1

همزمان با استقبال بینندگان در ایران؛ رقابت “مردی بدون سایه” با آثار پناهی و رسول‌اف در لندن

سینماروزان: “مردی بدون سایه” به کارگردانی علیرضا رئیسیان که این روزها در سینماها روی پرده رفته و مورد استقبال قرار گرفته است در دهمین دوره از جشنواره فیلم های ایرانی لندن حضور خواهد داشت.

 در این جشنواره که با تمرکز روی سینمای خاورمیانه از ۲۵ تا ۳۰ اکتبر در پایتخت انگلستان برگزار خواهد شد ۱۰ فیلم بلند و منتخبی از فیلمهای مستند و کوتاه از کشورهای مختلفی همچون ایران، افغانستان، مصر، عراق و ترکیه حضور دارند.

در این جشنواره علاوه بر عاشقانه رمزآلود علیرضا رئیسیان آثاری همچون شکستن همزمان بیست استخوان(جمشید محمودی)، سه رخ (جعفر پناهی)، لرد( محمد رسول‌اف)، بی وزنی( مهدی قادری فرد)، آوا (صدف فروغی)، رادیو آرزوها (بابک جلالی)، بستنی ترکی( کن اوکلی)، آخرین روزهای شهر (تامر السعید) و زاگرس( سهیم عمر خلیفه) به نمایش در می‌آیند.

سینماهای Cine Lumiere و Everyman نمایش دهنده آثار این رویداد سینمایی خواهند بود که با هدف نمایش فرهنگ و هویت ایرانی از طریق آثار سینمایی و به دبیری پژمان دانایی برگزار می شود.

علاقه مندان می توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت جشنواره مراجعه نمایند: www.ukiff.org.uk




جشنواره فیلمهای ایرانی، کنسرت‌گزار لس‌آنجلسی، خرده‌بورژوای مقیم آلمان و مخاطبانی که تحمیق می‌شوند

سینماژورنال/حامد مظفری: راه اندازی جشنواره‌هایی که پسوند ایرانی دارند در نقاط مختلف دنیا در دو سال اخیر به شدت فزونی یافته است.

به گزارش سینماژورنال همواره عادت داشتیم که از جشنواره فیلم کن و برلین و ونیز و لوکارنو و… بشنویم اما حالا چند ماهی است که نام جشنواره هایی را می‌شنویم با پسوند ایرانی؛ به عنوان مثال جشنواره فیلمهای ایرانی زوریخ، جشنواره فیلمهای ایرانی تورنتو، جشنواره فیلمهای ایرانی برلين، جشنواره فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو، جشنواره فیلمهای ایرانی لندن، جشنواره فیلمهای ایرانی پاریس، جشنواره فیلمهای ایرانی کلن و…كه البته برخی اوقات در خبرهاي روابط عمومي‌هاي فيلم‌هاي شركت‌كننده، پسوند ايراني قبل شهر برگزاري حذف و به جشنواره زوریخ و فرانکفورت بسنده می‌شود!

اما این جشنواره ها چه هستند؟ موجوداتی تازه کشف شده یا محصولاتی که پیشتر با نامی دیگر وجود داشته اند؟

اگر دقت كنيم این جشنواره‌ها دقیقا همان هفته فیلمهایی هستند که پیشتر توسط رایزنی های فرهنگی ایران در کشورهای مختلف برگزار می‌شده‌اند و حالا و برای آن که احتمالا نامی شیک‌تر برای آنها برگزیده شود و شاید بیلان مدیریتی سینما از حضور در جشنواره ها بیشتر و بیشتر شود نام “جشنواره فیلمهای ایرانی” را برای آن برگزیده اند.

حتی رییس هم اغوا شده

اینکه به ناگاه رییس سازمان سینمایی در نشست تقدیر از عوامل فیلم فرهادی در خانه سینما می گوید: «ما در سال گذشته ۳۷۰ جایزه دریافت کردیم و این یعنی اینکه هر روز سینماگران ایرانی در جشنواره های مختلف یک جایزه گرفتند.» را اگر کنار حضور سینمای ایران در جشنواره های معتبر جهانی که به زحمت به ده حضور می رسد بگذاریم فقط و فقط یک نتیجه عایدمان می شود و آن هم اینکه حتی سازمان سینمایی هم اغوای این هفته فیلمهایی شده که با نام جعلی جشنواره در حال برگزاری هستند.

البته برخی نیز از این می‌گویند که سازمان سینمایی هم برای برگزاری این جشنواره‌-نماها همکاری لازم را داشته است چراکه در همه مدت برگزاری این جشنواره‌ها که اتفاقا با برخی از دست اول‌ترین محصولات سینمای ایران رونق می‌گیرند سازمان سینمایی هیچ موضع‌گیری منفی نداشته است و حتی از خانه سینما و سازمان سینمایی نیز نمایندگانی به این جشنواره‌-نماها اعزام شده‌اند.

ردّپای یک ایرانی مقیم آلمان در برگزاری این محافل

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارند که ردّپای یکی از ایرانیاني خرده‌بورژوایی که در سالهای گذشته محصولاتی مشترک را درباره پناهندگان مهاجر ایرانی در آلمان تهیه کرده بود نیز در این جشنواره-نماها به چشم می خورد.

سازوکار این جشنواره-نماها را که زیر ذره بین می بریم می بینیم درست به مانند یک محفل یا دورهمی نمایش فیلم با آثار برخورد می‌شود؛ یعنی یک سری فیلم ایرانی در سالنی اجاره‌ای مثلا در فرانکفورت به نمایش درمی‌آیند و در پایان نمایش فیلمها هم به یک سری از آثار جایزه داده می‌شود. مخاطبان حاضر در این دورهمی هم یا دست اندرکاران فیلمهای حاضر در این دورهمی هستند یا خانواده کارمندان سفارتهای ایران در آن سوی دنیا یا برخی از ایرانیان مهاجر.

درست مانند کنسرتهای لس آنجلسی
اگر بخواهیم رک تر بگوییم برگزارکنندگان این محافل درست همان کاری را انجام می‌دهند که برخی از کنسرت‌گزاران لس‌آنجلسی در این سالها درگیر آن بوده‌اند. این کنسرت‌گزاران برای افزودن بر دامنه مخاطبان خود به جای یک خواننده، شرایط حضور چند خواننده را در یک کنسرت فراهم می‌کنند و به این ترتیب عایدی بیشتری هم خواهند داشت.

اما آن کنسرت‌گزاران هیچ گاه نام کنسرت را قلب به “جشنواره موسیقی” نمی کنند چون می دانند که جشنواره موسیقی چیزی دیگر است و کنسرت چیزی دیگر.

با این حال اما محفل نمایش چند فیلم ایرانی در یک شهر اروپایی به جای آن که هفته فیلم نامیده شود جشنواره نامیده می‌شود تا هر چه بیشتر در جهت تحمیق مخاطب پیش برویم؛ به عبارت بهتر نه تنها اعتباری سینمایی برای این محافل وجود ندارد بلکه انگار فقط برای این بنا شده‌اند که با تمرکز بر نام شهر اروپایی یا آمریکایی که دورهمی در آن برگزار شده ذهن مخاطب داخلی را به این سمت ببرند که این دورهمی‌ها متعلق به کشوری اروپایی هستند که محفل در آن برگزار شده!

اگر می‌بینیم اخبار این دورهمی‌ها بیشتر از کانال رسانه‌های کاملا دولتی داخلی و اغلب هم آن دسته از رسانه‌ها منتشر می‌شود که سعی زیادی در پربار نشان دادن کارنامه سینمایی مدیران دارند دقیقا در همین جهت است.

ترفندهایی برای موجه جلوه دادن کارنامه

اما اسفناک این است که برخی مدیران سینمایی فهرست حضور در این دورهمی های نمایش فیلم را در فهرست حضورهای رسمی جشنواره ای ایرانی قرار داده و پز این را می‌دهند که سینماگران ایرانی هر روز در جشنواره های خارجی جایزه گرفته اند.

به هر حال در سینمایی که جشنواره ای با نام “جهانی” حداقل 5 محصول دست اول برای رونمایی ندارد و مهمترین مهمان خارجی اش یک مجری زن ماهواره‌ایست استفاده از این ترفندها برای موجه جلوه دادن کارنامه سینمایی نباید آن قدرها عجیب باشد.