1

خرید و فروش کارت تهیه‌کنندگی؛ از دلال گوشت منجمد برزیلی تا کنتراتچی نمایشگاه‌های انرژی؟؟؟⇐یک تهیه‌کننده پاسخ داد

سینماروزان: چندین سال است که سرمایه‌گذارانی بی‌ربط به فرهنگ با پول‌‌های مشکوک وارد حیطه‌های مختلف هنری و ازجمله سینما شده و فارغ از آن که با بریز و بپاش‌های بیهوده، هزینه تولید را بالا می‌برند، به‌خاطر درگیری با برخی پرونده‌های تخلفات اقتصادی، اعتبار سرمایه‌گذاری‌های فرهنگی را زیر سوال می‌برند.

علیرغم مخالفت بدنه سینما با این بریز و بپاشها، این گونه سرمایه‌گذاران که از بیت‌کوین‌باز تا دلال گوشت منجمد برزیلی و از وابسته یک کاندیدای دائم المردود انتخابات تا کنتراتچی نمایشگاه‌های انرژی شیخ‌نشین‌های جنوب را شامل می‌شود آن قدر روسای صنوف را نمک‌گیر کرده‌اند که حتی در جشن‌های صنفی هم بر صدر می‌نشینند و قدر می‌بینند.

این صدرنشینی نوکیسه‌گان، پرسش‌هایی جدی را شکل داده پیرامون خرید کارت تهیه‌کنندگی توسط این جماعت؟؟ با توجه به سابقه صدور کارت تهیه‌کنندگی برای تهیه‌کننده‌ای اوین‌نشین(!) این پرسشها را باید جدی گرفت.

غلامرضا موسوی تهیه‌کننده قدیمی سینمای ایران در پاسخ به این پرسش “ایلنا” که برخی افراد با پول کارت تهیه‌کنندگی می‌خرند، گفت: روند تهیه‌کننده شدن دو وجه دارد؛ یک وجه آن تهیه‌کننده‌ای است که به وزارت ارشاد معرفی می‌شود که قطعا باید ضوابطی را داشته باشد تا مجوز بگیرد اما هرکدام از چهار تشکیلات تهیه‌کنندگی ضوابط خود را دارد و افراد می‌توانند عضو هرکدام از این چهار تشکیلات بشوند اما اینکه فرد عضو یکی از این تشکیلات بشود به معنی این نیست که بتواند پروانه ساخت بگیرد.

موسوی ادامه داد: کسی که عضو هرکدام از این شوراهای چهارگانه تهیه‌کنندگی باشد باید بیاید و در جلسه مصاحبه شورای عالی شرکت کند و حداقل 60 امتیاز را بگیرد تا بتواند به عنوان تهیه‌کننده، پروانه ساخت بگیرد.

تهیه‌کننده “قرمز” و “من مادر هستم” تاکید کرد: اینکه کسی به هر شکلی بتواند عضو یکی از این چهار تشکل بشود و به او بگویند با عضویت در یکی از این تشکل‌ها می‌توانند تهیه‌کننده بشوند، صحت ندارد و امکان‌پذیر نیست. تا به امروز به جز یک مورد وزارت ارشاد و سازمان سینمایی به هیچ عنوان کارت تهیه‌کنندگی را به صورت مستقیم صادر نکرده است و هر که میخواهد به عنوان تهیه‌کننده پروانه ساخت بگیرد قطعا باید از کانال شورایعالی تهیه‌کنندگان عبور کند.

براساس گفته‌های موسوی هرچند دریافت پروانه ساخت به عنوان تهیه‌کننده فقط و فقط منوط است به تایید صلاحیت توسط شورایعالی تهیه‌کنندگان ولی آنچه آشکار است اینکه هر کدام از چهار صنف تهیه‌کنندگی هم می‌توانند بنا به صلاحدید خود برای افراد متبوع خویش، کارت صادر کرده و آنها را برای تائیدیه نهایی به شورایعالی معرفی کنند!
بدیهی است که تمام اتفاقات مرتبط با این سیکل و از جمله پرسشهای پیرامون فروش کارت تهیه‌کنندگی، به یکی از این چهار صنف تهیه‌کنندگی بازمی‌گردد! این طور نیست؟؟




سلبریتی زیرزمینی، بازیگر تلویزیون شد!+عکس

سینماروزان: در شرایطی که بازیگران حرفه‌ای تلویزیون به خاطر نبود پیشنهاد بازیگری مجبور به خانه‌نشینی هستند، حضور خواننده زیرزمینی به عنوان بازیگر، دهان‌کجی به حرفه بازیگری نیست؟؟!!

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” در حالی که صداوسیما به عنوان یکی از منتقدان سبک زندگی سلبریتی‌ها، در بخش‌های مختلف خبری و برنامه‌های تلویزیونی به نقد جریان سلبریتی‌زدگی جامعه می‌پردازد، در بخش‌های نمایشی تلویزیون، قاعده کاملاً برعکس شده و این رسانه به محلی برای مجاز شدن برخی از سلبریتی‌ها تبدیل شده است.

در آخرین نمونه از جریان عادی‌سازی حضور زیرزمینی‌ها در رسانه ملی، «گامنو»، خواننده رپ زیرزمینی، به عنوان بازیگر سریال «زیر همکف» تلویزیون معرفی شد. سریالی که پخش آن از جمعه شب گذشته آغاز شده و قرار است جای خالی سریال‌های کمدی را پر کند.
در شرایطی که بازیگران حرفه‌ای تلویزیون به خاطر نبود پیشنهاد بازیگری مجبور به خانه‌نشینی هستند، حضور خواننده زیرزمینی به عنوان بازیگر، دهن‌کجی به حرفه بازیگری است. انتقاد‌های غلامحسین لطفی، درباره خانه‌نشین شدن بازیگران به تازگی از تلویزیون پخش شده و بعید بود به این سرعت مدیران صداوسیما فراموش کنند، بازیگر قدیمی طنز تلویزیون چه گلایه‌ای کرد! با این حال در زمانی که امثال لطفی چشم‌انتظار کار هستند، یک خواننده زیرزمینی یک‌شبه بازیگر سریال تلویزیونی در پربیننده‌ترین شبکه تلویزیون شد.

هومن شاهی که در دنیای عجیب خوانندگان زیرزمینی برای خود نام هنری «گامنو» را انتخاب کرده، از نوجوانی وارد خوانندگی رپ شد و به عنوان یک رپر شهرت خود را مدیون همکاری در تولید موزیک‌ویدئوی «سوسن‌خانم» است. این آهنگ و موزیک‌ویدئو، زمانی به عنوان نماد غربزدگی نسل جوان ایرانی در مستند «میراث آلبرتا» استفاده شد. گامنو، اما بر خلاف همه انتقاد‌هایی که در مراجع رسمی از این آهنگ و سبک زندگی‌ای که در آن تبلیغ می‌شد، فعالیت خود را گسترش داد. این خواننده تنها چند سال بعد از زیرزمینی خواندن، سر از تیتراژ برنامه‌های تلویزیونی درآورد.
شیوه مجاز شدن «گامنو»، شبیه روندی است که بسیاری از خوانندگان شناخته‌شده موسیقی پاپ پشت سر گذاشتند، از محسن یگانه و محسن چاووشی گرفته تا رضا صادقی و خوانندگان ریز و درشت دیگری که ابتدا در فضای مجازی خواندند و بعد از طریق حضور در برنامه‌های تلویزیونی توانستند از ارشاد مجوز فعالیت رسمی بگیرند. «گامنو»، اما در شرایطی که وزارت ارشاد روی خوشی به موسیقی «رپ» نشان نمی‌دهد، سر از دنیای بازیگری درآورده است.

این خواننده غیرمجاز، ابتدا در تیتراژ «خندوانه» بدون اینکه نامی از او آورده شود، خواند. علاقه‌مندان به موسیقی کاملاًَ با صدای «گامنو» آشنا بودند، ولی مدیران صداوسیما ترجیح دادند نامی از او در تیتراژ «خندوانه» نباشد تا احتمالاً از انتقاد‌ها دور باشند. بعد از آن بود که «گامنو» سر از مسابقه «خانه ما» درآورد. برنامه‌ای که ساخت آن با حمایت نهاد‌های فرهنگی انجام می‌شد. با این وجود که هر لحظه بر حضور این خواننده در فضای رسانه ملی افزوده می‌شد، ناگهان صداوسیما تصمیم به ممنوع‌الصدا کردن وی گرفت. تیتراژ «خانه ما» تنها یکی از آهنگ‌هایی بود که «گامنو» برای تلویزیون اجرا کرد و ناگهان پخش آن متوقف شد. صداوسیما هیچ توضیحی درباره علت این ممنوعیت ارائه نداد. در شرایطی که حس می‌شد با این ممنوعیت، «گامنو» از صداوسیما دور می‌شود، ناگهان تصویر وی با همان شمایلی که در موزیک‌ویدئو‌های زیرزمینی حضور داشت، بر صفحه تلویزیون نقش بست. با کمال تعجب خواننده ممنوع‌الصدا، بازیگر سریال تلویزیون شد.

با پایان یافتن پخش سریال طنز «فوق‌لیسانسه‌ها»، شبکه ۳ تصمیم گرفت درام «وارش» را پخش کند و جای خالی سریال‌های طنز را در شبکه یک سیما با «زیر همکف» پر کرد. «این سریال به کارگردانی بهمن گودرزی و تهیه‌کنندگی رضا جودی ساخته شده است. از آخرین سریال‌های جودی می‌توان به «فوق‌لیسانسه‌ها» اشاره کرد که جزو کار‌های پرمخاطب سیما هم بود. جدیدترین تجربه بهمن گودرزی در تلویزیون هم ساخت سریال «سفر در خانه» بود که از شبکه نسیم روی آنتن رفت و توفیق چندانی در جذب مخاطب نیافت.»

زیر همکف اولین حضور تلویزیونی گامنو در عرصه بازیگری محسوب می‌شود. وی پیش از این در سریال «گلشیفته» و در شبکه نمایش خانگی نیز به عنوان بازیگر حضور پیدا کرده بود. با این حال او پیش از این از طریق خوانندگی در «خندوانه» و «کودک‌شو» به تلویزیون راه پیدا کرد و این برنامه‌ها مجوزی بر حضور او در سیما شدند.

پیش از بازیگر شدن «گامنو» چند سلبریتی با حضور در صداوسیما اجرای برنامه‌های تلویزیونی را بر عهده گرفتند، اجرا‌هایی که اغلب با حواشی روبه‌رو شد تا در نهایت معاون سیما در دستورالعملی خواستار محدودیت حضور سلبریتی‌ها در تلویزیون شد.

ایفای نقش یک خواننده زیرزمینی در تلویزیون بدون داشتن سابقه خاصی در بازیگری، یک دلیل بزرگ دارد و آن تلاش تیم سازنده سریال «زیر همکف» برای ایجاد جذابیت کاذب برای سریالی است که قرار است مردم را بخنداند. اتفاقی که بار‌ها در سینما رقم خورده و تهیه‌کنندگانی که از موفقیت محتوای فیلم ناامید بودند برای ایجاد حاشیه سود سراغ سلبریتی‌ها می‌روند که صرف حضور آن‌ها بتواند تعداد مخاطبان فیلم را بالا ببرد. اما تکرار این الگوی تجاری در صداوسیما، نشانه خوبی نیست! تلویزیون با داشتن سریال‌هایی مثل «پایتخت» و بدون دستاویز قرار دادن سلبریتی‌ها، دارای چندین میلیون مخاطب است و نیازی ندارد برای نگه داشتن بیننده سراغ روش‌های فیلم‌های تجاری برود، ولی این باور در نگاه سریال‌ساز‌های تلویزیون گویا ریشه ندارد!
تنها چند روز بیشتر از قهر چند سلبریتی سینما از تلویزیون نگذشته است. افرادی که شهرت خود را مدیون حضور در تلویزیون هستند، به بهانه‌های واهی با رسانه ملی خداحافظی کردند، حال باید دید آیا این سرنوشت برای امثال خوانندگان زیرزمینی نیز تکرار می‌شود یا خیر؟!

هومن گامنو در نمایی از “زیر همکف”




یک شگفتی بزرگ در روزهای غبارآلود انتهای پاییز⇐روابط عمومی جشنواره کودک به‌جای شفاف‌سازی کامل درباره بهره‌مندان از بودجه هنگفت جشنواره، از جانب مدیران فارابی و سازمان سینمایی به اظهارنظر پرداخت!+چند شگفتی دیگر از ریزهزینه‌های ستاد خبری

سینماروزان: شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره عملکرد مالی هفت ماهه ابتدای سال فارابی فارغ از شگفتی‌هایی مانند هزینه پشتیبانی ۸.۵میلیاردی و صرف بودجه‌ای بیش از ۵میلیارد برای جشنواره کودک، عجایبی همچون هزینه‌کرد حدود نیم میلیاردی برای عوامل اجرایی جشنواره کودک و هزینه نزدیک به ۴۰۰میلیونی برای ستاد خبری جشنواره کودک را هم به دنبال داشت.

روابط عمومی جشنواره کودک به جای آن که به سمت شفاف سازی کامل برود و ریزهزینه‌ای آن ۵میلیارد و خرده ای و بهره‌مندان از آن را دهد یا چگونگی خرج حدود نیم میلیارد برای عوامل اجرایی را شرح دهد، جوابیه‌ای ۵بندی داده و فقط ریز برخی هزینه‌های ستاد خبری را منتشر نموده.

شگفتی بزرگ این جوابیه، پاراگراف نهایی‌اش است که در آن آمده: سیاست شفاف‌سازی فرصتی برای نقد و بررسی منصفانه توسط افکار عمومی است و نه برخوردها و تسویه‌حساب‌هایی که یا مستقیماً از اغراض سیاسی می‌آید و یا از حسادت‌ها و اغراض شخصی؛ و البته که این نوع برخوردها هزینه محتمل هرگونه شفافیت و تنویر افکار عمومی است و بنیاد سینمایی فارابی و مسئولان سازمان سینمایی، آماده پرداخت چنین بهایی، در ازای «نهادینه شدن سیاست شفاف‌سازی در همه‌ نهادهای فرهنگی» بوده‌اند و خواهند بود.

سوال آنجاست که روابط عمومی کودک چرا به‌جای پاسخگویی ساده و سرراست به چند سوال ساده و روشنگری درباره برخورداران از بودجه هنگفت جشنواره، خود را کنار فارابی و سازمان سینمایی قرار داده و این طور وانمود کرده که سخنگوی فارابی و سازمان است؟؟

مگر بنیاد سینمایی فارابی، روابط عمومی مستقل ندارد و مگر روابط عمومی کودک همان روابط عمومی فارابی است؟؟

مگر سازمان سینمایی روابط عمومی مستقل ندارد و آیا سخنگویی روابط عمومی سازمان هم به روابط عمومی کودک واگذار شده که در بند پایانی جوابیه جشنواره کودک، به‌جای روسای سازمان هم اظهارنظر شده؟؟؟

برخی دیگر از شگفتی‌های جوابیه روابط عمومی کودک را مرور خواهیم کرد:

–۶۳.۵میلیون برای مستندسازی تصویری جشنواره هزینه شده!!

–۴۷میلیون برای انتشار گزارش در رسانه‌های بین‌الملل خرج شده!! کجای دنیا جشنواره‌ای معتبر پیدا می‌کنید که برای انتشار گزارش در رسانه‌های خارجی به آنها پول دهد؟ بماند که اساسا مشخص نیست درنتیجه این هزینه‌کرد کدام فضاسازی در رسانه‌های معتبر جهانی حول این جشنواره ایجاد شده!؟

–۲۹.۴میلیون برای بولتن مجازی هزینه شده و در عین حال ۱۱.۷میلیون برای عکس‌های بولتن هزینه شده!! مگر بخش عکس بولتن نباید با همان هزینه بولتن اداره شود؟؟

متن کامل جوابیه روابط عمومی کودک را اینجا ببینید.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐افزایش تراکم فیلمهای روی پرده با اکران “مشت آخر” و “آشفتگی”

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد دو فیلم جدید به چرخه اکران اضافه شوند تا تراکم فیلمهای روی پرده بیشتر و بیشتر شود.

از روز چهارشنبه 27 آذرماه فیلم «مشت آخر» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده در گروه سینمایی فرهنگ و «آشفتگی» به کارگردانی فریدون جیرانی در گروه سینمایی زندگی اکران می‌شود.




مسعود جعفری‌جوزانی در تازه‌ترین اظهاراتش بیان داشت⇐در دورانی که میانگین شعور جمعی ملی از سقف شعور دولتی بالاتر است، مدیران سیاسی غیرمتخصص ضربات جبران‌ناپذیری را بر پیکره سینما وارد کرده‌اند!/در آغاز پیروزی انقلاب، ملت و دولت و مدیر و مسئول و سینماگر یکی بودند ولی با گذر زمان، دیدگاه سیاست‌زده و تنگ‌نظرانه حزبی، شتاب پیشرفت سینما را گرفت!/پس از گذشت بیش از ۱۰۰ سال از حضور سینما در ایران، هنوز هیچ قانون و دولتی این پدیده پیشرو را به عنوان یک صنعت به رسمیت نشناخته است!!/ حتی در سازمان تأمین اجتماعی هم سینماگران را تحت عنوان «ماهیگیران فصلی» بیمه می‌کنند!!/جالب است که سینمای ایران، بیش از فیلم و سینماگر، سازمان و مسئول و مدیر و وزیر و نهاد و بنیاد و رئیس و منشی و راننده و مستخدم دارد!!/چرا بودجه‌های سینمایی صرف جشن و جشنواره و هر چیز و کار بیهوده دیگری به غیر از فیلم و فیلمسازی می‌شود؟؟/چرا با وجود خیل فارغ‌التحصیلان بیکار، هر روز حیاط خلوت‌های جدیدی به نام جشنواره و مدرسه و دانشکده و دانشگاه سینمایی افتتاح می‌کنند که جز فقر اندیشه و اقتصاد و خالی‌کردن جیب مردم، کاری از پیش نمی‌برند!!؟؟/امروز سینمای ایران برده سرمایه و سرمایه‌گذار است و سینماگر اگر برده این نوکیسه‌ها نشود، خانه‌نشینش می‌کنند!/امروز، فیلم خوب و بد را سینماداران و مافیای سرمایه تعیین می‌کنند، نه پیشتازان فرهنگ و اندیشه!/سیاست‌بازان با همکاری نوکیسه‌ها، سینمای اندیشمند را به خاک سیاه نشاندند

سینماروزان: مسعود جعفری‌جوزانی در تازه‌ترین سخنانش درباره سینمای ایران که در برنامه سینماگپ سازمان سینمایی حوزه هنری مطرح شد به مسائل و سرفصل‌های مهمی اشاره کرده که اگر مدیران سینمایی به آن توجه کنند می‌تواند برای سینمای رو به رکود ایران راهگشا باشد.

مسعود جعفری‌جوزانی معتقد است اینکه سینمای ایران، پس از دوران طلایی دهه ۶۰، سیر نزولی طی کرد و امروز در تنگنای ستاره‌محوری و تجاری‌سازی‌های سطحی گرفتار شده است، یک وجه آن به مسئولان دولتی و وجه دیگر آن به واقعیت‌های اقتصادی موجود برمی‌گردد.

کارگردان سریال تاریخی «در چشم باد» در ادامه سخنانش به این نکته اشاره می‌کند که بدیهی است داشتن سینمای ملی، تدبیر و برنامه‌ریزی می‌خواهد. جعفری‌جوزانی در گفتگو با برنامه «سینما گپ» حوزه هنری به این اشاره می‌کند که معیار گزینش مسئولان سینمایی پیش و بیش از آنکه به دانش سینمایی، جهان‌بینی و تخصص متکی باشد، به تعهدات حزبی و سرسپردگی آن‌ها متکی است.

به گفته وی سینمای ایران امروز در تنگنای ستاره‌محوری و تجاری‌سازی‌های سطحی گرفتار شده و انگیزه‌ای برای فعالیت و برنامه‌ریزی‌های طولانی‌مدت فرهنگی در آن‌ها وجود ندارد.

کارگردان فیلم سینمایی «شیر سنگی» در ادامه سخنانش عنوان می‌کند که مدیران سیاسی غیرمتخصص بیشتر به کمیت و آمار (معمولاً ساختگی) بسنده می‌کنند. اینگونه افراد از آنجا که معمولاً از دردسر و نقد هراس دارند، مشاوران خود را نیز از بین هم‌حزبی‌ها و نزدیکان انتخاب می‌کنند تا به کمک آن‌ها بتوانند سخنرانی‌هایی را که معمولاً پر از امید کاذب است برای جشن‌های پرخرج و بی‌خاصیت بنویسند. متأسفانه مشکلاتی از این دست، در این دوران بحرانی و سیاست‌زده که میانگین شعور جمعی ملی از سقف شعور دولتی بالاتر است، به گونه‌ای مضاعف به فرهنگ و سینما لطمه وارد می‌کند.

وی می‌افزاید: فراموش نکنیم که در آغاز پیروزی انقلاب، ملت و دولت و مدیر و مسئول و سینماگر یکی بودند و یک هدف داشتند. غول شرق بیدار شده بود و نیرو‌های مردمی، باانگیزه و خلاق آزاد شده بودند و نیرو‌های امیدوار با همه توان، خلاقیت و دانش به میدان آمده بودند. همه یا حداقل بیشترمان با شوق و شور و شعف تلاش می‌کردیم افق تازه‌ای در سینمای ایران و جهان پدید آوریم. انگیزه و امید داشتیم؛ چیزی که باعث پیشرفت شد و در مدتی کوتاه سینمای نوین و اندیشمندی پدید آورد که مرکز توجه آزادیخواهان و روشنفکران جهان شد؛ سینمایی که صف‌های طولانی تماشاگران را در داخل کشور و همچنین شیفتگی مسئولان و مدیران جشنواره‌های جهانی را در خارج از کشور در پی داشت.

به گفته کارگردان فیلم سینمایی «جاده‌های سرد» متأسفانه با گذر زمان، دیدگاه سیاست‌زده و تنگ‌نظرانه حزبی، شتاب پیشرفت سینما را گرفت و آن را به نقطه صفر که امروز در آن هستیم، رساند. جالب است که امروزه، پس از گذشت بیش از ۱۰۰ سال از حضور سینما در ایران و حتی با احتساب تاریخ تولید اولین فیلم ایرانی «آبی و رابی» که۹۰سال می‌گذرد، هنوز هیچ قانون و دولتی این پدیده پیشرو و ارزشمند را به عنوان یک صنعت به رسمیت نشناخته است، یعنی هنوز پدیده سینما و کارکنان آن، هیچ تعریف قانونی در ایران ندارند، حتی در سازمان بیمه تأمین اجتماعی هم کارکنان و سازندگان فیلم را تحت عنوان «ماهیگیران فصلی» بیمه می‌کنند.

به اعتقاد این سینماگر، جالب است که این تولید جمعی بی‌تعریف، بیش از فیلم و سینماگر، سازمان و مسئول و مدیر و وزیر و نهاد و بنیاد و رئیس و منشی و راننده و مستخدم دارد. بودجه‌هایی هم که برای آن تعریف و از جیب ملت پرداخت می‌شود، معمولاً صرف جشن و جشنواره و هر چیز و کار بیهوده دیگری به غیر از فیلم و فیلمسازی می‌شود؛ جشن و جشنواره‌هایی که به شیوه موجودات تک‌یاخته به سرعت تکثیر می‌شوند و با وجود خیل فارغ‌التحصیلان بیکار، هر روز حیاط خلوت‌های جدیدی به نام مدرسه و دانشکده و دانشگاه سینمایی افتتاح می‌کنند که جز فقر اندیشه و اقتصاد و خالی‌کردن جیب مردم، کاری از پیش نمی‌برند.

این کارگردان سینما اذعان داشت: مدتی است که مسئولان فرهنگی تصمیم گرفته‌اند بودجه اندکی را هم که به سینما تعلق می‌گرفت، قطع کنند و رسماً آن را به دست سرمایه بسپارند. این اتفاق که به بهانه کمبود بودجه، از هفت سال پیش شدت بیشتری گرفته است، تصمیمی است که صد البته مانند همیشه، بدون مشورت با اهالی سینما انجام گرفت و ابعاد مثبت و منفی آن در نظر گرفته نشد. نتیجه هم امروز به وضوح قابل مشاهده است. منظور اینکه چنانچه سینما درست در اختیار سرمایه قرار بگیرد، مانند هر تولید دیگر، صرفاً باید به عرضه و تقاضا فکر کند و با استفاده از سلیقه موجود کالای فرهنگی بسازد.

چهره ماندگار سینمای ایران در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: سینما را رها کنند تا در خدمت سرمایه‌های مشکوک و سرمایه‌گذاران نوکیسه، فقط و فقط به عرضه و تقاضا بیندیشد. بدیهی است در شرایط موجود، جایگاهی برای سینمای ملی که مدعی است، روح ملی را به نمایش می‌گذارد وجود نخواهد داشت. امروز، سینما برده سرمایه و سرمایه‌گذار است و سینماگر اگر برده این نوکیسه‌ها نشود، خانه‌نشینش می‌کنند، در نتیجه، فیلمسازان مقصر وضعیت و شرایط موجود نیستند. طبیعی است چنین سیاست و برنامه‌ای عوام و عوام‌زدگی را رواج می‌دهد و ارزش‌گذاری فیلم هم تغییر ماهوی می‌کند.

جعفری‌جوزانی همچنین گفت: امروز، فیلم خوب و بد را سینماداران و مافیای سرمایه تعیین می‌کنند، نه پیشتازان فرهنگ و اندیشه. در شرایط موجود، هر فیلمی که به هر قیمت ممکن تماشاگر بیشتری داشته باشد و سود بیشتری عاید سرمایه‌دار کند، فیلم برتری است. واقعیت تلخ این است که سیاست‌بازان با همکاری نوکیسه‌ها و با سوءاستفاده از مدیران بی‌بصیرت، آن سینمایی را که به همت فرزندان ملت انقلابی، طی یک دهه چنان درخشید که مرکز توجه و امید آزادیخواهان و روشنفکران جهان شد، به خاک سیاه نشاندند.

جعفری‌جوزانی سینما را سیاست‌زده و حزبی معرفی کرد و گفت: واقعیت این است که در شرایط موجود، سینمای ایران پایه و اساسی پایدار ندارد و ذاتاً سلیقه‌ای، سیاست‌زده و حزبی است. در حالی‌که سینما به‌عنوان یک کالای فرهنگی ملی باید ریشه در واقعیت‌های زندگی، رؤیاها، سلیقه، آداب، رسوم و اخلاقیات، آیین‌ها، باورها، اعتقادات و خواسته‌های سیاسی آشکار و پنهان ملت داشته باشد تا بتواند روح ملی کشور بزرگ ایران را به نمایش بگذارد.




همراهی عادل فردوسی‌پور با ژوله، پژمان و دایی در تولید یک برنامه تازه!+عکس

سینماروزان: عادل فردوسی‌پور که بعد از حذف از «نود» حسابی بر دامنه شهرت خود افزود قصد دارد یک برنامه تازه را به هواداران خود ارائه دهد.

عادل فردوسی‌پور طراحی و تولید برنامه‌ای به نام «کلاسیکو» را برعهده داشته است که به بهانه ال‌کلاسیکوی حساس چهارشنبه شب میان بارسلونا و رئال تهیه شده است.

این ویژه برنامه با اجرای پژمان جمشیدی و با حضور هواداران دو تیم در استودیو، در آستانه ال‌کلاسیکوی حساس، یکشنبه شب عرضه خواهد شد؛ البته نه از تلویزیون بلکه از طریق پلتفرم‌های اینترنتی.

این برنامه که با حضور علی دایی، وریا غفوی، امیرمهدی ژوله به عنوان میهمان و با اجرای پژمان جمشیدی به بررسی آخرین اتفاقات بارسلونا و رئال مادرید پیش از بازی بزرگ می‌پردازد، قرار است یکشنبه شب ۲۴ آذر از طریق پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا و کافه بازار به نمایش درآید.

 ژابی آلونسو بازیکن تیم ملی اسپانیا هم به عنوان کارشناس برنامه «کلاسیکو» با برقراری ارتباط اینترنتی تحلیل‌هایی از رقابت دو تیم و حال و هوای فعلی دو شهر بارسلون و  مادرید را ارائه می‌کند.

تهیه کنندگی «کلاسیکو» را عادل فردوسی پور برعهده دارد و کافه‌بازار، فیلیمو و نماوا از سرمایه‌گذاران این برنامه هستند. این برنامه یکشنبه ۲۴ آذر منتشر خواهد شد.

 

پژمان جمشیدی و علی دایی در «ال کلاسیک»




دوئل نسرین مقانلو با نیما شاهرخ‌شاهی⇐«مورچه خوار» به پایان رسید+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم سینمایی «مورچه خوار»  در تهران به پایان رسید.

«مورچه خوار» را شاهد احمدلو به تهیه کنندگی کیان باباییان با بازیگرانی متنوع میسازد.

نسرین مقانلو، مهدی کوشکی، رضا شفیعی جم، مارال فرجاد، لیندا کیانی، نیما شاهرخ شاهی، ایمان اشراقی، سارا منجزی پور، خاطره حاتمی، مجید شهریاری، مجید علیزاده، علی اصغر طبسی، کسری شعبانی، پژواک ایمانی، ارشیا خلیلیان، امید مصباحی، شهریار حیدری، شیما شهامتی، سمیرا فلاح از بازیگران اصلی این فیلم هستند.

«مورچه خوار» یک کمدی است با داستانی متأثر از اتفاقات جامعه امروز ایران.

 لیست نهایی عوامل به شرح ذیل است:

کارگردان:شاهد احمدلو،تهیه کننده:کیان باباییان،مجری طرح مریم شجاعی،نویسنده:مهیار شاهرخی، مدیر فیلمبرداری:فریبرز سیگارودی، مدیر صدابرداری:اشکان پورتاجی، طراح چهره پرداز:محسن دارسنج، طراح صحنه و لباس:محمد صادقی، تدوین:علی رشیدی

گروه کارگردانی: محمد رضا زاهدیان،سعید بیات، منشی صحنه:مهتاب رضوی

گروه چهره پرداری:محمد سام کیانی فر،راحله فیوضی

گروه صحنه:سجاد جنتی، محسن ساجدی

گروه لباس:زهره سلطانی،مهرآسا ابوالحسنی

گروه صدا:ابراهیم موسوی،امین آسترکی

فیلمبردار:شاهین توفان، گروه فیلمبرداری: سپهرمژدهی نیا،آرش خرمی،حسن رضایی، احسان منفرد،محمد رضا رست خیز

گروه تولید:اسماعیل کردی، رضا نوروری،محسن جهان پناه، سارا بافتی

امور فنی:استودیو شکوفا فیلم، دستیار تدوین: یوسف بخشایش

گروه تدارکات:محمد جمشیدی، مهدی نوری،افشین امینی

عکاس:علیرضا لاجورد

مدیر تبلیغات:مسیحا شجاعی

مدیر روابط عمومی:محمد حسین داودی

نیما شاهرخ‌شاهی در نمایی از «مورچه خوار»

 




انتقاد رضا مقصودی از کیفیت کارگردانی منوچهر هادی⇐”سالوادور…”ی که من نوشتم زمین تا آسمان متفاوت بود با فیلمی که ساخته شد!!/اصلا از “سالوادور…” راضی نیستم و حال خوبی با آن ندارم

سینماروزان: “من سالوادور نیستم” از جمله کمدی‌های پرفروش ده سال اخیر سینماها بوده است و علاوه بر اکران عمومی به هنگام عرضه فیلم در شبکه خانگی نیز فروشی بالا برایش رقم خورد.

“سالوادور…” را منوچهر هادی براساس فیلمنامه رضا مقصودی ساخت ولی علیرغم اقبال مخاطبان، مقصودی از نتیجه کارگردانی هادی راضی نیست و سالها بعد از اکران همچنان از این همکاری گله دارد.

رضا مقصودی که خودش سابقه کارگردانی یک کمدی با عنوان “خجالت نکش” را داشته با نقد کیفیت “سالوادور…” به “فرهیختگان” گفت: “من سالوادور نیستم” را امیرپروین حسینی به همراه منصور سهراب‌پور تهیه‌ کرده که من با حسینی، “خجالت نکش” را کار کردم؛ هر دو فیلمنامه را من نوشتم ولی “سالوادور…” جزء کارهایی است که من اصلا از آن راضی نیستم و حال خوبی با آن فیلم ندارم. در‌صورتی‌که فکر می‌کنم اگر خودم می‌ساختم اتفاق خوبی رخ میداد!!

مقصودی که مشغول ساخت یک سریال برای تلویزیون است ادامه داد: اگر “سالوادور” را خودم می‌ساختم خیلی متفاوت می‌شد چون فیلمنامه کار زمین تا آسمان متفاوت بود با فیلمی که هادی ساخت، شک نکنید. طبیعی هم هست. یک فیلمنامه را به 10 کارگردان بدهید، 10 فیلم متفاوت دریافت می‌کنید. دلیل رفتن من به عرصه فیلمسازی هم همین بود یعنی می‌خواستم در زمینه سینما کار و تالیف خود را به نهایت برسانم و تمام کنم. فکر می‌کنم کاری که الان دوست دارم انجام می‌دهم… فکر می‌کنم اگر «خجالت نکش» را شخص دیگری می‌ساخت، از این کارگردانانی که فیلم کمدی می‌سازند این را می‌ساختند، این‌طور نمی‌شد. فکر می‌کنم خیلی بد می‌شد!




رد شایعات توسط دبیر فجر⇐واکنش قابل تامل ابراهیم داروغه‌زاده به بازی تکراری محسن امیریوسفی!+توضیحاتی درباره عدم صدور پروانه برای فیلم حسن فتحی و روند حضور مجیدی در جشنواره

سینماروزان: کمتر از دو ماه تا برگزاری جشنواره سی و هشتم فیلم فجر باقی مانده و کار بررسی آثار توسط هیات انتخاب برای معرفی فیلمهای بخشهای اصلی شروع شده است.

در این بین اتفافاتی نظیر ثبت‌نام چندین باره محسن امیریوسفی در جشنواره با فیلم “آشغالهای دوست داشتنی” رخ داده است و همچنین شایعاتی درباره عدم حضور فیلمهای تازه حسن فتحی و مجید مجیدی در جشنواره طرح شده است.

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره در پاسخ به سوال زهرا منصوری از خبرگزاری “مهر” مبنی بر ثبت‌نام دوباره محسن امیر یوسفی برای حضور فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی اصل» در جشنواره فجر بدون آن که کلمه‌ای حرف بزند به لبخندی قابل تامل اکتفا کرد تا شایعات حضور این فیلم در فجر را تکذیب کند!

دبیر جشنواره در ارزیابی کیفی جشنواره گفت: بیش از صد فیلم در جشنواره شرکت کرده‌اند و تنها ۲۲ فیلم می‌توانند در بخش مسابقه حضور داشته باشند طبیعتاً صاحبان حدود ۸۰ فیلم ناراضی خواهند بود. وقتی فیلم‌ها نمایش داده شود و با فیلم‌های بازمانده مقایسه شود ،می‌تواند ببینید چه این انتخاب‌هایی درست بوده است یا نه. اینکه برخی از قبل به هیات انتخاب تهمت می‌زنند درست نیست ما هر سال این مسأله را داریم که از بین آن‌ها باید تعدادی را انتخاب کنیم.

داروغه‌زاده درباره حضور فیلم‌های کارگردانانی چون حسن فتحی و مجید مجیدی در جشنواره امسال اظهار کرد: فیلم “مست عشق” حسن فتحی در حال فیلمبرداری است؛ ضمن اینکه در ایران مجوز ساخت ندارد، بنابراین به جشنواره نمی‌رسد.

دبیر جشنواره ادامه داد: مجید مجیدی هم فرم ثبت نام را برای “خورشید” پر کرده اما هم‌چنان در حال فیلمبرداری است و اگر کارش تمام شود به جشنواره می‌رسد.

داروغه‌زاده با رد منتظر ماندن جشنواره برای نامداران گفت: ما که نباید تلاش کنیم، بلکه تولیدکنندگان باید تلاش کنند تا فیلمشان به جشنواره برسد. ما دوست داریم همه آثار فاخر و خوب چه از سوی کارگردان مطرح باشد چه نباشد در جشنواره حضور داشته باشد.




پیش‌بینی یک روزنامه‌نگار درباره وقوع اتفاقاتی آبروبر حول سرمایه‌گذاران مشکوک سینما!

سینماروزان: در دورانی هستیم که همچنان مهمترین رقیب احتمالی ارگان‌ها و نهادهایی متمول همچون اوج و فارابی و فرمانداری خوی(!) در جشنواره فجر، یکی دو سرمایه‌گذار متمول هستند که بیزنس‌هایی مختلف از دلالی گوشت برزیلی تا کنترات نمایشگاه‌های انرژی و گردشگری را در کارنامه دارند.

در این اوضاع روزنامه‌نگاری همچون کیوان امجدیان در یادداشتی با عنوان “پولهای مشکوک سینما در راهست” به پیش‌بینی رخداد اتفاقاتی آبروبر حول سرمایه‌گذاران مشکوک سینما پرداخته است.

امجدیان نوشت: زمانی بازیگران و کارگردانان زیادی برای کار با افرادی که پولهای کلان داشتند صف می‌کشیدند. بعضی های دیگر هم میگفتند چه عیبی دارد! پول دارد و میخواهد برای سینما خرج کند! ماحصلش هم شد کلی فیلم خوب و بد و حاشیه و حاشیه؛

این روزنامه‌نگار ادامه داد: اما حالا و بعد از حرف و حدیثهای مثبت و منفی که درباره این افراد پیش آمده، به نظر میرسد بعضی سینماگران دیگر چندان علاقه ای به کار با آنها ندارند. روی همین حساب هم یکی‌شان رفته سراغ برگزاری کنسرت برای اشوان و گلزار و دیگری هم که از کست بازیگران فیلم اخیرش چنان بر می‌آید که احوال کارش تعریفی ندارد.

امجدیان تاکید کرد: درباره این افراد مشکوک المنابع و رسانه‌های مطبوع(!) و افرادی که گفته میشود با آنها مراوده مالی داشته‌اند یا دارند بحث و حرف زیاد است ولی به زودی اتفاقات مستند عجیبی خواهد افتاد و اخباری از این حوزه منتشر میشود که “خون به پا خواهد شد” را به اکران واقعی نزدیک خواهد کرد!!




خروجی تازه‌ترین شفاف‌سازی مالی سازمان درباره فارابی⇐۸.۵میلیارد هزینه پشتیبانی/بیش از ۵میلیارد برای جشنواره کودک/۵میلیارد برای جشنواره جهانی(؟!)/بیشتر از ۱.۵میلیارد برای تهیه‌کننده‌ فیلم ۳ارگانی!/بیش از نیم میلیارد هزینه برای حضور در کن!!/نزدیک به نیم میلیارد هزینه برای عوامل اجرایی جشنواره کودک!/نزدیک به ۴۰۰میلیون فقط برای ستاد خبری جشنواره کودک!!/حمایت‌های ۴۰۰میلیونی و ۳۰۰میلیونی برای بهروز افخمی، نیکی کریمی و علی مصفا/بیش از نیم میلیارد برای حمایت از پدیده‌ای به نام “وب سری”!!

سینماروزان: در تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان سینمایی حسین انتظامی، عملکرد مالی هفت ماه ابتدایی امسال بنیاد سینمایی فارابی منتشر شده است؛ عملکردی که به مانند همیشه پر است از عجایب.

در سیاهه مالی فارابی رقمی معادل ۱۸میلیارد و ۷۰۰میلیون برای حمایت از فیلمهای فاخر مصوب شده!! اگر میخواهید بدانید فاخرها کدامند باید به فیلمهایی مثل “غلامرضا تختی” و “رد خون” اشاره کنیم که اولی حمایت ۳.۹میلیاردی و دومی حمایت ۲.۲میلیاردی را گرفته‌اند و تکلیفشان در اکران عمومی هم که روشن است.

حامد حسینی ۱میلیارد و ۵۰۴میلیون برای پروژه‌ای فاخر(!) به نام “بی‌تار” گرفته به جهت مشارکت ۶۰درصدی. “بی‌تار” به کارگردانی جمیل رستمی ساخته میشود که سالها بود فیلمی نساخته بود؛ جالب است که تنها تجربه اکران شده حامد حسینی هم فیلم ۳ارگانی “سرو زیر آب” بود که گیشه موفقی نداشت.

علی عطشانی برای کمدی فاخر “سلفی با دموکراسی” مشمول حمایت ۹۰۰میلیونی فارابی شده؛ به جهت مشارکت ۲۵درصدی.

“رمانتیسیسم عماد و طوبی” به تهیه کنندگی مهدی صباغ‌زاده دیگر پروژه فاخر فارابی است که ۵۷۵میلیون حمایت داشته.

به مانند ادوار گذشته، فارابی رقمی هنگفت معادل ۸‌.۵میلیارد را هم برای پشتیبانی بودجه گرفته!!

فارابی رقمی معادل ۵میلیارد و ۳۵۰میلیون را برای حمایت از برگزاری جشنواره کودک هزینه کرده است و ۵میلیارد هم برای حمایت از جشنواره موسوم به جهانی فجر هزینه کرده.

در ریزهزینه‌ای جشنواره کودک به شگفتی‌های فراوانی می‌رسیم و ازجمله صرف ۲۹۵میلیون برای انتشار کاتالوگ و پوستر، ۹۲میلیون برای آگهی و تبلیغات، ۳۴۸.۹میلیون برای ستاد خبری، ۲۵۵.۹میلیون برای تولید برنامه تلویزیونی که همین چندقلم رویهم به عددی حدود ۷۰۰میلیون(دقیقا ۶۹۶.۸میلیون) می‌رسد!!
اینها تازه به جز هزینه‌هایی مثل ۴۸۴.۷میلیون برای عوامل اجرایی جشنواره است!!!

فارابی برای برپایی چتر و حضور فعالان بین‌الملل در جشنواره کن بیش از نیم میلیارد(۵۷۷میلیون) هزینه کرده؛ آن هم در حالی که در سالهای اخیر هیچ فیلم تولید داخل در بخش‌های اصلی این جشنواره حضور نداشته!

فارابی ۵۵۰میلیون هزینه کرده برای حمایت از تولید پدیده‌ای با عنوان “وب سری”!!

بهروز افخمی، نیکی کریمی و علی مصفا از جمله سینماگران سرشناسی هستند که حمایت‌های مالی فارابی را در قالب وام داشته‌اند. افخمی حمایت ۴۰۰میلیونی برای “کاغذ شطرنجی”، نیکی حمایت ۳۰۰میلیونی برای “آتابای” و مصفا حمایت ۳۰۰میلیونی برای “ناتنی‌ها”.

برای مطالعه ریزعملکرد مالی هفت ماه ابتدایی۹۸ فارابی اینجا را ببینید.




این عقب‌نشینی را به پای حوزه بگذاریم یا به پای یک جوان کم‌تجربه ؟؟⇐تهیه‌کننده فیلم ضدملکه “دیدن…” قصه فیلم را “تخیلی” دانست!

سینماروزان: اینکه یک جوان کم‌تجربه با حمایت ارگانی متنفذ همچون حوزه هنری فیلمی ضدملکه به نام “دیدن این فیلم جرم است” را بسازد و در جشنواره هم مورد توجه مخاطبان قرار گیرد، خیلی هم خوب است.

ولی اینکه همین جوان وقتی متوجه می‌شود در روالی کاملا قابل پیش‌بینی اجازه اکران فیلمش را نمی‌دهند، به ناگاه بزند زیر واقع‌گرایی فیلمش و آن را اثری “تخیلی” بداند را چطور باید ارزیابی کنیم؟؟

محمدرضا شفاه تهیه‌کننده فیلم «دیدن این فیلم جرم است» با اشاره به مشکلات سدراه اکران فیلم در دانشگاه شریف گفت: یکی از مشکلات ما این است برخی باور نمی‌کنند که این فیلم است و مبتنی قصه “تخیلی”(!) ساخته شده، نه بیشتر از آن. مسیر ساخت فیلم طبق روال قانونی طی شده و ما حتی به اصلاحاتی که در شورای پروانه ساخت به فیلمنامه اعمال شد، وفادار بودیم و روند ساخت فیلم از زمان دریافت پروانه ساخت و میزان انطباق خروجی فیلم با فیلمنامه مصوب مشخص است، اما متاسفانه حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی اجازه اکران فیلم را نمی‌دهند و علی‌رغم آنکه بیش از یک سال از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر می‌گذرد، اما ما تنها فیلم جشنواره فجر سی و هفتم هستیم که هنوز تکلیفش روشن نشده و انتظار روشن ما این است که رئیس سازمان سینمایی نسبت به این موضوع پاسخگو باشد.

 اینکه چرا آستانه تحمل مدیران سینمایی دولت اعتدال آن قدر پایین آمده که اجازه اکران یک فیلم انتقادی خالص را نمی‌دهند به جای خود؛ ولی آیا راه مقابله با این کم‌طاقتی، زدن زیر مفهوم فیلم و ادعای “تخیلی”بودن است؟؟ این رفتار را باید به پای حوزه هنری بنویسیم یا کم‌تجربگی جوانی که به‌مدد حمایت‌های حوزه، تهیه‌کننده شده!!؟؟




شورایعالی تهیه‌کنندگان خطاب به مدیرعامل صندوق اعتباری هنر مطرح کرد⇐برای صندوق اعتباری هنرمندان، وضعیت بیمه هنرمندان اهمیتی ندارد؛ گواه این مدعا عدم حضور رییس صندوق اعتباری هنرمندان در جلسات اعضای صنوف خانه سینما است!/رقم اندکی که برای بیمه هنرمندان در نظر گرفته‌اید چقدر پاسخگوی هزینه‌های درمانی هنرمندان است؟/این چه دور باطلی است که هنرمندان باید مدارک درمانی‌شان را هم در سایت بارگذاری کنند و هم به‌صورت دستی، پست کنند؟؟/چرا فهرست مراکز درمانی تحت قرارداد را به‌طور شفاف اعلام نمی‌کنید؟/چرا‌ نسبت به بازپرداخت پول بیمه شدگان سال 95 اقدام نمی‌کنید؟/چرا از تجربه بیمه طلایی که نزدیک به ۱۳هزار هنرمند را به‌طور رایگان بیمه کرده بود، درس نمی‌گیرید؟؟

سینماروزان: ماجرای اعتراضات به عملکرد ضعیف بیمه تکمیلی درمان هنرمندان ادامه دارد و علیرغم تلاشهای مدیران صندوق اعتباری هنر جهت مثبت نشان دادن اوضاع، اعتراضات به شرکت کم نام و نشانی که زعامت بیمه تکمیلی درمان هنرمندان را برعهده گرفته همچون یک سریال نودقسمتی(!) ادامه دارد.

شورایعالی تهیه‌کنندگان در تازه‌ترین بیانیه اعتراضی خود خطاب به مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، با یادآوری تجربه استثنایی بیمه طلایی هنرمندان، خواستار بازنگری جدی در وضعیت بیمه درمانی هنرمندان شده است.

متن بیانیه شورایعالی تهیه‌کنندگان را بخوانید:

جناب آقای سید حسین سید زاده!

درود

در روزهای گذشته در تشریح خدمات صندوق اعتباری هنرمندان و تکریم هنرمندان (!) مفصل از سوی صندوق سخن گفته شد و بیلان کاری را زودتر از موعد مقرر منتشر کردید اما در میان تمام خدماتی که به زعم خود ارایه دادید نکاتی مغفول مانده است.
هنرمندان در هر عرصه ای که فعال هستند ( سینما، تئاتر و…) میزان سن‌شان پس از چهل سال پیروزی انقلاب بالا رفته است با یک آمارگیری (حتی سرانگشتی) در میان بیمه شدگان که در سایت ثبت نام کردند، به این مهم خواهید رسید که چه تعدادی از این عزیزان سالخورده و سالمند هستند که نیاز به خدمات بیشتری نسبت به جمعیت جوان هنرمند دارند.
این مهم نیازمند تمهیداتی است تا بتوانید پاسخگوی نیاز این عزیزان باشید. این سوال در میان گزارش کار شما پاسخ داده نشد، رقمی که برای بیمه عزیزان در نظر گرفتید با سقف 30 میلیون تومان ، امروز چقدر پاسخگوی هزینه‌های درمانی این عزیزان در شرایط فعلی است؟
سیستم مکانیزه ای که تعبیه شده با عنوان بیمانو بیمار موظف به اسکن تمام مدارک است و بعد از اسکن و ارایه مدارک در سایت، توسط سیستم اعلام می شود که مدارک معتبر است یا نواقصی درآن رویت شده است.
در بیماری هایی که به روند درمان ماهانه نیاز است بارها دیده شده فرد طبق روال گذشته مدارک جدید را ارایه داده اما سیستم آن را نپذیرفته است و مجبور به اصلاح دوباره و چند باره مدارک است. بالاخره با کوشش بسیار، با تایید مدارک از سوی سیستم مدارکی که قبلا بارگزاری شده، باید از طریق پست ارسال شود! اکثر باجه های پست رایگان بودن ارایه مدارک را نمی پذیرند زیرا در جریان توافق صندوق با اداره پست نیستند. بعد از ارسال مدارک از طریق پست بیمه گزار که با مشکلات جسمی دست و پنجه نرم می کند باید ماه‌ها صبر کند ـ که اخیرا به چهار ماه رسیده است ـ تا مبلغ ناچیزی (200 تا 300 هزار تومان) از هزینه کرد را توسط صندوق اعتباری هنرمندان دریافت کند.
از مهمترین اشکالات امسال اینکه ، جاماندگان از بیمه که با عنوان الحاقیه قرارداد ثبت شده و پول هم پرداخت کرده اند، صندوق به تعهدات خود عمل نکرده و همچنان بیمه گزاران جزء جاماندگان هستند و برخی از این عزیزان بیماری صعب العلاج دارند.
افرادی که تعدادشان کم هم نیست با سیستم مکانیزه آشنایی ندارند به هر ترتیب از هر طریقی وقتی مدارک را بارگذاری می کنند چرا دوباره آن ها را به زحمت انداخته و باید مدارکشان را پست کنند. از سوی دیگر افراد در صندوق پاسخگوی مراجعات و تلفن‌ها نیستند و بیمه گزار را تنها به سیستم ارجاع میدهند این روش پاسخگویی تکریم هنرمندان این مرز و بوم است؟ چرا فهرست مراکز درمانی تحت قرارداد را به‌طور شفاف اعلام نمی‌کنید و چرا برخی از مراکزی که نامشان در سایت بیمه سرمد آمده به بیمه‌شدگان صندوق، خدمت نمی‌دهند؟
پیش از این جامعه صنفی تهیه کنندگان تجربه بیمه طلایی برای هنرمندان در سالهای گذشته را داشته است. 13 هزار هنرمند تحت پوشش بیمه بودند و به صورت فیزیکال همه پرونده بیمار مورد بررسی قرار می گرفت، پزشک در محل حضور داشت بعد از تایید پزشک معتمد بیمه ، نهایت یک ماه هزینه بیمه گزار پرداخت می شد.
این بیمه برای افرادی که از شرایط معیشتی آنها مطلع می شدند رایگان در نظر گرفته شده بود. اگر نیاز به اثبات و صدق موارد اعلام شده است تمام مدارک موجود است در صورت درخواست توسط مدیران صندوق اعتباری ارایه خواهد شد.
جای بسی تاسف است که برای صندوق اعتباری هنرمندان وضعیت بیمه هنرمندان اهمیتی ندارد زیرا از نحوه عملکرد، این مهم مشهود است گواه این مدعی عدم حضور رییس صندوق اعتباری هنرمندان در جلسات اعضای صنوف خانه سینما است ایشان نه تنها حاضر به حضور در جلسات نبوده بلکه گاها حضور نماینده را نیز الزامی نمی دانند.
در پایان باید مدیران صندوق اعتباری هنرمندان را به عدم بازپرداخت پول بیمه شدگان در سال 95 گوشزد کنیم . در سه سال گذشته وقتی خانه سینما از ادامه همکاری با بیمه آرمان سرباز زد و اقدام به مذاکره با بیمه های دیگر از جمله ایران شد، برخی از اعضاء ‌که خود عضو صندوق بودند اقدام به ثبت نام در صندوق کرده و حق بیمه خود را پرداخت کردند از سوی دیگر خانه سینما هم تصمیم به قرارداد مجدد با صندوق اعتباری هنرمندان گرفت و حق بیمه افراد تحت پوشش را تمام و کمال پرداخت کرد. تا به حال هیچ اقدامی برای بازپرداخت پول بیمه گزاران توسط صندوق اعتباری هنرمندان صورت نگرفته است که باید مورد توجه مدیران آن صندوق قرار گیرد و متاسفانه با پاسخ منفی برای بازپرداخت بیمه شدگان مواجهیم این عملکرد صندوق و عدم بازپرداخت حقوق بیمه گزار که به دلیل اشتباه صورت گرفته از سوی خانه سینما دو بار پول بیمه پرداخت شده را باید چه بنامیم آیا این عملکرد دست درازی به حقوق بیمه گزار و اجحاف در حق اعضاء نیست ؟
توصیه می شود با توجه به میزان بیماران صعب العلاج، تعداد زندانی‌های در بند و … مدیران صندوق هنر یکبار به تعداد بیمه شدگان و میزان سن آن ها توجه کنند و بعد به پاسخگویی و ارایه بیلان کاری همت گمارند.




به‌خاطر ممنوعیت نمایش نسخه اصلی در سینماهای ارگانی؟؟⇐تعلیق اکران فیلم تازه پوراحمد

سینماروزان: اکران تازه‌ترین فیلم کیومرث پوراحمد با عنوان “تیغ و ترمه” که قرار بود از روز چهارشنبه 20 آذر در سینماهای سراسر کشور آغاز شود، معلق شد!

تعلیق اکران “تیغ و ترمه” از سوی سازندگان فیلم به شرایط نامناسب وضعیت اکران فیلم‌ها و عدم نمایش این فیلم در برخی سینماها و همچنین تقاضای بررسی مجدد برخی نهادهای(!) سینمادار برای در اختیار گذاشتن سالن به این فیلم، اعلام شده است.

هرچند سازندگان “تیغ و ترمه” به صراحت اعلام نکرده‌اند که کدام نهادهای سینمادار خواستار تماشای مجدد فیلم شده‌اند تا برایش مجوز صادر کنند ولی از میان ارگانهای متنفذ فقط حوزه، تصویرشهر، بنیاد۱۵خرداد و فارابی هستند که سینماداری می‌کنند.

فیلم سینمایی “تیغ و ترمه” با حضور دیبا زاهدی، پژمان بازغی، لاله اسکندری، مهران رجبی، کوروش سلیمانی، آویسا سجادی، شراره رنجبر و هومن برق‌نورد ساخته شده و روایتی است ملتهب از زندگی یک مادر خطاکار که دخترش، رسوایش می‌کند.




اظهارات گزنده یک عضو هیات مدیره خانه سینما⇐به بهبود وضعیت اقتصادی کشور امیدوار نیستم!!/بعد از چهل سال انگار همچنان در سال 58 گیر کرده‌ایم و تازه میخواهیم برای درست شدن اقتصاد تصمیم گیری کنیم!/وزیر ما به پورشه سواری خود افتخار می‌کند و برند کت و شلوار مسئولان دولتی ما الگوهای این مملکت شده!/پس از این همه سال حتی در تولید چادر و مُهر نماز به خودکفایی نرسیده‌ایم!!/چرا فیلمسازانی در جامعه خود نداریم که با هر اثر خود نگرانی جدیدی نسبت به بحران‌های جامعه نشان دهند؟؟/اگر از همان اوایل انقلاب سینما را با مسائل اقتصادی و اجتماعی همراه کرده بودند الان در این وضعیت بغرنج قرار نداشتیم!

سینماروزان: کمتر پیش میآید در محافل انتقادی برگزار شده در ارگانها و نهادهای حاکمیتی شاهد طرح مسائلی گزنده مرتبط با بدنه جامعه باشیم. چه برسد به اینکه بیان کننده این مباحث یکی از فعالان صنفی سینمای ایران باشد.

با این حال برگزاری نشست «جایگاه سینما در تبیین اقتصاد مقاومتی» در حوزه هنری مواجه شد با اظهارات گزنده کامران ملکی از اعضای هیأت مدیره خانه سینما نسبت به اوضاع بغرنج اقتصاد.

کامران ملکی گفت: من ‌از خوش بینی مدیران دولتی نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی کشور تقدیر می‌کنم اما بنده با وضعیت کنونی کشور نسبت به این خوش بینی، امیدوار نیستم. من احساس کردم در جلسه‌ای حضور دارم که در سال 58 برگزار شده و قرار است بعد از پیروزی انقلاب تازه برای درست برگزار شدن اوضاع تصمیم گیری کنیم. در واقع ما بعد از گذشت 40 سال هنوز در سال 58 گیر کرده ایم و درگیر مسایل اقتصادی‌ای هستیم که باید زودتر از اینها حل میشد.

وی افزود: من در چند سال اخیر به این نتیجه رسیده‌ام که علیرغم اینکه این بحث مهم است اما دوران اقتصاد مقاومتی تمام شده است.چرا ما فیلمسازانی در جامعه خود نداریم که با هر اثر خود نگرانی جدیدی نسبت به بحران‌های جامعه ما را نشان می‌دهند و روز به روز نگاه عمیق تری را از ایشان می‌بینیم؟؟

ملکی خاطرنشان کرد: سینما نمی‌تواند وارد مسائلی چون فساد‌های اقتصادی شود چرا که این موضوع برای مسئولین اهمیت ندارد. در واقع سینما در وضعیتی قرار دارد که وزیر ما به پورشه سواری خود افتخار می‌کند و برند کت و شلوار مسئولان دولتی ما الگوهای این مملکت شده است! سینما چه اقدامی می‌تواند در این زمینه انجام دهد؟ سینما تنها می‌تواند بستری را در راستای فرهنگ یک کشور فراهم کند که این نیز خود مستلزم مسیری طولانی و چندین ساله است در حالی که فرهنگ ما با گذشت 40 سال هنوز به جایگاه خود نرسیده است.

وی عنوان کرد: هیچ وقت بخشنامه‌های از بالا به پایین، در کشور کارساز نبوده است. چرا که فرهنگ از درون مردم شکل می‌گیرد. سیر اقتصاد مقاومتی هم باید از بدنه سینما شکل بگیرد که آن هم همراه با مردم است. بحث ارزان سازی در سینما باید مطرح شود اما با پول‌های باد آورده نمی‌توان به آن رسید. فرهنگ مصرف گرایی معلوم نیست از کجا در کشور ما باب شده است چرا که قبلا به معیشت مردم فکر می‌شد و امروز به برند موبایل بچه‌هایمان فکر می‌شود و از ما فرهنگ ارزان سازی را نمی‌پذیرند. تا زمانی که خود جامعه و مدیران اقتصادی کشور به این قضیه فکر نکنند سینما هم به عنوان جزیی از این مجموعه تنها قادر به بیان دغدغه‌هایش است. 41 سال از انقلاب گذشته و دیر به سراغ سینما آمده‌اند. سینمایی که از همان اوایل حکم محکومیتش صادر شده بود. اگر از همان اوایل انقلاب سینما را با طرح مسائل اقتصادی و اجتماعی همراه کرده بودند الان در این وضعیت قرار نداشتیم.

عضو هیات مدیره خانه سینما اظهار داشت: سینما خود یک صنعت است و از وضعیت حاکم در کشور نیز آسیب می‌بیند. ما حتی در چادر و مهر نمازی که مرتبط با اعتقاد ما است خودکفا نیستیم و اینها را از چین وارد می‌کنیم!!! ما هم مانند دیگر آحاد مردم باید رنج بکشیم پس همه با هم باید به یک نتیجه برای اصلاح برسیم. بحث فرار اندیشه‌ها و مغز‌ها یکی از معضلات اصلی کشورمان است چرا که همه به دنبال فرار از این وضعیت کشور هستند. ناگفته نماند در شرایط امروز، فقیر ادای غنی را در می‌آورد و این نیاز به ریشه یابی، بررسی و اصلاح دارد.




متن کامل اشعار آلبوم تازه چاووشی لو رفت!!

سینماروزان: محسن چاووشی بعد از تغییر نام اجباری آلبومش از “قمارباز” به “بی‌نام” قصد کرده این آلبوم را از ۲۶آذر به طور رسمی منتشر کند.

تهیه‌کننده آلبوم تازه چاووشی هادی حسینی است که گفته شده برادرزاده محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم احمدی‌نژاد است.

به تازگی روزنامه “فرهیختگان” متعلق به دانشگاه آزاد متن کامل اشعار آلبوم “بی نام” را منتشر کرده. این آلبوم ۱۰ قطعه دارد و اشعارش از میان آثار مولوی، سعدی و فصیح‌الزمان شیرازی انتخاب شده‌اند.

متن اشعار آلبوم “بی نام” را در ادامه بخوانید:

–قند منی(مولوی)

جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من
نور منی باش در این چشم من
چشم من و چشمه حیوان من
گل چو تو را دید به سوسن بگفت
سرو من آمد به گلستان من
از دو پراکنده تو چونی بگو
زلف تو حال پریشان من
ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من
دست‌ فشان مست کجا می‌روی
پیش من آ ‌ای گل خندان من

–گنجشک پریده (سعدی)

ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بی‌فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
مرغ دل صاحب نظران صید نکردی
الا به کمان مهره ابروی خمیده
میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده

–بر سلطان (مولوی)

تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
خوش شده‌ام خوش شده‌ام پاره آتش شده‌ام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بی‌لرز شوم چونک به پایان برسم
چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
بازرهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمده‌ام تا که به ایمان برسم
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم

–چنگ (فصیح‌الزمان شیرازی)

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟!
به کسى جمال خود را ننموده‏یى و بینم
همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت‌وگویى!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى!
به ره تو بس که نالم، زغم تو بس که مویم
شده‏ام زناله، نالى، شده‏ام زمویه، مویى
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار، چنگى
من از آن خوشم که چنگى بزنم به تار مویى!
چه شود که راه یابد سوى آب، تشنه کامى؟
چه شود که کام جوید زلب تو، کامجویى؟
شود اینکه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت!
من خشک لب هم آخر ز تو‌ تر کنم گلویى؟!

–قمارباز (مولوی)

همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر
همه نقدها شمردی به وکیل در سپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر
نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس
بودش زهر حریفی طرب و خمار دیگر

–عقل و خرد (مولوی)

جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
از زعفران روی من رو می‌بگردانی چرا
یا این دل خون خواره را لطف و مراعاتی بکن
یا قوت صبرش بده در یفعل الله ما یشا
این دو ره آمد در روش یا صبر یا شکر نعم
بی شمع روی تو نتان دیدن مر این دو راه را
هر گه بگردانی تو رو آبی ندارد هیچ جو
کی ذره‌ها پیدا شود بی‌شعشعه شمس الضحی
بی باده تو کی فتد در مغز نغزان مستی یی
بی عصمت تو کی رود شیطان بلا حول و لا
در مرگ هشیاری نهی در خواب بیداری نهی
در سنگ سقایی نهی در برق میرنده وفا
سیل سیاه شب برد هر جا که عقلست و خرد
زان سیلشان کی واخرد جز مشتری هل اتی

–باز آمدم (مولوی)

بازآمدم بازآمدم، از پیش آن یار آمدم
در من نِگر در من نِگر، بهر تو غمخوار آمدم
شاد آمدم شاد آمدم، از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم
آن جا روم، آن جا روم، بالا بدم، بالا روم
بازم رَهان بازم رَهان، کاین جا به زِنهار آمدم
من مرغ لاهوتی بُدم، دیدی که ناسوتی شدم
دامَش ندیدم ناگهان، در وی گرفتار آمدم
من نور پاکم ‌ای پسر، نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم، من درّ شَهوار آمدم
ما را به چشم سَر مَبین، ما را به چشم سِر ببین
آن جا بیا ما را ببین، کین جا سبکبار آمدم

–من ندانستم (سعدی)

من ندانستم از اول که تو بی‌مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان
که دل اهل نظر برد که سریست خدایی
پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند
تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
این توانم که بیایم به محلت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

–قوم به حج رفته (مولوی)

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

–راز (سعدی)

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی‌غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم
دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم
قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم
نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم




صدور پروانه ساخت برای “شهر گربه‌ها” و “درد”

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با دو فیلمنامه موافقت کرد.

جواد هاشمی که چندسالی است درگیر فیلمسازی کودک شده پروانه فیلمی کودک با نام “شهر گربه‌ها” را گرفته و علیمحمد قاسمی فیلمبردار باسابقه سینمای ایران پروانه “درد” را گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“شهر گربه ها” به تهیه‌کنندگی ، کارگردانی و نویسندگی سید جواد هاشمی

— “درد” به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی علیمحمد قاسمی




مدیرعامل خانه سینما تاکید کرد⇐حذف بیش از ۱۵۰۰نفر از خانه سینما در قالب طرح خالص‌سازی!!

سینماروزان: در هفته‌های اخیر به‌کرات درباره راه‌اندازی کمیته‌ای موسوم به تطبیق در خانه سینما در جهت پالایش صنوف و حذف افراد غیرمرتبط از خانه سینما شنیده‌ایم؛ اقدامی که هرچند به بهانه افزایش خدمات رفاهی انجام شده ولی گلایه‌هایی مختلف از سوی برخی سینماگران را موجب شده.

گلایه‌ها بدین دلیل است که سینماگران می‌گویند چرا به‌جای بسامان کردن توزیع منصفانه حمایتهای دولتی و فی‌المثل عیدی میلیاردی ارشاد میان تمامی اعضای خانه سینما به سمت اموری فرعی نظیر غربال اعضا رفته‌اند.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در چرایی راه‌اندازی کمیته تطبیق به “مهر” گفت: در برخی از اصناف ما، کسانی عضو هستند که مطلقاً در سینما یا تلویزیون کار نمی‌کنند، که این امر یا اشتباه آیین‌نامه و یا شرایط عضویت بوده است و باید برای آن‌ها کاری کرد. لازم است تاکید کنم انضباط دادن به نظام‌های صنفی و تشکیلات، راز بقای آن است و اگر از انضباط خارج شویم، همیشه امکان اختلال‌هایی در کار خود را برای خود ایجاد کرده‌ایم. از نظر من آنچه که کمیته تطبیق انجام می‌دهد، تنها منضبط کردن و به قاعده کردن نحوه عضوگیری و تطبیق اعضا با آیین نامه مصوب خود صنوف است.

شاهسواری درباره حذف‌شدگان منتج از پالایش گفت: کسانی وجود دارند که هیچ فعالیت سینمایی نداشته‌اند اما عضو یک صنف هستند و خدمات بیمه را هم از جای دیگری دریافت می‌کنند، این موارد که بالای ۱۵۰۰ نفر هستند حذف شده(!) و از آن‌ها خواسته‌ایم که این گروه از دوستان، از نهادی که بیمه شده‌اند حمایت‌های عمومی را دریافت کنند، چرا که این فرصت حق افرادی است که هیچ منبع دیگری بابت حمایت‌های رفاهی، بیمه‌ای و معیشتی ندارند. این روند در واقع خالص کردن است نه غربال‌گری!

 




فرهاد اصلانی بی‌اشاره به سرانجام سرمایه‌گذاران “شاهگوش” و “مغزها…” بیان داشت⇐اگر می‌توانند، بروند و جلوی کسانی را بگیرند که برای فرار از مالیات، وارد سینما شدند!

سینماروزان: بحث درباره معافیت مالیاتی درصدی اندک ولی متمول از هنرمندان همچنان ادامه دارد و حالا فرهاد اصلانی بازیگر توانای سینما و تلویزیون نیز در این باره اظهاراتی را طرح کرده که می‌تواند کمک‌رسان ارگانهای نظارتی برای پیدا کردن منشا سرمایه‌های مشکوک باشد.

فرهاد اصلانی که سابقه ایفای نقش در سریال “شاهگوش” و فیلم “مغزها…” را دارد که با حمایت احسان دلاویز و محمد امامی از متهمان اقتصادی پرسروصدا تولید شده‌اند بی‌اشاره به این آثار، به انتقاد از سرمایه‌گذارانی پرداخته که برای معافیت مالیاتی به سینما آمده‌اند!

فرهاد اصلانی به خبرگزاری “دانشجو” گفت: همین موضوع گرانی دستمزد‌های بازیگران را دستگاه‌های تبلیغاتی به راه انداختند. باید به خود مسئولین گفت که خود شما باعث گرانی سینما شده‌اید. دولتمردان ما کاری کرده‌اند که امروز عده‌ای بدون هر ضابطه، به خصوص برای فرار از مالیاتشان، نه‌تنها به راحتی وارد سینما و فیلمسازی شده‌اند بلکه همین عرصه فیلمسازی را هم خراب‌کرده‌اند.

اصلانی ادامه داد: اگر متولیان ما می‌توانند بروند و جلوی کسانی را بگیرند که هر سرمایه‌ای را صرفا برای فرار از مالیات و لابد سود کردن، وارد سینما کرده‌اند. هیچ ضابطه‌ای هم برای ورود آنان مشخص نمی‌کنند. حتی همین‌هایی که این روز‌ها به اسم سرمایه‌گذار در سینما وارد شده و مالیات هم نمی‌دهند، گاه ساختار تشکیلات و سازمان‌دهی شده، دارند؛ بی‌آنکه کسی بداند از کجا به سینما آمده‎اند و همچنان هم می‌آیند؟




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐اکران “جاندار” ، “تیغ و ترمه” و یک فیلم ارگانی از همین هفته+ثبت قرارداد اکران “زیرنظر”عطاران برای نمایش بعد از جشنواره؟؟

  سینماروزان: در جلسه اخیر شورای صنفی نمایش قرارداد فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» به کارگردانی کیومرث پوراحمد در گروه آستارا ثبت شد و این فیلم از چهارشنبه بیستم آذرماه اکران می‌شود.

اکران فیلم سینمایی «معکوس» ساخته پولاد کیمیایی هم در یک سالن دیگر سینما آستارا ادامه پیدا می‌کند.

همچنین قرارداد اکران فیلم «زیر نظر» ساخته مجید صالحی در گروه آستارا بعد از «تیغ و ترمه» ثبت شد تا احتمالا بلافاصله بعد از جشنواره روی پرده برود.

شورای صنفی نمایش همچنین مقرر کرد فیلم “جاندار” از بیستم آذر ماه در گروه آزادی اکران شود.

در جلسه اخیر شورا همچنین مقرر شد فیلم ارگانی «۲۳ نفر» محصول اوج از بیستم آذرماه اکران و بعد از تعویض «چشم و گوش بسته» در گروه باغ کتاب جایگزین شود اما اکران فیلم «چشم و گوش بسته» همچنان ادامه دارد.

شورا دستور داد سینماهایی که آثار کودک دارند، موظف به نمایش یک سانس از ساعت ۱۵ تا ۱۹ هستند.