1

یک تهیه کننده باسابقه سینما بیان داشت⇐بخش عمده پولهای مشکوک واریزی به سینما صرف جذب بازیگر می‌شود!!/همین پولهای مشکوک است که هزینه تولید را چند برابر کرده!/برای مقابله با سرمایه های مشکوک باید قوانین سفت و سخت تصویب کرد/هر تهیه کننده ای که از این قوانین سرپیچی کند باید ممنوع الفعالیت شود!

سینماروزان/مسعود احمدی: حتی اگر برخی از سینماگران و جریان‌های وابسته رسانه‌ای به دلیل منافع مالی حاضر نباشند وجود پول مشکوک و عوارض آن بر سینما را قبول کنند، بخش عمده‌ای از بدنه سینمای ایران به خاطر آسیب‌هایی که تزریق این پول‌ها به سینما به دنبال داشته است، خواستار برخورد با جریان ورود این سرمایه‌های مجهول‌الهویه شده‌اند. اکنون بحث اصلی در سینما این است که آیا قوه قضائیه باید برای پاکسازی سینما از پول‌های مشکوک ورود پیدا کند یا اینکه سینماگران خودشان به یک بلوغ فکری و انسجام برای مبارزه با پول‌های آلوده خواهند رسید؟؟؟

به گزارش سینماروزان محمد احمدی تهیه‌کننده سینما، درباره آسیب‌های ناشی از پول‌های مشکوک بر سینما می‌گوید: پول‌های مشکوک تاثیر بدی بر سینما دارد و این سرمایه‌ها که بی‌رویه توسط برخی سرمایه‌گذار‌ها به سینما آورده می‌شود، بیشترین ضرر را به جریان مستقل سینما وارد می‌کند.

احمدی می‌افزاید: بیشتر حجم پول مشکوک صرف جذب بازیگر می‌شود و همین پولهای مشکوک است که هزینه تولید را چند برابر میکند. آدم‌های خاص با این پول‌ها قرارداد‌هایی می‌بندند که بعد از آن تهیه‌کنندگان مستقل سینما توان انجام کار را از دست می‌دهند، زیرا بازیگری که دستمزدی بالاتر از حد خودش گرفته حاضر نیست دوباره با دستمزد عادی و عرف بازی کند.

تهیه‌کننده فیلم “به دنیا آمدن” با اشاره به اینکه بهتر است مبارزه با پول‌های مشکوک در سینما از خود سینماگران شروع شود تا نیازی به حضور قوه قضائیه نباشد، ادامه می‌دهد: سینماگران باید روی موضوع پول‌های مشکوک حساس شوند و کنترل این موضوع از طریق صنف سینمایی انجام شود. با این کار می‌شود جلوی ورود این گونه پول‌ها را گرفت.

احمدی در چرایی همکاری برخی تهیه کنندگان با سرمایه گذاران مشکوک ادامه می‌دهد: خیلی از تهیه‌کننده‌ها فکر می‌کنند فقط باید فیلمشان را بسازند و برای همان فیلم سرمایه جذب کنند، به همین دلیل با چنین سرمایه‌گذار‌هایی وارد مذاکره می‌شوند. تا زمانی که همبستگی میان تهیه‌کننده‌ها برای مبارزه با پول مشکوک به وجود نیاید، کاری از پیش نمی‌رود.

این تهیه‌کننده سینمای ایران پیشنهاد می‌کند: باید صنف سینمایی تصمیم بگیرد تا ضوابطی ایجاد شود که سرمایه ورودی به سینما از چه منبعی است و دستمزد‌های عوامل و بازیگران در چه حدی باشد و کسی هم از این حد متعارف دستمزد‌ها تخطی نکند.

احمدی تأکید می‌کند: باید قوانین سفت و سخت درباره دستمزد عوامل تصویب شود و اگر تهیه کنندگانی از این مقررات سرپیچی کنند، سینما باید برای آن‌ها مجازات در نظر بگیرد و حتی آن‌ها را ممنوع‌الفعالیت کند.

احمدی با اشاره به اینکه ورود پول‌های مشکوک باعث می‌شود تهیه‌کنندگان مستقل از سینما دور شوند، توضیح می‌دهد: با کم شدن تعداد تهیه‌کنندگان فعال بخش خصوصی، عده‌ای که هنوز می‌خواهند کار کنند، سراغ فیلم‌های کمدی ضعیف می‌روند.




واکنش “کیهان” به تهیه کننده “کلاه قرمزی” که مدیران سازمان را عامل عدم تولید فصل تازه آن دانسته بود⇐بودجه تولید فصل قبل “کلاه قرمزی” بیش از ۳میلیارد بوده؛ در دورانی که دلار کمتر از ۴هزار تومان بود!! /تهيه‌كننده “کلاه قرمزی” دستمزد و سود خود از بیت‌المال را صرف زندگی در هلند نموده!!  

سینماروزان: گلایه های حمید مدرسی تهیه کننده “کلاه قرمزی” از مدیران سازمان بابت عدم همراهی در تولید فصل تازه “کلاه قرمزی” با واکنش روزنامه اصولگرای “کیهان” مواجه شده است.

روزنامه “کیهان” با طرح این ادعا که بابت تولید آخرین فصل “کلاه قرمزی”(که با یک سال تأخیر در نوروز 97 روی آنتن رفت) نزدیک به 3 میلیارد( در دورانی که دلار کمتر از 4000 تومان بود) هزینه شده است عدم تولید فصل تازه سریال را به زیاده خواهی تهیه کننده نسبت داده است.

متن گزارش “کیهان” را بخوانید:

تهیه‌کننده برنامه «کلاه قرمزی» پس از حمله به صداوسیما، مديران اين ‌سازمان را عامل متوقف شدن ادامه این پروژه دانسته است.

اما بررسي چند نكته، درست بودن این ادعا را با تردیدهایی همراه می‌کند:

١- مرتضي ميرباقري معاون سيما در نشست خبري اسفند پارسال از مذاكره با تيم كلاه قرمزي و سفارش ساخت اين مجموعه براي نوروز و حتي ديگر مناسبت‌هاي سال ٩٨ خبر داده بود.

اين بدان معناست كه تلويزيون از ساخت سري جديد استقبال كرده و پيگيري‌هاي لازم را داشته است پس منطقي به نظر نمي رسد با وجود صحبت اين مقام عالي، تلويزيون قيد برنامه پُرمخاطب را بزند.

٢- تهیه‌کننده مجموعه تلویزیون «کلاه قرمزی» در يادداشت خود به‌طور مستقيم مدیرکل مالکیت فکری و حقوق بین‌الملل ‌سازمان صداوسیما را خطاب قرار داده‌اما اصل صحبت معيني،مدیرکل مالکیت فکری صداوسیما چه بوده است؟ وي تنها درخصوص روند پيگيري‌هاي حقوقي و در نهايت مصالحه براي ثبت مالکيت معنوي «كلاه قرمزي» به‌عنوان سرمايه اين ‌سازمان مطالبي را مطرح كرده بود.

اينكه تهیه‌کننده برنامه «کلاه قرمزی» كه در گذشته بارها موضوع مالي را شرط ادامه همكاري عنوان كرده و اين بار هم حقوق مسلم صداوسيما را برنتابيده، آيا به معني نمك خوردن و نمكدان‌شكستن نيست و زياده خواهي از تلويزيون را در اذهان تداعي نمي كند؟

٣- شنيده شده دستمزد ساخت سري قبلي كلاه قرمزي که در نوروز 97 روی آنتن رفت بيش از سه ميليارد تومان بوده است؛ بودجه‌اي چشمگير كه نشان‌دهنده توجه ویژه صداوسيما براي ساخت اين اثر بوده است.

در حالي كه تهيه‌كننده اين مجموعه دستمزد و سود خود را كه از محل بودجه بیت‌المال تأمین شده صرف زندگی در خارج از کشور (هلند) نموده است، آيا رضايت تمامي عوامل كلاه قرمزي به ميزان سهمشان از بودجه را هم تامين كرده است؟!




آیا واقعا این فیلم تولید شده و به اکران خواهد رسید؟⇐خبرنگار لبنانی: فیلمی درباره جشنواره جهانی فجر میسازم

سینماروزان/حامد مظفری: هلا بوسعب خبرنگار لبنانی که در تلویزیون المیادین کار می‌کند برای تهیه فیلمی مستند درباره جشنواره جهانی فیلم فجر به ایران سفر کرد.

 هلا بوسعب مدیر تولید، مستندساز و خبرنگار لبنانی که در تلویزیون المیادین کار می‌کند یکی از مهمانان جشنواره سی و هفتم جهانی فیلم فجر بود و مدعی شده که بناست فیلمی درباره جشنواره جهانی بسازد.

اینکه یک مستندساز لبنانی قصد کرده فیلمی درباره جشنواره جهانی بسازد و آن فیلم را هم در جشنواره های جهانی به نمایش درآورد خیلی جالب است. باید دید این اتفاق رخ خواهد داد یا آن که در حد یک اظهارنظر باقی خواهد ماند؟؟

این مستندساز گفته است: من تهیه‌کننده و کارگردان یک مستند یک ساعته درباره جشنواره جهانی فیلم فجر هستم. می‌خواهیم به مردم دنیا نشان بدهیم که تحریم‌ها تأثیری بر جشنواره جهانی فیلم فجر نگذاشته است. هنوز هم فیلم‌ها در جشنواره حضور پیدا می‌کنند. من سال گذشته برای اولین بار به جشنواره جهانی فیلم فجر آمدم و با سینمای ایران آشنا شدم. تحت تأثیر قرار گرفتم بنابراین امسال دوباره آمدم تا فیلمی درباره جشنواره بسازم. این مستند پیام خاصی دارد.

هلا بوسعب درباره نمایش این مستند گفت:در تمام دنیا این مستند را نشان میدهیم. ما از شبکه المیادین آمده‌ایم. دفتر مرکزی‌مان در لبنان است، اما همه جای دنیا دفتر داریم. در کوبا، در آفریقا و…من مسیحی هستم. وقتی دعوت‌نامه به دستم رسید. فکر کردم شاید سفر به ایران گرفتن ویزا از اروپا را سخت کند. شاید دلیلش این باشد که شما خوب بلد نیستید برای خود تبلیغ انجام بدهید. همه ایرانی‌ها شگفت‌انگیز هستند. این نکته مثبتی است. مثلاً اگر آمریکایی‌ها فیلمی بسازند، برای آن به شدت تبلیغ انجام می‌دهند. شما فیلم‌های خوبی می‌سازید و در زمینه سینما مدعی هستید. به همین خاطر دلم خواست کار بیشتری برای سینمای شما انجام بدهم. به‌خصوص به دنیا نشان بدهم که بیایند و فیلم‌های ایرانی را ببینند. ایران یک مدرسه سینمایی به‌خودی‌خود است




۱۰خبرنگار مستقل؛ اثرگذارتر از ۱۰۰ خبرنویس وابسته

سینماژورنال: یک ژورنالیست فرهنگی با اشاره به مشکلات کار خبرنگاری، از لزوم فعالیت صنفی، تأثیر رسانه‌های مجازی بر رشد فعالیت‌های رسانه‌ای، معضل سهولت ورود به کار خبر صحبت کرد و گفت: می‌توانم به جرأت بگویم بهترین خبرنگاران به اندازه یک سوم تراشکاران کارخانه ایران خودرو هم امکانات رفاهی ندارند. او همچنین گفت: ده خبرنگار مستقل به اندازه صد خبرنویس وابسته می‌توانند تأثیرگذار باشند.

حامد مظفری مدیرمسئول سایت سینمایی «سینما ژورنال» و خبرنگار باسابقه سینمایی در گفت‌وگو با علی ظهوری‌راد خبرنگار خبرگزاری «موج» درباره وضعیت صنفی خبرنگاران در ایران گفت: در ظاهر حال به نظر می‌آید خبرنگاران سینما صنفی داشته باشند؛ اما مشکل اینجاست صنف وقتی مستقل باشد خوب است ولی وقتی صنف وابسته به جایی باشد ممکن است هوای بدنه خودش را نداشته باشد. مثلا ممکن است در جریان توهین به یک تهیه کننده یا کارگردان سینما این صنف واکنش نشان دهد اما در مقابل توهین به اعضای بدنه خود بی تفاوت بماند(!) یا برای حفظ هسته مرکزی خود با نهادی مثل خانه سینما هماهنگ شوند و دلیل این مسأله هم، اتفاقا ضعف خود خبرنگاران سینمایی است.

این روزنامه نگار ادامه داد: به همین دلیل صنف، ضعیف، وابسته و نرم می‌شود و نتیجه اش اینکه یکی از منتقدان باسابقه به نام طهماسب صلح‌جو نمی تواند با شورای مرکزی چنین صنفی کنار بیاید و از همکاری با این صنف اجتناب می کند.

پله ای برای ورود به سینما

مظفری افزود: متاسفانه برای عده زیادی، روزنامه‌نگاری سینمایی، پله‌ای برای ورود به سینماست و عده‌ای فقط به همین دلیل وارد کار مطبوعات سینمایی می‌شوند و عملا به بیراهه می‌روند.

مدیرمسئول سایت «سینماژورنال» با اشاره به اهمیت فعالیت خبرنگاران مستقل و وجود نگاه غیرسیاسی بین خبرنگاران گفت: البته رسانه‌های خوب هم کم نداریم. در این روزها، بخش سینمایی خبرگزاری‌های برنا و موج تلاش می‌کنند بدون جهت‌گیری سیاسی و با تحلیل محتوایی درست، کار خبررسانی خود را انجام دهند.

ده خبرنگار مستقل به اندازه صد خبرنویس وابسته تأثیرگذاری دارد

او اظهار داشت: اصولا روزنامه‌نگار جدی و خوش فکر می‌تواند کار خوب انجام دهد اما وقتی روزنامه یا روزنامه‌نگار، عملا روابط عمومی فرد یا نهادی خاص است، نمی‌توان انتظار کار خوب از وی داشت. این هم البته جای نگرانی ندارد چون ده خبرنگار مستقل می‌توانند به اندازه صد خبرنویس وابسته تأثیر داشته باشد و نمونه این تاثیر را در مساله فیش‌های حقوقی می بینیم که به ماجرا با کمک خبرنگاران باهوش از رسانه‌های اجتماعی به مطبوعات راه پیدا کرد.

در ادامه مظفری در پاسخ به سوالی در مورد معیشت خبرنگاران و تاثیر قوانین مطبوعات در این مساله گفت: من تحصیلات مهندسی دارم و مدتی در برخی کارخانه‌های خودروسازی فعالیت کرده‌ام و می‌توانم به جرأت بگویم بهترین خبرنگاران به اندازه یک سوم تراشکاران کارخانه‌های قطعه‌سازی برای خودروسازان هم امکانات رفاهی ندارند. قوانین مطبوعات هم زمانی در مورد مسائلی مثل بیمه خبرنگاران فعالیت خوبی داشت و شما می‌توانستید با ثبت نام در یک سایت جامع ساماندهی و البته اثبات صلاحیت خویش، خود را بیمه کنید، ولی متأسفانه این روزها این مسأله توسط مدیران مسئول انجام می‌شود و برای تعداد افراد بیمه شده از رسانه هم یک حداقل تعیین کرده‌اند که همه باعث ایجاد محدودیت می‌شود. رسانه های ما پر هستند از خبرنگار حق‌التحریر که بیمه ندارند.

وی ادامه داد: در کل مزایا و مشوقهای دولتی بیشتر برای رسانه‌های هم‌سو و غیر منتقد فراهم است و رسانه‌های مستقل در دریافت این مزایا دچار مشکلات زیادی هستند.

حامد مظفری
حامد مظفری

با آشنا وارد رسانه می‌شوند و پس از یک ماه جلوی وزیر گاف می دهند

این روزنامه نگاری باتجربه در پاسخ به سوالی در مورد ورود افراد به حرفه خبرنگاری گفت: برای اینکه شما مکانیک خودرو شوید باید حداقل یک دوره دو ساله را بگذرانید تا تازه به عنوان دستیار کار خود را شروع کنید ولی برای خبرنگار شدن کافی است آشنایی در یک خبرگزاری یا نهاد  رسانه ای داشته باشید! این آشنا شما را پشت میزی می‌نشاند، از شما یک ایمیل می‌گیرد تا ایمیل‌های خبری به دست شما برسد و آنها را در سایت منتشر کنید و پس از یک ماه آن قدر اعتماد به نفس پیدا می‌کنید که مثلا در نشست مطبوعاتی جلوی وزیر می‌نشیند و سوالی از او می‌کنید که گافی تمام عیار است و باعث خنده وزیر و شرمندگی همکارانش می‌شود. متاسفانه ورود به این کار بسیار آسان شده و هر کسی می‌تواند به این کار وارد شود…

فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی؛ عامل رشد فضای رسانه‌ای کشور

حامد مظفری در پایان با اشاره به ظهور سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی و تاثیر این فضا بر کار خبرنگاری گفت: خوبی فضای مجازی این است که بخشی از سانسور یا قید و بندهای اداری یا سلسله مراتبی که در سایت‌های خبری وجود دارد، یکجا کنار گذاشته می‌شود و هر مخاطبی با انتشار یک فیلم یا عکس، خودش تبدیل به منبع تولید خبر می‌شود. این تولید بی واسطه خبر، قطعا برای رشد فضای رسانه‌ای کشور موثر است و حتی خبرنگاران حرفه‌ای نیز می‌توانند از این کانال استفاده کنند؛ از یک طرف برای رصد اخبار دیگران و از طرف دیگر برای بازنشر اخبار خودشان.




همه چیز درباره همسر دوم آزاده نامداری و خانواده اش+عکس

سینماروزان: آزاده نامداری مجری زن تلویزیون دوشنبه ششم مهرماه خبر ازدواج دوم خود را به طور رسمی اعلام کرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان اعلام این خبر واکنشهای فراوانی را در صفحه اجتماعی نامداری به دنبال داشت.

اصلی ترین واکنشها هم درباره هویت همسر جدید ایشان بود که برخی از طریق کامنتها به برخی دیگر درباره آن اطلاعات داده بودند.

اما همسر جدید این مجری زن تلویزیون کیست؟

به گزارش سینماژورنال همسر جدید آزاده نامداری جوانی است به نام سجاد عبادی.

سجاد عبادی فرزند رحیم عبادی و فریده ماشینی است. سجاد تنها پسر خانواده است و فقط یک خواهر دارد.
سجاد متولد 1360 و فارغ التحصیل رشته سیاستگذاری عمومی است.
وی سرپرست حوزه ریاست و روابط عمومی دانشگاه غیرانتفاعی(غیردولتی) مهرالبرز است؛ یعنی همان دانشگاهی که پدرش قائم مقام آن است!

سجاد عبادی/این تصویر عینا از سایت رسمی دانشگاه مهرالبرز برداشته شده است
سجاد عبادی/این تصویر عینا از سایت رسمی دانشگاه مهرالبرز برداشته شده است

اما پدر سجاد عبادی کیست؟

پدرشوهر نامداری؛ مشاور رییس دولت اصلاحات

رحیم عبادی پدر سجاد که متولد رامسر بوده و فارغ التحصیل تکنولوژی آموزشی است، در دولت هفتم یعنی دولت کارگزاران معاون وزیر آموزش و پرورش بود و رابطه مثبتش با رییس دولت اصلاحات او را  به ریاست سازمان ملی جوانان و مشاوری رییس دولت هشتم  رساند.

به گزلرش سینماژورنال رحیم عبادی که حالا پدرشوهر آزاده نامداری است، استادیار دانشگاه فرهنگیان و عضو هیئت امناء و هیئت موسس و قائم مقام دانشگاه غیردولتی مهرالبرز اولین دانشگاه مجازی ایران است.

رحیم عبادی/پدرشوهر آزاده نامداری
رحیم عبادی/پدرشوهر آزاده نامداری

مادرشوهری که فعال مسائل زنان بود
به گزارش سینماژورنال فریده ماشینی مادرشوهر آزاده نامداری در قید حیات نیست.
وی که فارغ التحصیل مطالعات زنان از دانشگاه علامه و مهندسی شیمی از دانشگاه امیرکبیر بود بیشتر به عنوان پژوهشگر و فعال زنان شناخته می شد و تا ریاست کمیسیون زنان حزب منحله مشارکت هم پیش رفته بود.

ماشینی که در جریان حوادث پس از انتخابات 88 یک بار بازداشت هم شده بود در خرداد 91 و بعد از مدتی ابتلا به سرطان درگذشت.

مرحوم فریده ماشینی/مادرشوهر آزاده نامداری
مرحوم فریده ماشینی/مادرشوهر آزاده نامداری

آیا عقدشان را رییس دولت اصلاحات جاری ساخته؟

خطبه عقد ازدواج اول نامداری با فرزاد حسنی را سیدحسن خمینی خوانده بود.

نزدیکی خانواده همسر دوم نامداری به رییس دولت اصلاحات این حس را پیش روی مخاطب قرار می دهد که احتمالا خطبه عقد وی و همسرش را نیز رییس دولت اصلاحات جاری ساخته است.

خطبه عقدشان را هر شخصی که خوانده باشد سینماژورنال آرزوی سعادت وخوشبختی را برای این زوج جوان دارد.




سینمای سوخته بندرگز؛ قرارگاه معتادان تزریقی!+عکس

 

سینماروزان/حامد مظفری: بندرگز شهری ساحلی در ۴۲ کیلومتری غرب گرگان مرکز استان گلستان، فارغ از وجهه تاریخی‌اش که به صدها سال قبل بازمی‌گردد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از شبکه ایران، بندرگز زادگاه آدمهای مشهوری نظیر منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه و البته محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» هم بوده است اما تنها کافی است نگاهی بیندازیم به تنها سینمای سوخته(!!!) شهر تا دریابیم اوضاع فرهنگی فعلی این شهر  از چه قرار است.

قدیمی ترهای بندرگز می گویند سالها پیش از این که در شهر گرگان هم بیش از دو سینما وجود نداشت بندرگز یکی از مجهزترین سینماهای زمان خود را داشت؛ سینمایی که مدیریت آن برعهده یکی از شهروندان اصیل بندرگز(علی اکبر یزدی) بود و اغلب تازه ترین فیلمهای سینمایی را با تاخیری یک تا دو هفته ای نسبت به تهران اکران می‌کرد.

این سینما که «ایران» نام داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بخشی از آن مصادره شده و در اختیار بنیاد مستضعفان و بعدتر حوزه هنری قرار گرفت حدودا دو دهه قبل سوخته شد یا شاید هم سوزانده شد(!) و در تمام بیست و اندی سال بعد از این رخداد هم کوچکترین تلاشی برای بازسازی سینما صورت نگرفت تا اوضاع این سینما در ابتدای دهه نود به تکان دهنده ترین شکل ممکن درآید.

آنها که از اوضاع و احوال هتل اینترنشنال تهران در ماههای پیش از تخریب اطلاع دارند می دانند که این هتل مخروبه به قرارگاهی برای معتادان تزریقی بدل شده بود؛ معتادانی که برای ساعاتی هم که شده در این محل آرام گرفته و به ساخت و ساز خویش(!) می پرداختند.

جالب اینجاست که با اینکه سینما در زمان سوختن، بیمه بوده و بر این اساس بیمه گذار می بایستی هزینه لازم برای بازسازی سینما را تقبل می کرده اما معلوم نیست چرا حتی با درصدی از هزینه تقبل شده از سوی بیمه، بازسازی که هیچ، تلاشی برای تخریب سینما هم صورت نگرفته تا اتاقک آپارات سینما محلی نباشد برای گردهمایی معتادان تزریقی!

محوطه داخلی سینما ایران بندرگز
محوطه داخلی سینما ایران بندرگز

تاریخچه سینما ایران بندرگز

در اوایل دهه چهل خورشیدی، سینما ایران در محدوده خیابان امام خمینی فعلی بندرگز قرار داشت. غالب فیلم هایی که آنجا روی پرده می رفت صامت به همراه زیرنویس بود. اما حوالی سال ۱۳۴۵ سینمای شهر به ساختمانی منتقل می‌شود که مرحوم علی اکبر یزدی، از چهره های اصیل و قدیمی بندرگز، به اتفاق یکی از رفقایش به صورت شراکتی احداث کرده بودند در محلی که بعد از سال ها هنوز هم به نام “کوچه سینما” خوانده می شود.

انقلاب که شد، شریک مرحوم یزدی هم انگار دود شد و به هوا رفت و هیچ جا هیچ اثری از او یافت نشد. بنابراین سه دانگ سهمش ابتدا در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و بعدترها به حوزه هنری سپرده شد.

امرالله و اسدالله مقربیان، گل میر مهیایی و محمد اسماعیلی بعد از انقلاب هر کدام در دوره ای مدیریت سینما ایران را بر عهده داشتند. در این میان خیلی ها و ازجمله آقازاده محمد اسماعیلی بودند که گاه بوفه را می چرخاندند و تخمه و ساندویچ گرم می فروختند؛ گاه هم وردست آپاراتچی می ایستادند. محمداسماعیلی اما تنها سر آپاراتچی منطقه بود که موهایش را در آن اتاقک تاریک و سیاه سینما ایران سپید کرد.

پس از وقوع آتش سوزی که به ویرانی تنها سینمای بندرگز منجر شد، نه وراث مرحوم یزدی با شریک جدیدشان کنار آمدند و نه حوزه هنری رغبتی به مذاکره جدی با شریک خصوصی اش، به منظور ساخت و احیای مجدد سالن سینما نشان داد. این شد که سینما بندرگز ماند سرگردان، بی پشتیبان، بدون هیچ افق روشنی در پیش رو.

اصلی‌ترین پرسش شهروندان بندرگز خطاب به مسئولان حوزه است. آنها از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی انتظار این را دارند که یک دهم هزینه هایی که برای تولید پروژه های مختلف فرهنگی-هنری خود هزینه می‌کند را برای بازسازی این سینما به کار گیرد.