1

تئوریسین اصلاح‌طلب مطرح کرد⇐رییس اسبق صداوسیما کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود/احمدی‌نژاد هم معاون اولش!

سینماژورنال: سه سال بعد از خروج عزت ا.. ضرغامی از صداوسیما و در حالی که در این سه سال صداوسیما دو رییس عوض کرده زمزمه های حضور ضرغامی در انتخابات ریاست جمهوری 96 شنیده می شود.

به گزارش سینماژورنال حضور فعال ضرغامی در شبکه های اجتماعی و البته دیدارهایی که با برخی از چهره های شناخته شده عرصه فرهنگ داشته این ظن را بیش از پیش تقویت می کند که او قصد حضور جدی در انتخابات را دارد.

از سوی دیگر در روزهای گذشته صحبتهایی طرح شده مبنی بر نهی محمود احمدی نژاد از حضور در انتخابات ریاست جمهوری و در همین اوضاع حمیدرضا جلایی پور تئوریسین اصلاح طلب و مدیرمسئول روزنامه های توقیفی “جامعه” و “نوسازی” در گفتگو با “اعتماد” از این گفته که احتمال دارد ضرغامی کاندیدای ریاست جمهوری شود و احمدی نژاد هم معاون اولش!

جلایی پور درباره وضعیت احمدی نژاد در انتخابات آینده می گوید: به نظر من او{احمدی نژاد} با يكي از كانديداها جلو مي‌آيد. بايد ديد كه اصولگراها از چه كسي حمايت مي‌كنند. ممكن است با يكي از نامزدهاي اصولگرا جلو بيايد. چون مراكز نظرسنجي درستي نداريم هر كسي پيش خودش فكر مي‌كند بهترين پايگاه مردمي را دارد. خيلي‌ها در ايران دچار توهم مي‌شوند.

این تئوریسین درباره اینکه احمدی نژاد از چه کسی حمایت کرد اظهار می دارد: ممكن است ضرغامي باشد. ممكن است ضرغامي بگويد او{احمدی نژاد} را معاون اول يا وزير مي‌كنم. تندروها نمي‌دانند چه كار كنند و آنها الان فقط دارند كابوس روحاني را مي‌بينند. مي‌خواستند مردم را از روحاني نااميد كنند و اطرافيان او را بترسانند. اين كار را در مرحله دوم آقاي خاتمي قبلا انجام داده بودند. البته اصولگرايان بدشان نمي‌آيد از امكانات احمدي‌نژاد هم استفاده كنند. مشكل اين است كه احمدي‌نژاد ديگر معجون مجذوبي نيست.

جلایی پور در جایی دیگر از گفتگوی خود بیان می دارد: ممكن است آقاي ضرغامي از نام احمدي‌نژاد براي تبليغات انتخاباتي كانديداتوري احتمالي خود استفاده كند. {اصولگرایان}او را حذف نمي‌كنند بلكه اداره‌اش مي‌كنند. يك ويژگي احمدي‌نژاد اين است كه اتفاقا ارزش گرا نيست و نيروي اراده بخش‌هاي ذي نفوذ قدرتمند را خوب درك مي‌كند و انعطاف نشان مي‌دهد. شما به حرف‌هاي تبليغاتي‌اش توجه نكنيد.




ابراز شادمانی نویسنده اصلاح‌طلب از استعفای دوگانه رییس صداوسیما و رییس بیمه

سینماژورنال: استعفای صداوسیما مدتی بعد از استعفای یکی از مدیران بیمه هرچند هر کدام به یک دلیل خاص صورت گرفت اما به هر حال تابوی عدم استعفا در میان مدیران رده بالای ایرانی را شکست.

به گزارش سینماژورنال همین تابوشکنی سبب ساز آن شده است که سیدعلی میرفتاح با نگارش یادداشتی در روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” ضمن ابراز خوشوقتی از این استعفاها به نقد سازوکار تملق و ریاکاری در برخی سیستمهای مدیریتی بپردازد.

سینماژورنال متن کامل یادداشت میرفتاح را ارائه می دهد:

در شهر هرآنچه هست

اتفاقاتي افتاده كه در تاريخ جمهوري اسلامي تازگي دارد و بايد آنها را به فال نيك گرفت. هم استعفاي مدير تلويزيون و هم استعفاي رييس بيمه، هر دو، اتفاقي مباركند كه اگر به «رويه» بدل شوند، شايد سرمنشأ تحولاتي عظيم شوند. چه اين دو بزرگوار را استعفا داده باشند و چه هردو داوطلبانه اين راه‌حل به ذهن‌شان رسيده باشد جاي بسي خوشوقتي و شادماني است…

سوءتفاهم نشود. من مشكلي با مديران عالي‌مقام ندارم و عزل و استعفاي‌شان تاثيري بر زندگي‌ام ندارد. شكر خدا با جهان و خلق جهان در صلح كلم و مثل عقده‌اي‌هاي هيچكاره به هيچ‌كجا نرسيده، از مديران رده‌بالا كينه به دل ندارم و از عزل و سقوط روسا لذت نمي‌برم. اما به نظرم خوب است كه قدري حساب كار دست مسوولان و مديران بيايد و بفهمند كه مختار همه‌كاره نيستند و حتما جايي و كسي هست كه از آنها حساب بكشد و بر عملكردشان نظارت كند.

متاسفانه خلق‌وخوي سلطاني بعد از دوهزار و پانصد سال مثل آينه شكسته به قطعات كوچك‌تر تقسيم شده و به دست مديراني افتاده كه براي خود منزلت و شأني ويژه قائلند، بلكه خود را صاحب اختيار و همه‌كاره مي‌پندارند. گاهي با مديران بسيار رده بالا راحت‌تر مي‌شود حرف زد و به ايشان راحت‌تر مي‌شود انتقاد كرد، درحالي كه از مديران مياني نمي‌شود حتي سوال كرد.

امپراطوری هایی که با کمک بادمجان ها راه افتاده

از «مسوول» نتوانيم «سوال» كنيم، پس از كه مي‌توانيم؟ شرمنده‌ام كه بگويم خيلي از مديران رده‌پايين رسما براي خود و البته به كمك بادمجان دور قابچين‌هاي خود امپراتوري‌هاي حقيري راه انداخته‌اند كه هيچ‌كس جرات نكند به آنها حرفي بزند يا ازآنها سوالي بپرسد. گويي سازمان زير دست‌شان جزو مايملكي است، بلكه ملك طلقي است، كه در آن اجازه هرگونه دخل و تصرفي دارند. گويي اداره يا سازمان تحت امرشان قلمروي است كه كاملا شخصي و سليقه‌اي آزادند برايش تصميم بگيرند؛ با كسي كه از او بدشان بيايد كار نمي‌كنند و دوستان‌شان را بالا بالا مي‌برند و بر صدر مي‌نشانند.

دلیل گرمی بازار تملق

اصلا دليل گرمي بازار تملق و زيرآب‌زني به همين دليل است كه اگر خدمه و پرسنل نتوانند در دل رييس‌شان به هر حيله رهي باز كنند از قافله عقب مي‌مانند و سرشان بي‌كلاه مي‌ماند. نظام ديوان‌سالاري در ايران قديمي و قدرتمند است و اتفاقا از حيث قانون و ضابطه چيزي كم نداريم منتها از آنجا كه در امر «نظارت» سختگيري نمي‌شود، بعضي مديران، شخصي و سليقه‌اي و مستبدانه كارشان را پيش مي‌برند و زيردستان خود را جزو مريدان و خدمتگزاران و چاكران خود مي‌پندارند.

البته مدير باتقوا و خدوم و حدشناس و فروتن- شكرخدا- كم نداريم. خيلي‌ها هستند كه راه ورود مداحان را سد و فكر پليد سلطاني را از سر به در مي‌كنند مع‌ذلك راه براي امپراتورهاي خرد باز است و كسي هم دست ستم و تعدي‌شان را كوتاه نمي‌كند. اين خيلي خوب است كه دو مدير عاليرتبه به خاطر خطاهاي‌شان استعفا مي‌دهند. حتي اگر استعفاي‌شان داده باشند عالي است. اما اين اتفاق زماني به رويه بدل مي‌شود كه دست رسانه‌ها و به خصوص روزنامه‌ها باز باشد و بتوانند با دقت و حوصله مو از ماست مديران بكشند. اگر اين كار هنوز رويه نيست براي اين است كه دست روزنامه‌ها باز نيست.

سخنران محترم چيزي از موضوع مورد بحث نمي‌داند

سر دزدي‌هاي دور قبل اگر حساب‌كشي مي‌كرديم مي‌دانيد چند مدير بايد استعفا مي‌دادند؟ سر آن اختلاس سه هزار ميلياردي مي‌دانيد تا كدام رده بايد استعفا مي‌داد و به ناتواني خود در امر كنترل و نظارت اعتراف مي‌كرد؟ اما استعفا كه ندادند هيچ… دلخور هم بودند كه چرا قداست‌شان را رسانه‌ها ملكوك كرده‌اند. شما ببينيد ما در سيستم مديريتي چقدر تاوان اشتباهات مديران را داده‌ايم؟ چقدر بابت خطاهاي تصميم‌گيري مديران، ملت از جيب‌شان هزينه داده‌اند؟ بسياري از سخنراني‌ها گواهي مي‌دهند كه سخنران محترم چيزي از موضوع مورد بحث نمي‌داند. تا مرد سخن نگفته باشد/ عيب و هنرش نهفته باشد.

هزینه های این اشتباهات گریه دارد

اين سخنراني‌ها گواهي مي‌دهند كه سخنرانان هنري ندارند. منتها مغلوط و اشتباه و نفساني يك چيزي مي‌گويند و به روي خود نمي‌آورند… هرجاي دنيا كسي حرف غلط بزند و اشتباه كند بايد استعفا بدهد و برود. منتها اينجا اشتباهات سخنراني‌ها تبديل به لطيفه‌هاي صوتي-تصويري مي‌شود و ملت در تلگرام مي‌بينند و مي‌خندند. اما اينها خنده ندارند؛ اگر به هزينه‌هايي كه اين اشتباهات روي دست‌مان گذاشته، نگاه كنيم، گريه هم دارند… به اين جهت است كه استعفاي مديران را به فال نيك مي‌گيرم و اميدوارم به اين دو نفر بسنده نكنند.




تیتر یک رسانه اصولگرا⇐یکی از این سه تن جایگزین سرافراز در رسانه ملی می‌شوند؟

سینماژورنال: «یکی از این سه تن جایگزین سرافراز در رسانه ملی می‌شوند؟»

به گزارش سینماژورنال آنچه خواندید تیتر گزارشی است که سایت “تابناک” رسانه اصولگرای نزدیک به محسن رضایی منتشر کرده است.

در ذیل این تیتر هم گمانه زنی هایی شده است درباره استعفای رییس فعلی صداوسیما که معلوم نیست چقدر می تواند صحت داشته باشد.

سینماژورنال متن گزارش “تابناک” را ارائه می دهد:

برخی خبرها از احتمال خداحافظی محمد سرافراز، رئیس سازمان صداوسیما از ساختمان شیشه‌ای جام‌جم حکایت دارد؛ گمانه زنی که پیش از این نیز شده بود، ولی اکنون با جدیت بیشتری مطرح می‌شود و حتی از وقوع این تغییرات در چند روز آینده سخن به میان آمده است.

برای نخستین بار اسفند سال ۱۳۹۴ با شنیده‌های متواتری پیرامون استعفای محمد سرافراز رئیس رسانه ملی همراه و غلامعلی حدادعادل به سمت گزینه ریاست این سازمان مطرح شد و دلیل این استعفا نیز ناکافی بودن بودجه سازمان و برخی اختلافات بر سر بودجه میان دولت و سازمان صداوسیما عنوان شد.

حسن خجسته، معاون سابق سازمان صداوسیما در امور صدا، نایب رئیس اتحادیه رادیو تلویزیون‌های آسیا و اقیانوسیه (ABU) در سال ۲۰۰۷ و معاون نظارت و برنامه ریزی صداوسیما نیز گزینه دیگری بود که برای تصدی این مسئولیت مطرح شده و در روزهای بعد حتی گفته شد، سرافراز در روزهای پایانی سال در سر کار حضور نیافته و تا واپسین روزهای سال، موضوع استعفا به یکی از خط‌های خبری تبدیل شده بود.

سکوت روابط عمومی سازمان صداوسیما نیز به این ماجرا دامن زده بود، به گونه‌ای که بسیاری از رسانه‌ها این سکوت را نشانه تأیید خبر‌ها تلقی کردند و با تأخیر به پوشش خبر‌ها پرداختند؛ اما اندکی بعد روابط عمومی صداوسیما در واکنشی دیرهنگام نه تنها استعفا و غیبت سرافراز را تکذیب کرد و از آخرین فعالیت‌های رئیس سازمان در آخرین روزهای سال در این مجموعه سخن به میان آورد، بلکه حتی بحث برخورد حقوقی با منتشرکنندگان این گمانه زنی‌ها را به میان کشید.

طی چند روز آینده اتفاق جدیدی می افتد؟
از روز گذشته، بار دیگر برخی رسانه‌ها از استعفای محمد سرافراز خبر دادند و این بار یک گزینه تازه نزدیک به غلامعلی حداد عادل را نیز مطرح کردند؛علی عسکری، معاون فنی سازمان صداوسیما در دوره عزت‌الله ضرغامی. بر اساس این خبر‌ها که با توا‌تر منابع همراه شده، طی چند روز آینده، استعفای رئیس سازمان صداوسیما رسماً علنی می‌شود و حکم رئیس جدید صادر خواهد شد و گفته می‌شود، انتقاد برخی اشخاص از عملکرد صداوسیما در تریبون‌های رسمی نیز پس از شنیدن این خبر بوده است.

هرچند از علی عسکری به عنوان گزینه محتمل در گمانه‌زنی‌ها یاد می‌شود، غلامعلی حدادعادل و حسن خجسته نیز گزینه‌هایی هستند که در صورت تأیید استعفای سرافراز، ممکن است این مسئولیت را بر عهده بگیرند. با این حال باید تا اطلاعات شفاف‌تر صبر کرد، چون تجربه نشان داده ممکن است هر لحظه اتفاق تازه‌ای رخ دهد.

محمدسرافراز پانزدهم آبان ۱۳۹۳ با حکم رهبر معظم انقلاب به عنوان پنجمین رئیس سازمان صداوسیما منصوب شد و در دوره نوزده ماهه حضورش در صداوسیما، اقدامات مفیدی به خصوص در راستای کوچک‌سازی و چابک‌سازی سازمان متبوعش انجام داد که این فعالیت‌ها همچنان استمرار دارد.




هشدار جمشید مشایخی به مدیران تلویزیون: چطور است که برای تولید ملودرامهای سطحی بودجه هست و برای پرداختن به ایدز، نه؟

سینماژورنال: کمپین “هنر+ایدز” در حالی وارد دومین ماه فعالیت خود شده است که تاکنون برخی از چهره های برجسته هنری ایران به حمایت از این کمپین پرداخته اند.

به گزارش سینماژورنال جمشید مشایخی بازیگر سرشناس ایرانی تازه ترین چهره ایست که حمایت خود را از کمپین اعلام کرده است. این بازیگر با تأکید بر اینکه مبتلایان به ایدز نباید به چشم مجرم نگریسته شوند بیان داشت: این وظیفه هنر و از جمله سینما و تلویزیون است که دیدگاه غلط درباره این بیماران را از بین ببرد.

مشایخی درباره علل کم‌توجهی به ساخت آثاری مرتبط با بیماری ایدز در سینما و تلویزیون عنوان کرد: متأثر از جامعه، در سینما و تلویزیون ما هم روابط است که بر ضوابط ترجیح داده می شود. غلبه همین روابط است که باعث می شود تهیه کنندگان نتوانند به سراغ ساخت و تهیه آثار درباره مسائل حاد  اجتماعی بروند.

این بازیگر ادامه داد: ارجحیت روابط باعث می شود که تولید محصول به چهره هایی سپرده شود که بیش از حد محافظه کارند و چون نگاه روتین و درآمدزا به قضایا دارند به سراغ سوژه های ملتهب اجتماعی نمی روند.

وی افزود: این یک ویژگی منفی است که تقریبا در همه ادوار وجود داشته است و مختص گذشته و حال نیست. تا زمانی که رابطه جایگزین ضابطه است و توجهی به نیازسنجی جامعه برای ساخت آثار روز انجام نمی شود این ضعف باقی خواهد ماند.

بوروکراسی مانع پرداختن به سوژه‌های ملتهبی چون “ایدز” است

بازیگر مجموعه هایی نظیر “هزاردستان”، “پهلوانان نمی میرند” و “ستایش” با اشاره به تلاش هایی که خودش برای پرداختن به برخی سوژه های به‌روز در گذشته داشته افزود: در دهه هشتاد با همراهی برخی دوستان نویسنده دفتری برای تولید محصولات اجتماعی متأثر از حال و هوای جامعه داشتیم. یادم می آید یکی دو طرح خوب درباره  اتفاقات سالهای جنگ و درگیریهای آن دوره آماده کرده و برای ساخت به تلویزیون ارائه اش کردم اما در یک پروسه طولانی درگیر بوروکراسی و رفت وآمدهای بی حاصل در راهروهای تلویزیون شدم و در نهایت به مسیری سوق داده شدم که عطای این کار را به لقایش بخشیدم.

جمشید مشایخی خاطرنشان ساخت: شک ندارم که اگر امروز هم کسی بخواهد به سراغ تولید محصول با مضمون ایدز برود مطمئنا درگیر بوروکراسی عجیبی خواهد شد که او را از ادامه کار منصرف خواهد کرد و حتی در صورت تأیید هم از کارگردان خواهند خواست محصولی را خلق کند که با حداقل ارتباط با ایدز و مبتلایان روایت شود.

چرا مدیران جرأت ریسک کردن درباره مضامین به‌روز را ندارند؟

وی ادامه داد: زمانی بود که حرف زدن درباره اعتیاد تزریقی هم همین قدر خط قرمزی به شمار می رفت و حالا درباره ایدز که اتفاقا یکی از ریشه هایش همین اعتیاد است چنین اتفاقی روی داده؛ یک دهه قبل فیلم نامه ای درباره اعتیاد آماده تولید کردم و مورد تصویب هم قرار گرفت اما دوستان مدیر در رسانه ملی گفتند بودجه ای برای حمایت از تولید این کار ندارند.چرا؟ چون سوژه کمی ملتهب بود و جرأت ریسک کردن نداشتند.

مشایخی با اشاره به تولید انبوه آثار سطحی در سینما و تلویزیون خاطرنشان ساخت: این همه سریال مناسبتی و ملودرامهای سطحی تولید می شود لااقل در هر فصل در کنار این همه سریال کلیشه زده، یک سریال مبتنی بر دغدغه های روز اجتماع هم تولید کنند. مثلا چه ایرادی دارد یک سریال خوب داستانی درباره ایدز داشته باشیم؛ سریالی که هم آگاهی دهد و هم مخاطب را سرگرم کند.

وی ادامه داد: اصلا زیبنده هنر ایران نیست که برای تولید ملودرام های سطحی پول وجود داشته باشد اما برای تولید سریالی درباره مبتلایان به اچ.آی.وی، نه!

مدیران تلویزیون به طرح مسأله ایدز در آثار نمایشی توجه بیشتری نشان دهند

بازیگر “کمال الملک”، “سرب” و “پدر آن دیگری” با تأکید بر اینکه بهترین روش مقابله با بیماری ایدز آگاهی بخشی توسط ساخت فیلم وسریال است گفت: موقعی که واقعیتی مطرح نشود چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم مردم به حقیقت پی ببرند. مردم را باید آگاه کرد و اگر رسانه ملی آنها را آگاه نکنند طبیعی است که به سراغ رسانه های بیگانه می روند.

جمشید مشایخی در پایان گفتگوی خود با ابراز امیدواری نسبت به برداشتن موانع در مسیر تولید محصولات سینمایی و تلویزیونی مرتبط با ایدز گفت: از مسئولین و مدیران تلویزیون تقاضا می کنم به طرح معضلات و مشکلات اجتماعی نظیر مسأله ایدز در آثار نمایشی توجه بیشتری داشته باشند و بدون منطق این نوع موضوعات مهم را در محاق سانسور قرار ندهند.