1

رونمایی از خاطره‌نگاری تند جلال علیه گلستان!

سینماروزان: رونمایی محمدحسین دانایی(خواهرزاده جلال آل احمد) از پاره‌ای یادداشت‌های جلال آل احمد در مجله اندیشه پویا، مخاطب را مواجه می‌کند با یک خاطره‌نگاری تند و تیز علیه گلستان.

به گزارش سینماروزان جلال آل احمد در یادداشتی مورخ چهارم اردی‌بهشت ۱۳۳۵ چنین نوشت: ابراهیم گلستان از وقتی به کنسرسیوم رفته، یکی دو بار چیزهایی داد به سیمین که ترجمه کند؛ مقالاتی یا اخباری کوتاه که خودش بابت هر کدام ۵۰ تومان می‌گرفت که نصفش را خودش برمیداشت و نصفش را به میداد به ما.

آل‌احمد ادامه داد: گلستان یک بار ۳۵۰ تومان گرفت که خودش برنداشت و همه را داد به سیمین. در غیاب من یک بار آمده و به سیمین گفته بیا و امضایی بکن تا پولی بگیرم. گویا مقاله‌ای بوده به اسم سیمین، خودش ترجمه کرده و حالا میخواسته پولش را بگیرد ولی ناچار امضای سیمین، لازم بوده. سیمین هم نرفته امضا کند.

جلال افزود: در اینکه گلستان خیلی پرمدعاست حرفی نیست زیاد هم عیب نیست. در این خراب شده همه کار میکند ، از عکاسی تا نویسندگی و ترجمه اما خیلی بچه مانده است. خیلی زود جذب میشود به هر چیز و هر کس و در سیاست که نگو و نپرس. وقتی از مصدق فیلم برمیداشت واویلا چه تعریفها که میکرد یا از کاشانی و بعد هم بخ ترتیب از زاهدی و شاه و علا و هر پدرسوخته دیگری همین طور مجذوب و مفتون مانده! باز صد رحمت به پرویز داریوش، کله‌خری را اقلا دارد و یکدندگی را اما گلستان بچه بچه مانده با اینکه پدر دو بچه است که…

خاطره نگاری جلال علیه گلستان
خاطره نگاری جلال علیه گلستان




ماجرای میوه‌فروشی بازیگر معروف!!

سینماروزان: معیشت متزلزل هنرمندان به‌واسطه کرونا، شکننده‌تر از قبل شده است و کمک‌های دولتی چندانی هم نصیب هنرمندان نشده تا جایی که برخی به دستفروشی، مسافرکشی و میوه‌فروشی روی آورده‌اند.

به گزارش سینماروزان بهروز بقایی بازیگر باسابقه به خبرگزاری میزان گفت: مسئولان فرهنگي مي‌توانستند پس از گذشت يك‌سال‌ونيم از شيوع ويروس كرونا تصميمي درست بگيرند اما كار را به جايي رساندند كه بازيگري معروف را مي‌شناسم كه امروز ميوه‌فروشي مي‌كند!!!

بازیگر “همسران” و “خانه سبز” ادامه داد: به هيچ عنوان قصد توهين به شغلي را ندارم اما مگر كار بازيگري كه سال‌ها فعاليت كرده، ميوه‌فروشي است؟

بقایی افزود: آيا بازیگری قدیمی نبايد امروز با خيال راحت دوران بازنشستگي خود را سپري كند؟؟ ما سال‌ها حق بيمه پرداخت كرديم و سال‌ها حق عضويت خانه سينما داديم و غيره که چه شود؟ که لااقل وقتی حادثه‌ای مانند کرونا روی می‌دهد ، بیمه بیکاری برایمان تعریف شود.

بازیگر “پرواز پنجم ژوئن” و “به وقت خماری” تاکید کرد: آيا نبايد اين نهادهاي فرهنگي مربوطه در زماني كه ما نيازمند كمك‌شان بوديم به ياري ما مي‌آمدند؟ نبايد بسته‌های حمایتی دراختیار هنرمندان می‌گذاشتند که گرفتار مشاغل بی‌ربط نشوند؟؟؟

 

میوه فروشی بازیگر معروف به‌روایت بهروز بقایی
میوه فروشی بازیگر معروف به‌روایت بهروز بقایی




مدیر موسسه سرمایه‌گذار فیلم بلاتکلیف “فرزند صبح”⇐باید مشکل صدای فرهاد حل شود!/ نوعا کارهای آقای افخمی از همین جنس است!/افخمی تا جایی پیش می‌رود و از جایی به بعد متوقف می‌ماند

سینماروزان: نزدیک به بیست سال از کلید خوردن “فرزند صبح” با محوریت زندگی امام(ره) گذشته. یک دهه قبل نسخه‌‌ی تهیه‌کننده‌ی فیلم در جشنواره فجر۲۹ نمایش درآمد و اخیرا هم بهروز افخمی،  نسخه کارگردان را آماده کرده ولی همچنان از اکران فیلم خبری نیست و انگاری واهمه از واکنش مخاطبان، عامل عدم اکران است؟؟

به گزارش سینماروزان غلامعلی اصغریان مدیرعامل موسسه «عروج فیلم» ضمن استمرار بلاتکلیفی پروژه پرحاشیه «فرزند صبح»،‌ از ادامه حاشیه‌های حقوقی استفاده از صدای فرهاد مهراد در نسخه نهایی این فیلم خبر داد.

غلامعلی اصغریان مدیرعامل مؤسسه «عروج فیلم» در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره سرانجام نسخه نهایی شده فیلم «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی که دو سال پیش و پس از تدوین مجدد توسط این کارگردان آماده عرضه شده اما هنوز به نمایش عمومی درنیامده است، گفت: همه چیز هنوز به همان حالت قبل است و تصمیم تازه‌ای درباره این فیلم گرفته نشده، هرچند کارگردان معتقد است نسخه فعلی، نسخه نهایی است و حاضر است پای آن را امضا کند اما بعد از آماده‌سازی فیلم، اتفاق دیگری هنوز برای آن نیفتاده است.

وی در توضیح دلایل توقف عرضه عمومی این فیلم سینمایی گفت: بحث موسیقی این فیلم با خانواده مرحوم فرهاد مهراد هنوز حل نشده، در عین حال فاصله میان نظر تهیه‌کننده فیلم و کارگردان در این زمینه هم حل نشده، کارگردان مصر است که همین نسخه، نسخه نهایی است و تهیه‌کننده تأکید دارد که باید مشکل حقوقی موسیقی فیلم حل شود. به همین دلیل اختلاف‌نظر فعلاً فیلم متوقف مانده است.

اصغریان درباره آخرین وضعیت پیگیری حقوقی خانواده فرهاد مهراد در زمینه موسیقی «فرزند صبح» هم تأکید کرد: پیگیری در این زمینه برعهده آقای افخمی است اما این پیگیری متوقف مانده کمااینکه نوعاً کارهای آقای افخمی از همین جنس است یعنی تا جایی پیش می‌رود و از جایی به بعد متوقف می‌ماند. امیدواریم در آینده نزدیک تصمیم روشنی هم در این زمینه گرفته شود.




مرگ همزمان دو نویسنده‌!+عکس

سینماروزان/حسام ناظری: مسعود بهبهانی‌نیا فیلمنامه‌نویس تلویزیون و مجید صدقی منتقد سینما، فوت شدند.

به گزارش سینماروزان مسعود بهبهانی‌نیا ازجمله نویسنده‌های محبوب مدیران تلویزیون و علی‌الخصوص شبکه سوم بود.

“نرگس”، “کارآگاهان”،‌ “خاک سرخ”، “فاصله‌ها” و “کیمیا” ازجمله فعالیتهای بهبهانی‌نیا در مقام نویسنده بود. بهبهانی‌نیا در ۶۵ سالگی و به دلیل ایست قلبی مرحوم شد.

مجید صدقی از جمله روزنامه‌نگارانی بود که به انعطاف و خوش‌رویی در برخورد با اهالی سینما شناخته می‌شد.

صدقی که در دهه هشتاد در مجله “فیلم” فعالیت می‌کرد سالها بود که به فرانسه مهاجرت کرده بود و درنهایت در ۷۶ سالگی به دلیل ابتلا به سرطان در پاریس فوت شد.

مسعود+بهبهانی نیا+مجید +صدقی
مسعود+بهبهانی نیا+مجید +صدقی




سازنده فیلم ۳ارگانی؛ مشاور فیلم تبلیغاتی مفرح(!) کاندیدای ۱۴۰۰؟

سینماروزان/حامد مظفری: پخش فیلم تبلیغاتی امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی از کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ با عنوان “من فرکانس را عوض نمی‌کنم” با واکنش‌های متعدد مخاطبان در فضای مجازی روبرو شده است.

به گزارش سینماروزان، تقریبا پلان به پلان فیلم تبلیغاتی مذکور با نیشخندهای مخاطبان همراه بوده؛ از تماس گاه و بیگاه یک بیسیم‌چی با این کاندیدا تا تکان دادن سفره ناهار  بر روی فرش و همزمان صحبت راجع به تکاندن سفره انقلاب، از مکالمه تلفنی باسمه‌ای با فرزند تا جدیت تصنعی برخورد با کارمند خطاکار در دفتر و‌ بالاخره عمل جراحی سرطان دختر جوانی به اسم «شادی ایرانی» که‌جراحان غربزده متوجه سرطانش نشده و می‌خواسته‌اند عمل زیبایی روی او انجام دهند و‌ دکتر  سر بزنگاه با عمل، شادی ایرانی را نجات می‌دهد، تکه‌هایی از این فیلم است که در فضای مجازی اسباب حیرت از یک سو و تمسخر و زهرخند مخاطبان از سوی دیگر را موجب شده.

ورای فقدان متن جسورانه و پیشرو برای چنین فیلمی اینکه در ساختار بصری هم، فیلم قاضی‌زاده یادآور مستندهای آماتور ارگانی است  یا به قول مخاطبان فضای مجازی  از فرط ضعف ساختار شبیه کارهای ایرج ملکی است ،بیش از هر چیز توی ذوق می‌زند‌.

اما نکته جالب سوای همه ضعف مفرط متن و ساختار این فیلم، این نکته است که ابتدا شایعه شد یک سازنده فیلم‌های ارگانی پرهزینه(محمدعلی باشه‌آهنگر) سازنده فیلم مذکور بوده ولی بعد از مدتی این شایعه، تکذیب گردید و اعلام شد، این فیلم حاصل یک کار گروهی است(!) و باشه‌آهنگر فقط مشاور فیلم تبلیغاتی این کاندیدا بوده است.

اینکه چرا دقیقا نام گروهی که فیلم تبلیغاتی قاضی‌زاده را ساخته‌اند اعلام نمی‌شود پرسش اول است. چرا از همین فاز تبلیغات، شفاف‌سازی صورت نمی‌گیرد تا وجه افتراقی ایجاد شود میان قاضی‌زاده و مدیران پنهان‌کاری که کار را به اینجا رسانده‌اند؟
پرسش دوم بر سر کیفیت حضور باشه‌آهنگر به‌عنوان مشاور تبلیغاتی قاضی‌زاده است.
محمدعلی باشه‌آهنگر که چند فیلم جشنواره‌ای پرهزینه مثل “فرزند خاک”، “ملکه” و “سرو زیر آب” را در کارنامه دارد درحالی نامش به عنوان مشاور فیلم قاضی‌زاده آمده که حتی یک پلان یادآور آثار خودش، در فیلم تبلیغاتی مذکور نیست، چرا؟

باشه‌آهنگر، “ملکه” را با حمایت فارابی و “سرو…” را با حمایت سه ارگان مختلف از فارابی تا حوزه و تصویرشهر شهرداری ساخته بود و البته که با حضور علیرضا زرین‌دست به‌عنوان مدیر فیلمبرداری، قاب‌های دیدنی هم ارائه داده بود پس چرا ردپای او به‌عنوان مشاور در یک فیلم انتخاباتی این قدر کمرنگ است؟

آیا در فقدان فیلمبردار چیره‌دستی همچون علیرضا زرین‌دست، چشمه خلاقیت مشاور خشکیده و بسنده شده به سبک فیلمهای آماتوری اینستاگرام؟ یعنی همه جذابیت بصری “ملکه” و “سرو…” را باید مرهون زرین‌دست دانست پس زاویه نگاه معنایی آن فیلمها چه؟

یعنی باشه‌آهنگر به‌عنوان مشاور نمی‌توانسته تعارضات متعددی از این جامعه که زمینه‌ای شود برای شکل‌دهی یک فیلم تبلیغاتی جانانه را پیشنهاد دهد؟؟

پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند از درون ستاد انتخاباتی قاضی‌زاده رقم بخورد.
قاضی‌زاده و مشاورانش بیایند و در اولین فرصت به این پرسشها پاسخ دهند تا امیدوار شویم به صداقت آنها و عاقبت تلاشی که بناست برای جراحی شادی ایرانی انجام شود…

علیرضا زرین دست+محمدعلی باشه آهنگر+امیرحسین قاضی زاده هاشمی
علیرضا زرین دست+محمدعلی باشه آهنگر+امیرحسین قاضی زاده هاشمی




اعتراض شهرام ناظری به ممیزی آنلاین ساز !!

سینماروزان/امیرحسین اشرفی: شهرام ناظری به‌تازگی کنسرت آنلاین «آوای دوست» را در تالار وحدت اجرا کرد و این اجرا که بعد از یک سال و نیم دوری او از ایران برگزار شد با حاشیه‌های بسیار زیادی همراه بود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از خبرگزاری پانا  ممیزی ساز و حذف برخی قطعات در این کنسرت آنلاین با اعتراض ناظری مواجه شده و  وی می‌گوید که اگر می‌دانست سازها را قرار است از نمای دور نشان بدهند، بدون شک با این مسئله به‌صورت جدی مخالفت می‌کرد.

ماجرای اجرانشدن چند ترانه از شهرام ناظری و نمایش ندادن ابزارآلات موسیقی حواشی فراوانی داشت. برخی تغییرات اعمال شده را به سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) نسبت می‌دهند و برخی معاونت فضای مجازی صداوسیما را به‌عنوان متولی برگزاری این کنسرت بیان می‌کنند.

شهرام ناظری در گفت‌وگو با پانا با اشاره به حاشیه‌هایی که در کنسرت آنلاین اش اتفاق افتاده بود، گفت: این موضوع تازه‌ای نیست و همیشه کنسرت‌های من با مشکلات حاشیه‌هایی همراه بوده و در این اجرا نیز اتفاق‌هایی پیش آمد که من اطلاعی از آن نداشتم.

وی با اشاره به نمایش سازها در پلتفرم نمایش‌دهنده عنوان کرد: سازهای موسیقی در پلتفرمی که کنسرت پخش می‌شد، نشان داده شده بود اما از دور بود. البته خوشبختانه مانند تلویزیون نبود که سازها در پشت گل و گیاه پنهان شوند و مخاطب متوجه نشود اما همین از دور نشان دادن سازها در کنسرتی که اجرا کردم بازهم برای من بسیار ناراحت‌کننده بود و انتظار این اتفاق را نداشتم.

شهرام ناظری درباره تجربه برگزاری کنسرت آنلاین خود در ایران، گفت: بسیار خرسند و دلگرم شدم که کنسرت آنلاین جمعه‌شب مورد لطف و محبت مردم فرهنگ دوست ایران قرار گرفت. به هر صورت این برنامه اولین تجربه کنسرت آنلاین برای اینجانب بود و خالی از برخی مشکلات نبوده است و بنده اگر می‌دانستم سازها را قرار است از نمای دور نشان بدهند، بدون شک با این مسئله و انجام آن به‌صورت جدی مخالفت می‌کردم.

ناظری تاکید کرد: عملکرد اینجانب در این سال‌ها به‌وضوح نشان می‌دهد که به دلیل همین نقطه‌نظرها و اختلاف‌سلیقه‌ها که با صداوسیما داشته‌ام و اینکه در تلویزیون سازها را پشت اجسام مختلف پنهان می‌کنند، در این دهه‌ها هیچ‌گونه همکاری با رادیو و تلویزیون نداشته‌ام و حتی حق‌وحقوق طبیعی خودم را از صداوسیما دریافت نکرده‌ام و ابدا این انتظار را نداشتم که در کنسرت آنلاین هم، چنین روندی ادامه یابد.

ناظری در ادامه اظهار امیدواری کرد: ای کاش این برنامه تجربه‌ای باشد برای رفع مشکلات کنسرت‌های آنلاین بعدی که اهل موسیقی در پیش دارند.

شهرام ناظری+ممیزی ساز
شهرام ناظری+ممیزی ساز

 




توجیه در چرایی انفعال؟! ⇐مجری مناظرات انتخاباتی: هرچه کمتر سوت بزنیم، بازی روان‌تر پیش می‌رود

سینماروزان/مهدی موسوی‌تبار: انتخاب مجدد مرتضی حیدری به‌عنوان مجری مناظرات انتخاباتی۱۴۰۰، گمانه‌هایی را شکل داده درباره انفعال دوباره این مناظرات.

به گزارش سینماروزان البته حیدری این انفعال را قبول ندارد و با تشبیه کردن اجرا به داوری، مدعی شده هر چه کمتر سوت بزند، بیشتر به نفع مناظره است!

حیدری با رد این فرضیه که به دلیل رد صلاحیت بخش عمده‌ای از نامزدها، حجم چالش در مناظرات پایین خواهد آمد به روزنامه فرهیختگان اظهار داشت: تردید ندارم که مناظراتی بسیار دیدنی خواهیم داشت. قطعا مناظرات چالشی خواهد شد و مطمئنم مناظره‌های دیدنی‌ای خواهیم داشت.

مرتضی حیدری درباره انفعال مجریان رسانه ملی در مناظرات مهم گفت: شاید اگر این‌طور بگویم، بهتر نقش مجری در مناظرات را درک کنید؛ شما یک مسابقه فوتبال را که تماشا می‌کنید، هرچقدر حضور داور کمرنگ‌تر باشد و سوت کمتری بزند، نشان‌دهنده این است که بازی طبق قواعد و خیلی روان‌تر پیش می‌رود، اما هرچقدر داور مداخلات بیشتری کند و تذکر بدهد، به‌معنای این است که درحال هدایت بازی بر اساس قواعد فوتبال است.

حیدری ادامه داد: مفهوم مناظره کاملا مشخص است و قرار نیست که ما یک مصاحبه کات به کات و پشت سرهم داشته باشیم. درواقع قرار است چالش داشته باشیم، منتها با رعایت قواعد و مقررات. بنابراین مجری مثل داور مسابقه فوتبال است که زمین مسابقه طراحی شده و قواعد این مسابقه هم نوشته شده است و داور، زمان و صحنه‌های این مسابقه را با قواعد و قوانین انطباق می‌دهد. هر جایی که حفظ قواعد و مقررات باشد اجازه می‌دهد کار پیش برود و هرجایی که افراد خلاف قوانین رفتار کنند، جلوی کار را می‌گیرد.

حیدری از برنامه‌هایش برای نگارش کتاب در زمینه شیوه اجرا، چنین گفت: اگر بخواهم کتابی بنویسم، علاقه‌مندم درمورد شیوه اجرا و ساخت گفت‌وگوی ویژه خبری بنویسم که البته بخش‌هایی از آن را هم آماده کرده‌ام. بعد از اینکه این کتاب تمام شد، در ذهنم هست که برای مناظرات ریاست‌جمهوری هم بنویسم.




اظهارات رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان⇐گرانی و تورم به قدری لجام‌گسیخته شده است که نگو و نپرس!/در هشت سال اخیر نسبت به بدنه سینما جفای فراوان شد!/این یک ننگ برای مدیریت سینماست که تعداد زیادی از عوامل سینما مشغول مسافرکشی هستند!!/اکثر سینماگران ما سن‌شان بالا رفته و با بیماری‌های متفاوتی درگیر هستند اما هنوز یک بیمه درمانی قدرتمند ندارند!/دولت نمی‌توانست حداقل هزینه آب و برق و مالیات سینماگران را ببخشد؟؟/دولت بعدی راهی ندارد جز جبران مافات و تلاش برای کاهش نارضایتی بدنه سینما!

سینماروزان: سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران با ارائه شرح حالی از وضعیت اقتصادی نامطلوب اهالی سینما، خواستار اقدام جدی دولت بعد برای بهبود معیشت سینماگران شد.

سیدضیاء هاشمی در برنامه تلویزیونی «سلام تهران» که نهم خرداد از شبکه پنج سیما پخش شد، با اشاره به اینکه استقبال کم از سینما در کل دنیا وجود دارد، گفت: سینما در کل جهان دچار رکود شده است و این وضعیت مختص به کشور ما نیست. مقایسه سینمای ما با دیگر کشورها درست نیست. بعضی می‌گویند پس از بازگشایی سینماها در فرانسه و انگلستان، استقبال چشمگیری توسط مردم‌شان شد. در کشوری که پنج هزار سالن سینما وجود دارد و این ظرفیت را دارد که همزمان بیش از ۲۰۰ فیلم متفاوت را اکران کند قطعاً یک استقبال معمولی هم جذاب به نظر می‌رسد.

هاشمی با بیان اینکه گرانی و وضعیت بد اقتصادی یکی دیگر از عوامل عدم استقبال از سینماست، اظهار کرد: در این کشورهای غربی دولت به مردم از نظر معیشت و بیکاری کمک کرده و روز به روز با گرانی مواجه نشدند. گرانی و تورم در کشور ما به قدری لجام‌گسیخته شده است که نگو و نپرس و در این وضعیت، معلوم است که دیگر فرهنگ اولویت مردم نیست. چرا انتظار داریم مردم در این وضعیت به سینما بروند؟ عده‌ای می‌گویند در سینماها غذا و قلیان ارائه دهیم. این پیشنهادات سازوکارهای عجیبی است که حیثیت سینما را به‌عنوان یک مرکز فرهنگی خدشه‌دار می‌کند. ما برای سالن‌های سینما باید فکری بکنیم. وزارت بهداشت باید به روند واکسیناسیون سرعت بیشتری بدهد. در کشورهایی که سالن سینمای خود را باز کردند حدود ۶۰ درصد جمعیت واکسیناسیون شدند.

تهیه‌کننده “عروس” و “اعتراض” با اشاره به کسری بودجه وزارت ارشاد تصریح کرد: وزارت ارشاد بودجه لازم دارد تا کمک کند به سینماگران. دولت نسبت به مجموعه فرهنگ بی رحمی کرده چون دستش خالی بوده است. کسری بودجه وزارت ارشاد به خاطر این است که مقوله فرهنگ جزء اولویت‌های دولت نیست. اگر معیشت مردم بهتر شود، فرهنگ جایگاه پیدا می‌کند. برای مجموعه سینما از دولت بعدی انتظارات فروانی داریم. در طول زمان به ویژه در ۸ سال نسبت به بدنه سینما جفای فراوان شده است و دولت بعدی باید جبران مافات کند. زیرساخت‌ها در این عرصه تقریباً در حال نابودی است.

وی افزود: سینمای پس از کرونا خیلی متفاوت است و تنها به سالن‌های تک نمی‌توانیم اکتفا کنیم. در بخش تولید می‌توانیم کارهایی بکنیم. در حال حاضر بسیاری از سینماگران بیکار هستند. برای این افراد باید شغل فراهم شود و به وضعیت معیشتی‌شان کمک شود تا سر پا بایستند و بتوانند کار کنند. متاسفم بگویم که تعداد زیادی از عوامل سینما الان در تاکسی اینترنتی مسافرکشی می‌کنند؛ این یک ننگ برای مدیریت سینمایی کشوری با غنای فرهنگی است! مجموعه سینما حمایت بزرگ لازم دارد.

هاشمی با اشاره به وضعیت بد اهالی سینما و تئاتر در ایام کرونا، عنوان کرد: اکثر سینماگران ما سن‌شان بالا رفته و با بیماری‌های متفاوتی ناشی از این موضوع درگیر هستند اما هنوز بیمه درمانی قدرتمندی ندارند که بی‌نیازشان کند از پرداخت هزینه درمان. تئاتر وضعیتش از سینما بدتر است. هرچند عوامل سینما در تلویزیون و پلتفرم‌های فضای مجازی کار کردند اما با تعطیل شدن سالن‌های تئاتر بازیگران این عرصه ضربه مهلکی خوردند.

وی در پایان گفت: دولت بعدی برای بهبود وضعیت سینما باید هم و غمش را روی واکسیناسیون مردم بگذارد و به آن تسریع ببخشد تا بتوانیم مردم را برای حضور در سینما تشویق کنیم. از طرفی دولت منبع مالی به فیلم‌های خوبی که داریم تخصیص بدهد و به این صورت آن‌ها را گارانتی کند. در حال حاضر هشت فیلم خوب داریم که اگر به صورت عادی اکران شوند، حدود ۴۰ میلیارد فروش خواهند داشت. اگر این اتفاق بیافتد احتمال استقبال از فیلم‌ها و رونق سینما وجود خواهد داشت. به سینمادارها امکاناتی برای نگهداری و تجهیز سالن‌هایشان اختصاص داده شود. دولت نمی‌توانست حداقل هزینه آب و برق و مالیات سینماگران را ببخشد؟؟ سینماگرانی که درآمدی نداشتند چگونه باید زیست کنند؟




فیلمساز جشنواره‌ای درحسرت فردین…⇒این هم عاقبت چهل سال نفرین فیلمفارسی!

سینماروزان: حرف زدن از فردین و ناصر و بیک و بهروز در این سالها بیش از پیش شده و حالا فیلمسازی مثل ابوالفضل جلیلی که کاملا محصول سینمای گلخانه‌ای ضدستاره دهه شصت است، آرزوی فردینی شدن سینمای ایران را کرده است.

به گزارش سینماروزان ابوالفضل جلیلی که برای ساخت فیلم اخیرش “قمارباز/مسیر معکوس” تحت حمایت فارابی بوده به خبرگزاری ایسنا گفت: ای کاش در سینما  فیلم‌هایی بسازیم که مهر و محبت انسان‌ها را به یکدیگر ترویج کند مثل فیلم‌های فردین!!

جلیلی ادامه داد: فیلم‌های فردین پر از معرفت، انسانیت و جوانمردی است ولی فیلم‌های امروز را ببینید! در جامعه‌ای که این اندازه خشن و بدبین است، فیلم‌هایی می‌سازیم با تصاویری از قمه‌کشی، دعواهای خیابانی و گروهی و … این همه خشونت در جامعه یعنی فاجعه!

جلیلی ابراز تاسف می‌کند: کسانی مانند بیضایی، تقوایی، کیارستمی و … که فیلم‌های انسانی می‌ساختند، یا از ما دور شده‌اند یا کار نمی‌کنند. حتی مخملبافی که متولد این انقلاب بود، مسیر را به غلط رفته است. چه خوب می‌شد اگر به سینمای انسانی فردین بازگردیم.

ابوالفضل جلیلی+فردین
ابوالفضل جلیلی+فردین




بهروز غریب‌پور با نگارش یادداشتی ۱۵۰۰ کلمه‌ای درباره “دونده” مطرح کرد⇐امیر نادری، در جریان ساختن فیلم، من را حذف کرد!/امیر نادری، در جریان مونتاژ فیلم، من را حذف کرد!/امیر نادری، در دادن حق‌الزحمه نوشتن فیلم‌نامه، خودش را به آن راه زد!/امیر نادری، در سفارت فرانسه هیچ اسمی از من نبرد!/امیر نادری، در هر جشنواره که زورش می‌رسید، نامم را حذف کرد!!

سینماروزان: در اکستریم کلوزآپ، «امیروی ساز دهنی» از درون چراغ درون نادری بیرون آمد؛ این بار نه‌تنها ساز دهنی بلکه می‌خواست صاحب ساز دهنی را به دریا پرتاب کند: در جریان ساختن فیلم من را حذف کرد. در جریان مونتاژ فیلم من را حذف کرد. در دادن حق‌الزحمه نوشتن فیلم‌نامه خودش را به آن راه زد و بالاخره تسلیم شد. در سفارت فرانسه که هر دو ما دعوت بودیم تا جایزه فستیوال نانت را دریافت کنیم هیچ اسمی از من نبرد. در هر جشنواره که زورش می‌رسید، نامم را از پوستر حذف می‌کرد: آخرین بار ایادی‌اش در بنیاد فارابی و پس از پالایش نسخه قدیمی این خطا را تکرار کردند و در نهایت بی‌مزگی و بی‌سلیقگی از من دعوت کردند که آن را رونمایی کنم و روی پررویشان را به خاک مالیدم و نرفتم…

به گزارش سینماروزان بهروز غریب‌پور با نگارش یادداشتی بلندبالا در روزنامه شرق، ادعاهایی را درباره امیر نادری و ماجرای تولید “دونده” با حمایت کانون، طرح نموده است.

متن یادداشت بهروز غریب‌پور را به نقل از “شرق” با این توضیح بخوانید که مشتاقیم پاسخ امیر نادری به ایشان را هم بی کم و کاست انتشار دهیم:

لانگ‌شات: سینمایش را کمابیش دوست داشتم اما با دیدن «ساز دهنی» مطلقا از او دور شدم؛ چنان دور که از چشمم افتاد اما برخلاف من، جامعه از صدر تا ذیل «امیرو» را تأیید می‌کرد و من نمی‌دانستم که ابراز احساسات تماشاگران و به‌خصوص روشنفکران مزه برآشفتن دارد و طغیان و شورش و چنگ‌زدن به صورت ثروتمندان و قدرتمندان و فراتر از آن آمادگی آنها برای به‌زیرکشیدن هرکسی است: «که بالاتر است» یا چیزی بیشتر دارد: از مدیر مدرسه بگیر تا وکیل و وزیر و شاه در یک کلام برخاستن علیه صدرنشینان؛ به زبان نادری: آن کس که ساز دهنی دارد باید له بشود- تصویرش را با دندان‌قروچه نادری به یاد بیاورید- این نگاه و این سینما هنوز محبوب بود: حدود سال 1362 بود.

امیر نادری در طبقات ساختمان مرکزی «کانون»- ساختمان خیابان جم، بالا و پایین می‌رفت– سناریوی دونده‌اش هم در تلویزیون و هم در شورای تولید کانون رد شده بود. در آن شورا من، عباس کیارستمی، ابراهیم فروزش، ایرج کریمی و… حضور داشتیم اما برخلاف تمام اعضای شورای تولید آن روزگار کانون، من تنها کسی بودم که گفته بودم: موضوع خوب است اما فیلم‌نامه بی‌نهایت ضعیفی دارد و می‌توان آن را زیرورو کرد… نادری هر شورایی را سیاسی و دست‌نشانده می‌دانست. بگذریم که کیارستمی و فروزش شناختشان از او بیشتر بود و بسیار بیش از من به جزئیات شخصیت او تسلط داشتند: امیر نادری همان پسربچه‌ای بود که می‌توانست ساز دهنی دیگری را از او بقاپد و بعد چنان به دریا پرتاب کند که هرگز پیدا نشود و به همین دلیل از برخورد با او اجتناب می‌کردند… بگذریم اما برای من او هنوز در لانگ‌شات بود: تنگسیرش را پسندیده بودم، تنگنایش خوب بود اما به حیطه کودکان که وارد شده بود نمی‌دانست که لازم است ارتفاع اندیشه‌اش را با قد و قواره کودکان و نوجوانان اندازه بگیرد و در فیلم‌نامه آنچه مهم نبود مخاطب عام و به‌خصوص کودکان و نوجوانان بود. و هر آنچه به نظر می‌رسید با خشم به گذشته نگریستن بود.

مدیوم کلوزآپ: ایرج کریمی آن روزها جانشین مدیر سینمایی کانون بود و به دلیل دوستی بسیار نزدیکمان هر وقت که جلسه شورای تولید تمام می‌شد من و او یکی، دو ساعت با هم خلوت می‌کردیم یا با استفاده از موویلا- میز مونتاژ – فیلم می‌دیدیم. پس از ردشدن سناریوی نادری او پرسیده بود که چه کسانی سناریوی من را رد کرده‌اند و بین همه آن اسم‌ها به سراغ من آمد. ایرج ملاحظه کرد و سکوت کرد اما من گفتم: من نقدم را نوشته‌ام و با ادله آن را به‌ صورت مشروط رد کرده‌ام. او عاشق آدم‌های قلدر بود و استنباطش را به ‌زبان آورد: من از جربزه‌ات خوشم اومد بگو ضعف این فیلم‌نامه چیه؟ گفتم فردا هر چند ساعت که بخواین در خدمتم و برای فردا در مرکز تئاتر کانون که مدیرش بودم قرار گذاشتیم… فردای آن روز امیر نادری رأس ساعت وارد اتاقم شد: سؤال کرد کجا بشینم، گفتم می‌بینین که میزم گرده و بالا و پایین نداره هرجا که بشینین اونجا بالاست. نشستیم و گپ زدیم: اولین ایراد را که مطرح کردم، مکث کرد و من پس از آن گفتم: من از جانب شورای تولید حرف نمی‌زنم. گفت من فکر می‌کردم شما را مأمور کرده‌اند که فیلم‌نامه را اصلاح کنین! … فهمیدم که حسابی گمراه شده است: گفتم: خیر اولا من «مأمور» نشده‌ام ثانیا ما دیروز سرپایی صحبتی داشتیم که به اینجا ختم شد. من حرفی با شما ندارم… دوباره احساس کردم که در من هم رگه‌هایی از خودش را یافته و از محکم صحبت‌کردنم خوشش آمده است… بلافاصله جمع و تفریقی کرد و من را نگاه کرد: پس چرا حاضر شدین با من حرف بزنین؟ گفتم: به احترام اینکه از فیلم‌سازان ایران بودین و هستین و زمانی در ردیف اول بودین.
پرسید: الان چی؟!
گفتم: اما من با شما اختلاف نظر عمیق دارم و بحث را به «ساز دهنی» کشاندم… .

کلوزآپ: آن روزها خانه ما در کوچه مزین‌الدوله خیابان بهار بود و همسایه «کامران شیردل» بودیم. قرار بعدی من و امیر نادری در همین کوچه و همان خیابان بود. وقتی نفس‌نفس‌زنان – به‌خاطر بالاآمدن از پله‌ها و رسیدن به آپارتمان وارد شد: گفت رفته بودم سری به کامران بزنم. کامران خیلی ازت تعریف کرد، منم ازت خوشم اومده… .
وارد کتابخانه که شدیم گفت: خیلی کتاب دارین!!
بعدها فهمیدم که این حرف به معنی تأیید نیست بلکه اگر می‌توانست، پنجره را باز می‌کرد و فریاد می‌زد: برو عمو، می‌خوای کتابخون‌بودنت رو به‌ رخم بکشی و بعد کتاب‌ها را پرت کند و به من زل بزند و سؤال بکند: چی میگی!! اما در آن روز او ترک عادت کرده بود: شمشیرش غلاف شده بود و گوش داد و به‌راستی گوش داد. گفتم دیر به مدرسه رفتن یک پسربچه یتیم مطلقا دراماتیک نیست… گفت این حکایت منه، گفتم حکایت هرکسی باشه، این حکایت دراماتیک نیست، دوچرخه دست هزارم داشتن مهم نیست، کنار ساحل و توی اسکله خوابیدن مهم نیست، یعنی به تنهایی مهم نیست، برای عکاسی خوبه اما برای فیلم‌شدن کافی نیست… و همین‌طور ادامه دادم و گفتم: اگر امیرو بداند که از دیگران عقب مانده است و بداند که برای رسیدن به آنها و جلوزدن از آنها و پشت سر گذاشتن آنها باید چنان بکوشد که دنیا را متوجه تلاشش و نتیجه تلاشش بکند. اگر «امیرو» بخواهد که به همه بفهماند که جاماندنش از دیگران به ‌خاطر عقل و شعور و میل به آموختنش نیست بلکه از نداشتن خانواده است، از نداشتن یک دلسوز است و… گفتم من این یادگیری را و ریاضت و مبارزه را نوشته‌ام و اسم آن را سمفونی الفبا گذاشته‌ام و شروع به خواندن کردم… خواندنم که تمام شد از جایش پرید و بغلم کرد و با قدرت یک پهلوان شروع به چرخ‌زدن کرد… خسته که شد ایستاد و گفت: فیلم رو دیدم: حالا دوچرخه، قطار، کشتی و هواپیما معنا پیدا کرده بود: شعله‌های آتش چاه‌های نفت، یخ‌فروشی امیرو، بساط واکسی او معنی متفاوتی یافته بود و… امیر نادری چنان شادمان از من جدا شد که دیدنی بود: چهار طبقه را رقص‌کنان پایین رفت. از آن پس دیدارهای‌مان صمیمانه‌تر شد و سفره دلش را برایم باز کرد و هر بار با داستانی غریب‌تر از آنچه می‌شد تصور کرد… .

اکستریم کلوزآپ: فیلم‌نامه جدیدی که من نوشته بودم خوانده شده بود و در مرکز میز دفتر آقای زرین منتظر رأی اعضای شورا بود. من فیلم‌نامه را پیش کشیدم و روی آن، جمله‌ای شبیه به این نوشتم: اگر این فیلم ساخته بشود دروازه‌های فستیوال‌های جهانی به روی این فیلم و سینمای بعد از انقلاب ایران باز خواهد شد – اگر متن فیلم‌نامه دونده در آرشیو کانون مانده باشد، که به احتمال بسیار قوی مانده است، جمله اصلی را می‌توان نقل کرد– و جمله‌ام را برای اعضای شورا خواندم و چنان محکم از فیلم‌نامه دفاع کردم که در همان جلسه با ساختن آن موافقت شد… همان شب امیر نادری با دو تابلو‌عکس به خانه‌مان آمد و پس از نشستن توضیح داد: من با این کفش‌ها – به کفش‌هایش اشاره کرد- تمام اروپا را زیر پا گذاشته‌ام و عکس گرفته‌ام… این دو عکس را در پاریس گرفته‌ام و هدیه‌ام به شماست بابت این همه محبت و تلاش و خلاقیت.
این آخرین دیدار صمیمانه ما بود: در اکستریم کلوزآپ «امیروی ساز دهنی» از درون چراغ درون او بیرون آمد؛ این بار نه‌تنها ساز دهنی بلکه می‌خواست صاحب ساز دهنی را به دریا پرتاب کند:
در جریان ساختن فیلم من را حذف کرد.
در جریان مونتاژ فیلم من را حذف کرد.
در دادن حق‌الزحمه نوشتن فیلم‌نامه خودش را به آن راه زد و بالاخره تسلیم شد.
در سفارت فرانسه که هر دو ما دعوت بودیم تا جایزه فستیوال نانت را دریافت کنیم هیچ اسمی از من نبرد.
در هر جشنواره که زورش می‌رسید، نامم را از پوستر حذف می‌کرد: آخرین بار ایادی‌اش در بنیاد فارابی و پس از پالایش نسخه قدیمی این خطا را تکرار کردند و در نهایت بی‌مزگی و بی‌سلیقگی از من دعوت کردند که آن را رونمایی کنم و روی پررویشان را به خاک مالیدم و نرفتم…

امیر نادری عاشقانی داشت مثل سردبیر یکی از مجلات مشهور سینمایی و زمانی که من معترض مسائل «دونده» بودم به حساب اینکه او یک دوره دانشجوی من بوده است به دفتر مجله‌شان رفتم: زانوی ادب زدم!! و دست آخر و پس از کلی حرف و حدیث در یک پاراگراف چندخطی ادعای من را منعکس کرد. ای‌ کاش نمی‌نوشت… با تمام اینها بارها گفته‌ام که: مطلقا از نوشتن این فیلم‌نامه پشیمان نیستم اما ای‌ کاش نادری در همان نمای دور و آن لانگ‌شات می‌ماند و من در اکستریم کلوز‌آپ پی به نکات و نقاطی از او و تفکرش و رفتارش بردم که بسیاری از آنها را «مطلقا» نمی‌توان نوشت… آنها که او را از نزدیک و در اکستریم کلوزآپ دیده‌اند می‌دانند از چه چیزهایی، لب‌بسته، می‌گویم.
آب‌ها که از آسیاب افتاد و از جمع هوادارانش کاسته شد، به تقاضای من پاسخ دادند و خواستند که فیلم‌نامه را چاپ کنند. روی جلد اسمی از امیر نادری نبود، اسم او نبود اما خدای او که بود: من گفتم ایده اصلی از امیر نادری ا‌ست و حتی نام او باید مقدم بر نام من نوشته بشود و چنین هم شد…

بهروز غریب پور+دونده
بهروز غریب پور+دونده




کشف راز بازنشسته گورستان در “کاور”+عکس

سینماروزان/حسام ناظری: نگارش نسخه نهایی فیلمنامه، فیلم “کاور” به پیش‌تولید رسید.

به گزارش سینماروزان فیلم “کاور” را با روایتی معمایی، سیدعلیرضا حسینی‌نژاد به تهیه‌کنندگی سیدروح‌الله حسینی می‌سازد.

این فیلم کوتاه محصول موسسه سیمانمای کوثر کویر ایرانیان است که پیش از این فیلم داستانی “هستی” را تولید کرده بود که ازجمله آثار مخاطب‌پسند شبکه خانگی بود.

اسماعیل رمضانی نویسندگی “کاور” را برعهده داشته و مجری طرح آن، علیرضا آغاز است. مدیر فیلمبرداری پروژه آرش ساسانی بوده، مدیریت صدابرداری را حسین بشاش انجام می‌دهد، پیمان محمدی طراح صحنه و لباس “کاور” است و مدیریت تبلیغات و اطلاع‌رسانی پروژه برعهده گروه مدیاژورنال است.

داستان “کاور” درباره مردی است که در آستانه بازنشستگی از کار در سردخانه گورستان، در دوراهی وحشتناکی قرار می‌گیرد و اتفاقاتی عجیب برایش رقم می‌خورد.

فیلم+کاور
فیلم+کاور




“بندر بند” در جشنواره زنان دورتموند – کلن+عکس

سینماروزان/بابک جوادی: «بندر بند» در بخش مسابقه جشنواره زنان دورتموند – کلن به نمایش در می آید.

در این دوره جشنواره فیلم زنان دورتموند – کلن که به دلیل شیوع بیماری کرونا از تاریخ ۲۵ تا ۳۰ خرداد ماه سال جاری در کشور آلمان به شکل بر خط برگزار می شود، فیلم «بندر بند» به کارگردانی منیژه حکمت، تهیه کنندگی منیژه حکمت و مهشید آهنگرانی فراهانی و پخش بین المللی شرکت ایریماژ در بخش اصلی رقابتی حضور دارد.

فیلم «بندر بند» در نوزدهمين حضور بین المللی، پس از شرکت در جشنواره هایی چون تورنتو، زوریخ، میل ولی و … و دریافت جایزه بهترین فیلم در کلکته و جایزه نتپک در اولجو، در این رویداد معتبر بین المللی رقابت می کند.

بندر+بند
بندر+بند




پاره‌ای از ادعاهای روز مسعود کیمیایی⇐کارفرمایم را خیلی دوست دارم!!/چادر در فیلمهای من نشانه حجب و حیا نیست!!/ مصدق در ابعاد جبهه ملی آدم بزرگی نبود ولی…/اصلا لزومی به برگزاری “لیگ برجام” بود؟؟/ مردم ما باید تمرین گرسنگی می‌کردند یا …؟

سینماروزان: “خون شد” فیلمی از مسعود کیمیایی است که در اکران نصفه و نیمه سینماهای کرونازده حاضر است. فیلمی که با حمایت محمدصادق رنجکشان تولید شده. در همین روزها کیمیایی مشغول ساخت فیلمی با نام “خائن کشی” هم هست با حمایت اول مارکت همراه اول مخابرات.

به گزارش سینماروزان مسعود کیمیایی در گفتگویی به بهانه “خون شد” درباره تغییر و تحول جامعه در عین ثبات موتیف فیلمهایش به مجله “فیلم امروز” گفت: در مسیر تغییرات هرچقدر جلوتر میروی به آدمهایی برخورد میکنی که به یک فکر تبدیل شده اند مانند دکتر محمد مصدق. مصدق دست انگلیسی ها را از نفت کوتاه کرد و این کار خیلی مهمی بود و حتی مهمتر از شخصیت مصدق چون مصدق در ابعاد جبهه ملی آدم بزرگی نبود ولی نفت را برای مردم گذاشت و اینکه حالا نفت چطور خرج میشود، بماند.

کارگردان “سرب” و “جرم” ادامه داد: آیا من می توانم باور کنم که مثلا خانمها باید روسری سرشان کنند؟ زمانی که انقلاب شد من 37 ساله بودم و عده ای را دیدم که پرده سینما آزادی را شستند تا مثلا سینما را تطهیر کنند و اتفاقا یکی از دوستان خوبم در این مراسم تطهیر حاضر بود!

کیمیایی مدعی شد: در همان زمان در سینماها شعار میدادند مرگ بر کیمیایی یا فیلمسازی بود که بنا بود من و مهرجویی را بغل کند و منفجر کند!!

کارگردان “ردپای گرگ و قاتل اهلی” با رد برخی تصورات درباره نشانه گذاری در آثارش گفت: چادر در فیلم های من نشانه حجب و حیا نیست!!خیلیها چادر سر نمیکنند ولی از نظر حجب و حیا پای بند اخلاقیات هستند!! با چادر چیزی در نگاه من به زن تغییر نکرده. مادر من چادر سر میکند ولی خواهرم چادری نیست.

به گزارش سینماروزان کیمیایی با گریز زدن به اتفاقات سیاسی سالهای اخیر گفت: مساله برجام که من به آن “لیگ برجام” میگویم دقیقا شبیه یک لیگ بود که تیمهای درجه یک دنیا با پرچمهایشان آمده بودند تا به بقیه گل بزنند.

کیمیایی ادامه داد: آیا لیگ برجام به نفع ما بود؟؟  آیا لیگ برجام به نفع تاریخ بود؟؟ اصلا لزومی به برگزاری لیگ برجام بود؟ مردم ما باید تمرین گرسنگی میکردند یا تمرین افراشتگی روحی؟؟… من با تو تمرین دموکراسی نمیکنم چون من خودم دموکراسی دارم!

این کارگردان که فیلم تازه‌اش “خائن کشی” را با حمایت اول مارکت میسازد، اظهار داشت: بعد از سوالات بسیار گسترده از کارگران حزبی جهان، متوجه شدند ذات کارگران در ضدیت با سرمایه داری سیاه نیست که هیج بلکه صاحب کارشان و صاحب سرمایه را بسیار دوست دارند چون به آنها حقوق میدهد و حیات اقتصادیشان به او وابسته است…یعنی نوع زندگی ما طوری هست که من کارفرمایم را خیلی دوست دارم آن هم خیلی بیشتر از کسی که مرا تحریک میکند…

این کارگردان تاکید کرد: جایی که به آن تکیه میکنم “طبقه” من است. تمام هستی من از جایی میاید که متعلق به طبقه من است. آدم این حق را دارد که طبقه خودش را عوض کند ولی حق ندارد طبقه خودش را فراموش کند.

مسعود کیمیایی+علی اوجی
مسعود کیمیایی+علی اوجی




محمد آفریده و کمال تبریزی با “دست انداز” در جشنواره شانگهای

سینماروزان/حسام ناظری: فیلم‌ سینمایی “داستان دست انداز” به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی محمد آفریده در نخستین نمایش جهانی، در جشنواره بین المللی شانگهای به روی پرده می‌رود.

به گزارش سینماروزان فیلم “داستان دست انداز” در مجموعه آلترناتیوها در بخش پانوراما در بیست و چهارمین دوره جشنواره بین المللی فیلم شانگهای به نمایش در می آید.

همزمان با نمایش این فیلم در جشنواره فیلم شانگهای پوستر فیلم که توسط مهرداد موسوی طراحی شده نیز منتشر شد.

در این فیلم که یکی از متفاوت ترین آثار کمال تبریزی در همکاری با محمد آفریده محسوب می شود، بازیگرانی همچون رضا کیانیان، حبیب رضایی، هدی زین‌العابدین، رویا نونهالی، همایون ارشادی، امید نعمتی حضور دارند.

پخش بین المللی دست انداز بر عهده شرکت ایریماژ است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: رها که علاقمند به نویسندگی است آخرین داستان خود را با آرزوهایش همراه می کند.

جشنواره فیلم‌شانگهای از تاریخ ۲۱ تا ۳۰ خرداد ماه سال جاری در کشور چین برگزار می‌شود.

فیلم+داستان+دست+انداز
فیلم+داستان+دست+انداز




انتقاد یک‌ فعال سینما از انفعال کاندیداهای انتخابات نسبت به هنرمندان⇐کجاست کاندیدایی که برنامه‌ای برای حمایت از معیشت هنرمندانی داشته باشد که کرونا، زندگی‌شان را کن‌فیکون کرده؟؟/ کجاست کاندیدایی که بیمه بیکاری هنرمندان را به سامان برساند؟/کجاست کاندیدایی که به‌جای تلفات بودجه به بهانه برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی، بیت المال را صرف ارتقای معیشت هنرمندان کند؟/آقایان رییسی، رضایی، مهرعلیزاده، قاضی‌زاده، همتی، زاکانی و جلیلی! کدام تان برنامه‌ای جامع و فراگیر دارید برای حمایت از هنرمندان ایران که پس از کرونا بدترین شرایط اقتصادی را تجربه کرده‌اند؟

سینماروزان/سیدروح‌الله حسینی(فعال سینما): ده‌ها نفر از چپ و راست و میانه کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده‌اند و تاکنون ده‌ها نشست رسمی و غیررسمی انتخاباتی برگزار شده ولی یک نفر یک برنامه برای حمایت از سینماگران یا کلی‌تر، هنرمندان رو نکرد؟

این حجم از بی‌تفاوتی نسبت به اهالی هنر واقعا حقارت‌بار نیست؟ هنرمندان فقط زینت‌المجالسند که قاب‌های آقایان را مزین کنند؟

کجاست کاندیدایی که برنامه‌ای برای حمایت از معیشت هنرمندانی داشته باشد که کرونا، زندگی‌شان را کن‌فیکون کرده؟؟ کجاست کاندیدایی که بیمه بیکاری هنرمندان را به سامان برسد؟ کجاست کاندیدایی که به‌جای تلفات بودجه به بهانه برگزاری جشنواره‌های مثلا جهانی، بیت المال را صرف ارتقای معیشت امثال اسدالله یکتاها و جواد گلپایگانی‌‌ها و اصغر سمسارزاده‌ها و… کند؟

باعث تاسف است که در برنامه‌های انتخاباتی رسانه ملی حتی یک کلمه درباره هنرمندان مطرح نمی‌شود و درمقابل پرسنل این رسانه صف می‌کشند برای ضبط رپرتاژ از جشنواره‌های هزینه‌زای بی‌فایده؟

آقایان رییسی، رضایی، مهرعلیزاده، قاضی‌زاده، همتی، زاکانی و جلیلی! کدام تان برنامه‌ای جامع و فراگیر دارید برای حمایت از هنرمندان ایران که پس از کرونا بدترین شرایط اقتصادی را تجربه کرده‌اند؟

کدام‌تان برنامه‌ای دارید برای راه‌اندازی فقط یک بیمارستان تخصصی برای هنرمندان؟ کدام تان برنامه‌ای دارید برای تامین اقلام ضروری زندگی هنرمندان در تمام ایام سال؟ کدام‌تان برنامه‌ای دارید برای پیدا کردن یک بیمه درمانی جامع برای هنرمندان؟

آقایان کاندیدا! همه جمعیت هنرمندان به صدهزارنفر هم نمی‌رسد ولی در این هشت سال حتی ده سبدکالای ارزان‌قیمت میان این جمعیت توزیع نشده! یکی از شما بیاید و مرد و مردانه مشکلات اهالی هنر را حل کند.

روح‌الله حسینی
روح‌الله حسینی




آغاز تدوین “نذر معصومه”+عکس

سینماروزان/حسام ناظری: مراحل تدوین، صداگذاری و اصلاح رنگ فیلم بلند “نذر معصومه” آغاز شد.

به گزارش سینماروزان با پایان مرحله تصویربرداری فیلم بلند “نذر معصومه” در شهر ازنا استان لرستان، مراحل تدوین، صداگذاری و اصلاح رنگ این اثر داستانی آغاز شد.

فیلم بلند “نذر معصومه” نوشته حمیدرضا خودرس صدقی با بازنویسی نهایی فیلمنامه الهام سادات حسینی و به کارگردانی حمیدرضا خودرس صدقی و بهمن مقدومی، به مدت پنج روز با بازی هما خاکپاش، هدایت الله سجادی، رها شناور، فاطمه مهدویان، محمود مهدویان، فاطمه روشنی، الهه خراط، مبینا حسن زاده، فرامرز ایزدی خواه، محمدرضا معدنی، دانیال مقدومی، ناهید معظمی، حسین زینعلی در روستاهای پنج زوج، امامزاده زید و قاسم و آشورآباد شهر ازنا استان لرستان جلوی دوربین رفت.

در خلاصه داستان آمده است:
دختری به نام “معصومه” می کوشد به وصیت پدر عمل کند و همچنین، در تلاش است تا به آرزوی دیرین مادرش، زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) جامه عمل بپوشاند و در همین حین، با مشکلاتی مواجه می شود.

رضا یاری وظیفه تدوین، صداگذاری و اصلاح رنگ اثر را بر عهده دارد.

گفتنی است تمامی مراحل تصویربرداری اثر با رعایت دستورالعملهای بهداشتی پیشگیری از شیوع ویروس کرونا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران شامل پوشش دستکش و ماسک، در شهر ازنا استان لرستان صورت پذیرفت.

فیلم بلند داستانی “نذر معصومه” برای پخش در شبکه های سراسری کشور آماده میشود.

دیگر عوامل “نذر معصومه” عبارتند از:
مشاور کارگردان: صبا فدایی، تهیه کننده: حمیدرضا خودرس صدقی، سرمایه گذار: بهمن مقدومی، اثری از گروه هنری آوای کیش، مجری طرح: انجمن سینمای جوانان استان البرز، مدیر تولید: فرزاد جمشیددانایی، سرپرست گروه کارگردانی: رضا یاری، دستیار یک کارگردان و برنامه ریز: الهام سادات حسینی، منشی صحنه: سارا قربان پور، عکاس و مشاور رسانه: فرزاد جمشیددانایی، مدیر تصویربرداری: رضا یاری، تصویربردار: محمدرضا معدنی، دستیاران تصویر: ابوالفضل فهیمی، امیرمحمد عباسی و علی محمدی، مدیر صدابرداری: کیوان رضایی راد، صدابردار: نوید شیخ محمد، طراح صحنه و لباس: مهسا جمالی، دستیار طراح صحنه و لباس: علیرضا غدیری، طراح و مجری گریم: انسیه طاهر، طراح لوگو: سجاد محمدی، گروه تدارکات: معصومه مقدومی، مرضیه خزائی، حسین مقدومی و وحید مقدومی و با همکاری دفتر تجهیزات سینمایی نور و حرکت، دهیاری روستاهای پنج زوج، امامزاده زید و قاسم و آشورآباد شهر ازنا، بخشداری شهر ازنا، شبکه بهداشت و درمان شهرستان ازنا، فرماندهی انتظامی شهرستان ازنا و معاونت اجتماعی ناجا استان لرستان.

فیلم+نذر+معصومه
فیلم+نذر+معصومه




فریب نامزد در “کافه خون”!+عکس

 

سینماروزان/حسام‌ناظری: فیلمبرداری فیلم کوتاه «کافه خون»، به کارگردانی کاوه سجاد حسینی و تهیه کنندگی حسام الدین مختاری به پایان رسیده است.

 

فیلم کوتاه «کافه خون» درباره یاشار پسری است که با فریب نامزدش درگیر کارهای غیر قانونی شده و زندگی اش دستخوش تغییرات زيادى مى شود.

 

این فیلم با حضور هنرجویان کارگاه بازیگری فیلم خانه هنر کاج و با تدریس کاوه سجاد حسینی ساخته شده است.

 

یاشار ابراهیمی، فرزانه آیافت، روناک برخوردار، پرشین نواب دانشمند، مهدیه مرادی و جواد بهمنی در این فیلم کوتاه به ایفای نقش پرداخته اند.

 

خانه هنر كاج پيش از اين تهيه كننده، مجرى طرح و سرمايه گذار نمايش هايى همچون اولئانا، برگزار كننده جشنواره تئاتر بتالوگ و تهيه كننده چندین فیلم کوتاه و‌ نمایش دیگر بوده است.

 

بخشی از عوامل فیلم کوتاه «کافه خون» عبارتند از: مجری طرح: خانه هنر کاج، دستیار اول کارگردان: محمود پوینده، دستیاران کارگردان: نادره نادری، سمیرا محمد بیگی، فیلمنامه: صادق خوشحال، منشی صحنه: شقایق جهانداری، عکاس: کامبیز ندایی، طراح پوستر و تيزر: بهرام رامه، تدوینگر: شقایق جهانداری، مدیر صدا برداری: پیام عزی، دستیار صدا: محسن مقیمی، سینا مرادی، آهنگساز و تدوین صدا: پیام عزی، طراح صحنه و لباس: سایه احمدی، شهرزاد خواست خدای، فیلمبردار پشت صحنه: بهرام رامه، نگین مقدردوست، مدیر تصویر برداری: افشین گودرزی، جانشین تهیه کننده: محمد مقیمی، دستیاران تصویر:حسین اکبری،احمد قلخانی، حسین ملک محمدی، حجت دادفر، تصحیح رنگ و نور :استودیو لکسل (حسن نجفی،کوثر حیدری)، مشاور رسانه اى: مریم شریعتی (گروه هنرى پژواک)

فیلم+کافه+خون
فیلم+کافه+خون

عكس از: نگين مقدردوست




همکار سرمایه‌گذار دربند در حال گریم کاندیدای انتخابات!+عکس

سینماروزان/مسعود احمدی: به تازگی ساتیار امامی از عکاسان باسابقه در همکاری با نشریات اصلاح‌طلب، تصاویری منتشر کرده از گریم محسن رضایی.

تصاویری که ساتیار منتشر کرده مربوط به امسال نیست ولی گریموری که در عکسها دیده میشود عبدالله اسکندری است.

عبدالله اسکندری از گریمور های برجسته ایرانی است که شش سیمرغ فجر برای گریم آثاری مثل “بانو”، “ناصرالدین شاه…”، “لانتوری”، “ساحره”، “روز واقعه” و “آخرین بندر” کسب کرده است.

اسکندری در سالهای اخیر به خاطر همکاری با محمد امامی(سرمایه گذار دربند) در آثاری نظیر “خوب بد جلف”، “شاهگوش”، “دندون طلا” و “شهرزاد۲” شناخته می‌شود. اسکندری ازجمله افرادی بود که امضایش پای نامه حاشیه‌ساز آزادی از زندان امامی دیده می‌شد.

عبدالله اسکندری که در سریال “امام علی” به عنوان گریمور حضور داشت در سریال سوری “عمر” از محصولات ام.بی.سی (تحت‌الحمایه عربستان سعودی و امارات) هم کار گریم را برعهده گرفت!!

اسکندری که سابقه کار در سریال الف ویژه “مختار” را دارد، این روزها مشغول همکاری با سریال الف ویژه “سلمان فارسی” است.

انتشار تصاویر گریم محسن رضایی توسط عبدالله اسکندری با واکنشهای مختلفی از سوی مخاطبان مواجه شده به خصوص که عکاس هم سابقه همکاری با رسانه‌های اصلاح‌طلب دارد!!

خیلی‌ها می‌خواهند بدانند اصلاح‌طلبی ربطش با آقامحسن چیست و چرا برخی هنرمندان در آشکار یک حرف می‌زنند و درخفا کاری دیگر می‌کنند؟؟

برخی مخاطبان نیز با طعنه، رمز و راز موفقیت مادی در روزگار فعلی را حرکت برمبنای همین تناقضات دانسته‌اند؟

عبدالله اسکندری در حال گریم محسن رضایی/تصاویر امسال منتشر شده ولی طبق گفته عکاس، مربوط به امسال نیست
عبدالله اسکندری در حال گریم محسن رضایی/تصاویر امسال منتشر شده ولی طبق گفته عکاس، مربوط به امسال نیست

 




صدور پروانه برای نویسنده “اتوبوس شب”+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان/حسام ناظری: شورای پروانه نمایش فیلم‌های سینمایی با صدور پروانه نمایش دو فیلم موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان حبیب احمدزاده نویسنده‌ای که سابقه همکاری با ابراهیم حاتمی‌کیا در “آژانس شیشه‌ای” و کیومرث پوراحمد در “اتوبوس شب” را داشته پروانه نمایش فیلمی با نام “افسانه بناسان…” را گرفته است.

“افسانه بناسان: غول چراغ جادو” فضایی مستند-داستانی دارد و در خلاصه داستانش آمده است: بناسان غول چراغ جادو برای جلوگیری از اخراج همیشگی از منظومه شمسی مجبور می‌شود شرط فرشته‌ای را بپذیرد تا با همکاری چهار انسان معمولی یک آهنگ زیبا برای ایجاد معجزه‌ای بشری و واقعی خلق کند ولی در این راه با ماجراهایی از زندگی آنان درگیر می‌شود.

این فیلم در چهار کشور ایران، ژاپن، اتریش و عراق فیلمبرداری شده و بازیگرانی چون پرویز پرستویی، شیسوکو تسویا، گرهارد فرایلینگر، نورییوکی آساکورا و محمود بنکدارنیا در آن ایفای نقش می‌کنند.

ابوالفضل جلیلی هم پروانه “مسیر معکوس” را گرفته که ازجمله پروژه‌های مورد حمایت فارابی است.

فهرست پروانه‌های صادره به شرح زیر است:

–“افسانه بناسان: غول چراغ جادو” به تهیه کنندگی وکارگردانی حبیب احمدزاده

–“مسیر معکوس” به تهیه‌کنندگی و کارگردانی ابوالفضل جلیلی

افسانه بناسان: غول چراغ جادو
افسانه بناسان: غول چراغ جادو




حرفهای سینماداری که استوری سرو قلیانش، غوغا کرده⇐نه فیلم خوب اکران کردند و نه کاری برای سینمادار انجام دادند!/برای ده میلیون وام فرهنگی، سه ضامن می‌خواهند!/معادل ۱۵ هزار تومان، چیپس، پفک و آب معدنی رایگان به مخاطب می‌دهیم، اما باز هم مشتری، نیست!/ماهی ۶۰ میلیون پول آب و برق و گاز از جیب می‌پردازم و درآمدم به نزدیکی صفر رسیده!/۱۰ میلیارد سرمایه شخصی خرج پردیس کردم و هیچ‌کس نگفت حالت چطور است ولی به‌محض انتشار استوری قلیان، همه سراغم آمدند!!

سینماروزان/مجتبی اردشیری: سینماداری که آگهی سرو قلیان در سینمایش، توجه‌برانگیز شده بود به انتقاد از ساختاری پرداخت که هیچ کمکی به بدنه سینما نکرده و فقط به‌دنبال نهیب زدن است.

به گزارش سینماروزان پدرام علیزاده مدیر پردیس شهرک به روزنامه فرهیختگان گفت: تصمیمی که گرفتیم این بود که سینما را از این وضعیت خارج کنیم و برای اینکه کارهای قانونی و اداری آن را انجام دهیم، زمان 15 خرداد را برای این تصمیم اعلام کردیم که پس از این تاریخ، دیگر ما به‌عنوان سینما فعالیت نداریم. پیشنهادی که ارائه دادم این بود که سالن‌های ما پذیرای جمع‌های خانوادگی بالای 10 نفر باشند که بتوانند فیلم و سریال مورد علاقه خود را در سالن تماشا کرده و هم‌زمان با تماشای فیلم و سریال، ناهار، شام یا کافی هم میل کنند.

وی درمورد سوءبرداشت‌هایی که درمورد بردن قلیان به سینما شد نیز گفت: بحث قلیان از ابتدا نیز مدنظر ما نبود چون در کافه‌های کناری ما قلیان وجود دارد و هر شخصی خواست، می‌تواند با مراجعه به آن کافه‌ها، از قلیان استفاده کند. این طبیعی است که ما طبق قانون اجازه ندهیم که خانواده‌ها، قلیان به سالن‌های سینما بیاورند. ما برای این مکان، با یک گروه راه‌انداز قرارداد بستیم که همه موارد از فیلمبرداری، عکاسی، بلاگر و… زیرنظر آنهاست. این موضوع قلیان، اشتباه ادمین صفحه مجازی ما بوده که یک استوری منتشر کرد و من بلافاصله پس از متوجه شدن این اتفاق، آن را پاک کردم. شاید سرجمع این کار تبلیغاتی یک ساعت هم در استوری اینستاگرام سینما نبود. ولی دیدیم که چه جنجالی به پا شد و چه حرف‌های ناحقی علیه ما گفتند. همچنین این اشتباه ادمین پیج بود که از قرارهای عاشقانه 2 نفری سخن گفت. من شدیدا با این عناوین و اقدامات مخالفم و در نخستین لحظاتی که این استوری منتشر شد، آن را حذف کردم.

علیزاده همچنین درمورد کارایی طرح خود که پخش سریال‌های شبکه نمایش خانگی در سالن‌های سینماست، گفت: پیشنهاد من این است که سریال‌های شبکه نمایش خانگی را یک ساعت پس از انتشار، در همان روز در سالن‌هایمان نمایش دهیم. این کاری است که در تمام دنیا دارد انجام می‌شود و من در کشورهای بسیاری دیده‌ام که برخی سالن‌های سینما مشغول پخش سریال‌ هستند و فکر هم نمی‌کنم که حرکتی برخلاف منافع سینما باشد.

این سینمادار جوان درباره دلایل خود مبنی‌بر خارج شدن از دور اکران فیلم و رغبت برای پخش سریال‌ به ما گفت: سینما شهرک یکی از بهترین پردیس‌های سینمایی تهران است که جای سوزن‌انداختن نداشت، اما از وقتی که کرونا آمد، بساط همه چیز خوابید. نزدیک به دو سال است که کسی نمی‌آید به من بگوید حالت چطور است. این آقایان مدیر بگویند در این ایام کرونا چه کارهایی انجام داده‌اند. همین‌هایی که وقتی من و امثال من مشغول ساخت پردیس سینما با پول شخصی‌مان بودیم، پیدایشان نبود، وقتی کرونا آمد، باز هم پیدایشان نشد و الان هم مثل تمام آن سال‌ها معلوم نیست کجا هستند و به چه کاری مشغولند و مسئولان با شنیدن اسم قلیان، تازه پیدایشان شد!! وقتی سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده از ترس بر باد رفتن سرمایه‌اش، فیلمش را اکران نمی‌کند، من سینمادار چرا باید دست‌روی‌دست بگذارم و هر روز و هر ماه و هر سال ضرر بدهم؟

وی ادامه داد: شما ببینید در این دو سال هیچ‌کس حواسش به ما نبود اما تا بحث قلیان مطرح شد، به من گفتند که قرار است از حراست ارشاد با شما تماس بگیرند یا گفتند قرار است آقای انتظامی جلسه‌ای در این رابطه داشته باشد. این دوستان تا الان کجا بودند. یک طرحی دادند که بیا به تو 10 میلیون تومان وام می‌دهیم، رفتیم و دیدیم به اندازه‌ای گیروگرفت دارد که عطای گرفتن آن را به لقایش بخشیدیم آن هم برای وامی که 3 ضامن می‌خواست و باید آن را با سود برمی‌گرداندیم. مدام گفتند صبر کنید فلان زمان فیلم خوب اکران می‌کنیم، اما زمان گذشت و گذشت و نه فیلمی اکران کردند و نه کاری برای سینمادار انجام دادند. وقتی می‌بینم که برخی سالن‌ها، تئاتر کمدی و فیلم خارجی نمایش می‌دهند و چند مخاطب جذب می‌کنند، چرا من باید بنشینم و فقط نگاه کنم؟

علیزاده همچنین اذعان کرد: به‌خدا قسم در همین مدت بیش از 30 نفر از پرسنلم را تعدیل کرده‌ام و هم‌اکنون با سه نفر پرسنل و یک نفر انتظامات و تامین هزینه آب، برق، تلفن، حقوق، بیمه و… ماهی 60 میلیون تومان از جیب می‌پردازم ولی درآمد به نزدیکی صفر رسیده. ملک ما فرهنگی نیست و کاربری آن تجاری است و به همین دلیل هزینه‌های قبوض به تجاری محاسبه می‌شود و خیلی بالاتر از سینماهای دیگر درمی‌آید.

این سینمادار درمورد مشکلاتی که سر راه خروج از چرخه اکران فیلم است به ما گفت: چون ما ملک فرهنگی نیستیم، چندان مسیر دشواری برای ما تعریف نمی‌شود. پردیس شهرک یک مکان تجاری است و مشکلات سینماهای دیگر در این زمینه را ندارد. قرار است با محمدرضا فرجی (از مدیران سازمان سینمایی) جلسه‌ای داشته باشم. می‌خواهم در کارها گشایش پیدا شود، اما واقعا هر کاری که در این زمان فکرش را کنید انجام دادیم ولی به موفقیتی نرسیدیم. بلیت سینما 30 هزار تومان بود اما ما آمدیم معادل 15 هزار تومان، چیپس، پفک و آب معدنی رایگان به مخاطبان دادیم، اما باز هم نتوانستیم سالن‌ها را پر کنیم.

  علیزاده در پایان گفت: من 6 سال پیش، این ملک را کوبیدم و تمامش را از نو ساختم. به پول آن زمان بیش از 10 میلیارد تومان خرج اینجا کردم، اما نه‌تنها هیچ کمکی به من نشد بلکه با یک استوری دیدیم که چه اتفاق‌هایی رقم خورد و همه سراغم آمدند!! کسانی که هیچ کاری برای سینما نکردند و در تمام این مدت اصلا خبری از آنها نبود و حالا هم اصلا عین خیالشان نیست که پردیس‌هایی مانند شهرک، دارند از بین می‌روند و صاحبان‌شان ورشکسته می‌شوند بگویند برای سینما چه کرده‌اند؟؟