1

یک سینماگر باسابقه خطاب به جماعتی که شعار تعطیلی و تحریم سینما را می‌دهند: چطور است که کارمندهای ارگانی و شبه‌ارگانی هر روز سرکار خود حضور پیدا میکنند و آخر ماه حقوق و مزایا می‌گیرند ولی سینماگران باید کار خود را تعطیل کنند؟/چطور است از طلافروش تا بقال و جراح پلاستیک و راننده تاکسی مشغول کارند اما سینماگران نباید کار کنند؟/چگونه است که بقال‌ و بزاز و رستوران‌دار و کافه‌دار و عرضه کننده قلیان‌های طعم‌دار، تمام‌وقت مشغول کسب درآمد است ولی اهالی سینما نباید سر کار بروند؟/خنده‌دار است برخی از آنها که ندای تعطیلی و تحریم می‌دهند همان‌ها هستند که در این سالها و از دولت اعتدال و اصلاحات تا اصولگرا و مهرورزی، کل‌یوم مشغول کاسبی در جشنواره‌ها و ساختارهای دولتی سینما بوده‌اند!/نمیشود که همه زندگی خود را داشته باشید و پای مردم که می‌رسد فقط کف سینما تعطیل کند!/بدنه سینما اگر کار نکند زندگیش نابود میشود! لطفا به حقوق و زندگی دیگران احترام بگذارید!

سینماروزان/مسعود احمدی: تعطیل کردن سینما و تحریم سینما و جشنواره های سینمایی، کلیدواژه‌هایی تکراری هستند که در بزنگاه‌های مختلف سر زبان می‌افتند؛ چه کرونا باشد و چه ناآرامی فقط باید سینماگران تعطیل کنند و اینکه زندگی سینماگران چگونه باید بگذرد معلوم نیست.

#حمیدرضا_علیپور از سینماگران باسابقه که سابقه سال‌ها دستیاری، مدیریت تولید و مستندسازی دارد در نوشتاری به جماعتی تاخته که بی توجه به اوضاع اقتصادی تراژیک بدنه سینما، خواستار تعطیلی سینما هستند.

متن نوشتار حمیدرضا علیپور را بخوانید:

در این روزهای سخت، طلافروش در حال فروش طلاست و هر روز بر سرمایه خود اضافه میکند، سوپرمارکتها همه باز هستند و هر روز کالاهای انبارشان را گرانتر از روز قبل میفروشند ، جراحان پلاستیک بدون توجه به وضعیت اقتصادی مردم در حال تجارت زیبایی میباشند ، راننده های تاکسی در خیابانها کار میکنند و هر روز کرایه را گرانتر از روز قبل میکنند ، کارمندهای بانک مشغول فعالیت هستند و با استفاده از فرصت شغلی خود وامهای دولتی کم بهره میگیرند و با حقوق بسیار بالا برای فقط ۸ ساعت کار زندگی میکنند،  پارچه فروشها مشغول کار هستند و هر روز قیمتها را نسبت بر مدار روز می‌چرخانند و زندگی خودشان رو می‌گذرانند ، قنادیها حتی در بدترین روزهای شلوغیهای خیابانها باز بودند و کارشان رو پیش می‌بردند!

برخی صاحبخانه ها در همین اوضاع اجاره ها را چند برابر کردند و حتی به تنگدست ترین مستاجران رحم نکردند. کارمندهای ارگانی و شبه‌ارگانی همه هر روز سرکار خود حضور پیدا میکنند و سر هر ماه هم حقوق و مزایای کامل میگیرند، بقال و بزاز و ساختمان سازها فعالیتهای خودشان را تعطیل نکردند و ادامه دادند ، آژانسهای هواپیمایی تعطیل نکردند ، رستورانها تعطیل نکردند، کافه های عرضه کننده قلیان های طعم‌دار لاکچری تعطیل نکردند، فروشگاههای لوازم خانگی تعطیل نکردند و ادامه دادند.
تعمیرکاران ، کارگران ، پرستاران ، خلبانان ، رانندگان ، و حتی عمله‌های سر چهارراه‌ها همه فعالیتشان را ادامه دادند و کسب درآمد داشتند…

آن وقت به چه حقی برخی از اینها به سینماگران ،  خرده میگیرند و طعنه میزنند که آخر در این شرایط چه حوصله ای دارید که کار می‌کنید؟ و چرا به خاطر مردم تعطیل نمیکنید؟
خنده‌دار است برخی از آنها که ندای تعطیلی و تحریم می‌دهند همان ‌ها هستند که در این سالها و از دولت اعتدال و اصلاحات تا اصولگرا و مهرورزی، کل‌یوم مشغول کاسبی در جشنواره‌ها و ساختارهای دولتی سینما بوده‌اند!

آهای آقا و خانم کارمند ارگانی، آقا و خانم دکتر و مهندس و مغازه دار و راننده و جراح و رستوران دار و…! آقا و خانمی که مدام از این جشنواره به آن جشنواره می‌روی و مدام حسابت شارژ می‌شود! اگر تو تعطیل کردی من هم تعطیل میکنم. نمیشود که همه چیز یک طرفه باشد؛ شماها بخورید و زندگیتان را داشته باشید و پای مردم و مشکلات و اعتراضات که می‌رسد فقط اهالی سینما تعطیل کنند! این شغل ما هست، همان طور که شما هم صاحب شغلی هستید و نیاز به درآمد. تازه شماها بیمه بازنشستگی مناسب، بیمه درمانی بدردبخور و بیمه بیکاری دارید که کف سینما از اینها هم محرومند.

چند روز پیش سوار تاکسی شدم راننده تاکسی به من میگفت شما سینمایی‌ها چرا تعطیل نمیکنید آن هم در این شرایط؟ بهش گفتم به همان دلیلی که تو تعطیل نمیکنی!
در این شرایط اقتصادی ، نمیشود که من کار نکنم ولی تو با تاکسیت از من کرایه بگیری و زندگیت را بگذرانی، سینما فقط نوید و عطاران و حمید و مهران و چند سلبریتی میلیاردی دیگر نیست؛ سینما تشکیل شده از خانواده‌های دستیاران تدارکات و صحنه و صدابردار و گریم و… که اغلب آنها متوسط درآمد سالانه یک کارگر قراردادی را هم ندارند.
این جماعت اگر کار نکنند زندگیشان نابود میشود! لطفا به حقوق و زندگی دیگران احترام بگذارید!

حمیدرضا علیپور: سینماگران اگر کار نکنند، نابود می‌شوند!
حمیدرضا علیپور: سینماگران اگر کار نکنند، نابود می‌شوند!




کمک ۵ میلیاردی به چرخه اکران!

سینماروزان: سازمان سینمایی کشور برای ۶ ماهه دوم سالجاری کمک هزینه ۵ میلیارد تومانی را به چرخه اکران در قالب “حمایت از فیلم ها”، “سالن های سینمایی”، “شرکت های پخش” و “مراکز پشتیبانی فنی و سمعی و بصری” ‌پیش بینی کرده است.

به گزارش سینماروزان، محمد خزاعی معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی با اشاره به لزوم حمایت از سینماها و چرخه اکران در وضعیت فعلی و عطف به تحقق وعده ای که در بدو ورودم داده ام گفت: این بسته حمایتی با مساعدت وزیر محترم و همکاری صندوق اعتباری هنر با هدف کمک به رونق مجدد سینماها برای فیلم های سینمایی، سالن های سینما، شرکت های پخش و مراکر پشتیبانی فنی و سمعی بصری در نظر گرفته شد.

وی ادامه داد: این بسته حمایتی در قالب تسهیلات جبرانی و کمک هزینه به بخش های مختلف “فرایند پخش و اکران فیلم” از جمله 234 سالن سینمایی فعال بخش خصوصی در تهران و شهرستان ها تعلق گرفت. از این رقم، دو میلیارد و 700 میلیون تومان برای سالن های سینما، یک میلیارد و 500 میلیون تومان برای فیلم های سینمایی، هفتصد میلیون تومان برای مراکز پشتیبانی فنی و 300 میلیون تومان برای موسسات فعال در حوزه پخش فیلم اختصاص می یابد که هر کدام به عنوان بازوهای رونق سینما به صورت مستقل از هم اهمیت دارند.

دو میلیارد و 700 میلیون تومان برای سینماها

خزاعی با اشاره به تقویت فرآیند تولید و اکران فیلم ها و همچنین، ضرورت رونق سالن های سینمایی با رعایت استانداردها و پروتکل ها در شرایط سخت کرونایی گفت: در این دو میلیارد و 700 میلیون تومان برای سینماها در نظر گرفته شده که امیدواریم این کمک هزینه بتواند جبران بخشی از خسارت های وارده ناشی از همه گیری کرونا و تعطیلی‌های مربوط به آن شود و با توجه به کاهش روند گسترش کرونا، سال آینده به امید خدا فعالیت سالن های سینمایی به روند عادی پیش از کرونا برگردد.

وی ادامه داد: چشم انداز ما در رابطه با حمایت از سالن های سینمایی به سمت و سویی می رود که بتوانیم در کنار سینماداران و سایر بخش ها ظرفیت و شرایطی را مهیا کنیم تا سینما به عنوان ارزان ترین مولفه سرگرمی و تفریح در کنار تاثیرات آموزشی و آگاهی بخشی در سبد استفاده خانواده ها قرار گیرد.

رئیس سازمان سینمایی با اشاره به جایگاه و نقش موثر سالن های سینما در رونق و نشاط اجتماعی و با هدف جبران گوشه ای از زیان های وارده به این بخش خاطر نشان کرد: به سینماهای فعال بخش خصوصی در تهران و شهرستان ها شامل 234 سالن سینمایی فعال که در اکران آثار سینمایی شش ماهه اخیر فعال بودند مشمول این حمایت قرار می گیرند.

کمک یک‌ میلیارد و 500 میلیون تومانی به فیلم ها

خزاعی همچنین با اشاره به حمایت جداگانه از فیلم های سینمایی که طی شش ماهه دوم سال جاری اکران شده اند، گفت: ۱۵ فیلم سینمایی طی این مدت اکران شده اند که سقف فروش آنها زیر یک میلیارد تومان بوده و با استفاده از این طرح تا سقف یک صد میلیون تومان مورد حمایت قرار می گیرند.

وی با تشکر از صاحبان این فیلم ها که برای زنده ماندن و حیات سینما، فیلم های خود را در شرایط فعلی اکران کرده اند گفت: این آثار با همراهی و مشارکت در فرایند اکران به بازگشایی و رونق سینماها کمک کردند و برغم شرایط خاص کرونا از اکران استقبال کرده اند که به سهم خودم از آنها سپاسگزارم.

300 میلیون تومان برای دفاتر فعال پخش فیلم

خزاعی شرکت های پخش فیلم را یکی از بازوهای تاثیرگذار در زنجیره توزیع، نمایش و اکران فیلم ها دانست و افزود: در این بسته حمایتی به کلیه شرکت های پخش فیلم که در شش ماهه اخیر در روشن نگه داشتن چراغ سینماها فعال بوده اند و مبلغ 300 میلیون تومان به ۱۲موسسه فعال پخش فیلم طبق بررسی و تأیید سازمان لختصاص یافته است.

700 میلیون تومان برای مراکز پشتیبانی فنی و سمعی بصری
رئیس سازمان سینمایی همچنین،  با اشاره به اهمیت مراکز پشتیبانی فنی و سمعی و بصری فعال در روند آماده سازی آثار سینمایی بیان داشت:  ۲۳ مرکز پشتیبانی فنی سینمایی فعال که در آماده سازی فیلم ها اعم از ارائه خدمات لابراتواری، استودیو ی صدا، تدوین و … طی این مدت فعال بوده اند شامل این حمایت شدند که در مجموع هفصتصد میلیون تومان به این بخش اختصاص داده می شود.

به گفته وی مراکز فنی و پشتیبانی سینما از این منظر اهمیت دارند که ارتقای کیفیت آثار و به طبع آن رونق و پیشرفت محصولات سینمای ما با حمایت و کمک این مراکز صورت می گیرد و همکاران بنده با این توجه صرفا کوشیدند اهمیت و جایگاه این مهم را مورد تاکید قرار دهند.

وی در پایان افزود: این بسته حمایتی با هماهنگی صورت گرفته با موسسه صندوق اعتباری هنر به زودی برای گروه های اعلام شده واریز می شود.

 

کمک ۵ میلیاردی سازمان سینمایی به چرخه اکران
کمک ۵ میلیاردی سازمان سینمایی به چرخه اکران




تناقضات غریب بر سر مساله بازگشایی مجدد سینماها⇐چرا باید جایی مثل قهوه‌خانه‌ها باز باشد ولی سینماها تعطیل؟!/اگر سینماها باز شود، باز مردم حاضرند در این شرایط برای گذراندن اوقات فراغت یا به واسطه علاقه‌شان به سینما بروند؟/بهتر نیست قبل از هر کار ابتدا به معیشت سینماگران برسند تا سینماگران به‌خاطر بیکاری و فرار از گرسنگی، ناچار به حضور جلو یا پشت دوربین نشوند؟

سینماروزان/کیوان امجدیان: چند وقت پیش که مرحوم اکبری مبارکه و چند نفر دیگر از سینماگران به واسطه درگیر شدن با کرونا از دنیا رفتند، همه تازه انگار متوجه خطرناک‌بودن این بیماری شده‌باشند، شروع کردند به انتقاد از این‌که چرا باید همچنان فیلم تولید شود و هنرمندانی که درگیر تولید فیلم هستند درگیر این بیماری شوند و خدای ناکرده آسیبی به آنها برسد. آسیبی که طبیعتا خسران بزرگی برای برای فرهنگ و هنر این مملکت خواهدبود و جبرانش ممکن نیست.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه جام‌جم، این فضا تا مدتی ادامه داشت و حتی همین حالا هم که صفحات بعضی بازیگران را در فضای مجازی ببینید، رد این نقدها و انتقادها را به وضوح خواهیددید.

از سوی دیگر حالا که نزدیک یک‌سال از شیوع این بیماری خطرناک می‌گذرد و کسب‌و‌کارها مختل شده و خصوصا در بخش فرهنگ و هنر شاهد بی‌رونقی غریبی هستیم، آرام‌آرام زمزمه‌ها شروع شده که چرا سینماها و صحنه‌های تئاتر و موسیقی باز نمی‌شوند و راه نمی‌افتند؟ پس این میان تکلیف هنرمندان چیست و برای گذران زندگی باید چه کنند؟ آنها متخصص فن و هنری هستند که تعطیل است و کرکره‌اش پایین. با این اوصاف تکلیف هنر این کشور و هنرمندانش چه خواهدشد؟ بسیاری از نقدها هم که منطقی به نظر می‌رسد این است که چرا باید جایی مثل قهوه‌خانه‌ها ولو به‌صورت زیرزمینی باز باشد ولی سینماها تعطیل؟

این خلاصه نامه‌ای است که یکی دو روز پیش از سوی سینماگران نوشته‌شد. نامه‌ای که از آن انتظار سینماگران برای ورود وزیر به این میدان بر می‌آید؛ انتظار ورود وزیر برای بازکردن اماکن هنری مثل سالن‌های سینما و تئاتر و موسیقی و رونق دوباره دادن به فرهنگ و هنر.

با این اوصاف اما باید آن سوی ماجرا را هم دید. برای دیدنش هم یک چرتکه انداختن ساده کافی‌است. این‌که باز شدن سینما یعنی راه افتادن نمایش فیلم‌های جدید. یعنی فیلم‌ها دوباره باید یکی بعد از دیگری ساخته‌شوند یعنی سینماگران و گروه‌های فیلمسازی دوباره باید برای ساخت فیلم دور هم جمع شوند.

یعنی اگر یکی از آنها مبتلا به کرونا شود دوباره بقیه مبتلا شوند و دوباره خدای‌ناکرده خسران‌های بزرگ در عرصه هنر و از دست رفتن سرمایه‌های هنر این کشور.

تازه اصلا به فرض که سینما هم باز شود، واقعا مردم حاضرند در این شرایط و با وجود تمام اتفاقاتی که افتاده‌است برای گذراندن اوقات فراغت یا به واسطه علاقه‌شان به سینما بروند و از باز شدن سینماها استقبال کنند؟می‌بینید؟ تناقض غریبی‌است.

هم می‌خواهیم سینماها باز شوند و هم فیلمسازها فیلم نسازند. هم می‌خواهیم فیلم‌های جدید اکران شوند و هم گروه‌های فیلمسازی دور هم جمع نشوند. هم به وزیر می‌توپیم چرا سینماها را باز نمی‌کند و هم وقتی هنرمندی آسیب می‌بیند مسؤولان را زنهار می‌دهیم چرا جلوی ساخت فیلم‌ها را نمی‌گیریم؟؟ بهتر نیست قبل از هر کار ابتدا به معیشت سینماگران برسند تا سینماگران به‌خاطر بیکاری و فرار از گرسنگی، ناچار به حضور جلو یا پشت دوربین نشوند؟

این تناقضات موقعیتی پیچیده ایجاد کرده‌است که درست یا غلط‌بودن شروع مجدد هنر و سینما را مبهم می‌کند.  تناقضات غریبی که رفع و برطرف کردنش نیازمند همفکری و همدلی و ارائه طرح‌های کارشناسی‌شده و دقیق است.




یک رسانه مستقل متذکر شد ⇐چگونه است که وزیر بهداشت، جامعه‌محور بودن جشنواره کودک را که به‌خاطر آن سینما فرهنگ را باز نگه داشتند ، تبریک گفت و از آن به عنوان دستاویزی بزرگ یاد کرد ولی سایر سینماهای پایتخت حتی با ۱۵درصد ظرفیت هم امکان بازگشایی ندارند؟

سینماروزان: امتداد تعطیلی سینماها به خاطر افزایش شیوع کرونا و درعین حال اصرار غریب روسای سینما برای برگزاری جشنواره‌های مختلف دولتی در همان سینماهایی که پیشتر تعطیل شده بودند با شگفتی بسیاری از اهالی سینما و مخاطبان روبرو شده است.

مجتبی اردشیری در رسانه مستقل “ویکی‌سینما” با زیر ذره‌بین بردن این تناقض نوشت: متاسفانه به سینماداران اعلام شده که سینماها تا پایان هفته آینده تعطیل است. این تعطیلی “فعلا” تا‌ انتهای هفته آینده تعیین شده و احتمال دارد برای هفته‌های بعدی نیز تمدید شود.

این رسانه ادامه داد: این اتفاق در شرایطی رخ داده که ۲۰ روز از تعطیلی سینماهای پایتخت می‌گذرد و ستاد ملی کرونا تنها حکم‌ به تعطیلی این اماکن داده و عملا هیچ راهکاری برای جبران هزینه‌های کمرشکن‌ تعطیلی سینماها در نظر گرفته نشده. در چنین وضعیت بغرنجی، سکوت وزارت ارشاد و تنزل اعتبار این وزارتخانه به یک تماشاگر صرف، قابل تامل است.

ویکی‌سینما افزود: وزیر بهداشت در پیام خود به اختتامیه جشنواره کودک، جامعه‌محور بودن این رویداد را که بخاطر آن سینما فرهنگ را باز نگه داشتند ، تبریک گفت و از آن به عنوان دستاویزی بزرگ یاد کرد حال آن‌که سینماهای پایتخت که با رعایت تمامی‌ پروتکل‌های بهداشتی، حداکثر ۱۵ درصد ظرفیت خود را پر می‌کردند، هم‌اکنون مدتها است که تعطیل هستند. واقعا چگونه می‌شود این تناقض را حل کرد؟

 




واکنش معاون نظارت به شایعه تعطیلی مجدد سینماهای تهران⇐ تا زماني كه ستاد ملي كرونا سينماهاي تهران را تعطيل نكرده، سینماها باز است!/ تلاش مي‌كنيم محيط سينما براي مخاطبان امن، پاك و پاكيزه باشد!

سینماروزان: ظهر روز گذشته ۱۷ تير علي ربيعي سخنگوي دولت در نشست خبري با اشاره به اينكه هيچ پيش‌بيني براي زمان اتمام كرونا در سطح كشور نداريم و تاكنون هيچ دارو و درمان مستقيمي هم براي اين بيماري در نظر گرفته نشده به صورت رسمي اعلام كرد: ستاد ملي كرونا فعاليت مشاغل گروه ۳ و ۴ در شهرهاي قرمز را ممنوع اعلام كرده است.

دكتر لاري سخنگوي وزارت بهداشت هم با بيان اينكه استان‌هاي خوزستان، هرمزگان، بوشهر، كرمانشاه، كردستان، ايلام، آذربايجان‌هاي غربي و شرقي و خراسان رضوي در وضعيت قرمز قرار دارند تاكيد كرد: استان‌هاي تهران، اصفهان، مازندران، گلستان، البرز، كرمان، يزد، سيستان و بلوچستان، همدان، زنجان و اردبيل به وضعيت هشدار رسيده‌اند.

بر همين اساس و با استناد به صحبت‌هاي دكتر ايرج حريرچي، معاون كل وزير بهداشت در 11 تير كه گروه 3 از مشاغل را بين فعاليت مدارس، دانشگاه‌ها، حوزه‌هاي علميه، آموزشگاه‌هاي فني و حرفه‌اي و زبانسراها، كتابخانه‌ها، مهدكودك‌ها، استخرهاي سرپوشيده، سينما، تئاتر، موزه و باغ‌موزه، تالار پذيرايي، آرايشگاه‌هاي زنانه  و سالن‌هاي زيبايي، مترو و حمل‌ونقل عمومي درون‌شهري، مساجد و  مصلي‌ها، برگزاري آزمون‌هاي حضوري تقسيم كرده بود اين نتيجه حاصل مي‌شود كه در استان‌هاي خوزستان، هرمزگان، بوشهر، كرمانشاه، كردستان، ايلام، آذربايجان‌هاي غربي و شرقي و خراسان رضوي دوباره فعاليت سينما و تئاتر به حالت تعليق درآمده و درب اين مكان‌ها به روي مردم بسته شده است و همین امر حدس‌هایی درباره تعطیلی سینماها در دیگر مناطق را شکل می‌دهد؟؟

سيد محمدمهدی طباطبايي‌نژاد معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي در پاسخ به اینکه وضعيت سينماهاي تهران در اين شرايط هشدار چگونه خواهد بود به اعتماد گفت: تابع قانون هستيم و تا زماني كه ستاد ملي كرونا سينماهاي تهران را تعطيل نكرده، سینماها باز است و ما تلاش مي‌كنيم محيط سينما براي مخاطبان امن، پاك و پاكيزه باشد و تماشاگران با رعايت كليه پروتكل‌هاي بهداشتي به تماشاي فيلم‌ها بنشينند. 

معاون نظارت تاکید کرد: تمام نكات ايمني در سينماها رعايت مي‌شود و سینماها یکی از پاک‌ترین مراکز تفریحی هستند و بر این اساس اميدواريم سينما‌ها تعطيل نشود.




پیشنهاد یک روزنامه‌نگار جهت جلوگیری از ورود سرمایه‌های مشکوک به عرصه فرهنگ⇐باید یک رایزنی بین وزارت ارشاد و قوه قضاییه انجام شود که هر صاحب سرمایه‌ای، اول یک تاییدیه از نهادهای بالادستی بگیرد و بعد وارد سرمایه‌گذاری فرهنگی شود

سینماروزان: ورود بی‌رویه سرمایه‌های مشکوک به عرصه فرهنگ بارها و بارها با انتقادات سینماگران مختلف مواجه شده ولی هنوز برای علاج آن، چاره‌ای اندیشیده نشده است؛ در این شرایط یک روزنامه‌نگار از لزوم رایزنی ارشاد و دستگاه قضا برای حل این مساله، سخن گفته است.

مرتضی رنجبران روزنامه‌نگار با اشاره به اتفاقات اخیر حول ورود پولشویان به عرصه هنر در هفت گفت: در این چند ماه اخیر برخی رایزنی زیادی کرده‌اند برای کمرنگ‌تر کردن نقش یک متهم بانکی در پولشویی‌های هنری و حتی برای آزادیش، نامه حمایت داده‌اند؛ روندی که واقعا جای سوال دارد.

مرتضی رنجبران ادامه داد: باید یک رایزنی بین وزارت ارشاد و قوه قضاییه انجام شود که هرکس که علاقمند به حوزه فرهنگ است برای سرمایه گذاری، اول یک تاییدیه از نهادهای بالادستی بگیرد مثلا باید تحقیقات لازم صورت گیرد که یک فرد ۲۵ ساله که وارد سینما شده، این حجم پول را از کجا آورده و تازه بعد از تاییدیه‌ها باید سرمایه‌گذار را واداشت که در چارچوب خاصی و مطابق با مقررات تدوین‌شده عمل کند.

این روزنامه‌نگار با انتقاد از بالا رفتن بی‌رویه دستمزد عوامل تولید پروژه‌های متصل به سرمایه‌گذاران مشکوک گفت: در بالارفتن دستمزدهای عوامل و بخصوص بازیگران، سرمایه‌گذاران مشکوک و تهیه‌کنندگان همکار آنها، مقصر هستند. تولید همیشه در فضای فرهنگی کار خوبی است ولی به شرط اینکه تولید، فراگیر باشد و با سرمایه‌های پاک. اینکه به تولید انبوه با سرمایه‌های مشکوک ببالیم کاری غیرمنطقی است.

رنجبران تاکید کرد: برخی در رد پولشویی حرف می‌زنند ولی نمی‌گویند چطور است کلی هزینه صرف تولید سریالها و فیلمهایی میشود که در مدتی کوتاه بعد از عرضه، قاچاق می‌شوند؟؟ سرمایه‌گذاری نیاز به منطق دارد و نمی‌شود سرمایه‌گذاری مرتب آثار شکست‌خورده بسازد و در چرایی رفتارش، شک و شبهه وارد نشود.




چرا اکران هراسی؟ از چه می‌ترسید؟

سینماروزان/محمد شاکری: از اول تیرماه و با تصمیم ستاد ملی کرونا و مسئولان سازمان سینمایی سینماها بازگشاهی خواهند شد و علاوه بر فیلمهای اکران اسفند، چند فیلم تازه هم اکران خواهد شد.

عده ای از اهالی سینما معتقدند به دلیل راحت نبودن مردم در رعایت پروتکل‌های بهداشتی استقبال از سینماها کم خواهد بود. شاهد مثال آنها هم فروش فیلمها در اکران آنلاین است ولی اینکه اینها چه ارتباطی با هم دارد بر ما هم نامعلوم است.

برخی دیگر هم به سازندگان فیلمها نهیب زده‌اند که شما قاتل مردم خواهید شد و با این اوضاع افزایش بیماری، چرا میخواهید با فیلمهای خوبتان(!!) مردم را به قتلگاه سینما بکشانید؟؟

یاللعجب…

صنف سینما از اولین اصنافی بود که برای پیشگیری از اپیدمی بیماری کرونا، کرکره خود را از اوایل اسفند پایین کشید و بار خسارت غیرقابل بازگشت آن را بی هر گونه حمایت قابل توجه، تحمل کرد؛ فقط درنظر بگیرید حتی همان وعده سه ماه رایگان حق بیمه هنرمندان نیز نتیجه‌ای دربرنداشته.

الان هم سینما جزو آخرین اصنافی است که بازگشایی میشود و بنابراین کمترین تاثیری در توسعه بیماری نداشته است و مشخص نیست در دوره ای که تالار عروسی و مجلس ختم مساجد و رستوران‌ها و کافه‌ها باز شده، چرا عده‌ای تاکید دارند با اتهام کشتارگاه بودن(!؟) سالن سینماها را بسته نگه دارند؟

فرسایش روانی مردم طی چند ماه گذشته بسیار سنگین بوده و اختلالات روحی منجر به فجایعی خواهد شد که قابل اندازه گیری نیست. از این رو نیاز به سرگرمی و تنوع فضا برای جامعه مانند آب و غذا از نیازهای اساسی است که باید به آن توجه جدی داشت؛ بازگشایی سینماها و فضاهای فرهنگی طلیعه‌دار پاسخگویی به این نیاز است.

افرادی که در برابر بازگشایی سینما جبهه گرفته‌اند مشخص نیست از کدام منبع مالی زندگی می‌کنند وگرنه کدام عقل معاش به دنبال تعطیل کردن دکان خود میرود؟؟ آن هم بدنه ضعیف حوزه فرهنگ و هنر که با یک تکانه زندگی اش از هم پاشیده..

کمی زمان می‌برد ولی درنهایت مردم از سینماها استقبال خواهند کرد؛ همان طوری که امروز به کوچه و بازار و حتی دربند و درکه میروند چند روز دیگر به سینما خواهند رفت.

کسانی که چنین تحلیلی را باور ندارند از خانه‌هایشان بیرون آمده و کمی در خیابان قدم بزنند تا درک کنند با این که کرونا هنوز باقیست اما ما وارد دوران پساکرونا شده‌ایم و جامعه به عقب باز نمیگردد.




کرونا ثابت کرد سینماهای ایران به‌اندازه قلیان‌سراها آلودگی دارند!/چنین سینمای آلوده‌ای را چه نیاز به ده‌ها ارگان بودجه‌خوار و صدها مدیر و معاون و مشاور هزینه‌زا؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: اینکه به‌دلیل شیوع کرونا، سینماها را زودتر از بسیاری صنوف تعطیل کردند و اینکه همزمان با دستور بازگشایی بسیاری از صنوف و حتی قهوه‌خانه‌ها همچنان سینماها را بسته نگه داشته‌اند چه معنایی دارد؟؟

اینکه در تمام دوران شیوع کرونا، فروشگاههای زنجیره‌ای و هایپرمارکت‌ها با انبوه مشتری و اغلب بدون فاصله‌گذاری باز بودند و بعد از عیدفطر تقریبا تمامی صنوف به جز سینماها و قلیان‌سراها و استخرها باز شدند چه معنایی دارد؟

آیا درصد آلودگی سینما رفتن به‌اندازه کشیدن قلیان است؟؟ آیا مردم همان قدر که در یک محیط تنگ و مملو از دود قلیان، در معرض آلودگی هستند در یک پردیس سینمایی مدرن و به هنگام تماشای فیلمی تولیدشده در ساختار ارشاد جمهوری اسلامی هم در معرض آلودگی هستند؟؟؟

اگر این نگاه به سینما در ابتدای انقلاب اسلامی وجود داشت می‌شد با توجیه تداعی خاطرات از سینمای‌فارسی توجیهی برایش تراشید ولی حالا چه؟؟ حالا که چهار دهه و اندی از انقلاب پشت سر گذاشته شده و کلی سازمان و ارگان و نهاد حاکمیتی مرتبط با سینما داریم که میلیاردها تومان از بیت‌المال را می‌بلعند این نگاه به سینما چه معنایی دارد؟

کاری نداریم به اینکه سینمای ایران هم به‌اندازه تمام صنوف دیگر همه جور محصولی از خوب تا متوسط و ضعیف درون خود دارد ولی اینکه در گذرگاه عبور از کرونا به سینما هم‌ارز قلیان‌سراها نگریسته شده واقعا توهینی است نه فقط برای اهالی سینما بلکه برای مدیرانی که اگر سینما نبود از دستمزدها و پاداش‌ها و حق ماموریت‌های کلان آنها خبری نبود.

قلیان‌سراها یک تفاوت با سینما دارند و آن هم اینکه عاملی نشده‌اند برای کاسبی مدیران مدعی فرهنگ‌سازی ولی سینما محملی است برای ارتزاق هنگفت ده‌ها مدیر و معاون و مشاور با این حال در بزنگاه بحران، سالنهای سینما تعطیل می‌شوند و بعد از بازگشایی اغلب صنوف باز تعطیل می‌مانند تا صدها نفر از نان خوردن بیفتند ولی مدیران سینمایی که در دوران تعطیلی سینماها همچنان حقوق‌های پر و پیمان خود را می‌گیرند خاموش نظاره‌گر تحقیر سینما و تنزلش در حد قلیان‌سراها هستند.




روابط عمومی سازمان سینمایی تاکید کرد⇐اگر ستاد ملی کرونا اجازه دهد سینماها از عیدفطر بازگشایی خواهند شد!/الویت نمایش با اکران فیلمهای اسفندماه و سپس فیلمهایی است که برای اکران نوروزی درنظر گرفته شده بود/مخاطبان در سینماها باید ۲ صندلی در میان بنشینند!!

سینماروزان: شورای صنفی نمایش هفته پیش فعالیت خود را استارت زده و سینماداران هم آماده‌اند که فعالیت اختیاری خود را از عیدفطر سر گیرند؛ البته اگر ستاد ملی مقابله با کرونا اجازه دهد.

مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سینما با اشاره به تصمیمات مرتبط با بازگشایی سینماها در شبکه دوی سیما گفت: دو هفته پیش بود که آیین‌نامه ۱۵ بندی در کارگروه بررسی آسیب‌های کرونا در سینما نهایی و به ستاد ملی مبارزه با کرونا پیشنهاد شد. به این ستاد اعلام کردیم این آمادگی وجود دارد که سینماها در روز عید فطر بازگشایی شود. باید ببینیم که نظر ستاد ملی مبارزه با کرونا چیست. با این حال ما آماده‌ایم، البته اعلام شد که این کار داوطلبانه است و سینماهایی که تمایل نداشته باشند، می‌توانند همچنان بسته بمانند. مهمترین بند این آیین‌نامه این بود که باید از ۴۰ درصد ظرفیت سینماها استفاده شود و قیمت بلیط همانند سال قبل خواهد بود. مطمئنا فاصله بین سانس‌ها افزایش پیدا خواهد کرد، سینماها باید موارد بهداشتی دقیقی را رعایت کنند.

وی در مورد بندهای این آیین‌نامه توضیحاتی داد و عنوان کرد: مخاطبان در سینماها باید ۲ صندلی در میان بنشینند، تمهیدات لازم برای ایجاد فاصله بین ردیف‌ها از سوی سینماداران درنظر گرفته شود، استفاده از ماسک و دستکش برای کارکنان سینما ضروری است، ورود و خروج سالن‌ها و انتظار در سالن‌ها با رعایت فاصله‌گذاری باید انجام شود.

مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که اگر سینماها بازگشایی شوند، ترتیب اکران فیلم‌ها چگونه خواهد بود، گفت: اولویت با فیلم‌هایی است که اکران‌شان در اسفندماه متوقف شده و سپس فیلم‌هایی که برای اکران نوروزی درنظر گرفته شده بود.




امید واهی بازگشایی سینماها بعد از ماه رمضان و مدیران سیلی‌خورده‌ای که گیج و منگ، دور خود می‌چرخند!

سینماروزان/محمد شاکری: سینماداران از اولین گروههایی بودند که با ورود کرونا به ایران، به‌جبر یا اختیار(؟) با تعطیلی سالن‌های سینما به کمک نظام بهداشت و درمان کشور آمدند و به‌دنبال آن بیانیه‌های پی در پی صنفی را شاهد بودیم که خواستار تعطیلی پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی بودند.

نگاه غالب این تصمیم‌سازان این بوده که نهایت بعد از ماه رمضان داستان کرونا فروکش میکند و نتیجتا یک اکران نوروز از دست رفته است ولی زهی خیال باطل!

اگر حتی اوج فراگیری کرونا تا دو ماه دیگر باشد که امری محال است باز تا رسیدن واکسن و درمان قطعی کرونا حداقل دو سال زمان نیاز است! عقلای فرهنگ میخواهند دو سال سینما و تلویزیون را تعطیل کنند؟؟

همین الان که تازه در ماههای ابتدایی تعطیلی هستیم، فقر گسترده، طبقات و اقشار مرتبط هنری را زمین‌گیر و درمانده کرده است و کم نیستند صاحبان سینمایی که به‌تدریج در حال تسویه حساب با کارمندان خویشند!
با این حساب در صورت امتداد ماجرای کرونا، آیا میشود دو سال تعطیلی را به آنها تحمیل کرد؟؟

مثل مسئولان سینمایی در اتفاقات اخیر مثل کسی است که یک سیلی محکم خورده و همچنان دور خودش میچرخد و هر جفنگی را به زبان میاورد و بدون توجه به عواقب کار و دوراندیشی، سخنانی میگوید که یک ماه بعد نمیتواند از آن دفاع کند!

در بخش تولید محصول اگر کارخانجات و معادن، تولیدشان را قطع کردند شماهم ساخت و تولید آثار سینمایی و تلویزیونی را تعطیل کنید؛ آن هم در شرایط ویژه روانی و روحی مردم که تحت شکنجه قرنطینه‌های طولانی هستند و این آثار هنری است که فضای تنفسی برای آنها ایجاد میکند. پس به جای پاک کردن صورت مساله به فکر راه حل باشید.

سبک کردن تیم های تولید و عوامل پشت صحنه، بیرون آمدن از فضاهای بسته آپارتمانی و استفاده بیشتر از فضای باز از جمله راههایی است که علاوه بر کنترل نکات بهداشتی میتواند به ادامه روند تولید کمک کند.

بالاخره حتی پس از فروکش اوج کرونا هم نمیتوان سینماها را به یکباره به روال سابق برگرداند اما میشود تولیدات را به سوی شبکه های اینترنتی و سامانه‌های ویدیوی درخواستی( وی.او.دی‌ها) کشاند و اندکی زمان برای دست اندرکاران سینمایی خرید.
چرا با تعطیل کردن زیرمجموعه‌هایی از سینما که وظیفه‌ای جز توزیع پول برای تولید نداشته‌اند، بودجه‌ها را صرف خرید آثاری نمی‌کنند که به‌خاطر تعطیلی سینماها، اکرانشان به محاق رفته؟؟

به جز این چطور است که فروشگاههای زنجیره‌ای که اتفاقا برخی از آنها بلحاظ بهداشتی، تمیزتر از پردیسها نیستند و درعین حال ازدحام‌شان چند برابر سینماهاست، در تمام روزهای کرونایی برای یک ساعت هم بسته نماندند و هیچ بیانیه و اطلاعیه‌ای درباره احتمال شیوع کرونا از این طریق نیامد؟؟

پس باید سینماها را برای شرایط جدید آماده کرد. نصب دستگاه ضدعفونی کننده مراجعین در ورودی سینماها ، فروختن بلیط با صندلی‌های با فاصله و محدودیت در نفرات هر سالن و ضدعفونی کردن سالنها در بین سانس‌های اکران از جمله تمهیداتی است که میتوان با رعایت آنها، سینماها را دوباره گشود بخصوص که سینماهای ما به غیر از روزهایی خاص با ازدحام مواجه نیستند و همین امر، مدیریت چیدمان تماشاگر درون سالن را سهل می‌نماید.

آیا نمی‌توان از این فرصت تعطیلی سینما و تولید، در جهت تجهیز سینماها برای مقابله با شرایط تازه و همچنین مصرف بودجه‌های هنگفت تولید سینمایی جهت خرید رایت محصولات پشت خط اکران و روانه کردن آنها به سمت وی.او.دی‌ها بهره برد؟؟




علی سرتیپی در گفتگویی صریح بیان کرد⇐تعطیلی‌های کرونایی، اکوسیستم سینما را به هم ریخته؛ این تعطیلی ممکن است دو تا سه ماه آینده ادامه داشته باشد!/ فیلم‌های زیادی پشت خط اکران مانده و ادامه تعطیلی سینماها، فشردگی زیادی ایجاد می‌کند!/آن‌قدر شرایط پیچیده است که هیچ افقی پیش‌روی سینما نیست!/وزارت ارشاد از همین حالا باید برنامه‌ای داشته باشد برای جبران ضرر و زیان ادامه تعطیلی سینماها!

سینماروزان: تا اینجا و به‌دلیل شیوع کرونا، سه هفته‌ای سینماها تعطیل شده‌اند و آن طور که علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران گفته هیچ بعید نیست این تعطیلی دو الی سه ماه دیگر ادامه داشته باشد و در این صورت جبران ضرر و زیان وارده به شدت دشوار خواهد شد.

علی سرتیپی با اشاره به نامعلوم بودن وضعیت پیش‌رو به ایسنا بیان کرد: واقعا خود ما هم نمی‌دانیم که این وضعیت تا کی ادامه دارد و آیا اول فروردین سینماها امکان باز شدن دارند یا تا آخر فروردین شرایط ادامه دارد، فقط امیدوار هستیم که به زودی فضا برای بازگشایی سینماها مناسب باشد اما فعلا چیزی در اختیار ما نیست و فکر می کنم کمتر کسی اطلاع دقیق داشته باشد که چه چیزی پیش خواهد آمد. اما با این حال با قطعیت می‌توان که تا پایان اردیبهشت ماه تبعات این اتفاق (شیوع ویروس کرونا) را خواهیم داشت و اکوسیستم اکران سینماها قطعاً به هم می‌ریزد.

وی ادامه داد: یکی از مشکلات عمده‌ای که الآن وجود دارد این است که فروش خوب و در واقع تامین ذخیره بسیاری از ماه‌های سال در سینما در همین فروردین رخ می‌داد چون معمولا در این مدت دو تا سه برابر ماه‌های عادی فروش داشتیم و به همین دلیل می‌گویم الان اکوسیستم سینما به هم ریخته است. ضمن اینکه فیلم‌های زیادی هم پشت صف اکران می‌مانند که فشردگی زیادی ایجاد می‌شود.

سرتیپی گفت: دوستان در سازمان سینمایی و خانه سینما باید از همین الان راهکارهای مختلف را در ارتباط با هر پدیده‌ای که فکر می‌کنند اتفاق بیفتد پیش‌بینی کنند، یعنی سناریوهای مختلفی را از حالا در نظر بگیرند که اگر مثلا تا سه ماه یا دو ماه آینده وضعیت ادامه داشت سینما چگونه با شرایط برخورد کند، به ویژه برای سالن‌هایی که با تعطیلی مواجه شده‌اند مشخص نیست چه اتفاقی در انتظارشان است.

سرتیپی تاکید کرد: این‌ها مسائل مهمی است که انتظار داریم وزارت ارشاد برای آن‌ها برنامه‌ریزی کند چون حداقل الان می‌توانند سناریوهای مختلف را بررسی کنند تا در مقابل عمل انجام شده قرار نگیریم.

او خاطرنشان کرد: البته خوشبختانه رئیس سازمان سینمایی اهل برنامه ریزی است و امیدواریم برای این کار سریع‌تر برنامه‌ریزی و راهکاری صورت گیرد.

این تهیه‌کننده سینما درباره برای افزایش احتمالی قیمت بلیت سینماها نیز توضیح داد: معمولا پخش‌کنندگان و سینماداران نظری جمع بندی شده را به سازمان سینمایی اعلام می‌کنند و در نهایت وزارت ارشاد است که در این باره تصمیم گیری می‌کند. تا به حال هر سال افزایش قیمتی را داشتیم ولی امسال واقعا نمی‌دانم چطور پیش می‌رود و شاید دور از انتظار نباشد که مثلا با توجه به افزایش دستمزدها قیمت بلیت هم کمی افزایش پیدا کند اما فعلاً شرایط آنقدر پیچیده است که هیچ افقی پیش روی ما نیست تا بدانیم چه اتفاقی می‌افتد. باید این مرحله پشت سر گذاشته شود تا بعد درباره آن تصمیم گیری کنیم.




ضرر این تعطیلی چگونه جبران خواهد شد؟⇐ارشاد جهت جلوگیری از شیوع کرونا، حکم به تعطیلی پنج‌روزه سینماها داد

سینماروزان: اوضاع فروش فیلمها در روزهای انتهای سال به غیر از آثار کمدی، به اندازه کافی تراژیک بود و حالا با تعطیلی سینماها جهت جلوگیری از شیوع کرونا، تراژدی دوچندان شد!

وزارت ارشاد با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: نظر به توصیه‌های اکید بهداشتی در شرایط کنونی و ضرورت پیشگیری مناسب از خطر ابتلا به بیماری و به منظور صیانت از سلامت آحاد جامعه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تشکر از همکاری صنوف، تمامی برنامه‌های هنری و سینمایی در سالن‌های سراسر کشور تا پایان هفته جاری (9/12/98) تعطیل می‌شود.

تعطیلی سینماها تا جمعه نهم اسفندماه، مشکلات اقتصادی سینمای ایران در انتهای سال را بیشتر و بیشتر خواهد کرد؛ نه فقط سینماداران بلکه پخش‌کنندگان و صاحبان آثار روی پرده نیز متضرر خواهند شد و مشخص نیست این ضرر و زیان چگونه جبران خواهد شد؟؟




تناقضات حاکم بر سینما از منظر یک روزنامه‌نگار فرهنگی⇐وقتی بازیگر یک فیلم حاکمیتی، فیلمهای ورزشش با لباس چسبان را منتشر می‌کند کسی چیزی نمی‌گوید ولی وقتی یک بازیگر درجه سه در یک اکران خصوص،لباسهایی می‌پوشد که مورد تایید نیست، یک‌باره همه انتقاد میکنند!!/ بعد از کلی داد و بیداد که چرا همین اندک بودجه فرهنگ و هنر را صرف جشنواره‌های بی‌خاصیت کرده‌اید، تازه می‌آیند و دبیرش را عوض می‌کنند و حتی در تعویض دبیر هم مراقبند که سیستم پوتین-مدودوف را رعایت کنند!!/با پولهای مشکوک و کثیف فیلم می‌سازند و نه تنها طرد نمیشوند که از سوی مدیریت سینما، تقدیر هم می‌شوند!!/حتی ترانسفر گروه‌های تئاتری و سینمایی هم انحصاری و رانتی شده و اگر بخواهید بروید کانادا باید فلان شخص متنفذ را ببینید و بخواهید بروید فرانسه باید بهمان خانم را ببینید!!/همچنان در به روی پاشنه گرانی بازیگر می‌چرخد تا گلزارها(!) سرسبز بمانند؟!/بخش عمده سینما به یومیه‌شان هم محتاجند و  خانه سینما آنقدر پوستش کلفت شده که با وجود همه فریادها حتی به جواب دادن هم نیاز پیدا نمی‌کند!!

سینماروزان: تناقضات موجود در ساختار حاکم بر سینمای ایران آن قدر است که میشود از این تناقضات یک دائره المعارف هشت جلدی درآورد. مسأله آنجاست که در بخش عمده این سالها، فقدان مدیرانی آشنا به سینما و دلسوز به حال اهالی سینما موجب شده سینمای ایران از حل اصلی‌ترین مشکلات صنفی‌اش بازبماند و کماکان و با به کار گماردن مدیران بی‌ربط به سینما بر مصدر امور این سیکل معیوب ادامه دارد.

کیوان امجدیان از روزنامه نگاران فرهنگی در یادداشتی با عنوان «این همه گفت ننویس و آخر نوشتم» پاره‌ای از این تناقضات را مرور کرده است.

متن یادداشت کیوان امجدیان را بخوانید:

 یکی از رفقا می گفت این همه اتفاق در حوزه فرهنگ و هنر می‌افتد چرا دیگر چیزی نمی‌نویسی؟

 نمی نویسم… چون دیگر انگیزه اش نیست. چون می‌دانم که دارم فکر و کاغذ و جوهر هدر می‌دهم (من هنوز با خودنویس مینویسم)! نمینویسم چون هر طرف را که نگاه می کنی میبینی فقط وسط یک بازی بی‌نمکی که داری بیخود و بیجهت برای برد و باخت یکی دیگر جر میزنی…

اصلا چطور است که یکباره روی موضوعی تمرکز میشود و بقیه موارد رها میشوند؟ چطور وقتی فلان خانم بازیگر {فیلم حاکمیتی} هرروز فیلمهای ورزشش را  با لباس چسبان توی خانه اش ضبط می کند و می‌گذارد توی صفحه شخصی‌اش کسی هیچ نمی‌گوید…

وقتی فلان سینماگر در خارج از کشور فیلم می سازد و توی فیلمش صحنه صریح جنسی وجود دارد کسی ککش نمی گزد و دهها مورد دیگر…

آنوقت چطور است که وقتی یک بازیگر درجه دو و سه در یک مراسم افتتاح اکران خصوصی یا هر چیز دیگر لباسهایی می‌پوشد که مورد تایید عرف و شرع نیست  یکباره همه تمرکز می‌کنند و انتقاد و اعتراض و…

 قرار است ماجرایی پس آن اتفاق بیفتد؟ یا فلان شخص یا شرکت حواسش را جمع کند؟ یا…

 این اعتراض و انتقاد نه این که چیز بدی باشد، اتفاقاً خوب است که قانون رعایت شود اما انتقاد در این شرایط کمی عجیب است؟

در شرایطی که چندنفر با پول های مشکوک و کثیف و ثروت افسانه ای شان که معلوم نیست از کجا به دست آمده فیلم می‌سازند که هیچ، تشویق هم میشوند و حضرات بین المللی سینمای ما این فیلم ساختن را مبارک هم میدانند و تازه فقط به فیلم ساختن ختم نمیشود؛ حالا همان حضرات حتی بعضی جشنواره‌های مهم فرهنگی را هم خط دهی می کنند و  اخیراً هم شنیده‌ام که یکی از آنها با بعضی افراد مهم و تاثیرگذار شریک شده و دیگر حاشیه امن هم برای خودش ساخته و…

وقتی کل سینما دست  ده پانزده نفری است که سالهاست سینما را می چرخانند و مدام از این دست به آن دست می کنند…

وقتی اصلا فرهنگ و هنر برای دولت اهمیتی ندارد و رها شده است به حال خودش…

وقتی از این طرف اگر بخواهی فیلم بسازی تعداد بازیگر ها کم است و از آن طرف هیچ جوانی نمی‌تواند وارد حصار و محدوده بازیگری و سوپراستار شدن شود و هیچ مدیریتی برای حل این مشکل وجود ندارد.

وقتی همچنان در به روی این پاشنه می‌چرخد تا گلزارها سرسبز بمانند… وقتی اهالی سینما تقسیم شده‌اند به دو دسته بسیار متمول  و فقیر و کم درآمد که برای یومیه شان هم محتاجند.

 وقتی از آن طرف هیچ تلاش و قصدی برای اصلاح این وضعیت وجود ندارد!

وقتی خانه سینما آنقدر پوستش کلفت شده که با وجود همه فریاد ها حتی به جواب دادن هم نیاز پیدا نمی کند.

 وقتی بعد از کلی داد و بیداد و انتقاد مردم و رسانه‌ها که چرا همین اندک بودجه و پول فرهنگ و هنر را هم به واسطه جشنواره‌های بی‌خاصیت هدر می‌دهید تازه می آیند و دبیرش را عوض می کنند. و حتی در تعویض دبیر هم مراقبند که سیستم پوتین_ مدودوف را رعایت کنند.

 وقتی چند سوپراستار مرتبط با مافیا آنقدر وضعشان خوب است که در اروپا زندگی می‌کنند و  فقط برای کار و پول درآوردن به ایران می‌آیند والباقی جوانان تحصیل‌کرده، بیکارند و خیلی که زرنگ باشند با پول توجیبی دو تا تئاتر کار می‌کنند…

وقتی عالیجنابان مافیا که از کنار اهالی سینما و له شدن بسیاری از سینماگران به ثروت‌های افسانه‌ای رسیده اند نه تنها مواخذه نمیشوند که مرجعیت هم  پیدا کرده و حتی به مرجعیت هم بسنده نکرده اند و دستور هم میدهند؛ پدرخوانده هایی که مدام فریاد می زنند که مثلاً قیمت بلیت را بالا یا پایین ببرید و…

این وسط دیگر جای چه نقدی هست؟

وقتی اوضاع طوری شده است که حتی ترانسفر گروه‌های تئاتری و سینمایی هم انحصاری و رانتی شده و اگر بخواهید بروید کانادا باید فلان شخص متنفذ را ببینید، بخواهید بروید فرانسه باید بهمان خانم را ببینید و… 

 وقتی در پارتی های هنرمندان وابسته به مافیا و سفارت ها انواع و اقسام اتفاق های عجیب می‌افتد و کسی هم اهمیتی نمی‌دهد.

 وقتی اوضاع به این شکل غریب شده است از چه می شود نوشت؟

می خواهی چه بنویسی؟

 اصلاً دستت می رود به نوشتن؟

 بنویسی که تهش استعداد و نبوغ بعضیها شکوفه  بزند و ماحصلش بشود لباس های فرم و متحد الشکل برای بازیگران؟

تازه اصلا به فرض هم که نوشتی، اصلاحی که در کار نیست هیچ، تازه بعد از سالها کار کردن باید منتظر عقوبت نوشته هایت باشی و بنشینی گوشه خانه و هیچ‌کس سراغی از تو نگیرد که با این اوضاع خراب، زندگی ات؟  یومیه ات؟

 اصلا دیگر شک ندارم که اگر بنویسی مغضوب می‌شوی. با دست خودت هم حالت را خراب میکنی و هم آینده ات را.

چه کار داری به این کارها؟ به‌به و چه‌چه‌ات را بگو و کار بگیر از فلان جشنواره و اداره و ارگان و نهاد!!

تعریف و تمجیدت را بکن و دست آخر پولت را بگذار توی جیبت و خستگیت را هم توی هلند در بیاور!! خودت را خسته نکن. مغزت خسته، قلبت بیمار و جیبت همیشه خالی خواهد بود. ننویس.




پیشنهاد یک رسانه اصولگرا برای جلوگیری از خرید بلیت‌های یک فیلم حاکمیتی توسط تهیه‌کننده‌اش⇐خرید بلیت را منوط کنید به ارائه کارت ملی!!

سینماروزان: متعاقب گلایه‌های برخی سینماگران مستقل از خرید بلیت‌های سینمای سرگروه یک فیلم حاکمیتی توسط تهیه‌کننده‌اش برای بالا بردن آمار فروش، یکی از رسانه‌های اصولگرانما نیز به این ماجرا تاخت.(اینجا را بخوانید)

حالا روزنامه اصولگرای “جوان” هم در تحلیلی تنها راه مبارزه با بدعت زشت تهیه‌کنندگان این‌چنینی را منوط کردن فروش تعداد بالای بلیت به ارائه کارت ملی دانسته تا امکان پیگیری خریداران بلیت‌های فله‌ای مشخص شود.

متن تحلیل “جوان” را بخوانید:

یکی از دلایلی که در سینما جداول فروش هفتگی اعلام می‌شود و رسانه‌ها به دنبال نشر آن هستند، این است که مخاطبان سینما از بهترین‌های فروش آگاه شوند و احتمالاً آن‌هایی که قصد دارند به سینما بروند و دنبال گزینه مناسب هستند، بهترین فیلم جدول فروش را برای تماشا انتخاب کنند.

هر سال در زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر، این شائبه به وجود می‌آید که برخی از صاحبان فیلم‌ها با خرید بلیت برای فامیل و آشنایان و حتی مردم غریبه آن‌ها را رایگان به سینما می‌فرستند تا فیلم ببینند و به نفع آن‌ها رأی دهند، این روش غیراخلاقی به نحو دیگری در اکران سینما‌ها نیز دخالت دارد.

چه فیلمی پرفروش‌تر از سایرین است؟ این سؤال راهنمای خوبی برای تماشای فیلم در سینماست، چون بر اساس یک قاعده قدیمی آن چه سایرین از آن استقبال کرده‌اند، حتماً ارزش دیده شدن را دارد. اصولاً یکی از دلایلی که در سینما جداول فروش هفتگی اعلام می‌شود و رسانه‌ها به دنبال نشر آن هستند، همین مسئله است تا مخاطبان سینما از بهترین‌های فروش آگاه شوند و احتمالاً آن‌هایی که قصد دارند به سینما بروند و دنبال گزینه مناسب هستند، بهترین فیلم جدول فروش را برای تماشا انتخاب کنند. با این پیش‌فرض، رسیدن و قرار گرفتن در رأس جدول فروش به خودی خود می‌تواند میزان فروش را بالاتر ببرد. پس همین که یک فیلم به جمع پرفروش‌ها رسید به ابزاری تبلیغاتی به سود فیلم تبدیل می‌شود. در تیزر‌های تلویزیونی یا آگهی‌های مطبوعاتی بار‌ها پیش آمده که بر پرمخاطب بودن فیلم اصرار می‌شود یا این که در تبلیغات دوره‌ای بر میزان فروش فیلم تأکید خاصی می‌شود. همه این‌ها تکنیک‌هایی برای جلب بیشتر مخاطب است، اما برخی فیلمسازان برای تبلیغ فیلم‌هایشان منتظر نمی‌شوند که یک فیلم در روندی طبیعی به فروش خوب برسد، آن‌ها پرفروش شدن فیلم را به نحوی می‌خرند! شیوه‌ای که در جشنواره فیلم فجر برای به دست آوردن سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران استفاده می‌شود، این بار برای به دست آوردن عنوان پرفروش‌ترین فیلم روی پرده در حال انجام است با این تفاوت که کار به مراتب راحت‌تر نیز می‌شود و برخلاف جشنواره فیلم فجر که خرید بلیت با محدودیت همراه است و قیمت بلیت‌ها گران‌تر از اکران عمومی است، این بار در فروش گیشه، صاحبان فیلم می‌توانند با خرید بلیت و اهدای آن به افراد مورد نظر، حجم مخاطب و میزان فروش را بالا ببرند.
خرید و اهدای بلیت به دیگران از نظر قانونی دارای ایراد ذاتی نیست، حتی اگر قرار باشد به وسیله آن یک فیلم تولیدشده با بودجه میلیاردی بیت‌المال به طور مصنوعی پرفروش شود و جایگاه بالایی در جدول فروش از آن خود کند، اما همین روش به ظاهر قانونی یک رقابت غیراخلاقی را در سینما دامن می‌زند. خرید بلیت‌های جشنواره فجر برای به دست آوردن سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، هر سال اعتراض تهیه‌کنندگان سینما را در پی دارد. با این حال هنوز سازمان سینمایی نتوانسته است برای جلوگیری از این روش غیرمعمول برای رسیدن به موفقیت راهکاری را ارائه کند. دو سال پیش در جشنواره فیلم فجر، مسئله اهدای بلیت به مردم برای رأی دادن به فیلم خاص، حتی پای مجلس را به مناقشه بهترین فیلم از نگاه مردم، باز کرد. جمشید جعفرپور، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در آن زمان اعلام کرد: «قطعاً بلیت‌های فروخته نشده و اهدایی به مقامات، نهاد‌ها و دستگاه‌های خاص در نتیجه آرای مردمی که در جشنواره فیلم فجر این جایزه بسیار اهمیت دارد، تأثیرگذار است و چنانچه نسبت نامتعارفی بین فروش بلیت و بلیت‌های اهدایی وجود داشته باشد، دبیر جشنواره فجر باید در این زمینه توضیح دهد». با آنکه کمیسیون فرهنگی قرار بود از دبیر جشنواره فجر توضیح بخواهد این اتفاق رخ نداد، چون عملاً چیزی برای اثبات ماجرا در دسترس نبود مگر اینکه یک نهاد یا ارگان فاکتور خرید بلیت سینما را ارائه می‌داد که مسئله‌ای محال به نظر می‌رسید. اکنون حتی اگر یک تهیه‌کننده همه بلیت‌های اکران را خریده و به رایگان به مردم ارائه دهد، سازمان سینمایی نمی‌تواند وی را نهی کند. تنها راهی که به نظر می‌رسد برای جلوگیری از این اقدام در نظر گرفت این است که خرید بلیت سینما مانند خرید بلیت جشنواره فجر دارای محدودیت‌هایی، چون ارائه کارت ملی شود.




گزارش یک رسانه اصولگرانما از خالی بودن اغلب سالنهای یک فیلم پرفروش روی پرده!⇐ بلیت‌هایش را خودش می‌خرد تا ارگان سفارش‌دهنده را توجیه کند؟؟!!

سینماروزان: در فصل کم‌مخاطب سینما اینکه ناگاه مواجه می‌شویم با آمار بالایی که از فروش یک فیلم حاکمیتی ارائه می‌شود جای سوال است؛ به‌خصوص اگر بدانیم یک ارگان سینمایی دولتی هم حمایتی هنگفت از این فیلم داشته است.

رسانه اصولگرانمای “تابناک” در گزارشی با اشاره به خالی بودن اغلب سالنهای یک فیلم پرفروش روی پرده، این اقدام را ترفندی برای توجیه کردن ارگانی دانسته که از این فیلم حمایت میلیاردی داشته!

متن گزارش “تابناک” را بخوانید:

شواهد حکایت از آن دارد که بلیت‌های برخی فیلم‌های سینمایی سازمان یافته با هدف آمارسازی و یا تداوم‌بخشی به اکران، خریداری می‌شود؛ اقدامی که با توجه به تبادل مالی و سکوت قوانین حوزه اکران در قبالِ آن، مشخص نیست تا چه میزان خلاف قانون است، ولی در عین حال به نظر نمی‌رسد اخلاقی باشد، چون دست کم سیگنال اشتباه به تماشاگر و همچنین تداوم بخشی به اکران در خارج از فرآیند طبیعی فروش محسوب می‌شود.

در حال خوردن پاپ کورن و تماشای فیلم سینمایی هستید که در خبرها به عنوان یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های روی پرده معرفی شده است. اطراف‌تان را که نگاه می‌کنید، اکثر صندلی‌ها خالی است، در حالی که وقت خرید بلیت اکثر صندلی‌ها اشغال شده بود و نتوانسته‌اید صندلی مناسب را در سالن انتخاب کنید؛ فضا کمی عجیب نیست؟ این صحنه‌ای است که اگر در یک روز غیرتعطیل که قیمت بلیت سینما نیم بها نباشد، ممکن است با آن در سالن سینما مواجه شوید و اسباب شگفتی‌تان را رقم بزند اما از کنارش به سادگی عبور کنید.

چگونه ممکن است گروه بزرگی در سانس‌های متعدد بلیت سینما بخرند اما در سالن سینما حضور نیابند؟ بحث درباره چند تماشاگر نیست، بلکه سخن پیرامون ده‌ها هزار تماشاگر است که در سانس‌های مختلف توزیع شده‌اند. این تماشاگران واقعاً اشخاص منفردی هستند که برای خود و دوستان یا خانواده‌شان بلیت می‌خرند اما همزمان با هم به این نتیجه می‌رسند که قید سینما رفتن را بزنند!؟ قاعدتاً با منطق احتمالات نیز چنین هماهنگی دور از ذهن نیست و اتفاق دیگری در حال وقوع است که از نظرها به دور مانده است؛ اتفاقی که می‌توان آن را یک «سوءجریان» خواند.

 براساس آیین نامه اکران، در صورتی که فیلمی کف فروش را از دست دهد، سینمای سرگروه که سینمای پرفروشی است را از دست می‌دهد و به مرور اکرانش پایان می‌یابد اما اگر بالاتر از کف فروش در سینمای سرگروه باشد، همچنان به اکرانش در سقف زمانی تعیین شده تداوم بخشیده می‌شود. بنابراین اگر به عنوان صاحب یک فیلم، به قدری که فروش سینمای سرگروه بالاتر از کف باشد، اقدام به خرید بلیت نمایید، عملاً تداوم اکران فیلم‌تان را گارانتی کرده‌اید. این اقدام در گذشته نیز مطرح بوده و اکنون با مکانیزه شدنِ فروش، ردیابی‌اش ساده‌تر است.

رویکرد سوم، آمارسازی است که درباره فیلم‌های ارگانی بیشتر می‌تواند صادق باشد؛ فیلمی که هزینه‌ای گزاف داشته، با شکست مطلق در اکران هم نهاد سفارش‌دهنده‌اش زیر سؤال می‌رود و هم توانایی و کیفیت محصول سازندگانش به چالش کشیده می‌شود. در این شرایط تهیه کننده می‌تواند شخصاً یا با حمایت سازمان سفارش دهنده بلیت بخرد که حدود ۳۵ درصد قیمت بلیت در نهایت به جیب تهیه کننده بازمی‌گردد اما حدود ۶۵ درصد قیمت بلیت سهم سینمادار و پخش کننده و مالیات است که دیگر بازنمی‌گردد و در مسیر چنین آمارسازی هزینه می‌شود!

در گذشته از شیوه‌های آبرومندانه‌تری نظیر بلیت نیم‌بها برای نهادها و مدارس استفاده می‌شد که هزینه کمتری روی دست صاحبان فیلم‌های سینمایی می‌گذاشت اما اکنون به نظر می‌رسد ترجیح داده می‌شود رو بازی شود. البته آیین نامه‌های اکران درباره این شیوه‌ها سکوت کرده و بنابراین تخلفی صورت نپذیرفته، مگر آنکه در این آیین نامه‌ها بازنگری نشود اما دست‌کم به گروه‌هایی نظیر تماشاگران پالس‌های اشتباه و غیرواقعی داده می‌شود. در شرایط کنونی سالن‌دار راضی است که سالن خالی و با کمترین استهلاک برایش درآمدزا باشد و با سکوت همراهی می‌کند و این جزو اتفاقات عجیب سینمای ایران است!!!




پرسش رسانه اصلاح‌طلب: پول‌هایی که توسط سلبریتی‌ها برای زلزله‌زدگان کرمانشاه، جمع شد، به حساب چه کسانی رفت؟؟

سینماروزان: مدتی پس از وقوع زلزله در کرمانشاه بود که برخی چهره‌های مطرح هنر و ورزش شروع کردند به جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان و بدین طریق پولهایی هنگفت هم جمع شد با این حال هیچ گزارش شفافی از چگونگی هزینه‌‌کرد این بودجه‌ها مشخص نگردید.

روزنامه اصلاح‌طلب “آفتاب یزد” در گزارشی با مرور این ماجرا نوشت: دو سال قبل بود که پس از زلزله کرمانشاه، تعدادی سلبریتی با اعلام شماره حساب خود برای کمک به زلزله‌زدگان وارد ماجرا شدند و مردم و به عبارتی دنبال‌کنندگان با سرازیر کردن پول به حساب هنرمند، فوتبالیست و استاد دانشگاه مشارکت خود را برای کمک به مصیبت‌دیدگان اعلام کردند. اصولا وقتی بحرانی در کشور اتفاق می‌افتد این سلبریتی‌ها و چهره‌های سرشناس هستند که با استفاده از دنبال‌کنندگان‌شان خود را وسط ماجرا می‌اندازند و به اصطلاح پیش‌قدم کمک می‌شوند اما در نهایت با وجود مبالغ عظیمی ‌که از سوی مردم به حساب‌های آنان می‌رود اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و مشخص نمی‌شود که پول‌ها صرف چه کاری شده و آیا اصلا هزینه کمک به مصیبت‌دیدگان گردیده است؟

این روزنامه ادامه داد: استاندار کرمانشاه همان زمان گفت: کل پولی که چند سلبریتی برای زلزله‌زدگان جمع‌آوری کرده‌اند حدود 23 میلیارد تومان است که چیزی در حدود 98 درصد در اختیار 3 نفر از این دوستان است. داستان از آنجایی بدتر می‌شود که سرنوشت این پول‌ها مشخص نمی‌شود و هیچ‌کس نمی‌داند که چه اتفاقی برای آن افتاده و برای چه کاری خرج شده است؟

“آفتاب یزد” افزود: در زلزله بم و ورزقان نیز شاهد چنین اتفاقاتی بودیم و هنرمندان و چهره‌ها در آن رویداد هم پا پیش گذاشتند و پول برای کمک جمع‌آوری کردند اما در آخر خروجی مشخص و شفافی از چگونگی هزینه‌کرد پول‌ها به‌دست نیامد.‌بنا به اظهار خود پول جمع‌کن‌ها، به محض آنکه پول‌های میلیاردی کمک‌های مردمی در حساب بانکی قرار گرفته سود بانکی به آنها تعلق گرفته و باز هم بنا به اظهار خود این افراد، سود پول‌ها صرف حل مشکلاتی برای مصیبت‌دیدگان شده است ولی هیچ آمار شفافی در این باره ارائه نشده است‌. چرا؟




این کارگردان سالیان تلویزیون ، نه به سینما میرود و نه اهل تماشای تلویزیون است!!!

سینماروزان: نبض حرکت هر رسانه تصویری به آگاهی فعالان آن رسانه از اتفاقات و محصولات رسانه خودشان و رسانه های رقیب بازمیگردد. بدون آگاهی از کم و کیف محصولات یک رسانه چطور میتوان برای آن رسانه تولید کرد؟؟ بدون آگاهی از کیفیت محصولات رقیب یک رسانه چگونه میتوان به رقابت پرداخت؟؟

علیرضا افخمی از کارگردانانی است که سالها به کار ساخت سریالهایی مختلف از “او یک فرشته بود” و “تب سرد” تا “زیر زمین” و “پنج کیلومتر تا بهشت” برای تلویزیون پرداخت و فعالیت به عنوان ناظر کیفی سریالهای تلویزیونی را هم درکارنامه دارد.

اینکه این فعال تلویزیون در گفتگویی تفصیلی به صراحت اعتراف کند که نه مخاطب محصولات تلویزیون و نه مخاطب محصولات سینماست، عجیب نیست؟؟؟

علیرضا افخمی که بعد از “پرستاران” سریال دیگری را برای تلویزیون نساخته به “تسنیم” گفت: در حقیقت من قبل از اینکه از تلویزیون فاصله بگیرم هم خیلی فرصت تماشای تلویزیون نداشتم؛ جز کارهایی که مشخص بود کارهای خوب و قابل دیدن است، که دنبال می‌کردم. الآن هم همان وضعیت را دارم؛ فقط در این حد که با تلویزیون قطع ارتباط نکنم به تلویزیون سَر می‌زنم این موضوع هم عمدی نیست؛ به‌دلیل اینکه گفتم خودم سعی می‌کنم با خواندن، دیدن فیلم‌ها و کتاب‌های خوب، وقت خودم را پُر کنم و فکر می‌کنم تلویزیون از این جهت یعنی داشتن آثار نمایشی خوب خیلی فقیر شده و در شرایط الآن که من قرار دارم، مراجعه به این نوع برنامه‌ها و سریال‌ها کار عقلانی نیست.

افخمی درباره ارتباطش با سینمای ایران گفت: اخیراً در سینمای ایران، فیلمی ندیدم و اصولاً خیلی اهل سینما رفتن نیستم؛ چون به‌نظرم فضای سینما، محدود شده و اصلاً احساس راحتی نمی‌کنم؛ به‌همین‌خاطر خیلی عادت به سینما رفتن ندارم و در سینمای ایران هم اخیراً فیلمی ندیده‌ام!!!




پرسش یک رسانه اصولگرا⇐چرا انقلاب اسلامی از چله خود عبور کرده ولی هنوز محصولی روایتگر «غدیر خم» تولید نشده؟؟

سینماروزان: تلویزیون و سینمای بعد از انقلاب سعی زیادی کرده اند که حمایتهای هنگفت را صرف تولید محصولات مذهبی-تاریخی کنند؛ محصولاتی که برخی از آنها توانسته‌اند اقبال عمومی را هم شامل شوند با این حال هنوز اثری شایسته غدیرخم که روایتی جذاب و دراماتیک از این اتفاق ارائه دهد تولید نشده است.

جواد محرمی در روزنامه اصولگرای «جوان» با زیر سوال بردن این کمبود، گرفتاری رسانه ملی در برنامه سازی ویژه عیدغدیر را به چالش کشیده است.

متن یادداشت محرمی را بخوانید:

اگر غدیر از سوی مسلمانان نادیده گرفته نمی‌شد قطعاً عاشورا رقم نمی‌خورد، عاشورا مولود بی‌توجهی مسلمانان به امر غدیر است. به طور قطع اگر همان سروصدایی که شیعیان در طول تاریخ برای واقعه عظیم عاشورا کردند را برای غدیر هم به خرج می‌دادند به احتمال زیاد امروز شیعه در جهان اسلام به لحاظ جمعیت در اقلیت نبود. در واقع خود شیعیان هم آنطور که باید و شاید به واقعه غدیر ضریب نداده‌اند و آن را از غبار بی‌توجهی بیرون نیاورده‌اند. در این میان رسانه‌ها و عرصه هنر نیز همواره دچار سستی و کم‌کاری بوده‌اند. انقلاب اسلامی از چله خود عبور کرده، اما هنوز یک اثر نمایشی شایسته برای این واقعه نه تنها ساخته نشده که حتی فکر ساختن آن هم به ذهن اهالی فرهنگ و هنر خطور نکرده است!

سینما که جای خود را دارد. موضوع غدیر همواره در صداوسیمای جمهوری اسلامی هم مهجور بوده و همچنان است. جالب است که جمهوری اسلامی به خصوص طی سال‌های اخیر از سوی ضدانقلاب و حتی برخی خودی‌ها متهم به این نسبت ناروا شده که بیش از شاد کردن و روحیه دادن به مردم به فکر غمگین کردن فضای جامعه بوده است و شاید همین مسئله باعث شده تا رسانه ملی در موضعی انفعالی برای شاد کردن اوقات مردم با تولید جنگ‌های شادی و عیدانه‌های کاملاً سطحی رویکردی اشتباه در برنامه‌سازی پیش بگیرد. در واقع رسانه ملی در اعیاد مختلف مذهبی به ویژه عید مهمی همچون غدیر بیش از آنکه به فکر تعمیق و آگاه‌سازی مخاطبان از راه تولید آثاری با ایده‌های بکر، تازه و جذاب و البته سرگرم‌کننده باشد، بیشتر به فکر شاد کردن مردم از طریق تولید آثار دم دستی و مناسبتی بی‌محتوا بوده است.

برنامه‌هایی مثل دعوت از یک سلبریتی و گفتگو با وی پیرامون مسائل شخصی و حرفه‌ای یا جمع کردن مردم در محیطی روباز یا سربسته با اجرای دو مجری که مدام برای رقابت با یکدیگر بین حرف هم می‌پرند و به یکدیگر متلک‌پراکنی می‌کنند و برای خنده گرفتن از مخاطبان جوک تعریف می‌کنند، مثال‌های خوبی برای نزدیک کردن ذهن است. در این ایام در بهترین حالت با دعوت از یک کارشناس درباره موضوع غدیر مباحثی مطرح می‌شود؛ قالبی که اگرچه می‌تواند برای آن‌ها که نگاهی تخصصی به امر دین دارند و حتی جامعه دینداران جذاب باشد، اما برای جامعه خاکستری که نیازمند ارائه خوراک فرهنگی به واسطه تولید آثار با قابلیت‌های بالای هنری هستند، حرفی برای گفتن ندارد. اگر قرار باشد صداوسیما روزی به طور واقعی تبدیل به یک دانشگاه عمومی شود آنگاه باید منتظر باشیم واقعه عظیم غدیر از سایه بی‌مهری‌ها و روزمرگی‌ها بیرون بیاید.




اظهارات جامعه شناسی که تئوری محرمیت “دختر-پسر با صرف ساندویچ” را به او منتسب کرده اند⇐عدم وجود “قدرت” در سینما موجب شکل گیری مخملباف اول و دوم شد!/در تلویزیون “قدرت” معنای تعیین تکلیف به خود گرفته/ مدیران تلویزیون به واسطه قدرتی که دارند مردم را نوکر خود حساب می کنند و برایشان تعیین تکلیف میکنند/ انتشار تصاویر آنلاین روابط نامشروع جوانان ایران ناشی از سانسوری است که سینما و تلویزیون را درگیر کرده!!

سینماروزان: چهاردهمین نشست تحلیلی برنامه «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «سینما و دیپلماسی فرهنگی» توسط سازمان سینمایی حوزه هنری و با حضور جامعه شناسی برگزار شد که اظهارات چند سال قبلش درباره محرمیت “دوست دختر-دوست پسر” به شدت با انتقاد مواجه شد.

ابراهیم فیاض جامعه شناسی که هفت سال قبل تمام دوستی های دختر-پسرانی که به قصد ازدواج معاشرت میکنند را ولو با صرف یک ساندویچ معادل محرمیت خوانده بود در نشست اخیر حوزه هنری نیز اظهاراتی خاص درباره سینما و تلویزیون ایران بیان کرد.

استاد دانشگاه تهران، عنوان کرد: ما در تحلیل مقوله های درونی و بیرونی سینما هیچ تعبیری به اسم “قدرت” نداریم و این امر منجر به تقسیم بندی ادوار به مخملباف اول و دوم شده است. در دوران دوم که به زمان بعد از حضور مخملباف برمی گردد،  یک دوره یی سینما به فحاشی، شلوار لی و دمپایی می رسد. به طور کلی عدم وجود قدرت، سینما را به دو دوره رسانده است.

وی اذعان داشت: قدرت و عملکرد علوم انسانی تا حدی است که منجر به ساخت غرب شده و در تحلیل مسائل مختلف به نحوی سیاست گذاری می کند که اجازه نفس کشیدن را از همه گرفته است و در شرایطی که به ظاهر شعار آن آزادی  است، اما به شیوه ای دیکتاتوری عمل می کند. در حالیکه  علوم انسانی در دانشگاه های ما کاربردی ندارد.

فیاض در خصوص تاثیر قدرت در حوزه دیپلماسی فرهنگی اظهار داشت: بزرگترین نرم افزار قدرت است که به واسطه آن می توان به پیشرفت رسید. گفتمان از جمله پیشرفت های ارتباطی است که لازمه اجرای آن  نیز، قدرت است اما متاسفانه، ما از وجود آن محروم بوده و این کمبود منجر به پیچیده شدن امور شده است. در سینما و تلویزیون ما قدرت معنای تعیین و تکلیف  به خود گرفته و  افراد را ملزم به انجام برخی وظایف کرده است. برنامه سازی سازمان صداو سیما  نمونه ای بارز برای اینگونه حاکمیت ها است که  مدیران به واسطه قدرتی که دارند ما را نوکر خود حساب می کنند و برایمان تعیین و تکلیف می کنند. از طرفی دیگر، دانش آموخته های ما که عاملی برای قدرت هستند، با وجود تحصیلات آکادمیک توانایی بهره مندی از تحصیلات دانشگاهی خود را نداشته و  با بی درایتی خود بر این بی قدرتی دامن می زنند.

وی یادآور شد: فعال بودن سینما مایه حیات آن است و اهمیت آن در همه ابعاد، تا مرز  امنیتی کشورها هم، پیش رفته است. تام کروز بازیگر آمریکایی، نمونه ای از تاثیر سینما در ابعاد سیاسی کشورها است که با نقش آفرینی در فیلم های امنیتی،  خط و مشی خاصی را دنبال می کند. فیلم های پنتاگونی نیز از جمله ها ژانرهایی است که تنها با حفظ ظاهر به مسائل امنیتی آمریکا مراجعت کرده و پیام هایی متناسب با سیاست های این کشور را منتقل می کند. این در حالی است که در سینمای ما مباحثی درباره قدرت CIA  و تاثیرات آن بر خاورمیانه و تصمیمات مملکتی وجود ندارد و باید فضایی برای اینگونه موضوعات در ابعاد تولیدات تلویزیونی و سینمایی تعریف شده و نسبت به این مغفولات اقدامی جدی صورت گیرد.

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی  تاکید کرد: برخی توییترهای بازیگران مضمونی فراماسونری دارد که این امر مایه خفت سینما و جمهوری اسلامی بوده و نمی توان آن را تنها اشتباه یک هنرمند معرفی کرد چرا که اصولا سازمان صدا و سیما سیاست فراماسونری را دنبال کرده و وضعیت امروز آن بر گردن مدیران این مجموعه است. این درحالی است که به جدیت می توان گفت برخی در درون جمهوری اسلامی خود، مملکت را به این وضعیت رسانده اند و از تعدی در ساختار فضاهای آموزشی نظیر دانشگاه تهران هم غافل نمانده است.  این در حالی است که همه جایگاه ها، نیاز به تخصص دارد اما نشاندن افراد نالایق و بی مهارت بر صندلی های مدیریتی وضعیت اسف باری را برای کشور رقم زده است.

وی سینما را هنر معرفی کرد و اظهار داشت: هیچ چیزی در عالم خارج تحقق پیدا نمی کند مگر با هنر.  در واقع، تحقق خارجی تمام تکنولوژی های موجود در جهان هستی، ناشی از هنر است. پس نمی توان آن را فانتزی دانست. سینما هنر هفتم و آخرین هنر است و تا حدی جامع و کامل است که جایی برای فکر کردن باقی نمی گذارد. پس، سینما ایدئولوژیک بوده و محور اصلی قدرت محسوب می شود . این درحالی است که اقتدار آمریکا، سینمای این کشور را نیز قدرتمند کرده و در فیلم های مبتذل و حتی ارزشی آن هم نمودی ملموس پیدا کرده است.

فیاض یادآور شد: سینما محدودیت ندارد و باید به همه موضوعات در قالب فیلم بپردازد چرا که اگر جای برخی از موضوعات را در این عرصه خالی کنیم، محصولات ضد ارزشی خارجی این خلا را پر کرده و منجر به مدیریت  سینمای غرب بر ما می شود. فیلم تایتانیک، نمونه بارزی از رهبری فرهنگی آمریکا  بر سایر کشورها است. بنابر این اگر سینما وارد قدرت نشود، عملا نابود شده و نمودی از دوران مخملباف دوم را پیشرو خواهیم داشت.

وی درباره سیاست های آمریکا در مواجهه با مخاطب بین المللی گفت: آمریکا هیچ وقت جامعه شناسی و علوم اجتماعی را نپذیرفت و به جای آن روان شناسی را قبول کرده و جایگاه فرد در جامعه را جایگزین جامعه مشتمل از فرد کرده است. مردم این کشور نیز، تحت تاثیر سیاست ها، در سن نوجوانی متوقف شده و بر منوال این دوران حرکت و به حیات خود ادامه می دهند. مسئولان آمریکایی با محدود کردن فضای نقد اجتماعی، بر  ماندگاری این سیستم و ادامه روند سیاست ها تاکید می کنند.

این استاد دانشگاه سیاست را سناریویی و اقتصاد را اعتباری دانست و خاطر نشان کرد: در واقع، سیاست سناریویی با سینما تعریف می شود و درست یا غلط آن جای بحث دارد. نکته قابل تامل دیگر، تمدن بودن آمریکا است که به واسطه بهره مندی از آن به دیگر کشورها معرفی  می شود. اما ایران از این تعریف محروم بوده  و تنها با عنوان فرهنگ تعریف می شود.  در این شرایط تصویری که از مردم ایران به جهان نشان داده می شود نمادی از آدم های های وحشی و بی تمدن است در حالیکه شهروندان خارجی با حضور در ایران بسیار شگفت زده شده و با فضایی مخالف آنچه که شنیده اند رو به رو می شوند.

وی دیپلماسی و فرهنگ را دو معنای جداگانه می داند که در کنار هم محتوایی ارزشمند را می سازند. این درحالی است که در زمان وزارت دکتر ولایتی، زمانی که برای اولین بار از واژه دیپلماسی فرهنگی استفاده کردم با تمسخر عده ای از مسئولان بی سواد رو به رو شدم.

فیاض افزود: سینمای امروز ما، تصویری بدون موسیقی و نریشن است که به دنبال بیان تصاویری با استعاره می گردد. کارکرد تصویر در سینما تا جایی پیش رفته است که  همزمان با پایان دوره ادبیات و داستان سرایی در سینما، جهان به نحوی با دنیایی از تصاویر مواجهه می شود که به واسطه آن  همه موضوعات لو رفته محسوب می شوند. در این میان مباحث سریال سازی قابل مقایسه با سینما نبوده و بر عکس عمل می کند. بنابر این موضوعاتی نظیر آن باید جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به وابستگی سریال به فضای سرگرم کننده و تکراری آن اشاره کرد.

وی عدم وجود سواد رسانه ای را  یکی از بزرگترین مشکلات ایران دانست و عنوان کرد:  سانسور به معنای ضعف است و اعمال آن در ماهواره و اینترنت هم کاملا احمقانه است. سانسور در سلسله فعالیت ها، نهایتا به نتیجه ای ویرانگر در جامعه می رسد و متاسفانه، مسائلی نظیر روابط خصوصی زن و شوهرها را نیز به کف خیابان کشانده است. تصاویر آنلاین روابط نامشروع در بین جوانان ایران  نیز ناشی از سانسوری است که حتی تصاویر افراد و لهجه قومیت های مختلف کشور را به نمایش گذاشته و فساد را به بار آورده است. مسئولان ما نمی فهمند چه خبر است و خیال می کنند اگر چشم بندی برای مخاطب بگذارند کسی متوجه مفاهیم نمی شود در حالیکه مخاطب برای دیدن همه چیز فراتر از سانسور پیش می رود.

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی تاکید کرد:  قطعا، دیپلماسی در همه ابعاد زندگی وجود دارد و نداشتن آن کاملا احمقانه است. مرده شور این تمدن را ببرند که در حال خفه کردن ما است و زندگی را به روال تکراری رسانده است. لازم به ذکر است ما در سینما  همچون جاده ابریشم در مسیر اشتباه حرکت می کنیم. چرا که تصور می کردیم تاریخ ما به جاده ابریشم گره خورده است در حالیکه این تاریخ متعلق به دو دوره مغول و اسکندر مقدوتی بوده و ما نوکر اروپا بوده ایم. پس تمدنی برای ما نیست و نباید به این ذلت افتخار کنیم. واقعیت دیگری در این زمینه وجود دارد که بر روابط ما با کشورها تاکید می کند. واقعیت فلاسفه یونان چیزی دیگری است. سقراط مشکل اخلاقی و جنسی داشته است. تا جایی که اعدامش می کنند. افلاطون هم همین مشکل را داشته است. قطعا، ما بدون افغانستان و عراق به جایی نمی رسیم و باید از لحاظ تمدنی از این کشورها پیشی بگیریم و اگر نه از لحاظ امنیتی دچار مشکل می شویم. مسئولان نمی دانند که در دیپلماسی ما عراق، کویت و افغانستان اهمیت  و نقش به سزایی دارند.

وی ادامه داد: دیپلماسی فرهنگی یک اصل است که در ایران وجود دارد ولی برای موفقیت در آن باید به همه ابعاد ادبیات، هنر و فلسفه توجه شود. این در حالی است که این مفهوم برای سینمای غرب معنایی ندارد و ایران را با وجود فرهنگ، با نمادهایی ضد ارزش و مخالف با واقعیت در فیلم های خود معرفی می کند. بنابر این، اگر در دیپلماسی از متن به مفهوم برسیم همه مشکلات حل می شود. بسیاری از مشکلات ما ریشه در عدم شناخت ما از غرب دارد. این درحالی است که زن در یونان به  برده داری گرفته می شود اما اینگونه موضوعات در فیلم های آنان جایگاهی ندارد و به این موضوعات تا به حال پرداخته نشده است. ما اگر غرب را به غرب و ایران را به خود برگردانیم همه چیز درست می شود. بدون ایران ما غرب را نمی شناسیم و بدون غرب ایران را نخواهیم شناخت، و در هر دو موضوع بدون بررسی اسلام به نتیجه ای نخواهیم رسید.

فیاض گفت: بدون سینما، ایران هیچ پیشرفتی نخواهد داشت. در حالیکه ما متفکرین پشت سینما را نمی شناسیم و با رفتارهای منفعلانه مسئولان در کشور، منجر به بروز مشکلات امروز سینمای ما شده است در شرایطی که صورت خارجی همه اشیا هنر است و هنر هفتم ما نیز سینما است که تکنولوژی، پیشرفت و امپراطوری و غیره را شامل می شود.

وی اظهار داشت: مهمترین عامل گذشته و تاریخ است که فرهنگ را می سازد. اگر رسانه نتواند  گذشته را به آینده ببرد حتما آینده را ویران می کند در حالی که این تفکر حیثیت منافع ملی آمریکا و اروپا است و عاملی برای سازندگی آینده است.




یک تهیه کننده باسابقه سینما بیان داشت⇐بخش عمده پولهای مشکوک واریزی به سینما صرف جذب بازیگر می‌شود!!/همین پولهای مشکوک است که هزینه تولید را چند برابر کرده!/برای مقابله با سرمایه های مشکوک باید قوانین سفت و سخت تصویب کرد/هر تهیه کننده ای که از این قوانین سرپیچی کند باید ممنوع الفعالیت شود!

سینماروزان/مسعود احمدی: حتی اگر برخی از سینماگران و جریان‌های وابسته رسانه‌ای به دلیل منافع مالی حاضر نباشند وجود پول مشکوک و عوارض آن بر سینما را قبول کنند، بخش عمده‌ای از بدنه سینمای ایران به خاطر آسیب‌هایی که تزریق این پول‌ها به سینما به دنبال داشته است، خواستار برخورد با جریان ورود این سرمایه‌های مجهول‌الهویه شده‌اند. اکنون بحث اصلی در سینما این است که آیا قوه قضائیه باید برای پاکسازی سینما از پول‌های مشکوک ورود پیدا کند یا اینکه سینماگران خودشان به یک بلوغ فکری و انسجام برای مبارزه با پول‌های آلوده خواهند رسید؟؟؟

به گزارش سینماروزان محمد احمدی تهیه‌کننده سینما، درباره آسیب‌های ناشی از پول‌های مشکوک بر سینما می‌گوید: پول‌های مشکوک تاثیر بدی بر سینما دارد و این سرمایه‌ها که بی‌رویه توسط برخی سرمایه‌گذار‌ها به سینما آورده می‌شود، بیشترین ضرر را به جریان مستقل سینما وارد می‌کند.

احمدی می‌افزاید: بیشتر حجم پول مشکوک صرف جذب بازیگر می‌شود و همین پولهای مشکوک است که هزینه تولید را چند برابر میکند. آدم‌های خاص با این پول‌ها قرارداد‌هایی می‌بندند که بعد از آن تهیه‌کنندگان مستقل سینما توان انجام کار را از دست می‌دهند، زیرا بازیگری که دستمزدی بالاتر از حد خودش گرفته حاضر نیست دوباره با دستمزد عادی و عرف بازی کند.

تهیه‌کننده فیلم “به دنیا آمدن” با اشاره به اینکه بهتر است مبارزه با پول‌های مشکوک در سینما از خود سینماگران شروع شود تا نیازی به حضور قوه قضائیه نباشد، ادامه می‌دهد: سینماگران باید روی موضوع پول‌های مشکوک حساس شوند و کنترل این موضوع از طریق صنف سینمایی انجام شود. با این کار می‌شود جلوی ورود این گونه پول‌ها را گرفت.

احمدی در چرایی همکاری برخی تهیه کنندگان با سرمایه گذاران مشکوک ادامه می‌دهد: خیلی از تهیه‌کننده‌ها فکر می‌کنند فقط باید فیلمشان را بسازند و برای همان فیلم سرمایه جذب کنند، به همین دلیل با چنین سرمایه‌گذار‌هایی وارد مذاکره می‌شوند. تا زمانی که همبستگی میان تهیه‌کننده‌ها برای مبارزه با پول مشکوک به وجود نیاید، کاری از پیش نمی‌رود.

این تهیه‌کننده سینمای ایران پیشنهاد می‌کند: باید صنف سینمایی تصمیم بگیرد تا ضوابطی ایجاد شود که سرمایه ورودی به سینما از چه منبعی است و دستمزد‌های عوامل و بازیگران در چه حدی باشد و کسی هم از این حد متعارف دستمزد‌ها تخطی نکند.

احمدی تأکید می‌کند: باید قوانین سفت و سخت درباره دستمزد عوامل تصویب شود و اگر تهیه کنندگانی از این مقررات سرپیچی کنند، سینما باید برای آن‌ها مجازات در نظر بگیرد و حتی آن‌ها را ممنوع‌الفعالیت کند.

احمدی با اشاره به اینکه ورود پول‌های مشکوک باعث می‌شود تهیه‌کنندگان مستقل از سینما دور شوند، توضیح می‌دهد: با کم شدن تعداد تهیه‌کنندگان فعال بخش خصوصی، عده‌ای که هنوز می‌خواهند کار کنند، سراغ فیلم‌های کمدی ضعیف می‌روند.