1

پرسش یک کارگردان از مدیران تلویزیون⇐ ملت عزادار ساعت ۱۰ تلویزیون می‌بینند و ساعت۱۱ می‌خوابند؟؟

سینماروزان: تغییر مکرر ساعت پخش مجموعه تلویزیونی “زیر هم‌کف” که موجبات ریزش مخاطبان را موجب شده با انتقاد کارگردان این مجموعه و طرح پرسش در چرایی این تغییر مواجه شده است.

بهمن گودرزی کارگردان “زیر هم‌کف” با اشاره به ریزش مخاطب مجموعه‌اش به‌دلیل تغییر زمان پخش به “هفت صبح” گفت: صددرصد تغییر زمان پخش به حجم مخاطبان مجموعه ضربه می‌زند. همین موضوع که خیلی از مخاطبان نمی‌دانند که ساعت پخش تغییر کرده خود نشان از تصمیم‌گیری اشتباه است. بعد مدام صحبت از ریزش مخاطب تلویزیون می‌شود و مدیران می‌گویند، کار خوب بسازید تا بیننده به تلویزیون برگردد.

گودرزی ادامه داد: از آن سو یک سریال که مخاطبش را پیدا کرده به‌خاطر این تغییر ساعت پخش، از نیمه‌راه، ریشه‌اش زده می‌شود. اصلا سوال اساسی این است که چه فرقی می‌کند؟؟ سریال ساعت ۱۰ پخش می‌شد چه ضربه‌ای به چه موضوعی وارد می‌کرد که حالا با پخش در ساعت۱۱ آن ضربه وارد نمی‌شود؟؟ ملت عزادار ساعت ۱۰تلویزیون می‌بینند اما ساعت ۱۱ می‌خوابند؟؟

گودرزی تاکید کرد: به هرحال این تصمیم بدون هیچ دلیل منطقی و قابل پذیرشی، پس از کلی اتفاقات تلخ در جامعه، خستگی را به تن ما گذاشت.




ممنوعیت نقد جشنواره به‌خاطر مخالفت با تحریم!!؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: در کمال تعجب و در هفته‌های اخیر جریانی عجیب در رسانه‌های سیاست‌زده و نه رسانه‌های مستقل راه افتاده است و آن هم حمایت همه‌جوره از جشنواره فجر در راستای مخالفت با تحریم‌کنندگان است.

شگفتا که به‌مانند تمام بزنگاه‌های سیاسی-اجتماعی-اقتصادی-بنزینی-هواپیمایی این بار هم همپوشانی کاملی میان راست و چپ پدید آمده در حمایت حداکثری از جشنواره برای به خاک مالیدن تحریم‌کنندگان!

اینکه این روند چقدر کمک می‌کند به مردمی شدن جشنواره را می‌توان با پیدا کردن مصادیقی دیگر از همپوشانی‌های چپ و راست در همین اواخر حدس زد.

زیاد هم دور نمی‌رویم؛ در جریان سقوط هواپیمای اوکراینی تمام رسانه‌های سیاست‌زده کوشیدند به مخاطب القا کنند که سقوط صرفا به‌دلیل نقص فنی بوده و لاغیر!! نتیجه چه شد؟؟ بعد از مشخص شدن دلیل اصلی ماجرا، جریان رسانه‌ای سیاست‌زده بیش از پیش اعتبار خود را نزد مخاطب از دست داد.

حالا و دربرابر جشنواره هم هر تصمیمی که هیات انتخاب و هیات داوران و دبیرخانه می‌گیرد جز همراهی رسانه‌های سیاست‌زده را شامل نمی‌شود.

اینکه افرادی فاقد کارنامه روشن وارد هیات انتخاب می‌شوند، اینکه چندین فیلم کنشمند از جشنواره حذف می‌شوند، اینکه از فروش بخش عمده بلیتها در یازده دقیقه می‌گویند ولی نمی‌گویند جشنواره‌ای با این سودآوری چه نیازی دارد به رفتن زیر بلیت شهردار و شهرداری، اینکه چندین دوتابعیتی وارد هیات داوران جشنواره می‌شوند و نمی‌گویند چگونه است جمع داور تبعه آمریکا با جشنواره‌ای که بناست به جایزه سردار سلیمانی افتخار کند، اینکه از بیانیه‌های حامیانه یک سلبریتی دوتابعیتی که رفتارش یادآور رفتار انتخاباتی تتلوهاست، ذوق می‌کنند و اینکه حتی یک چهره در حد و اندازه امثال مجیدی و حاتمی‌کیا در هیات داوران برای داوری آثار اینها نیست فقط بخش‌هایی از ایرادات این جشنواره است.

البته که جریان رسانه‌‌ای مستقل سینمایی به‌موقع و بسیار روشنگرانه چنین ایراداتی را بیان کرده‌اند بلکه از اشتباهات بزرگتر جلوگیری کنند ولی عجبا که رسانه‌های سیاست‌زده همچون فردی که خود را به خواب زده، کلمه‌ای نقد را در دستور کار قرار نمی‌دهند مبادا آب به آسیاب تحریم‌کنندگان بریزند!

مگر تحریم‌کنندگان جشنواره چه کسانی هستند که این قدر از آنها می‌ترسند؟؟ فهرست نزدیک به ۱۵۰نفره تحریم‌کنندگان امثال علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش، زینت رضا و حتی کارمند فرهنگی فارابی و برادرزاده یک مدیر سینمایی را دربرمیگیرد که اغلب کارنامه‌شان مشخص است.

اینکه علی مصفا و تهمینه میلانی، جشنواره را تحریم کرده‌اند باید به بسیج رسانه‌‌های سیاسی برای ندیدن ایرادات جشنواره منجر شود؟؟

شاید دبیرخانه جشنواره-به‌دلیل یک سنت قدیمی و نه‌چندان کارآمد- این سیاست را پیش‌رو گذاشته باشد که در تریبون‌های رسمی‌اش هیچ ایرادی را برنتابد ولی آیا رسانه‌های چپ و راست غالبا غوطه‌ور در بیت‌المال هم شعبه‌هایی از دبیرخانه جشنواره‌اند که جز به مدح و ثنای جشنواره، نمی‌نگارند؟؟

وظیفه رسانه دیدن نقاط قوت و ضعف کنار یکدیگر است و نه توجیه‌تراشی برای ندیدن نقاط ضعف. همان طور که باید سخن تحریم‌کنندگان و دلایل‌شان بر تحریم را انعکاس داد همان طور هم باید به ارزیابی کیفی جشنواره‌ای پرداخت که به‌زودی چهل ساله می‌شود ولی در شاکله، رفتار محافل یکی دو ساله را بروز می‌دهد.

تجربه نشان داده بدترین آفت برای محافل متصل به دولت، تعریف و تمجید همه‌جانبه از آنهاست. حتی اگر دست‌اندرکاران نخواهند باز در ساختار چنین محافلی به قدر کفایت نیروی مجیزگو برای ندیدن ایرادات نفوذ می‌کنند و دیگر نیازی نیست رسانه‌ها و آن هم رسانه‌هایی که از جیب ملت خرج می‌کنند نقش آن مجیزگویان را بازی کنند.




خروجی تازه‌ترین شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره هنروتجربه⇐یک میلیارد برای اجاره سالن!!+بیش از ۸۰۰میلیون هزینه پشتیبانی!!+۴۰۰میلیون برای انتشار مجله+بیش از صدمیلیون برای سایت+۱۵۰میلیون برای انتشار برنامه اکران!

سینماروزان: در روال منتج از مدیریت حسین انتظامی بر سازمان سینمایی تازه‌ترین گزارش عملکرد مالی هنروتجربه منتشر شده است.

طبق این شفاف‌سازی مالی معلوم شده که در این گروه فقط یک میلیارد صرف اجاره سالن میشود؛ اینکه چقدر از این یک میلیارد هزینه اجاره سالن، از طریق جلب مخاطب برمی‌گردد نامعلوم است؟!

بیش از ۸۰۰میلیون(دقیقا ۸۳۱/۲میلیون تومان) در این گروه صرف پشتیبانی(!) شده است!

۴۰۰ میلیون از بودجه هنروتجربه برای انتشار مجله‌ای صرف شده که تیراژ و تک‌فروشی‌اش مشخص نیست؟

در هنروتجربه ۱۵۰میلیون برای انتشار برنامه اکران صرف شده است! آن هم در روزگار غلبه صفر و یک بر زندگی آدمیان و درحالی‌که فضای مجازی بر همه چیز سایه افکنده است!!

در عملکرد مالی هنروتجربه با رقم ۱۴۰میلیونی بابت محتوا برای سایت و نشر اخبار هم مواجهیم! آیا این گروه برای نشر اخبارش در رسانه‌ها هزینه پرداخت می‌کند؟؟؟

گزارش تازه‌ترین کامل عملکرد مالی هنروتجربه را اینجا ببینید‌.




ضرب شست(!!) داروغه به شایعات فقدان داور برای فجر گرفتار تحریم؟⇐معرفی ۹(!) داور برای فجر با حضور دو سینماگر دوتابعیتی+یک مدیر سالیان سیما+طراح صحنه پروژه‌های ارگانی+فیلمبردار بهمن قبادی+منتقد میانه+یک سیاستگزار فجر+دبیر بین‌الملل فجر+ البته جیرانی

سینماروزان: با حکم ابراهیم داروغه‌زاده، اعضای هیأت داوران بخش «سودای سیمرغ» سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.

در واکنش به همه حرف و حدیثهای مرتبط با فقدان کافی سینماگر علاقمند برای حضور در تیم داوران، داروغه‌زاده ۹ نفر را به عنوان داور معرفی کرده تا ضرب شستی باشد به همه آن حرفها؟؟

سرلیست هیات داوران نرگس آبیار است که همزمان عضو شورای سیاستگزاری فجر هم هست. نرگس آبیار پیشتر و در جریان جشنواره شبهای سیاه تالین و متعاقب اعتراضات بنزینی از همراهی با مردم گفته بود و اینکه حالا ایشان درخلاف جهت سینماگرانی که به‌خاطر مردم، جشنواره را تحریم کرده‌اند، حضور در هیات داوران را پذیرفته جای پرسش دارد.

سعید راد بازیگری که مدتها مقیم کانادا بود و در سالهای اخیر جز ایفای نقشی کوتاه در “چ”، نقش‌آفرینی قابل توجه در آثار سینمایی نداشته شناخته‌شده‌ترین چهره هیات داوران است.

عباس بلوندی طراح صحنه و لباس پروژه‌های ارگانی مختلف از دیگر اعضای هیات داوران است.

تورج اصلانی فیلمبردار “فصل کرگدن”بهمن قبادی هم در هیات داوران حاضر است!!

محمدمهدی عسکرپور دبیر بین‌الملل جداشده از فجر و مازیار میری از کارگردانان متبوع حلقه بالادستی خانه سینما از دیگر داوران جشنواره امسال هستند. در این بین میری ازجمله سینماگران دوتابعیتی محسوب می‌شود.

طهماسب صلح‌جو منتقد میانه و رضا پورحسین از مدیران سالیان سیما از دیگر اعضای هیات داوران هستند.

 فریدون جیرانی نویسنده و کارگردان سینما عضو نهم هیات داوران است؛ عضوی که بیش و پیش از تمام اعضای دیگر حضورش در میان داوران قطعی بود.




بخشی از آرای کارگردانی که زندگی آرشیویست بزرگ سینما را فیلم کرده ⇐ دوران طلايي سينمای ايران متعلق به دهه چهل و پنجاه است!/جرياني كه در دهه شصت توسط مديران پايه‌ گذاشته شد، سينما را اخته كرد!/جوایز جشنواره‌ای بعد از انقلاب، بيشتر بعد سياسي داشت نه فرهنگي!/ چند تا از فيلم‌هاي دهه شصت را مديران حاضرند دوباره ببينند؟/كدام يك از فيلم‌هاي امروز، تاثير فيلم‌هاي نامتعارف دهه چهل يا پنجاه را دارد؟/اصغر فرهادي جريان‌ساز نيست/فرهادی می‌خواهد در فضای ایزوله حرف بزند؛ در چنین سینمایی آزادی و رهایی نیست!!/در کل سینمای ایران فيلمسازي نبوده كه به اندازه بهرام بيضايي، امير نادري، مسعود كيميايي يا فريدون گله فيلم تاثیرگذار بسازد!

سینماروزان: سازنده فیلم زندگی بزرگترین آرشیویست سینمای ایران به تندی سینمای جشنواره‌ای و به‌خصوص اصغر فرهادی را نواخته است.

“آرشیو متروک” نام فیلمی است که به زندگی احمد جورقانیان بزرگترین آرشیویست سینمای ایران می‌پردازد و می‌کوشد از عشق به سینما به‌عنوان اصلی‌ترین عنصر موردنیاز برای هر کار هنری سخن گوید.

مهرشاد کارخانی کارگردان این مستند با انتقاد از اوضاع روز سینماها به تینا جلالی در “اعتماد” گفت: معتقدم دوران طلايي سينما، ادبيات، شعر، موسيقي در ايران متعلق به دهه چهل و پنجاه بوده است.

کارخانی ادامه داد: به نظر من آن دسته از منتقدان{که دهه شصت را دوران طلایی می‌دانند} در دوران قبل زندگي نكرده‌اند. اگر آنها در آن فضا و دوران زندگي نكرده باشند نمي‌توانند تحليل درستي از فضاي آن دوران ارايه بدهند و حتي به نظرم بعضي از آنها فيلم‌هاي جدي و غيرمتعارف و ترانه‌ها و موسيقي تاثيرگذار آن دوران را عميق مطالعه نكرده‌اند.

کارخانی افزود: از نظر من فيلم‌هاي دهه شصت هم مثل فيلم‌هاي امروز منفعل است. جرياني كه در دهه شصت توسط مديران پايه‌گذاري شد سينما را اخته كرد، شايد به لحاظ هنري و ساختاري فيلم‌هاي محدودي وجود دارند و در جشنواره‌ها موفق شدند اما اين اهميت بيشتر بعد سياسي داشت نه فرهنگي. چند تا از فيلم‌هاي دهه شصت را مديران حاضرند دوباره ببينند؟ من از شما سوال مي‌پرسم. كدام يك از فيلم‌هاي امروز به دور از فضاي نوستالژيك، تاثير فيلم‌هاي نامتعارف دهه چهل يا پنجاه را دارد؟ كدام يك از فيلم‌هاي امروز تاثير فيلم‌هاي «گاو»، «گوزنها»، «طبيعت بي‌جان» يا «كندو» را دارد؟

این کارگردان با انتقاد از آثار اصغر فرهادی و بخصوص “درباره الی” و “جدایی نادر از سیمین” گفت: با اين جنس سينماموافق نيستم چون از نظر من اين فيلم‌ها ماندگاري ندارند. در اين نوع سينما كه در فضاي فكري ايزوله مي‌خواهد حرفش را بزند آزادي و رهايي در آن نمي‌بينم و نمي‌تواند جريان‌ساز باشد. از نظر من فرهادي جريان‌ساز نيست.

کارخانی توضیح داد: به عقيده من سينماي جريان‌ساز آن هم با اما و اگر يك‌بار اواخر دهه چهل تا نيمه دهه پنجاه اتفاق افتاد، با سينماگراني همچون شهيدثالث، گلستان، مهرجويي، كيميايي، تقوايي، بيضايي، كيمياوي، نادري، گله و… به واسطه آنها موج نو به وجود آمد و فيلم‌هاي‌شان هنوز هم همچنان عميق و گويا است و من هم تحت تاثير اين سينما و آن فيلمسازان هستم.به نظر من هيچ كدام از فيلمسازان بعد از انقلاب نتوانسته‌اند جريان‌ساز باشند و حداقل روي من تاثير نگذاشته‌اند. نگاه كنيد ببينيد بعد از فرهادي و كيارستمي خيلي‌ها تلاش كردند اداي اين دو فيلمساز را دربياورند اما نتيجه‌اش چه شد؟ فيلم‌هايي كه بيشتر ملغمه و مزخرف هستند. پرسشي كه برايم مطرح است اين است كه آيا سينمايي از جنس اصغر فرهادي در آينده مي‌تواند ماندگار باشد به نظر من اين نوع سينما ماندگار نخواهد بود. مگر اينكه جوايز اسكار اين فيلمساز در خاطرمان بماند وگرنه جريان‌‌ساز نمي‌تواند باشد و فيلم‌هايش موجي است كه بعد از يك دوره‌اي فروكش مي‌كند!

این کارگردان تاکید کرد:به نظر من فيلمسازي نبوده كه به اندازه بهرام بيضايي، امير نادري، مسعود كيميايي يا فريدون گله فيلمي بسازد كه نسل جديد از آنها تاثير بگيرد.

کارخانی با رد مجدد ماندگاری فرهادی گفت: زمان مشخص مي‌كند چه آثاري مي‌ماند. يك فيلمساز به تنهايي نمي‌تواند جريان‌ساز باشد. در جريان موج نوي فرانسه تروفو، گدار، شابرول و… در كنار هم قرار مي‌گيرند و جريان‌ساز مي‌شوند يا در ايتاليا روسليني، دسيكا، و ويسكونتي در كنار هم جنبش سينماي نئورئاليسم را به وجود مي‌آورند. در ادبيات و شعر و موسيقي همين بوده.

مهرشاد کارخانی خاطرنشان ساخت: به لحاظ فني سينماي ايران به‌شدت پيشرفت كرده اما به لحاظ تفكر اين سينما عميق نيست و در بخش تجاري به كل مبتذل است. در بدترين شرايط سينما نفس مي‌كشيم. هنوز هم مي‌گويند سياه‌نمايي نكنيد، ديگر لازم به سياه‌نمايي نيست… كابوس عجيبي‌ست!




ادعای رهبر تازه ارکستر سمفونیک درباره فرار شهرداد روحانی از ایران به‌خاطر حمله آمریکا!!

سینماروزان: حواشی تازه‌ترین اجرای ارکستر سمفونیک تهران که با رهبری نیمه‌کاره منوچهر صهبایی انجام شده موجب گشته حتی آنها که یک بار هم به عمرشان نام ارکستر را نشنیده‌اند کنجکاو اتفاقات ارکستر شوند.

منوچهر صهبایی رهبر تازه ارکستر سمفونیک تهران که بعد از جدایی شهرداد روحانی جایش را در ارکستر سمفونیک گرفته هرچند بنا بود به‌جای وی ارکستر را رهبری کند ولی بعد از اظهاراتی تند علیه روحانی، اجرای تازه ارکستر را نیمه‌کاره گذاشت و از بیمارستان سربرآورد!

صهبایی در چرایی انتقاد از شهرداد روحانی به جام‌جم گفت: شهرداد روحانی از وقتی گمان کرد ممکن است آمریکا به ایران حمله کند در فکر فرار از کشور بود! من در اجرای اخیر ارکستر سمفونیک و روی سن هم گفتم ایشان فرار کرده!! من از این ناراحتم که چرا بنیاد رودکی درباره فرار روحانی دروغ گفته است؟؟

منوچهر صهبایی ادامه داد: شهرداد روحانی در آمریکا مطربی میکرد و یک‌دفعه به ایران آمد و رهبر ارکستر شد!!

صهبایی افزود: من هر وقت میخواهم موسیقی مطربی گوش کنم آثار انوشیروان روحانی را گوش می‌دهم که اتفاقا کارش را هم بلد است و شهرداد هم با استعدادی بسیار کمتر از او به موسیقی مطربی(تفریحی) تعلق دارد و نمی‌دانم چطوری رهبر ارکستر سمفونیک شد.




سخنگوی شورایعالی اکران خبر داد⇐در آیین‌نامه جدید اکران، سرگروهها نقش چندانی در اکران ندارند/کل نظام تازه اکران برمبنای قرعه‌کشی است به‌جز اکران عید(!) که با نظر ارشاد چیده خواهد شد!

سینماروزان: مطابق پیش‌بینی‌ها، آیین‌نامه تازه اکران با حذف سرگروه‌ها و راه‌اندازی قرعه‌کشی بجای گروه‌بندی برای چینش اکران تنظیم شده است و البته در روندی شبهه‌برانگیز اکران عید برمبنای قرعه‌کشی نخواهد بود!!

علی سرتیپی سخنگوی شورای عالی اکران با تاکید بر اینکه آیین‌نامه جدید اکران بر مبنای عدالت است ابراز امیدواری کرد این آیین‌نامه هر چه زودتر و نهایتا پیش از پایان جشنواره فیلم فجر تصویب و ابلاغ شود.

علی سرتیپی که مدتی قبل از تدوین پیش‌نویس آیین‌نامه اکران با تغییرات زیاد و ارائه آن به صنوف مرتبط خبر داده بود، در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: این آیین‌نامه برای صنوف مرتبط یعنی شورای عالی تهیه‌کنندگان، کانون پخش کنندگان، انجمن سینماداران و کانون کارگردانان فرستاده شده و آن‌ها تمام نقطه نظرات خود را به سازمان سینمایی مطرح و ارسال کرده‌اند. امیدوارم این کار امسال با حمایت آقای انتظامی سریع‌تر پیگیری شود تا پیش از شروع جشنواره فجر یا حین برگزاری آن، قطعی شود و آیین نامه سال آینده را مصوب کنیم تا اکران عید هم براساس آن دنبال شود.

او درباره برخی ویژگی‌های این آیین‌نامه گفت: مهم‌ترین تغییرات آن که البته هنوز تصویب نشده، بیشتر بر این مبنا است که سرگروه‌ها دیگر نقش اساسی در انتخاب فیلم‌ها نداشته باشند و نظام اکران بجز عید(!!) بیشتر بر مبنای قرعه‌کشی است، یعنی کلا آیین‌نامه بر پایه عدالت و مساوات برنامه‌ریزی و تدوین شده ولی قطعا دوباره تغییراتی در آن ایجاد خواهد شد.

وی با اشاره به چیدمان اکران عید با نظر ارشاد توضیح داد:‌  هر سال به صورت عرفی و با نظر ارشاد(!!) فیلم‌هایی که در جشنواره بودند بیشتر شانس برای اکران داشتند و امسال این موضوع به طور رسمی در آیین‌نامه دیده شده تا اکران نوروز با اولویت فیلم‌های جشنواره باشد.

سرتیپی خاطرنشان کرد:‌ همچنین برای اکران فیلم‌های کودک تمهیدات ویژه‌ای در آیین‌نامه در نظر گرفته شده است.




تکرار حرف سینماروزان در “هفت”⇐ تحریم جشنواره چه ربطی دارد به بازیگران ارگانی؟؟

سینماروزان: هفته گذشته و بعد از ادعای تحریم جشنواره توسط بابک حمیدیان بازیگر فیلم ارگانی “روز بلوا”ی اوج و به‌دنبال آن موضع‌گیری خنثای بهروز شعیبی کارگردان فیلم نسبت به خط و ربط محصولش، این تناقض را زیر سوال بردیم.(اینجا را بخوانید)

حالا در برنامه تازه “هفت” نیز ژست تحریم جشنواره توسط بازیگران ارگانی به چالش کشیده شده و در بخش میز رسانه گفته شد: بازیگرانی که در فیلمهای ارگانی بازی کردند چرا باید بیایند جشنواره را تحریم کنند؟؟!!

به غیر از بابک حمیدیان، پیمان معادی بازیگر فیلم “درخت گردو” که جزو آثار مطلوب ارزشیون در جشنواره است نیز جزو تحریم‌کنندگان جشنواره است. “درخت گردو” را مصطفی احمدی تهیه‌کننده متبوع اول مارکت همراه اول مخابرات تولید کرده است.

مابقی تحریم‌کنندگان شاخص جشنواره افرادی هستند نظیر علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش، زینت رضا و… که هرچند بعضا حمایت‌های فارابی و تلویزیون را داشته‌اند ولی هیچ‌گاه به‌صورت گل‌درشت حمایت ارگانهای متمول ارزشی و رسانه‌های اینها را نداشته‌اند.




آقای دبیر! در چینش هیأت داوران، مراقب دوتابعیتی‌ها باش!

سینماروزان: جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به دلایل مختلف که اصلی‌ترین آنها حذف فیلمهای کنشگر از فهرست فیلمهای جشنواره و وارد کردن بخشی از آثار هنروتجربه ای کسالت‌بار و شماری از آثار ارگانی به جشنواره است، در کانون نقد و نظر قرار گرفته است.

به جز این، تب تحریم جشنواره فجر بخشی از سینما را درگیر خود کرده و چهره‌هایی شناخته‌شده نظیر علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش و زینت رضا نیز به فهرست تحریم کنندگان فجر پیوسته‌اند.

دست‌اندرکاران جشنواره به‌جای پذیرفتن انتقادات و باز کردن باب دیالوگ حتی با تحریم‌کنندگان، به سمت نوعی رپورتاژنگاری یکطرفه در خدمت جشنواره از طریق رسانه‌های متبوع خویش رفته‌اند و تلویحا کوشیده‌اند بر این فرض اثبات‌نشده اصرار ورزند که شرکت نکردن در جشنواره ریختن آب در آسیاب دشمنان است!

با احترام به این فرض است که باید از دبیر جشنواره انتظار داشته باشیم برای چینش هیأت داوران بخش اصلی جشنواره که سودای سیمرغ باشد، سراغ افراد دوتابعیتی که نیمی از سال را در داخل مشغول کاسبی و نیمی دیگر را در زمین دشمن(!) مشغول خوشگذرانی هستند، نرود.

برخی می‌گویند از دست‌اندرکاران جشنواره ای که شناخته شده‌ترین سلبریتی حامیش، یک دوتابعیتی است(!) نمیتوان انتظار شق‌القمر داشت ولی اینکه شنیده‌هایی جدی درباره حضور برخی سینماگران دوتابعیتی در هیأت داوران مسابقه اصلی جشنواره وجود داشته باشد به شدت برخورنده است.

اینکه امثال سیروس الوند و ابوالحسن داوودی و محمدمهدی دادگو که دوتابعیتی هستند بخواهند در فهرست گزینه‌های داوری فجر سی و هشتم باشند فرض اثبات‌نشده حامیان جشنواره را کاملا زیر سوال می‌برد و دبیر جشنواره را با یک چالش جدی مواجه خواهد کرد.

آیا ابراهیم داروغه‌زاده برای چیدمان هیأت داوران به سراغ دوتابعیتی‌ها می‌رود و گرفتار دردسرهایی خواهد شد که دبیر جشنواره سی و پنجم را درگیر کرد؟؟ دبیر جشنواره سی و پنجم دو تفاوت با دبیر جشنواره سی و هشتم داشت و آن هم اینکه هم خودش دوتابعیتی بود و هم اینکه هیچ گاه خود یا حامیانش تلاش نکردند مخالفان جشنواره را بازیگران زمین دشمن بخوانند برای همین کار دبیر امسال در استفاده از دوتابعیتی‌ها به مراتب دشوارتر خواهد بود.

آقای دبیر! در چینش هیأت داوران، مراقب دوتابعیتی‌ها باش!




پاره‌ای از ادعاها و اظهارات مهدی فخیم‌زاده در تازه‌ترین گفتگوی تفصیلی‌اش⇐ از دستمزد ۱.۵میلیاردی ناصر تا دستمزد ۳میلیاردی بهروز در سالهای منتهی به انقلاب/از حضور قاچاقی سرکار استوار در یک سریال بعد از انقلاب تا ممانعت فخرالدین انوار از اعطای سیمرغ به فخری خوروش!!/از رد پیشنهاد ساخت پروژه‌های “محمد(ص)” و “امام حسین(ع)” تا نقد انفعال دولت در مسأله “رستاخیز”

سینماروزان: مهدی فخیم زاده از معدود کارگردانان ایرانی است که هم در سینما و هم در تلویزیون محصولاتی مخاطب پسند داشته است؛ هم فیلمهایی مانند «همسر» و «خواستگاری» و «مسافران مهتاب» و هم سریالهای نظیر «بی صدا فریاد کن»، «ساختمان85»، «تنهاترین سردار» و «ولایت عشق» جزو آثاری از فخیم هستند که توجهات را برانگیخته اند.

فخیم این روزها فیلم «مشت آخر» را روی پرده دارد و همین بهانه ای شده برای گفتگویی تفصیلی با علی زادمهر در «ایلنا» که در خلال آن حرفهایی خواندنی زده است.

مهدی فخیم‌زاده با اشاره به دستمزد بالای بازیگران مطرح در ادوار مختلف گفت: درحالیکه در سالهای منتهی به انقلاب تولیدات در سینمای قبل از انقلاب بسیار کاهش پیدا کرده بود اما چهار هنرپیشه شناخت شده محمدعلی فردین، بهروز وثوقی، بیک ایمانوردی و ناصر ملک‌مطیعی دستمزدهای خیلی خوبی می‌گرفتند. مثلا ناصر ملک‌مطیعی برای حضور در یک فیلم 150 هزار تومان(معادل ۱۵۰هزار دلار آن زمان و بیش از ۱.۵میلیارد این زمان) دستمزد گرفت یا بهروز وثوقی برای حضور در فیلم «نفس بریده» 300 هزار تومان (معادل ۳۰۰ هزار دلار آن زمان و بیش از ۳میلیارد این زمان) دستمزد گرفت درحالیکه همان زمان نیز همین بازیگران فیلم‌های ناموفقی در سینما داشتند که به فروش خوبی نرسیده بود.

فخیم‌زاده درباره همراهی با بازیگران قبل از انقلاب در سالهای بعد از انقلاب گفت: اصولا سراغ آن تیپ بازیگران نمی‌رفتم چون مجوز نمیدادند ولی یک بار در تلویزیون و در زمان ساخت سریال «بی‌صدا فریاد کن» عبدالعلی همایون(سرکار استوار) که پیر شده بود به دیدن من آمد و من می‌دانستم اگر به مسئولان صداوسیما اعلام کنم که می‌خواهم به او نقش بدهم آنها سابقه وی را بررسی می‌کنند و به او اجازه کار نمی‌دهند زیرا دنبال دردسر نبودند اما من یک نقش معمولی و پزشکی در بیمارستان را به او دادم و شش روز نیز سر صحنه بود اما به هیچ عنوان خبرش را اعلام نکردم و به روابط عمومی سریال نیز گفتم که اطلاع‌رسانی نکنند. البته متاسفانه چند روز بعد از پایان فیلمبرداری و قبل از پخش سریال عبدالعلی همایون درگذشت و تصاویر وی در آن سریال به عنوان آخرین نقش‌آفرینی او ثبت شد و دخترش نیز از ما بسیار تشکر کرد و گفت که پدرش آن شش روز را جزو یکی از بهترین روزهای زندگی‌اش می‌دانست.

فخیم‌زاده ادامه داد: وضعیت درباره بازیگران زن قبل از انقلاب بسیار بدتر بود و حتی کسانی که چهره‌های شناخته شده معروفی نیز نبودند باز اجازه نداشتند بعد از انقلاب فعالیت کنند و ما باید از بازیگرانی استفاده می‌کردیم که سن آنها بالا رفته باشد و دیگر شبیه چهره‌شان قبل از انقلاب نباشند. مثلا من با فخری خروش در فیلم «زخمه» همکار بودم و نقش زن و شوهر را ایفا می‌کردیم، بعد فخری خروش در فیلم «مترسک» ایفای نقش کرد و در جشنواره فیلم فجر می‌خواستند به او جایزه بدهند اما انوار اعلام کرد اگر به او جایزه بدهید گروه‌های فشار جنجال درست می‌کنند و دیگر اجازه نمی‌دهند تا او کار کند!!

فخیم‌زاده درباره چرایی عدم همکاری با تلویزیون در سالهای اخیر بیان داشت: همیشه از تلویزیون پیشنهاد داشتم و بعد از ساخت آخرین سریالم «فوق سری» پیشنهادات زیادی از تلویزیون داشتم و حتی به من پیشنهاد شد که سریالی تاریخی درباره شیخ بهایی، امام حسین(ع) بسازم یا سریالی در سه مقطع (از تولد تا بعثت، از بعثت تا فتح مکه، از فتح مکه تا رحلت) درباره حضرت محمد(ص) بسازم و حتی رسول جعفریان پژوهش و تحقیقات سریال را انجام داد اما من نپذیرفتم زیرا سریال تاریخی توانایی و انرژی زیادی می‌خواهد و البته دردسرهای بسیار زیادی دارد.

فخیم‌زاده افزود: من در هنگام ساخت سریال «ولایت عشق» استرس زیادی را تحمل کردم و آن زمان تازه سیستمی وارد کشور شده بود که می‌توانستیم بر روی شخصیتی که نقش معصوم را بازی می‌کند هاله نور بیندازیم تا مشکلی نداشته باشد و علیرضا رضاداد که مدیر تولید سیمافیلم بود به من و مازیار پرتو گفت که این سیستم را امتحان کنیم. بعد از آنکه سریال “ولایت عشق” ساخته شد شب اول پخش من تا صبح خوابم نبرد و می‌ترسیدم که پخش آن واکنش‌های زیادی را داشته باشد حتی نذر کردم که اتفاقی نیفتد که بعد از 10 روز پخش نیز آیت‌الله مکارم شیرازی نامه‌ای به تلویزیون نوشت و تشکر کرد ولی دیگر من سراغ ساخت سریال تاریخی و مذهبی نرفتم با اینکه پیشنهادات بسیاری داشتم .

این کارگردان خاطرنشان ساخت:  ساخت فیلم‌های تاریخی و مذهبی علاوه بر آنکه باید از فیلمنامه و تیم تولید قوی برخوردار باشد باید مورد حمایت کامل مدیران قرار بگیرد اما مدیران علاقه ندارند برای این کارها هزینه بدهند مثلا الان دولت نمی‌خواهد برای فیلم «رستاخیز» ساخته درویش هزینه بدهد و از آن دفاع کند.




«مطرب» 35میلیاردی شد/«زیرنظر» 6میلیارد را رد کرد/«جهان…» 3.5میلیاردی شد/«جاندار» از 3میلیارد عبور کرد/شکست سنگین فیلمهای کودک تازه‌اکران+آمار کامل فروش

سینماروزان: «مطرب» کماکان به ترکتازی خود در گیشه سینماها ادامه میدهد و تاکنون 35میلیارد را رد کرده و اگر 5میلیارد دیگر هم بفروشد 40میلیاردی میشود و پرفروشترین فیلم تاریخ سینما.

به دنبال آن «چشم و گوش بسته» قرار گرفته که 11میلیاردی شده است و پس از آن کمدی ممنوع العرضه در سینماهای حوزه «زیرنظر» که با وجود همه محدودیتها 6میلیارد را رد کرده است.

«جهان با من برقص» 3.5میلیاردی شده است و «جاندار» هم از 3میلیارد عبور کرده است.

دو فیلم کودک تازه اکران شده «کاتی و ستاره» و «قطار آن شب» هم که انگاری فقط اکران شده‌اند تا اکران شده باشند در دو روز ابتدایی اکران رویهم 5میلیون هم نفروخته‌اند که شکستی سنگین برای هر دو فیلم است.

آمار فروش تا ابتدای جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۸ به شرح زیر است:

(تمامی ارقام به تومان است)

–مطرب 35میلیارد و 100میلیون(75روز)

–چشم و گوش بسته 11میلیارد و200میلیون(75روز)

–زیرنظر 6میلیارد و ۱۰۰میلیون(26روز)

–منطقه پرواز ممنوع ۵میلیارد و 440 میلیون(75روز)

–بنیامین 4میلیارد و 200میلیون(75روز)

–جهان با من برقص 3میلیارد و 500میلیون(19روز)

–جاندار ۳میلیارد و 300میلیون(40روز)

–بیست و سه نفر ۱میلیارد و 400 میلیون(40روز)

–آشفتگی 550میلیون(33روز)

–سونامی 310میلیون(26روز)

–اژدر 300میلیون(15روز)

–مشت آخر 200میلیون(33روز)

–امیر60میلیون(9روز)

–اولین امضاء برای رعنا 8میلیون(9روز)

–کاتی و ستاره 4میلیون(2روز)

–قطار آن شب2میلیون(2روز)




صاحبان فیلمهای ارگانی خوشحال باشند⇐معرفی داوران فیلم اولیهای فجر با حضور سازندگان فیلمهای ارگانی+داداش یک مدیر حاضر در صحنه+عیال مدیرعامل خانه سینما

سینماروزان: هیات داوران بخش فیلم اولیهای فجر معرفی شدند آن هم با حضور حداقلی سینماگران مستقل.

مهدی جعفری و هادی مقدم‌دوست که فیلمهای ارگانی “۲۳نفر” و “هیهات” را با حمایت اوج ساخته اند، از جمله داوران بخش فیلم اولیها هستند.

مصطفی رزاق‌کریمی داداش مرتضی رزاق‌کریمی قائم‌‌مقام مرکز گسترش که از جمله مدیران حاضر در صحنه است و حضور پررنگی در محافل مختلف سینمایی دارد(!) و فرشته طائرپور همسر مدیرعامل چندشغله خانه سینما از دیگر اعضای هیات داوران فیلم اولیها هستند.

روح‌الله حجازی فیلمسازی با آثاری شکست‌خورده درگیشه و ازجمله “مرگ ماهی” دیگر داور فیلم اولیهاست.

این پنج نفر علاوه بر فیلم اولیها، آثار مستند و کوتاه فجر را هم داوری خواهند کرد و با توجه به چینش هیات داوران، از همین حالا میتوان موفقیت ارگانیها را در این بخش پیش‌بینی کرد.




پرسش کلیدی رسانه اصولگرا⇐ مردم سیل‌زده شمال کشور، مردم غبارزده جنوب کشور و کسانی که در فلات مرکزی ایران دچار بحران بی‌آبی شده‌اند چه جایگاهی در آثار سینمایی امسال و محصولات جشنواره دارند؟؟

سینماروزان: در حالی که بخش عمده آثار حاضر در جشنواره امسال فجر متاثر از غلبه فیلمهای ارگانی-هنروتجربه است و بخشی از آثار کنشمند به دلیل لحن انتقادی از جشنواره کنار گذاشته شده اند یک روزنامه اصولگرا به انتقاد از نبود کف جامعه در محصولات سینمایی اخیر پرداخته است.

روزنامه “فرهیختگان” با نقد نگاه خنثای سینمای شبه روشنفکرانه نوشت: در مورد مسائل و دغدغه‌هایی که سینمای روشنفکری ایران مطرح می‌کند، مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین بحث این است که چه لایه‌هایی از اجتماع و کدام طبقه، وقت و حوصله پرداختن به هرکدام از این موضوعات دارد و علاقه‌مند است جزئیات آن را بررسی کند.

این رسانه با اشاره به آثاری همچون “احتمال باران اسیدی” و “بنفشه آفریقایی” نوشت: یک انسان افسرده و مردم‌گریز، از پنجره آپارتمانش در شهرک غرب تهران به تنهایی بی‌منتهای بشریت نگاه می‌کند، یک زن میانسال، شوهر سابق خود را به خانه‌اش آورده تا همراه همسر فعلی‌اش از او مراقبت کند و این شوهر سابق کسی است که به او خیانت شده بود و… اینها چند نمونه از دغدغه‌های مطرح شده در سینمای روشنفکری ایران طی سال‌های اخیر است.

“فرهیختگان” با انتقاد از خلأ وجود کف جامعه در سینما و جشنواره نوشت: می‌شود یک لحظه چهره مردم سیل‌زده شمال کشور، مردم غبارزده جنوب کشور و کسانی که در فلات مرکزی ایران دچار بحران بی‌آبی شده‌اند را تصور کرد که این فیلم‌ها به‌عنوان بیان‌کننده دغدغه‌های عمومی اجتماع ایران برایشان نشان داده می‌شود. می‌توان جوانی را در پایتخت تصور کرد که با مدرک لیسانس پیک موتوری شده و پیرمردی را جلوی چشم قرار داد که در کردستان کولبری می‌کند یا کشاورز بلوچ را پیش نظر آورد که تا دیروز درگیر بی‌آبی بوده و امروز خانه و کاشانه‌اش را سیل برده و دنبال این امید می‌گردد که کسی دستش را بگیرد تا از دامنه این بلا بلند شود.آنها به بعضی از این دغدغه‌هایی که سینمای ایران مطرح می‌کند چه می‌گویند؟ آیا آنها با تماشای کمدی‌های بفروش سینمای ایران قادر هستند که از دنیای پرمصیبت‌شان حتی لحظاتی فارغ شوند و اگر پای تماشای یک سری از فیلم‌های روشنفکری سینمای ایران بنشینند، این احساس رضایت به ‌آنها دست خواهد داد که دغدغه‌هایشان بیان شده است؟

این رسانه تاکید کرد: از رهگذر این پرسش‌هاست که می‌شود به دلیل فاصله ایجاد شده بین سینمای ایران و عموم جامعه پی برد. بخش عمده‌ای از سینمای ایران در سال‌های متمادی اخیر، راهی را پیموده که امروز متعلق به یک طیف فکری به‌خصوص و یک طبقه اجتماعی خاص است. برای همه نیست. حالا نوبت سقوط این فواره در نقطه اوج آن فرارسیده و نوبت دیگران است که صدایشان در سینمای ایران شنیده شود!!




بایکوت کمدی “اژدر” توسط ارگانهای سینمادار؛ به‌خاطر علی انصاریان یا بدل مسی؟؟

سینماروزان: کمدی “اژدر”رضا سبحانی از جمله کمدیهای روی پرده رفته در شلوغی اکران نزدیک جشنواره است.

“اژدر” یک کمدی با مایه‌های فانتزی است که داستانی پر از موقعیت کمدی درباره افرادی را روایت می‌کند که زندگیشان با شاخ گاو(!) گره می‌خورد.

“اژدر” به غیر از آن که در یکی از بدترین دوره‌های اکران روی پرده رفته تقریبا از ابتدای اکرانش با بایکوت ارگانهای سینمادار مواجه بوده است.

شهرداری تهران از همان ابتدای اکران این کمدی را در برنامه نمایش پردیس ملت قرار نداده و حوزه هنری هم حتی یک سانس به این فیلم در پردیس آزادی نداده!! هر دو ارگان در دیگر سینماهای خود هم سانس مکفی به فیلم نداده‌اند.

اینکه چرا یک کمدی-فانتزی با مضمونی فاقد خط قرمزهای آن چنانی باید با چنین بایکوتی مواجه شود مشخص نیست.

آیا علی انصاریان بازیگر “اژدر” عامل این توقیف است یا چهره‌های محبوب در فضای مجازی نظیر بدل مسی و دی.جی‌.فسنقری که سکانسهایی در فیلم حضور داشته‌اند باعث توقیف شده‌اند؟؟ شاید هم اساسا مشکل این ارگانها با شاخ گاوی بوده که داستان فیلم را پیش می‌برد؟؟؟




کارگردان فیلم ارگانی در مسیر بابک حمیدیان؟/ساده‌زیستی حوالی کاخ نیاوران؟؟+فیلم

سینماروزان: بعد از انصراف بابک حمیدیان بازیگر فیلم ارگانی “روز بلوا” از حضور در جشنواره، کارگردان این فیلم هم با لحنی محافظه‌کارانه درباره “روز بلوا” صحبت کرده است.

شعیبی، فیلمش را اثری بدون جهت‌گیری و فاقد قضاوت خوانده؛ انگار که در بخش خصوصی و با سرمایه شخصی، فیلمی مستقل ساخته!!

مگر نه اینکه “روز بلوا” با حمایت سازمان هنری-رسانه‌ای اوج تولید شده و رییس این سازمان هم تاکید کرده با افتخار از سپاه بودجه می‌گیرد پس چرا شعیبی این قدر خنثی حرف می‌زند؟؟

نمی‌شود که هم حمایت اوج را داشت و هم مدعی فقدان جهت‌گیری شد! اوج سازمانی منسوب به نیروهای نورس دست راستی است و شعیبی هم خواه ناخواه برای چنین سازمانی فیلم ساخته.

اینجاست که می‌شود گفت دم حاتمی‌کیا گرم که لااقل وقتی با حمایت ارگانهای حاکمیتی فیلم میسازد آن قدر وجود دارد که فریاد بزند فیلمساز نظام است!! به هر حال نمی‌شود که هم حوالی کاخ نیاوران سکنی گزید و هم مدعی ساده‌زیستی شد!

برای تماشای گفته‌های شعیبی اینجا را ببینید.




ادعاهای مدیر تصویرشهر در شرح عملکرد خویش⇐تملک پردیس باغ کتاب تا پایان سال+احداث یک سالن آمفی تئاتر ۲۴۰نفره در پردیس ملت برای برگزاری نشست‌های خبری فجر+ایجاد پارکینگی با ظرفیت ۷۰۰ خودرو و با دو ورودی نیایش و کردستان جنب پردیس ملت+راه‌اندازی فودکورتی با ظرفیت ۸۰۰ صندلی با همه جور اغذیه ایرانی و فرنگی برای اقشار کم درآمد و پردرآمد در پردیس ملت+افزایش ۴۴درصدی درآمد پردیس رازی با نیم‌بها کردن بلیت+افزایش ۳۰درصدی درآمد پردیس راگا با اکران دوبله همزمان انیمیشن‌های خارجی!+تولید سریال ۹۰قسمتی با همکاری سیمافیلم

سینماروزان: هاشم میرزاخانی حدود یک سال بعد از رسیدن به کرسی مدیریت تصویرشهر شهرداری در نشستی خبری به تشریح عملکرد خود پرداخت و تا توانست از دستاوردهای خود گفت.

میرزاخانی در ابتدای این نشست اظهار داشت: موسسه تصویرشهر از سال ۱۳۸۳ فعالیت خود را آغاز  و آثار بسیاری را تولید کرده است. چندین پردیس سینمایی به صورت مشارکتی در اختیار داریم و تا سال آتی پردیس باغ کتاب نیز زیرمجموعه موسسه تصویرشهر خواهد شد.

وی ادامه داد: تمامی پردیس های ما سنوات عمری شان از ۱۲ سال گذشته بود و ما در ۲ محور تجهیز امکانات و ایجاد احداث بناهای جدید برنامه ریزی هایی را انجام دادیم. برگزاری جشنواره بین المللی فیلم شهر هم از جمله فعالیت های این موسسه است و خوشبختانه با جذب حامی توانستیم هزینه ها را تأمین کنیم.

مدیرعامل موسسه تصویرشهر خاطرنشان کرد: بازسازی سیستم های هواساز، تعمیر و مرمت سرویس های بهداشتی، رنگ آمیزی لابی ها، نصب و تجهیز به سیستم دوربین مداربسته و… از جمله کارهایی بوده که در پردیس سینمایی تماشا و سایر پردیس های سینمایی انجام شده است. در دوره ۹ ماهه میزبان ۱۵ هزار دانش آموز در پردیس سینمایی تماشا بودیم. پردیس تماشا از سال ۹۴ زیان ده بوده اما خوشبختانه ما آن را به سوددهی رساندیم.

میرزاخانی ادامه داد: پردیس سینمایی راگا هم یکی دیگر از پردیس های جنوب شهر است. ما تمام پردیس های جنوب شهر را با تجهیزات نوین مجهز کردیم و درصدد هستیم پرده های سالن ها را نیز تعویض کنیم. پردیس راگا هم روی مسأله زنگ سینما تمرکز جدی داشت و ما حتی برنامه زنده اجرای دوبله انیمیشنهای خارجی را داشتیم که با استقبال اهالی کم برخوردار شهر تهران روبرو شد. ۳۰ درصد افزایش درآمد در این پردیس سینمایی داشتیم.

میرزاخانی سپس به پردیس سینمایی رازی اشاره کرد و گفت: این پردیس قرار بود جمع آوری شود چون روزانه ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان بیشتر درآمد نداشت. این پردیس رسما از دست رفته بود. این سالن به دلیل اینکه مخاطب نداشت مدیریت سابق ۲ سالن آن را برای برگزاری مجالس تغییر کاربری داده بود. دوستان ما در موسسه تصویرشهر عملیات جهادی انجام دادند. ما در تمام ایام این پردیس را نیم بها کردیم. اینجا ۲ سالن داشت ما آن را مجهز کردیم و تمام مشکلات را برطرف کردیم و بالاترین رشد درآمد برای پردیس رازی شده به نحوی که ۴۴ درصد افزایش درآمد داشته و با استقبال بسیار روبرو شده است.

وی سپس به کارهای انجام شده در پردیس سینمایی ملت اشاره کرد و اظهار داشت: طبقه مثبت ۲ این پردیس رها شده بود. ما موظف بودیم پردیس ملت را از محاق درآوریم. عدم وجود پارکینگ که یکی از معضلات بزرگ این پردیس سینمایی بود با مساعدت شهردار تهران این معضل حل شد و زمین یک هکتاری را از حالت کارگاهی خارج کردیم و ۷۰۰ ظرفیت پارکینگ ایجاد کردیم. یک در آن از نیایش است و یک در دیگر هم ان شاالله از بزرگراه کردستان باز می شود. این مجموعه جایی برای نشستن خانواده ها نداشت و ما فودکورت را با ظرفیت ۸۰۰ صندلی ایجاد کردیم. همه جور اغذیه ایرانی و فرنگی برای اقشار کم درآمد و پردرآمد در این فودکورت وجود دارد.

میرزاخانی ادامه داد: بررسی های جدی صورت گرفت و ۷ سالن نمایش ایجاد کردیم که ظرفیت مان از سالن وی آی پی ۴۰ نفره تا ۳۱۰ نفره دارد؛ قبل از افتتاحیه جشنواره فجر این سالن ها افتاح خواهد شد. یک سالن آمفی تئاتر چندمنظوره هم برای این مکان در نظر گرفتیم که ظرفیت آن ۲۴۰ نفره است و نشست های خبری جشنواره فیلم‌فجر نیز در آنجا برگزار خواهد شد. ما از این پس امکان برگزاری حراج و ایونت های مختلف را در پردیس ملت داریم.

وی افزود: تعامل با تاکسی های اینترنتی داشتیم به نحوی که هرکس ۴ بلیت خریداری کند رایگان می تواند به این سینما بیاید؛ جشنواره باید برنامه ریزی برای بعد مسافت بین پارکینگ تا سالن سینما داشته باشد.

میرزاخانی در بخش دیگری از این نشست خبری گفت: در کنار پردیس داری در مشارکتی با سیما فیلم ، شهرداری و سازمان فرهنگی هنری سریالی ۹۰ قسمتی را کلید می زنیم! از سویی می خواهیم در حوزه های کوتاه و مستند هم برنامه ریزی جدی داشته باشیم تا در خصوص اشاعه فرهنگ زندگی شهروندی و ارائه تولیدات فرهنگی فاخر و اثرگذار پیشرو باشیم.




حرفهای مدیر روابط عمومی جشنواره روی آنتن زنده⇐سینماتیکت امتحانش را پس داده و دلیلی ندارد به‌مانند سال ۹۵ با سامانه‌ای جایگزین شود که از همان ساعات اول، داون شود!/هیات داوران ظرف چندروز آینده معرفی خواهد شد/ انشاءالله دو فیلم “خورشید” و “روز صفر” در جشنواره به نمایش درمی‌آیند!!/بر روی تمام بلیت‌ها، نام فیلم و درجه سنی آمده!/درآمد بلیت‌فروشی میان سینماداران و تهیه‌کنندگان تقسیم خواهد شد ولی هزینه دی.سی.پی را تهیه‌کنندگان باید پرداخت کنند

سینماروزان: در فاصله‌ای کوتاه تا جشنواره فجر قرار داریم و فارغ از حرف و حدیثها درباره هیات داوران، شنیده‌هایی درباره عدم وصول نسخه کامل دو فیلم “خورشید” و “روز صفر” به جشنواره و جایگزینی با آثاری دیگر مطرح شده آن هم در حالی که بلیت‌فروشی با اعلام نام این دو فیلم صورت گرفته.

مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر در پاسخ به این شایعه که فیلم‌های «خورشید» ساخته مجید مجیدی و «روز صفر» به کارگردانی سعید ملکان به دلیل طولانی شدن فرآیند تولید شاید به جشنواره نرسند روی آنتن زنده شبکه سوم اظهار کرد: ان شاءالله هر دو فیلم در جشنواره امسال دیده می‌شود!!! طی آخرین پیگیری‌های دبیرخانه نمایش فیلم‌ها هم در سینماهای مردمی و هم در سینمای رسانه طبق برنامه‌ریزی منتشر شده در قالب جداول اکران جلو خواهد رفت.

مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر همچنین اعلام کرد: امسال برای اولین بار چهار فیلمی که رده‌بندی سنی دارند، در بلیت‌ها قید شده و برای اولین‌بار برخلاف سال‌های گذشته که نهایتا اسم گروه فیلم‌ها ثبت می‌شد، اسم خود فیلم و درجه سنی هم بر روی بلیت درج می‌شود تا مخاطب بداند چه فیلمی بناست ببیند.

مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر که با برنامه تلویزیونی «سلام صبح بخیر» شبکه سه گفتگو می‌کرد، در پاسخ به اینکه آیا سهم فروش بلیت‌ها بین جشنواره، تهیه‌کننده و سینمادار تقسیم می‌شود، توضیح داد: سهم بلیت بین تهیه‌کننده و سینما تقسیم خواهد شد و جشنواره سهمی نخواهد بود. هزینه دی‌سی‌پی هم تا سال گذشته به عهده جشنواره بوده، اما از امسال برعهده تهیه‌کننده است.

وی درباره پیش فروش بلیت توسط سینماتیکت هم گفت: به هر حال این سامانه سینماتیکت طی ایام سال هم بلیت فروشی سینماها را برعهده دارد و با توجه به تعداد بالای مخاطبانی که در لحظات اول به اپلیکیشن ورود می‌کنند باید سامانه‌ای باشد که در طول سال امتحان خود را پس داده است. در سال ۹۵ و دوره ۳۵ با سامانه دیگری تجربه داشتیم که از همان ساعات اول داون شد و کلی مشکل ایجاد کرد بنابراین با توجه به سیل علاقمندان باید سامانه‌ای باشد که از پس تقاضاها بربیاید و خوشبختانه سینماتیکت امتحان خود را پس داده.

مدیر روابط عمومی جشنواره فجر در پاسخ به اینکه چرا لیست نهایی هیات داوران هنوز اعلام شده است، گفت: ما با مدل جشنواره فیلم فجر هر ساله پیش رفته‌ایم و معمولا در روزهای اول بهمن هیات داوران معرفی می‌شوند. در چند روز آینده گزینه‌های مورد نظر نهایی و معرفی خواهد شد.




تحلیل رسانه اصلاح‌طلب بر “زیرنظر”عطاران که بدون سینماهای حوزه و بدون تیزر تلویزیونی، ۵میلیارد را رد کرده⇐”زير نظر” فيلمي سياسي است!!/ وضعيت كاناپه فیلم به ‌شدت يادآور وضعيت امروز است!!

سینماروزان: کمدی “زیرنظر” هرچند با تحریم دوگانه حوزه و تلویزیون روبرو شده ولی توانسته رقم فروش ۵میلیارد را رد کند.

روزنامه اصلاح‌طلب “اعتماد” در تحلیلی بر “زیرنظر” آن را فیلمی سیاسی دانسته که خط اصلی داستانش هم متاثر از فضای امروز ایران است.

متن تحلیل “اعتماد” را بخوانید:

در سال 1398 هيچ كمدي در ايران چندان تفسير و تاويل نشد. گويي كمدي‌ها در ايران نوعي ژانر مرده براي منتقدان است. همواره زبان كنايي اين آثار به عنوان ادبيات سخيف تعبير شده و با تكيه بر عامه‌پسند بودن چنين رويه‌اي، كمدي‌ها به جاي نقد شدن، در پناهگاه بي‌توجهي نقد مستقر شده‌اند. نمونه جديد اين در امان بودن را مي‌شود در فيلم «زير نظر» جست‌وجو كرد.

فيلم در فضاي گروتسك امروز، به شكل مويرگي فروش مي‌كند؛ بدون آنكه يك نظر نقادانه جذاب درباره‌اش خوانده باشيم. بدون آنكه جامعه نقد سينما نسبت به آنچه روي پرده اكران شده است، واكنشي علمي – ادبي داشته باشد.

فارغ از اينكه فيلم «زير نظر» چيست، همين تاويل‌ناپذيري كمدي‌ها نظرم را جلب كرده است و اين موضوع همزمان با انتشار كتاب «چشم‌انداز طبيعي» نورتروپ فراي، منتقد و اسطوره‌شناس كانادايي توسط رضا سرور ترجمه شده است.

كتاب جذاب فراي در فصل نخست به يك مساله مي‌پردازد كه چرا ادبيات عامه‌پسند – كه كمدي نيز در اين زمره قرار مي‌گيرد – تاويل‌گريز است. فراي در گام نخست مي‌نويسد كه هر چه داستان قاعده‌مندتر باشد، بيشتر مبتني بر سنت است و خواندنش راحت‌تر مي‌شود. ادبيات عامه‌پسند به ‌طرز چشمگيري شيو‌ه‌مند است و پرتوان بودن سنت داستاني در آنها باعث مي‌شود كه اثر همه‌فهم شود. او در ادامه مي‌نويسد: «اگر شكل و ساختار كلي داستان پيشاپيش مشخص شده باشد؛ آنگه تمامي امتيازات و محاسن داستاني و شوخ‌طبعي صرفا نتيجه مهارت استاندارد مولف و به‌ كارگيري تكنيك است.»

به عبارت ديگر بر اساس قواعد هميشگي – كه عموما ما از آن به عنوان كليشه ياد مي‌كنيم – ما مي‌دانيم يك اثر عامه‌پسند چيست و چه مي‌خواهد بگويد و شايد حتي بدانيم آخر داستان چه مي‌شود. آنچه ما را بيشتر درگير مي‌كند، تكنيكي است كه مولف براي بيان داستان بهره مي‌گيرد.

هر چه اثر بيشتر درگير قواعد تثبيت ‌شده شود، بيشتر مقبول همگان قرار مي‌گيرد و با قوي‌تر شدن شكل بياني‌اش، اثر بيش از پيش تاويل‌گريز مي‌شود. شايد اين دليل ادبي فراي كليد اين مساله باشد كه چرا كمدي‌ها در ايران چندان مورد توجه منتقدان قرار نمي‌گيرند و سرسري از كنارشان مي‌گذرند؟

به نظر مقبوليت آنها شرايط را براي تاويل مهيا نمي‌كند. با اين حال، چند پرسش پاسخ ‌داده ‌نشده باقي مي‌ماند. نخست آنكه چقدر فيلم‌هاي كمدي ايراني برحسب قاعده هستند؟ شايد در تقابل با بهترين آثار سينمايي آثار ايراني هيچ حرفي براي گفتن نداشته باشند؛ اما واقعيت آن است كه آنها در چارچوب خودشان عمل مي‌كنند. از سينماي كمدي قبل از انقلاب تا به امروز، كمدي ايراني درش بر يك پاشنه چرخيده است. قواعد اين سينما نيز بر اساس ادبيات هزلي است كه تشريحش زمان زيادي مي‌برد.

پرسش دوم آن است كه آيا تاويل‌گريزي برابر با تاويل‌ناپذيري است؟ پاسخ به ‌سادگي خير است. آثار كمدي ايراني به ‌شدت نياز به تاويل دارند، از نگرش طبقاتي‌شان به جامعه ايران تا رويه سياست‌زدايي.

به نظر مي‌رسد «زير نظر» فيلمي سياسي است، وضعيت كاناپه سوراخ ‌شده به ‌شدت يادآور وضعيت امروز است. پيام كنايي فيلم در لفافه خنده‌ها كمرنگ مي‌شود. براي تئاتري‌ها ابوالفضل كاهاني نام شناخته‌ شده‌اي است که آثارش سرشار از کنایات است و اینجا هم طنز بهانه‌ای است برای کنایه‌هایی که کمتر کسی در آن غور کرده!




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐دستور اکران دو فیلم جدید از همین هفته+تعطیلی شورا تا انتهای جشنواره

سینماروزان: شورای صنفی نمایش در تازه‌ترین جلسه خود مقرر کرد فیلم سینمایی «کاتی و ستاره» به کارگردانی رضا مجلسی از چهارشنبه این هفته دوم بهمن ماه در گروه سینمایی ایران اکران می شود.

شورا همچنین تعیین کرد فیلم سینمایی «قطار آن شب» به کارگردانی حمیدرضا قطبی چهارشنبه دوم بهمن ماه در گروه سینمایی آستارا اکران شود.

شورا همچنین دستور داد جلسه بعدی شورای صنفی نمایش به دلیل برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر  بیستم بهمن برگزار شود.




پرسش همکار سالیان مخملباف: داوران فجر کجا هستند؟؟

سینماروزان: در فاصله حدودا دوهفته‌ای تا برگزاری جشنواره فیلم فجر هنوز هیات داوران جشنواره معرفی نشده‌اند. یک دلیل این امر می‌تواند کیفیت انتقادبرانگیز عملکرد هیات انتخاب و وارد کردن انبوه فیلمهای ارگانی-هنروتجربه‌ای به جشنواره باشد که وسواس سینماگران مطرح برای پذیرفتن داوری چنین آثاری را بیش از پیش کرده است.

محمد احمدی تهیه‌کننده سینما که سابقه همکاری طولانی با محسن مخملباف را داشته با نگارش یادداشتی در اعتماد به طرح این سوال پرداخته که چرا داوران فجر مشخص نشده‌اند‌.

متن یادداشت این تهیه‌کننده را بخوانید:

هيات داوران سي و هشتمين جشنواره فيلم فجر هنوز مشخص نشده و اين موضوع اگر چه براي كساني كه با رويه جشنواره آشنايي دارند عجيب نيست ولي محل اعتراض‌ها و دغدغه‌هايي شده است. واقعيت اين است كه تمام فستيوال‌هاي بزرگ دنيا از يك ديسيپلين خاص پيروي مي‌كنند، از يك نظم از پيش مشخص شده كه تبعيت از آن جزو قواعد جشنواره است. به اين ترتيب همه بخش‌هاي مختلف آن جشنواره مطابق با استانداردهاي از پيش تعيين شده پيش مي‌روند به اين معني كه داوران اين فستيوال‌ها مشخص هستند و برنامه نمايش فيلم‌ها بدون تغيير و بر اساس زمان‌بندي ثابت چيده شده است و مهمان‌هايي كه قرار است در اين رويداد حاضر شوند با هماهنگي‌هاي لازم فهرست شده‌اند. در اين فستيوال‌ها مشخص است كنفرانس‌هايي قرار است برگزار شود و چه كساني قرار است در اين كنفرانس‌ها شركت كنند اما متاسفانه در ايران و در جشنواره فجر چنين رويه‌اي وجود ندارد. انگار همه ‌چيز به وقت اضافه كشيده مي‌شود. اين در حالي است كه امروزه وضعيت به مراتب از سال‌هاي پيش بهتر شده است، تا چند صباح پيش فيلم‌هاي بخش مسابقه دو روز مانده به برگزاري جشنواره اعلام مي‌شدند. چنين رويه‌اي براي جشنواره فجر خيلي غيرطبيعي نيست و اگر مي‌بينيم داوران بخش مسابقه هنوز مشخص نشده‌اند، احتمالا تصور دست اندركاران جشنواره اين است كه فرصت كافي براي رايزني و گفت‌وگو با سينماگران وجود دارد و تا برگزاري جشنواره روزهاي زيادي مانده است اما بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه دير اعلام شدن نام داوران اگر چه در ايران و در جشنواره فجر طبيعي جلوه مي‌كند اما از قاعده و استاندارد دور است. ما نبايد همه ‌چيز را به دقيقه نود واگذار كنيم؛ به هر حال تمام فيلم‌هاي جشنواره بايد توسط هيات داوران در فضايي آرام ديده شود و مورد قضاوت قرار گيرد چون به اواسط جشنواره كه برسيم، كانديداهاي بخش‌هاي مختلف بايد اعلام شوند و در اين مرحله كار به مرحله حساسي مي‌رسد كه اتفاقا مستلزم وجود فضايي آرام و بي‌هياهو است. با در نظر گرفتن جميع جهات بد نيست به اين نكته هم اشاره كنم كه در اين 8 – 27 سالي كه در سينماي ايران كار كردم و در فستيوال‌هاي بزرگ دنيا هم شركت داشتم، آشفتگي برنامه‌هاي جشنواره فيلم فجر برايم طبيعي شده است اما نمي‌توانم انتظار نداشته باشم كه روز به ‌روز بايد به سطح استاندارد جهاني نزديك شويم و برنامه‌هاي‌مان را متناسب با فستيوال‌هاي بزرگ دنيا بچينيم.

البته محدوديت‌هايي هم در اين زمينه داريم اما اعلام نام داوران جشنواره حداقل كاري است كه مي‌توان در بهتر شدن اين رويداد مهم داخلي انجام داد. بايد بپذيريم وقتي دبير جشنواره هر دو سال به يك ‌بار عوض مي‌شود و همه امور جشنواره مطابق با سليقه آدم‌ها شكل مي‌گيرد، توقع اعلام نام داوران طبق يك نظم استاندارد دور از ذهن است. به خاطر همين بايد ريشه اين مشكل را شناسايي كنيم و بعد به اين برسيم كه واقعا دليل اين ‌همه بي‌نظمي چيست؟ اميدوارم جشنواره فيلم فجر براي مدتي طولاني از يك دبير ثابت برخوردار شود تا او بتواند به اين رويداد مهم ملي و سينمايي نظمي ببخشد كه شايسته نام جشنواره فجر باشد.