1

مدیرعامل فارابی فهرست کامل فیلمهایی که مورد حمایت ویژه این نهاد بوده‌اند را اعلام کرد⇐از فیلم آقازاده اصلاح‌طلب تا فیلم تهیه‌کننده «پادری»/از فیلم رییس شورایعالی تهیه‌کنندگان تا فیلم مجری طرح «شهرزاد» /از فیلم ارگانی «امپراطوری جهنم» تا فیلم تهیه‌کننده شکست خورده سینمای ایران

سینماروزان: به مانند سال قبل امسال نیز بنیاد سینمایی فارابی از برخی از سینماگران برای تولید آثارشان حمایت کرده است.

به گزارش سینماروزان علیرضا تابش مدیرعامل این نهاد برای ارائه بیلان کاری خود به ارائه فهرستی از سینماگران حمایتی فارابی پرداخته است.

جالب است که فارابی امسال فقط در تولید 14 فیلم حمایت ویژه یا مشارکت داشته که برخی از این فیلمها عبارتند از فیلم «فصل نرگس» به سرمایه گذاری آقازاده اصلاح طلب، «دعوتنامه» به کارگردانی رییس شورایعالی تهیه کنندگان، «ماجرای نیمروز» که تهیه کننده «پادری» آن را با همراهی تصویرشهر و حوزه هنری ساخته، «دریاچه ماهی» به تهیه کنندگی سعید سعدی، «ویلاییها» به تهیه کنندگی سعید ملکان مجری طرح «شهرزاد»، «شعله ور» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی تهیه کننده ای که در سالهای اخیر هر دو فیلم سینمایی اش «هیهات» و «ماهی سیاه کوچولو» در اکران شکست خوردند.

تابش درباره مجموع آثاری که مورد حمایت این بنیاد سینمایی قرار گرفته و فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را پُر کرده‌اند به «ایسنا» گفت: بنیاد سینمایی فارابی در سال سینمایی ١٣٩٥، بیش از 70 فیلم را مورد حمایت قرار داد که از این تعداد 43 اثر فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را پُر کرده بودند که 14 فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران و 7 فیلم در بخش چشم‌انداز سینمای ایران (مجموعاً 21 فیلم) در جشنواره پذیرفته شده‌اند که امیدواریم پس از پایان مراحل فنی همه این 21 فیلم فرصت دیده شدن در جشنواره را پیدا کنند.

مدیرعامل فارابی با توجه به نیاز مخاطبان سینما و گروه‌های مختلف سنی ادامه داد: بنیاد تلاش می‌کند با توجه به اهداف کلان و همچنین همسو با رعایت موارد قانونی و با توجه به دغدغه‌های مقام معظم رهبری، رویکردهای دولت و مراجع فرهنگی از فیلمسازان حمایت کند و انواع مفاهیم مختلف را از جمله انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، کیان خانواده، هنجارهای اجتماعی، سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی، کودک و نوجوان، کمدی، حادثه‌ای، هنر و تجربه و… را در بر داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه جذب حداکثر مخاطبان با عنایت به دغدغه‌های فرهنگی، از اولویت‌های اساسی بنیاد محسوب می‌شود، افزود: با توجه به سیاست‌ها و کارکرد بنیاد سینمایی فارابی در حمایت‌ از تولیدات سینمایی تلاش کردیم خروجی حمایت‌ها که در جشنواره فیلم فجر و بعد در اکران عمومی می‌بینیم با موضوعاتی از قبیل اقتصاد مقاومتی، محیط زیست و مسائل اجتماعی و خانوادگی متناسب باشد و علاوه بر کمیت فیلم‌ها به کیفیت آثار سینمایی توجه کنیم.

مشارکت فارابی در تولید«امپراطور جهنم» و انصراف این فیلم از حضور در جشنواره

تابش با تأکید بر اینکه امسال تاکنون 75 فیلم مورد حمایت بنیاد قرار گرفته‌اند که 58 فیلم با اعطای وام، 14 فیلم مشارکتی و 3 فیلم به صورت تولید مشترک از تسهیلات بنیاد بهره برده‌اند گفت: پنج فیلم «فصل نرگس» ساخته نگار آذربایجانی، «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان، «ویلایی‌ها» ساخته منیر قیدی، «دریاچه ماهی» ساخته مریم دوستی و «دعوتنامه» به کارگردانی مهرداد فرید که در جشنواره فجر حضور دارند از آثاری است که به صورت مشارکتی تولید شده‌اند.

وی به حضور فیلم «امپراطور جهنم» ساخته پرویز شیخ طادی در جشنواره اشاره کرد و گفت: بنیاد فارابی در ساخت این فیلم نیز مشارکت داشته است و در بخش چشم انداز سینمای ایران جشنواره فیلم فجر نیز پذیرفته شد اما تهیه کننده طی نامه‌ای به رئیس سازمان سینمایی فیلمش را از جشنواره خارج کرد و فیلم «شعله ور» ساخته حمید نعمت‌الله هم که در بخش چشم انداز پذیرفته شده بود، به جشنواره نرسید.

تابش همچنین گفت: عماد افروغ از اعضای هیأت انتخاب طبق اظهارنظری اعلام کرده بود دو فیلم «یه وا» آناهید آباد و «کارت پرواز» مهدی رحمانی جزو فهرست هیأت انتخاب بودند که در بخش چشم‌انداز (غیررقابتی) پذیرفته شدند اما تهیه‌کنندگانشان از حضور در این بخش، انصراف دادند.

علیرضا تابش اظهار داشت: بنیاد فارابی حمایت از فیلمسازان جوان به منظور رشد و شکوفایی ایشان و سینمای ایران را جزو وظایف اصلی خود قلمداد می‌کند تا در آینده شاهد آثار بیشتری از فیلمسازان نسل جدید و خوش فکر باشیم و از اینکه موفق شدیم در طول سال گذشته و امسال، علاوه بر حمایت از شخصیت‌های باسابقه سینما، از کارگردانان جوان هم حمایت کنیم، خرسندیم. همچنین حضور فیلم اولی‌ها و کارگردانان جوان در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر و رقابت با فیلمسازان حرفه‌ای علاوه بر دیده شدن تلاش آنها، باعث ارتقای کیفیت و محتوای تولید فیلم می شود.

وی ادامه داد: امسال 27 فیلم اولی مورد حمایت بنیاد فارابی قرار گرفت که 8  فیلم اولی در جشنواره پذیرفته شد. فیلم‌های آذر (محمد حمزه‌ای)، ایتالیا ایتالیا (کاوه صباغ‌زاده)، مادری (رقیه توکلی)، ویلایی‌ها (منیر قیدی)، ایستگاه اتمسفر (مهدی جعفری)، بن بست وثوق (حمید کاویانی)، شنل (حسین کندری) و دریاچه ماهی (مریم دوستی) فیلم‌های اول پذیرفته شده هستند که در دو بخش مسابقه (سودای سیمرغ) و چشم انداز سینمای ایران به نمایش در می‌آیند.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی افزود: همچنین در کنار حمایت از فیلم اولی‌ها، امسال توجه ویژه‌ای‌ به فیلم دومی‌ها نیز شد. فیلم‌های «اسرافیل» به کارگردانی آیدا پناهنده، «بدون تاریخ، بدون امضاء» به کارگردانی وحید جلیلوند، «سد معبر» به کارگردانی محسن قرائی، «فصل نرگس» به کارگردانی نگار آذربایجانی، «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و «ترومای سرخ» به کارگردانی اسماعیل میهن دوست ، فیلم دومی هستند که در این دوره از جشنواره حضور دارند.

مشارکت فارابی در فیلم‌های دفاع مقدس و انقلاب

این مدیر سینمایی با بیان اینکه فارابی در سال جاری از چندین فیلم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس حمایت کرده است که در جشنواره امسال شاهد آنها هستیم، ادامه داد: سه فیلم ویلایی‌ها (منیر قیدی) و ماجرای نیمروز (محمدحسین مهدویان) از جمله فیلم‌هایی هستند که در بخش مسابقه سینمای ایران و همچنین دریاچه ماهی (مریم دوستی) در بخش چشم انداز سینمای ایران پذیرفته شدند.

وی همچنین به حضور فیلمسازان زن در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: در این دوره از جشنواره فیلم فجر، شش کارگردان زن نیز حضور دارند که در فیلم‌هایشان به مسایل و دغدغه‌های زنان پرداخته‌اند و حرفی برای گفتن دارند. سینمای ایران همواره شاهد بوده موج فیلمسازی با محوریت زنان می‌تواند در جامعه و عرصه اجتماعی تأثیرگذار و مثبت باشد، همانطور که می‌بینیم در عرصه بین‌الملل نیز حضور مؤثری داشته و جوایزی نیز کسب کرده‌اند.

سایر فیلم‌ها ، متقاضی حضور در جشنواره جهانی فجر و جشنواره کودک هستند

تابش در ادامه افزود: سایر فیلم‌های مورد حمایت بنیاد سینمایی فارابی «سارا و آیدا» مازیار میری، «سوفی و دیوانه» مهدی کرم‌پور، «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی، «کمدی انسانی» محمد هادی کریمی، «یک روز بخصوص» همایون اسعدیان و «یادم تو را فراموش» علی عطشانی است که در جشنواره حضور دارند.

او همچنین خاطرنشان کرد: برخی از فیلم‌های مورد حمایت بنیاد فارابی نیز به دلیل اینکه در مراحل مختلف تولید هستند و یا می‌خواهند در سی‌اُمین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان و جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآیند، فرم جشنواره فجر را پر نکرده‌اند. از جمله می‌توان فیلم «شکلاتی» ساخته سهیل موفق و «سندباد و سارا» ساخته غلامرضا آزادی را نام برد که می‌خواهند اولین نمایش فیلم‌هایشان در جشنواره فیلم کودک و نوجوان باشد.

توجه به سینمای انیمیشن با گسترده شدن چتر حمایت‌ها

وی در ادامه گفت: بنیاد سینمایی فارابی با توجه به میزان منابع خود، سعی کرده است چتر حمایت خود را در سال جاری گسترده‌تر کند و ورود حرفه‌ای به سینمای انیمیشن را در دستور کار قرار داد و از چند اثر در مضامین مختلف حمایت کرده است و خوشحال هستیم که  به سینمای انیمیشن بیش از گذشته توجه می‌کنیم. از جمله می‌توان به پویانمایی «فیلشاه» اشاره کرد که فرم جشنواره را پر کرد اما به دلیل تمام نشدن مراحل فنی مورد ارزیابی هیات انتخاب قرار نگرفت که امیدواریم با سپری شدن مراحل فنی این فیلم در جشنواره جهانی فجر و جشنواره کودک حضور یابد.




حسین فرحبخش: دوره‌های سی و دوم و سی و سوم جشنواره فجر{با دبیری رضاداد} بدترین دوره‌های تاریخ جشنواره بودند!/آثار جشنواره امسال اغلب خنثی هستند به دلیل ممیزی گسترده در شورای پروانه ساخت!/در ماههای اخیر برای فیلمهای بی‌خاصیت پروانه ساخت صادر کردند و این مسأله هم در جشنواره و هم در اکران ۹۶ به ضرر سینمای ایران خواهد بود

سینماروزان: حسین فرح‌بخش، تهیه‌کننده و کارگردان سینما که این روزها فانتزی-موزیکال پرفروش «آس و پاس» را به عنوان تهیه کننده روی پرده دارد و سال قبل با اولین تجربه خرده پیرنگش «آب نبات چوبی» در جشنواره حضور داشت در تازه ترین گفتگویش که با «جام جم» انجام شده از عدم خویش بینی به جشنواره امسال فجر سخن گفته است.

به گزارش سینماروزان فرحبخش گفته است: سال قبل پیش بینی کردم که جشنواره سی و چهارم خیلی مفید و خوب باشد. گفته بودم که هم جشنواره خوبی خواهیم داشت و هم فیلم‌های متنوعی در آن به نمایش درمی‌آید. این درحالی بود که جشنواره قبل تر و دوره سی و سوم، بدترین دوره تاریخ جشنواره فیلم فجر بود؛ هم به دلیل مدیریت و هم به دلیل کیفیت پایین فیلم‌ها. این مساله باعث شد که بیشتر تماشاگران در طول برگزاری جشنواره، تقریبا اکثر فیلم‌ها را در نیمه رها کنند و از سالن سینما بیرون بروند، اما در جشنواره سال گذشته این اتفاق برعکس افتاد و تماشاگران فقط چند فیلم را به صورت نیمه‌کاره رها کردند و بیشتر فیلم‌ها را تا پایان دیدند، چون هم باکیفیت بودند و هم متنوع.

پیش بینی بسیار بد برای جشنواره امسال

کارگردان فیلم‌های «خصوصی» و«مستانه» افزود: پیش‌بینی من برای جشنواره فیلم فجر امسال، پیش بینی بسیار بدی است. این پیش‌بینی هم از اطلاعاتی ناشی می شود که دارم. همه‌چیز در این زمینه به بحث صدور پروانه ساخت در ارشاد برمی‌گردد و فیلم‌هایی که در این دوره از جشنواره به نمایش درمی‌آیند، از همان مرحله صدور پروانه ساخت وضعیتشان مشخص بود؛ آثاری که تقریبا به‌طور مطلق خنثی هستند و توان جذب تماشاگر و تاثیرگذاری بر مردم را ندارند. مهم هم نیست در چه ژانری و با چه موضوعی از جمله اجتماعی، طنز و ملودرام، سیاسی، مذهبی ساخته شده باشد. چون هر موضوعی که خنثی باشد به هیچ عنوان به درد مردم نخواهد خورد. بنابراین امسال از نظر تنوع موضوعی، ساختار و محتوا سال بسیار بدی را برای جشنواره فیلم فجر پیش‌بینی می کنم.

فرح‌بخش ادامه داد: قرار است بخش عمده‌ای از همین فیلم‌های جشنواره، سال بعد اکران شود. فیلم‌هایی که بیشتر آنها را نمی توان تحمل کرد و دید؛ چه فیلم های بخش مسابقه و چه فیلم‌های بخش غیررقابتی. دلیل این مساله هم سیاستگذاری‌های غلط سینمای ایران است که برای فیلم‌های بی خاصیت، پروانه ساخت صادر می کند. البته آرزو می‌کنم صد در صد پیش‌بینی من غلط از آب درآید. اگر در روزهای باقی مانده امسال و در اوایل سال آینده، فیلم‌های خوب، جذاب و تماشاگرپسندی ساخته نشود، شاهد اکران بسیار بدی در سال 96 خواهیم بود.




امتداد انتقادات به برگزاری هزینه‌زای بین‌الملل فجر⇐علیرضا رئیسیان: فلسفه “جهانی” نامیدن این جشنواره زیر سوال است

سینماژورنال: بین الملل فجر برای دومین سال پیاپی برگزاری مستقل را تجربه می کند و همچنان این انتقادها نسبت به جدایی این بخش از جشنواره فجر است که در کانون توجه قرار دارد بخصوص که در روزهای اخیر رییس سازمان سینمایی از کمبود بودجه برای ارتقای منزلت سینماگران حرف زده و بسیاری برگزاری جشنواره ای هزینه‌زا در شرایط بی‌پولی را اقدامی غیرحرفه ای می دانند.

به گزارش سینماژورنال علیرضا رییسیان کارگردان سرشناس سینمای ایران از جمله چهره های منتقد جداسازی بین الملل از فجر است.

این کارگردان در تازه ترین گفتگویش که با “باشگاه خبرنگاران” انجام شده درباره این جدایی گفت:  جداشدن بخش جهانی جشنواره فیلم فجر از بخش داخلی مثل این می‌ماند که دوقلوهای به هم چسبیده را از هم جدا کنیم. نود درصد این اتفاق لطمه زننده است و در بهترین حالت فقط ده درصد امید به حیات باقی می‌ماند. پس از آنجا که بخش بین الملل محملی برای تربیت سینمای داخلی و خارجی بود، جداکردنش امر پسندیده‌ای نیست.

به دلیل محدودیتهای نمایشی نمی توانیم شاهد جشنواره ای جهانی باشیم

وی افزود: اینکه می‌گویند با جداسازی اتفاق مهمی را رقم زدیم، باید منتظر خروجی آن در پایان جشنواره باشیم و قضاوت نکنیم؛ اما فکر می‌کنم از لحاظ مفهومی کار اشتباهی است. از طرفی به دلیل مسائل متعدد از جمله محدودیت‌های نمایشی نمی‌توانیم شاهد جشنواره‌ای جهانی در بخش رقابتی و مسابقه ملی به معنای واقعی باشیم؛ چون آنهایی که نام جشنواره جهانی را به معنای اصلی آن یدک می‌کشند، اجازه پخش فیلمهایی را می‌دهند که در دنیا تراز اول و اکران اولشان باشد، در نتیجه فلسفه این نامگذاری (جهانی شدن) مورد پرسش قرار می‌گیرد و محدودیت‌های جشنواره جهانی فجر امکان ارسال فیلم های تراز اول دنیا را به وجود نمی‌آورد.

اشتیاق و حرارتی میان اهالی سینما نمی بینیم

کارگردان فیلم سینمایی «دوران عاشقی» ادامه داد: در مرحله بعد، فضای عمومی این جشنواره در سینمای ایران دیده و حس نمی‌شود ؛ یعنی مانند جشنواره داخلی فجر و دیگر جشنواره‌هایی که شاهد فضایی گرم در اجرا و قبل از اجرا هستیم، اشتیاق و حرارت را در بین اهالی سینما نمی‌بینیم.

رئیسیان افزود: نکته آخر اینکه اگر قرار است جشنواره جهانی فیلم فجر از هر جهت به ارتقای سینمای ملی کمک کند، نیاز به دوگانگی، جداسازی و صرف هزینه های جداگانه نبود.

وی افزود: از طرفی باید به این نکته مهم توجه داشت؛ چون یک سینماگر مدیریت این جشنواره را برعهده دارد، توقع سینماگران از فیلم‌ها و برگزاری بسیار بالاتر می رود که این موضوع در کیفیت روند جشنواره تاثیرگذار خواهد بود.




پرسش روزنامه اصولگرا⇐آيا شوراي راهبردي سينماي ايران منحل شده است؟ یـــــا امتیازات سازمان، اعضای شورا را به سکوت واداشته؟

سینماژورنال: شورای راهبردی سینمای ایران از شهریورماه پارسال اعلام موجودیت کرد و در هفته های ابتدایی آغاز فعالیتش بیانیه های تند و تیزی هم می داد اما هر چه به زمان جشنواره نزدیکتر شدیم این شورا فعالیتش کمتر شد و در هفته های اخیر هم که اصلا خبری از این شورا نیست.

به گزارش سینماژورنال همین مسأله عاملی شده است تا روزنامه اصولگرای “جوان” در گزارشی با عنوان “چرا ديگر از بيانيه‌هاي آتشين خبري نيست؟” به طرح احتمال انحلال شورای راهبردی بپردازد و این فرضیه را طرح کند که امتیازات تحصیص یافته از سوی سازمان سینمایی به اعضای شورا بوده که باعث شده آنها فعلا سکوت اختیار کنند.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

شورایی که می خواست مشاوره دهد

شهريورماه پارسال و در آستانه روز ملي سينما، شورايي به نام شوراي راهبردي تحقيق و توسعه سينماي ايران آغاز به كار كرد؛ شورايي متشكل از تعدادي از سينماگران ايراني كه از كارگردان گرفته تا بازيگر و تهيه كننده در آن حضور داشتند.

اين شورا آن طور كه خودش ادعا مي‌كرد به دنبال آن بود كه در مقاطع حساس سينمايي كشور با ارائه مشاوره به مديران سينمايي، آنها را در جهت تصميم‌گيري‌هاي درست ياري كند.

ايوبي ابتدا واكنش نشان داد و بعد امتیاز داد
البته كه حجت‌الله ايوبي نيز سريع‌تر از حد تصور در برابر اين خواسته‌ها به حرف آمد و از اعضاي اين شورا خواست براي اينكه سايه رانت‌خواري از سر سينما كم شود، خودشان پيشقدم شوند و براي ساخت آثارشان از حمايت‌هاي دولتي استفاده نكنند، اما اين اتفاق باعث كوتاه آمدن اعضاي شوراي راهبردي نشد و برخي از چهره‌هاي آن كوشيدند به نقد ادبيات واكنشي رئيس سازمان سينمايي دست زنند.

اين بار ايوبي به پاسخگويي دست نزد، ولي در مقابل نه‌تنها پروانه ساخت فيلمنامه‌اي از مهدي كرم‌پور از جمله اعضاي اين شورا به سرعت صادر شد كه در كنار آن شرايط حضور برخي از اعضاي اين شورا در هيئت‌هاي انتخاب و داوري جشنواره فيلم فجر فراهم آمد.

مهدي كرم‌پور، عضو هيئت داوران فيلم اولي‌هاي جشنواره سي و چهارم شد و سيدجمال ساداتيان و مهدي فخيم‌زاده نيز به هيئت داوران بخش اصلي راه يافتند. از آن جالب‌تر اين بود كه براي يكي از اعضاي شوراي راهبردي يعني فخيم‌زاده علاوه بر كرسي داوري، بزرگداشتي ويژه هم برگزار شد تا همه چيز در خدمت اعضاي شوراي راهبردي باشد.

درّي با استعفا از شورا هم مغضوب بود، اما حاضران در شورا به هيئت داوري راه يافتند
مدتي پيش از استفاده از اعضاي شوراي راهبردي در جشنواره شايعاتي طرح شد درباره جدايي برخي از اعضاي شورا مطرح شد اما در اين ميان درّي تنها چهره‌اي بود كه به صراحت استعفاي خود را از شورا اعلام كرد، ولي بقيه سعي كردند در اين باره وضعيت نه تأييد نه تكذيب را در پيش گيرند.

پيش‌بيني مي‌شد دري بعد از استعفا راحت‌تر بتواند توليد پروژه‌اي تاريخي به نام «پهلوان خشمگين» كه پروانه ساختش را هم گرفته بود در دستور كار قرار دهد، اما عقبه حضور در شورا باعث شد هيچ گونه حمايتي از جانب سازمان سينمايي براي توليد اين پروژه به وي محول نشود!

دري حتي با استعفا از شورا هم نتوانست پروژه‌اش را امتداد دهد و باقي‌ماندگان در شورا اما به هيئت‌هاي داوري جشنواره راه يافتند.

امتیازات آن قدر بوده که اعضای شورا را به سکوت واداشته؟
حالا در ابتداي سال جديد و در شرايطي كه بيشتر از چهار ماه از آخرين بيانيه شوراي راهبردي مي‌گذرد، هيچ خبري از اين شورا نيست.

بسياري انتظار داشتند شورا لااقل در آستانه نوروز و در شرايطي كه مشكلات رفاهي بسياري گريبانگير اعضاي صنف سينماي ايران است يك بيانيه راهبردي بدهد، اما گويا امتيازاتي كه اعضاي شورا در راستاي حضور در جشنواره و دريافت پروانه ساخت و گرفتن وعده حمايت از ارگان‌هاي سينمايي دريافت كرده‌اند، آن قدر بوده كه فعلاً ترجيح مي‌دهند بي سروصدا امور شخصي خويش را پيش گيرند تا شايد اگر باز هم در مسير دريافت پروانه ساخت به مشكل خوردند يا نيازمند دريافت كمك‌هاي دولتي براي ساخت آثارشان بودند به ارائه بيانيه‌هاي راهبردي درباره اوضاع سينماي ايران دست زنند.




سازمان اوج با رد دو ادعاي تهيه كننده متبوعش: دبير جشنواره فراموش كرد اين فيلم را به هيات انتخاب بدهد

سینماژورنال: سازمان هنری-رسانه ای اوج امسال سرمایه تولید چهار فیلم را فراهم کرده بود که در این بین دو فیلم “ایستاده در غبار” و “بادیگارد” به دلیل کیفیت بالا به بخش مسابقه جشنواره راه یافتند و انیمیشن “فهرست مقدس” هم در میان انیمیشنهای برگزیده جشنواره بود با این حال فیلم چهارم که “هیهات” نام داشت حائز صلاحیت حضور در جشنواره تشخیص داده نشد.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق گلایه های تهیه کننده را موجب شد که از هیات انتخاب انتقاد کرد و البته وعده حضور فیلم در بین الملل فجر را داد. این تهیه کننده در روزهای اخیر نیز از طریق رسانه متبوعش مرتب بر حضور “هیهات” در بین الملل فجر تاکید کرده بود آن هم در حالی که دبیرخانه بین الملل نام هیچ کدام از فیلمهای ایرانی این جشنواره را اعلام نکرده است.

نقض اول

اتفاق جالبتر اما به تازگی رخ داده که سازمان اوج با ارسال خبری به رسانه ها از عدم حضور فیلم در بین الملل فجر سخن گفته و به بیان بهتر سخنان تهیه کننده فیلم را نقض کرد.

در خبر سازمان اوج آمده: با عنایت به اتفاق پیش آمده برای فیلم سینمایی «هیهات» در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر، سازمان هنری رسانه‌ای اوج تصمیم دارد این فیلم را در بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر نمایش ندهد و نخستین اکران این فیلم به چهاردهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مقاومت موکول می‌گردد.  اوج ادامه داده: ابتدا قرار بود این فیلم در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر رونمایی شده و در بخش سودای سیمرغ این جشنواره حضور یابد اما علی‌رغم تحویل این فیلم به دبیرخانه جشنواره فجر، این فیلم با اقدام غیر قانونی دبیر جشنواره در هیئت انتخاب جشنواره به رأی گذارده نشد و با بی مهری کنار گذاشته شد.
اوج افزوده: با توجه به این اتفاقات این سازمان هنری رسانه ای تصمیم گرفت رونمایی از «هیهات» را به جشنواره مقاومت و هفته دفاع مقدس موکول نماید.

این سازمان خاطرنشان ساخته است: «هیهات» برای نمایش در جشنواره فیلم فجر امسال آماده شد اما به گفته دبیر جشنواره، وی فراموش کرد که فیلم را به هیئت انتخاب بدهد و به همین دلیل، «هیهات» از حضور در این جشنواره بازماند.

نقض دوم

به گزارش سینماژورنال پیشتر رضا مقصودی از اعضای هیات انتخاب جشنواره از دیده شدن دو اپیزود “هیهات” توسط هیات انتخاب سخن گفته بود.

مدتی بعد تهیه کننده فیلم در گفتگو با “هفت” از دیده شدن هر چهار اپیزود توسط هیات انتخاب صحبت کرد.

حالا اما سازمان سرمایه گذار تولید فیلم این مساله را طرح کرده که دبیر فجر فراموش کرد که اصلا اثر را به هیات انتخاب ارائه کند تا در کنار نقض وعده حضور فیلم در بین الملل فجر، ماجرای دیده شدن فیلم توسط هیات انتخاب را هم نقض کند.




ادعای مدیر کاخ جشنواره درباره کودتا علیه وی!

سینماژورنال: بهروز غریب پور کارگردان تئاتر که سابقه خوبی در اجرا و راه اندازی سازه های هنری مانند فرهنگسرای بهمن دارد امسال به عنوان مدیر کاخ جشنواره فیلم فجر فعالیت می کرد.

به گزارش سینماژورنال غریب پور حین حضورش در مقام مدیر کاخ سعی زیادی کرد که نظمی نسبی به کاخ بدهد اما شاید کم تجربه بودنش در این حیطه باعث شد نتواند چنان که باید از پس کار برآید.

بهروز غریب پور در تازه ترین گفتگویش با “اعتماد” که به بهانه چرایی جدایی اش از تیم اجرایی بازسازی تئاتر شهر بوده است از این گفته که به همراه همسرش مشغول فراهم آوردن مقدمات بازسازی تئاترشهر بود که به ناگاه کودتایی علیه وی صورت گرفته و برکنار شده است.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی غریب پور درباره کنار گذاشته شدنش از روند بازسازی تئاتر شهر را ارائه می دهد:

يكي از اتفاقاتي كه بسياري معتقد بودند اگر بهروز غريب‌پور مي‌بود به شكل ديگري رقم مي‌خورد اتفاقاتي بود كه براي تئاتر شهر افتاد. اما شما ظاهرا پيشنهاد بازسازي تئاتر شهر را رد كرده بوديد؟
گزارش غلطي است. من شش ماه تمام در تئاتر شهر مستقر شدم. در دوره مديريتي آقاي پارسايي. خودم به دليل مسووليت‌هايي كه داشتم نظارت عالي مي‌كردم و همسرم به عنوان فرد مستقر سر پروژه بودند و ايشان دو كار بسيار عمده كردند. يكي اينكه با تمام كساني كه در تئاتر شهر كار مي‌كردند يا كار كرده بودند، مصاحبه كردند كه محيط كار شما چه اشكالاتي دارد و چه امتيازاتي بايد داشته باشد تا شما احساس آرامش كنيد. منهاي مسائل مربوط به حقوق و دستمزد و كار دوم جمع‌آوري همه اطلاعات فني در سرتاسر كشور و كاتالوگ‌هاي خارجي كه ما چه سيستم‌هايي را در ايران مي‌توانيم تامين كنيم و چه سيستم‌هايي را از خارج از كشور. نظارت تيم فني هم با خود من بود كه ما چه بكنيم كه تئاتر شهر از اين مشكل عمده رهايي پيدا كند. اين مربوط به سال ٨٥ است.


درباره خود بناي تئاتر شهر هم كاري انجام داديد؟
مفصل! با گروهي فني طراحي كه مي‌كرديم. آسيب‌شناسي تئاتر شهر را هم داشتيم. آسيب‌شناسي خود تئاتر شهر كه يك ساختمان زيباست اما ناكارآمد است. چون تئاتر شهر معماري خيلي خوبي دارد اما ناكارآمد است. بارها گفتم كه تئاتر شهر، ساز زيبايي است كه صداي بدي دارد. وقتي داخل سالن مي‌نشينيد رديف اول و دوم مجبورند سرشان را بالا بگيرند. صحنه عمق ندارد. در رديف‌هاي كنار آگوستيك بسيار كم است و راه‌حل‌هاي مقطعي هم ديگر جواب نمي‌دهد. و ناگهان يك كودتا شد و مرا كنار گذاشتند!

از كجا فهميديد كودتاست؟!
شما وقتي مي‌بينيد تيم ديگري آمده‌اند و دارند كار مي‌كنند كودتاست ديگر! من يك كتابچه درباره آسيب‌هاي تئاتر شهر ارايه كرده بودم، پيش‌بيني‌هايي كه كرده بودم و همه اينها در صورتي بود كه ما اصلا قرارداد نداشتيم. نه قرارداد داشتيم نه دستمزد دريافت كرديم.


پس چرا اين كار را كرديد؟
چون عشقم تئاتر است!


شما پروژه به اين بزرگي را بدون قرارداد و دستمزد انجام داديد؟
يك ريال هم نگرفتيم!


فقط براي عشق به تئاتر؟
دقيقا! حتي همان‌طور كه گفتم همسرم را هم درگير كار كردم. براي اينكه ايشان مدير فوق‌العاده‌اي هستند و من هم گفتم براي كاري كه عشق من است و به نوعي همه دغدغه زندگي من به آن تعلق دارد ايشان هم كمك مي‌كنند. بنابراين حداقلش اين بود كه محترمانه به من مي‌گفتند شما ديگر در پروژه نيستيد اين هم دستمزد شما!


اين كودتا به قول خودتان تصميم چه كساني بود؟ يا چه عواملي باعث آن شد؟
خانواده تئاتر هم موثر بودند كه چو انداختند بهروز غريب‌پور و حسين پارسايي مي‌خواهند سه ميليارد و چهارصد ميليون به جيب بزنند!
غير منصفانه و كاملا غلط بود! گزارشات مكتوب و اسناد هست مي‌توانند مراجعه كنند و ببينند كه ما چنين پولي نگرفته بوديم. موقعي كه زلزله بازسازي در دوره آقاي جنتي به راه افتاد، طبيعي است كه اگر شرايط تغيير كرده بود از ما مي‌پرسيدند شما تا كجا پيش رفتيد؟چرا متوقف شد؟ چه ميزان از اين بازسازي‌ها را قبول داريد يا نداريد؟ اما دوباره سراغ يك تيم ديگر رفتند.


ولي ظاهرا از شما خواسته شده بود كه همكاري كنيد.
عرض مي‌كنم. وقتي در مصاحبه‌هاي مطبوعاتي دوستان گفتند هيچ گزارشي وجود ندارد من معترض شدم و گفتم به كتابچه مراجعه كنيد. حتي شيت‌هاي معماري وجود دارد. آقاي معمار، مدير كل اداره ساختمان وزارت ارشاد با من صحبت كردند كه اگر نظري داريد بفرماييد، ما در خدمت هستيم. خانم مقتدي هم همين را گفتند. گفتم من داراي شأنيتي هستم! اين‌طور نيست اگر نظري داشته باشيم بيايم! طبعا اگر با من قرارداد نبنديد، اگر از من دعوت نكنيد به معناي كسي كه در راس كار است حاضر نيستم مشاور باشم و بنابراين به كرات هم گفته‌ام كه من حاضر نشدم همكاري كنم. من قول داده بودم تئاتر شهر را چنان بازسازي كنم كه تا ٤٠ سال آينده نيازي به تعمير نباشد مگر تعميرات جزيي كه در هر ساختماني به وجود مي‌آيد و آسيب‌هاي جدي تئاتر شهر را از بين ببرم.


واقعا در شرايط كنوني مي‌توانيد چنين تضميني بدهيد؟
ادعا كردم و ادعا مي‌كنم هيچ كس به اندازه من نه صحنه را و نه سالن را مي‌شناسد. براي اينكه سالن‌هاي متعدد ساختم، سال‌ها روي صحنه نفس كشيدم، مشكلات را مي‌دانم، تئاتر شهر را مي‌شناسم و در آن زندگي كرده‌ام. الان هم من نمي‌دانم چه اتفاقي خواهد افتاد. يكي از عكاسان معتبر به من گفت براي عكاسي به سالن اصلي رفته بودم و موقع عكاسي آنقدر به پاي اين و آن خوردم كه به جاي عكس گرفتن فقط در حال عذرخواهي بودم. بنابراين اعتقادم بر اين است كه حركت كاملا غيرحرفه‌اي و غلطي انجام شد.


در جريان كم و كيف بازسازي كنوني هستيد؟
نه، من در جريان نيستم! اما اين را مي‌توانم بگويم كه نخستين شرط من اين بود كه تئاتر شهر به مدت شش ماه تا يك‌سال بايد تعطيل شود. كامل! تا تداخلي وجود نداشته باشد و بازسازي با آرامش خيال، بدون رفت و آمد، بدون مزاحمت هر تيم براي تيم ديگر انجام شود. اين كاري است كه در همه ساختمان‌هاي دنيا انجام مي‌شود. مثال زدم «بالشوي تئاتر» كه ويترين دوره تزاري، ويترين دوره اتحاد جماهير شوروي و حتي ويترين دوره فروپاشي اتحاد جماهير شوروي است وقتي قرار شد بازسازي شود، سه سال و نيم تعطيل بود. در حالي كه بالشوي تئاتر خارج از روسيه و از يك‌سال قبل برنامه‌هايش رزرو مي‌شود. تا اين حد اهميت جهاني دارد. اينكه يك گروه بروند مزاحم تيم بازسازي شوند كاملا غلط است و اصلا با اين قضيه شوخي نداشتم.


خب با چنين استدلالي نخستين چيزي كه به شما مي‌گويند اگر تئاتر شهر را تعطيل كنيد ما كجا اجرا كنيم، در اين مورد چه بايد كرد؟
بله ما آلترناتيو نداريم. مثلا تئاتري براي سالن اصلي پيش‌بيني شده، خب كجا برويم اجرا كنيم. اما خب مي‌شود آلترناتيو جور كرد. اما شما با ساختماني كه مي‌تواند كاراتر، درست‌تر و مفيد‌تر باشد، صرف اينكه با يك نفر قرارداد بستيد و اينگونه رفتار مي‌كنيد و همه را در معرض خطر قرار مي‌دهيد. مثل اتفاقي كه حين نمايش “ترور” رخ داد. فرض كنيد اصلا بد طراحي شده، وقتي داريد بازسازي مي‌كنيد سعي و خطاست. ممكن است فرو بريزد و دوباره تلاش مي‌كنيد. اما وقتي يك نفر دارد بازسازي مي‌كند، يك نفر تعمير مي‌كند و يك نفر تئاتر اجرا مي‌كند خب طبيعي است كه تداخل مي‌كند و در عمل چيزي كه من پيش‌بيني كرده بودم به وجود آمد.


نكته اينجاست كه مهم‌ترين سالني كه دغدغه بازسازي را ايجاد كرد سالن اصلي بود. ولي بلافاصله سالني كه از فرآيند بازسازي خارج شد سالن اصلي بود و از سالن‌هاي كوچك‌تر شروع كردند. اما اين داستان سوي ديگري هم دارد. آثاري كه در طول اين يك‌سال در سالن اصلي اجرا شدند جز در موارد محدود به هيچ‌وجه شأنيت سالن اصلي را نداشتند…
دقيقا! مديريت جامع يعني همه ابعاد را نگريستن. يك: چرا تئاتر شهر و سالن اصلي بازسازي شود؟ چون ويترين تئاتر كشور است. اگر ويترين تئاتر كشور نيست خب تئاتر پارس هم رو به موت است به آنجا هم برسيد. شما بايد در تعيين استراتژي مديريت و نوع آثاري كه به صحنه مي‌رود تجديد نظر كنيد، و من به عنوان يك تئاتري نمي‌رفتم تنها مانند يك مهندس معمار بازسازي كنم و به امان خدا رهايش كنم، من شرط و شروط داشتم. اگر رفتم جايي بدون حتي يك برگ قرارداد به اين دليل بود كه مي‌گفتم خانه خود من بايد تعمير شود. اينكه قرار باشد هر چيزي را در سالن اصلي تحت عنوان نمايش روي صحنه ببرم قطعا با اين روند مخالف بودم.


در عمل هم اين كار را انجام مي‌داديد؟ چون خيلي‌ها اين حرف را مي‌زنند.
من نشان دادم اصلا و ابدا با هيچ كسي تعارف ندارم. من با خانواده تئاتر هم تعارف نداشتم. من از اصول حرفه‌اي حرف مي‌زنم. مي‌توانيد حرفم را در تريبون جهاني منتشر كنيد اگر يك نفر كه مرمت كرده، بازسازي كرده، حرف‌هاي مرا به سخره گرفته و گفت اشتباه است من حرفم را پس مي‌گيرم. خب دوستان تجربه ندارند. من مرمت كاخ سابق شهرباني را مديريت كردم و با اينكه وزارت امور خارجه پافشاري مي‌كرد كه زودتر كار تمام شود به تيم خودم گفته بودم مادامي كه اين مرمت باب طبع و مديريت و نام من نباشد به هيچ كس اجازه بهره‌برداري نمي‌دهم. و اجازه ندادم. با وزارتخانه‌اي روبه‌رو بوديم كه هم قدرتمند است و هم از جنس عشق و علاقه من نيست. حالا چطور است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كه از جنس تمايلات و علايق من است، حرف مرا جدي نمي‌گيرد.


چرا؟
مديركل ساختمانش به من «زنگ مي‌زند» كه شما هم اگر نظري داريد بفرماييد! اين شوخي گرفتن تخصص است! شوخي گرفتن تجربه است!سرانجامش هم همين مي‌شود! قطعا به شما خواهم گفت هيچ كدام از اين آقايان راه‌حلي را كه من به ذهنم رسيده بود كه چطور عمق سالن اصلي را بيشتر كنيم به ذهن‌شان خطور نكرده بود.




بهترین بازیگران جشنواره سی و چهارم به انتخاب یک فارغ‌التحصیل اُپرا

سینماژورنال/ثنا حاجی‌زاده(فارغ‌التحصیل اُپرا و کارشناس بازیگری): در مرور بازیگری جشنواره فیلم فجر برخلاف مرور آثار آن که جز چند مورد استثنایی حلقه‌ای تکراری از محصولاتی در فرمت تلویزیونی را شاهد بودیم اتفاقات نسبتا خوبی رخ داد.

از یک طرف چهره‌هایی جوان هم میان بازیگران مرد و هم میان بازیگران زن را شاهد بودیم که توانستند با بازیهای جانانه خود مخاطب را برای لحظاتی هم که شده از دام میزانسنهای بسته و قابهای تلویزیونی رهایی بخشند و از طرف دیگر پیشکسوتان بازیگری هم علیرغم حضور در آثاری متوسط و ضعیف گلیم خود را از آب بیرون کشیدند.

در ادامه به معرفی بهترین بازیگران مرد و زن جشنواره می‌پردازیم.

بازیگران مرد

–امیر جدیدی/اژدها وارد میشود

در”اژدها وارد میشود” خیلی ملموس و همذات پندارانه توانست شخصیتی را که در دل اتفاقی معلق بین رئال و سوررئال رخ می دهد خلق کند. او خیلی خوب ویژگیهای شخصیتی یک مأمور امنیتی در دوران پیش از وقوع انقلاب اسلامی را درک کرده بود و سعی کرد این درک را در ترکیب با استایلی که یادآور نوآرهای کلاسیک است به ثمر بنشاند.

–هادی حجازی فر/ایستاده در غبار

“ایستاده در غبار” دیالوگ چندانی نداشت و حجازی فر که از طریق یک فراخوان تلگرامی یافت شده بود باید فقط و فقط با تکیه بر اکتش ایفاگر یک فرمانده کاریزماتیک به نام احمد متوسلیان می شد.

صدا یکی از اساسی ترین عناصر در بازیگری است و بازیگران می دانند که بازی بدون دیالوگ و متکی بر اکتهایی که باید از میمیک صورت گرفته تا زبان بدن را پوشش دهد چقدر دشوار است. هادی حجازی فر اما خیلی راحت و البته با فهم درست از شرایط ساختاری “ایستاده در غبار” نقش را خلق کرد.

–نوید محمدزاده/لانتوری+ابد و یک روز

هم در “لانتوری” و هم در “ابد و یک روز” محمدزاده تلاش زیادی برای قرارگیری درست در مسیر درام انجام داد. او در “لانتوری” نقش یک خلافکار زمین‌خورده که با کنار گذاشتن شعور، سراسر شور می شود و صورت معشوق را از بین می برد را چنان واقع گرایانه ایفا کرد که گویی تصویرش را همین امروز در صفحه حوادث یکی از روزنامه های صبح دیده ایم.

در “ابد و یک روز” هم این محمدزاده است که فیلم را پیش می برد؛ کاملا مشخص است در سکانسهایی که او حضور دارد این بداهه ها و استفاده از تجربه بازیگری اش بخصوص در تئاتر است که باعث شده کارگردان او را رها کند تا نقش را چنان که می‌خواهد ایفا کند و یکی از تفاوتهای محمدزاده “لانتوری” با محمدزاده “ابد…” همین است؛ در “لانتوری” رضا درمیشیان کنترل دقیقی روی او داشته و اجازه نداده حتی یک بداهه اغراق آمیز داشته باشد اما در “ابد…” محمدزاده سعی کرده با بداهه های فرامتنی تصویری واقع گرایانه از یک معتاد را ایفا کند.

–آرمان درویش/چهارشنبه

“چهارشنبه” از جمله آثار جشنواره بود که متکی بر بازیگری پیش رفت و در این تکیه بربازیگری در کنار شهاب حسینی جوانی به نام آرمان درویش هم حضور داشت که خیلی موثر و در خدمت متن کاراکتر آفریده بود. تلخ بودن بیش از حد متن که مطمئنا با یک تدوین مجدد قابل اصلاح است را که کنار بگذاریم درویش سعی نکرده بود متأثر از شیوه تیپ سازی کلیشه پردازانه آدمهای پایین که نمونه ای از آن را اتفاقا از سوی پیمان معادی در “ابد…” دیده بودیم رفتار کند.

به جایش سعی کرده بود ابتدا بدنه حاشیه اجتماع را بشناسد و سپس یکی از آدمهای این بدنه را بیرون کشیده و شخصیتش در “چهارشنبه” را منطبق با چنین الگویی خلق کند. دقیقا در امتداد همین رفتارشناسی بود که بغض و کینه سراسری این کاراکترِ به سیم آخر زده، که با پایان بندی غیرمنتظره اثر به نوعی بهت و عذاب وجدان منتهی می‌شود با دریافتی سمپاتیک از سوی مخاطب روبرو می‌شود.

سایرین

بهروز شعیبی(سیانور)، محسن کیایی(نقطه کور) و پدرام شریفی(متولد65) دیگر بازیگران مردی هستند که فارغ از کیفیت محصولی که در آن حضور داشته اند کاراکترهای خویش را با شناخت کامل و پرداخت شده خلق کرده اند.

بازیگران زن

–مریم پالیزبان/لانتوری

همین که جرأت کرد و اجازه دارد صورتش اتودی شود برای اولین گریمی که سینمای ایران از یک قربانی اسیدپاشی ارائه می دهد شایسته تقدیر است. پالیزبان می توانست به مانند اسلاف خود با ایفای نقش دخترکانی از طبقه پایین اجتماع که به اعتیاد دچار گشته اند یا زنانی از طبقه متوسط که با خیانت یا اتهام خیانت روبرو می‌شوند به سینما بازگردد اما این بازیگر زن ترجیح داد ایفاگر روزنامه‌نگار شبه‌روشنفکری باشد که تک‌بعدی نگری اش به قضایاست که کار دستش داده و البته او را با یک دگردیسی تمام عیار روبرو می‌کند.

یک دگردیسی که هزینه گرانی را هم بر وی تحمیل می‌کند.

سکانسهای نهایی “لانتوری” بخصوص در لحظاتی که این کاراکتر در مرز انتخاب میان گذشت یا قصاص قرار می‌گیرد وجهه دیگری از هنر بازیگری پالیزبان را رو می‌کند و  نشان می‌دهد حتی چهره‌ای که یکی از سنگین ترین گریمهای تاریخ سینمای ایران را بر خود دارد هم می‌تواند مجالی باشد برای القای حس بازیگر به مخاطب.

–رویا نونهالی/نیمه شب اتفاق افتاد+نیم رخها

ایفای نقش نونهالی در “نیمه شب اتفاق افتاد” و “نیم رخها” هر دو همذات پندارانه است.

او در “نیمه شب…” ایفاگر زنی است میانسال که در یک محیط کاملا سنتی قرار گرفته اما برای انتخاب مسیر زندگیش در مرز زیرپا گذاشتن سنت قرار می گیرد و البته با یک واقع نگری تمام عیار نه تنها نمی‌تواند به سنت پشت پا زند که اتفاقا مجبور می شود ضربه ای محکم از سنت بخورد.

نونهالی به لحاظ سنی شناخت کاملی از طبقه سنی کاراکترش داشته و البته موقعیتی که او در آن قرار گرفته را هم شناخته است. همین می شود که کنتراست ظریفی ایجاد می کند میان عشوه زنی میانسال که مورد توجه پسری جوان و دچار کمبود عاطفی قرار گرفته با واهمه ای که این زن از آشکار شدن عشقش پیش فرزند و آشنایان دارد.

نونهالی در “نیم رخها” باز هم زنی میانسال است که البته اینجا عشقش را نثار فرزند در احتضارش می کند؛ اهمیت بازی نونهالی در “نیم رخها” به تصویرسازی آشنای حسادتی بازمی گردد که در سینمای ایران از ازل میان عروس-مادرشوهر وجود داشته است!

–لیلا حاتمی/من

خلق شخصیتهای اختاپوس گونه چه مرد و چه زن همواره دشوار است. این شخصیتها هرچند معادل حقیقی هم دارند اما چون به سادگی نقش یک معتاد یا زن درمانده نمی‌توان در تحقیقات پیش از ایفای نقش با آنها برخورد داشت و الهام گرفت این می‌شود اینکه بازیگری بتواند چنین نقشی را ایفا کند و به فانتزی پهلو نزند، خیلی دشوار باشد.

لیلا حاتمی اما توانسته با شناختی کاملا ذهنی از این کاراکتر او را تحلیل کند و با درنظر گرفتن این واقعیت که چنین شخصیتی ماهیتی چندگانه دارد و در هر موقعیتی یک طور برخورد می‌کند او را بیافریند. در این ایفای کاراکتر حاتمی سعی کرده به دام سانتی مانتالیزمی که معمولا پایان بندی‌های چنین نقشهایی را به خواست ممیزی یا صلاح‌دید تهیه کنندگان پیشکسوت(!) شکل می‌دهد نیفتد و تا لحظه آخر خودِ کاراکتر باشد.

شاید اگر حجم فانتزی به کار رفته در روایت داستانی “من” زیاد نبود و سعی می شد با رجوع به پرونده های واقعی داستانی واقعگرایانه تر را پیش روی مخاطب قرار داد تلاش حاتمی برای این ایفای نقشی چندبعدی هم بیشتر به بار می نشست.

–سهیلا رضوی/خانه ای در خیابان چهل و یکم

سهیلا رضوی پیش از این هم بارها ایفاگر نقش مادران دلسوز و فداکار بوده است اما برگ برنده او در “خانه ای…” آن است که این فداکاری مادرانه آن قدر پیش می رود که او برای کسب رضایت خاطر همسر پسر مقتولش راضی به قصاص پسر دیگرش که قاتل است، می شود!

رضوی با مکثهای دقیق و بجایی که برای ایفای نقش درنظر گرفته بخصوص در لحظاتی که می باید میان خواسته قلبی کاراکتر و منطق مداری اش بالانس ایجاد کند نشان داده که یک هنرپیشه توانا قادر است حتی یک کاراکتر مکمل را هم با جان بخشی حتی بیشتر از کاراکتر اصلی ایفا کند.

سایرین

سحر دولتشاهی(نیم رخها)، بهنوش بختیاری(من)، طناز طباطبایی(خشم و هیاهو) و ریما رامین فر(زاپاس) دیگر بازیگران زنی بودند که تلاش مثبت و مفیدی را برای جانبخشی به کاراکترهایشان انجام داده بودند.




اهداکنندگان قالیچه(!) جسارت را از این جوان بیاموزند⇐فیلم ما سفارشی بوده و با پول دولتی هم ساخته شده+عکس

سینماژورنال: اگر بخش اندکی از محصولات سینمای ایران را کنار بگذاریم تقریبا بخش عمده سینمای ایران آثاری هستند که با بودجه‌های نهادهای دولتی و شبه‌دولتی تولید شده اند.

به گزارش سینماژورنال در این تخصیص بودجه برخی آثار هم هستند که از سوی ارگان حامی سفارش داده می‌شوند و در اینجا کارگردان بیشتر اپراتوری است که باید منویات سفارش دهنده را اجرایی کند.

البته که بخش عمده کارگردانان سفارش گیرنده هم سعی می کنند تا می‌توانند با لفاظی و بازیهای کلامی از زیر بار اینکه سفارش گرفته‌اند فرار کنند شاید چون این مسأله را دارای بار معنایی منفی می‌دانند.

با این حال حالا کارگردان جوان و البته مستعدی به نام محمدحسین مهدویان پیدا شده که فیلمی به نام “ایستاده در غبار” را برای سازمان هنری-رسانه ای اوج ساخته و البته هیچ واهمه‌ای هم ندارد از اینکه بگوید فیلمش سفارش بوده است.

فیلم ما سفارشی بوده و با پول دولتی هم ساخته شده

مهدویان در پاسخ به اینکه برخی فیلم شما را سفارشی می دانند به “کیهان” گفته است: بالاخره فیلم ما سفارشی بوده و با پول دولتی هم ساخته شده، حالا این ایرادش چیست؟

وی ادامه داده است: به هر حال ما یک فیلم خوب ساختیم. یعنی فیلمی ساختیم که ماهیت فیلم‌های سفارشی را ندارد. بالاخره با بخشی از بودجه دولتی که قرار بوده با آن کار فرهنگی شود، فیلمی ساختیم که وقتی کسی می‌بیند، نگران هرز رفتن پول بیت‌المال نمی‌شود.

این کارگردان جوان خاطرنشان ساخته است: اتفاقا خوب است که بودجه دولتی صرف این گونه فیلم‌ها شود که بعدا سرکوفت نخورند که چرا پول را هدر دادند.

اهداکنندگان قالیچه از این جوان بیاموزند…

سینماژورنال به نوبه خود شجاعت این جوان که اتفاقا از پول بیت المال استفاده درستی هم کرده و محصول درجه یکی را خلق کرده ارج می‌نهد و امیدوار است دیگر کارگردانانی که تعدادشان هم کم نیست و با بودجه‌های میلیاردی ارگانهای مختلف فیلم ساختند و البته فیلمشان حتی با اهدای قالیچه به مخاطبان خاص(!!!) هم در جشنواره سی و چهارم مورد توجه قرار نگرفت، به مانند این جوان جرأت داشته باشند.

جرأت اینکه بیایند و بگویند که نتوانسته اند از بودجه میلیاردی که در اختیارشان قرار گرفته استفاده درست کنند و نه توانسته اند در لیست آرای مردمی باشند، نه در فهرست داوران و نه در لیست مطلوب منتقدان مستقل.

ایستاده در غبار
ایستاده در غبار



مدیرعامل فارابی نظر سینماژورنال را تأیید کرد⇐برخی از فیلمسازان به دلیل تعطیل شدن تله‌فیلم‌ها در رسانه ملی به سینما روی آورده‌اند

سینماژورنال: در تمام روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر سینماژورنال از جمله رسانه هایی بود که خلأ مدیوم سینما در آثار این دوره از جشنواره را بارها و بارها به رخ کشید و حتی به این مسأله اشاره کرد بخشی از آثاری که با بودجه های دولتی هنگفت ساخته شده اند چیزی جز تله فیلمهایی نیستند که پروانه سینمایی گرفته اند.

به گزارش سینماژورنال حالا علیرضا تابش مدیرعامل فارابی هم در گفتگویی که با “نسیم آنلاین” داشته در کنار صحبت درباره اوضاع و احوال آثار حاضر در جشنواره به صراحت به این نکته اشاره کرده که برخی تله فیلمسازان به دلیل تعطیل شدن تله فیلم سازی که از تصمیمات مدیریت جدید رسانه ملی است به سینما روی آورده اند.

به دلیل تعطیل شدن تله فیلم ها در رسانه ملی به سینما روی آورده اند

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره ارزیابیش نسبت به قهر مردم از سینما تصریح کرد: سینما یک پدیده اجتماعی و هنر – رسانه است و قطعاً اگر حال سینمای کشور خوب باشد و در سال سینمایی تولیدات متنوع و با کیفیتی وجود داشته باشد، مردم نیز از آن  استقبال مي كنند.

وی ادامه داد: البته در سال سینمایی گذشته تولیدات سینمایی علی رغم رکود اقتصادی کشور، قابل توجه بوده و با وجود اینکه برخی از فیلمسازان به دلیل تعطیل شدن تله فیلم ها در رسانه ملی به سینما روی آورده اند، ولی نهادهای سینمایی کشور  مطالبات هنرمندان فیلمساز را در حد مقدوراتشان پاسخ دادند. امسال خوشبختانه هم فیلمسازان جوان و هم فیلمسازان کهنه کار با فیلم های قابل توجهی به جشنواره فجر آمدند.

امید که این تذکر جدی گرفته شود

به گزارش سینماژورنال البته که نتیجه گیری نهایی تابش از مسأله عواقب تعطیلی تله فیلم سازی در رسانه ملی، هم به مانند بسیاری دیگر از نتیجه گیریهای مدیران ما مثبت بوده است اما همین که تابش با ریزبینی این مسأله را درک کرده و به آن اشاره کرده می تواند مورد توجه باشد و البته این امید را ایجاد می کند که شاید این تذکر باعث شود از اين براي توليد اينگونه تله‌فیلمهایی که پروانه ساخت سینمایی دارند، نهادها و ارگانها و بنياد هاي مختلف بودجه هاي كلان اختصاص ندهند.




اظهار تأسف برادر احمد متوسلیان از حضور مجدد محمد حیدری در پست دبیري جشنواره⇐اجازه اکران “ایستاده در غبار” را نمی‌دهیم

سینماژورنال: “ایستاده در غبار” از جمله محصولات ممتاز جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بود.

به گزارش سینماژورنال این فیلم که درامی زندگینامه ای است و توسط محمدحسین مهدویان ساخته شده است بخشهایی از زندگی احمد متوسلیان فرمانده لشکر 27 محمد رسول ا..(ص) را به تصویر می کشد.

“ایستاده در غبار” در قالبی مستندوار و با بازسازی بخشی از رخدادهای واقعی که متوسلیان با آن روبرو شد تولید شده است و البته که کیفیت این بازسازی بالاتر از استانداردهای متداولی است که از سینمای جنگ در داخل سراغ داریم.

امیر متوسلیان برادر احمد اما از “ایستاده در غبار” راضی نیست بخصوص که در اختتامیه جشنواره فجر هم برخورد خوبی با وی نشده است.

امیر متوسلیان در گفتگو با علی نجفی در روزنامه “هنرمند” با بیان برخی از ایرادات “ایستاده در غبار” بخصوص برهه ای از فیلم که به کودکی و نوجوانی احمد می پردازد به صراحت از این گفته که اجازه نمی دهد این فیلم اکران شود.

سینماژورنال با امید اینکه گلایه های امیر متوسلیان مورد توجه قرار گیرد و شرایط رضایت خاطر وی و خانواده احمد متوسلیان فراهم شود تا مخاطبان از تماشای یک درام زندگینامه ای درجه یک محروم نشوند، متن کامل گفتگوی امیر متوسلیان را ارائه می دهد:

ایده ساخت فیلم “ایستاده در غبار” از کجا شروع شد؟

حدود دوسال پیش از بنده دعوت شد تا به سیما فیلم بروم و در مورد ساخت فیلم حاج احمد صحبت کنند و بعد از آن هم دیگری خبری نشده. بعد از آن محمد آقا برادر بزرگتر به بنده گفت که حدود ۱۸ماه پیش به من مراجعه کردند و یک سری مصاحبه انجام داده‎اند که آن مصاحبه همانی شد که در فیلم صدایش پخش می‌شود.

شما و خانواده در جریان روند ساخت این فیلم بودید و نظارتی روی آن داشته‌اید؟

به هیچ عنوان در جریان نبودیم و در تحقیقاتی که برای فیلم ایستاده در غبار انجام داده‌اند اصلا سراغ خانواده شهید متوسلیان نیامدند تا صحت مطالب و موضوعات مطرح شده را بررسی کنند. یکباره به ما گفتند فیلم «ایستاده در غبار» کلید خورد و دو روز بعد متوجه شدیم که کلید نخورده فیلم تمام شده است. قبل ساخت فیلم سراغ همسایه، مغازه دار، بازاری و همه افراد متفرقه رفته‌اند ولی سراغ ما نیامدند! وقتی به این حد با جزییات وارد زندگی خصوصی شهید می‌شوند، می‌بایست برای صحت تحقیقات از ما استعلام می‌گرفتند که متاسفانه به هیچ وجه این کار انجام نشد. بدون کوچکترین اطلاع فیلم تولید و رفت برای اکران در جشنواره فیلم فجر و ما فقط آنجا دعوت شدیم و کنار دیگران فیلم را دیدیم و همان آنجا خواهر بزرگتر بنده به آقای حاتمی کیا که اتفاقا در مراسم برای تماشای فیلم آمده بودند گفتند که این فیلم یک سری اشتباهات و خطاهایی دارد و مسایلی در فیلم عنوان می‌شود که اصلا صحت ندارد و دروغ محض است. ابراهیم حاتمی‌کیا هم که به عنوان یک کارگردان ارزشمند و بزرگ سینمای کشور در مراسم حضور داشتند، چیزی نگفتند بگذریم… ایشان صرفا برای احوال پرسی آمده بودند که خواهرم اعتراضش را اعلام کرد.

با عوامل فیلم هم این موضوع را مطرح کرده‌اید؟

بله، بنده با آقای والی نژاد تهیه کننده فیلم تماس گرفتم و گفتم دست شما درد نکند که بعد از سی و سه سال بالاخره فیلمی برای حاج احمد ساخته شده، در خیلی از بخش‌های فیلم وارد زندگی خصوصی خانوادگی ما شده‌اید  و همه را اشتباه مطرح کرده‌اید. شما باید قبل از نگارش فیلمنامه و پخش آن به اطلاع ما می‌رسانید تا آن را تایید کنیم. ایشان گفتند که سعی می‌کنیم با برنامه ریزی کاری انجام دهیم و مسایل را رفع کنیم!

با آقای مهدویان کارگردان فیلم هم تماس داشتم و ایشان گفتند اگر آقای والی نژاد بفرمایند بنده اطاعت امر می‌کنم. بنده به ایشان به عنوان کارگردان و یکی از عناصر مهم فیلم گفتم، یادتان بماند که ما با شما تماس گرفتیم و گفتیم که باید قسمت‌هایی از فیلم را حذف کنید.

با چه بخش‌هایی از فیلم مشکل دارید که می‌گوید دروغ محض است؟

به عنوان مثال شخصیتی که به عنوان پدر بنده در فیلم است از زمین تا آسمان با پدر مرحوم‌مان اختلاف دارد. حتی به جهت شباهت ظاهری و رفتار و حرکات و همچنین صحبت‌هایی که پشت سر پدر با احمد آقا می‌گویندکه ایشان با حاج احمد روابط پدری و فرزندی‌شان بسیار سرد بوده که‌ این مطالب دروغ محض است و همه خانواده می‌دانند که یوسف پدر و نور چشم ‌ایشان، حاج احمد آقا بود.

خانواده‌ای که پدرش سرد است و روابطی با فرزندانش ندارد چطور چهار فرزندش دکتر و مهندس می‌شوند. چطور حاج احمد متوسلیان در این خانواده پرورش پیدا می‌کند. متاسفانه در این فیلم طوری وانمود شده است که گویا حاج احمد در خانواده ای بی ارزش  و سطح پایین بوده و به جبهه پناه برده است که از دست پدرش و خانواده‌اش نجات یابد! از دوستان و آشنایان هرکسی که این فیلم را دیده است با بنده تماس گرفته و می‌گوید این چه مطالبی است که در فیلم علیه پدر و حاج احمد می‌گویند. من خودم در سینما وقتی این صحنه‌ها را می‌دیدم آنقدر ناراحت و عصبی شده بودم که از فشار استرس پایم را به زمین می‌کوبیدم. باید بگویم من به هیچ عنوان مضطرب نبودم. شاهد باشید این فیلم با من و خانواده چه کرده است. چطور به خودشان اجازه داده‌اند یک چنین خزعبلات را علیه خانواده ما مطرح کنند.

در فیلم آقایی که راوی هست می‌گوید من همیشه در کوچه بودم و می‌دیدم هر از گاهی حاج احمد می‌آمد و سری به خانواده می‌زد. آخر کسی که همیشه در کوچه هست حرفش سندیت دارد!

با کمال تاسف در این فیلم از پدر ما شخصیت بدی را ساخته‌‍اند و تصویری سرکش و یاغی و طغیانگر از حاج احمد بوجود آوردند که ایشان گویا مرتب دعوا می‌کرده و اگر هم با کسی دعواشان می‌شد تا طرف را نمی‌کشت رهایش نمی‌کرد! این جمله‌ها در فیلم هست خودتان دیده‌اید.

در جایی از فیلم وقتی حاج احمد با شهید وزوایی تند برخورد می‌کند و می‌گوید که سینه خیز برود راوی می‌گوید باز برادر احمد خراب کرد. باز برادر احمد خراب کرد یعنی چی؟! برادر احمد مگر کلا کارش خراب کردن بوده که این یک بار هم جزوش شده! آیا تخصص برادر احمد خرابکاری بود؟! این مسایل ریز است که با دقت به آن‌ها متوجه می‌شویم از شهید متوسلیان روحیه‌ای تندخو و پرخاشگر به تصویر کشیده‌اند. از فتح خرمشهر با آن عظمت گذشتند! خودشان می‌دانستند و می‌دانند که خرمشهر را حاج احمد متوسلیان آزاد کرد. بنده قصد نفی کردن شهدای عظیم شان دیگر را ندارم و به همه شان احترام می‌گذارم که برای آزادی و سربلندی این مملکت زحمت کشیده‌اند. ولی چرا کم کم احمد متوسلیان را از آزاد سازی خرمشهر کنار می‌گذارند؟! عملا حاج احمد به فراموشی سپرده شده در سال‌های قبل دوم خرداد که می‌شد عکسی از حاج احمد در صفحات روزنامه‌ها درج می‌شد به عنوان فرمانده دلاور، حیدر صف شکن و فاتح خرمشهر معرفی‌اش می‌کردند. این اواخر همین هم دریغ می‌کنند، خرداد که می‌شود شعر محمد نبودی ببینی را پخش می‌کنند و چند تصویر از شهید جهان آرا برای فتح خرمشهر و عملا حاج احمد را کنار گذاشته اند.

امیر متوسلیان در کنار پدر و مادرش
امیر متوسلیان(چپ) در کنار برادر بزرگترش محمد و خواهرش

گویا از نحوه عملکرد مسوولین برگزاری در مراسم اختتامیه هم ناراضی بودید، توضیح می‌فرمایید؟

روز پنجشنبه با ما تماس گرفتند که مراسم اختتامیه است و از شما رسما دعوت شده که تشریف بیاورید. ما گفتیم مزاحم نمی شویم باز اصرار کردند و گفتند که حتما شما باید باشید، برای شما لوحی در نظر گرفته‌اند و می‌خواهند از خانواده شهید متوسلیان تقدیر کنند. ما هم تشکر کردیم و به اتفاق برادر و خواهرانم به این مراسم به احترام حاج احمد آمدیم  و ردیف سوم هم نشستیم! تا وقتی که نوبت به ما رسید وقت تما شد! و فقط مجری برنامه در آخر مراسم گفت گویا برادران بزرگوار این شهید عزیز هم سالن هستند، همین! بعد هم که مسوول تشریفات به بنده زنگ زدند که آقای متوسلیان خودتان بروید روی سن، بنده تعجب کردم و گفتم توقع دارید من جلوی این همه آدم بلند بشوم و سرم را پایین بیندازم و بروم روی سن! بگویم من اینجا منتظر بودم که یکی صدایم بزند بیایم روی سن و چون صدایم نکردید خودم آمدم! بعد گفتند حق با شما اجازه بدهید هماهنگ می‌کنیم و من دیدم که آخرین لحظه قبل از اینکه آقای ملکان و روستایی روی سن بروند، مجری برنامه آقای سلوکی را صدا زدند و آقای محمد حیدری به ایشان گفتند که ما را فراموش کردند و ایشان هم گفتند گویا فرصت نداریم و عملا موضوع را منتفی کردند. حتی لوح ما هم تا وسط سن آوردند و اشاره کردند که لوح را برگردانید. بنده آنجا به این موضوع اشاره کردم که متاسفم برایتان به دلیل اینکه شما از ما دعوت کردید که حضور داشته باشیم، ما نه اهل جشنواره بودیم و تا به حال هم در اختتامیه‌ای حضور نداشتیم. سه بار به بنده پیامک دادند که با عرض معذرت آماده باشید الان صدایتان می‌کنند که روی سن بروید.

اعتراض شما باعث شد که مسوولین سینمایی بعد از مراسم بیرون سالن شما را پیدا کنند و از شما  دلجویی داشته باشند!

بله، چون رفتارشان خیلی زشت بود، بنده اعتراض کردم و عوامل برگزاری به آقایان اطلاع دادند که از ما دلجویی کنند! بنده به آقای ایوبی گفتم فیلمی که ساخته شده نواقص زیادی دارد که شخصیت خانواده شهید را زیر سوال می‌برد، آقای ایوبی گفتند من فکر می‌کردم همه این‌ها با شما هماهنگ شده است!

ایشان  اشاره کردند که اجازه اکران این فیلم با ما است و تا شما تایید نکنید اجازه پخش نخواهیم داد.

به این ترتیب شما اجازه اکران عمومی به فیلم «ایستاده در غبار» خواهید داد؟

به هیچ وجه اجازه نمی دهیم. بنده اعلام کردم به نمایندگی از کل خانواده شهید احمد متوسلیان که این موضوع را به من سپرده اند، اجازه اکران نخواهم داد مگر اینکه این فیلم را با حضور خانواده شهید متوسلیان اصلاح کنید و بعد از تایید ما اکران کنید.

به آقای ایوبی گفتم که اگر این فیلم با این وضعیت اکران شود شکایت می‌کنیم و تا آخر هم ایستاده‌ام. اتفاقا به کارگردان و تهیه کننده محترم هم گفتم که کاری نکنید که هزینه‌هایی که برای “ایستاده در غبار” کرده‌اید از بین برود. باز هم می‌روم خدمت آقای ایوبی و پیگیر این موضوع هستم.

حاج احمد متوسلیان یک فرمانده عظیم الشأن و دلاور  و با دست آوردهای بسیار زیادی برای این مملکت بوده است. وقتی قرار است از یک نفر  با این مشخصات یاد کنند و فیلمی بسازند، اگر فیلم یک ساعت و بیست دقیقه فیلم باشد، باید یک ساعت و ده دقیقه‌اش را اختصاص به رشادت‌هایی این قهرمان بدهند. نه اینکه یک ساعت تمامش را صرف نوجوانی و جوانی و ارتباط سرد با خانواده‌اش و گوشه گیری و بیماری‌اش کنند. آیا قصدشان خورد کردن حاج احمد و از بین بردن خانواده‌اش بوده است ؟! یا می‌خواهند حاج احمد را معرفی کنند؟ فیلم «ایستاده در غبار» هم شد حکایت کتاب «همت از زبان همت» که برای شهید همت منتشر کردند! پنج هزار نسخه از آن کتاب چاپ شد و همسر شهید همت شکایت و اعتراض کرد و مجبور شدند تمام پنج هزار نسخه را جمع کنند. در آن کتاب هم شهید همت را خرد کردند.

حاج احمد متوسلیان کسی بود که تمام منطقه غرب کشور ازمریوان، کرمانشاه، کردستان و … را از دست کومله و حزب دمکرات نجات داد. مردم آنجا را به آسایش رساند، رشادت‌های حاج احمد باعث آزاد سازی خرمشهر شد. این مطالب را فراموش کرده‌اند؟!

اشاره کردید که متاسفانه باب شده است در برخی مراسم‌ها از نام شهدا سوءاستفاده کنند و صرفا برای تطهیر  دعوتی هم از خانواده شهدا داشته باشند. توضیح بفرمایید؟

من به آقای حیدری گفتم شما خودتان ما را دعوت کردید. کاش دعوت نمی‌کردید. برادرم گفت که حاج احمد همیشه گمنام بوده، بگذارید در همین گمنامی بماند. بی‌خود اسم حاج احمد را کلید نزنید که از کنارش هزاران استفاده و سوءاستفاده مالی و کاری کنید. ما که می‌دانیم چه اتفاقاتی دارد رخ می‌دهد.

به نظر می‌رسد این اقدامات از روی عدم آگاهی بوده است و غرض بی‌احترامی نبوده، نظرتان چیست؟

چیزی که بنده می‌دانیم این است که یک آدم نادان هرکاری از دستش برمی‌آید. نمی شود بگویم غرض باید بگوییم نادان است. من می‌گویم کسی که به عنوان محقق می‌رود از اهالی محل پرس و جو می‌کند نباید مسئله شخصی و خانوادگی را از آن‌ها بپرسد و آن را به پرده سینما منتقل کند.

و سخن پایانی‌تان…

در مراسم اختتامیه آقای حیدری با حکم آقای ایوبی دبیر جشنواره سی و پنجم هم شدند، من بسیار متاسفم که ایشان باز دبیر شد. شایدم این حرف بنده خودخواهی باشد. ولی شما ببنید وقتی آقایان ملکان و روستایی روی سن آمدند، آقای ملکان پشت میکروفون رفت و از همه عوامل فیلم “ابد و یک روز “خواست که روی سن حاضر شوند و دیدید این زمان چقدر طول کشید که همان وقت من و برادرم می‌توانستیم روی سن حاضر شویم و لوحمان را بگیریم و شأن خانواده شهید احمد متوسلیان خدشه دار نمی شد. آقای حیدری یک برنامه ریزی کوچک انجام ندادند و کار را مدیریت نکردند. وقتی خودشان خواهش کردند که در مراسم حضور داشته باشیم چرا باید چنین رفتاری را با خانواده شهید انجام دهند! آقای حیدری که خودتان برای خودتان نامه می‌نویسی، برایتان کاری نداشت که به مجری بگویید دعوتشان کنید که روی سن بیایند و تاکید کنید ما خودمان اصرار داشتیم که در مراسم حضور داشته باشند!




رسانه وابسته به شهرداری⇐جشنواره تصویری سیاه از جوانان نشان می‌داد

سینماژورنال: تلخ بودن از یک طرف و فرار از داستانگویی کلاسیک و رفتن به سراغ خرده پیرنگ از جمله ویژگی اغلب آثار جشنواره سی و چهارم بود و البته اعضای هیأت انتخاب هم پیش از آغاز جشنواره جسته و گریخته آن را تأیید کردند.

به گزارش سینماژورنال هفته نامه “همشهری جوان” وابسته به شهرداری تهران هم با توجه به گستره سنی مخاطبانش که باید جوان باشند به تصویرسازی سیاه از جوانان در آثار جشنواره اشاره کرده است.

این رسانه روی جلد شماره اخیر خود را اختصاص داده به تصویرسازی با کاراکترهایی که نوید محمدزاده، بهرام رادان، طناز طباطبایی و حامد بهداد در فیلمهای “لانتوری”، “بارکد”، “خشم و هیاهو” و “نیمه شب اتفاق افتاد” ارائه داده بودند.

تیتر مربوط به این تصویر چنین است: به جرم جوانی

و در روتیتر آمده است: جشنواره سی و چهارم در بیشتر فیلمهایش تصویری سیاه و اغراق آمیز از جوانان نشان می‌دهد.

روی جلد همشهری جوان
روی جلد همشهری جوان



آیا نامزدیهای پرشمار “امکان مینا” و “دختر” مسیر انحرافی بود؟/آیا پرستویی جایگزین معادی شد؟

سینماژورنال: در حالی شب گذشته “ابد و یک روز” سعید روستایی که برخی رسانه‌ها از ردّپای بستگان رییس جمهور در تأمین سرمایه آن سخن گفته‌اند(اینجا را بخوانید) با دریافت شش سیمرغ فاتح بلامنازع جشنواره سی و چهارم شد که تا ساعاتی قبل از برگزاری اختتامیه بسیاری گمان می‌کردند “امکان مینا”ی کمال تبریزی و “دختر” رضا میرکریمی که در تعداد نامزدی رقیب “ابد…” بودند خواهند توانست بخشی از جوایز اصلی را به خود اختصاص دهند.

به گزارش سینماژورنال با این حال نتایج نهایی و عدم دریافت حتی یک سیمرغ توسط “امکان مینا” و اعطای یک سیمرغ فرعی به “دختر” این ظن را پیش روی مخاطب قرار می دهد که نکند از ابتدا هم قرار دادن نام این فیلمها در فهرست نامزدیها فقط برای جلب نظر چهره های متنفذی بوده که به عنوان کارگردان و تهیه کننده پشت این فیلمها قرار دارند؟ و يا  راضي و دلخوش ساختن  وزارتخانه ها  و نهادهايي كه سرمايه گزاري كلاني در توليد اين فيلم ها داشته اند و مي توانند در چینش اقلام تبليغاتي فيلم در زمان اكران از نامزدي پرتعداد فيلم در جشنواره فجر به عنوان اعتبار فيلم و جلب اعتماد مخاطب سود ببرند؟

در ادامه چنین نگاهی می توان سوالات زیر را طرح کرد:

سوال اول.

آیا هیأت داوران که می‌دانست نبودن همزمان نام “امکان مینا”، “دختر” و “بادیگارد” که یکی کمال تبریزی و منوچهر محمدی را به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده دارد و دو فیلم دیگر رضا میرکریمی و ابراهیم حاتمی‌کیا را که هر چهار نفر از جمله چهره‌های متنفذ و داراي روابط فراسينمايي قوي در نظام هستند می‌تواند فشارها را آن قدر کند که قدرت تصمیم‌گیری نهایی از آنها سلب شود پس در نامزدیها به دو فیلم اول توجه وافر نشان داد اما در نتایج نهایی هر سه فیلم را کنار گذاشت؟

سوال دوم.

آیا قرار دادن “امکان مینا” و “دختر” در فهرست نامزدی رشته‌های مختلف بیشتر یک مسیر انحرافی نبود برای آن که فشارهای برآمده از عدم حضور نام “بادیگارد” حاتمی‌کیا در فهرست نامزدی‌های اصلی چنان که باید محسوس نباشد؟

سوال سوم.

آیا به همین دلیل بوده که در اقدامی کاملا هوشمندانه هم “امکان مینا” نامزدیهایش پرشمار شده و هم “دختر” ولی در نهایت این نام “ابد و یک روز” بود که از گلدان بیرون آمد؟

برای رسیدن به پاسخ این سوالات یا باید یکی از هیأت داوران بوده باشیم یا آن که براساس حوادث پس از اعلام نامزدیها پیش برویم.

بعد از اعلام نامزدیها در مورد “امکان مینا” و “دختر” چون اهالی رسانه آنها را نپسندیده بودند هجمه ای شکل گرفت علیه هیأت داوران درباره چرایی حضور این آثار در نامزدیها  بخصوص در رشته هايي چون فيلمنامه كه از نقاط ضعف مفرط اين دو فيلم به شمار مي رفت و در نتیجه کار داوران  را در کنار گذاشتن این آثار راحت کرد اما…

اما درباره “بادیگارد” چون بخش عمده ای از رسانه های اصولگرا یک صدا به نقد عملکرد هیأت داوری در کنار گذاشتن این فیلم پرداختند این چنین شد که یکی از مهمترین جوایز اصلی جشنواره که جایزه بهترین بازیگری مرد باشد به بازیگر “بادیگارد” رسید كه او را از مجموعه معترضين به رفتار داوران جدا كند، بخصوص که شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که علاوه بر جوایز بازیگر اصلی زن و مکمل مرد بنا بود جایزه بهترین بازیگر اصلی مرد هم به پیمان معادی برای “ابد…” برسد؛ بازیگری که شاید حضورش در این فیلم اولی قطعا برای تأثیرگذاری بر هیأت داوران هم بوده است اما به هر حال انتقادهای رسانه ای کار خود را کرد و در نهایت و برای کاهش فشارها این پرویز پرستویی بود که جایگزین معادی شد.

“امکان مینا” و “دختر” بازندگان اصلی بودند

هركدام اين پيش فرض‌ها كه درست باشد اين ” امكان مينا” و ” دختر ” بودند كه بازنده اصلي به شمار مي‌آيند نه فيلمی چون “باديگارد” كه ین عدم اقبال هیأت داوران باعث شکل گیری نوعی اتحاد میان رسانه های همسوی آن شد؛ اتحادی که مطمئنا مفیدفایده اکران نوروزی آن است.




پخش زنده اختتامیه جشنواره در شبکه‌های درون مرزی سازمان ممنوع بود اما در شبکه برون مرزی سازمان، آزاد!

سینماژورنال: امسال همزمان با برگزاری جشنواره فیلم فجر چهار برنامه تلویزیونی “سینمای ایران”،”هفت”،”سینماملت” و “سی و پنج” با محوریت بررسی جشنواره تولید شدند که در این بین “سی و پنج” برنامه ای اینترنتی بود.

به گزارش سینماژورنال با این حال و علیرغم این تولیدات هیج کدام از شبکه های تلویزیونی مراسم اختتامیه را ولو با تاخیر چند دقیقه ای روی آنتن نفرستادند و این یک عقبگرد برای رسانه ملی بود که در سالهای قبل افتتاحیه و اختتامیه را از شبکه نمایش روی آنتن می فرستاد.

تناقض این رفتار وقتی بیشتر شد که شبکه های داخلی اختتامیه را بصورت زنده پخش نکردند اما شبکه برون مرزی پرس.تی.وی اختتامیه را به صورت زیرنویس و با زبان انگلیسی روی آنتن فرستاد!!!




معرفی کامل برترین‌های جشنواره سی و چهارم فجر

سینماژورنال: در اختتامیه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر برترین های بخشهای مختلف معرفی شدند.

–بهترین فیلم: ایستاده در غبار

–بهترین فیلم مردمی: ابد و یک روز

–بهترین فیلمنامه: ابد و یک روز/سعید روستایی

–بهترین کارگردانی: ابد و یک روز/سعید روستایی
جایزه ویژه کارگردانی: هومن سیدی/خشم و هیاهو

بهترین بازیگران

–بهترین بازیگر اصلی مرد: پرویز پرستویی/بادیگارد

–بهترین بازیگر اصلی زن: پریناز ایزدیار/ ابد و یک روز

–بهترین بازیگر مکمل مرد: نوید محمدزاده/ابد و یک روز

–بهترین بازیگر مکمل زن: شبنم مقدمی/ فیلم های “زاپاس” و “نفس”

بهترین های پشت صحنه

–بهترین فیلمبرداری: خشم و هیاهو/پیمان شادمانفر

–بهترین طراحی صحنه و لباس: ایستاده در غبار/محمدرضا شجاعی

–بهترین چهره پردازی: ابد و یک روز/سعید ملکان

–بهترین جلوه های ویژه بصری: باریگارد/هادی اسلامی

–بهترین جلوه های ویژه میدانی: ایستاده در غبار/ایمان کریمیان

–بهترین صدا: لانتوری/سعید بجنوردی، محمدرضا دلپاک و حسین مهدوی

–بهترین موسیقی: دختر/محمد رضا علیقلی

–بهترین تدوین: ابد و یک روز/ بهرام دهقانی




توزیع کتاب بزرگداشت و کاتالوگ حلقوی جشنواره در میان مهمانان خاص؟!+عکس

سینماژورنال: در تمام روزهای پیش از برگزاری جشنواره بودند برخی از رسانه ها که از عدم لزوم تولید کتاب، کاتالوگ و بولتنهای کاغذی برای جشنواره گفتند.

به گزارش سینماژورنال این رسانه ها بر این امر تأکید داشتند که با راه اندازی یک اپلیکیشن جامع ارتباطی می توان تمامی اطلاعات مرتبط با جشنواره را به صورت آنلاین در اختیار مخاطب قرار داد.

دبیر جشنواره نیز در برهه ای از این پیشنهاد استقبال کرد بخصوص که آن را گامی در جهت تعدیل هزینه ها می دانست اما از جایی به بعد علیرغم راه اندازی اپلیکیشن ارتباطی، باز هم پای لابیهای متعدد وسط آمد و یک بار دیگر یک سری چهره تکراری که در همه سالهای اخیر آبشخور مالی خوبی از برگزاری جشنواره های دولتی داشته اند کار تولید کتاب، کاتالوگ و بولتن را دست گرفتند.

با این حال اتفاق عجیبی که امسال افتاد این بود که در مدت جشنواره نه کتاب بزرگداشتها در میان مخاطبان جشنواره توزیع شد و نه کاتالوگی که امسال به صورت حلقوی(!) و در شکل و شمایل سی.دی تولید شده بود.

توزیع در میان مهمانان خاص

این اقدام با نقد بسیاری از فعالان رسانه ای مواجه شده و “ایسنا” در این باره نوشت: برخلاف دوره های گذشته کاتالوگ جشنواره که معمولا در روزهای اول برای استفاده اهالی رسانه و آگاهی آنها از جزییات آثار توزیع می شد با گذشت نه روز هنوز عرضه نشده است.

این خبرگزاری ادامه داد: گفته می شود با توجه به هزینه زیادی که صرف تولید آن شده است تنها به مهمانان خاص اختصاص خواهد داشت! چهار کتاب منتشر شده برای بزرگداشتها هم هنوز توزیع نشده است.

مسیری برای کمک به جشنواره یا کانالی برای ارتزاق چهره های ثابت

به گزارش سینماژورنال با اتفاق روی داده یک بار دیگر این ظن به ذهن خطور می کند که آیا تولیدات چنین مطبوعه هایی بیشتر از آن که کانالی برای قرار دادن اطلاعات جشنواره در اختیار مخاطبان باشد روشی است برای توزیع بخشی از بودجه جشنواره در میان چهره های ثابتی که از جشنواره ای به جشنواره دیگر می روند تا به بهانه کتاب، کاتالوگ و بولتن ارتزاق کنند؟

چهره هایی که علیرغم شعارهایی که مرتب در اهمیت تولید چنین مطبوعه هایی و نقش آنها در کمک به جشنواره می دهند حتی یک بار نشده که با بودجه شخصی شان حتی یک بولتن 8 صفحه ای تولید کنند.

در سالهای اخیر هم هزینه های چاپ آن قدر بالا رفته که چنین تولیداتی عمدتا در تیراژ محدود منتشر می شود و احتمالا به جز قرارگیری در آرشیو شخصی متصدی انتشار و توزیع در میان دوستان و آشنایان، نسخی از آن نیز در موزه ها توزیع می شود و به بیان بهتر مخاطبی که در دریافت بودجه، هدف اصلی تولید کتاب و کاتالوگ قلمداد می شود، نفعی از آن نمی برد.

کاتالوگ حلقوی جشنواره که فقط همین تصویر از آن منتشر شده و خودش به دست اهالی رسانه نرسیده
کاتالوگ حلقوی جشنواره که فقط همین تصویر از آن منتشر شده و خودش به دست اهالی رسانه نرسیده



مورد عجیب فروش بلیتهای سینما فلسطین از طریق یک سایت اینترنتی⇐مگر سینما فلسطین سینمای مختص اعضای خانه سینما نبود؟؟+عکس

سینماژورنال: در حالی که بنا به گفته دست اندرکاران پیش فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره استقبال از پیش فروش آن قدر بود که باعث شد ظرف همان ساعات ابتدایی اغلب فیلمهای بخشهای اصلی به فروش برسد اما جالب است که سایتی به نام “دیوار” پر شده از آگهی فروش بلیتهای جشنواره.

به گزارش سینماژورنال سایت “دیوار” که یک اپلیکیشن ارتباطی هم دارد، مرکزی برای خرید و فروش اینترنتی بلیتهای مختلف از بلیت کنسرت تا بلیتهای اماکن ورزشی و بلیتهای مسافرتی است.

فروش بلیت سینماهای مختلف از آزادی تا استقلال، پایتخت و سروش

نکته اینجاست که همزمان با آغاز جشنواره، بلیتهای سینماهای مختلفی از جشنواره از طریق این سایت به فروش می رسد؛ از پردیس آزادی تا پردیس راگا و سینماهای استقلال، پایتخت، سپیده و سروش.

با این حال از همه عجیب تر فروش بلیتهای سینمای فلسطین در این سایت است.

مگر سینما فلسطین مخصوص اهالی سینما نبود؟

پیش از این اعلام شده بود که سینما فلسطین به عنوان سینمای مخصوص اعضای خانه سینما درنظرگرفته شده است و به این ترتیب فقط دست اندرکاران صنوف مختلف خانه سینما هستند که می توانند در این سینما فیلم ببینند با این حال در سایت “دیوار” آگهی فروش بلیتهای این سینما درج شده است.

البته که برخلاف دیگر آگهی های فروش بلیت جشنواره، خرید بلیتهای این سینما محدودیت ندارد و در هر سه گروه اصلی یعنی سودای سیمرغ1 و 2 و همچنین نگاه نو بلیت عرضه می شود.

اینکه سینما فلسطین به هنگام پیش فروش اینترنتی بلیت جزو سینماهای مردمی قلمداد نشده بود و از آن به عنوان سینمای مخصوص صنف خانه سینما نام برده بودند اما حالا بلیتهای آن به صورت اینترنتی به فروش می رسد مسأله ایست شبهه برانگیز.

آیا امکان دارد که به دلیل حضور برخی از چهره های سرشناس سینما بلیتهای این سینما هم به مانند پردیس ملت به فروش رسیده باشد؟

مدیران خانه سینما هستند که باید به این پرسش پاسخ دهند.

فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره
فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره

فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره
فروش اینترنتی بلیتهای جشنواره




در افتتاحیه جشنواره رخ داد⇐اهدای جایزه معضل امیریوسفی به مشاور سابق/اعتراف مریلا زارعی به استفاده از گنجینه آموزه‌های فخیم‌زاده به‌هنگام کم‌آوردن/صحبت از صبر همسر معتمدآریا در روزهای اخیر /تقاضا برای برگزاری بزرگداشت بیضایی از سوی رویا تیموریان

سینماژورنال: افتتاحیه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر عصر یکشنبه 11 بهمن ماه در حالی در تالار وحدت برگزار شد که ازدحام فراوان مخاطبان سبب ساز آن شد که بسیاری از علاقمندان نتوانند وارد سالن افتتاحیه شوند.

به گزارش سینماژورنال در افتتاحیه جشنواره اهدای سیمرغهای مواد تبلیغی صورت گرفت. برگزاری بزرگداشت مهدی فخیم زاده، رویا تیموریان، محمدمهدی دادگو و از دیگر بخشهای افتتاحیه بود. ضمن اینکه در بخشی از افتتاحیه هم از یک همسر شهید تجلیل شد.

من معضل امیریوسفی هستم

در بخش بهترین آنونس فیلم با تقدیر از معین کریم‌الدینی برای فیلم «آتلان» سیمرغ بلورین به محسن امیر یوسفی اهدا شد.

امیریوسفی هنگام دریافت جایزه‌اش گفت: من معضل امیریوسفی هستم. از گرفتن این جایزه ارزشمند بسیار خوشحالم چون فیلم «خواب تلخ» بعد از 12 سال اکران شد، البته متاسفانه تیزر تلویزیونی و بیلبورد ندارد و تنها فرصت تبلیغات ما همین آنونس و پوستر است.

امیریوسفی در ادامه با قدردانی از اقدام رییس سازمان سینمایی در راه اندازی گروه «هنر و تجربه» افزود: در بهار سینمای ایران هستیم که این بهار را به هنرمندان تبریک می‌گویم. دوست داشتم من و عوامل فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» هم اینجا بودیم و امکان اکران یک سانس نمایش را در جشنواره داشتیم و نتیجه کارمان را هم خودمان و هم دوستان، همکاران و هم مخالفان فیلم می‌دیدند.

وی یادآور شد: سه سال است که این فیلم را به طور قانونی به جشنواره فجر ارائه کرده‌ایم که به طور غیرقانونی به هیات انتخاب ارائه نشده است.

او با اشاره به یکی از جملات رییس جمهوری ادامه داد: آقای روحانی جمله‌ای دارد که سلطان قلب‌هاست، او گفت که “من سرهنگ نیستم بلکه حقوق دانم” امید ما این بود که این حقوق‌دانی در تمام کشور و همچنین در سینمای ایران جاری و ساری شود که این اتفاق نیفتاد.

امیریوسفی با اشاره به پیگیری‌هایش برای حل مشکل فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» ادامه داد: در دو سال و اندی اخیر، سازمان سینمایی برای من حکم پادگان نظامی را داشت. درد دل هایی دارم که جای گفتنش همین‌جاست. متاسفانه ما بیرون از گود بودیم و حتی در این مدت فیلم را به جشنواره‌های خارجی هم ندادیم چون امیدوار بودیم فیلم اول در کشور خودمان اکران شود و هنوز هم امیدواریم، تنها تاسفم این است که این اتفاقات در دولت تدبیر و امید می‌افتد.

جایزه ای که به مشاور سابق اهدا شد

امیر یوسفی در پایان صحبتش جایزه‌اش را به شهاب حسینی یکی از بازیگران فیلم «آشغال های دوست داشتنی» تقدیم کرد و گفت: از طرف عوامل فیلم «خواب تلخ» و «آشغال‌های دوست داشتنی» این جایزه را به مردی تقدیم می‌کنم که پای حرفش و فیلمش ایستاد؛ شهاب حسینی.

مشاور فعلی از این چهره درس صبر و سکوت گرفت

در بخش دیگری از مراسم افتتاحیه‌ی فیلم فجر؛ رخشان بنی اعتماد، فاطمه معتمد آریا، مهتاب کرامتی و سیده زهرا حسینی نویسنده کتاب «دا» از همسر شهید سیاح طاهری تقدیر کردند.

معتمد آریا با اشاره به آشنایی‌اش با سیاح طاهری یادآور شد: در “کشتی دوستی” با ایشان آشنا شدم. زمانی که درباره صلح سخن می‌گفتیم، یک کشتی دوستی در شلمچه، بچه‌های ایرانی و عراقی را همراه خود داشت و ما با بچه‌های هر دو کشور مسیری را طی کردیم و با صلح آشنا شدیم.

این بازیگر تئاتر و سینما اضافه کرد: در همه جای دنیا هر زمان کسی درخواست صلح داشته باشد اولین قدم را برای او برمی‌دارم. در مورد صلح همیشه روی من حساب کنید.

همچنین مهتاب کرامتی در سخن کوتاهی گفت: از حضور در کنار این دوستان خوشحالم و از ایشان آموختم که می‌شود صبور و ساکت بود اما کار کرد.

رخشان بنی اعتماد نیز گفت: برای شناخت آدم ها بهتر است با آن ها هم سفر یا هم سفره شد. من بنا به ضرورت هم سفره آقای سیاح طاهری در جشنواره‌های دانش آموزی بودم و از روح بزرگ ایشان یاد گرفتم. او کسی بود که به طور دائم در برنامه‌های مختلف فرهنگی فعال بود و فارغ از تفاوت‌های دیدگاهی و اعتقادی به هنر سینما احترام می گذاشت.

او ادامه داد: آمدن و رفتن رسم روزگار است و بودن ما در این دنیا به سرعت پلک زدن می‌گذرد، اما رفتن بعضی از افراد جایی را خالی می‌کند که به سرعت پُر نمی‌شود و شهید طاهری یکی از آنان بود.

مریلا زارعی هر وقت کم می‌آورد به گنجینه آموزه های فخیم مراجعه می کند

در ادامه برنامه بزرگداشت 4 هنرمند برگزار شد، در آغاز با پخش یک کلیپ از مهدی فخیم زاده تقدیر شد.

در بخشی از این کلیپ فخیم‌زاده گفت: سینما رسانه نیست بلکه در شکل خودش می‌تواند، پُرکننده اوقات فراغت مردم باشد اما در یک دوره سینمای سفارشی مرسوم شد و به قول یکی از دوستان مثل یک خیاری بود که هیچ مزه‌ای هم نداشت.

مریلا زارعی و علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از فخیم زاده تقدیر کردند.

مریلا زارعی با ابراز خرسندی از اینکه برای تقدیر از فخیم زاده روی صحنه رفته است، گفت: ایشان جزو کارگردان‌هایی است که افتخار کاری طولانی مدت را با ایشان داشتم و خوش به حال بازیگری که ابتدای ورودش به سینما با چنین کارگردانی کار کند، چون من خود بعد از 20 سال از آغاز همکاری با ایشان، هر زمان حس می‌کنم، کم آورده‌ام به گنجینه‌ آموزه‌های آقای فخیم زاده مراجعه می‌کنم.

این بازیگر سینما ادامه داد: آقای فخیم زاده به ما آموخت برای ماندن در سینما باید بازیگر خوبی باشیم و برای این منظور در آغاز باید خودمان را بشناسیم، ایشان به ما اعتماد به نفس را یاد داد.

اگر سازمان سینمایی پادگان نبود، دادگو می‌شد رییس اش!

ایوبی رییس سازمان سینمایی در مراسم بزرگداشت دادگو گفت: به ایشان گفته‌ام هر روز نبودنش را کنار خودمان حس می کنیم. استفاده از خرد جمعی ، ژرف نگری و … از ویژگی‌های ایشان است.

او به کنایه به سخن امیریوسفی افزود: اگر سازمان سینمایی پادگان نبود مدیریتش را به آقای دادگو می‌سپردم.

سپس محمد مهدی دادگو گفت: از آیین بزرگداشت خیلی خوشم می‌آید. چون “آیین” نام نوه ارشدم است و بزرگداشت کار بسیار خوبی است. اهل هنر آن قدر دل نازک هستند که از دیده شدن خوشحال می‌شوند اما کار من از دل نازکی گذشته است.

او با تقدیر از همراهی‌های همسرش در طول 40 سال زندگی مشترک اضافه کرد: توجه به همسران ما در این مراسم سنت حسنه‌ای است که امیدوارم ادامه پیدا کند، چون کار سینما پشتوانه و عقبه‌ای دارد و بدون همراهی همسران ما امکان‌پذیر نیست. همسرم رکن رکین خانواده ماست که خود در حوزه دیگری هنرمند است.

او خطاب به جوانان سینماگر خواست نسبت به خانواده خود بسیار جدی باشند و افزود: از مشکلات همسران هنرمندان نباید غافل شد. هنرمندی داریم که نویسنده خوبی است و مرد همیشه خندانی است. نمی دانم امشب در این برنامه حاضر است یا نه.

همسر معتمدآریا در این چند روزه واقعا صبر کرد

او سپس به احمد حامد همسر فاطمه معتمد آریا اشاره کرد و گفت که او در این چند روزه واقعا صبر کرده و خداوند صابرین را دوست دارد.

مهم‌ترین سختی کار ما برعهده‌ی همسران‌مان است

بعد از سخنان دادگو، معتمد آریا در حالی که بغض کرده بود، گفت: در تمام این روزهای سخت اشکم در نیامد اما حالا که از همسرم سخن گفتید، اشکم سراریز شد. مهم ترین سختی کار ما بر عهده همسران‌مان است به ویژه همسر من.

او ادامه داد: خیلی خوب است که امشب برای شادی دور هم هستیم چون آدم در این جمع احساس امنیت می‌کند.

خوش شانسی کیانیان در ابعاد مختلف

در ادامه برنامه تقدیر از رضا کیانیان با حضور برادر بزرگترش داود و علی ربیعی وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی برگزار شد.

رضا کیانیان در سخنانی گفت: خیلی چیزها در زندگی ما به ویژه برای ما که در ایران زندگی می‌کنیم به شانس بستگی دارد. اینکه در چه خانواده‌ای به دنیا بیاییم و بعضی دیگر از موقعیت‌های زندگی‌مان.

وی ادامه داد:‌ من خیلی خوش شانس بودم که در خانواده خوبی به دنیا آمدم و پدر و مادر خوبی داشتم به خصوص به خاطر برادرم داود که یک گروه تئاتری داشت و من خود را به زور به گروه او چپاندم. به مدرسه خوبی رفتم و بابت همسرم هم خوش شانس بودم، چون آدم هرچقدر هم که همسرش را پیش از ازدواج بشناسد بعد از آن تغییر کیفی دارد اما هایده همسرم از خانواده خوب سهراب سپهری است و شانس دیگرم پسرم، علی است چون معلوم نیست بچه آدم از داخل قوطی شانسی چه چیزی بیرون بیاید، این‌ها همه شانس من است که با کارگردان‌ها و عوامل خوبی کار کرده‌ام و همه این شانس‌ها باعث شد تا امروز اینجا بیایم و این برنامه برگزار شود. از همه این‌ها ممنونم و از خداوند هم سپاسگزارم که این شانس‌ها را به من بخشید.

لگدهای کیانیان به شکم مادرش

همچنین داود کیانیان برادر بزرگ‌تر او خاطره‌ای کوتاه از دوره پیشا و پسا تولد رضا کیانیان تعریف کرد و یادآور شد: من و رضا 9 سال تفاوت سنی داریم در این سال‌ها پدر و مادرم هر چه تلاش کردند از دعا و خواهش و جادو که رضا به دنیا بیاید او نمی‌آمد تا اینکه بالاخره به دنیا آمد اما وقتی در شکم مادرمان بود به طور عجیبی لگد می‌زد و مادربزرگم می‌گفت: بچه‌ای که آدم به زور از خدا بگیرد چنین می‌شود. ولی مادرم برای او توضیح داد که چون جای رضا تنگ و تاریک است او نمی‌تواند این فضا را تحمل کند و بعد از به دنیا آمدنش هم همین‌طور است. هر زمان که جلویش را می‌گرفتند ،سعی می کرد با رویاها و نوشته‌هایش فضا را برای خود باز کند. درست مثل سینما که باید در شرایط سخت فضا را برای خود باز کند.

داود کیانیان گفت: از اینکه مرا برای اهدای این جایزه انتخاب کردید، سپاسگزارم اما خود را لایق نمی‌دانم چون من تئاتر کودک کار می‌کنم و خوب است این هدیه را یک بانوی سینماگر بین‌المللی بدهد و از معتمد آریا درخواست کرد تا او این هدیه را اهدا کند.

رضا کیانیان نیز با لبخند و ابراز خرسندی از این اتفاق گفت: برایم جای خوشحالی است که این جایزه را خانم معتمد آریا می‌دهد، چون وقتی بچه بودم مرا به تئاتر می‌بردند و می‌گفتند این خانم “خاله سیمین” است!

در پاسخ به او معتمد آریا گفت: از بچگی تئاتر کار می‌کردم و حالا میانسال شده‌ام اما خیلی پیرمردها و پیرزن‌ها می گویند از بچگی تو را می‌دیدیم!

سال بعد بزرگداشت بیضایی را برگزار کنید

در بخش پایانی برنامه با حضور محمد حیدری دبیر جشنواره و ویشکا آسایش از رویا تیموریان تقدیر شد.

تیموریان گفت: بعد از اعلام برنامه بزرگداشت بعضی دوستانم نگران شدند و با دخترانم تماس گرفتند و می‌خواستند از سلامتی من مطمئن شوند. امشب یکی از شب‌های زیبایی زندگی‌ام است و خداوند را سپاسگزارم.

او در مقابل درخواست احسان کرمی مجری برنامه برای خواندن شعری از حافظ این بیت را خواند.

«ما ز یاران چشم یاری داشتیم / خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم»

تیموریان با بیان اینکه گفته‌اند امشب شب ماست، ادامه داد: چند تشکر دارم از آقای حیدری که همیشه به من محبت داشته و از تمام کسانی که در سی و اندی سال فعالیتم، همراه من بودند چه آنان که یک لیوان چای به دستم دادند یا تهیه کنندگانی که کمکم کردند امشب اینجا بایستم.

او همچنین از اساتیدش حمید سمندریان، رکن الدین خسروی و دکتر علی رفیعی تقدیر کرد و افزود: دکتر رفیعی نه تنها به ما آموزش بازیگری دارد که زندگی را هم به ما آموخت.

تیموریان همچنین با قدردانی از حمایت های وزیر فرهنگ و رییس سازمان سینمایی از معتمدآریا افزود: این دو مسئول در مسند مدیریت‌شان از بانوی سینمای ایران حمایت کردند.

مسعود رایگان همسر رویا تیموریان که همراه با او روی صحنه رفته بود گفت: صحبت کردن درباره رویا بسیار دشوار است. او عاشق زندگی، مردم و حرفه‌اش است و من بسیار خوشبختم که رویا به حقیقتی در زندگی ام تبدیل شد که باعث می شود به خود ببالم،‌قد بکشم و سر بر بالینش بگذارم.

رایگان خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دو سال پیش از همین تریبون گفتم، مهربانی و خوش‌رویی کلید درهای بسته است. امیدوارم سال آینده در همین سالن بزرگداشتی در شأن بهرام بیضایی برای او برگزار کنید.

این سخنان رایگان با ابراز احساسات حاضران همراه بود.




دليل درخواست داوري نشدن “يتيم‌خانه ايران” مشخص شد⇐نگراني از بروز مشكل براي داوران دوتابعيتي

سینماژورنال: “یتیم خانه ایران” تنها فیلم جشنواره سی و چهارم فجر است که در بخش خارج از مسابقه قرار دارد؛ این فیلم در هفته های گذشته به دلیل مهاجرت یکی از بازیگران زن آن به آن سوی آبها و کشف حجاب در کانون توجه قرار گرفت.(اینجا و اینجا را بخوانید)

ابوالقاسم طالبی کارگردان “یتیم خانه ایران” شب گذشته در برنامه “هفت” احتمال جالبی را درباره داوران دوتابعیتی جشنواره فجر بیان کرد.

به گزارش سینماژورنال کارگردان فیلم سینمایی «یتیم خانه ایران» درخصوص عدم حضور این فیلم در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر بیان داشت: من در بخش مسابقه شرکت نمی کنم. چون فیلم من یک فیلم ضداستکباری است.

احتمال میدادم برخی از داوران دوتابعیتی باشند

این کارگردان ادامه داد: بخاطر اینکه من از ابتدا چینش داوران را نمی شناختم و احتمال دادم برخی از داوران دوتابعیتی باشند و با قضاوت درباره این فیلم مجبور شوند به سختی هایی بیافتند و به تابعیت خارجی آنها لطمه ای بخورد. لذا تصمیم گرفتم فیلم را از بخش مسابقه خارج کنم.

وی افزود: بعد که چینش داوران را دیدم گفتم می شد فیلم را در بخش مسابقه قرار دهم. وقتی ما در وضعیتی هستیم که هر 4 سال با تغییر رئیس جمهور، تمام سیاست ها عوض می شود و اصول مشخصی در بخش فرهنگ، سینما و جشنواره آن وجود ندارد، همین نگرانی ها وجود دارد.

«یتیم خانه ایران» یک فیلم کلاسیک قصه گو

طالبی درخصوص «یتیم خانه ایران» بیان داشت: شما با یک فیلم سینمایی قصه گوی کلاسیک طرف هستید. فرق فیلم من با فیلم های دیگر این است که فیلم مردم است. اصلا درون کاخ نیست. فیلم به دوره ای می پردازد که تاکنون بدان پرداخته نشده است و برای آن مطالعه بسیاری شده است.

هنوز هم در هیأت داوران چنین افرادی حضور دارند

به گزارش سینماژورنال ابوالحسن داوودی، محمد داوودی، مجتبی راعی، سیدجمال ساداتیان، منوچهر شاهسواری، مهدی فخیم زاده و نیکی کریمی اعضای هیأت داوران جشنواره سی و چهارم فیلم فجر هستند.

كارگردان “يتيم‌خانه ايران” در حالي از رفع نگراني‌اش بابت دو تابعيتي بودن داوران سخن گفته كه اگر  از اين قضيه دوتابعيتي منظورش داشتن گرين كارت آمريكايي يا معادل كانادايي اش پي.آر كارت يا حتي كارت اقامت در انگليس و حوزه بريتانيا باشد هنوز در هيأت داوران و حتي مقام هاي  بالاتر برگزاركننده، چنين افرادي حضور دارند




چرا جشنواره در کاخ مردمی{پردیس ملت} باید یک روز زودتر آغاز شود؟

سینماژورنال: طراحی جدول نمایش فیلمهای جشنواره فیلم فجر در کاخ جشنواره به اندازه موافق، مخالف هم داشته است.

به گزارش سینماژورنال قرار دادن آثار مستند و هنروتجربه در سانسهای ابتدایی کاخ جشنواره و آغاز نمایش فیلمهای بخشهای اصلی از ساعت 6 و 30 دقیقه عصر، اصلی ترین دلیل بروز نظرات مختلف شده است.

از آن سو درنظر نگرفتن فاصله زمانی معقول میان سانسهای شبانگاهی کاخ جشنواره نیز به اندازه خود حرف و حدیث خلق کرده است.

البته این حرف و حدیثها درباره برنامه نمایش کاخ مردمی(پردیس ملت) هم وجود دارد بخصوص درباره آن دسته آثاری که میان زمان برگزاری نشست شان در کاخ جشنواره با زمان نمایش در کاخ مردمی فاصله منطقی وجود ندارد.

چینش عجیب کاخ مردمی در 22 بهمن

اما همه اینها را که کنار بگذاریم عجیب ترین چینش جدول نمایش کاخ مردمی، مربوط به روز 22 بهمن است.

تقریبا در تمامیسالهای اخیر اختتامیه جشنواره در روز 22 بهمن همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شود.

نکته اینجاست که همزمان با برگزاری اختتامیه در روز 22 بهمن 3 فیلم “برادرم خسرو”، “هفت ماهگی” و “وارونگی” به ترتیب در سانسهای 17.30، 20 و 22.30 در کاخ مردمی اکران میشوند.

مطابق برنامه قبلی مراسم رونمایی و دیدار با عوامل این سه فیلم به ترتیب در 16.30، 19 و 21.30 برگزار میشود.

 حالا میتوان سه احتمال را بررسی کرد:

–اگر درنظر بگیریم که اختتامیه جشنواره مانند سال گذشته ساعت 19 آغاز شود در آن صورت قاعدتا این مراسم حداقل تا 23 ادامه پیدا خواهد کرد و طبیعی است که عوامل دو فیلم “هفت ماهگی” و “وارونگی” نخواهند توانست در رونمایی آثارشان در کاخ مردمی حاضر شوند و یا برای حضور در اختتامیه قید کاخ مردمی را بزنند.

–اگر اختتامیه یک ساعت زودتر یعنی 18 آغاز شود هم حداقل تا 21 ادامه خواهد داشت و در این صورت عوامل “هفت ماهگی” نخواهند توانست در رونمایی باشند اما عوامل “وارونگی” شاید در صورت نبود ترافیک و البته برگزاری با تاخیر رونمایی در کاخ ملت بتوانند در هر دو مراسم حاضر باشند.

–برگزاری اختتامیه راس 17 و ادامه آن تا 20 هم باعث می شود عوامل “برادرم خسرو”  و باز هم “هفت ماهگی” نتوانند در رونمایی آثارشان در کاخ مردمی حاضر باشند.

در این بین البته وضع “هفت ماهگی” از بقیه نامساعدتر است چراکه فیلم مشترک هر سه احتمالیست که درباره ساعت برگزاری اختتامیه وجود دارد و به عبارت بهتر اختتامیه در هر یک از ساعتهای احتمالی در روز 22 بهمن برگزار شود عوامل این فیلم یا باید کاخ مردمی را انتخاب کنند یا اختتامیه!

 برای رفع این مشکل حداقل سه راه حل پیش رو است:
–اختتامیه یک روز دیرتر در 23 بهمن برگزار شود.
–نام فیلمهای “برادرم خسرو”، “هفت ماهگی” و “وارونگی” از فهرست دیدار با عوامل مردمی کاخ مردمی خارج شود..
–نام عوامل این فیلمها را از فهرست جایزه بگیرها حذف کرد تا عوامل سرفرصت به کاخ مردمی برسند!!!

طبیعی است که راه حل سوم یعنی حذف نام فیلمها از داوری غیرممکن است.
راه حل اول یعنی دیر برگزار کردن اختتامیه جشنواره، تقارن با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را از بین می برد.
راه حل دوم یعنی حذف نام این سه فیلم از فهرست دیدارهای مردمی هم قطعا اعتراضات مخاطبانی را به دنبال خواهد داشت که برای دیدار با عوامل فیلمها در کاخ مردمی هزینه ای مازاد بر قیمت بلیت در سینماهای عادی جشنواره پرداخت کرده اند.

راه حلی که فقط سود دارد
هر سه راه حل بالا به اندازه سود، زیان هم دارند. پس چه باید کرد؟
راه حل چهارم می تواند این باشد که نمایش فیلمها در کاخ مردمی یک روز زودتر یعنی 11 بهمن آغاز شود و تا 21 بهمن به اتمام برسد.




اولتیماتوم به فیلمسازان⇐فقط فیلم هایی که تا ۱۴ بهمن ماه نمایش داده شوند، مورد داوری مردمی قرار خواهند گرفت /آثاری که تا ۱۶ بهمن نمایش داده نشوند از داوری رسمی جشنواره هم محروم خواهند شد

سینماژورنال: مدیر پشتیبانی- فنی جشنواره درباره آماده سازی فیلم های راه یافته به سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر گفت: تنها فیلم هایی که تا 14 بهمن ماه در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شوند در جریان داوری مردمی قرار خواهند گرفت. همچنین اگر فیلمی به علت آماده نشدن نسخه نهایی پس از 16 بهمن به نمایش درآید از داوری رسمی جشنواره محروم خواهد شد.

به گزارش سینماژورنال عزت اله علیزاده درباره زمان تحویل نسخه فایل DCP فیلم های حاضر در جشنواره گفت: با رعایت مقررات جشنواره، زمان تحویل نسخه فایل DCP فیلم ها تا تاریخ 25 دی ماه تعیین شده بود که با توجه به اینکه بخشی از فیلم ها به علت انجام عملیات فنی پس از تولید شامل (صداگذاری ، موسیقی و میکس و اصلاح رنگ CGI ) در استودیوهای صدا و لابراتوار در نوبت قرار دارند و مراحل مذکور برخی از آثار هنوز به اتمام نرسیده است به این فیلم ها تا اول بهمن ماه فرصت داده شده تا نسخهDCP خود را به ستاد جشنواره تحویل نمایند تا عملیات ذخیره سازی فایل فیلم ها در سرورهای سینماها عملی گردد.

علیزاده یادآور شد: باتوجه به برنامه ریزی های به عمل آمده فقط فیلم هایی که تا تاریخ 14 بهمن ماه نمایش داده شوند مورد داوری مردمی قرار خواهند گرفت و آثاری که به دلیل آماده سازی نسخه نهایی تا 16 بهمن نمایش داده نشوند از داوری رسمی جشنواره هم محروم خواهند شد.

علیزاده در ادامه تاکید کرد: کلیه فیلم هایی که در جدول برنامه اکران سینماها قرار گرفته اند و نسخه DCP آنها نیز تحویل شده مطابق دوره های گذشته هزینه های DCP، KDM و ذخیره سازی آنها توسط دبیرخانه جشنواره تأمین و به استودیوها پرداخت خواهد شد.

مدیرپشتیبانی فنی جشنواره در خصوص آماده سازی سالن های سینماها نیز گفت: مراحل بررسی فنی و آماده سازی سالن های سینما از اول بهمن آغاز شده که با توجه به هماهنگی به عمل آمده با انجمن صدابرداران و فیلمبرداران مراحل تنظیم صدا و تصویر سالن های سینما با حضور نمایندگان صنوف یاد شده انجام خواهد شد .

وی ضمن تبریک به صاحبان آثار راه یافته به جشنواره در ادامه افزود: در این دوره از جشنواره 10 سالن سینما به تجهیزات استاندارد جهانی D-Cinema مجهز شده اند و باقی سینماها به تجهیزات E-Cinema مجهز می باشند .