1

پرسش‌های بی پاسخ یک رسانه سینمایی⇐چرا با اینکه دولت عوض شده، زیر‌مجموعه‌های سینمایی دولت قبل، همچنان فراخوان برگزاری جشنواره‌ منتشر می‌کنند؟/چه معنایی دارد که مدیران سینمایی دولت دوازدهم برای اولین جشنواره‌های سینمایی دولت سیزدهم برنامه‌ریزی می‌کنند؟/چرا مدیران قبلی از مناصب سیر نمی‌شوند و با اینکه دولت عوض شده همچنان می‌خواهند از بودجه‌های ملی ارتزاق کنند؟/بهتر نیست اجازه استقرار رئیس جدید سینما را دهند تا خودش باشد که برای برپایی یا عدم برپایی جشنواره‌های هزینه‌زا تصمیم گیری کند؟

سینماروزان: هرچند پیش‌بینی می‌‌شد تصمیم‌گیری درباره برگزاری یا تعدیل جشنواره‌های دولتی به روسای دولت سیزدهم سپرده شود ولی مدیران سینمایی دولت دوازدهم با وجود تغییر وزیر همچنان درحال انتشار فراخوان جشنواره‌ها هستند‌.

رسانه سینمایی سینماپرس در گزارشی تحلیلی به چرایی این ماجرا پرداخته است.

متن گزارش سینماپرس را بخوانید:

تصدی گری دولت دوازدهم قبل از نیمه مرداد به پایان رسیده ولی دست اندرکاران سینمایی آن دولت جوری برنامه ریزی کرده اند که کماکان سایه شان بر سر سینمای کشور پهن باشد از جمله آنکه برای برخی جشنواره های هزینه‌زای سینمایی با فضایی بسته در حال برنامه ریزی برای برپایی این رویدادها هستند در صورتی که بی تردید این مدیران فرهنگی دولت سیزدهم هستند که باید برای فرآیند برپایی یا عدم برپایی این رویدادها تصمیم گیری کنند.

در حالی که ویروس منحوس کرونا روزانه جان صدها نفر از هم میهنان ما را می گیرد و میزان تولیدات سینمایی طی بیش از یک و نیم سال گذشته به شدت کاهش داشته و سینمای ایران در آستانه ورشکستگی است و مدیران سینمایی دولت دوازدهم هیچ گونه تدبیری برای رفع بحران بیکاری، خانه نشینی و وضعیت اسفبار معیشتی سینماگران نداشته اند از چندی قبل به صورت مکرر توسط مراکز زیر مجموعه سازمان سینمایی فراخوان جشنواره های سینمایی بیرون می آید به نحوی که برای بسیاری از کارشناسان و دغدغه مندان سینما این پرسش به وجود آمده که چرا مدیران قبلی از مناصب سیر نمی‌شوند و با اینکه دولت عوض شده همچنان می خواهند خود را به نحوی به دولت جدید متصل کرده و از بودجه های ملی ارتزاق کنند؟

بی تردید پس از رأی اعتماد نمایندگان ملت به دکتر محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم، ایشان باید مدیران زیرمجموعه خود را تعیین کنند. در حالی که هنوز هیچ فردی به صورت رسمی برای ریاست سازمان سینمایی کشور منصوب نشده و به تبع آن هیچ یک از مدیران زیرمجموعه سازمان سینمایی معرفی نشده اند چه معنایی دارد که مدیران سینمایی دولت دوازدهم برای اولین جشنواره های سینمایی دولت سیزدهم برنامه ریزی می کنند؟

از آنجا که طی ماه های اخیر بسیاری از اهالی سینمای کشور به کرات خواستار برچیده شدن بساط جشنواره های زائد و بودجه بربادده سینمایی بودند شاید تدبیر مدیران سینمایی دولت سیزدهم بر این امر استوار باشد که اصلاً بخشی از این جشنواره ها را حذف و یا به صورت دوسالانه برگزار کنند تا در مصرف بودجه های بیت المال در این اوضاع بحرانی اقتصادی کنونی صرفه جویی صورت گیرد.

امید است مسئولان سینمایی دولت سیزدهم هرگز فریب مدیران دولت قبل در خصوص پیش دستی کردن برای برگزاری جشنواره های سینمایی را نخورند و خودشان برای این رویدادها تصمیم گیری داشته باشند و اجازه ندهند تا کسانی که ۸ سال بودجه های سینمایی کشور را صرف کارهای پوچ و بیهوده کردند و از هنرهفتم جز ویران سرایی باقی نگذاشتند همچنان در سینمای کشور ترکتازی کنند!




یک فتوا درباره اصرار بر برگزاری جشنواره‌های پرهزینه در دوران شیوع کرونا⇐شرعا حرام است!!

سینماروزان/سیدمجید حسینی: جشنواره کن برای دومین سال پیاپی به‌دلیل جلوگیری از اشاعه کرونا، تعطیل شده، جشنواره برلین هم آنلاین شده و بسیاری از جشنواره‌های معتبر جهانی تعطیل شده‌اند ولی در ایران از جشنواره مقاومت تا کودک و حقیقت و کوتاه و ورزشی و فجر حتی درون کرونا برگزار می‌شوند.

رسانه سینماپرس در تحلیلی بر اصرار بر برگزاری جشنواره‌های مختلف در یک سال کرونایی اخیر، برگزاری جشنواره‌های پرهزینه را شرعا حرام دانسته است!

سینماپرس نوشت: چندی قبل یکی از مدیران سینمایی کشور که اتفاقا سهم بسزایی در برگزاری جشنواره‌های سینمایی کشور عهده‌دار است از منتقدان برگزاری جشنواره گله نموده و ایشان را به نادانی محکوم کرده بودند با این استدلال که بودجه جشنواره‌ها اگر خرج نشود می‌بایست به صندوق دولت بازگردانده شود.

این رسانه ادامه داد: سوای نظر از غلط بودن چنین ادعایی با موازین بودجه‌بندی و اختیارات نهادهای اجرایی کشور برای درخواست صرف اعتبارات در محل‌های موازی و هم‌راستا می‌بایست این برادر بزرگوار و جمیع مدیران اجرایی در نظام جمهوری اسلامی را به تقوا سفارش نمود. آقایان مگر تصور نموده‌اند که بودجه‌های فرهنگی کشور میراث پدری ایشان است و یا آنکه گمان می‌کنند که به ضیافت دعوت شده‌اند که اگر نخورند دیگران می‌خورند! 

این رسانه سینمایی تاکید کرد: ریال به ریال بودجه کشور بیت‌المال ملت ایران است که می‌بایست روز قیامت برای صرف آن پاسخگو بود. پس اگر ادعای مسلمانی داریم صرف چنین بودجه‌هایی در صورتی که می‌دانیم عایدی محسوسی برای جامعه ندارد شرعا حرام است.




علیرضا رییسیان تاکید کرد⇐وقتی اکثر شهرهای ایران در وضعیت قرمز هستند و زیرساخت‌های برگزاری جشنواره به صورت آنلاین وجود ندارد، اصرار به برگزاری جشنواره‌های دولتی چه منطقی دارد؟؟؟/هیچ کدام از جشنواره‌هایی که در چند ماه گذشته برگزار شده‌اند جذابیت سال‌های گذشته را نداشتند و بسیار بی‌رمق بودند!!/وقتی جشنواره کن هم به‌خاطر کرونا لغو شده چرا مدیران جشنواره‌های داخلی خود را تافته جدابافته می‌دانند و راضی به تعطیلی نیستند؟

سینماروزان: علیرضا رئیسیان کارگردان سینما با اشاره به اینکه اغلب جشنواره‌های مهم دنیا در سال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا تعطیل شده‌اند تأکید کرد که جشنواره‌های داخلی که در این ماه‌ها برگزار شدند هیچ جذابیتی نداشتند.

علیرضا رئیسیان به خبرگزاری برنا اظهار داشت: تا امروز از زمان شیوع ویروس کرونا در جهان هیچ جشنواره‌ای به صورت کامل مثل سال‌های گذشته برگزار نشده و جشنواره‌ها در بهترین حالت در یک محدوده زمانی مشخص به صورت محدود برگزار شده‌اند.

کارگردان “چهل سالگی” و “ایستگاه متروک” خاطرنشان کرد: جشنواره‌هایی مثل ونیز در شرایطی برگزار شده‌اند که با شرایط کشور ما بسیار متفاوت است، آخرین دوره این جشنواره علاوه بر اینکه بسیار محدود و اصطلاحاً جمع و جور بود، در شرایطی برگزار شد که کشور ایتالیا و شهر ونیز در موج شدیدی از شیوع کرونا قرار نداشت ولی کشور ما در حال حاضر در شرایط خطرناکی است که بسیاری از مشاغل تعطیل هستند؛ افراد بسیاری برای جلوگیری از شیوع کرونا خانه‌نشین شده‌اند و الزامی به برگزاری جشنواره احساس نمی‌شود.

او افزود: در حدود یک سالی که ویروس کرونا در جهان شایع شده برخی جشنواره‌ها نیز به صورت غیرحضوری و آنلاین برگزار شده‌اند، اما برگزاری آنلاین جشنواره‌ها مستلزم فراهم کردن زیرساخت‌های اینترنتی است که در این کشورها زیرساخت‌ها فراهم بوده و در کشور ما اینگونه نیست و حضور در جشنواره آنلاین برای صاحبان آثار خطر قاچاق فیلم را به همراه دارد.

این کارگردان در ادامه گفت: با توجه به اینکه کشور ما در موج شیوع کرونا قرار دارد و اکثر شهرها در وضعیت قرمز هستند و از طرفی زیرساخت‌های برگزاری جشنواره به صورت آنلاین وجود ندارد، اصرار به برگزاری جشنواره را منطقی نمی‌دانم. حتی با نادیده گرفتن این شرایط هم تعداد فیلم‌های تولید شده کم است و نمی‌توان انتظار داشت که جشنواره‌ای باشکوه امسال برگزار شود.

کارگردان فیلمهای “دوران عاشقی” و “مردی بدون سایه” تأکید کرد: برگزاری جشنواره‌ فیلم فجر در این شرایط تصمیمات عجیبی است که مسئولان باید درباره دلایل اصرارشان به برگزاری، توضیحات قانع‌کننده‌ای دهند و نباید صرف وجود بودجه‌ای برای برگزاری جشنواره به اجرای این تصمیم پافشاری کنند. اگر جشنواره‌‌ فجر برگزار شد و هیچ نتیجه‌ای برای سینمای کشور نداشت و حتی شاهد ابتلای افراد حاضر در جشنواره بودیم مسئولان باید پاسخگو باشند.

او تصریح کرد: هیچ کدام از جشنواره‌هایی که در چند ماه گذشته با وجود رعایت نکات ایمنی برگزار شده‌اند جذابیت سال‌های گذشته را نداشتند و بسیار بی‌رمق بودند. در سالی که گذشت جشنواره فیلم کن، مهم‌ترین رویداد سینمایی جهان هم لغو شد و فقط بازار این جشنواره به صورت آنلاین برگزار شد، ما نباید خود را تافته جدابافته بدانیم، اصرار به برگزاری جشنواره‌های دولتی با بودجه‌های عمومی ضرورتی ندارد و پرسش‌های جدی برای این اصرار وجود دارد.

رئیسیان در پایان گفت: اگر برگزاری جشنواره فیلم فجر دلایلی غیرسینمایی دارد، بهتر است این دلایل مطرح شود چرا که با توجه به کیفیت برگزاری و میزان تولیدات سینمایی، برگزاری جشنواره منطقی به نظر نمی‌رسد و حاصلی برای سینما نخواهد داشت. شاید بهتر باشد این دوره از جشنواره را برای 6 ماه یا یک سال به تعویق انداخت تا با کیفیت بهتری برگزار شود.

 




واکنش یک نماینده مجلس به اصرار دولتیون برای برگزاری جشنواره‌های میلیاردی حتی در دل کرونا⇐جلوی ‎فساد در هرکجا که باشد باید ایستاد؛ چه در مجموعه‌های اقتصادی و چه در فرهنگ!/در راستای درخواست فعالان هنری در خصوص ریخت و پاش‌های جشنواره‌ای، تحقیق و تفحص از جشنواره های برگزار شده توسط وزارت ارشاد کلید خورد!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: اصرار بر برگزاری جشنواره در دل کرونا علیرغم مخالف بسیاری از سینماگران و رسانه‌ها همچنان ادامه دارد؛ جشنواره‌هایی که هر کدام میلیاردها تومان هزینه‌شان می‌شود ولی حتی در دوران پیشاکرونا هم خروجی قابل تاملی نداشتند چه برسد به حالا که کرونا آمده و نفس برگزاری جشنواره را زیر سوال برده.

به گزارش سینماروزان گویا بریز و بپاشهای بیهوده در جشنواره‌های دولتی بالاخره به گوش مجلسیان هم رسیده و نمایندگان مجلس قصد تحقیق و تفحص در این مساله را دارند.

حجت الاسلام محمدتقی نقدعلی نماینده مردم خمینی شهر در مجلس در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: جلوی ‎فساد در هرکجا که باشد باید ایستاد، چه در مجموعه های اقتصادی چه در فرهنگ.

این نماینده ادامه داد: در راستای درخواست فعالان هنری در خصوص ریخت و پاش‌ها، تحقیق و تفحص از جشنواره های برگزار شده توسط وزارت ارشاد همچون ‎جشنواره فجر، جشنواره فیلم کودک و نوجوان و سایر جشنواره‌ها کلید خورد.

اینکه مجلسیان در فاصله کوتاه تا پایان دولت اعتدال خواهند توانست جلوی اتلاف بودجه در جشنواره‌های میلیاردی را بگیرند یا نه را زمان مشخص خواهد کرد ولی آنچه مشخص است اوضاع اقتصادی خراب اهالی سینماست و اینکه با میلیاردهای مصروفه در این جشنواره‌ها میتوان برای چند ماه هم که شده، کمک کرد به معیشت زندگی سینماگران.




پرسش‌های قابل تامل خبرگزاری اصلاح‌طلب⇐آنان که برخلاف تاکیدهای ستاد ملی کرونا بر برگزاری حضوری جشنواره‌ها، اصرار دارند، بیشتر دغدغه‌ اقتصاد هنر را دارند یا منافع شخصی؟؟/آیا تنها نسخه‌ شفابخش برای حوزه‌هایی چون سینما، برگزاری جشنواره‌های متعدد است؟/اگر برگزاری رویدادهایی همچون جشنواره‌ فیلم و نمایشگاه کتاب، منتفی شود، هیچ ایده‌ دیگری در مدیریت فرهنگی کشور- با وجود یک لشگر مشاور، مدیر و پرسنل- برای حوزه‌ فرهنگ و هنر وجود ندارد؟

 

سینماروزان: وضعیت متناقض پیش‌روی اهالی سینما در روزگار کرونا روزبروز در حال افزایش است. از یک طرف مدام سینماها را به‌خاطر جلوگیری از شیوع کرونا تعطیل می‌کنند و از طرف دیگر مدیران سینمایی اصرار بی‌سابقه‌ای نشان داده‌اند برای برگزاری جشنواره‌های مختلف.

از یک طرف مدیران سینمایی مدام کمبود بودجه را بهانه عدم کمک به سینماگران بیکار درنتیجه کرونا می‌کنند و ازطرف دیگر میلیاردها تومان صرف برگزاری جشنواره می‌کنند.

این تناقضات اسباب ارائه تحلیلی از سوی خبرگزاری اصلاح‌طلب ایسنا و طرح پرسشهایی جدی در این باره شده است.

خبرگزاری ایسنا نوشت: متولیان جشنواره‌های زیرمجموعه‌ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با تاسی به جشنواره‌ی «ونیز» است که از مدتی پیش، تاکید بر برگزاری به شکل حضوری دارند. هرچند که در برخی اظهار نظر های مسؤولان جشنواره‌های ما آمده که ما به “دنیا” نشان خواهیم داد که کار فرهنگ تعطیل‌بردار نیست، اما معلوم نیست که چرا چراغ راه مدیران فرهنگی ما که می‌خواهیم به دنیا درس بدهیم، شده است تجربه‌ی جشنواره‌ی فیلم ونیز که در حد یک پیامبر در این حوزه برایشان اهمیت یافته است.

این خبرگزاری ادامه داد: به هر حال، همان‌گونه که در دنیا اقتصاد شاخه‌هایی چون سینما با بروز هیولای کرونا به‌شدت تحت تاثیر و تهدید قرار گرفته است، این وضعیت در کشور ما نیز با توجه به فشارهای تحمیلی و شرایط اقتصادی این سال‌ها، دوچندان بوده است و خواهد بود. از سویی، این پرسش هم مانند همیشه مطرح است که آیا آنان که بر برگزاری حضوری جشنواره‌ها، برخلاف تاکیدهای ستاد ملی کرونا اصرار دارند، بیشتر دغدغه‌ی اقتصاد هنر را دارند یا منافع شخصی خود را؛ چرا که همواره در رویدادهای گوناگون، حرف و حدیث‌هایی براساس قراردادهای برون‌سپاری حاصل از برگزاری جشنواره‌ها مطرح بوده است.

ایسنا افزود: حال باید دید که متولیان مدیریت فرهنگی ایران، از سه راه موجود، کدام را انتخاب می‌کنند؛ تعطیلی مطلق برنامه‌ها، برگزاری حضوری با ریسک بهداشتی بالا یا برگزاری منظم و مهندسی‌شده‌ی آنلاین تا اطلاع ثانوی را؟

این خبرگزاری اصلاح‌طلب تاکید کرد: دیگر اینکه آیا تنها نسخه‌ی آرامش‌بخش یا شفابخش برای حوزه‌هایی چون سینما، تئاتر، موسیقی، نشر و هنرهای تجسمی، نزد مدیریت فرهنگی کشور، تنها برگزاری حضوری رویدادهای سالیانه مثل برگزاری جشنواره‌های متعدد است؟ و آیا وقتی برگزاری رویدادهایی چون جشنواره‌ی فیلم فجر و نمایشگاه کتاب تهران که هر کدام از آنها مشغولیت حدود دو سوم از سال معاونت‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به خود اختصاص می‌دهند، منتفی شود، هیچ ایده‌ی دیگری در مدیریت فرهنگی کشور، با وجود یک لشگر مشاور، مدیر و پرسنل، برای حوزه‌ی فرهنگ و هنر وجود ندارد؟




دستورکار سازمان سینمایی پیش‌روی دبیران جشنواره‌های مختلف⇐به دنبال برگزاری آنلاین جشنواره‌ها باشید

سینماروزان: پس از آن که حسن روحانی رییس جمهور به صراحت از “مضر”بودن برگزاری جشنواره‌ها در دوران شیوع کرونا حرف زد حالا سازمان سینمایی هم از دبیران جشنواره‌های مختلف خود خواسته به دنبال برگزاری آنلاین باشند.

در تازه‌ترین جلسه هماهنگی جشنواره های سازمان سینمایی که با حضور حسین انتظامی رئیس سازمان سینمایی برگزار شد، رائد فریدزاده دبیر شورای بین‌الملل سازمان سینمایی و معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی گزارشی از تجربه بازار مجازی کن و حضور ایران در این جشنواره ارائه کرد.

در ادامه جلسه که ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره ملی فجر، محمد مهدی عسگرپور دبیر جشنواره جهانی فجر، علیرضا تابش دبیر جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان، محمد حمیدی مقدم دبیر جشنواره سینماحقیقت و سید صادق موسوی دبیر جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور داشتند با توجه به کرونا و ضرورت اتخاذ سیاستها و روشهای اقتضایی مقرر شد هر یک از دبیران در شورای سیاستگذاری خود، جنبه‌ و میزان برگزاری آنلاین را بررسی کنند.

اینکه سازمان سینمایی از دبیران جشنواره‌های زیرمجموعه خواسته به سمت برگزاری اکران آنلاین بروند اگر منجر به کاهش هزینه و حذف بریز و بپاش‌های متداول در برخی از این جشنواره‌ها گردد گامی رو به جلو است در عملکرد حسین انتظامی.




واکنش یک کارگردان مستقل به انفعال برگزیدگان جشنها و جشنواره های متعدد پیرامونی⇐چرا همكاران وقتی روي سن میروند فقط لبخند میزنند و از هيات داوران تشكر میکنند؟؟؟/چرا وقتی روی سن میروند از مطالبات زمين مانده سينماگران و حقوق صنفي مغفول اهالی سینما نمیگویند؟؟/چرا برگزیدگان محافل مختلف، زبان گوياي مردمي نیستند كه اين روزها زير بار مشكلات اقتصادي و معيشت له شده اند؟؟!/خوش و خرم و خندان جوري جايزه مي گيرند كه گويي ساكنين خوشبخت سياره ای ديگر هستند!!!

سینماروزان: برگزاری محافل مختلف سینمایی در ایران از جشنواره ها گرفته تا جشنها با قدرت ادامه دارد و به نظر میرسد همچنان یکی از سودآورترین روشها برای خرج بودجه های فرهنگی برگزار کردن جشن و جشنواره باشد.

باز اگر این جشنها و جشنواره ها مجالی برای بازگو کردن دغدغه های صنفی اهالی سینما و مردم بود شاید تحملشان راحتتر بود ولی حالا که حتی یک اظهارنظر انتقادی از این محافل بیرون نمی آید، چه؟؟؟

اصغر نعیمی نویسنده و کارگردان مستقل ایرانی در نوشتاری با عنوان «شاخ گربه»، سترونی این محافل را به چالش کشیده.

متن نوشتار اصغر نعيمي را بخوانید:

تعداد جشن ها و جشنواره هاي سينماي ايران روز به روز بيشتر مي شود. در همين چند هفته اخير جشن حافظ دنياي تصوير، جشنواره فيلم شهر، جشنواره سينما توروز در كيش، جشن آكادمي و… برگزار شدند و دوستان و همكاران عزيز ما روي سن رفتند، تشويق شدند، لبخند زدند، جايزه گرفتند و از هيات داوران و احتمالا همكاران شان تشكر كردند.

جايزه ها مبارك شان باشد اما آيا همين كافي است؟

من كه نديدم و نشنيدم هنرمندي حين جايزه گرفتن يا دادن آن از فرصت استفاده كند و صداي همكارانش باشد، از سينماگري بگويد كه محكوم به زندان شده يا در بازداشت است، موضعي در برابر سانسور بگيرد، يا اگر اينها را كنشي سياسي مي داند حداقل از مطالبات زمين مانده سينماگران و حقوق صنفي بگويد يا زبان گوياي مردمي باشد كه اين روزها زير بار مشكلات اقتصادي و معيشت له شده اند.

اين ميزان محافظه كاري و آسه آمدن و رفتن، اين بي توجهي مطلق به تعهد و مسئوليت اجتماعي هنرمند اصلا قابل درك و پذيرش نيست.

دوستي به مزاح مي گفت كاش حداقل آن بالا يك فحشي به ترامپ بدهند يا يك مرگ بر آمريكايي بگويند كه آدم حس كند دغدغه اي دارند و حرفي براي گفتن.

خلاصه همه خوش و خرم و خندان جوري جايزه مي دهند و جايزه مي گيرند كه گويي ساكنين خوشبخت سياره ديگري هستند.




اظهارات بازاریاب بین الملل یک فیلم برنده شیر طلا روی آنتن زنده⇐۸۰ درصد حضور خارجی سینمای ایران در جشنواره های بی ارزش بوده است!!/بعضی از این جشنواره ها حتی جایی برای نمایش فیلم ندارند!!!

سینماروزان: اینکه در دل تبلیغاتی که رسانه های دولتی بر کمیت حضور محفلی سینمای ایران میکنند یک بازاریاب بین الملل فیلمهای ایرانی به صراحت آب پاکی را روی دست متصدیان دولتی سینما بریزد قابل تأمل است.

مدیران دولتی مدام پز حضور در جشنواره های رنگارنگی را میدهند که برخی از آنها چیزی بیش از یک هفته فیلم نیستند و رسانه های مستقل هم مدام این پز را نقد کرده اند و حالا محمد اطبایی بازاریاب بین الملل فیلمهای ایرانی هم از این کمیت گرایی انتقاد کرده.

محمد اطبایی که از طریق دفتر “مستقلهای ایرانی” شرایط پخش فیلمهایی همچون “دایره” برنده شیر طلایی ونیز را فراهم کرده روی آنتن زنده شبکه سه با ارائه آماری از حضورهای جشنواره ای سینمای ایران گفت: ما تا الان 42000 حضور بین الملی داشتیم از این میان 4700 بار جایزه بردیم و 980 داوری داشتیم.

اطبایی ادامه داد: ما سه نوع جشنواره داریم: واقعی، شبه واقعی و کاذب. ما الان 10500 جشنواره فیلم داریم که ترکیبی از اینهاست و تعداد زیادی از آنان در چند سال اخیر راه افتاده!

اطبایی خاطرنشان ساخت: حضور سینمای ما فقط در 20 در صد جشنواره‌های واقعی و ارزشمند بوده است و حضور ما در 80 درصد جشنواره‌های بی ارزش بوده است. خیلی از این جشنواره ها حتی جایی برای نمایش ندارند و تعداد زیادی از فیلم های ویدئویی و کوتاه ما به آنجا می روند!!!




در دل جشنواره، فهرست کامل ۱۳ فیلم جشنواره که با حمایت فارابی تولید شده اند، منتشر شد⇔ پیشنهاد: آقایان و بانوان محترم حاضر در هیأت داوران فجر! حتی اگر بنا دارید دیر یا زود برای جلب حمایت فارابی اقدام کنید باز شرافت‌تان را گره نزنید به این امر! وجدان تان را قاضی کنید و سپس داوری کنید!

سینماروزان: بنیاد سینمایی فارابی بالاخره همزمان با برگزاری جشنواره سی و هفتم فجر فهرست کامل فیلمهایی که در تولید آنها مشارکت داشته است را اعلام کرد؛ فهرستی حاوی 13 فیلم مختلف که در بخشهای مختلف جشنواره حضور دارند.

با این آرزو که شفاف سازی فارابی در دل جشنواره عاملی نباشد برای تحت تأثیر قرار دادن هیأت داورانی که برخی از آنها دیر یا زود ممکن است برای حمایت از پروژه‌هایشان به سراغ فارابی بروند خطاب به آنها میگوییم: آقایان و بانوان داور! حتی اگر بنا دارید دیر یا زود برای جلب حمایت فارابی اقدام کنید باز شرافت کاری تان را گره نزنید به این امر! وجدان تان را قاضی کنید و سپس داوری کنید!

فهرست فیلمهایی که فارابی در جشنواره دارد، را مرور میکنیم:

–«غلامرضا تختی» (کارگردان: بهرام توکلی، تهیه‌کننده: سعید ملکان / مشارکت)

–«ماجرای نیمروز ۲: رد خون» (کارگردان: محمدحسین مهدویان، تهیه‌کننده: سیدمحمود رضوی / مشارکت)

–«قصر شیرین» (کارگردان و تهیه‌کننده: سید رضا میرکریمی / مشارکت)

–«مردی بدون سایه» (کارگردان و تهیه‌کننده: علیرضا رئیسیان / مشارکت)

–«سمفونی نهم» (کارگردان: محمدرضا هنرمند، تهیه‌کننده: زینب تقوایی / مشارکت)

–«بنفشه آفریقایی» (کارگردان: مونا زندی حقیقی، تهیه‌کننده: علیرضا شجاع‌نوری / مشارکت)

–«خون خدا» (کارگردان: مرتضی علی‌عباس میرزایی، تهیه‌کننده: سیاوش حقیقی / مشارکت)

–«طلا» (کارگردان: پرویز شهبازی، تهیه‌کنندگان: رامبد جوان، محمدحسین شایسته / اعطای وام)

–«پالتو شتری» (کارگردان: مهدی علی‌میرزایی، تهیه‌کننده: مجید شیخ‌انصاری / اعطای وام)

–«سونامی» (کارگردان: میلاد صدرعاملی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی / مشارکت)

–«یلدا» (کارگردان: مسعود بخشی، تهیه کننده: علی مصفا / مشارکت)

–«پالتو شتری» (کارگردان: مهدی علی‌میرزایی، تهیه‌کننده: مجید شیخ‌انصاری / اعطای وام)

–«شب آفتابی» (کارگردان: علی مدنی، تهیه‌کننده: زهرا مشتاق / فیلم اول، اعطای وام)




یک وزارت بهداشت به چند جشنواره نیاز دارد؟؟/آیا به جز جشنواره‌داری مسیری مفیدتر برای خرج بودجه‌های فرهنگی وجود ندارد؟

سینماروزان: وزارت بهداشت در سالهای اخیر در کنار جشنواره فیلم سلامت جشنواره ای به نام سیمرغ را هم مورد حمایت خود قرار داده است؛ جشنواره‌ای که عنوان بین‌المللی هم داشته است و حوزه های مختلف از فیلم تا تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی را دربرمی‌گیرد.

به گزارش سینماروزان فقط نگاهی به دست‌اندرکاران حاضر در جشنواره سیمرغ و کارنامه افرادی مانند محمدمهدی عسکرپور که در این سالها هیچ دستاورد مطلوبی برای مخاطبان سینما نداشته‌اند و ناچار از تلویزیون سربرآورده‌اند حکایت از فاصله بعید این جشنواره با نیازهای روز هنری کشور دارد.

اینکه جشنواره سیمرغ با کدام چشم‌انداز دبیری بخش فیلم خود را به عسکرپور داده جای سوال دارد؟ یا حضور یکی مثل حسین پارسایی در دبیری بخش تئاتر این جشنواره هم به اندازه کافی پرسش‌برانگیز است؛ پارسایی هرچند این اواخر با حمایت اپلیکیشنی منسوب به یک بانک نمایشی موزیکال را روی صحنه برد اما مدتهاست که به کار مدیریتی آن هم در حوزه نمایش خانگی مشغول است.

قصد نداریم سیاستهای معاونت فرهنگی-دانشجویی وزارت بهداشت که زعامت جشنواره سیمرغ را برعهده گرفته زیر سوال ببریم و خیلی هم خوب است که وزارتخانه‌ای متعلق به جامعه پزشکان که در سالهای اخیر مدام با هنرمندان دچار سوءتفاهم شده‌اند، سعی میکند با ورود به فعالیتهای فرهنگی بخشی از این سوءتفاهمات را تعدیل کند.

با این حال پرسش آنجاست که چرا بودجه‌هایی که بناست صرف امور فرهنگی-هنری شود در حیطه‌هایی به کار گرفته نمی‌شود که اثری فراگیرتر برای بدنه جامعه داشته باشد. برگزاری جشنواره ساده ترین و در عین حال تنبلانه‌ترین روند برای خرج بودجه است و اگر می‌بینیم تقویم سالانه فرهنگی ما پر شده از جشنواره های ریز و درشت یک دلیلش همین نگاه تنبلانه به کار فرهنگی است.

آیا به جای برگزاری جشنواره نمیتوان مجالهایی مفیدتر را برای خرج بودجه های فرهنگی درنظر گرفت؟ مجالهایی که در ارتباط نزدیکتر با مخاطب رقم بخورند؟ 

مطمئنا میشود.

یک راهش تغییر فاز خرج بودجه‌های فرهنگی از برگزاری جشنواره به سمت کمک به دیده شدن آثاریست که با نگاه فرهنگی وزارت بهداشت همسو هستند. سالانه صدها محصول هنری از فیلم تا سریال و آلبوم موسیقی و تابلوی نقاشی در ایران عرضه میشود و بسیاری از آنها به دلیل بنیه ضعیف تبلیغاتی درست دیده نمی شوند.

چرا ارگانی مانند وزارت بهداشت بودجه برگزاری جشنواره هایش را صرف تبلیغات آثاری نمیکند که نگاهی همسو با اهداف فرهنگی این وزارتخانه دارند؟؟

مثلا کمک به دیده شدن فیلم یا سریال یا حتی یک قطعه موسیقی که به صورت کاملا جوششی تولید شده اما با اهداف کلان وزارت بهداشت همخوانی دارد؛

این روندی است که نه فقط وزارت بهداشت که بسیاری از ارگانها و نهادهای دارای ردیف بودجه فرهنگی می‌توانند به آن به عنوان جایگزینی برای برگزاری جشنواره درنظر داشته باشند.




ریشخند رسانه اصلاح‌طلب به یک ترفند تبلیغاتی جعلی به نام «شرکت در فلان جشنواره»⇐ساده لوحانه و خنده آور!/شبیه ادعای یک همکلاسی که می‌خواست خواننده سیاهپوست شود!

سینماروزان: در سالهای اخیر نه فقط به مانند گذشته برخی از فیلمسازان سعی زیادی پیدا میکنند حتی حضورشان در یک هفته فیلم ساده را حضور جشنواره ای بپندارند بلکه برخی پای رویاپردازی را فراتر گذاشته اند و  از زمان تولید مدعی آن هستند که فیلمی برای فلان جشنواره تولید میکنند!

به گزارش سینماروزان این ادعاهای ساده انگارانه که بعضا روابط عمومی آثار هم در خبررسانیهای خود بر آن تأکید می ورزند با طعنه گزنده روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» مواجه شده که در یادداشتی این قبیل رفتارها را ساده لوحانه و خنده آور خوانده است.

متن یادداشت «اعتماد» را بخوانید:

ادعایی به نام شرکت در جشنواره

چه بازيگر باشيد و چه فيلمبردار، چه يك علاقه‌مند پيگير سينماي ايران و چه يك مخاطب ساده و بي‌ادعا، حتما بارها شنيده يا خوانده‌ايد كه فيلمسازي پيش از ساختن يك فيلم و ‌اي بسا حتي پيش از شروع تداركات آن، به همكاران احتمالي پروژه يا به رسانه‌ها مي‌گويد: «ما اين فيلم را براي اكران داخلي نمي‌سازيم. مي‌خواهيم براي جشنواره كن يا ونيز آماده‌اش كنيم»!

هر بار به هر كسي كه راوي اين ادعاي كارگردان يا تهيه‌كننده‌اي شده، گفته‌ام و مي‌گويم كه حتي جيم‌جارموش و ويم وندرس و ميشاييل هانكه و مايك لي هم نمي‌توانند بگويند من «دارم براي فلان جشنواره» فيلم مي‌سازم. تنها كسي كه مي‌تواند چنين جمله‌اي به زبان بياورد، كمپاني يا فردي است كه با فلان يا بهمان جشنواره، قرارداد دارد كه براي آن تيزر بسازد! فقط اوست كه مي‌تواند بگويد كارش «متعلق به» آن جشنواره است و دارد «براي» آن آماده‌اش مي‌كند. بقيه مي‌توانند نياتي در سر داشته باشند اما بايد كارشان تكميل شود و به رويت نماينده‌هاي انتخاب فيلم جشنواره مورد نظر برسد و بعد اگر در اين گزينش اوليه مقبول افتاد، هيات انتخاب جشنواره هم آن را ببينند و در صورت تاييد به اكثريت يا به اتفاق آرا، وارد يكي از بخش‌هاي جشنواره شود كه ممكن است بخش رقابتي باشد.
اين ادعا از سوي بسياري جوانان كه در حال ساخت فيلم كوتاهي هستند هم ديده يا بهتر است بگوييم شنيده مي‌شود. يعني سر بر آوردن اين ادعا كه «فيلم من از ابعاد جاري سينماي ايران فراتر است» از زمان پيش-توليد، آن هم از زبان پيش-فيلمسازان! بين خودمان بماند؛ يكي از دلايل ماجرا هم به اين بازمي‌گردد كه بازيگر يا هر همكار دعوت شده ديگر، تعجب خود را از موضوع «غيرقابل كار» فيلم در محدوده‌هاي جامعه و سينماي خودمان ابراز مي‌كند و فيلمساز مي‌گويد فيلمنامه‌اي كه در اختيار او قرار داده يا داستان دوخطي كه براي او بازگفته، اساسا بنا نيست به فيلمي براي اين سينما و اين اكران منجر شود بلكه از ابتدا و به قصد، براي فلان و بيسار جشنواره ساخته مي‌شود!
اين نوع تصميم پيشاپيش بي‌تعارف به همان اندازه ساده لوحانه و خنده آور است كه مثل ما دوستي در دوران دبيرستان داشته باشيد كه بگويد آرزو داشت يك خواننده سياهپوست شود!
حالا و در فاصله سه‌چهار ماهه تا جشنواره فيلم فجر خودمان هم شكل ديگري از اين رفتار دارد توسط برخي تهيه‌كننده‌ها، كارگردانان و احيانا به پيشنهاد مديران بس مدير و مدبر روابط عمومي و ارتباطات رسانه‌اي فيلم‌ها، رخ مي‌دهد: فيلم‌هايي كه هنوز در مراحل اوليه يا نهايي فيلمبرداري هستند، با تاكيد در تك تك خبررساني‌هاي اغلب غيرضروري‌شان مدام اعلام مي‌كنند كه «فيلم فلان براي نمايش در جشنواره فيلم فجر آماده مي‌شود»!

يعني از هم‌اكنون، جاي خود را در يكي از رديف‌هاي فهرست نهايي فيلم‌هاي بخش مسابقه جشنواره، قطعي و رزرو شده مي‌دانند. اين هياهوي پيش از تكميل فيلم هم اغلب به تصويرهايي از بازيگران و گريم و رنگ و لعاب فيلم در محيط مجازي، مزين است. طبعا هم سعي مي‌شود تصويرها از بازيگران مشهور و با فضا و قاب و ميزانسن كنجكاوي برانگيز انتخاب شود. يعني صرف حضور عوامل شناخته شده و بازيگران نام آشنا براي اينكه فيلم از حالا خود را حاضر در جشنواره بداند، كفايت مي‌كند. آن هم در شرايطي كه بسياري فيلم‌هاي كم مايه و كم رمق هم ممكن است بازيگران قابلي داشته باشند و نگاهي به حجم بي‌قاعده فيلم‌هاي روي اكران همين اكنون هم مي‌تواند نمونه‌هايي از اين عرض بنده را به سمع و نظرتان برساند. اما به باور آن دوستان به اصطلاح باهوش روابط عمومي، وقتي فيلمي با اين خبرهاي دم به دم از روزهاي تست گريم و فيلمبرداري‌اش به وفور «توي چشم مخاطب» فرو شد، ديگر به اين سادگي‌ها نمي‌توان از آن فضاي تبليغي پيرامونش فروكاست. تصور اين است كه توقعي همگاني براي تماشاي اين نوع فيلم‌هاي «توي بوق شده» در مرحله توليد، شكل مي‌گيرد و همين نيروي نهان، فيلم را تا تثبيت حضور در جشنواره به پيش مي‌برد!
خنك اين است كه اين اخبار، قاعدتا بايد با اتمام يك «مرحله» از كار ساخت فيلم و رسيدن به مرحله بعدي اعلام شود. اما نه تنها زودتر از اين اتفاق مي‌افتد، بلكه گاه حتي بدون آنكه لوكيشن فيلمبرداري تغييري كرده باشد و سر و شكل تازه‌اي در تصاوير پديد آمده باشد، به فاصله چند روز به عرصه شبكه‌هاي اجتماعي مي‌رسد. با عناوين بي‌اهميتي همچون «فلان آقا يا خانم بازيگر هم جلوي دوربين بهمان فيلم رفت» يا «رونمايي از گريم متفاوت آقاي الف در فيلم ب»! اين شيوه‌هاي شبه‌تبليغاتي، عارضه و بازتابي از همان پندار واهي اين روزهاست كه «بايد كاري كنيم كه ديده شويم»؛ و تصور اينكه ديده شدن يعني همين تعدد اخبار و بعد هم مشتي لايك و كامنت. اين نوع نگرش، اگر از پيشنهادهاي روابط عمومي فيلم‌ها باشد يك فاجعه است و وقتي به موافقت و احساس موفقيت سازندگان اصلي فيلم‌ها مي‌رسد، فاجعه‌اي فراتر: فيلمي كه «ديده شدن» در نظر سازنده‌اش به چنين بازي‌هاي كاذب و بچه گول زني معنا شود، خودش چه بيان و ساختاري خواهد داشت؟!




یک منتقد سینما در واکنش به اعلام ۱۰ گزینه اولیه معرفی به آکادمی⇐انتخاب فیلم برای اسکار با انتخاب فیلم برای جشنواره دفاع مقدس تفاوت دارد!!!

سینماروزان: فهرست اولیه گزینه های ایرانی معرفی به اسکار در حالی روز گذشته رسانه ای شد که غلبه فیلمهای ارگانی-دولتی در آنها بیش از هر چیز جلب توجه میکرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان فارغ از حضور محصولات 2ارگانی و 3ارگانی «نفس» و «ماجرای نیمروز» که با حضور مستقیم فارابی و البته ارگانهایی مانند تصویرشهر، حوزه هنری و نورتابان تولید شده اند، در این فهرست برخی از آثار دیگری که در سالهای اخیر با حمایت فارابی تولید شده اند و از جمله «ویلاییها»، «خانه ای در خیابان چهل و یکم»، «وارونگی» و «لاک قرمز» هم به چشم میخورند ضمن اینکه فیلم متبوع حوزه هنری یعنی «بیست و یک روز بعد» هم یکی از گزینه هاست.

احمد طالبی نژاد از منتقدان سینمای ایران در واکنشی کاملا کنایه آلود به انتخاب این ده گزینه برای اسکار از این گفته که معرفی فیلم برای اسکار با انتخاب فیلم با جشنواره هایی مثل دفاع مقدس تفاوت میکند؛ آیا یک دلیل این کنایه میتواند حضور برخی فیلمهای به ظاهر ارزشی و از جمله «نفس»، «ماجرای نیمروز» و «ویلاییها» در فهرست باشد؟؟

طالبی نژاد درباره پروسه انتخاب فیلم ایرانی برای حضور در آکادمی اسکار به «شرق» گفت: نکته‌ای در مورد معرفی فیلم به آکادمی اسکار وجود دارد؛ اینکه اسکار با جشنواره فیلم فجر، یا جشنواره دفاع مقدس و… تفاوت دارد. واقعیت این است که اسکار جشنواره نیست و رقابتی است در سینمای حرفه‌ای دنیا و در این پروسه در بخش فیلم‌های خارجی‌زبان فیلم‌ها از سراسر دنیا با هم رقابت می‌کنند.

او ادامه داد: قطعا در وهله اول فیلم‌ها باید از استانداردی برخوردار باشند و از طرف دیگر معرف فرهنگ سرزمینشان باشند و از همه اینها مهم‌تر این است که پخش‌کننده خارجی فیلم آن‌قدر نفوذ و قدرت داشته باشد که بتواند فیلم را به‌درستی معرفی کند و قدرت عرضه فیلم را داشته باشد.

طالبی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: به نظر می‌رسد برخی فیلم‌ها بنا بر مصالح خاصی انتخاب شده‌اند و باز هم تأکید می‌کنم که انتخاب فیلم برای آکادمی اسکار با سایر جشنواره‌های سینمایی؛ مثل جشنواره دفاع مقدس یا مقاومت و… متفاوت است، اما در مورد فهرست ١٠تایی که رسانه‌ای شده است باید بگویم نگاه منِ منتقد با اعضای آکادمی متفاوت است. اعضای آکادمی اسکار منتقد نیستند و درک آنها از سینما ماورای چیزی است که ما داریم و معیار، معیار سینمای حرفه‌ای است و با جشنواره‌های دنیا نیز متفاوت است و در مورد فیلم‌هایی که در فهرست ابتدایی هيئت انتخاب فیلم برای اسکار آمده است تنها می‌توان گفت که این فیلم‌ها همگی در سطح هم هستند.




چهار عامل تولید فیلم توقیفی به‌زعم «کیهان»⇐از اعطای بی‌ضابطه بودجه دولتی(!) تا حمایت سفارتخانه‌های غربی و…

سینماروزان: حل مشکل 5 فیلم توقیفی با اصلاح یا فیلمبرداری مجدد در کمیته بازبینی موجب آن شده که روزنامه اصولگرای «کیهان» در فهرستی به مرور 4 عامل اصلی تولید فیلمهای توقیفی بپردازد؛ عوامی که از اعطای بی ضابطه بودجه های دولتی-ارگانی تا حمایت سفارتخانه و جشنواره های غربی را دربرمی گیرد.

متن کامل گزارش «کیهان» را بخوانید:

اعلام چراغ سبز سازمان سینمایی به نمایش پنج فیلمی که توسط دولت یازدهم توقیف شده بودند، تازه‌ترین حاشیه سینمای ایران محسوب می‌شود. اهمیت این اتفاق بیش از آنکه به خود این فیلم‌ها برگردد، به عوامل و زمینه‌های تولید و نمایش چنین آثاری بر می‌گردد. چه اینکه، ظهور و بروز فیلم‌های به اصطلاح توقیفی و نوع برخورد با آنها، محتاج آسیب‌شناسی مدیریتی است. به ویژه اینکه همواره شاهد نوعی سرگردانی و تعارض در مواجهه مدیریت سینمایی با این گونه آثار هستیم. طوری که مشخص نیست این فیلم‌ها براساس چه قوانینی مجوز گرفته‌اند؟ چرا در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمدند؟ چه تغییراتی باعث شده تا آنها امکان نمایش بیابند؟ و…
سینمای ما طی چهار سال گذشته –از آغاز فعالیت دولت یازدهم- با معضل فیلم‌های توقیفی، بیشتر دست و پنجه نرم کرده است. اگر همین شرایط ادامه پیدا کند، نمی‌توان به رفع این مشکل امیدوار بود. یعنی مناسبات موجود در تولید فیلم در سینمای ایران به گونه‌ای است که همواره با چند فیلم غیرقابل نمایش و یا توقیفی روبرو خواهیم بود. با توجه به اینکه این گونه فیلم‌ها هزینه‌ها و خساراتی را به فرهنگ عمومی کشور وارد می‌کنند، باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش آنها باشیم. تا وقتی عوامل ساخت این نوع فیلم‌ها موجود باشند، فیلم‌های توقیفی و هنجارشکن نیز خودنمایی خواهند کرد. می‌توان با اصلاح ساختار مدیریتی – به ویژه در حوزه تخصیص بودجه – میزان فیلم‌های توقیفی را کاهش داد.
به طور کلی، چهار عامل عمده را می‌توان در ساخت فیلم‌های توقیفی، دخیل دانست.
عامل اول، بی‌برنامگی و نبود چشم انداز در سازمان سینمایی دولت است. به جز مدیران دهه 60 که راهبردهای(درست یا غلط) مشخصی برای سینمای ایران داشتند، سایر مدیریت‌های سینمایی به ویژه در دوره کنونی، نقشه راه و استراتژی خاصی نداشته‌اند. نتیجه فقدان برنامه راهبردی برای سینما، تولید تعداد زیادی فیلم بی‌هویت، بی‌ارتباط با مسائل جامعه و تعدادی نیز فیلم توقیفی است.
عامل دوم، اعطای بی‌ضابطه و غیرهدفمند بودجه دولتی به فیلمسازهاست. در کشور ما، اکثریت قریب به اتفاق فیلم‌ها با پول بیت‌المال ساخته می‌شوند. البته ، سرمایه‌گذاری نهادهای دولتی برای ساخت و حمایت از فیلم‌های ملی و استراتژیک، یک أمر مرسوم و ضروری است. اما هنوز مشخص نیست که چرا به برخی از تهیه‌کننده‌ها که بدون اهداف ملی و راهبردی فعالیت می‌کنند، بودجه دولتی داده می‌شود؟ گروهی از تهیه‌کننده‌ها به این دلیل که به سود مورد نظر خود، از طریق حمایت‌های دولتی دست می‌یابند، نسبت به محصول تولیدی خود هیچ اهمیتی نمی‌دهند. اگر یک تهیه‌کننده درباره بازگشت سرمایه خود از طریق فروش فیلم نگران باشد، بر محصول خود نظارت بیشتری می‌کند و اجازه نمی‌دهد که فیلمش، طوری ساخته شود که امکان نمایش نیابد. هدفمندسازی حمایت‌های دولتی از تهیه‌کننده‌ها و پروژه‌های سینمایی و کوتاه کردن دست افراد بی‌تعهد نسبت به این حمایت‌ها می‌تواند کمک زیادی به کاهش فیلم‌های توقیفی نماید.
عامل سوم، تلاش برای جلب توجه از طریق عبور از خط قرمزها است. برخی از کارگردان‌ها سعی دارند تا از طریق پرده‌دری‌های اخلاقی یا سیاسی برای فیلم خود حاشیه و جنجال درست کنند و از این طریق خود را مطرح کنند. بهترین برخورد با چنین کارگردان‌هایی این است که پروانه کارگردانی آنها برای همیشه باطل شود، مگر اینکه از مردم عذرخواهی کنند و به جای توهین به جامعه، خلاقیت هنری و تکنیکی خود را کار ببرند.
عامل چهارم هم محافل، سفارتخانه‌ها و جشنواره‌های غربی هستند. یکی از تاکتیک‌های دولت‌های غربی برای دخالت در سینمای ایران، تعیین جوایز و حمایت‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای از فیلم‌هایی است که در تضاد با منافع ملی و فرهنگ عمومی جامعه ایران است. برخی از کارگردان‌ها هم چون فاقد توانایی لازم در خلاقیت هنری و تکنیکی هستند، تلاش دارند تا با دست انداختن به شاخصه‌های مورد علاقه جشنواره‌های غربی و نهادهای خارجی، توجه آنها را به خود جلب کنند. این مقوله که از آن به عنوان سینمای «سفارتی» یاد می‌شود، یکی از امراض وارداتی و تحمیلی به سینمای ایران است که در دراز مدت حتی ممکن است موجب خشک شدن ریشه‌های سینما در کشور ما شود.




«کیهان» گزارش داد⇐هزینه چندمیلیاردی برگزاری جشن و جشنواره برای سینمایی که پرفروش‌ترین فیلم آن را فقط ۳ تا ۴درصد جامعه می‌بینند

سینماروزان: تعدد جشنهایی که به دنبال هم در خانه سینما برگزار میشود و از آن سو افزایش مدام دامنه جشنواره هایی که با بودجه نهادهای دولتی و شبه‌دولتی در کشور ما برگزار می‌شوند موجب آن شده که روزنامه اصولگرای «کیهان» در گزارشی صریح به انتقاد از بریز و بپاش میلیاردی این محافل بپردازد آن هم در حالی که پرفروش ترین فیلم سینمای ایران خیلی که هنر کند فقط 3 تا 4درصد جامعه ایران را به سینماها بکشاند.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

برپایی جشن‌های تکراری از جیب مردم

هنوز جشن کارگردانان سینما به پایان نرسیده که جشن منتقدان از راه رسیده است و بعد جشن دنیای تصویر و اینک در انتظار جشن خانه سینما نیز هستیم. ضمن اینکه جشن فیلم‌های کوتاه و مستند و همچنین انیمیشن را هم در طی همین مدت قلیل پشت سرگذاردیم. البته جشنواره‌های ریز و درشت به اصطلاح تخصصی و غیر تخصصی مانند جشنواره کودکان و نوجوانان هم برگزار شده و برخی دیگر نیز مانند جشنواره فیلم کوتاه، رشد و سینما حقیقت نیز در راه هستند، ضمن اینکه بازار تجلیل و تقدیر و تحسین هم به مناسبت‌های مختلف گرم است و در هر مناسبتی جشن و سور و ساتی برپاست!
اغلب شرکت‌کنندگان و هیئت‌های انتخاب و داوری و برگزیدگان و مجریان و اهداءکنندگان جوایز و … در این جشن ها و جشنواره ها هم اگر یکسان نباشند، مشابه بوده و سلیقه‌ها هم تقریبا یکی است. از همین روی تقریبا از همه این مراسم مختلف محصولات و نتایج همسان بیرون می‌آید!
اما آنچه ورای همه این ده‌ها و صدها جشن و مراسم در طی یک سال رخ می‌نمایاند، هزینه‌های هنگفتی است که تا چند صد میلیون و حتی رقم‌های بالای چند میلیارد تومان هم می‌رسد و بعضا گفته شده که مجموع این هزینه ها چند برابر کل بودجه ساخت فیلم‌های یک‌سال سینمای ایران است! البته غالبا بهانه این است که یک ریال از بودجه دولتی استفاده نشده و همه آن توسط حامی مالی تأمین گردیده است. ولی به جز اینکه اغلب حامیان مالی یاد شده دولتی بوده یا به نوعی به دولت و یا موسسات شبه دولتی متصل هستند و به هر صورت از جیب ملت هزینه می‌کنند، سوال اینجاست که چرا بایستی چنین هزینه‌های کلانی صرف برگزاری این تعداد کثیر مراسم و جشن‌های تکراری شود که حاصل اغلب آنها، یکی است؟!
چرا برای سینمایی که مخاطبان پرفروش‌ترین فیلم آن را حداکثر سه تا  چهار درصد از جمعیت این مملکت تشکیل داده و بیش از 95 درصد جمعیت ایران اساسا تماشاگر سینما نیستند، و از این منظر به هیچ عنوان سینمای مردمی تلقی نمی‌شود، مردم باید هزینه کنند تا مثلا عوامل فیلم‌های آن جایزه بگیرند، شبی را جشن برپا کرده و بریز و بپاش کنند.
چرا باید ازکیسه و جیب مردم، معارضان و معاندان با همین مردم و ارزش‌ها و باورهایشان را به روی صحنه این مراسم و جشن ها آورده و برایشان دست زده و نازشان را بکشند؟!
نمی شود حالا که سازمان و ارگانی وجود ندارد تا سر و سامانی به این افسارگسیختگی جشنواره ای دهد و اغلب موسسات و نهادها و ادارات هم برخود واجب می‌بینند بودجه‌های سرگردان خود را صرف بخش‌های فرهنگی کنند، دست از سر جشن و جشنواره بازی و تقدیر و تجلیل‌های تکراری برداشته و برای اموری به مصرف برسانند که حداقل بخشی از اختلال موجود در دستگاههای فرهنگی را التیام بخشیده یا لااقل به آنها دامن نزند؟!




مهدی کرم‌پور با انتقاد از جشنواره‌زدگی بیان کرد⇐به جز جشنواره‌های فجر و فیلم کوتاه بقیه جشنواره‌ها اضافی‌اند/یک عده آدم خاص و تکراری در همه این جشنواره‌ها به عنوان دبیر و کارمند حضور دارند/پولی وجود دارد که به بهانه برگزاری جشنواره‌ توسط عده‌ای خورده و بین‌شان تقسیم می‌شود/خروجی این جشنواره‌ها تنها حیف و میل کردن هزینه‌ها است/اگر جشنواره‌ای تأثیرگذاری داشته باشد به شکل مردم‌نهاد ایجاد می‌شود و نیاز به هزینه‌ دولتی نیست

سینماروزان: انتقادات به تعدد برگزاری جشنواره ها در سینمای ایران همچنان وجود دارد و از آنجا که تقریبا ماهی یکی دو جشنواره تازه هم در کشور راه افتاده یا برگزار میشود این انتقادات ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان در هفته های اخیر دو جشنواره تازه به دایره جشنواره‌های سینمایی افزوده شده؛ یکی جشنواره ای با نام «بیطار» که با حمایت سازمان دامپزشکی برگزار خواهد شد و دیگری جشنواره ای به نام «مسیر عشق» که نام سازمانهای مختلفی از حوزه هنری تا هواپیمایی آسمان و آستان قدس به عنوان حامیان آن مطرح شده است.

این تعدد برگزاری جشنواره ها با انتقادات مهدی کرم پور کارگردان سینمای ایران مواجه شده که در گفتگو با خبرگزاری دانشگاه آزاد«آنا» به صراحت به گلایه از بریز و بپاش در این جشنواره ها پرداخته است.

مهدی کرم‌پور گفت: علت حضور جشنواره‌ای مثل جشنواره فیلم فجر به عنوان یک جشنواره دولتی روشن است. حالا ممکن است که استراتژی خود را در سال‌های گذشته گم کرده باشد و یا اینکه نحوه برگزاری آن دچار تعارضاتی شده باشد اما علت حضور آن را می‌توان فهمید در حالی که واقعا علت حضور بسیاری از این جشنواره‌ها نامشخص است.

وی ادامه داد: یعنی جز جشنواره فیلم فجر و جشنواره فیلم کوتاه تهران تقریبا باقی جشنواره‌ها در طول سال جشنواره‌های اضافه‌ای هستند که علت برگزاری آن از طرف دولت با آن بودجه‌ها نامشخص است. در این دو جشنواره که نام بردم جوشش مردمی وجود دارد. البته می‌توان درباره نحوه برگزاری آن هم بحث و نقد کرد؛ اما در مورد باقی جشنواره‌ها علت وجودی آن‌ها برای ما نامشخص است جز اینکه یک پولی وجود دارد که باید توسط یک عده‌ای خورده و بین خودشان تقسیم شود.

مهدی کرم‌پور در خصوص لزوم برگزاری و تعدد جشنواره‌های سینمایی با تاکید بر این امر که لزومی به برگزاری این همه جشنواره نیست، عنوان کرد: یک زمانی، جشنواره‌ها بر حسب نیاز مردم برگزار می‌شد و مردم آن‌ها را درست می‌کردند؛ اما در حال حاضر به قدری تعداد جشنواره‌های سینمایی زیاد شده است که ضرورت برگزاری آن را متوجه نمی‌شویم و این برایمان حیرت‌انگیز شده است.

کرم‌پور با ذکر مثالی در این زمینه بیان کرد: به عنوان مثال نیاز و ضرورتی برای برگزاری جشنواره فیلم شهر که اکنون هم در حال برگزاری است، آن همه صرف این بودجه کلان وجود ندارد. یک عده آدم خاص و تکراری در همه این جشنواره‌ها به عنوان دبیر و کارمند حضور دارند که خروجی جشنواره‌هایشان تنها حیف و میل کردن هزینه‌ها است و هیچ تاثیرگذاری فرهنگی و اجتماعی ندارد. اگر جشنواره‌ای تأثیرگذاری فرهنگی و اجتماعی داشته باشد حتما خودش به شکل مردم‌نهاد ایجاد می‌شود و نیاز به این همه هزینه‌های دولتی نیست.

وی ادامه داد: واقعا اگر چنین پول‌هایی در عرصه سینما و نهادهای دولتی مثل سازمان سینمایی، حوزه هنری، شهرداری و … وجود دارد مستقیما طی یک دستورالعمل شفاف به فیلمسازانی که می‌خواهند فیلم‌هایی با اینگونه موضوعات بسازند؛ داده شود.




ادعای بازاریابی که در محفلی موسوم به جهانی فجر کارگاه «جشنواره‌یابی» داشت: سینمای ایران در سال ۹۵ به اندازه چهل سال جایزه گرفته!!!⇔سینماروزان: سهم‌مان از اکران جهانی چقدر است؟ همچنان نزدیک به «صفر»!

سینماروزان: افزوده شدن بر دایره حضور فیلمهای ایرانی در جشنواره‌های متفرقه که بعضا حتی در کشورهای مقصد هم جدی گرفته نمیشوند موجب بالا رفتن آمار جوایز هم شده است!

به گزارش سینماروزان این بالا رفتن کمّی حضورهای جهانی سبب ساز آن شده است که محمد اطبایی که خودش هم از طریق شرکتی به نام «مستقلهای ایرانی» به بازاریابی و پیدا کردن جشنواره و شرکت پخش فرنگی برای آثار ایرانی می پردازد در گفتگویی با «ایسنا» ادعا کند: «شمار جایزه‌های بین‌المللی سینمای ایران در سال ۱۳۹۵ به تنهایی برابر است با کل جوایز سینمای ایران در چهل سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۷۷».

آنچه این بازاریاب فیلم گفته پربیراه نیست بخصوص که اگر بدانیم بخش عمده ای از این آمار فله‌ای برآمده از هفته فیلمهای ایرانی است که اخیرا با نام «جشنواره فیلمهای ایرانی» در نقاط مختلف اروپا و آمریکا برگزار میشود و البته که کمترین اعتبار جشنواره ای ندارند.

مهمتر اما اینجاست که هرچقدر هم  در دریافت جوایز از جشنواره های گمنام رکورد بزنیم وقتی در سوی مقابل آمار اکران خارجی محصولاتمان نزدیک به صفر باشد نمی توانیم از تأثیرگذاری فرهنگی سخن گوییم! سینمایی که نه تنها در جهان بلکه حتی در منطقه هم بازاری ولو خُرد ندارد هرچقدر هم که در بخشهای اصلی و فرعی جشنواره ها حضور داشته باشد باز هم نخواهد توانست ادعای جهانی شدن داشته باشند.

محمد اطبایی و اغلب آنهایی که به دنبال مشتری خارجی برای آثار ایرانی در جشنواره های آن طرفی هستند اما در ادعاهای آماری خود نه تنها درباره آن ترفند تغییر نام هفته‌های فیلم به جشنواره حرف نمی‌زنند و درباره سهم اندک سینمای ایران از اکران جهانی نمی‌گویند بلکه در جشنواره هایی میلیاردی مانند جهانی(؟) فجر نیز کارگاههایی درباره روشهای پیدا کردن جشنواره برای عرضه فیلمها برگزار می کنند! چرا؟ برای کمک به افزایش این حضورهای کمّی؟؟؟

ادعاهای آماری محمد اطبایی را بخوانید:

 سینمای ایران در سال‌های پیش از انقلاب ۶۶۶ حضور، ۱۵۲ جایزه و ۷ داوری بین‌المللی داشته است. از ابتدای سال ۱۳۵۸ تا پایان سال ۱۳۹۵، در طی ۳۸ سال، ۳۴۹۳۰ حضور، ۳۶۸۵ جایزه و ۷۸۶ داوری بین‌المللی نصیب سینمای ایران شده است. به عبارتی، سینمای ایران در سال‌های بعد از انقلاب، در هر هفته به طور متوسط حدود ۱.۸ جایزه بین المللی دریافت داشته است، یعنی هفته‌ای ۱.۸ بار در سراسر جهان نام ایران با سینمای ایران مطرح شده است.

 در دو سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، آمار موفقیت‌های بین‌المللی سینمای ایران به دلایل مختلف افزایش چشمگیری داشته است، به گونه‌ای که در سال ۱۳۹۴، سینمای ایران ۲۲۷۱ حضور، ۳۸۲ جایزه و ۴۳ داوری بین‌المللی داشته و در سال ۱۳۹۵، این آمار به ۳۲۶۷ حضور (۱۴۴ درصد افزایش)، ۵۱۶ جایزه (۱۳۵ درصد افزایش) و ۸۵ داوری بین المللی دست پیدا کرده که حد نصاب جدیدی در تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود. شمار جایزه‌های بین‌المللی سینمای ایران در سال ۱۳۹۵ به تنهایی برابر است با کل جوایز سینمای ایران در چهل سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۷۷.

فعالیت‌های هفت نهاد رسمی و دولتی، بنیاد سینمایی فارابی، سازمان صدا و سیما، سازمان سینمایی سوره (حوزه هنری)، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، انجمن سینمای جوانان ایران و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سال ۱۳۹۵، منجر به ۳۷۶ حضور (حدود ۵/۱۱ درصد از کل حضورها) و ۸۸ جایزه بین‌المللی (حدود ۱۷ درصد از کل جوایز) شده است و هشت شرکت بخش خصوصی نیز در عرضه و پخش بین المللی سینمای ایران به فعالیت مشغولند که در سال ۱۳۹۵، ۶۵۷ حضور (حدود ۲۰ درصد) و ۷۹ جایزه بین المللی (جدود ۱۵ درصد) دریافت داشته‌اند.

پخش‌کننده‌های خارجی نیز حدود ۲۰۰ حضور و ۵۰ جایزه بین المللی برای سینمای ایران در سال ۱۳۹۵ رقم زده‌اند و نکته جالب توجه آنکه، الباقی حضورها و جایزه ها که به طور عمده توسط فیلم‌های کوتاه کسب شده، توسط خود کارگردان‌های فیلم‌ها به دست آمده است. به عبارتی دیگر حدود ۲۰۰۰ حضور (۶۰ درصد) و ۳۰۰ جایزه (۵۸ درصد) بین المللی توسط خود سینماگران ایجاد شده که متاسفانه در غالب موارد از جشنواره‌هایی با کیفیت پایین کسب شده است. کیفی‌ترین حضورها و جوایز بین المللی سینمای ایران در سال ۱۳۹۵، همچون چند سال اخیر توسط بخش خصوصی و پخش‌کننده‌های خارجی سینمای ایران، حاصل شده است.




حمید گودرزی طعنه به نوید محمدزاده را تکذیب کرد اما نگفت در ده سال اخیر به جز نوید کدام بازیگر با کاراکتری -زیرپیراهن به تن و رگی بیرون زده از گردن- سیمرغ گرفته؟!

سینماروزان: حضور حمید گودرزی در «دورهمی» و طعنه هایش به بازیگری با زیرپیراهن که چون در فیلم داد زده و رگ گردنش بیرون زده، سیمرغ گرفته، بیش از همه یادآور نوید محمدزاده در «ابد…» بود(اینجا را بخوانید) و همین موضوع با واکنش طرفداران نوید روبرو شد و کار را به جایی رساند که حمید گودرزی مجبور شود تکذیبیه بدهد.

به گزارش سینماروزان حمید گودرزی با تکذیب اشاراتش به بازیگری خاص گفت: مصاحبه من را کنار یکی از فیلمهای خیلی خوب و ارزنده سینمای ایران گذاشتند و در واقع خواستند حرفهای مرا ربط دهند به آن فیلم و بازیگر موردنظر اما من این موضوع را تکذیب میکنم چون انتقادم به کلیت فضای سینمای ایران بود!

گودرزی در حالی اشارات رخ داده درباره نوید محمدزاده و «ابد..» را تکذیب کرده که در سالهای اخیر مهمترین بازیگری که به واسطه ایفای نقشی با زیرپیراهن و البته داد زدن با بیرون زدن رگ گردن(!) سیمرغ گرفته نوید محمدزاده بوده است برای همان فیلم «ابد…».

اگر برندگان جشنواره فیلم فجر در دهه اخیر که با بالا رفتن دوز تلخی در سینما مواجه بوده ایم را مرور کنیم به نامهایی برخورد میکنیم همانند محسن تنابنده(فراری)، نوید محمدزاده(ابد…)، سعید آقاخانی(خداحافظی طولانی)، رضا عطاران(طبقه حساس)، رضا عطاران(دهلیز)، فرهاد اصلانی(خرس، زندگی خصوصی)، مهدی هاشمی(آقایوسف)، محسن تنابنده(سنگ اول و هفت دقیقه تا پاییز)، شهاب حسینی(سوپراستار)، امین حیایی(شب) و بهرام رادان(سنتوری).

در این میان هم به جز نوید محمدزاده و همان تجربه «ابد…» برنده سیمرغ دیگری را سراغ نداریم که کاراکتری زیرپیراهن به تن را ایفا کرده باشد و در عین حال حین دادن زدن در فیلم رگ گردنش هم بیرون زده باشد!!!




ادعای مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس: تفکر چپ، کلاه گشادی بر سر سینما و جشنواره امسال گذاشت⇔محصول متبوع این مدیرعامل «ماه گرفتگی» نیز از آثار حاضر در جشنواره امسال بود!

سینماروزان: در کوران نقدهایی که به جشنواره سی و پنجم فیلم فجر حتی از بازیگران و کارگردانانی که آثارشان به کمدی ناخواسته بدل شده بود و اسباب خنده مخاطبان را موجب شد، وارد می شود حالا محمدحسین نیرومند مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در یادداشتی با عنوان «کلاه گشاد بر سر متولیان سینمای ایران» که در «کیهان» منتشر شده به انتقاد از آثار حاضر در جشنواره پرداخته است.

به گزارش سینماروزان جالب اینجاست که نیرومند بخش عمده آثار امسال جشنواره را حاصل غلبه تفکر چپ بر سینما دانسته و این را هم گفته که این تفکر کلاه گشادی بر سر سینمای ایران گذاشته است.

این اظهارنظر در حالی بیان شده که فیلم ضدفتنه «ماه گرفتگی» که بودجه تولیدش توسط انجمن متبوع نیرومند تأمین شده بود نیز از آثار حاضر در جشنواره بوده ولی نیرومند ابدا درباره کیفیت این فیلم و چرایی بی توجهی مخاطبان به آن سخن نگفته است.

متن کامل یادداشت محمدحسین نیرومند را یا این توضیح بخوانید که برخلاف تصور ایشان ژانری به نام اجتماعی در هیچ فرهنگ سینمایی معتبری وجود ندارد؛ ما می توانیم از وسترن، اکشن، جنایی، نوآر، ماجرایی، ترسناک، رمانس و ملودرام به عنوان ژانر یاد کنیم و استفاده از واژه ژانر اجتماعی یک غلط کامل است:

کلاه گشاد بر سر متولیان سینمایی کشور!

از 44 فیلم به نمایش درآمده در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، حدود 26 فیلم در ژانر یا گونه ملودرام اجتماعی قرار دارد. بنابر این می‌توان درام اجتماعی را ژانر رسمی سینمای ایران تلقی کرد، اما ویژگی‌های این ژانر چیست که این گونه سینماگران کشور ما به آن اقبال نشان می‌دهند؟ مهم‌ترین ویژگی‌های سینمای اجتماعی عبارتند از:
– ژانر محبوب منتقدان، جشنواره‌های خارجی و داوران.
– تصویرگر زندگی طبقه فرودست یا متوسط
– بازتاب تاثیر رخدادهای عمده سیاسی یا اجتماعی بر زندگی و روابط انسان‌ها
– نوعی بیان غیرنمایشی بر جنبه‌های واقع‌گرایانه
– مکان‌های واقعی برای فیلمبرداری با نابازیگران
– تاکید بر واقعیت «رئالیسم» یا واقع نمایی
– احتراز از خلق قهرمان
– اجرای دوربین روی دست
– رفتن به مکان‌های فیلمبرداری واقعی عمدتا نقاط فقیرنشین شهرهای بزرگ
– فشرده‌سازی روایت به مدت زمانی محدود
– نقد اجتماعی به واسطه نفوذ تفکر چپ در جامعه هنری که هنر را وسیله‌ای برای بیان معضلات اجتماعی می‌پندارند
– و ژانری که قابلیت اعتراضی دارد.
با نگاهی به فیلم‌های جشنواره سی وپنجم به نظر می‌رسد ژانر اجتماعی یا بهتر است بگوییم ژانر رسمی سینمای ایران را باید این گونه توصیف کرد:
سینمای شبه‌اجتماعی، واقع‌گرایی و رئالیسم افراطی، بازنمایی تغلیظ شده، نگاه ژورنالیستی به مناسبات اجتماعی، مضامین تلخ و نا امیدکننده، نقد سیاسی اجتماعی کم‌مایه، بیان هنجارهایی که به واقعیت جامعه ایرانی مربوط نیست. بیان دغدغه‌های شخصی با ارزش‌ها و ضد ارزش‌هایی که دغدغه جامعه نبوده یا در گروه‌های حداقلی مطرح می‌باشد و سر انجام کپی‌های خام دستانه از سینمای اصغر فرهادی!
نگاه هیئت انتخاب جشنواره سی و پنجم با گزینش 26 فیلم در این ژانر و نیز توجه داوران جشنواره امسال با انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء»  و حتی سال گذشته با انتخاب فیلم «ابد و یک روز» از یک سو و سهم بالای این گونه آثار در سبد سینمایی کشور که وظیفه نظارت بر آن در شورای پروانه ساخت وزارت ارشاد است از سوی دیگر نشان می‌دهد که اولویت و هدف‌گذاری سینمای کشور بر تولید هرچه بیشتر این ژانر متمرکز شده است. در این صورت و براساس واقعیت‌های پیش گفته می‌توان نتیجه گرفت که:
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواسته یا ناخواسته با دامن زدن به تولیدات شبه‌اجتماعی، مشوق فیلم‌هایی می‌شود که باورهای فرهنگی و دینی جامعه را مورد هجوم قرار می‌دهند، فضای تلخ و یأس‌آلود این‌گونه آثار، تصویری ناامید‌کننده از آینده کشور ارائه می‌دهند، سبد سینمای کشور را از سایر ژانرهای سینمایی و مردم‌پسند محروم می‌کنند و سرانجام اقتصاد سینمای ایران را ورشکسته می‌کنند که این همان کلاه گشادی است که تفکر چپ بر سر متولیان سینمایی کشور گذاشته است!




توضبحات حمید نعمت‌ا.. درباره ایجاد تغییرات در نسخه جشنواره «رگ خواب»

سینماروزان: حمید نعمت ا.. امسال با «رگ خواب» در جشنواره حاضر بود؛ فیلمی جاندار و پویا که توانست سیمرغ بهترین بازیگری زن را هم از آن خود کند.

به گزارش سینماروزان نعمت ا.. درباره فیلم «رگ خواب» و تغییراتی که برای اکران عمومی خواهد داشت به «موج» گفت: زمان صداگذاری «رگ خواب» من در زابل مشغول فیلمبرداری «شعله ور» بودم و سر کار حضور نداشتم. علیرغم اینکه صداگذاری فیلم توسط دوستان کیفیت خوبی داشت اما لازم است شخصا تغییراتی در صدای فیلم انجام دهم. به جز این مساله، چند تغییر کوچک هم در تدوین «رگ خواب» انجام می شود تا فیلم برای اکران عمومی آماده شود.

کارگردان «بوتیک» درباره جدیدترین ساخته خود «شعله ور» که آن را با شرکت امین حیایی ساخته است گفت: فیلمبرداری فیلم مدت طولانی به طول انجامید و پس از پایان آن، تدوین را آغاز کردیم. بخش عمده ای از تدوین «شعله ور» به پایان رسیده و مسعود سخاوت دوست آهنگساز فیلم هم در حال انجام اتودهای برای ساخت موسیقی این فیلم است تا در نهایت «شعله ور» را آماده نمایش کنیم.




علاقمندی فیلمسازان یا ممیزی اداره نظارت؛ کدامیک عامل این وضعیت است؟⇐ویترینی پر از جنازه برای سال جدید سینما

سینماروزان/مهدی کشاورز: به جامعه ای که مردمش قبل از صرف صبحانه چشم و گوش خود را حبس صفحات تلگرام می کنند و آخرین تحولات فاجعه پلاسکو، آخرین کشته شدگان زمستانی جاده های منتهی به شمال ، آخرین وضعیت روادید امریکا ، آخرین وعده های مدیرعامل تیم محبوب برای فرار از محرومیت فیفا ، آخرین سایز آلاینده ها  و … توجه آنها را به خود جلب می کند توصیه می کنیم که گاهی برای رهایی از این همه استرس و  بمباران خبرهای درهم  به سینما پناه ببرند و دنیای مجازی مهندسی شده دیگر را این بار به روایت تصاویر جادویی تجربه کنند. مکشوفات جشنواره فیلم فجر چشم انداز اکران سال آینده را ترسیم کرده است؛ آمبولانس، برانکارد حمل میت و کاور زیپ دار، نمای هلی شات مستطیلهای خانه آخرت، قفسه های سردخانه،جسم سخت برای قتل های تصادفی،کفن، سنگ لحد، حلوا و خرما متریال غالب سینمای نوید داده شده است!

جسد اول در فیلم «خانه دیگری» کشف شد. دقایق زیادی هم روی زمین ماند. بیش از بیست دقیقه مویه و مکاشفه بالای سر میت . جسد دوم پا به دنیا نگذاشته جسد شد. نوزاد فیلم «ایتالیا، ایتالیا»!

جسد بعدی نقش اول فیلم «اِو» هست. شانس اصلی جایزه سیمرغ بلورین مقاوم ترین نقشِ نعش! پلان به پلان بالای سر میت. در حدی که میت با وجود بهره گیری از چندین قالب بزرگ یخ، بو میگیرد!  امان از وقتی که این عزرائیل درون فیلمساز ایرانی به کودک پنج ساله هم رحم نکند. مرگ خردسال از مسیر پشت پام و جسد منهدم شده پلیس فریب!  یاد آور حماسه «ملبورن» و سادیسم«هفت دقیقه تا پاییز» .

در فیلم «دریاچه ماهی» مواجه تماشاگر با پیکر یک رزمنده در داخل چادر معراج به وقوع می پیوندد. رخ به رخ، نفس به نفس! «ویلایی ها» رکورد می زند. فیلمساز حتی وسوسه می شود که غسل میت را در نمای نزدیک به خورد مخاطب بدهد!

کشت و کشتار فیلم «نگار» هنری تر است؛ به سبک کلاسیک فیلمهای اکشن. این بار غیر رئال می زنند و می کشند!

کارکتر فیلم «کوپال» آنقدر مرام دارد که کاری به همنوع خود نداشته باشد. او قاتل طبیعت است. چاقو برمیدارد و دل و روده یک حیوان را از جا در می آورد.

«آباجان» خیلی سعی میکند روی دست این جشنواره بیش از اینها جنازه باقی نگذارد اما یکهو در سکانس پایانی با یک کشتار دسته جمعی کم کاری در تولید میت را جبران می کند. اثر بعدی «بدون تاریخ بدون امضاء» به قول معروف اصل جنس است. پزشکی قانونی با آغوش باز سینما را بغل می کند. پسربچه ای روی تخت پزشکی قانونی آماده تشریح است. جسدش با ضجه های مادر دفن می شود. دستور نبش قبر می رسد. گوربه گور طوری، در شبی خوف آلود تشریح مجدد می شود و دکتر مربوطه با ولع خاصی تکه های خاک آلود کفن رو کنار می زند و به جان جسد می افتد و یحیی سابق با وجود این همه بلا همچنان سکوت میکند! در این فیلم یک فقره قتل دیگر هم گزارش شده است که بماند!

جسد بعدی «ماه گرفتگی» دارد. از دست میت خون می چکد و جای شکرش باقی است که مادر این جوان میت ، با جنازه پسرش روبرو نمی شود و فکرش به کارهای مهمتری گرم است!

  فیلم «انزوا» هم نتوانسته بی تفاوت از کاور زیپ دار اموات داخل سردخانه بگذرد. یک کامیون برای له شدن یک شخصیت خرج می شود!
کمدی «خوب ، بد، جلف» هم بی نصیب از جنازه نیست. منتها این بار بالای سر جنازه موقعیت کمیک خلق می شود. در فیلم «آذر» لحظه درگیری منجر به قتل تنها نقطه قوت فیلم است. تماشاگر فکرش را نمیکند و ناگهان صدای جیغ چند نفر در سالن نمایش پس از برخورد پس کله یک جوان با جسم سختی چون پره های رادیاتور شنیده می شود. میت بلند می شود. در اوج خوشحالی از اینکه این بار خبر مرگی نیست دوباره نقش بر زمین می شود و بی تکلف جان می دهد.

«پشت دیوار سکوت» با خون و دراکولا شروع می شود و به قتل یا خودکشی یک زن جوان بی پناه می رسد. دوباره آن برانکارد و کاور زیپ دار میت! «سارا و آیدا» دو نفرند و فیلمساز تصمیم گیری اش دشوار است چرا که باید یک نفر را برای سفر آخرت انتخاب کند.

«مقتول اهلی» قبل از جان دادن ، جیغ زنان همچو زنان، هفته اول جشنواره را به پایان می رساند.

«یک روز بخصوص» یک ساعت نمای بیمارستانی دارد اما قبل از اینکه کار به تابوت کشی برسد قصه به پایان میرسد. در فیلم بعدی قاتل مونث، با یک لگد زنی را از ماشین بیرون می اندازد و زیر برف و بوران جسد منجمد تحویل مخاطب می دهد و خودش در آسانسوری که از نظر فنی هرگز باعث خفگی هیچ مسافری نمیشود در آستانه خفگی قرار می گیرد.فیلم بعدی صحنه قتل بعدی است.

گروه فیلم «کارگر ساده نیازمندیم» حال و حوصله ترافیک بهشت زهرا را ندارد و با بنرهای تسلیت و طنین صدای مرحوم عبدالباسط فضای سیاه مرگ توصیف می شود. مورد بعدی قرعه به نام جوان کشتی گیر سوادکوهی می افتد. تصادف رانندگی و تدفین بالای یک تپه خوش منظره و دلگیر. قبر پسر جوان محل یادآوری عشق قدیمی مادر است تا حال و هوای تیره مرگ با غبار روبی از چهره یک عشق قدیمی تلطیف شود.

افتتاحیه فیلم «شنل» هم زنی را می بینیم در رخت سیاه عزا و اختتامیه نمایش های برج میلاد انیمیشنی است که اصلا راه ندارد جنازه ای دیگر روی دوش سینمای موعود ایران بگذارد.