1

در روزهایی که اثرات اقتصادی لایحه بودجه۹۷ در کانون توجه قرار گرفته⇐ نویسنده «بی‌وفا» و «دنیا» بیان داشت: هم‌وغم دولت متوجه سیاست خارجی و اقتصاد است

سینماروزان: بعد از ارائه لایحه بودجه 97 از سوی دولت دوازدهم به مجلس، نه فقط کارشناسان اقتصادی که بدنه جامعه هم از اثرات سوء بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی و یا حذف احتمالی یارانه 30 میلیون ایرانی سخن می‌گویند.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع فرهاد توحیدی نویسنده آثاری همچون «بی وفا»، «دنیا» و «مجردها» که زمانی از منتقدان سرسخت دولت محمود احمدی‌نژاد بود در گفتگویی با «شرق» که بهانه‌اش ماجرای حواشی پیش از اکران «عصبانی نیستم» بوده از این گفته که همّ  و غم دولت روحانی سیاست خارجی و اقتصاد است!!

فرهاد توحیدی بیان داشت: متأسفانه تصورم این است که در دولت آقای روحانی به فرهنگ توجه کافی نمی‌شود و این حوزه به امان خدا رها شده است و هم‌وغم دولت متوجه سیاست خارجی و اقتصاد است و اگر به این منوال ادامه داشته باشد غیرقابل‌جبران خواهد بود.




دفاع يكي از نویسندگان “امکان مینا” از بدترین سریال نوروزی تلویزیون

سینماژورنال: وضعیت سریالهای نوروزی 95 تلویزیون چنان که باید جالب نبود و در این بین یکی از ضعیف ترین سریالهای نوروزی “بیمار استاندارد” بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این سریال که حاصل همکاری بهرام توکلی-سعید آقاخانی به عنوان زوج نویسنده-کارگردان بود نتوانست توجهات را به خود جلب کرد و در نظرسنجی “همشهری جوان” هم به عنوان بدترین سریال نوروزی انتخاب شد و “تمشک زرین” گرفت!!!(اینجا را بخوانید)

این شکست تلخ را قبول ندارند…
با این حال دست اندرکاران این سریال و از جمله بازیگرانش علاقه چندانی به قبول شکست در جلب مخاطب ندارند و می کوشند با ادعاهایی نظیر اینکه اثرشان به دلیل ساختار بدیع نتوانسته مورد توجه قرار گیرد کیفیت پایین اثر را توجیه کنند.

بابک حمیدیان بازیگر اصلی مرد این سریال كه همزمان با اكران فیلم “بادیگارد” همانند اين فيلم در “بیمار استاندارد” هم کاراكتر مقابل شیلا خداداد را بازی می کرد به تازگی در گفتگویی با “شرق” با این ادعا که چون سرانه مطالعه در ایران پایین است نتيجه گرفته پس مخاطبان ( لابد بي سواد)  نمی توانند با مدلی از طنزپردازی که در “بیمار استاندارد” ارائه شده ارتباط برقرار کنند!!

عجیب تر اینجاست که حمیدیان برای اینکه حقانیت خود را ثابت کند شاهد مثالی هم می آورد از دیدارش با فرهاد توحیدی و اینکه او این سریال را بالاتر از سریالهای متعارف تلویزیون و در حد آثار سینمایی دانسته است.

حمیدیان می گوید: یک روز که اتفاقی در شهر کتاب آقای توحیدی را دیدم، درباره سریال «بیمار استاندارد» با من صحبت کرد. نظرش این بود که سطح کیفی این سریال مثل یک اثر سینمایی و بالاتر از سطح کیفی سریال‌هایی است که در این سال‌ها دیده است.

وی ادامه می‌دهد: به‌شوخی به آقای توحیدی گفتم کاش صدای شما را ضبط می‌کردم برای اینکه این نظر برایم قابل‌احترام است. مقصودم این است که این سریال کار خودش را برای فرهاد توحیدی که یکی از بهترین فیلم‌نامه‌نویسان ماست انجام داده.

حمیدیان خاطرنشان می‌سازد: با تجربه‌ای که در این سریال داشتم، اگر سعید آقاخانی باز هم بخواهد این مدل از سریال یا فیلم‌سازی را تجربه کند و حتی اگر برای یک پلان از من دعوت کند، به دلیل احترامی که برای او قائلم حتما در کنارش خواهم بود و از نگاهش دفاع خواهم کرد و همین‌طور بهرام توکلی و مسعود ردایی. من تحول و شجاعت را ستایش می‌کنم.

آفرین به شما که هوای همکارانت را داری اما…

به گزارش سینماژورنال اینکه بابک حمیدیان این قدر جانانه به حمایت از کار می پردازد از این منظر که او حتی با وجود بازخورد به شدت منفي باز هم قید حمایت از همکارانش را نمی زند جای تقدیر دارد اما درباره اینکه گفته اند چون سرانه مطالعه در ایران پایین است این سبک از کمدی سازی-البته اگر واقعا نامش را کمدی سازی بنامیم- در تلویزیون جواب نمی دهد به شدت سطحی انگارانه به نظر می رسد.

درست است که سرانه مطالعه به دلایل مختلف در ایران پایین است اما این یک واقعیت است که غلبه فضای سایبری باعث شده ایرانیان نه فقط مخاطب آثار روز سینمای جهان و از جمله هالیوود باشند بلکه سریالهای به‌روز آن طرفی هم خیلی سریع به دستشان رسیده و آنها را تماشا می کنند و اتفاقا همین در جریان کیفیت محصولات روز سینما و تلویزیون دنیا قرار داشتن است که وقتی سریالی را فاقد اصلی ترین اصول اساسی شخصیت پردازی می بیند آن را پس می زنند، يعني اگر دانسته هاي مطالعاتي عموم مردم هم كم باشد موانست ديداري آنها با محصولات بصري بين المللي به شدت بالاست.

بابک حمیدیان تلویحا پایین بودن آگاهی فرهنگی جامعه را اسباب عدم اقبال به مخاطب می داند اما از این نکته غافل است که در کلاسیک ترین تعاریف، زیربنای شکل گیری اتفاقات در کمدی بالا بودن سطح آگاهی مخاطب از حوادث و رویدادهاست و همین است که باید اسباب خنده را موجب شود.

منظور توحیدی کدام آثار سینمایی است؟ امکان مینا یا مجردها؟

درباره اظهارنظرات فرهاد توحیدی و اینکه “بیمار استاندارد” را یک کمدی در سطح سینما دانسته اند باید پرسید ایشان منظورشان کدام دسته از آثار سینمایی است؟

برای اینکه پرسشمان ملموس تر باشد از نوشته های اخیر خود جناب توحیدی شاهد مثال می آوریم؛ آیا منظورشان از استاندارد سینمایی اثری است مانند “امکان مینا” که به دلیل ضعف مفرط فیلمنامه در لحظات تراژیک، مخاطب را می خنداند یا فیلمی مانند “مجردها” که  كاري برآمده از سبک کمدی‌های سه‌نفره متوسلانی-گرشا-سپهرنیا بود؟ يا “توكيو بدون توقف” و “بي وفا” و “دنيا” كه فيلم هايي زير متوسط نُرم در قياس با كارهاي مشابه شان هستند، كداميك؟




لغو نشستهای خبری روز هشتم به‌دلیل کسالت و تب و لرز!

سینماژورنال: بعد از عدم نمایش ناگهانی “یتیم خانه ایران” در کاخ جشنواره که برخی آن را به دلیل حذف بخشهایی از فیلم به دلیل مهاجرت یکی از بازیگران به آن سوی آبها دانسته اند امروز هم هر سه نشست خبری صبح لغو شد.

به گزارش سینماژورنال از یک طرف نشست خبری “مالاریا”ی پرویز شهبازی در کاخ جشنواره برگزار نشد و از سوی دیگر عوامل فیلم “دختر” هم به دلیل کسالت از حضور در نشست خبری فیلمشان سرباز زدند.

فیلم اولی “خماری” سومین فیلمی بود که باید در روز هشتم جشنواره نشستش برگزار می شد که نشست این فیلم هم به دلیل تب و لرز تهیه کننده(!) لغو شد.




منیژه حکمت: شاید فیلمهایم را به جشنواره ندهم چون…

سینماژورنال: منیژه حکمت کارگردان و تهیه‌کننده سینمای ایران امسال دو فیلم را یکی به عنوان کارگردان و دیگری به عنوان تهیه‌کننده داشته است. یکی مستندی به نام “لالایی ها” و دیگری یک درام سینمایی به نام “خماری”.

به گزارش سینماژورنال منیژه حکمت در تازه ترین گفتگویش که با “اعتماد” انجام شده ضمن ارائه توضیحاتی درباره این دو فیلم از این گفته که شاید هیچ کدام از این آثار را به جشنواره ندهد.

شاید این دو فیلم را به جشنواره ندهم چون حس خوبی ندارم

وی در این باره می‌گوید:  الان كه اينجا نشستم و صحبت مي‌كنم تصميمم عوض شده؛ شايد به جشنواره فجر اين دو فيلم را ندهم!…چون حس خوبي ندارم. اصولا با حس‌هايم زندگي مي‌كنم با حس‌هايم تصميم مي‌گيرم. يك جاهايي عقلانيتم حاكم مي‌شود اگرچه يك جاهايي هم بدون واسطه مي‌شود گفت كه منافعم را نيز دخيل مي‌كنم.

فكر مي‌كنم فيلم سينمايي‌ام را به فجر ندهم و وارد بازي اين دوستان نشوم

حکمت می افزاید: به طور كلي وقتي در موردي حس ‌كنم كه با من با صداقت برخورد نمي‌شود به خصوص در يك مجموعه مديريتي… آنجاست كه تصميم مي‌گيرم كه وارد بازي اين دوستان نشوم. درواقع ضمن احترام شديدي كه به مجموعه مديريت سينماي ايران دارم، چون آدم رك و صريحي هستم و ديپلماسي هم خيلي بلد نيستم با توجه به برخوردهايي كه با من از طرف اين دوستان شده است فكر مي‌كنم فيلم سينمايي‌ام را به فجر ندهم و بدين‌ترتيب وارد اين بازي نشوم، در مورد مستند “لالايي ها” هم كه ترجيح مي‌دهم فعلا صبر كنم تا ببينيم چه اتفاقي برايش مي‌افتد.

“لالايي‌ها” نخستين درددل مادران است

منیژه حکمت در توصیف فضای “لالایی ها” بیان می دارد: “لالايي‌ها” نخستين درددل مادران است. هرچه اين لالايي‌ها بتوانند صلح‌آفرين باشند تاثير بيشتري مي‌گذارند. كودكاني پرورش مي‌يابند كه عليه خشونتند و هيچ‌گاه با خشونت همسو نمي‌شوند. در اين پروژه ما به دنبال لالايي‌هاي منطقه بوديم و از اين رو ايران را گرفتيم، افغانستان رفتيم، تاجيكستان رفتيم و لالايي‌هاي عربي را نيز گرفتيم. مستند لالايي همه‌اش تصوير و لالايي است. ديالوگ اصلا ندارد… لالايي‌ها به هم وصل مي‌شود و كنسرتي به وجود مي‌آورد… كنسرتي براي همه كودكان و مادران جنگ‌ديده است كه آسيب‌پذيرترين قشر خشونت‌ورزي‌ها و جنگ‌طلبي‌ها هستند و با فريادشان صلح و آرامش براي تمام كودكان دنيا را طلب مي‌كنند. با اين نگاه من سراغ لالايي‌ها رفتم. الان كه فيلم در مرحله مونتاژ است مي‌بينم كه درست فكر كردم، درست ديدم، اين شاعرانگي، اين زنانگي در فيلم درآمده است و خوشحالم كه اين فيلم را در جهت نفي خشونت و براي بشريت ساخته‌ام و اين حداقل كاري است كه به عنوان يك فيلمساز فكر مي‌كنم از دست من برمي‌آمد و انجامش داده‌ام.

“خماری” به موضوع اعتیاد می پردازد و درباره یک موزیسین جوان است
این سینماگر  در مورد فيلم “خماري” كه تهيه‌كنندگي‌اش را عهده دار بود نیز چنین می گوید: اين فيلم نخستين ساخته داريوش غذباني با فيلمنامه‌اي از فرهاد توحيدي است و همين هفته پيش فيلمبرداري‌اش توسط مرتضي پورصمدي به پايان رسيد. اين فيلم كه به صورت همزمان توسط مصطفي خرقه‌پوش تدوين مي‌شد به موضوع اعتياد مي‌پردازد و مسووليت اجتماعي ما در قبال آماري كه در اين خصوص وجود دارد ما را وادار به ساخت چنين قصه‌اي كرد.

وی خاطرنشان می سازد: مهرداد صديقيان نقش اول را در اين فيلم برعهده دارد و كاظم سياحي نقش مكمل او را برعهده دارد. اين فيلم درباره جوان موزيسيني است كه خود را آماده آزموني براي اعزام به خارج مي‌كند. اين جوان تمام تلاش خود را براي قبولي در اين آزمون مي‌كند و دقيقا در روز اين آزمون اتفاقاتي براي اين جوان روي مي‌دهد.