1

حافظه‌ی جمعی ما متاثر از نگاه منتقدان است/در نشست پانزدهمین جشن منتقدان خانه سینما چه گذشت؟

سینماروزان/کیوان بهارلوبی: نشست پانزدهمین جشن منتقدان خانه سینما برگزار شد.

جعفر گودرزی در ابتدای نشست یاد الهه حسین‌نژاد را که قربانی خشونت شد، گرامی‌داشت و همه را به دقیقه‌ای سکوت دعوت کرد.

وی سپس بیان کرد: جشن منتقدان پاسداشت چراغی است که مسیر سینمای ایران را روشن می‌کند. سینما بدون نگاه تیزبین و نقد صادقانه و تحلیل راه به جایی نمی‌برد و انجمن منتقدان همواره سعی داشته است چراغ راه و جریان‌ساز باشد. این جشن در پانزدهمین دوره نیز همین راه را می‌رود و می‌خواهیم اعلام‌ کنیم که سینما زنده است. سینما همواره مرهون فیلمساز دغدغه‌مند و منتقدان دلسوز است.

گودرزی بیان کرد: جشن منتقدان، جشن مستقلی است و نه در سایه قدرت می‌ایستد و نه در مقابل جریان‌های غالب خم می‌شود‌. این رویداد جشن رای‌های پاک است و رای‌ها امضای ایمان منتقدان ما هستند. ما تلاش داریم یک قدم به حقیقت و روح خلاقیت و ذات سینما نزدیک شویم. ملاک داوری ما اسم‌ها نبوده و ملاک خود سینما است؛ یعنی جسارت و کیفیت و روایت فیلم.

وی ادامه داد: برای نخستین بار پس از سال‌ها داوری ما از مدار محدود جشنواره فیلم فجر فاصله گرفت. به همین دلیل سال گذشته اعلام کردیم که اکران سال سینمای ایران را بررسی می‌کنیم. از دوره قبل تا الان ۳ سال گذشته است و در این دوره حدود ۲۰۷ فیلم را داوری می‌کنیم که در ۳ سال گذشته اکران شدند. ما همه فیلم‌های بدنه سینما و هنروتجربه را بررسی می‌کنیم. طبیعتا با این وسعت نگاه تعداد کاندیداها خیلی بیشتر می‌شود. نامزدها از پس‌فردا به مرور اعلام می‌شوند و در هر بخش ۱۰ نفر را معرفی خواهیم کرد.

دبیر پانزدهمین جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران درباره بزرگداشت‌های این دوره گفت: امسال در ۱۳ بخش جوایز آکادمی را تقدیم‌ می‌کنیم. همچنین در این دوره از جشن ۳ بزرگداشت خواهیم داشت که مربوط به حسن پورشیرازی، فرشته صدرعرفایی و جواد طوسی خواهد بود.

جعفر گودرزی در ادامه درباره فرآیند رای‌گیری این رویداد توضیح داد: فرآیند رای‌گیری مانند گذشته به صورت آکادمیک و با همراهی همیشگی علی علایی انجام شده و بیش از ۱۰۰ منتقد در این رای‌گیری شرکت کردند.

وی درباره برگزاری این جشن مطرح کرد: شنبه ۳۱ خردادماه جشن پانزدهم منتقدان و نویسندگان سینما در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار می‌شود‌.

گوررزی بیان کرد: منتقد سازنده سلیقه جامعه است و خروجی این جشن هم این حرف را بازخورد می‌دهد‌. اگر فیلمی پس از سال ها در خاطر همه ما مانده است، بی شک در حافظه جمعی ما‌ و در نگاه منتقدان نقش بسته است. این جشن همه این موارد را به خوبی بازتاب می‌دهد.

وی درباره حامی مالی این دوره از جشن گفت: کلینیک مهرافروز حامی این رویداد است. در روزگاری که برای برگزاری یک رویداد هنری باید از هزاران مانع عبور کرد، بودن این دوستان در کنار ما باعث شد به صورت جدی به برگزاری باشکوه این جشن فکر کنم. به دغدغه‌مندی این دوستان افتخار می‌کنم و امیدوارم در کنار هم‌ جشن ارزشمندی برگزار کنیم.

دبیر پانزدهمین جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران درباره جایگاه فیلم‌هایی که به صورت رسمی اکران نشده‌اند، در داوری این دوره گفت: هر جشنی مختصات خاص خود را دارد‌‌. ما نیز اعلام کردیم هر فیلمی که در درگاه رسمی اکران شده باشد، داوری می‌شود. حتی فیلم‌هایی که اکران آنلاین شدند در داوری حضور داشتند. خیلی از فیلم‌هایی که اکران رسمی نشدند برای ما قابل احترام هستند اما باید به آیین نامه جشن پایبند بمانیم. ملاک ما فیلم‌هایی بودند که به صورت رسمی اکران شدند چه کمدی باشند چه هنروتجربه، چه اکران آنلاین و… .

گودرزی درباره داوری نشدن فیلم‌های کوتاه و مستند عنوان کرد: این فیلم ها قبلا داوری می‌شدند و در زمانی ما برای جشنواره فیلم کوتاه و سینماحقیقت داور معرفی و رای داوران را اعلام می‌کردیم. به دلیل زمان برگزاری و اینکه آثار در جشنواره داوری می‌شدند، این اتفاق به خارج از جشن منتقدان منتقل شد. من بارها در جلسات گفته‌ام که به من راهکار بدهند. آثاری که اکران می‌شوند، خیلی محدود است و خیلی از فیلم‌ها خارج از داوری قرار می‌گیرند. من به دوستان گفتم که یک‌ پکیجی به ما معرفی کنند که بتوانیم داوری کنیم. در جشنواره فجر نیز چند داور معرفی کردیم و آن‌ها هم رای خودشان را دادند. قرار است در جشنواره فیلم‌ کوتاه و سینماحقیقت داور معرفی کنیم و آن‌ها فیلم‌‌های منتخبان را داوری کنند.

دبیر این دوره از جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمای ایران درباره داوری جشن توضیح داد: خود من به عنوان دبیر اصلا دوست ندارم تا لحظه آخر علی علایی به من بگوید برگزیده ها چه کسانی هستند. به جز علی علایی هیچ کس، حتی منتقدان هم از آرای یکدیگر خبر ندارند. در طول این مراحل رای گیری فقط علی علایی از آرای منتقدان اطلاع دارد و ما تنها چند روز پیش نتایج را بررسی کردیم تا بتوانیم نامزدها را اعلام‌ کنیم.

در ادامه علی علایی مدیر آکادمی نیز بیان کرد: از سال ۹۰ این جشن به صورت آکادمی برگزار می‌شود و آرا از سلیقه‌های شخصی جدا شده است. برخی منتقدان اعتراض می‌کردند که نباید رای آن‌ها با برخی منتقدان دیگر یکی باشد که ما هر سال به آن‌ها توضیح می‌دادیم. اتفاقا دوستان با سابقه‌تر رای‌شان اشتباهات بیشتری دارد که من‌ گاهی مجبور می‌شوم به افراد زنگ بزنم تا بدانم منظورشان چه بوده است.

در ادامه این نشست جعفر گودرزی در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است هر کدام از منتقدان درباره داوری خود جمله‌ای بگویند یا نه، بیان کرد: اگر‌ ما بخواهیم از هر منتقد یک جمله بگیریم، خیلی طولانی می‌شود‌ البته خیلی‌ها هم‌ دوست ندارند، رای آن‌ها اعلام شود.

علی علایی توضیح داد: برخی از دوستان زمان رای دادن، آدم های صادق‌تری هستند. بارها پیش آمده است که منتقدان گفته‌اند رای ما در جشن منتقدان با رای‌مان در برخی مجلات فرق دارد. در نتیجه دوست ندارند آرا علنی اعلام شود. این‌ نکته برای من قابل اعتنا است زیرا صادق‌ترین رای خود را به انجمن می‌دهند و مطمئن هستند که کسی از رای آن‌ها امانت‌داری می‌کند.

گودرزی درباره حذف بخش‌های جنبی گفت: ما بخش‌های جنبی را از برنامه حذف کردیم تا ریتم برنامه تندتر باشد و از آقای لطفی که کارگردان جشن هستند هم همین خواسته را داشته‌ام، زیرا در همین شرایط نیز برگزاری جشنواره ۳ ساعت طول می‌کشد.

وی درباره منتقدانی که آثار را داوری می‌کنند، توضیح داد: همه منتقدانی که آثار را داوری می‌کنند، عضو آکادمی انجمن منتقدان هستند.

در ادامه این نشست علی علایی بیان کرد: در گذشته قانونی وجود داشت که فیلم‌ها برای اکران باید در جشنواره فیلم‌ فجر حضور پیدا می‌کردند. وقتی این قانون برداشته شد، برخی فیلم‌هایشان را به جشنواره نمی‌فرستادند و به ما انتقاد می‌کردند که نمی‌توانیم این آثار را در جشن منتقدان نیز داوری کنیم. درواقع این سنگ‌بنا اشتباه گذاشته شده بود. در زمان تعطیلی ۳ ساله این فرصت را به دست آوردیم که اعلام‌ کنیم دیگر فیلم‌های جشنواره فجر را داوری نمی‌کنیم.

جعفر گودرزی مطرح کرد: در این سال‌ها خیلی از منتقدان با من تماس می‌گرفتند که چرا این جشن را برگزار نمی‌کنید، زیرا این جشن اعتبار زیادی میان اهالی سینما دارد‌. امیدوارم دیگر وقفه‌ای در برگزاری جشن منتقدان پیش نیاید و همین روال را ادامه دهیم. البته ادامه این روند نیازمند حضور حامی مالی مانند کلینیک مهرافروز است.

دبیر این دوره از جشن منتقدان بیان کرد: نزدیک به دو ماه طول کشید تا بتوانیم فیلم‌های آنلاین را پیدا کنیم ولی باز به آن بسنده نکردیم و با پلتفرم‌ها صحبت کردیم که اگر فیلمی جا افتاده از آن‌ها بگیریم.

علایی با گله از نبود بانک اطلاعاتی گفت: متاسفانه در هیچ کجای سینما بانک اطلاعاتی وجود ندارد و انگار همه می‌خواهند چرخ را از ابتدا اختراع کنند.

در پایان این نشست جعفر گودرزی بیان کرد: پایان این نشست آغاز مسئولیت ما است و امیدوارم حقیقت پررنگ‌تر روایت شود.




سینمای اجتماعی؛ نوری که از تَرَک سقف می‌چکد…

سینماروزان/جعفر گودرزی(رئیس انجمن نویسندگان و منتقدان خانه سینما): سینمای ما، اگر قرار باشد نجات یابد،نه با توهمات رنگ‌پریده نجات می‌یابد،نه با لودگی‌هایی که نام‌شان را “سرگرمی” گذاشته‌اند،نه با ترانه‌هایی که روی جنازه‌ی عدالت پلی‌بک می‌شوند.

سینمای ما، فقط با حقیقت نجات می‌یابد؛با دوربینی که زل می‌زند در چشمان رنج،با نگاهی که از زخم رو برنمی‌گرداند.

 

سینمای اجتماعی، سینمای زخم است.

سینمای درد.سینمای شرافتی که ارزان فروخته نشده.این سینما نه مد است، نه سبک؛نه شعار.

ما به سینمای اجتماعی نیاز نداریم؛ما به آن بدهکاریم.درختی که سینمای ما بر آن آویزان است،اگر هنوز برگی دارد، از ساقه‌ی همین فیلم‌های استخوان‌دار است.

 

فیلم‌هایی چون بی‌سروصدا و پیرپسر،نه دیالوگ‌اند، نه تصویر؛زمزمه‌اند از گلوی شهری که مدت‌هاست گریه نمی‌کند، فقط می‌سوزد.صدای خاموش اتاق‌هایی‌اند که در آن‌ها حقیقت دفن شده،

و وجدان را وادار می‌کنند تا در برابر رنج، زانو بزند.

نه برای همدردی؛برای اینکه یادش نرود هنوز درد هست…و هنوز کسانی هستند که آن را روایت می‌کنند، نه پنهان…

 

سینمای اجتماعی،نه سبک است، نه فرم.یادآوری زخم است برای جامعه‌ای که دارد خودش را در آینه‌های مقعر طنزهای بی خاصیت گم و فراموش می‌کند.

 

سینمای اجتماعی، آژیر نیست؛صدای نفس آخر است.در دورانی که طنزهای میلیونی و توهمات پاستیلی،سینما را مثل ماسکی شاد بر چهره‌ی جامعه‌ی خسته می‌چسبانند،سینمای اجتماعی، تیغ جراحی‌ست؛ماسک را می‌درد و چهره‌ی عریانِ درد را نشان می‌دهد.

 

در این فیلم‌ها،هیچ‌کس قهرمان نیست،همه زخم‌خورده‌اند و این یعنی:واقعی‌اند.

 

این سینما، درد را نمی‌فروشد؛روایت می‌کند.قصه نمی‌سازد برای فرار از واقعیت،آینه می‌گیرد جلوی صورت‌مان،تا ببینیم آن‌کس را که پنهان کرده‌ایم.

 

بگذارید صریح بگویم:

سینمای اجتماعی، انتخاب نیست؛ضرورت است.تنهاییِ بلند یک جامعه است که بالاخره لب باز کرده.چاقویی‌ست که به جای پوست، توهم را می‌بُرد.

 

سینمای اجتماعی، تیتراژ ندارد؛

چون درد، هنوز ادامه دارد.

 

سینمای اجتماعی، آفتاب نیست؛ترک سقفی‌ست که نور از آن چکه می‌کندروی چشمان بسته‌ی ما و اگر این نور خاموش شود،سینما، فقط تکنولوژیِ توهم خواهد بود؛صنعتی براق، بی‌نبض، بی‌اعتراف.

 

سینمای ما اگر بخواهد بماند،باید دوباره درد را ببیند.باید دوباره صدای بی‌صداها را پخش کند.

باید یادمان باشد:

وقتی همه لبخند می‌زنند،

واقعیت اغلب دارد می‌میرد…

 

#جعفر_گودرزی




بازتاب حقیقت سینما در آینه رای‌های پاک/ شرح جزئیات جشن پانزدهم 

سینماروزان/کیوان بهارلویی: جعفر گودرزی درباره پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران و روند داوری آثار توضیحاتی ارائه داد.

جعفر گودرزی دبیر پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران درباره این جشن گفت: در زمانه‌ای که جشن‌ها گاه تنها آیینه پر زرق‌وبرق ظاهرند و ارزش‌ها در هیاهوی مناسبات از یاد می‌روند، جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به سنتی پابرجا بدل شده است؛ سنتی که سینما را نه صرفاً با اعداد و اکران‌ها، که با نگاه و اندیشه و رسالت می‌سنجد.

وی ادامه داد: پانزدهمین دوره‌ی این جشن بزرگ، در اواخر خردادماه برگزار می‌شود؛ جشنی که بیش از هر چیز، به رای پاک باور دارد و به آنچه وجدان‌های حرفه‌ای سینمایی، بی‌واهمه از جریان‌ها و جاذبه‌های بیرونی، انتخاب می‌کنند.

دبیر پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در پاسخ به این پرسش که چرا در این دوره جشن از داوری‌های محدود به جشنواره‌ فیلم فجر فاصله گرفته‌ و آثار اکران‌شده در سه سال اخیر را هم در نظر گرفته‌اند، توضیح داد: دلیل اینکه در این دوره از جشن تصمیم گرفته شد که همه فیلم‌های اکران‌شده طی سه سال اخیر داوری شوند این بود که سینما فقط در جشنواره‌ها زنده نیست، در دل سالن‌های تاریک و در میان صندلی‌های خالی یا پر، فیلم‌ها با مخاطب دیدار می‌کنند، نه داوران. ما خواستیم حق آن فیلم‌هایی که شاید از فرش قرمز عبور نکرده‌اند زنده شود. چرا که قطعا داوری گسترده‌تر، عادلانه‌تر است.

گودرزی درباره‌ شعار «رای‌های پاک و بی‌آلایش» در این دوره از جشن منتقدان گفت: نمی‌خواهیم شعار بدهیم، اما بله، ما اذعان می کنیم در جشن بزرگ منتقدان، رای‌ها برآمده از دل و شعور است، نه رابطه و فشار. اینجا هیچ‌کس برای خوش‌آمد کسی رای نمی‌دهد. رای منتقد، رای وجدان است، نه رای مصلحت. این جشن، محل احقاق حق سینماگران است و این جمله، نه فقط یک موضع اجرایی، که یک بیانیه اخلاقی‌ است.

دبیر پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در مورد ملاک‌های داوری در این دوره تأکید کرد: حتماً ساختار، زبان، جسارت و روایت همه مهم‌اند. نگاه داوران آکادمی جشن دقیق و صادق است. البته این جشن داوری فنی و تکنیکی صرف نیست؛ شاخصه‌های فرهنگی، نگاه انسانی، تاثیرگذاری و جریان‌سازی ارزشمند اثر هم بسیار مهم است.

وی درباره بخش «خلاقیت و استعداد درخشان» گفت: سینما اگر پوست نیندازد، می‌میرد. ما باید نسل اولی‌ها را جدی بگیریم؛ آن‌ها که هنوز امید را زندگی می‌کنند. این بخش برای همین است؛ برای کشف صداهایی که شاید فردا، امضای اصلی سینمای ایران شوند.

گودرزی در ادامه عنوان کرد: مهم‌ترین تفاوت امسال همین فاصله گرفتن از محدودیت جشنواره‌ای‌ است، اما علاوه بر آن، تلاش کرده‌ایم همچون همه دوره‌ها داوری را شفاف‌تر، انتخاب‌ها را مسئولانه‌تر و اجرا را محترمانه‌تر پیش ببریم.

 

وی در ادامه بیان کرد: این جشن، جشن اهل قلم و منقدان است؛ جشن کسانی که نقد را عبادت می‌دانند، نه قضاوت. به همه‌ منتقدانی که با وجدان‌شان رای داده و می‌دهند، خوش‌آمد می‌گویم. این جشن، خانه‌ شماست و این تعبیر دقیقی‌ست برای جایی که وجدان هنری، تنها قاضی میدان است.

دبیر پانزدهمین جشن منتقدان عنوان کرد: علی علایی، مدیر آکادمی داوری جشن، با حساسیت همیشگی بر روند بررسی آثار نظارت داشته است. در این دوره بیش از صد منتقد سینمایی در فرآیند داوری شرکت کرده‌اند. این داوری به‌صورت آکادمیک و دقیق انجام شده است، تا جایی که حتی کوچک‌ترین جزئیات نیز از نظر دور نمانده است.

وی تصریح کرد: این جشن نه بازاری برای نمایش، که محفلی برای اندیشیدن به سینماست؛ جایی که رای نه بر اساس بده‌بستان، بلکه بر مبنای تاثیر، خلاقیت، جسارت و کیفیت هنری صادر می‌شود. این جشن، خانه‌ اهل نقد و تحلیل است، خانه آنان که نقد را چراغ می‌دانند. در این جشن، حقِ فیلم‌ها از دلِ سکوت بیرون می‌آید و رأی‌ها، امضای ایمان‌اند.

گودرزی در پایان ضمن اعلام اینکه مجموعا ۲۰۷ اثر در این دوره داوری شدند، گفت: جمع‌آوری آرا مدتی است که به پایان رسیده و تا اوایل خردادماه کاندیداهای بخش‌های مختلف مشخص و معرفی خواهند شد.

پانزدهمین دوره جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران اواخر خردادماه ۱۴۰۴ به دبیری جعفر گودرزی برگزار خواهد شد.




سینمایی که‌ «تحویل» نمی‌شود؟/نوشتاری از جعفر گودرزی رئیس انجمن نویسندگان و منتقدان سینما   

سینماروزان/جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران): سال نو می‌شود، اما پرده‌های سینما هنوز از جنس سکوت‌اند. نورهای خاموش سالن، سایه‌های سردی که بر صندلی‌های خالی افتاده‌اند، قصه‌هایی که در دل قیچی‌ها جان داده‌اند… سینما هنوز در همان قاب بسته‌ی تردید و ترس جا مانده. هنوز دوربین، از پشت شیشه‌ی مات روایت می‌کند، هنوز حقیقت در نور مجازها محو می‌شود، هنوز فیلم‌ها ساخته می‌شوند تا در اتاق تدوین بی‌جان شوند، هنوز فیلمنامه‌ها نوشته می‌شوند تا در بایگانیِ نساخته‌ها خاک بخورند.

 

بازیگران، هر شب در آینه نقش‌هایی را تمرین می‌کنند که هرگز اجرا نخواهند شد. کارگردان‌ها، صحنه‌هایی را می‌چینند که هیچ‌گاه روی پرده نخواهند رفت. سینماگران، رؤیاهایشان را روی کاغذ می‌نویسند و کاغذها در باد سانسور پراکنده می‌شوند. سینمای ما تحویل نمی‌شود، چون هنوز در همان قاب بسته گیر افتاده،قابی که سال‌هاست عدسی‌اش خاک گرفته و فوکوسش روی «مجاز» تنظیم شده است.

سینما تحویل نمی‌شود، چون داستان‌هایی که باید گفته شوند، میان خطوط قرمز جا مانده‌اند، چون جشنواره‌هایش بیشتر به ختم شباهت دارند تا به ضیافت، چون سالن‌هایش پر می‌شوند، اما نه از عشق به سینما، که از عادت به فراموشی.

 

اما سینما، همیشه راهی برای زنده ماندن پیدا می‌کند. حتی در تاریک‌ترین سالن‌ها، حتی پشت سنگین‌ترین پرده‌ها، همیشه یک نور، یک تصویر، یک نما هست که روزنه‌ای به رهایی باز کند. تحویل سینما نه در تغییر سال، که در تغییر نگاه است. در روزی که دوربین، از پشت شیشه‌ی مات به بیرون بیاید و بی‌واسطه حقیقت را ثبت کند. در شبی که سالن‌های نمایش، دوباره میزبان رؤیا شوند، نه قربانگاه سانسور. در روزی که جشنواره‌هایش، ختمِ فیلم‌های جسور نباشند، بلکه ضیافتی برای صداهای خاموش‌شده شوند.

 

عید سینما، روزی‌ست که قصه‌ها از حبس دیالوگ‌های نگفته آزاد شوند، روزی که اولین پلانِ رهایی کلید بخورد. شاید آن روز، بهار سینما از راه برسد،نه با تغییر تقویم، که با تغییر جسارت. تا آن روز، ما تماشاگران صبور، چشم به راه اولین نمای رهایی خواهیم ماند…

 

 




تلویزیون، شکست خورده/نه از رقیب که از فریب…؟!

سینماروزان/جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران): صدا و‌سیما به تازگی اعلام‌کرده مخاطبانش سیر صعودی داشته است. وقتی ارتباط با واقعیت گسسته شود نه فقط آدم ها که آمارها هم خیالی می شوند. تلویزیون رسانه ای که ما نه یک رسانا است، نه یک منبع سرگرمی؛ بلکه بیشتر شبیه یک سوءتفاهم تاریخی است که به اشتباه در خانه‌های مردم جا خوش کرده است. قرار بوده روزی وسیله‌ای برای اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی باشد، اما مسیرش را گم کرده و به جایی رسیده که مردم به جای استفاده، آن را تحمل می‌کنند حتی می توان گفت نه تحمل که با خود از این خانه به ان خانه حمل می کنند.برنامه‌های تلویزیون شبیه دعوت‌نامه‌ای است که هیچ‌کس نمی‌خواهد آن را قبول کند، اما به اصرار فرستاده می‌شود.

 

آیا منظور رشد مخاطبی که مسوولان تلویزیون می گویند همان افرادی است که هنگام تغییر کانال‌های ماهواره‌ای برای چند ثانیه اشتباهی روی شبکه‌های داخلی مکث کرده‌اند؟

 

واقعیت این است که تلویزیون به رسانه‌ای تبدیل شده که به جای آگاهی فقط آگهی و سردرگمی و فریب تقدیم می‌کند.تلویزیون ما، این روزها بیشتر شبیه خمیازه های بلند و خسته‌کننده است.از سوی دیگر، سانسور و خودسانسوری چنان محتوای تلویزیون را محدود کرده که چیزی جز کلمات خنثی و بی‌جان باقی نمی‌ماند. این خفگی محتوایی، همراه با جانبداری و تک‌صدایی، باعث شده که تلویزیون دیگر صدای هیچ‌کس نباشد جز خودش.تلویزیون ما شبیه کویری بی‌انتهاست؛ خشک، بی‌آب‌وعلف، و خالی از زندگی.

 

این کویر رسانه‌ای، جایگاهی است که در آن محتواهای جان‌دار و معنادار جایی ندارند.می دانم که می دانید مدیران تلویزیون به چه اصرار دارند؛به ساختن دنیای تکراری در دل دنیای در حال تغییر! به زندانی کردن خلاقیت در قفس بی برنامگی، به ذبح خلاقیت و به مسلخ بردن اندیشه، به قربانی کردن نوآوری و به مسلخ بردن تفکر آزاد، به قتل خلاقیت و به خاکسپاری اندیشه های نو، به کشتن ایده ها، به حذف تنوع، به تهی کردن ذهن ها و بی روح کردن برنامه ها

تلویزیون ما فقط یک ویژگی دارد و آن هم بی‌تدبیری است؛ بی‌تدبیری در انتخاب محتوا، در تحلیل مسائل، و در ارتباط با مخاطب. در مقابل رسانه‌های دیگر، که با خلاقیت، جسارت، و درک درست از زمانه به میدان می‌آیند، تلویزیون ما همچنان با دست‌های خالی و بدون برنامه در برابر چالش‌ها ایستاده است. در این رقابت، آنچه که تلویزیون ما را از پا می‌اندازد، نه کمبود منابع، بلکه فقدان ابتکار و نگاه به واقعیت است. تلویزیون ما شکست خورده، نه از رقیب که از فریب!

 




چرا ماهیت قلم تا حد جشن امضاهای نمایشگاهی و اکران خصوصی‌های پرتعارفِ بی‌مایه پایین آمده؟

سینماروزان: ما منتقد و نویسنده سینما هستیم و به همان اندازه که تصویر و قاب و دوربین برای ما مهم است، قلم و کاغذ و نوشتن هم اهمیت دارد و هویت ماست. به همان اندازه که با فیلم دیدن و تماشا ربط داریم، به کتاب و خواندن هم متصلیم. هم اهل فیلم هستیم هم اهل قلم. نسبت این دو اما در این روزگار، بیش از آن‌که استراتژیک باشد، تراژیک شده است.

جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان خانه سینما شامگاه سه‌شنبه دوازده تیر ۱۴۰۳ در مراسم اهدای جوایز هفتمین جشن نوشتار سینمای ایران با بیان مطلب فوق گفت: در روزگاری که هم قلم‌ها را می‌شکنند و هم قلم می‌کنند، امروز در حالی دور هم جمع شدیم که دو روز دیگر «روز قلم» است. نمی‌دانم باید این روز را به شما تبریک بگوییم یا تسلیت که در این سرزمین هر آن‌که در سر سودای قلم داشت به سوگ و غم نشست.

وی ادامه داد: تیغ تیز و برنده سانسورهای سلیقه‌ای چنان بر پیکره نوشته‌ها و کتاب‌ها و فیلمنامه‌ها و حتی ترانه‌ها تاخته که تبریک روز قلم نه حتی به یک شوخی که بیشتر به تمسخر شبیه است. این یک واقعیت است که جامعه ادبی ما در تنگنای خفگی گرفتار شده؛ همانطور که سینما و موسیقی و تئاتر و هر آنچه از هنر در این کهن بوم به جای مانده در احتضار است.

دبیر فرهنگی سالیان مجله اطلاعات هفتگی بیان داشت: مناظرات انتخاباتی که جسته و گریخته می‌دیدم، حیرت کردم از وعده‌هایی که برای اعتلای هنر به میان می‌آمد. الباقی وعده‌هایی که درباره اشتغال و وضعیت زنان و جوانان و سیاست داخلی و خارجی بود، بماند؛ آقایان همین که پایشان را از گلوی باریک هنر و ادبیات و سینما بردارند و آموزش را به متولیان دلسوز این وادی بسپارند ما را بس است. این تلخ است که نویسنده از ترس سانسورهای فله‌ای دست به خودسانسوری می‌زند و خود قبل از بقیه نوشته‌اش را تکه تکه می‌کند، مبادا که بی سلیقگی اغیار روح نوشته‌اش را به یغما ببرد و آن را از معنا تهی کند. و تلخ‌تر از خودسانسوری این است که نویسنده خود قلمش را بشکند و دیگر ننویسد!

جعفر گودرزی گفت: چند داستان نویس، چند فیلمنامه‌نویس و چند ترانه‌سرا سراغ داریم که در سال‌های اخیر حتی نامی هم از آنها در محافل ادبی نیست؟! ماهیت قلم تا حد جشن امضاهای نمایشگاهی و اکران خصوصی‌های پرتعارفِ بی‌مایه پایین آمده، اما در بیشتر مواقع نه آن کتاب‌ها و نه این فیلم‌ها بار معنایی و محتوایی ندارند. نتیجه اعمال سلیقه‌هایی که دولت به دولت تغییر می‌کند، بدون اینکه حتی یک نظر درست کارشناسانه را در خود داشته باشد، جولان نویسنده‌نماهایی است که بیشتر از آن که به ذات قلم وفادار باشند، ثناگوی کسانی شده‌اند که هم زر دارند و هم زور! تربیت قلم به مزدها افتخار نیست و چنین قلمی نه تنها مبارک نیست که مایه افسوس و وا اسفا هم هست. با این همه اما هنوز هم با قلم و نوشتن است که دم می‌گیریم تا یادمان نرود که «می نویسیم پس هستیم.




شایعه شوم مرگ جمشید آریا و شکوه یک اسطوره

سینماروزان/جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران): گاهی نه مرگ که حتی شایعه مرگ یک انسان، خاصه هنرمندی مردمی که او را به محبوبیت اش می شناسیم، می تواند راه نفس را ببندد…چنانکه شایعه درگذشت جمشید خان هاشم پورمثل پتک بر سرم فرود آمد و حالتی مثل پنیک را برای من تداعی کرد. تلفنم در حدود سی دقیقه آماج تماس های مکرر و پی در پی خبرگزاری ها، شبکه های رادیویی، رسانه ها و دوستان بود.  همه نگران و بهت زده در پی صحت و سقم ماجرا بودند.

انگار در یک لحظه، سینمای ایران و اهالی اش دچار مرگ مغزی شده بودند. آرامش از زندگی و خانواده استاد هاشم پور گرفته شده بود و این جدا از تجاوز به آرامش خانواده یک هنرمند، یعنی زخمی کردن روح جمعی با خبری جعلی. آنچه در پس این خبرسازی شرورانه به ذهنم رسید، شرافت حرفه ای فعالیت رسانه ای و ضرورت اخلاقی آن است که رسالت رسانه ها، راست گویی و حقیقت جویی است نه شایعه پراکنی و دروغ افکنی. حرمت رسانه و رسانا بودن را باید حفظ کرد تا هویت و حریت خبرنگاری تضمین شود. بانیان و راویان این شایعه سازی ها و دروغ پراکنی های کثیف که نان از زخمی کردن روان مردم می خورند، با به بازی گرفتن احساسات جمعی، هم به خود جفا می کنند هم به حریم و حرمت حرفه خود بی وفایی.

شایعه خبر مرگ نه در شان یک رسانه است نه موجب شکوفایی و شوکت کسی می شود. به ویژه در این زمانه ای که جامعه به اندازه کافی سوگوار است. ما به اندازه کافی سوگواران حرفه ای و مرثیه نویس خود و روزگارمان شده ایم، دیگر شایعه سوگ را به دردهایمان اضافه نکنید. عجیب آنکه برخی خبرگزاری های  رسمی سردمدار این شایعه پراکنی بودند! شما دیگر چرا؟!…

انتقاد جعفر گودرزی از خبرگزاری‌هایی که شایعه مرگ جمشید آریا را منتشر کردند
انتقاد جعفر گودرزی از خبرگزاری‌هایی که شایعه مرگ جمشید آریا را منتشر کردند

 

با این همه اما در کنار شر این شایعه شوم اگر خیری نهفته باشد این است که یادی کنم از شان و شکوه و شوکت و منزلت استاد جمشید هاشم پور که بی شک یکی از میراث ارزشمند تاریخ سینمای ماست. نه فقط او را با شمایل جمشید آریا در دهه 60 که با شمایل یک بازیگر با استایل در حافظه سینمایی مان ثبت کرده ایم که حتی شکل راه رفتن و شیوه نگاه کردنش هم مایه لذت و حظ بصری است و در نوع خود بی نظیر.بازیگری توانمند که حضور مقتدرش در دهه 60، پیوند مردم با سینما را تضمین کرد و نگذاشت تا رویاسازی سینما به تاراج برود. او از آریا بودن به هاشم پور شدن رسید تا نشان دهد نه فقط تیپ سازی که شخصیت آفرینی را هم خوب بلد است.

بازیگری فرهمند و فروتن که همواره اسطوره ماند. مانا باد عمر و سلامتش.




بازی با آینده سینما؟؟

سینماروزان/ جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران):

کشورهای توسعه‌یافته یک عادت فرهنگی پسندیده دارند. آنها وقتی متوجه می‌شوند در یک ساختار یا شیوه مدیریتی شکست خورده‌اند‌ آن‌ را می‌پذیرند، حتی جشن و مراسم می‌گیرند، و این می‌شود آینه عبرت. آنها نقشه راه را می‌پذیرند و از مسیر «شکست» برمی‌گردند و راهی نو می‌پیمایند. آنها از شکست، شکوهی دوباره می‌سازند.
اما اینجا معانی و درک موضوعات کاملا متفاوت است!
در خودروسازی شکست خورده‌ایم، اما کیست که بپذیرد!؟
کمپانی‌های خودروساز کماکان مشغول جذب پول از مردم هستند و در سقوط آزاد کیفی، شتاب هم گرفته‌اند!
در مدیریت آب دچار بحرانیم و در عین حال شاخص‌های مصرف را آموزش نداده‌ایم و مردم در هزاره سوم و جهانی کم‌آب و بی‌آب، هنوز با آب شُرب استحمام کرده و حتی ماشین می‌شویند! در مقابل سازمان آب به جای حل بحران قضیه را به انتقال تانکرهای آب در مناطق شهر تنزل داده و هیچ مدیری پاسخگوی وضع اسف‌بار این‌ روزهای پایتخت نیست.
شاهد همین نوع از مدیریت در سینما نیز هستیم!
اینکه فیلم‌های ایرانی در چه ترازی از سینمای جهانی قرار دارند، موضوع صحبتم نیست که همین فیلم‌های نه‌چندان درخشان در نهایت مردم را با سینما آشتی داد، چرا که ذائقه مخاطب در آخر به میل فیلمساز تغییر کرد. اما حتی این‌بار به این موضوع هم نمی‌پردازم.
با یک ترکیب متفاوت، چراغ اقبال فیلم‌ها روشن است و کاری را که مدیران به‌اصطلاح سینمایی کشور در طول حداقل این دو سال نتوانستند انجام دهند، سینماگران انجام داده‌اند و رونقی نسبی به سالن‌های سینما برگشته و سینمای بیمار و رو به‌ موت، در حال خروج از کُما است و گویا اتفاق‌های روشنی پیشاروی صنعت سینماست. اما درست در همین برهه که سینما به شوک و تنفس مصنوعی جواب مثبت می‌دهد، سر و کله حضرات پیدا می‌شود تا دوباره شاهد معجزه مدیریتی آنان باشیم!
آقایان!
شما که برنامه ندارید، طول و عرض مدیریت‌تان هم که با حذف و بگیر و ببند بسته شده، به همین چند فیلم فیلم رحم کنید!
به مردم، به سینمادار،
به «سینما» رحم کنید!
باور کنید اگر بگذارید چرخه به‌ شکلی طبیعی خودش را پیدا می‌کند، اما شما کاری می‌کنید که تهیه‌کننده و کارگردان با هزار خواهش و تمنا و ارتباط و ریش گرو گذاشتن، برای فیلم‌شان سئانس بگیرند و پنبه همکارشان را بزنند!
در چنین نوع از مدیریتی‌ست که اصطلاحا زیرآب‌زنی و چوب لای چرخ گذاشتن باب می‌شود و این ابدا زیبا نیست.
در مدیریت آشفته شما همین بس که یکی دو فیلم را نُه ماه در اکران نگه می‌دارید و بعد یک‌باره هشت فیلم جدید را همزمان وارد سیکل اکران می‌کنید!
‌فاصله اکران فیلم‌های موفق قبلی فقط یک ماه و اندی است. بعد پشت‌بند فیلم‌های موفقی که کسری‌های شما را جبران می‌کنند، هشت فیلم را یکباره و همزمان راهی اکران می‌کنید!؟ ماحصل چنین تصمیم غلطی به جان هم انداختن سینماگران و پشیمانی سرمایه‌گذاران از ورود به صنعت سینما و مخلص کلام، سوزاندن فرصت است. شاید نمی‌دانید که با چنین رویکرد مدیریتی‌ِ اشتباهی تیشه به ریشه سینما می‌زنید.
که من آرزو می‌کنم ندانید! که غم ندانستن شما از زهر عمدی بودن تصمیمات اشتباه‌تان قابل تحمل‌تر است! هر چند نتیجه در نهایت اسف‌بار خواهد بود.
این فیلم‌ها با سرمایه خصوصی ساخته شده و برخی سرمایه‌هایشان سال‌هاست که خوابیده و حالا که بعد از کوران کرونا و ناآرامی‌‌های اجتماعی، فرصت اکران یافته‌اند و در نهایتِ حیرت مردم هم استقبال خوبی نشان داده‌اند، پایتان را از گلوی فیلم‌ساز و سرمایه‌گذار بردارید. بگذارید سینما کمی نفس بکشد. با سرمایه و نقدینگی مردم نجنگید. چه اصراری به این‌همه اعمال نظر دارید!؟
مخاطب این سینمای پر از محدودیت و سانسور مردم هستند. حال که آنها با وجود همه این محدودیت‌ها و با وجود فیلم‌های نه‌چندان قوی چراغ سینما را روشن نگاه داشته‌اند شما هم دست از اعمال سلیقه در دایره مدیریت عجیب و غریب‌تان بردارید!
تداوم اکران فیلم‌هایی که از نُه ماه پیش روی پرده هستند، نامش هرچه هست مدیریت نیست! و اوج این خلاقیت و مدیریت هم البته اکران یکباره هشت فیلم با هم است!
در تفسیر چنین تصمیمی آنچه بیش از همه رخ می‌نمایاند، عناد با فیلمساز و به یغما بردن سرمایه روحی، معنوی و مالی اوست.
سازندگان این فیلم‌ها اگرچه چندان نام‌آشنا نیستند، اما حضورشان به مثابه همان نفس تازه‌ای‌ست که در کالبد نیمه‌جان سینما دمیده است. نتیجه کارشان در نهایت رونق صنعت رو به احتضاری‌ست که ما سال‌هاست برایش نگرانیم و فریاد وااسفا سر داده‌ایم.
مدیریت اکران سینما کار چندان پیچیده‌ای نیست که در نهایت مجبور شویم شاهد اشتباهات فاحش شما در این چرخه معیوب باشیم.
فیلم‌های جدیدتر را با یک نمودار هرمی وارد چرخه اکران کنید؛ آهسته، پیوسته و صبورانه و در مقابل برای ادامه اکران فیلم‌های موفق پیشین چند درصد از ظرفیت سینماها را حفظ کنید.
با مدیریت آنی فقط به جریان توفنده رودخانه لطمه می‌زنید.
به جای برخوردهای دفعی و ساخت دیوار، پل‌ها و ظرفیت‌ها را بالا ببرید. راهی جز این نیست.




مسئله‌ سینما، سینمای بی‌مسئله!

سینماروزان/جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران): شاید به جرات می‌توان گفت که مهمترین مسئله‌ی سینمای ما در شرایط کنونی بی‌مسئلگی است. سینمایی که «بی‌مسئله» باشد، یعنی مسئله‌محور نباشد، در روزمرگی و بی‌تدبیری «حل» می‌شود. با محصولات فقیر و لاغر نه می‌شود سینما داشت نه جشنواره.

دوستان، برادران! اگر توانش را دارید و دغدغه‌اش را، قبل از اینکه سیاسی باشید، فرهنگی باشید. سینمایی که مدیرانش درکی عمیق از فرهنگ نداشته باشند، کلام و مرام‌شان می‌شود تهدید و زورگویی و عرصه برای نطق و عرض‌اندام فیلم‌سازان و کسانی  مهیا می‌شود که دچار مرگ مغزی شده‌اند و با افزایش هورمون توهم، زوال عقل، بی‌اختیاری زبان، پوکی مغز و بی‌ادبی برای خودشان تاخت و تاز می‌کنند.
با بی‌تدبیری و دوری از تعامل و نادیده گرفتن نقد و تحلیل بدون تردید فقط در عثرت و عسرت دست و پا می‌زنید.

با نفی کاستی‌ها و ناکارآمدی‌های سیاست‌ها، فقط از زیبایی‌های سینما می‌کاهید.
بیایید بپذیرید کسی که به مدیریت و سیاست‌های شما نقد دلسوزانه دارد طاغی و یاغی نیست.

ما دشمن شما نیستیم. شما، خود، دشمن خودتان هستید. برای درک این موضوع این بیت را خوب با خودتان حلاجی کنید:
اگر این بار رو در رو شوم در آینه با خود
به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را!
در سینمای شما اینقدر که آگهی و شعار موج‌ می‌زند آگاهی وجود ندارد.

توصیه می‌کنیم تا دیر نشده به دنبال حقیقت باشید و پشت شعارها و سیاست‌های ناکارآمد، به دنبال تفسیر مطلوب برای خودتان نباشید.

در سینما و در نزد منتقدان و سینماگرانِ اندیشمند و دغدغه‌مند، دانش، حقیقت، تدبیر و ارزش‌هاست که حکم می‌راند نه مصلحت و‌ محکوم کردن شرایط و هنرمندان و منتقدان از سوی شما.
تا زمانی که از این دیدگاهِ نگاه از بالا و حس برتری خروج پیدا نکنید امکانی برای ارتقا و تعامل برایتان فراهم نخواهد شد.

همراه بودن با سینماگران و منتقدان و تحلیلگرانِ دلسوز دل به دریا زدن است آن هم بدون کشتی! تصویر سینمای ایران آنچه که در سیمای هفت رویت و روایت می‌شود، نیست.
هفت‌خان این سینما پشت برنامه‌ی هفت پنهان می‌ماند. خان اول گفتگو است. برای گفتگوی اثربخش باید از پشت میز هفت بلند شد و پای حرف سینماگران نشست.




سیلی نقد به از حلوای نسیه/بهترین کلید، تعامل است!

سینماروزان/ جعفر گودرزی(رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما): به دلیل بحران در مدیریت و انسدادهای عجیب و غریبِ  به‌وجود آمده،بعید است سینما دیگر حال و روز خوشی را تجربه کند. سینما باید مامن و پناهگاه هنرمندان و سینماگران باشد؛فضای تهدید و بی حرمتی کاری از پیش نمی برد بلکه فقط فضا را ملتهب تر می‌کند.

برخی برخوردها و تصمیم گیری ها ،اشتباهات کوچکی نیست،اشتباهات استراتژیکی است که سینما را به خاک  می نشاند. هیچ کلیدی بهتر از تعامل و گفتگو و ارتباط با سینماگران و منتقدان و تحلیلگران نمی تواند قفل های بسته سینما را باز کند. وقتی سینماگران و دلسوزان در  سینما هیچ نقش و جایگاه و سهمی ندارند در وهله اول ضررش متوجه شماست.به نظرتان در حال حاضر نسبت سینما با جامعه چیست؟سینمایی که نیاز جامعه اش را نفهمد و درک نکند حضورش به چه دردی می خورد؟مدیران با چه هدفی می آیند و می‌روند و نسبت آنها با سینما چیست؟

ما منتقدان حرفمان این است:
مدیر عاقل و دغدغه مند پر از پرسش و کنشگری است و مدیر ناکارآمد و بی دغدغه پر از پاسخ!!
آقایان مسئول!
دستگیر و دلسوز باشید تا سختگیر و گردن کش.
با خشونت و یکسویه نگری کار درست نمی شود ،با عصبیت فقط عقل زایل می شود. سینما را از خشم خالی کنید.سینما هنر مهرورزیدن و عشق است.
و منتقد ،هنرش روشنگری و به رخ کشیدن بی تدبیری هاست.
ما منتقدان دلمان هماره  برای اعتلای فرهنگ و هنر می‌تپد و به قولی معترضان قدیمی و متذکران جدیدیم اما چرا گوش مسئولان این حوزه علاقه ای به شنیدن  خواسته‌ها و منویات به‌حق منتقدان و تحلیلگران ندارد همچنان سوالی بدون پاسخ است و گویا از نقد فراری اند و به نقد و تحلیل و روشنگری هم  اعتقادی ندارند.

ما بارها گفته ایم ما نویسنده و منتقد سینما هستیم نه کارمند و کارگزار کسی یا نهادی که هر جا لازم بود از کارکردهای او بهره برداری شود یا به مثابه تزیین محفل و جشنواره و نشست رسانه ای باشند.

برادر عزیز! مدیران گرامی! رییس فرهنگی!
جایگاه و منزلت تزئینی داشتن، به چه دردی می‌خورد آخر!؟ هنر دروغین، تایید دروغین به چه کاری آید!؟ به خدا قسم  به درد شما هم نمی‌خورد.
همچنین شما زمام‌دار هستید، برخوردهای قهری و سلبی با سینماگران و منتقدان خلاف تعریف و مسئولیت‌تان است.
شما نقد و منتقد را برنمی‌تابید!
و این ضعفی بزرگ است. آن را باید اصلاح کنید و آستانه تحمل را بالا ببرید، نه این‌که برخورد از بالا را «رویه» کنید. «برخورد از بالا» جواب نمی‌دهد آقا. این را تاریخ میگوید.
نمی‌توانید با تهدید و تحدیدها و بهانه‌تراشی به مراد خود برسید.
انجمن‌هایی چون انجمن منتقدان، گاهی سنگ محکی می‌شوند برای مقبولیت و اهمیت کارهایتان، درک این موضوع خیلی ساده است.
اگر این را می‌دانید و به رسمیت می‌شناسید که هیچ، اگر نه باید تغییر کنید.
برای همکاران ما دفاع از فرهنگ و اعتلای هنری در شرایط مناسب، یک وظیفه کلی است، نمی‌توانید آن را به‌ یک وظیفه اجباری در دفاع و حمایت از شرایط نامناسب تقلیل دهید.

آقایان!
توهمات را کنار بگذارید.
کار منتقد فقط نقد فیلم نیست بلکه نقد سینما و مناسبات و مدیریت آن هم است. نقدی که بر رسالت نقد که آگاهی بخشی و بهبود است استوار است.
آقایان! نقد، عیار روشنگری و  درستی است نه عناد و دشمنی. به جای تحلیل هایی بر مبنای توهم توطئه و تقلیل دادن نقد به عقده گشایی، ذهن خود را بگشایید،  پوسته سخن را بشکنید و مغز کلام را دریابید. چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید. توهمات و توقعات غلط از نقد و منتقد را کنار بگذارید تا نقد را دریابید و برتابید.
ما نویسنده و منتقدیم و این معنا در ذات این دو عنوان مستتر است، هرچند که به مذاق کسانی خوش نیاید.




رئیس انجمن منتقدان خانه سینما: فیلم‌های سینمای ما زیاد حرف می‌زنند اما…

سینماروزان: جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان سینما در یادداشتی نظرات خود را نسبت به وضعیت کنونی سینمای ایران اظهار کرد.

جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران در یادداشتی با اشاره به اینکه سینمای ایران از ماهیت خودش فاصله گرفته است، نکاتی را که باعث افت کیفی سینمای ایران شده است، تشریح کرد.

متن یادداشت جعفر گودرزی را بخوانید:

بی‌تعارف باید بپذیریم آنچه که سینمای ما این روزها از آن به شدت رنج می برد «فقدان اندیشه» و عدم تاثیرگذاری‌اش است چه در کلیت و تاروپود مدیریت سینمایی و چه در آثار و تولیدات سینمایی.

بدون شک تا زمانی که نهضت تولید محتوای غنی و اندیشه جریان‌ساز و پویا در سینمای ما جایی نداشته باشد سینمای ما از گردابی که در آن گرفتار است بیرون نخواهد آمد و در این شرایط به نظرم اگر بگوییم سینما نداریم خیلی سنگین‌تر و عاقلانه‌تر رفتار کرده‌ایم و شاید شان و منزلتمان بیشتر حفظ شود.

سینمایی که اثرش در جامعه و روح و جان مخاطب دیده و حس نشود نه تنها سینما نیست بلکه ابزاری بلاتکلیف است که به هیچ کاری نمی‌آید. سینمای امروز ما اگر می‌خواهد نسیم نفسش حال خوب را در کالبد جامعه تزریق کند باید به سمت ‌و سوی اقتباس برود و با ادبیات پیوندی ناگسستنی برقرار کند. همچنین حضور فیلم‌هایی با ایده‌های جدید در سینمای ما بسیار کم‌رنگ است. در سینمای ایران گویا پرگویی جای اعجاز تصویر نشسته و از ماهیت خودش فاصله گرفته است. فیلم‌های سینمای ما زیاد حرف می‌زنند اما حرفی برای گفتن ندارند.

سینمای ما عین بیماری است که مرض قند دارد اما داروهایش را با نوشابه می‌خورد … به نظرم سینمای ما این روزها بدجوری به قهرمان نیاز دارد. چه قهرمان‌های دراماتیک چه قهرمان‌های استراتژیک.




اسامی برندگان چهاردهمین دوره جشن بزرگ منتقدان سینما اعلام شد/سعید آقاخانی بهترین بازیگر مرد و باران کوثری بهترین بازیگر زن

سینماروزان: چهاردهمین دوره جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران برگزیدگان خود را شناخت.

به گزارش سینماروزان اسامی برندگان چهاردهمین دوره جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به دبیری جعفر گودرزی اعلام شد و علاوه بر معرفی #آتابای به عنوان بهترین فیلم، سعید آقاخانی و باران کوثری بهترین بازیگران شناخته شدند.

آکادمی جشن در چهاردهمین دوره، فیلم‌های سی‌وهشتمین و سی‌ونهمین جشنواره ملی فیلم فجر که سال‌های ۹۸ و ۹۹ برگزار شد و همچنین آثار ایرانی سی‌وهفتمین و سی‌وهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که در سال‌های ۹۸ و ۱۴۰۰ برگزار شد، در بخش‌های فنی، بهترین فیلم، فیلمنامه، کارگردانی و جایزه خلاقیت و استعداد درخشان (ویژه فیلمسازان اول)، بازیگر نقش اول زن و مرد و بازیگر نقش مکمل مرد و زن مورد داوری قرار داد.

همچنین پیام جعفر گودرزی دبیر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران همزمان با اعلام اسامی برندگان منتشر شد.

متن پیام وی به شرح زیر است:

چهاردهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به نقطه آغازی دیگر -دوره پانزدهم- متصل، و دوره چهاردهم هم به سرانجام رسید. خیلی‌ها در این دو سال و اندی، جان شیرین‌ را به پیشگاه باری‌تعالی برده و صحنه ممتاز هنرمندی را ترک گفتند و در مثنوی داستان ما نیز تاخیرها شد! خب کرونا بود و سرانجام، این زندگی بود که بر آن فائق آمد؛ که بشر احسن‌الخالقین است و بر هر مشکلی تواند که فائق آید.
این دو سال و اندی که در دو دوره متفاوت مدیریتی از سر ما گذشت، پیرمان کرد. شگفتا که این فراق‌ها و رفتن‌ها و پیوستن‌ها به اصل روشن خورشید هم، دیگر در آن‌هایی که باید، اثری نمی‌گذارد و دوره و مدیریت این و آن هم نمی‌شناسد! آیا بر دل‌ها مهر است؟ نه که «خوبی» نیست، هست و زمین بی‌حجت نمی‌ماند. ما با چراغ هم گشته‌ایم، «خوب بودن» در این روزگار سکه نایاب بازار است انگار!
باری! ما کار خودمان را می‌کنیم که دو صد گفته نیم کردار هم نیست. آن‌هایی که مسئول‌اند، مسئول‌اند حتی اگر از اهل قلم و اهل هنر روی برگردانند و بدانند که از دایره قضاوت‌های تاریخی در امان نخواهند بود و کاش تا وقتی که فرصت هست، دل شکسته‌بالان و دردمندان و دلسوزان این عرصه را به‌دست آورند. باید که جبران کنند این‌همه کاستی و این‌همه نابلدی‌ها را.
به پایان دوره چهاردهم جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی رسیدیم و نخواستیم با توجه به شرایط و اوضاع نابسامان و نامناسب اقتصادی و روحی و بیکاری سینماگران و وضعیت معیشتی سخت و جانفرسا، مراسمی بگیریم و چون سابق؛ در کنار هم؛ صحنه هنرمندی و جشن بیافرینیم، اما کوشیدیم در بضاعت و ثروت معنوی اعضای این انجمن، قدرشناس بخشی از «خوب بودن»ها در این صنف و این روزگار باشیم. که نظامی بزرگ سروده:
گر هنری در تن مردم بود
چون نپسندی گهری گم بود
گر بپسندیش دگر سان شود
چشمه آن آب دو چندان شود

گلایه ها  داریم و حرف و سخن نیز بسیار، رنجیدگی و وصف حال این سینمایی که گاه غصه‌ای می‌شود بر دل‌‌ها و… و اما به اشارتی گفتیم و می‌‌گذریم…
امروز دو چشم را خندان خواهیم و دل‌ها را امیدوار به سوسوی چراغ سینمای ایران. امیدواریم چشمه آب این سینما دو چندان شود. آرزو می‌کنیم این انتخاب‌ها به حقیقت و ارزش‌های هنر واقعی نزدیک باشد و بدانید که فاصله بعضی از نامزدها و انتخاب‌های نهایی فقط چند رای ساده بوده است. ما در این و بر این جشن می‌افزائیم، کم نمی‌کنیم و می‌کوشیم به فاصله نفر بعدی، خوبی و ارزش‌های هنری و زیبایی‌شناسی را تعمیم دهیم.
به امید توفیق بیش از پیش ‌سینمای شریف و ارجمند ایران و ساخت آثاری بهتر و ارزشمندتر
جعفر گودرزی
دبیر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران»

اسامی برندگان به شرح زیر است:

بهترین فیلم:
آتابای (تهیه‌کننده نیکی کریمی)

بهترین کارگردان:
نیکی کریمی (آتابای)

بهترین فیلمنامه:
هادی حجازی‌فر (آتابای)

جایزه خلاقیت و استعداد درخشان (بهترین فیلم اول):
بهمن و بهرام ارک (پوست)

بهترین بازیگر نقش اول مرد:
سعید آقاخانی (خون شد)

بهترین بازیگر نقش اول زن:
الناز شاکردوست (تی تی)

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:
جواد عزتی (آتابای)

بهترین بازیگر نقش مکمل زن:
باران کوثری (بی همه چیز و عامه پسند)

بهترین تدوین:
میثم مولایی (روز صفر)

بهترین موسیقی متن:
حسین علیزاده (آتابای)

بهترین فیلمبرداری:
مرتضی نجفی (تومان)

بهترین صدای فیلم (صداگذاری و صدابرداری):
زالاوا (صدابردار: رشید دانشمند، صداگذار: امیرحسین قاسمی)

بهترین دستاورد فنی:
مرتضی فربد (طراحی صحنه تومان)، مارال جیرانی (طراحی لباس تومان)




انتخاب جعفر گودرزی به‌عنوان رییس انجمن منتقدان خانه سینما

سینماروزان: در اولین جلسه هیات مدیره جدید انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان خانه سینمای ایران ،جعفر گودرزی به اتفاق آرا به عنوان رییس انجمن انتخاب شد.

به گزارش سینماروزان، در این جلسه، جعفر گودرزی به عنوان رییس، رضا درستکار به عنوان نایب رییس، رضا صائمی به عنوان خزانه‌دار، کامران ملکی به عنوان دبیر و محمدرضا لطفی به عنوان سخنگوی انجمن منتقدان انتخاب شدند.

جعفر گودرزی، رضا درستکار، کامران ملکی، رضا صائمی و محمدرضا لطفی اعضای هیات مدیره و پیمان شوقی بازرس انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران را تشکیل می‌دهند.

جعفر گودرزی که توانسته رئیس انجمن منتقدان خانه سینما گردد سابقه فعالیت یا مدیریت رسانه‌ای در رسانه‌های مختلف و ازجمله قدیمی‌ترین مجله درحال انتشار ایران یعنی اطلاعات هفتگی و همچنین مجلاتی دیگر نظیر جهان‌سینما، فیلم و سینما، سروش، نیم‌رخ و… را در کارنامه دارد. او سابقه مدیریت در فارابی و کانون پرورش فکری و همچنین حضور در هیات رئیسه سالهای اخیر انجمن منتقدان را نیز در کارنامه دارد.




معرفی دبیر چهاردهمین جشن منتقدان خانه سینما

سینماروزان: جعفر گودرزی دبیر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران شد.

به گزارش سینماروزان، جعفر گودرزی عضو هيات مديره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران به عنوان دبیر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران  انتخاب شد.

این چهارمین دوره متوالی است که با تصمیم هيات مديره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی، مسئولیت دبیری این جشن برعهده جعفر گودرزی گذاشته شده است. با صدور این حکم، دبیرخانه جشن نیز فعالیت خود را آغاز می‌کند.

در متن حکم آمده است:
به نام خالق زیبایی ها
جناب آقای جعفر گودرزی!
با توجه به تجارب ارزنده و توانایی ها و درایت شما در برگزاری موفقیت آمیز سه دوره متوالی جشن بزرگ انجمن منتقدان سینمایی، به موجب این حکم به عنوان دبیر چهاردهمین دوره این جشن انتخاب می‌شوید. امید که در گذر از رکود و رخوتِ حاکم بر فضای فرهنگی هنری، نفسِ گرم اهالی سینما را در جشنی آبرومندانه با در نظر گرفتن شرایط عمومی جامعه حس کنیم.
با آرزوی موفقیت تان
هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران

این دوره از جشن با تحولاتی در ساختار و در مسیر پویاتر شدن و تاثیرگذارتر شدن بر جریان سینمایی کشور برگزار می‌شود. جدیدترین خبرها و همچنین فراخوان چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی متعاقبا اطلاع رسانی می‌شود.
دوره سیزدهم این جشن بهمن ماه سال ۱۳۹۸ برگزار شد و وقفه بین دو دوره نیز به دلیل شیوع بیماری کرونا و منع و محدودیت برپایی بسیاری از رویدادها بوده است.

جعفر گودرزی از مدیران سینما و جشنواره‌های سینمایی و از پیشکسوتان حوزه رسانه و نقد است که سابقه دبیری و نایب رییسی انجمن را در دوره‌های مختلف در کارنامه خود دارد. او سال‌ها مدیر فرهنگی و مدیر تولید و مجری طرح برخی پروژه‌های سینمایی را برعهده داشته است.




«ارثیه فامیلی» به تولید نزدیک شد

 

سینماروزان: فیلم سینمایی «ارثیه فامیلی» به تهیه کنندگی مهدی احمدی با صدور پروانه ساخت به مرحله پیش تولید رسید.

به گزارش سینماروزان همزمان با شروع پیش تولید فیلم سینمایی «ارثیه فامیلی» به کارگردانی حامد رضی و تهیه کنندگی مهدی احمدی، روند انتخاب بازیگران این فیلم هم آغاز شد.

با توجه به پیش بینی و برنامه ریزی های انجام شده فیلمبرداری این فیلم سینمایی از اوایل اسفند ماه شروع خواهد شد و قرار است طی ۲۵ جلسه فیلمبرداری به پایان برسد.

در خلاصه داستان ارثیه فامیلی آمده است: زندگی آنقدر کوتاه است که نباید عشق را فدای لجبازی کرد…

سایر عواملی که همکاری آنها با این پروژه قطعی شده عبارتند از: مدیر تولید: جعفر گودرزی، طراح گریم: آیدین فرضی، عکاس و فیلمبردار پشت صحنه: مهدی آب بر.




جعفر گودرزی دبیر جشن منتقدان خانه سینما شد

سینماروزان: جعفر گودرزی عضو هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران به عنوان دبیر سیزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی انتخاب شد.

با تصمیم هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی، جعفر گودرزی برای سومین سال پیاپی به عنوان دبیر این جشن انتخاب و معرفی شد.

این اولین جشن منتقدان است که پس از ثبت کارگری انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان  آثار سینمایی برگزار می‌شود و طی آن، آکادمی داوری انجمن، برگزیدگان خود در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر و جشنواره جهانی فجر را معرفی می‌کند.

جعفر گودرزی از مدیران سینما و جشنواره‌های سینمایی و از پیشکسوتان حوزه رسانه و نقد است که سابقه دبیری و نایب رییسی انجمن را در دوره‌های مختلف در کارنامه خود دارد.




نوشتار یک مدیر اسبق همزمان با روز ملی سینما⇐حال سینما خراب است و فقط به زور مسکن های تقلبی و تاریخ مصرف گذشته سرپاست!

سینماروزان: اگر در روز پزشک یا روز معلم یا روز پرستار، متولیان هر کدام از این صنوف میکوشند با اعطای هدایایی ولومختصر از فعالان صنف تقدیر کنند مدتهاست که تقدیر از بدنه سینما فقط و فقط در شعارها باقی مانده و هیچ تقدیر مشهود برای صنف حتی در روز ملی سینما وجود ندارد و انگاری سینماگران زاده شده اند فقط برای استفاده ابزاری در هنگامه انتخابات.

جعفر گودرزی از فعالان رسانه ای که سابقه مدیریت هم در فارابی و هم در کانون پرورش فکری کودک و نوجوانان را دارد همزمان با روز سینما در نوشتاری از اوضاع نزار سینما و بدنه اش گفته است.

متن نوشتار گودرزی را بخوانید:

امروز ، روز ملي سينماست. روز تكريم هنر هفتم و هنرمندانش.

امروز ١١٩ سالگي صنعت سينما در ايران است.

اما به راستي چقدر از بودن اين روز احساس خوب و خوشايندي داريم؟

چقدر سينماي ما با همه فراز و نشيب هايش توانسته در نشاط و رونق و توسعه و همدلي جامعه مان ايفاي نقش كند؟مگر نه اين است كه حال و روز هر جامعه اي را ميتوان در سالن هاي نمايش فيلم و تئاترش جستجو و حس كرد؟

چرا سينمايمان حالمان را خوب نميكند؟

چرا حال مخاطبش را نمي تواند خوب كند؟

چرا حال منتقدش خوب نيست؟

كاملا واضح است؛ چون حال خودش خوب نيست و به زور مسكن و آرام بخش سرپاست!

مسكن هايي تقلبي و تاريخ مصرف گذشته اي چون فيلمهاي سخيف و مبتذل و حال بهم زن ،سينماي ما را سرپا نگه داشته است ،تاكيد ميكنم فقط سرپا ولي از درون خراب و در حال آوار!!!

روز ملي سينما در كشورمان  قطعا بايد روزي باشد كه همدلي خانواده سينما،رونق گيشه ها،توليد فيلمهاي ارزشمند در ژانرهاي مختلف،ساخت سالن هاي متعدد و…را رقم بزند وگرنه فقط يك روز است در تقويم و ولا غير.

و چه خوب است در روز ملي سينما ضمن آرزوي آرامش روح براي تمام هنرمنداني كه براي سينماي ايران زحمت كشيدند و در بين ما نيستند از كارگردان هستي بخواهيم به سينمايمان آبرو،عزت و سربلندي،نجابت،صداقت،قصه هاي خوب،فيلمسازان دغدغه مند،مديران دلسوز و كارآمد و اهل تعامل و گفتگو،روابط درست و …عنايت فرمايد…آمين.




یک مدیر سابق فارابی خطاب به علیرضا تابش که از خواهرزادگی رییس اصلاحات به مدیریت همزمان فارابی و جشنواره کودک رسیده⇐برگزاری جشنواره کودک در شرایطی که سینمای کودک رونق ندارد چه فایده ای دارد؟؟/وقتی بهترین فیلم جشنواره کودک در فصل مرده اکران روی پرده میرود چه توجیهی داریم برای صرف هزینه جهت جشنواره کودک؟/وقتی همین امسال فقط هفت فیلم(!) در بخش مسابقه جشنواره کودک هستند اصلا چه نیازی هست به صرف هزینه برای برگزاری جشنواره؟/حداقلش این است که جشنواره را دوسالانه کنند و مابه التفاوت هزینه ها را صرف تولید آثار باکیفیت یا ساخت سالنهایی استاندارد ویژه فیلمهای کودک کنند

سینماروزان: در کشور جشنواره زده ایران اگر ماهی بگذرد و جشنواره ای برگزار نشود باید تعجب کرد و عجبا که در این کشور برای تعدیل کمی جشنواره ها یک شورای تازه مرکب از افرادی شکل میگیرد که برخی از آنها سالیان طولانی نمک گیر همین جشنواره های رنگارنگ بوده اند.همین است که جشنواره ای مانند کودک همه ساله با هزینه ای چندمیلیاردی برگزار میشود بدون اینکه یکی از مدیرانش از خود بپرسند این همه هزینه چه تأثیری در رشد سینمای کودک داشته؟؟؟

جعفر گودرزی از فعالان رسانه که سابقه مدیریت در فارابی را هم داشته در مناظره ای با حضور علیرضا تابش مدیر همزمان فارابی و جشنواره کودک در شبکه خبر با انتقاد از روند فرسایشی جشنواره کودک گفت: برگزاری جشنواره کودک در شرایطی که سینمای کودک رونق ندارد چه فایده ای دارد؟؟ همین امسال فقط هفت فیلم در بخش مسابقه جشنواره کودک حاضر هستند! صرف هزینه میلیاردی برای جشنواره ای با هفت فیلم(!) چه توجیهی دارد؟؟ حداقلش این است که در این شرایط جشنواره را دوسالانه کنند تا لااقل مابه التفاوت هزینه ها صرف تولید فیلمهای باکیفیت یا سالنهای استاندارد ویژه فیلمهای کودک شود.

گودرزی با رد نظریه شکل گیری سینمای کودک در دهه شصت گفت: برخلاف تصورات هم سابقه سینمای کودک و هم سابقه جشنواره کودک به قبل از انقلاب و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برمیگردد. آنجا بود که کلید را زدند و در دهه شصت این سینما به باروری رسید ولی به مرور کلا سینمای کودک به محاق رفت.

جعفر گودرزی ادامه داد: تولید فیلم کودک کاملا دولتی شده و کلی هزینه میکنند برای تولید فیلم کودک ولی در اکران سینمای کودک کاملا رها شده یعنی هرچه بودجه هست صرف تولید میشود. وقتی بهترین فیلم جشنواره کودک در فصل مرده اکران روی پرده میرود چه توجیهی داریم برای صرف هزینه جهت جشنواره کودک؟ نمونه اش فیلم “ضربه فنی” که برگزیده جشنواره کودک بود و 23 بهمن و آن هم به صورت محدود روی پرده رفت.

این روزنامه نگار خاطرنشان ساخت: این روزها سینمای کودک هست ولی جریان ساز نیست. در دنیا پرفروشترین فیلمها مربوط به سینمای کودک است ولی اینجا سفارشی ترین فیلم ها مربوط به سینمای کودک است.

گودرزی افزود: هر وقت سینمای ما به ادبیات کودک نزدیک شد اتفاقات خوبی برای سینمای کودک افتاد ولی سالهاست که ادبیات کودک را فاکتور گرفته ایم! چرا؟ چون در سینمای دنیا ماهها صرف فیلمنامه میکنند ولی اینجا کمترین وقت را برای فیلمنامه میگذارند.

جعفر گودرزی تأکید کرد: اوضاع سینمای نوجوان به مراتب بدتر است چون اصلا به سینمای نوجوان نزدیک نمیشوند. مثلا فیلم “هیس…” که در زمان حضور خودم در فارابی تولید شد به سختی مجوز گرفت و حتی در جشنواره کودک رونمایی نشد تا دردسرزا نشود ولی اگر میخواهیم سینمای نوجوان رشد کند باید در این حیطه و بخصوص درباره مسأله بلوغ کار کنیم. ولی فراموش نکنیم که بدون ایجاد فضای مناسب برای اکران آثار کودک و نوجوان هرچقدر هم هزینه در تولید و برگزاری جشنواره کنیم فایده ای نمی بریم.




جعفر گودرزی برای دومین بار بیشترین آرای انجمن منتقدان خانه سینما را به خود اختصاص داد+فهرست هیأت مدیره منتخب

سینماروزان: اعضاي هيات مديره انجمن صنفي منتقدان و نويسندگان آثار سينمايي انتخاب شدند.

مجمع عمومي انجمن صنفي منتقدان و نويسندگان آثار سينمايي روز شنبه ٢٢ تيرماه ساعت ١٤ با حضور محمدرضا موييني نماينده خانه سينما و محمود كلاته نماينده وزارت تعاون،كار و رفاه اجتماعي در محل سالن سيف الله داد خانه سينما و با دستور جلسه زير برگزار شد:

١-تصويب اساسنامه

٢-برگزاري انتخاب اعضاي هيات مديره و بازرس

اين مجمع  پس از تصويب كليات پيش نويس اساسنامه و تغييرات پيشنهادي برخي موارد و بندهاي اساسنامه اقدام به برگزاری نتخابات هيات مديره و بازرس کرد كه از مجموع ٧٢ آراي ريخته شده به صندوق انجمن هيات مديره و بازرس خود را شناخت و جعفر گودرزي برای دومین بار بيشترين راي را كسب كرد.

اعضاي هيات مديره منتخب:

١-جعفر گودرزي   ٥٠ راي

٢-جواد طوسي ٤٥ راي

٣-خسرو دهقان  ٣٣ راي

٤-علي علايي ٢٩ راي

٥-سپيده ابرآويز ٢٧ راي

اعضاي علي البدل هيات مديره:

١-رضا درستكار

٢-الهام حسامي

بازرس:

كامران ملكي ٤٦ راي

علي البدل بازرس:

لاله عالم ٥ راي

آرا ديگر كانديداهاي هيات مديره به شرح زير است:

رضا درستكار ٢٤ راي

الهام حسامي ٢٤ راي

مازيار فكري ارشاد ١٩ راي

زهرا مشتاق ١٩ راي

عليرضا غفاري ١٢ راي

بهمن عبدالهي ١١ راي

رضا صائمي ١٠ راي

فريبا اشويي ٨ راي

فريده ذاكري ٦ راي

هيات رييسه مجمع:

رييس: عليرضا غفاري

نايب رييس: مازيار فكري ارشاد

منشي: سيد رضا تقوي

ناظران: مازيار شيخ محبوبي و فريبا اشويي




بریز و بپاشهای بیهوده در محافل متصل(!) صدای جعفر گودرزی دبیر جشن منتقدان خانه سینما را هم درآورد⇐چرا جشنواره های متعدد به دورهمی هایی برای اعمال دیدگاههای کوتاه مدت متولیان بدل شده؟؟

سینماروزان: جعفر گودرزی دبیر جشن منتقدان خانه سینما در مراسم دوازدهمین دوره این جشن سخنانی را ایراد کرد حاوی برخی هشدارهای صریح درباره محافل سینمایی متصل به بودجه های دولتی.

متن کامل سخنان جعفر گودرزی دبیر جشن منتقدان در مراسم دوازدهمين جشن منتقدان و نویسندگان خانه سینمای ایران را بخوانید:

سینمای ایران با در نظرگرفتن همه مولفه ها وزیرساخت های سخت افزاری، اهمیت اجتماعی، ترکیب نیروی انسانی و ماهیت پیچیده هنر – صنعت و رسانه سینما نیازمند رصد و مراقبت است.

هجمه های گوناگون و موج پذیری سینمای ایران درعرصه های تولید و پخش با توجه به بدنه نحیف اقتصادی آن در مقایسه با سایر بخش های جامعه همچون زیر شاخه های صنعت و خدمات بر اهمیت این مراقبه و عدم غفلت در راهبری و سپردن سینما به غبارهای روزمرگی تاکید می نماید.

متاسفانه علیرغم برگزاری جشنواره های متعدد که به دلیل فقدان استراتژی فرهنگی و برنامه ریزی شایسته، بیشتر به جشن هایی برای دورهمی و یا اعمال دیدگاه های کوتاه مدت و اورژانسی برخی متولیان تبدیل شده، هنوز سینمای ایران چه ازمنظر نگاه کلی در سیاست گذاری و ترسیم نقشه راه و چه از نگاه جمع بندی تولیدات سالانه به آنچه از رهگذر اکران و جنبه سوداگرای سینما بر بدنه سینمای کشور تاثیر می گذارد، به بزنگاه های کیفی، نیاز مبرم دارد.

در این میان انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران کشور به عنوان صنف رسمی متشکل از نویسندگان و منتقدان حرفه ای، فارغ از دغدغه های سیاست زده و کوتاه مدت حاکم در فضای مدیریت فرهنگی کشور، می تواند سنگ محکی قابل اعتنا برای بازنگری در سیاست گذاری وبرنامه ریزی های مدیران سازمان سینمایی وهمچنین جنبه کیفی امورحرفه ای دست اندرکاران سینما برای بهبود و ارتقاء فعالیت ها و در نتیجه تولیدات قلمداد شود.

نگاه جامع جشن دوازدهم به تولیدات به نمایش در آمده در جشنواره های فجر و موضع گیری شفاف و قاطع این انجمن در قبال چگونگی برگزاری این جشن ها طی ماه های پیشین و همچنین حضور فعالانه در جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان ، تاییدی است بر توجه انجمن منتقدان در راستای ایفای مسوولیت اجتماعی و فرهنگی خویش در قبال سینمای دوست داشتنی کشورمان.

امیدوارم برگزاری این جشن که به پشتوانه نظر کارشناسی و حضور فعالانه و داوری آکادمی اعضاء در انجمن منتقدان به وجود آمده و فارغ از شائبه ها و دخالت ها و سلایق شخصی و وابستگی های مبتنی بر رفاقت و مصلحت اندیشی و سایر انگاره های غیر تخصصی است، در روند حرکت سینمای ایران به منازل بالاتر و والاتر کیفی و ارتقاء فرهنگ و سلیقه سینمایی مخاطبان وعلاقه مندان مثمرثمر و مفید به فایده باشد.