1

نکته‌ای برآمده از تازه‌ترین گفتگوی فریدون جیرانی⇐بیضایی هم سینمای جشنواره‌ای ایران را محصول دست اروپا می‌دانست

سینماژورنال: فریدون جیرانی کارگردان سینما و مجری اسبق “هفت” که در ماههای اخیر سردبیری روزنامه “سینما” و اجرای برنامه “35” را برعهده داشته است در تازه ترین گفتگوی خود که با “وطن امروز” انجام شده به مرور تاریخچه ای از سینمای جشنواره ای ایران پرداخته است.

به گزارش سینماژورنال مهمترین وجه این تاریخ نگاری آن است که جیرانی ابتدا سینمای اروپا را در نقطه مقابل سینمای آمریکا و به ویژه هالیوود قرار می دهد و در ادامه نیز به صراحت از این می گوید که سینمای جشنواره ای ایران هم تحت تأثیر همین نگاه اروپایی ایجاد شده است.

یکی از مهمترین فرازهای این گفتگو جایی است که جیرانی به نقطه نظری از بهرام بیضایی کارگردان مولف سینمای ایران اشاره کرده و می گوید حتی بیضایی هم سینمای جشنواره ای ایران را محصول دست اروپا می دانست.

اروپا عقب افتادگی فرهنگی خود از آمریکا را با فیلمهای ضدآمریکایی جبران می کند

جیرانی با توجه به عقبه فرهنگی اروپا و به ویژه فرانسه می گوید: اروپا به طور کلی و فرانسه که خود را مهد فرهنگ و تمدن و اینها می‌داند، همیشه دلش می‌خواسته در موضوع فرهنگی از آمریکا عقب نیفتد که در یک جهاتی از نظر فرهنگی عقب افتاده و همین عقب‌افتادگی را سعی کرده با گرایش به یک نوع سینما پاسخ دهد. یعنی اینکه کن تمایل پیدا می‌کند به جنس فیلم‌های ضد داستانی آمریکایی، تمایلی است که اروپایی‌ها دارند برای پیدا کردن یک جنس سینمایی که در تقابل با هالیوود باشد.

این کارگردان ادامه می دهد: کن هم سمبل جشنواره روشنفکران بود. برلین و ونیز به خاطر تحولات زیاد سیاسی در کشورشان، هیچ وقت مانند جشنواره‌‌ای مثل کن نبودند که شده بود معبود روشنفکران در دهه 70 و اوایل دهه 80. در کن سعی کردند به کشف سینمایی روی بیاورند که علیه هالیوود باشد. کیارستمی از دل این تفکر بیرون آمد.

مدیران دهه 60 به دنبال سینمای سربلند ایرانی بودند

فریدون جیرانی درباره شکل گیری سینمای جشنواره در دوران بعد از انقلاب اسلامی بیان می دارد: بعد از انقلاب سینما به طور کلی تغییر پیدا می‌کند. یعنی سینمای پس از انقلاب قرار است شکل دیگری داشته باشد. مدیران سینمایی از سال 62 دنبال این هستند که فیلمفارسی شکل نگیرد و سینمای سربلند ایرانی ارائه شود. بدون اینکه آنها بخواهند از دل همین فضا فیلم‌هایی مثل «دونده» و «خانه دوست کجاست» بیرون می‌آید که با خط مدیران سینمایی ساخته نشده است. امیر نادری قصه‌اش را به کانون می‌دهد، کانون می‌پسندد، کیارستمی هم همینطور اما  2 فیلم می‌شوند فیلم جشنواره‌ای. «نارونی» هم همینطور.

سینمای جشنواره با سرمایه بخش خصوصی راه نمی افتد

جیرانی با تأیید وابسته بودن آثار جشنواره ای به بودجه های دولتی ادامه می دهد: در کشورهایی مثل ایران و حتی در اروپا سینمای غیرمتعارف با سرمایه بخش خصوصی راه نمی‌افتد. بخش دولتی هزینه می‌کند. بعد از اینکه این فیلم‌ها در اواخر دهه 60 رشد کرد، فارابی متوجه این شد که آن‌طرف (بیرون از مرزها) یک سینمایی را می‌پسندد. سمت و سویی که به این سینما داده شد، یک اختلافی را شکل داد. توازن به هم خورد. یعنی سمت و سوی مدیریت رفت به سمتی که در بخش بین‌الملل فارابی گسترش پیدا کرد و از دل این اختلافاتی به وجود آمد.

چرا بیضایی گفت تماشاچی اروپایی به ما خط می دهد

وی می افزاید: یک گروه هیات هنرمندان مسلمان که با ریل‌گذاری مدیر وقت فارابی مشکل داشتند و یک گروه دیگر مثل شهید آوینی که معتقد بودند نارونی، هامون و… سینمای ملی ایران را نابود می‌کنند. بعد از این مجادلات تغییراتی در مدیریت رخ داد، مثلا لاریجانی آمد اما سینمای جشنواره‌ای به حیات خودش ادامه داد. چون سینمای جشنواره‌ای آن‌طرف برای خودش شکل پیدا کرده بود. تماشاچی پیدا کرده بود. بیضایی مصاحبه‌ای همان موقع با نشریه «گفت‌وگو» که یک مجله روشنفکری بود، انجام داد. مصاحبه خیلی مهمی بود و در آن مصاحبه گفت: تماشاچی اروپایی به ما خط می‌دهد!

در دوره اصلاحات چهره شاخص سینمای روشنفکری دیگر کیارستمی نبود
جیرانی خاطرنشان می سازد: تا آن تاریخ سینمای جشنواره‌ای سمت و سوی فیلم‌های کیارستمی بود. من وقتی رفتم نانت، سینمای روشنفکری آسیای میانه متاثر شده بود از کیارستمی. اما از اصلاحات به بعد تغییراتی رخ داد که جنس سینمای جشنواره‌ای شکل دیگری گرفت و وارد فاز دیگری شدیم. در دوره اصلاحات چهره شاخص سینمای روشنفکری دیگر کیارستمی نبود. نسل بعد از کیارستمی آمدند، مثل جعفر پناهی و… .

دوست عزیز! ابوالفضل جلیلی هم با پول دولت فیلم ساخته

این کارگردان ادامه می دهد: اروپایی‌ها متوجه تغییر در ایران شده بودند، اصلاحات که آمد آنها تحولات ما را مطالعه کردند. جنس فیلم‌هایی که در آن دوره ساخته شد و در جشنواره‌ها رفتند، هم این را نشان داد. کما اینکه خود من هم با «شام آخر» رفتم. خیلی متعجب بودند که چنین فیلم‌هایی در ایران ساخته می‌شوند. یکی از اتفاقات جالب هم این بود، من در نانت که بودم، یکی آنجا بلند شده بود و مدام از [ابوالفضل] جلیلی تعریف می‌کرد و من به او توضیح دادم که دوست عزیز! تو اگر از جلیلی به عنوان کارگردان سینمای معترض یاد می‌کنی، جالب است بدانی که جلیلی با سرمایه دولت فیلم‌هایش را ساخته است. من به او گفتم که جلیلی همه فیلم‌هایش را با سرمایه دولتی ساخته است.

فریدون جیرانی
فریدون جیرانی



ثریا قاسمی: این روزها هر نقشی پیشنهاد شود قبول می‌کنم؛ آنها که می‌گویند گزیده‌کار هستیم یا شوخی می‌کنند یا ژست می‌گیرند!/ اگر فضای هنری اینجا آلوده است، بروند و اخلاق خوب را در شبکه‌های ماهواره‌ای پیدا کنند

سینماژورنال/احمد محمداسماعیلی: ثریا قاسمی بیش از پنج دهه است که در عرصه سینما و تلویزوین ایران حضور اثر گذاری را تجربه می کند و البته که در همه این سالها کوشیده کیفیتی بالا از هنر بازیگری خود را ارائه کند.

به گزارش سینماژورنال قاسمی فعالیت کاریش را با فیلم هایی مثل “آرامش در حضور دیگران” ناصر تقوایی و یا سریال پرمخاطب “تلخ و شیرین” آغاز کرد.

جالب اینجاست که هر یک از این آثار در گونه خاصی بودند و نگرشی خاص نسبت به مخاطب داشتند اما بازی قاسمی در هر دو کار مورد توجه قرار گرفت. قاسمی از یک طرف در اثری با مایه های هنری مثل “آرامش در حضور دیگران” حاضر شده بود که یکی از بهترین آثار سازنده اش ناصر تقوایی بود و در آن کوشیده شده بود بخشهایی از تعارضات جامعه در حال گذار مصور شود و از سوی دیگر سریالی که مصداق بارز اثری باب طبع مخاطب عام بود.

قاسمی که فرزند هنرمندی مشهور و مردم‌دار به نام حمیده خیرآبادی بود فعالیت بازیگریش را بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم  ادامه داد و خیلی زود تبدیل شد به یک چهره محبوب سینما و تلویزیون وانواع و اقسام نقش های مادر ایرانی را در آثارش ایفا کرد.

مجموعه هایی مانند “در پناه تو”، “خانه ابری” و “جراحت” از جمله سریالهایی هستند که قاسمی در برهه های زمانی مختلف در آنها ظاهر شد. “مجسمه”، “شام آخر”، “دختر شیرینی فروش”، “مارال” و “پدر آن دیگری” از جمله نقش آفرینی های ممتاز قاسمی در عرصه سینما بوده اند. در این بین بازی در نقش زنی میانسال و متشرع در “مارال” او را به سیمرغ بلورین بهترین بازیگری جشنواره نوزدهم فیلم فجر رساند.

 با ثریا قاسمی در مورد وضعیت فعلی بازیگری و روند کاریش گفتگو کرده ایم و البته خاطرات خواندنی “در پناه تو” را با وی مرور کرده ایم.

این گفتگو پیش از این در مجله “دنیای زنان” منتشر شده است.

*حضور در نقش انواع و اقسام مادران شیک، مدرن و سنتی ایران در این سه دهه برایتان چه جذابیت هایی داشته است؟

من بازیگر حرفه ای هستم و نقشهای مختلف به من پیشنهاد می شود و من هم نقشها را می خوانم و در صورت مناسب بودن قبول می کنم.

* اگر به انتخاب خودتان باشد بیشتر دوست دارید نقش چه مادرانی را بازی کنید؟

 برایم تفاوتی ندارد. داستان خوب و کنشهای شخصیتی که بازی می کنم مهم است. ما بازیگران کمتر قدرت انتخاب داریم و بیشترانتخاب می شویم و بازارکارهم چندان پر رونق نیست که من خودم را مقید کنم فلان نقش را بازی کنم. شیک و پیک بودن و یا فقیر وغنی بودن شخصیتی که قرار است بازی کنم موقعیت کلی نقش است. الان خیلی از بازیگران قدیمی و باسابقه خانه نشین شده اند و من سعی می کنم بین پیشنهاداتم بهترین ها را انتخاب کنم.

*چرا این روزها بازیگران پیشکسوت کمتر مجال بازی کردن پیدا می کنند؟

 به هزار و یک دلیل!  مهم ترینش وضعیت بد اقتصادی در سینما وتلویزیون است و به خصوص درتلویزیون که تولیدات به حداقل رسیده است و به جای تولید سریالهای جدید و متفاوت اغلب سریالها چند باردر شبکه های مختلف بازپخش می شوند. درهمین ماه گذشته چهار سریال با بازی من که در سال 82 در آنها بازی کردم دوباره بازپخش شد. آن وقت همه خیال می کنند ثریا قاسمی پرکار شده است. بی رودربایستی من این روزها هر نقشی پیشنهاد شود قبول می کنم. دوستان بازیگری که می گویند ما گزیده کار هستیم و انتخاب می کنیم یا شوخی می کنند و یا ژست می گیرند و قصد پز دادن دارند.

*بحث دیگری که باعث بیکاری بازیگران حرفه ای شده وجود نابازیگرانی است که نه تنها دستمزد نمی‌گیرند بلکه ممکن است پولی هم پرداخت کنند.

بله،  تهیه کننده هم ازخدا خواسته برای اینکه هزینه تولید کارش پایین بیاید ازاینها استفاده می کند و این رویه به کیفیت بازیگری مجموعه و یا فیلم ها لطمه می زند.  نویسنده ناشی ، کارگردان کارنابلد و کلا همه عواملی که کارشان را بلد نیستند به سطح کیفی کار لطمه وارد می کنند.

* تا به حال پیش آمده  ازبازی دراثری پشیمان بشوید و کاررا نیمه کاره رها کنید؟

 بارها پیش آمده اما کار را نیمه کاره رها نکرده ام.  در پشت صحنه خیلی از فیلمها شرایط غیرحرفه ای تولید حاکم است و برای آفیش کردن بازیگران کلی اتفاق نامناسب می افتد و به نوعی همه را علاف می کنند واین برای من آزاردهنده است.

*آیا هنگام وقوع چنین مواردی برخوردی هم انجام می دهید؟

 اوقات تلخی می کنم و برخلاف اغلب کارهایم که با هیجان و شوق سرصحنه می روم دراین کارها با بی میلی سر صحنه می روم اما از بازیم کم نمی گذارم. به هرحال وجدان کاری دارم و تجربیات این چهاردهه پخته ام کرده است.

*آیا همچنان بازیگری جذابیت دهه های گذشته را برای شما دارد؟

اگر همه چیز کاردرست و مناسب باشد هنوزهم از بازی کردن لذت می برم. سکانسی که خوب نوشته شده و کارگردان برایش میزانسن خوبی طراحی کرده را با انرژی و تمام توانم بازی می کنم. من ازحاشیه ها ناراحت می شوم.

*خیلی از بازیگران جوانی که مجال کارکردن را پیدا نکرده اند در ماههای اخیر به خارج رفته اند و جذب شبکه های ماهوارهای شده اند. برخی از این بازیگران سعی می کنند به افشاگری دست زده و بگویند وضعیت اخلاقی در سینما و تلویزیون ایران نامناسب است. در مورد این رفتارها نظر خاصی ندارید.

اگر فضای هنری اینجا آلوده است، خب بروند و اخلاق خوب را در شبکه های ماهواره ای پیدا کنند. بروند و در محیط سالم فیلم و سریال بازی کنند! اما نکته اینجاست که اخلاق در وجود خود آدمی است؛ این خودمان هستیم که باید بیاموزیم چگونه برخورد کنیم که کسی جرأت طرح تقاضاهای غیراخلاقی را به خودش ندهد و اگر رفتارمان نادرست باشد هر جای دنیا که باشیم این نادرستی گریبان مان را می گیرد.

*اخیرا مجموعه “در پناه تو” با بازی شما هفده سال بعد از پخش اولیله مجددا روی آنتن رفت و در کانون توجه قرار گرفت. می خواهم به خاطرات تان از آن دوران رجوع کنید و بگویید کاراکترتان در این سریال چه ویژگی هایی داشت که بازی در این مجموعه را پذیرفتید؟

 در پخش اول سریال در حدود 17 سال قبل موفق به دیدن این سریال نشده بودم و در پخش مجدد سریال را دیدم . متن سریال ، تیم بازیگری و کارگردانی خوب حمید لبخنده باعث شد بازی در این مجموعه را بپذیرم.

ثریا قاسمی
ثریا قاسمی/عکسها: بهنام یاوری

*اگر بخواهید جزیی تر نگاه کنید چه ویژگیهایی از متن سریال برایتان دارای جذابیت بود؟

در آن سالها پرداختن به مسائل و دغدغه های نسل جوان به خصوص در تلویزیون متداول نبود اما فیلم نامه “در پناه تو” به شکل درست و ملموسی به مشکلات جوانها و ارتباطات آنها در محیطهای آموزشی پرداخته بود.

*مادری که شما در این سریال نقشش را ایفا کردید شخصیتی ویژه بود که در عین آن که برخی رفتارهایش از سوی مخاطبان جوان ناراحت کننده بود اما کاراکتری غیرمنطقی هم نبود.

 این مادر به خاطر شهید شدن فرزند اولش تمام عشق وعلاقه اش را نثار پسردومش محمد کرده بود و این زن در عین حال یک ارتباط خوب و درستی با همسرش داشت. در کل این مادر شمایل یک زن سنتی و مهربان ایرانی را داشت که دغدغه اصلیش خانواده اش بود و طبیعی بود که برخی اوقات با فرزندش تعارض پیدا کند.

*با توجه به اینکه هنوز که هنوز است در جامعه ما ازدواج پسران جوان با بانوان مطلقه نوعی تابو محسوب می شود چقدر از نگرانی های این مادر درباره ازدواج پسرش با خانمی که یک بارازدواج کرده بود درست ومنطقی به نظر می رسید؟

 ریشه اصلی این نگرانی به سنتها و باورهای ما برمی گردد. اگر کمی به‌روز فکر کنیم خیلی از این مسائل پیش نمی آید. نازا بودن و ازدواج کردن خانم و یا آقایی  در گذشته باعث نمی شود که تصور کنیم گزینه مناسبی برای ازدواج نیست و باید او را از جامعه طرد کرد. بنابراین نباید احساساتی عمل کنیم. خوشبختانه در ادامه  مادر با توجه به علاقه پسرش به این خانم به خوبی با این مسئله کنار آمد و رضایت به ازدواج پسرش داد.

ثریا قاسمی
ثریا قاسمی

*آیا پیش بینی می کردید مجموعه در پخش مجدد این قدرمورد توجه مردم قرار بگیرد؟

قابل پیش بینی بود  کاری که به شکل درستی ساخته شود تاریخ مصرف ندارد و می تواند با هر نسلی ارتباط برقرار کند. این مجموعه از جمله کارهایی بود که از دیدن مجددش دلگیر نشدم.  برخی از کارهایی که بازی کرده ام موقعی که پخش می شود به دلیل کیفیت بدش غمگینم می کند اما حمید لبخنده در کارش تسلط داشت و به دقت ساخت مجموعه را پیگیری می کرد و این مایه خرسندی بوده است.

*در بسیاری از آثارتان از تکیه کلامهای مخصوص به خودتان استفاده می کنید. مثلا در همین سریال “در پناه تو” از تکیه کلام “محمدم” استفاده کردید. استفاده از این تکیه کلامها پیشنهاد خودتان است؟

بله، عموما پیشنهاد خودم بوده است.  معمولا در کارهایی که بازی می کنم برای جذاب شدن نقشم از تکیه کلام هایی استفاده می کنم. در زمان تولید “در پناه تو” این امکان نبود که از کلمه عزیزم استفاده کنیم . من دیدم با اضافه کردن این واژه “م” به نام فرزند، تمام عشق و علاقه یک مادر به فرزندش به منصه ظهور درمی آید و با صلاحدید کارگردان از آن استفاده کردم. در سالهای بعد خیلی از بازیگران از این کار من کپی برداری کردند. در سریال “شب دهم” هم از کلمه “خوف نکن” استفاده کردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت…




کپی برابر اصل هنرمند وطنی از اثر مشهور داوینچی!+عکس

سینماژورنال: اینکه آثار هنرمندان بزرگ در هر رشته ای زمینه ای باشد برای الگوبرداری و خلق آثار هنری تازه تر هیچ ایرادی ندارد.

به گزارش سینماژورنال این یک روال در تمامی هنرها بوده است که همواره تجربیات پیشینیان سنگ بنای آثار نسلهای بعد شده است.

با این حال تقلید است که گاهی توی ذوق می زند و این تقلید به آشکارترین شکل ممکن در بنری که یغما گلرویی برای یکی از آلبومهایش طراحی کرده به چشم می خورد.

این آلبوم “شام آخر” نام دارد که حاوی دکلمه هایی است که این ترانه سرای ایرانی از اشعار خودش ارائه کرده است.

کپی برداری از “شام آخر” داوینچی

تصویر کاور این آلبوم کاملا کپی برداری از نقاشی معروف “شام آخر” اثر لئوناردو داوینچی هنرمند مشهور ایتالیایی است.

البته که این آلبوم چندین سال قبل منتشر شده بود و در همان زمان نیز این کپی برداری بعضا انتقاداتی را موجب شده بود با این حال در چاپهای بعدی آلبوم نیز طراحی عوض نشد و حتی برای عرضه اثر در شبکه های مجازی که اخیرا یغما نیز درباره آن اطلاع رسانی کرده، نیز همان کاور قبلی ارائه شد.

شام آخر
“شام آخر” ترانه سرای ایرانی

بنظر می رسد این ترانه سرا که اغلب سعی میکند آثاری در نوع خود متفاوت و بدیع را عرضه کند اگر برای آلبومش هم کاوری متفاوتتر درنظر می گرفت شاید کمکی بود به بدعتی که در کلامش وجود دارد.

شام آخر
“شام آخر” داوینچی