1

کارگردان “روز سوم” همراستا با رسانه ها و سینماگران مستقل، از فقدان یک استراتژی مدون در مدیریت سازمان ارزشی متمول اوج گفت⇐توجه بیش از حد به “خودی”ها و ارجحیت “روابط محفلی” عاملی شده برای آن که “اوج” به چشم اندازهای مدنظر نرسد/اینکه اغلب سینماگران بر “منفعت مالی” همکاری با “اوج” تأکید میکنند اصلا زیبنده نیست!/باید یک نظارت قوی بر عملکرد مدیران “اوج” وجود داشته باشد

سینماروزان: بالاخره مدتها بعد از پرسش رسانه ها و سینماگران مستقل درباره چرایی عدم وجود یک استراتژی مدون در استفاده از تمام نیروهای مستعد سینمایی توسط مدیران سازمان هنری-رسانه ای اوج ، یکی از کارگردانانی که سابقه همکاری با این سازمان را هم دارد به طرح این پرسش پرداخت و خواستار نظارتهای قوی بر عملکرد مدیران اوج شد.

محمدحسین لطیفی کارگردان درام جنگی “روز سوم” که سابقه همکاری با اوج را در سریال «سر دلبران»  داشته با انتقاد از فقدان استراتژی اوج به “مهر” گفت: سازمان رسانه‌ای «اوج» یک سازمان قوی و مؤثر با بنیه مالی قابل توجه در فضای سینما و تلویزیون این سال‌ها بوده است اما به نظر می‌رسد استراتژی واحد و مدونی در انتخاب پروژه‌ها وجود نداشته، یا اگر استراتژی بوده درست اجرا نشده است.

کارگردان «به وقت خماری» ادامه داد: بعضی از پروژه‌هایی که این سازمان تولید کرده، شروع خوبی نداشته و قاعدتاً به نتیجه خوبی نرسیده است. من به‌عنوان یک برادر خونی، فیلمسازی که با این دوستان آشنا هستم و انرژی و علاقه‌شان را می‌شناسم باید بگویم، شاید در بعضی انتخاب‌ها “خودی” بودن ملاک بوده و نتیجه به دلیل همین “روابط محفلی” در خور این سازمان و چشم اندازهایی که دارد، نشده است.

لطیفی در بخش دیگری از سخنانش با طرح لزوم نظارت بر عملکرد مدیران اوج گفت: استفاده از نظر سینماگران و کارشناسان دلسوز از هر قشری که هستند می‌تواند تهیه و تدوین یک استراتژی را ممکن سازد. پس از آن شیوه نظارتی قوی باید وجود داشته باشد تا محصولات، از یک نظام فکری و کیفیتی پیروی کنند.

کارگردان مجموعه «صاحبدلان» ادامه داد: متأسفانه در فضای سینما معمولاً درباره منفعت مالی همکاری با سازمان اوج صحبت می‌شود. این معرفی و تبلیغ خوب و زیبنده ای برای این مجموعه که کار فرهنگی می‌کند، نیست. شاید بهترین تعریف و تبلیغ برای یک نهاد فرهنگی و سینمایی این باشد که من با آن همکاری می‌کنم چون می‌توانم مسائلی را مطرح کنم که در همه موسسه‌ها و نهادها نمی‌شود.




کارگردان سریال ارگانی شکست خورده اجرای «هفت» را برعهده می‌گیرد؟

سینماروزان: پنج ماه بعد از ویژه برنامه جشنواره ای “هفت” که با اجرای رضا رشیدپور روی آنتن رفت و در شرایطی که گمان میشد زودتر از اینها تکلیف فصل تازه “هفت” مشخص شود همچنان نداشتن مجری معتمد(!) عاملی شده بر بلاتکلیفی این برنامه.

مدیران رسانه ملی هنوز جسارت آن را پیدا نکرده اند که اجرای این برنامه را به کاربلدان جوان و مسلط بسپارند و همچنان افراد تکراری ولی معتمد(!) هستند که نامشان به عنوان گزینه اجرای “هفت” شنیده میشود.

محمدحسین لطیفی تازه ترین گزینه ایست که نامش به عنوان مجری فصل تازه “هفت” که بناست حوالی روز ملی سینما روی آنتن برود شنیده شده است.

لطیفی آخرین بار به عنوان کارگردان سریال ارگانی “سر دلبران” را روی آنتن داشت. سریالی که علیرغم صرف هزینه های پر و پیمان از سوی سازمان هنری-رسانه ای اوج برای تولید کم بیننده ترین سریال رمضان97 شد!!!

او اخیرا برنامه “شبی با عبدی” را هم در شبکه “نسیم” داشته که به لحاظ کیفی تعریفی ندارد.

لطیفی که زمانی از دستیاران گریم صحرافیلم متعلق به برادران مدرسی بود سابقه ای مفید در اجرا ندارد و حضور چهار سال قبلش به عنوان مجری “سینما اکران” در شبکه تهران هم مملو از عدم تسلط و گاف بود.

با این عقبه پیش بینی سرنوشت “هفت” با اجرای لطیفی نیز چندان دور از ذهن نیست…




سازنده کم‌بیننده‌ترین سریال رمضان بدون اشاره به میزان حمایت یک سازمان ارزشی متمول از این سریال بیان کرد⇐بانکداری ایرانی، را اسلامی نمی‌دانم و با توجیه هم سروکار ندارم!/برای یک وام ۵۰ میلیونی نزدیک به ۶۴ میلیون بهره دادم!!/نام اهل بیت(ع) را ضمیمه موسسات مالی-اعتباری کرده‌اند و بهره‌های کلان می‌گیرند!/سیستم اقتصادی فعلی باعث افزایش جرم و جنایت شده

سینماروزان: محمدحسین لطیفی رمضان امسال «سرّ دلبران» را روی آنتن داشت که هرچند با حمایت سازمان متمول اوج تولید شد اما نتوانست مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و در آمار رسمی ارائه شده از سوی صداوسیما هم کم بینندهترین سریال شناخته شد!(اینجا را بخوانید)

لطیفی بی توجه به این عدم اقبال، تازه ترین گفتگویش را که با خبرگزاری اصولگرای «تسنیم» انجام شده زمینه ای کرده است برای زیر سوال بردن سیستم بانکی ایران بدون آن که خودش از بودجه ای بگوید که اوج صرف «سر دلبران» کرد و بازخورد لازم را هم نگرفت.

لطیفی در رابطه با علت ورودش به بحث‌هایی مانند ربا و مشکلات بانکداری ربوی می‌گوید: به عنوان یک ایرانی صحبت از مسائل و مشکلات بانکی در کشوری می‌کنیم که آزادی بیان وجود دارد. همان طوری که مراجع و بزرگان ما دغدغه‌هایشان را بیان می‌کنند ما هم حق داریم درباره این مشکلات و دغدغه‌ها صحبت کنیم. بنده به طورکل بانکداری ایرانی را اسلامی نمی‌دانم و با توجیه هم سروکار ندارم.

کارگردان سریال «سرّ دلبران» درباره حذفیات و سانسور بخش‌هایی از سریال ضمن اشاره به اینکه می‌توانستند بیش از این‌ها حذف کنند، می‌افزاید: یک سکانسی که حذف شد در آن سیدسلیم روحانی قصه ما این طور می‌گوید: «شما فکر کنید در همه جای این مملکت انقلاب شده الّا بانک». البته مثلاً سکانسی که در بانک شخصیت ما به کنایه می‌گوید «این اسمش وام نیست…» را حذف نکردند. اینجا به عنوان اعلام نظرشخصی با وجود اشرافی که به اتفاقات بانکی کشور دارم و خودم هم یک روزی وامی گرفته‌ام، این دغدغه را فریاد می‌کنم. به طورکل من چیزی را که اعتقاد دارم، می‌سازم.

لطیفی در ادامه ضمن شرح تجربه شخصی‌اش از بانک و بازپرداخت وام اظهار می‌دارد: یکبار ۵۰ میلیون وام ۱۰ ساله گرفتم ماهی یک میلیون تومان و در بازپرداخت با ۱۱۷ میلیون مواجه شدم که بالغ بر ۶۴ میلیون بهره بانکی بود. روزگاری در جامعه با موضوع بهره و نزول مغضوبانه برخورد می‌شد، به گونه‌ای که وقتی در محله پیروزی زندگی می‌کردیم با نزول‌خور جهود ساکن آن منطقه برخورد داشتیم و برای او منزلتی قائل نبودیم، اما امروز نام اهل‌بیت (ع) را ضمیمه مؤسسات مالی و اعتباری می‌کنیم و همان رویه غیرمجاز را ادامه می‌دهیم یعنی بهره دادن و بهره گرفتن! 

این کارگردان سینما و تلویزیون در پایان خاطر نشان می‌کند: این سیستم اقتصادی باعث می‌شود هر روز جرم و خلاف به خاطر این فاصله طبقاتی، افزایش پیدا کند. وقتی تولید نداریم و دلالی و انباشت پول در بانک به اوج خودش می‌رسد باعث می‌شود لقمه حرام فراگیر شود. این را هم بدانید که در تمام دنیای غرب کشوری نداریم که بالای ۴ درصد بهره بگیرد، چون ملاک آن‌ها ارزش کاری است، اما این رویه را ما از برخی مدیران آموخته‌ایم که کسی کار نکند و بهره بگیرد.




حتی فکر بکر(!) سازمان ارزشی و رونمایی از تیپ «کراواتی مثبت» هم چاره‌ساز نشد!⇐ «سرّ دلبران» کم‌بیننده‌ترین سریال رمضان شد!⇔آیا مدیران حوزه هنری، همچنان بر تولید فیلم زندگی شهیدبهشتی توسط تهیه‌کننده این سریال تأکید دارند؟!

سینماروزان/محمد شاکری: اینکه در میان تمام سریالهایی که ماه رمضان از شبکه‌های مختلف سیما پخش شده‌اند، نه سریالهای تر و تازه که بازپخش «پایتخت» باشد که بالاترین آمار بیننده را داشته همان قدر تراژیک است که بدانیم آمار بینندگان یک برنامه گفتگومحور پراشک و آه به نام «ماه عسل» از آمار بینندگان همین «پایتخت» هم بیشتر است!

براساس آماری که مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما منتشر کرده، در میان سریالهای تولیدی رمضان97 این «رهایم نکن» است که با فقط   ۴۰/۸ درصد بیننده موفقتر از بقیه بود و بعد از آن «بچه مهندس» با ۳۲/۱ بیننده قرار داشت و در قعر آمار بینندگان هم «سر دلبران» قرار دارد با ۲۷/۳ درصد ببینده!!

کم‌بیننده ترین سریال رمضان97 یعنی «سر دلبران» با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شد؛ سریالی که پروسه تولیدی طولانی هم داشت با توجیه وسواس برای تولید!!! سریالی که بعد از مدتها می‌خواست کلیشه «کراواتی بد» را از رسانه ملی حذف کند و با قرار دادن یک پزشک کراواتی مثبت و نیکوکار مثلا ساختارشکنی کند اما کهنگی بیش از حد داستان و ساختار به شدت ضعیف سریال، موجب شد حتی در نظرسنجی رسمی صداوسیما هم «سرّ دلبران» بلحاظ بیننده، از آخر، اول باشد.

این آخر شدن، اول زنگ خطری است برای مدیران سازمان ارزشی تولیدکننده محصول که بدانند فقط تزریق بودجه نیست که میتواند محصولی استاندارد بیافریند. خلق محصول هنری بیش و پیش از پول، به بصیرت و مغز متفکر نیاز دارد تا براساس نیازهای روز درام بسازد.

آخر شدن «سر دلبران» در آمار بینندگان رمضانی، می‌تواند هشداری هم باشد برای مدیران حوزه هنری که تولید فیلم زندگی شهیدبهشتی را به تهیه کننده «سر دلبران» سپرده‌اند. شهیدبهشتی یکی از نمادهای اصیل انقلاب اسلامی است و اگر بنا شود فیلمی تولید شود لایق نام او بیش از هر چیز نیاز دارد به آدمهای کارکشته و امتحان پس داده آن هم نه در تلویزیون که در سینما!! متأسفانه هیچ کدام از ساخته های سینمایی اخیر تهیه کننده «سر دلبران» یعنی «ماهی سیاه کوچولو» و «هیهات» نتوانسته اند در جلب مخاطب موفق باشند و وضعیت سریال «سر دلبران» هم که پیش روست.

پس مدیران حوزه هنری که در ماههای اخیر کوشیده‌اند با نگاهی منعطف‌تر به دنبال تعامل با سینمای ایران باشند و حتی شرایط اکران فیلمی مانند «عصبانی نیستم» را در سینماهایشان فراهم کنند بهتر است جدی‌تر از گذشته بر سرنوشت پروژه شهیدبهشتی وسواس به خرج دهند.




گلایه محمدحسین لطیفی از طرح پرسش در چرایی طولانی شدن بیش از حد تولید سریالی روتین محصول سازمان ارزشی اوج: با فشار نمی‌توان گفت «می شود»!⇔سینماروزان: قابل توجه جناب لطیفی، مدت زمان فیلمبرداری هر یک از فصول هفت‌گانه سریال حماسی«بازیهای تاج و تخت» بین ۴ تا ۶ ماه بوده!

سینماروزان: تازه ترین سریال محمدحسین لطیفی با نام «سرّ دلبران» اوایل امسال با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج در یزد کلید خورد و بنا بود برنامه تولید طوری پیش برود که سریال ماه رمضان امسال روی آنتن برود.

به گزارش سینماروزان با این حال سریال نه تنها به ماه رمضان نرسید بلکه با گذشت بیشتر از دو ماه از پایان ماه مبارک رمضان و صرف زمانی حدودا شش ماهه هنوز تولید «سرّ دلبران» به پایان نرسیده است.

محمدحسین لطیفی که در هفته های اخیر مدام با طرح پرسش پیرامون چرایی طولانی شدن بیش از حد یک سریال روتین مواجه بوده در گفتگویی با «مهر» به گلایه از این پرسشها پرداخته و زمان طولانی تولید را به کیفیت کار نسبت داده است.

لطیفی بیان داشت: ما اکنون در تولید «سر دلبران» با استاندارد تلویزیون کار می کنیم تا کار باکیفیتی تحویل دهیم اما عده ای دایم می پرسند چرا این سریال اینقدر طول کشید. در کشورهای دارای صنعت سریال سازی پیش تولید یک سریال زمان زیادی می‌برد و شاید در اجرا به ما نزدیک می‌شوند، مدیران باید این را بدانند که با فشار نمی توان گفت «می شود» و انتظار داشته باشند که بشود. اگر ما قبلا با مدت زمان بیشتر سریالی را می ساختیم و اکنون در بازه زمانی کمتری اثر ساخته می شود از کیفیت کاسته می شود و چون کیفیت پایین می آید مردم سریال را نمی‌بینند. 

به گزارش سینماروزان اگر زمان طولانی که محمدحسین لطیفی صرف تولید سریال «سرّ دلبران» کرده باعث افزایش کیفیت سریال شود خیلی هم خوب است اما وقتی سیاهه سریالهایی که در این سالها برای تلویزیون ساخته اند از «پادری» تا «تنهایی لیلا» را پیش رو می‌گذاریم و می‌بینیم هیچ کدام نتوانسته‌اند به پای یکی از ساخته های موفق خودشان یعنی «صاحبدلان»برسد، ادعاهای لطیفی درباره بالا رفتن کیفیت سریال جدیدش به واسطه امتداد چندماهه فیلمبرداری زیر سوال میرود.

بماند که با مقایسه زمان صرف شده برای فیلمبرداری «سر دلبران» با زمان فیلمبرداری سریالهای مطرح جهان نیز باز به آنها که درباره چرایی طولانی شدن سریال طرح پرسش کرده‌اند، حق می‌دهیم ؛ کافیست بدانیم حداکثر زمانی که برای فیلمبرداری هر یک از فصول هفت گانه سریال پرمخاطب «بازیهای تاج و تخت» صرف شده بین 4 تا 6 ماه است! آن هم فصولی پر اوج و فرود و پر از موقعیتهای پیش بینی نشده و پر از جلوه های ویژه تصویری.




جریان چیست؟⇐یک شکست‌خورده دیگر سینما برای تلویزیون سریال می‌سازد

سینماروزان: در روزهایی که رسانه ملی به دلیل سخت تر شدن رقابت با رسانه های مجازی، سامانه های ویدیوی درخواستی، شبکه خانگی و شبکه های ماهواره ای، می بایست به سمت تولید آثاری برود با حداقل ریسک در تولید تا جبران مافات شده و بتواند حداقل در هر فصل یک سریال ماندگار تولید کند اما در روالی عجیب و مسبوق به سابقه همچنان شکست خوردگان سینمای ایران هستند که از سریال سازی برای تلویزیون سردرمی‌آورند.

به گزارش سینماروزان بعد از محمدحسین لطیفی که به دنبال شکست سنگینی که با آخرین ساخته اش «اسب سفید پادشاه» در سینما داشت باز به تلویزیون رفته و سریالهایی مختلف از «زمانی برای عاشقی»، «تنهایی لیلا» و «پادری» را ساخت و چند ماهی هم هست با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج درگیر تولید سریال «سرّ دلبران» است، همایون اسعدیان دیگر کارگردانی بود که شکست در سینما را پلی کرد برای سریال سازی.

محمدمهدی عسکرپور که آخرین فیلم سینمایی اش «مهمان داریم» علیرغم تولید با حمایت حوزه و داشتن حمایت حوزه در اکران نتوانست چنان که باید جلب توجه کند هم بعد از آن به تلویزیون رفت و سریال میان مایه «نفس گرم» را تولید کرد. عسکرپور این روزها هم به دنبال تولید یک سریال تلویزیونی تازه با نام «دستت را به من بده» است.

همایون اسعدیان که آخرین ساخته سینمایی‌اش «یک روز بخصوص» نوروز امسال که بهترین موعد اکران است روی پرده رفت اما سرآخر تبدیل شد به قعرنشین گیشه‌ها، به دنبال تولید سریالی با نام «لحظه گرگ و میش/سوگند» برای شبکه سوم سیماست.

مازیار میری که این روزها «سارا و آیدا» را روی پرده دارد که با وجود دارا بودن بیش از 100 سالن بعد از 5 هفته تعداد مخاطبانش به 300 هزارنفر هم نرسیده است کارگردان دیگری است که قصد تولید سریال «هیأت مدیره» را برای شبکه 5 سیما دارد.

بیژن میرباقری دیگر کارگردان شکست‌خورده در سینماست که بناست برای تلویزیون سریال بسازد. میرباقری که سال گذشته «ربوده شده» را روی پرده داشت که جزو کم‌فروش‌ترین آثار سال بود بناست سریالی به نام «رنج پنهان» را برای پخش در دهه فجر بسازد.

اینکه رسانه‌ای که نام ملی به خود گرفته در دورانی که برخی از کارکشته های تلویزیون از داوود میرباقری تا سیدضیاءالدین دری بیکار هستند، به جای آن که ساخت سریالهایش را بسپارد به افراد امتحان پس داده، می‌رود به سراغ آنها که در سینما شکست خورده‌اند از کجا نشأت می‌گیرد؟ و آیا این روال به تولید محصولات ماندگار برای رسانه ملی منجر خواهد شد؟




محمد کاسبی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐۳۹ سال از انقلاب مي‌گذرد ولي مي‌بينم مسئولان فرهنگي ما همان دوستان قديم هستد/آقايان چرا ول نمي‌كنيد ميز‌ها را؟ اگر قرار بود شما كار مفيدي بكنيد كه در طول اين۴۰ سال تركانده بوديد!/هيچ كدام از مدیران قدیمی حاضر نيستند مسئوليت را ول كنند و بروند چون می‌دانند اگر بروند دیگری کاری با این حقوق و مزایا پیدا نمی‌کنند/حتي اگر دزدي طرف معلوم شود از اين اتاق مي‌رود به اتاق بغلي و تنها ميز كارش عوض مي‌شود/چندين سال است كه قصه‌ها ضعيف، بازيگري ضعيف و سريال‌ها هم ضعيفند/طبقه کارگر به جاي تماشاي سريال‌هاي ضعيف تلويزيون، پاي ماهواره مي‌نشينند/مناظره‌هاي رياست‌جمهوري را نگاه كنيد ببينيد وضع فراموشی فرهنگ چطور است!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: محمد كاسبي از جمله بازیگران رشدکرده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی و از محصولات اولیه حوزه هنری است که در سالهای بعدتر در تلویزیون هم تجربیات مختلفی را از خود به جای گذاشت.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» کاسبی که سال گذشته یک فیلم مفرح با نام «رفقای خوب» را روی پرده داشت بعد از چند سال دوری از تلویزیون اين روزها سرگرم بازي در سريال «سر دلبران» است كه با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج براي پخش در شبكه 2 سيما در ايام ماه مبارك رمضان توليد ميشود.

بهانه گفتگو با كاسبي حضور در این سریال بود اما زودتر از حد تصور بحث به سمت نقضانهای مدیریت فرهنگی رسید.

«سر دلبران» چندمين همكاري شما با محمدحسين لطيفي است؟

من از بنيانگذاران حوزه هنري بودم و حدود سيوخردهاي سال پيش محمدحسين لطيفي كه آن سالها نوجوان بود، به حوزه آمد و از آن سالها وي را ميشناسم. اولين كار مشتركمان نيز به فيلم سينمايي «دنياي وارونه» به كارگرداني شهريار بحراني بازميگردد كه من در آن بازي ميكردم و لطيفي طراح لباس و صحنه بود. دومين همكاري ما نيز سريال بسيار زيباي «صاحبدلان» بود كه واقعاً سريال عجيب و غريبي بود و فكر ميكنم بهترين سريالي باشد كه در تلويزيون توليد شده است. اين سريال هم براي ماه رمضان توليد شده بود و درباره حرمت قرآن و اعتقادات بود. اكنون هم سومين همكاري من با محمدحسين لطيفي است كه در سريال «سر دلبران» مشغول بازي هستم و قرار است براي ماه رمضان آماده شود.

درباره موضوع سريال «سر دلبران» بگوييد!

داستان سريال را كه نميتوانم لو بدهم و اصلاً از نظر حرفهاي درست نيست. حتي گروه توليدكننده سريال هم نظرشان اين است كه تا زمان پخش «سر دلبران» هيچ خبري درباره داستان سريال منتشر نشود. ولي ميتوانم بگويم داستان و موضوع نويي دارد و اميدوارم بينندهها هم آن را دوست داشته باشند.

شما همانطور كه گفتيد سابقه بازي در سريالهاي مناسبتي ماه رمضان را داريد، سريالهاي ماه رمضان با ديگر سريالهايي كه طي سال از تلويزيون پخش ميشوند بايد تفاوت داشته باشد؟

نظرات درباره اين موضوع متفاوت است. بعضي از هنرمندان و البته مديران تلويزيون معتقدند كه در ماه رمضان حتماً بايد سريال مفرح و شاد پخش شود. من دليل اين اصرار را نميدانم، شايد فكر ميكنند براي كسي كه روزه ميگيرد روزهداري خيلي سخت است و بايد با پخش سريال مفرح و نشاطآور از سختي روزهداري كم كرد. اگر اين فكر را ميكنند بايد بگويم فكرشان خيلي عجيب و كودكانه است. من مخالف پخش سريال شاد براي ماه رمضان نيستم ولي اين اصرار را ندارم كه حتماً بايد سريال شاد و مفرح باشد. اين تأكيد از كجا آمده؟ سؤال من اين است!

ولي بعضاً ميگويند بايد سريال ماه رمضاني رويكرد مذهبي و آموزنده داشته باشد!

من در كليت تفاوتي بين سريالي كه در ماه رمضان پخش ميشود و سريالي كه در نوروز پخش ميشود نميبينم، به شرط آنكه به گفته امام خميني (ره) درباره اينكه راديو و تلويزيون دانشگاه باشد، عمل شود. مگر در دانشگاه برنامه درسي براي مهر و آبان يا عيد متفاوت است؟ همه سال يك برنامه درسي وجود دارد. اما بدي كار اين است كه راديو و تلويزيون ما دانشگاه نيست. همين باعث به هم ريختگي و ازهمگسيختگي ميشود. اگر اين جور نبود تنها فرق برنامه عيد و برنامه ماه رمضان بايد در اين بود كه آن 13، 14 قسمتي بود و اين يكي 30 قسمتي! وگرنه هر دو را بايد بتوان در طول سال پخش كرد.

اما در سالهاي اخير شاهد افت كيفيت سريالهاي مناسبتي ماه رمضان بودهايم، اين مشكل از كجا آب ميخورد؟

بزرگترين مشكل ما اين است كه سريالهايمان قصه و داستان قوي ندارند. سازمان صداوسيما سالها است از اين كار دست برنداشته كه با يك سيناپس يا خلاصه داستان يا حتي يك طرح فيلمنامه كار توليد سريال را شروع ميكند و در بين كار هي داستان به فيلم اضافه ميشود. اين كار باعث ميشود قصهها غلط و ضعيف از آب در بيايد. چه كسي هم بايد آن فيلمنامه بد و ضعيف را غير از من بازيگر اجرا كند؟! آن وقت است كه هي ما بازيگرها بايد بر سرمان بزنيم كه اين كار اشتباه است ولي نه گوش شنوايي و نه فرصتي براي اصلاح است.

اين مشكل را چه كسي بايد حل كند؟

صداوسيما نبايد تا فيلمنامه سريال كامل نشده دست به توليد سريال بزند. بايد داستان قوي انتخاب كند. بعد از داستان بايد «كَست» قوي چيده شود و بازيگران خوبي انتخاب كند و در نهايت كارگردان خوب كه نقش آشپز را دارد. متأسفانه چندين سال است كه قصهها ضعيف، بازيگري ضعيف و سريالها هم ضعيفند. نتيجهاش اين ميشود كه بينندهها كنترل تلويزيون را دستشان ميگيرند و هي كانالها را عوض ميكنند.

سال گذشته مطرح شد كه سريالهاي ضعيف ماه رمضان باعث رونق سينما شده است، اين را قبول داريد؟

سينما مقولهاش فرق ميكند. آدمهاي خاصي سينما ميروند و كاري به اين ندارند كه سريال تلويزيون خوب است يا بد است! موضوع فروش سينما چندان با تلويزيون تداخل پيدا نميكند، چون كساني كه سريال نگاه ميكنند معمولاً خانوادههاي معمولي هستند كه كارگر و خانهدار هستند و اگر يك خانواده چهار نفره بخواهند براي ديدن فيلم به سينما بروند و يك فيلم ساده را تماشا كنند حداقل مخارجشان با تنقلات و هزينه رفت و برگشت 100 هزار تومان ميشود.

احتمالاً به خاطر هزينههايش به سينما نميروند، پس چكار ميكنند؟

من به شما ميگويم چكار ميكنند، آنها به جاي تماشاي سريالهاي ضعيف تلويزيون، پاي ماهواره مينشينند.

مسئولان فرهنگي بايد كاري كنند كه بازار ماهواره كمرونق شود، نه اينكه باعث رشد مخاطبانش شوند!

سياستمداران و مسئولان فرهنگي حرف زياد ميزنند و نميدانم چرا از اين حرف زدن خسته نميشوند. من محمد كاسبي، در 22 بهمن سال 57 مسئول نمايشهاي راديويي شدم. 39 سال از آن زمان ميگذرد ولي ميبينم مسئولان فرهنگي ما همان دوستان قديم و همكاران من در آن سالها هستند. آقايان ول كنيد! چرا ول نميكنيد ميزها را؟ اگر قرار بود شما كار مفيدي بكنيد كه در طول اين40 سال تركانده بوديم!

چرا اين دسته از مديرها كنار نميكشند؟!

چون جاي ديگري بهشان اينقدر پول نميدهند! اصلاً معلوم نيست از پشت ميز مسئوليت كنار بروند كسي به آنها كار بدهد يا اگر بدهد اينقدر حقوق و مزايا بدهد. براي همين هيچ كدامشان حاضر نيستند مسئوليت را ول كنند و بروند.

بالاخره يك مدير چه در حوزه فرهنگي و چه در ديگر حوزهها بايد پاسخگوي كارهايش باشد!

ما در كشورمان قويترين واكسن دنيا را داريم به اسم واكسن «ضد انتقاد». مسئولان ما اين واكسن را كه تنها و تنها در كشور ما پيدا ميشود، ميزنند و ديگر به هيچكس پاسخگو نيستند. حتي اگر دزدي طرف معلوم شود از اين اتاق ميرود به اتاق بغلي و تنها ميز كارش عوض ميشود.

با اين وضعيت اميدي به اصلاح وضعيت فرهنگي هست؟!

ما همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد ديگر. الان چند ماه است گروه سريالسازيمان در شهر يزد مشغول كار است و ما به طور دائم مابين تهران و يزد در حال جابهجايي هستيم و خدا شاهد است در پرواز با «ايران اير» و «آسمان» هميشه و هميشه كمترين تأخيرمان يك ساعت و نيم تا دو ساعت بوده و حتي براي يك بار نشده از بلندگوي فرودگاه بگويند مسافران محترم از اينكه پروازتان تأخير دارد، عذرخواهي ميكنيم. اين وضعيت فرهنگي ما است، وضع در باقي جاها هم همينطور است! همين مناظرههاي رياستجمهوري را نگاه كنيد ببينيد وضع فراموشی فرهنگ چطور است!

اميدوارم اين وضعيت براي كشور و بهخصوص مديريت فرهنگي بهتر شود، سؤال آخر اينكه «سر دلبران» قطعاً در ماه رمضان پخش ميشود؟

همه انسانيت و معرفت را موش نخورده و هنوز هم چيزي از آن باقي مانده، اما كم است، انسانيت در اقليت است، معرفت در اقليت است، مديريت خوب در اقليت است، سريال خوب در اقليت است و فيلم خوب در اقليت است! در صورتي كه ما همه يادمان است كه اينها زماني در اكثريت بودند. درباره سريال «سر دلبران» هم من فكر ميكنم حرف جديدي براي گفتن دارد و افرادي مثل من آن را دوست دارند. البته بچهها دارند كارشان را با جديت انجام ميدهند اما با حجم كاري كه باقي مانده بعيد ميدانم به ماه مبارك رمضان برسد تا حالا ببينم خدا چه ميخواهد.




تولید دومین سریال رمضان۹۶ با بودجه سازمان ارزشی اوج⇐با حضور کارگردان و تهیه‌کننده آثار شکست خورده

سینماروزان: بعد از حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج از تولید فصل پنجم سریال «پایتخت» جهت پخش در رمضان96 حالا این سازمان متمول بودجه تولید یک سریال دیگر باز هم برای پخش در رمضان 96 را تأمین کرده است.

به گزارش سینماروزان این سریال «سرّ دلبران» نام دارد که محمدحسین لطیفی کارگردانی آن را در تهران و یزد با حضور بازیگرانی نظیر محمد کاسبی،‌ فرهاد قائمیان، اسماعیل محرابی، جعفر دهقان و برزو ارجمند انجام خواهد داد. لطیفی کارگردانی است که آخرین تجربه کارگردانی اش سریال رمضانی «پادری» نتوانست با اقبال مخاطبان روبرو شود و آخرین کار سینمایی اش «اسب سفید پادشاه» هم یکی از شکست خوردگان اکران 94 بود.

تهیه کننده سریال هم محمدرضا شفیعی است که آخرین کار سینمایی اش «هیهات» که آن هم با سرمایه اوج تولید شد نه توانست به جشنواره فجر راه یابد و نه در اکران توفیقی پیدا کرد. آخرین کار تلویزیونی این تهیه کننده هم «تنهایی لیلا» بود که به هنگام پخش، مدام مواجه بود با انتقاد مخاطبان.

اینکه چطور شده کارگردان و تهیه کننده ای که حتی در مدیوم تلویزیون هم کارنامه شان بیشتر متکی بر کمّیت است و نه کیفیت مجددا واجد صلاحیت حمایت ارگانی برای تولید سریال شده اند جای پرسش دارد.