1

انتقادات کیهان از سریال “شاهرگ”⇐فقدان مشاوره امنیتی-عملیاتی-نظامی موجبات ضعف شدید اثر شده است!/دیالوگ‌های تصنعی حسین پاکدل، یک فضای غیرواقعی و سرد را ایجاد نموده!/رفتارهای کاریکاتورگونه کاراکترها به‌شدت به کار ضربه زده/چگونه نیروی امنیتی با چاقوی ضامن‌دار به‌دنبال بریدن سیم بسته انفجاری است؟؟/نظارت دقیق بر تولید چنین آثاری همانند نظارت بر کتب تاریخی مقاطع تحصیلی دارای اهمیت ویژه است!!

سینماروزان: ازجمله سریالهای روی آنتن در تابستان گرم کرونایی، سریال “شاهرگ” بوده که با مضمون مرور برخی اتفاقات تروریستی ابتدای انقلاب تولید شده ولی چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است.

این سریال را جلال دهقانی اشکذری ساخته که پیشتر با حمایت حوزه هنری فیلمی به نام “دلبری” را هم ساخته بود که جزو شکست‌خورده‌ترین آثار اکران۹۵ بود.

روزنامه کیهان در تحلیلی بر سریال “شاهرگ” که اشکذری آن را با تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی ساخته انتقادات مختلفی را روانه سریال کرده است.

کیهان نوشت: نحوه و کیفیت این روایتگری، نقش‌آفرینی و دیالوگ‌خوانی‌های تصنعی، فقدان مشاوره امنیتی ـ عملیاتی و نظامی در کار موجبات ضعف شدید اثر شده است.

این روزنامه ادامه داد: خونسردی غیرطبیعی و باورناپذیر و دیالوگ‌های تصنعی حسین پاکدل در نقش پرتو در مقام فرمانده ارشد، یک فضای غیرواقعی و سرد را ایجاد می‌نماید. از ایرادات دیگر اثر، روایتگری حوادث و رخدادها برای آگاه‌سازی ذهن مخاطب است که در لابه‌لای دیالوگ‌های شخصیت‌ها گنجانده‌شده است. این نوع روایتگری بعضاً کیفیت و فضای اجرای نقش و دیالوگ‌های طرفین را به سمت غیرواقعی بودن پیش می‌برد.

کیهان افزود: ظاهراً اثر بهره‌ای از مشاور امنیتی و نظامی نبرده است که در این خصوص به چند مورد‌ اشاره می‌گردد؛ نحوه حضور ابراهیم و محمدعلی در سالن تمرین تیراندازی، روش سلاح در دست گرفتن، حرکت سلاح مسلح در دست و چرخش به جهات مختلف و حتی گذاشتن کف دست در مقابل لوله سلاح آماده شلیک در لابه‌لای تیراندازی‌ها تماماً خطاهای فنی است؛ درست است در ابتدای انقلاب ضعف در تخصص فنی در این زمینه بوده است ولی‌ ترسیم رفتارهای کاریکاتورگونه موجب ضعف اثر می‌گردد و به کار ضربه زده! قطعاً توانمندی امنیتی ـ نظامی کنونی با صدر انقلاب بسیار متفاوت است، کارگردان می‌توانست برای بیان شرایط ابتدای انقلاب و ارتقاء وضعیت آن در همان سالن تیراندازی مربی را به نمایش آورد که در حال آموزش فنون تیراندازی به نیروها است. قطعاً ارتقاء سطح کیفی نیروهای فعلی ثمره تلاش‌های مداوم و خالصانه نسل ابتدای انقلاب است، پس چه زیبا بود برای نمایش کمبودهای ابتدای انقلاب‌ترسیم صحیح و معقولی از این رشد را به نمایش می‌گذاشت.

این روزنامه با مرور ایرادات تخصصی سریال نوشت: نکته قابل توجه دیگر تخصص ابراهیم در خنثی‌سازی بمب است، حتی در صحنه‌های مختلف سریال و در عملیات‌های خنثی‌سازی محمدعلی که خود یک فرمانده تخریب دفاع مقدس است از ابراهیم درخصوص نحوه خنثی‌سازی و… سؤال می‌کند و یا شرایط به‌گونه‌ای است که چشم به روش ابراهیم دوخته است، حال ‌آنکه ابراهیم یک دانش‌آموخته موفق رشته شیمی ‌است، یعنی نهایت تخصص وی آشنایی با مواد شیمیایی و انفجاری مانند C4، TNT، فولمینات جیوه و… خواهد بود، نه آنکه مسلط و آگاه باشد که کدام سیم چاشنی مکانیکی را فعال می‌کند و کدام سیم سنسور تایمر را، درصورتیکه منطقی‌تر آن است که این تشخیص و اقدامات از عهده محمدعلی برآید. شکی نیست، در ابتدای انقلاب تجهیزات سخت‌افزاری مناسبی نیز وجود نداشته و کم‌کم و باگذشت زمان و اخذ تجربه بر این امکانات اضافه‌شده است، ولیکن قطعاً نیروهای عملیاتی آن زمان از منطقی‌ترین و معقول‌ترین تجهیزات بدوی استفاده می‌نمودند، این شرط عقل است، به‌عنوان نمونه ابراهیم با یک چاقو ضامن‌دار با تیغه پهن قصد بریدن سیم بسته انفجاری را دارد و در پاسخ به انتقاد همکارش می‌گوید ابزار من این است!، ولیکن قطع کردن یکی سیم با چاقو بزرگ به‌گونه‌ای که پایه سیم به‌شدت و در منظر دید بیننده کشیده شود و احتمال خسارات دیگر محتمل باشد، امری غیرحرفه‌ای و غیرعقلانی است، بدون شک دلاوران و مجاهدان ابتدا انقلاب در ضعف امکانات بودند ولی در درایتشان نباید‌ تردید کرد، که این جفا مسلم به ایشان است. در صحنه‌ای دیگر محمدعلی در حال خنثی‌سازی بمب است که چند رشته سیم متصل به چاشنی را همزمان با یک بُرش سیم‌چین قطع می‌نماید، درصورتی که وی یک تخریب چی حرفه‌ای جنگ است و قطعاً باید بداند، اتصال احتمالی چند سیم در لحظه برش همزمان احتمال فعال‌سازی چاشنی را به همراه دارد.

کیهان تاکید کرد: آثار فاخر و تأثیرگذار سینمای جهان که تبدیل به برگی از تاریخ کشورها می‌شوند، قطعاً با نکته‌سنجی و دقت و اخذ مشاوره صحیح به این مرتبه می‌رسند. تولید آثار ضعیف ضمن وهن موضوع و سوژه‌ها از بعد دیگر نیز تأثیرات منفی دارند و آن این است که وقتی برای موضوعی هزینه و ردیف بودجه تعیین می‌شود و اثری تولید می‌گردد دیگر تا مدت‌ها به آن موضوع پرداخته نشده و مبنای کار همان اثر معیوب و ناقص خواهد بود. ضمن قدردانی و تأکید بر الزام پرداختن به آثار فاخر با موضوعات حوادث ابتدای انقلاب اسلامی این نکته خود را به وضوح به نمایش می‌گذارد که نظارت دقیق بر تولید چنین آثاری همانند نظارت بر کتب تاریخی مقاطع تحصیلی دارای اهمیت ویژه است، چه سطری کم و زیاد شود و یا احوالات و شرایط آن زمان دچار آگراندیسمان شود همه نوعی تحریف تاریخ و اسناد تاریخی خواهد بود و بعضاً وهن تاریخ و رشادت‌های بزرگ زنان و مردان معاصر را به همراه خواهد داشت.




“کیهان” به‌جای نقد کارگردان به انتقاد از نویسنده “شاهرگ” پرداخت و او را هم‌رده نویسنده “پایتخت۶” قرار داد!!

سینماروزان: ضعف سریال روی آنتن “شاهرگ”، انتقاد “کیهان” را موجب شد ولی “کیهان” به‌جای انتقاد از تیم تولید یا جلال اشکذری کارگردان این سریال به انتقاد از نویسنده این سریال(کریم لک‌زاده) پرداخته و بسان سریال “پایتخت۶” او را عامل اصلی ضعف سریال دانسته است.

گزارش کیهان را بخوانید:

سفارش نگارش فیلمنامه یک سریال با موضوعی انقلابی به فیلمسازی که سابقه و تجربه‌ای در این زمینه ندارد، موجب ناکامی این سریال شد.

سریال «شاهرگ» که هر شب از شبکه دوم سیما پخش می‌شود، به رغم برخورداری از موضوعی مهم و قابل تقدیر، اما به دلیل ابتلا به فیلمنامه‌ای ضعیف، نتوانسته به موفقیت برسد.

این سریال درحالی دارای سوژه‌ای درباره دوره صدر انقلاب اسلامی است که کار نگارش آن به فیلمسازی سپرده شده که تجربه کار و نسبتی با موضوع این سریال ندارد و اغلب آثار این فیلمساز، دارای محتوایی در تضاد با اهداف سریال «شاهرگ» هستند. برخی رسانه‌ها گزارش دادند که نویسنده فیلمنامه سریال «شاهرگ» قبلا فیلم کوتاهی ساخته بود که به دلیل محتوای نامناسب، حتی امکان نمایش در جشنواره فیلم کوتاه تهران را هم نیافته بود! براساس این گزارش، این فیلمساز همچنین در اعتراض به آنچه سانسور و ممیزی خوانده بود، از شرکت در کارگاه فیلمسازی در جشنواره فیلم کوتاه تهران خودداری کرده بود.

حال جای سؤال است که چنین فیلمسازی، با این سوابق و رویکرد، چگونه و بر چه اساسی برای نگارش فیلمنامه یک سریال تلویزیونی درباره انقلاب اسلامی و علیه سازمان منافقین گزینش شده است؟ اگر نتیجه این سفارش، موفقیت‌آمیز بود، می‌شد این گزینش را در حیطه تخصص‌گرایی قلمداد کرد، اما فیلمنامه ضعیف سریال «شاهرگ» نشان می‌دهد که این فیلمساز، حتی تخصص و تبحری هم در زمینه فیلمنامه‌نویسی ندارد.

پیش از این نیز فصل ششم سریال “پایتخت” به دلیل فیلم‌نامه ضعیف مورد انتقاد گسترده قرار گرفت تا جایی که پخش این سریال ناتمام ماند. این اتفاقات نشان می‌دهد مسئولان حوزه رسانه ملی نسبت به نویسندگان آثار تلویزیونی بی‌تفاوت هستند یا این را کم‌اهمیت می‌دانند که گزینش مناسبی در این بخش اعمال نمی‌کنند؛ در حالی که فیلمنامه، جان‌مایه یک اثر نمایشی و سینمایی است.




همایون بازیگر سینمای‌فارسی در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐اگر به بهروز اجازه دهند همین فردا به ایران می‌آید!/بگذارید بهروز وثوقی بیاید و در مملکت خودش بمیرد؛ این طوری لااقل در گورستان هم که شده کنار هم هستیم!/بعد از انقلاب به دادگاه اوین رفتیم تا ارشادمان کنند!!!/هر کارگردانی دنبال دختر نجیب بود سراغ پوری بنایی می‌رفت!/تمام دیالوگهای «دنیای آبی» با بازی بهروز و پوری بنایی را احمد شاملو نوشته بود

سینماروزان: محمدعلی تبریزیان با نام هنری همایون از جمله بازیگران بازمانده از سینمای فارسی است که ویدیویی حسرت بار از او بعد از درگذشت ناصر ملک مطیعی دست به دست در فضای مجازی چرخید. ویدیویی که همایون در آن از رجعت اغلب همنسلان خود یاد میکرد و اینکه فقط او و بهروز و یکی دو نفر دیگر مانده اند.

به گزارش سینماروزان همایون در گفتگویی تفصیلی که بعد از 40 سال ممنوعیت از فعالیت انجام شده از آرزوی بهروز وثوقی برای بازگشت به ایران، خاطراتش از ملک مطیعی و پوری بنایی و علی حاتمی و چهار دهه دوری از سینما گفت.

همایون به سپیده آماده در «تماشا» گفت: بگذارید بهروز وثوقی بیاید و در مملکت خودش بمیرد، از بازیگران آن سالها تقریباً همه رفتند و فقط چند تای دیگر باقی مانده اند بگذارید لااقل بهروز وثوقی در کنار فردین و ناصر ملک مطیعی در خاک خودش آرام گیرد و همه ما در کنار هم باشیم.

بازیگر فیلم «شاهرگ» با بیان اینکه همراه مردم بودن باعث شد که پس از ممنوعیت کار در حوزه رستوران داری مشغول به کار شود تأکید کرد: به ناصر ملک مطیعی هم گفتم حالا که ممنوع الکار شدی شغلی را انتخاب کن که در ارتباط با مردم باشی و به همین دلیل بود که ناصر ملک مطیعی یک قنادی دایر کرد و در سالهای پس از انقلاب در آن مشغول به کار شد.

بازیگر فیلم «امروز و فردا» در خصوص بهروز وثوقی افزود: بگذارید بهروز وثوقی بیاید و در مملکت خودش بمیرد، از بازیگران آن سالها تقریباً همه رفتند و فقط چند تای دیگر باقی مانده اند، بگذارید لااقل بهروز وثوقی در کنار فردین و ناصر ملک مطیعی در خاک خودش آرام گیرد و همه ما در گورستان هم که شده در کنار هم باشیم.

وی ادامه داد: بهروز وثوقی اولین فیلمش را با من بازی کرد با نام «صد کیلو داماد». پس از آن در فیلمهای «امروز و فردا» و «ایمان» هم با او همبازی بودم، در سفری که به امریکا داشتم بهروز وثوقی را دیدم امیدوارم که به ایران برگردد، کار خلافی هم نکرده است.

همایون با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب به دادگاه اوین خوانده شد گفت: به ما گفتند که به دادگاه اوین برویم و قرار است ما را ارشاد کنند، پس از آن ماجراها ما «بازرس گوگول» را در تئاتر پارس لاله زار اجرا رفتیم و با استقبال روبرو شد اما فعالیتم در سینما ادامه دار نشد.

بازیگر فیلم «شورش» اظهار داشت: پس از انقلاب اگر تهیه کننده به سراغ بازیگرانی مثل فردین و ناصر ملک مطیعی می‌رفت به او می‌گفتند که چرا این بازیگرها؟! فرد دیگر دیگری را جایگزین این افراد کنند؛ مدتی بعد برچسب ممنوع التصویری به این بازیگران اطلاق شد، اما قانون نوشته ای در این خصوص وجود نداشت. نباید با ما اینطور رفتار می شد! چهل سال یک عمر بود.

بازیگر فیلم «باباخالدار» در خصوص ناصر ملک مطیعی تصریح کرد: سینما از زبان ناصر ملک مطیعی آغاز شد، ناصر ملک مطیعی آرزو داشت که با مردم باشد همیشه با هم بودیم و او همواره به دنبال بازگشت به سینما بود اما نمی گذاشتند.

وی با بیان اینکه ناصر ملک مطیعی پدر سینمای ایران بود تاکید کرد: یکی از بهترین دوستانم را از دست دادم، در تمام این سالها دوستی من و ناصر پابرجا بود، چه روزها را که با هم گذراندیم؛ من و ناصر و وحدت و پوری بنایی هفته یک بار دوره‌های داشتیم و یکدیگر را می دیدیم.

همایون درباره اینکه چرا برخی از بازیگران پس از انقلاب ممنوع التصویر شدند و عده ای دیگر نه گفت: تمام بازیگرانی که پس از انقلاب اجازه ادامه فعالیت پیدا کردند هم پیش از انقلاب در فیلم ها حضور داشتند و صحنه هایی را بازی کرده بودند که شاید بازیگران ممنوع تصویر در چنین صحنه هایی حضور پیدا نمی‌کردند و اینکه چرا عده ای ممنوع کار شدند و برخی نه سوالی است که هنوز جوابی برای آن پیدا نشده است.

همایون افزود: بهروز وثوقی در تمام این سالها آرزو داشت که به ایران بیاید، همه ما عاشق ایرانیم، خود من بارها به امریکا رفته ام، اما در نهایت به ایران برگشتم چون ما متعلق به این خاک هستیم. خود آقای ملک مطیعی و فردین در ابتدای انقلاب در خارج از کشور بودند اما باز به وطن آمدند چون مملکت شان است چطور می توانند رهایش کنند. آرزوی بهروز وثوقی این است که بار دیگر به ایران بیاید و اگر به او اجازه بدهند فردا صبح به ایران خواهد آمد.

بازیگر فیلم «آقای جاهل» بیان کرد: آقای علی حاتمی به من گفت اشتباه کردی در «هزاردستان» بازی نکردی چون اگر در «هزاردستان» بازی میکردی در پروژه‌های پس از آن هم حضور داشتیم و مسئله ممنوعیت فعالیت از بین میرفت.

وی در خصوص همکاری با علی حاتمی در فیلم «باباشمل» گفت: سکانس به سکانس این فیلم تابلوی نقاشی بود؛ متنی بسیار خوبی داشت اما به دلیل اینکه دیالوگ های فیلم به صورت شعر بیان می شد نتوانست گیشه مناسبی را از آن خود کند.

همایون در خصوص آشنایی با احمد شاملو تاکید کرد: آقای شاملو روی فیلم نامه ها دیالوگ می‌گذاشت و فیلم نامه هم می نوشت و دیالوگهای «دنیای آبی» را هم آقای شاملو نوشته  بود.

همایون با اشاره به اینکه در فیلم «سلطان قلبها» برای اولین بار عارف جایگزین ایرج برای خواندن تصنیف ها و ترانه های فیلم شد تاکید کرد: موسیقی این کار توسط انوشیروان روحانی ساخته شده و او گفت این سبک از موسیقی به صدای آقای ایرج نمی‌خورد و عارف جایش را می گیرد و تلفیق موسیقی انوشیروان روحانی صدای عارف و شعر محمد علی شیرازی به ترانه های ماندگار «سلطان قلبها» منتهی شد.

بازیگر فیلم «دنیای آبی» با قیاس وضعیت گیشه سینما در آن سال‌ها و این روزها گفت: علاقه مردم به سینمای ملی در آن روزها خیلی بیشتر بود. من یادم می‌آید زمانی که فیلم «طوقی» به پرده سینماها رفت در روز اول ۳۰۰ هزار تومن فروخت و ۱۵۰ هزار نفر در روز ابتدایی اکران «طوقی» به سالن های سینما رفتند و این فیلم را دیدند؛ آماری که تا به امروز هیچ گاه تکرار نشده است.

همایون افزود: محمد علی فردین آقای سینما بود. من از دومین فیلم فردین با او همبازی بودم. فیلمی بود به نام «بیوه های خندان» و پس از آن در تمام فیلمها در کنار هم بودیم. در میان بازیگران سینما از همه بیشتر به محمدعلی فردین نزدیک بودم و رفت آمد داشتم و هفته ای یک روز پنجشنبه ها دور هم جمع می شدیم.

وی در خصوص پوری بنایی گفت: پوری بنایی قلب بسیار مهربانی دارد و دلسوز همه است. در تمام این سالها در حوزه فعالیتهای خیرخواهانه مشغول بوده است، پوری بنایی سینما را با فیلم «عروس فرنگی» آغاز کرد و در «خداحافظ تهران» به اوج بازیگری خود رسید که در آن فیلم با بهروز وثوقی همبازی بود.

وی تاکید کرد: پوری بنایی دختر نجیب فیلم های فارسی بود هر کارگردانی که به دنبال نقش دختر نجیب میگشت سراغ پوری بنایی می‌رفت.

همایون با بیان اینکه نمایشنامه «هزار و یک شب» را با محسن فرید در تئاتر تفکری کار کردم و این شروع شهرت من در عرصه بازیگری بود گفت: بازیگری در آن سال‌ها سخت‌تر از این روزها بود چون مانند حالا کلاس هنرپیشگی و دانشکده هنر نداشتیم.

وی با اشاره به اینکه در بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی فارسی حضور پیدا کرده است اظهار کرد: بازیگرانی مثل فردین، ناصر ملک مطیعی و بیک ایمانوردی هم از بازیگران پرکار سینما در آن روزها بودند و تفاوت آنها با ما این بود که من رل مکمل بازی می‌کردم و به همین دلیل می توانستم در آن واحد در چند فیلم حضور داشته باشد، اما فردین نمی توانست در چند فیلم همزمان حضور پیدا کند چون نقش اصلی فیلم بود.

همایون با اشاره به اینکه مردم فیلم هایی مثل «سلطان قلبها»، «آقای جاهل» و «شاهرگ» با بازی وی را بیشتر دوست دارند اشاره کرد: برای حضور در این فیلم جایزه فروغ فرخزاد و سپاس را از آن خود کردم.




«کیهان» خطاب به کارگردان کم‌فروشترین فیلم نوروزی⇐همان زمان که «موسرخه» را نوشتی پرچم آمریکا را برافراشتی!

سینماروزان: نامه عجیب و غریب علیرضا داوودنژاد کارگردان «فراری» کم‌فروشترین فیلم نوروزی به دونالد ترامپ و طرح ادعاهایی درباره نصب پرچم آمریکا در میدان آزادی(اینجا را بخوانید) با واکنش روزنامه اصولگرای «کیهان» مواجه شد.

روزنامه «کیهان» با مرور کارنامه سینمایی داوودنژاد در سالهای پیش از انقلاب به وی متذکر شده همان زمان که فیلمنامه آثاری همچون «موسرخه» و «شاهرگ» را نوشته پرچم آمریکا را برافرشته!

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

علیرضا داوودنژاد در مطلبی که به عنوان سالگرد تولدش در برخی پایگاه‌های خبری انتشار داده، نامه‌ای خطاب به ترامپ نوشته و ضمن تبلیغ‌ برای برخی از جلوه‌های فرهنگ آمریکایی مانند کالاهای تجاری و ورزشکاران و هنرپیشه‌های این کشور که به نظر ایشان در قلب و جان مردم دیگر کشورها هستند! به ترامپ قول داده که اگر وی «برای عاری ساختن جهان از تسلیحات هسته‌ای پیش قدم شود»، داوودنژاد هم «شخصا پرچم آمریکا را در میدان آزادی تهران به اهتزاز» در آورد!

این درحالی است که امثال داوود نژاد از همان سال‌های قبل از انقلاب و در سینمای شاهنشاهی، پرچم آمریکا و فرهنگ آمریکایی را برافراشته بودند، از همان زمانی که فیلمنامه مستهجن و پرده درانه فیلم «موسرخه» را نوشت تا فیلمفارسی‌هایی مانند «شاهرگ» و «نازنین».

انقلاب اسلامی اگرچه سعی کرد، حتی امثال داوود نژاد را به مردم و باورهای آنها نزدیک سازد و البته شاید فیلم‌های قابل تاملی مانند «نیاز» هم ثمره همین دوران تلاش بود، اما گویا او و امثال او همان گونه که به ترامپ نوشته، نتوانستند دل از گرو هنرپیشگان و کالاها و فرهنگ آمریکایی بازدارند و انعطاف و رحمت انقلاب اسلامی را برنتابیدند و بازهم به ساخت آثاری مشغول شدند که در نهایت، خودباختگی و ضعف و زبونی را در قبال فرهنگ غربی و شاهنشاهی نشان داد.




درگذشت «خالو قربان» فیلم «میرزا کوچک خان»+عکس

سینماروزان: سیروس قهرمانی بازیگر، نویسنده و کارگردان سینمای ایران یکشنبه شب هجدهم تیرماه در بیمارستان فیروزگر درگذشت.

به گزارش سینماروزان قهرمانی فعالیت سینمایی را با نگارش در مطبوعات سینمایی آغاز کرد.

قهرمانی از اوایل دهه چهل در کنار قلم زدن به عنوان بازیگر وارد سینمای ایران شد و در آثاری همچون “جدال بخاطر عشق”، “عذاب مرگ” و “وقتی که آسمان بشکافد” ایفای نقش کرد.

در سالهای پس از انقلاب هم قهرمانی علاوه بر نگارش گاه و بیگاه متون سینمایی در آثاری مثل “شاهرگ”، “سردار جنگل” و “میرزا کوچک خان” ایفای نقش کرده بود. او در “سردار جنگل” و “میرزا کوچک خان” در نقش “خالو قربان” ظاهر شده بود.

او در میانه دهه پنجاه فیلمی با نام “مرد ناآرام” را هم با بازی رضا بیک ایمان وردی و ملوسک در نقشهای اصلی ساخت. سریال “ببخشید” که سریال نوروزی تلویزیون در میانه دهه پنجاه بود از دیگر ساخته های اوست.

سیروس قهرمانی
سیروس قهرمانی
پوستر "سردار جنگل"-قهرمانی از چپ نفر است
پوستر “میرزا کوچک خان”-قهرمانی از چپ نفر سوم است