1

پاسخ بهروز شعیبی به دو پرسش کلیدی⇐ آیا شما حاشیه امن دارید؟ آیا فقط شما مي‌توانيد روي مسائلي دست بگذاريد كه خيلي‌ها نمي‌توانند سراغش بروند؟

سینماروزان: بهروز شعیبی کارگردان جوان سینمای ایران با ساخت تنها یک فیلم به نام “دهلیز” به جایی رسید که هم بتواند تصویری خاص از روحانیون را در سریال “پرده نشین” به تصویر بکشد و هم اینکه بتواند ماجرای انشعاب ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین را در دومین فیلمش “سیانور” بازسازی کند.

به گزارش سینماروزان کارنامه شعیبی که زمانی به همکاری با خسرو سینایی در “گفتگو با سایه” پرداخت و ایفاگر نقش صادق هدایت شد و زمانی دیگر بازیگر فیلم پرحاشیه ابراهیم حاتمی کیا “گزارش یک جشن” و بعدتر بازیگر یک طلبه در “طلا و مس” و حالا هم فیلمی درباره سازمان مجاهدین روی پرده دارد باعث شده در خلال گفتگوی تفصیلی با “اعتماد” درباره این گوناگونی مضمونی و اینکه آیا او حاشیه امن برای ورود به برخی موضوعات خاص دارد از وی پرسش شود و البته او در روندی محافظه کارانه، ابتدا از پاسخ مستقیم طفره رفته و زمانی که با اصرار گفتگوکننده مواجه شده مجبور شده پاسخی منفی به این پرسش دهد.

این بخش از گفتگوی شعیبی را بخوانید:

شما حاشيه امن داريد آقاي شعيبي؟
يعني چي؟
يعني به خاطر سابقه مورد تاييدتان مي‌توانيد روي مسائلي دست بگذاريد كه خيلي‌ها نمي‌توانند سراغش بروند. مثلا شما مي‌توانيد در «سيانور» چهره منصفانه‌تري از ساواك به نمايش بگذاريد و كمتر كسي مي‌تواند اين كار را بكند.
به هر حال سختي ساخت «سيانور» و تصويب آن كم نبود. حتي زمان نگارش قصه. اما من سعي كردم ياد بگيرم خودم به خودسانسوري نرسم. بخشي از اين مساله هم به خاطر نوع تفكر و همراهي تهيه‌كننده فيلم يعني آقاي رضوي اتفاق افتاد. من به خودسانسوري در فيلم هايم نمي‌رسم، زبان خودم را پيدا مي‌كنم. زماني كه ما «دهليز» را كار كرديم قصاص موضوع ملتهب جامعه ما بود. اگر ما بخواهيم صادقانه، با نگاه حل مسائل اجتماعي به موضوعات نگاه كنيم، موفق‌تر هستيم. اما تجربه نشان داده ايجاد بحران همه‌چيز را بدتر مي‌كند. حداقل براي خودمان. وقتي من درباره قصاص حرف مي‌زنم، نبايد بحران ايجاد كنم. بايد زبان و گويش حرف زدن درباره اين مسائل را پيدا كنم. اينكه چگونه قصاص را مطرح كنم و زواياي مختلف آن را ببينم و از آن نتيجه خوبي بگيرم. ما با آقايان باقي و طالبي‌نژاد گفت‌وگويي در نشريه آسمان داشتيم كه آقاي باقي حرف خوبي زدند. او گفت خوشحالم از اينكه «دهليز» را روي پرده سينما مي‌بينم. براي اينكه جامعه به جايي رسيده بود كه من اگر مي‌خواستم درباره قصاص حرف بزنم، توبيخ مي‌شدم و تو امروز فيلمي درباره اين مساله ساختي. به نظرم اين يعني ما در مسائل اجتماعي ترقي كرديم و ايجاد بحران و التهاب ترقي نيست.
در «سيانور» چطور از ايجاد التهاب جلوگيري كرديد؟
من وقتي درباره ساواك و سازمان مجاهدين فيلمي مي‌سازم يا ممكن است شعاري باشد و دور از واقعيت كه بتوانم راحت‌تر مجوز بگيرم يا اينكه برعكس. يعني فيلمي بسازم كه ايجاد بحران كند تا بتوانم در ميان قشر خاصي جا باز كنم. من سعي كردم هميشه از اين دو موضع پرهيز كنم. ما مي‌توانستيم در مورد «دهليز» التهاب‌هاي كاذب به وجود بياوريم در صورتي كه اگر اين كار را مي‌كرديم در واقع دروغ مي‌گفتيم. اين فيلم با درصد فروش مشخصي، بالاخره از روي پرده پايين مي‌آيد. اما چيزي كه از يك فيلم مي‌ماند، معمولا آمار فروش و جوايزش نيست. بيننده سال‌هاي بعد دوباره فيلم را با محتوايش مي‌بيند و خدا كند در اين زمان بتوانيم موفق باشيم.
نگفتيد حاشيه امن داريد يا نه؟
حاشيه امن ندارم. چون وابسته به هيچ گروهي نيستم. به چيزهايي كه فكر مي‌كنم خوب است، بها مي‌دهم و بدون در نظر گرفتن چيزي اين كار را انجام مي‌دهم. اصل ماجرايي كه دغدغه من است سينماست. بنابراين رفتن به سمت هر قصه يا نرفتنم، به دليل چيدمان‌هاي گروهي نيست و كاملا مستقل هستم. اين را كساني كه ٢٠ سال حضور من را در سينما به خاطر دارند، خوب مي‌دانند. اگر مي‌گويم ٢٠ سال در سينما هستم، يعني قبل از اينكه ديپلم بگيرم در سينما بودم. فرستاده شده يا تربيت يافته جايي نبودم. من تربيت يافته سينما هستم. بنابراين الان اگر از سينما بيرون بيايم شايد جايي نداشته باشم كه بروم و اصلا نمي‌دانم چه كار بايد كنم. (مي‌خندد)




یک مستندساز جوان فاش کرد⇐چگونگی دستیابی به تصاویر بکر از تاریخچه منافقین

سینماژورنال: در روزهای گذشته مجموعه مستندی با محوریت مرور تاریخچه و آسیب‌شناسی رفتارهای گروهک منافقین با عنوان «داستان یک پایان» از شبکه سوم سیما روی آنتن رفته است. این مجموعه با نگارش و کارگردانی آقایان علیرضا خوشنویس و عبدالمهدی آگاه‌منش در 6 قسمت تولید شده است.

به گزارش سینماژورنال نکته اصلی این مستند کیفیت بالای تصاویر آرشیوی که در آن وجود دارد است. یعنی برخلاف بسیاری از مستندهای این‌گونه که الویت خود را بر روایت شفاهی گذاشته‌اند این مستند سعی کرده با دستیابی به آرشیو غنی سازمان صداوسیما بکوشد تصاویری بکر و دست اول را هم از سال‌های ابتدایی راه افتادن این گروهک در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی ارائه و هم از حضور آنها در پادگان اشرف در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی تصویرسازی کند.

چگونگی دستیابی به تصاویر بکر
علیرضا خوشنویس که یکی از نویسندگان و کارگردانان «داستان یک پایان» بوده است در گفت‌وگو با «صبح نو» درباره اینکه چگونه توانسته آرشیوی غنی برای این مستند پیدا کند، بیان داشت: دسترسی به آرشیو به سه روش انجام شد؛ یکی مجموعه مستندهایی که مستندسازان قدیمی‌تر جمع کرده بودند یعنی تصاویری که کم و بیش همگان آنها را دیده‌اند.
وی ادامه داد: تصاویر بکرتر از آرشیو صداوسیما به دست ما رسید. آرشیو رسانه ملی در سال‌های گذشته دیجیتال و فهرست نویسی کاملی برای آرشیو انجام شده که امکان جست‌وجو میان عناوین گوناگون را هم فراهم می‌کند. برای بخش‌هایی از مستند که مربوط می‌شود به قبل از انقلاب و چگونگی شکل‌گیری سازمان مجاهدین خلق و مثلاً اعترافات وحید افراخته، ماجرای شهادت مجید شریف واقفی و نقش مرتضی صمدیه لباف در این ماجراها از آرشیو سازمان استفاده کردیم.  خوشنویس در پاسخ به این پرسش که آیا پیش از آنها این تصاویر بکر در مستند دیگری هم استفاده شده بود؟ اظهار داشت: ما در سال 1392 به آرشیو دسترسی پیدا کردیم یعنی زمانی که هنوز از این آرشیو استفاده نشده بود و فکر هم نمی‌کنم تاکنون در مستند دیگری این تصاویر استفاده شده باشد.
این نویسنده و کارگردان درباره سومین روش جمع آوری تصاویر که مربوط به پادگان اشرف و سخنرانی‌های مسعود رجوی است گفت: این تصاویر را در اینترنت پیدا کردم و از طریق سایت‌هایی مانند یوتیوب و سایت‌هایی دیگر که اعضای جداشده منافقین از آنها برای انتشار تصاویری از جلسات سازمان استفاده کرده بودند.
در مستند «داستان یک پایان» نماهایی درونی از چگونگی جاسوسی منافقین هم قرار داده شده است. خوشنویس با اشاره به اینکه این تصاویر از مستند «گرگ‌ها» استخراج شده بیان داشت: بعد از اشغال عراق توسط آمریکا بخشی از فیلم‌های استخبارات عراق لو رفت و ایران هم توانست بخشی از این فیلم‌ها را به دست آورد که در مستندهایی مانند «گرگ‌ها» استفاده شد.

پروسه 4 ساله تولید
تولید مستندهایی مرتبط با وقایع تاریخی آن هم تاریخ منافقین که پر است از گره‌های دراماتیک نیاز به تحقیقات کامل و البته پیدا کردن منبع مطالعاتی کاملی دارد. شاید برای همین بوده که پروسه تولید «داستان یک پایان» هم پروسه‌ای طولانی و حدوداً 4 ساله باشد. علیرضا خوشنویس با اشاره به اینکه سعی کرده مستندی را کارگردانی کند که داده‌های تازه‌ای را به مخاطب ارائه کند گفت: رسیدن به برخی از بحث‌های تاریخی جدید که پیشتر کمتر به آنها اشاره شده بود زمان زیادی از ما گرفت. مثلاً درباره همکاری منافقین با سعودی‌ها در ماجرای کشتار حاجیان ایرانی در سفر حج سال 66 اطلاعات چندانی در دست نبود اما توانستیم حین جست‌وجو در آرشیو مجله «مجاهد» به اطلاعاتی در این‌باره دست یابیم و همین طور تصاویری را پیدا کردیم درباره سفر حج عمره مسعود رجوی. وی ادامه داد: این جست‌وجوها از طرف دیگر باعث می‌شد مرتب به نکته‌های تازه‌تری درباره فعالیت‌های منافقین برسیم و مسائل جدیدی پیش می‌آمد که فکر می‌کردیم پرداختن به آنها ضروری است. شاید دلیل اصلی که پروسه تولید این مستند نزدیک به 4 سال به طول انجامید همین بود.

واهمه کارگردانان از ورود به این وادی
در روزهای اخیر برخی شنیده‌ها درباره واهمه‌هایی که کار با سوژه منافقین به دل بعضی فیلمسازان می‌اندازند طرح شده و بوده‌اند برخی کارگردانان که به صراحت گفته‌اند تولید محصولات سینمایی با مضمون منافقین کار حساس و پردردسری است.
هفته گذشته آقای محمود رضوی تهیه کننده فیلمی به نام «سیانور» که با مضمون چگونگی تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین ساخته شده است گلایه‌هایی را درباره جلوگیری از اکران این فیلم مطرح کرد.
به تازگی هم آقای مسعود ده نمکی نویسنده و کارگردان سینما در نشست رونمایی مستندی به نام «پرونده ناتمام» ساخته آقای جواد موگویی که مروری دارد بر چگونگی نفوذ مسعود کشمیری به شورای عالی امنیت ملی، از این گفته که فیلم‌سازی درباره نفوذی‌های منافقین کار دشواری است و خودش هم به همین دلیل قید تولید فیلم‌نامه‌ای با نام «نفوذی‌ها» را زده است.
ده نمکی در نشست رونمایی این مستند که در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد گفت: ارائه تصویر از تاریخ معاصر انقلاب اسلامی در دهه ۶۰ کار بسیار سختی است، همان‌طور که دیدیم بسیاری از افرادی که در پرونده شهیدان باهنر و رجایی فعالیت می‌کردند، هیچ‌یک امروز در میان ما نیستند، یا شهید شدند یا به نوعی آنها را به شهادت رساندند.
ده نمکی که در دوران جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی طالب شهادت به جبهه رفته بود، ادامه داد: من به آقای موگویی توصیه کردم. که این کار را انجام ندهد، البته خودم فیلم‌نامه‌ای با نام «نفوذی‌ها» را آماده می‌کردم، اما چون جانم را دوست داشتم، آن را رها کردم.

داستان یک پایان
نمایی از مستند “داستان یک پایان”

نه تهدیدی در کار بود، نه واهمه
پرسش  از علیرضا خوشنویس این بود که چقدر از این واهمه‌ها و ترس‌ها واقعی‌اند و چقدر توجیهاتی است برای شانه خالی کردن از زیر بار کم کاری؟
خوشنویس با اشاره به ماجرای کشمیری اظهار داشت: پرونده کشمیری بسیار پیچیده است. به گونه‌ای که برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب نیز به نوعی با این ماجرا درگیری دارند. اگر برخی از دوستان کارگردان و مثلاً مسعود ده نمکی در این باره صحبت کرده‌اند شاید از این جهت باشد که پیگیری پرونده کشمیری پای کسانی را به ماجرا باز کند که همچنان فعالند!
وی ادامه داد: از آن طرف مثلاً محمود رضوی هم درباره مشکلات اکران «سیانور» گلایه و از کسانی صحبت کرده بود که نمی‌گذارند فیلم اکران شود؛ این‌ها به هر حال اتفاقاتی است که رخ داده و نمی‌توان آنها را انکار کرد. این هم باید درنظر داشته باشید که از اوایل دهه 70 و بعد از ساخت «پناهنده» و «مجنون» توسط زنده یاد رسول ملاقلی پور، فیلم سینمایی دیگری درباره منافقین ساخته نشده است ولی در سال‌های اخیر مستندهایی مانند «نامه‌ای ناتمام برای دخترم سمیه» را داشته‌ایم که اتفاقاً مستند خوبی هم هست. شاید یک دلیل ایجاد شایعات، کم کاری‌ها بوده ولی درباره شخص خودم ابداً نه تهدیدی وجود داشت و نه واهمه‌ای و اصلاً کسی نبود که مرا تهدید کند که سراغ این سوژه نروم. یادمان هم باشد دوستان مستندساز زیادی هستند که در این حیطه کار کرده‌اند و باز هم کار خواهند کرد.

تهیه کنندگان ما باید جرأت کنند
خوشنویس وجود تهدیدات بر سر راه مستندسازی درباره منافقین را رد می‌کند با این حال سوالی که پیش می‌آید این است که دلیل کم‌کاری سینماگران ما در این حیطه چیست؟ چرا لااقل سالی یکی، 2 فیلم سینمایی درجه اول در این‌باره ساخته نمی‌شود؟
خوشنویس با اشاره به محافظه‌کاری تهیه‌کنندگان گفت: در زمینه تولید فیلم بلند داستانی بیشتر این تهیه‌کنندگان هستند که باید جرأت و ریسک این کار را قبول کنند و از آن طرف ارگان‌هایی مانند انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم وظیفه دارند که از چنین سوژه‌هایی حمایت کند.
وقتی مرتب می‌بینیم در آن سوی آب و شبکه‌های ماهواره‌ای این بحث‌ها را پررنگ می‌کنند ما چرا سراغ تصویرسازی سینمایی نمی‌رویم. وی ادامه داد: یادمان باشد که تصویرسازی سینمایی در این حیطه بیش از هر چیز نیاز دارد به حمایت مالی و سرمایه‌گذاری مناسب چون سازوکار فیلم‌سازی در این حیطه به دلیل وجه تاریخی خود گران تمام می‌شود و از آن سو ممکن است به اندازه یک فیلم تجاری، گیشه نداشته باشد.
این نویسنده و کارگردان جوان با اشاره به سریال‌های تلویزیونی که در این باره ساخته شده، به «صبح نو» گفت: آقای جلیل سامان 2 سریال «ارمغان تاریکی» و «پروانه» را با تلاش برای نشان دادن جو آن دوران سازمان و فضای آن روزگار ساخت که به نظرم کارهای عمیق و مهمی بودند ولی باز هم نیاز داریم به تلاش بیشتر و تولیدات بهتر و باکیفیت‌تر.

شهرک سینمایی دهه 50 و 60 را ایجاد کنیم
یکی از اصلی‌ترین مشکلات فیلمسازی درباره منافقین که بخش عمده نفاق آنها نیز در دهه 60 روی داد نداشتن شهرکی سینمایی است که بتواند آن دوره را پوشش دهد. علیرضا خوشنویس با اشاره به این مشکل گفت: به شدت به چنین شهرکی نیاز داریم. که می‌توان با یک سرمایه‌گذاری مناسب شرایط ایجاد آن را فراهم کرد. تنها شهرک سینمایی تاریخی که داریم شهرک غزالی است که آن هم فقط تا اواخر دهه 40 را پوشش می‌دهد. نیاز مبرم داریم که چنین شهرکی ایجاد شود.
وی ادامه داد: خودم یک طرح سینمایی دارم با مضمون منافقین که نخستین مشکل بر سر راه تولیدش همین است که نمی‌دانیم فیلمبرداری نماهایش را در کجا انجام دهیم. واقعاً کار دشواری است که بخواهید در لوکیشن‌های واقعی این نوع فیلم‌ها را ضبط کنید. اگر هم بخواهید دکور بزنید که کار فوق العاده پرهزینه می‌شود. پس بهترین راه این است که شهرک سینمایی دهه 50 و 60 را ایجاد کنیم.