1

گرانی بلیت سینماها همزمان با بازگشایی مجدد

سینماروزان: در حالی که پیش‌بینی می‌شد به‌دلیل تشویق مخاطبان به سینما رفتن همزمان با بازگشایی مجدد سینماها، قیمت بلیت سینماها افزایش نیابد ولی باز هم قیمت بلیت سینماها افزایش یافت.

سال قبل ماکزیمم قیمت بلیت سینماها ۲۰هزار تومان بود و حالا بنا شده ۲۵۰۰ تومان بر قیمت قبل افزوده شود تا قیمت ۲۲۵۰۰ تومانی بلیت را شاهد باشیم.

البته بهانه بالا رفتن قیمت بلیت دریافت مالیات ارزش افزوده و درصدی بابت حق خرید از مخاطبان است.

علی سرتیپی سخنگوی شورایعالی اکران با اعلام خبر افزایش قیمت بلیت سینماها گفت: مالیات ارزش افزوده بعلاوه سه درصد حق خرید به مبلغ کلی ۲۵۰۰ تومان به همان قیمت ۲۰ هزار تومانی بلیت اضافه شده است که آن هم تقسیم می‌شود و به اداره مالیات داده خواهد شد!




تازه‌ترین حرفهای بهرام بیضایی در دهمین سال هجرت⇐به واسطه ترک ایران امکان مهمی را از دست نداده‌ام/ایران هم که بودم، وطنم همان اتاقم بود و بیرون که می‌رفتم، می‌دیدم وطن دارد مدام بیگانه می‌شود!!/فقط گاهی دلم تنگ می‌شود برای ساحلی در شمال ایران!/شهیدثالث به‌خاطر سانسور مهاجرت نکرد چون هر دو فیلمش را به‌طور کامل نشان دادند!/”رگبار” یا “غریبه و مه” هیچ‌کدام سانسور نشدند/مشکل سینمای قبل از انقلاب، وجود یک نگاه بزرگ تجاری بود که خیلی اجازه جولان‌ به نگاه فرهنگی نمی‌داد!/الان هم همان مشکل وجود دارد و فقط فیلمهای تجاری کمی خوش‌ساخت‌تر شده‌اند!

سینماروزان: شهریور۹۹ هجرت بهرام بیضایی از ایران ده ساله می‌شود؛ بیضایی ده سال است به ایالات متحده رفته و هم در دانشگاه استنفورد تدریس می‌کند و هم هرازگاه یک تئاتر روی صحنه می‌برد.

به گزارش سینماروزان بهرام بیضایی در تازه‌ترین گفتگویش که با نهادی موسوم به جشنواره برلین(متفاوت با جشنواره برلین معروف) داشته درباره دلایل مهاجرت و بی‌علاقگی به بازگشت به ایران حرف زده.

بهرام بیضایی درباره دلیل مهاجرتش گفت: درباره دلیل ترک ایران باید بگویم که من ٣٠‌سال بود شغل نداشتم و برای زندگی‌کردن در مملکتی که مدام قیمت‌هایش بالا می‌رود و زیستن دشوارتر می‌شود، شما باید شغل و درآمدی داشته باشید. من اما کاری نداشتم و در تئاتر تنها هر سه یا چهار‌سال یک‌بار می‌توانستم کاری تولید کنم- که درآمد چندانی نداشت و در سینما هم‌چون با وام فیلم می‌ساختم، بعدش مجبور می‌شوم در ازای همان وام فیلم را واگذار کنم، یعنی صاحب چیزی که بتوانم به آن اتکا کنم و امنیت مالی و اقتصادی داشته باشم، نبودم. بعد از ٣٠‌سال یک شغل در ایالات متحده پیدا کردم و آمدم دنبال این شغل.اولش این شغل تنها برای یک‌سال بود و قرار نبود بیشتر باشد، اما کم‌کم بیشتر شد.

بیضایی درباره شباهت مهاجرتش در دهه هشتاد به آمریکا با مهاجرت سهراب شهیدثالث در دهه پنجاه به آلمان بیان داشت: آن‌سال‌های پیش از انقلاب سانسور وجود داشت اما نمی‌دانم چرا باید آقای سهراب شهیدثالث تصمیم بگیرد از ایران برود، درحالی‌ که دوتا از بهترین فیلم‌هایش {طبیعت بی‌جان و یک اتفاق ساده} را در همان سال‌ها ساخته بود و فیلم‌هایش کامل نشان داده شدند؛ یعنی در واقع مهاجرت او هر دلیلی داشته باشد، شرایط کاری سانسور نبوده است. من خودم هم یادم است که فیلم‌های “رگبار” یا “غریبه و مه” هیچ‌کدام سانسور نشدند.

بیضایی ادامه داد: مشکل سینمای قبل از انقلاب، وجود یک نگاه بزرگ تجاری بود که خیلی اجازه جولان‌دادن به نگاه فرهنگی را نمی‌داد. مشکلی که بیشتر از سیستم به مردم ربط داشت و اگر مردم از آن نوع سینما حمایت نمی‌کردند، آن سینمای تجاری پا نمی‌گرفت. چنان که دیدیم در همین دوره هم مردم از همان نوع سینما حمایت کردند و می‌بینیم که الان هم همان مشکل وجود دارد، فقط فیلمهای تجاری کمی خوش‌ساخت‌تر شده که آن‌هم مربوط به زمان است.

بهرام بیضایی با بی‌علاقگی نسبت به بازگشت به وطن گفت: ایران هم که بودم، وطنم همان اتاقم بود و بیرون که می‌رفتی، می‌دیدی وطن دارد مدام بیگانه می‌شود. می‌دیدی هر روز درخت‌های بیشتری بریده می‌شود، ساختمان‌های جدیدی بالا می‌رود و در کل شکل جاهایی که می‌شناختی، می‌دیدی که دارد عوض می‌شود و زشت می‌شود. حتی می‌دیدی مردم هم عوض می‌شوند، دروغ زشتی خود را از دست می‌دهد و همه‌گیر می‌شود و بنابراین برای من از وطنم تنها همان اتاقم مانده بود و دفتر کارم.

بیضایی تاکید کرد: به واسطه ترک ایران امکان مهمی از دست نداده‌ام. شاید فیلم و صحنه بله، اگر راهی به دلخواهی بود، ولی پشیزی نمی‌ارزد به از دست‌دادن آنچه من از دست دادم؛ به عمری در نوبت نه شنیدن، از کارهای دیگری ماندن! استراحتی دادم به کسانی که در واقع هم کاری جز استراحت نداشتند و آمدم پی شغلی جای دیگری از جهان و درست ٣٠‌سال پس از آنکه از دانشگاه بیرونم گذاشتند، به دانشگاه برگشتم.

بیضایی با تلخی از دلتنگی چنین گفت: تنها چیزی که می‌ماند، دلتنگی است- دلم تنگ شده برای دفترکارم و البته دلم مدام تنگ می‌شود برای جایی در ساحل شمال. غیر از اینها هیچ.




دستور تازه شورای صنفی نمایش⇐اکران “ارتش سری” و “شنای پروانه” از چهارشنبه

سینماروزان: عدم اقبال برخی سینماداران به بازگشایی و عدم اقبال مخاطبان به سینماهای بازگشایی شده با آثار کهنه موجب شد که شورای صنفی نمایش دستور به اکران دو فیلم تازه از چهارشنبه چهارم تیرماه دهد.

بر این اساس فیلمهای “شنای پروانه” و “خوب بد جلف۲:ارتش سری” از چهارشنبه روی پرده می‌روند.

“شنای پروانه” که فیلم مردمی جشنواره سی و هشتم فجر بوده با این امیدواری روی پرده می‌رود که بتواند اقبال مخاطبان و به‌ویژه جوانترها را به سوژه ملتهب خود شاهد باشد.

“ارتش سری” که پیش از بازگشایی کرونایی سینماها فقط چند روز اکران شده بود هم یک کمدی است که می‌تواند مورد توجه عامه مخاطبان قرار گیرد.




پرسش کیهان از رییس صداوسیما⇐آقای علی‌عسگری! از ستون پنجم فرهنگی چه خبر؟

سینماروزان: انتشار خبر مذاکره سیروس مقدم با تلویزیون جهت تولید فصل هفتم سریال “پایتخت” با واکنش روزنامه کیهان مواجه شده که در مطلبی با عنوان “آقای علی‌عسگری! از ستون پنجم فرهنگی چه خبر؟” درباره این مساله، طرح پرسش کرده.

متن گزارش کیهان را بخوانید:

آقای علی‌عسگری! از ستون پنجم فرهنگی چه خبر؟

منابع خبری گزارش دادند که سیروس مقدم کارگردان مجموعه «پایتخت» برای ساخت فصل هفتم این سریال جهت پخش در نوروز ۱۴۰۰ با تلویزیون مذاکره کرده است!

این در حالی است که فصل ششم این مجموعه به دلیل ابتذال مفرط و نمایش مجموعه‌ای از ناهنجاری‌ها با انتقادات فراوانی مواجه شد؛ تا آنجا که عبدالعلی علی‌عسگری، رئیس سازمان صداوسیما در دستور ویژه‌ای به معاونت سیما با‌ اشاره به حواشی قسمت آخر «پایتخت 6» نوشت: «لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل  اشتباه، بی‌توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه‌انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!»
ضعف شدید ساختاری و فیلم‌نامه نازل و دم‌دستی در کنار حجم بالای ناهنجاری‌ها در فصل ششم «پایتخت» به اندازه‌ای بود که با انتقاد گسترده مخاطبان، مسئولان رسانه ملی از پخش قسمت پایانی آن منصرف شدند و عملاً این سریال ناتمام رها شد.
با این اوصاف، باید از جناب علی‌عسگری ریاست صداوسیما پرسید که باز هم بناست راه برای ستون پنجم دشمن و افرادی که به‌طور آشکار به ‌ترویج ولنگاری فرهنگی مشغول هستند باز شود؟
سازندگان سریال «پایتخت 6» باید پاسخگوی چرایی‌ ترویج این حجم گسترده از ابتذال در این سریال باشند، نه درخواست‌کننده ساخت فصل هفتم این سریال! از این گذشته؛ یادمان بماند که بازیگران این سریال خود را تافته جدا بافته می‌دانند و در اقدامی غیرحرفه‌ای به محض ممیزی صحنه‌ها و دیالوگ‌های سخیف، در فضای مجازی به رسانه ملی می‌تازند و زمینه اهانت به صداوسیما را فراهم می‌کنند.
با این حساب رسانه ملی چرا باید برای خود هزینه‌سازی کند؟!




پروانه معصومی با ادعای کلید خوردن سریال “موسی” از پاییز، بیان داشت⇐یکی از اقوام من، نقش جوانی “آسیه” را بازی می‌کند و خودم نقش کهنسالی “آسیه” را!!

سینماروزان: پنج سال پس از درگذشت فرج‌الله سلحشور هنوز پروژه “موسی(ع)” به تولید نرسیده و به تازگی هم جمال شورجه که از طرف سلحشور برای ساخت این سریال پیشنهاد شده بود به گلایه از بلاتکلیفی تولید این سریال پرداخت با این حال به تازگی پروانه معصومی مدعی تولید این سریال از پاییز امسال شده.

پروانه معصومی با اشاره به حضور خود در سریال «موسی (ع)» به میزان اظهار کرد: به امید خدا با شروع پروژه از پاییز امسال من هم جلوی دوربین جمال شورجه خواهم رفت.  

معصومی ادامه داد: همان طور که پیشتر هم گفته‌ام طبق صحبت مستقیم من با جمال شورجه قرار است نقش میانسالی و کهنسالی آسیه در سریال «حضرت موسی (ع)» را بنده بازی کنم، صحبت های قطعی در این باره صورت گرفته است.

معصومی درباره بازیگر نقش جوانی حضرت آسیه(س) تاکید کرد: واقعیت امر از این قرار است که یکی از اقوام بنده که بسیار از لحاظ ظاهری شبیه جوانی خود من است، نقش جوانی حضرت آسیه(س) را ایفا میکند، صحبت های اولیه درباره این انتخاب هم صورت گرفته و به امید خدا این اتفاق هم حاصل خواهد شد.




آب پاکی معاون نظارت روی دست صاحبان فیلمهای توقیفی⇐اکران آنلاین عاملی نیست برای رفع توقیف فیلمهای توقیفی!/تا محذوریت آثار توقیفی رفع نشود، امکان هرگونه اکران-چه آنلاین و چه غیر آن- فراهم نخواهد شد!

سینماروزان: سینمای ایران هیچگاه اجازه اکران همه فیلم‌های سینمایی را پیدا نکرده و برخی آثار به دلایل مختلف تا مدت‌ها در توقیف باقی مانده‌اند. فیلم‌های «صدسال به این سال‌ها» ساخته سامان مقدم، «گزارش یک جشن» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا، «کاناپه» ساخته کیانوش عیاری، «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» ساخته عبدالرضا کاهانی ازجمله فیلم‌هایی هستند که تاکنون اجازه اکران در سینماهای کشور را پیدا نکرده‌اند.

سازندگان این آثار با راه افتادن سینمای آنلاین به اکران فیلم‌های خود در وی‌او‌دی‌ها امیدوار شدند و هنوز هم خبرهایی برای اکران برخی از این آثار به گوش می‌رسد.

محمدمهدی طباطبایی‌نژاد معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در پاسخ به این پرسش که آیا اکران آنلاین می‌تواند امکان اکران فیلم‌هایی که در سال‌های گذشته توقیف بوده‌اند را فراهم کند، به ایلنا گفت: من در مورد تک تک فیلم‌ها صحبت نمی‌کنم اما هر کدام از فیلم‌های توقیفی، یک جنسی از مسئله و مشکل را دارا هستند. یعنی این نیست که مشکل همه آنها یکسان بوده و به یک دلیل توقیف شده باشند. ممکن است یکی به خاطر موضوع، دیگری به خاطر مسئله حجاب، یکی دیگر رویکردش به مسئله مطرح شده در فیلم و دیگری محدودیت اکران مانع از پخش فیلم شده باشد.

وی با تاکید بر اینکه اکتفا کردن به اکران آنلاین عاملی نیست بر رفع توقیف ادامه داد: اجمالا باید بگویم در حوزه پخش آنلاین، ما بنایی برای تغییر رویه خود در شرایط کنونی نداریم یعنی مثلا اینکه بگوییم این فیلم توقیفی که اکران نمی‌شود، چون آنلاین است اکران شود، خیر، چنین قراری نداریم.

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در ادامه بیان کرد: در این ایام شایعه شده بود که سازمان سینمایی و مدیران سینمایی می‌خواهند از فرصت پخش اکران آنلاین استفاده کنند و فیلم‌های توقیفی را نمایش دهند. باید بگویم ما از توقیف هیچ فیلمی راضی نیستیم و دل‌مان نمی‌خواهد هیچ فیلمی متوقف باشد ولی برای اینکه فیلم به نمایش عمومی دربیاید، اگر محذوریتی وجود داشته باشد، باید رفع شود. حال چه در حوزه آنلاین و چه در حوزه غیرآنلاین.

طباطبایی‌نژاد همچنین درباره اینکه آیا برنامه‌ای برای اعلام مشکل هریک از فیلم‌های توقیفی وجود دارد، اظهار داشت: بیان مشکل هرکدام از این آثار ممکن است وقت خیلی مبسوطی بخواهد. اما توقیف هر کدام از فیلم‌ها دلایلی دارد و ممکن است مدیران وقت برای توقیف هرکدام از فیلم‌ها توضیحاتی داده باشند.

وی در پاسخ به واکنش برخی از سازندگان فیلم‌ها که از دلیل توقیف فیلم خود ابراز بی‌اطلاعی می‌کنند، بیان کرد: درباره فیلم‌های مختلف که برای اکران آنها مشکلی به وجود آمده، هم به تهیه‌کننده و هم کارگردان محترم توضیحاتی داده شده و دلایل توقیف فیلم اعلام شده است. باید بگویم بنده هم قبل از اینکه معاون نظارت باشم، معاون ارزشیابی هستم یعنی اینکه سابقه ارزشی اثر را بفهمم و درک کنم و از آن حمایت کنم، در الویت قرار دارد. در واقع همواره هم سعی کردیم که نگاه ممیزی آخرین مسئولیت و وجهه ممیزانه آخرین مسئله ما باشد.

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی ادامه داد: مهمترین مسئله ما حمایت از سینما، اکران فیلم‌ها، حمایت از محتوای آثار و تقویت محتوای آثار ارزشمند و مفید برای خانواده ایرانی است. این تلاش ما بوده و ممکن است خیلی از این فیلم‌ها نیز دارای ارزش‌های محتوایی ارزشمندی باشند، ولی مواردی در آنها باشد که با مصالح اکران سینمای ما و نمایش آن حداقل در شرایط فعلی همراه نباشد و ناگزیر باشیم توقف‌هایی در اکران آنها ایجاد کنیم.

طباطبایی‌نژاد در پایان گفت: لزوما این توقف‌ها به معنای توقیف مادام‌العمر یک فیلم نیست. ممکن است یک فیلم امسال قابل اکران نباشد ولی سال بعد مسئله آن حل شود یا ما گفتگویی با فیلمساز داشته باشیم و اگر موارد قابل اصلاحی داشته باشد، اصلاحات و تعدیل‌های آن را انجام دهیم تا مشکلات برطرف شود. گاهی اوقات نیز ممکن است زمان یک موضوع را حل کند. بنابراین مسئله خیلی از این فیلم‌ها ممکن است با گذشت زمان کم‌رنگ یا مرتفع شود. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که مثلا ممکن است یک فیلمی برای نمایش عمومی و سراسری مجاز نباشد ولی در گروه هنر و تجربه و گروه‌های خاص یا مراکز خاص ما مجاز باشد.




صدور پروانه “جگر زلیخا” برای تهیه‌کننده‌ای که اصغر فرهادی را به سینما آورد+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت سینمایی در جلسه اخیر با تولید دو فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان “جگر زلیخا” نام فیلمنامه‌ایست که پروانه‌اش برای ایرج تقی‌پور صادر شده؛ تقی‌پور بیش از هر چیز به‌خاطر تهیه‌کنندگی دو فیلم ابتدایی اصغر فرهادی یعنی “رقص در غبار” و “شهر زیبا” شناخته می‌شود.

مرتضی آتش‌زمزم که سه سال قبل فیلم “مالیخولیا” را روی پرده داشت، همکار تقی‌پور در “جگر زلیخا”ست.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“جگر زلیخا” به  تهیه‌کنندگی مشترک مرتضی آتش‌زمزم و ایرج تقی‌پور و کارگردانی و نویسندگی مرتضی آتش زمزم

–“نوه دختری” به تهیه کنندگی ، کارگردانی و نویسندگی غلامرضا رمضانی




عاقبتِ بی‌اعتنایی به قول و قرار با صاحبان آثار تازه⇐بازگشایی سینماها با فیلمهای کهنه و دیده‌شده!

سینماروزان: بی‌اعتنایی مدیران سینمایی به قول و قرارهای قبلی با صاحبان دو فیلم تازه‌ای که بنا بود از ابتدای تیر اکران شوند، منجر شد به صدور دستور بازگشایی سینماها با فیلمهای کهنه و قدیمی.

به گزارش سینماروزان پیشتر مدیران سینمایی برای کمک به رونق گیشه‌ها به‌هنگام بازگشایی سینماها مقرر کرده بودند به غیر از دو فیلم تازه “شنای پروانه” و “ارتش سری” فیلم دیگری اکران نشود ولی وارد کردن ناگهانی برخی فیلمهای اکران آنلاین مانند “خروج” به سبد اکران موجب شد صاحبان این دو فیلم، قید اکران را بزنند.

به جز این بنا بود بلحاظ تبلیغاتی هم کمک‌هایی از سوی شهرداری و صداوسیما برای اکران دو فیلم “شنای پروانه” و “ارتش سری” صورت گیرد که برآورده نشدن این وعده هم بر تردیدهای صاحبان دو فیلم برای اکران افزود و درنهایت هیچ یک اکران نشدند تا حوض بازگشایی سینماها بماند با تعدادی فیلم کهنه اکران اسفند و برخی آثاری که قبلتر اکران آنلاین شده بودند.

شکی وجود ندارد که عدم اکران فیلمهای تازه نمی‌تواند بازگشایی سینماها را با رونقی محسوس مواجه کند به‌خصوص در روزهایی که مدام اخباری مختلف درباره افزایش شیوع کرونا در نقاط مختلف کشور مطرح می‌شود و این نتیجه مستقیم بی‌توجهی مدیران به وعده‌های قبلی‌شان است.




انتقاد روحانی-کارشناس تلویزیون از مدیران تلویزیون!

سینماروزان: یک روحانی-کارشناس تلویزیون در مناظره‌ای اینستاگرامی به انتقاد از مدیران تلویزیون پرداخت.

حجت‌الاسلام ناصر رفیعی کارشناس برنامه “سمت خدا”ی شبکه سوم سیما در مناظره اینستاگرامی با حسن آقامیری روحانی خلع لباس شده از نبود فرصت دیالوگ در تلویزیون گلایه کرد.

حجت‌الاسلام رفیعی گفت: بارها از مدیران صداوسیما خواسته‌ام برنامه‌های مذهبی تلویزیون را گفتگومحور کنند تا دیدگاههای مختلف پیرامون یک مساله به بحث و تبادل نظر بپردازند ولی چنین اقدامی چنان که باید صورت نگرفته.

رفیعی ادامه داد: بهتر است به‌جای اینکه یک روحانی مقابل مجری به‌صورت تک‌گویی حدیث و روایت بخواند، دو نفر با هم تبادل نظر کنند تا شرایط بیشتری فراهم شود برای استقبال مخاطبان چون در دل گفتگوهاست که سوالات بیشتری از مخاطبان، طرح می‌شود.




بهمن فرمان‌آرا از ایفای نقش وکیل کرباسچی در فیلم درمیشیان می‌گوید+عکس

سینماروزان: بهمن فرمان‌آرا آخرین ساخته خود “حکایت دریا” را روانه اکران آنلاین کرده و درعین حال به دنبال فراهم آوردن مقدمات تولید تازه‌ترین فیلمش “پر سوم” هم‌ هست.

فرمان‌آرا که علاوه بر “حکایت دریا” در “بوی کافور عطر یاس” هم بازی کرده بود در فیلم آماده اکران رضا درمیشیان با نام “مجبوریم” هم ایفای نقش داشته است.

فرمان‌آرا در “مجبوریم” ایفاگر یک وکیل باسابقه است و خودش درباره این حضور به شرق گفت:  از داستان «مجبوریم» خوشم آمد و نقش من هم به هر جهت مثبت بود. شخصیتم در فیلم درمیشیان شبیه کاراکتر مرحوم بهمن کشاورز که وکیل بود؛ وکیلی حاذق و بااخلاق.

به گزارش سینماروزان بهمن کشاورز که فرمان‌آرا نقشی معادلش را ایفا کرده بیش از هر چیز به‌خاطر وکالت غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران شناخته می‌شد.
بهمن کشاورز متولد ۱۳۲۳ تهران، فرزند کریم کشاورز نویسنده و مترجم گیلک بود.
بهمن کشاورز که تحصیلات عالی در مقطع حقوق داشت در فاصله سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ و ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ ریاست اتحادیه کانون‌های وکلای دادگستری را بر عهده داشت و در اردیبهشت ۹۸ درگذشت.

گریم بهمن فرمان آرا در "مجبوریم"+بهمن کشاورز
گریم بهمن فرمان آرا در “مجبوریم”+بهمن کشاورز




چرا اکران هراسی؟ از چه می‌ترسید؟

سینماروزان/محمد شاکری: از اول تیرماه و با تصمیم ستاد ملی کرونا و مسئولان سازمان سینمایی سینماها بازگشاهی خواهند شد و علاوه بر فیلمهای اکران اسفند، چند فیلم تازه هم اکران خواهد شد.

عده ای از اهالی سینما معتقدند به دلیل راحت نبودن مردم در رعایت پروتکل‌های بهداشتی استقبال از سینماها کم خواهد بود. شاهد مثال آنها هم فروش فیلمها در اکران آنلاین است ولی اینکه اینها چه ارتباطی با هم دارد بر ما هم نامعلوم است.

برخی دیگر هم به سازندگان فیلمها نهیب زده‌اند که شما قاتل مردم خواهید شد و با این اوضاع افزایش بیماری، چرا میخواهید با فیلمهای خوبتان(!!) مردم را به قتلگاه سینما بکشانید؟؟

یاللعجب…

صنف سینما از اولین اصنافی بود که برای پیشگیری از اپیدمی بیماری کرونا، کرکره خود را از اوایل اسفند پایین کشید و بار خسارت غیرقابل بازگشت آن را بی هر گونه حمایت قابل توجه، تحمل کرد؛ فقط درنظر بگیرید حتی همان وعده سه ماه رایگان حق بیمه هنرمندان نیز نتیجه‌ای دربرنداشته.

الان هم سینما جزو آخرین اصنافی است که بازگشایی میشود و بنابراین کمترین تاثیری در توسعه بیماری نداشته است و مشخص نیست در دوره ای که تالار عروسی و مجلس ختم مساجد و رستوران‌ها و کافه‌ها باز شده، چرا عده‌ای تاکید دارند با اتهام کشتارگاه بودن(!؟) سالن سینماها را بسته نگه دارند؟

فرسایش روانی مردم طی چند ماه گذشته بسیار سنگین بوده و اختلالات روحی منجر به فجایعی خواهد شد که قابل اندازه گیری نیست. از این رو نیاز به سرگرمی و تنوع فضا برای جامعه مانند آب و غذا از نیازهای اساسی است که باید به آن توجه جدی داشت؛ بازگشایی سینماها و فضاهای فرهنگی طلیعه‌دار پاسخگویی به این نیاز است.

افرادی که در برابر بازگشایی سینما جبهه گرفته‌اند مشخص نیست از کدام منبع مالی زندگی می‌کنند وگرنه کدام عقل معاش به دنبال تعطیل کردن دکان خود میرود؟؟ آن هم بدنه ضعیف حوزه فرهنگ و هنر که با یک تکانه زندگی اش از هم پاشیده..

کمی زمان می‌برد ولی درنهایت مردم از سینماها استقبال خواهند کرد؛ همان طوری که امروز به کوچه و بازار و حتی دربند و درکه میروند چند روز دیگر به سینما خواهند رفت.

کسانی که چنین تحلیلی را باور ندارند از خانه‌هایشان بیرون آمده و کمی در خیابان قدم بزنند تا درک کنند با این که کرونا هنوز باقیست اما ما وارد دوران پساکرونا شده‌ایم و جامعه به عقب باز نمیگردد.




واکنش یک روزنامه‌نگار باسابقه به عملیات تطهیر سرمایه‌گذاران آلوده⇐وقتی فارابی و مرکز گسترش و دیگر نهادهایی که وظیفه‌شان حمایت از سینما است با هزار منت، یک‌دهم بودجه تولید را می‌دهند طبیعی است که سرمایه‌گذاران مشکوک، ارج و قرب یابند!/قطعا پشت سرمایه‌گذاران مشکوک، امضاهایی طلایی و شخصیت‌هایی سیاسی حضور دارند!/کافیست سرنخ‌ها را کنار هم قرار دهیم تا شاید به برخی سیاسیون با ژست‌های شکلاتی هم برسیم!!/مهم نیست چقدر پول مشکوک به حیطه فرهنگ می‌آید؛ مهم آن است که هزاران میلیارد رانت‌خواری را پشت فعالیت فرهنگی پنهان می‌کنند!!

سینماروزان: بحث و ابرازنظر درباره ورود سرمایه‌های مشکوک به حیطه فرهنگ که از موسیقی تا سینما و شبکه خانگی و حتی هنرهای تجسمی -در بزنگاههایی همچون حراج‌های پرسروصدا- را دربرمی‌گیرد همچنان ادامه دارد و در شرایطی هستیم که برخی از سینماگران نیز به‌دنبال تطهیر این سرمایه‌های آلوده‌اند.

کیوان امجدیان در واکنش به عملیات تطهیر سرمایه‌های آلوده توسط برخی سینماگران در تسنیم نوشت: این پول‌های بادآورده طبیعتاً از جاهای دیگری غیر از سینما تحصیل می‌شود و همان‌ افراد ضمن مصونیتی که دارند آن را  به سینما و دیگر حوزه‌ها تقسیم می‌کنند. برخی در جهت انکار میزان زیاد این پول‌ها می‌گویند این پول‌ها مگر چقدر  است؟ ولی مهم، رقم نیست بلکه مهم، کارکرد فرهنگی است که هزاران تخلف دیگر را زیبا جلوه می‌دهد درست مثل سطل زباله‌ای که دورش، زرورق پیچیده‌اند. بماند که یک نفر هست که می‌تواند در سال دوازده فیلم سفارش دهد؛ برآورد برخی از آنان 12 تا 15 میلیارد تومان بوده است که برای یک فیلم رقم خیلی زیادی است، بعلاوه دو سه سریال 80 میلیادری سرجمع می‌شود 400 میلیارد تومان در سال!

امجدیان ادامه داد: اتفاقاً وقوع این موضوع در سینما برای آنان «بَد» هم نمی‌شود، چون هم جایگاه اجتماعی آنان بالاتر می‌رود، هم با هنرمندان عکس می‌گیرند و در میان مردم محبوب می‌شوند و هم پول را می‌شویند و به عنوان یک آدم فرهنگی در سینما شناخته می‌شوند و می‌توانند کار کنند.

امجدیان افزود: پولهای بادآورده در جای دیگری غیر از سینما تحصیل می‌شود و باید به ریشه آن حتماً رسیدگی شود اما در سینما نیز ورود کرده است و کافیست سرنخ‌ها را کنار هم قرار دهیم تا شاید به برخی سیاسیون با ژست‌های شکلاتی هم برسیم!!

امجدیان خاطرنشان ساخت: سینمای ما سینمای فقیری است. این سینما باید به نوعی وضعیت بهتری پیدا کند. ما داریم با هیچی فیلم می‌سازیم که یک دهم آن را فارابی و مرکز گسترش و جاهای دولتی-که وظیفه‌شان حمایت از سینماست- با صدقه و هزار منت می‌دهند و معلوم است که در ناکارآمدی چنین نهادهایی، صاحبان سرمایه‌های مشکوک ارج و قرب پیدا کنند.

امجدیان ادامه داد: بازیگری که فلان مقدار می‌گیرد و شاید امروز دستمزد آن به نظر بسیار زیاداست تا دوره‌ای برای او کفاف بدهد، بعد از مدت زمان دیگری که از اوج می‌افتد باید با داشته‌های قبلی خودش زندگی کند و بنابراین بدش نمی‌آید که در جوانی، به اندازه سالهای بیکاری پیری، درآمد داشته باشد. بنابراین اقتصاد سینمای ما فاصله بسیار زیادی تا نقطه مطلوبش دارد که باید اصلاح شود.

امجدیان تاکید کرد:  قطعاً پشت این پول‌ها و سرمایه‌گذاران مشکوک امضاهایی طلایی‌ یا شکلاتی است که کسی جرأت نمی‌کند بگوید چرا امضای او کمرنگ شده است؟ اینها افرادی‌اند که با پشتوانه آدم‌های قدرتمند سیاسی آمده‌اند، پولی که تحصیل شده است را در سینما می‌آورند و می‌شویند؛ مهم نیست چقدر پول آورده‌اند بلکه مهم آن است که هزاران میلیارد رانتخواری را به‌واسطه فعالیت فرهنگی کاور می‌کنند. سینماگران نیز به نوعی در این وسط گیر کرده‌اند که با توجه به فاصله سینما تا نقطه مطلوب و کمک دولت؛ پولی آمده است که امضای طلایی پشتش است، پس هنرمند هم می‌تواند این پول را بگیرد.

امجدیان افزود: درست است که در مقایسه با پول‌های بزرگ‌تر در این کشور سرمایه‌های مشکوک واریزی به سینما، رقمی شاید نباشد اما تمام این رقم مشکوک است و برای فردی که اولاً از او به عنوان اختلاس‌گر یاد نمی‌شود، دوم اینکه آدم‌هایی که این کار را می‌کنند با عزت در حال رفت و آمدند و مثل منی که به این جریان منتقدم مورد غضب قرار می‌گیرند؛ تازه می‌گویند که او(همان رانت خوار سرمایه گذار) کار فرهنگی هم انجام داده است.

این روزنامه‌نگار با نقد برخی که به‌دنبال پوشاندن فساد گسترده برخی پروژه‌ها هستند بیان داشت: برخی‌ که در حال انکار این موضوع‌اند وابسته به مفسدان‌اند و باید این را قبول کرد. تکرار بدیهیات به عنوان پیش‌فرض می‌تواند یک باور را جا بیندازد. زمانی که تکرار کنیم که پول‌شویی در سینما نیست آرام آرام برای بسیاری این باور صورت می‌گیرد که معلوم است که سینما به درد پول‌شویی نمی‌خورد زیرا اگر بخواهم پولشویی کنم برج می‌سازم تا اینکه بخواهم در سینما کار کنم. آنقدر تکرار می‌کنند تا این فرضیه رد شود و نتوانند برچسب اختلاس بر طرف بزنند و بعد هم پول‌شو برود در کنار محبوب‌ترین آدم‌ها و هنرمندان بایستد و عکس بگیرد. در حال حاضر برخی آنقدر از «انکار پول‌شویی» صحبت کرده‌اند که می‌گویند اگر  می‌خواهید این موضوع را دنبال کنید بروید سراغ رسانه‌ها که این یک آدرس کاملا انحرافی است و ناشی از خلاقیت پایین پیشکاران سرمایه‌گذاران مشکوک.




تهیه‌کننده “ضیافت”، “پری” و “سیب سرخ حوا” تاکید کرد⇐کیفیت پایین سریالهای تلویزیون موجب شده حتی مخاطبان مومن و معتقد هم به سمت شبکه‌هایی مثل Gem بروند!!/زمانی بود که امثال علی حاتمی برای تلویزیون، سریال می‌ساختند ولی حالا حتی رضا عطاران و حسن فتحی را هم به تلویزیون راه نمی‌دهند!/در ظاهر دم از جوانگرایی می‌زنند ولی درنهایت جز ژن خوب‌های جوان را وارد کار نمی‌کنند!/چرا به جای واسپاری تولید سریالهای تلویزیونی به دوستان و آشنایان، از نیروهای خبره و کاربلد بهره نمی‌گیرند؟

سینماروزان: کیفیت پایین سریالهای تلویزیونی هفته‌های اخیر و کشدار بودن سریالهایی که خط داستانی‌شان نهایتا برای یک مینی‌سریال است، تلویزیون را در یکی از ضعیف‌ترین دوران خود قرار داده و عجیب‌تر آن که صاحبان سریالهای ضعیف و کشدار کنونی، همچنان درگیر تولید سریالهای تازه‌اند!!!

امیرحسین شریفی تهیه کننده باسابقه و مدیر موسسه آفاق‌فیلم در خصوص کیفیت سریالهای اخیر تلویزیون به سینماپرس گفت: متأسفانه امسال هم همچون چند سال اخیر ما شاهد تولید یک سری سریال هایی بودیم که از ضعف شدید ساختار و محتوا رنج می بردند و نتوانستند انبوه مخاطبان را پای تلویزیون بنشانند؛ بنده معتقدم سریالهای ضعیف رسانه ملی مردم را به سمت تماشای سریالهای مستهجن و مبتذل شبکه های ماهواره ای سوق داده است و این مسأله ای بسیار خطرناک است.

تهیه کننده “پری” و “ضیافت” افزود: من نمی‌دانم مدیران رسانه ملی با کدام تدبیر و درایتی پول های بیت المال را این چنین به آتش می کشند و سریالهایی تولید می کنند که عاری از هر جذابیتی هستند؟

وی ادامه داد: امروزه بخش عمده ای از مردم به سمت تماشای سریال های شبکه های ماهواره ای فارسی زبان نظیر «جم» روی آورده اند و میزان مخاطبان شبکه های ماهواره ای به مراتب از میزان مخاطبان رسانه ملی بیشتر شده است. متأسفانه حتی برخی افراد مومن و معتقد هم به سمت تماشای سریال های ماهواره ای روی آورده اند و این مطلب بسیار دردآور است چرا که این سریال ها سرشار از بدآموزی هستند و جامعه و بنیان خانواده را به سمت انحطاط و تباهی می کشانند.

شریفی در بخش دیگری از این گفتگو خطاب به مدیران رسانه ملی اظهار داشت: آقایان شما باید توجه داشته باشید که تنها در حال فرصت سوزی هستید! شما بیش از این نباید اجازه بدهید که فرصت ها از دست بروند. به جای اینکه تولید سریالهای تلویزیونی را به دوستان و آشنایان تان بسپارید تا فجایعی به اسم سریال تحویل مردم بدهند تدبیری اندیشه کرده و از نیروهای خبره و کاربلدی که سال ها است امکان حضور در رسانه ملی برایشان فراهم نبوده دعوت کنید تا برای تلویزیون سریال های خوب و جذاب تولید کنند.

این سینماگر یادآور شد: ساختن سریال خوب زمان کافی نیاز دارد؛ دقت بالا می خواهد؛ درام قوی نیاز دارد؛ فیلمنامه قوی می خواهد. باید دوباره چاره ای کرد تا همانطور که چند دهه قبل مردم با ذوق و شوق منتظر شروع سریال‌ها بودند و آثار را با لذت می‌دیدند، مجدداً به سمت تماشای سریال ها گرایش پیدا کنند. زمانی بود که برای همین تلویزیون امثال علی حاتمی سریال می‌ساختند و زمانی دیگر ما در تلویزیون سریال هایی مانند سریال‌های جذاب رضا عطاران، حسن فتحی و… را داشتیم که سوژه هایی عالی، فیلمنامه ای با دقت و ساختاری قوی داشتند ولی حالا چه؟ حتی امثال رضا عطاران و حسن فتحی هم نمی‌توانند در تلویزیون کار کنند. چرا؟

تهیه کننده فیلم های سینمایی «اشک سرما» و «سیب سرخ حوا» متذکر شد: اینکه یک عده آدم آمدند و می‌خواهند تنها خودشان و خودی های شان در تلویزیون کار کنند اتفاق تلخی است؛ این مسأله ناراحت کننده است که مدیران با خودی های شان کار می کنند و نمی گذارند کسانی که حرفه ای هستند در تلویزیون فعالیتی داشته باشند.

شریفی در خاتمه اظهاراتش افزود: مدیران در همه جا شعار جوانگرایی می دهند اما هیچ خبری از جوانگرایی وجود ندارد. آنها به جوانان اعتماد نمی‌کنند مگر آن که جوانان ژن خوب باشند و این بسیار حیف است. اگر دست از باندبازی برداشته شود و بگذارند جوانان باذوق و خوش قریحه وارد میدان تولید شوند قطعاً به نفع تلویزیون خواهد بود.

 

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی




صدور پروانه محدودیت‌دار برای بهرام رادان+صدور پروانه برای سازنده “تپلی”!!

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای دو فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

به گزارش سینماروزان بهرام رادان برای اولین فیلم مستقل خود در مقام تهیه‌کننده با عنوان “گربه سیاه” با درجه ۱۲+ پروانه نمایش گرفته است. عجبا که “گربه سیاه” فیلمیست درباره دهه هشتادی‌ها ولی با احتساب درجه‌بندی آن متولدین نیمه دوم دهه هشتاد مجاز به تماشایش نیستند!!

امیرهوشنگ درویش‌پور که سالها پیش فیلمی با عنوان “تپلی” را ساخته بود هم پروانه نمایش فیلمی تازه گرفته است.

فهرست کامل پروانه های صادره به شرح زیر است:

— «یازده سالگان» به تهیه کنندگی ،کارگردانی و نویسندگی هوشنگ درویش پور

–«گربه سیاه» به تهیه کنندگی بهرام رادان ، کارگردانی کریم امینی و نویسندگی علی اصغری با درجه بندی سنی 12+




روایت مدیر تولید “هزاردستان” از ایفای نقش ایرن زازیانس در این سریال

سینماروزان: ایرن زازیانس ازجمله بازیگران سینمای پیش از انقلاب بود که علیرغم بازی در دو فیلم بعد از انقلابی “خط قرمز” و “جایزه” خیلی زود ممنوع الفعالیت شد و تا زمان فوتش در ابتدای دهه نود نتوانست بازیگری را تجربه کند.

شاید کمتر کسی بداند ایرن سابقه بازی و همکاری با علی حاتمی در سریال “هزاردستان” را هم داشته است؛ ایرن هم طراحی لباس بخشی از سریال را برعهده داشته و هم در بخشهای محذوفه سریال، بازی کرده است.

محمدمهدی دادگو مدیر تولید “هزاردستان” در روایتی تازه از تولید این سریال به شرق گفته است: علی حاتمی صورت اسامی بازیگران اصلی‌اش برای گفت‌وگوی من با آنان و انعقاد قرارداد داده بود؛ نام بازیگر و نام نقش. تنها فعالیت نمایشی دایر در آن زمان «جاده ابریشم» بود. «سربداران» یک سال بعد آمد. حاتمی تمام بار «بیکاری» اهل سینما را انگار بر دوش داشت. خیلی زود به یکدیگر اعتماد کرده بودیم.

دادگو ادامه داد: روز به روز قواعد جدید در امور نمایش وضع می‌شد، قانون نبود، ابلاغ سلیقه هر مدیری بود که می‌آمد و چیزی می‌ماند و می‌رفت ولی ته‌مانده سلیقه‌اش، ماهیت ضابطه می‌گرفت. حاتمی به خوبی این موقعیت را درک کرده بود اما بسیاری بلاتکلیف بودند. بیکاری بیداد می‌کرد. تکلیف حاتمی این بود که از همه خبر می‌گرفت. در قصه‌اش نقش می‌آفرید و در همین حال کار ایجاد می‌کرد. البته بازیگران قدیم سینما وضعیتی نامعلوم‌تر داشتند. بعضی را می‌خواست به من می‌گفت، من می‌پرسیدم، بعد از مدتی یا می‌گفتند: نه! یا بلامانع بود. آن‌گاه جمعی تصمیم دیگری می‌گرفت، ایجاد کار در پشت صحنه.

دادگو افزود: یک نمونه از بازیگران قدیمی، ایرن زازیانس بود. (ایرن بازیگر مشهور). علی گفت: اگر موافقی با او قراردادی ببند. باید شأن او رعایت می‌شد. در ملاقات با ایرن گفتم: حاتمی گفته است که خانم ایرن سلیقه ممتازی در لباس به ویژه دوره قاجاری دارد. ما نیاز به این تخصص شما داریم و قرارداد مسئولیت  لباس سریال منعقد شد.

مدیر تولید “هزاردستان” با اشاره به ایفای نقش ایرن در این سریال گفت: ایرن در بخش‌های داخلی سال ۱۳۵۸ سریال ، بازی کرده بود، آن زمان حجاب اجباری نبود، علی حاتمی اندرونی دوره قاجاری را گرفته بود و ایرن با سابقه بازی در “سلطان صاحبقران” در بخش اندرونی قاجار “هزاردستان” هم بازی کرد.

محمدمهدی دادگو درباره سرنوشت سکانسهای ایرن گفت: در سال ۵۹ حجاب اجباری شد و آن صحنه‌های ایرن هم غیرقابل پخش شد! نقش باشکوه زن قاجاری ایران در سریال به مسئولیت لباس تبدیل شد و ایرن تا آخرین لحظات همکاری کوشید کار خود را به عنوان طراح لباس به درستی انجام دهد.

 

ایرن زازیانس و شهلا میربختیار در نمایی از "هزاردستان"
ایرن زازیانس و شهلا میربختیار در نمایی از “هزاردستان”




تخفیف ۵۰درصدی بلیت سینماها در سه روز ابتدایی بازگشایی+روی پرده رفتن “شنای پروانه”، “لاله”، “زنها فرشته‌اند۲” همراه با “خوب بد جلف۲” و “جهان برقص” در دوره جدید اکران

سینماروزان: با تعامل شکل‌گرفته میان انجمن پخش‌کنندگان و انجمن سینماداران، به منظور ترغیب بیشتر مخاطبان به تماشای مجدد فیلم‌ها در سینما، بلیت سینماها در سه روز ابتدایی بازگشایی با ۵۰درصد تخفیف ارائه خواهد شد.

به گزارش سینماروزان بلیت‌ سینماها در روزهای یکم، دوم و سوم تیر ماه به صورت نیم‌بها به فروش خواهد رسید و سه فیلم تازه “شنای پروانه”، “لاله” و “زنها فرشته‌اند۲” درکنار “خوب بد جلف۲” و “جهان با من برقص” که اکران اسفندشان نیمه‌تمام مانده بود روی پرده خواهند رفت.

نمایش فیلم‌ها در سینماهای سراسر کشور با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، از روز یکشنبه اول تیرماه با نمایش ۷ فیلم آغاز می‌شود. سینماها با ۵۰ درصد ظرفیت بازگشایی خواهند شد و تنها افرادی که از اعضای یک خانواده هستند می‌توانند در کنار هم بنشینند و سایر افراد با حفظ فاصله‌ی دو صندلی درمیان در کنار هم قرار خواهند گرفت. همچنین به علت دقت و توجه بیشتر در ضدعفونی سالن‌ها، فاصله بین سانس‌ها بیشتر شده است.

درمیان فیلمهایی که از هفته آینده روی پرده خواهند رفت “خوب بد جلف۲” و “جهان برقص” که در همان اکران نیمه‌تمام خود هم پرفروش ظاهر شده بودند ازجمله گزینه‌های اقبال مخاطبان هستند ضمن اینکه “شنای پروانه” که از آثار پرمخاطب جشنواره سی و هشتم فجر بود و همچنین کمدی-فانتزی “زنها فرشته‌اند۲” از دیگر آثاری هستند که می‌توانند توجه مخاطبان را شامل شوند.

خوب بد جلف۲+جهان برقص+لاله+شنای پروانه+زنها فرشته‌اند۲
خوب بد جلف۲+جهان برقص+لاله+شنای پروانه+زنها فرشته‌اند۲




گلایه همسر اصغر شاهوردی از حسین صابری و محمود فلاح⇐چرا تهیه‌کنندگانی که پروژه‌شان باعث خانه‌نشینی اصغر شد، هیچ سراغی از ما نگرفتند؟؟

سینماروزان: اصغر شاهوردی صدابردار باسابقه سینما بیشتر از ده سال است که خانه‌نشین شده و عوارض حادثه‌ای را تحمل می‌کند که حین کار در پروژه‌ای با نام “چراغی در مه” را متحمل شد. شاهوردی بر اثر حادثه‌ رانندگی مربوط به فیلم “چراغی در مه به کارگردانی پناه‌برخدا رضایی، دچار عارضه مغزی و زمین‌گیر شده و سیزده سال است که همسرش، تر و خشکش می‌کند.

اشرف افشاری همسر اصغر شاهوردی با گلایه از آنها که اسباب وضعیت شوهرش شدند به ایسنا گفت: هرچقدر امثال داریوش مهرجویی و احمد میرعلایی هوای ما را داشتند تهیه‌کنندگان “چراغی در مه”(حسین صابری و محمود فلاح) توجهی بهمان نکردند.

همسر شاهوردی ادامه داد: احمد میرعلایی مثل برادر همراه ما بوده و داریوش مهرجویی هم که همیشه لطف داشته و بسیار زیاد شاهوردی را دوست دارد؛ اما از آن طرف برخی‌ها مثلا تهیه‌کننده‌هایی که در آن حادثه مقصر بودند و پروژه‌شان باعث خانه‌نشینی اصغر شد، در سال‌های گذشته هیچ سراغی دیگر از ما نگرفتند و حتی یک بار نیامدند بگویند چطور روزگار می‌گذرانید؟ در شرایطی که وقتی روزی دو بار بچه‌ای را تر‌و‌خشک کنی خسته می‌شوی، ولی این وضع ما 13 سال است که ادامه دارد!!

اشرف افشاری درباره نیاز این روزهایش گفت: وقتی این مصیبت سر ما آمد، من ۴۷ساله بودم و حالا ۶۰ساله و دیگر توان جسمی ندارم. تا به حال بیشتر از نظر روحی افسردگی داشتم، ولی الان توانایی‌ام کم شده، کمرم خم شده و با زانو‌درد شدید به یک پرستار یا فردی نیاز دارم که کمک‌حالم باشد.

وی ادامه داد: من ۱۳ سال با افتخار از هنرمندی که هیچ تحرک و کنترلی ندارد، پرستاری می‌کنم؛ اما آیا وظیفه انسانی سینما این نیست که به فکر هنرمندی باشد که در همین سینما به چنین وضعی گرفتار شده است و واقعا نیاز داریم به یک پرستار حاذق! در مجموعه مدیریت سینما کسی هست یاریمان کند؟؟

اصغر شاهوردی در کنار همسرش
اصغر شاهوردی در کنار همسرش




تهیه‌کننده “مهمانخانه ماه نو” اظهار داشت⇐هرچقدر همکاری با بازیگر اوشین، خوب بود، همکاری با مهناز افشار دشوار بود!/مهناز افشار، عوامل ژاپنی این پروژه را بسیار اذیت کرد!/بخشی از سکانسهای فیلم به‌خاطر بی‌نظمی‌های افشار گرفته نشد!/مهناز افشار مشکلات بسیاری را در مسیر اکران فیلم به‌وجود آورد!/مهناز افشار زمانی که از ایران خارج شد اعمالی انجام داد که شرایط را برای نمایش فیلم بسیار بد کرد!/افشار با ارتباطی که با لوس‌آنجلسی‌ها گرفت، به سرمایه‌گذاران صدمه زد!/ تا به امروز ندیده بودم که یک بازیگر تا این اندازه گروه تولید فیلم را آزار بدهد و سنگ‌اندازی کند!/اگر واقعا مهناز افشار از حضور در این فیلم پشیمان است، دستمزدی که گرفته را عودت دهد!

سینماروزان: تازه‌ترین فیلم مهناز افشار با عنوان “مهمانخانه ماه نو” درحالی با حضور بازیگر نقش کودکی اوشین، روانه اکران آنلاین شده که همزمان با پخش آنلاین، قاچاق گسترده آن در فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای بدجوری به ضرر فیلم تمام شده و در این میان اظهار پشیمانی مهناز افشار از بازی در این فیلم نیز حاشیه‌ساز شده!!

جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «مهمانخانه ماه نو» با اشاره به روند تولید فیلم به مهر گفت: تیم ژاپنی که به ایران آمده بود به خوبی با ما همکاری داشتند و سعی می‌کردند همه کارها را بر اساس برنامه‌ریزی انجام دهند و به طور کامل هم به قراردادهای خود عمل کردند. همکاری با آیاکو کوبایاشی بازیگر نقش «اوشین» در این فیلم بسیار خوب بود، حتی قرار بود همزمان با اکران عمومی به ایران هم بیاید و در مراسم فرش قرمز حضور داشته باشد که متأسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا این برنامه کنسل شد. همچنین ماساتوشی ناگاسه دیگر بازیگر این فیلم نیز یک هنرمند حرفه‌ای و هالیوودی است که حضور بسیار حرفه‌ای در این فیلم داشت و همکاری بسیار خوبی با ما داشته است.

این تهیه‌کننده سینما توضیح داد: اصولاً درباره تولید کارهای مشترک سینمایی، همواره نظر مثبتی داشته‌ام و معتقدم باید این نوع از تولیدات سینمایی در کشور ادامه داشته باشد و سینماگران ایرانی بتوانند با همه کشورها کار مشترک تولید کنند. چرا که به لحاظ حرفه‌ای تجربه خوبی کسب می‌شود و تبادل فرهنگی خوبی هم در قالب این آثار با دیگر کشورها خواهیم داشت، علاوه بر آن، فیلم می‌تواند به راحتی در کشورهای دیگر نیز اکران خوبی داشته باشد.

وی ادامه داد: در حال حاضر این فیلم زودتر از ژاپن در ایران اکران شده است، البته نسخه ژاپنی این فیلم نسبت به نسخه ایرانی آن متفاوت بوده و ۱۰ دقیقه طولانی‌تر از نسخه ایرانی است. البته برخلاف ایران که فیلم به صورت آنلاین عرضه شد، «مهمانخانه ماه نو» قرار است در ژاپن، روی پرده سینماها برود و اکران عمومی شود.

نوروزبیگی با اشاره به اینکه هر چند بازیگران ژاپنی پروژه به خوبی با گروه فیلمبرداری همکاری داشتند، اما بازیگر اصلی زن فیلم که در حال حاضر در خارج از کشور به سر می‌برد، مشکلات بسیاری را در مسیر اکران فیلم به‌وجود آورده است، در این باره توضیح داد: خانم مهناز افشار بازیگر اصلی این فیلم در شرایطی به این پروژه پیوست که دستمان برای انتخاب‌های دیگر باز بود، اما کارگردان ژاپنی برای حضور این بازیگر در فیلم تاکید داشت، این بازیگر با حواشی بسیاری به این پروژه پیوست و ما در شرایط بسیار سختی «مهمانخانه ماه نو» را به پایان رساندیم و در نهایت کارگردان پروژه هم از انتخاب و حضور این بازیگر پشیمان شد.

تهیه‌کننده «مهمانخانه ماه نو» ادامه داد: این بازیگر عوامل ژاپنی این پروژه را بسیار اذیت می‌کرد و بیش از هر چیز به حواشی می‌پرداخت و این در حالی است که با توجه به مهمان‌دوستی ایرانی‌ها ما همه تلاش خود را کردیم تا این گروه با رضایت ایران را ترک کنند، که البته به نظر می‌آمد دلخور شده بودند و آنچه که از حضور در سینمای ایران تصور کرده بودند، اجرایی نشد و حتی بخشی از سکانس‌ها به دلیل این بی‌نظمی‌ها گرفته نشد.

وی تاکید کرد: این بازیگر فیلم، زمانی هم که از ایران خارج شد اعمالی انجام داد که شرایط را برای نمایش فیلم ما بسیار بد کرد و با ارتباطی که با لوس‌آنجلسی‌ها گرفت و در برنامه آنها شرکت کرد، به سرمایه‌گذاران ما صدمه زد و موجب ضرر بیشتر ما شد. به گونه‌ای که اکران این فیلم مرحله به مرحله به تعویق افتاد، این در حالی است که ما در ابتدا سرگروهی سینما آزادی را برای اکران فیلم گرفته بودیم اما متاسفانه این برنامه‌ریزی به تعویق افتاد و در نهایت تصمیم گرفتیم که «مهمانخانه ماه نو» را در گروه آزاد اکران کنیم. این امر نیز به دلیل بسته شدن سینماها به دلیل شیوع ویروس کرونا کنسل شد و حالا ناگزیر از تن دادن به اکران آنلاین شدیم.

این تهیه‌کننده سینما ادامه داد: واقعیت این است که به‌عنوان تهیه‌کننده این بازیگر زن را در این فیلم آورده بودیم که شاید بتوانم تبلیغ مناسبی براساس حضور او برای اکران داشته باشیم اما با بی تعهدی این بازیگر نسبت به پروژه سبب شد تا نتوانیم تبلیغ مناسبی داشته باشیم و عجیب اینکه شنیده‌ام همزمان با اکران آنلاین فیلم، این بازیگر از طریق فضای مجازی، بابت بازی در این فیلم عذرخواهی کرده است! به نظرم بهتر است با توجه به پشیمانی که برای حضور در این پروژه ابراز کرده، دستمزدی که گرفته را هم عودت بدهد!

نوروزبیگی تأکید کرد: این اولین همکاری من با این بازیگر در سینمای ایران بود و اعتراف می‌کنم تا به امروز ندیده بودم که یک بازیگر تا این اندازه گروه تولید فیلم را آزار بدهد و سنگ‌اندازی کند!




درگذشت محمدعلی کشاورز؛ بازیگر خوش شانسی که با اغلب کارگردانهای مهم سینما کار کرد

سینماروزان: محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت و مشهور سینما تئاتر و تلویزیون در نودسالگی درگذشت.

کشاورز بعد از مدت‌ها مبارزه با بیماری، در بیمارستان آتیه تهران دار فانی را وداع گفت.

محمدعلی کشاورز ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در شهر اصفهان متولد شد و جزو معدود بازیگران خوش‌شانس وطنی بود که تقریبا با همه کارگردانان مطرح از بهرام بیضایی(رگبار) و ناصر تقوایی(دایی جان ناپلئون) و عباس کیارستمی(زیر درختان زیتون) تا علی حاتمی(هزاردستان، دلشدگان، مادر و جعفرخان از فرنگ برگشته) و داریوش مهرجویی(آقای هالو) و محمدرضا اصلانی(شطرنج باد) سابقه همکاری داشت.

فعالیت هنری کشاورز با ایفای نقش بر صحنه تئاتر در سال‌های قبل از انقلاب آغاز شد و پس از آن در نمایش‌های مختلفی روی صحنه تئاتر به ایفای نقش پرداخت. «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپوس شهریار»، «اشباح»، «افول»، «بازی استریندبرگ»، «بختک»، «پستخانه»، «چند لحظه تا مرگ» و «چوب به دست‌های ورزیل»، از مهمترین تجربه‌های این بازیگر بر صحنه تئاتر محسوب می‌شود.

کشاورز کار در سینما را با “شب قوزی” شروع کرد و با آثاری مثل “خشت و آینه”، “آقای هالو”، “رگبار” و “شطرنج باد” ادامه داد.

«برزخی‌ها»، «کمال‌الملک»، «مردی که موش شد»، «کفش‌های میرزا نوروز»، «مادر»، «جستجو در جزیره»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما» و «دلشدگان» از جمله مهمترین آثار سینمایی کارنامه او بعد از انقلاب است.

کشاورز همچنین در سریال‌هایی چون «دایی جان ناپلئون»، «سربداران»، «افسانه سلطان و شبان»، «پدرسالار» و «گرگ‌ها» به ایفای نقش پرداخته بود.




رسوخ “مدیر در سایه” به انجمن سینمای انقلاب؟!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، روزگاری روزنه امیدی بود برای آنانی که می‌خواستند درباره انقلاب و دفاع مقدس فیلم بسازند، عده‌ای از خودی‌ها(!) یا کسانی که خود را خودی(!) نشان می‌دادند موفق شدند از طریق این نهاد فیلم ساخته و در پرونده کاری خود درج کنند، هرچند که برخی از این فیلمسازان پس از مدتی پشت به سینمای دفاع مقدس کرده و راه دیگری را پیمودند!

حالا مدتهاست که از انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، تنها نامی باقیمانده و هرازگاه نیز مدیریت آن دست به دست می‌شود! در این مدت فعالیت چشمگیری در این نهاد انجام نشده که به چشم بیاید. شاید تنها وظیفه ای را که هنوز برعهده این نهاد قرار دارد و برای دادن بیلان کاری به مدیران بالادست انجام می‌شود، جشنواره سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است که تاثیر مشهودی نیز در روند ساخت فیلم‌های ژانر جنگ نداشته و انگاری فقط به عنوان یک کار و دستور اداری باید باشد که باشد.

اکنون مدیریت این نهاد و دبیری جشنواره سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در اختیار مهدی عظیمی میرآبادی قرار گرفته است که سالها پیش قائم مقامی آن را برعهده داشت. با آمدن وی کورسوی امیدی در دل فیلمسازان دفاع مقدسی روشن شد تا دوباره این نهاد به جایگاه اصلی بازگشته و با دیدگاه جدید، کارها رونق بگیرد.
شعارهای مهدی عظیمی نیز این امید را بیشتر می‌کرد زیرا وی همیشه تاکید داشت که می‌خواهد افراد متخصص واقعی از طیفهای مختلف را به کار بگیرد و همگان منتظر بودند تا این اتفاق بیفتد. وی در ظاهر با عده‌ای چهره جدید و کارآمد رایزنی کرد تا به شعارهایش عمل کند، اما انگاری همه این جلسات صوری بود و عظیمی نیز مانند مدیران گذشته، در نهایت فقط دوستان، خودی ها و سفارش شده‌های روسای در سایه سینما(!!) را به کار دعوت کرد!

این عمل، آن کورسوی امید را نیز از بین برد و احتمالا دوباره اعضای شوراها، پست‌های این نهاد و دست اندرکاران جشنواره دفاع مقدس از جمع خودی ها برگزیده شده و میشوند. اگر هم بخش تولید در این نهاد فعال شود، دوباره همانانی که باید و خودشان می‌خواهند فیلمسازی کرده و رشته کار را در دست می‌گیرند!؟

با این دست‌فرمان انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی که انتظار می رفت با آمدن مدیر جدید احیا شود، نه تنها احیا نخواهد شد، بلکه نفس‌هایش بیش از پیش به شماره خواهد افتاد!

با اتفاقات اخیری که در این نهاد رخ داده و ورود برخی کارنابلدان نزدیک به مدیر در سایه سینما به حلقه انجمن، به نظر می‌آید، مشاور اعظم سازمان سینمایی است که مدیریت انجمن را برعهده گرفته و نه عظیمی میرآبادی.

با این اوصاف بر جبین این کشتی نور رستگاری هست؟؟