1

حمله رسانه اصلاح‌طلب به همایون شجریان که به بهانه نگرانیهای معیشتی مردم، کنسرت-نمایش «سی» را لغو کرده⇐تعلیق اجرا به دلیل تحریم اسپانسر قبلی بوده یا مشکلات معیشتی مردم؟/آیا بهتر نبود برای کاستن از آلام مردم، کمی از قیمت بلیتها کم می‌کردید؟/نمی‌شد برای همراهی با مردم سود این کنسرت صرف کمک به محرومان می‌شد؟/آیا بهتر نبود دستمزد کمتری دریافت کنید و این برنامه را در شهرهای محروم به رایگان روی صحنه ببرید؟

سینماروزان: تابستان سال قبل بود که کنسرت-نمایش «سی» با حمایت شرکت کره ای «سامسونگ» و حضور همایون شجریان به عنوان خواننده و همراهی بهرام رادان، سحر دولتشاهی، مهدی پاکدل و صابر ابر در کاخ سعدآباد روی صحنه رفت و استقبال از آن موجب شد دست اندرکاران به فکر بیفتند با ترمیم گروه امسال هم این برنامه را اجرا کنند.

با این حال به تازگی روابط عمومی «سی» اعلام کرده این پروژه به حالت انتظار درآمده تا در زمانی بهتر و در روزگاری مهربان‌تر، با دلی خوش‌تر و اذهانی سبک‌بال‌تر در روزگاری که مردمِ شریف این مرزوبوم غم‌ها و نگرانی‌های معیشتی کمتری نسبت به حال و آینده خود داشته باشند و زمین و زمان محکم‌تری زیر پایشان باشد به مرحله‌ اجرا درآید.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» با انتقاد از تعلیق این اجرا به بهانه مشکلات معیشتی مردم سوالاتی قابل تأمل را از همایون شجریان که هسته مرکزی اجرای این برنامه بوده طرح کرده است.

متن گزارش «شرق» را بخوانید:

اجرای کنسرت «سی»، اثری با همکاری همایون شجریان و سهراب پورناظری، بازیگران شناخته‌شده و گروهی 40نفره از هنرمندان جوان، به زمانی دیگر موکول شده است. در بیانیه‌ای که خبر از به حالت انتظار درآمدن این پروژه داشت، آمده است: «در زمانی بهتر و در روزگاری مهربان‌تر، با دلی خوش‌تر و اذهانی سبک‌بال‌تر روزگاری که مردمِ شریف این مرزوبوم غم‌ها و نگرانی‌های معیشتی کمتری نسبت به حال و آینده خود داشته باشند و زمین و زمان محکم‌تری زیر پایشان باشد به مرحله‌ اجرا درآید».
می‌دانیم که چهار ماه فعالیت برای اجرای یک برنامه و بعد کنارگذاشتن آن چه غم عمیقی برای دست‌اندرکاران به همراه دارد، اما برای مخاطبان نیز این پیام ناخوشایند با حس اندوه همراه است، اندوهی که با انتظار و شگفتی پیوند خورده است، به‌ویژه وقتی در می‌یابیم که پیشنهاد به حالت انتظار درآمدن را همایون شجریان داده است.
این تصمیم ناراحت‌کننده و یأس‌آور است، نه فقط برای حاضران در پروژه بلکه برای مخاطبان آن نیز. ناراحت‌کننده و یأس‌آور‌تر از آنکه با کنارهم‌چیدن کلمات زیبایی همچون «سبک‌بال»، «خوش»، «شریف»، «زمین و زمان محکم» جمع‌وجورش کرد و با موکول‌کردن آن به روزی که مردم «غم‌ها و نگرانی‌های معیشتی کمتری» داشته باشند، مسئولیت اجتماعی را تمام‌شده تلقی کرد.
شاید برای همین غم و نگرانی‌ها، مسئولیت زیادی بر عهده «همایون شجریان» بود، شاید به همین خاطر است که وقتی می‌خوانیم پیشنهاد این عقب‌افتادن از سوی همایون شجریان داده شده است، بیشتر ناراحت می‌شویم و بلافاصله این سؤال پیش می‌آید که مگر او فرزند شجریان بزرگ نیست. شجریانی که در خوشی‌ها و ناخوشی‌ها همراه مردم بود و هست، از پیش از انقلاب تا دهه 60 تا زمان زلزله بم تا حالا.
این سؤال پیش می‌آید که آیا همایون شجریان و دیگر دست‌اندرکاران این پروژه لحظه‌ای فکر نکردند که به‌گونه‌ای دیگر هم می‌توانند در این روزهای سخت، با غم و نگرانی‌های معيشتی مردم همراه باشند؟ ما تجربه همراهی هنرمندان را در روزهای بمباران داریم. بسیاری از آثار بزرگ در آن روزگار خلق شدند و به مردم دلگرمی دادند. با وجود کمبودها برنامه‌های متنوع برای مردم برگزار می‌کردند تا هنر زنده بماند. اتفاقا در روزهای سخت، رویدادهای هنری باید بیشتر باشد و به تسكین دردهای مردم کمک کند. مثلا نمی‌شد همچنان که برخی در شبکه‌های اجتماعی پیشنهاد داده‌اند، به جای تعلیق کنسرت، کمی از قیمت بلیت‌ها کم می‌شد؟ آیا نمی‌شد برای کاستن از آلام مردم در شهرهای محروم رایگان برگزار می‌شد؟ آیا نمی‌شد دستمزد کمتری دریافت می‌کردند؟ نمی‌شد برای همراهی با مردم سود این کنسرت صرف کمک به محرومان می‌شد؟ 
این تصمیم در حالی گرفته شده که روابط عمومی اعلام کرده اجاره سعدآباد 300 درصد افزایش یافته است (به بیانی دیگر احتمالا مبلغ قبلی نزدیک به رایگان بوده) و ناگزیر شده‌اند که کنسرت در رویال‌هال تهران با دوهزارو 500 نفر ظرفیت برگزار شود و این یعنی مخاطب برنامه کاملا مشخص شده که از چه قشری باشد. حرکت از یک برنامه فرهنگی و هنری به سمت یک برنامه تجاری هنری، نقدی بود که در اجرای نخست این کنسرت نیز مطرح شد، اما آنچه این‌بار در حال روی‌دادن است، کمی فرق دارد. مرحله قبل یک شرکت تجاری اسپانسر برنامه بود، شرکتی که گفته می‌شود به دلیل مشکلات پیش‌آمده برای برجام و تهدید‌های آمریکا در حال رفتن از ایران است و دیگر به‌عنوان آگهی‌دهنده و حامی محصولات فرهنگی و هنری نمی‌خواهد فعالیتی داشته باشد. از سوی دیگر شایعه‌هایی نیز در فضای شبکه‌های اجتماعی مطرح شده؛ آیا این پیام شعارگونه گروه سی به این دلیل نبوده که نتوانسته‌اند حمایتگری تمام‌عیار پیدا کنند؟ آیا به خاطر نگرانی از فروش بلیت به بهای واقعی در غیاب اسپانسرها نیست؟
راستی برگزارکنندگان پروژه «سی» نمی‌شد کمی به مردم اعتماد می‌کردند، شاید نتیجه می‌گرفتند؛ خیلی زود از میزان فروش بلیت‌ها مشخص می‌شد. منظور مردم فرهنگ‌دوست، نه آن کسانی که توان رفت‌و‌آمد به مکانی نظیر رویال‌هال را دارند. مردمی که یک بلیت کنسرت – نمایش سی بخش زیادی از حقوق ماهانه‌شان است اما برای تماشای آن حتما اقدام می‌کنند و سعی می‌کنند با گردن کشیده و به سختی تماشاگر اجرا باشند.
در نهایت این آرزو برایمان باقی می‌ماند که همایون بیشتر نگران نام شجریان باشد. این نامی است که انتظارات از آن زياد است و به‌راحتی نمی‌توان از کنار تصمیم‌های بزنگاه و ناخوشایند آن گذشت. تصمیم‌هایي که بارقه سود را پس کلمات زیبا پنهان می‌کند.




زودتر از روی پرده رفتن فیلم؛ با آواز همایون و صدای حمید نعمت ا..⇐آلبوم «رگ خواب» می‌آید+عکس

سینماروزان: همایون شجریان که در یک همکاری دیگر با حمید نعمت ا.. بعد از «آرایش غلیظ» باز هم قطعاتی تلفیقی را برای «رگ خواب» خوانده بود آلبوم مربوط به این قطعات را به زودی به شبکه خانگی خواهد آورد.

به گزارش سینماروزان پخش «رگ خواب» نعمت ا.. به هدایت فیلم واگذار شده و هنوز مشخص نیست این فیلم چه زمانی روی پرده خواهد رفت با این حال آلبوم «رگ خواب» سه شنبه همین هفته 25 اسفندماه به شبکه خانگی عرضه خواهد شد.

آلبوم «رگ خواب» علاوه بر موسیقی متنِ فیلم، شامل چهار قطعه باکلام از جمله «آهای خبردار»، «رگ خواب»، «ابر می‌بارد» و «گریه می‌آید مرا» با اشعاری از امیر خسرو دهلوی، حسین منزوی و مولاناست.

این اثر توسط ارکستر موسیقی فیلم SIF  بلغارستان اجرا شده و تهمورس پورناظری، هوشیار خیام و شِین کاراسکو به عنوان تک‌نواز در آن حضور دارند.

حمید نعمت ا.. کارگردان فیلم «رگ خواب» که در جشنواره‌ فیلم فجر سال جاری به نمایش درآمد گویندگی متنِ این اثر را به عهده داشته است.همچنین دیوید گارنرآهنگساز ‌ آمریکایی، بردیا کیارس آهنگساز و رهبر ارکستر- و آرین کشیشی آهنگساز و نوازنده‌ بیس به عنوان تنظیم کننده در آن ایفای نقش کرده‌اند.

آثارِ باکلام این اثر متاثر از فضاهایِ متفاوتی است که این دو هنرمند پیش از این در آثارشان تجربه کرده بودند.

قطعه‌ «رگ خواب» با مطلعِ «رو سر بنه به بالین» از مولانا را که برای تیتراژ پایانی فیلم «رگ خواب» ساخته شده بود، می‌توان در ادامه‌ تجربه تیتراژ پایانی فیلم «آرایشِ‌غلیظ» دانست. بخش‌هایی از موسیقی بی کلامِ این اثر نیز متاثر از فیلم‌های دوران کلاسیک اروپاست و در قسمت‌هایی از ارکستراسیون غربی بهره گرفته شده است.

«رگ خواب» با بازی لیلا حاتمی و کوروش تهامی در سی‌وپنجمین جشنواره‌ فیلم فجر نمایش داده شد و لیلا حاتمی توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از آنِ خود کند.

این آلبوم توسط شرکت پخش «هنر شهر» توزیع می شود.

رگ خواب
رگ خواب



توصیف سهراب پورناظری از همکاری مجدد با همایون شجریان در “رگ خواب”⇐پر از تنوع ریتم و مشکل‌ترین آهنگی که تاکنون ساخته‌ام

سینماژورنال: سهراب پورناظری که در امتداد همکاری این سالهایش با حمید نعمت ا.. موسیقی متن “رگ خواب” وی را هم می سازد در این همکاری همایون شجریان را نیز به عنوان خواننده کنار خود دارد.

به گزارش سینماژورنال سهراب در یادداشتی که به بهانه این همکاری نگاشته از قطعه “رو سر بنه به بالین…” به عنوان قطعه تیتراژ “رگ خواب” یاد کرده و ساخت و تنظیم این قطعه را هم سختترین کار آهنگسازی خود دانسته است.

متن کامل یادداشت سهراب پورناظری را بخوانید:

رگ خواب باز هم ما را به هم رساند

“رگِ خواب” باز هم ما را به هم رساند؛ اين بار مي خواستم شيطنت نكنم و “جنون و ديوانگى” را حداقل براى يك بار هم كه شده كنار بگذارم ؛ خلاصه با اين نيت شروع كردم اما باز هم سر از راه هاى عجيب درآوردم.
اين بار هم “رفيق شفيق” و “بردارعزيزم” مانند هميشه در اين تجربه تازه و شايد همراه با ريسك تنهايم نگذاشت و دوش به دوش مرا همراهى كرد اما چه همراهي اي؟

کار بر روی غزل مولانا
“بشنويد اى دوستان اين داستان خود حقيقت نقد حال ماست آن” بر روى غزل بى همتاى “رو سر بنه به بالين “حضرت “مولوى” آهنگى ساختم ،در طول كار صداى “همايون عزيز” و توانايى هايش را در پس ذهن مرور مى كردم و دلم مي خواست اين كار فضاى تازه اي از توانش را به گوش برساند كه بعد از تدوين متوجه شدم بدون نيت قبلى بسيار پيچيده شده ؛
پر از تنوع ريتم و فراز و فرود هايى كه با توجه به تجربه ام در آواز مي توانم بگويم مشكل ترين آهنگي است كه تا به حال ساخته ام ،براى همايون جان كه آن زمان در آمريكا بود فرستادم تا گوش كند ؛ خلاصه بعد از برگشت به ايران قرار ضبط گذاشتيم و كار به انجام رسيد. هميشه از غلو و اغراق پرهيز كرده ام ؛ اما گاهى “نگفتن” بعضى مطالب به نظرم بى انصافي است و اين اثر از نظر آواز به حدى قدرتمند شده كه حيفم آمد اين مطلب ناگفته بماند؛

صدای همایون در اوج پختگی است
من بايد اين خبر را بدهم كه “صداى همايون”امروز در اوج “قدرت و پختگي است” در نت هايي كه انتهاى وسعت صداى مردان است “رنگى” را شنيدم كه كم نظير است، كلام قدرتمند و احساس درست همه در كنار هم يعنى خواننده كامل.

بر حسب دوستى و رفاقت شايد من نبايد اين “مدح” را بگويم اما باور كنيد “حيفم” آمد خداوند پاسبان فره ايزديش باد.




آهنگساز “آرایش غلیظ”: يک رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت می‌کند!/بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است!

سینماژورنال: نشست رونمايي آلبوم «شبگرد كولي باد» تازه ترین کار سهراب پورناظری در حالی در تالار وحدت برگزار شد که در اين مراسم صدرالدين حسين خاني تهيه‌كننده اين اثر نيز حضور داشت.

به گزارش سینماژورنال سهراب پورناظري درابتداي اين نشست با اشاره به اينكه به زودي راهي يك مسافرت طولاني است گفت: خواستم به بهانه رونمايي از اين آلبوم صحبت‌هايي را با شما مطرح كنم. وي در اين نشست كه اهالي رسانه در آن حضور داشتند به برخي سوال‌ها جواب داد و از مسائلي هم پرده برداشت.

اگر مسائل‌مان را در خانواده موسيقي حل نكنيم شاهد سودجويي عده‌اي كه ربطي به موسيقي ندارندخواهيم بود

خانه موسيقي و جنجال‌ها و حاشيه‌هايش نخستين موضوعي بود كه وي درباره آن اظهارنظر كرد. اين آهنگساز موسيقي ايراني با اشاره به اينكه خانه موسيقي هيچگاه نتوانسته به وظايفش عمل كند، تاكيد كرد كه اين مسائل نبايد اين گونه مطرح و رسانه‌اي شوند. وی گفت: «به عنوان كسي كه دو، سه سال است با خانه موسيقي مراوده داشتم و از اعضاي شوراي مشورتي آن هستم، مي‌گويم تمام نقدهايي كه در اين روزها نسبت به خانه موسيقي مطرح مي‌شود را سه سال پيش در جلسه‌اي خصوصي با اين خانه مطرح كردم. من معتقدم كه خانه موسيقي هيچگاه نتوانسته به وظايف خود درست عمل كند كه البته بخشي از آن ناشي از محدوديت‌ها و شرايط صنف‌ها در ايران است. اما مساله‌اي كه در ميان نقدها به نظر من مي‌رسد؛ اين است كه ما نبايد نقد به خانه موسيقي را در محلي بيرون از اين خانه مطرح كنيم؛ چراكه در نهايت مي‌بينيم كساني كه هيچ كمكي به موسيقي نكرده‌اند با سوء‌استفاده صرفا تصميم به تضعيف اين نوع موسيقي گرفته‌اند.»

او البته گريزي هم به داستان اختلاس‌ها زد: «اگر ما هنرمندان مسائل‌مان را در خانواده موسيقي حل نكنيم؛ درنهايت شاهد سودجويي عده‌اي كه ربطي به موسيقي ندارند؛ خواهيم بود. من مي‌بينم اين روزها بحث تعاوني‌هاي خانه موسيقي مطرح شده يا خانه موسيقي كلاهبرداري مي‌كند درحالي كه ما در جامعه با كساني مواجه شديم كه در دوره آنها هزاران ميليارد پول مردم به غارت برده شد.»

پیروز ارجمند آهنگهای مرا به نام خود نامگذاری کرد

اما پورناظري كه پيش‌ترها نامه‌اي تند خطاب به پيروز ارجمند نوشته بود كه واكنش‌هايي را در پي داشت درباره علت اين اقدام خود توضيح داد. توضيحي كه از يك رفتار غيرحرفه‌اي و غيراخلاقي هم پرده برداشت. وی بیان داشت: «در زمان رياست پيروز ارجمند در مسند رياست موسيقي در حوزه هنري تله‌فيلمي از تلويزيون پخش شد كه موسيقي آن از موسيقي‌هاي ساخته شده من بود كه هنوز منتشر نشده بود. من اين آلبوم را در استوديويي ضبط كردم كه بسياري از بزرگان ديگر موسيقي نيز در آنجا فعاليت داشتند اما نمي‌دانم كه به چه شكل اين موسيقي از استوديو بيرون رفته بود اما نكته‌اي كه در ارتباط با آن سريال وجود دارد، اين است كه آهنگساز موسيقي سريال در تیتراژ پيروز ارجمند بود درحالي كه آهنگساز اصلي آن من بودم.»

او با اشاره به اينكه در آن زمان سكوت كرده گفت: «طي تماسي كه با آقاي ارجمند هم داشتم مسووليت‌ها را به گردن دستيارشان گذاشتند البته من متوجه نشدم دقيقا منظورشان چيست زيرا نام ايشان به عنوان آهنگساز در تيتراژ فيلم آمده بود به هر حال زماني كه متوجه شدم آقاي ارجمند قرار است در مسند رياست دفتر موسيقي بنشيند؛ اين مساله را با آقاي مرادخاني مطرح كردم كه منجر به تعويق سه‌ماهه حكم ايشان شد. بسياري در زماني كه من چنين نامه‌اي را به آقاي ارجمند نوشتم جوياي علت آن شدند و من در آن زمان علت آن را نگفتم چراكه معتقد بودم جريان كلي موسيقي در ايران ضعيف است و سمت و سويي كه وزارت ارشاد انتخاب كرده به طور كلي درست است.»

ا اگر تصميم به فعاليت در زمينه موسيقي راك داشته باشم با هنرمنداني كه در اين سبك صاحبنام هستند، همكاري مي‌كنم

“آرايش غليظ” هم موضوع حرف‌هاي بعد او بود. پورناظري كه موسيقي فيلمي به همين نام از حميد نعمت‌الله را باخوانندگي همايون شجريان ساخته بود مورد اين نقد قرار داشت كه اين موسيقي راك نيست و چرا از آن به عنوان راك نام برده مي‌شود. « آلبوم «آرايش غليظ» يك تجربه شخصي بود كه من هيچ ادعايي نسبت به آن ندارم. بسيار ديدم كه هنرمندان عرصه موسيقي راك نسبت به اين آلبوم اعتراض كردند و گفتند كه آلبوم المان‌هاي موسيقي راك را ندارد. واقعيت اين است كه اين آلبوم تنها برداشت شخصي من از تصاوير فيلم آرايش غليظ بود و قطعا اگر تصميم به فعاليت در زمينه موسيقي راك داشته باشم با هنرمنداني كه در اين سبك صاحبنام هستند؛ همكاري مي‌كنم.»

بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است

اما آخرين حرف‌هاي او كه جملاتي از آن در ابتدا آمد، حرف‌هايي شنيدني بود كه شايد ضرورت امروز جامعه ما باشد. پورناظري در مقابل سوال “اعتماد” كه آيا ادعاي ظرفيت محدود موسيقي ايراني براي جهاني شدن واقعي است يا به موزيسين‌ها و آهنگسازها برمي‌گردد؟ مساله را از اين دو مورد فراتر دانست و مدعي شد اين اتفاق به دليل سياستگذاري‌هاي اشتباه فرهنگي است.

وی گفت: «موزيسين‌هاي ما امكاناتش را ندارند. ما كه اينقدر داعيه تهاجم فرهنگي داريم براي اين موضوع چه كار كرده‌ايم؟! اگر از تلويزيون ما اين سازها پخش شوند من همين‌جا تضمين مي‌دهم در زمينه موسيقي به هيچ‌وجه تهاجم فرهنگي نخواهيم داشت. به شرطي كه موسيقي آن را به دست موزيسين‌ها بسپارند. در دنيا هم جهاني خواهد شد. چطور شعر حافظ و خيام و مولوي در جهان فراگير شود، آن وقت موسيقي نشود؟ اينها همه يكپارچه‌اند؟ من بارها به دوستاني كه در دولت هستند گفته‌ام بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است. مسوولان بايد پاسخ بدهند كه چه شد موسيقي‌اي كه فكر و تعقل و انديشه و عرفان را ترويج مي‌كرد اينقدر پنهان شده و موسيقي‌هاي ديگري جاي آن را گرفته است.»

 يك رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت میكند

سهراب پورناظري با اشاره به ماجراي مطلبي كه امير تتلو در اينستاگرام خود منتشر كرد و واكنش هوادارانش نسبت به آن گفت: «مردم ما اين روزها سازهاي غربي را از طريق ماهواره مي‌شناسند درحالي كه ما ترويج موسيقي كشور خودمان را سركوب مي‌كنيم. سياست‌هاي ما حاصلش ثبت شدن ساز تار به نام آذربايجان است. همين سياست‌ها باعث شده تا يك رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت كند.»

اين نوازنده كمانچه البته شاهد مثال ديگري نيز براي حرف‌هاي خود داشت. «اين روزها يك نوع انيميشن‌ مدام در همه جا ديده مي‌شود و به عنوان اتفاق هنري و فرهنگي بررسي مي‌شود سرجاي خودش مهم است، اما ما از معماري شيخ لطف‌الله رسيديم به اينجا و بحث فرهنگي جامعه چنين چيز‌هايي شده است. دولت بايد ورود كند و زيرساخت‌ها را درست كند و به نظرم به سادگي مي‌توان اين كار را انجام داد.»

فرزند كيخسرو پورناظري نقدش را از فرهنگ حتي فراتر نيز برد و بیان داشت: «نگاه كنيد چقدر غرب در ترويج سياست‌ها و شيوه زندگي خود موفق بوده ما لباس‌هاي‌مان تغيير كرده به فست‌فود روي آورده‌ايم و هنرمنداني نظير آنچه گفتم جايگزين حافظ و سعدي شده‌اند. حتي معماري خانه‌هاي‌مان نيز ديگر با اصالت‌هاي‌مان همخواني ندارد. اگر عزمي براي بهبود اين شرايط وجود داشته باشد به راحتي مي‌توان در طول پنج سال با يك انقلاب فرهنگي اوضاع را سامان داد. اما در حال حاضر ما تنها از هويت‌ها و اصالت‌هاي‌مان دور شده‌ايم.»