1

صدور پروانه برای خسرو معصومی با تعویض فیلمنامه+صدور پروانه برای عباس رافعی با تغییر تهیه‌کننده+صدور دو پروانه دیگر

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه اخیر با ساخت سه فیلم‌نامه بلند سینمایی و یک انیمیشن سینمایی موافقت کرد.

خسرو معصومی کارگردان آثاری همچون رسم عاشق کشی، کار کثیف، تابو، دوران سربی و… بعد از عدم امکان تولید فیلمی مرتبط با کولبران، پروانه #کافه_تایپ را گرفته.

معصومی مدتها به دنبال آن بود قسمت سوم سه‌گانه‌ای مرتبط با بحران بیکاری با عنوان #شلیک_به_اسب_لنگ را بسازد که قسمت‌های اول و دوم آن، تابو و کار کثیف بودند. در نهایت دولت اعتدال به آن فیلمنامه معصومی پروانه نداد و حالا در دولت سیزدهم با ارائه فیلمنامه ای تازه پروانه گرفته.

عباس رافعی و حمید بهمنی نیز پروانه های سلوک و نبرد غیرممکن را گرفته‌اند؛ البته رافعی ابتدا میخواست خودش سلوک را تهیه‌کنندگی کند ولی چون فیلم قبلیش #غیبت_موجه نتوانسته پروانه نمایش بگیرد با واسپاری تهیه‌کنندگی به علی اوجی پروانه سلوک را گرفته.

فهرست پروانه‌‌های صادره به شرح زیر است:

— «کافه تایپ» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی محمد حسن معصومی کوهستانی(خسرو معصومی)

— «سلوک» به تهیه‌کنندگی علی اوجی، کارگردانی و نویسندگی عباس رافعی (تغییر تهیه کننده از عباس رافعی به علی اوجی)

— «نبرد غیرممکن» به تهیه‌کنندگی امیر سماواتی، کارگردانی و نویسندگی حمید بهمنی

— انیمیشن «ببعی قهرمان» به تهیه‌کنندگی محمد مهدی مشکوری، کارگردانی میثم حسینی و نویسندگی عبداله ملکی دیزج

صدور پروانه کافه تایپ خسرو معصومی و سلوک عباس رافعی
صدور پروانه کافه تایپ خسرو معصومی و سلوک عباس رافعی




خسرو_معصومی سینماگر باسابقه اظهار داشت: در سینمای ما فیلم سیاسی ساخته نشده/اصلا اجازه ساخت فیلم سیاسی را نمی‌دهند!/#گوزن‌ها از نظر من صددرصد فیلمی اجتماعی است!/#گزارش_یک_قتل_محمدعلی_نجفی هم فیلم سیاسی نیست!/تولید فیلم سیاسی یعنی ساخت فیلم زندگی رییس شهربانی دوران مصدق یا ساخت فیلم درباره فرار حمید اشرف از دست ساواک!!/حتی اجازه ساخت فیلمی درباره کولبرها را به من ندادند!!/آیا اجازه می‌دهند داستان تعطیلی کارخانه ۳۵۰۰ کارگره بهشهر را بسازم؟؟/می‌خواستم ادامه #پر_پرواز را بسازم ولی گفتند احتمال تصویب آن کم است

سینماروزان/محمد شاکری: خسرو معصومی کارگردان آثاری دیدنی مثل رسم عاشق کشی، تابو، خرس و کار کثیف مدتها به دنبال تولید فیلم شلیک به اسب لنگ با مضمون کولبران بود ولی به نتیجه نرسید چون نتوانست پروانه ساخت بگیرد.

معصومی با انتقاد از عدم صدور پروانه آثار آسیب شناسانه به روزنامه شرق گفت: اصلا در سینمای ما فیلم سیاسی ساخته نشده است. با نگاه به سینمای دنیا راحت‌تر می‌توان درباره ساخت فیلم سیاسی و اصلا شمایل تصویرکردن سیاست در سینما صحبت کرد. فیلم «اعتراف» ساخته کوستا گاوراس از نظر من نمونه کامل یک فیلم سیاسی است. در این فیلم می‌بینیم آدم بانفوذی را دستگیر می‌کنند و به زیرزمینی می‌برند و داستان تازه شروع می‌شود. درباره سینمای ایران می‌توان گفت که اساسا امکان ساخت فیلم سیاسی به گونه‌ای که انتظار می‌رود فیلم به واقعه‌ای سیاسی اشاره کند، نداریم یا اجازه ساخت چنین فیلم‌هایی وجود ندارد. ممیزی بسیار یکی از اصلی‌ترین موانع فیلم‌سازان برای پرداختن به موضوعاتی این‌چنینی است.

معصومی ادامه داد: فیلم گوزن ‌ها از نظر من صددرصد فیلمی اجتماعی است. خاطرم هست در دوره‌ای محمدعلی نجفی فیلمی تحت عنوان «گزارش یک قتل» را ساخت که درباره حزب توده بود. به نظرم نمی‌توان به این فیلم عنوان فیلم سیاسی داد. فیلم سیاسی چیزی است که تمام خط و خطوط مسائل سیاسی در آن گنجانده شده و قصه براساس تم سیاسی جلو می‌رود. فرض کنید که در‌حال‌حاضر قصه‌ای براساس زندگی و مرگ رئیس شهربانی زمان دکتر محمد مصدق دارید که قصه بسیار جذاب و پرکششی است، پرداختن به چنین موضوعی از نظر من یعنی ساخت فیلم سیاسی. حالا سؤال من اینجاست که اساسا می‌توان چنین قصه‌ای را تصویر کرد؟ یا این امکان وجود دارد که من قصه‌ای را براساس چریک‌های فدایی خلق ایران بسازم یا قصه‌ای براساس جنبش سیاهکل روایت کنم؟ پاسخ روشن است. اجازه ساخت چنین فیلم‌هایی وجود ندارد. خاطرم هست علامه‌زاده قصد داشت اوایل انقلاب فیلمی به نام «جای پای آهو» را مقابل دوربین ببرد که به یقین فیلم سیاسی محسوب می‌شد‌ اما اجازه ساخته فیلم داده نشد؛ بنابراین باید خط باریک بین ساخت فیلم اجتماعی و سیاسی را در نظر گرفت. لزوما هر فیلم اجتماعی‌ای که به موارد سیاسی اشاره می‌کند، به معنی مطلق فیلم سیاسی نیست و در دسته‌بندی فیلم‌های اجتماعی است. فکر می‌کنم در دوره‌های مختلفی از تاریخ سینمای ایران قطعا داستان‌های جذاب سیاسی برای روایت در سینما داشته و داریم‌ اما نزدیک‌شدن به برخی از آنها ساده نیست. مثلا شخصیت حمید اشرف که به نظرم بسیار پرکشش و جذاب است. خصوصا وقتی داستان زندگی‌اش را می‌خوانیم که 24 ساعت از دست ساواک فرار می‌کند و مدام در‌حال تعویض آپارتمان محل سکونتش بوده. چریکی با مشخصات منحصربه‌فرد و فینالی که به درگیری در فرودگاه مهرآباد منجر می‌شود و در همین درگیری تعدادی به دست گروهی از ساواک کشته می‌شوند. به یقین چنین فیلمی مخاطب را مجذوب می‌کند؛ اما یقین بدانید تصویرکردن چنین روایتی در سینما به‌سادگی امکان‌پذیر نیست یا قصه سیاهکل که گروهی راهی جنگل می‌شوند و جلوی آنها گرفته می‌شود و امکان اینکه کدخدا را بکشند و فرار کنند وجود دارد‌ اما به دلیل وجود همان کدخدا مبارزه می‌کنند و به همین دلیل در انتها گیر می‌افتند و همگی لو می‌روند. از نظر من چنین موضوعاتی را می‌توان عنوان موضوع داغ سیاسی دانست.

وی افزود: لازم نیست راه دوری برویم تا ثابت کنیم دست فیلم‌ساز در سینمای ایران برای پرداختن به موضوعات سیاسی باز نیست. می‌توانم به کارنامه خودم رجوع کنم. دست‌کم سه‌، چهار سال درباره کولبرها قصه نوشتم و فیلم‌نامه من از دیدگاه دوستانی که باید در شورای پروانه ساخت آن را مطالعه می‌کردند، ملتهب بود و همین موضوع باعث شد پرونده این فیلم در شورای پروانه ساخت بسته شود. درصورتی‌که این فیلم حرف‌های زیادی برای گفتن داشت.

معصومی که درام‌هایی دیدنی از نبرد انسان و طبیعت در شمال ساخته در ادامه گفتگو با روزنامه شرق بیان داشت: ساخت فیلم درباره جنبش‌های کارگری که موضوع مورد علاقه من است هم از آن دست مواردی است که تصویرکردنش چندان ساده به نظر نمی‌رسد. در شهری مثل بهشهر که خودم اهل انجا هستم، کارخانه‌ای بود که سه‌هزارو 500 کارگر(؟؟!) داشت؛ یعنی کارگران آنجا سه شیفت کار می‌کردند و کارخانه تعطیل شد. نگاه‌کردن به زندگی این شش‌هزار کارگر از موضوعات مورد علاقه من است‌ اما می‌دانم که موانعی برای تصویرکردن چنین موضوعاتی که می‌تواند عنوان فیلم سیاسی داشته باشد، سخت یا غیرممکن است.

خسرو معصومی درباره تجربه ناموفقش برای ساخت ادامه #پر_پرواز گفت: مدتی قبل فیلم‌نامه‌ای به نام «کافه‌تایپ» نوشتم و مضمون این فیلم کاملا سیاسی است. به‌نوعی می‌توان گفت ادامه «پر پرواز» است. اما در حال‌و‌هوایی دیگر و مهم‌‌تر اینکه باسمه‌ای نیست. در این فیلم‌نامه به مسائل روز جامعه اشاره شده است. زمان گرفتن پروانه ساخت، داستان را برای دوستان تعریف کردم و به ظاهر از آن تعریف می‌کردند و مورد قبولشان بود. اما مدام تأکید می‌کردند که احتمال تصویب آن خیلی کم است.

معصومی تاکید کرد: باید به این موضوع دقت کنیم که سینمای ایران مثل یک سفیر برای کشورمان عمل می‌کند و نام و آوازه سینمای ایران در تمام جهان پیچیده است. بی‌راه نیست اگر بگویم که الان در تمام دنیا ارزش و احترام زیادی برای سینمای ایران قائل هستند. به نظرم چندان مناسب نیست که با فیلم‌ها و فیلم‌سازانی که برای کشور افتخارآفرینی می‌کنند، برخورد تندی صورت بگیرد. همه با هم تلاش کنیم تا این سینمای پرافتخار را سر پا نگاه داریم. گاهی کج‌فهمی‌های شورای پروانه ساخت مانع از تصویب فیلم‌نامه‌هایی می‌شود که می‌تواند تأثیرگذاری مضاعفی روی مخاطب داخل و خارج از مرزهای این کشور داشته باشد.

خسرو معصومی: میخواستم ادامه فیلم پر پرواز را بسازم ولی...
خسرو معصومی: میخواستم ادامه فیلم پر پرواز را بسازم ولی…




#خسرو_معصومی در رونمایی از کتاب فیلمنامه‌هایش بیان داشت⇐تنها چیزی که در دبیرستان به آن علاقه‌ای نداشتم خواندن کتاب بود!!/خواندن آثار صمد بهرنگی، زندگیم را زیر و رو کرد!/درباره یک موضوع انشاهای مختلفی برای همکلاسی‌های خود می‌نوشتم!/آن قدر به فیلمنامه #شلیک… اصلاحیه دادند که قبل از تولید، توقیف شد!

سینماروزان/حامد مظفری: خسرو معصومی فیلمسازی که اغلب طبیعت رازآلود جنگل‌های گلستان و مازندران را مجالی کرده برای روایت داستان‌هایی جذاب، در رونمایی از کتاب «سه‌گانه برف»- که شامل شش فیلمنامه‌اش می‌شود- به گلایه از توقیف فیلمنامه‌ای پرداخت مرتبط با کولبران در دولت #اعتدال؛ فیلمنامه‌ای که بنا بود با حضور نوید محمدزاده به تولید برسد…

به گزارش سینماروزان، خسرو معصومی با اشاره به ردّ این فیلمنامه در دولت اعتدال در خانه هنرمندان بیان داشت: مدتها بود که داشتم روی فیلمنامه‌ای با عنوان «شلیک به اسب لنگ» با محوریت کول‌بران کار می‌کردم، بعد از آنکه ارشاد سه بار به این فیلمنامه اصلاحیه داد، اما در نهایت دولت اعتدال به آن مجوز نداد و این کار هیچ وقت ساخته نشد و انگاری قبل از تولید، توقیف شد.

خسرو معصومی با اشاره به ریشه‌های علایق هنریش بیان داشت: تنها چیزی که از دوران دبیرستان به آن علاقه‌ای نداشتم خواندن کتاب بود! یادم است یک روز یکی از دوستانم من را به کتاب‌فروشی برد و برایم کتابی پلیسی خرید. وقتی به خانه رفتم از روی کنجکاوی آن را خواندم و خیلی خوشم آمد؛ به‌طوری‌که خواندن چنین کتاب‌هایی استمرار پیدا کرد. آن دوستم با این روش من را علاقه‌مند به کتاب‌خوانی کرد اما یک روز برادرم کتابی برایم خرید که زندگی من را زیر و رو کرد. برادرم مجموعه کتاب‌های صمد بهرنگی را به من داد و با این مجموعه عاشق خواندن کتاب شدم.

کارگردان #کار_کثیف و #رسم_عاشق_کشی افزود: من آدمی نبودم که چیزی بنویسم؛ این موضوع از آنجایی شروع شد که روزی در روزنامه‌دیواری مدرسه قصه‌ای نوشتم و آن قصه به چشم آمد. آن روز دیگر تصمیم گرفتم بنویسم، آرام آرام شروع به نوشتن کردم؛ به نحوی که درباره یک موضوع انشاهای مختلفی برای همکلاسی‌های خودم می‌نوشتم.

کارگردان #باد_در_علفزار_می‌پیچد و #خرس، گفت: یک بار فیلمنامه‌ای ۲ صفحه‌ای با نام «خاک باران» از کیانوش عیاری خواندم، آن فیلمنامه به معنای واقعی من را تکان داد، از آن به بعد سعی کردم از روی دست کیانوش عیاری فیلمنامه‌نویسی کنم و تلاش کردم نوشته‌هایم منطبق با طبیعتی باشد که آن را از کودکی، حس کرده بودم.

روایت خسرو معصومی از توقیف فیلم شلیک به اسب لنگ
روایت خسرو معصومی از توقیف فیلم شلیک به اسب لنگ




تهیه‌کننده این فیلم توقیفی مدعی شد⇐سرنخ دزدان و سارقان “خرس” را به مسئولان نشان داديم اما انگار نه انگار!

سینماروزان: چند وقت پيش فيلم “خرس” به كارگرداني خسرو معصومي بعد از 9 سال توقيف به يك‌باره به صورت غيرقانوني در شبكه‌هاي مجازي و اينترنتي منتشر شد و بسیاری از شبکه‌های ماهواره‌ای هم فیلم را مکرر روی آنتن فرستادند

جواد نوروزبيگي، تهيه‌كننده فيلم «خرس» با اشاره به فقدان قوانین جدی برای برخورد با قاچاقچیان به اعتماد مي‌گويد: متاسفانه بايد اعتراف كنيم در زمينه مقابله جدی با قاچاق فرهنگی، قانون درستي نداريم و هر چقدر هم داد و فرياد مي‌كنيم كه اموال‌مان را سارقان به تاراج بردند، كسي نيست صداي ما را بشنود و اصلا فايده‌اي هم ندارد.

این تهیه‌کننده ادامه داد: قاچاقچيان به راحتي محصولات ما را در داخل و خارج از كشور به غارت مي‌برند و اسباب ضرر ما را فراهم مي‌كنند و آسيب‌هاي بسيار زيادي متقبل مي‌شويم و كسي هم نيست پاسخگوي ما باشد.

به گزارش سینماروزان نوروزبيگي به فيلم «خرس» اشاره مي‌كند كه چند وقت پيش قاچاق شد و مي‌گويد: ما حتي سرنخ دزدان و سارقان “خرس” را هم به مسوولان نشان داديم اما انگار نه انگار. شكايت و ناله‌هاي ما به هيج جا نرسيد و ما هم بي‌خيال شديم!!

اين تهيه‌كننده با تاكيد دوباره بر اينكه بايد اعتراف كنيم در بخش قاچاق نتوانستيم موفق شويم و دست سايت‌ها و كانال‌هاي تلگرامي براي تاراج اموال‌مان كاملا باز است، مي‌گويد:ما تمام دست‌اندركاران فيلم نهايت تلاش خود را مي‌كنيم محصول كامل را با سلامت به مسوولان و مخاطب تحويل دهيم اما متاسفانه سال‌هاست از حقوق مالكان فيلم هيچ محافظتي نمي‌شود. مساله هم به امروز و ديروز و امسال و پارسال نيست؛ سال‌هاست فيلمسازان با معضل قاچاق فيلم‌ها دست به گريبان هستند. البته به صورت مقطعي شاهد تلاش‌هايي بوديم كه سارقان اندك تنبيه مالي مي‌شوند ولي بعد كمي كه مي‌گذرد دوباره روز از نو و روزي از نو كه نشان مي‌دهد اين روند هيچ فايده‌اي در بر ندارد. خب وقتي مي‌بينيم براي اعتراض‌هاي ما پاسخي نيست ما هم ديگر اهميت نمي‌دهيم.

 

 




بیانیه دوم سه عضو مرکزی کانون کارگردانان علیه بی‌قانونی‌های رییس صنف و شرکا⇐چرا تاریخ مجمع عمومی جدید یا دستورجلسه انتخابات را اعلام نمی‌کنید و به بهانه کرونا آن را به آینده موکول می‌کنید؟/چرا ۳۳۰ عضو کانون کارگردانان حذف شده و اسامی‌شان به وزارت کار اعلام نشده است؟/ چرا انتخابات مخفیانه ۲۲ نفره بدون اطلاع اعضا و شفاف‌سازی برگزار شده؟/چرا بازرس بدون اطلاع اعضا دوره خودش را تمدید کرده؟/ چه کسی بر اساس چه معیاری فقط ۲۲ کارگردان را گزینش کرده و بیش از ۳۰۰ نفر را از کانون کارفرمایی(!) حذف کرده؟/چرا علاوه بر ۱۱ عضو هیات مدیره و بازرسان تنها ۱۱ عضو جدید بنا به سلیقه هیات مدیره به وزارت کار معرفی شده‌اند؟/چرا تنها با ۲۲ نفر انتخابات شبه‌مخفیانه برگزار کرده‌اید؟/چرا اساسنامه کانون را در اختیار کارگردانان قرار نداده‌اید؟/چرا رای نماینده منتخب صنف برای حضور در انتخابات هیات مدیره خانه سینما به شیوه‌ای غیرقانونی عوض شده است؟؟

سینماروزان: پوران درخشنده، خسرو معصومی و رضا درمیشیان سه عضو شورای مرکزی کانون کارگردانان متعاقب بیانیه دو روز پیش خود علیه خودکامگی‌های روسای صنف و جوابیه تمکین‌گونه آنان، بیانیه دومی را منتشر کردند.

متن بیانیه این سه عضو اصلی شورای مرکزی انجمن کارفرمایی کارگردانان سینما به شرح زیر است:

کارگردانان محترم سینمای ایران
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیلت باید ، از وی رومتاب

بسیار شادمانیم که هر آنچه در بیانیه ی صمیمی نخست‌مان با همکاران عزیز و‌کسانی که مستظهر به رای آنان بوده ایم ، اظهار داشتیم همه در جوابیه ای که به آن نامه داده شد خودبخود مورد تائید قرار گرفت.

از ادبیاتی که به دنبال جاسوس و خائن و دستهای بیگانه و توطئه ی دشمن است می‌گذریم، از هتاکانه بودن لحن جوابیه هم دل آزرده نشدیم که بالاخره مقتضای کسانی که دست خالی از هر برهانی عصبی به دنبال جواب می گردند همین لحن و قال و مقال است ، اما بسیار سپاسگزاریم که خود در اثبات مدعای ما ناخودآگاه جد و جهد بلیغی انجام دادند و آنچه بازگفته بودیم را اثبات کردند.

در آن نامه به وضوح از شفافیت گفتیم و اینکه زمان شفافیت در همه ی امور رسیده و حال آنکه مورد اتهامی ما سه نفر در جوابیه ی مذکور این است که اسرار هویدا میکردیم!

از آنجا که ما درمیان همکاران عزیز خویش نامحرمی نمی بینیم ،اسرار مربوطه را جداگانه در هر بند ، مجمل و خلاصه به استحضار میرسانیم.

1ـ ما هنوز جواب پرسش های بیانیه اول مان را نگرفته ایم و نمی دانیم چرا هیات مدیره انجمن صنفی کارفرمایی کارگردانان به جای پاسخ به سوالات مطرح شده ،مسیر توهین، تهمت و افترا را در پیش گرفته است؟ چرا 330 عضو کانون کارگردانان حذف شده و اسامی شان به وزارت کار اعلام نشده است؟ چرا انتخابات مخفیانه 22 نفره بدون اطلاع اعضا و شفاف سازی برگزار شده؟ چرا بازرس بدون اطلاع اعضا دوره خودش را تمدید کرده؟ بر اساس چه مکانیسمی افراد انتخاب و به مجمع عمومی 22 نفره دعوت شده اند؟ چه کسی بر اساس چه معیاری کارگردانان را گزینش کرده؟ چرا اساسنامه را در اختیار کارگردانان قرار نداده‌اید؟

2ـ ما به هیچ عنوان علاقه نداشتیم مباحث صنفی مان در عرصه عمومی مطرح شود اما از آنجا که بازرس محترم به وظایف خود عمل ننموده و رئیس پاسخگو نیست، اعتراض مان را علنی کردیم.

3-ما هیچ گونه مخالفتی با ثبت صنف نداشته و نداریم و همراهی و تلاش مان نشان و گواه آن است اما معتقدیم نباید در مسیر ثبت قانونی ،اعضا حذف شده و به این بهانه مجمع عمومی از مشروعیت ساقط شود و انتخابات تبدیل به انتصابات شود. دانستن این نکته برای کارگردانان محترم ضروری است که شناسه نداشتن انجمن منعی برای عضویت اعضا در انجمن کارفرمایی و حضورشان در مجمع عمومی یا بی اطلاعی شان از مفاد اساسنامه نبوده و نیست. کمااینکه از بین 350 نفرعضوکانون ، علاوه بر 11 عضوهیات مدیره و بازرسان تنها 11 عضو جدید بنا به سلیقه هیات مدیره به وزارت کار معرفی شده تا بتوانند اقلیتی در مجمع عمومی مخفیانه شرکت کنند.

4-ما معتقدیم از شفافیت گریز و‌گزیری نیست. درهای کانون کارگردانان سینمای ایران می بایست به روی تمامی اعضا باز باشد و هیچ اطلاعات سری و محرمانه ای در صنف وجود ندارد که همکاران هیات مدیره از لو رفتن آن چنین در هراس باشند و افشاگران اسراررا خائن و جاسوس بنامند. وظیفه ما تلاش صنفی است کمااینکه بارها پیشنهاد دادیم جلسات شورا به صورت لایو برای کارگردانان زنده پخش شود تا با مشارکت بیشتر اعضا بتوانیم به نتیجه بهتری برسیم.
چه چیز خفیه ای بود که در پس پرده باید باقی می‌ماند و حالا حالاها درز نمی کرد؟
تعداد بالای سیصد نفر از همکاران مان که به وزارت کار ، اسامی شان اعلام نشده و هنوز در هیچ جایی رسما حرفه و هویت کاری شان ثبت نشده؟! یا تاریخ جلسه ی رای گیری که چهارده روز پس و پیش می شود و یا لابد مخفی کردن آگهی انتخابات و چاپ آن در یک روزنامه ی غیر سینمایی وعدم اطلاع رسانی در کانال واتساپی و تلگرامی صنف!
بله ، ما بر اساس این باور اسرار هویدا می کنیم ، چرا که دانستن را حق همه می دانیم و آنچه که حق همه در دانستن آن است اسرار تلقی نمی کنیم حالا اگر درجهان پنهانکاران این را خیانت می نامند ، بحثی دیگر است که در شان محضر فیلمسازان این کهن بوم و بر نیست.

5-برخلاف ادعای مطرح شده و در کمال شگفتی به مدد اراده‌هایی خارج از شورا ، رای نماینده منتخب صنف برای حضور در انتخابات هیات مدیره به شیوه‌ای غیرقانونی عوض شده است. در ثانی اعتراض ما به این رویه های غیر قانونی مربوط به همین یکی دو روز نیست و بحث های طولانی که بی پاسخ مانده موجب چنین اعتراضی شده است.

6- چگونه است که در این دو ماه دو مجمع خانه سینما با حضور حدود 200 نفر با حضور نمایندگان صنوف برگزار شده و می شود ، آن وقت مجمع عمومی کارگردانان سینما به خاطر کرونا خظرناک است؟ آیا قوانین برگزاری مجامع در شرایط کرونا نسبت به موضوع فرق دارد؟ چرا حداقل به همان پروتکل 50 نفره ای که خودتان می گویید وفادار نماندید و تنها با 22 نفر به اصطلاح انتخابات آن هم شبه‌مخفیانه برگزار کردید؟

7-در خصوص سایر موارد و علی الخصوص اتفاقات شورای صنفی نمایش جهت شفاف سازی در ‌نامه ی جداگانه ای به تفصیل از اتفاقی که ‌ ‌باعث از دست رفتن کرسی ریاست کانون در شورای صنفی شد سخن خواهیم گفت تا اعضای محترم از شرح ماوقع اطلاع یابند و روایت راستین این ماجرا را بدانند.

8-از اینکه توانستیم جوابیه نویسان را با اعتراض خود مجاب کنیم که دوره ی قانونی عضویت‌شان در شورای مرکزی به پایان رسیده و می بایست صنف را به هیات مدیره جدیدی واگذار نمایند خرسندیم ، اما چرا تاریخ مجمع عمومی جدید یا دستورجلسه انتخابات را اعلام نمی کنند و به بهانه کرونا آن را به آینده موکول می‌کنند؟

9- ما به هیچ عنوان مخالف حضور فیلمسازان تک فیلمی در صنف نیستیم و طرح این موضوع را تنها منحرف کردن بحث اصلی که حذف 330 کارگردان از انتخابات و برگزاری انتخابات مخفیانه است می دانیم.

10- و در پایان ای کاش جوابیه نویسان حداقل در ذیل متن خود از امضای رسمی ثبت شده یعنی «انجمن صنفی کارفرمایی کارگردانان استان تهران» استفاده می کردند، نه کانونی که 330 عضوشان را حذف کرده اند.

با آرزوی آرامش برای همه
پوران درخشنده. خسرومعصومی. رضا درمیشیان




اعتراض سه عضو مرکزی کانون کارگردانان به رفتارهای غیرقانونی رییس صنف و شرکا⇐چرا نزدیک به ۳۳۰عضو قانونی را از صنف حذف کرده‌اید؟؟/چرا صرفا با حضور ۲۲نفر اقدام به برگزاری مجمع عمومی مخفیانه کرده‌اید؟/چرا اسامی کامل ۳۵۰ عضو کانون را به وزارت کار اعلام نکرده‌اید و فقط نام ۲۲ کارگردان را به وزارت کار داده‌اید؟؟/چرا اساسنامه ای که به امضای خودتان رسیده را نقص کرده و مفاد آن را زیر پا گذاشته‌اید؟؟/چرا پس از اتمام جلسه انتخاب نماینده برای هیات مدیره خانه سینما، رای‌گیری را باطل کرده و اقدام به انتصاب فرد دیگری نموده‌اید؟؟/چرا با تمامیت‌خواهی و توجیهات شبه‌قانونی به دنبال این هستید که تا سال ۱۴۰۱ کانون را دراختیار داشته باشید؟/آنچه رخ داده خیانت به اعضای واقعی کانون است و روسای کانون باید هرچه زودتر استعفا دهند تا بدنه کارگردانان، خودشان باشند که هیات رییسه جدید را انتخاب کنند

سینماروزان: پوران درخشنده ، خسرو معصومی و رضا درمیشیان سه عضو اصلی شورای مرکزی انجمن صنفی کارفرمایی کارگردانان استان تهران (کانون کارگردانان سینمای ایران) با انتشار بیانیه‌ای سرگشاده، نسبت به حذف سیصد و سی عضو قانونی از صنف کارگردانان اعتراض کردند و رفتارهای سوءتفاهم‌برانگیز رییس صنف و وارد کردن افراد بی‌ربط به هیات رییسه را به شدت زیر سوال بردند و اعلام کردند با شرایط موجود این تشکل مشروعیت ندارد.

به گزارش سینماروزان متن بیانیه این سه کارگردان سینمای ایران به شرح زیر است:

کارگردانان محترم سینمای ایران!

از آنجا که ما خود را برآمده از آرای مجمع عمومی و نماینده صنف می دانیم موظف به پاسخگویی هستیم و اعلام می داریم به دلایل ذیل شورای انجمن کارفرمایی کارگردانان مشروعیت ندارد.

متاسفانه مدتهاست پی گیری ها و اعتراض های ما جهت شفاف سازی نتیجه نداده است. از این رو با توجه به رفتارهای غیرقانونی پی در پی و عدم پاسخگویی رئیس و بازرس ناچار به اطلاع رسانی شدیم:

۱- با توجه به ثبت کانون کارگردانان سینمای ایران در وزارت کار تحت عنوان «انجمن صنفی کارفرمایی کارگردانان استان تهران» تا این لحظه اسامی ۳۵۰ کارگردان عضو کانون ، علیرغم پر کردن فرم های مربوطه انجمن صنفی کارفرمایی توسط کارگردانان و گذشت چندین ماه از تاسیس ، به بهانه عدم بررسی مدارک به وزارت کار اعلام نشده است. ما معتقدیم تمام اعضای کانون کارگردانان عضو انجمن صنفی کارفرمایی هستند و نیازی به تائید صلاحیت و نظارت استصوابی نیست اما تنها ۲۲ کارگردان به وزارت کار به عنوان عضو معرفی شده و تا زمانی که شورای مرکزی تایید صلاحیت اعضا را به وزارت کار اعلام نکند عضویت کارگردانان سینمای ایران به رسمیت شناخته نخواهد شد.

۲-شورای مرکزی دریافت شناسه جهت شرکت در انتخابات هیات مدیره خانه سینما را بهانه کرده و اقدام به برگزاری مجمع عمومی مخفیانه ۲۲ نفره ای (بدون اطلاع رسانی به تمامی اعضای صنف) کرده است که مشروعیت صنف کارگردانان را به شدت خدشه دار می‌سازد.

ما مصرانه خواستار اطلاع رسانی انتخابات برای کارگردانان قبل از برگزاری انتخابات بودیم که متاسفانه توجهی به آن نشد. بارها اعلام کردیم زمانی که کارگردانان اطلاع ندارند و آگهی انتخابات در روزنامه «صدای ملت» !!! چاپ می شود چگونه متوجه انتخابات شوند! درخواست داشتیم این آگهی و تغییر زمان آن در کانال رسمی صنف منتشر شود که با آن نیز مخالفت شد. حتی متنی که چند روز پس از برگزاری انتخابات با عنوان شورای مرکزی منتشر شد بدون اطلاع تمامی اعضای شورای مرکزی و فقط برای توجیه عملکرد نامشروعشان و عدم دعوت از کارگردانان در مجمع عمومی بود.

ما موافق حضور نماینده کانون در هیئت مدیره خانه سینما هستیم اما آنچه برای ما جای تامل دارد تمامیت خواهی ها و فشار به اعضای شورا وعدم اطلاع رسانی شفاف ، عدم انتخابات آزاد و ابقای اعضای شورای مرکزی و بازرس ، انتصاب اعضای علی البدل بدون مشروعیت و مقبولیت به بهانه هایی چون کرونا، نداشتن گنجایش سالن و اکتفا به۲۲ نفر است. اما اینها نمی تواند دلیلی بر عدم اطلاع رسانی و نامشخص بودن مکانیسم انتخاب حضور افراد برای شرکت و کاندیداتوری در مجمع مخفیانه ۲۲ نفره باشد آن هم با وجود راه های تعریف شده ای چون رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و حتی انتخابات مجازی!

۳-ما معتقدیم نهاد صنفی ای می تواند مشروعیت داشته باشد که برآمده از رای اکثریت اعضای صنف باشد و نه جمع اندک ویژه! و نکته قابل تامل اینکه شورای مرکزی در این انتخابات ۲۲ نفره مخفیانه، اساسنامه ای که به امضای خودشان به عنوان هیات موسس رسیده را نقص کرده و مفاد آن را زیر پا گذاشته اند.

۴-ما معتقدیم اساسنامه صنف می بایست به شیوه شفاف در کانال های صنف منتشر شده و در اختیار تمامی کارگردانان قرار گیرد چرا که دیگر زمان شفافیت است نه اینکه از انتشار رسمی آن جلوگیری شود.

۵- از طرف دیگر واگذاری شورای صنفی نمایش به سازمان سینمایی و عدم حضور نماینده کانون کارگردانان جهت مطالبه و دفاع از حقوق اعضای صنف موجب تضییع حقوق کارگردانان سینمای ایران شده است ، آن هم شورای صنفی نمایشی که همیشه ریاست آن با نماینده کانون کارگردانان بوده و بر اثر بی درایتی رئیس کانون کارگردانان ، جایگاه صنفی کارگردانان از دست رفته است.

۶- و اما در آخرین بی قانونی صورت گرفته ، پس از اتمام جلسه انتخاب نماینده منتخب صنف برای هیات مدیره خانه سینما که با رای گیری اکثریت آرا انجام شده بود، در کمال ناباوری رای گیری باطل شده و اقدام به انتصاب فرد دیگری نموده اند.

۷- ما بر این باوریم که از مجمع عمومی کانون کارگردانان سینمای ایران یک ماموریت دو ساله داشته‌ایم که به پایان رسیده است و حال که انجمن صنفی کارفرمایی تاسیس شده می بایست همگی شورای مرکزی استعفا داده تا نمایندگان واقعی تمامی کارگردان سینمای ایران دوباره انتخاب شوند نه اینکه اعضای جدید را منتصب کنیم و با تمامیت خواهی و پیدا کردن توجیهات شبه‌قانونی به اعمال خود وجهه قانونی بخشیده و تا دو سال آینده (سال ۱۴۰۱) خودمان را ابقا نماییم!

در پایان ما ضمن برائت از اعمال و رفتارهای ناشایست و غیر اصولی این مدت ، خیانت به رای و اعتماد اعضای واقعی مجمع عمومی کارگردانان را بر نمی تابیم و مجمع عمومی ۲۲ نفره مخفیانه را مشروع نمی دانیم.

خط قرمز ما مشروعیت صنفی و اعتبار بخشیدن به همه اعضای مجمع عمومی و حفظ حقوق تمامی کارگردانان سینمای ایران است.

پوران درخشنده.خسرو معصومی. رضا درمیشیان




در شب بزرگداشت خسرو معصومی بیان شد⇐هنگام نمایش “حاجی واشنگتن” در سینماصحرا، این خودیهایی(!) مثل مخملباف بودند که شعار “مرگ بر حاتمی” سر داد!/این خودیها(!) بودند که نگذاشتند فیلمهایی کنشمند نظیر “مجبوریم” وارد جشنواره شود!/چرا جشنواره فجر به قتل‌گاه فیلمی مثل “خرس” بدل شد؟؟/ چرا این حق را از مردم می‌گیرند تا “خرس” را نبینند؟؟/همان طور که نگداشتند امثال بیضایی و حاتمی فیلمهای دلخواهشان را بسازند حالا هم می‌خواهند امثال خسرو معصومی را، خفه کنند!!/سینما باید به تماشاگر سیلی هم بزند!!

سینماروزان: تقدیر از خسرو معصومی کارگردان کم‌حرف ولی صریح‌اللهجه سینمای ایران با بیان انتقاداتی مکرر بر دستگاه ممیزی همراه شد.

کیانوش عیاری کارگردان «خانه پدری» که در این مراسم سخن می‌گفت، مطرح کرد: چند روز پیش که خسرو تماس گرفت، فکر کردم باید درباره این سانسور لعنتی حرف بزنم اما با خودم گفتم ممکن است برخی بگویند تو اگر بیل‌زن بودی باغچه خودت را بیل می‌زدی تا «خانه پدری» دچار آن اتفاق و نمایش مسخره نشود.

وی یادآور شد: خسرو را از دوران سینمای آزاد می‌شناسم. او همیشه افکار زلالی داشته و به بهانه معیشت فیلم‌های بد نساخته است. در حالیکه تمام فیلم‌های من را قلع و قمع کرده‌اند، از همین‌رو فکر کردم به ناچار باید سریال بسازم؛ چیزی که علاقه‌ای به آن ندارم ولی حتی در ساخت سریال هم، همه هم‌وغم خودم را می‌گذارم.

عیاری با اینکه «خرس» فیلم تلخی است اما این موضوع هیچ ایرادی ندارد، افزود: قرار نیست سینما صرفاً محملی برای نوازش تماشاگر باشد، گاهی به تماشاگر سیلی هم می‌زند گاهی با خودم می‌گویم این‌ها چرا فیلم را توقیف کرده‌اند؟ امیدوارم فیلم «خرس» به نمایش عمومی دربیاید.

محسن امیریوسفی رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران گفت: خوشحالم فرصتی پیش آمد تا در شب خسرو معصومی خدمت شما باشم. کارگردان عزیزی که به نظرم قدر ندیده است.

وی ادامه داد:  از سوی دیگر خوشحالم که توانسته‌ایم اجازه نمایش این فیلم (خرس) را بعد از سال‌ها بگیریم. به‌عنوان کارگردانی که طعم توقیف را چشیده، از این اتفاق خوشحال هستم.

رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران با بیان اینکه امیدوارم این نمایش آغازی برای اکران «خرس» باشد، افزود: این فیلم در جشنواره فجر دو سیمرغ گرفت اما نمی‌دانم چرا جشنواره فیلم فجر به جای آنکه محلی برای نمایش فیلم‌ها باشد، به قتلگاه برخی فیلم‌ها تبدیل شده است و در این راستا کانون کارگردانان سینمای ایران برنامه‌ریزی کرده تا جلسات مستمر برای آسیب‌شناسی «فجر» داشته باشد.

در ادامه مسعود جعفری‌جوزانی کارگردان سینما نیز گفت: خسرو معصومی به‌عنوان یکی از استعدادهای امیدبخش در دهه هفتاد سینما جلوه‌ای ویژه داشت اما برخی زمان را از او گرفتند.

وی افزود: وقتی فیلمسازی مانند کیانوش عیاری فیلم می‌سازد و اثرش متوقف می‌شود،یک تکه از جان او گرفته می‌شود. خسرو معصومی هم باید سال‌ها بدود تا فیلم بسازد اما آن را توقیف می‌کنند این در حالی است که این فیلم هیچ نکته‌ای برای توقیف ندارد.

این کارگردان سینما بیان کرد: جهان مدرن بدون پدیده جمعی مثل سینما نمی‌تواند ادامه پیدا کند چراکه در غیر این صورت خفقان ایجاد می‌شود وقتی جلوی نمایش‌های جمعی سینما، تئاتر و… را می‌گیریم خفقان ایجاد می‌شود.

جوزانی خاطرنشان کرد: فیلم «خرس» تکه‌ای از زندگی یک انسان است، چرا این حق را از مردم می‌گیرید تا فیلم را نبینند؟ چه کسی به شما اجازه داده که به جای مردم تصمیم بگیرید که چه چیزی برای آن‌ها خوب یا چه چیزی بد است؟ ما اکثر شما را می‌شناسیم؛ نه خلاقیت دارید و نه آگاهی. چرا سعی نمی‌کنید زیر بال بچه‌های مردم را بگیرید تا هر کس در هر زمینه‌ای قدمی جلو برود؟

علیرضا زرین‌دست فیلمبردار پیشکسوت سینما نیز در ادامه گفت: می‌دانم وقتی فرزندی به دنیا می‌آید و پدر انگشتان او را در دست می‌گیرد، عشقی به وجود می‌آید که این عشق باعث می‌شود پدر یک پدر فوق‌العاده باشد و فرزند می‌خواهد کاری کند که پدر به او افتخار می‌کند. فیلم ساختن هم همین است.

وی ادامه داد: خسرو معصومی برای رسیدن به قله از تله‌کابین استفاده نکرده، او حقیقتاً با «خرس» به قله، صعود کرده است. این فیلم از جهات زیادی از فیلم‌های خوب سینما و فیلم‌های برتر خسرو معصومی است به نظرم خسرو نتوانسته به جایگاه واقعی خود در سینما برسد. آرزو می‌کنم به این جایگاه برسد و این فیلم به نمایش عمومی دربیاید تا همه بدانند «خرس» چه فیلم با ارزشی است.

حسن حسن‌دوست تدوینگر سینما نیز با حضور بر روی سن گفت: سال‌های زیادی که با خسرو کار کرده‌ام برای من تجربه بسیار خوبی بود و امیدوارم تأثیر مثبتی روی فیلم‌های او گذاشته باشم. می‌توانم بگویم «رسم عاشق‌کشی» و «خرس» جزو بهترین فیلم‌های اوست. نمی‌دانم چرا «خرس» توقیف شد در حالی که شمار زیادی از فیلم‌های تاریخ سینما تلخ هستند. تلخی دلیل نمی‌شود آن را سانسور کنیم‌. این فیلم به نظرم ماندگار است.

در ادامه محمدرضا دلپاک صداگذار سینما نیز گفت: اصولاً کار ما رکورد کردن است از همین رو برای ما صحبت کردن کار سختی است. باید بگویم ما همیشه به دنبال آدم‌هایی می‌گردیم که این فیلم‌ها را سانسور می‌کنند. من فکر می‌کردم در زاویه ۳۶۰ درجه باید دنبال کسانی بگردیم که اجازه نمایش نمی‌دهند. برای مثال، امسال برای فیلمهایی کنشمند مثل «مجبوریم» همین اتفاق افتاد. اما باید بگویم در این فیلم‌ها پلانی نیست که حذف شود بلکه برخی یک شخص را سانسور می‌کنند. به نظرم این خودی‌ها هستند که دوست ندارند کسی از پله‌ها بالا برود.

وی ادامه داد: به یاد دارم که وقتی «حاج واشنگتن» در سینما صحرا اکران شد، برخی خودیها(!!) شعار مرگ بر حاتمی سر دادند. من صدای برخی از آن‌ها را شناختم، یکی از این صداها محسن مخملباف بود. می‌خواهم بگویم از همان موقع افرادی بودند که از نمایش فیلم‌ها جلوگیری می‌کردند و نمی‌خواستند علی حاتمی و بهرام بیضایی فیلمهای دلخواهشان بسازند.

وی یادآور شد: ما در جایی هستیم که نمی‌دانیم خودی، بیخودی، ناخودی و.. هستیم یا نه و در واقع بیشتر افکار ما سانسور می‌شوند. در آن دوره سینماگرانی داشتیم که در نطفه خفه شدند که علی ژکان و خسرو معصومی از این دسته بودند.

دلپاک با بیان اینکه خسرو معصومی هیچوقت الکی سر و صدا نکرده است، گفت: وقتی فیلمی توقیف می‌شود عوامل آن هم توقیف می‌شوند. ما پشت شعور خودمان قائم می‌شویم و پشت نهادی قائم نمی‌شویم. همین موضوع باعث می‌شود تنها شویم ولی در عین حال کسانی که می‌خواهند فیلم شما را ببینند، موفق به این امر می‌شوند.من هشت سال پیش کار صداگذاری فیلم «خرس» را انجام دادم و باید بگویم فیلم سختی بود چراکه ما باید حال و هوای برفی به آن می‌دادیم.

خسرو معصومی نیز با حضور بر روی سن گفت: من صحبتی ندارم اما دست تک‌تک شما را می‌بوسم.

پوران درخشنده کارگردان سینما که در این مراسم حضور داشت نیز گفت: خسرو معصومی یک فرد بی‌نظیر و از دوستان خوب من است. من با «رسم عاشق کشی» با او آشنا شدم و افتخار می‌کنم از اینکه همکار او هستم زیرا با انسانی رو به رو هستیم که خسرو معصومی نام دارد.




ربط گرانی بنزین با افزایش ورود سرمایه‌های آلوده به سینما از نگاه خالق “رسم عاشق‌کشی”

سینماروزان: برخلاف وعده‌های مکرر مدیران، خسرو معصومی کارگردان سینما بسان بسیاری از مردم اعتقاد دارد گرانی بنزین، گرانی بسیاری از اقلام دیگر و در نهایت گرانی تولید فیلم و سریال را رقم خواهد زد.

خسرو معصومی کارگردان پیشکسوت سینما درباره اثرات گرانی بنزین بر تولید به سینماروزان گفت: معلوم است که وقتی بنزین گران می‌شود بر همه هزینه‌ها و قیمت همه چیز تاثیر میگذارد. وقتی بنزین گران شود اجناس و حمل و نقل و همه چیز گران میشود و معلوم است که هزینه تولید در سینما هم بالاتر خواهد رفت.

کارگردان “رسم عاشق‌کشی” ادامه داد: گرانی ۳۰۰درصدی بنزین، شوکی بود که به ناگاه بر پیکره جامعه وارد شد و برخی مراجع هم با آن مخالف بودند ولی در نهایت اجرایی شد و اینکه می‌گویند در نتیجه این ماجرا هیچ کالایی، گران نخواهد شد باورپذیر نیست. چگونه چنین ادعایی می‌کنند وقتی بلافاصله بعد از این ماجرا به ناگاه قیمت گوجه فرنگی بالا می‌کشد یا هزینه پیک موتوری بالا میرود؟؟

این کارگردان ۶۴ساله در پاسخ به این پرسش سینماروزان که آیا با افزایش مجدد هزینه‌های تولید فیلم، شاهد گسترش حضور سرمایه‌های آلوده در سینما خواهیم بود، اظهار داشت: مگر آن موقع که بنزین گران نشده بود، سرمایه‌های آلوده وارد سینما نمی‌شد؟! سرمایه‌های آلوده همیشه بوده و هست و احتمالا خواهد بود و تفاوتش این است که وقتی هزینه تولید به واسطه افزایش قیمت سوخت، بالاتر می‌رود طبیعتا افزایش ورود سرمایه‌های مشکوک به سینما را شاهد خواهیم بود.

معصومی درباره واکنش احتمالی مدیران سینمایی به این ماجرا بیان داشت: تجربه نشان داده مدیران سینمایی دربرابر افزایش ورود سرمایه‌های آلوده به سینما کاری نمی‌توانند بکنند یا شاید هم نمیخواهند کاری کنند چون مساله‌شان نیست.

کارگردان “باد در علفزار می‌پیچد” و “کار کثیف” خاطرنشان ساخت: وقتی میتوان امید به حل یک مشکل داشت که آن مشکل به مساله مدیران بدل شده باشد ولی وقتی می‌بینیم مدیران سینمایی بیشتر به‌دنبال آماردهی هستند تا حل مشکل نمیتوان امید داشت به پاک کردن سینما از جولان سرمایه‌های مشکوک به‌خصوص که اوضاع اقتصادی سینماگران مستقل به‌دلیل عدم تقسیم منصفانه حمایت‌های دولتی، تعریفی ندارد و در چنین گذرگاهی بیش از کیفیت هویت سرمایه‌گذار این کمیت سرمایه است که اهمیت پیدا کرده!




خسرو معصومی همزمان با هفته دفاع مقدس اظهار داشت⇐”خرس” را توقیف کردند چون زشتی و پلشتی جنگ را نقد میکند! /نتفلیکس به دنبال پخش جهانی “خرس” است ولی سازمان سینمایی و ارشاد مالکیت این فیلم توقیفی را از جواد نوروزبیگی و پرویز پرستویی خریده اند!/ برای رفع توقیف «خرس» چندین بار به ارشاد نامه نوشتم اما هیچ گاه به نامه‌های من توجه نکردند!!/چرا حمایت فقط شامل آنهایی است که در تعریف جنگ فیلم میسازند؟!/محال است از جنگ تعریف کنم و دوباره علیه جنگ فیلم می‌سازم!

سینماروزان/احمد محمداسماعیل: در سینمای ایران در دوره های مختلف با آثار توقیفی مختلفی مواجه بوده ایم ولی کم هستند فیلمهای جنگ یا دفاع مقدس که گرفتار توقیف شوند.

فیلم “خرس” ساخته خسرو معصومی از معدود فیلمهای مرتبط با زندگی یک رزمنده دفاع مقدس است که مدتهاست گرفتار توقیف شده.

“خرس” بلحاظ بصری از جمله آثار جذاب و متفاوت سینمای ایران است و بلحاظ داستانی هم با محوریت زندگی رزمنده ای سالها مفقود که حالا زنش را در نکاح یک قاچاقچی چوب میبیند به شدت تابوشکنانه روایت شده است.

خسرو معصومی با اعتقاد بر اینکه «خرس» یکی از فیلم‌های خوبی است که درباره جنگ ساخته شده است و تاریخ مصرف ندارد گفت: این فیلم هر زمانی که اکران شود، انگار تازه ساخته شده است و من از این بابت نگرانی ندارم. پوستم کلفت است و بالاخره آنان مجبور می‌شوند مجوز فیلم را بدهند.

افزود: دلیل اینکه شمشیرشان را برای فیلم این فیلم رو بسته‌اند، نمی‌دانم و هیچ‌کس تاکنون توضیحی در این باره به من نداده است. این فیلم مصوب بود و پروانه ساخت گرفت، در جشنواره فیلم فجر سیمرغ گرفته و در چند جشنواره خارجی برگزیده جایزه بهترین فیلم یا کارگردانی شده است. کسانی‌که فیلم را دیدند آن را دوست داشتند و فقط عده‌ای که با آن مخالفت داشتند که هنوز دلیل‌ آن برای من روشن نشده است.

کارگردان «تابو» در پاسخ به این سوال که کارگردانان در ساخت فیلم دفاع مقدسی چقدر برای ورود به موضوعات و عواقب جنگ با محدودیت مواجه هستند؟ بیان کرد: پاسخ این سوال را خیلی راحت می‌توان از یک توقیف هشت ساله متوجه شد. درباره چیزی که روشن است، چرا باید توضیح داد.

معصومی با تاکید براینکه “من در تایید جنگ فیلم نساختم” ادامه داد: من «خرس» را ساختم تا بگویم چقدر جنگ پلشت و زشت است و با این فیلم از جنگ انتقاد کردم. اما دوستانی که در تعریف جنگ فیلم می‌سازند جایگاه خوبی دارند، همیشه در حمایت هستند و از هیچ چیز نمی‌ترسند. در مقابل دوستانی که از آسیب‌های جنگ صحبت می‌کنند همیشه تحت فشار هستند.

او افزود: پحال است در تایید جنگ و تعریف از جنگ فیلم بسازم و دوباره علیه جنگ فیلم می‌سازم. شخصیت‌های فیلم «خرس» زخم خورده‌اند و باید در جامعه از این افراد حمایت شود، نه اینکه آن‌ها را از کاری که انجام داده‌اند دلسرد کنند. هیچ‌کس به این فیلم و حرفی که می‌زند توجهی نکرد چراکه نگاه‌شان در سطح است و عمق ندارد.

او ادامه داد: من در این فیلم رزمنده دلسوخته‌ای را نشان دادم که همه‌چیزش را برای جنگ داده اما حرف اصلی‌ام این بود که وقتی چنین آدمی از جنگ بازمی‌گردد نباید به او بی‌توجه بود و در نهایت می‌بینیم کسی که بخشش می‌کند همانی است که برای مرز و بوم این کشور جنگیده است. کجای این داستان مشکل دارد؟ برخی آدم‌های بی‌سواد از اکران چنین فیلمی می‌ترسند.

کارگردان «کار کثیف» در پایان گفت: من برای رفع توقیفی «خرس» چندین بار به وزارت ارشاد نامه نوشته‌ام اما هیچ بار به نامه‌های من توجه نکردند. این فیلم در حال حاضر برای خود وزارت ارشاد و سازمان سینمایی است چراکه حق مالکیت آن را از آقای نورزبیگی و پرستویی که سرمایه‌گذاران فیلم بودند، خریده‌اند و آن‌ها باید بخواهند تا این فیلم اکران شود. این درحالیست که نتفلیکس (کمپانی آمریکایی) هم می‌خواهد حق پخش فیلم را بخرد اما همچنان منتظر پروانه نمایش آن هستیم.




خسرو معصومی که قصد دارد فیلم زندگی یک کولبر کرد را با نوید محمدزاده بسازد مدعی شد⇐پدران ما هر فيلمي را كه فردين داشت، تماشا مي‌كردند و كاري نداشتند اين فيلم “گنج قارون” است يا “غزل” كيميايي!!/حالا هم این نوید محمدزاده است که مخاطب را به سینما میکشاند/”سرخپوست” اگر نوید را نداشت نمیفروخت!/این نوید محمدزاده است که کلید سینما را به مخاطب میدهد و میگوید برو فیلمم را ببین!

سینماروزان: خسرو معصومی بعد از واقعه نگاری زندگی یک ساقی مشروبات الکلی در “کار کثیف” قصد دارد فیلم “شلیک به اسب لنگ” با محوریت زندگی یک کولبر کرد را با بازی نوید محمدزاده که خودش هم کرد است بسازد.

معصومی با اشاره به جایگاه نوید محمدزاده در سینمای امروز ایران که تقریبا تمام فیلمهای این سالهایش مخاطب پسند بوده به “اعتماد” گفت: این نويد است كه كليد در سينما را به مخاطب مي‌دهد و مي‌گويد برو سينما فيلم را ببين چون من در اين فيلم بازي مي‌كنم.

معصومی ادامه داد: “سرخ‌پوست” مگر چه فيلمي است؟ وقتي مي‌گويند “سرخ‌پوست” انگار با فيلمي مواجه هستيم كه عده‌اي سوار اسب مي‌شوند و همديگر را مي‌زنند و مي‌كشند. خير؛ چون نويد در اين فيلم بازي مي‌كند همه به تماشاي فيلم مي‌روند و فروش فیلم بالا میرود. معلوم است که اگر این فیلمها نوید را نداشت نمیفروخت. به نظر من قضيه استار در سينما را نبايد دست‌كم بگيريم. الان وضعيت طوري شده كه چشم ‌بسته همه میروند فیلمهای نوید را می بینند. حال اينكه از خود فيلم راضي هستند يا نه بحث ديگري است.

خسرو معصومی خاطرنشان ساخت: سينماي فارسي اساس و محورش بر فردين بود. پدرهاي ما هر فيلمي را كه در آن فردين بازي مي‌كرد، تماشا مي‌كردند و كاري نداشتند اين فيلم “گنج قارون” است يا “غزل” كيميايي است. چون فردين در آن بازي مي‌كرد همه جذب مي‌شدند و حالا هم نوید است که مخاطب جذب میکند.




خسرو معصومی در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐فکر ساخت “کار کثیف”  در زندان بهشهر به ذهنم رسید؛ آن هم بعد از آشنایی با یک فروشنده عرق تقلبی!!/ فیلم‌نامه “کار کثیف” در شورای پروانه ساخت تنها یک مخالف داشت که مجید رضابالا[تهیه کننده فیلم شکست خورده “بی نامی”] بود!!/ رضابالا پیشتر  با فیلم‌نامه «باد در علفزار می‌پیچد» هم مشکل داشت!!/رضابالا خودش بهم گفت: «میز خودم را به فیلم‌نامه تو ترجیح می‌دهم»(!!)ولی بعدتر این حرفها را تکذیب کرد/فیلم راست در ایران ساختن یک مصیبت است ولی تکرارش آدم را پوست‌کلفت میکند!/کیانوش عیاری میخواست در «کاناپه» به مورد عجیب “خوابیدن زنان با حجاب کامل در رختخواب”(!) خاتمه دهد ولی نتیجه چه شد؟ توقیف!!/چون میدانم ترس سرچشمه دروغ است پس با سرسختی بیشتری به سراغ ساخت فیلمی با مضمون کولبرها میروم!

سینماروزان: تازه ترین فیلم خسرو معصومی کارگردانی که قابهایی زیبا از طبیعت بکر شمال را زیربنای درامهایش کرده با نام “کار کثیف”در حالی روی پرده رفت که با وجود داشتن سرگروه حتی ده سالن فول سانس هم ندارد.

“کار کثیف” که داستان زندگی یک ساقی مشروبات الکلی را روایت میکند بلحاظ واقع نگاری حقایقی از اجتماع ایران میتواند اثری ماندگار و مبین اوضاع زندگی جوانان دهه نودی قلمداد شود.

خسرو معصومی در چرایی تولید “کار کثیف” به “شرق” گفت: «چندسال پیش، دامادم که وکیل است، از موکلش گفت که کارش فروش مشروبات تقلبی بوده و گیر افتاده بابت آنکه در اثر خوردن مشروبات او چند نفر کور شده‌اند و عده‌ای هم مرده‌اند. دلم می‌خواست او را  که در زندان بهشهر بود ببینم، فکر ساخت فیلمی دراین‌باره آنجا بود که به ذهنم رسید. جست‌وجو کردم تا موفق شدم با برخی از کسانی که کاروبارشان از این راه بوده حرف بزنم. هرچه می‌گذشت و من پیش می‌رفتم، در چندوچون زندگی این افراد، جدیتم در ساخت این فیلم، اساس و پایه محکم‌تری پیدا می‌کرد. بی‌کاری و پیامدهای آن، مشکلات فرار مغزها، بیشترشدن کار خلاف و تنیده‌شدن بحران‌های اجتماعی. همه اینها نکاتی بود که آزارم می‌داد و من کار دیگری از دستم برنمی‌آمد جز ساخت فیلم «کار کثیف».

معصومی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «فیلم‌نامه که نوشته شد، کسانی که در جریانش قرار گرفتند بیش‌وکم بر این باور بودند که امکان پروانه ساخت‌گرفتنش بسیار ضعیف است، می‌گفتند ماجرای فیلم «خرس» که همچنان در انتظار مانده برای این فیلم هم پیش خواهد آمد. «کار کثیف» نام اولیه فیلم‌نامه نبود. نامش چیز دیگری بود. همه ما سانسورشده‌ها، طی این سال‌ها یک پا ممیز شده‌ایم! به همین دلیل نامش به «کار کثیف» تغییر کرد. فیلم‌نامه در شورای پروانه ساخت تنها یک مخالف داشت که آقای رضابالا بود. آقای رضابالا چندسال پیش از این هم با فیلم‌نامه «باد در علفزار می‌پیچد» مشکل داشت، اصولا بعضی‌ها با طرح مشکل، مشکل دارند، شاید به این دلیل که فکر می‌کنند چیزی که مشکل من نیست اصلا چرا باید به آن فکر کرد. به‌هرحال آقای رضابالا چندسال پیش فیلم‌نامه «باد در علفزار می‌پیچد» را رد کرد و در جواب سؤال من که دلیلش برای این مخالفت چیست، گفت: «میز خودم را به فیلم‌نامه تو ترجیح می‌دهم»، هرچند که او بعدها منکر گفته‌هایش شد، اما چنین مشکلی را در صدور پروانه ساخت برای فیلم‌نامه «کار کثیف» هم داشتم».

معصومی به بخش دیگری از مصائب نگارش فیلم‌نامه‌هایی که موضوعات اجتماعی را نشانه می‌گیرد اشاره کرد و گفت: «نهایت بدبختی یک نویسنده در ایران این است که به‌جای آزادی در خلاقیت، مدام باید چرتکه بیندازد و محاسبات ننوشته و بیان‌نشده شورای پروانه ساخت و پروانه نمایش را در چندوچون نوشته‌هایش رعایت کند. کیانوش عیاری در فیلم «کاناپه» آمد و با کلاه‌گیس‌گذاشتن روی سر بازیگران زن، خواست به چیز عجیبی که اکثر خلق‌الله پذیرفته‌اند خاتمه دهد، آخر انصاف بدهید، کدام خواهری در خانه کنار برادرش روسری به سر می‌کند؟ یا باز انصاف بدهید، کدام زنی در خانه برابر همسرش به همان شکل روسری به سر دارد که در خیابان؟ یا باز بیایید و انصاف بیشتر بدهید، کدام زن عاقلی با حجاب کامل خیابان، در رختخواب می‌خوابد؟ نتیجه کار کیانوش عیاری در فیلم «کاناپه» چه شد؟ توقیف فیلمش! با آنکه یک نفر بیاید و کمی عاقلانه به کار او فکر کند، آسیب‌شناسی کند این پدیده را و دست‌آخر، نتیجه معقولی بگیرد و آن را به کار ببندد؛ یعنی همان کاری را که در اکثر جاهای دنیا می‌کنند و کرده‌اند و نتیجه‌اش شده است توسعه پایدار. من بیش‌وکم تلاش کرده‌ام تا نترسم از بیان واقعیت‌هایی که می‌دانم دارد داد از روزگارمان درمی‌آورد، زیرا ترس، سرچشمه دروغ است».

فرازوفرودهای فیلم کار کثیف و پایانی که بعد از نخستین نمایشش در جشنواره فیلم فجر هم برای بسیاری از منتقدان جای پرسش داشت، بار دیگر در این گفت‌وگو مطرح شد؛ پایانی که بسیاری بعد از تماشای فیلم آن را تحمیلی توصیف کردند و برای برخی منتقدان راضی‌کننده نبود. معصومی درباره نتیجه‌گیری فیلمش گفت: «مصیبت هرگز و هیچ‌گاه به صورت سربازی یکه و تک به سنگر زندگی شما حمله نمی‌کند، بلکه درست به همان‌گونه که شکسپیر در هملت می‌گوید با ایل‌وتبارش یورش می‌آورد. بسیاری از آدم‌ها، رخنه این یورش همه‌جانبه در زندگی را درک نمی‌کنند و نمی‌بینند و زمانی چشم باز می‌کنند که کار از کار گذشته و غرق شده‌اند. من در فیلم کار کثیف خواسته‌ام این یورش همه‌جانبه را هم با ذکر جزئیاتش نشان بدهم؛ نشان بدهم که دروغ در تمام ابعاد اجتماعی و خانوادگی و شخصی آن منجر به چه مصیبت غیرقابل‌جبرانی می‌شود».

او ادامه داد: «یادتان نرود که فیلم‌ساختن، فیلم راست در ایران ساختن یک مصیبت است. تکرار مصیبت با تمام معایبش یک حسن هم دارد؛ آدم را پوست‌کلفت می کند. برای همین است که من خیز برداشته‌ام برای ساخت فیلم بعدی‌ام که درباره کولبرهاست، حتی اگر از نظر مالی در نمایش فیلم کار کثیف شکست بخورم. من زمین که می‌خورم درجا برمی‌خیزم و گردوخاک را از لباس‌هایم می‌تکانم و راهم را سرسخت‌تر از قبل ادامه می‌دهم».




کارگردان درام ملتهب “کار کثیف” در برابر رییس شورای صنفی نمایش بیان کرد⇐متأسفم که از سینمای مستقل اجتماعی هیچ حمایتی نمی کنید!!

سینماروزان: درام “کار کثیف”خسرو معصومی در حالی روی پرده رفته که حمایت بی حساب و کتاب گردانندگان اکران از دو فیلم حاکمیتی-مشکوک المنابع و تخصیص هزاران سانس به آنها موجب مهجوریت شدید فیلمهای مستقل نظیر “کار کثیف” شده است.

این روند نامنصفانه باعث شده خسرو معصومی کارگردان “کار کثیف” در  نخستین اکران مردمی “کار کثیف” و پیش چشم محسن امیریوسفی رییس شورای صنفی نمایش که از جمله مهمانان این اکران بود به انتقاد از تبعیض اکران علیه فیلمهای مستقل بپردازد.

خسرو معصومی گفت: متأسفانه این روزها سینمای مستقل اجتماعی خریدار چندانی ندارد و در اکران هیچ حمایتی از آن نمی‌شود. امیدم فقط به مخاطبان است و امیدوارم در میان قدرت‌نمایی برخی از فیلم های کمدی‌، مخاطبان از «کار کثیف» حمایت کنند و مبلغ آن باشند.

وی در ادامه افزود: «کار کثیف» جزو سینمای داستان‌گو است و کاملا راستگویانه به یکی از معضلات روز جامعه یعنی بیکاری پرداخته و شاید هم راستگویی ماست که اسباب بایکوت در اکران را موجب شده است!

باید منتظر ماند و دید اظهارات سرراست خسرو معصومی درباره اکران پیش چشم رییس شورای صنفی نمایش اسباب بازبینی در روند اکران آثار مستقل و رفع تبعیضهای علیه آنان در اکران را موجب خواهد شد یا خیر؟؟




با تصاویری مَنگ(!) از بازیگران اصلی⇐رونمایی از پوستر درام ملتهب «کار کثیف»+عکس

سینماروزان: اولین پوستر رسمی درام ملتهب «کار کثیف» منتشر شد.

به گزارش سینماروزان با نزدیک شدن به زمان اکران فیلم سینمایی «کار کثیف» به نویسندگی و کارگردانی خسرو معصومی در گروه سینمایی فرهنگ، سازندگان از اولین پوستر رسمی این فیلم رونمایی کردند.

طراحی این پوستر را بهزاد خورشیدی برعهده داشته است که با محوریت تصاویری منگ(!) از سه بازیگر اصلی طراحی شده است.

ساخته خسرو معصومی پس از پایان اکران فیلم «دختر شیطان» در سینماهای سراسر کشور روی پرده می‌رود.

پدرام شریفی، الهام نامی، شاهرخ فروتنیان، زنده‌یاد لوون هفتوان، رضا فیاضی، خیام وقار، مهران نائل، اکبر معززی، نیکان فهیم‌نیا، کامران فیوضات، مسعود فروتن، آروز ابی‌زاده، پیام احمدی‌نیا، ابراهیم عمادی، مهرداد فلاحتگر، حماسه دولتشاهی، رضا یوسفی، مهدی جمشیدی، سیدمهدی میراکبری، علی محمدی، سیمون باغداساریان، حسین زمانی، وحید حبیبیان، علی بهمنش، مرجان نکویی، نیما مهتابی، ساجده مرادپور، امیر پاسبان، امیرحسین آصفی، بهادر اونلو بازیگرانی هستند که در این فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

«کار کثیف» مضمونی اجتماعی دارد و به معضل بیکاری جوانان و مهاجرت می‌پردازد.

پخش این فیلم برعهده موسسه رسانه فیلمسازان قرار دارد.

کار کثیف




مرگ شراب‌ساز خونخوار دوست‌داشتنی!!!

سینماروزان: لوون هفتوان بازيگر ايراني ارمني سينما و تئاتر ايران به دليل سكته قلبي درگذشت؛ مرگ هفتوان در شرایطی رقم خورد که در جشنواره امسال فجر با درام ملتهب «کار کثیف» حضور داشت و سعی زیادی کرده بود در ایفای نقش سمپاتیک شراب‌سازی که فاجعه‌ای مهلک را رقم می‌زند اما کیفیت بازی اش مورد توجه هیأت داوران جشنواره قرار نگرفت.

به گزارش سینماروزان لوون هفتوان متولد سال 1345 و در خانواده‌اي ارمني در محله حشمتيه به دنيا آمده بود. بعد از طي كردن دوران ابتدايي و راهنمايي سال ۱۳۶۳ در رشته هنرهاي نمايشي دانشگاه تهران پذيرفته شد و در سال ۱۳۶۹ نمايش «اسب» نوشته محمد چرمشير را به عنوان پايان‌نامه خود در رشته بازيگري و كارگرداني به اجرا درآورد. بازي در نقش كوتاهي در فيلم «در كوچه‌هاي عشق» ساخته خسرو سينايي از ديگر كارهاي او قبل از مهاجرت از ايران به شمار مي‌رود.

او اوائل دهه 90 پس از سال‌ها دوري از وطن به ايران بازگشت و حضور فعالي در سينما داشت؛ با فيلم «پرويز» به كارگرداني مجيد برزگر به عنوان بازيگر مطرح شد و سپس در فيلم‌هايي همچون «مردي كه اسب شد»، «يك دزدي عاشقانه»، «غيرمجاز»، «كوپال» و «هجوم» به ايفاي نقش پرداخت. در کمدی-وحشت «دراکولا»ی رضا عطاران هم لوون هفتوان ایفای نقش دراکولایی را برعهده داشت که در گریز از اعتیاد به خونخواری روی می‌آورد!!

نمايش «بازي يالتا» آخرين فعاليت تئاتر اين بازيگر ارمني است.

 




خسرو معصومی در گفتگویی صریح  اظهار داشت⇐داوران جشنواره فجر از وفور دموکراسی در جامعه چنان سرخوش بودند(!) که بازتابی جز آن را در سینما نخواستند!!/ آنهایی که استخوان خرد کرده‌اند و کِرم فیلم ساختن ندارند باید داور باشند نه افرادی که هنوز طمع فیلمسازی دارند!/کمال تبریزی چه دستاورد سینمایی داشته که شده است داور جشنواره؟ جز اینکه مدام با سرمایه این ارگان و آن نهاد فیلم ساخته؟/رسول صدرعاملی اصلا در حد داوری جشنواره نیست/فرشته طائرپور چطور از هیأت داوران جشنواره فجر سربرآورده؟/ آیا با تولید ۴ فیلم شخمی می‌توان تهیه‌کننده شد؟/امثال تبریزی و صدرعاملی به فیلمهای مستقل بها نمی‌دهند چون می‌دانند در آن صورت دیگر فیلمهای خودشان مشتری پیدا نخواهد کرد/چرا «اتاق تاریک» را نادیده گرفتند؟ چون با اندیشه فیلم مشکل دارند/چرا «جشن دلتنگی» حتی در یک رشته هم کاندیدا نمی‌شود؟ چون با تصویری که فیلم از بحران مجازی در جامعه ارائه می‌دهد مشکل دارند/آقایان و خانم داور، تحلیل اجتماعی «کار کثیف» را دوست ندارند چون از گل و بلبل نمی‌گوید و به ریشه‌هایی می‌زند که بیانش نان‌شان را آجر می‌کند/با بایکوت جشنواره فجر، پرونده سینمای مستقل بسته نمی‌شود/جشنواره فجر یک جشنواره فامیلی است و مبتنی بر الگوی «خودی-غیرخودی»/جشنواره فجر حتی «ب» هم نیست و بعد از سی و چند سال به خاطر فرمایشی بودن اعتبار جهانی پیدا نکرده/یک ریال بابت «کار کثیف» حتی وام هم نگرفته‌ام/اسم روحانی را از فیلمم درمی‌آورم/حتی آن ترامپ دیوانه هم به حرفهایش عمل می‌کند اما کارگزاران ما فقط وعده می‌دهند

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: روال داوری در جشنواره فجر که در این سالها محملی شده برای خودنمایی محصولات متبوع ارگانها و محافل سینمایی امسال هم به جشنواره نضج یافت!

به گزارش سینماروزان کاندیداتوری 24گانه محصولات سازمان ارزشی اوج در کنار توجه بی حد و حصر و 11کاندیداتوری برای فیلمهای تهیه کننده منسوب به شهردار سابق را کنار توجه ویژه هیأت داوران و هشت کاندیداتوری برای فیلمی منسوب به خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران که بگذاریم همه چیز دستمان می‌آید.

در نقطه مقابل اما جشنواره فجر بی‌توجهی مطلقی نشان داده است به محصولات مستقل سالهای اخیر سینمای ایران و از جمله فیلمهایی مانند «کار کثیف»، «اتاق تاریک»و «امیر».

خسرو معصومی کارگردان باسابقه «کار کثیف» درباره اینکه آیا بی توجهی کامل هیأت داوران فجر به فیلمش و عدم کاندیداتوری حتی در یک رشته برایش عجیب نبوده به سینماروزان گفت: نه! اصلا برایم عجیب نبود چون سی سال است جشنواره فجر را می‌شناسم. جشنواره‌ای فامیلی و با لحاظ کردن الگوی خودی و غیرخودی.

معصومی در تشریح خودی و غیرخودی اظهار داشت: خودی آن است که هرچه بهش سفارش می‌دهند می‌سازد و «چشم قربان» می‌گوید اما من «چشم قربان» نمی‌گویم. مشکل آنها مشکل فیلم من نیست؛ آنها گل و بلبل میخواهند و از وفور دموکراسی چنان سرخوشند(!) که بازتابی جز آن را در سینما نمی خواهند. طاقت این را هم ندارند که من در فیلمم یک کلمه ولو به طعنه از حسن روحانی حرف بزنم چون آنجاست که بی‌توجه به لحن طعنه آلود فیلم اتهام دریافت رانت را بهم می زنند درصورتی که یک ریال بابت «کار کثیف» حتی وام هم نگرفته ام.

این کارگردان با اشاره به انتقاد از روحانی در نشست مطبوعاتی فیلمش خاطرنشان ساخت: در «کار کثیف» واقعیت را درباره بیکاری جوانان گفتم و به روحانی رأی دادم که بیاید و مشکلات را حل کند چون ایشان گفت بیکاری را حل میکند اما عملی نشد. حتی آن ترامپ دیوانه وقتی حرف میزند به حرفش عمل میکند اما در اینجا سیاستمداران فقط حرف می‌زنند و مردم معترضند به این همه وعده عملی نشده.

خسرو معصومی افزود: اتهامی که بابت دریافت رانت بهم زدند باعث میشود کلا نام روحانی را از فیلم حذف کنم اما واقعیت آن است که مردم با امید به ایشان رأی دادند و مشکلی حل نشد.

خسرو معصومی در پاسخ به این پرسش که آیا بی توجهی جشنواره فجر به فیلمسازان مستقل اسباب نومیدی نخواهد شد به سینماروزان گفت: جشنواره فجر برای فیلمها تعیین تکلیف نمی کند و این مخاطبان هستند که با توجه یا عدم توجهشان تکلیف را روشن میکنند. روال جشنواره فجر سالهاست که ادامه دارد و با بایکوت جشنواره فجر، پرونده سینمای مستقل بسته نمی شود. فیلم «خرس» را حتی اکران هم نکردند اما هنوز آن طرف مخاطب دارد. همین حالا برای «کار کثیف» از جشنواره شانگهای که جشنواره الف است پیشنهاد داشته ایم. «تابو» را اصلا به جشنواره فجر راه ندادند اما در بخش مسابقه مونترال به نمایش درآمد.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: جشنواره فجر جشنواره «ب» هم نیست؛ چیزی است بین «ب» و «ج» و اگر در این سی و چند سال اعتبار جهانی نیافته به خاطر همین فرمایشی بودن است.

خسرو معصومی با مرور اعضای هیأت داوران جشنواره امسال تأکید کرد: وقتی می گوییم مهمترین جشنواره سینمایی لاجرم باید مهمترین وزنه‌های سینمایی را در هیأت داوران داشته باشیم. کمال تبریزی چه دستاورد سینمایی داشته که شده است داور جشنواره؛ جز اینکه مدام با سرمایه این ارگان و آن نهاد فیلم ساخته؟ یا رسول صدرعاملی اصلا در حد داوری جشنواره فجر نیست. این جماعت می‌دانند اگر به مستقلهای مستعد بها دهند فیلمهای خودشان مشتری پیدا نمی‌کند. حقش بود امسال یکی از کارکشته هایی مثل ناصر تقوایی یا داریوش مهرجویی که فیلم هم نداشتند داور جشنواره باشند. چرا نبودند؟ یا دعوت نشدند یا قبول نکردند که در هر دو حالت سویه انتقادات به سمت برگزارکنندگان است.

معصومی با انتقاد از سینماگران حاضر در هیأت داوران افزود: آنهایی که استخوان کرده‌اند و کرم فیلم ساختن ندارند باید داور باشند نه افرادی که هنوز طمع فیلمسازی دارند. آیا یکی مثل رسول صدرعاملی وقتی می‌بیند یک فیلمساز مستقل محصول خوبی تولید کرده و خودش نتوانسته، می‌سوزد و مستقلان را نادیده می‌گیرد؟؟

این کارگردان که بیش از سه دهه است در سینمای ایران فعالیت دارد خاطرنشان ساخت: بعد از این همه سال فیلمسازی هنوز مستأجرم! چرا؟ چون برای فیلمسازی ارزش قائلم و دنبال سفارش از این ارگان و آن نهاد نرفتم! ساده ترین کار این است که بدون اعتقاد برویم سفارش فیلم جنگی بگیریم و در جشنواره سیمرغ باران شویم! اما من برای پول فیلم نمی سازم و اگر فردا هم ملک الموت به سراغم بیاید راحت راحت جان میدهم و میروم.

خسرو معصومی با بیان اینکه سالهاست فیلمسازان مستقل را آزار میکنند تا تبدیلشان کنند به سفارشی‌ساز به سینماروزان اظهار داشت: بعد از «دوران سربی» آن قدر اذیتم کردند که نگو اما مسیرم را تغییر ندادم چون نان حلال خوردم و پول حرام را به دخلم راه نمیدهم. همین «کار کثیف» اکران میشود و آن گاه امثال تبریزی خواهند دید که فیلم «امکان مینا»ی آنها با آن همه کاندیداتوری و بودجه ارگانی بیشتر میفروشد یا فیلم من.

معصومی با امتداد تأکید بر ضعف داوری در جشنواره سی و ششم اظهار داشت: فرشته طائرپور چطور از هیأت داوران جشنواره فجر سربرآورده؟ آیا با تهیه 4 فیلم شخمی می‌توان تهیه‌کننده شد؟ داور باشعور و بی‌غرض می‌خواهیم که هست ولی به کار گرفته نمی‌شود! چرا «اتاق تاریک» را نادیده گرفتند چون با فکر کارگردان در این فیلم مشکل دارند. یا چرا «جشن دلتنگی» حتی در یک رشته هم کاندیدا نمیشود؟ چون با تصویری که فیلم از بحران مجازی در جامعه ارائه می‌دهد مشکل دارند! آقایان و خانم داور! تحلیل اجتماعی «کار کثیف» را دوست ندارند چون از گل و بلبل نمی‌گوید و به ریشه هایی می‌زند که بیانش نان شان را آجر می‌کند.

خسرو معصومی در پایان گفتگویش با اظهار خوشحالی از اینکه فیلمش در هیچ رشته‌ای کاندیدا نشده به سینماروزان گفت: هیأت داوران فجر همان پیش‌بینی درباره توزیع جوایز به صورت ارگانی-محفلی را صرف کرد. در این شرایط اگر در یکی دو رشته کاندیدا می‌شدم حقیقتا ناراحت کننده بود و خوشحالم که در هیچ رشته‌ای کاندیداتوری نداشتم!




کار کثیف⇐فیلم تمیز!/قاب‌بندی‌های خوب، زدن به دل طبیعت و پرهیز از حصر خانگی دوربین!/نمایشی به‌جا و به‌موقع از آسیبهای بیکاری در طبقه متوسط

سینماروزان/محمد شاکری: 

مثبت: فیلم تمیز!!! نمایشی بجا و به موقع از آسیبهای بیکاری در طبقه متوسط! فیلمی با قاب بندیهای خاص کارگردانش که از ایران تا ترکیه پای‌بند ظرافت در تصویرسازی است.

منفی: فیلم از نیمه به بعد از ریتم می افتد اما…

مثبت: پایان‌بندی منکوب کننده اش باز مخاطب را تهییج میکند؛ یک تدوین مجدد و حذف نماهای اضافه میتواند «کار کثیف» را به محصولی مطمئن در اکران بدل کند

مثبت: در برهوت فیلمهایی که آسیبهای منتج از روشهای غلط سیاستمداران را نقد کنند «کار کثیف» دقیق به خال زده و معضل بیکاری طبقه جوان و آن هم در شهرستانها را خوب رونمایی می کند؛ فارغ‌التحصیلانی که در تهران هم بیکارند چه برسد به شهری ساحلی در مازندران؛ یکی در کافه گیتار میزند و یکی دیگر میشود عرق فروش و…

مثبت: ساختار به مانند اغلب آثار معصومی و به خصوص «رسم عاشق‌کشی» و «خرس» از حال آغاز میشود و سپس فلش‌بک و روایت سرراست تا انتها!

مثبت: قاب‌بندی‌های خوب، زدن به دل طبیعت و پرهیز از حصر خانگی دوربین(!) و داستانگویی روان «کار کثیف» را به نمونه‌ای مفید از فیلمسازی مستقل و بی ادعا بدل کرده!! قابهای جاندار و اغلب لانگ فیلم را مقایسه کنید با قابهای تصنعی «به وقت شام» که کرور کرور پول صرفش شده.

مثبت: «ترکیش ایرلاینز» و «چری» اسپانسرهای فیلمند اما برخلاف نمونه‌های مشابه که اسپانسرها را گل درشت عرضه می‌کنند «کار کثیف» اسپانسر را در حاشیه داستان و بدون اغراق معرفی می‌کند.

کاراکتر:
«مستان» با بازی «لوون هفتوان» در نقش یک مشروب فروش عمده

«الهام» با بازی الهام نامی در نقش زنی مانده میان همسر خطاکار و پسردایی عاشق

دیالوگ:
—دانشجوی حقوقه! میخواد بره عرق بفروشه؟
گرفتاره بیچاره!

—عرق سگی؛ بطری شصت تومن!
زیاد نیس؟

—این شغل نیس؛ یه جور کار کثیفه(کاراکتر اصلی با اشاره به عرق فروشی)

—مگه نگفتی عروسی که عرق توش نباشه ب…اش توش؟

—رفته عرق تقلبی فروخته …وه زده به آبرو و حیثیت همه ما

—عرق فروخته یا نه؟؟
مطمئنم نیت بدی نداشته

—تو با این روحیه‌ت چطور عرق فروختی؟
شرایط، آدمو مجبور میکنه

پلان:
—آموزش ساخت drink توسط «مستان»!!!

—فرار «مستان» سنگین وزن از خانه بعد از لو رفتن مشروب فروشی

—پیشنهاد پسرعمه به دختردایی متأهل پیش روی افسر آگاهی

—فرورفتن خودروی شاسی بلند در دل مرداب




خسرو معصومی کارگردان فیلم بلاتکلیف «خرس» در گفتگویی صریح بیان داشت⇐جواد نوروزبیگی، «خرس» را به موسسه رسانه‌های تصویری فروخت و فیلم دیگر تهیه‌کننده ندارد!/این فیلم در زمان مدیر نظارتی پروانه نمایش نگرفت که خودش مسأله‌های زیاد دارد/ «خرس» براساس فیلمنامه مصوب ارشاد و کاملا منطبق بر فیلمنامه ساخته شد/در یک جمع خصوصی گفتند فیلمنامه مصوب را تغییر دهید و ما هم بخش‌هایی از فیلم را اصلاح کردیم/شمقدری گفت پروانه نمایش «خرس» صادر خواهد شد اما این اتفاق نیفتاد

سینماروزان: در دورانی که معاون تازه نظارت سعی زیادی کرده که مشکل برخی از فیلمهای توقیفی و بلاتکلیف را حل کرده و اولین از این مجموعه با نام «خانه دختر» به تازگی روی پرده رفته و اقبال به آن هم مثبت بوده وضعیت نمایش فیلمی به نام «خرس» شش سال بعد از تولید همچنان نامعلوم است.

به گزارش سینماروزان «خرس» به کارگردانی خسرو معصومی و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی داستان رزمنده ای را روایت میکرد که بعد از سالها اسارت وقتی به محل زندگی خود در شمال کشور برمیگردد همسر خود را در عقد مردی دیگر می بیند و همین است که روندی تراژیک برای درام خلق می کند.

خسرو معصومی با گلایه از بلاتکلیفی «خرس» به «ایسنا» گفت: من به عنوان کارگردان فیلم به اعضای شورای پروانه نمایش نامه‌ای نوشته‌ام تا فیلم را دوباره بررسی کنند، اما مسئله اینجاست که وقتی فیلم تهیه‌کننده ندارد به نظر می‌رسد کسی هم دغدغه‌ای برای بررسی آن نخواهد داشت. تهیه‌کننده این فیلم -جواد نوروزبیگی- «خرس» را به موسسه رسانه‌های تصویری فروخته و الان دیگر فیلم تهیه‌کننده ندارد. دوستان وقتی از مسائل مالی خیال‌شان راحت شد، پیگیری‌ دیگری برای اکران فیلم نکردند. الان هم این اثر در اختیار موسسه رسانه‌های تصویری است که آن هم زیرمجموعه وزارت ارشاد است و معلوم است که پیگیری ویژه‌ای برای اکران آن انجام نمی‌شود.

معصومی با اشاره به اینکه بالاخره روزی این مسائل می‌گذرد و فیلم اکران می‌شود و آن‌هایی که مانع درست کرده بودند می‌بینند که «خرس» مسئله‌ای برای نمایش نداشت و با تعریضهایی که مشخص نیست به علیرضا سجادپور برمیگردد یا مهدی عظیمی میرآبادی گفت: باعث تأسف است که این فیلم در زمان مدیر نظارتی پروانه نمایش نگرفت که خودش مسئله‌های زیاد دارد و به دلایل واهی جوی علیه فیلم ایجاد کردند تا مجوز نمایش آن صادر نشود. عده‌ای با عنوان اینکه «خرس» مسئله‌ای شرعی دارد مشکلاتی را بوجود آوردند، در حالی که این فیلم اصلا مسئله شرعی ندارد، عده‌ دیگری هم می‌گفتند این فیلم ضد جنگ است، در حالی که برای من سوال است که مگر شما طرفدار جنگ هستید که چنین مسئله‌ای را مطرح می‌کنید؟

کارگردان «تابو» و «باد در علفزار می‌پیچد» با اشاره به اینکه اصلاحاتی به فیلم وارد شده است، توضیح داد: فیلم «خرس» براساس فیلمنامه تصویب شده در وزارت ارشاد و کاملا منطبق بر فیلمنامه ساخته شد، اما وقتی در یک جمع خصوصی به نمایش درآمد گفتند همان فیلمنامه مصوب را تغییراتی دهید و ما هم بخش‌هایی از فیلم را اصلاح کردیم، بعد هم به جشنواره فجر رفت و دو جایزه کسب کرد. بعد هم در فستیوال شانگهای نمایش داده شد و جایزه اول را برنده شد. همان زمان رئیس وقت سازمان سینمایی،جواد شمقدری اعلام کرده بود که به زودی پروانه نمایش «خرس» صادر می‌شود و من هنوز مصاحبه او را دارم اما بعد از آن دیگر مشخص نشد که اصلا کی به کی هست!

معصومی با بیان اینکه هیچ رضایتی به فروش فیلم‌اش به موسسه رسانه‌های تصویری نداشته است، گفت: تهیه‌کننده فیلم، نامه‌ای به رییس وقت سازمان سینمایی نوشته بود و او هم نامه دیگری به موسسه رسانه‌های تصویری زد که فیلم در ازای پرداخت مبلغی خریداری شود اما از آن روز تا به حال دیگر هیچ خبری از فیلم «خرس» نیست و نمی‌دانم چه پیگیری‌ای برای آن در وزارت ارشاد انجام می‌شود.




درگیری بازیگر “متولد۶۵” در یک “کار کثیف”!

سینماروزان: پدرام شریفی بازیگر جوانی که این روزها از یک طرف فیلمی از محصولات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با نام “متولد65” را روی پرده دارد و از طرف دیگر فیلمی با عنوان “سیانور” که با حمایت همه جانبه ارگانهای مختلف از شهرداری تا صداوسیما روی پرده رفته است بناست در تازه ترین فیلم خسرو معصومی بازی کند.

به گزارش سینماروزان خسرو معصومی در پیش تولید فیلم “کار کثیف” که مضمونی درباره مهاجرت دارد به سر می برد و پدرام شریفی بناست نقش جوان اول این فیلم را بازی کند.

معصومی با اعلام این خبر به “فارس” گفت: در حال حاضر در پیش تولید این اثر سینمایی هستیم و به نظرم طبق برنامه ریزی‌های انجام شده تا یک ماه دیگر یعنی پایان آذر ماه پیش تولید فیلم‌مان به اتمام برسد.

وی ادامه داد: محل فیلمبرداری فیلم سینمایی «کار کثیف» هم در ایران و هم در کشور ترکیه خواهد بود. 45 روز فیلمبرداری‌مان در ایران به طول می‌انجامد و بعد به ترکیه خواهیم رفت که به دلیل زمان فیلمبرداری که در زمستان و هوای سرد است نمی‌توانم زمان دقیقی از فیلمبرداری در آنجا بدهم. تلاش‌مان این است که بلافاصله بعد از اتمام پیش تولید در اوایل دی‌ماه وارد مرحله فیلمبرداری شویم و بتوانیم کارمان را پیش ببریم. در میان بازیگران تنها کسی که حضورش قطعی شده است پدرام شریفی است.

کارگردان “رسم عاشق کشی” خاطرنشان ساخت: فیلم سینمایی «کار کثیف» را برای این دوره از جشنواره فیلم فجر نمی‌رسانیم و قرار است آن را در سال آینده به جشنواره برسانیم.  در این فیلم سینمایی شاهد خانواده‌ای هستیم که به صورت زمینی و ماشینی به سمت مرز بازرگان می‌روند تا وارد ترکیه شوند. تا اینکه به استانبول می‌رسند و 10 روز نیز در آنجا هستند و موضوع کلی فیلم درباره مهاجرت است.




خسرو معصومی: در تمام دوران کاری‌ام فقط سه تهیه‌کننده خوب کنارم بودند؛ یکی از آنها محمد امامی بود!/امامی به آنچه متعهد بود عمل می‌کرد/او بر سر قول و قرارهایش ماند/تهیه‌کنندگانی که با گرفتن مبالغ میلیونی پروانه ساخت می‌گیرند از ورود سرمایه‌گذاران حیطه‌های دیگر به سینما واهمه دارند/اگر سرمایه‌های خاص به سینما بیاید بهتر است یا به سینما نیاید و از تجارتهایی مانند دلالی سربرآورد؟

سینماروزان: در روزهایی که بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” با سکوت همکاران او و البته مشاوران درجه یکی روبرو شده که به هنگام آزادی این تهیه کننده کنار وی ارتزاق خوبی داشتند، خسرو معصومی کارگردانی است که حرفهای متفاوتی نسبت به این تهیه کننده سخن می‌گوید.

خسرو معصومی که پروانه ساخت تازه ترین فیلمنامه اش “کار کثیف” را به تهیه کنندگی خودش گرفته است درباره چرایی این امر به سینماروزان گفت: دلیل اصلی این بود که در سالهای اخیر به دلیل کار با تهیه کنندگان دیگر واقعا آزار دیدم. من از “دوران سربی” که اولین بار با حمایت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، خودم تهیه‌کننده فیلم‌ام شد دیگر تهیه کنندگی فیلم دیگری را برعهده نگرفتم تا “کار کثیف” اما حالا دیگر فهمیده ام نمی‌شود کاری که می‌خواهی را با تهیه کننده‌ای دیگر انجام دهی چون اغلب تهیه کنندگان مفهوم تولید را فقط کاستن از هزینه ها و سودآوری در تولید می دانند.

معصومی درباره اینکه در تمام دوران کاریش فقط سه تهیه کننده قابل تحمل به پستش خورده اند بیان داشت: فقط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و البته محمد امامی و صدرا فشندی تهیه کنندگانی بودند که در همکاری با آنها راحت بودم. من فیلم “دوران سربی” را با حمایت کانون ساختم و آنها واقعا از ایده های من حمایت کردند. در “آقای بخشدار” هم تهیه کننده ای به نام صدرا فشندی کنارم بود که او نیز درک بالایی داشت. در “تابو” با اینکه پروانه ساخت به نام جواد نوروزبیگی صادر شده بود اما سرمایه‌گذار محمد امامی بود که بودجه را تأمین کرد و انصافا شرایط مساعد همکاری را پدید آورد.

امامی به آنچه متعهد بود عمل کرد

این کارگردان خاطرنشان ساخت: من هم شنیده ام امامی بازداشت شده است اما این دلیلی نمی شود که حقایق را درباره این شخص نگویم. امامی بچه خوبی بود و سعی می کرد در کار تهیه کنندگی به آنچه متعهد شده عمل کند. او بر سر قول و قرارهایش ماند و ابدا هم در پروپوزال مالی طراحی شده برای کار که البته به تأیید وی رسیده بود دخالتی نکرد.

خسرو معصومی با اشاره به هزینه تولید “تابو” بیان کرد: بعد از صحبتهای ابتدایی وقتی قرار شد با امامی کار کنیم ایشان از ما برآورد هزینه خواست که برآورد ما با کمترین اتلاف، حدود 800 میلیون تومان شد و ایشان نیز بعد از تأیید هزینه ها حتی یک ریال هم از هزینه ها نزد و در پروسه کارگردانی هم کمترین دخالت یا فضولی نکرد.

معصومی افزود: البته وی به صورت مداوم از ما گزارش کار می‌خواست و درباره مباحثی که به نظرش می رسید طرح مسأله می کرد اما اهل تعامل بود و بی دلیل برای سوددهی شخصی از بودجه نزد.

امامی موافق اکران در هنروتجربه نبود

معصومی که “تابو”یش به دلیل اکران در “هنروتجربه” چندان دیده نشد خاطرنشان ساخت: امامی موافق اکران در این گروه سینمایی نبود و من هم دید کاملی نسبت به هنروتجربه نداشتم ولی نوروزبیگی موافق هنروتجربه بود و در نهایت هم فیلم را در هنروتجربه اکران کردند که باعث مهجوریت آن شد در صورتی که فیلم حتی اگر در گروه آزاد هم اکران می شد می توانست به سوددهی برسد.

برخی تهیه‌کنندگان با دریافت مبالغ میلیونی اقدام به گرفتن پروانه ساخت می کنند

کارگردان “رسم عاشق کشی” و “باد در علفزار می پیچد” با اشاره به معافیت مالیاتی فعالیتهای سینمایی که باعث می شود سرمایه گذاران مشتاقی برای ورود به این حیطه وجود داشته باشند به سینماروزان بیان داشت: سرمایه گذار اگر شعور نسبی برای کار فرهنگی داشته باشد ایرادی ندارد که وارد این حیطه شود چون همین سرمایه اگر وارد سینما نشود ممکن است از بیزنسی کاملا غیرفرهنگی سردرآورد.

معصومی پیرامون اعتراضات برخی تهیه کنندگان به تزریق پولهای بی مسئولیت و ورود پولشویان به سینما گفت: بحث تهیه کنندگان حرفه ای به کنار اما آنچه اتفاق افتاده اینکه برخی از تهیه کنندگان غیرحرفه‌ای از کارت تهیه کنندگی خود سوءاستفاده می کنند یعنی با دریافت مبالغی میلیونی اقدام به گرفتن پروانه ساخت می کنند و بعد هم ابدا  با چگونگی تولید یا تأمین بودجه کاری ندارند. من فکر می کنم این تیپ تهیه کنندگان از ورود سرمایه گذاران بیزنس های دیگر به سینما خوششان نیاید چون به هر حال امتداد حضور این سرمایه گذاران و ورودشان به حیطه تهیه کنندگی، کاسبی آنها را مختل می کند.

پولشویان به سینما بیایند بهتر است یا نه؟

وی ادامه داد: درباره ورود پولشویان به سینما و خوبی یا بدی این امر هم من نمی توانم قضاوت کنم و فقط این پرسش را طرح می کنم که اگر سرمایه های خاص به سینما بیاید بهتر است یا به سینما نیاید و از تجارتهایی مانند دلالی سربرآورد؟




یک روزنامه اصلاح‌طلب⇐”هنروتجربه” به محلی تبدیل شده برای نمایش فیلمهای بی‌مخاطب

سینماژورنال: گروه سینمایی کاملا دولتی “هنروتجربه” از همان اولین روزهای راه اندازی اش به یک دلیل مهم که آن هم جدایی این گروه سینمایی از اکران سراسری است با انتقاد رسانه های عمدتا مستقل مواجه شد و البته که این رسانه ها عاقبتی خوش را برای این گونه ایزوله سازی پیش بینی نکردند.

به گزارش سینماژورنال در ماههای اخیر اما دیگر این کارگردانان حاضر در این گروه و از جمله امثال مصطفی آل احمد، خسرو معصومی و وحید وکیلی فر بوده اند که به گلایه از اوضاع اکران در این گروه پرداخته اند.

رسانه های اصلاح طلب در همه این ماهها بیشتر سعی در تبلیغ برای این گروه داشته اند اما به نظر می رسد رفته رفته صدای انتقادات به این رسانه ها هم رسیده است. نمونه اش روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” که در یادداشتی مرتبط با اکران “لانتوری” در این گروه، به صراحت ایراد اصلی این گروه را تبدیل شدن به محلی برای نمایش فیلمهای بی مخاطب دانسته است.

این رسانه البته که از حضور “لانتوری” در این گروه استقبال کرده است و آن را عامل رونق گروه دانسته است اما این را نگفته که اگر بناست فیلمهای دارای سرگروه در این گروه هم اکران شوند اصلا چه نیازی است به دریافت ردیف بودجه دولتی برای راه اندازی یک گروه سینمایی!

متن کامل یادداشت “اعتماد” را بخوانید:

هنروتجربه به دنبال بی مخاطبی نیست

«لانتوري» به‌طور واضح و روشن تجربه‌اي نو در فيلمسازي است؛ شبيه‌سازي به يك فيلم مستند و اقتباسي وفادارانه و در عين حال همراه با خلاقيت از حادثه تلخ اسيدپاشي «آمنه» جملگي «لانتوري» را به يك تجربه تازه در سينماي ايران بدل مي‌كند. كما اينكه نه‌تنها نمونه مشابهي در سينماي ايران ندارد، در كارنامه كوتاه فيلمساز نيز كاري تازه است گرچه همان نگاه تلخ و گزنده درميشيان را به همراه دارد. اين استقبال پرشور از «لانتوري» ابدا هيچ ارتباطي به گيشه‌اي بودن آن ندارد! چرا كه اتفاقا فيلم آخر درميشيان فيلمي است كه از فرط تلخي و تكان‌دهنده بودن قاعدتا بايد مخاطب عام را پس بزند؛ مخاطبي كه در سالن سينما دنبال تفريح و خنديدن است و هميشه پولش را به پاي فيلم‌هاي كمدي ريخته كه دليلي براي استقبال از «لانتوري» ندارد. اين استقبال پيش از هر چيز اصطلاحا به تبليغات منفي پيرامون تيم آن باز مي‌گردد؛ مثلت رضا درميشيان، باران كوثري و نويد محمدزاده. همه‌چيز از «عصباني نيستم!» شروع شد. از حذفش در داوري جشنواره فيلم فجر و اعطاي سيمرغ نويد محمدزاده به رضا عطاران؛ توقيف طولاني مدت كه فيلم را با وجود قرارداد اكران باز هم به محاق برد تا عطش ديدن مردم براي اين تيم روز به روز بيشتر شود. در حالي كه اميدي به اكران «عصباني نيستم!» وجود ندارد؛ حالا همان گروه فيلم جديدي روانه پرده كرده‌اند آن هم با دست گذاشتن روي موضوعي كه باز هم عده‌اي در زمان وقوع پي در پي‌اش سعي در انكار و كمرنگ نشان دادن آن داشتند؛ همه اين عوامل مردم را براي ديدن اين فيلم مشتاق مي‌كند؛ حوزه هنري نيز با دريغ كردن سالن‌هاي سينمايش اين شوق را در مردم دوچندان مي‌كند! تا فيلم را در يك شب به ٢٠ سانس فوق‌العاده برسانند.

اين اعتراض نشانه چیست؟

اين روزها كه فيلم علاوه بر نمايش در گروه عادي در سينماهاي «هنر و تجربه» نيز اكران مي‌شود انتقادات بسياري متوجه اين گروه است كه چرا فيلمي كه براي گيشه است و اصلا مخاطب هنر و تجربه ندارد حق فيلم‌هاي واقعي اين گروه را خورده؟ اين اعتراض تلويحا يعني «هنر و تجربه» مساوي است با فيلم‌هاي بي‌مخاطب؟! با هيچ متر و معيار سينمايي «لانتوري» فيلم گيشه‌اي عامه‌پسند محسوب نمي‌شود گرچه از داستاني جذاب بهره مي‌برد اما نوع روايت ابدا گيشه‌‌اي و عامه‌پسند نيست. اينكه دلايل فرامتني بسياري مخاطب را به سالن‌هاي سينما مي‌كشاند و از آنجا كه مخاطب با فيلم خوبي مواجه مي‌شود تبليغات دهان به دهان مردمي هم به كمكش مي‌آيد ربطي به گيشه‌اي بودن آن ندارد.

مهمترین ایراد هنروتجربه تبدیل شدن به محلی برای نمایش فیلمهای بی مخاطب است
البته كه به گروه سينمايي «هنر و تجربه» ايرادات و نقدهايي وارد است كه مهم‌ترينش همين تبديل شدن به محلي براي نمايش فيلم‌هاي بي‌مخاطب است! شايد فيلمسازاني كه روزگاري فيلم‌هاي بي‌مخاطب‌شان آرشيو مي‌شد از اكران فيلم‌هاي‌شان راضي باشند و بي‌دغدغه فيلم بسازند آن هم بدون كوچك‌ترين توجه به جامعه‌شناسي مخاطب اما واقعيت اين است كه فيلمي كه مخاطب خاص دارد زمين تا آسمان تفاوت دارد با فيلمي كه اصلا به مخاطب فكر نكرده است؛ «هنر و تجربه» و سينماتك‌ها در سراسر دنيا فيلم‌هايي را كه مخاطب خاص دارند به نمايش مي‌گذارند نه فيلم‌هايي كه مخاطبي ندارد! چه كسي را خوش بيايد چه خير از منظر جامعه‌شناسي هنر كسي كه در اثر خويش به مخاطب نمي‌انديشد اصلا هنرمند محسوب نمي‌شود.

وظیفه اصلی این گروه چیست؟
به نظر مي‌رسد مهم‌ترين ايراد وارده به اين گروه سينمايي با اكران «لانتوري» به‌طور عملي خودش را نشان داده است؛ با اكران اين فيلم عده‌اي حالا احساس خطر كرده و دارند هشدار مي‌دهند كه ايها الناس! سينماي «هنر و تجربه» توسط فيلمي گيشه‌اي غارت شده! نگذاريد فيلمي تجربي كه به خاطر مسائل فرامتني استثنائا پرمخاطب شده جاي فيلم‌هاي ما را تنگ كند! نگذاريد يك فيلم پرمخاطب به اين گروه راه پيدا كند و اساس آن را زير سوال ببرد! يك نفر محبت كند به دوستان بگويد گرچه «هنر و تجربه» وظيفه اصلي‌اش نمايش فيلم‌هايي با مخاطب خاص و جدا از جريان اصلي و سينماي بدنه است و بناست امكان نمايش را براي سينماي هنري و تجربي فراهم كند اما قطعا وظيفه‌اش اكران فيلم‌هاي بي‌مخاطب نبوده و نيست.