1

صدور پروانه نمایش برنده سیمرغ مردمی فجر+صدور پروانه برای تهیه‌کننده “هفت”+صدور یک پروانه دیگر

 

سینماروزان: شورای صدور پروانه نمایش فیلهای سینمایی برای سه فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

مجتبی امینی تهیه‌کننده فعلی “هفت” پروانه نمایش یک انیمیشن به نام “فرمانروای آب”را گرفته به کارگردانی مجید اسماعیلی که ساخت فیلم شکست‌خورده “ماهی سیاه کوچولو” را در کارنامه دارد.

“شنای پروانه” برنده سیمرغ مردمی فجر که بعد از “خوب بد جلف۲” دومین گزینه قطعی اکران نوروز است دیگر فیلمیست که پروانه نمایش گرفته.

فیلم محلی “پوست” هم پروانه اش صادر شده.

فهرست کامل مجوزهای صادره به شرح ذیل است:

— ” شنای پروانه” به تهیه کنندگی رسول صدرعاملی ، کارگردانی و نویسندگی محمد کارت

— ” پوست” به تهیه کنندگی محمد رضا مصباح ، کارگردانی و نویسندگی بهمن و بهرام ارک

— انیمیشن” فرمانروای آب” به تهیه کنندگی مجتبی امینی ، کارگردانی و نویسندگی مجید اسماعیلی




کیفیت پایین آثار ارگانی جشنواره، صدای “کیهان” را هم درآورد⇐چرا گریمهای “لباس شخصی” نچسب و رفتار کاراکترها، وحشیانه است؟؟/چرا “روز بلوا” جسارت نداشته به سراغ خاندان‌هایی برود که سرنخ اختلاس دست آنهاست؟/چرا “خروج” در قد و قواره فیلمهای قبلی حاتمی‌کیا نیست و پلان آخرش هم آب سردی است بر آتش اشتیاق مخاطبان؟؟

سینماروزان: بسان چند سال اخیر، امسال هم فیلمهای ارگانی سهمی قابل توجه از جشنواره فجر را به خود اختصاص داده بودند ولی عجبا که نامدارترین ارگانی‌ساز سینمای ایران هم به‌نام درام معترضانه، یک کمدی ناخواسته تحویل ملت داده بود.

کیفیت آثار ارگانی جشنواره امسال آن قدر پایین بوده که حتی صدای روزنامه “کیهان” را که اغلب حامی این آثار بوده، درآورده است و این روزنامه را وادار کرده به انتقاد از فیلمهای ارگانی “لباس شخصی” و “روز بلوا”.
“کیهان” هرچند “خروج”حاتمی‌کیا را امیدوارانه خوانده ولی باز این فیلم را نسبت به کارهای قبلی حاتمی‌کیا نقد کرده.

روزنامه “کیهان” نوشت: در فیلم«لباس شخصی»، مخاطب با یکی دیگر از موضوعات مهم و ارزشمند تاریخ انقلاب اسلامی یعنی موضوع حزب توده‌ای و خیانت‌های آنها به انقلاب و نظام اسلامی و آرمان‌های آن درقالب فعالیت‌های مخفی، مواجه است. اما به‌رغم ارزشمندی موضوع این اثر، نوع روایت و پرداخت این موضوع مهم در فیلم، قابل تأمل است. نوع گریم نچسب نیروهای اطلاعات سپاه و شیوه‌های رفتاری بی‌نزاکت حتی با یکدیگر، رفتارها و اعمال توأم با خشونت و در برخی مواقع وحشیانه آنها، چه دیدگاهی در مورد آنها به مخاطب القا می‌کند؟!

این روزنامه‌ ادامه داد: یکی از نیروهای اطلاعات که در کسوت لباس روحانیت هم هست و بقیه نیروها در نماز جماعت به او اقتدا می‌کنند، در بازجویی‌هایش از یک نیروی ساواکی، چنان خشونتی به خرج می‌دهد که منجر به کشته شدن او در زیر بازجویی می‌شود؛ اما نه نفوذی بودن او در فیلم مشخص و شفاف می‌شود و نه، مورد بازخواست فرماندهان رده بالا قرار می‌گیرد. یا حضور شخصیت اصلی فیلم در جمع خانواده و رابطه سرد بین او و همسرش، چنان به ذوق مخاطب می‌زند که انگار مخاطب دلش می‌خواهد به او بگوید، بهتر است تو به وضعیت مملکت کوچک درون خانواده‌ات بپردازی و عطای اصلاح مملکت برون خانواده‌ات را به لقایش ببخشی.

“کیهان” افزود: اینکه کارگردان اثر، به در پیش گرفتن رویه «حفظ بی‌طرفی» در روایت و پرداخت موضوع در فیلم، تأکید داشته باشد، بیشتر به بهانه‌ای برای گریز از هرگونه کاستی‌های فیلم و تبرئه کردن خود شبیه است تا دلیل منطقی و قانع‌کننده برای مخاطبانی که فیلم دیدن برای آنها فقط سرگرمی نیست و اندیشه‌ورزی پیرامون آن، جزیی جدایی‌ناپذیر از آنها در دیدن فیلم است.

“کیهان” درباره فیلم ارگانی “روز بلوا” نوشت: در فیلم «روز بلوا»، کارگردان، روی یک موضوع مهم و به روز اقتصادی و اجتماعی، یعنی موضوع «اختلاس‌های اقتصادی» دست گذاشته است که درد اکثر مردم در جامعه کنونی ایران اسلامی است. این فیلم، گرچه در ابتدا به مذاق مخاطب زخم‌خورده از وضعیت اقتصادی جامعه، خوش می‌آید، اما دقیقه‌ها که می‌گذرد و فیلم، کم‌کم به انتهای خود نزدیک می‌شود، آنها را ناامید می‌کند. شخصیت اصلی فیلم، یک روحانی جوان شیک است. او ابایی از داشتن یک زندگی لاکچری ندارد. در خانه‌ای بزرگ و بسیار خوب زندگی می‌کند. ماشین گرانقیمت دارد؛ حتی ساعت مچی که به دستش می‌بندد و کادوی عروسی است که پدرزنش به او هدیه داده است، چنان می‌ارزد که جای دستمزد هکر یه لا قبای فیلم می‌شود. انگار فقط ظاهراً حواسش به حلال و حرام باشد، بقیه قضایا حل است. دلش هم به موسسه خیریه‌ای خوش است که او به همراه همسر و پدرزنش، از مدیران ارشد و اصلی آن هستند. وقتی روحانی شیک فیلم، متوجه اختلاسی می‌شود که ظاهراً دارد به پای او هم نوشته می‌شود، سعی می‌کند به دنبال یافتن سرنخ‌های اصلی باشد. اما همین پیگیری‌هاست که زمینه ناامیدی مخاطب را فراهم می‌کند. چون اختلاس‌ها ظاهراً فقط به یک نفر می‌رسد و انگار نه انگار که اتفاقاً در این روزهای مملکت، سر هر نخی که کشیده می‌شود، به خاندان‌هایی می‌رسد که کمتر کسی جرأت افشاگری آنها را دارد.

“کیهان” تاکید کرد: ظاهراً پرداختن به موضوع مهمی مانند اختلاس هم، دل و جرأت خاصی می‌خواهد که پیامدهای بعدی‌اش را هم به جان بخرد؛ و الا فیلم، همچنان ابتر می‌ماند و مخاطبی که به ذوقش خورده است.

“کیهان” درباره “خروج” نوشت: فیلم «خروج»، حاتمی‌کیا دست روی سوژه‌ای گذاشته است که برداشتی از یک موضوع واقعی است؛ کشاورزان یک منطقه دور از پایتخت با تراکتورهای خود به سوی مرکز ریاست جمهوری در تهران می‌روند تا حرفشان را به گوش رئیس‌جمهور برسانند. گرچه همزمانی این فیلم، با دوران مسئولیت و حاکمیت دولت فعلی و ریاست جمهوری حسن روحانی همراه شده است و برداشت برخی این است که این یک فیلم سفارشی علیه دولت حاکم فعلی و ریاست جمهوری اوست، اما فارغ از انواع برداشت‌ها، موضوع مهمی که حاتمی‌کیا دست روی آن می‌گذارد، موضوعی قابل اعتناست. موضوعی که شیوه روایت و پرداختن به آن، شاید در قد و قواره فیلم‌های قبلی حاتمی‌کیا نباشد، اما در جای خود، سر و گردن خیلی بالاتری از خیلی از فیلم‌هایی است که در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به نمایش درآمد؛ فیلم‌هایی که برخی از آنها حتی محصول کار پیشکسوتانی از سینمای ایران هستند که هنوز بعد از گذشت چهل پنجاه سال از دوران فیلمسازی‌شان، در فضای دهه چهل و پنجاه سیر می‌کنند و حتی وقتی می‌خواهند روایتی از دهه 90 ایران داشته باشند، اسیر همان فضای دهه چهل پنجاه قبل از انقلاب‌‌اند. خروج، قهرمان دارد، قصه دارد؛ ظلم‌ستیز است و دادخواهی دارد؛ اما با همه اینها، پلان آخر فیلم، انگار آب سردی بر آتش اشتیاق مخاطب است که او را دچار شوک می‌کند. جایی که قهرمان فیلم در مقابل تلاطم و سوال و جواب‌های جوان مقابل خود در بازداشتگاه، فقط سیگار می‌طلبد.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐سینماها نه‌فقط تا پایان هفته تعطیلند بلکه باز شدن سینماها در هفته آتی هم فقط با اجازه مراجع ذیصلاح امکان‌پذیر است

سینماروزان: شورای صنفی نمایش در تازه‌ترین جلسه خود و پیرو اطلاعیه روز گذشته وزارت ارشاد مقرر کرد تمامی سینماهای کشور از امروز تا پایان هفته جاری به دلیل جلوگیری از شیوع بیماری کرونا تعطیل خواهند بود.

شورا دستور داد پس از پایان این زمان هم ادامه فعالیت سینماها با اجازه از مراجع ذی صلاح اتفاق می‌افتد.

شورای صنفی نمایش برای فیلم‌های در حال اکران و فیلم‌هایی که در نوبت اکران هستند و از این تعطیلات متضرر می‌شوند، هفته‌های جبرانی در نظر می‌گیرد.




نمایی دیگر از هیات داوران فجر به روایت طهماسب صلح‌جو⇐فضا مقداری تنش داشت و داوران در مقابل هم گارد داشتند/می‌شد طوری برنامه‌ریزی کرد که داورها مجبور نباشند همه با هم بحث کنند/گاهی که می‌دیدم کلنجارها منجر به سوءتفاهم شده، ناراحت می‌شدم!/داروغه‌زاده در جلسات داوری حاضر بود ولی بیشتر نقش مبصر را داشت!!

سینماروزان: حرف و حدیثهای پیرامون داوری در جشنواره سی و هشتم فجر همچنان ادامه دارد و بالاخره یک داور پیدا شد تا نمایی دیگر و درعین حال ملموستر از هیات داوران ارائه دهد.
این داور، طهماسب صلح جو نام دارد که در زمره منتقدان قدیمی و درعین حال آرام ولی بااصول سینمای ایران است.

صلح جو جزو معدود منتقدان پیشکسوت سینمای ایران است که چند سال قبل و در اعتراض به تمامیت خواهی یک حلقه معدود، از ریاست بر انجمن منتقدان، استعفا داد و راه خود را از پیشکسوتانی که میخواهند به هر قیمت در راس این صنف باشند، جدا کرد!!
طهماسب صلح جو با اشاره به فضای متفاوت هیات داوران جشنواره به فیلم گفت: تصورم از فضای داوری همان فضای همیشگی بود و اینکه یک فضای فرهنگی است و قرار نیست چانه بزنیم اما امسال فضای هیات داوری مقداری تنش داشت و آدمها انگار در مقابل هم گارد داشتند و دوستانه و صمیمانه صحبت نمیکردند.
صلح جو ادامه داد: برای بهتر به ثمر رسیدن گفتگوها میشد سازمان دهی کرد و طوری برنامه ریزی کرد که این تعداد از داور(9نفر) مجبور نباشند همه با هم بحث کنند چون ما به این روش عادت نداریم که در یک جمع یکی حرف بزند و بقیه گوش کنند و عموما دوتا دوتا با هم مشغول صحبت میشدیم و نتیجه گیری، سخت میشد.
طهماسب صلح جو با اشاره به کلنجارهای هیات داوران گفت: اگر همه چیز اتوکشیده و تر و تمیز باشد قشنگ نیست و جلوه خوبی ندارد! وجود کلنجار در چنین فضایی بهتر است ولی باید تحمل بحث را هم داشته باشیم… گاهی که میدیدم این کلنجارها دارد منجر به سوءتفاهم میشود ناراحت میشدم. وقتی دو نفر حرف هم را نمی‌فهمند و میخواهند حرف خودشان را به کرسی بنشانند یعنی سوءتفاهم که بالاخره پیش میآمد و ما سعی میکردیم بگوییم که این راه بحث نیست و جمع نشده ایم که بگومگو کنیم و قرار است کار فرهنگی کنیم!!
این عضو هیات داوران پیرامون نقش دبیر جشنواره در این کلنجارها بیان داشت: دبیر در جلسات حضور داشت ولی هیچ وقت وارد بحثهای داوری نمیشد بلکه بیشتر نقش مبصر و مدیر جلسه را داشت تا هنگام تنش، اوضاع را کنترل کند.

صلح جو با رد دخالت داروغه زاده در داوری خاطرنشان ساخت: خوشبختانه هیچ گونه تهدید کلانی نثار هیات داوران نشد و تنها مساله ای که وجود داشت همان کلنجارها و بحثها بود که این بحثها گاهی صداها را بالا میبرد…




انتقادات کارگردان کمدی “اژدر” از شرایط اکران⇐تصمیم‌های تحمیلی پشت پرده، آسیبی جدی به اکران فیلم‌های بی‌پشتوانه می‌زند!/وقتی فیلم در فصل مرده، اکران می‌شود و به‌بهانه‌های مختلف، سینما را تعطیل می‌کنند معلوم است که نمی‌تواند به حقش از اکران برسد/به‌جای آن که ده سالن فول‌سانس دهند، سالن‌های متعدد ولی تک‌سانس می‌دهند تا فیلم نفروشد!!/سینمای مستقل نه‌فقط در تولید بلکه در اکران هم به‌شدت بی‌پناه است/حتی یک بیلبورد نداشتیم و تلویزیون هم فقط چند تیزر بهمان داد

سینماروزان: تبعیض‌های متعددی که در اکران فیلمهای روی پرده وجود دارد مدام با اعتراضات سینماگران مختلف مواجه می‌شود و این تبعیض‌ها در ماههای اخیر که سینماهای ایران به‌دلایل مختلف مدام تعطیل بوده‌اند دوچندان شده است.

کمدی “اژدر” ازجمله فیلمهایی است که در فصل پرتراکم زمستان و درشرایطی روی پرده رفت که نه فقط سرگروه نصیبش نشد بلکه مدام هم سانسهایش کم و کمتر شد.

رضا سبحانی کارگردان “اژدر” با انتقاد از شرایط اکران به مهر گفت: متاسفانه فیلم در بدترین زمان ممکن به نمایش در آمد، در واقع به قول سینمایی‌ها در زمان مرده اکران شد، یعنی ما در تنگنای انتخاب بد و بدتر قرار گرفتیم و تحت چنین شرایطی که حق انتخاب از ما سلب شده بود ناچار شدیم در این زمان فیلم را اکران کنیم. همانطور که شاهد بودید این زمان مصادف شد با حوادثی تلخ و ناگوار و تعطیلی‌های مختلف سینماها که بر فروش فیلم‌ها تاثیر منفی گذاشت و جریان اکران را از حالت طبیعی خودش خارج کرد. این موضوع بر «اژدر» تاثیر گذاشت زیرا همانطور که گفتم اکرانش همزمان و مصادف با این رویدادهای سنگین شد. از طرف دیگر فیلم ما سر گروه نداشت و به ناچار به صورت آزاد اکران شد که این خود داستان دیگری برای نابودی یک فیلم است.

وی افزود: از همه این‌ها گذشته تا فیلم خواست بعد از این همه اتفاق‌های منفی روند طبیعی خودش را در اکران پیدا کند سی و هشتمین جشنواره فیلم آغاز شد و گویی همه چیز دست به دست هم داد و خواسته و ناخواسته این فیلم در سیکلی معیوب در چرخه رقابت نابرابر قرار گرفت تا از نفس بیفتد. البته با توجه به همه این شرایط «اژدر» توانسته در میانه جدول فروش هفتگی قرار بگیرد و با فروش خیلی از فیلم‌هایی که قبل ما اکران شده بودند، اکرانشان همچنان ادامه دارد، از امکانات مناسب مالی در تولید و همچنین از سرگروهی سینمایی و تبلیغاتی چشمگیر برخوردار بودند، برابری بکند.

سبحانی با اشاره به محدودیت تبلیغات تلویزیونی این اثر بیان کرد: ما جز تعداد اندکی تیزر از تلویزیون که آن‌هم با پا در میانی دوستان به سختی گرفتیم و حتی یک بیلبورد هم نداشتیم و به‌غیر از تبلیغات محدودی در فضای مجازی هیچگونه امکان تبلیغاتی برای فیلم نداشتیم. با همه این تنگناها، شواهد حاکی از آن است که اگر فیلم در بستر زمانی خوبی به نمایش درمی‌آمد نتیجه بسیار زیادی داشت و با استقبال گسترده‌تری مواجهه می‌شد.

سبحانی در بخش دیگر از صحبت‌هایش درباره سالن‌های سینمایی «اژدر» گفت: معتقدم اگر فیلمی تنها ۱۰ سالن نمایش در موقعیت و جغرافیای مناسب شهری و فول سانس در سینما نمایش داشته باشد نتیجه خیلی بهتری نسبت به داشتن سالن‌های زیاد اما تک و از رونق افتاده می‌گیرد. به طور خلاصه همیشه تصمیم‌های بسته و تحمیلی پشت پرده آسیب جدی به فیلم‌های یی‌پشتوانه مثل فیلم ما می‌زند.

این کارگردان تصریح کرد: بعد از کارگردانی فیلم «رژیم طلایی» تصمیم نداشتم ژانر کمدی را ادامه دهم. اصلا جنس سینمایی که دوستش دارم این نیست. خیلی تلاش کردم همان دغدغه‌مندی‌های سینمایی را که عمر و تمام انرژی خودم را صرفش کردم و با آن الفت داشتم، ادامه بدهم ولی متأسفانه فیلمنامه‌هایم به در بسته خوردند و با شرایط دشواری برای ادامه فعالیت‌هایم مواجه شدم. تولید این فیلم زاییده چنین شرایطی بود که در این رابطه ابتدا تصمیم گرفتم به لحاظ موضوعی قالبی فانتزی داشته باشد و کوشش شد از قواعد تکراری سینمای کمدی مرسوم وطنی پرهیز کنیم.

وی در پایان با اشاره به محدودیتهای پیش‌روی سینمای مستقل از تولید تا پخش توضیح داد: نه فقط در اکران بلکه متاسفانه به خاطر امکانات محدود مادی دچار چالش‌های بسیار جدی در تولید شدیم و به ناچار فیلمنامه دستخوش چندین مرحله جرح، تعدیل و به عبارتی بازنویسی شد و به جرات بگویم این فیلم لایه کمرنگی از فیلمنامه اصلی با عنوان «خواب تاریک خواب روشن…» بود.




ضرر این تعطیلی چگونه جبران خواهد شد؟⇐ارشاد جهت جلوگیری از شیوع کرونا، حکم به تعطیلی پنج‌روزه سینماها داد

سینماروزان: اوضاع فروش فیلمها در روزهای انتهای سال به غیر از آثار کمدی، به اندازه کافی تراژیک بود و حالا با تعطیلی سینماها جهت جلوگیری از شیوع کرونا، تراژدی دوچندان شد!

وزارت ارشاد با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: نظر به توصیه‌های اکید بهداشتی در شرایط کنونی و ضرورت پیشگیری مناسب از خطر ابتلا به بیماری و به منظور صیانت از سلامت آحاد جامعه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تشکر از همکاری صنوف، تمامی برنامه‌های هنری و سینمایی در سالن‌های سراسر کشور تا پایان هفته جاری (9/12/98) تعطیل می‌شود.

تعطیلی سینماها تا جمعه نهم اسفندماه، مشکلات اقتصادی سینمای ایران در انتهای سال را بیشتر و بیشتر خواهد کرد؛ نه فقط سینماداران بلکه پخش‌کنندگان و صاحبان آثار روی پرده نیز متضرر خواهند شد و مشخص نیست این ضرر و زیان چگونه جبران خواهد شد؟؟




خروجی تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان درباره مرکز گسترش⇐۴میلیارد حمایت از فیلمهای تجربی دربرابر ۴میلیارد هزینه جاری و دستمزد!! /۲میلیارد حمایت از تولید یک انیمیشن!!/۲.۷میلیارد برای پروژه “لاله”/بیش از نیم میلیارد برای تهیه کارت پذیرایی شام، خرید لباس فرم و…!!/۲۷۰میلیون برای انتشار شش عنوان مجله!!

سینماروزان: تازه‌ترین خروجی مالی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی توسط سازمان سینمایی حکایت دارد از صرف مخارجی شگفت‌انگیز در این مرکز.

در مرکز گسترش ۴میلیارد(!!) صرف هزینه‌های جاری و پرداخت دستمزد و حقوق شده است!! کسی می‌داند اگر کل فعالیتهای مرکز را به سودده‌ترین شرکت‌های سینمایی بخش خصوصی دهند، چقدر صرفه‌جویی می‌شود در پرداخت دستمزد و حقوق؟؟

۴میلیاردی که صرف دستمزد و حقوق شده دقیقا برابر ۴میلیاردی است که مرکز صرف حمایت از فیلمهای هنری و تجربی کرده!

در سیاهه مالی مرکز، حمایت ۲میلیاردی از تولید انیمیشنی با عنوان “کوش نامه/آبتین” است که با عنوان تولید مشترک با کره لحاظ شده ولی مشخص نیست طرف کره‌ای چقدر در این پروژه، سرمایه گذاشته؟؟
نام علی نوری اسکویی به‌عنوان تهیه‌کننده این انیمیشن آمده؛ در کارنامه نوری اسکویی، انیمیشنی به نام “رهایی از بهشت” به چشم می‌خورد که با حمایت بنیاد روایت تولید شده و سه سال قبل در جشنواره فجر نمایش داده شد ولی هنوز اکران نشده!!

مرکز گسترش ۲میلیارد و ۷۰۰میلیون صرف فیلم “لاله” کرده؛ فیلمی که به جشنواره امسال هم راه نیافت!

۵۹۰میلیون بودجه‌ای است که مرکز برای تهیه کارت پذیرایی جشنواره(!!)، خرید لباس فرم و ضیافت شام مهمانان و مسئولان در جشنواره سینماحقیقت صرف کرده است.

مبلغ ۲.۴میلیاردی در مرکز برای حمایت از تولید ۳ انیمیشن صرف شده است.

در روزگار رکود نشریات کاغذی، مرکز ۲۷۰میلیون برای انتشار ۶عنوان فصلنامه صرف کرده!!

فهرست کامل شفاف‌سازی سازمان درباره مرکز را اینجا ببینید.




یک عضو هیات داوران فجر با تایید اختلاف‌نظر در اعطای سیمرغ به جواد عزتی بیان داشت⇐کنار گذاشتن جواد عزتی به خاطر سعید راد نبود!!/عزتی برای “شنای پروانه” رای نیاورد!!/وظیفه داروغه‌زاده است که از آرای داوران دفاع کند!!

سینماروزان: خروجی عملکرد هیات داوران جشنواره سی و هشتم فجر از اعطای سیمرغ اصلی به فیلمی منسوب به اسپانسر جشنواره تا حال حسابی به فیلمی که اختتامیه را تحریم کرده بود و نادیده گرفتن بازی‌های درجه یک مهدی حسینی‌نیا و جواد عزتی در “شنای پروانه” و ژاله صامتی در “پسرکشی”، به‌شدت مناقشه‌برانگیز بوده است.

عباس بلوندی از اعضای هیات داوران جشنواره سی و هشتم فجر در چرایی این عملکرد به مهر گفت: معمولا بسیاری از دوستان در سینما از داوران انتظار دارند که به فیلم و یا رشته‌هایی که در آن حضور دارند بیشتر توجه شود و برای همین خود من ۴۸ ساعت مانده به پایان داوری تلفن خود را خاموش کردم تا مجبور به جواب دادن به کسی نباشم که بعد نتوانم خواسته آن‌ها را عملی کنم.

بلوندی ادامه داد: تاکید می‌کنم که داوری‌ها و نتیجه آن براساس یک خرد جمعی صورت گرفت و داوری هیچ رشته‌ای از این امر مستثی نبود. در این میان ۲ مورد در رشته‌های مختلف داشتیم که به ۲ بار رأی‌گیری رسید چرا که هیات ۹ نفره داوران، سه رای به سه فیلم داده بودند که این خود مشکل‌ساز می‌شد به همین دلیل دوباره رای گیری می‌کردیم تا بتوانیم به یک نتیجه نهایی برسیم. می‌خواهم بگویم که برای انتخاب برگزیدگان نهایی همه موارد مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت لیست نهایی اعلام شد. در چنین شرایطی اعتراض از سوی یک هنرمند نسبت به داوری یا هر چیز دیگر را درک نمی‌کنم. البته این را هم باید بگویم معمولا داوری‌های جشنواره فیلم فجر در دوره‌های مختلف همواره با حاشیه همراه بوده است چرا که سلیقه‌ها و نگرش‌ها در سینمای ایران مختلف است.

بلوندی درباره تحریم اختتامیه توسط صاحبان فیلمی پرسیمرغ گفت: تاکید می‌کنم که دفاع از آرای جشنواره برعهده ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره فیلم فجر است و درست نیست که هیات داوران در این زمینه ورود پیدا کنند و بیانیه‌ای صادر کنند.

بلوندی درباره سیمرغهای پرحاشیه بازیگری اظهار داشت: واقعیت این است که ماجرای سیمرغ بازیگری مثل جواد عزتی به این داغی که در فضای مجازی و اخبار آمده است، نبود. سعید راد یکی از پیشکسوتان سینمای ایران در حوزه بازیگری است و نظرات وی نیز می‌تواند برای همه مهم باشد. اختلاف نظری در زمینه انتخاب جواد عزتی به عنوان بازیگر نقش مکمل بود اما به این شدت که در رسانه‌ها منتشر شد نبود.

بلوندی ادامه داد: البته تاکید می‌کنم که اختلاف‌نظرها می‌تواند طبیعی باشد و ممکن است یک داور از بازی آقای ایکس خوشش بیاید و یک داور از بازی این بازیگر خوشش نیاید. اما درباره این بخش بعد از بحث‌های بسیار در نهایت هیات داوران به یک نتیجه واحد رسیدند که اعلام هم شد.

بلوندی افزود: کنار گذاشتن جواد عزتی به خاطر نظر سعید راد نبود بلکه در این زمینه بحث‌های زیادی شد که در نهایت نتیجه آن در شب اختتامیه مشخص شد. البته یکی از گزینه‌های اصلی ما در نقش مکمل مرد جواد عزتی بود و باید بگویم که بازی این هنرمند در فیلم «آتابای» بسیار خوب است اما رای گیری نهایی به نفع این بازیگر تمام نشد. در مورد نامزدی در بخش بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «شنای پروانه» اما باید بگویم که جواد عزتی در این بخش رای کمی گرفت که همین مساله سبب شد تا در این بخش نامزد هم نشود!!




تایید خبر سینماروزان توسط معاون نظارت⇐چینش اکران نوروزی بدون حضور نمایندگان سینماداران و پخش‌کنندگان!!+خبری ناگوار برای صاحبان آثاری اکران نشده که دو سال از تولیدشان گذشته!

سینماروزان: چندی قبل از چینش اکران نوروزی۹۹ بدون حضور نمایندگان سینماداران و پخش‌کنندگان و ایرادات این روش انتخاب فیلم نوشتیم.(اینجا را بخوانید)

گفته‌های تازه محمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون نظارت درباره نظام‌نامه تازه اکران، تایید خبر پیشین سینماروزان است.

طباطبایی‌نژاد به تسنیم گفت: چینش اکران نوروزی توسط شورای اکران نوروزی انجام خواهد شد و من نیز عضو آن شورا هستم. این شورا متشکل از مدیرعامل خانه سینما(منوچهر شاهسواری)، رئیس شورای صنفی نمایش(محسن امیریوسفی)، بنده به عنوان مسئول این شورا که مدیرعامل نظارتم و مدیر کل نمایش حرفه‌ای(محمدرضا فرجی)، و محمود اربابی به عنوان نماینده رئیس سازمان است.

فارغ از آن که محمود اربابی که کمترین ربطی به مقوله پخش یا سینماداری ندارد به‌عنوان نماینده رییس سازمان در شورای اکران نوروزی انتخاب شده، طباطبایی‌نژاد به صراحت آب پاکی را روی دست صاحبان آثاری اکران‌نشده ریخته که دو سال از تولید فیلمشان گذشته!

طباطبایی‌نژاد گفت: فیلم‌هایی که از دو سال قبل هنوز اکران نشده‌اند فقط می‌توانند در گروه آزاد نمایش داده بشوند! اکران گروه آزاد هم خارج از قرعه‌کشی است و بایدحداقل 6 قرارداد سینما و حداکثر 15 قرارداد آماده شود تا در نوبت اکران قرار بگیرد.

معاون نظارت تاکید کرد: فیلمی که دو سال است نتوانسته است اکران شود چطور می‌تواند فروش خوبی را داشته باشد تا بخواهد وارد چرخه قرعه‌کشی شود؟ آن فیلم نتوانسته است در دو سال مشتری خود را پیدا کند و حالا هم نمی‌تواند وارد قرعه کشی شود. اما فیلمی که کمتر از دو سال است که از ساخت آن می‌گذرد می تواند وارد قرعه کشی شود!!




مرتضی شایسته مطرح کرد⇐محافظه‌كاري سينمادارها منجر شده به مرگ اکران حدفاصل جشنواره تا نوروز!!

سینماروزان: هرچند در روزهای اخیر کمدی “خوب بد جلف۲” روی پرده رفته و رونقی نسبی به گیشه‌ها داده ولی وضعیت مابقی فیلمهایی که بعد از جشنواره، روی پرده رفته‌اند تعریفی ندارد و این درحالیست که در شماری از این آثار، چهره‌هایی همچون هدیه تهرانی، نگار جواهریان و علی مصفا حضور دارند.

مرتضی شایسته مدیر موسسه هدایت‌فیلم با نقد رهاشدگی اکران درانتهای سال به اعتماد گفت: همه‌ساله بعد از اينكه جشنواره فيلم فجر به كار خود پايان مي‌دهد، گمانه‌زني‌ها و احتمال‌دادن‌ها درباره اكران نوروزي فيلم‌ها آغاز مي‌شود. همه، حتي آنها كه شايد امكان تماشاي فيلم در هر زمان ديگري غير از عيد و از جمله چهل روز پاياني سال را دارند، مي‌خواهند بدانند چه فيلمي امكان نمايش نوروزي را به دست مي‌آورد. طوري كه انگار كسي اصلا به فكر وضعيت سينماها و اكران در حد فاصل جشنواره تا عيد نيست. به گمان من اين بي‌توجهي به 10 روز پاياني بهمن و يك ماه اسفند دلايل روشني دارد. اصلي‌ترين و شايد بتوان گفت تنها دليل عمده اين وضعيت به سينماداران ما برمي‌گردد. آنها هستند كه بايد فيلم‌ها را طوري اكران كنند كه اين وضعيت به وجود نيايد.

شایسته ادامه داد: در تمام اين سال‌ها ما اين بي‌توجهي نسبت به بسياري از اوقات سال براي اكران فيلم‌ها را داريم. متاسفانه وضعيت اكران فيلم‌هاي سينمايي در كشور ما به گونه‌اي است كه در بهترين شرايط تنها پنج ماه از سال شاهد اكران جدي فيلم‌ها هستيم. اين نشان مي‌دهد كه سينماداران ما توجهي به ساير ماه‌ها ندارند و همه تمركزشان را روي همان پنج ماه گذاشته‌اند. در حالي كه تجربه‌هاي قابل ‌اعتنايي وجود دارد كه نشان مي‌دهد اصرار بر اينكه تنها در ماه‌‌هاي خاصي از سال به دنبال اكران فيلم‌ها در سينماهاي‌مان باشيم، اصرار نابجايي است. از اين تجربه‌ها كه اشاره شد، خود من هم داشته‌ام. به عنوان مثال ما خاطرات خوبي از اكران فيلم‌ها در روزهاي بعد از جشنواره و در واقع در حد فاصل 22 بهمن تا قبل از فرارسيدن سال جديد داشتيم. از آن ميان مي‌توانم دو فيلم بسيار خوب و حسابي ديده‌شده «بوتيك» ساخته حميد نعمت‌الله و «چهارشنبه‌سوري» به كارگرداني اصغر فرهادي را نام ببرم. هر دو فيلم در حد فاصل پايان جشنواره و آغاز سال جديد اكران شدند و خيلي خوب هم فروختند.يا مثلا تجربه‌اي كه شاهد بوديم عوامل و تهيه‌كننده فيلم “مارمولك” در همين مقطع از سال داشتند.

مدیر هدایت‌فیلم تاکید کرد: اين تجربیات نشان مي‌دهد اگر قضاوت‌ها و در واقع پيش‌داوري‌هاي‌مان را نسبت به احتمال پيروزي يا شكست اكران در ماه‌هاي مختلف كنار بگذاريم، فرصت‌هاي زيادي را در ماه‌هاي مختلف سال مي‌بينيم كه تاكنون از نگاه ما پنهان مانده بودند. شرايط مطلوب اكران در سينماها بايد به اين صورت باشد كه فيلم‌‌ها طوري در ماه‌هاي مختلف تقسيم شوند كه ما دست‌كم در هر ماه يك فيلم مهم و قابل‌اعتنا روي پرده داشته باشيم.

شایسته خاطرنشان ساخت: متاسفانه محافظه‌كاري ناشي از پيشداوري سينمادارها كه منجر به محدود كردن اكران فيلم‌ها در ماه‌هاي بخصوصي از سال مي‌شود و مرگ اکران در ماههای باقیمانده را سبب میسازد، براي خود آنها هم نه‌تنها سودي به‌ همراه ندارد بلكه موجب تضرر آنهاست و تضرر سينماداران در واقع به معناي تضرر كل سينماست. سينماداران محترم ما با محدود كردن اكران به ماه‌هايي بخصوص، عملا خود را از ظرفيت ساير اوقات سال محروم مي‌كنند.

مرتضی شایسته ادامه داد: مسوولان سينمايي بسيار از الگوي اكران بر اساس چيزي كه در سطرهاي بالا گفته شد، استقبال مي‌كنند. ايده‌آل آنها هم اين است كه ما در تمام‌ ماه‌هاي سال فيلم‌هاي خوب روي پرده داشته باشيم و تماشاچي هر وقت خواست فيلمي روي پرده ببيند، با ديدن فهرست فيلم‌هاي روي پرده، رغبت كافي براي به سينما رفتن داشته باشد. به نظرم نقشي كه بخش دولتي و مسوولان سينمايي مي‌توانند در اين ميان ايفا كنند، بيشتر در زمينه توجيهي قضيه است. بايد جلسات مشتركي با سينماگران تشكيل شود و با ارايه مستندات و آمار و ارقام موجود به آنها نشان داده شود كه مي‌توان فقط به اكران فيلم در روزهاي عيد و چند ماه محدود در طول سال فكر نكرد و از امكان‌هاي موجود براي جذب تماشاگر به سالن‌هاي سينما- مثلا- در آذرماه، دي‌ماه و ساير ماه‌ها نيز بهره‌مند شد. اميدوارم چنين زمينه‌اي فراهم‌ آيد.




واکنش حبیب اسماعیلی به راه‌اندازی قرعه‌کشی برای اصلاح نظام اکران⇐حتی یک قانون کهنه، بهتر از بی‌قانونی است!/اگر مدیریت قوی و نظارت دقیق وجود داشته باشد، قرعه‌کشی، اتفاق خوبی است!

سینماروزان: آشفتگی‌های اکران و تبعیضات فراوان علیه آثار مستقل در پنج سال اخیر چنان بالا گرفت که کار را از اعتراضات پیاپی سینماگران مستقل عبور داده و به گل‌مالی در شورای صنفی نمایش منجر شد!

در این شرایط حسین انتظامی رییس سینما به‌دنبال راه‌اندازی قرعه‌کشی برای سروسامان دادن به اوضاع اکران است؛ اتفاقی که با اقبال بدنه مستقل سینما روبروست.

حبیب اسماعیلی مدیر موسسه پخش رسانه‌فیلمسازان در واکنش به راه‌اندازی قرعه‌کشی برای چینش اکران به صبح‌نو بیان کرد: این طرح عنوان شده مبنی بر سیاست گذاری و انتخاب فیلم ها به صورت قرعه‌کشی، احتمال ایجاد سوءتفاهم ها را بالا می برد. امکان دارد کسانی که منافعشان در خطر است این برداشت را داشته باشند که مدیریت روی فیلم ها از بین رفته و هر فیلمی با هر کیفیتی با این شیوه، اکران می شود در صورتی که این طور نیست و همه اینها نشات گرفته از این است که ما قانون مدون و درستی برای اکران فیلمها نداریم.

اسماعیلی ادامه داد: در حال حاضر فیلم ها در سینماهایی موسوم به سرگروه اکران می‌شود که در واقع مشکل‌ساز شده. برای مثال یک سرگروه در واقع یک سینمااست که صاحب آن هم تهیه کننده و هم پخش کننده آثار است پس باید منافع اصلی خود را نیز در نظر بگیرد. اگر ما یک قانون حتی کهنه و منقضی داشته باشیم بهتر از بی قانونی است. اکران فیلم ها یا باید به صورت قرعه کشی باشد و یا طبق تاریخ پروانه نمایش.

مدیر رسانه‌‌فیلمسازان افزود: نحوه انتخاب اکران به صورت قرعه‌کشی،  به صورت اکران فیلم‌های باکیفیت و پرمخاطب در یک زمان و فیلم هایی با کیفیت سطحی در کنار همدیگر نیست بلکه این شیوه هم قوانین خاص خود را دارد. اتفاقا این مسئله، هم باعث می شود فیلمهای خوب با یکدیگر رقابت کنند و به یکدیگر ضربه نزنند و هم چرخه اکران در فصول مختلف خالی از فیلمهای باکیفیت نشود.

اسماعیلی تاکید دارد: نفس قرعه‌کشی اشکالی ندارد و اگر قانونی پشت آن باشد، اتفاقا از آثارخوب سینما استقبال درخور صورت می‌گیرد و آثار کم کیفیت دیگر هم رنگ اکران به خود می گیرند. هیچ کدام از ما اعتقاد نداریم که چراغهای سینما خاموش شود، صندلیها خالی شود و سینما مخاطبی نداشته باشد. قرعه‌کشی اگر با قانون متناسب به خود و نظارت دقیق همراه شود میتواند به سینما و دیده شدن فیلم ها کمک بسیاری کند.




درحالی‌که سیمرغ بهترین فیلم جشنواره به فیلمی رسیده که با حمایت یک بانک شهری تولید شده، دبیر جشنواره اظهار داشت⇐هیچ کدام از فیلم‌هایی که منتسب به شهرداری بود جایزه نگرفت!/شهرداری برای حمایت ۸میلیاردی از جشنواره، با سازمان سینمایی قرارداد بسته و هیچ پولی به‌صورت جداگانه به جشنواره نرسیده!/شهرداری تاکنون فقط ۶۰درصد مبلغ حمایت(نزدیک ۵میلیارد) را پرداخت کرده!!/اگر شهرداری بخواهد بر داوریها تاثیرگذار باشد باید ۱۰۰میلیارد بدهد!!

سینماروزان: جشنواره سی و هشتم فجر جشنواره‌ای بود که چندین روز معطل فیلمی ماند که لوگوی یک بانک شهری در تیتراژش به چشم می‌خورد و جایزه اصلی جشنواره نیز به همین فیلم رسید!

البته این جشنواره همان جشنواره‌ایست که حمایت ۸میلیاردی شهرداری را داشت، در اختتامیه هم مزین(!) شد به حضور پیروز حناچی شهردار تهران و در بخش مسابقه مستندش هم دو فیلم وجود داشت که دست‌اندرکارانش نام‌خانوادگی حناچی داشتند!!

با این حال ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره اعتقادی ندارد به همراهی با شهرداری در جشنواره!!

داروغه‌زاده در خلال گفتگویی تفصیلی که با ایرنا داشت، گفت: در این دوره شهرداری هشت میلیارد کمک هزینه را تقبل کرد که هنوز همه آن نیز پرداخت نشده است و تنها 60 درصد(۴.۸میلیارد) آن را دریافت کرده ایم. فیلمی که شهردار تهران حامی آن بود نیز جایزه ای در بخش مستند دریافت نکرد و هیچ کدام از فیلم‌هایی که منتسب به شهرداری بود جایزه نگرفت.امسال تقسیم جوایز میان فیلم‌هایی که مستقل ساخته شده بودند نسبت به سال‌های گذشته بیشتر بود و پراکندگی جوایز به گونه ای بود که هیچ ارتباطی با نهادهای دولتی و حاکمیتی نداشتند. اگر شهرداری بتواند در داوری ها تاثیر بگذارد حداقل باید صد میلیارد بدهد؛ با هشت میلیارد و این رقم ها امکانش وجود ندارد.

داروغه‌زاده با اشاره به اینکه شهرداری مستقیم با سازمان روبرو بوده و نه جشنواره، بیان داشت: بودجه ما از سوی سازمان سینمایی تامین می‌شود؛ اسپانسر هم با این نهاد قرارداد می‌بندد و ما پولی جداگانه از اسپانسر دریافت نمی‌کنیم. هیچ ارتباط مالی میان دبیرخانه و اسپانسرها وجود ندارد زیرا قراردادها با سازمان سینمایی بسته می شود و سازمان سینمایی هزینه های جشنواره را پرداخت می کند.




صدور پروانه برای “شپلوتکا”ی مازنی؟؟!

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با یک فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان فیلمنامه “شپلوتکا” به تهیه‌کنندگی و کارگردانی و نویسندگی حسین قناعت موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ کرد.

“شپلوتکا” از جمله اسامی است که در مازندران کاربرد دارد و حالا باید دید نام کاراکتری در فیلم است یا نه؟؟




در غفلت مدیران سینما، جامعه صنفی تهیه کنندگان با نگارش بیانیه ای خطاب به بنیاد شهید مطرح کرد⇐چرا سینمای خاطره ساز “رادیوسیتی” با بهای اندک واگذار شده است؟/ کدام شخص حقیقی یا حقوقی، “رادیوسیتی” را خریداری کرده؟/چه تضمینی وجود دارد که خریدار، “رادیوسیتی” را تخریب نکند؟/چرا متن قرارداد واگذاری “رادیوسیتی” منتشر نمیشود؟؟

سینماروزان: انتشار اخباری درباره فروش سینمای مصادره شده رادیوسیتی توسط بنیاد شهید، این انتظار را از سازمان سینمایی ایجاد میکرد که درباره چگونگی این فروش از مدیران بنیاد طرح پرسش کند با این حال سر مدیران سینما آن قدر شلوغ کاغذ(؟؟) و آینده سیاسی حامیانشان(؟؟) است که کمترین واکنشی از سوی سازمان در این باره صورت نگرفته!

در این غفلت، جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران با نگارش بیانیه ای سرگشاده خطاب به مدیران بنیاد شهید، خواستار شفاف سازی درباره قرارداد واگذاری رادیوسیتی شده است.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان را بخوانید:

بارها و بارها از خیابان ولیعصر عبور کردیم، بسیاری از فعالان محیط زیست به درخت های قطع شده، موش‌های داخل جوی‌های خیابان، پرترافیک شدن این خیابان واکنش نشان داده و راهکار برای بهینه شدن وضعیت ارائه کرده‌اند. اما نکته اینجاست، چند تن از فعالان و هنرمندان به وضعیت سینمایی که سال‌هاست در کنار خیابانی پر رفت و آمد قرار دارد، توجه کردند آن هم در شرایطی که ناوگان سینمایی کشور به شدت با کمبود سالن سینما مواجه است؛ «رادیوسیتی» که از مجلل‌ترین و مدرن‌ترین سینماهای ایران در سال ۱۳۳۷ بود و امروز همچنان سرپاست چه سرنوشتی پیدا کرده است!؟

بنیاد شهید بعد از انقلاب مدیریت این سینما را عهده‌دار شد اما امروز مدعی است همکاری بسیاری خوبی با وزارت میراث فرهنگی داشته و این سینما را به بخش خصوصی سپرده است.

حال جامعه صنفی تهیه‌کنندگان در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدعی شفاف‌سازی است خواستار انتشار متن قرار داد واگذاری سینما رادیو سیتی است. قراردادی که به ادعای سرپرست دفتر حفظ و احیای بناها، بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی بنیاد شهید، قرارداد به گونه‌ای تنظیم شده که تخریب این ساختمان صورت نگیرد.
شفاف‌سازی متن قرارداد در شرایطی که اخبار متناقضی درباره این سینما در رسانه‌ها منتشر شد، الزامی است.

ابهاماتی که در خصوص ادعاهای بنیاد شهید وجود دارد:

۱. چرا سینما با بهای اندک واگذار شده است؟

۲. کدام شخص حقیقی یا حقوقی سینما را خریداری کرد؟

۳. چه تضمینی در قرارداد وجود دارد  که خریدار سینما را تخریب نکند؟ اگر خریدار آنقدر ذی نفوذ است که سینما را زیر قیمت خریداری کرده آیا ممکن است سینما را تخریب نکند و کسی هم مانع نشود؟

۴. آیا شرایطی فراهم می‌شود که جامعه صنفی تهیه‌کنندگان یا سازمان سینمایی بتواند روند بازسازی این سینمای خاطره‌انگیز – به شکل سابق – را تا زمان بازگشت به چرخه اکران پیگیری کند؟

البته جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران تلاش دارد تا به عنوان چشم بینای جامعه هنری، ‌روند فعالیت بازسازی تا بازگشت به چرخه اکران را پیگیری کند.




ادعای کارگردان یک فیلم کودک روی پرده⇐مدیر یک مدرسه به‌جای فیلم کودک، دانش‌آموزان را به تماشای “مطرب” برده!!

سینماروزان: فيلم کودک «قطار آن شب» به كارگرداني حميدرضا قطبي از ابتداي بهمن ماه در سينماهاي تهران و شهرستان‌ها به نمايش درآمده است ولي تاكنون نه تنها فروش خوبي در گيشه نداشته كه حتي گيشه حيرت‌انگيزي دارد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” در فاصله يك ماهي كه از اكران اين فيلم مي‌گذرد تنها 39 ميليون تومان اين فيلم بازگشت گيشه داشته اين درحالي است كه وقتي به سايت فروش آنلاين بليت مراجعه مي‌كنيم، تعداد سالن‌هاي زيادي در تهران و شهرستان به «قطار آن شب» اختصاص داده شده اما حميدرضا قطبي، كارگردان اين فيلم ادعا مي‌كند بعضي شهرستان‌ها و بعضي از سينماهاي تهران از نمايش اين فيلم در سالن‌هاي خود شانه خالي كرده و به بهانه نداشتن مخاطب فيلم‌هاي ديگري را جايگزين اين فيلم كرده‌اند و «قطار آن شب» را براي مخاطب اكران نمي‌كنند. به اعتقاد او اين فيلم اكران دارد اما در واقع ندارد.

قطبي به تینا جلالی مي‌گويد:«طي سفري چند روزه به شهرهاي بوشهر، آبادان و اهواز با تاسف متوجه شدم، سينماهاي اين 3 شهر كه براي اكران فيلم ما قرارداد داشتند نه تبليغي براي فيلم ما مي‌كنند و نه فيلم را براي مخاطبان نمايش مي‌دهند. گو اينكه مسوولان سينمايي در اين 3 شهر فيلم ما را در كشوهاي خود گذاشته و فيلم‌هاي ديگري كه حتي 3 ماه از اكرانشان گذشته به جاي آن به مردم نشان مي‌دادند آنها به شكلي سازمان يافته عملا فيلم قطار آن شب را از رده خارج كرده‌اند.» در ماه‌هاي اخير پيرامون حمايت از اكران فيلم‌هاي كودك بحث‌هاي زيادي در رسانه‌ها مطرح بود.

اين كارگردان در همين رابطه صحبت‌هاي جالبي دارد:«فيلم قطار آن شب عنوان بهترين فيلم را از جشنواره رشد كسب كرد و از همين رو قرار بود با نامه‌اي كه از وزارت آموزش و پرورش دريافت كرديم، مدارس نمايش اين فيلم را در فوق‌برنامه‌ها و اردوهاي خود براي بچه‌ها برنامه‌ريزي كنند اما در عمل شاهد اين همكاري‌ها نيستيم. در پروانه فيلم درج شده كه اوليا و مربيان فيلم را ببينند ولي باور كنيد، كوتاهي مي‌كنند. نه خانواده‌ها نه مربيان مدرسه نه‌ تنها اين فيلم را نمي‌بينند كه مطلع نيستند اين فيلم در سينما‌ها اكران است. من هيچ ادعايي ندارم كه در اكران عمومي در رقابت با فيلم‌هاي طنز و بعضا مبتذل، شانسي براي فروش مي‌داشتيم اما در اكران ويژه مدارس هم اين فيلم جايي نداشت.»

او در ادامه صحبتش به شاهد مثالي اشاره مي‌كند: «مدير مدرسه‌اي در منطقه شهريار براي اينكه دانش‌آموزان را به سينما ببرد با يكي از اين سينماهاي آن منطقه تماس مي‌گيرد و صاحب سينما پيشنهاد نمايش «قطار آن شب» را به او مي‌دهد اما مدير مدرسه كه انگار در پي تفريح خود بوده، بچه‌ها را با خود به تماشاي فيلم «مطرب» مي‌برد. حالا شما خودتان قضاوت كنيد كه من كارگردان چه كاري از دستم برمي‌آيد. يا مثال ديگر مدير مدرسه‌اي در حالي كه خودم فيلم را معرفي مي‌كردم، شتابزده گفت ما احتياج به نمايش اين فيلم نداريم و گوشي تلفن را محكم گذاشت. براي لحظه‌اي همه‌ چيز در برابر چشمانم تيره و تار شد. انگار كه من مزاحمي بودم يا ويزيتوري كه دستگاه تصفيه آب را به او مي‌فروختم. از همان لحظه ديگر به مدرسه‌اي زنگ نزدم. آيا من كارگردانم يا ويزيتور؟»

كارگردان فيلم «قطار آن شب» با بيان اينكه فيلم ما را دست و پا بسته ذبح كرده‌اند و تازه بر سر ما منت هم مي‌گذارند كه فيلمتان را اكران كرده‌ايم ولي فروش نداشته، مي‌گويد:«به ما 40 سينما بدهند ولي چه فايده كه سينمادار فيلم ما را نمايش نمي‌دهد. البته شايد اگر پول بيشتري داشتيم و براي تبليغات فيلم هزينه مي‌كرديم يا پشتمان به نهادهاي قدرت گرم بود حداقل بعضي اسم فيلم «قطار آن شب» را مي‌شنيدند؛ ولي با اين وضع نمي‌دانم سرنوشت اين فيلم چه خواهد شد. آيا مي‌توان اميدوار بود؟ مي‌توان اميد داشت كه مديران مدارس از جايشان برخيزند و بگويند: بچه ‌ها بريم يه هوايي بخوريم، نفسي تازه كنيم و با انرژي برگرديم يا اينكه شبح كرونا و اشباح ديگر، آنها و ما را در خانه خواهد نشاند.

قطبي در ادامه درباره خصوصيات فيلمش توضيح مي‌دهد كه قطار آن شب يك فيلم كودك‌محور روايي آموزشي است كه براي سرگرمي بچه‌ها ساخته شده ولي در عين حال خانواده‌ها هم مي‌توانند مخاطب اين فيلم باشند.




خروجی ملموس تازه‌ترین اظهارات مسعود کیمیایی⇐این یک هشدار است که حاشيه‌سازان، متن را بسازند!/چرا جايي نيست که پايمان را دراز کنيم و نفس راحتی بکشيم و بگوييم “شد”؟؟!/تکنوکرات‌ها کانون تفکر را از دست روشنفکران گرفته‌اند!/تکنوکرات وقتي مي‌خواهد خانه روشنفکر را اجاره دهد، اگر ببيند قيمتش مناسب است، براي خودش سند مي‌زند!/برآيند شيفت ما از روشنفکر به تکنوکرات، وضعيت امروز سينماي ايران است!/تکنوکرات‌ها با خودشان پول آورده‌اند و به‌راحتی سينما را مهندسي می‌کنند و عجيب‌تر اينكه به‌راحتي هم آدم‌ها را بزرگ يا کوچک می‌کنند!!/زمانی 20 امضای هنری کافي بود که روي قوه قضا تأثير بگذارد ولی حالا…

سینماروزان: مسعود کیمیایی تازه‌ترین فیلمش را باز با تکیه بر چاقو و انتقام‌گیری شخصی ساخته ولی نمادگرایی تنیده شده در جای‌جای فیلم و بخصوص شکل‌دهی به فینال داستانش در مرکز سوداگری ناف پایتخت موجب شده “خون شد” یکی از به‌روزترین آثار سال اخیر سینمای ایران باشد.

تصویری که کیمیایی از درهم‌تنیدگی اقتصاد با سیاست‌بازی این دوران در “خون شد” ارائه داده، در تازه‌ترین گفتگویش که با احمد غلامی در شرق انجام شده نیز پدیدار است.

مسعود کیمیایی با تعریض به نقشی که حاشیه‌نشینان در تحولات اجتماعی این سالها داشته‌اند اظهار داشت: اگر بتوانيم بفهميم داشته‌هاي‌مان چيست و اينكه توان و نيروي‌شان کجاست، در تفکر ما تأثير فراوان خواهد گذاشت و اين نشت مي‌کند و نقب مي‌زند به ادبيات، ‌شعر، نقاشي و خيلي از هنرها و حتي به پاشويه هنرها؛ مثلا حومه شهر همين‌طور كه از خانواده‌ها و آدم‌هاي جدید از کوچنده‌ها، مدام ورم مي‌کند و وارد متن مي‌شود. دنبالش برويم، مي‌بينيم متن خطرناک مي‌شود. اگر حاشيه‌سازان متن را بسازند، اين يک هشدار است. اگر سراغ پيدا‌کردن اصل‌ها برويم و نهراسيم، به اين بهانه که قديمي شده‌اند، هيچ موضوع قديمي‌اي نداريم؛ موضوعي در جهان نيست که با حرکت مترقي جهان هم‌صدا و همسو نباشد. هيچ چيزي به جا نمي‌ماند. شعر و سياست جا مي‌ماند؟ نه، آدم‌ها جا نمي‌مانند.

کیمیایی ادامه داد: تفکر انسان‌ است که جا مي‌ماند. تو اگر بخواهي اين را بگويي، محکوم به گفتن يک ظاهر قديمي مي‌شوي که هرچه هست در همين ظاهر قديمي است و اينكه ظاهر قديمي به وجود نمي‌آيد، مگر با باطن قديمي. اين باطن قديمي مي‌تواند ما را به جاهاي خيلي آفتابي و پاکيزه پرتاب کند؛ چون زير پايت تاريخ است، نه حرف و تئوري. پاشويه هنر، همان حاشيه‌نشينان هستند که در جامعه ما پاشويه مي‌شوند. اگر همه چيز در اين پاشويه بيفتد و برود، چيزي از آن نمي‌ماند. اين را بايد دريابيم؛ نه اينكه من دريابم، بايد گفته و دريافته شود. اصلا شوخي نيست. ما خيلي رها شده‌ايم؛ جايي نيست که پايمان را دراز کنيم و قرص نفس بکشيم و بگوييم شد؛ اين روزها همه‌اش گفته‌ايم نشد

این کارگردان ۷۸ساله افزود: حاشيه خيلي زود وارد متن مي‌شود و به‌شدت آسيب مي‌زند؛ چون پايه و اساسي ندارد. میهماني است که با خودش هيچ چمداني ندارد. نه آورد فرهنگی دارد نه هنری و فقط آورد اقتصادي دارد؛ آن‌هم در حد شکم سيرکردن، نه اقتصاد!!

کیمیایی با انتقاد از شرایط روز هنر ایران گفت: جاي تأسف بسيار است که تکنوکرات‌ها جاي روشنفکرها نشسته‌اند. خطر اينجاست که تفکر خيلي عمده‌اي که بار روشنفکر دارد، با چيز ديگري قاتي شود. تکنوکرات پر است از تفکرات اقتصادي _ سياسي و ساختار تفکرش با روشنفکر برهنه فرق دارد. تکنوکرات وقتي حرف مي‌زند بلد است چگونه اتاق روشنفکر را اجاره دهد؛ وقتي هم مي‌خواهد اجاره دهد، اگر ببيند قيمتش مناسب است، براي خودش سند مي‌زند، چون تکنوکرات است و بلد است قيمتش را پايين بياورد و قيمت روشنفکر را مجازا بالا ببرد. زماني بود که اگر مي‌گفتيم کانون متفکران اين را خواسته، حکومت توجه مي‌کرد، حتي در فرانسه و انگليس. در آمريکاي جنوبي که فراوان است يعني روشنفکر حرفش در مقابل حکومت خريدار داشت. زمانی 20 امضای هنری کافي بود که روي قوه قضائيه‌شان تأثير بگذارد؛ يعني قوه قضاوت را دچار شک کند که آزاد کنند، چون کانون خواسته، کانون تفکر خواسته ولی حالا…

کارگردان “قیصر”، “سرب” و “گوزنها” تاکید کرد: آن تکنوکرات‌ها الان اين کانون تفکر را از دست روشنفکران گرفته‌اند. تکنوکرات پشت قانون مي‌ايستد، پنهان مي‌شود.‌ آيا برآيند شيفت ما از روشنفکر به تکنوکرات، وضعيت امروز سينماي ايران نيست؟ چون تکنوکرات‌ها با خودشان پول مي‌آورند، مي‌توانند سينما را مهندسي کنند و عجيب‌تر اينكه به‌راحتي هم آدم‌ها را بزرگ يا کوچک کنند و برایشان القاب بتراشند. در جهان اين‌طور است اما در اينجا بيشتر.




مهاجم پرسپولیس به‌دنبال توقیف “یادم تو را فراموش”/احضاریه منتشر شد+عکس

سینماروزان: شباهت‌های میان فیلم روی پرده “یادم تو را فراموش” با زندگی شخصی مهاجم اسبق پرسپولیس، به دادخواهی این مهاجم و تلاش برای توقیف فیلم منجر شد.

ناصر محمدخانی مهاجم خاطره‌ساز پرسپولیس معتقد است “یادم تو را فراموش” با گرته‌برداری از زندگی شخصی وی و بدون اجازه وی ساخته شده است.

“یادم تو را فراموش” داستان زندگی فوتبالیست باسابقه‌ای به‌نام دامون شمس را روایت می‌کند که به دام دخترکی با نام “تی‌آرآ” افتاده و درنهایت همین دخترک است که طومار زندگی وی را درهم می‌پیچد.

محمدخانی مدعیست که دامون شمس همان ناصر است و “تی‌آرآ” هم کسی نیست جز شهلا جاهد که لاله سحرخیزان همسر اول محمدخانی را به قتل رساند!؟

البته در جزئیات داستانی و به‌خصوص نقش یک نوازنده با بازی مازیار فلاحی در زندگی فوتبالیست فیلم “یادم تو را فراموش” تفاوت‌هایی فراوان وجود دارد با زندگی واقعی ناصر محمدخانی با این حال ناصر معترض است به ساخته شدن فیلم مذکور!

باید منتظر ماند و دید بالاخره مهاجم اسبق پرسپولیس که گربه سیاه مدافعان حریف بود به گربه سیاه فیلم علی عطشانی بدل خواهد شد و اسباب توقیف فیلم را رقم خواهد زد یا خیر؟؟

تصویر احضاریه ناصر محمدخانی علیه سازنده “یادم تو را فراموش”




چینش اکران نوروزی بدون حضور نمایندگان پخش کنندگان و سینماداران؟

سینماروزان: پیش نویس نظام نامه تازه اکران که مبتنی است بر قرعه کشی فیلمها برای چیدمان اکران درحالی دست به دست میشود که یکی از اصلی ترین ابهامات این پیش نویس،  چینش اکران نوروزی است.

در این پیش نویس مصرح شده که فهرست آثار اکران نوروزی با حضور افراد زیر مشخص خواهد شد:

–معاون نظارت و ارزشیابی

–مدیرکل نظارت بر عرضه

–مدیرعامل خانه سینما

–دبیر شورای صنفی نمایش

–کارشناسی خبره که توسط رییس سازمان سینمایی انتخاب خواهد شد

بر این اساس این محمدمهدی طباطبایی نژاد، محمدرضا فرجی، منوچهر شاهسواری، محسن امیریوسفی و کارشناسی متبوع حسین انتظامی هستند که فهرست اکران نوروزی را تعیین میکنند.

آنچه کاملا هویداست فقدان حضور نمایندگانی از پخش کنندگان و سینماداران که اضلاع اصلی اکران هستند در ترکیب فوق الذکر است.

اگر مدیران سازمان دلخوش هستند به حضور مدیرعامل خانه سینما به عنوان نماینده اصناف در این ترکیب که باید نیم نگاهی داشته باشند به نارضایتی یک سال اخیر بدنه صنوف از عملکرد حلقه بالادستی خانه چه در مقوله توزیع عیدی میلیاردی ارشاد و چه در مقوله بی کفایتی بیمه تکمیلی درمان و چه در اجبار به کارگری کردن صنوفی از سینما که کمترین ربطی به مفهوم کارگر ندارند.

با ارتباطات نزدیک این مدیرعامل با مدیر یک شرکت پخش تازه تاسیس -که در این سالها مدام مدیر شمارش آرای مردمی فجر هم بوده -و بی بروبرگرد  سوءظن نسبت به حضور احتمالی فیلمی از این دفتر پخش در فهرست اکران نوروزی را موجب خواهد شد،  کاری نداریم.

شاید گفته شود کارشناس متبوع رییس سازمان،  نماینده یکی از این دو صنف پخش یا سینمادار است. حتی با همین خوش بینی باز یک صنف بدون نماینده در ترکیب خواهیم داشت.

بماند که اساس مقوله اکران بر دو صنف سینمادار-پخش کننده است و قاعدتا در میان نفرات اصلی مشخص کننده ترکیب اکران نوروزی باید نام نمایندگان واقعی این دو صنف بیاید و نه با واسطه رییس و کارشناسی که توسط وی انتخاب خواهد شد.

سینماروزان آماده است توضیحات تنظیم کنندگان نظام نامه تازه اکران درباره این ابهامات را منعکس کند.




حرفهای تازه مسعود فراستی که بدوبدو در نشست خبری یکی از فیلمهای جشنواره حضور یافته و افتخار کرده بود به ادا شدن حق مطلب⇐پوستر جشنواره شبیه کاغذ دیواری آشپزخانه بود!!/چطور “ابر بارانش گرفته” که الفبای سینما را هم بلد نیست کاندیدا می‌شود و جایزه می‌گیرد؟؟/ “آتابای” در حد یک فیلم آماتوری است که بازیگرش جلوی دوربین نعره می‌زند که بگوید من بازی بلدم!!/داستان جشنواره فجر کاملا ریل‌گذاری شده سیاسی، جناحی، باندی است!/همچنان نگاه بهشتی و یارانش بر جشنواره حکمفرماست!

سینماروزان: مسعود فراستی که در روندی عجیب و پیش‌بینی‌نشده حین برگزاری جشنواره در نشست خبری فیلم “روز صفر” حاضر شده بود و گفته بود افتخار می‌کند به اینکه حق مطلب با سینما ادا شده است در تازه‌ترین برنامه “هفت” انتقادات تندی را نثار جشنواره فجر کرد بدون اینکه بگوید این همان جشنواره‌ایست که پنج جایزه را تقدیم فیلم محبوب ایشان می‌کند؛ حتی اگر عوامل فیلم، اختتامیه را تحریم کرده باشند!!

این منتقد سینما با بیان اینکه در ابتدا بگویم که این پوستر جشنواره بدترین پوستر در تاریخ جشنواره از ابتدا تاکنون است، گفت: اصلا معلوم نیست این پوستر چیست. یعنی از این بی‌سلیقه‌تر، بی‌فرم‌تر و بی‌هویت‌تر پوستر ندیده‌ام. من در نقد این 10 روز می‌خواستم بگویم، دوستان گفتند بگذارید بعد. از این بدتر نمی‌شود و هیچ معنی ندارد؛ شبیه کاغذ دیواری برای آشپزخانه است.

 مسعود فراستی گفت: فکر می‌کنم مجموعه جشنواره از انتخاب دبیر، انتخاب هیات انتخاب و انتخاب داوران برمبنای یک سلیقه خاص است که رئیس این سلیقه خاص یک بار گفت این ریل‌گذاری که ما کردیم حالاحالاها در سینمای ایران برپاست. این را آقای بهشتی گفت (سید محمد بهشتی شیرازی مدیرعامل فارابی و مدیر جشنواره فیلم فجر در سال‌های 62 تا 73) و می‌بینیم این جمله درست است و ریل‌گذاری که آقای بهشتی و یارانش کردند که اساسا ریل‌گذاری سینمای جشنواره‌ای بود آن طیف و نگاه همچنان بر سینمای ایران حاکم است. از دبیر جشنواره تا هیات انتخاب، هیات داوران و نتیجه آرا و تقسیم جوایز.

وی افزود: نظرم را راجع به فیلم “خروج” ابراهیم حاتمی کیا می‌دانید اما کاندیدا نشدنش را نمی‌فهمم و بعد فیلم “ابر بارانش گرفته” که الفبای سینما را هم بلد نیست کاندیدا می‌شود و جایزه می‌گیرد. “آتابای” در حد یک فیلم آماتوری است که پولش را بازیگر داده و نوشته و در جلوی دوربین نعره می‌زند که بگوید من بازی بلدم. این نه کارگردانی و فیلمنامه به معنای جدی دارد اما کاندیدای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی می‌شود و حتی در در نزدیک دریافت جایزه قرار می‌گیرد.

فراستی با بیان اینکه خوشبختانه همه نظر من راجع به فیلم ابراهیم (فیلم خروج ساخته حاتمی کیا) را می‌دانند، گفت: اما می‌خواهم این داوری را تحلیل کنم. یعنی همان خطی که گفتم؛ آدم‌های طیف حاتمی کیا و کسانی که نه می‌گویند، مستقل از اینکه شما فیلمش را دوست داشته باشید یا نداشته باشید، حذف می‌شوند. به نظر من داستان جشنواره فجر کاملا ریل‌گذاری شده سیاسی، جناحی، باندی است و این را به صدای بلند می‌گویم و به همین دلیل جایزه‌اش اعتبار ندارد. نه این تنها نظر من است بلکه نظر خیلی از آدمهایی که اهل سینما هستند چه مخاطبان حرفه‌ای و چه اهل نقد این است که این جوایز کاملا قابل پیش‌بینی بوده و ارزش جایزه جشنواره فجر را ندارد.

وی با بیان اینکه عکس‌العمل به تحریم شدگان خیلی بامزه است، گفت: راحت باج می‌دهیم. طرف جشنواره را تحریم کرده و در این فیلم معین بازی هم بلد نیست. به جشنواره فحش می‌دهد و تحریم می‌کند و جایزه اول را هم به او می‌دهیم. یعنی چه؟ این یعنی تقسیم غنائم برمبنای خط فکری سینمایی ریل‌گذاران اواسط دهه 60.

فراستی با تاکید بر اینکه مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر توهین آمیز است، تصریح کرد: کارگردانی دست کیست؟ این کارگردانی فاجعه است. کوچکترین کنترل و احترامی برای مخاطب نیست. یعنی دور هم جمع شده‌ایم و خیلی مشکلات بیرون داشتیم (این جمله همیشگی است) و نمی‌خواستیم بپذیریم و به زور پذیرفتیم و بلد نیستیم کارگردانی کنیم. شهیدی‌فر که کارش را بلد است نمی‌توانست کنترل کند. من به نظرم این اختتامیه درست بود و همه‌اش به هم می‌خورد. آن جشنواره آن اختتامیه را هم در پی دارد.




در شب بزرگداشت خسرو معصومی بیان شد⇐هنگام نمایش “حاجی واشنگتن” در سینماصحرا، این خودیهایی(!) مثل مخملباف بودند که شعار “مرگ بر حاتمی” سر داد!/این خودیها(!) بودند که نگذاشتند فیلمهایی کنشمند نظیر “مجبوریم” وارد جشنواره شود!/چرا جشنواره فجر به قتل‌گاه فیلمی مثل “خرس” بدل شد؟؟/ چرا این حق را از مردم می‌گیرند تا “خرس” را نبینند؟؟/همان طور که نگداشتند امثال بیضایی و حاتمی فیلمهای دلخواهشان را بسازند حالا هم می‌خواهند امثال خسرو معصومی را، خفه کنند!!/سینما باید به تماشاگر سیلی هم بزند!!

سینماروزان: تقدیر از خسرو معصومی کارگردان کم‌حرف ولی صریح‌اللهجه سینمای ایران با بیان انتقاداتی مکرر بر دستگاه ممیزی همراه شد.

کیانوش عیاری کارگردان «خانه پدری» که در این مراسم سخن می‌گفت، مطرح کرد: چند روز پیش که خسرو تماس گرفت، فکر کردم باید درباره این سانسور لعنتی حرف بزنم اما با خودم گفتم ممکن است برخی بگویند تو اگر بیل‌زن بودی باغچه خودت را بیل می‌زدی تا «خانه پدری» دچار آن اتفاق و نمایش مسخره نشود.

وی یادآور شد: خسرو را از دوران سینمای آزاد می‌شناسم. او همیشه افکار زلالی داشته و به بهانه معیشت فیلم‌های بد نساخته است. در حالیکه تمام فیلم‌های من را قلع و قمع کرده‌اند، از همین‌رو فکر کردم به ناچار باید سریال بسازم؛ چیزی که علاقه‌ای به آن ندارم ولی حتی در ساخت سریال هم، همه هم‌وغم خودم را می‌گذارم.

عیاری با اینکه «خرس» فیلم تلخی است اما این موضوع هیچ ایرادی ندارد، افزود: قرار نیست سینما صرفاً محملی برای نوازش تماشاگر باشد، گاهی به تماشاگر سیلی هم می‌زند گاهی با خودم می‌گویم این‌ها چرا فیلم را توقیف کرده‌اند؟ امیدوارم فیلم «خرس» به نمایش عمومی دربیاید.

محسن امیریوسفی رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران گفت: خوشحالم فرصتی پیش آمد تا در شب خسرو معصومی خدمت شما باشم. کارگردان عزیزی که به نظرم قدر ندیده است.

وی ادامه داد:  از سوی دیگر خوشحالم که توانسته‌ایم اجازه نمایش این فیلم (خرس) را بعد از سال‌ها بگیریم. به‌عنوان کارگردانی که طعم توقیف را چشیده، از این اتفاق خوشحال هستم.

رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران با بیان اینکه امیدوارم این نمایش آغازی برای اکران «خرس» باشد، افزود: این فیلم در جشنواره فجر دو سیمرغ گرفت اما نمی‌دانم چرا جشنواره فیلم فجر به جای آنکه محلی برای نمایش فیلم‌ها باشد، به قتلگاه برخی فیلم‌ها تبدیل شده است و در این راستا کانون کارگردانان سینمای ایران برنامه‌ریزی کرده تا جلسات مستمر برای آسیب‌شناسی «فجر» داشته باشد.

در ادامه مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان سینما نیز گفت: خسرو معصومی به‌عنوان یکی از استعدادهای امیدبخش در دهه هفتاد سینما جلوه‌ای ویژه داشت اما برخی زمان را از او گرفتند.

وی افزود: وقتی فیلمسازی مانند کیانوش عیاری فیلم می‌سازد و اثرش متوقف می‌شود،یک تکه از جان او گرفته می‌شود. خسرو معصومی هم باید سال‌ها بدود تا فیلم بسازد اما آن را توقیف می‌کنند این در حالی است که این فیلم هیچ نکته‌ای برای توقیف ندارد.

این کارگردان سینما بیان کرد: جهان مدرن بدون پدیده جمعی مثل سینما نمی‌تواند ادامه پیدا کند چراکه در غیر این صورت خفقان ایجاد می‌شود وقتی جلوی نمایش‌های جمعی سینما، تئاتر و… را می‌گیریم خفقان ایجاد می‌شود.

جوزانی خاطرنشان کرد: فیلم «خرس» تکه‌ای از زندگی یک انسان است، چرا این حق را از مردم می‌گیرید تا فیلم را نبینند؟ چه کسی به شما اجازه داده که به جای مردم تصمیم بگیرید که چه چیزی برای آن‌ها خوب یا چه چیزی بد است؟ ما اکثر شما را می‌شناسیم؛ نه خلاقیت دارید و نه آگاهی. چرا سعی نمی‌کنید زیر بال بچه‌های مردم را بگیرید تا هر کس در هر زمینه‌ای قدمی جلو برود؟

علیرضا زرین‌دست فیلمبردار پیشکسوت سینما نیز در ادامه گفت: می‌دانم وقتی فرزندی به دنیا می‌آید و پدر انگشتان او را در دست می‌گیرد، عشقی به وجود می‌آید که این عشق باعث می‌شود پدر یک پدر فوق‌العاده باشد و فرزند می‌خواهد کاری کند که پدر به او افتخار می‌کند. فیلم ساختن هم همین است.

وی ادامه داد: خسرو معصومی برای رسیدن به قله از تله‌کابین استفاده نکرده، او حقیقتاً با «خرس» به قله، صعود کرده است. این فیلم از جهات زیادی از فیلم‌های خوب سینما و فیلم‌های برتر خسرو معصومی است به نظرم خسرو نتوانسته به جایگاه واقعی خود در سینما برسد. آرزو می‌کنم به این جایگاه برسد و این فیلم به نمایش عمومی دربیاید تا همه بدانند «خرس» چه فیلم با ارزشی است.

حسن حسن‌دوست تدوینگر سینما نیز با حضور بر روی سن گفت: سال‌های زیادی که با خسرو کار کرده‌ام برای من تجربه بسیار خوبی بود و امیدوارم تأثیر مثبتی روی فیلم‌های او گذاشته باشم. می‌توانم بگویم «رسم عاشق‌کشی» و «خرس» جزو بهترین فیلم‌های اوست. نمی‌دانم چرا «خرس» توقیف شد در حالی که شمار زیادی از فیلم‌های تاریخ سینما تلخ هستند. تلخی دلیل نمی‌شود آن را سانسور کنیم‌. این فیلم به نظرم ماندگار است.

در ادامه محمدرضا دلپاک صداگذار سینما نیز گفت: اصولاً کار ما رکورد کردن است از همین رو برای ما صحبت کردن کار سختی است. باید بگویم ما همیشه به دنبال آدم‌هایی می‌گردیم که این فیلم‌ها را سانسور می‌کنند. من فکر می‌کردم در زاویه ۳۶۰ درجه باید دنبال کسانی بگردیم که اجازه نمایش نمی‌دهند. برای مثال، امسال برای فیلمهایی کنشمند مثل «مجبوریم» همین اتفاق افتاد. اما باید بگویم در این فیلم‌ها پلانی نیست که حذف شود بلکه برخی یک شخص را سانسور می‌کنند. به نظرم این خودی‌ها هستند که دوست ندارند کسی از پله‌ها بالا برود.

وی ادامه داد: به یاد دارم که وقتی «حاج واشنگتن» در سینما صحرا اکران شد، برخی خودیها(!!) شعار مرگ بر حاتمی سر دادند. من صدای برخی از آن‌ها را شناختم، یکی از این صداها محسن مخملباف بود. می‌خواهم بگویم از همان موقع افرادی بودند که از نمایش فیلم‌ها جلوگیری می‌کردند و نمی‌خواستند علی حاتمی و بهرام بیضایی فیلمهای دلخواهشان بسازند.

وی یادآور شد: ما در جایی هستیم که نمی‌دانیم خودی، بیخودی، ناخودی و.. هستیم یا نه و در واقع بیشتر افکار ما سانسور می‌شوند. در آن دوره سینماگرانی داشتیم که در نطفه خفه شدند که علی ژکان و خسرو معصومی از این دسته بودند.

دلپاک با بیان اینکه خسرو معصومی هیچوقت الکی سر و صدا نکرده است، گفت: وقتی فیلمی توقیف می‌شود عوامل آن هم توقیف می‌شوند. ما پشت شعور خودمان قائم می‌شویم و پشت نهادی قائم نمی‌شویم. همین موضوع باعث می‌شود تنها شویم ولی در عین حال کسانی که می‌خواهند فیلم شما را ببینند، موفق به این امر می‌شوند.من هشت سال پیش کار صداگذاری فیلم «خرس» را انجام دادم و باید بگویم فیلم سختی بود چراکه ما باید حال و هوای برفی به آن می‌دادیم.

خسرو معصومی نیز با حضور بر روی سن گفت: من صحبتی ندارم اما دست تک‌تک شما را می‌بوسم.

پوران درخشنده کارگردان سینما که در این مراسم حضور داشت نیز گفت: خسرو معصومی یک فرد بی‌نظیر و از دوستان خوب من است. من با «رسم عاشق کشی» با او آشنا شدم و افتخار می‌کنم از اینکه همکار او هستم زیرا با انسانی رو به رو هستیم که خسرو معصومی نام دارد.