1

مواجهه داریوش ارجمند با سگی که از فرزندان وی خوشش نمی‌آمد!!

سینماروزان: داریوش ارجمند بازیگر تلویزیون و سینما با تاختن به وطن‌فروشان از تحقیر توسط یک پیرزن فرانسوی و سگش، حرف زده است بلکه تکانی بدهد به آنها که کعبه آمال‌شان، غرب است.

داریوش ارجمند با اشاره به سالهای تحصیل در خارج به سینماپرس گفت: من هم آن‌طرف آب بودم، درسم که تمام شد، آمدم. من هم می‌توانستم آن‌طرف باشم. یک بخور و نمیر بگیرم و دلقک‌بازی در بیاورم؛ مثل بقیه‌ای که می‌روند و می‌آیند و این کار را می‌کنند. مثل آنهایی که از اینجا بلند می‌شوند می‌روند در آغوش آمریکایی‌ها تئاتر می‌گذارند، بعد می‌آیند می‌گویند ما در نیویورک تئاتر اجرا کردیم. کدام نیویورک؟ کدام آمریکا؟ کدام تئاتر؟ اینها مرا به خنده وادار می‌کند!

ارجمند با بیان خاطره‌ای از سالهای فرنگ‌نشینی گفت: من در فرانسه زندگی می‌کردم و درس می‌خواندم. روزی که زن و بچه‌ام از ایران آمده بودند فرانسه، وقتی سوار آسانسور شدیم، پیرزنی با سگش وارد شد. کلاه خود را برداشت و روی صورت سگش گذاشت. گفتم مادام چرا اینکار را می‌کنی؟ گفت: سگ من از بچه‌های سرسیاه خوشش نمی‌آید!!!




توضیحات دوپهلوی شهردار تهران درباره حمایت ۸میلیاردی از جشنواره‌ای که هم خودش و هم برادرزاده‌اش در آن فیلم دارند!!

سینماروزان: بعد از تایید حمایت شهرداری از جشنواره فجر توسط ابراهیم داروغه‌زاده حالا شهردار تهران هم با جملاتی دوپهلو و بدون مشخص کردن مبلغ، این حمایت را تایید کرده است.

پیروز حناچی شهردار تهران درحاشیه گردهمایی مدیران ۱۵۰۰ مدرسه در طرح مدرسه آماده، درباره کمک ۸ میلیاردی شهرداری تهران به جشنواره فیلم فجر و حواشی آن گفت: این موضوع مربوط به دو الی سه روز گذشته نیست و شهرداری همواره به این جشنواره‌ها کمک می‌کرده و کمک شهرداری صرفا مالی نیست بلکه می‌تواند تبلیغات یا اجاره سالن‌ها باشد.

وی با بیان این که جشنواره‌ها مهم هستند؛ اما اقدامات در چارچوب قانون و امکانات خواهد بود، ادامه داد: ارائه اعتبار به جشنواره که همیشه پول نیست بلکه می‌توان از امکانات شهرداری در اختیار آنها قرار داد.

پیروز حناچی شهردار تهران امسال با مستند “زمستان است” در جشنواره حضور دارد ضمن اینکه برادرزاده‌اش خاطره حناچی هم با مستند “دختران فروغ” وارد جشنواره شده!




صدور پروانه کمدی “انفرادی” یک هفته بعد از اعلام اسامی جشنواره!!⇔ “انفرادی”  درباره زندانیانی است که حتی پس از آزادی، در آرزوی بازگشت به زندانند!

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی برای یک فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

به گزارش سینماروزان “انفرادی” به تهیه کنندگی سیدابراهیم عامریان ، کارگردانی سید مسعود اطیابی و نویسندگی حمزه صالحی صادر شد.

اینکه مجوز نمایش “انفرادی” یک هفته بعد از اعلام اسامی فیلمهای جشنواره، صادر شده پرسش‌برانگیز است و انگار راهی بوده برای ممانعت از حضور فیلم در فجر؟؟؟

“انفرادی” با حضور رضا عطاران-مهدی هاشمی-احمد مهرانفر داستان سه زندانی است که بعد از آزادی از زندان و در اجتماع آزاد، گرفتار یک کلاهبرداری بزرگ‌ می‌شوند و به فلاکتی دچار می‌گردند که هر لحظه آرزوی بازگشت به زندان را درسرمی‌پرورند…




علی ژکان با انتقاد از به‌هم‌ریختگی اکران اظهار داشت⇐مدیریت فیلمفارسی بازار سینما را در اختیار گرفته و به فیلمهای غیرخودی سالن نمی‌دهد!!/شرایط سیاسی-اجتماعی هم قوز بالای قوز شده و شکستی سنگین را برای آثار فرهنگی رقم زده!/سی سال قبل “مادیان” را در دل موشک‌باران اکران کردند و حالا “اولین امضاء…” را در شرایطی اکران کرده‌اند که کمتر کسی دل و دماغ سینمارفتن دارد!

سینماروزان: علی ژکان کارگردان قدیمی سینمای ایران تازه‌ترین فیلمش “اولین امضاء برای رعنا” را در آستانه جشنواره و در روزهایی پرده فرستاده که به زمان مرده اکران شهره است و در یک روند قابل پیش‌بینی، فیلمش توجهی هم برنینگیخته!

ژکان با انتقاد از پروسه‌ای که در اکران فیلم بر او تحمیل شده به “ایسنا” گفت: اکران فیلم «اولین امضا برای رعنا» به این دلیل بود که به نظر می‌رسید وضعی بهتر از این وجود نخواهد داشت.

علی ژکان درباره دلیل اکران این فیلم در چند هفته مانده تا جشنواره فجر و نیز اوضاع و احوال روزهای اخیر جامعه بیان کرد: در شرایطی هستیم که از وضعیت و موقعیت اکران در سینما همه آگاهیم هستیم و اینکه فیلم «اولین امضا برای رعنا» در این شرایط اکران شده خیلی به انتخاب من وابسته نبود. آنچه در اختیار من است انصراف از اکران بود، اما فکر کردم وضع بهتر از این وجود نخواهد داشت، چون ظرفیت نمایش فیلم‌های سینمایی حداکثر ۷۵ فیلم در سال است.

او با اشاره به اینکه تعداد زیادی فیلم هر سال به اصطلاح در اکران می‌سوزند، گفت: میزان کلی تولید فیلم در طول سال حدود یکصد فیلم است و تقریبا ۲۵ فیلم پشت صف اکران باقی می‌مانند. من هم که سه سال قبل این فیلم را ساختم، به اندازه سه تا ۲۵ تا پشت اکران بودم، به همین دلیل می‌گویم که از نظر ظرفیت نمایشی تناسبی با حجم تولید نیست و هنوز ظرفیت‌های مثل VOD هم به درستی و گسترده راه‌اندازی نشده‌اند که برای نمایش فیلم‌ها راهگشا باشند.

ژکان ادامه داد: به این شرایط اضافه کنید حاکمیت سالن‌دارها و صاحبان سینماها را  که در انتخاب فیلم‌ها نقش دارند و این مدیریت فیلمفارسی که بازار سینما را در اختیار دارد و به فیلمهای غیرخودی سالن نمی‌دهد، کار را برای اکران فیلم‌های فرهنگی و هنری سخت‌تر می‌کند.

او با تاکید بر اینکه در این شرایط کسانی که داعیه فیلم‌های فرهنگی هنری دارند کار برایشان سخت است، گفت: علاوه بر این‌ها شرایط امروز سیاسی و اجتماعی هم به قول قدیمی‌ها قوز بالای قوز شده و خیلی ها دل و دماغ و رمقی ندارند تا به سینما بروند، بویژه برای فیلم‌هایی که از ستاره‌های تجاری سینما هم بهره نبرده‌اند. در نهایت نتیجه چنین اکرانی معلوم است که به شکست مطلق در گیشه منجر می‌شود.

کارگردان فیلم‌های «سایه به سایه» و «مادیان» در پایان بیان کرد: یادم می‌آید ۳۰ سال قبل هم که فیلم «مادیان» را اکران کردم زمان موشک‌باران بود و شرایطی سختی را تجربه کردیم ولی هنوز براساس اصولی که به آن اعتقاد دارم کارم را انجام می‌دهم. هنرمندی که اثری خلق می‌کند دوست دارد دیگران را دعوت به دیدن کند و الان انتقادم بیشتر به عدم عدالت و وجود شرایط منفعت‌طلبانه و سودجویانه در سینماست؛ به هر حال با وجود تمام شرایط اجتماعی‌ای که شاهدش هستیم انسان ناگزیر است زندگی کند و دنبال ایجاد شرایط بهتری باشد تا به بقای خود ادامه دهد. من این روزها بیشتر یاد فیلم «زیر درختان زیتون» عباس کیارستمی می‌افتم که درباره زلزله رودبار بود و تلاش می‌کرد بگوید تا جوانه‌های زندگی باید همیشه رشد کند.




ادعای “کیهان”: قطع همکاری دائمی صداوسیما با افرادی که جشنواره‌های فجر را تحریم کرده‌اند

سینماروزان: ترکشهای تحریم جشنواره فجر توسط شماری از چهره‌ها همچنان ادامه دارد و حتی یادداشت حامیانه امثال شهاب حسینی نسبت به جشنواره هم بیش از آن که عامل همدلی شود زمینه‌ای شده برای آن که برخی حامیان کیمیایی، بخش پایانی این یادداشت را طعنه به کیمیایی پنداشته و بر درستی تحریم توسط استادشان کیمیایی اصرار ورزند.

در این اوضاع “کیهان” مدعی شده صداوسیما قصد دارد افرادی که جشنواره‌های فجر را تحریم کرده‌اند، ممنوع‌الفعالیت کند.

“کیهان” نوشته است: شنیده شده که صداوسیما بنا دارد تا با افرادی که رسانه ملی یا جشنواره‌های فجر را برای فضاسازی سیاسی تحریم کرده‌اند، برای همیشه قطع همکاری کند. در نتیجه برخی از این افراد، به طور آشکار یا پنهانی، ابراز پشیمانی کرده‌اند. از جمله، بعضی از داوران جشنواره هنرهای تجسمی فجر که قبلا به نشانه اعتراض، از این جشنواره انصراف داده بودند قصد بازگشت به این رویداد را دارند. همچنین برخی از گروه‌های تئاتری که از جشنواره تئاتر فجر کنار کشیده بودند، اعلام کرده‌اند که پشیمان هستند.




آچمز رسانه‌هایِ راستیِ خوشحال از تحریم فجر ⇐ از یک سو با وعده اهدای جوایز به داماد یک چهره معترض+از سوی دیگر با ورود بازیگر فیلمهای ارگانی به باشگاه تحریمی‌ها و طعنه تند یک تهیه‌کننده جوان به این بازیگر

سینماروزان: موج تحریم جشنواره فجر هرچند در ابتدا خوشحالی را پیش‌روی رسانه‌های دست راستی قرار داد که خود را یکه‌تاز دریافت جوایز می‌دانستند-بخصوص که تمامی فیلمهای متبوع‌شان وارد جشنواره شده- با این حال از یک طرف تلاشهای مدیران برای مهار اوضاع با وعده اهدای جوایز به داماد یک چهره معترض(!) و از طرف دیگر ورود بابک حمیدیان به باشگاه تحریمی‌ها، رسانه‌های دست راستی را آچمز کرده!!

بابک حمیدیان که سابقه ایفای نقش در شماری آثار ارگانی و ازجمله “چ”، “بادیگارد”، “به وقت شام” و “هیهات” را در کارنامه دارد و اتفاقا فیلم ارگانی “روز بلوا” را هم در جشنواره فجر دارد با پیوستن به تحریمی‌ها، به‌شدت تحلیلگران راست را متحیر کرده.

در این اوضاف حسین پورمحمدی تهیه‌کننده جوان فیلمی دیگر از حمیدیان با نام “مغز استخوان”-که این هم در بخش مسابقه فجر حاضر است- نیز با طعنه به انصراف بابک از جشنواره گفته است: من هم به نشانه هم‌دردی با مردم جگرسوخته‌ی سیستان و بلوچستان قسط آخر دستمزد شما را به سیل‌زدگان اهدا می‌کنم!!!

این اتفاقات را بگذارید کنار وعده‌هایی که به داماد یک چهره معترض داده‌اند برای دیدن دم فیلمش در جشنواره تا دریابید چقدر محاسبات راستیون غلط از کار درآمده؟؟

اینکه حالا رسانه‌های دست راست بناست چه سیاستی را درپیش گیرند که جوایز به داماد آن چهره معترض نرسد و مساله تحریم یک بازیگر ارگانی هم پوشش داده شود، مشخص نیست؟؟!




بعد از عموجان-شهردار، برادرزاده هم وارد جشنواره شد!

سینماروزان: مدتی بعد از معرفی فیلم “زمستان است” به تهیه‌کنندگی پیروز حناچی شهردار تهران به‌عنوان یکی از فیلمهای مستند جشنواره فجر، رسانه صداوسیما مدعی حمایت ۸میلیاردی شهرداری از جشنواره فجر شد و البته مشاور شهردار هم در اظهاراتی دوپهلو نه این مساله را تایید و نه تکذیب کرد.

حالا و با ورود فیلمی به کارگردانی برادرزاده حناچی به جشنواره، سایه حضور شهردار بر جشنواره سنگین‌تر از همیشه شده است.

بعد از انصراف مستند “کامی” از حضور در جشنواره، مستند “قصه دختران فروغ” ساخته خاطره حناچی به بخش مستند سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اضافه شده است.

خاطره حناچی برادرزاده پیروز حناچی مستند “قصه دختران فروغ” را با حمایت مرکز گسترش و درباره دختران و پسران بدسرپرست مشهدی ساخته است.

عاقبت رقابت عمو و برادرزاده در جشنواره فجر چه خواهد شد؟؟ عمو به نفع برادرزاده از دریافت سیمرغ انصراف می‌دهد یا بالعکس یا … ؟




آغاز پیش‌فروش بلیتهای جشنواره با تعطیلی تحویل حضوری بلیتها(!) و بدون تعیین تکلیف فیلمهایی که هنوز نسخه کاملشان به دبیرخانه نرسیده؟؟؟

سینماروزان: معاون اجرایی جشنواره سی و هشتم فجر از سی دی ماه به عنوان زمان شروع پیش فروش بلیتهای جشنواره گفته ولی به غیر از تعطیلی

روال تحویل حضوری بلیتها که لابد متاثر از شرایط جامعه است(؟) مشخص نیست چگونه امکان پیش فروش بلیت بدون مشخص بودن فهرست کامل فیلمها ممکن است؟؟

عزت الله علیزاده معاون اجرای فجر گفت: پیش فروش بلیتهای سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای مخاطبان مردمی از ساعت 12روز دوشنبه 30 دی‌ماه سال جاری آغاز و تا ساعت 18چهارشنبه دوم بهمن‌ماه ادامه خواهد داشت. سازمان ها و نهادها می‌توانند روزهای جمعه و شنبه (4 و 5 بهمن ماه) با مراجعه به سامانه فروش بلیت به آدرس www.Fajrticket.ir بلیت‌های مورد نظر را تهیه کنند. هر شخص مجاز خواهد بود تا با کدملی خود، دو سری بلیت از طریق سامانه به آدرس www.Fajrticket.ir پیش‌خرید کند. بلیت‌های کلیه افرادی که اقدام به  پیش‌خرید کرده‌اند، بر مبنای آدرس‌ و زمان‌های اعلام شده توسط متقاضیان در سامانه پیش‌فروش، در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه، 5 تا  7 بهمن‌ماه از طریق پیک تحویل داده خواهد شد.

فارغ از اینکه برخلاف سالهای قبل که امکان تحویل حضوری بلیت به مخاطبان وجود داشت، امسال کلا بساط تحویل حضوری جمع شده این نکته که چگونه و براساس کدام فهرست بناست به مخاطبان بلیت بفروشند هم جای پرسش است؟

جشنواره امسال هرچند 22 فیلم در بخش مسابقه دارد ولی برخی از فیلمهای این بخش در مسیر فیلمبرداری قرار دارند و بعید است به جشنواره برسند و از همین رو 5 فیلم رزرو برای این بخش اعلام شده. حالا مخاطبی که بناست برای پیش خرید بلیت، پول دهد چطور باید بداند که برای کدام فیلم پول میدهد؟ فیلمی که نامش اعلام شده ولی فیلمبرداریش به نیمه هم نرسیده؟؟؟ یا فیلمهای رزرو؟؟؟ آیا بلیت فروشی برای یک محصول و درنهایت نمایش محصولی دیگر، حرفه ای و شرعی ست؟؟

چرا دبیرخانه فجر هرچه سریعتر به صاحبان فیلمهای بخش مسابقه اولتیماتوم نمیدهد که تکلیف حضور را مشخص کنند؟؟

آخر این چه روالیست که بعد از 38 دوره باز جشنواره است که باید آویزان افراد متصلی باشد که چون فیلمی در مسیر تولید دارند حتما باید نامشان در بخش مسابقه بیاید به این امید که شاید به جشنواره برسند؟؟؟

برای احترام به مخاطبان هم که شده هرچه زودتر و قبل از پیش فروش بلیت، تکلیف فیلمهایی که نسخه کاملشان به دبیرخانه نرسیده را مشخص کنید. فرقی ندارد با یک راپرتچی طرف باشیم یا با یک بزکچی، همه باید در برابر مقررات، یکی باشند و باید قبل از فروش بلیتشان به مخاطب، بگویند فیلمشان به فجر میرسد یا نه!؟




پرسش رسانه اصلاح‌طلب: چرا حاتمی‌کیا هم مثل کیمیایی از جشنواره انصراف نمی‌دهد؟؟

سینماروزان: بختک “انصراف” بر پیکر جشنواره سی و هشتم فجر افتاده و بعد از مسعود کیمیایی که با فیلمی به سرمایه و تهیه دیگران(!) از جشنواره انصراف داد، شماری از بازیگرانی که برخی در جشنواره فیلم داشتند و برخی هم مدتهاست فیلمی در جشنواره نداشته‌اند، در حال انصراف از جشنواره‌اند.

روزنامه اصلاح‌طلب “شرق” در یادداشتی با مرور رفتار کیمیایی، از ابراهیم حاتمی‌کیا که با فیلم “خروج” از محصولات سازمان ارزشی اوج به جشنواره آمده خواسته که جشنواره را تحریم کند.

“شرق” نوشت: مسعود کیمیایی بدون خودنمایی، با بیان احساس درونی‌اش نسبت به درگذشت تعداد کثیری از هموطنان ایرانی در فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی و همچنین شرایط بد معیشتی مردم در این اوضاع و احوال، از حضورش در جشنواره فیلم فجر اعلام انصراف و به همان مردم تکیه می‌کند. این نقطه انتخاب دلخواه یک فیلم‌ساز باتجربه در ۷۹سالگی است. او درست مثل قهرمانان فیلم‌هایش، ترجیح می‌دهد در این شرایط حساس موضعی به نفع مردم داشته باشد. آیا همین انتظار را از فیلم‌سازی دیگر مثل حاتمی‌کیا در جایگاه قرص و محکم نزد مسئولان نباید داشت که از جشنواره انصراف دهد؟ او که بلد بود قهرمانان قابل باوری در «مهاجر» و «دیده‌بان» خلق کند و سیر تاریخی- اجتماعی بعدی این قهرمانان گمنامش را در دوره‌ای دیگر در «آژانس شیشه‌ای»، «موج مرده» و «بادیگارد» به نمایش گذاشت، او که با «آژانس شیشه‌ای» و «ارتفاع پست» نشان داده دغدغه عدالت اجتماعی دارد، چرا در این شرایط سکوت می‌کند و نسبت به این وضعیت معترض نمی‌شود؟؟




ادعای رسانه صداوسیما درباره حمایت ۸میلیاردی شهرداری از جشنواره فجر!؟+توضیحات دوپهلوی مشاور شهردار در این باره

سینماروزان: جشنواره سی و هشتم فیلم فجر نه فقط به‌خاطر تحریم‌های متوالی بلکه به‌خاطر عملکرد پرسش‌برانگیز هیات انتخاب در حذف فیلمهای کنشگر به‌شدت بر لبه تیغ قرار گرفته است و تنها اتفاقی که می‌تواند اندکی جشنواره را به مدار برگرداند حذف فیلمهای ناتمام متصل و جایگزینی با آثار حذف شده مستقل است.

روزنامه متبوع صداوسیما که “جام جم” باشد بی‌اشاره به کیفیت پایین آثار راه یافته به جشنواره، نقد جشنواره را با ادعای حمایت ۸میلیاردی شهرداری از جشنواره کلید زده است.

این روزنامه نوشته است: به نظر می‌رسد به احتمال فراوان، شهرداری تهران، حامی اصلی مالی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر باشد. صحبت از اختصاص بودجه حمایتی ۸میلیارد تومانی برای برگزاری مهمترین رویداد سینمایی کشور است.

جالب است که مشاور شهردار هم در گفتگو با این روزنامه ادعای حمایت ۸میلیاردی را نه تایید کرده و نه تکذیب!!!

غلامحسین محمدی مشاور شهردار و رییس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران با تایید ضمنی همکاری با جشنواره گفته است: هنوز تفاهم شهرداری با جشنواره قطعی نشده و هنوز یک سری از صحبتها باقی مانده که در حال نهایی کردن هستیم. در حال گفتگو با دوستان در جشنواره فیلم فجر هستیم و بخش عمده‌ای از کار و حدود ۸۰ تا ۹۰درصد کار جلو رفته است.

مشاور شهردار ادعای حمایت ۸میلیاردی از جشنواره فجر را تایید نکرده و فقط وعده شفاف‌سازی در آینده را داده است ولی روزنامه صداوسیما، ادعای قطعی بودن و امضای قرارداد را کرده است؛ ادعایی که دبیرخانه فجر هم هیچ واکنشی بدان نشان نداده است!!




اظهارات تهیه‌کننده یک فیلم ملتهب حذف شده از جشنواره⇐وقتی ترکیب هیات انتخاب فجر به گونه‌ای چیده می‌شود که سهم سینما در این ترکیب کم است، معلوم است که اتفاقات عجیب می‌افتد!!/یعنی سینما آن‌قدر تهی شده است که باید از تلویزیون افرادی را برای انتخاب فیلم‌های سینمایی فجر بیاوریم؟؟!/ واقعاً چه زمانی از سینمایی‌ها برای داوری آثار تلویزیونی استفاده شده است که تلویزیونی‌ها را برای گزینش فجر می‌آورند؟؟/چرا گلوگاه‌های سازمان سینمایی دست بچه‌های متخصص سینما نیست؟؟/چرا به‌خاطر نظر دو نفر آدم ناآگاه فیلم ما را حذف کردند؟؟/بالاخره روند جشنواره فجر کی می‌خواهد درست شود؟؟

سینماروزان: چینش ضعیف هیات انتخاب جشنواره و منتج از آن پر کردن جشنواره با فیلمهای یک ارگان ارزشی و محصولات موسوم به هنروتجربه و حذف برخی محصولات کنشگر از جشنواره، پرسشهای زیادی را نزد مخاطبانی ایجاد کرده که بناست بلیت بخرند و بروند فیلم ببینند.

جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده‌ای که دو فیلم “خون شد” و “کشتارگاه” را در جشنواره دارد ولی فیلم ملتهب “عنکبوت”ش -با مضمون زندگی سعید حنایی- از جشنواره حذف شده به تندی عملکرد هیات انتخاب را زیر سوال برده است.

جواد نوروزبیگی به “ایسنا” گفت: متاسفم که چندین سال است با جشنواره‌ای مواجه هستیم که روی حضور یا غیبت یک جناح خاص در این رویداد سینمایی تاکید دارند. گویا فیلم قبل از اینکه بخواهد مورد ارزیابی و داوری قرار بگیرد دچار یک نشانه‌گذاری خاص می‌شود.

نوروزبیگی ادامه داد: می‌دانم دوستان ناراحت می‌شوند اما باید بگویم که وقتی ترکیب هیات انتخاب به گونه‌ای چیده می‌شود که سهم سینما در این ترکیب کم است، این اتفاقات عجیب می‌افتد. یعنی سینما آن‌قدر تهی شده است که باید از جای دیگری افرادی را برای انتخاب فیلم‌های سینمایی بیاوریم!؟؟

نوروزبیگی با اشاره به چینش هیات انتخاب با مدیران تلویزیون و افراد کم‌سابقه افزود: واقعاً چه زمانی از سینمایی‌ها برای داوری آثار تلویزیونی استفاده شده است که تلویزیونی‌ها را برای گزینش فجر می‌آورند؟ چرا گلوگاه‌های سازمان سینمایی دست بچه‌های متخصص سینما نیست؟؟

این تهیه کننده سینما عنوان کرد: اعتراض من مربوط به این رفتار است. هدف ما از برگزاری جشنواره چیست؟ آیا قرار است یک طیف خاص از فیلم‌ها را به جشنواره راه بدهیم؟ آیا قرار است فقط صاحبان فیلم‌ها را بدون کیفیت محصولات مورد ارزیابی قرار بدهیم؟ باید صادقانه رفتار کنیم. من سه فیلم دارم و با عرض پوزش از ۲ کارگردان دیگر، اما به نظرم بهترین فیلمم که “عنکبوت” باشد از جشنواره بازمانده است.

نوروزبیگی در چرایی حذف “عنکبوت” از جشنواره توضیح داد: به خاطر نظر دو سه نفر آدم ناآگاه این اتفاق افتاد و اتفاقا همان‌ها می‌ترسند و فکر می‌کنند اگر «عنکبوت» در این رویداد دیده شود، جامعه به هم می‌ریزد. درحالی‌که مردم این فیلم را دوست خواهند داشت، چون بیان صادقانه‌ای داشته است.

وی ادامه داد: اگر «عنکبوت» فیلم ضعیفی بود، حرفی نمی‌زدم و اصلا آن را به جشنواره ارایه نمی‌دادم. بالاخره بعد از این همه سال کار در سینما من یک شخص صاحب تشخیص هستم و فکر می‌کنم سنوات کاری من نسبت به برخی از اعضای هیات انتخاب خیلی بیشتر است. واقعاً متاسفم که با روحیه یک کارگردان و یک جمع فیلمساز بازی شده است. واقعاً روند جشنواره فجر کی می‌خواهد درست شود؟ کی قرار است مبنای قضاوت ما، آدم‌ها نباشند؟




درخواست رسانه اصولگرا از ارگانهای انقلابی⇐به‌جای نقد دائمی کمدی‌های روی پرده، بر تولید کمدی‌های تمیز و مخاطب‌پسند سرمایه‌گذاری کنید

سینماروزان: تقریبا تمام کمدیهایی که در سالهای اخیر روی پرده رفته‌اند با انتقاد جریان موسوم به ارزشی مبنی بر دوز بالای ابتذال و اباحه‌گری مواجه شده‌اند و مدام هم مدیران ارشاد به‌خاطر صدور مجوز نمایش برای چنین آثاری نواخته شده‌اند.

در این اوضاع روزنامه اصولگرای “جوان” در تحلیلی بر روند تولید سینمای کمدی از ارگانهای ارزشی خواسته بر تولید کمدی‌های تمیز و مخاطب‌پسند سرمایه‌گذاری کنند.

متن گزارش “جوان” را بخوانید:

سال‌های اخیر مدام گلایه کارشناسان و منتقدان را پیرامون کیفیت پایین کمدی‌های روی پرده شنیده‌ایم؛ اینکه اغلب کمدی‌ها بازسازی فیلمفارسی‌ها هستند و اغلب آن‌ها پر شده از دیالوگ‌های قبیح و اینکه شخصیت‌پردازی در این کمدی‌ها هیچ جایی ندارد و همه مملو از تیپ‌های دستمالی‌شده هستند.

درست است که انتقاد و برشمردن ایرادات راهی است برای ارتقای سطح کیفی تولیدات کمدی ولی بهتر از آن، تولید کمدی‌های الگو در سینماست.

در سال‌های اخیر برخی ارگان‌های انقلابی کوشیده‌اند با به خدمت گرفتن جوان‌تر‌ها فضایی را فراهم کنند برای ساخت محصولاتی مرتبط با تاریخ انقلاب؛ اتفاقی که نتیجه‌ای قابل دفاع هم داشته است.

حالا اگر برنامه‌ای هم برای تولید کمدی‌های سرگرم‌کننده و کاملاً خانوادگی، وجود داشته باشد راه دوری نمی‌رود. این کاریست که ده‌نمکی دست‌تنها و با تولید سه‌گانه “اخراجیها” و اخیرا “زندانیها” انجام داده و تا حدودی هم موفق بوده.

همان طور که با ساخت فیلم‌هایی مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس کاری کردند که سینمای جدی ما رونق گیرد، چرا نباید تولید کمدی‌های پاک هم استارت زده شود؟

وقتی رسانه ملی می‌تواند با یک سریال کمدی خانوادگی نظیر «پایتخت» سال‌های سال هم پیام بدهد و هم مردم را سرگرم کند چرا نباید همین جریان کمدی‌سازی در سینما رواج یابد؟

ارگان‌های متنفذ سینمای انقلاب برای ایجاد ارتباط بیشتر با مخاطب هم که شده باید روی تولید کمدی‌های تمیز سرمایه‌گذاری کنند، البته این یک شرط دارد و شرط آن این است که در مقابل نامداران این عرصه منفعلانه عمل نشود و مضمون و محتوا و پیام را نبازند، چون صرفاً با پول نمی‌توان اثر مطلوب تولید کرد.

فرقی نمی‌کند؛ چه حوزه باشد چه اوج، چه انجمن دفاع مقدس، همه وظیفه دارند در قبال جریان کمدی‌سازی مبتذلی که این سال‌ها رواج پیدا کرده انفعال را کنار بگذارند و وارد میدان شوند. خیزش کمدی‌سازی پاک را راه بیندازند و بکوشند با حمایت از تولید و اکران کمدی‌های تمیز، شرایط برون‌رفت سینمای کمدی از بن‌بست ابتذال را فراهم کنند.

اگر بتوانیم سالی فقط سه کمدی الگوی پاک بسازیم یقیناً هم قدرت انتخاب مخاطب را بالا برده‌ایم و هم در آن زمان برای نقد کمدی‌های مبتذل مجبور نخواهیم بود از مصادیق کمدی‌سازی دو یا سه دهه قبل‌تر مثال بیاوریم.




فیلم ضدملکه آزاد شد؟!!

سینماروزان: تنها محصول ضدملکه سینمای ایران در سالهای اخیر با عنوان “دیدن این فیلم جرم” است همچنان اجازه اکران در سینماها را ندارد و مالک فیلم که حوزه هنری باشد علیرغم تمام رایزنی‌ها هنوز نتوانسته مجوز اکران رسمی فیلم را بگیرد.

در این شرایط ولی مجوز اکران‌های دانشگاهی فیلم صادر شده و تهیه‌کننده فیلم اعلام کرده نظر به درخواست‌های مکرر محافل دانشجویی و دانشگاه‌های کشور برای اکران فیلم، تصمیم گرفته اکران‌های دانشگاهی «دیدن این فیلم جرم است» را آغاز کند.

بر این اساس دانشگاه‌های متقاضی اکران فیلم «دیدن این فیلم جرم است» می‌توانند از طریق سامانه اکرانت به نشانی https://www.ekranet.ir/jorm/ نسبت به ثبت نام اکران دانشگاهی فیلم اقدام کنند. بازه زمانی احتمالی اکران‌های دانشگاهی ابتدای ترم جدید خواهد بود.

 “دیدن این فیلم جرم است” با مضمونی ضدبریتانیا داستان گروگانگیری یک وابسته ملکه توسط یک جوان آتش به اختیار را روایت میکند و در داستانی پرشخصیت، اسرار وابستگی بسیاری از مقامات را برملا می‌کند.

اینکه چرا ارشاد به این فیلم مجوز اکران رسمی نداده هیچ گاه به شفافیت روشن نشده ولی جالب است که فیلم بدون اکران رسمی، فرصت یافته به طور گسترده در تمام دانشگاه‌های کشور و در فضای دانشجویی عرضه شود.

زمانی بود که دانشجویان را تشویق می‌کردند که فضای سیاسی و ملتهب دانشگاه را رها کرده و به سینما بروند تا حال و هوایشان عوض شود و حالا برعکس شده و توقیف اکران یک فیلم ملتهب ضدملکه در سینماها، زمینه اکرانش در دانشگاهها را فراهم کرده!!




انصراف مسعود کیمیایی از جشنواره فجر با فیلمی که سرمایه‌اش تمام و کمال از جیب دیگری است!! +فیلم⇔راهی بهتر برای همدردی نبود رییس؟!

سینماروزان: مسعود کیمیایی به‌بهانه روزگار سخت مردم و تسلیت به مسافران پرواز اوکراین از این گفته که دلش نمی‌خواهد فیلم اخیرش “خون شد” در جشنواره فجر باشد!

اگر “خون شد” فیلمی بود که کیمیایی آن را به تهیه‌کنندگی خودش و با سرمایه شخصی تولید می‌کرد این انصراف، منطقی می‌نمود ولی وقتی تهیه‌کننده فیلم جواد نوروزبیگی است و سرمایه تولید “خون شد” را محمدصادق رنجکشان فراهم کرده، این انصراف چه کارکردی می‌تواند داشته باشد؟؟

مسعود کیمیایی کارگردانی است که حتی بعد از حوادث۸۸ هم نه تنها جشنواره را تحریم نکرد که به تهیه‌کنندگی خودش فیلم “جرم” را ساخت و در جشنواره هم حضور به‌هم رسانید ولی حالا که تهیه‌کننده فیلم، دیگری است و سرمایه‌گذارش، یکی دیگر، یاد مردم افتاده و دم از انصراف می‌زند؟؟

نیک آن بود که کیمیایی ابتدا سرمایه تولید را پس می‌داد و سپس تهیه‌کنندگی را به خودش منتقل می‌نمود و آن گاه به فکر بیرون کشیدن فیلم خودش-و نه فیلم دیگران- از جشنواره می‌افتاد!

فیلم حرفهای کیمیایی را ابنجا ببینید.




صدور پروانه برای پروژه فروغ+صدور پروانه برای تهیه‌کننده “معمای شاه”

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با دو فیلمنامه موافقت کرد.

جهانگیر کوثری پروانه ساخت فیلمی درباره فروغ فرخزاد با عنوان “رگهای آبی” را گرفته که بناست خودش آن را بسازد.

علی لدنی تهیه‌کننده “معمای شاه” هم پروانه “تنفس مصنوعی” را گرفته است که یک فیلم اولی آن را خواهد ساخت.

فهرست تمام پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“رگ‌های آبی” به تهیه‌کنندگی و کارگردانی جهانگیر کوثری و نویسندگی مشترک جهانگیر کوثری و نعیمه اسلامی

–“تنفس مصنوعی” به تهیه‌کنندگی علی لدنی ، کارگردانی و نویسندگی مهدی اصغری ازغدی




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐شروع اکران “اولین امضاء…” و “امیر” از همین هفته

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد که فیلم سینمایی «اولین امضا برای رعنا» به کارگردانی علی ژکان از چهارشنبه ۲۵ دی ماه در گروه سینمایی فرهنگ اکران شود.

به جز این شورا مقرر کرد فیلم سینمایی «امیر» به کارگردانی نیما اقلیما نیز از همین چهارشنبه ۲۵ دی ماه در گروه سینمایی آستارا روی پرده سینما رود.




اظهارات پرسش‌برانگیز یک عضو هیات انتخاب فجر که پیشتر در هیات رییسه انجمن کارگری منتقدان تهران حضور داشته⇐آسان ترین کار ممکن در این هیات انتخاب اتفاق افتاد/برای انتخاب کردن، فیلم، کم داشتیم!!!/این آسان‌ترین دوره من در این چهل دوره‌ای است که در جشنواره‌های مختلف مسئولیت انتخاب و داوری را برعهده داشتم!!/تمام فیلمهای رزرو حداقل ۵ رای را کسب کرده‌اند!/مشکل فیلمهای انتخاب‌نشده{و از جمله فیلمهای درمیشیان و تبریزی}فقط در کیفیت آثار است!⇔پرسش اول: اساسا فرد مذکور چگونه و با کدام رزومه از عضویت در انجمن منتقدان کارگری تهران پرش کرده‌ به هیات انتخاب فجر؟؟ حداقل ده محتوای تولیدی راهبردی از این منتقد در یک سال اخیر منتشر شود تا عیار ایشان پیش‌روی مخاطبان قرار گیرد/پرسش دوم: این چهل دوره‌ای که این عضو هیات انتخاب مدعیست در جشنواره‌های مختلف به‌عنوان داور یا گزینشگر در آنها حضور داشته‌ مربوط به کدام چهل سال است؟ چهل سال قبل از انقلاب یا چهل سال بعد از انقلاب؟/پرسش سوم: آیا کیفیت تله‌فیلم‌های تولیدشده توسط یک ارگان حاکمیتی که مستقیم به جشنواره راه یافته‌اند، از “مجبوریم” و “دست انداز” بالاتر است؟؟/ پرسش چهارم: چطور است که این هیات انتخاب، فیلم کم داشته ولی پنج فیلم رزرو اعلام کرده؟؟/پرسش پنجم: اگر تمام فیلمهای رزرو، بزرگترمساوی ۵ رای داشته‌اند پس فیلمهای سینماگران فعال در سالن‌های خالی(!) هنروتجربه، ۶رای یا ییشتر آورده‌‌اند که مستقیم وارد جشنواره شده‌اند؟؟

سینماروزان: نحوه عملکرد هیات انتخاب فجر سی و هشتم در گزینش فیلمهای بخش اصلی جشنواره و توجه بیش از حد به فیلمهای متصل به ارگانهای حاکمیتی که برخی از آنها همچنان در مسیر تولید قرار دارند به‌جای ایجاد مجال برای سینمای مستقل با انتقادات فراوانی مواجه شده است.

وزن پایین هیات انتخاب و عدم شفافیت درباره رزومه آنها اصلی‌ترین دلیل این چینش است؛ هیات انتخابی بدون اعتماد به نفس است که همه فیلمهای یک ارگان حاکمیتی را ولو به قیمت اینکه کیفیتشان درحد تله‌فیلم باشد یا در نیمه‌های تولید باشند وارد جشنواره می‌کند بدون توجه به ضربه‌ای که به این‌واسطه به برند جشنواره وارد می‌شود.

فردی به نام رضا درستکار از اعضای هیات انتخاب جشنواره سی و هشتم فجر در دفاع از عملکرد هیات انتخاب به قدس گفت: در عین این که همه می‌گویند کار هیئت انتخاب بسیار سخت است اما من معتقدم آسان ترین کار ممکن در این دوره اتفاق افتاد(!!) زیرا اصلا فیلم های عجیب و غریبی وجود نداشت و حتی می‌توانم بگویم فیلم هم برای انتخاب کردن کم داشتیم!!

این عضو هیات انتخاب ادامه داد: چه بسا بسیاری فیلم‌ها متقاضی حضور بودند و بدون هیچ غرض ورزی رأی نیاورند. با تمام این اوصاف این آسان‌ترین دوره داوری برای من در این چهل دوره‌ای که در جشنواره‌های مختلف مسئولیت انتخاب و داوری را برعهده داشتم، بود.

درستکار درباره فیلمهای رزرو گفت: این فیلم‌ها به این دلیل در لیست رزرو قرار گرفتند که چنانچه فیلمی به جشنواره نرسید و از بخش مسابقه خارج شد فیلم‌های اعلام شده در بخش رزرو به ترتیب ذکر شده جایگزین شوند. البته امیدوارم دبیر جشنواره فرصتی را حداقل برای اصحاب رسانه فراهم کند تا این فیلم‌ها را تماشا کنند. ما به عنوان هیئت انتخاب از این موضوع استقبال می‌کنیم و همه به این فیلم‌ها رأی دادیم و هرکدام از این آثار حداقل 5 رای را کسب کرده‌اند اما نمایش این فیلم‌ها در اختیار و چارچوب جشنواره است که به تعداد 22 فیلم افزوده شود یا خیر.

درستکار در پاسخ به سوالی در چرایی حذف فیلمهای “محبوریم”رضا درمیشیان و “دست‌انداز”کمال تبریزی گفت: زمانی که یک فیلم انتخاب نمی‌شود به این دلیل است که جمیع آرا و اتفاق نظر بر نبود آن فیلم است و به ضرس قاطع می‌گویم که مشکل فقط در کیفیت آثار است. در عین این که همه می‌گویند کار هیئت انتخاب بسیار سخت است اما من معتقدم آسان ترین کار ممکن در این دوره اتفاق افتاد، زیرا اصلا فیلم های عجیب و غریبی وجود نداشت و حتی می‌توانم بگویم فیلم هم برای انتخاب کردن کم داشتیم. من فکر می کنم اگر گروه دیگری به غیر از این هیئت انتخاب مسئولیت گزینش فیلم ها را برعهده داشتند، نهایتا با یکی دو مورد تغییر همین لیست انتخاب می شد. بر همین اساس معتقدم کار هیئت انتخاب آسان و بدون دردسر بود.

اصلی‌ترین پرسش‌های ناظر به ادعاهای این عضو هیات انتخاب چنین است:

پرسش اول این است که اساسا فرد مذکور چگونه و با کدام رزومه از عضویت در انجمن منتقدان کارگری تهران پرش کرده‌ به هیات انتخاب فجر؟؟ دبیرخانه فجر حداقل ده محتوای تولیدی راهبردی از این منتقد در یک سال اخیر را منتشر کند تا عیار ایشان پیش‌روی مخاطبان قرار گیرد.

پرسش دوم آن است که این چهل دوره‌ای که این عضو هیات انتخاب مدعیست در جشنواره‌های مختلف به‌عنوان داور یا گزینشگر در آنها حضور داشته‌ را به ترتیب سال اعلام کند؟

پرسش سوم آن است که اگر فیلمهای امثال درمیشیان و تبریزی به‌دلیل کیفیت پایین رد شده باشد آن گاه باید کیفیت تله‌فیلم‌های تولیدشده توسط یک ارگان حاکمیتی که مستقیم به جشنواره راه یافته‌اند، از “مجبوریم” و “دست انداز” بالاتر باشد. آیا واقعا همین طور است؟؟

پرسش چهارم اینکه چطور میشود که هیات انتخاب هم فیلم، کم داشته‌ باشد و هم پنج فیلم رزرو اعلام کند؟

پرسش پنجم درباره ادعای ۵رای یا بیشتر بودن فیلمهای رزرو است. اگر تمام فیلمهای رزرو، بزرگترمساوی ۵ رای داشته‌اند یعنی فیلمهای سینماگران فعال در سالن‌های خالی(!) هنروتجربه، ۶رای یا ییشتر آورده‌ باشند. واقعا همین طور است؟؟ اگر همین طور است چرا در فراخوان الویت را با فعالین هنروتجربه قرار ندادید؟؟




احمد میراحسان خطاب به ابراهیم حاتمی‌کیا⇐با خطاي بزرگت در “به وقت شام” و پنهان كردن ريشه جنايت و موجوديت داعش، موافق نيستم ولی عزاداری را کنار بگذار و فیلم “سردار” را بساز!

سینماروزان: شهادت سردار قاسم سلیمانی را به تازگی پشت سر گذاشتیم و برخی از سینماگران هم معتقدند باید چند سالی از شهادت سردار بگذرد و پژوهش‌های مرتبط با ایشان به تکامل برسد تا بشود فیلمی جامع درباره سردار ساخت.

احمد میراحسان جزو آن دسته است که صبر نمی‌شناسد و از همین روست که با نگارش یادداشتی
در “اعتماد” از ابراهیم حاتمی‌کیا خواسته هرچه زودتر کار تولید فیلم سردار را شروع کند.

متن یادداشت احمد میراحسان را بخوانید:

برادر عزيز، ابراهيم حاتمي‌كيا. سلام خدا را برايت مي‌خواهم. اما بعد…

خلاصه نامه‌ام به تو، اين است كه اداي دينت ب ه پروردگارت و نه به حاج قاسم، ساختن بي‌درنگ يك فيلم سينمايي در عصر پرده‌پوشي و دوران شرك است؛ فيلمي كه نمايشگر چهره يك بنده ناب باشد؛ نمايشگر چهره يك موحد خالص، يكي از صديقين، يكي از شاهدين، يكي از شهدا، يكي از حواريون مسيح نه در بيست و يك قرن پيش بلكه در ميان ما و حتي فراتر از آن، فيلمي درباره حضور عيني كسي از كسان و ياران منجي موعود ما و يكي از رجعت‌كنندگان به عصر نبوي و عدل جهاني وليعصر كه بدون انتظار ظهورش چه ياوه مي‌نمايد زيستن در اين دنياي سراسر ظلمات و رنج و ملال و دروغ و جهل و تفرعن و درندگي دنياي ما. دنيايي است كه در آن شيطان بزرگ با همراهي مرتجعان سرمايه‌داري‌اش و با رييس‌جمهوري كه جرثومه زشتي‌ها و حرص و خشونت و بي‌آزرمي و درندگي است و هزاربار بدتر از بهايم وحشي قدرت‌نمايي و زندگي را به كام بندگان صالح خدا تلخ مي‌كند. در اين دنيا اگر معصومان و حضور مطمئن‌شان و نشانه‌هاي عيني پيروان پاك‌شان نبود، چگونه چشم‌هاي ما خدا را مي‌ديد؟ كساني كه لحظه به لحظه حيات و ممات‌شان، گواه كنش بي‌خلل الهي و نشان حساب و كتاب دقيق رفيق اعلي است. نشان آن كه هستي ذره به ذره مملو از اوست و هيچ‌چيز نيست كه خالي از او باشد. ابراهيم عزيز، فيلمت درباره حاج قاسم اگر چنين باشد، كدام اثرت تاكنون عابدانه‌تر از آن خواهد بود؟ ترديدهاي نفساني را دور بريز و خود را رها كن در به تصوير كشيدن بندگي تا متوجه خشنودي خدا شوي. نگو عزاداري، بگو عزم كاري داري كارستان. از خود شهيد درس بياموز. يكي از معاونان آقاي ظريف خاطره‌اي دارد از حاج قاسم كه به دردت مي‌خورد: روزي گرهي در كار وزارت خارجه بود كه تنها به دست حاج قاسم گشوده مي‌شد. با او تماس گرفتند اما او با گريه‌هايي نهان نشدني‌اش پاسخ تلفن را داد. به حاج قاسم گفتند ظاهرا حال‌تان مساعد نيست، بعدا تماس مي‌گيريم. حاج قاسم گفت كارتان را بگوييد، گفتند و پذيرفت و اطلاع داد مي‌سپرد سريع كارتان را راه بيندازند. گوشي را كه گذاشت طولي نكشيد كه با وزارت خارجه تماس گرفتند و گفتند كارتان انجام شد. آقاي معاون پرسيد حاج قاسم چرا مي‌گريست؟ گفتند مگر نمي‌دانيد يار ديرينش احمد شهيد شد؟ خبر شهادت شهيد كاظمي به او رسيده بود… يعني تو هم اگر در درياي اندوه و اشك غوطه‌ور باشي بايد كه به تكليفت بدون هيچ سستي عمل كني. اگر امروز به آن لبيك نگويي فردا نمي‌گويم بي‌فايده، اما كم‌فايده است.

ما ديده‌ايم اگر به وقت پاسخ ندهيم چه حسناتي را از دست مي‌دهيم. امروز جهان مي‌خواهد دريابد اين سليماني كه بود و چه چيز محبتش را چنين در قلوب پاك مردم كشورها تبديل به آتشفشان كرد. تو بايد رها از جداره جعلي حذف عالم غيب، در اثرت دريچه‌اي به باطن رخداد بگشايي. لحظه به لحظه حيات طيبه حاج قاسم مشحون از راز عبوديت در موجوديت ظاهري انسان است. براي انجام اين امر واجب، دارايي ملت، تو هستي. اينجا فرمانده و كارگردان تويي. اين حرف را نمي‌زنم كه خدا نكرده خودبينت كنم. من جاهايي با روايت و نگاه و ساختار آثارت موافق نيستم، از گرايش‌هاي ليبرال‌مآبانه، از خطاي بزرگت در به وقت شام و پنهان كردن ريشه جنايت و موجوديت داعش يعني امريكا پشت ريش قرمز چچني و با آن شخصيت منفعل واداده غيرانقلابي كه معرفت ندارد موافق نيستم اما تو دارايي ملتي. تو جزو سرمايه‌هاي كشوري. حالا كه دارم نامه مي‌نويسم قصد مجيزگويي ندارم. نيازي هم به مجيزگويي ندارم ان‌شاءالله. از صميم دل گفته‌ام را بر زبان مي‌رانم و مي‌گويم فقط تو مي‌تواني فيلم حاج قاسم را بسازي. مسلما حاج قاسم مثل مربي‌اش حضرت عباس عليه‌السلام فقط علمدار نبود، بلكه او هم با بر زمين افتادن خود بدل به يك علم بركشيده تا ملكوت شد.

بگذار ضرورت‌ها و فوايد چشم‌پوشي‌ناپذير ثبت جامع سيماي حقيقي يك قهرمان الهي و فيلمي درباره شهيد سليماني را يكايك برايت برشمرم. فيلمي كه در اصل همان دفاع از مصداق تربيت اسلامي راستين و اسلام ناب محمدي (ص) و دفاع انقلابي از توحيد و عبوديت و پاكي و عدالت و صلح و جهاد در راه حق و خدمت به انسانيت و مقاومت و مبارزه است.

ابراهيم عزيز! شكي نيست تو هم واقفي كه در ژرفاي اين ماجرا و اشك‌ها و سوگ‌ها و جوشش شكوهمند، ما نيازمند شناخت درست علت جلال و جمال حاج قاسم و عمل به آگاهي و درس‌هاي حيات طيبه او و زدودن علل بيماري‌ها و ويراني‌هاي دروني و بيروني و فردي و اجتماعي خود هستيم و از جمله نيروهاي ياري‌دهنده، همين نمايش نوع زيست و عمل حاج قاسم و نمايش علم افراشته اوست و شرح آنكه چرا او نكشتني است. سينما نيروي عظيمي در زنده نگه داشتن تصوير راه و حقيقت او دارد. مستند و داستاني و هر گونه فيلمي، تنها مي‌تواند اندكي از او را به نمايش بگذارد اما همان اندك باور كن كه جهان را تكان خواهد داد. و جز تو – به ياري خدا – چه كسي مي‌تواند نور عبوديت و لطافت عظمت جلال و جمال او را در جزييات ساده زندگي پيش چشم جهان به تماشا بگذارد و ما را دل گرم نگه دارد؟ ذكر او ياد خدا است.

اين فيلم مي‌تواند آينه شكوه عبدي خالص باشد كه خلوص محبت الهي سبب شده در قلب‌هاي ميليون‌ها انسان جاگيرد و بايد آينه حقيقت نظم وحشي جهاني و وحشيگري امريكا باشد. البته بي‌ترديد آينه او بودن كار ساده‌اي نيست. حتي براي عالمان و فرماندهان شجاع و مومنان خالص هم دشوار است اما ضروري است به تو ترديد‌ها را رها كني و فقط بخواهي بي‌مداخله ميل خودت، او را نمايش دهي. تو آينه به دست داري، توانايي‌هايي براي بازتاب شخصيت او داري از اينها مهم‌تر تو همان كسي هستي كه سر بر شانه او نهاده‌اي، پس وفادار باش و بار سنگين آينگي را بر دوش بكش. بي‌ملاحظه كسان و ناكسان. امروز هيچ‌كس به اندازه تو صلاحيت حمل اين امانت را ندارد. فيلم تو درباره حاج قاسم داستان‌هاي سرشار از كشمكش‌ها و هيجان‌ها و قهرماني‌هاي بي‌نظير را مي‌تواند روايت كند. هر جاي زندگي او دست بگذاري از جذاب‌ترين فيلم‌هاي دنيا پر كشش‌تر است. با جزيياتي دراماتيك. اما ظلم است اگر كه بنده نابش را در حد يك قهرمان سينماي افسانه‌سراي هاليوود، پايين بياوريم. آنچه مهم است باطن ماجراي فردي و اجتماعي اوست، سراپا عشق و بندگي و يقين و خلوص. در جهاني كافرانه و دروغ‌وار و بي‌رحم اين آميزه شجاعت و مقاومت و پاكي و مهر در متن توحيد و عشق به معبود يگانه، حرف بزرگي در دل دارد. اين تصوير بايد ثبت شود. حاتمي‌كياي عزيز! خدا وقتي مي‌خواهد كسي را بالا ببرد براي او فرصت خدمت‌هاي بزرگ و مخلصانه فراهم مي‌كند، خدا بخواهد اين فيلم يكي از آن فرصت‌ها براي توست. اين اثر آميزه‌اي از رويداد‌هاي معرفت‌بخش مي‌تواند باشد، پاره‌كننده نقاب قدرت به غايت ارتجاعي وحشي و سلطه‌جو و متكبر غرب و به ويژه امريكا و جذابيت داستاني واقعگرا… داستاني كه مي‌تواند جنايات شيطاني ديو جهانخوار را رازگشايي كند، در سوريه، فلسطين، افغانستان، عراق، لبنان، يمن، پاكستان، بحرين و… اين فيلم با دروغ دنائت‌آميزي كه اذناب مزدور شيطان تكرار مي‌كنند مي‌تواند مقابله كند. اين فيلم نشان خواهد داد كه او برابر قاتلان مردم و درندگان مزدورشان براي صلح و نابودي قاتلان متجاوز جهاني به سود حق آزادي مردم و ملت‌ها ايستادگي كرد و آنان را شكست داد و نخ تسبيح جنايت امريكا نفتخوار و گاوهاي شيرده او را فاش كرد و گسست.

آقاي حاتمي‌كيا از همين حالا به تدارك اين فيلم اقدام كنيد، با بهترين فيلمنامه‌نويسان وفادار به نگاه الهي.

ابراهيم عزيز، بركات ساختن بي‌درنگ اما باحوصله و سرشار از زيبايي و تفكر و جذابيت بي‌حساب است. امروز اين كاري است كه زيبايي روح جهاد جهاني ايران را براي خشنودي حق، برابر نظام سلطه و كفر گرد مي‌آورد و به تماشا مي‌نهد. اين پا و آن پا نكن و از اينكه شهروندي از تو آن را مطالبه كرده، آزرده مشو كه اين آزردگي از شيطان و نفس سوء است. به نداي خدا در دلت گوش كن و با اين فيلم از قاتلان حاج قاسم انتقام بگير.

عزيز حاتمي‌كيا!

حالا مي‌خواهم آخرين كلامم را با تو در ميان بگذارم. اميدوارم خود را معصوم نداني. اميدوارم اخلاق متكبر بوروكرات‌هاي نشسته در قدرت تو را دچار احساسات منفور مديران گسسته از مردم نكرده باشد كه به عنوان نوكر مردم جامه خدمت و داعيه رضاي خدا پوشيدند اما زندگي روزمره آنان نه در ميدان رنج‌هاي خلق‌الله و تماس روزمره با آنان بلكه در كاخ‌هاي‌شان رقم مي‌‌خورد و هيچ حس واقعي جز تفاخر و البته سخنراني‌هاي بي‌روح و بي‌باور در چنته ندارند و نه مردم آنها را باور دارند نه آنان مردم را. همه فكر و ذكر و دانش و نگاه و خواست‌شان بردگي تمدن طاغوتي مدرن است، نه معرفت راه كلام‌الله صامت و ناطق و عقل الهي و مسير ظهور عدل جهاني و آغاز تاريخ آدميت و رهايي از آدمخواري و جهانخواري و توحشي به نام سرمايه‌سالاري بين‌المللي و عقل خود بنياد مدرن و پشت‌كرده به پروردگار عقل.




اعلام اسامی فیلمهای مسابقه جشنواره از شبکه خبر(!!؟؟) به اشتراک چهار فیلم اولی!⇐با حضور پررنگ سازمان ارزشی+تهیه‌کننده متبوع مخابرات+فرمانداری خوی+برادران افغان دائم‌الحضور در جشنواره+چندی هنروتجربه‌ای‌ساز+یک تهیه‌کننده شکست‌خورده پرکار+البته یک گریمور سابقا تهیه‌کننده و حالا کارگردان!

سینماروزان: در روندی پرسش‌برانگیز فیلمهای بخش مسابقه جشنواره سی و هشتم فجر به‌جای اعلام از سوی ستاد خبری جشنواره، از طریق شبکه خبر(؟) اعلام شد!!

اینکه چرا جشنواره فجر سعی کرده با نان قرض دادن به شبکه خبر، اعلام اسامی فیلمها را به این شبکه واگذار کند، مشخص نیست ولی مطابق پیش‌بینی‌ها این سازمان هنری-رسانه‌ای اوج است که سهمی پررنگ‌ از بخش مسابقه فجر دارد.

سه فیلم “آبادان ۱۱/۶۰”، “خروج” و “روز بلوا” همه از محصولات اوج به‌همراه فیلم “خورشید” که امیر بنان از نیروهای متبوع اوج آن را تهیه کرده از جمله فیلمهای بخش مسابقه هستند.

مصطفی احمدی تهیه‌کننده متبوع اول‌مارکت همراه‌اول مخابرات با فیلم “درخت گردو” در بخش مسابقه حاضر است.

دو برادر افغان که هرچه بسازند علیرغم عدم اقبال گیشه‌ها راهی به جشنواره‌های وطنی می‌یابد با فیلمی به نام “مردن در آب مطهر” در بخش مسابقه حاضرند.

نیکی کریمی با فیلم “آتابای” که با حمایت فرمانداری خوی تولید شده به جشنواره می‌آید.

محمدرضا مصباح تهیه‌کننده پرکاری که همین امسال دو فیلم شکست‌خورده “برمودا” و “پیلوت” را روی پرده داشت و چندین فیلم اکران نشده هم در کارنامه دارد با فیلم “پوست” در بخش مسابقه فجر حاضر است.

شماری از فیلمسازان هنروتجربه‌ای‌ساز و از جمله مرتضی فرشباف، مجید برزگر و بهتاش صناعیها هم وارد بخش مسابقه جشنواره فجر شده‌اند!!

سعید ملکان گریمور باسابقه که در سالهای اخیر به تهیه‌کنندگی روی آورده حالا با فیلم اول خود در مقام کارگردان به نام “روز صفر” به جشنواره آمده.

فیلمهای “خون شد” و “شنای پروانه” که با حمایت مستقیم محمدصادق رنجکشان تولید شده‌اند از دیگر فیلمهای بخش مسابقه‌اند.

جالب و عجیب آن که چهار فیلم اولی “آن شب”، “پوست”، “روز صفر” و “شنای پروانه” که در بخش نگاه نو هم بوده‌اند به بخش مسابقه هم راه یافته‌اند؛ اینکه چرا با کاهش این فیلمها فرصت برای حضور چند فیلم دیگر فراهم‌ نشده، جای سوال است؟؟

فهرست فیلمهای بخش مسابقه جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به شرح زیر است:

–آبادان ۱۱/۶۰ (مهراد خوشبخت/حبیب والی نژاد)

–آتابای (نیکی کریمی)

–آن شب (کوروش آهاری/محمد درمنش)

–ابر، بارانش گرفته (مجید برزگر)

–پوست (برادران ارک/محمدرضا مصباح)

–تومان (مرتضی فرشباف/سعید سعدی)

–خروج (ابراهیم حاتمی کیا)

–خوب بد جلف۲( پیمان قاسم خانی/محسن چگینی)

–خورشید (مجید مجیدی/امیر بنان)

–خون شد(مسعود کیمیایی/جواد نوروزبیگی)

–درخت گردو(ممدحسین مهدویان/مصطفی احمدی)

–دوزیست( برزو نیک نژاد/سعید خانی)

–روز بلوا (بهروز شعیبی/محمدرضا تخت کشیان)

–روز صفر (سعید ملکان)

–سه کام حبس (برادران سالور)

–سینماشهرقصه( کیوان علیمحمدی)

–شنای پروانه(محمد کارت/رسول صدرعاملی)

–عامه پسند(سهیل بیرقی)

–قصیده گاو سفید( بهتاش صناعیها/غلامرضا موسوی)

–مردن در آب مطهر( برادران محمودی)

–مغز استخوان(حمیدرضا قربانی/حسین پورمحمدی)

–من میترسم( بهنام بهزادی)

فیلمهای رزرو جشنواره به شرح زیر است:

پسرکشی+زنبور کارگر+بیصدا حلزون+عروسی مردم+عنکبوت




«مطرب» 32میلیارد را رد کرد/«زیرنظر» بدون سینماهای حوزه، مماس با 4میلیارد/«جاندار» به 3میلیارد نزدیک شد/«جهان…» 5روزه، میلیاردی شد+آمار کامل فروش

سینماروزان: تعطیلی چهارروزه هفته اخیر سینماها موجب شده بسیاری از فیلمها نتوانند به فروشی که درحدانتظار بود برسند. صدرنشین آمار فروش همچنان «مطرب» است که 32میلیارد را رد کرده و به دنبال آن «چشم و گوش بسته» است که 10میلیاردی شده است. «…پرواز ممنوع» با انبوه سالن و تیزر و بعد از دو ماه تازه 5میلیاردی شده است.

«زیرنظر» که هم حوزه توقیفش کرده و هم ممنوعیت پخش تیزر تلویزیونی دارد از رقم 4میلیارد فروش عبور کرده است؛ آن هم فقط در دوازده روز. انیمیشن «بنیامین» بعد از دو ماه اکران 3.5میلیاردی شده است و «جاندار» بعد از کمتر از یک ماه در آستانه 3میلیارد قرار گرفته است.

کمدی «جهان با من برقص» فقط در 5روز توانسته رقم فروش یک میلیارد را رد کند و «23نفر» بعد از نزدیک یک ماه و کلی تیزر و تبلیغ تلویزیونی تازه یک میلیاردی شده است.

کمدی «اژدر» تازه ترین فیلم اکران شده است که فقط با ده سالن فول سانس روی پرده رفته و تاکنون 30میلیونی فروش داشته است.

آمار فروش تا ابتدای جمعه 20 دی ۱۳۹۸ به شرح زیر است:

(تمامی ارقام به تومان است)

–مطرب 32میلیارد و 400میلیون(61روز)

–چشم و گوش بسته ۱۰میلیارد و 400میلیون(61روز)

–منطقه پرواز ممنوع 5میلیارد و 80 میلیون(61روز)

–زیرنظر 4میلیارد و 100میلیون(12روز)

–بنیامین ۳میلیارد و 500میلیون(61روز)

–جاندار ۲میلیارد و 700میلیون(26روز)

–جهان با من برقص 1میلیارد و 100میلیون(5روز)

–بیست و سه نفر 1میلیارد و 50 میلیون(26روز)

–آشفتگی 460میلیون(19روز)

–خداحافظ دختر شیرازی 420 میلیون(33روز)

–سونامی 200میلیون(12روز)

–مشت آخر 165میلیون(19روز)

–اژدر 30میلیون(2روز)