1

آب پاکی روی دست سینماگرانی که قید ماهواره را زدند و به سراغ رسانه ملی آمدند⇐رییس صداوسیما: تبلیغات با حجم بالا فقط شامل فیلمهایی است که «استانداردهای قابل قبول رسانه ملی» را داشته باشند!/رسانه ملی مرجع مشخص خود را برای گزینش آثار سینمایی دارد/فقط برای فیلمهای ارزشی تیزر رایگان پخش می‌کنیم!

سینماروزان: در همه این سالها دست اندرکاران سینمای ایران مدام گلایه داشته اند از کمبود فضای تبلیغاتی موثر برای آثارشان در رسانه ملی و البته تبعیضی که در پخش تیزرهای سینمایی از تلویزیون صورت می گیرد.

به گزارش سینماروزان همین کمبود و تبعیضها بوده که باعث شده تیزرهای آثار سینمایی از شبکه های ماهواره ای سربرآورند و از آن سو برخوردهایی با برخی از چنین آثاری شکل گیرد. سینماگران همواره بر این امر تأکید کرده اند که اگر از سوی رسانه ملی حمایت برای آثارشان صورت گیرد حجم تیزرهای ارسالی به ماهواره نیز کاهش می یابد.

در این شرایط عبدالعلی علی عسکری رییس صداوسیما در گفتگو با «خانه ملت» به صراحت از این گفته که فقط فیلمهایی شامل حمایت ویژه در پخش تیزر می شوند که «استانداردهای قابل قبول رسانه ملی» را داشته باشند.

تبلیغات با حجم بالا فقط شامل فیلمهایی است که «استانداردهای قابل قبول رسانه ملی» را داشته باشند!

عبدالعلی علی‌عسکری درباره انتقاد سینماگران به رسانه ملی درخصوص عدم تبلیغات مناسب و عادلانه فیلم‌های سینمایی، گفت: تبلیغات فیلم‌های سینمایی که استانداردهای قابل قبول رسانه ملی را داشته یا بدآموزی و مشکلی نداشته باشد، در حجم بسیار بالا پخش می‌شود.

رئیس سازمان صدا و سیما ادامه داد: اگرچه تبلیغات فیلم‌هایی که سطح فرهنگی پایین‌تری دارند و چندان مفید نیستند نیز پخش می‌شود و حتی ممکن است تبلیغ اینگونه فیلم‌ها در قالب زیرنویس تلویزیونی و پخش رادیویی تا صد مرتبه تکرار شود اما فیلم‌هایی که در سطح قابل قبول قرار می‌گیرند تا 500 مرتبه نیز تبلیغ شوند؛ بنابراین ما به همه فیلم‌های سینمایی با توجه به کیفیت‌شان کمک می‌کنیم مگر آن‌هایی که دیگر واقعا قابل قبول نیستند.

رسانه ملی مرجع مشخص خود را برای گزینش آثار سینمایی دارد/برای فیلمهای ارزشی تیزر رایگان پخش می‌کنیم

وی با بیان اینکه رسانه ملی مرجع مشخص و مستقلی برای گزینش فیلم‌ها دارد، افزود: رسانه ملی فیلم‌هایی را که مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارند، برای پخش تبلیغاتشان از صدا و سیما مجددا گزینش و بررسی می‌کند هرچند برخی از این آثار کیفیت ندارند اما سعی داریم به تعداد بیشتری از فیلم‌های سینمایی کمک کنیم، به هر حال تعدادی از فیلم‌ها نیز قابل قبول رسانه ملی و ارزشی نیست لذا برای آن‌ها تیزر مجانی پخش نمی‌کنیم، اما برای فیلم‌های با کیفیت و ارزشی‌تر تا 500 مرتبه رایگان تبلیغ کرده‌ایم.

علی‌عسکری همچنین در پاسخ به انتقادها که چرا سریال‌ها و فیلم‌های کره‌ای، چینی و هالیودی از سوی صدا و سیما خریداری می‌شود اما فیلم‌های ایرانی خیر، توضیح داد: برخی منابع تصویری رسانه ملی داخلی است و تعدادی هم باید از خارج خریداری شود لذا فیلم‌های خارجی که علاوه بر جذابیت برای مردم مفید هستند شناسایی و خریداری شوند که این فیلم‌ها می‌توانند اروپایی، شرقی یا غربی باشند.

وی ادامه داد: فیلم‌های سینمایی داخلی نیز خریداری می شود اما تلویزیون بیشتر با سریال عجین است با این وجود ما فیلم‌های سینمایی را هم می‌خریم، همان طور که قبلا خریداری شده از این به بعد نیز فیلم‌هایی که برای مردم مفید هستند خریداری می‌شوند.

رویکرد صداوسیما در برنامه‌های انتخاباتی، عدالت است

رئیس رسانه ملی همچنین درباره رویکرد رسانه ملی درباره برنامه سازی درخصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری گفت: تلویزیون جناحی رفتار نکرده و نمی‌کند؛ رویکرد تلویزیون کاملا استاندارد است و عدالت رسانه‌ای را در برنامه‌های انتخاباتی‌محور رعایت می‌کند




اسفناک اما واقعی⇐رئیس رسانه ملی به نمایندگان مجلس: ماهانه بيش از ۱۸۵ ميليارد تومان صرف حقوق کارمندان صداوسيما مي‌شود!/اگر پول نرسد تلويزيون از دست مي‌رود!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: در روزي که رئيس‌جمهور در مجمع ملي سلامت، به انتقاد از صداوسيما پرداخت، رئيس رسانه ملي نيز در فراکسیون مستقلان مجلس حاضر شد و سفره دلش را براي نمايندگان مجلس باز کرد تا شايد راهي براي برون‌رفت از مشکلات مالي سازمان صداوسيما پيدا شود. وي به نمايندگان مجلس متذکر شد در صورت افزايش نيافتن بودجه سال ديگر صداوسيما قابل اداره نيست!

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» با ديدگاهي که در دولت نسبت به صداوسيما وجود دارد مانند سخنان روز گذشته رئيس‌جمهور، عبدالعلی علي‌عسکري گويا ترجيح داده در کنار پيروي از سياست کاهش اصطکاک با دولت، سراغ خانه ملت برود تا در غياب راهکار‌هاي دولتي براي رفع معضلات صداوسيما، راهي براي حل مشکلاتي که در چند ماه حضورش در مسند رياست بزرگ‌ترين رسانه کشور با آن روبه‌رو است، پيدا کند.

علي‌عسکري از تعطيلي ثريا گفت
روز گذشته رئيس صداوسيما در حضور نمايندگان مجلس علت اصلي تعطيلي «ثريا» را بيان کرد. علي‌عسگري با اشاره به آن قسمت از برنامه ثريا که وزير بهداشت در آن حضور داشت، گفت: من خودم آن برنامه را ديده‌ام، هرچند دست‌اندرکاران آن برنامه بچه‌هاي انقلابي هستند، اما با اين وجود برنامه را به مدت دو ماه تعطيل کرديم، چراکه معتقديم نبايد سياه‌نمايي کرد.

در واقع رويکرد اين برنامه درست نبود، به همين دليل تعطيل شد تا دست‌اندرکاران آن ضوابطي را بپذيرند و به آنها تأکيد کرديم بايد به مهمانان خود اعم از مديران و وزرا احترام بگذارند. رئيس رسانه ملي تأکيد کرد: انقلابي بودن خوب است و ما خود افتخار مي‌کنيم ديدگاه انقلابي را مطرح مي‌کنيم، اما تندروي خوب نيست به همين دليل ما نسبت به اين موضوع حساسيت و دقت داريم تا مبادا سياه‌نمايي شود، چراکه براي من شخصاً مهم است برنامه‌هاي رسانه ملي اعتبارات نظام را زير سؤال نبرد. به نظر مي‌رسد تعطيلي «ثريا» عقب‌نشيني صداوسيما از مواضع انتقادي نسبت به دولت باشد، اقدامي که در دي‌ماه اتفاق افتاد، ولي با وجود گذشت حدود دو ماه از آن، دولت همچنان نسبت به صداوسيما انتقاد دارد و احتمال اينکه با نزديک‌تر شدن به زمان انتخابات رياست جمهوري بر حجم اين انتقادات افزوده شود نيز وجود دارد.

درخواست سهم 2 درصدي از بودجه کشور
علي‌عسکري در ديدار با نمايندگان مجلس به شدت از وضعيت مالي سازمان صداوسيما گلايه کرد. وي آمار‌هاي قابل‌توجهي به نمايندگان ملت ارائه داد؛ از جمله اينکه ماهانه بيش از 185 ميليارد تومان صرف حقوق کارمندان صداوسيما مي‌شود!

مشکلي که رئيس سابق صداوسيما نيز از آن رنج مي‌برد. سرافراز تلاش کرد با تعديل نيروي انساني مازاد و کاهش پست‌هاي سازماني از هزينه نيروي انساني صداوسيما بکاهد، اما با برکناري وي عملاً اين برنامه متوقف شد.

علي‌عسکري هزينه‌هاي ماهانه صداوسيما را 300‌ميليارد تومان اعلام کرد(بيش از 60 درصد اين رقم صرف حقوق پرسنل مي‌شود)، اين در حالي است که دولت در طول سال صرفاً به پرداخت هزارو‌100‌ميليارد تومان به صداوسيما اكتفا کرده و باقي ماجرا را به عهده سازمان قرار داده است.

از همين‌رو علي‌عسکري از نمايندگان مجلس خواسته است با توجه به اينکه در ابتداي انقلاب سهم صداوسيما از بودجه کل کشور يك درصد بوده، در مراحل تصويب بودجه سال 96، 2 درصد از بودجه کل کشور را براي سازمان صداسيما کنار بگذارند. وي براي مجاب شدن مجلس براي اختصاص بودجه بيشتر به صداوسيما از رقم اغراق‌آميز 6 هزار ميليارد تومان بودجه بي‌بي‌سي فارسي خبر داد.

علي‌عسکري همچنين به نمايندگان مجلس گفت که درباره بودجه سازمان صداوسيما نامه‌اي به مقام معظم رهبري نوشته است! وي همچنين به نمايندگان مجلس متذکر شد که اگر بودجه سازمان صداوسيما افزايش پيدا نکند، سال آينده صداوسيما قابل اداره نيست!

به نظر مي‌رسد با تلاش‌هاي رئيس صداوسيما، در صورت همراهي مجلس شوراي اسلامي شاهد تغييرات مهمی در ميزان بودجه سال آينده رسانه ملي باشيم.




پرسشهای کلیدی یک رسانه فرهنگی⇐آیا میان GEM و رسانه ملی توافقی صورت گرفته؟/آیا این توافق بر سر پخش آگهی تجاری در GEM و عدم پخش آگهی سینمایی در این شبکه است؟

سینماروزان: اگرچه بعد از توقیف یک هفته ای کمدی «مشکل گیتی» به دلیل پخش تیزر از شبکه ماهواره ای جم حجم آگهی های سینمایی این شبکه و زیرمجموعه هایش به میزان قابل ملاحظه ای پایین آمده است اما از آن سو میزان آگهیهای غیرسینمایی این شبکه نه تنها کم نشده  که مقدار آنها افزایش هم یافته است.

به گزارش سینماروزان این تناقض سبب ساز آن شده است که «فرهنگ نیوز» از رسانه های فرهنگی اصولگرایان در گزارشی ضمن مرور برخی اتفاقات حاشیه ساز این شبکه به طرح پرسشهایی کلیدی بپردازد درباره چرایی پخش مکرر و بدون ممانعت آگهیهای غیرسینمایی از این شبکه. این رسانه با بیان اینکه این شبکه ماهواره ای فقط به پخش آگهیهای تجاری آن هم آگهیهایی که فرصت پخش از رسانه ملی را ندارند می پردازد به طرح پرسش درباره توافق میان طرفین بر سر پخش آگهی پرداخته است.

متن گزارش «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

برخوردهای سفت و سخت نظارتی با صاحبان محصولاتی سینمایی که تیزرهای آنها از شبکه  فارسی زبان جم پخش می شد موجب آن شده که حجم آگهی های سینمایی این شبکه به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یابد با این حال آگهی های غیرسینمایی و متعلق به شرکتهای تجاری داخل به وفور از این شبکه پخش می شود! این تناقض از کجا نشات گرفته؟

اگر بخواهیم به مرور اولین حاشیه های این شبکه بپردازیم باید به دو سال قبل برویم یعنی زمانی که آگهی های برخی آثار سینمایی تولید داخل و در حال اکران از این شبکه پخش شد؛ در ابتدا و در شوآفی که حمایت از فرهنگ و هنر ایرانی قلمداد شد این آگهیها به صورت رایگان روی آنتن رفت اما بعد از مدتی خبر رسید که این شبکه برای پخش آگهی از صاحبان آثار هزینه می گیرد؛ البته هزینه ای اندک که در برابر هزینه های سرسام آور بیلبوردهای شهری یا تیزرهای تلویزیونی بسیار ناچیز بود! مدتی از رونق گرفتن اکران به واسطه پخش تیزرها نگذشته بود که مدیران نظارتی ارشاد از غیرقانونی بودن پخش تیزرها و برخورد با آنها که تیزر به جم داده بودند سخن گفتند با این حال پخش تیزرها بیش و کم ادامه یافت تا ابتدا شایعه توقیف فیلمی به نام «عادت نمی‌کنیم» منتشر شد و مدتی بعد «مشکل گیتی» یک هفته تمام توقیف شد.

در این بین البته خبرهایی هم آمد درباره تعلیق مجوز دفاتر پخشی که تیزرهایشان در جم روی آنتن رفته که البته این خبر هم هیچ گاه جدی نشد و هیچ شرکت پخشی به این واسطه معلق نشد، اما همان توقیف یک هفته‌ای «مشکل گیتی» باعث شد که در دو ماه اخیر حجم آگهی های سینمایی جم به نزدیک صفر برسد.

این اتفاق در حالی افتاده که صاحبان آگهی های غیرسینمایی به راحتی و به کرات آگهی به این شبکه می دهند و جالب اینجاست اغلب محصولاتی در این شبکه تیزر می دهند که آگهی های آنها به دلایل مختلف که اصلی ترین آن شاید بالا بودن تعرفه پخش است از رسانه ملی روی آنتن نمی روند.

پرسش اینجاست که چرا در برخورد با صاحبان آگهی های ارائه شده به این شبکه نوعی دوگانگی می بینیم؟ اگر آگهی دادن غیرقانونی است که هیچ صاحب محصولی نباید آگهی دهد، نه اینکه تهیه کننده سینما نتواند آگهی دهد اما صاحب یک برند خوراکی بتواند!

از آن گذشته ماجرای روی آنتن نرفتن آگهی های تجاری رسانه ملی از این شبکه چه معنایی دارد؟ آیا بازرگانی رسانه ملی از طرفهای قرارداد خود خواسته به این شبکه آگهی ندهند؟ اگر این طور است صاحبان آگهی چطور هزینه بالای آگهی در رسانه ملی را ترجیح داده اند به هزینه اندک ماهواره؟ آیا رسانه ملی مشوقهای خاصی را به آگهی دهندگان در جهت نرفتن به سراغ ماهواره داده است؟ اگر چنین مشوقهایی وجود دارد چرا آنها که به ماهواره آگهی می دهند شامل این مشوقها نمی شوند؟ شاید هم توافقی نانوشته میان طرفین صورت گرفته که طرف دوم فقط آگهی هایی را پخش کند که طرف اول به سراغ آنها نرفته است!؟




بعد از کارگردان شدن مدیر سابق مرکز امور نمایشی سیما با بودجه سازمان⇐حالا تهیه‌کننده شدن مدیر اسبق شبکه اول باز هم با بودجه رسانه ملی و این بار در سریالی نوروزی!

سینماروزان: چند روز قبل بود که در گزارشی به ماجرای حضور محمودرضا تخشید مدیر سابق مرکز امور نمایشی سیما به عنوان کارگردان سریالی به شدت انتقادبرانگیز به نام «پرستاران» اشاره شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان حالا مهدی فرجی مدیر اسبق شبکه اول سیما هم به فیلد تهیه کنندگی ورود کرده و در حال تولید سریالی با عنوان «افسر نمونه» است؛ سریالی که مسعود آب پرور آن را می سازد و بناست نوروز از شبکه 5 روی آنتن برود.

جالب است که فرجی در گفتگویی که به بهانه تولید این سریال با «مهر» داشته از علاقه به تهیه کنندگی به دلیل وجه خلاقانه آن و حمایت نسبتا خوب سازمان از سریالش سخن گفته است اما این را نگفته که چرا باید ورود به خلق باید از طریق سعی و خطا در رسانه ملی و با بودجه های عمومی باشد!

جالبتر اینجاست آنطور که فرجی گفته یکی دیگر از مدیران سابق سازمان که اخیرا کارگردان شده یعنی رحمان سیفی آزاد هم به عنوان مشاور فیلمنامه در این سریال حضور داشته است؛ البته سیفی آزاد یک تفاوت با همکاران کارگردان شده خود داشته و اینکه ورود به کارگردانی را از مدیوم سینما با ساخت «ماجان» تجربه کرد؛ البته این فیلم هم با حمایت تصویرشهر وابسته به شهرداری تولید شد.

مهدی فرجی درباره ورودش به تهیه کنندگی گفت: من در دوره مدیریتم علاقه داشتم کار تهیه کنندگی را تجربه کنم چراکه تهیه کنندگی نوعی خلق است. در این کار شما می توانید با بسیاری از مخاطبان خود حرف زده و دیدگاه هایتان را بیان کنید. به نظرم تهیه کنندگی یکی از مهمترین کارها در سینما و مخصوصا تلویزیون است و امیدوارم مخاطبان هم بعد از ساخت «افسر نمونه» از آن رضایت داشته باشند.

فرجی درباره همکاری با مسعود آب پرور کارگردان این سریال نیز توضیح داد: من کارهای وی را بسیار دوست داشتم اما هر وقت سراغش رفتم، نتوانستیم همکاری با هم داشته باشیم و اینجا خواستم این همکاری را با هم داشتیم. من به موضوعات اجتماعی و به ویژه آسیب هایی که در حوزه ورزش وجود دارد علاقه دارم. خوشبختانه در این کار هم رحمان سیفی آزاد مشاور فیلمنامه است و حتی اسماعیل عفیفه نیز مشورت هایی در حوزه فیلمنامه می دهد.

فرجی درباره عاقبت سریال هم اظهار کرد: امیدوارم مردم توقع خود را از ما پایین تر بیاورند چرا که کار تهیه کنندگی بسیار سخت است.

وی درباره تامین بودجه سریال خود نیز تصریح کرد: نسبتا حمایت خوبی از پروژه ما صورت گرفت و امیدواریم ادامه هم داشته باشد البته این را هم می دانم که شرایط سازمان به لحاظ مالی سخت است. ما هم تلاش می کنیم دوستانی که در پروژه کار می کنند دغدغه کمی داشته باشند. این سریال فضای شیرینی دارد و نشاط و لبخند را برای مخاطب به همراه دارد.




سه مناظره ۱۸۰ دقیقه‌ای در کنداکتور انتخاباتی رسانه ملی

سینماروزان: در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ هر کاندیدار چهار برنامه گفتگومحور دارد و سه مناظره نیز پیش بینی شده است.

به گزارش سینماروزان مجید شعبانپور رییس مرکز تولید و فنی سیما درباره برنامه های مناظره ای و انتخاباتی صداوسیما گفت: در انتخابات پیش رو علاوه بر تولید برنامه های تحلیلی، تبیینی و تهییجی بخشی از برنامه های همچون انتخابات های گذشته به تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری اختصاص خواهد داشت.

وی ادامه داد: بر اساس مصوبه ستاد انتخابات رسانه ملی هر یک از نامزدهای این دوره در چهار برنامه گفتگومحور حضور پیدا می کنند. این برنامه ها شامل ۳۰ دقیقه گفتگو با دوربین، و سه برنامه ۶۰ دقیقه ای گفتگو با جوانان، پاسخ به سوالات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و گفتگو با ایرانیان خارج از کشور هستند.

رییس مرکز تولید و فنی سیما پخش مناظره انتخاباتی میان نامزدها را از جذاب ترین برنامه های مخاطبان در طول انتخابات های گذشته دانست و اضافه کرد: پخش سه مناظره ۱۸۰ دقیقه ای در این دوره از انتخابات پیش بینی شده است. پیش بینی می شود در طول انتخابات مناظره ها از مهمترین و پربیننده ترین برنامه ها تلویزیونی باشند.

وی در پایان بیان کرد: طرح مناظره انتخابات سال ۹۲ بعد از بررسی مناظره های روز دنیا به لحاظ فرم انتخاب شد و ۸ نامزد در مقابل هم قرار گرفتند و برنامه های یکدیگر را نقد کردند. این دوره نیز فرم مناظره به شیوه انتخابات گذشته با برخی تغییرات اجمالی همراه است. اتودهای بسیاری برای دکور این برنامه ها زده شده که پس از تایید، ساخته و در مناطره ها و گفتگوها استفاده می شود.




پیگیری یک اتفاق⇐ هزینه اسپانسرینگ برنامه های تلویزیونی=یک پنجم هزینه تبلیغات بازرگانی!!!

 سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چند روزي است که آگهي «دعوت به اسپانسري برنامه تلويزيوني با قيمت استثنايي» در يکي از سايت‌هاي آگهي منتشر شده است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» مضمون آگهي به اين شرح است: «با سلام براي دو عنوان برنامه در يکي از شبکه‌هاي سراسري مي‌توان از حضور اسپانسر جهت تبليغ محصول‌شان با روشي کاملاً کلاسيک، اصولي و بازدهي مناسب بهره‌مند شد.» در ادامه آگهي آمده است:
«لازم به ذکر است قيمت مصوب بسيار ارزان و در ساعت پيک پخش خواهد بود…». در اين آگهي بر «حمايت همه‌جانبه مديران ارشد شبکه» تأکيد شده است.
با پيگيري «جوان» مشخص شد اين آگهي را يکي از تهيه‌کنندگان باسابقه تلويزيون ارائه داده که در چند شبکه تلويزيوني فعاليت داشته و رزومه قابل‌توجهي نيز دارد. يکي از دو شبکه‌اي که در اين آگهي به آن اشاره شده است، شبکه4 سيما يا همان شبکه فرهيختگان است. از آنجايي که حضور اسپانسر در اين شبکه جذابيتي به همراه ندارد، مديران شبکه حاضر شده‌اند صرفاً با قبول اينکه حامي مالي هزينه توليد برنامه را متقبل شود، اجازه حضور اسپانسر را در برنامه بدهند؛ هزينه‌اي که طبق شنيده‌هاي «جوان» حدود 100‌هزار تومان (در هر دقيقه) براي حامي تمام خواهد شد، يعني در هر برنامه نيم ساعته تنها 3‌ميليون تومان از اسپانسر درخواست مي‌شود. اين مبلغ حدود يک‌پنجم هزينه يک ثانيه تبليغي بازرگاني است! شايد در نظر اول اين پيشنهاد اغواکننده باشد، اما اگر مؤثر بود کار به تبليغ رايگان در سايت آگهي کشيده مي‌شد؟!
وعده های نقش بر آب سرافراز
انتشار آگهي رايگان جذب اسپانسر براي برنامه تلويزيوني در يکي از سايت‌هاي آگهي البته نه کار غيرقانوني است و نه غيراخلاقي و حتي نمي‌شود آن را غيرحرفه‌اي ناميد. وقتي شرايط بد است که نمي‌شود کار را تعطيل کرد و مثلاً به تلويزيون گفت که شبکه‌هاي بدون بيننده را تعطيل و تجميع کند يا خرج کردن براي برنامه‌هاي سطح پايين را کنار بگذارد و به جايش چند شبکه روي پا داشته باشد که بتوان روي آن حساب کرد!
زيرا صداوسيما در سال‌هاي اخير از نظر کمي تعداد شبکه‌هايش را بيشتر کرده و در مقابل سياست تعديل نيرو‌هاي مازاد و بالا بردن بهره‌وري با شکست روبه‌رو شده است. رسانه ملي در سال‌هاي اخير هميشه از نوع تخصيص بودجه دولتي ناراضي بوده و نتوانسته دخل و خرجش را براساس حساب و کتابي که دولتي‌ها براي سازمان نوشته‌اند، هماهنگ کند. ريزش مخاطبان تلويزيون باعث شده نه آگهي‌دهندگان به تلويزيون و نه حاميان مالي رغبت چنداني براي همکاري با تلويزيون نداشته باشند.
افزايش تعرفه‌هاي پخش آگهي‌ نيز در اين بين تأثير منفي خود را داشته است. گرچه محمد سرافراز، رئيس سابق سازمان صداوسيما در مراسم توديع و معارفه‌اش از تغييرات در نظام جذب آگهي‌ها و محاسبه هزينه آگهي‌هاي بازرگاني دفاع کرد و از نتايج ملموس آن در ماه‌هاي باقي مانده از سال خبر داد، اما اکنون که کمتر از يک‌چهارم سال باقي مانده است، از فضاي مناسب مالي که وعده آن داده شده بود، خبري نيست.
در عوض وضعيت به نحوي پيش رفته است که تأخير‌هاي چند روزه و حتي چند ماهه در پرداخت حقوق کارکنان صداوسيما عادي شده و برنامه‌سازان تلويزيون به انحاي مختلف به دنبال جذب حاميان مالي هستند. توقع صداوسيما نيز از سودآوري حامي مالي آنقدر پايين آمده که صرفاً تسويه هزينه‌هاي توليد برنامه مي‌تواند آنتن يک شبکه سراسري را در اختيار حامي مالي‌اش قرار دهد.
بخش خصوصي ناتوان در رقابت با شبه‌دولتي‌ها
تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني از سوي «اداره کل بازرگاني» صداوسيما ابلاغ مي‌شود و انعطاف‌پذيري پاييني دارد. در عوض حضور اسپانسر‌ها در برنامه‌هاي مشارکتي تابعي از تصميمات شبکه مي‌شود که دخالت اداره بازرگاني در آنها به سهولت تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني نيست.
اختيارات مديران شبکه‌ها و تعريفي که از برنامه‌ها ارائه مي‌کنند، باعث مي‌شود يک حامي مالي با هزينه‌اي پايين‌تر از پيام بازرگاني در برنامه‌هاي تلويزيوني حضور داشته باشد و از آنجايي که حضور اسپانسر در قالب برنامه تلويزيوني تعريف شده است، شانس ديده شدنش هم در مواردي بسيار بالاتر از پيام‌هاي بازرگاني است، به‌طوري‌که بيننده در زمان پخش پيام بازرگاني که اغلب در ميان برنامه‌ها پخش مي‌شود، مي‌تواند شبکه را تغيير دهد و با پايان پخش پيام بازرگاني برنامه مورد علاقه‌اش را پي بگيرد و تماشا کند. در عوض حامي مالي مي‌تواند با تار و پود برنامه عجين شده و حتي خود به عاملي براي جذابيت برنامه تبديل شود.
تأمين تمام يا بخشي از هزينه‌هاي برنامه نيز باعث شده تهيه‌کننده‌هاي تلويزيوني تمايل زيادي به اين داشته باشند، اما از بد حادثه وضعيت بد اقتصادي نيز باعث شده شرکت‌هاي بخش خصوصي ترجيح بدهند براي تبليغات در محلي غير از تلويزيون سرمايه‌گذاري کنند. در عوض چند شرکت شبه‌دولتي در اکثر برنامه‌هاي پربيننده تلويزيون به عنوان حامي مالي معرفي مي‌شوند و بازار را در قبضه خود گرفته‌اند.
همان‌طور که يک گروه برنامه‌ساز تلويزيوني براي ديده شدن سراغ فضاي مجازي رفته است، ديگر فعالان اقتصادي نيز به جاي آنکه هزينه‌هاي بالاي تبليغ در تلويزيون را پرداخت کنند، سراغ فضايي گستره‌تر، کم‌مانع و پربيننده‌اي به نام فضاي مجازي رفته‌اند.
شايد در آينده نزديک شبکه‌هاي تلويزيوني مجبور شوند امتياز‌هاي بيشتري از آنچه امروز به عنوان شرايط استثنايي از آن نام برده مي‌شود بپردازند و حتي راضي شوند مانند سايت‌هاي آگهي براي حضور در رقابت جذب اسپانسر، دست به انتشار رايگان آگهي‌ها هم بزنند! شايد اين روز زياد هم دور نباشد!
در عوض مي‌شود راهکاري نيز ارائه داد که اين شرايط هيچ‌گاه پيش نيايد. همان‌طور که هنوز هم ميليون‌ها نفر شب‌هاي دوشنبه به عشق ديدن يک برنامه تلويزيوني بيدارند، تبليغات پرحجم بازرگاني و حضور حامي مالي نيز بر کيفيت کار برنامه و ميزان مخاطبانش تأثير منفي نگذاشته است، قطعاً ديگر برنامه‌ها هم با شناخت نيازهاي بينندگان تلويزيون و انتظارات‌شان از رسانه ملي مي‌توانند فضا را به نفع بالا رفتن مخاطبان و رفع محدوديت‌هاي مالي سازمان صداوسيما پيش ببرند.



رسانه ملی و مجریانی که می‌خواهند به هر قیمتی دیده شوند…

سینماروزان/علی کیانی‌موحد: اگر فردی بگوید از شهرت و دیده شدن بدش می آید و یا از آن لذت نمی برد، شاید هنوز طعم شیرین آن را نچشیده است. شناخته شدن در جامعه و تاثیرگذاری شما بین مردم دو بخش عمده و جذاب این شهرت هستند. هر فردی نیز به نوعی سعی در مشهور شدن است اما به جرات می توان گفت بهترین راه شهرت و بالا رفتن از پله ها آن حضور در تلویزیون است. اینکه آنتن سیما باعث پیشرفت و ترقی بسیاری از مردم در زندگی شان شده، حرف بیراهی نیست اما همین آنتن بسیاری از مواقع دردسرساز می شود. بسیاری از دوستان به شهرت رسیده پس از مدتی خود را گم کرده و برای دیده شدن بیشتر، حاضر هستند دست به هرکاری بزنند.

بیا تست هوش بده و کلپچ بخور
ساعت هفت صبح است و پرمخاطب ترین شبکه سیما، برنامه ای زنده روی آنتن برده. برنامه ای گفتگو محور که مجری جنجالی و پرحاشیه اش برای جذاب کردن برنامه دست به هرکاری می زند و اصلا مهم نیست طرفی که روبروش نشسته چه جایگاهی دارد و چه کرده. مهمان امروزش سفیر یکی از کشورهای خارجی است. سوال و جواب شروع می شود:
سه غذای مورد علاقه رهبر کشورت چیست؟
قیمه ما رو دوست داری؟
کلپچ خوردی؟
یه دهن برامون آواز نوستالژیک، منظورش فولکلر بود، بخون.
اسم برنامه به زبون محلی شما چیست؟
مهمان برنامه با خنده های که بسیار حرف در آن نهفته بود جواب این مجری را داد و مجری خوشحال از اینکه سوالات مهمش را پاسخ داده اند.
مهمان بعدی چند ساعت پیش از روسیه و مسابقه مهمی به ایران بازگشته، مسابقه ای که به شدت او را مشهور کرده و هزاران سوال برای مخاطب به وجود آورده است اما مجری نازنین پس از سه چهار سوال در آن زمینه، به ناگاه خوشمزگیش گل می کند. مربع روبیکی به وی می دهد و می گوید حلش کن! مهمان نیز با خنده به او می گوید بلد نیستم! مجری می گوید اشکال ندارد، سوالات تست هوش ازت می پرسم و جواب بده! مهمان برنامه که بسیار خسته و کلافه بود حتی به سوالها فکر نمی کرد و جواب هیچ کدام را نداد تا این برنامه جذاب به پایان رسد!
مجری هم بسیار خوشحال و مغرور از برنامه جذابش با بینندگان خداحافظی می کند.

از همه بیشتر می فهمم
مجری دیگری که سالها ممنوع الفعالیت در سیما بوده به آنتن زنده بازگشته و با متلکها و نیش و کنایه های همیشگی اش، سعی در جذب مخاطب دارد. برای او مهم نیست که عکسهای فتوشاپی پخش شده در فضای مجازی را در برنامه نشان مخاطب دهد و اطلاعاتی غلط به بینندگانش ارائه دهد. او چند روز بعد نامه ای طنز را به عنوان سند دست اول در برنامه اش رو کرد و زمانی که مشخص شد رودست خورده، از آن سازمانی که انتقاد کرده بود حتی عذرخواهی هم نکرد!
او خود را آنقدر بزرگ می داند که احتیاجی به عذرخواهی ندارد و هرکاری می کند درست است و سطح شعور و آگاهی اش از همه بیشتر است.

زرشک تعارف می کند
شاهکار مجریان سیما در سال جاری، عملیات تعارف زرشک بود! برنامه ای که بسیار سروصدا کرد و هرچه سعی شد که این داستان ماستمالی شود، نشد که بشود. مجری این برنامه البته سابقه بسیاری در این مدل شیرین کاری ها داشته و افرادی که از نزدیک وی را می شناسند، می دانند که جلوی دوربین از خود بی خود شده و به صورت جوگیرانه نمی تواند خود را کنترل کند. به همین دلیل است که مهمانهای برنامه اش را برخی مواقع دست انداخته و مسخره کرده اما جز آنگه بخواهد خود را بانمک جلوه دهد، موضوع دیگری پشت حرکاتش نیست.

توووووی دروازه
برخی نیز سالیان سال است در تلویزیون اجرا دارند اما توجه مخاطبان را نتوانستند سمت خود جلب کنند تا اینکه فضای مجازی این موقعیت را در اختیارشان قرار داد. این نوع مجریان و گزارشگران و گویندگان سعی دارند با اجرایی مثلا خاص و متفاوت و بعضا با گافهایی قصدی، نام خود را در فضای مجازی مطرح ساخته و کاری کنند مخاطبان فضای مجازی کلیپ هایشان را برای یکدیگر به اشتراک بگذارند. به این صورت به تدریج در جامعه اسمی برای خود در کرده و سعی می کنند شهرت را دو دستی بغل کنند. گاهی آنها در اظهار نظرشان برترین مربیان فوتبال جهان را قبول نداشته و سطح دانش فنی خود را از آنها بیشتر می دانند!!!!

پسری که از پدر سبقت گرفت
پسر یکی از مفاخر ایران زمین جز مشتریان ثابت برنامه های مختلف تلویزیونی است. پدر این پسر برای ایران و در زمینه علم بسیار افتخارآفرینی کرده و جز نوابغ به حساب می آید اما بسیاری از داستانهایی که درباره اش شنیده ایم تنها افسانه هایی است که توسط پسر برای مخاطبان تعریف شده. پسر عزیز در ابتدا سعی کرد زیر سایه پدر برایش اتفاقات خوبی بیفتد که نیفتاد و سپس به این نتیجه رسید با داستان سرایی نامی برای خود دست و پا کند.اینگونه بود که به سیما راه یافت و هر روز با داستانهایی جدیدتر و جذابتر مخاطبان را سرگرم ساخته و خود را برایشان عزیزتر می کند. شاید اگر این داستانها نبود، پدر برایمان عزیزتر می ماند.

عدالت کجاست
تیم فوتبال یکی از مشهورترین مجریان سیما در مسابقاتی آنقدر حاشیه ساخت که با حریف دست به گریبان شده و بازیکنان آنها را راهی بیمارستان گرد، اتفاقی جلوی چشمان آن مجری.اگر این رویداد در زمینهای خاکی محلات ساوجبلاغ رخ می داد، مجری عزیز زمین و زمان را به هم می دوخت و حسابی سر این قضیه جنجال به پا می کرد اما هنگامی که پای عدالت درمیان باشد، برخی مواقع ترازو نامیزان می شود!
مجری توانمندی که برنامه اش بسیار پرمخاطب است، شاید به دلیل سیاست های سیما که اجازه رقابت را گرفته است،و هرحرفی بخواهد در آن می زند و به طور حتم پاسخگوی هیچ کسی هم نیست. از اینکه فلان داور اسمش را از ایکس به وای عوض کرده و چرا فلانی داماد فلانی است تا اظهار نظر درباره سیاست و سینما و…
وی احتیاجی به شهرت ندارد چرا که به حد کافی مشهور است اما میل به دیده شدن بیشتر باعث می شود که آگاهانه حرفهایی بزند که چند روزی سرزبانها باشد.

ویرانه ای به نام سیما
اشکال از مجریان و علاقه شان به شهرت است یا این تلویزیون است که هیچ سیاستی برای انتخاب مجریان و یا نظارت بر رفتارشان ندارد. تلویزیون که سالها با چماق ممنوع التصویری مجریانش را ترسانده بود، این روزها برابر شبکه های اجتماعی به نوعی کم آورده و هر مجری که از تلویزیون خارج می شود به سرعت در یک سایت برای خود برنامه ای تولید می کند. پس این سیاست زور باید دچار تغییر شود اما مسوولان سیما هیچ برنامه ای برای تغییرات ندارند.
به نظر می رسد که آنها هم بدشان نمی آید که همین جنجالسازی ها توسط نورچشمی هایشان صورت پذیرد تا شاید مردم به خاطر همین موضوع هم شده کمتر سراغ ماهواره بروند! استراتژی اشتباه که مخاطب را پس می زند.
از سوی دیگر مجریان باید بدانند که شهرت به هرقیمتی آنچنان جذابیتی ندارد و پس از مدتی به سرعت توسط مخاطب پس زده شده و به سمت فراموش شدن حرکت می کنند.

 




چرا آزاده نامداری در “آبان” به منبر می‌رود؟⇔این است محصول رسانه‌ای که علاقه‌ای به ترتیب مجریان چندوجهی ندارد

سینماروزان/بهمن توتونچی: ساده رد شدن از کنار برنامه “آبان” آزاده نامداری که این روزها در فضای مجازی در حال نشر است کار سختی است. نوشتن درباره آزاده نامداری آن هم با رویکرد انتقادی نیز کار سختی است چرا که نامداری به دلایل مختلف امکان حضور در تلوزیون ندارد و او را مورد نقد قرار دادن آن هم در شرایطی که او بیرون گود نشسته است میتواند نه “حرفه ای” بلکه “سیاسی” تعبیر شود. اما هدف این نوشته عبوراز خط کشی های سیاسی و ایجاد بستری برای گفتگو با نامداری در منشور فرهنگ است.

نامداری در دومین قسمت “آبان” میزبان خانم منیژه حکمت بود. “آبان” به لحاظ محتوایی پیچیدگی های خاصی ندارد. برنامه آمده است تا در راستای توانمندسازی زنان با رویکردی فمینستی تولید گفتمان کند. برنامه البته سعی میکند یک قدم جلو تر رود و در عین ترویج یک نگاه فمنیستی اهمیت مادربودن را هم پررنگ کند و این در لابلای سوالات و شعار اسپانسر برنامه قابل رویت است. این یعنی برنامه در عین سادگی محتوی با تلاش برای جمع بین فمینیسم لیبرال و نقش سنتی مادری خانواده ایرانی در تلاش است تا با ایجاد یک تلفیق گفتمانی، فمینسیم را ایرانی کند و اینجاست که تازه مادر بودن، چادری بودن و تجربه آنتولوژیک چالشهای خانوادگی نامداری قرار است به روایت برنامه کمک کند. اما معلوم نیست این خصوصیات نامداری به چه میزان انرژی لازم برای باری که او قصد انتقال آن دارد را در اختیار او قرار داده است.

چرا نامداری به منبر می رود؟

نامداری با تلاش بیش از حد در ساده سازی صورت مساله و همچنین پرسیدن سوالاتی کاملا جهت دار و بدون مغز نشان میدهد که آمده است تا سنت پروپاگاندا و خطابه گویی تلویزیون را به فضای مجازی ببرد. نامداری فراموش میکند که فضای مجازی خط قرمزهای محتوایی تلوزیون را ندارد اما اجرا خطوط قرمز فرمی و حرفه ای خود را دارد. اجرا با خطابه و منبر فرق دارد. نامداری به منبر میرود. این یعنی مساله این نیست که که چرا نامداری ترویج فمینیسم را سرلوحه خود قرار داده است، مساله این است که:

یک) چرا ترتیب سوالها و کنش و واکنش او با میهمان امکان درک پیچیدگی صورت مساله را از مخاطب سلب میکند؟

دو) چرا نامداری به اصول حرفه ای یک پرسش گر و مصاحبه کننده پایبند نیست و صندلی مصاحبه را با تریبون سخنرانی اشتباه میگیرد؟

مثالهایی از وضعیت سفارشی نمای برنامه

با مروری بر سوالات نامداری نه تنها پراکندگی و تشویش خط روایی به چشم میخورد، بلکه سوالات کاملا جهت دار و در مواقعی بغرنج و سفارشی نما و سخنرانیهای بین متنی اعتبار حرفه ای بودن را از او سلب میکند. گویی نامداری آمده است تا اعتبار حرفه ای اجرای خود را با کسب اعتبار به عنوان یک فعال زن عوض کند.

به عنوان مثال، نامداری به راحتی حکمت را در طفره رفتن به سوال مربوط به سینمای فرهادی تنها میگذارد و در سوال بعدی خود با ایجاد دوگانه نامفهوم سینمای سیاست و سینمای زن -که واضح است سوال نویسنده برنامه است نه او- پاسخ را به حکمت هدیه میدهد.

در جایی دیگر با لحنی سخنرانی گونه درباره لزوم ایجاد کمپین مدنی برای زنها نطقی سر میدهد و بعد از اهمیت ساختار شکنی زنانه صحبت میکند. بعد سراغ کارگردان مرحوم میرود و مظلومانه میپرسد”آیا از زنهای ما در سینما سوء استفاده میشود؟” و بعد خود سریع جمع بندی میکند که “پس زنهای ما در سینما پاک کار میکنند و اینکه بگوییم از زنها سوء استفاده میشود این حرف فیکی است!”

همه اینها مثالهایی اند از این که نامداری نیامده است تا سوال بپرسد و در مجادله با میهمان، صرفنظر از نگاه شخصی خود، بیننده را در فهم دنیایی جدید یاری دهد. بلکه برعکس، نامداری آمده است تا تجربه آنتولوژیک خود را در قالب یک سخنرانی در اختیار همگان قرار دهد تا همذات پنداری مخاطب را نه با منطق روایی برنامه بلکه با زندگی شخصی خود به ارمغان آورد. در ادامه نامداری دوباره سوالی کاملا جهت دار در محکومیت ده نمکی میپرسد و در جایی دیگر در حالی در مذمت خشونت صحبت میکند که فراموش میکند که او نه میهمان برنامه بلکه مجری برنامه است.

در مراحلی پایان نیز او در یک سوالی عجیب از حکمت میپرسد که آیا به خاطر مواضع تندش توانسته است از رانت بهره مند شود!؟ سوالی که از اساس منطق آن مشکل دارد. در آخر نیز نامداری سروقت حمایت از دولت میرود و تقصیر و ضعف ها در حالی متوجه دولت قبل میداند که منیژه حکمت استدلال های اینچنین را تلویحا یک نوع فرافکنی توسط دولت میخواند. این یعنی نامداری حاضر میشود با دست خود به سوژه نقد حکمت تبدیل شود.

نامداری در خدمت روحانی؟
همه اینها یعنی نامداری آمده است تا به دوگانه های موجود سیاسی تکیه زند و خود را تمام قد در اختیار تبلیغات دولت روحانی و فمینیسم لیبرال قرار دهد و البته در همه ناکام جلوه کند.

منیژه حکمت هم به نقد دولت روحانی میپردازد و هم بارها اشاره میکند که مساله زن مساله ای چند وجهی است و او هیچ گاه به خاطر زن بودن در سینمای ایران مورد تبعیض واقع نشده است.

در طول مصاحبه در مقابل ساده سازیها و پررنگ سازی اهمیت ساختار شکنی زنانه توسط نامداری، حکمت مساله را پیچیده تر نشان میدهد. او بارها اشاره میکند که مساله زنان را باید از زوایای مختلف جامعه شناسی و مردم شناسی دید و نباید “جُفت پا” (عبارت حکمت) بر مسایل پرید.

حکمت همچنان اذعان میکند که وضعیت زنان در جمهوری اسلامی نسبت به قبل از انقلاب بهبود یافته است و او نیز توانسته است علیرغم همه فشارها، فیلم ها و رویاهای خود را در جمهوری اسلامی محقق کند و چه بسا دوران سینمایی شمقدری بهتر از دروان ایوبی بوده است.

البته که روایت حکمت خطی نیست. او از ولنگاری فرهنگی و فضای رانتی در عرصه هنر و فرهنگ شکایت میکند، اما در مجموع با تناقض صحبت میکند، تناقضهایی که همه این فرصت را در اختیار نامداری میداد تا از تبدیل این گفتگو به یک مونوگ بی چالش، ایدولوژیک و متناقض جلوگیری کند. باید تکرار کرد که مساله مواضع نامداری نیست، مساله این است که چرا مخاطب بیشتر از مواضع میهمان از مواضع مجری در این برنامه باخبر میشود. آری غایت رسانه پروپاگانداست، اما پروپاگاند هم قواعدی دارد و عدول از قواعد آن، سکه عاملان آن را از اعتبار می اندازد.

این است محصول رسانه ای که علاقه ای به ترتیب مجریان چندوجهی ندارد
البته باید پذیرفت که اجرا کار بسیار سختی است و این نقد از منظر نامداری میتواند غیر منصفانه تلقی شود. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که پیکان نقد نباید تنها به سوی نامداری روانه شود.

نامداری مقصر نیست. نامداری محصول یک ساز و کار رسانه ای و سرمایه آن هست. نامداری مجری جُنگ های عصرانه خانوادگی سیما و محصول صنعت فرهنگ داخلی است لذا آنچه او در این مصاحبه به تصویر کشیده است نتیجه تربیت رسانه ای او در سیمای جمهوری اسلامی ایران است.

این یعنی به زبان واضح تر انگشت اتهام باید به سمت سیاست گذاریهای تلوزیون روانه شود و این سوال مطرح شود که چرا تلویزیون علاقه ای به تربیت مجریان خود برای رویایی با مسایل پیچیده، چند وجهی و مورد سوال مخاطب ندارد و در بهترین حالت مجریانان خداحافظی کرده از تلویزیون  از اجرا و مدیریت رسانه های مجازی سربرآورده اند.

چرا باید به تلویزیون نگاه امنیتی داشت؟

البته در روزگار سردی سیما که دلیل آن فاکتورهای مالی، سیاسی ساختاری و رقابتی را شامل میشوند، این نقدها بی ربط و بی اثرند. اما نباید ناامید شد و به عنوان مثال پرسید چرا منیژه حکمت در قاب تلویزیون ایرانی دعوت نشده است تا به سوالات صریح و چالشی مجریان تلویزیون پاسخ دهد تا اینگونه که در این مصاحبه ظاهر شده است مونولوگ وار بر منبر نرود و به قول خودش کمی “گوش کند و کمک بگیرد.”

اگر تا دیروز برچسب های ایدئولوژیک و امنیتی توجیهی برای عدم تریبون دادن به هر آنکه به نوعی با گفتمان رسمی چالش دارد بود، باید گفت این دوره به پایان رسیده است و ضرورت حضور این افراد در قاب تلویزیون بیش از پیش حس میشود. این یک ضرورت فرهنگی و البته یک ضرورت امنیتی است. باید به تلویزیون نگاه امنیتی داشت، امنیت تنها حراست کاری های رایج و گاها بی اثر نیست، بحران مالی، تجاری شدن تلویزیون، اختلافات داخلی و دخالتهای بیرونی، اداره سلیقه ای و نداشتن آیین نامه منظم برای پوشش مسایل روز تنها مثالهای اندکی هستند از خطراتی که امنیت جامعه ایرانی را تهدید میکنند. آری آنچه غایب است نگاه امنیتی به صدا سیما است.

نامداری با جفت پا به استقبال موضوع زن رفته

نامداری از خط قرمز عبور کرده است، نه از خط قرمز محتوا، بلکه از خط قرمز فرم. و این محل نگرانی است.

در “آبان” نامداری “اجرا” نکرده است بلکه به جای تحریک قدرت تحلیلی و انتقادی مخاطب برای او خطابه کرده است و او این را در صدا سیما یاد گرفته است.

صدا سیمایی که ترجیح اش جُنگ های عصرگاهی و خنده های شبانگاهی و این روزها کدنویسی است تا ساخت سریال های فاخر و برنامه ترکیبی عمیق درباره مسایل روز.

سیمایی که با رویکر حذفی “ما-“آنها،” امروز به “آنها” کمک کرده است. اگر نامداری با “جفت پا” به استقبال موضوع زن رفته است، ما مدتهاست که خودمان داریم با توهمی به نام “دوران طلایی تلویزیون” برای خودمان “جفت پا” میگیریم.




مصطفی آل‌احمد: جشنواره فیلم کوتاه هیچ‌گاه نیاز به آمارسازی نداشته/چرا رسانه ملی مخاطبان را از تماشای فیلم کوتاه محروم کرده؟

سينماروزان: در روزهاي گذشته گزارشي درباره برخي ايرادات جشنواره فيلم کوتاه تهران منتشر شد.(اينجا را بخوانيد)

به گزارش سينماروزان انتشار آن گزارش سبب ساز آن شد مصطفي آل احمد از فيلمسازان جواني که سابقه سالها فعاليت در حيطه فيلم کوتاه دارد و امسال هم نامش در شمار بزرگداشتهاي جشنواره قرار دارد بکوشد به نوبه خود توضيحاتي درباره وضعيت فيلم کوتاه و روند برگزاري جشنواره بدهد.

مصطفی آل احمد با اشاره به این که فیلم سازان فیلم کوتاه به عرضه درست آثارشان نیاز دارند به سینماروزان بیان داشت: هر فرصتی که برای نمایش و اکران فیلم کوتاه وجود دارد باید مورد حمایت قرار گیرد. همان طور که نیاز داریم به تولید فیلم کوتاه، نیاز داریم به نمایش فیلمهای کوتاه در سینما و تلویزیون و جشنواره هایی مانند جشنواره فیلم کوتاه تهران.

این عضو هیأت موسس انجمن فیلم کوتاه با اشاره به ویژگی های اصلی فیلم کوتاه گفت: بیان موجز و کوتاه در زمینه معضلات و آسیب ها در حیطه ‌های مختلف به بهترین شکل در فیلم کوتاه تصویر می شود و دقیقا به دلیل همین تلخیص و ایجاز است که فیلم کوتاه  اثرگذاری بیشتری دارد.

رسانه ملی مخاطبان را از فیلم کوتاه محروم کرده

آل احمد با تأکید بر آن که جوانان این عرصه با کمترین امکانات کار می کنند اظهارداشت: فیلم کوتاه حمایت می‌خواهد و باید دیده شود و نیاز دارد به ایجاد فضاهایی برای دیده شدن مانند پاتوقی که انجمن سینمای جوانان برای فیلم کوتاه ایجاد کرده و همین جشنواره‌ای که سالانه در تهران برگزار می‌شود. از طرف دیگر رسانه ملی، مردم را از این قالب اثرگذار محروم کرده است. رسانه ملی می تواند با خرید آثار فیلمسازان فیلم کوتاه، هم به رونق آن کمک کند و هم با این بیان هنری موجز؛ مردم را با آسیب های اجتماعی آشنا ساخته و نیز شیوه ها و بیان هنری تازه را معرفی کند. حتی تلویزیون می‌تواند کانال تخصصی برای پخش فیلمهای کوتاه و بلند سینمایی ، ویدئو ، آثار هنری ، هنرهای تجسمی و هنرهای نمایشی اختصاص دهد و این ایده ایست که در مورد فیلم مستند جواب داده است. آرشیوهای ما پر است از فیلمهای کوتاهی که تا سالها می تواند ماده خام یک کانال تلویزیونی باشد.

یک تناقض در سینمای بلندی که مدام حمایت می‌شود

کارگردان فیلم سینمایی “پوسته” ادامه داد: فیلم کوتاه هزینه زیادی نمی خواهد و به عنوان مثال می توان با بودجه یک یا دو فیلم سینمایی سالانه ده‌ها  فیلم کوتاه تولید کرد. هم اکنون سالانه تعداد زیادی فیلم بلند با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته می شود که برخی از آنها نه در داخل توجهی برمی انگیزند و نه در خارج از کشور درخشش دارند ؛ اما همچنان از سازندگان آن فیلم ها حمایت  می شود. این در حالی است که فیلمسازان فیلم کوتاه سالانه درخشش های بسیار در عرصه های جهانی و داخلی دارند. اما متاسفانه حمایت از فیلم کوتاه بسیار کم است.

آل احمد خاطرنشان ساخت: فیلمسازی کوتاه زیربنای سینمای بلند حرفه ای است و هرچه بیشتر جوانان این حیطه مورد تشویق و حمایت قرار گیرند از آن سو شاهد رشد سینمای بلند خواهیم بود.

جشنواره ای که هیچ گاه نیاز به آمارسازی نداشته

این فیلمساز سینمای مستند و داستانی در پایان گفته های خود بیان داشت: در شرایط فعلی مهمترین مجال عرضه فیلمهای کوتاه جشنواره فیلم کوتاه و یک سلسله جشنواره استانی است و به عنوان کسی که خودم را برآمده از فیلم کوتاه می دانم به صراحت می گویم وظیفه اصلی مان حمایت از این جشنواره هاست. جشنواره فیلم کوتاه جزو معدود جشنواره های ملی است که هیچ گاه نیاز به آمارسازی درباره مخاطب نداشته چون همواره با مخاطب پرشور روبرو بوده و این جوانان سرمایه کمی نیستند. در این دو سال اخیر هم رونق جشنواره فیلم کوتاه تهران بیشتر از سال های پیش بنظر می رسد؛ امید دارم با همدلی بیشتر به ارتقا بیشتر این جشنواره کمک شود.




پرسش یک رسانه اصولگرا⇐چرا تلويزيون زير بليت “شامپوي تقلبي” رفت؟

سینماروزان: تبلیغات یک شامپوی خاص در رسانه ملی و مخالفت سازمان غذا و دارو با تبلیغ این شامپو سوژه گزارشی در روزنامه “جوان” شده است؛ گزارشی که در آن به گلایه از عدم رسیدگی به کیفیت آثاری که مدام در رسانه ملی تبلیغ می شوند پرداخته شده است.

متن کامل گزارش “جوان” را بخوانید:

چرا تلویزیون زیر بلیت شامپوی تقلبی رفت؟

یک: فقر مالي رسانه‌هاي ما از مكتوب تا مجازي و تصويري در اين سال‌ها باعث به وجود آمدن پديده‌اي به نام معامله تساهل‌آميز بر سر سلامتي شهروندان و چشم بستن بر اغراق‌ها و ادعاها در محتواي تبليغات آگهي‌ها شده است. واقعيت آن است كه بسياري از رسانه‌هاي ما به خاطر نبود اقبال مخاطبان و خريد محصول آنها عملا مؤسسه‌هايي زيانده هستند و به شدت به آگهي‌هاي تبليغاتي نياز دارند، از آن سو كشور در ركود اقتصادي به سر مي‌برد و در اين ميان آگهي‌هاي ناسالم در فضاي احتياج رسانه به منابع مالي فرصت تنفس بيشتري پيدا مي‌كند. البته اينكه يك رسانه تا چه ميزان مسئوليت اخلاقي در تبليغ محتواي يك آگهي دارد، بحث مفصلي است اما آنچه باعث شد به اين موضوع پرداخته شود، خبر چند روز گذشته‌اي بود كه مي‌تواند هشداري به رواج پديده‌اي باشد كه از مدت‌ها پيش رسانه‌هاي ما و حالا حتي رسانه ملي را درگير كرده است.

دو: در روزهاي اخير خبري منتشر شد مبني بر اينكه سازمان غذا و دارو با ارسال نامه‌اي به رسانه ملي و ارائه مستندات لازم، تبليغات شامپويي كه سازنده آن مدعي تأثير معجزه‌آساي آن در جلوگيري از ريزش و حتي رويش مجدد مو شده بود، خواستار توقف تبليغات اين شامپو از تلويزيون شده است. گفتني است هر بسته از اين شامپو با رقم غيرمتعارف و عجيب 284 هزار تومان به مشتري‌ها عرضه مي‌شده است.

سه: اين مطلب به دنبال تحليل جامعه‌شناسي و روانشناختي استقبال عجيب جامعه از اين فريب نيست. اينكه گفته شده تاكنون 140 هزار بسته از اين محصول در كشور به فروش رفته است در صورت صحت مي‌تواند زنگ خطري بر بينش مخاطبان يك رسانه باشد كه چطور با وجود اين همه برنامه‌سازي و امكان جست‌وجو باز سودجويان و سوداگران مي‌توانند به راحتي مخاطبان خود را دور بزنند.

اين مطلب بيشتر به دنبال آن است كه بگويد در فضايي كه گرد فقر بر دامن رسانه‌ها بنشيند، از‌ آنها نمي‌توان انتظار داشت اخلاق را در حد اعلا مراعات كنند و اجازه ندهند فضاي غلو و دروغ بر محتواي آگهي‌هايي كه عرضه مي‌شود سايه بيندازد، در حالي كه متأسفانه عمده تحليل‌هاي ما در اين ميان در فضاي جناحي و سياست‌زده صورت مي‌گيرد.

واقعيت آن است كه هر زمان توليدكنندگان اصيل در يك كشور نتوانند فعال باشند و كارآفريني در مفهوم اصيل آن امكان توسعه نداشته باشد، در آن صورت رسانه‌ها نيز زير بليت كارآفرين‌نماها و توليدكنندگان محصولات تقلبي خواهند رفت و فاجعه آنجاست كه اگر روزي به تبليغ اين‌گونه محصولات از رسانه‌هاي آن‌ور آبي مي‌خنديديم و محتوا و ادعاي مطرح شده در اين آگهي‌ها را خنده‌دار و مضحك مي‌يافتيم، امروز علناً و در روز روشن مي‌بينيم كه همين نوع آگهي‌ها سر از رسانه ملي درآورده است.

در اينكه هر رسانه‌اي بايد كلاه خود را قاضي كند و بر وجدان اخلاقي خود سرپوش نگذارد و ببيند كه چه محصولي را تبليغ مي‌كند، ترديدي نيست اما همچنان كه اشاره رفت ما در فضاي ايده‌آل حركت نمي‌كنيم و بايد واقع‌بين بود كه اگر رسانه از يك سو با بحران مخاطب روبه‌رو باشد و از طرف ديگر بحران منابع مالي تهديدش كند، گاه چاره‌اي براي او نمي‌ماند كه سراغ آگهي‌هايي برود كه يا محتواي اغراق‌گونه و كاريكاتوريزه دارند يا اساساً محتواي‌ آنها از اغراق هم گذشته و يك دروغ بزرگ را با قيمتي عجيب به عنوان يك محصول و كالاي معجزه‌آسا به مخاطبان آن رسانه عرضه مي‌كند.




چرا برنامه‌سازی در رسانه ملی تا این حد تکراری و غیرخلاقانه شده است؟

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: بـرنامـه‌هاي پـرمخـاطب «دورهمي» و«خندوانه» پيش از آغاز ويژه‌برنامه‌هاي مناسبتي ماه محرم و صفر به اتمام رسيدند.

به گزارش سینماروزان با پايان پخش اين دو برنامه اين صحبت به ميان آمد كه برنامه‌های تلويزيون بعد از «دورهمي» و «خندوانه» تمام شده است و ديگر برنامه‌اي ندارد كه بتواند مردم را پاي تلويزيون بنشاند و گویا در عمل هم همین اتفاق رخ داده است.

شبكه يك، شبكه هر ايراني!
به رسم پيشكسوتي و اينكه دكمه‌هاي ريموت كنترل تلويزيون از يك شروع مي‌شود، شبكه يك سيما با شعار «شبكه هر ايراني» اولين شبكه‌اي است كه برنامه‌هايش را بررسي می کنیم. شبكه اول از زمان آغاز به كار سازمان راديو و تلويزيون تأسيس شده و تاكنون ادامه حيات داشته است؛ شبكه‌اي كه برنامه‌هايش بايد براي همه ايران باشد. اين «بايد» باعث شده تا برنامه‌سازان شبكه اول ايده كهنه شده‌اي را حدود 20 سال تكرار كنند.

اگرچه برنامه «صبح بخير ايران» تعطيل شده است ولي اقبال واحدي، مجري اين برنامه دل از سفرهاي دور ايران نبريده است و با «سفرنامه صبا» به گوشه و كنار ايران مي‌رود ولي بدي سفرنامه صبا اين است كه در طول دو دهه گذشته نخواسته تغييري داشته باشد و واحدي همان سبك قديمي‌اش را تكرار مي‌كند.

در مقابل برنامه اقبال واحدي، نمونه موفق يك ايرانگردي را مي‌توان در مجموعه مستند«ايرانگرد» ديد كه به جاي اينكه وقت بينندگان تلويزيون را با گفت‌وگو با مديران محلي و مسئولان شهرستان‌ها پر كند، به زيبايي‌هاي طبيعي كشورمان مي‌پرداخت و براي افرادي كه سوداي سفر در سر دارند راهنماي خوبي بود.

شبكه يك در ديگر روزهاي هفته مسابقه «خانه ما» را دارد كه از شبكه افق نيز پخش مي‌شود. ايده «خانه ما» در مديريت هزينه و مصرف نيز يك كپي ساده از روي مسابقات ماهواره‌اي است. شبكه اول سيما برنامه‌هاي «هم‌قصه» با رويكرد جهان اسلام، «حرف حساب» اقتصادي، «نگاه يك» اكثراً با رويكرد سياسي، «امروزي‌ها» و «ثريا» را دارد كه در اين بين «ثريا» به خاطر رويكرد خاصش داراي جامعيت مخاطب است.

شبكه دو، شبكه خانواده
شبكه دو به طور مشخص چند تاك‌شو دارد. اولي برنامه «رو به راه» است كه اجراي آن را مژده لواساني بر عهده دارد. در هفته گذشته«رو‌به راه» ميزبان پيرهادي، عضو شوراي شهر تهران بود؛ برنامه‌اي كه مي‌توانست با توجه به حواشي كه در مورد واگذاري زمين‌ها توسط شهرداري تهران مطرح است، محمل خوبي براي پاسخگويي به افكار عمومي باشد ولي مجري برنامه به جاي استفاده بهينه از فرصت به وجود آمده مدت زمان زيادي را به تعريف و تمجيد از پيرهادي گذراند.

«زنده باد زندگي» با اجراي محمدجعفر خسروي فضايش كمي سن و سال‌دارتر از «رو به راه» است. اين برنامه شامگاهي نيز با وجود اينكه چند سالي است اجرا مي‌شود ولي نتوانسته جريان‌سازي داشته باشد چون هدف برنامه‌ساز مشخص نيست و خسروي برنامه تلويزيوني را با گپ‌هاي خانوادگي و حرف‌هايي كه گفتن‌شان صرفاً به گذر زمان كمك مي‌كند، تبديل كرده است. شبكه دو هم مانند شبكه يك برنامه قديمي را احيا كرده و آن مسابقه محله است كه سال‌هاي خيلي دور توسط مسعود بينش‌پژوه اجرا مي‌شد و حالا نيز با كمترين تغيير نسبت به گذشته اجرا مي‌شود.

شبكه سه، حالا خورشيد
صبح را مي‌توان با «حالا خورشيد» شروع كرد. نه به خاطر اينكه ديگر شبكه‌هاي تلويزيوني برنامه صبحگاهي ندارند بلكه به خاطر اينكه رضا رشيدپور خوب بلد است برنامه‌اش را شلوغ كند و خبرسازي كند. چيزي كه بيننده‌هاي تلويزيون به آن احتياج دارند يعني تزريق انرژي و كمي استرس براي شروع يك روز كاري.

البته در اين بين گاف‌هايي هم پيش مي‌آيد كه ناشي از اصرار زياد براي پرداختن به حاشيه روز توسط رشيدپور است. براي ظهر‌ها هم شبكه سه «سمت خدا» را دارد كه سرشناس‌ترين برنامه ديني است و بيننده‌هاي خاص خود را دارد. خانم دكتر جلالي بعد از جدا شدن از شبكه دو، برنامه «خط سوم» را در شبكه سه توليد كرده است كه برنامه‌اي گفت‌وگو‌محور است و حال و هوايش نيز مانند برنامه‌هاي شبكه دو است.

«هفت» و «نود» نيز بيننده‌هاي خود را دارد، با اينكه اصلاً از ميزان رضايت عمومي اين دو برنامه قابل قياس نيستند. «هفت» به دليل ادبيات مجري و كارشناسش اين روزها از سوي منتقدان با انتقادهایی روبه‌رو شده است ولي«نود» پربيننده‌ترين برنامه ورزشي سيما است كه بينندگانش دوشنبه شب‌ها منتظر‌ند تا عادل فردوسي پور ساختار فوتبال كشور را به نقد بكشد.

شايد كمتر بيننده تلويزيوني تصور مي‌كرد برنامه پزشكي هم مي‌تواند جنجال‌آفرين باشد. تصور عامه از برنامه‌هاي پزشكي اين است كه آقا يا خانم دكتر كاملاً با پرستيژ رسمي و لبخند تصنعي به سؤالاتي كه مجري‌هاي برنامه‌هاي تلويزيوني به نمايندگي از سوي بينندگان مي‌پرسند جواب دهد و پاسخ‌ها هم آنقدر كلي باشد كه بيننده براي پيگيري درمان سراغ مطب دكتر را بگيرد، اما «اكسير» با اجراي فرزاد حسني به خاطر نوع اجراي حسني و حاشيه‌هاي برنامه توانست چهره‌اي متمايز از خود به نمايش بگذارد. اين تمايز را نمي‌توان به معناي بهتر بودن دانست ولي قطعاً تفاوت‌هاي«اكسير» با ديگر برنامه‌هاي تلويزيوني باعث شده اين برنامه بيننده‌هاي خودش را داشته باشد.

شبكه چهار، پر‌كردن آنتن با گفت‌و‌گو
در يك نگاه سختگيرانه اگر هر شب به طور رندوم شبكه چهار را ببينيد يك برنامه گفت‌و‌گو محور در حال پخش است. اين شبكه به تازگي برنامه جديدي را در اختيار محمد صالح علاء گذاشته است. صالح علاء كه با “دو قدم مانده به صبح” در شبكه چهار برنامه‌اي شبانگاهي آرام را داشت بعد از چند سال دوري از هفته گذشته برنامه «چشم شب روشن» را به شبكه چهار آورده كه متأسفانه اين برنامه فاقد نوآوري در قياس با «دو قدم مانده به صبح» است. گويا صالح علاء در سال‌هاي دور بودن از تلويزيون به همه چيز فكر مي‌كرده به غير از اينكه در زمان بازگشت چه كار كند كه برنامه‌اي پرمخاطب داشته باشد.

شبكه پنج، سرگردان ميان تهراني بودن يا نبودن
شبكه پنج سيما دوباره شبكه تهران شده است ولي برنامه‌هايش هنوز رنگ و بوي اقتصاد را دارد و تهراني بودن اين شبكه هنوز پررنگ نشده است. برنامه‌هاي گفت‌و‌گو محور شبكه پنج نيز غالباً نگاه اقتصادي دارند. ايراد بزرگي كه هنوز تلويزيون نتوانسته آن را حل كند، اين است كه مفاهيم خشك اقتصادي را چگونه بايد براي مردمي كه از تئوري‌هاي اقتصادي سر درنمي‌آورند اما زندگي‌شان بر پايه اقتصاد شكل مي‌گيرد، برنامه‌سازي كرد.

به همين خاطر گپ و گفت‌هاي اقتصادي شبكه پنج بي‌رمق و صرفاً براي جامعه مخاطب خاص است. «به خانه بر مي‌گرديم» برنامه خانواده‌محور شبكه پنج است كه با وجود عوض شدن چندباره گروه‌هاي اجرا استايل و چارچوب برنامه تغيير خاصي نداشته است. برنامه جديد «دست خط» كه با اجراي محمدحسين رنجبران تهيه مي‌شود شباهت‌هاي زيادي به برنامه «شناسنامه» دارد. اين برنامه هفته پيش ميزبان مهدي چمران بود و گفت و گو با اين عضو شوراي شهر بيشتر از آنكه چالشي باشد به تعريف و تمجيد از عضو شوراي شهر گذشت.

شبكه‌هاي جديد، سهم‌هاي متفاوت از مخاطب
ستاپ باكس‌ها اين امكان را مي‌دهد تا بيننده‌هاي تلويزيون به مجموعه‌اي از شبكه‌هاي جديد دسترسي داشته باشند. شبكه‌هايي كه هر كدام مشخصه‌هايي دارد و به دليل مأموريت‌هاي خاص‌شان از مخاطبان متفاوتي برخوردارند. در بين شبكه‌هاي نوظهور سيما به طور مشخص دو شبكه افق و  نسيم برنامه‌هاي گفت‌و‌گو محور دارند و البته شبكه «ورزش» كه رويكردش مشخص است.

افق كه جزو كم‌بيننده‌ترين شبكه‌هاي تلويزيوني است چند برنامه گفت‌وگومحور دارد. علت انتخاب برنامه‌هاي گفت‌وگو‌محور براي اين شبكه احتمالاً راحت بودن برنامه‌سازي براي گروه‌هاي نيمه آماتور برنامه‌ساز اين شبكه است. در مقابل نسيم، دو برنامه «خندوانه» و «دورهمي»را به روي آنتن آورد كه به جاي پرداختن به مسائل تكراري، سراغ سبك‌هاي جديدي در اجرا رفت. سياست نسيم براي جلب بيننده با تكيه بر برنامه‌هاي «خندوانه» و «دورهمي» جواب داد و اين روزها با نبود اين دو برنامه نشانه‌هاي ركود را در «نسيم» و كليت تلويزيون مي‌توان ديد.

در زماني كه كپي بودن برنامه «دورهمي» به راحتي از سوي مخاطبان كشف مي‌شود، انتظار اينكه تاك‌شو‌هاي ديگر شبكه‌ها كپي نباشد خيلي سخت است. در بهترين حالت برنامه‌سازان تلويزيون سعي كرده‌اند برنامه‌هاي پرمخاطب خارجي را بومي‌سازي كنند، مانند كاري كه رامبد جوان در «خندوانه» انجام داده است. ديگر برنامه‌ها كه حتي حاضرند از شبكه‌هاي داخلي كپي كرده و خلاقيت‌شان را صرفاً در تغيير نام برنامه به نمايش بگذارند.




ادعای “کیهان”⇐تلویزیون به طور کاملا رایگان برای فیلم فرهادی تبلیغ می‌کند

سینماژورنال: نقدهایی که از زمان حضور در جشنواره کن تا زمان اکران داخلی در رسانه ملی بر “فروشنده” اصغر فرهادی رفته است موجب آن شده است که روزنامه اصولگرای “کیهان” با نگارش متنی انتقادی از تبلیغات غیرمستقیمی بگوید که به این واسطه نثار فیلم فرهادی شده است.

به گزارش سینماژورنال این روزنامه با طرح این مسأله که تبلیغات غیرمستقیم گاهی بیشتر از ساعتها تبلیغ رسمی جواب می‌دهد این پرسش را طرح کرده که هزینه ساعتها تبلیغ غیرمستقیم برای این فیلم را چه کسی پرداخت کرده است.

متن کامل گزارش “کیهان” را بخوانید:

فروش فیلم بدون تبلیغ در بوق و کرنا

در حالی که ظاهرا تلویزیون هیچ‌گونه آگهی تبلیغاتی و یا تیزر برای فیلم فرهادی پخش نکرده است و سازندگان و هواداران این فیلم قضیه «فروش فیلم بدون تبلیغ تلویزیونی» را در بوق و کرنا کرده‌اند، اما اگر ساعاتی که در همین تلویزیون به انحاء مختلف به فیلم فوق‌الذکر پرداخته شده را جمع کنیم‌، بارها رکورد تبلیغ فیلم‌هایی که به نمایش عمومی در‌می‌آیند (آن هم بدون پرداخت حتی یک ریال از سوی تولید‌کننده یا پخش‌کننده فیلم و به صورت کاملا رایگان) شکسته شده است! به این معنی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ساعت‌ها درباره فیلم یاد شده، صحبت و بررسی و تحلیل (مثبت و منفی) ارائه شده و به طور مجانی برای آن تبلیغ شده است!! فراموش نکنیم که حتی نقد منفی و یا بدگویی درباره پدیده‌ای در رسانه، بعضا نتیجه عکس داشته و مخاطبان را به آن پدیده راغب‌تر ساخته است. برهمین اساس است که برخی تولید‌کنندگان عمدا در تبلیغاتشان می‌گویند که از کالای ما استفاده نکنید!!

صحبت از زمان حضور در کن آغاز شد
صحبت درباره فیلم فرانسوی و قطری که از همان زمانی که در جشنواره فیلم کن جایزه گرفت، در صدا و سیما شروع شد و در حالی که برخی معترض بودند چرا در تلویزیون، خبر موفقیت فیلم در کن پخش نمی‌شود، تقریبا در کمتر برنامه با ربط و بی ربط بود که از این فیلم و جایزه‌اش و تبریک به خاطر آن جایزه سخن به میان نیاید!! از برنامه‌های سینمایی مانند «هفت» گرفته که در چند قسمت‌، موفقیت فیلم و جایزه‌اش با حضور کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت تا برنامه‌های خانوادگی و ورزشی و حتی آشپزی!!!

منتقدی که یک تنه دو برابر منتقد روبرویش حرف زد
با اکران فیلم و همچنین انتخاب آن برای اسکار، باز هم ساعت‌های دیگری از برنامه‌های صدا و سیما به تبلیغ مجانی برای این فیلم اختصاص یافت که آخرین آن، اختصاص یکساعت و نیم از برنامه جمعه شب «هفت» به بحث و مناظره درباره آن بود با حضور کارشناسی که با حرارت تمام از فیلم دفاع می‌کرد و یک‌تنه بیش از دو برابر منتقد روبرویش و البته مجری برنامه حرف زد. آنچه که صدها برابر پخش تیزر مثلا یک یا دو دقیقه‌ای فیلم تاثیر‌گذار بود.

شاید سرمایه گذار قطری مجسمه اسکار را هم بخرد
به راستی تلویزیون برای یک تیزر کوتاه چه هزینه‌ای دریافت می‌کند؟ مگر برای نمایش چند ثانیه‌ای یا صحبتی کوتاه از تولید‌کننده یک کالا یا ارائه‌کننده خدمات که اسپانسر یک برنامه تلویزیونی می‌شوند، هزینه‌های میلیاردی دریافت نمی‌کنند؟ با این حساب از توزیع‌کننده فیلم «فروشنده»، چه مبلغی باید دریافت شود؟ البته این هزینه‌ها را می‌توان از تهیه‌کننده قطری فیلم مسترد کرد که به هرحال پول فراوان دارد و حتی ممکن است با این پول‌، مجسمه اسکار را نیز برای فیلم بخرد!!!




معاون سیما خبر داد⇐ تولید ۱۰ سریال الف ویژه تاریخی-مذهبی-دفاع مقدس در رسانه ملی

سینماژورنال: ساخت سریال‌های الف ویژه در سازمان صداوسیما از سر گرفته می‌شود.

به گزارش سینماژورنال این خبری بود که مرتضی میرباقری  معاون سیما  در حاشیه بازدید از پشت صحنه سریال تاریخی «معمای شاه» اعلام کرد.

میرباقری البته که از در دستور کار قرار گرفتن 10 سریال الف ویژه برای تولید صحبت کرد و مضمون آنها را تاریخی-مذهبی-دفاع مقدس خواند ولی نامی از سریالها نیاورد.

میرباقری گفت: تاریخ انبیاء، تاریخ اسلام، اثرات اندیشمندان ایرانی در اسلام و تاریخ هشت سال دفاع مقدس دستمایه 10 طرح الف ویژه‌ای است که به زودی جزئیات آن در اختیار رسانه‌ها قرار می‌گیرد.

دکتر میرباقری تاکید کرد: سازمان برای تولید مجموعه‌های نمایشی کمبود بودجه ندارد؛ چرا که تولید برنامه‌های نمایشی موفق را نه صرف هزینه بلکه جذب سرمایه می‌داند.

احیای سیمافیلم

بر اساس این گزارش، از دیگر خبرهای مهمی که روز گذشته توسط معاون سیما اعلام شد، بازگشت گروه‌های فیلم و سریال به شبکه‌ها و احیای عنوان «سیمافیلم» بود. در دوره محمد سرافراز عملا ساخت سریال‌ها از شبکه‌ها گرفته شده و در دو مرکز امور نمایشی سیما و گسترش فیلمنامه‌نویسی دنبال می‌شد.

میرباقری بازگشت گروه‌های فیلم و سریال به شبکه‌ها را از دیگر برنامه های این معاونت دانست و افزود: هر یک از شبکه‌ها با توجه به حال و هوای مخاطبانشان تولید برنامه‌های نمایشی خواهند داشت ولی این تولیدات با برنامه‌ریزی و طبق اصولی خواهد بود که مرجع آن سیما فیلم است.

معاون سیما بر نقش سیمافیلم در تولید سریال‌های ویژه الف تاکید کرد.




ادعاهای یک کارگردان⇐مدیر رسانه ملی گفتند سند خانه بیاورید تا تیزرتان را پخش کنیم!/خدا به GEM خیر دهد؛ آنها بزرگ‌ترین کمک را به ما کردند

سینماژورنال: سهیل بیرقی کارگردان جوانی که این روزها فیلم “من” را روی پرده دارد و فیلمش علیرغم کم هزینه بودن در تولید تا اینجا نزدیک به 2 میلیارد فروخته است در تازه ترین گفتگویش با “ایسنا” به انتقاد از مدیران رسانه ملی پرداخته است که هیچ حمایتی برای پخش تیزر فیلمش انجام نداده اند.

به گزارش سینماژورنال سهیل بیرقی درباره دلیل تیزر نداشتن در رسانه ملی گفت: جالب است که برای تیزر حتی به پروانه‌ نمایش فیلم نگاه نمی‌کنند. یک شورای تشکیل می‌دهند که تصویب می‌کند کدام فیلم تیزر داشته باشد و کدام نداشته باشد. در این شورا فیلم ما را دیدند و همه رأی مثبت دادند و تصویب کردند اما لحظه‌ی آخر گفتند تیزر فیلم پخش نشود چون در «جم» تیزر آن پخش می‌شود.

وی ادامه داد: پدیده‌ای وجود دارد به نام مورد عجیب «جم»! که برای اولین‌بار این بنا را گذاشت که تبلیغ فیلم‌های ایرانی را پخش کند که هیچ ربطی به ما نداشته است. آنها از وب‌سایت‌هایی که تیزر فیلم ما منتشر شده است، آن را برمی‌دارند و به عنوان حمایت از کالای ایرانی پخش می‌کنند. پخش سرخود آنها باعث می‌شود جایی مثل رسانه‌ی ملی تیزر ما را پخش نکند. بعد به شکل خیلی اتفاقی -که درواقع اتفاقی هم نیست و خیلی معانی دارد- از سه روز پیش شبکه‌ی جم به این نتیجه می‌رسد که کلاً تیزر هیچ فیلمی را پخش نکند و ناگهان پخش همه‌ی تیزرها متوقف می‌شود. خیلی راحت‌ می‌شود ربط این قضیه را با مسائلی که در ایران پیش می‌آید پیدا کرد. تا جَو در ایران ملتهب می‌شود، «جم» پخش تیزرها را متوقف می‌کند. الان ما نه پخش خود جوش تیزرها از این شبکه‌ی ماهواره‌ای را داریم و نه صداوسیما را.

گفتند سند خانه بیاورید تا تیزرتان پخش شود

بیرقی درباره جلسه ای که با مدیران سیما داشته اظهار کرد: به تازگی جلسه‌ای با مدیر بازرگانی صداوسیما داشتم که ایشان مرا به نادرست‌گویی در زمینه پخش تیزرهای جم متهم کردند و بعد از پاس‌کاری‌های همیشگی اداری در نهایت با رفتار نامناسبی گفتند که سند خانه بیاورید که اگر روزی معلوم شد که شما دروغ گفتید و خودتان تیزر به جم داده‌اید، روی آن سند اقدام قانونی کنیم. این در حالی است که فیلم دیگری که همزمان با ما اکران شده و تیزرهای بیشتری نسبت به ما در جم دارد، سهمیه 170 تیزر رایگانش از تلویزیون گرفته است.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: اینکه می‌گویند باید به بخش خصوصی بها داد و راه ادامه‌ حیات سینما اتکاء به بخش خصوصی است، چه می‌شود؟! کسی که به او ظلم می‌شود همین بخش خصوصی است؛ با این مشکلات پس به چه امیدی باید کار بعدی را شروع کنیم؟ فیلم ما از یک میلیارد و 100 میلیون که رد شد، به سوددهی رسیده است. از بین این همه فیلمی که اکران می‌شود، چندتا به سوددهی می‌رسد؟ در بهترین حالت فیلم‌ها خرج خودشان را در می‌آورند – جز دو سه فیلم پرفروش که قضیه‌شان فرق دارد– خیلی هنر کرده باشند هزینه‌ی خودشان را جبران کرده‌اند.چه آپشن ویژه‌ای برای فیلمی که در بخش خصوصی تولید و اکران شده و به سوددهی رسیده است وجود دارد؟ مگر نباید بخش خصوصی تشویق شود؟

دلیل بالا رفتن آمار تماشاگران تبلیغات جم بود

بیرقی درباره تبلیغات “جم” هم بیان داشت: خوب بود. خدا خیرشان بدهد! آنها یکی دو هفته خوب تبلیغ کردند. دلیل این‌که سال 1395 اینقدر آمار تماشاگران تغییر کرد تبلیغ «جم» بود. اگر این کار را نمی‌کردند، هیچ‌کدام از این فیلم‌ها اینقدر فروش نمی‌کرد و مردم دوباره با سینما آشتی نمی‌کردند. واقعاً قشری که سینما رفتن را کنار گذاشته بودند، دوباره رفتند و آشتی کردند و این شعار نیست، واقعا اتفاق افتاد. آنها بزرگ‌ترین کمک را به ما کردند بدون این‌که ریالی پول گرفته باشند یا دغدغه ما را داشته باشند. مسئولان و مدیران تلویزیونی به تیزر ما کد دادند؛ وقتی کد می‌دهند یعنی تمام؛ یعنی روی آنتن! اما لحظه‌ آخر ملغی شده و پخش نکرده‌اند، چون «جم» پخش کرده! مگر ما گفتیم «جم» تیزر پخش کند؟ خودشان سرخود این کار را کردند. حالا نه آنجا را داریم نه اینجا را.




هشدارهای اولین مدیر شبکه ۳⇐دیگر نمی‌شود بر اساس تفکرات خودمان صداو سیما را اداره کنیم/خط قرمزها نمی‌تواند خط قرمزهای ۳۰ سال پیش باشد

سینماژورنال: محمدجعفر صافی اولین مدیر شبکه سه سیما که اولین مدیر یک شبکه‌ تلویزیونی محسوب می‌شود که پس از انقلاب راه‌اندازی شده و به مدت ۹ سال در این کسوت فعالیت داشته است، درباره شرایط امروز صداوسیما به بیان سخنانی پرداخت.

به گزارش سینماژورنال محمدجعفر صافی در گفت‌وگو با “ایسنا” اظهار کرد: شرایط رسانه‌ای نسبت به گذشته خیلی فرق کرده است. در دوره‌ ما رسانه‌ها مجازی حضور نداشتند. این رسانه‌ها اخیراً نشان دادند که چقدر می‌توانند موثر باشند و حتی در مواقعی نقشی مهمتر از رادیو و تلویزیون‌های دنیا را ایفا کنند.

او با بیان اینکه «دیگر نمی‌شود بر اساس تفکرات خودمان صداو سیما را اداره کنیم» سخنانش را اینگونه ادامه داد: به هر حال امروز باید واقعیت‌ها را بپذیریم و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم. باید دید که رقبا چه برنامه‌هایی دارند و ما بر اساس آن برنامه‌ها برای خودمان برنامه‌ریزی کنیم. خط قرمزها نمی‌تواند خط قرمزهای ۳۰ سال پیش باشد. ما در آن زمان برای پخش یک مسابقه فوتبال و کشتی هم مورد انتقادهای زیادی قرار می‌گرفتیم که خدا رحمت کند امام (ره) را که در مقطعی واقعاً به داد رادیو و تلویزیون رسید. ولی امروز خط قرمزها باید تغییر کنند.

صافی یادآور شد: کشور ما در منطقه از هر لحاظ اول است. در زمینه رشته‌های هنری از هنرهای تجسمی گرفته تا سینما و برنامه‌های تلویزیونی، ما باز هم در مقام اول هستیم. ولی باز هم باید تلاش بیشتری کنیم و از افراد حرفه‌ای‌تر برای تولیدات استفاده کنیم. دوستان باید تلاش کنیم چون به نظر می‌رسد عقب افتادیم. رسیدن به این نقطه برای ما کار سختی نیست، چون نیروهای حرفه‌ای برای این کار داریم، فقط باید خوب مدیریت شوند.




توصیه اکبر عالمی به سیاستگذاران⇐هرچه زودتر شرایط را فراهم کنید برای راه‌اندازی تلویزیون خصوصی

سینماژورنال: اوضاع بغرنج رسانه ملی که بیش از هر چیز برآمده از کمبود منابع مالی در سازمان است حتی با رفت و آمد مدیریتی اخیر هم بهبود چندانی پیدا نکرده است.

به گزارش سینماژورنال دامنه حقوق بگیران سازمان در سالهای اخیر آن قدر توسعه پیدا کرده که هر مدیری اصلی ترین الویتش را باید یافتن منابع مالی برای اعطای تمام و کمال حقوق پرسنل قرار دهد.

از آن سو افزایش حجم مدیومهای سرگرم کننده که از سینمای خانگی تا شبکه های ماهواره ای و اپلیکیشنهای ارتباطی و اخیرا هم سامانه ویدیوی درخواستی را دربرمی‌گیرد سبب ساز آن شده که واقعا مدیریت رسانه ملی به عنوان مرجعی برای تولید محصولات سرگرم ساز واقعا مشکل باشد.

در این شرایط شاید یکی از گزینه های حل مشکلات، واگذاری مدیریت برخی شبکه ها به بخش خصوصی باشد؛ بخصوص که در بدنه اقتصاد ایران شرکتها و بنگاههای اقتصادی وجود دارند که اگر پای منافعشان در میان باشد قادرند هزینه های تولید محصولات برای یک شبکه خاص را بپردازند.

اما آیا خصوصی سازی در سازوکار تلویزیون ایران شدنی است؟

اکبر عالمی از جمله مجریان رسانه ملی و از جمله اساتید دانشگاهی است که اعتقاد دارد تأسیس شبکه های خصوصی می تواند یکی از راههای خروج از بن بستی باشد که رسانه ملی به آن دچار شده است.

عالمی در این باره به سینماژورنال گفت: شاید چهار دهه قبل تلویزیون دولتی لازم بود اما در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری نیاز است به راه اندازی تلویزیونهای خصوصی. این رویه ای است که از ایالات متحده تا ژاپن آن را آزموده اند و نتیجه هم گرفته اند اما به نظر می رسد مدیران ما قدری از تحقق آن واهمه دارند.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: واهمه مدیران ناشی از آن است که گمان می کنند با راه اندازی شبکه های تلویزیونی خصوصی ممکن است برخی افراد فاقد صلاحیت وارد بدنه مدیریتی رسانه های پرمخاطب شوند در صورتی که می توان با قرار دادن پروسه ای برای تأیید صلاحیت، فقط به آنهایی مجوز تأسیس شبکه داد که اولا تجربه کافی در حیطه رسانه داشته باشند و ثانیا معتقد باشند به آیین نامه ای که دولت و کارگزاران دولتی آن را مصوب نموده اند.

اجازه تأسیس شبکه تلویزیونی به تمامی افراد واجد صلاحیت داده شود

وی با اشاره به اینکه این روند تأیید صلاحیت هم نباید به گونه ای بوروکراتیک و خسته کننده پیش برود بیان داشت: اجازه تأسیس شبکه به تمامی افراد واجد صلاحیت داده شود. من فکر می کنم به اندازه کافی در این حیطه صاحب چهره هایی هستیم که بتوان از تجربه و قدرت مدیریتی آنها در راه اندازی رسانه های تلویزیونی برای بخش خصوصی استفاده کرد. کافیست همین چهره ها وارد عرصه شوند تا یک شکوفایی در عرصه رسانه ای را شاهد باشیم.

اکبر عالمی که سابقه مستندسازی هم دارد با بیان اینکه رقابت ایجاد پیشرفت می کند خاطرنشان ساخت: همان طور که ایجاد انحصار در صنعت خودروسازی ما باعث پسرفت آن شد انحصار در راه اندازی تلویزیون هم موجب شد رسانه ملی ما مواجه باشد با حجمی گسترده از انتظارات و از آن طرف کمبود منابع مالی برای برآورده کردن انتظارات.

اکبر عالمی
اکبر عالمی

یک در میلیون به فکر راه اندازی شبکه تلویزیونی نیستم

وقتی از اکبر عالمیپرسیدیم که خودش علاقه ای ندارد به تأسیس یک شبکه تلویزیونی خصوصی اظهار داشت: هرگز به دنبال آن نبودم که شبکه تلویزیونی خصوصی راه بیندازم. یک در میلیون هم به ذهنم خطور نکرده که شبکه خصوصی راه بیندازم اما تجربه ام به من می گوید تأسیس شبکه های تلویزیون خصوصی در شرایط فعلی ضروری است. ما الان صدها شبکه ماهواره ای فارسی زبان یا با زیرنویس فارسی داریم که مرتب در حال تولید محتوا برای مخاطبان فارسی زبان هستند؛ این معنایی ندارد جز اهمیت برنامه سازی تلویزیونی برای مخاطبان فارسی زبان پس چرا از این پتانسیل مخاطب خودمان استفاده نمی کنیم.

عالمی افزود: در بسیاری از کشورهای خارجی شبکه های تلویزیونی تحت نظارت دولت هستند اما برچسب دولتی بودن به آنها نخورده است اما در اینجا این طور نیست و تمامی شبکه های ما برچسب دولتی خورده اند چون شرایط راه اندازی تلویزیون خصوصی منطبق با سیاستهای کلی کشور فراهم نشده است.

هرچه زودتر سازوکار راه اندازی شبکه های تلویزیونی خصوصی را فراهم کنید

این منتقد و مدرس دانشگاه در پایان گفته های خود به سینماژورنال گفت: فکر می کنم به اندازه کافی زمان را از دست دادم ایم. باید برای ایجاد رقابت و پیشرفت برآمده از آن هرچه زودتر سازوکار راه اندازی شبکه های تلویزیونی خصوصی را فراهم کرد. این روش قطعا نه فقط به ارتقای کیفیت محصولات سرگرم کننده تلویزیونی می انجامد بلکه باعث می شود در درازمدت تصدی گری دولت در حیطه تلویزیون هم کمتر شده و باری سنگین از دوش اش برداشته شود.




افزودن یک شبکه دیگر بر شمار شبکه‌های در حال پخش⇐”رادیو تصویری ایران” می‌آید

سینماژورنال: در حالی که با آمدن عبدالعلی علی عسکری به جای محمد سرافراز شبکه هایی مانند “تماشا” که به علت تعدیل هزینه ها حذف شده بودند در حال بازگشت هستند حالا بنا شده یک شبکه رادیویی تصویری هم راه اندازی شود.

به گزارش سینماژورنال بهنام احمدپورمبارکه مدیر رادیو ایران با اشاره به راه اندازی رادیو تصویری ایران که قرار است به شبکه های دیجیتالی اضافه شود، به “مهر” گفت: رادیو تصویری ایران اولین تجربه رادیویی است که بستر جدیدی را برای پخش صدا و تصویر در رسانه ملی ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: پیش از این رادیو در فضای مجازی فعالیت هایی داشت و گاهی از استودیوهای پخش تصویربرداری هایی می شد که روی سایت ها قرار می گرفت. این اتفاق چند سال پیش بیشتر جریان داشت و حالا قرار است به شکلی دیگر تکرار شود. رادیو تصویری ایران که پخش آزمایشی آن از روزهای آینده شروع می شود یک تجربه جدید است که تلفیقی از کارهای گرافیکی، عکس، کاریکاتور و… را با صدا همراه می کند.

پخش صدا همراه با تصاویر مرتبط با متن

احمدپور درباره تصویربرداری از استودیوهای رادیویی و امکان پخش آنها عنوان کرد: قرار نیست در این بستر جدید، رادیو به صورت تلویزیونی پخش شود. اتفاقا تمایل ما این است که رادیو هویت خود را حفظ کند. هدف ما این است که از این بستر جدید برای نزدیک شدن به مخاطب استفاده کنیم. در این فضا هم متن به کمک تصویر و صدا می آید و هم می توان در ارتباط با صوت و صدا اطلاعات تکنیکی را هم برای مخاطب قرار داد. سایت شبکه ایران که چندی است فرمت جدیدی دارد از ظرفیتی تعاملی برخوردار است و ما امیدواریم بتوانیم یک مجموعه رسانه ای متشکل از رادیو سنتی، رادیو تصویری، سایت شبکه ایران و شبکه های اجتماعی راه اندازی کنیم.

وی درباره چگونگی دریافت رادیو تصویری ایران توضیح داد: کانال رادیو ایران را می توان روی ستاپ باکس دریافت کرد. رادیو تصویری ایران در کنار شبکه های تلویزیون قرار می گیرد و با جستجوی جدید مخاطبان به زودی می توانند آن را پیدا کنند. این کانال فعلا به صورت آزمایشی در مجموعه خود ما پخش می شود و ظرف چند هفته آینده راه اندازی خواهد شد.

در جهت جذابتر شدن رادیو

احمدپور درباره اهداف راه اندازی رادیو تصویری ایران بیان کرد: این کار رادیو را جذاب تر می کند و همچنین بعضی از تصاویر به القای مفاهیمی که به صورت صوت شنیده می شود، کمک می کند. به طور مثال در بعضی از برنامه های طنز تصاویر به صورت کاریکاتور در قاب تلویزیون نمایش داده شده و یا ممکن است عکس های هنرمندان هم به تصویر کشیده شوند. البته از آنجایی که در رادیو گریم نداریم این تصاویر بسیار واقعی تر هستند.

مدیر رادیو ایران درباره سختی این اقدام تصریح کرد: یکی از مسایلی که راه اندازی رادیو تصویری ایران را پیچیده می کند این است که صدا و تصاویر باید هماهنگ شده و تصاویر مناسبی انتخاب شوند. به طور مثال وقتی برنامه اذان گاهی و یا ورزشی پخش می شود نمی توان هر تصویری را در حین آن نمایش داد. البته این مساله به ماهیت خود برنامه ها برمی گردد که باید تصاویر منطبق با آنها را پیدا کرد.

وی در پایان خبر داد که در حال حاضر متولیان راه اندازی رادیو تصویری ایران مشغول طراحی لوگو این کانال هستند.




مدیر چندشغله رسانه ملی که عضو اداره نظارت هم هست در برابر انتقادات⇐ نه حقوق بیشتری می‌گیرم/ نه کارمند جدیدی استخدام می‌کنم

سینماژورنال:  با آمدن عبدالعلی علی عسکری نوعی بازگشت به عقب را در رسانه ملی شاهد هستیم یعنی ورای آن که بخشی از بدنه مدیریتی که بعد از حضور سرافراز دچار تغییر و تحول شده بود به رسانه ملی بازگشته اند بلکه تعدادی از شبکه هایی که در زمان سرافراز و برای تعدیل هزینه، تعطیل یا تجمیع شده بودند در شرف راه اندازی مجدد هستند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “صبح نو” از جمله این شبکه ها شبکه «تماشا» است که در زمان محمد سرافراز به دلیل آن که حوزه هدفش مشابه با هدف شبکه هایی مانند «آیفیلم» تشخیص داده شد تعطیل شد و البته این تعطیلی با اعتراض پرسنل این شبکه مواجه شد اما در تازه ترین تصمیم مرتضی میرباقری معاون تازه سیما، این شبکه مجددا آغاز به کار خواهد کرد.

در شرایطی که حتی برای همین شبکه های فعلی هم خوراک مطلوبی وجود ندارد و مدیران بالادستی سازمان مدام از کمبود بودجه برای افزودن بر دامنه محصولات سرگرم کننده می نالند راه اندازی دوباره شبکه ای که برای تعدیل هزینه و جلوگیری از موازی کاری تعطیل شده بود چه معنایی دارد؟

جالب اینجاست حسین کرمی که برای مدیریت این شبکه انتخاب شده پیشتر مدیریت شبکه های نسیم و نمایش را هم برعهده داشته و علاوه بر اینها مشاور امور نمایش سیما هم هست. اینها منهای مسئولیتی است که ایشان در شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی دارند و می بایست به صورت هفتگی در جلسات شورا حاضر شده و به بازبینی آثاری بپردازد که برای صدور پروانه نمایش ممیزی می شوند.

برای اینکه هم تناقضات پیرامون راه اندازی دوباره این شبکه را به چالش بکشیم و هم درباره چندشغله بودن مدیر این شبکه بپرسیم به سراغش رفتیم.

چرا افزایش شبکه ها؟

حسین کرمی با بیان اینکه از این به بعد شبکه «تماشا» بر روی فرکانس شبکه اچ.دی برنامه های خود را پخش خواهد کرد درباره چرایی شروع به کار مجدد آن بعد از حذف قبلی گفت: بحث تنوع و کمک به سرگرم کردن مخاطب است. اگر به فکر این باشیم که برای غنای بهتر شبکه ها باید به دنبال کاهش شبکه ها و بالا بردن حجم برنامه های آنها باشیم که اصلا نباید به غیر از یک شبکه، شبکه های دیگری داشته باشیم اما واقعیت اینجاست که محدودیتهای زمانی یک آنتن نمی تواند شرایطی را فراهم آورد برای استفاده بهینه از برنامه های مختلف و دقیقا به همین دلیل است که در همه جای دنیا چندین شبکه با یک محوریت خاص ایجاد می شود.

کرمی با اشاره به اینکه شبکه «تماشا» شبکه سرگرم کننده ای خواهد بود ادامه داد: در دنیا چندین شبکه فارسی زبان ماهواره ای داریم که فقط به ارائه فیلم و سریال می پردازند. اگر بخواهیم این فرضیه را درنظر بگیریم که فقط یک شبکه برای پخش فیلم و سریال کافیست وجود چنین شبکه هایی چه معنایی دارد؟

هیچ کارمند تازه ای جذب نخواهد شد

موضوع پرسش بعدی از کرمی این است که اگر قائل به خصوصی سازی و درگیری بخش خصوصی در راه اندازی شبکه باشیم قطعا نمی توان به وجود گسترده شبکه های مختلف با یک زمینه ایراد گرفت اما وقتی شبکه های ما هزینه هایشان را اغلب از منابع عمومی تأمین می کنند این افزایش شبکه فقط به افزایش هزینه ها منجر خواهد شد و این همان چیزی است که مدیران رسانه ملی در ظاهر نسبت به آن ابراز نگرانی می کنند.

حسین کرمی درباره اینکه آیا افزودن شبکه «تماشا» به معنای افزوده شدن بر دایره پرسنل رسانه ملی و به تبع آن بالا رفتن هزینه ها نخواهد بود بیان داشت: در مورد این شبکه چنین اتفاقی نمی افتد. واقعا قرار نیست کارمند تازه ای برای این شبکه جذب شود و اصلا اساس راه اندازی مجدد این شبکه آن است که تنوع بصری موردنیاز برای پخش فیلم و سریال فراهم شود نه آن که کارمند تازه ای جذب شود.

حسین کرمی
حسین کرمی

«تماشا» حذف شد تا پهنای باند ایجاد شود

کرمی درباره دلیل حذف این شبکه در دوران مدیریت سرافراز هم دلیلی منهای تعدیل هزینه ها ارائه می کند. کرمی اظهار داشت: آن موقع منظور از حذف شبکه این بود که پهنای باند موردنیاز برای اچ.دی شدن شبکه ها فراهم شود. در آن زمان برای ارتقای بصری شبکه ها نیاز بود به ایجاد پهنای باند و چون تلقی مدیران سابق این بود که می توان به آیفیلم به عنوان شبکه ای برای پخش سریال و فیلم بسنده کرد پس بهتر است که تماشا تعطیل شود.

وی ادامه داد: با این حال الان مشکل پهنای باند نداریم و شبکه تماشا از فرکانس شبکه اچ.دی برنامه های خود را پخش خواهد کرد.

تولید محتوا نخواهیم داشت

اینکه «تماشا» مجددا راه افتاده این پرسش را ایجاد می کند که با این راه اندازی آیا کار تولید تله‌فیلم و سریالهای نمایش مختص این شبکه هم انجام خواهد شد و حتی این امکان دارد که به مانند شبکه ای همچون «نسیم» برای «تماشا» مجموعه های نمایشی تولید شود.

حسین کرمی در پاسخ به این پرسش «صبح نو» که آیا برای روی آنتن فرستادن مجدد شبکه «تماشا» کار تولید محصولات نمایشی هم در دستور کار قرار خواهد گرفت یا نه بیان داشت: مطمئنا فعلا تولید محتوا نداریم و تأمین برنامه هایمان از آرشیو سازمان صورت خواهد پذیرفت که این هم نمی تواند هزینه‌زا باشد.

هیچ افزایش حقوقی نخواهم داشت

از دلایل کرمی برای راه اندازی مجدد «تماشا» که بگذریم می رسیم به این پرسش از وی که چطور می‌تواند همزمان چندین شغل از شبکه های نمایش تا نسیم و از تماشا تا اداره نظارت داشته باشد. کرمی که گویا خودش هم از انتقادات وارده به این تعدد مشاغل در رسانه ها آگاه است در این باره گفت: یک اشکال دوستانی که چنین نقدی را وارد می کنند آن است که «تماشا» را شبکه ای جدا از «نمایش» می بینند در صورتی که شبکه تماشا به لحاظ اجرایی شبکه مستقلی نیست. هم شبکه نمایش و هم شبکه تماشا شبکه های تأمینی هستند و مثلا مثل نسیم نیستند که تولید برنامه در آنها نیاز داشته باشد به چیدمان تازه نیروی اجرایی. هر دو شبکه با یک تیم و یک مدیر روی آنتن خواهند رفت.

حتی اگر بپذیریم که شبکه تماشا هیچ زایش کارمندی برای رسانه ملی نداشته باشد باز این پرسش پیش می‌آید که آیا به واسطه ایجاد همین یک پست مدیریتی هزینه ای به هزینه های سازمان اضافه نخواهد شد؟

حسین کرمی در پاسخ به این سوال بیان داشت: نه، به این واسطه هیچ افزایش حقوقی نخواهم داشت.




طعنه گزنده یک مجری ممنوع‌التصویر⇐شانس دیده شدن تلویزیون ما یک به چندهزار است!

سینماژورنال: در رسانه ملی برنامه تخصصی موسیقی که بتواند نظر طیفهای مختلف مخاطب از مخاطب عام تا مخاطب خاص را به خود جلب کند به تعداد انگشتان یک دست هم نداشته ایم.

به گزارش سینماژورنال از جمله چنین برنامه هایی “دستان” بود که با حضور عباس سجادی به عنوان مجری توانست بخشی از مشکلات نبود برنامه غنی موسیقی در تلویزیون را حل کند.

با این حال بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره برنامه موفق این برنامه به محاق رفت؛ بسیاری دلیل اصلی این مسأله را برخورد توأم با احترامی دانسته اند که عباس سجادی با محمدرضا شجریان و اصغر فرهادی داشته است.

سجادی که در ماههای اخیر مدیرعامل بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران هم بوده است به هنگام حضور شجریان و فرهادی در فرهنگسرای تحت مدیریتش استقبال شایان توجهی را از آنها به عمل آورده بود و همین عاملی شد بر انتقاد برخی رسانه های تندرو و در نهایت هم روی آنتن نرفتن سری جدید برنامه “دستان”.

شانس دیده شدن یک به چندهزار است

سجادی که به نظر می رسد از این نوع تصمیم گیری آزرده خاطر است به تازگی در گفتگویی با “شرق” در کنار صحبت درباره برخی مشکلات موسیقی درباره وضعیت تلویزیون هم با چنین عباراتی یاد کرده است: امروز شانس دیده‌شدن تلویزیون ما یک چند‌هزارم است. با چه جذابیتی می‌خواهیم تلویزیون را به رخ مردم بکشیم؟ با تعطیل‌کردن یک برنامه تخصصی پرمخاطب؟ شخصیتی مثل استاد شجریان چهره‌ای جهانی است.

مدیران نتوانستند از من درست استفاده کنند

وی ادامه داده است: من بعد از حدود ١٠ ماه باید این سکوت را بشکنم و بگویم فرزند رسانه هستم. ولی برخی از مدیران رسانه نتوانستند از من درست استفاده کنند. چون به من به‌عنوان یک عنصر سیاسی نگاه می‌کنند نه یک نیروی فرهنگی. در ٢٠ سال اجرای برنامه‌های فرهنگی – هنری در سیما نقش کمی در جذب مخاطب نداشتم. در عصر هجوم ماهواره‌ها و فضاهای مجازی که از مدیریت ما خارج است، برای مخاطب چه جاذبه‌ای ایجاد می‌کنیم تا به تماشای ما بنشیند؟ مخاطب مجبور نیست ما را ببیند. حق انتخاب دارد. مگر توانستیم یا می‌توانیم با تلگرام، فیس‌بوک و اینستاگرام مقابله کنیم یا جلو شبکه‌های ماهواره‌ای را بگیریم؟!

گله مندم…

سجادی در جایی دیگر از گفتگوی خود بیان داشته است: سیاست مبارک سیاست‌بازان! من به‌عنوان مدیر فرهنگی و عنصری فرهنگی باید کار فرهنگی خودم را انجام دهم. به نظر من، فرهنگ و هنر می‌تواند بسیاری از اتفاقات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بیمه کند. من از بعضی از مدیران صداوسیما گله‌مندم؛ به‌عنوان فرزند رسانه، به‌عنوان کسی که به آن عشق می‌ورزد.




آیا مجلس مشکلات مالی صداوسیما را مرتفع خواهد کرد؟

سینماژورنال: رسانه ملی در ماههای اخیر بدجوری گرفتار مشکلات مالی شده است و بخش عمده این مشکلات هم ناشی از توسعه کمی بیش از حد این سازمان در سالهای گذشته بوده است.

به گزارش سینماژورنال مدیران صداوسیما برای حل این مشکلات مالی بارها از مسئولان دولتی کمک خواستند و گویا نومید شدن از کمکهای دولتی بوده که باعث شده حالا به سراغ نمایندگان مجلس بروند.

عبدالعلی علی‌عسکری رییس صداوسیما به همراه معاونانش در جلسه سه‌شنبه، 29 تیر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی حضور یافت و پس از آن با رییس مجلس ملاقات کرد.

علی لاریجانی رییس مجلس درباره این دیدار گفت: ‌با توجه به جایگاه مهم رسانه ملی و تأثیراتی که در کشور دارد، مایل بودم چالش‌های پیش روی این سازمان و برنامه‌هایی را که دوستان دارند از نزدیک بشنوم و دوستان در این باره توضیحاتی دادند. معلوم است مسؤولان رسانه ملی درباره چالش های پیش روی رسانه ملی فکر کرده‌اند و در حال یافتن راه حل‌هایی هستند.

وی ابراز امیدواری کرد: هم دولت و هم مجلس کمک کنند تا برخی از مشکلات صدا و سیما برطرف شود و بتوانند تولیداتشان را فعال‌تر کنند. برخی از نکات از نظر محتوای کار و شیوه های کاری در تلویزیون مطرح شد و از نظر مجلس اگر این ملاحظات مورد توجه قرار گیرد به نفع کشور است.

رسانه ملی خودش باید به خودش کمک کند
به گزارش سینماژورنال اینکه مجلس بتواند مشکلات مالی فراوان رسانه ملی را کاملا حل کند مشخص نیست اما نکته بارز درباره رسانه ملی آن است که این رسانه و مدیرانش قبل از هر کسی باید به نوعی واقع نگری از عملکرد خود برسند.

مدیران رسانه ملی اگر بتوانند بدون هر گونه تعصب به بررسی چرایی نزول دامنه مخاطبان خود در سالهای اخیر بپردازند خواهند دریافت که کلید اصلی حل مشکل نه در دستان دولت و نه در دستان مجلس که در گروی همت مدیران همین نهاد است.

مدیران این نهاد باید به دنبال پاسخی باشند بر این پرسش که چرا این رسانه کاملا انحصاری در داخل در همه این سالها نتوانسته از این انحصار به نفع سودآوری استفاده کند و همواره محتاج کمکهای دولتی بوده است؟

رسانه ملی حداقل در یک دهه قبل باید به چنان سودآوری می رسید که خودش تأمین کننده منابع مالی اش باشد نه آن که با رشد بی حساب و کتاب طولی فقط بر دامنه کارمندان خود بیفزاید و در طی یک بحران مالی معمولی چنان به مشکل بخورد که مرتب به فکر حمایتهای بیرونی باشد.

الان هم دیر نشده. کافیست مدیران رسانه ملی به بازنگری کارکرد بسیاری از شبکه های کم مخاطب و بی مخاطب و در کنارش بازبینی کارکرد بسیاری از بخشها و گروههای بوروکراتیک داخلی سازمان بپردازند.

همین بازنگری هاست که می تواند در حذف و تعدیل بسیاری از نیروها و بخشهای هزینه‌زای بی‌فایده به آنها کمک کند و البته موتور محرکه رسانه ملی را اندکی از رخوت درآورد.