1

نظر دلسپرده معروف کیمیایی درباره کنسرت موسیقی فیلمهای این کارگردان: شتابزده، فاقد تنوع و دور از آن نقطه مطلوب موردنظر/یک فرصت خوب و تاریخی از دست رفت

سینماژورنال: شب کنسرت فیلمهای مسعود کیمیایی مدتی قبل از اجرا و به دلیل مخالفت اسفندیار منفردزاده آهنگساز قدیمی این فیلمساز با اجرای قطعاتش در این برنامه با حاشیه مواجه شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال به هنگام اجرای کنسرت و بعد از آن نیز گروهی از منتقدان و از جمله حمیدرضا صدر گلایه هایی را مطرح کردند درباره بروز برخی ناهماهنگیها در اجرای این برنامه.(اینجا را بخوانید)

به تازگی جواد طوسی منتقد قدیمی سینما و رفیق قدیمی مسعود کیمیایی که در همه این سالها رفاقت را در حق این کارگردان حفظ کرده است با نگارش یادداشتی برای “شرق” به گلایه از شتابزدگی و فاقد تنوع بودن برنامه پرداخته است.

طوسی البته که بخش عمده یادداشت خود را به انتقاد از آن آهنگساز قدیمی که اجازه اجرای قطعات خود را به کیمیایی نداده پرداخته است ولی  نهایتا یادداشت خود را با گلایه از مشکلات اجرایی این کنسرت به پایان برده است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت طوسی را ارائه می دهد:

ساز مخالف دوست قدیمی

گاهی اوقات باید در کوران عملی یک کار قرار بگیری تا متوجه شوی اوضاع از چه قرار است. فکر  اجرای قطعاتی از موسیقی متن  فیلم‌های قبل و بعد از انقلاب مسعود کیمیایی اولین‌بار از سوی بهزاد عبدی پیشنهاد شد و کیمیایی به‌شدت از آن استقبال کرد.

منتها گردش‌کار بعدی آن و ساز مخالفی که از سوی دوست قدیمی کیمیایی و آهنگ‌ساز همه فیلم‌های قبل از انقلابش (به‌جز “اسب” و “سفر سنگ”) نواخته شد، قضیه را به یک میتینگ سیاسی از ناحیه او تبدیل کرد. یک‌باره دیدیم که رفاقت و سلام‌وعلیک و همه آن خاطرات ریشه‌دار گذشته کنار رفت و حرف از «همسونبودن» از جانب رفیق معترضی که به تبعیدی خودخواسته تن داده و افول غم‌انگیزش را طی این سال‌ها شاهد بوده، به میان آمد.

اصول حرفه ای می گوید عوامل یک فیلم نمی توانند برای خود حق انحصاری قائل شوند

در این‌گونه مواقع، اصول و قواعد حرفه‌ای و عرفی می‌‌گوید که عوامل یک فیلم اعم از بازیگر، آهنگ‌ساز، فیلم‌بردار و… دیگر نمی‌توانند برای حضور و همکاری خود حق انحصاری قائل شوند. در زمان حیات «مرتضی حنانه» و بعد از مرگ او به‌دفعات قطعه معروفی از موسیقی متن فیلم «فرار از تله» در برنامه‌های مختلف ارکستر سمفونیک اجرا شد و هیچ اعتراضی از سوی خالق اثر و وراثش را به‌دنبال نداشت.

در بعضی از برنامه‌های ارکسترهای بزرگ جهانی نیز شاهد بوده‌ایم که قطعاتی از موسیقی‌های متن معروف فیلم‌ها مانند «پدرخوانده»، «آوای موسیقی»، «خوب، بد، زشت»، «ویلن زن روی بام»،«پاپیون» و… اجرا شده، بی‌آنکه اجازه آهنگ‌ساز و بازماندگانش گرفته شده باشد.

فرصت مغتنم را با سیاسی بازی از دست داد

یک اثر هنری وقتی خلق و عرضه شد، دیگر متعلق به خیل گسترده‌ای از عاشقانش است و نباید برای آن بی‌جهت محدودیت و حدومرز قائل شویم. اتفاقا اجرای قطعاتی از موسیقی متن فیلم‌های قبل از انقلاب مسعود کیمیایی می‌توانست برای آهنگ‌سازش در این دوران فترت اعتبار دوباره‌ای ایجاد کند و او را به نسل‌های جدید بشناساند، ولی متأسفانه خودش این فرصت مغتنم را با سیاسی‌بازی از دست داد.

ظاهرا این واکنش سیاسی و غیرهنری  اسفندیار منفردزاده، برنامه‌ریزی در مورد آهنگ‌سازان دیگری چون مجید انتظامی، فریبرز لاچینی، کارن همایونفر و فرزین قره‌گزلو را نیز مختل می‌کند.


اگر واقعا بهزاد عبدی از این همکاران محترم خود کسب اجازه کرده و آنها نیز مخالفتشان را با اجرای آثارشان اعلام کرده‌اند، باید دریابیم که در چه دوران جدافتاده و آمیخته با گسست فرهنگی به‌سر می‌بریم. یعنی به جایی رسیده‌ایم که هرگونه رابطه تفاهم‌آمیز دوستانه را به یک برخورد سلبی بی‌رحمانه تبدیل کرده‌ایم.

حتی انگیزه انتشار یک بروشور را نداشتند!

نتیجه این فاصله‌گرفتن‌ها و فضای پرسوءتفاهم، برنامه‌ای می‌شود شتابزده و فاقد تنوع و دور از آن نقطه مطلوب موردنظر که جدا از تأخیر طولانی و عدم معرفی منظم و به‌موقع قطعات اجرا شده، حتی رهبر ارکستر و دیگر برنامه‌ریزانش انگیزه چاپ یک بروشور را نداشته‌اند.

زیرا احتمالا تا دقیقه ٩٠ مردد بوده‌اند چه قطعاتی را اجرا کنند یا نکنند! این تجربه تلخ و ناخوشایند باعث شد یک فرصت خوب تاریخی را در جهت بسترسازی برای این‌گونه کارها و اجراهای سینمایی و موسیقایی از دست بدهیم و در همان برهوت به‌سر ببریم.




پرسه‌زنیهای داور جشنواره فجر در سطح شهر

جواد طوسی منتقدی که بیشتر از هر چیز دیگر بواسطه عشق و علاقه ای که به مسعود کیمیایی و سینمایش دارد شناخته میشود و امسال به عنوان داور بخش “سودای سیمرغ” در جشنواره حضور دارد در تازه ترین گفته هایش از پرسه زنیهای مدام خویش در سطح شهر سخن گفته است. پرسه زنیهایی که جایگزین مسافرت به خارج شهر شده است.

سینماژورنال: برخی آدمیان هویت شان را از خودشان می گیرند و برخی از دیگران. برخی آدمیان ذاتا با افعال و رفتارشان است که شهره میشوند و برخی با الصاق خود به دیگران.

به گزارش سینماژورنال جواد طوسی از جمله چهره هایی است که هرچند به عنوان منتقد سعی زیادی کرده که چهره مستقل خویش را داشته باشد اما امان از عشق به رفیق قدیمی اش “داش مسعود” که باعث شده بیشتر بواسطه کیمیایی باشد که شناخته شود.

حسرت برقراری عدالت اجتماعی را می خورم

این منتقد قدیمی که جزو هیأت داوران جشنواره فجر امسال  هم هست در گفتگو با حسن همایون در “اعتماد” مي‌گويد: «من سي و يك سال را در اشتغال به كار قضايي و اين اواخر وكالت بوده‌ام اما در اين جهان نابرابر هم‌چنان حسرت برقراري عدالت را مي‌خورم. ما هم مثل همه به زندگي مشغول هستيم و اگر به يك رفتار‌شناسي اجتماعي اعتقاد داشته باشيم، همه ما به نوعي كپي برابر اصل هستيم. من هم مانند ديگران بخشي از دغدغه‌هايم معطوف به مسائل شخصي و معيشتي است و بخشي ديگر از آن‌ دغدغه‌ها نيز به مسائل حوزه فرهنگ و هنر ربط دارد. تامين نياز‌هاي زندگي شخصي و معيشتي اجتناب‌ناپذير است و ساعتي از روز به‌طور جدي وقتم مصروف اين دغدغه مي‌شود.

در ساعات فراغت به‌طور جدي كتاب مي‌خوانم

  او نيز مانند بسياري از آدم‌ها ساعت‌هاي فراغتي در زندگي شخصي و روزانه‌اش دارد اما بر خلاف ديگران چندان دغدغه چگونه گذراندن آن فراغت‌ها را ندارد زيرا از سال‌ها پيش كه به زندگي‌ شخصي‌اش و به نوعي با حرفه‌اش گره خورده است و به مسائل هنر و فرهنگ و سينما پرداخته است، از اين‌رو ساعت‌هايي را كتاب مي‌خواند، فيلم مي‌بيند، جواد طوسي در اين باره مي‌گويد: «براي آنكه به نوعي با آدم‌هاي عادي تفاوت داشته باشيم ضرورت دارد فعاليت‌هاي هنري و فرهنگي را در برنامه‌هاي روزانه‌مان جاي دهيم از اين‌رو در ساعات فراغت به‌طور جدي كتاب مي‌خوانم. من معتقدم كتاب‌خواني بايد در يك تكثرگرايي مضموني انجام شود به اين معنا كه آدم‌ها نبايد مطالعه‌شان را به حوزه كاري‌شان محدود كنند از اين‌رو من علاوه بر حوزه هنر و سينما كتاب‌هاي تاريخ، فلسفه، سياست، ادبيات هم مي‌خوانم. نبايد محدود و مقيد به كتاب‌خواني در يك حوزه باشيم بايد به حوزه‌هاي ديگر تعميم يابد تا منجر به يك ارتقا و بالندگي شود.» 

سیاست زدگی دست از سر ما برنمیدارد

گذر از جواني و رسيدن به ميانسالي و ديدن سرد و گرم روز‌گار بسياري افراد را پخته مي‌كند و جواد طوسي نيز در سال‌هاي پختگي به تامل و درنگ به مسائل نگاه مي‌كند و اما از اينكه از فضاي سياست‌زده جامعه ايراني‌گريزي نيست گله دارد و مي‌گويد: «هرچند اهتمام و توجه من به مساله فرهنگ و هنر بوده است و خواهد بود اما تشديد فضاي سياست‌زدگي نه تنها دست از سر ما بر نمي‌دارد بلكه عملا سبب شده است فرهنگ و هنر بيش از گذشته در حاشيه قرار بگيرد و اين براي كساني مانند ما كه عمري بر سر اين كار گذاشته‌ايم اصلا خوشايند نيست. اين وضعيت به انزواي هنر و هنرمندان اصيل و جدي اثر دامن زده است. نسبت به اين دست مسائل نمي‌توان بي‌تفاوت بود.» 

روشنفکر باید متمایز از آحاد مردم باشد؛ بخصوص در برخورد با سینمای کیمیایی!

  با گسترش انواع تكنولوژي‌هاي رسانه‌اي آدم‌ها بيشتر از هميشه‌ تاريخ فرصت ابراز نظر و واكنش نسبت به مسائل و رويداد‌هاي اجتماعي – فرهنگي يافته‌اند؛ اين فرصت هرچند از جهاتي بسيار خوب و موثر است اما به اعتقاد جواد طوسي نبايد مسائل پيچيده را به سطح نازل و سطحي فروكاست. او مي‌گويد: «كار روشنفكر بايد متمايز از رفتار آحاد مردم باشد و يك روشنفكر نمي‌تواند همان‌گونه كه عموم مردم به موضوعي واكنش نشان مي‌دهند، رفتار كند» او نسبت به رواج اين آسيب به رويكرد و نگاه انتقادي روشنفكران و هنرمندان هشدار مي‌دهد و تاكيد مي‌كند هنرمند و روشنفكر لزوما نبايد در پي تاييد نگاه عموم آدم‌ها باشد.

به گزارش سینماژورنال البته که از این منظر چهره ای چون طوسی باید هم متمایز از مردم باشد چون هرچقدر هم که مردم بگویند کارگردانی کیمیایی در آثار اخیرش بسان آب در هاون کوفتن است اما جناب طوسی چون منتقد روشنفکر است باید از عمق آسیب شناسی آثار ایشان دم زند!

به پرسه زنی در شهر میپردازم

علاوه بر پرداختن به مسائل شخصي و زندگي حرفه‌اي، سفر نيز يكي از علاقه‌مندي‌هاي آقاي منتقد است اما با وجود علاقه‌اش به سفر مي‌گويد: «به دليل شتا‌ب سر‌سام‌آور، فرصت‌هاي اندك، كمتر مجال سفر پيش مي‌آيد و ضمن اينكه سفر همراه مي‌خواهد و گردآوردن ياران موافق براي سفر به مقصدي كه پسند همسفران باشد هم دشوار شده است، از اين‌رو سفر‌هايم به پرسه‌زني در سطح شهر بدل شده است كه به شناخت و درك طبقه‌بندي ناهمگون معاصر اجتماعي نيز منجر مي‌شود.»