1

غلامحسین لطفی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐ زندگی میگذرد اما به سختی!/بیکاری حوصله‌ام را سر برده!/همه دنبال اسپانسر هستند!!/آیا یک نفر در سازمان هست که وقت  بگذارد برای خواندن طرحهای پیشنهادی من؟؟

سینماروزان: غلامحسین لطفی را اغلب به عنوان بازیگر برخی کاراکترهای طناز فیلمها و سریالهای تلویزیونی می‌شناسیم اما کم نیستند مخاطبانی که میدانند لطفی سالها قبل و بعد از ساخت یک فیلم ضدجریان به نام “سرخپوستها”، مجموعه ای خانوادگی به نام “آینه” را برای تلویزیون ساخت؛ مجموعه ای که هرچند در دهه شصت روی آنتن رفت ولی در تمام سالهای بعدش به عنوان یکی از  محصولات به یادماندنی ادوار رسانه ملی مطرح بود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جام جم« لطفی کار در تلویزیون را به عنوان بازیگر “شاه شکار” شروع کرد و بعد از ساخت “آینه” هم هرچند فیلمی کمدی به نام “پاک باخته” را ساخت که چندین بار از تلویزیون پخش شد با این حال دیگر نتوانست سریالی بسازد. خاطره خوش مخاطبان از لطفی به بازی در سریالهایی مثل “خانه به دوش”، “پژمان”، “نود شب” و  “معراجیها” برمیگردد. بازپخش “پژمان” بهانه ای شده برای گفتگوی «جام جم» با لطفی و شنیدن درددلهایش.

*بازپخش سریالهایی مانند “پژمان” و “خانه به دوش” همچنان طرفدار دارد. چرا؟

چون این سریالها متن خوبی داشتند حتی اگر پانصد بار هم پخش شوند باز مردم حال میکنند. حتی خانواده خودم هم وقتی برای بار چندم این سریالها را می بینند خوششان می آید و مدام از من می پرسند چرا دیگر چنین سریالهایی ساخته نمیشود.

*پاسخ شما چیست؟ چرا در طنزپردازی خلاقیت سابق را نداریم؟

چون نوع نگاه به طنز تغییر کرده! هرگاه به مانند امثال رضا عطاران و سروش صحت به سراغ نمایش تناقضات زندگی ایرانیان رفتیم موفق بودیم و هرگاه به بذله گویی و آب بندی دچار شدیم مخاطب را از کف دادیم. “پژمان” متن قوی داشت که ماندگار شد وگرنه هزینه هایی بسیار بیشتر هم برای سریالهایی دیگر صرف شده و یک سوم این سریال هم مخاطب نداشته. مشکل آن است که بر روی متن کار نمی کنیم و انتظار داریم در اجرا فوق العاده عمل کنیم درست مثل اینکه فونداسیون مناسبی برای یک برج طراحی نکنیم و  انتظار داشته باشیم برج مان سرپا بماند. هر کاری قاعده ای دارد و قاعده تولید محصولات نمایشی تمرکز وافر بر متن سریال است؛ اگر متن را با حساب و کتاب و با حضور آدمهای باسواد و کارکشته شکل دادند که تکلیف معلوم است ولی اگر فیلمنامه درست و حسابی نباشد اینکه محصول متوسط هم تولید شود، رویا است.

*از “پژمان” بگوئید. چقدر از فیلمنامه سر صحنه شکل گرفت؟

کمتر پیش می آید سریالی را کار کنم که متن آماده نداشته باشد. “پژمان” متن خوبی داشت و بخصوص کارکترم که یک باشگاه دار بود خیلی جای کار داشت و همین باعث شد من هم ظرایفی را به نقش بیفزایم و نقشم بانمک تر شود. من فکر میکنم در حیطه طنز نمیتوان کاملا منطبق با فیلمنامه پیش رفت. اصلا شاید خواندن فیلمنامه “پژمان” به اندازه اجرایش خنده دار نبود ولی بنیانی داشت که کافی بود درکش کنی و پیش بروی تا نتیجه لازم حاصل شود. این بنیان از همان فیلمنامه ای ناشی میشود که درباره اهمیتش به شما گفتم. فیلمنامه دارای بنیان قوی را که به بازیگر قوی بسپاری کار تمام است و مخاطب سالهای سال سریال را می بیند و لذت میبرد.

*براساس تحلیل شما اجرای طنز به شدت به بازیگر ربط دارد؟

قطعا همین طور است. عطاران، عطاران است و لطفی، لطفی. مخاطب که بدون سابقه ذهنی قبلی بازیهای ما را نمی‌بیند پس اجرای طنز متکیست بر بازیگر. بازیگر است که با بداهه هایش نقش را نمکین و خواستنی میکند. شخصا با ذوق خودم نقشهایم را ماندگار میکنم و برای همین است که علیرغم اینکه گزیده کار هستم اما کم ندارم نقشهای مکملی که در خاطر اغلب مخاطبان مانده است و مدام بابت آنها سوال و جواب می شوم و مردم و بینندگان مدام دوست دارند بدانند که چطوری و در چه حال و هوایی آن نقشها را بازی کرده ام.

*درباره اهمیت بنیان در فیلمنامه گفتید. کم کاریتان در سالهای اخیر از بی بنیان بودن کاراکترها ناشی شده؟

اغلب متن ها آن قدر بانمک و جذاب نیستند که وسوسه ام کنند. سالهاست که گزیده کارم؛ هر کاری را انجام نمی دهم و همیشه به ماندن کارها فکر می‌کنم به همین جهت کم کار میشوم و مخاطبان می پرسند چرا نیستید و من هم نمیدانم چه جوابی بهشان دهم!!! آخر من بازیگرم؛ نمیتوانم که خودم زنگ بزنم و خودم را به کارگردان پیشنهاد دهم!! میتوانم؟؟؟

*حداقل می توانید کارگردانی را ادامه دهید.

سریال سازی نقاشی نیست که با یک قلم مو و کمی آبرنگ بتوانی خلق کنی. تولید سریال نیاز دارد به گروه تولید و کلی هزینه و پول. برای امثال من جور کردن سرمایه واقعا سخت است آن هم با این عقبه چند دهه ای که پشت سر گذاشته ایم.

*یعنی اگر سرمایه باشد کارگردانی می کنید؟

همین الان کلی طرح آماده دارم ولی به هر تهیه کننده ای که میگویم فورا می‌فرماید: «با کمال میل ولی حتما اسپانسر بیاور!!» آخر من با این سن و سال چگونه میتوانم بروم دنبال اسپانسر؟؟ کار هنرمند، خلق است و نه ویزیتوری برای جذب پول. این از آفات صنعتی نشدن تولید در ایران است که یک نفر  باید هم بنویسد و هم سرمایه جذب کند و هم بسازد و…

*در میان طرحهای آماده تان بیشتر کار طنز به چشم میخورد یا کار جدی؟

طرح جدی هم دارم به خصوص درباره مشکلات و معضلات زندگی شهروندی در جامعه لنگ در هوای ما که بین سنت و مدرنیته مانده!! اگر خاطرتان باشد در همان سریال “آینه” هم کوشیدیم همین نگاه را به شکل ملایم به مخاطب ارائه کنیم که مورد توجه هم قرار گرفت. مظاهر مدرنیته وقتی وارد زندگی ایرانیان میشود تلقی خاصی را نسبت به ارتباطات اجتماعی شکل میدهد و این وادی پر است از داستانهای جدی و کمدی. حتی امثال رضا عطاران هم بخش عمده موفقیتشان به خاطر پرداخت صحیح به همین تناقضات بوده؛ تناقضاتی که از زمان حضور اتومبیل در کشور وجود داشت و بعدها در زمان ورود آسانسور و بعدتر زمان ورود گوشیهای همراه و حالا هم که با ورود فضای مجازی کماکان وجود دارد. باید کمی نکته بین بود و زاویه دیدی خاص از این تناقضات را دراماتیزه کرد تا مخاطب جلب شود.

*در لحظه فعلی دغدغه غلامحسین لطفی بیشتر بازیگری است یا کارگردانی؟

والله چه بگوئیم. فقط می دانم که زندگی میگذرد اما به سختی! خوش نمیگذرد ولی بد هم نمیگذرد. بیکاری حوصله ام را سر می برد و خسته ام میکند اما وقتی هم که مثلا میرویم در فیلم “خفگی” بازی میکنیم آن قدر نقش را کم و تعدیل میکنند که درمیمانی چرا اصلا دعوت به کار شده ای!!

*بالاخره کارگردانی یا بازیگری؟

دوست دارم سریال بسازم! آیا یک نفر در سازمان هست که وقت  بگذارد برای خواندن و حمایت از طرحهای پیشنهادی من؟؟؟!! باور کنید آن قد ها هم مادیگرا نیستم و میتوانم با حداقل هزینه بهترین کار را ارائه دهم. آیا یکی هست که اعتماد کند؟؟؟




اظهارات سمپاتیک فریدون جیرانی نسبت به محصولات تجاری⇐به جز چند استثناء مابقی فیلمهای بفروش ۴۰ سال اخیر فرقی با فیلمفارسی ندارد؛ این مسأله هیچ اشکالی هم ندارد/آنها که به فکر سلیقه‌سازی هستند در رویا سیر می‌کنند/اصلا واژه «مبتذل» غلط است! /مردم دلشان می‌خواهد به سینما بیایند تا سرگرم شوند/«روزگار قریب» چیه؟ پربیننده‌ترین سریال سالهای اخیر «ستایش» بود!/وقتی فیلم می‌فروشد و تماشاگر دارد، دیگر شما نمی‌توانید به سازندگان آن بگویید چرا اینها را می‌سازند!/مهم، دوست داشتن مردم است/این‌که می‌گویند سینمای ایران در سال ۵۶ فقط دو فیلم تولید کرده، اشتباه است. در آن سال ۴۳ فیلم تولید شد/در سال ۵۷ هم ۳۰ فیلم تولید شد/هیچ گاه پته‌ فیلمفارسی روی آب ریخته نشد!  /فیلمفارسی اگر تماشاگر نداشت، سرپا نمی‌ماند

سینماروزان: فریدون جیرانی این روزها «خفگی» را روی پرده دارد که به لطف تبلیغات خوبش توانسته از رقم فروش 4میلیارد عبور کند.

به گزارش سینماروزان همزمان با «خفگی» یک کمدی-موزیکال پرفروش به نام «خالتور» هم روی پرده است که در مدت زمانی کمتر از یک ماه توانسته در آستانه فروش 3.5 میلیارد قرار گیرد؛ آن هم در شرایطی که سینماهای شهرداری را هم ندارد.

فروش بالای آثاری همچون «خالتور» که مدام از سوی جریانات شبه‌روشنفکر نواخته میشوند اسباب طرح پرسشهایی از فریدون جیرانی در «جام جم» شده است؛ پرسشهایی که جیرانی هم کوشیده صراحتا به آنها پاسخ دهد.

فریدون جیرانی با اشاره به اقبال مخاطبان نسبت به کمدیهای تجاری و اینکه چرا سلیقه مخاطب تربیت نشده بیان داشت: خیلی به تربیت سلیقه معتقد نیستم. این حرفی که می‌خواهم بزنم، خیلی تلخ است. با این‌که حدود 40 سال از انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، اما به جز چند استثنا مثل «نهنگ عنبر» آقای مقدم که دوستش دارم و چند فیلم دیگر، باقی آثار خیلی پرفروش تفاوت چندانی با فیلم‌های فارسی قبل از انقلاب ندارد. همیشه گفته‌ام که این هیچ اشکالی هم ندارد. آنهایی که فکر می‌کردند سلیقه می‌سازند، باید بفهمند که ساختن سلیقه براحتی نیست. آنها همه در رویا هستند. آقا! مردم می‌خواهند به سینما بیایند و سرگرم شوند. مردم دلشان می‌خواهد بخندند و شاد شوند. اگر در کشوری که کنسرت کم است و جوان‌ها غیر از میدان‌های فوتبال جایی برای جیغ زدن و فریاد کشیدن ندارند، یک فیلم وجود داشته باشد که در آن چهار قطعه آواز و موسیقی پخش شود و در آن دست بزنند، مردم با آن شاد می‌شوند و برای تماشای آن می‌آیند. بحث عقده خالی کردن است دیگر! الان فیلم‌ها براساس شکستن خط قرمزها می‌فروشند، نه براساس داستانگویی درخشان.

جیرانی درباره اینک همین فیلم‌های کمدی نمی‌تواند استاندارد ساخته شود می‌گوید: استاندارد… آخر ببین عزیز من! وقتی من فیلمی می‌سازم که میلیاردها تومان می‌فروشد و بعد با خودم فکر می‌کنم می‌توانم یک فیلم دیگر عین همین بسازم که باز همین‌قدر بفروشد، برای چه دنبال استانداردسازی بروم؟! سلیقه تماشاگر ایرانی و جهان سومی، عوض شدنی نیست. به خدا این‌طوری نیست که یک عده فکر می‌کنند می‌توانند این سلیقه را تغییر دهند. من یک سوال از شما دارم؛ پربیننده‌ترین سریال سال‌های اخیر تلویزیون چیست؟ یادتان می‌آید؟

این کارگردان ادامه می دهد: «روزگار قریب» چیه؟! روشنفکری برای من حرف نزن! پربیننده‌ترین سریال سال‌های اخیر، «ستایش» است. چه کسی آن را نوشته؟ سعید مطلبی. این سریال «ستایش» بود که همه را به وجد آورد، قسمت دوم آن ساخته شد و قسمت سوم آن را هم قرار است بسازند. شما فرمول این سریال را بگذارید و روی کاغذ آن را نگاه کنید. مردم آن را دیدند، خوششان آمد، گریه و زاری کردند. دوباره پخش شد، سه باره پخش شد، باز هم دیدند. پس به من نگو «روزگار قریب»! بگو «ستایش»، واقعیت را بگویید. شعار ندهید. مردم «ستایش» می‌خواهند. (محکم و با تاکید روی میز می‌کوبد) این را از جانب من بنویس. مردم «چرخ فلک» نمی‌خواهند، «ستایش» می‌خواهند. (می‌خندد) بنویس به‌خدا.

جیرانی درباره اینکه سینمای تجاری بفروش مدام از سوی گروهی شبه‌روشنفکر با واژه مبتذل نواخته میشود اظهار داشت: مبتذل چیه؟! اصلا واژه مبتذل غلط است. مردم فیلم و سریالی می‌خواهند که آنها را سرگرم کند، ملودرام باشد و تاثیر بگذارد. به‌خدا «ستایش» مبتذل نیست، تاثیر می‌گذارد و سرگرم می‌کند.

این کارگردان که سابقه سالها کار روزنامه نگاری دارد ادامه داد: فیلم‌هایی که می‌فروشد، محصول فضای بسته تان است! فضا را باز کنید، این فیلم‌ها عوض می‌شود.

جیرانی با رد شایعات مربوط به شکست فیلمفارسی در اواخر دهه پنجاه گفت: نه، نه. هیچ هم پته‌ فیلمفارسی روی آب ریخته نشد. فیلمفارسی تا آخرین لحظه هم تماشاگر داشت.

جیرانی درباره انتشار ویدیویی در «هفت» که در آن محمدعلی فردین از محدودیتهای فیلمفارسی بخاطر اکران خارجی میگفت بیان داشت:  اصلا هیچ‌کدامتان نمی‌دانید قضیه آن جلسه چه بود! من آن‌موقع روزنامه‌نگار بودم، قرار بود سینماها قیمت بلیتشان را افزایش دهند، برای همین تصمیم با وزارت فرهنگ وقت دعوا داشتند. این‌که می‌گویند سینمای ایران در سال 56 فقط دو فیلم تولید کرده، اشتباه است. در آن سال 43 فیلم تولید شد. در سال 57 هم 30 فیلم تولید شد. تازه در آن وضعیت روزهای انقلاب سینماها تا 15 آبان هم باز بود و 17 فیلم هم به نمایش درآمد. این شکلی نیست، واقعیت‌ها را مخدوش نکنیم. فیلمفارسی اگر تماشاگر نداشت، سرپا نمی‌ماند. آن سینما زمانی ضربه خورد که عریانی سینمای ایتالیا را وارد فیلم‌های ایرانی کرد. در چنین شرایطی آن حاشیه نشینان و افراد طبقات پایین که تماشاگران اصلی سینمای ایران بودند، به دلیل باورهایی که داشتند برخی صحنه‌های فیلم‌ها را دوست نداشتند و از این سینما بدشان آمد.

 این کارگردان با اشاره به فروش بالای کمدیهای تجاری بیان داشت: اصلا مهم نیست مورد علاقه من باشد یا نه، وقتی فیلم می‌فروشد و تماشاگر دارد، دیگر شما نمی‌توانید به سازندگان آن بگویید چرا اینها را می‌سازند. مهم، دوست داشتن مردم است. اصلا این‌که ما سینما را تصفیه و تمیز کنیم، حرف غلطی است.




بدعتی تازه در شورای صنفی نمایش⇐اکران فیلم «شکلاتی»- متعلق به اخوی منوچهر محمدی- بدون اعلان رسمی سخنگوی شورا(!) و با استفاده از سرگروه فیلمی به نام «خفگی» که کف فروشش نیفتاده!!؟؟

سینماروزان: تراکم بالای اکران پاییزی و عدم توزیع منصفانه سالن میان فیلمها ادامه دارد و هرچه سینماگران گلایه میکنند راه به جایی نمی برد و در این اوضاع بدعتی تازه هم از شورای صنفی نمایش سر زده است.

این بدعت عبارتست از روی پرده فرستادن فیلمی به نام «شکلاتی» روی پرده بدون اعلام رسمی سخنگوی شورا!

سخنگوی شورای صنفی نمایش سه شنبه هفتم آذرماه از روی پرده رفتن دو فیلم «وقتی برگشتم» و «آذر» خبر داده ولی به ناگاه مخاطبان با باز شدن بلیت فروشی  فیلم «شکلاتی» متعلق به ایرج اخوی کوچکتر منوچهر محمدی، در سامانه مرجع بلیت فروشی روبرو شده اند!

عجیب نیست؟ آیا تراکم بالای اکران باعث واهمه سخنگو از اعلام نام سه فیلم شده و به اعلام نام دو فیلم بسنده کرده؟

از آن گذشته درشرایطی که پیشتر مقرر شده بود «شکلاتی» باید بعد از «خفگی» در گروه زندگی روی پرده برود اکران آن در حالی که هنوز کف فروش «خفگی» نیفتاده چه معنایی دارد؟ آیا بناست سرگروه زندگی به صورت اشتراکی در اختیار این دو فیلم قرار گیرد؟ یعنی چیزی شبیه به اتفاقی که برای «قاتل اهلی»-«قهرمانان کوچک» افتاد؟؟؟

حجم پرسشهای پیش روی شورای صنفی نمایش مدام بیشتر میشود و درحالی که رییس شورا درگیر سریال سازی در تلویزیون شده(!) امید به پاسخ منطقی از سوی اعضای شورا کم کم از دست می‌رود.

علیرضا تابش در پشت صحنه «شکلاتی»-در عمق تصویر هم ایرج محمدی اخوی منوچهر دیده میشود
علیرضا تابش مدیرعامل فارابی در پشت صحنه «شکلاتی»-در عمق تصویر ایرج محمدی اخوی منوچهر دیده میشود



غلامحسین لطفی در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐موقع بازی در «خفگی» عصبانی بودم!/جیرانی فیلمنامه را نداد که بخوانم/نقشم را هم چند بار عوض کرد/جنتی دکترایی به من داد که یک قران هم به حقوقم اضافه نکرد/کیمیایی از «گوزنها» به این طرف سقوط وحشتناکی کرده!/موقع ساخت «پاکباخته» اکبر عبدی و علیرضا خمسه قهر بودند/به‌جای سیاهی‌لشکر، جنگ‌زده‌ها را از هتل المپیک می‌آورند که نقش بگیرند!!!

سینماروزان: غلامحسین لطفی را هرچند بیشتر به عنوان بازیگر و آن هم بازیگر آثار طنز دیده ایم اما لطفی سابقه کارگردانی هم دارد و علاوه بر ساخت یک فیلم خلاف جریان به نام «سرخپوستها» در اواخر دهه پنجاه، کارگردانی یک سریال خاطره انگیز با نام «آینه» و یک کمدی پرمخاطب در سینما و تلویزیون با نام «پاکباخته» را هم در کارنامه دارد.

به گزارش سینماروزان لطفی به مانند بسیاری از هم‌نسلان خود در سالهای اخیر کم‌کار شده ولی هرگاه مجالی ولو کوتاه برایش فراهم شده کوشیده ایفای نقش اثرگذاری داشته باشد. او این روزها با «خفگی»فریدون جیرانی در سینماهاست که پرفروش هم شده.

لطفی در گفتگویی با «جام جم» که پیرامون دلایل کم کاریش در سینما و تلویزیون بوده هم به گلایه از فریدون جیرانی پرداخته و هم گریزی زده به افت کاری مسعود کیمیایی.

متن کامل گفتگوی لطفی را بخوانید:

چرا این‌قدر کم کارید؟

اولین دلیل این است که کمی از محیط دور شده‌ام و در قزوین زندگی می‌کنم، البته از دید من این مساله بهانه است، چون تلفن دارم و همکاران می‌توانند تماس بگیرند و برای کار دعوت کنند. هر چند، چند باری هم در سال گذشته دعوت شده‌ام، اما نه سناریوها خوب بود و نه نقشی که من قرار بود بازی کنم. می‌دانم اگر برای بازی هم بروم یا پولم را می‌خورند یا نصفش را می‌دهند و بقیه را نمی‌دهند. از این گرفتاری‌ها هم هست. خودم هم سناریوهایی برای ساخت فیلم سینمایی و سریال دارم، اما متاسفانه کسی را برای سرمایه‌گذاری پیدا نکردم. چون خودم که سرمایه‌دار نیستم. دلایل غیبت و کم کاری همین‌هاست، وگرنه مشکل خاصی ندارم و اتفاقا در اوج آمادگی هستم. سناریوهایی را هم که دارم نو و دست اول است، نه از این فیلمنامه‌های تکراری که ازروی دست همدیگر کپی می‌کنند.

در همه این سال‌ها بیشتر شما را در نقش‌های کمدی دیدیم، این نمک و شوخ‌طبعی را در زندگی واقعی هم دارید؟

بله، همین‌طور است. منتها بارها گفته‌ام که دوست نداشتم کمدی بازی کنم. یک دفعه آن اوایل اشتباه کردم، کمدی بازی کردم و بعد همین‌طور ادامه پیدا کرد. در سینمای ایران اگر نقش منفی بازی کنید، تا آخر عمرتان نقش منفی به شما پیشنهاد می‌شود و اگر نقش کمدی بازی کنید، برای همیشه کمدین می‌مانید. اتفاقا نقش جدی زیاد بازی کردم، حتی بیشتر از نقش‌های کمدی، اما چون کمدی بیشتر در ذهن می‌ماند، به نظر می‌آید که من کمدی زیاد بازی کرده ام. البته من طنز را دوست دارم، اما کمدی‌هایی را که شلنگ تخته می‌اندازند، نه.

بعد از مدت‌ها غیبت، بازی شما را در «خفه‌گی» دیدیم؛ نقشی که باحضورتان آن را بامزه و دوست‌داشتنی کردید.

من فیلم را ندیدم، اما می‌دانم چیزی از بازی من در این کار باقی نمانده؛ چون نقش خیلی بیشتر از این بود و بقیه حذف شده است. شما که فیلم را دیدید، نقش من طنز بود؟

موقعیتی که در آن به عنوان خواستگار پیر یک دختر جوان (صحرا مشرقی با بازی الناز شاکردوست) حضور داشتید، بامزه و نمکین بود و البته این به بازی خوب شما هم مربوط است.

متاسفانه آقای جیرانی کلا سناریو را تا لحظه کلید خوردن صحنه، به من نداد که آن را بخوانم. من عادت دارم با خواندن فیلمنامه و قبل از فیلمبرداری، روی نقشم کار کنم. من جیرانی را دوست دارم، اما به نظرم این فیلمنامه را دراختیار بازیگر نگذاشتن تا قبل از فیلمبرداری و هیچ توضیحی هم درباره نقش ندادن، از آن اداهایی است که کارگردا‌ن‌های امروزی و خارجی درمی‌آورند. این کار اصلا پسندیده نیست، برای این‌که وقتی شما اطلاعاتی از نقش به بازیگر نمی‌دهید، او مجبور است برای درآوردن نقش، زور بزند! حالا این کار از جانب خارجی‌ها توجیه دارد، برای این که سناریو لو نرود و چند میلیون دلار ضرر نکنند. اما اینجا سناریو لو برود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. برای همین موقع بازی در «خفه‌گی» عصبانی بودم، چون بجز این بی‌اطلاعی از نقش تا لحظه بازی، سه چهار بار کاراکتر من عوض شد و بعد از چند شب معطلی، این دو صفحه فیلمنامه را به من دادند. به نظرم اصلا درباره این کاراکتر، فکر هم نشده بود. با این اوضاع اگر هم چیزی از این شخصیت در فیلم درآمده، تصادفی است.

تقریبا همیشه بجز یکی دو مورد، با کارگردان‌های هم‌نسل خودتان کار کردید. چرا با جوان‌های فیلمساز همکاری نمی‌کنید؟ پیش نیامده؟

اصلا برای کار کردن، پیر یا جوان‌بودن کارگردان فرقی برایم ندارد. حاضرم با یک کارگردان ده ساله هم کار کنم! مشکل من با سن و سال کارگردان‌ها نیست، یا پیشنهادی نبوده یا نشده که این همکاری با فیلمسازان جوان شکل بگیرد. من کسی نیستم که نخواهم با کارگردان‌های جوان کار کنم یا نکنم. من هنرپیشه بسیار پیش‌پاافتاده‌ای هستم!

شما از دهه ۵۰ در سینما و تلویزیون هستید…

اولین کاری که بازی کردم، سریال «دلیران تنگستان» بود.

چون تحصیلکرده رشته بازیگری و کارگردانی هم هستید و کارشناس این حرفه هم محسوب می‌شوید، نظرتان درباره وضعیت امروز سینمای ایران نسبت به دهه‌های قبل چیست؟

البته قبل از پاسخ به سوال شما باید بگویم من دو سال پیش دکترای رشته بازیگری را هم از آقای علی جنتی، وزیر وقت ارشاد گرفتم.

بله قربان، می‌دانم. حالا به دردتان خورد این دکترای افتخاری؟

نخیر، موقعی این دکترا را به من دادند که من به عنوان کارمند وزارت ارشاد بازنشسته شده بودم و گفتند دیگر یک قران هم به حقوق شما اضافه نمی‌شود! (می‌خندد) فقط یک کلمه «دکتر» برای من ماند که آن هم به هرکس می‌گویم باور نمی‌کند. این هم طنزی است برای خودش و عموم مردم فکر می‌کنند دکتر فقط کسی است که برای مریض نسخه می‌نویسد.

نگفتید؛ اوضاع سینمای ما الان نسبت به قبل بهتر شده یا نه؟

بهتر نشده، متاسفانه الان همه چیز بزن برویی و سطحی شده است و من اول هر فیلمی را نگاه کنم، می‌دانم ته آن چه می‌شود. برای همین فیلم‌های سینمای ایران را در این سال‌ها نمی‌بینم و برای دیدن آنها بلیت نمی‌خرم. البته از حق نباید گذشت که جرقه‌های خوبی هم در این سینما وجود دارد، منتها تعداد این جرقه‌ها کم است. کارگردان‌های قدیمی هم که … البته خوشحالم که آقای کیمیایی همچنان فیلم می‌سازد، اما متاسفانه سال‌هاست که فیلم‌های ایشان دیدن ندارد. از «گوزن‌ها» به این‌طرف آقای کیمیایی به شکل وحشتناکی سقوط کرده است.

در دوران اوج سینمای کمدی ایران، خیلی‌ها دوست داشتند دو ستاره این سینما یعنی اکبر عبدی و علیرضا خمسه را در یک فیلم سینمایی کنار هم ببینند؛ شما به عنوان کارگردان در فیلم «پاکباخته» این کار را کردید و این دو را کنار هم قرار دادید.

جالب است بدانید این دو نفر همان زمان با هم قهر بودند و من طوری دکوپاژ می‌کردم که اینها در یک پلان با هم نباشند. کارم خیلی سخت بود، اما به هر صورت اواسط فیلمبرداری اینها را آشتی دادیم که بتوانیم فیلم‌مان را بسازیم.

فیلم موفقی هم در گیشه بود.

بله، چون آقای فرحبخش (تهیه‌کننده پاکباخته) کار بد نمی‌کند، معمولا کپی از فیلم‌های قدیمی است و… (می‌خندد)

اولین ساخته سینمایی‌تان، «سرخپوست‌ها» بی‌تردید از آثار متفاوت سینمای ایران است؛ فیلمی درباره سیاهی‌لشکرهای فیلمفارسی. احتمالا باید بجز مردم و همکارانتان، میان این قشر هم محبوب باشید، نه؟

بله، ظاهرا همین‌طور است. وقتی دانشجو بودم این فیلم را ساختم. خیلی از سیاهی لشکرهای قدیمی فوت کرده‌اند و خیلی‌ها هم دیگر از خانه بیرون نمی‌آیند. الان سیاهی لشکرها مثل قدیم نیستند و جدیدا بعضی از این جنگزده‌ها از دهکده المپیک را می‌آورند که چیزی از بازیگری بلد نیستند. دیگر هیچ چیزی مثل قدیم‌ها نیست و سینمایی وجود ندارد که آدم از دیدن فیلم جدیدی ذوق کند. بخدا، من شرمنده‌ام و تقصیر من نیست! (می‌خندد)




فریدون جیرانی بیان داشت⇐شمقدری در مقطع اول حضورش در سازمان سینمایی نگاه بازی داشت/پولاد کیمیایی حق دارد از من شاکی باشد!/روزنامه «سینما» مثل گذشته اهمیت ندارد/گروه تولید «خفگی» موافق حضور الناز شاکردوست نبودند/ قرار بود بهاره رهنما در «خفگی» بازی کند/سلیقه ۵ نفرۀ شورای پروانه ساخت است که سینما را هدایت می‌کند/گبرلو می‌تواند «هفت» را در لاین وسط اداره کند!!

سینماروزان: فریدون جیرانی که تازه ترین فیلمش «خفگی» با امکانات تبلیغی خوبی که در اختیار داشته توانسته فروش 3میلیارد را رد کند در تازه ترین گفتگویی که به بهانه این فیلم داشته برخی نقطه نظراتش درباره سینما، «هفت» و انتشار مجدد روزنامه «سینما» را بیان کرده است.

جیرانی با اشاره به شکست آخرین فیلمش قبل از «خفگی» یعنی «خواب زده ها» به «ایسنا» بیان داشت: من نمی‌خواستم «خواب زده ها» را بسازم. من دو فیلم توقیفی «قصه پریا» و «من مادر هستم» را داشتم و با مشکلات زیادی پروانه‌اش را گرفتم چون سکانس‌های زیادی از آنها حذف شد. بعد از آن تا حدود یک سال به من پروانه ساخت نمی‌دادند. آقای شمقدری در مقطع اول  حضورشان در معاونت امور سینمایی نگاه باز و بهتری داشتند ولی در مقطع دوم که فشارها به آن‌ها وارد شد، اینطور نبود. در آن مقطع یک شورایی برای تصویب فیلم‌نامه در جامعه صنفی و ارشاد تشکیل شد، این فیلم نامه از جامعه صنفی بیرون آمد ولی در ارشاد دچار مشکل شد و تقریبا ۶ ماه امروز، فردا کردند. من به تدریج فهمیدم که این‌ها به من پروانه نمی‌دهند. می خواستم برای فیلمنامه «خانم» که سه اپیزود بود و در نهایت تینا پاکروان آن را ساخت، پروانه بگیرم حتی با عوامل فیلم صحبت کرده بودم و امکانات مالی هم جمع شده بود که من ساخت فیلم را به سرعت شروع کنم ولی پروانه ساخت ندادند.

این کارگردان ادامه داد: در همان مقاطع رحمان سیفی‌آزاد قصه‌ای را که من برای شان تعریف کرده بودم به یک طرح تبدیل کرد و گفت اگر من برای آن پروانه ساخت بگیرم و تهیه کننده باشم آن را می‌سازی؟! که در نهایت من هم قبول کردم. سپس ایشان از ارتباطاتش استفاده کرد و توانست پروانه ساخت «خواب‌زده‌ها» را بگیرد. البته منت زیادی هم بر سرش گذاشتند و درنهایت ما بین ساختن و نساختن آن تصمیم گرفتیم که «خواب زده ها» را بسازیم. ولی اگر من لحن فانتزی فیلم را دنبال کرده بودم خیلی بهتر از آب در می‌آمد اما متاسفانه من لحن اجتماعی آن را دنبال کردم که اشتباه بود، درحالیکه می‌توانستم مثل یک کمدی رمانتیک همچون «صورتی» یک لحن اجتماعی کمدی بگیرم اما آن را فانتزی ندیدم و فیلم هم درنیامد.

جیرانی درباره‌ گلایه‌های پولاد کیمیایی از کوتاه شدن نقش‌اش در «خفه‌گی» توضیح داد: پولاد کیمیایی حق دارد که شاکی باشد و گلایه داشته باشد. ولی در واقع شروع فیلم «خفه‌گی» را جوانی زد به اسم «پاشا» که سال‌ها با او دوست بودم و قرار بود در یکی از  فیلم‌های من بازی کند. فیلمی به نام «عشق» قرار بود ساخته شود ولی به دلیل اینکه گریم مناسبی صورت نگرفت، فیلم ساخته نشد. بعد به سراغ این فیلم آمدیم و قرار شد سرمایه آن را جور کند ولی نتوانست کل سرمایه را پیدا کند و قسمت زیادی را تهیه کرد و قرار شد خودش نقش اول را بازی کند ولی بعد نوید محمدزاده آن را بازی کرد.

وی ادامه داد: برای بازیگر زن هم انتخاب‌های متعددی داشتیم و در ابتدا هم قرار شد که بهاره رهنما در آن بازی کند ولی یک لحظه ترسیدم که سابقه کمدی او در یک فیلم جدی برخورد منفی ایجاد کند. بعد الناز شاکردوست آمد و قصه را برایش تعریف کردیم و منتظر ماند تا فیلمنامه آماده شود. تمام تیم من خیلی موافق آمدن الناز نبودند کما اینکه در «سالاد فصل» هم موافق حضور مهناز افشار نبودند، ولی با اصرار مشاورین و تصمیم نهایی خودم به این نتیجه رسیدم که الناز شاکر دوست در این فیلم بازی کند. فیلم برداری را با الناز شروع کردیم و در همان چند روز اول متوجه شدیم که او یک اتفاق خیلی خوب را راه انداخته است، سپس به این نتیجه رسیدیم که باید یک بازیگر دیگری هم داشته باشیم که به روند داستان کمک کند بنابراین نقش برادر را تقویت کردیم.

فریدون جیرانی با ردّ تأثیرگذاری راه اندازی مجدد روزنامه «سینما» در فروش «خفگی» بیان داشت: امروزه روزنامه مثل گذشته اهمیت ندارد. در واقع تبلیغاتی که دفتر پخش و بیلبوردها در معرفی این فیلم انجام دادند در دیده شدن فیلم کمک کرد. روزنامه‌های کاغذی و ورقی که تیراژ زیادی ندارند فقط بر روی فضای داخل سینما تاثیر می‌گذارند، به نظرم مهمترین کاری که انجام شد، تبلیغات گسترده فیلم بصورت بیلبورد قبل از آغاز اکرانش بود. به نظرم باید برای فیلم‌های متوسطی که از قبل روی آن‌ها حساب باز نمی‌کنند، تبلیغات انجام شود. خیلی از فیلم‌ها پیش از اکرانشان معروف هستند مثلا بازیگر مطرحی مثل رضا عطاران در آن حضور دارد یا کارگردان مطرحی فیلم را ساخته و فیلم قبلی‌اش هم فروش خوبی داشته است به این ترتیب خودش به اندازه کافی تبلیغ اولیه دارد ولی فیلم‌های متوسط که حدود ۸۰ درصد از سینمای ما را تشکیل می‌دهند نیاز به جا انداختن بواسطه تبلیغات دارند. خوشبختانه شرکت پخش فیلم ما به این علت که تازه کار بود، نیاز داشت تا موجودیت پیدا کند، این نیاز باعث شد که فیلم ما را در نظر عموم مردم جا بیاندازد. این در حالی است که اگر در یک پخش بزرگ می‌رفتیم، ممکن بود زمان اکران زودتری برای ما می‌گرفت ولی این تبلیغات انجام نمی‎‌شد. در واقع در سینمای ایران، نکته مهم این است که شما بتوانید فیلم متوسط را به فروش مطلوب برسانید. فیلم «خفگی» قبل از اکران از نظر خیلی‌ها فیلمی بود که می‌گفتند به سختی شاید به فروش یک میلیاردی برسد.

این کارگردان درباره اوضاع و احوال سینمای امروز بیان داشت: مرز خودی‌ها و غیرخودی‌ها تحت تاثیر افکار عمومی مخدوش شده است و مثل سابق نیست. ممکن است یک عده به امکاناتی دسترسی داشته باشند که بقیه ندارند اما مرزها در حال مخدودش شدن هستند. در واقع فیلم‌سازان عرفی قدرت زیادی دارند و این اتفاق مهمی است که در دولت احمدی‌نژاد رخ داد. الان هم گریزی نیست و دیگر نمی‌شود مانعی برای رشد فیلمسازان عُرفی ایجاد کرد، آن فیلمسازان در جایگاه خودشان می‌توانند قدرت بگیرند و گروهی دیگر از فیلم‌سازان هستند که باید تغییراتی ایجاد کنند و باید درک زمانه را داشته باشند. چون شرایط قانون‌مندی شده نیست و قانونی حاکم نیست، سلیقه ۵ نفر در شورای پروانه ساخت، سینما را هدایت می‌کند و امکان دارد برنامه‌ها و نظراتی از بالا به آنها اعلام شود.

جیرانی که در فصل اول «هفت» مجری این برنامه تلویزیونی بود درباره‌ی اینکه نبودن این برنامه سینمایی در این روزها آیا تاثیری در سینما گذاشته است،گفت: من بررسی دقیقی انجام نداده‌ام ولی دلم نمی‌خواهد که «هفت» تعطیل شود. هیچ برنامه‌ای به عقب برنمی‌گردد. دوره‌ها عوض شده است و اکنون نوبت نسل جدید است که اجرای «هفت» را بگیرد. به نظر من «هفت» با حضور آقای افخمی خنثی نبود. عده‌ای «هفت» با اجرای گبرلو را دوست دارند من هم احساس کردم با حضور او نه تنش‌های دوران اجرای ما وجود خواهد داشت و نه افخمی و ایشان می‌تواند «هفت» را در لاین وسط اداره کند.




چرا جیرانی حرف خود درباره هیأت داوران فجر سی و پنج و دو داور خاص-یکی محمدرضا هنرمند و دیگری آقای ایکس- را پس گرفت؟ آیا او امیدوار است به حضور در هیأت داوران جشنواره سی و ششم؟

سینماروزان: تازه ترین فیلم فریدون جیرانی با نام «خفگی» که از امکانات تبلیغی فوق العاده ای سود می برد تا اینجا رقم فروش 1.5 میلیارد را رد کرده است.

به گزارش سینماروزان جیرانی به بهانه «خفگی» گفتگویی را با جواد طوسی در «24» داشته و از نادیده گرفتن فیلمش توسط هیأت داوران جشنواره سی و پنجم فجر و دو داور خاص که یکی اش محمدرضا هنرمند است و دیگری آقای ایکس(؟!) گلایه کرد.

جیرانی گفت: یک تفکری آنجا بوده که اسم «خفه گی» نباید جایزه جایزه داشته باشد. به هر حال سلیقه و تفکر داورها مهم است. من دو داور آنجا را می شناسم که روی داورهای دیگر تاثیر می گذارند. من قبلش هم در مصاحبه ای گفته بودم که دوره ی فیلمسازی محمدرضا هنرمند تمام شده است. من با توجه به شرایط کلی جامعه گفته بودم دوره ی فیلمسازی هنرمند تمام شده است. وقتی نظر من را دیدند فیلم را کنار گذاشتند و اصلا راجع به آن از اول حرف نزدند. چون اگر حرف می زدند، حداقل ایمان امیدواری و مسعود سلامی را نامزد می کردند.

این اظهارنظر درباره هیأت داوران مناقشه برانگیز جشنواره سی و پنجم خیلی زود با واکنشی دیگر از سوی جیرانی مواجه شد. جیرانی این بار گفت: راستش نمی‌خواستم مطالبی را که درباره‌ جشنواره گذشته به جواد طوسی در «24» گفته بودم در مصاحبه‌ام بیاید. یادم رفت بگویم  که موضوع مهم نیست و در مصاحبه نیاورد. در مصاحبه آمد با تنظیمی که از حرف من استنباط اشتباهی صورت گرفته بود. من چند سال پیش در مصاحبه‌ای با «همشهری جوان» درباره‌ سینمای جدید و تاثیر اصغر فرهادی گفته بودم که دوره‌ خیلی از فیلمسازها تمام شده و دوره‌ نسل جدید است و از چند فیلمساز نام برده بودم از جمله آقای هنرمند و گفته‌ من کلی و ناظر به شرایط جدید بود.جواد از اشاره‌ من به این موضوع فکر کرده بود که من زمان جشنواره چنین حرفی گفتم و همین حرف باعث کنار گذاشتن فیلم من در جشنواره شده است. من به شوخی از آن جمله یاد کردم.

جیرانی با بیانی محافظه کارانه ادامه داد: پشت پرده‌ای نیست،چند داور بودند، نشستند حرف زدند و داورهایی تاثیر بیشتری روی بقیه گذاشتند مثل همه‌ی دوره‌ها  و فیلمی کنار گذاشته شده است. موضوع مهمی نیست که پشت پرده‌ای داشته باشد. داوری جشنواره گذشته بی‌خودی زیر ذره‌بین قرار گرفت، داوری بود مثل بیشتر  داوری‌ها با ضعف‌هایی که داوری‌های دیگر هم داشتند.

⇓⇓⇓

چرا حرفش را پس گرفت؟؟

اینکه جیرانی بلافاصله بعد از انتشار گفته های صریحش درباره هیأت داوران جشنواره ای که از همان زمان جشنواره مورد انتقادات قرار گرفتند سعی می کند محافظه کاری پیشه کرده و در اظهارنظری دیگر، داوری این جشنواره را مثل بیشتر داوریهای دیگر بداند عجیب است. هرچه نباشد دست اندرکاران فیلم «خفگی» جیرانی از جمله منتقدان شیوه داوریهای جشنواره سی و پنجم بودند.

پس چرا جیرانی این گونه می کوشد اظهارنظر قبلی را پس بگیرد؟ آیا او امیدوار است به مانند جشنواره سی و چهارم فجر که به هیأت انتخاب راه یافته بود در جشنواره سی و ششم هم یکی از هفت عضو هیأت داوران باشد و از حالا نمی‌خواهد زمینه را برای تبدیل شدن خویش به کانون انتقادات احتمالی معترضان به داوری، فراهم کند؟




بعد از ماجرای دنباله‌دار اختلاف با تهیه‌کننده «قاتل اهلی»⇐حالا ادعاهای پولاد کیمیایی علیه تیم تولید «خفگی»⇐جیرانی نقشم را خفه کرد/برخورد جیرانی با من خارج از عرف اخلاقی، انسانی و حرفه‌ای بود/جیرانی بازیگر اصلی «خفگی» را کنار گذاشت و به‌جایش نوید را آورد!/من هم می‌توانستم مثل نوید محمدزاده شرط و شروط بگذارم/حتی برای اکرانهای مردمی هم به من زنگ نمی‌زنند!/نمی‌دانم من بدشانسم یا سینما قواعدی پیدا کرده که  باید شکل‌اش را عوض کنیم!؟؟

سینماروزان: بعد از ماجرای اختلافات دنباله داری که میان مسعود کیمیایی و تهیه کننده «قاتل اهلی» منصور لشکری قوچانی بر سر کم و زیاد کردن نقش پولاد در این فیلم وجود داشت و بسیاری آن را ناشی از تأثیرگذاری آقازاده کیمیایی بر پدر می دانستند حالا پولاد کیمیایی در گفتگویی پیرامون حضور کمرنگش در «خفگی» انتقادات تندی را به فریدون جیرانی کارگردان فیلم بیان کرده است.

به گزارش سینماروزان پولاد کیمیایی که گویا نقشش در «خفگی» به دلایلی نامعلوم کم شده است در گفتگویی با تیتر «جیرانی نقشم را خفه کرد» در «جام جم» کوشیده حسابی از خجالت جیرانی بابت این کاهش نقش درآید.

پولاد درباره کار با جیرانی بیان داشت: من سال‌ها پیش با آقای فریدون جیرانی سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را کار کرده بودم که خاطره خوبی را برایم به‌جا گذاشت. در آن سریال تیپی (آراس) را بازی می‌کردم که خیلی دوستش داشتم. در طول این سال‌ها هم قرار بود ایشان برای صداوسیما سریالی در برهه زمانی اوایل انقلاب بسازند که در نهایت انجام نشد یا بعد از آن هم برای فیلم طنزی به من پیشنهاد بازی دادند که آن هم به قول معروف قسمت من نبود تا این‌که رسید به «خفه‌گی». در «خفه‌گی» از ابتدای کار آقای نوید محمدزاده حضور نداشتند و به جای ایشان پسری (به نام پاشا) که سال‌ها بود می‌خواست با آقای جیرانی کار کند و در واقع برای اولین بار بود که جلوی دوربین می‌رفت قرار بود نقش مسعود را بازی کند. پاشا که از دوستانم بود، به من زنگ زد و گفت که آیا تو می‌آیی نقش برادر من را در این فیلم بازی کنی که به این بهانه به من هم کمکی در بازی کنی؟ من به او گفتم که من نقش مکمل خیلی کم کار می‌کنم و اگر هم این کار را انجام دهم در صورتی که آن نقش مکمل تاثیرگذار باشد آن را می‌پذیرم. در ادامه پاشا با آقای جیرانی صحبت کرد و سناریوی «خفه‌گی» را برای من فرستادند. من سناریو را خواندم و آنچه که من آن روز از نقش منصور خواندم نقش موثری بود که با آنچه شما امروز در سینما می‌بینید خیلی متفاوت است.

این بازیگر ادامه داد: من هیچ‌وقت نمی‌خواستم مسائلی را بازگو کنم، اما الان واقعا به نظرم گفتن بعضی حرف‌ها ضروری است. نقش منصور در فیلمنامه ابتدایی «خفه‌گی» به این شکل که امروز شما در پرده سینما می‌بینید نبود. داستان از این قرار بود که ما در فینال داستان متوجه می‌شویم که منصور (با بازی خودم) با زن برادرش مسعود (نوید محمدزاده) رابطه‌ای احساسی داشته و زمانی که می‌خواهند جسد نسیم (با بازی پردیس احمدیه) را ببرند و در بیابان دفنش کنند، بین دو برادر دعوا می‌شود و منصور به برادرش می‌گوید که تو فقط دنبال پول او بودی، به نفع تو شد که او از دنیا رفت و… . در این بین اینها از ماشین پیاده و وسط بیابان با هم گلاویز می‌شوند و منصور در حین کتک زدن مسعود به او می‌گوید که من او را دوست داشتم، تو هیچ‌وقت عشق ما را نفهمیدی و… .در واقع ما اینجا اعترافات منصور را می‌شنویم. در همین زد و خورد مسعود آسیب می‌بیند و منصور او را به بیمارستان می‌رساند، اما او می‌میرد. همین باعث می‌شود منصور برود سراغ صحرا (با بازی الناز شاکردوست) که مسبب این اتفاقات بوده و او را در آسانسور گیر می‌اندازد و می‌کشد. در واقع قصه با منصور تمام می‌شود.

پولاد کیمیایی افزود: من قرارداد «خفه‌گی» را امضاء کردم و سر فیلمبرداری رفتم. پاشا که قرار بود نقش مسعود را بازی کند در عرض 48 ساعت به دلیل خستگی ناشی از سکانس ـ پلان‌های سخت (تاکید می‌کنم که این اولین تجربه بازی‌اش بود) تعویض شد و به جای او نوید محمدزاده سرکار آمد. من اینجا با آقای جیرانی تماس گرفتم و گفتم الان که آقای نوید محمدزاده آمدند قصه ما تغییر می‌کند؟ و ایشان به من گفتند نه همه چی سر جایش است فقط در آخر فیلم به جای این‌که تو صحرا را بکشی، نوید محمدزاده این کار را می‌کند! به او گفتم پس وقتی نوید اینکار را می‌کند یعنی خودش هم بر اثر زد و خورد با مسعود نمی‌میرد و این من نیستم که او را می‌کشم! آقای جیرانی گفتند نه مسعود برادرش را هم نمی‌کشد! به آقای جیرانی گفتم پس اجازه بدهید من از خدمت شما مرخص شوم، به این خاطر که خود نقش چیزی برای من ندارد و هر چه برای من بود فینال نقش بود و این‌که در این جامعه امروزی هم برادرکشی برای یک زن را می‌بینیم. اینجا بود که آقای جیرانی به من گفتند «تو به من اعتماد کن، من می‌خواهم یک تقابل درست بین شما (دو برادر) داشته باشم، من این نقش را درست می‌کنم، آن اتفاقی که تو دنبالش هستی می‌افتد، اگر من را قبول داری به من اعتماد کن»! و من اعتماد کردم و در این فیلم بازی کردم تا رسید به روزهای پایانی فیلمبرداری که نزدیک به جشنواره سال گذشته بود.

آقازاده کیمیایی خاطرنشان ساخت: ما داشتیم فینال «خفه‌گی» را می‌گرفتیم که آقای محمدزاده متن را به من دادند و دیدم هیچی از نقش من در آن نیست! به آقای محمدزاده گفتم چی شده؟ و ایشان گفتند من با آقای جیرانی صحبت کردم، اینجا ما چیزی نگوییم بهتر است! و در این سکانس ما به صدای پیغام نسیم به مسعود (که می‌گوید منصور به من نظر داشت و…) گوش می‌دهیم و مثل دو بیمار به هم نگاه می‌کنیم که ظاهرا این سکانس هم در نسخه نهایی حذف شده! من برای سکانس پایانی این نقش بود که با این فیلم قرارداد بستم و آقای محمدزاده به من گفت با صحبتی که با آقای جیرانی داشتم، قرار بر این شده که این سکانس در سکوت برگزار شود (که آن‌هم نشد البته!) و وقتی خودم با آقای جیرانی صحبت کردم، دیدم ایشان جوابگو نیست! من در اینجا دو راه داشتم یا باید خارج از عرف اخلاقی عمل می‌کردم که مثلا قرارداد و فیلمنامه من چیز دیگری بوده و… که اصلا در شأن من و خانواده‌ام نیست یا نادیده بگیرم.

پولاد کیمیایی با اشاره به برخورد نامناسبی که با وی صورت گرفته اظهار داشت: خوشحالم با وجود این‌که این اتفاقات در این فیلم برای من افتاد، اما هر که فیلم را دیده به من می‌گوید که چقدر در این فیلم خوب بودی. برخوردی که در این فیلم با من شد خارج از عرف اخلاقی، انسانی و حرفه‌ای است و من هیچوقت آن را فراموش نمی‌کنم. من با حرفه‌ای‌های این سینما (مرحوم شکیبایی، ارجمند، پرستویی و…) کار کردم و واقعا می‌توانستم مثل نوید محمدزاده شرط و شروط بگذارم که آخر فیلم باید خودم صحرا را بکشم و… . من به گفته خود آقای جیرانی به ایشان اعتماد کردم و الان دارم می‌بینم که از اعتماد من سوءاستفاده شده. واقعا نمی‌دانم اسم چنین حرکاتی را چه بگذارم! من طبق فیلمنامه قرارداد بستم. قرار نیست که از اسم من سوءاستفاده بشود. من برای بازی در آن نقش بود که آمدم، نه پولی که واقعیتش اصلا پولی هم نبود! واقعا برایم ناراحت‌کننده هست که امروز حتی برای اکران‌های خصوصی هم به من نه زنگ می‌زنند، نه دعوت می‌کنند و… .

این بازیگر خاطرنشان ساخت: آقای جیرانی کارگردانی هست که خودش را صاحب سبک می‌داند و حتی در نشست فیلم «قاتل اهلی» (به کارگردانی پدرم) در جشنواره فیلم فجر هم به سالن آمدند و با این‌که فکر نمی‌کنم یک فیلمی با مناسبات دیگری به کسی ارتباط داشته باشد، راجع به نقش من و کار پدرم اظهارنظر کردند و من به حرمت موی سپید و همکاری که در گذشته با ایشان داشتم صحبتی نکردم. مگر غیر از این بوده که من به انتخاب خود ایشان آمدم که حالا این کار را با من می‌کنند! حتی پاشا هم که قرار بود به جای نقش اول این فیلم بازی کند وقتی آقای جیرانی از اول می‌دانست که بازی اولش است باید کمک‌اش می‌کرد که از پس نقش برآید، نه این‌که او را یک دفعه کنار می‌گذاشت و او را سرخورده می‌کرد.

پولاد کیمیایی در انتهای گلایه هایش از تغییر وضعیت سینما چنین گفت: امسال سال خوبی به لحاظ کاری برای من نبود. هم به‌دلیل «خفه‌گی» و هم به‌دلیل اتفاقاتی که برای «قاتل اهلی» و «گشت ارشاد» افتاد. نمی‌دانم از بدشانسی من بود یا سینما قواعدی پیدا کرده که ما خودمان باید شکل‌اش را عوض کنیم. الان چیزی که من را تسکین می‌دهد همین ساخت فیلم بلندم «معکوس» است که دغدغه چندین ساله‌ام است. دوست خوبم آقای خوشنام روی این فیلم سرمایه‌گذاری کردند و خوشبختانه توانستیم پروانه ساخت‌مان را بگیریم. فکر می‌کنیم حدود 15ـ16 آبان تا نهایتا اواخر آبان بتوانیم فیلم‌مان را کلید ‌بزنیم. من تمام دلخوشی و انرژی‌ام را برای این فیلم گذاشتم و امیدوارم امسال بعد از این اتفاقاتی که برایم افتاده با «معکوس» کامم شیرین شود.




«خفگی» نیم میلیاردی شد

سینماروزان: فروش فیلم «خفه گی» از نیم میلیارد تومان گذشت.

فیلم تازه فریدون جیرانی روز گذشته 210 میلیون تومان فروش داشت تا مجموع فروشش در تنها سه روز از 500 میلیون تومان بگذرد.

این فیلم شب گذشته بیش از 40 سانس فوق العاده در سینماها داشت و استقبال از آن همچنان ادامه دارد.

فیلم داستان صحرا مشرقی را روایت می کند که پرستار یک بیمارستان روانی است. مسعود سازگار همسرش را که ظاهرا دیوانه شده در این بیمارستان بستری می کند. صحرا مشرقی وقتی با همسر مسعود آشنا می شود، پی به حقایقی عجیب از زندگی آنها می برد و ناخواسته وارد ماجراهایی می شود …

در این فیلم نوید محمدزاده، الناز شاکردوست، پردیس احمدیه، غلامحسین لطفى، احسان امانى، اسدالله یکتا. با هنرمندى ماهایا پطروسیان و با حضور افتخارى پولاد کیمیایى بازی دارند.




لذت تماشای «خفگی» با نوید محمدزاده در پردیس کورش⇐از ۲بعدازظهر تا ۱۲ نیمه شب!

سینماروزان: اکران تریلر  جنایی «خفگی»فریدون جیرانی در حالی از چهارشنبه 26مهرماه آغاز میشود که اولین اکران مردمی فیلم هم در همین روز برگزار خواهد شد.

به گزارش سینماروزان نوید محمدزاده بازیگر «خفگی» چهارشنبه از ساعت 14 در پردیس کورش حاضر خواهد بود و تا ابتدای بامداد پنجشنبه همراه با مخاطبان به تماشای «خفگی» خواهد نشست.

علاقمندان به تماشای «خفگی» و دیدار با نوید محمدزاده میتوانند بلیتهای یکی از سانسهای  ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۸، ۲۳:۵۹ پردیس کورش را رزرو کنند.(اینجا را ببینید)

الناز شاکردوست، ماهایا پطروسیان، غلامحسین لطفی، پولاد کیمیایی و پردیس احمدیه از جمله بازیگران «خفگی» هستند.

«خفگی» که یک تریلر روانکاوانه است، با پخش موسسه بلیت فیلم روی پرده می رود.

خفگی
اعلان اکران مردمی «خفگی»




تازه‌ترین مصوبات شورای نمایش همچنان در جهت افزایش کمّیت اکران⇐اکران «خفگی» در گروه زندگی/اکران «آزاد به قید شرط» و «شنل» در گروه آزاد/ثبت قرارداد اکران «ثبت با سند برابر است»

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد تریلر جنایی «خفگی»فریدون جیرانی جایگزین فیلم «نگار» در گروه زندگی شود.

به گزارش سینماروزان همچنین شورای صنفی نمایش مقرر کرد دو فیلم «آزاد به قید شرط»حسین شهابی و «شنل»حسین کندری از روز چهارشنبه در گروه آزاد اکران شوند تا به این ترتیب همچنان به تراکم اکران افزوده شود.

همچنین قرارداد فیلم سینمایی «ثبت با سند برابر است»بهمن گودرزی در گروه ماندانا پس از اتمام اکران «حقه باز دم دراز» ثبت شد.

شورای صنفی نمایش موافقت کرد پردیسهای مگامال، زندگی و سمرقند و سینما ناهید دو روز در هفته یعنی شنبه و سه شنبه بلیت نیم بها بفروشند.

 




کمتر از یک هفته به اکران در گروه زندگی⇐پوستر «خفگی» رونمایی شد+عکس

سینماروزان: در آستانه اکران “خفگی”فریدون جیرانی نخستین پوستر فیلم رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان پوستر “خفگی” را عرفان بهکار طراحی کرده است و فیلم از 26 مهرماه در گروه زندگی اکران خواهد شد.

نوید محمدزاده، الناز شاکردوست، ماهایا پطروسیان، غلامحسین لطفی، پولاد کیمیایی و پردیس احمدیه از جمله بازیگران “خفگی” هستند.

“خفگی” که یک تریلر روانکاوانه است، با پخش موسسه بلیت فیلم که جزو شرکتهای تازه تاسیس حیطه پخش است روی پرده خواهد رفت.

خفگی
خفگی



تازه‎ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐افزودن دو هفته‌ای بر اکران «اکسیدان» بخاطر تحریم کامل حوزه هنری/«گذر موقت» و «۲۱ روز بعد» از چهارشنبه روی پرده می‌روند/ثبت قرارداد «خفگی» و «خانه کاغذی»/اعمال محدودیت برای سینما فرهنگ در اکران فیلمهای هنروتجربه

سینماروزان: با توجه به مصوبه شورای نمایش مبنی بر آن که فیلمهای تحریمی حوزه هنری به دلیل از دست دادن بخشی از سالنهای سینماهای کشور، می توانند در صورت حفظ کف فروش، دو هفته اضافی روی پرده باشند اکران کمدی «اکسیدان» که در روزهای اخیر فروشش قابل توجه بوده ظرف شش هفته آینده ادامه خواهد داشت.

به گزارش سینماروزان «اکسیدان» تا چهارشنبه 11 مرداد شش هفته نمایشش پر میشود اما بخاطر کمبود تعداد سینماها که ناشی از تحریم حوزه هنری بوده است بعد از ده هفته اکران در سینماهای غیرسرگروه، دو هفته دیگر هم روی پرده خواهد ماند و به بیان دیگر ظرف شش هفته آینده می تواند روی پرده باشد.

همچنین شورای صنفی نمایش مقرر کرد فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» به کارگردانی محمدرضا خردمندان از همین چهارشنبه ۱۱ مردادماه به جای فیلم سینمایی «کارگر ساده نیازمندیم» در گروه سینمایی کوروش اکران می شود.

همچنین فیلم «گذر موقت»افشین هاشمی  نیز از یازدهم مردادماه در گروه آزاد نمایش داده می شود.

 قرارداد فیلم سینمایی «خفگی» به کارگردانی فریدون جیرانی، بعد از فیلم سینمایی «نگار» به کارگردانی رامبد جوان در گروه سینمایی زندگی ثبت شد.

همچنین قرارداد فیلم سینمایی «خانه کاغذی» به کارگردانی مهدی صباغ زاده بعد از فیلم سینمایی «قشنگ و فرنگ» در گروه سینمایی کوروش بسته شد.

شورا این را هم تصویب کرد که سینما فرهنگ از چهارشنبه ۱۱ مردادماه فقط ۲ سانس ۱۴ و ۱۶ خود را به گروه سینمایی «هنر و تجربه» اختصاص می دهد و برای اکران فیلم های دیگر باید حواله نمایش دریافت کند.




رونمایی از پوستر فیلمی مخوف به اشتراک نوید محمدزاده و الناز شاکردوست+عکس

سینماروزان: نخستین پوستر «خفگی» تازه ترین فیلم فریدون جیرانی رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان «خفگی» که از حضور نوید محمدزاده و الناز شاکردوست سود می برد مایه های نوآر دارد و تیزر منتشره از آن حکایت از فضایی مخوف و وهم انگیز برای مخاطب دارد.

فيلمنامه اين فيلم را جيرانى خود به نگارش درآورده و پولاد كيميايى، ماهايا پطروسيان و پرديس احمديه نيز در فیلم حضور دارند.

فهرست عوامل اصلى اين پروژه عبارتند از:
نويسنده، كارگردان: فريدون جيرانى/مجرى طرح: الهام صفوى زاده/مدير فيلمبردارى: مسعود سلامى/طراح چهره پردازى: ايمان اميدوارى/طراح صحنه: محسن نصراللهى/طراح لباس: مارال جيرانى/تدوين: بهرام دهقانى/صدابردار: داريوش صادقپور/صداگذار: حسين ابوالصدق/موسيقى: كارن همايون فر/مديرتوليد: عبدالله شهباززاده/دستيار اول كارگردان و برنامه ريز: آلاله هاشمى/منشى صحنه: سعيده دليريان/عكاس: احمدرضا شجاعى/انتخاب بازيگران: احسان ظلى پور/بازيگران: نويد محمدزاده، الناز شاكردوست، پرديس احمديه، غلامحسين لطفى، احسان امانى، اسدالله يكتا. با هنرمندى ماهايا پطروسيان و با حضور افتخارى پولاد كيميايى/مدير پروژه: حميد پنداشته/تهيه كننده: فريدون جيرانى

خفگی
خفگی



سناریست “من مادر هستم” هم کارگردان شد/پروانه ساخت فیلم تازه جیرانی صادر شد+فهرست کامل پروانه ساختهای صادر شده

سینماژورنال: شورای صدور پروانه ساخت با چهار فیلمنامه در جلسه 3 مهر موافقت کرد.

به گزارش سینماژورنال در میان پروانه ساختهای صادر شده بیش از همه نام فریدون جیرانی و رحمان سیفی آزاد به چشم می آید.

جیرانی برای فیلمنامه ای به نام “خفگی” پروانه گرفته که خودش فیلمنامه آن را نوشته و البته تهیه کنندگی آن را هم برعهده دارد.

سیفی آزاد که سابقه ریاست مرکز امور نمایشی سیما را در کارنامه داشته است و البته سه سناریوی “قصه پریا”، “خواب زده ها” و “من مادر هستم” را برای جیرانی نوشته بود برای فیلمنامه ای به نام “ماجان” پروانه ساخت گرفته و قصد دارد آن را به عنوان اولین کار بلندش بسازد.

این فیلمنامه را لیلا لاریجانی شریک فیلمنامه نویس سالهای اخیر سیفی آزاد نگاشته است و جالب اینجاست که محمدمهدی عسکرپور تهیه کنندگی آن را برعهده دارد.

عسکرپور جزو سینماگرانی بود که علیرغم توقیف یک سلسله فیلم و از جمله “من مادر هستم” توسط حوزه هنری با حمایت این نهاد “مهمان داریم” را ساخت!

فهرست کامل فیلمنامه هایی که پروانه ساخت گرفته اند به شرح زیر است:

–“خفگی” به تهیه کنندگی ،کارگردانی و نویسندگی فریدون جیرانی در ژانر اجتماعی

–“ماجان” به تهیه کنندگی محمدمهدی عسگرپور و کارگردانی رحمان سیفی آزاد و نویسندگی لیلا لاریجانی در ژانر اجتماعی

–“مرگ در می زند” به تهیه کنندگی حسن توکل نیا و کارگردانی علی توکل نیا و نویسندگی جابر قاسمعلی در ژانر اجتماعی

–“ماه بی بی” به تهیه کنندگی قاسم قلی پور و کارگردانی و نویسندگی امین اصلانی در ژانر اجتماعی

 

رحمان سیفی آزاد
رحمان سیفی آزاد