نویسد و حتی گاهی تله‌فیلم هم می‌سازد، یک فیلمنامه‌اش را داده به دوست و همکار سابق دیگرمان اصغر نعیمی که فیلم سومش “سایه‌های موازی” را بسازد و همین شده منشأ یک سوژه سر چهارراه که ‌ای کاش نمی‌شد. اختلاف فیلمنامه‌نویس‌ها و کارگردان‌ها که تمامی ندارد:  فیلمنامه‌نویس یک چیزی می‌نویسد و می‌فروشد به کارگردان و تهیه‌کننده. اما خودش هم تصور و ذهنیتی از نوع اجرای آن دارد که مثلا اگر خودش قرار بود بسازد چه جوری می‌ساخت. کارگردان هم سلیقه خودش را دارد و ممکن است تغییری در آن بدهد یا اداره محترم سانسور چیزی را تحمیل کند
هنوز فیلم را ندیده و در هیچ یک از مراحل ساخت آن نقشی نداشته
 اما جز این، آن طور که اصغر می‌گوید گویا این دو همکار سابق صحبت‌هایی در حد مشورت با هم کرده‌اند که ضرورت اجرایی نداشته و در قرارداد هم نیامده و یک وقت عقیقی به خود آمده که فیلمبرداری تمام شده و نعیمی به توصیه‌های او عمل نکرده. بعد برداشته یک نامه نوشته به تاریخ ٢٥ فروردین امسال، با همان لحن آشنایش و از این فیلم و فیلمنامه اعلام برائت کرده است. تأکید هم کرده که هنوز فیلم را ندیده و در هیچ یک از مراحل ساخت آن نقشی نداشته (معمولا هم فیلمنامه‌نویس‌ها نقشی در مراحل ساخت فیلم‌ها ندارند)، اما ندید می‌گوید این فیلم ربطی به فیلمنامه او ندارد.
عقیقی این شرط را باید در قرارداد می آورد
به هر حال کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند و عقیقی هم در همان آغاز نامه‌اش نوشته این نامه فقط برای ثبت در تاریخ است که یعنی قصد شکایت در مجامع صنفی و قضایی و تجمع خیابانی و مجازی ندارد. اما چشمش ترسیده که مبادا “سایه‌های موازی” فیلم خوبی از کار درنیاید و یکی یقه‌اش را بگیرد که:  مرد حسابی، این چه فیلمنامه‌ای است که نوشته‌ای؟ که البته در چنین مواردی او می‌تواند معترضان را حواله بدهد به متن چاپ‌شده فیلمنامه که چند ‌سال پیش در یک مجموعه از سه فیلمنامه او منتشر شده است؛ شانسی که سایر فیلمنامه‌نویسان معترض به فیلم ساخته‌شده از روی نوشته‌شان ندارند. یک نکته باریک‌تر از طناب هم در پاراگراف اول نامه عقیقی هست که گفته در همان آغاز کار طی یادداشتی به کارگردان اعلام کرده هر گونه تغییری در فیلمنامه باید با نظر او باشد، درحالی‌که این امر حکم «توافق یک‌جانبه» دارد و چنین شرطی را باید در قرارداد آورد که طرف دیگر هم پایش را امضا کند و ملزم به اجرای آن باشد.
خوبیت ندارد همکاران اهل قلم ما هنوز هیچی نشده بروند سر چهارراه
به هر حال همین اسم عقیقی و عنوان “سایه‌های موازی” و فیلمنامه‌ای که براساس “نازنین” داستایفسکی نوشته شده، با این که برای ساختنش فراهم شده نشان می‌دهد که نعیمی تصمیم به ساختن فیلمی متفاوت از دو فیلم اولش گرفته که باعث مسرت ما همکارانش است. عقیقی هم خوب بود اگر نظر و اعتراضی داشت بعد از دیدن فیلم اقدام می‌کرد. خوبیت ندارد همکاران اهل قلم ما هنوز هیچی نشده بروند سر چهارراه. نعیمی که حتی به‌عنوان یک بهره‌برداری تبلیغاتی هم هنوز جواب نداده ولی تهیه‌کننده‌اش با این پاس یک آبشار زده که البته هنوز معلوم نیست کجای زمین فرود بیاید.
خُلق خودتان را تنگ نکنید
سید فیلد در جلد نمی‌دانم چندم مجموعه آثارش، در فصل «چند توصیه به منتقدانی که بعدا فیلمنامه‌نویس می‌شوند» می‌فرماید:  «خُلق خودتان را تنگ نکنید و بگذارید کارگردان‌ها هر معامله‌ای که می‌خواهند با فیلمنامه شما بکنند. شما کار خودتان را کرده‌اید و بگذارید آنها هم کار خودشان را بکنند. فوقش شما هم بعدا می‌توانید همین معامله را با دیگران بکنید. دنیا سرای معاملات است؛ فقط بدون قرارداد معامله نکنید وگرنه معامله‌تان باطل است.»