1

معاون نظارت شورای شهر از ارتباط سوله «خندوانه» و یکی از مسئولین شهری گفت!⇔آیا این مسئول شهری، مدیرعامل تصویرشهر است؟

سینماروزان: انتشار اخبار مرتبط با بازپس‌گیری سوله مدیریت بحران از گردانندگان «خندوانه» پرسشهای بسیاری را موجب شد در این باره که اصلا چرا باید سوله مدیریت بحران که نامش گواه حساسیت عملکرد آن است به گردانندگان یک برنامه مفرح واگذار شود.

به گزارش سینماروزان افشین حبیب‌زاده معاون نظارت شورای شهر تهران در خلال گفتگویی تفصیلی با «ایسنا» با نقد واگذاری سوله مدیریت بحران به یک برنامه تلویزیونی از ارتباط میان این واگذاری با یکی از مسئولین شهری گفت!

معاون نظارت شورای شهر تهران با اشاره به بازگرداندن سوله های مدیریت بحران به کاربری اصلی آنها از جمله سوله برنامه «خندوانه» گفت: سوله‌های بحران با هدف امدادرسانی در شرایط بحرانی طراحی شده اند و قرار بود به محل دپوی اقلام امدادی و نه سایر کاربری‌ها بدل شوند.

افشین حبیب زاده ادامه داد: البته ما «خندوانه» را مقصر نمی‌دانیم، بلکه این مسئله متوجه شهرداری تهران و واگذارکنندگان این سوله‌ها است که از قرارمعلوم ارتباط معناداری درواگذاری این سوله و یکی از مسئولین شهرداری در سازمان های وابسته وجود دارد که اگر این موضوع صحت داشته باشد پیگیری جدی خواهیم کرد.

از آنجا که تهیه کننده «خندوانه»، علی احمدی از مدیران شهری تهران بود این پرسش شکل می‌گیرد که آیا منظور حبیب‌زاده از یک مسئول شهری تهیه کننده «خندوانه» است یا شخصی دیگر؟

علی احمدی بعد از تغییر شهردار همچنان در موسسه تصویرشهر مشغول مدیریت است و اخیرا هم به خاطر توقیف نمایش فیلم مجوزدار «خالتور» در پردیسهای شهرداری مورد انتقاد قرار گرفته!

آیا منظور معاون نظارت شورای شهر همین مدیر شهری است؟




امتداد میراث قالیباف در شهرداری؟⇐توقیف نمایش کمدی پرفروش «خالتور» در پردیس‌های شهرداری⇔آیا محمدعلی نجفی از این ماجرا خبر دارد؟

سینماروزان: کمدی-موزیکال «خالتور» محصول پویافیلم از جمله فیلمهای پرفروش هفته‌های اخیر است که تقاضا برای نمایش آن در سینماهای تهران و شهرستانها مدام افزایش یافته است.

به گزارش سینماروزان این فیلم که رقم فروش آن از 2میلیارد هم عبور کرده است از ابتدای نمایش با توقیف اکران در پردیسهای شهرداری روبرو بوده است و هیچ کدام از پردیسهای شهرداری از پردیس ملت گرفته تا راگا و تماشا و رازی «خالتور» را در برنامه نمایش خود قرار نداده‌اند.

هرچند در ابتدای اکران همزمانی با ماه صفر توجیه عدم اکران یک فیلم مجوزدار در پردیسهای شهرداری بود اما با ورود به ماه ربیع‌الاول همچنان پردیسهای شهرداری «خالتور» را در برنامه نمایش خود قرار نداده‌اند.

ماجرا چیست؟ آیا سیدعلی احمدی مدیرعامل تصویرشهر که پیشتر با انتقادات تند و تیز حسین فرحبخش تهیه‌کننده «خالتور» در نحوه مدیریت روبرو شده بود مانع اکران «خالتور» شده؟

چنین رفتارهایی پیشتر و مثلا با محدودیت نمایش «پا تو کفش من نکن» دیگر کمدی پویافیلم در پردیسهای شهرداری وجود داشت ولی به نظر می رسید با حضور محمدعلی نجفی در قامت شهردار جدید پایتخت، رویه قبلی اصلاح شود.

با این حال نه تنها این اتفاق نیفتاده که همچنان در روندی پرسش برانگیز از نمایش این فیلم مجوزدار در پردیسهای شهرداری ممانعت به عمل می‌آید.

سیدعلی احمدی که در زمان حضور محمدباقر قالیباف در شهرداری توانست مدارج رشد را پیموده و تا مدیرعاملی تصویرشهر برسد هنوز درباره این روند توضیحی ارائه نداده است اما از محمدعلی نجفی که همواره از تعامل با اصحاب فرهنگ و هنر سخن گفته انتظار می‌رود توضیحی کامل در این باره به مخاطبان ارائه کند.

شاید هم نجفی اصلا از رویه درپیش گرفته شده توسط مدیران تصویرشهر خبر ندارد!؟؟




این طور که بویش می‌آید تولید فصل پنجم «خندوانه» خیلی زود آغاز خواهد شد⇐رامبد جوان: می‌خواهیم باشیم که از آنچه به وجود آورده‌ایم حراست کنیم!⇔پرسش: تغییر شهردار و حذف احتمالی تهیه‌کننده‌تان از تصویرشهر را چه می‌کنید؟

سینماروزان: در حالی که رامبد جوان پیشتر گفته شده بود «خندوانه» برایش زندگی نگذاشته است و تولید آن را فقط تا انتهای تابستان96 ادامه خواهد داد و پس از آن به سراغ ساخت یک عاشقانه سینمایی تلخ خواهد رفت اما تازه ترین گفتگوی رامبد جوان که با «هفت صبح» انجام شده حکایت دارد از علاقه وی به راه‌اندازی سریع تولید فصل پنجم و روی آنتن فرستادن آن با حداقل فاصله زمانی نسبت به پایان کار فصل چهارم.

رامبد جوان گفت: من دلم میخواست یک سال نباشم اما حالا برای چیزهایی مثل مسابقه پانتومیم، خنداننده شو، خنداننده برتر و… فرمولهای خودمان را پیدا کرده ایم و میدانیم برای داشتن هر چه بیشتر این بخشها چه باید کرد. اگر الان ول کنیم همه اینها صاحب جدید پیدا میکند چون الان تقریبا به دیگران هم آموخته ایم که چطور از این فرمولها استفاده کنند.

رامبد درباره اینکه آیتمهایی مشابه «خندوانه» در شبکه های دیگر پیدا شده ادامه داد: اگر نباشیم در همه شبکه ها این آیتمها پخش خواهد شد. میخواهیم باشیم که از آنچه به وجود آورده ایم حراست کنیم!

فارغ از ادعای غریب «بودن برای حراست از به وجود آوردن» که در تناقض است با کپی برداریهای آیتمهای مختلف چنین برنامه‌هایی از نمونه های خارجی و زیر سوال رفتن لفظ «به وجود آوردن»، پرسشی که پیش روی ادامه کار «خندوانه» و رامبد جوان است آن است که تغییر و تحولات شهری را چه میکنند؟

تهیه کننده فعلی «خندوانه» علی احمدی مدیرعامل تصویرشهر و از جمله نیروهای نزدیک به شهردار فعلی تهران است و بدیهی است که بعد از استقرار شورای شهر جدید در خیابان بهشت و تغییر شهردار تهران این تهیه کننده هم از تصویرشهر حذف خواهد شد و شاید تسهیلاتی که به این واسطه در اختیارش است از کف برود.

آیا رامبد به این فکر کرده که اگر تهیه کننده اش مدیرعامل تصویرشهر نباشد چه برنامه ای را باید برای جذب سرمایه لازم جهت تولید «خندوانه» بچیند؟ البته که «خندوانه» به جایی رسیده که اسپانسرها برای تولید به طرفش بیایند اما هر اسپانسری شرایط خاص خود را هم برای همکاری دارد…




حمله رسانه اصلاح‌طلب به «خندوانه» که پیشتر رزومه تهیه‌کننده‌ چندشغله‌اش مورد ابهام قرار گرفته بود⇐سیما کمدین‌های ورشکسته را آورده است که با شوخی‌سازی‌های سخیف به قول خود استندآپ کمدی بسازند/رامبد جوان منفعلانه در خدمت اهداف سیاسی سیما قرار گرفته!/جوان نشان داد کمدین خلاقی نیست و جز تقلید و شکلک‌سازی کاری از او بر نمی‌آید/ای کاش رامبد همان فیلمسازی را ادامه می‌داد و سر از «خندوانه» درنمی‌آورد

سینماروزان: برنامه «خندوانه» از جمله برنامه های روتین و جنگ‌مانند سالهای اخیر رسانه ملی است که بنا بوده اسباب جلب توجه مجدد مخاطبان به سمت رسانه ملی را  در هیاهوی توسعه روزافزون شبکه های ماهواره ای فراهم کند.

به گزارش سینماروزان هرچند در فصل ابتدایی «خندوانه» و به واسطه تیم توانمند اتاق فکر این برنامه و البته تا حدی بدیع بودن، برنامه «خندوانه» توانست رضایت نسبی مخاطبان را جلب کند اما در فصول بعدی به تدریج کیفیت افت کرد تا فصل اخیر که دیگر چنگی به دل نمی زند.

در روزهای گذشته برخی رسانه ها پرسشهایی را درباره لزوم شفاف سازی تهیه کننده چندشغله این برنامه علی احمدی که همزمان مدیرعامل تصویرشهر و دبیر جشنواره شهر است طرح کرده بودند(اینجا را بخوانید)

به تازگی روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی به قلم بهزاد عشقی به انتقاد از کیفیت این برنامه پرداخته است.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

رونوشت برابر با اصل نیست

هرودت، مورخ یونان باستان، می‌گفت که: ایرانی‌ها مقلدان خوبی هستند و گاه رونوشت را از اصل بهتر درمی‌آورند. (نقل به معنا) این گزاره در موارد زیادی صحیح است و می‌توان مثال‌های تاریخی زیادی در این زمینه ارائه داد؛  به‌ویژه در علوم نظری و آفرینش‌های هنری ما اغلب خودکفا نبوده‌ایم و گوشه‌چشمی به دست‌آمد دیگران داشته‌ایم. به‌ویژه پس از برآمدن مدرنیته و به دنبال خیزش مشروطه، این نوع الگو‌برداری رو به افزایش گذاشته است. مثلا ما فاقد سنت‌های کهن‌سال نمایشی بوده‌ایم، یا اینکه سینما را ما اختراع نکردیم، یا اینکه ما بیشتر حکایت گفته‌ایم و تجربه‌ای در قصه‌نویسی مدرن نداشته‌ایم، اما رونوشت‌های ما در این زمینه، در مواردی حتی فراتر از اصل بوده است. مثلا ما مقلد سینمای غرب و به‌ویژه سینمای هنری اروپا بوده‌ایم. اما از بستر همین تأثیرپذیری، فیلم‌سازانی مانند  عباس کیارستمی و اصغر فرهادی و دیگران برآمده‌اند که حرفی برای گفتن دارند و در موارد زیادی مورد ارجاع همتا‌های خارجی خود قرار گرفته‌اند.
رمان «بوف کور» به چندین زبان ترجمه شده است و صادق هدایت با همین اثر بیش از هر نویسنده ایرانی در جهان درخشیده است. غلامحسین ساعدی  هنگامی که هنوز حرفی از مارکز و رئالیسم جادویی در میان نبود، به قول شاملو  با داستان‌های «عزاداران بیل»، پیش‌قراول این سبک ادبی بوده است. اما در کنار این مثال‌های غرورآفرین، در موارد بیشتری می‌توان گفت  ما نه‌تنها فراتر از اصل نبوده‌ایم، بلکه بسیاری از سبک‌های هنری و وارداتی را در این سرزمین به ابتذال کشیده‌ایم. در این زمینه مثال‌ها فراوان است و یکی از مثال‌های اخیر همین استندآپ کمدی است که به تقلید از شومن‌های خارجی و به‌ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای و فارسی‌زبان، وارد فرهنگ نمایشی ما شده است.
حالا دیگر همه تب استندآپ کمدی گرفته‌اند و هر نوع بی‌فرهنگی و لوس‌بازی و شکلک‌سازی و شوخی‌های جلف را در زرورق این نام می‌پیچند و به مخاطب ساده‌اندیش عرضه می‌کنند. به‌ویژه برنامه‌سازان صداوسیما در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربوده‌اند.

واقعیت این است که صداوسیما، لااقل حدود یک دهه است که بازی را به رقبای خارجی باخته  و دچار ریزش مخاطب شده است. اما به جای آنکه چاره‌سازی کند و راه‌حل را در ساخت فیلم‌ها و مجموعه‌های باکیفیت بجوید، با تقلید از شبکه‌های برون‌مرزی به ساخت برنامه‌هایی مانند  بفرمایید شام و آکادمی آواز و مسابقه صدا و چه‌و‌چه رو آورده است. یا صداپیشگان بازنشسته را احضار کرده است که نقش خوانندگان لس‌آنجلسی را مکرر کنند. یا کمدین‌های ورشکسته را آورده است که با شوخی‌سازی‌های سخیف به قول خود استندآپ کمدی بسازند.

خندوانه نیز یکی از این پدیده‌هاست که در غیاب برنامه‌های سالم و متفنن، تا حدودی مورد اقبال عمومی قرار گرفته است. اما آیا اقبال از این برنامه را ‌باید به نام رامبد جوان ثبت کنیم؟ چنین نیست و به‌ویژه در دوره نخست، جوان در این برنامه چندان کانون توجه نبود و آنچه مهم‌تر بود، جناب‌خان با صداپیشگی محمد بحرانی بود. جوان که با مجموعه خانه سبز و با تقلید از جیم کری توانسته بود تا حدودی جلب نظر کند، با کارهای بعدی خود نشان داد که کمدین خلاقی نیست و جز تقلید و شکلک‌سازی کاری از او بر نمی‌آید. بنابراین از جلوی دوربین به پشت دوربین کوچید و با ساختن فیلم‌هایی مانند  ورود آقایان ممنوع، کوشید  بخت خود را در این زمینه بیازماید. انصاف آنکه نشان داد  در این زمینه از استعداد بیشتری برخوردار است و کاش به همان مسیر ادامه می‌داد و سر از خندوانه درنمی‌آورد. خندوانه گرچه با محبوبیت جناب‌خان تا حدودی مورد توجه قرار گرفت، اما به همان نسبت قابلیت‌های جوان را به‌عنوان فیلم‌سازی که می‌توانست جدی گرفته شود، در سایه قرار داد. کمدی در ذات خود گرایش به هنجار‌شکنی و عبور از خطوط قرمز دارد. ارسطو می‌گوید که کمدی در معنای اصیل خود ریشخند زشتی‌های جهان است. اما از سوی دیگر، کمدی همه کمدی است و پاره‌ای از کمدی‌ها صرفا برای سرگرمی ساخته می‌شود و هیچ اشکالی هم ندارد.
اما مشکل اینجاست که سیمای ما در قالب برنامه‌هایی مانند  خندوانه، گاهی هم می‌خواهد سیاسی‌کاری کند و کانون‌های قدرت را دست بیندازد منتها قدرت از دید سیما فقط در دولت‌هایی خلاصه می‌شود که با آنها همسویی نداشته باشد. بنابراین نوعی طنز جناحی را جایگزین طنز انتقادی در معنای حقیقی آن می‌کند. برنامه‌سازان فرمانبری مانند  جوان نیز منفعلانه در خدمت اهداف سیاسی سیما قرار می‌گیرند. یا اینکه در موارد بیشتری، به جای پرداختن به مسائل اجتماعی، وارد حریم شخصی افراد می‌شوند و اشخاص حقیقی را مورد توهین و استهزا قرار می‌دهند. به‌عنوان نمونه، سازندگان خندوانه یکی از فوتبالیست‌ها را به برنامه دعوت می‌کنند و بعد نام فامیلش را مورد تمسخر قرار می‌دهند و آقای جوان نیز قاه‌قاه می‌خندند. غافل از اینکه توهین به اشخاص طنز نیست و هتاکی و تجاوز به حریم شخصی افراد است. در اینجاست که برخلاف نظر هرودت باید گفت که: ما نه‌تنها بدل را بهتر از اصل نمی‌کنیم، که متخصص به ابتذال‌کشاندن بسیاری از پدیده‌های جهانی، به‌ویژه در حوزه هنرهای نمایشی شده‌ایم؛ همچنان که با استندآپ کمدی چنین کرده‌ایم و شکلک‌سازی و شوخی‌های سبک و توهین به اقوام و اشخاص را به نام این نوع کمدی توجیه می‌کنیم.




ادعای رسانه اصولگرا⇐نمایش فيلم توقيفي، مجالی براي ديده شدن جشنواره شهری که بودجه‌ای میلیاردی صرفش شده!؟

سینماروزان: ششمین جشنواره فیلم شهر درحالی در مسیر برگزاری قرار گرفته است که هنوز جشنواره برگزار نشده بازار حواشی پیرامون آن داغ شده است.

به گزارش سینماروزان از جمله این حواشی حضور برخی فیلمهای توقیفی سالهای گذشته مانند «آشغالهای دوست داشتنی» در فهرست آثار این جشنواره است که البته هنوز از سوی برگزارکنندگان جشنواره تأیید نشده است.

روزنامه اصولگرای «جوان» در گزارشی پیرامون این جشنواره ضمن ادعای اینکه بودجه این جشنواره 4 میلیارد است(؟؟!) به انتقاد از نمایش احتمالی فیلمهای توقیفی در آن پرداخته است.

متن گزارش «جوان» را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده است پاسخ دست اندرکاران جشنواره شهر نسبت به این ادعاهای پرسش برانگیز را منعکس کند:

با اينکه سال‌هاست سينماي ايران مبتلا به حبس شدن در فضاي شهري تهران و نيز دچار نوعي شهرزدگي مفرط است، سازمان تصوير شهر وابسته به شهرداري‌تهران ششمين سالي است که جشنواره‌اي با موضوع شهر برگزار مي‌کند؛ رويدادي که گفته مي‌شود برگزاري آن حدود 4 ميليارد تومان(؟؟؟) هزينه دربر دارد.
دبير جشنواره شهر امسال از قضا تهيه‌کننده برنامه «خندوانه» هم هست، برنامه‌اي که اين روزها به دليل حاشيه‌هايش جنجالي شده است. احمدي در تهيه «خندوانه» چقدر موفق عمل کرده که قرار است آخرين جشنواره فيلم شهر را هم برگزار کند؟

بي‌اثري جشنواره شهر
جشنواره‌هاي ايران برخلاف جشنواره‌ها در سراسر جهان همچنان موضوعي برگزار مي‌شوند، اين موضوعي بودن برخلاف جشنواره‌هاي فيلم معتبر جهان به شکلي رسمي انجام مي‌شود، کافي است ماجراي يک فيلم در شهر بگذرد، همين بهانه کافي است تا سيلي از آثار سينماي ايران روانه دبيرخانه جشنواره شوند. در اغلب جشنواره‌هاي معتبر فيلم در جهان اعلام مي‌شود که تنها معيار براي بررسي آثار جنبه هنري آنهاست ولي در جايزه دادن‌هاست که عيار اين ادعا معلوم مي‌شود.

جنبه هنري تنها بخشي از موضوع است و جنبه مهم ديگري چون گرايش‌هاي فکري و مفهومي نقش تعيين‌کننده‌تري دارد؛ رويکردي که البته اغلب به شکل غيررسمي اتخاذ مي‌شود، اما در جشنواره‌هاي فيلم ايران رسماً آثاري مغاير با اهداف اين رويدادهاي هنري اجازه شرکت مي‌يابند و بعضاً به آنها جايزه هم داده مي‌شود. مؤسسه تصوير شهر مدعي است با هدف نمايش آثار داخلي و خارجي با محوريت نقش شهر در زندگي انسان و پاسداشت تلاش سينماگران و همچنين ترويج اخلاق، مهرباني و همدلي در آثار سينمايي و تصويري، «ششمين جشنواره‎ بين‎‌المللي فيلم شهر» را برگزار مي‌کند. واژه‌هايي چون اخلاق، مهرباني يا همدلي در شهر آنقدر بار معنايي مثبت دارند که مديران غيرمتخصص و هميشه مشتاق براي کار فرهنگي را مجاب کند تا ويترين فرهنگي خود را پربار نشان بدهند.

معيارهاي گل و گشاد
جشنواره فيلم شهر در دوره‌هاي پيشين در ارائه جوايز به شکلي عمل کرده که همه آثار شانس جايزه گرفتن در اين رويداد هنري را براي اثر خود قائل هستند.

فيلم توقيفي حاشيه‌اي براي ديده شدن جشنواره
نه تنها اغلب آثار شرکت‌کننده در اين جشنواره اساساً هيچ ربط مستقيمي به موضوعات مطرح شده در فراخوان اين رويداد ندارد بلکه براي مثال اثري چون «آشغال‌هاي دوست داشتني» به لحاظ موضوعي در مغايرت کامل با آنچه اهداف جشنواره خوانده شده قرار دارد. جشنواره فيلم شهر در حالي مي‌رود تا ششمين دوره‌اش را برگزار کند که گفته مي‌شود مسئولان برگزارکننده آن درصدند فيلم توقيفي و بدون پروانه نمايش «آشغال‌هاي دوست داشتني» را در ليست آثار خود قرار دهند.

فيلمي که به دليل جانبداري از فتنه سال 88 حتي سازمان سينمايي دولت يازدهم هم ريسک نمايش آن را به جان نخريد. دو سال پيش محمد حيدري، دبير جشنواره فيلم فجر در حالي‌که فشارها براي حضور آشغال‌هاي دوست داشتني افزايش پيدا کرده بود بالاخره با ياد کردن از موضوع اين فيلم با عنوان معضل، به طور قاطع مانع نمايش آن در جشنواره شد حالا اما هيچ انتظاري از برگزارکنندگان جشنواره شهر براي شرکت دادن اين اثر وجود ندارد و تقريباً اين فيلم به جمع آشغال‌هاي دوست‌نداشتني سينماي ايران پيوسته است.

جشنواره‌ها در ايران سال‌هاست که بدون راهبرد حساب شده و برنامه‌ريزي منطقي برگزار مي‌شوند و تنها به کار ارائه بيلان و رزومه مديران سينمايي مي‌آيند. دورهمي‌هايي که باري به هر جهت و بدون هدف مشخص تنها برگزار مي‌شوند و قرار نيست از دل آنها به نفع بناي سست هنر کشور چيزي بيرون بيايد. اينکه مسئولان برگزار کننده ششمين جشنواره فيلم شهر از شرکت دادن فيلم توقيفي «آشغال‌هاي دوست داشتني» مقصود نازلي چون جلب توجه و به اصطلاح سروصدا کردن داشته‌اند، واقعيت تلخي است که نشان از اختلال اساسي در دستگاه‌هاي فرهنگي کشور دارد؛ اختلالي که بدون تزريق افکار و نيروهاي جوان و تازه نفس به بدنه اين مراکز هرگز سامان نخواهد يافت.




تهیه‌کننده «خندوانه» در ردیف اول انتقادات «کیهان»⇔پیشتر رسانه‌ها از لزوم شفاف‌سازی رزومه این تهیه‌کننده(مدیر) چندشغله شهری سخن گفته بودند

سینماروزان: حجم بالای شوخیهای دوپهلو که از آنها معانی اروتیک متبادر می‌شد، در یکی از برنامه های اخیر «خندوانه» و آن هم در بخش مسابقه «خنداننده شو» فارغ از مرزیندی سیاسی با انتقاد بسیاری از رسانه ها مواجه شد.

به گزارش سینماروزان این انتقادات بیش از همه به تیم تولید این برنامه یعنی تهیه‌کننده و مجری آن وارد شد. در این امتداد روزنامه «کیهان» در گفتگو با حسین سلطان‌محمدی منتقد سینما و تلویزیون با گلایه از آنچه در این برنامه رخ داده تهیه کننده «خندوانه» را رد ردیف اول انتقادات خود قرار داده است.

تهیه کننده «خندوانه» علی احمدی است که همزمان به عنوان مدیرعامل تصویرشهر وابسته به شهرداری و همچنین دبیر جشنواره شهر مشغول فعالیت است.

درباره سوابق علی احمدی رزومه شفافی در دست نیست و مشخص نیست او با کدام تجربه تولیدی به تهیه کنندگی یکی از مهمترین برنامه های گفتگومحور رسانه ملی و از آن مهمتر مدیرعاملی تصویرشهر و دبیری جشنواره شهر رسیده است. آیا شنیده‌های مبنی بر حضور قبلی او به عنوان نیروی تدارکات در یکی از مراکز آموزشی اطراف تهران صحت دارد؟

تهیه کننده اولیه «خندوانه» جواد فرحانی بود که فصل اول و دوم این برنامه را تولید کرده بود اما از فصل سوم دیگر این مدیرعامل تصویرشهر بود که به عنوان تهیه کننده وارد گود شد و در فصل چهارم هم همچنان به عنوان تهیه کننده حضور دارد.

این تغییر تهیه کننده هرچند در ظاهر تفاوتی را در «خندوانه» ایجاد نکرد اما رفته رفته اسباب جدایی برخی چهره های حاضر در اتاق فکر «خندوانه» و از جمله محمدرضا شهیدی فر را موجب شد.

پیشتر برخی رسانه های مستقل و از جمله کانال «اُنلی سینما» از لزوم شفاف سازی رزومه این تهیه کننده سخن گفته بودند.

متن گفتگوی «کیهان» با حسین سلطان محمدی را بخوانید:

حسین سلطان محمدی با انتقاد از تهیه کننده«خندوانه» و ناظران پخش گفت: همه می‌دانیم که اولین نقطه نظارت در تلویزیون شخص تهیه‌کننده است و سپس نظارت شبکه با توجه به اعمال این نظارت چند لایه، اتفاق برنامه «خندوانه» و بیان کلمات غیراخلاقی در استندآپ کمدی آن از اتفاقات نادر و عجیب بود.

وی ادامه داد: آنچه در برنامه «خندوانه» روی داد نشان‌دهنده تاثیر شبکه‌های مجازی است. در این شبکه‌ها در عالم محاوره‌، مرزهای اخلاقی بعضا شکسته شده است. اما این اتفاق، مجوز عبور از مرزهای اخلاقی نیست. بخصوص در برنامه‌های پربیننده‌ای چون خندوانه!

این منتقد نسبت به رواج و بیان کلمات غیراخلاقی در رسانه ملی هشدار داد و گفت: عادی شدن این نوع ادبیات، بی‌شک دارای آسیب‌های عمیق فرهنگی است و نباید اجازه داد این مقوله، تبدیل به یک جریان شود!

 




پرسشی از مجری برنامه سینمایی شبکه دو⇐چگونه می‌توان در کوتاه‌ترین زمان ممکن از دستیاری دوم یک سریال به تهیه‌کننده‌ معتمد ارگانها بدل شد؟

سینماروزان: محمد خزاعی را در سالهای اخیر بیشتر به عنوان دبیر جشنواره های مقاومت و فجر می شناسند اما شاید خیلیها ندانند این دبیر که به عنوان تهیه کننده تعدادی پروژه ارگانی هم حضور داشته کارش را با خبرنگاری آغاز کرده است.

خزاعی البته در مدت زمانی کوتاه بعد از خبرنگاری درگیر کار در تلویزیون شده و با دستیاری دوم جمال شورجه در مجموعه مستند-داستانی “روایت انقلاب” به فعالیت حرفه ای روی آورد.

محمد خزاعی بلحاظ شخصیتی انسانیست به شدت مبادی آداب و از جنس مدیران لبخند به لب دولتی و شاید همین لبخند دائمی بوده که باعث شده کسی درباره چگونگی رسیدن وی از دستیاری شورجه تا تهیه کنندگی پروژه های ارگانی حساس نشود.

خزاعی به تازگی اجرای برنامه “سینمادو” را برعهده گرفته؛ برنامه ای که تهیه‌کنندگی آن را نیرویی سابقا فعال در سیمای قم برعهده دارد.

خزاعی همزمان با اجرای این برنامه و با فراغت از جشنواره مقاومت کوشیده فعالیتهای تهیه کنندگی خود را توسعه بیشتری دهد.

دریافت حمایت از تصویرشهر و رایزنی برای همراهی انجمن دفاع مقدس

خزاعی که شناخته‌شده‌ترین تجربه تهیه‌کنندگی اش فیلم انتخاباتی “قلاده های طلا” است اخیرا نامش به عنوان تهیه کننده در پروژه “پشت دیوار سکوت” مسعود جعفری جوزانی آمد؛ پروژه‌ای که با حمایت تصویرشهر تولید می شود! اینکه چطور خزاعی توانسته تصویرشهر را به حمایت وادارد هم چندان غریب نیست. گویا او در هیات مدیره این ارگان شهری حضور دارد و مراودات نزدیک با سیدعلی احمدی مدیرعامل تصویرشهر، مسیر کمک گرفتن از این ارگان را هموار کرده است.

به جز این خزاعی به دنبال فراهم آوردن مقدمات تولید پروژه ای با نام “امپراطور جهنم” هم هست؛ پروژه ای با محوریت نقد رفتارهای تکفیری  که بناست پرویز شیخ طادی کارگردان “روزهای زندگی” آن را بسازد و جالب اینکه احتمالا سعید راد نقش اصلی اش را ایفا خواهد کرد.
برای تولید این فیلم خزاعی با انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس رایزنی کرده و البته که حضورش به عنوان دبیر جشنواره مقاومت اسباب تسهیل در رایزنی را فراهم کرده است.

خزاعی در سالهایی که دبیری جشنواره مقاومت را برعهده داشت همواره مورد حمایت سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج بود و با جایگزینی سردار غلامحسین غیب‌پرور به جای سردار محمدرضا نقدی در رأس سازمان بسیج  هرچند ممکن است بر سر حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس از “امپراطوری جهنم” تردیدهایی به وجود آید اما حضور سردار نقدی در معاونت فرهنگی-اجتماعی سپاه این شانس را پیش‌روی خزاعی می‌گذارد که همچنان به تولید این کار امیدوار باشد.

این اما همه برنامه‌های خزاعی برای فعالیت مستمر در حیطه تهیه کنندگی نیست و همان طور که خودش هم اخیرا اعلام کرد قصد دارد فعالیتهای تولید محصولات سینمایی و تلویزیونی را جدی تر از سالهای قبل امتداد دهد.

چطور می‌توان به مانند خزاعی رشد کرد؟

خزاعی تهیه کننده ایست که در مدت زمانی کمتر از دو دهه از دستیاری دوم یک سریال تا تولیدکننده ای مورد حمایت ارگانهای مختلف از شهرداری تا انجمن دفاع مقدس پیش رفت!

این پرسش بسیاری از سینماگران جوان است که چطور می‌توان مانند امثال خزاعی رشد کرد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن از دستیاری به تهیه‌کننده‌ای معتمد ارگانها و دبیری جشنواره های دولتی رسید؟

چه خوب است خزاعی یکی از برنامه های “سینمادو” را اختصاص دهد به پاسخ گویی به چنین پرسشی.

محمد خزاعی
محمد خزاعی