دنیای این روزهای رضا کیانیان⇐از عدم صدور ویزای کانادا تا ترک شبکه‌های اجتماعی!

سینماروزان: رضا کیانیان بازیگر سینما و تلویزیون که در سالهای اخیر مدیریت در جشنواره 8 میلیارد و خرده ای بین الملل فجر را تجربه کرده و اخیرا هم به خاطر رفتاری غیرمتعارف در یک همایش مربوط به آب در کانون انتقادات قرار گرفت، قصد داشت اواسط پاییز نمایشی با نام «حرفه ای» را در کانادا روی صحنه ببرد اما گویا کشور کانادا به گروه وی ویزا نداده است!!

به گزارش سینماروزان کیانیان با اعلام این خبر به «ایسنا» گفت: نمایش «حرفه‌ای» قرار بود اواخر آبان ماه در کانادا اجرا شود اما پس از دو ماه هنوز جواب ویزای اعضای گروه نیامده است به همین دلیل اجرای این نمایش در کانادا منتفی است. برای همین مدتی است روی نوشته‌هایم کار می‌کنم و این فرصت را برای تمرکز بیشتر مغتنم می‌دانم.

او  که مدتی‌ست مطلبی روی اینستاگرام خود نمی‌گذارد و علت این موضوع را پناه بردن به تنهایی‌اش می‌داند، ادامه داد: هر از چند گاهی لازم دارم تنها باشم تا بتوانم درون خودم را ساماندهی کنم و با نوشتن، به سوالات بی‌شمار خودم پاسخ بدهم. هر وقت پر از سوال می‌شوم، تنها راه برایم خواندن و نوشتن درباره آن‌هاست و در این روند است که می‌توانم به پاسخ برسم.

کیانیان با بیان اینکه «نوشتن مثل جن زدایی‌ست!» خاطرنشان کرد: اگر جن را با مراسم زار  از تن بیرون می‌کنند، سوالات را هم می‌توان با نوشتن در موردشان یعنی بیرون‌ریزی سوالات از ذهن به روی کاغذ از بیرون راند و با پیدا کردن پاسخ، جا برای سوالات بعدی باز کرد.




خروجی یک مقایسه با جشنواره‌های مختلف؛ از کن و برلین تا ونیز و تورنتو و…⇐جشنواره 20میلیارد و خرده‌ای فجر تنها جشنواره کاملا وابسته به منابع عمومی است!

سینماروزان: حواشی افشای بودجه 20 میلیارد و خرده ای جشنواره فجر که بیش از 8 میلیارد آن هم صرف جدایی بین الملل شده است همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان بعد از انتقادات مهدی کرم پور که با ذکر مصداق از جشنواره ونیز مدعی شده بود این جشنواره با یک چهارم بریز و بپاشهای محفل بین الملل فجر برگزار میشود(اینجا را بخوانید) حالا روزنامه اصلاح طلب «شرق» با مرور بودجه برخی از جشنواره های مطرح دنیا مقایسه ای انجام داده درباره میزان وابستگی مالی این جشنواره ها به دولت.

مهمترین خروجی این مقایسه آن است که هیچ جشنواره ای در دنیا وجود ندارد که وابستگیش به دولت به اندازه جشنواره فجر باشد.

آمار مالی جشنواره های مختلف را مرور کنید:

–از ٢٤ میلیون یورو بودجه سالانه جشنواره فیلم برلین، ٧,١‌ میلیون یورو آن به وسیله دولت تأمین می‌شود.

–از ٢١.٧‌ میلیون دلار بودجه جشنواره فیلم کن، نیمی از آن را شرکای جشنواره و نیمی دیگر را دولت تأمین می‌کند.

–جشنواره تورنتو از ٤٠ میلیون‌دلاری که هزینه برگزاری جشنواره می‌شود، ٢٠‌ میلیون از فروش بلیت، ١٣‌ میلیون اسپانسر و هفت میلیون از طریق فعالیت‌های انسان‌دوستانه تأمین می‌شود.

–جشنواره ریندس در ازای یک‌ونیم میلیون‌دلاری که صرف برگزاری‌اش می‌شود، یک‌ونیم‌ میلیون دلار درآمد دارد.

جشنواره فیلم سیدنی که پنج‌ میلیون دلار هزینه برگزاری آن است، دو میلیون دلار آن از سوی دولت تأمین می‌شود.

جشنواره ونیز به‌عنوان اولین جشنواره مهم سینمایی جهان هرسال با بودجه معادل ١٢‌ میلیون یورو برگزار می‌شود، هفت میلیون یورو از هزینه‌هایش را دولت تأمین می‌کند و بقیه این بودجه که مبلغ قابل‌توجهی است از سوی اسپانسرهای خصوصی تأمین می‌شود. شرکت اتومبیل‌سازی ایتالیایی مازراتی اسپانسر اصلی جشنواره ونیز است.

جشنواره فیلم رم یک جشنواره کاملا خصوصی است که بودجه برگزاری آن ١٠‌ میلیون یورو برآورد شده است، ٥٠ درصد از هزینه‌های خود را از طریق سرمایه‌گذارهای خصوصی به‌ویژه بانک‌ها و ٥٠ درصد دیگر آن را از جانب مؤسسات دولتی بالاخص شهر رم تهیه‌ می‌کند.

آمار وابستگی مالی جشنواره های مختلف
آمار وابستگی مالی جشنواره های مختلف




مهدی کرم‌پور با انتقاد از صرف بیش از 8میلیارد برای جدایی بین‌الملل از فجر بیان داشت⇐میلیاردها تومان صرف بخش بین الملل شده است، اما دستاوردی نداشته!/جشنواره‌ای مثل ونیز با یک چهارم این بریز و بپاشها برگزار می‌شود و بزرگترین سلبریتی‌های دنیا هم در آن حضور دارند/به مهمانان جهانی فجر، پسته و قالیچه و پول دادند تا به‌عنوان داور در جشنواره‌های دیگر استخدام شوند؟/جشنواره جهانی فجر بیشتر گعده‌ایست برای اتلاف پول سینما و مردم

سینماروزان: همچنان بازار اظهارنظرات انتقادی نسبت به بودجه بیش از 20 میلیاردی جشنواره های فجر و صرف بیش از 8میلیارد برای جدایی بین الملل از فجر ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان مهدی کرم پور کارگردانی که آخرین ساخته سینمایی اش «صوفی و دیوانه» آماده اکران است از جمله سینماگرانی است که به انتقاد از اتلاف منابع برای جشنواره فجر و بخصوص جدا کردن بین الملل از فجر پرداخته است.

مهدی کرم‌پور در پاسخ به این پرسش «بانی فیلم» که هزینه بیش از 20 میلیاردی جشنواره در بخش ملی و بین الملل با خروجی و دستاوردی که از آن مشاهده می کنیم، همخوانی دارد یا نه، گفت: به نظرم مهمترین بخش جشنواره بین الملل است ولی اساساً جدا شدن بخش بین الملل از بخش ملی نه تنها دستاوردی برای سینمای ایران نداشته؛ بلکه اتلاف وقت، انرژی و پول از بودجه مردم صورت گرفته است. با یک حساب سرانگشتی و ساده می‌توانیم بفهمیم که این جدا شدن به ضرر سینمای ایران است.

این کارگردان با اشاره به بریز و بپاشهای مصروف برای جدایی بین الملل از فجر و برگزاری آن در پردیس چارسو ادامه داد: در حال حاضر اعلام شده که هشت و نیم میلیارد تومان صرف بخش بین الملل شده است، اما چه دستاوردی برای سینمای ایران داشته است؟ … جز این است که پول خرج کرده و هزینه کردیم؟ … اصلا این هزینه تنها در پردیس کوچک چارسو اتفاق می‌افتد و عده‌ای خیلی خاص آنجا می‌آیند و قالیچه، پسته و پول می‌دهند تا از میان آن‌ها برای مقاصد فردی برای جشنواره‌های دیگر داور انتخاب شود!

کارگردان «تهران: سیم آخر» افزود: این شیوه‌های قدیمی که مثل باج دادن و خریداری چیزهایی است، بیشتر صرف مصارف فردی می‌شود، نه سینمای ایران، اصلا نمی‌دانم امکان این وجود دارد این میزان هزینه را بتوان در این پردیس کوچک صرف کنیم؟ ... جشنواره‌ای به وسعت جشنواره‌ ونیز با یک چهارم این بودجه برگزار می‌شود و بزرگترین سلبریتی‌های دنیا را با بهترین وسایل حمل و نقل در هتل‌های پنج ستاره می‌آورند، از آن‌ها پذیرایی می‌شود و تا حد بسیاری در سینمای جهان و ایتالیا شناخته شده است.

وی با بیان اینکه صرف این هزینه مصداق بارز اتلاف پول است، افزود: شعار ما اشتغال زایی و تولید ملی است و با این رقم می‌توانیم حداقل 20 تولید ملی راه بیندازیم، فکر می‌کنم ما برای بین الملل بیشتر نیازمند یک مارکت و بازار کنار جشنواره فجر هستیم و این در موقعیتی اتفاق می‌افتد که مردم در آن سهم دارند. علاوه بر داشتن مارکت، می‌توانیم در بازار منطقه‌ای خود فعال باشیم و حتی الزامی برای اهدای جایزه در جشنواره وجود ندارد و می‌توانیم آن را به صورت غیررقابتی برگزار کنیم.

کارگردان «پل چوبی» افزود: بسیاری از جشنواره‌های مهم دنیا از جمله تورنتو و لندن به صورت غیر رقابتی برگزار می‌شوند. ما می‌توانیم در یک جشنواره غیر رقابتی یک مارکت منطقه‌ای درست کنیم و همین الان با این اقدام مدبرانه از اتلاف وقت و پول جلوگیری می‌شود. به جز این می‌توانیم منابع جشنواره ملی خود را مدیریت کنیم که حتما هزینه‌ها پایین‌تر می‌آید. به نظرم با همین رقم 11 میلیارد تومان یا کمتر از آن می‌توانیم جشنواره‌ای برگزار کنیم که بازار جهانی را نیز کنار آن داشته باشیم.

کرم‌پور با بیان اینکه ما در حال حاضر حدود 9 میلیارد تومان اضافه خرج می‌کنیم، عنوان کرد:‌ تاریخ برگزاری جشنواره بین الملل فجر هم درست نیست و بیشتر شبیه گعده است که پول مردم و سینمای ایران در آن تلف می‌شود.




نخستین واکنشهای رسمی به افشای بودجه بیش از 20 میلیاردی جشنواره‌های فجر و هزینه بیش از 8میلیاردی برای محفلی موسوم به جهانی فجر⇐محمد حیدری تأیید کرد/رضا میرکریمی پاسخگو نبود/متصدی روابط عمومی سینما با ردّ اطلاعیه هفت ماه قبل خودش مبنی بر بودجه 5.8 میلیاردی جشنواره‌های فجر گفت: درنظر گرفتن سالن برای اهالی رسانه باعث افزایش بودجه شده!⇔سینماروزان: آقای روابط عمومی! هفت ماه قبل بر بودجه 5.8 میلیاردی صحه گذاشتید و حالا زیرش می‌زنید؟ نشان به آن نشان که «تفریغ بودجه» را با «ق» نگاشته بودید!

سینماروزان: افشای رقم دقیق هزینه کرد برای جشنواره های فجر که به بیش از 20 میلیارد رسیده و از آن مهمتر هزینه بیشتر از 8 میلیاردی که صرف جدایی بخش بین الملل از فجر و راه اندازی محفلی موسوم به جهانی فجر شده است بخصوص با درنظر گرفتن این واقعیت که آخرین جشنواره فجر دوران محمود احمدی نژاد متشکل از دو بخش ملی و بین الملل فقط 5میلیارد بودجه داشته حجم بالایی از علامت سوال را پیش روی مخاطبان قرار داده است.(اینجا را بخوانید)

این سوالات در کنار تناقض میان رقم بیش از 20 میلیاردی فعلی با ادعاهای پیشین روابط عمومی سازمان سینمایی که از بودجه 5.8 میلیاردی هر کدام از جشنواره های فجر و مجموع بودجه 11.6 میلیاردی دو جشنواره گفته بود(اینجا را بخوانید) و متعاقب آن اختلاف 9میلیاردی که میان آن ادعا و رقم فعلی وجود دارد، وضعیت به شدت ابهام آلودی را پیرامون چگونگی هزینه کرد در این دو جشنواره فراهم کرده است.

همین وضعیت موجب شده که روزنامه اصلاح طلب «شرق» به سراغ گردانندگان رسمی جشنواره ها رفته و درباره این ارقام بالا از آنها صحبت کند.

محمد حیدری، ‌دبیر سی‌وپنجمین جشنواره ملی فیلم فجر، ضمن تأیید ارقام ارائه‌شده در بخش ملی، ارائه اطلاعات دقیق‌تر را به روابط‌عمومی سازمان سینمایی واگذار کرد. رضا میرکریمی، ‌دبیر سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر اما در دسترس نبود و طبعا پاسخی از جانب وی ثبت نگردید.

واکنش روابط عمومی سازمان سینمایی جالبتر از همه بوده. چون وی نه تنها ادعای پیشین روابط عمومی مبنی بر بودجه 5.8 میلیاردی هر کدام از جشنواره ها که در اغلب رسانه ها بازتاب داشت، را علنا رد کرده بلکه بخشی از افزایش بودجه را به گردن اهالی رسانه انداخته و گفته بخاطر گرفتن سالن برای اصحاب رسانه بودجه افزایش یافته!!!

جلیل اکبری‌صحت درباره این خبر که پیش از این روابط‌عمومی سازمان هزینه هر دو جشنواره را ١١ میلیاردواندی اعلام کرده، ‌گفت: چنین موضوعی صحت ندارد.

روابط‌عمومی سازمان سینمایی در پاسخ به این سؤال که «شائبه گم‌شدن ٩‌ میلیارد تومان در برگزاری این دو جشنواره چقدر صحت دارد»، چنین پاسخ داد: واقعیت این است که در دولت هیچ بودجه‌ای نه گم می‌شود و نه می‌تواند گم شود. دلیلش هم این است که همه هزینه‌ها در «کتاب قانون بودجه» به طور شفاف درج می‌شود و «دیوان محاسبات» بر جزئیات و چگونگی هزینه‌ها اشراف کامل دارد. بنابراین علنی‌شدن چنین ارقام و اعدادی باید مورد استقبال قرار گیرد، چون سازمان سینمایی در مجموعه دولت با شفاف‌‌سازی‌کردن، اولا می‌خواهد مردم از هزینه‌ها آگاه شوند و دوم اینکه چنین آگاه‌سازی‌ای درباره جریان‌های فرهنگی – هنری می‌تواند پیامد‌های مثبتی به‌همراه داشته باشد. جدا از این مسئله به نظر بد نیست که میزان بودجه و هزینه‌های جشنواره‌هایی مانند «تولیدات تلویزیونی و رادیویی زیباکنار» متعلق به صداوسیما یا «رویش» متعلق به حوزه هنری یا «سلامت» متعلق به وزارت بهداشت و… علنی شود تا این مطالبه عمومی به طور کامل به منصه ظهور برسد.


جلیل اکبری‌صحت درباره میزان بودجه و هزینه‌های این دو جشنواره مهم دولتی عنوان کرد: بنابراین ارقام ارائه‌شده در همین چارچوب قابل بررسی است.

آقای روابط عمومی در برابر این پرسش که «در مواردی میزان هزینه‌ها از بودجه درنظر‌گرفته‌شده فراتر می‌رود و دراین‌صورت آیا تمهیداتی در کتاب بودجه لحاظ شده است». گفت: به طور مثال گاهی در جشنواره‌ها شاهد هستیم که فلان سالن برای دیدن فیلمی برای اصحاب رسانه در نظر گرفته می‌شود که قطعا عملی‌شدن چنین مسئله‌ای بدون هزینه نیست و البته در بودجه جاری هم در نظر گرفته نشده که در این‌گونه موارد چنین هزینه‌کردهایی باز هم در شکل‌های مختلف در کتاب قانون بودجه در نظر گرفته شده که بعدا جزء هزینه‌های جشنواره به مسئولان ذی‌ربط ارائه می‌شود.

⇓⇓⇓

پی نوشت: فارغ از آن که متصدی روابط عمومی که اگر رسانه ها نباشند هویت واقعی شغل خودش هم زیر سوال خواهد رفت، در مثالی پیرامون چرایی افزایش بودجه دیواری کوتاهتر از اهالی رسانه پیدا نکرده، ذکر یک نکته دیگر حائز اهمیت است و آن هم ادعای نامبرده در عدم صحت اطلاعیه‌ای از روابط عمومی سازمان سینمایی که در آن بر بودجه 11.6 میلیاردی جشنواره ها صحه گذاشته شده بود.

در زیر سوال بودن آنچه متصدی روابط عمومی سینما درباره عدم صحت رقم 11.6 میلیاردی که پیشتر توسط ایشان اعلام شده بیان نموده‌اند همین بس که اسفندماه سال گذشته و بعد از سخنان احسان قاضی زاده هاشمی نماینده مجلس که از بودجه 58 میلیاردی جشنواره های فجر گفته بود همین روابط عمومی اطلاعیه‌ای را برای رسانه ها فرستاد و در آن از رقم 5.8 میلیاردی به عنوان بودجه هر کدام از جشنواره ها نام برد!(اینجا را بخوانید)

نشان به آن نشان که در متن اطلاعیه ای و در گافی آشکار «تفریغ بودجه» که برآمده فراغت از بودجه است را با حرف «ق» نگاشت و همین اسباب خنده رسانه ها را موجب شد. پس چه خوب ایشان که پسوند صحت هم کنار نام خانوادگیشان به چشم میخورد لااقل مسئولیت اطلاعیه ای که از طرف خودشان برای رسانه ها ارسال شده را بپذیرند.

غلط املایی فاحش اطلاع سازمان سینمایی
اطلاعیه هفت ماه قبل روابط عمومی سازمان سینمایی درباره رقم بودجه جشنواره ها با یک غلط املایی فاحش





بالاخره پرده برافتاد⇐صرف بیشتر از 20 میلیارد بودجه برای دوبخشی کردن جشنواره فجر!!!⇔جل الخالق! فقط بیش از 8 میلیارد صرف محفلی موسوم به جهانی فجر شده!!!⇔پرسش اول: افزایش 400درصدی هزینه‌های جشنواره در کمتر از 5 سال را چطور می‌توان توجیه کرد؟/پرسش دوم: چقدر از این بودجه صرف مدیران و معاونان و مشاوران جشنواره شده است؟ دستمزد آقازادگان فعال در تیم مدیریت جشنواره چقدر بوده است؟

سینماروزان: هرچند از همان زمانی که رییس معزول سینما تلاشهای خود را برای جدایی بین الملل از فجر و برگزاری جداگانه آغاز کرد اغلب رسانه های مستقل بر بودجه خوار بودن این جدایی و اتلاف هزینه ها تأکید داشتند اما علیرغم همه این هشدارها این جدایی عملی شد.

در سه سالی که از برگزاری جداگانه بین الملل از فجر می گذرد بارها پیش آمده که رسانه ها درباره شفاف سازی مالی ردیف بودجه جشنواره طرح پرسش کردند اما دست اندرکاران برگزاری جشنواره هیچ گاه پاسخی روشن به این پرسشها ندادند و حتی رضا میرکریمی دبیر دو دوره اخیر بین الملل فجر از حیدریان خواست که در این باره سخن گوید!

حالا اما پرسش خبرگزاری کار ایران «ایلنا» موجب شده سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات ردیف بودجه جشنواره های فجر را اعلام کند. بر این اساس مشخص شده بودجه و هزینه سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش ملی بیش از ۱۱ میلیارد  تومان و در بخش جهانی بیش از ۸ میلیارد تومان بوده است و در مجموع بیش از 20 میلیارد صرف این دو جشنواره شده است.

رقم دقیق بودجه  سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش ملی ۱۱۶/۷۱۴/۹۹۹/۷۳۲ ریال، معادل یازده میلیارد و ۶۷۱ میلیون و ۴۹۹ هزار و ۹۷۳تومان بوده است.

هزینه و بودجه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش جهانی نیز ۸۴/۲۵۷/۱۳۹/۴۳۷ ریال، معادل ۸ میلیارد و ۴۵۲ میلیون و ۷۱۳ هزار و ۹۴۳ تومان بوده است.

به این ترتیب مجموع بودجه صرف شده برای این دو جشنواره بالغ بر 20 میلیارد و 123 میلیون است!!!

یادمان نمی‌رود که در یکی از آخرین شفاف سازیهای مالی جشنواره فجر، محمد خزاعی از برگزاری جشنواره سی ام فجر که هر دو بخش ملی و بین الملل را دربرمیگرفت با 5 میلیارد بودجه سخن گفته بود و حالا فقط 5 سال بعد رقم بودجه جشنواره 400 درصد افزایش یافته است!

آیا این افزایش تصاعدی بودجه جز به خاطر جدایی بین الملل از فجر بوده است؟؟؟

راستی چقدر از این بودجه صرف مدیران و معاونان و مشاوران جشنواره شده است؟ چقدر صرف استخدام آقازادگانی بدون رزومه در سینما در تیم مدیریت جشنواره هایی مانند جهانی فجر شده است؟ مثلا بد نیست بدانیم محمدصادق آقازاده رضا میرکریمی دبیر بین الملل فجر برای حضور در قامت مدیر پشتیبانی جشنواره پدر، چقدر دستمزد گرفته است؟




ژان میشل فرودون سردبیر سابق «کایه دو سینما» بیان کرد⇐برگزاري جشنواره فجر به صورت يكپارچه خيلي بهتر بود/وضعيت سينماي ايران نسبت به قبل افت كرده است/سينماي فرهادي تا حد زيادي تلويزيوني است!/هم «فروشنده»فرهادی و هم «تونی اردمن» فیلمهای تلویزیونی بودند/اسكار با دادن جايزه به «فروشنده» مي‌خواست بيانيه صادر کند بر ضد دونالد ترامپ!/سينماي كيارستمي نه تنها در سطح ايران، بلكه در جهان بي‌همتاست/دردناك است که از برخي مسئولان ایرانی چيزهايي بر ضد كيارستمي مي‌شنوم

سینماروزان: ژان میشل فرودون نویسنده و منتقد فرانسوی، سردبیر سابق «کایه دو سینما» و مسئول سابق ستون سینمایی «لوموند» شناخته شده ترین مهمان حاضر در محفلی بود موسوم به جشنواره جهانی فجر.

میشل فرودون به هنگام حضور در جشنواره به انتقاد از جدایی بین الملل از بخش ملی فجر پرداخت و در تازه ترین گفتگوی منتشره از وی که در «اعتماد» آمده نیز همچنان برگزاری جشنواره فجر به صورت یکپارچه را منطقی تر دانسته است.

ژان میشل فرودون در گفتگوی پیش رو نظرات خویش درباره سینمای ایران، کیفیت آن و همین طور آثار فیلمسازی همچون اصغر فرهادی را هم به صراحت بیان کرده است.

متن گفتگوی این منتقد را بخوانید:

نظرتان درباره جشنواره بين‌المللي فيلم فجر چيست؟

من سال گذشته هم مهمان جشنواره بودم و به نظرم جشنواره امسال بهتر از سال قبل است و پيشرفت داشته است؛ سازماندهي قابل قبولي دارد و استقبال از مهمانان خارجي خيلي خوب است. فكر مي‌كنم جشنواره دارد راه خود را به عنوان يك رويداد هنري بين‌المللي باز مي‌كند.

درباره فيلم‌ها چه فكر مي‌كنيد؟ به خصوص فيلم‌هاي ايراني اكران شده در جشنواره.

من اصلا براي تماشاي فيلم‌هاي جديد ايراني به جشنواره فجر آمده‌ام. البته دليل اولم، شركت در بخش بزرگداشت عباس كيارستمي بود. او از دوستان خوب من بود. فيلم مستند سيف‌الله صمديان درباره كيارستمي را ديدم كه فيلم واقعا خوبي بود. همچنين، يك مستند خوب درباره سهراب شهيد ثالث ديدم. فيلم «برگ زندگي»، ساخته ابراهيم مختاري را هم ديدم كه از آنهم خوشم آمد.

به نظر شما تفكيك جشنواره به دو بخش داخلي و بين‌المللي ايده خوبي بود؟

واقعيتش خير؛ ما خارجي‌ها به ايران مي‌آييم تا فيلم‌هاي ايراني را ببينيم وگرنه فيلم‌هاي خارجي را در همه جاي دنيا مي‌توانيم ببينيم. من فكر مي‌كنم برگزاري جشنواره به صورت يكپارچه خيلي بهتر بود.

به طور كلي نظرتان درباره سينماي ايران چيست؟

سينماي ايران فيلم‌هاي بسيار زيبايي به دنيا ارايه داده است. البته وضعيت كنوني سينماي ايران نسبت به قبل، كه من آن را دوره طلايي سينماي ايران مي‌دانم افت كرده است. البته در حال حاضر هم فيلمسازان مستعدي در ايران فعاليت مي‌كنند؛ هم جوان و هم مسن.

حتما فيلم‌هاي اصغر فرهادي را دنبال كرده‌ايد. از نظر شما او چگونه فيلمسازيست؟

به نظرم فرهادي فيلمنامه‌نويس بزرگي است. فيلمنامه‌هاي او واقعا قوي هستند ولي كارگرداني‌اش را چندان نمي‌پسندم.

چه ايرادي در كار او مي‌بينيد؟

ايرادي در كار او وجود ندارد. اما براي من مهم‌ترين وجه يك فيلم، چيزهايي نيست كه مي‌بينم بلكه چيزهايي است كه ديده نمي‌شود. در سينماي فرهادي، شما تقريبا همه‌چيز را مي‌بينيد و بيشتر قصه از طريق ديالوگ‌ها روايت مي‌شود و داستان وابستگي زيادي به ديالوگ دارد. بازي‌ها هم بيشتر كلامي هستند. بنابراين، جاي زيادي براي شما به عنوان تماشاگري كه سهمي در ساختن روايت دارد باقي نمي‌ماند. به نظرم، سينماي فرهادي تا حد زيادي تلويزيوني است؛ بسيار شبيه درام‌هاي تلويزيوني.

پس شما سينماي كيارستمي را ترجيح مي‌دهيد.

قطعا. سينماي كيارستمي نه تنها در سطح ايران، بلكه در جهان بي‌همتاست.

آثار كيارستمي چه ويژگي‌اي دارند كه شما را جذب مي‌كند؟

فيلم‌هاي او واقعگرايانه و در عين حال، عميق و معنوي هستند.

مقصودتان از معنويت در اينجا دقيقا چيست؟

او به دوستي با ديگران، به درد آنها و همدردي با آنها مي‌پردازد. اخلاق در آثار او بسيار بارز است؛ نه اخلاق مرسوم كه شامل تعدادي قوانين جزمي است، بلكه اخلاق ناب كه ريشه در انسان بودن انسان دارد. همچنين، او بسيار خلاق بود و از آزمودن راه‌هاي جديد ابايي نداشت؛ هم از نظر هنري خلاق بود هم تكنيكي. آثار او سرشار از زيبايي‌شناسي ايراني است.

او در فيلم‌هايش فرهنگ ايران را به دنيا معرفي كرد؛ فرهنگي كه ريشه در شعر دارد. او بهترين سفيري بود كه ايران مي‌توانست در جهان داشته باشد. فيلم‌هاي او باعث شد مردم دنيا نگاه بهتري به ايران و فرهنگ و مردم آن داشته باشند. براي من بسيار دردناك است وقتي از برخي كارگردانان و افراد ايراني، از جمله از برخي مسوولان، چيزهايي بر ضد كيارستمي مي‌شنوم.

مثلا چه چيزهايي؟

اينكه مخاطب عام فيلم‌هاي او را دوست ندارد، يا آثار او ايراني نيستند يا اينكه او براي كشورهاي غربي فيلم مي‌ساخت نه براي مردمش. اين صحبت‌ها واقعا برايم آزار‌دهنده هستند. واقعيت اين است كه فيلم‌هاي كيارستمي بسيار ساده هستند و هر كس كه آنها را ببيند، مي‌تواند درك‌شان كند. بسياري از آنهايي كه درباره او احكام ناروا صادر مي‌كنند اصلا فيلم‌هايش را نديده‌اند.

نقش درام را در فيلم‌هاي كيارستمي چگونه مي‌بينيد؟ برخي ادعا مي‌كنند فيلم‌هاي او از عناصر دراماتيك بي‌بهره‌اند.

آثار او قطعا درام دارند، اما نوع خاصي از درام. به خصوص شيوه روايت‌پردازي او خاص و منحصر به فرد است.

آيا با اين نظر موافقيد كه كيارستمي از سينماي نئورئاليست ايتاليا ملهم بود؟

بله، اما نمي‌توان آثار او را با فيلم‌هاي نئورئاليستي ايتاليا مقايسه كرد، چرا كه عناصر متفاوتي در اين آثار ديده مي‌شود كه در نئورئاليسم نبود. در واقع، فيلم‌هاي او كاملا اريژينال (اصيل) هستند.

با ديگر فيلمسازان ايراني چقدر آشنا هستيد؟

من آثار بسياري از فيلمسازان ايراني، از جمله امير نادري، رخشان بني اعتماد، جعفر پناهي و برخي كارهاي محسن مخملباف را تحسين مي‌كنم. فيلم‌هاي كامران شيردل و داريوش مهرجويي و در ميان فيلمسازان جديدتر هم آثار ماني حقيقي را دوست دارم. به فيلم «باشو، غريبه‌اي كوچك» بهرام بيضايي هم خيلي علاقه دارم. فيلم‌هاي جليلي را نيز همين طور، كه البته متاسفانه اخيرا فيلمي نساخته است. كارهاي يكتاپناه، مشخصا فيلم «جمعه» را هم خيلي دوست دارم كه از او هم اخيرا فيلمي نديدم.

بهتر است كمي به سينماي كشور شما، فرانسه بپردازيم. كارهاي نسل جديد فيلمسازان فرانسوي را چگونه مي‌بينيد؟

سينماي فرانسه هم مثل سينماي ايران از دوران طلايي‌اش كه موج نو بود فاصله گرفته است، اما هنوز فيلمسازان خوبي هستند و جالب اينكه بسياري از فيلمسازان خوب ما زن هستند.

شما از علاقه‌مندان موج نوي سينماي فرانسه هستيد. از نظر شما، موج نو يك سبك بود؟

نه يك سبك، بلكه بيشتر يك «روح»؛ يك حال و هوا.

بيشتر آثار كدام فيلمسازان موج نو را مي‌پسنديد؟

فيلم‌هاي ژاك دمي، ژان لوك گدار و آلن رنه را. البته گدار هنوز فيلم مي‌سازد و اخيرا آخرين فيلمش را تمام كرده است. فيلم‌هاي روبر برسون و اليويا ساياس را هم خيلي دوست دارم.

كمي درباره فيلم‌هاي جديد صحبت كنيم. فيلم «لالالند» را چگونه ديديد؟

فيلم خوبي بود؛ اداي احترامي به فيلم‌هاي موزيكال. البته آن را يك شاهكار نمي‌دانم، ولي از آن خوشم مي‌آيد.

درباره فيلم «توني اردمن» كه رقيب «فروشنده» فرهادي در اسكار بود چه فكر مي‌كنيد؟

به نظرم هر دوي اين فيلم‌ها شبيه هم بودند و من هيچ كدام‌شان را زياد دوست ندارم. هر دوي آنها بيشتر درام‌هاي تلويزيوني هستند تا سينمايي.

به نظر شما چه فيلمي مستحق بردن اسكار بهترين فيلم خارجي بود؟

به نظرم فيلم فيليپيني «زناني كه مي‌روند»
(Women who Left) (ساخته لاو دياز) كه برنده جايزه جشنواره ونيز هم شده بود بهترين فيلم خارجي اسكار بود. «فارغ‌التحصيلي» (Graduation)، ساخته فيلمساز رومانيايي «كريستين مانجيو» هم فيلم خوبي بود. واقعيت اين است كه سليقه هنري داوران اسكار بسيار نازل است.

آيا با اين نظر موافقيد كه جايزه فرهادي، وجه سياسي داشت؟

بله، تا حدي. مسوولان اسكار با دادن جايزه به فيلم يك كارگردان ايراني مي‌خواستند نوعي بيانيه بر ضد دونالد ترامپ صادر كنند. در عين حال، آنها «فروشنده» را دوست داشتند. بسياري از تماشاگران نيز همين طور. در واقع، تركيبي از اين دو عامل (علاقه آنها به فيلم و وجه سياسي ماجرا) باعث شد جايزه را به فرهادي بدهند.




محمدمهدی حیدریان در تازه‌ترین گفتگو خود هم درباره افراد حاضر در کمیته بازبینی فیلمهای توقیفی سخن گفت و هم درباره روند بازنگری در برگزاری جشنواره‌های دوگانه فجر

سینماروزان: راه اندازی کمیته ای به نام بازبینی که وظیفه اش بررسی وضعیت فیلمهای توقیفی است و البته برخی شنیده ها پیرامون رفع توقیف چندین فیلم از کانال این کمیته(اینجا را بخوانید) باعث شده که بعد از حبیب ایل بیگی، محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی نیز درباره این کمیته توضیحاتی ارائه کند.

محمد مهدی حیدریان درباره این کمیته به «ایسنا» اظهار کرد: اعتقادم بر این است که اثر هنری چیزی نیست که ما مجاز باشیم آن را در قفسه‌ها نگه داریم  و وقتی یک هنرمند یا مولف دغدغه‌ای پیدا می‌کند که در نهایت منجر به خلق یک اثر می‌شود قاعدتا باید این امکان را پیدا کند تا به رویت یا سمع مخاطبانش برساند.

او افزود: البته ممکن است دغدغه‌ها و برداشت شخصی یک هنرمند باعث تولید اثری شود که خیلی مناسب برای ارائه عمومی نباشد یا این که باعث سوء‌تفاهم و سوء برداشت شود، در این صورت شوراهایی به عنوان کارشناسان فرهنگی در یک همکاری همراهانه با هنرمندان به جمع ‌بندی جدیدی نسبت به اثر می‌رسند به این معنا که اگر ایراد و اشکالی وجود دارد و کمکی برای ترمیم یا تکمیل کار نیاز است، این فرصت به هنرمند و نیز جامعه برای دیدن داده شود و خودمان هم این همکاری را خوهیم داشت تا اثر در اختیار مردم قرار گیرد.

وی ادامه داد: بنابراین کمیته با همین نگاه تشکیل شده و حتما یک کارگردان و یک تهیه‌کننده و یکی دو کارشناس فرهنگی در آن عضو هستند که با کارگردان و تهیه‌کننده اثر جلساتی را برگزار می‌کنند تا آنچه را به جمع‌بندی و توافق می‌رسند روی کار اعمال کنند که در نهایت اثر قابل نمایش عمومی شود.

حیدریان اظهار کرد:‌ من در این مدتی که درسازمان سینمایی هستم، تمام وقت خود را مشغول صحبت با کانون‌ها و انجمن‌ها کرده‌ام تا رویکرد جدیدمان را با یکدیگر درمیان بگذاریم  و آن‌ها را از برنامه‌ها مطلع کنم تا بدانند از چه سمتی حرکت می‌کنیم، چون واقعیت این است که به واسطه سابقه بیش از 36 ساله‌ام دولت و مدیران را با آن‌ها یک خانواده می‌بینم و می‌خواهم این موضوع را در عمل پیاده کنم. همانطور که از روز اول با خانه سینما به عنوان یک عضو  اصلی سازمان همکاری می‌کنیم و  همین مشی را هم ادامه خواهیم داد.

رییس سازمان سینمایی همچنین در پاسخ به اینکه شنیده می‌شود جشنواره جهانی فجر به زمان قبلی خود (بهمن‌ماه) برمی‌گردد، گفت: خیر  ما اصلا دراین‌باره به جمع بندی نرسیدم و آقای میرکریمی هم به جمعی که درباره جشنواره بازنگری می‌کرد اضافه شده است. در حال حاضر سازوکار برگزاری جشنواره بررسی می‌شود که در یکی دو جلسه دیگر به جمع‌بندی نهایی می‌رسیم.




انتقاد از حضور همکار سالیان حوزه و شهرداری در این جایگاه؟⇐سیدضیاء هاشمی: نماینده ایران در «فدراسیون جهانی تهیه‌کنندگان» باید از جانب تهیه‌کنندگان معرفی شود/نماینده فعلی بعد از شش سال، هیچ گزارش مکتوبی را به تهیه‌کنندگان ارائه نکرده/این نماینده می‌خواهد جشنواره‌ای کاملا دولتی را در سندیکایی مستقل ثبت کند!!!

سینماروزان: محمدمهدی عسکرپور سینماگری که در سالهای اخیر و برای تولید آثاری همچون «مهمان داریم» و «ماجان» حمایت ارگانهایی همچون حوزه هنری و تصویرشهر را داشته و برای تولید سریال «نفس گرم» هم حضور گرم نماینده ستاد انتخاباتی شهردار را به عنوان تهیه کننده کنار خود داشت شش سالی می شود که به عنوان نماینده ایران در «فیاپف» یا فدراسیون جهانی تهیه کنندگان حضور دارد.

به گزارش سینماروزان در جریان برگزاری جشنواره کن امسال و حین برگزاری مجمع فیاپف باز هم محمدمهدی عسکرپور به عنوان نماینده ایران حضور داشت و تلاشهایی را ترتیب داد برای ثبت جشنواره ای کاملا دولتی موسوم به جهانی فجر در این تشکل!

فارغ از آن که بخش عمده فعالیت عسکرپور کارگردانی بوده و نه تهیه کنندگی و اینکه او نماینده صنف تهیه کنندگان است جای تعجب دارد، عدم ارائه گزارش کارکرد و البته ثبت جشنواره ای که متصدی آن دولت است و نه شخص حقیقی در فیاپف، از دیگر نقدهایی است که به وی وارد است.

سیدضیاء هاشمی تهیه کننده پیشکسوت و رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران با اشاره به این مسأله به «فارس» گفت: زمانی که مدیرعامل خانه سینما بودم تلاش کردیم تا جمهوری اسلامی ایران را به عضویت فدراسیون انجمن‌های تهیه‌کنندگان فیلم درآوریم و علیرضا رئیسیان تمام ماموریت خود را به عنوان نماینده خانه سینما به درستی در جشنواره کن آن سال انجام داد. بعد از اتمام دوره مدیریت من در خانه سینما،  مدیریت جدید خانه سینما تصمیم گرفت یکی از  کارگردانان را به عنوان نماینده  ایران در فیاپف معرفی کند، اشکالی هم ندارد اما  شروع اشکال از این جاست که در این شش سال نماینده ایران در فیاپف  یک گزارش در اختیار شورایعالی تهیه‌کنندگان  ارائه ندادند!!

تهیه کننده «عروس»، «روز فرشته» و «شوکران» ادامه داد: البته ممکن است گزارش به هیات مدیره خانه سینما ارائه شده باشد اما این اهالی سینما از جمله تهیه‌کنندگان از حضور شش ساله ایران در فیاپف هیچ اطلاعی ندارند. ما فقط مطلع می شویم نماینده ایران در فیاپف  عضو هیات اجرائی و نایب رییس (درحوزه آسیا) انتخاب شده است اما چه فعالیتی کردیم؟ یا  این حضور چه دستاوردی و چه اثراتی برای سینمای ایران دارد؟ اساسنامه را توضیح بدهند که متاسفانه هیچ چیزی ندیدیم.

وی ادامه داد:  بارها خواستیم نماینده معرفی شده به فیاپف از سوی خانه سینما تهیه کننده باشد و شورایعالی تهیه‌کنندگان این نماینده را معرفی کند.  زیرا فرد معرفی شده باید ایده ها و خواسته های سندیکای تهیه‌کنندگان را به سندیکای جهانی ارائه دهد.  ما نمی دانیم نماینده ای که داریم چه فعالیتی کرده  هیچ گزارش مکتوب و شفاهی وجود ندارد. به همین دلیل تنها  می توانیم بگوییم یک سری سفر انجام شده و از سفرها بی اطلاع هستیم. اگر گزارشی به خانه سینما ارائه شده احتمالاً بایگانی شده زیرا ربطی به  مجموعه هیات مدیره خانه سینما  ندارد.

رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان گفت: چرا  گزارش ‌ها منتشر نمی شود یا به صنوف ارائه نشده است، سوالی است که در میان تهیه‌کنندگان مطرح است.  از نظر ما در این شش سال  هیچ اتفاقی نه مثبت و نه منفی صورت نگرفته است  و شورایعالی تهیه‌کنندگان از همه قضایا بی اطلاع است.

هاشمی در ادامه گفت: در شورایعالی مطرح شد که معرفی نماینده را خانه سینما به شورایعالی واگذار کند اما همه هزینه ها را باید شورایعالی تقبل می‌کرد که به توافق نرسیدیم.  این بودجه باید توسط خانه سینما پرداخت بشود اما تهیه کننده باید در این انجمن جهانی حضور داشته باشد  تا  موظف به ارائه  گزارش باشد. چنانچه گزارش سال موثر نبود تصمیم به تعویض نماینده گرفته شود.

وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر نماینده فیاپف را خانه سینما معرفی می کند گفت:  بله نماینده را خانه سینما معرفی می کند زیرا این نهاد عضو فیاپف است و  اشکالی هم از این جهت نمی بینیم اما باید نماینده از طرف شورایعالی تهیه کنندگان معرفی بشود که این اتفاق نیافتاده است.

هاشمی درباره بررسی استقلال جشنوارها جهانی در فیاپف گفت: اصولا شورایعالی تهیه کنندگان با جدا بودن جشنواره جهانی از جشنواره فیلم فجر موافق نیست. جشنواره دولتی است و ارتباطی به خانه سینما و صنوف ندارد. شورایعالی تهیه کنندگان و خانه سینما اگر مستقلا قصد برگزاری جشنواره دارند آن امر دیگری است. ثبت شدن یا نشدن جشنواره جهانی فجر  الان مورد توافق تهیه‌کنندگان  نیست. هرگاه  بخش خصوصی قصد داشت جشنواره مستقل برگزار کند باید به فیاپف اعلام و درجه بندی شود. جشنواره دولتی معانی خاصی دارد، جشنواره فجر نباید جابجا شود و  درجه بندی جشنواره‌ای که دولت برگزار می‌کند مفهوم چندانی نخواهد داشت.




خروجی تازه‌ترین اظهارات مدیر الی‌الابد(؟) بین‌الملل فارابی⇐نمایش برخی از آثار ضعیف سینمای ایران در بازار فیلم کن/برگزاری «مستقل» از بودجه دولت(؟؟) جشنواره جهانی(؟) فجر با تغییر زمان!

سینماروزان: امیر اسفندیاری که نزدیک به سه دهه است مدیریت بین الملل بنیاد سینمایی فارابی را برعهده داشته و در همه این سالها هم به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره کن حضور داشته و از این رهاورد اخیرا به عنوان معاون دبیر جشنواره‌ای پربریز و بپاش موسوم به جهانی فجر هم حضور داشته امسال هم به کن رفته است.

به گزارش سینماروزان اسفندیاری در جشنواره امسال کن با بودجه دولتی چتر سینمای ایران را در این جشنواره به راه انداخته که وظیفه اش معرفی محصولات درجه اول سینمای ایران به مخاطبان غیرایرانی است اما جالب است که اسفندیاری در گفتگویی که با «ایسنا» داشته عناوین فیلمهایی را به عنوان آثار به نمایش درآمده در بخش بازار کن آورده که برخی از آنها در زمره آثار زیر حد متوسط سینمای ایران هستند.

اسفندیاری گفته است: 8 نمایش فیلم شامل «آپاندیس»، «لینا»، «ویلایی‌ها»، «مادری»، «سارا و آیدا»، «برگ جان»، «یوا» و «کلیله و دمنه» در بازار داریم که برنامه آنها در مجله اسکرین تبلیغ شده و در ستون‌های تبلیغاتی بازار نیز اطلاع رسانی شده است.

«سارا و آیدا»، «مادری»، «آپاندیس» و حتی «برگ جان» در شمار آثاری از سینمای ایران هستند که حتی نمایشهای آنها در جشنواره های دوگانه فجر هم توجهی را برنینگیخت. اینکه چطور شده چنین فیلمهایی برای نمایش در بازار کن انتخاب شده اند را باید این مدیر سالیان بین الملل فارابی درباره اش بگوید.

به جز این فرازی دیگر از گفته های اسفندیاری جایی است که درباره وضعیت آینده جشنواره موسوم به جهانی فجر چنین گفته است: اینکه منتظر باشیم و کاری نکنیم منطقی نیست. اما فکر می‌کنم دوره آتی جشنواره مستقل برگزار شود و تنها ممکن است زمانش تغییر کند.

آیا اظهارنظر مبتنی بر تغییر زمان جشنواره به معنای یکی شدن مجدد بخشهای ملی و بین الملل فجر است؟ از آن مهمتر ادعای ایشان مبنی بر مستقل برگزار شدن است. معنای استقلال یعنی رسیدن به استقلال مالی و توانایی برگزاری بی تحمیل بودجه به بخش دولتی یا استقلال در اینجا همچنان به معنای دریافت بودجه جداگانه برای محفلی کم مخاطب است؟




پرسشهای یک رسانه فرهنگی پیرامون جشنواره‌ای موسوم به جهانی فجر⇐وظیفه برگزارکنندگان جشنواره‌های جهانی تأمین غذای مهمانان است یا رونمایی از محصولات دست اول جهانی؟/چرا رستوران جشنواره در اغلب ساعات روز بیشتر از نصف ظرفیت خود مهمان داشت اما سالنهای نمایش، با حداقل مخاطب روبرو بودند؟/چرا یک سوم شور و شوق بخش ملی در این جشنواره دیده نمی‌شد؟/اگر به اعتقاد برگزارکنندگان، این جشنواره «استاندارد» است چرا با جذب اسپانسر و بی‌نیاز از بودجه‌ دولتی برگزار نمی‌شود؟

سینماروزان: با گذشت دو هفته از پایان برگزاری جشنواره ای موسوم به جهانی فجر که سازمان سینمایی از بودجه 5.8 میلیاردی تخصیص یافته برای آن گفته بود(اینجا را بخوانید) همچنان تحلیلهای مختلفی درباره این جشنواره وجود دارد.
به گزارش سینماروزان مهمترین تحلیل نبودن آثار بکر و دست اول خارجی در این جشنواره است بخصوص که جشنواره جدا از بخش ملی برگزار میشود و این رکود محصول جای جبران ندارد.
رسانه «فرهنگ نیوز» که از جمله رسانه های تخصصی حیطه فرهنگ و هنر است در تحلیلی پیرامون این جشنواره پرسشهایی کلیدی را طرح کرده در این باره که چرا باید جشنواره ای که مدام سعی میشود آن را جهانی قلمداد کنند سالنهای نمایش اش با حداقل مخاطب روبرو بود اما فودکورتش پر از مخاطب. این رسانه همچنین به دست اندرکاران برگزاری جشنواره تأکید کرده است که اگر واقعا منطبق بر ادعاهایشان جشنواره ای استاندارد برگزار میکنند چرا به فکر جذب اسپانسر برای جشنواره نیستند.
متن تحلیل «فرهنگ نیوز» درباره این جشنواره را بخوانید:

جهانی شدن به حرف نیست!

بعد از سه سال برگزاری هزینه زای بین الملل به صورت جدا از فجر و آن هم با حداقل مخاطب به نظر می رسد که وقتش است سازمان سینمایی فکری تازه برای این جشنواره نماید.
 جدایی بخش بین‌الملل از بخش ملی جشنواره فجر که بدعتی نه فقط در ایران که در تاریخ برگزاری جشنواره ها در جهان است از همان اولین سال جدایی با انتقاداتی مواجه شد که این جدایی را نه به نفع جشنواره که عاملی هزینه زا در جهت گسترش بیش از پیش سیطره دولت بر سینما می دانستند با این حال بانی این جدایی که حجت الله ایوبی رییس قبلی سازمان سینمایی بود تا لحظه برکناری، بی توجه به انتقادات بر این جدایی اصرار ورزید تا محمدمهدی حیدریان رییس تازه سینما هم در فاصله ای کوتاه تا برگزاری سومین جشنواره جداگانه بین‌الملل در عمل انجام شده بماند و نتواند کاری برای جلوگیری از ضرر بیشتر صورت دهد.

سومین تجربه برگزاری جداگانه بین الملل فجر با نام دهان پرکن «جهانی» هم نتوانسته توجیه گر این جدایی و  البته بودجه میلیاردی باشد که صرف آن شده است. مشکل اصلی نه سازوکار برگزاری که اساسا فلسفه برگزاری است. جشنواره ها در همه جای دنیا اعتبار خود را از محصولات دست اولی می گیرند که در آنها رونمایی میشود و کنارش سینماگران مطرحی که به واسطه این آثار در جشنواره ها حاضر می شوند و این همان پاشنه آشیل جشنواره ایست موسوم به جهانی فجر.

این جشنواره در سه سال برگزاری جداگانه نتوانسته آثار دست اول خارجی را رونمایی کند و آثار ایرانی راه پیداکرده به جشنواره هم عموما محصولاتی هستند که به دلیل کیفیت پایین به بخش ملی راه پیدا نکرده اند!

همین امسال اگر سری به جشنواره می زدیم و حتی در روزهای تعطیل به سالنهای نمایش فیلمها می رفتیم بعید بود حتی یک سوم شور و شوقی را که مخاطبان برای بخش ملی نشان می دهند دیده باشیم.

سالنهای مختلف نمایش فیلم چه در بخش بازار و چه در بخشهای رقابتی با حداقل مخاطب به اکران فیلم می پرداختند و در نقطه مقابل فودکورت یا همان رستوران کاخ جشنواره در اغلب ساعات روز بیشتر از نصف ظرفیت خود مهمان داشت!

چرا؟ به دلیل پذیرایی رایگان از مهمانان و البته در ارقامی مختلف که از کف برای اهالی رسانه آغاز میشد و به سقف برای مدیران و مهمانان ویژه می رسید.

اما آیا وظیفه برگزارکنندگان جشنواره های جهانی تامین غذای مهمانان است یا رونمایی از محصولات بکر و دست اول جهانی؟ و آیا اگر پذیرایی رایگان از این جشنواره حذف می شد سالنهایش همین تعداد حداقلی مخاطب را داشت؟

مدیران و معاونان و مشاوران و البته دبیر جشنواره ای که نام جهانی را بر خود گذاشته در تمام روزهای برگزاری مدام بر الگوبرداری جشنواره از نمونه های مطرح خارجی تاکید کرده اند اما نمی گویند از چه چیز الگوبرداری کرده اند؟

آیا در جشنواره های مطرحی که مدعیان با بودجه های دولتی و برای الگوبرداری مهمانش میشوند هم سالنهای نمایش خالی است و فودکورت، پر؟ آیا در آن جشنواره ها هم محصولات پیشتر دیده شده و غیرمطرح عاملی می شوند برای صرف بودجه میلیاردی جشنواره؟

و آیا اصلا در آن جشنواره ها بریز و بپاش با بودجه های عمومی است که اسباب منت گذاری میشود یا برگزارکنندگان خود به سمت جذب اسپانسر و بی نیازی از دولت می روند؟

بعد از سه سال برگزاری هزینه زای بین الملل به صورت جدا از فجر و آن هم با حداقل مخاطب به نظر می رسد که وقتش است سازمان سینمایی فکری تازه برای این جشنواره نماید.

کسی نمی گوید جشنواره را منحل کنند. حداقلش این است که از برگزارکنندگان جشنواره که مدام بر استانداردهای آن تاکید میکنند خواسته شود که با تکیه بر همین استانداردها به جلب اسپانسر و برگزاری جشنواره مستقل از بودجه عمومی بپردازند! آیا ممکن است؟

اگر این جشنواره مخاطب داشته باشد قطع به یقین اسپانسر هم برای برگزاری پیدا خواهد کرد.




واکنشی منطقی به انتقادات مرتبط با هزینه‌زایی جدایی بین‌الملل از فجر⇐وزیر ارشاد: ساختار جشنواره فجر را عوض می‌کنیم

سینماروزان: در تمام سه سالی که بخش بین الملل فجر به صورت جداگانه از بخش ملی و با تخصیص بودجه ای جداگانه برگزار شد اغلب منتقدان و سینماگران مستقل کوشیدند آفات این جدایی که اصلی ترینش تحمیل بودجه ای مضاعف بر سینما بود را بیان کنند.

به گزارش سینماروزان باز اگر این تخصیص بودجه برای بین الملل به رشد و شکوفایی آن منجر شده و اسباب رونمایی محصولاتی بکر و دست نخورده در آن فراهم می شد ایرادی نداشت اما وقتی در هر سه دوره این جشنواره مواجه بودیم با محصولاتی تکراری و دست دوم که نمی توانستند به اندازه فودکورت برای سالنهای نمایش جشنواره مخاطب ایجاد کنند پس چاره ای نمی ماند جز تغییر ساختار.

رضا صالحی امیری وزیر ارشاد در تازه ترین گفتگویش که با «ایلنا» انجام شده با اشاره به برنامه هایش برای تغییر ساختار این جشنوار بیان داشت:  در حال بازنگری برای تغییر در ساختار جشنوارها ازجمله فیلم فجر و بخش بین‌الملل این جشنواره هستیم و حتما نیز این اتفاق خواهد افتاد.

اینکه وزیر ارشاد که بالاتری مقام اجرایی هنری کشور است متوجه ایرادات جشنواره و انتقادات دلسوزان شده در کنار آن که یک امتیاز مثبت برای کارنامه مدیریتی وی است این نوید را می دهد که به مانند جشنواره کودک و نوجوان که جدایی آن بی حاصل بود و با اصلاح تصمیم غلط دوباره به صورت یکپارچه برگزار خواهد شد درباره جشنواره فجر هم یک تصمیم گیری درست و عقلانی را انتظار بکشیم.




یک گاف دیگر از متصدیان جشنواره جهانی(؟) فجر⇐قاعده خودشان را زیر پا گذاشتند و فیلمهایی را نمایش دادند که پیشتر در کشورهای اطراف رونمایی شده بود!

سینماروزان: متصدیان برگزاری جشنواره ای محفلی موسوم به جهانی فجر شاید برای شبیه شدن به جشنواره های معتبر قاعده‌ای را وضع کرده بودندو آن هم اینکه در بخش مسابقه جشنواره فیلم‌های غیرایرانی که در حوزه آسیای میانه و خاورمیانه (به استثنای کشور سازنده فیلم) قبلا به نمایش درآمده باشند، امکان حضور در بخش‌های اصلی جشنواره را نخواهند داشت اما آن طور که «کیهان» گزارش داده چندین فیلم بخشهای اصلی جشنواره آثاری بوده اند که پیشتر در کشورهای منطقه رونمایی شده اند!!!

متن گزارش «کیهان» در این باره را بخوانید:

مسئولان جشنواره در یک اقدام من درآوردی و غیر‌استاندارد (احتمالا برای تامین بخشی از اعتبار از دست رفته جشنواره) به قوانین بخش مسابقه، این تبصره را اضافه کردند:

«… در بخش مسابقه جشنواره فیلم‌های غیرایرانی که در حوزه آسیای میانه و خاورمیانه (به استثنای کشور سازنده فیلم) قبلا به نمایش درآمده باشند، امکان حضور در بخش‌های اصلی جشنواره را نخواهند داشت …»
اما حتی به همین قانون خلق الساعه و مضحکه آمیز نیز پایبند نبوده و فیلم‌هایی را در بخش‌های مسابقه پذیرفته و حتی به آنها جایزه دادند که در جشنواره‌های مختلف خاورمیانه نمایش داده شده بودند.

مثلا فیلم «گرگ و بره» که برگزیده بخش مسابقه فیلم‌های آسیایی (جلوه گاه شرق) بود، علاوه براینکه در اواسط آذرماه سال گذشته در جشنواره فیلم دوبی به نمایش درآمد، در تیرماه سال 1395 نیز در جشنواره اورشلیم اسرائیل اکران شده بود یا فیلم «گلوری» محصول بلغارستان که دو جایزه بهترین بازیگر مرد و زن بخش مسابقه بین‌الملل (سینمای سعادت) را دریافت کرد، هم در دسامبر 2016 در جشنواره فیلم دوبی حضور داشت و هم از 11 آوریل سال جاری در ترکیه به اکران عمومی در آمد.

فیلم «رئوف» نیز علاوه براینکه در آوریل 2016 در ترکیه و در سپتامبر 2016 هم در عراق به اکران عمومی درآمد، در اکتبر همین سال نیز در جشنواره اسرائیلی حیفا، شرکت داشت. فیلم «کارآموز» در جولای 2016 در جشنواره اورشلیم به نمایش درآمد و فیلم «خانه دیگران» هم در اکتبر همین سال در جشنواره حیفا و فیلم «شب طولانی فرانسیسکوسانتیس» نیز تیرماه سال گذشته در اسرائیل و جشنواره اورشلیم اکران شدند…

دیگر از برخی فیلم‌های بخش‌های غیر اصلی باید بگذریم که بعضا مانند «من دانیل بلیک» یا «فارغ التحصیلی» و یا «دختر ناشناخته» و حتی فیلم بسیار ضعیف «شیر» که بعضا از تلویزیون خودمان هم پخش شده‌اند و یا به راحتی از کنار کوچه و خیابان و کنار جوی‌ها و پیاده روها با نسخه‌ای به مراتب با کیفیت‌تر از آنچه در جشنواره به نمایش درآمد، قابل ابتیاع است!




فرار متصدی جشنواره میلیاردی از پاسخگویی؟!⇔یک واقعه‌نگاري خواندنی از ساعتها تلاش «نافرجام» براي گفتگویی صریح با دبير جشنواره‌‌ای کاملا محفلی موسوم به جهانی فجر!

سینماروزان: جشنواره موسوم به جهانی فجر که به واسطه تیم مدیران و معاونان و مشاوران حاضر در آن و البته سپردن مدیریتی هم به آقازاده دبیر شکل و شمایل کامل یک جشنواره محفلی را داشته، به تازگی با تقدیر از فیلمبردار پیشت صحنه فیلم آخر دبیر و اهدای جایزه اصلی به یک فیلم ویدیویی در حالی به اتمام رسید که همچنان نقد و نظرها نسبت به آن فراوان است؛ نقدهایی که البته دبیر و دست‌اندرکاران این جشنواره میلیاردی علاقه ای نسبت به پاسخگویی به آن نشان نمی دهند.

یادمان نمی رود که در نشست پیش از جشنواره رضا میرکریمی دبیر این جشنواره با ادبیاتی توهین آمیز خطاب به رسانه های منتقد تلویحا از این گفت عده‌ای از برخی سازمانها و ارگانها حقوق میگیرند تا جشنواره اش را زیر سوال ببرند؛ ادبیاتی که البته واکنش درجای یکی از اهالی رسانه را هم به دنبال داشت.

این ادبیات که بیش از هر چیز نشان از خودبرتربینی مفرط متصدی برگزاری یک جشنواره کاملا دولتی دارد را کنار شرح تلاشهایی که اخیرا احمد رنجبر از روزنامه  «هفت صبح» برای گفتگویی چالشی با این دبیر داشته  و البته با طفره دبیر از پاسخگویی مواجه شده است بگذاریم فقط و فقط یک خروجی به ذهنمان می رسد و آن هم اینکه خود متصدیان برگزاری چنین بریز و بپاشهایی هم واقف به ایرادات سیستمهایشان هستند و ترس از به چالش کشیده شدن است که یک جا باعث میشود منتقد را مزدور بخوانند و جای دیگر از گفتگو با رسانه ای که میدانند اهل چالش است پرهیز کنند.

واقعه نگاری احمد رنجبر از شش ساعت و نیم تلاش نافرجام برای گفتگو با رضا میرکریمی را بخوانید:

اگر اهل سينما باشيد و علاقمند به آن، مي دانيد از سه سال پيش بخش بين الملل جشنواره فجر از بخش ملي كه بهمن ماه برگزار مي شود،جدا و به زمان ديگري موكول شده است.

در سال اول مشكلات ساختاري فراوان ،صداي اعتراض ها را بلند كرد اما در دو سال اخير كه جشنواره در پرديس چارسو برگزار مي شود، شكل اين رويداد، قاعده مند شده و استقبال از آن بيشتر. اين البته نفي كننده ايراد اساسي جشنواره نيست: چرا جشنواره فجر بايد در دو زمان برگزار شود؟‌مگر هويت آن به بخش داخلي نيست؟ اصلا اين جشنواره چه هدفي دنبال مي كند كه فقط با جدا سازي محقق مي شود؟

 از اين دست سوال ها زياد مطرح مي شود. قصد داشتيم همه اين ابهامات و سوال ها را از سيد رضا ميركريمي دبير جشنواره بپرسيم اما فرصتش مهيا نشد. در طول برپايي جشنواره در پرديس چارسو پرسه مي زديم و مدام او قرار مصاحبه مي گذاشتيم اما در لحظه قرار، او حاضر نمي بود.

روابط عمومي جشنواره هم كه گويي تسهيل ارتباط با دبير جزو وظايف شان نيست. به هر حال ، آنچه براي مان باقي ماند شش و ساعت و نيم قدم زدن در چارسو بود. لاجرم سوالات بي پاسخ چاپ مي شود و قبل از آن توضيح مي دهيم چند بار با بدقولي جناب ميركريمي مواجه شديم.

4 ارديبشهت / ساعت 20

اگر جزو آدم ها جشنواره رو هستيد، تصورتان را از شلوغي و هل دادن توي صف كنار بگذاريد. در كاخ جشنواره خبري از هياهو نيست: پرديس چارسو وسعت زيادي دارد و جا براي همه هست، خيلي از مدعوين به شكل رندوم به كاخ سر مي زنند، آن ها كه كارت ندارند بخاطر تعداد كم فيلم هاي ايراني و به تبع آن كم بودن چهره ها، اشتياق رساندن خود به سينما (به هر قيمتي) را ندارند… براي يكي از همكاران روابط عمومي پيام فرستاده بوديم كه قصد گفت و گو با سيد رضا ميركريمي و رضا كيانيان داريم. پاسخ شنيديم كه از ما كاري ساخته نيست و شخصا با خودشان مطرح كنيد. ساعت 20:30 دقيقه نوبت به نمايش فيلم «خانه كاغذي» است، سالن به اندازه اي كه از يك فيلم ايراني توقع مي رود،پر نشده. بعد از نمايش فيلم سراغ ميركريمي را مي گيريم اما «ظاهرا» در چارسو نيست.

5 ارديبهشت / ساعت 19:30

امروز بخاطر نمايش فيلم «دلم مي خواد» بهمن فرمان آرا، چارسو شلوغ تر از روز قبل است. اولين ملاقات مان با دبير جشنواره حوالي ساعت 19:30 شكل مي گيرد.  بعد از سلام و احوال پرسي و تقديم خداقوت، طرح موضوع مي كنيم. با حوصله مي شنود، عذرخواهي مي كند و قول فردا را مي دهد. كمي بعد اين داستان با رضا كيانيان مدير كاخ جشنواره تكرار مي شود؛ حواله مان مي دهد به روابط عمومي. ماجرا را عينا براي روابط عمومي شرح مي دهيم اما در نهايت قرار گفت و گو مهيا نمي شود. كم كم نوبت نمايش فيلم «دلم مي خواد»‌ است؛ با تصور روز قبل و به گمان اين كه همه چيز جشنواره جهاني بر خلاف بخش ملي، بر نظم و قانون استوار است، به سمت سالن شماره دو مي رويم. نه تنها درِ سالن پيش از موعد بسته شده كه هياهويي بپا است! خبرنگاران اعتراض دارند چرا سالن شان به مهمان هاي ديگر اختصاص داده شده. روابط عمومي هم براي سي دقيقه نيمه شب اكران مجدد مي گذارد. اين اتفاق ، خط بطلاني است بر تصورمان از مفهوم «نظم» در جشنواره جهاني فجر.

6 ارديبهشت/ساعت 16:30

به اميد قول جناب ميركريمي،اين بار زودتر به كاخ جشنواره مي رسيم. خبري از او نيست. توقع نداريم در ميانه شلوغي ، براي رساندن خود به قرار گفت و گو همه برنامه اش را تعطيل كند! ما جماعت خبرنگار حوصله مان زياد است و «درك» مي كنيم رتق و فتق جشنواره يعني چه. سراغ دبير را از روابط عمومي مي گيريم ، اطلاع دقيق ندارند. بي خيال تماشاي فيلم ها مي شويم كه مبادا ميركريمي بياد و فرصت گفت و گو از دست برود. چارسو انصافا جان مي دهد براي قدم زدن؛‌خاصه آن كه از تراكم جمعيت خبري نيست.

6 ارديبهشت/ ساعت 20

از پله برقي كه بالا مي آييم ، متوجه حضور ميركريمي مي شويم. طبق معمول چند نفري دوره اش كرده اند. با لبخند و حوصله جواب مي دهد. سلام و عليك و باز هم طرح موضوع. مي گويد الان فرصت ندارم ؛‌فردا بيا. يادآوري مي كنيم كه روز جمعه بايد مصاحبه آماده شود و شما قول داده بوديد و … مي گوييم فقط 20 دقيقه. چشمان ميركريمي از تعجب گرد مي شود كه اين وقت زيادي است. بعد مي گويد آخر شب ، دوازده و نيم. چانه زني ادامه دارد؛ پيشنهاد 10 دقيقه وقت مي دهيم اما اين بار براق مي شود:« نه؛‌همان دوازده و نيم.»

7 ارديبهشت/ تا سي دقيقه بامداد

عرض كرديم حوصله خبرنگار زياد است؛حتي وقتي برنامه ريزي كرده باشي و به خانواده قول و تعهد داده اي. مسائل شخصي بماند… چهار ساعت و نيم ديگر وقت داريم براي پياده روي در چارسو. گاهي همكاري مي بينيم و گپي مي زنيم. آن چه گذشته را براي كيوان كثيريان مدیر روابط عمومی جشنواره شرح مي دهيم و مي گوييم چاره اي جز چاپ سوال ها و اتفاقات اين دو شب را نداريم. با اين حال سابقه اي كه از ميركريمي سراغ داريم، نهيب مان مي زند كه سر موعد خواهد آمد. سي دقيقه بامداد مي شود ؛‌ چارسو ساكت است و خبري از دبير جشنواره نيست. پانزده دقيقه ديگر هم منتظر مي مانيم ولي فقط بر سكوت سالن افزوده مي شود. آقاي ميركريمي با بقيه هم چنين رفتاري دارد يا فقط اصحاب رسانه را پنج ساعت منتظر مي گذارد؟‌ در ميانه هياهوي جشنواره نخواسته با يك گفت و گوي چالشي ، خود را و جشنواره با به حاشيه ببرد؟ اين جشنواره كه مدعي نظم و جهاني بودن است، براي دبير يك نفر نيست تا قرار و مدارش را هماهنگ كند؟ پس روابط عمومي و ارتباط با رسانه چه مي كند؟

سوالاتي كه قصد داشتيم بپرسيم

*كي شنيديد قرار است بخش داخلي خارجي جشنواره جدا شود؟ شما سابقه دوستي با حجت الله ايوبي ،رئيس سابق سازمان سينمايي و صاحب ايده جدا سازي داريد و احتمالا با شما مشورت كرده باشد. واكنش تان چه بود؟

* وقتي بجاي عليرضا رضا داد دبيري جشنواره جهاني فجر را پذيرفتيد، چه دورنمايي براي آن متصور بوديد؟ بر اساس چه پشتوانه اي حاضر به پذيرش مسوليت شديد؟

*بخاطر مسوليت تان در خانه سينما، چم و خم برپايي جشن را بلديد. اتفاقا در دوره اي جشن خانه سينما را برگزار كرديد كه حواشي زياد بود و برخي سينماگران آن را تحريم كرده بودند. جشنواره جهاني از اين حيث مشكلي نداشته. بنظر شما عدم واكنش حتي سلبي سينماگران داخلي، نشانه اي از كم اهميت بودنش نيست؟

*چرا جشنواره فجر بايد در دو زمان برگزار شود؟‌مگر هويت آن به بخش داخلي نيست؟ اصلا اين جشنواره چه هدفي دنبال مي كند كه فقط با جدا سازي محقق مي شود؟

*شما اصرار داريد كه پيشوند سي و پنج را از جشنواره حذف نكنيد ولي اصرار داريد بگوييد بخش بين اللمل هويتش را جداگانه بدست آورده. اين تناقض نيست؟

*جشنواره اي كه در تداومش شك و ترديد وارد است ، چرا بايد دوپاره باشد؟ چه بسا با تغيير مسولان سينمايي، بخش بين الملل به سياق قبل برگزار شود.

*به اذعان خود شما، در کشورهای دیگر جشنواره‌ها در نگاه نخست اهداف ملی‌شان را پیگیری می‌کنند، پس چرا تعداد فيلم هاي ايراني جشنواره معدود است؟

*مگر جز اين است كه از طريق نمايش فيلم مي توان سينماي كشور را معرفي كرد، چرا تعداد فيلم هاي ايراني را بيشتر نكرديد؟

*فيلم هاي خارجي در جشنواره هاي ديگر هم قابل دسترسي هستند و مهمان ها مي توانند بدون سانسور آن ها را ببنيند، نبايد درصد توليدات ايراني بيشتر مي شد؟

*غالب سالن هاي پرديس چارسو موقع نمايش فيلم هاي خارجي پر نمي شود. يكي از دلايل اصلي اين است كه علاقمندان سينماي جهان منتضر جشنواره نمي مانند و نسخه با كيفيت را خيلي زودتر از جشنواره در خانه مي بينند. كمتر علاقمندي است كه فيلم «شير» را نديده باشد. اين يعني شرايط با دهه شصت كه مردم براي فيلم هاي خارجي صف مي كشيدند فرق كرده.

*به هزينه 12 ميلياردي جشنواره داخلي و خارجي اشاره كرده ايد. تمركز اين هزينه براي برپايي يك جشنواره، منجر به نتايج بهتري نمي شود؟ نمي توان مهمان هاي خارجي را بهمن ماه دعوت كرد و بخش بين الملل را پرنگ؟

*تعدد جشنواره‌ها در كشور، هميشه مورد انتقاد بوده. در اين شرايط جداسازي بخش بين الملل جشنواره ها فربه تر نمي شوند؟

*به طور مشخص بفرماييد مهمان هايي كه قرار بوده جشنواره «جيب علمي شان» را خالي كنند، چه دستاوردي براي سينماي ايران داشته اند؟

*خودتان مي دانيد اگر جشنواره جهاني فجر مي خواهد كسب رتبه كند و صاحب وجاهت شود،‌ وزن علمي مهمان ها شرط كافي نيست. چهره ها هستند كه جشنواره را توي بوق و كرنا مي كنند. مي دانيم كه تحريم و شرايط كشورمان كار شما را سخت كرده ولي پذيرفتي نيست كه به طور كلي روي اين پتاسنيل خط قرمز بكشيد. اصلا براي دعوت از چهره ها دورخيز نكرده ايد؟

*چرا بر خلاف سال گذشته، جشنواره هر شب در تلويزيون ويژه برنامه نداشت؟ طبيعي است كه بخشي از گرم شدن تنور جشنواره به پوشش تلويزيوني است.

*يكي از اتفاق هاي خوب جشنواره، محفلي بودن آن است. فرصت خوبي است كه مهمان ها بدون استرس فيلم ها را تماشا كنند. منتهي با نمايش فيلم بهمن فرمان آرا و ورود مهمان هاي ناخوانده ، سالن خبرنگاران به كسان ديگر رسيد و به نوعي پاشنه آشيل جشنواره شد. چه را اين اتفاق رخ داد و اگر فليم هاي ايراني بيشتر مي بود احتمالا بايد شاهد بي نظمي هاي بيشتري مي بوديم.

*حيف است درباره خوش ذوقي در طراحي پوستر اصلي و فرعي جشنواره حرف نزنيم. حق مطلب بخوبي درباره عباس كيارستمي ادا شده.




انتقادات تند و تیز آقازاده تهیه‌کننده «مارمولک» از جشنواره جهانی(؟) فجر⇐حتی عمار هم هدفی مشخص‌تر از این جشنواره دارد!/چرا گردش مالی این جشنواره شفاف‌سازی نمی‌شود؟

سینماروزان: جدایی بین الملل از فجر و تخصیص بودجه میلیاردی برای برگزاری آن در شرایطی که بخش عمده سینماگران ایرانی برای گرفتن یک وام حمایتی حداقلی باید مدتها در نوبت بمانند انتقادات فراوانی را موجب شده است؛

باز اگر خروجی این جشنواره که قاعدتا باید رونمایی از محصولات بکر و دست اول است به خوبی انجام می شد راحتتر می شد با صرف هزینه های میلیاردی برای جشنواره کنار آمد اما وقتی می بینیم جشنواره جهانی برگزار می شود اما صف غذای فودکورتش پرمخاطبتر از سالنهایش است(!) فقط افسوس است که بابت این روش برپایی رقم می خورد.

حامد محمدی نویسنده و کارگردان سینما که یک فیلم آماده اکران به نام «اکسیدان» با مضمونی درباره مهاجرت دارد و البته فرزند منوچهر محمدی تهیه کننده شناخته شده سینما و صاحب آثاری همچون «مارمولک» و «میم مثل مادر» است در گفتگویی با «فارس» انتقادات تند و تیزی را از جشنواره ای موسوم به جهانی فجر طرح کرده است.

محمدی با اشاره به سابقه برگزاری جشنواره فیلم فجر در بخش ملی و بین الملل گفت: مدیران برگزارکننده این جشنواره مدام این موضوع را مطرح می کنند که جشنواره جهانی دو – سه سال بیشتر عمر ندارد و هنوز نوپاست و نباید نقدش کرد، اما مانند سایر مدیرانی که در این سالها نمونه هایشان را زیاد دیده‌ایم با اینکه می دانند چرخ قبل از آنها اختراع شده  باز هم دوست دارند چرخ را از نو اختراع کنند. مدیرانی که علاقه دارند با تمام قوا تجربیات سی و چند دوره جشنواره بین المللی فجر را فراموش کنند، آن زمان که بخش ملی و بین‌الملل فجر همزمان برگزار می شد و اتفاقا به نظر می رسید دارد کار خودش را در همان حد و اندازه ای که توقعش می رود انجام می دهد.

 وی افزود: این همه اصرار دوستان را برای مستقل کردن جشن بین المللی فیلم فجر از بخش ملی با وجود مضاعف شدن بودجه‌هایی که همه می دانیم در این روزها چقدر سخت به دست می‌آید، هنوز کسی تشریح نکرده است. صرف هزینه برای رسیدن به مقصودی درست هیچ اشکالی ندارد، مثل اینکه بگوییم برای رسیدن به یک منبع بزرگ نفتی باید فلان رقم را هزینه کنیم اما اینکه آیا این چاه در جای درستی حفر می شود و بعد از این همه انرژی و هزینه آیا به اتفاق و نتیجه درستی می رسیم به گمانم بعد از سه سال باید زودتر به جواب برسیم.

نویسنده فیلمنامه «طلا و مس» ادامه داد: به هر حال هر مدیر و هر دولتی میراثی از خود به جای می گذارد و بعضی وقت ها این میراث ها کار مدیریت جدید را پیچیده تر می کند. همانطور که در دولت نهم بحث یارانه ها مطرح و اجرایی شد و دولت بعدی هم نتوانست به این راحتی موضوعی را که کارشناسان اقتصادی زیادی آن را از اصل اشتباه می دانند یک شبه حذف کنند.

وی افزود: در عرصه سینما هم همانطور که تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی، میراث مدیریت مجموعه آقای شمقدری است٬ تنها میراث به جا مانده از آقای ایوبی هم همین استقلال بخش بین‌الملل فجر از بخش ملی است که اگر نتیجه ندهد تقریبا چیزی از او و مجموعه اش در سینما نمانده است. اما اگر این تصمیم با هدف مشخص و کارشناسی های درستی که ما از آنها چیزی مشاهده نکرده ایم، گرفته شده باشد و فقط برای منافع عده ای خاص طراحی نشده باشد در هر دولتی و با هر سلیقه ای ماندگار می شود و فقط باید ایراداتش را برطرف کرد تا دوره های بهتری برای سالهای آینده متصور باشد.

نویسنده فیلمنامه «حوض نقاشی» گفت: حتی بعد از یک دوره هم نباید نقد را فراموش کنیم. اتفاقا نقد درست و علمی همیشه سازنده است و نباید از آن ترسید. حتی از نقدهای مدل مسعود فراستی هم نباید فرار کرد و فقط باید اجازه داد فضای نقد و نظر برای همه به شکل عادلانه ای فراهم باشد. در ایران تا کسی موضوعی را نقد می کند به سرعت متهم به انواع و اقسام جرم ها می شود. در سیاست به براندازی و مخالفت با نظام متهم می شود و همین خصیصه در سینما هم به شکلی دیگر از طرف مدیران متهم به «خواب آلودگی» یا «کوته فکری» می شود.

وی ادامه داد: شاید قرار باشد همه  سینماگران و سایت ها و روزنامه ها پشت یک رویداد بایستند و از برگزاری اش به این شکل حمایت کنند اما اگر همه مردم در جشنواره های خارجی رده الف و ب و ج شرکت نکرده‌اند و احتمالا فقط بعضی عکس های فرش قرمزش را دیده اند اما خوشبختانه هم برگزار کنندگان جشنواره و هم سایر فیلمسازان معمولا در جشنواره های بین المللی بسیاری شرکت کرده اند و به راحتی می توانند بدون قصد و غرض٬ شکل برگزاری این جشنواره را با جشنواره های خارجی مقایسه و عادلانه قضاوت کنند.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشته ها با هم می‌آیند» در ادامه به حضور تعدادی از فیلم های ایرانی در بخش جهانی فجر اشاره کرد و گفت: از همان سال اول که بخش ملی و بین الملل مستقل شدند، تعدادی فیلم داخلی که در بخش ملی پذیرفته نشدند،به بخش جهانی راه پیدا کردند که شاید بسیاری از آنها هیچ ربطی به جشنواره جهانی نداشتند و این شائبه یا شایعه دلجویی از فیلمسازانی که در بخش ملی حضور نداشتند مطرح شد و قطعا این موضوع با قواعد برگزاری جشنواره جهانی همخوانی ندارد. به نظرم جشنواره ای مثل «عمار» با شعار «استکبار ستیزی» هدف مشخص تری از جشنواره مستقل جهانی فجر دارد و از ابتدا این مسیر را برای خودش تعیین کرده است اما آیا واقعا هدف جشنواره جهانی ما تا همین اندازه هم مشخص و رسانه ای شده است؟

وی افزود: بحث شفافیت و پاکدستی از شعارهایی بود که دولت یازدهم با همین پاشنه آشیل موفق شد رأی بیاورد اما امروز مدیران جشنواره این حق را به مردم نمی دهند و این موضوع را به جای دیگری حواله می دهند. مگر گردش مالی یک ساله در سینما اصلا قابل مقایسه با صنایع دیگری مثل نفت و پتروشیمی و صنایع نظامی و یا حتی سیاست بین الملل است که سعی نمی کنیم در این مورد شفاف حرف بزنیم و افتخار کنیم که بودجه ای را به بهترین شکل صرف هنر و فرهنگ کشورمان کرده ایم؟ اتفاقا اگر جشنواره جهانی فجر بتواند هرسال تعدادی فیلمساز درجه یک تربیت یا شناسایی کند و افتخاری برای صنعت سینمای ایران باشد شاید باید بیشتر از این ارقام هم هزینه کند اما فعلا هیچ خبری از هیچ کدام از این موارد نیست و جشنواره ای مثل سایر جشنواره های پرتعدادی که هر ساله برگزار می شود شروع و تمام می شود.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشته ها با هم می آیند» افزود: قطعا ممیزی و سانسور فیلم‌های حاضر در بخش جهانی فجر بیشترین تاثیر را در کیفیت و نوع آثار برگزاری جشنواره در سطح جهانی دارد و برای بسیاری از فیلمسازان موضوعی مثل سانسور فیلمشان پذیرفتنی نیست و همین نکته به ظاهر کوچک که برای ما نهادینه شده و به آن عادت کرده ایم٬ برای فیلمسازان خارجی خیلی عجیب است و طبیعتا شکل برگزاری جشنواره در سطح بین الملل را زیرسوال می‌برد. تعجبم وقتی بیشتر می شود که دوستانی که فیلم هایشان از این جشنواره به جشنواره ای دیگر دور دنیا می چرخد آیا حاضر هستند حتی یک پلان از فیلمشان با ممیزی جشنواره ای روبرو شود که حالا این جشنواره را با استانداردهای جشنواره های جهانی دنیا مقایسه می کنند؟

محمدی در پایان خاطرنشان کرد: به عنوان کسی که در عرصه سینما فعالیت می کند یقین دارم رضا میرکریمی قطعا فیلمساز خوب و درجه یکی است که در جشنواره های بین‌المللی زیاد شرکت کرده و جوایز زیادی هم گرفته ولی اینکه الزاما مدیر یک جشن بین‌المللی سینمایی مستقل هم بماند و این جشن هم به کار خودش ادامه بدهد یا نه، کسی از سینماگران تصمیم‌گیرنده نیست و در حیطه مسئولیت‌های مدیرانی است که او را منصوب کرده‌اند و هزینه های این جشنواره را می‌دهند.




در روزگار شیوع پروژه‌های «چندارگانی» و افزایش دامنه موازی‌کاری‌های بودجه‌خوار از مدرسه سینما تا جشنواره جهانی(؟) فجر ⇐رییس معزول سینما: ویژه‌خواری حذف شد!!

سینماروزان: حجت ا.. ایوبی که بعد از عزل از سینما نتوانسته بود منصب مدیریتی تازه ای پیدا کند هفته قبل و بعد از خبر سینماروزان مبنی بر استقرارش در ستاد انتخاباتی حسن روحانی و تلاش برای جلب نظر سینماگران، مجبور شد پست تازه خود که ریاست بر بخش هنرمندان ستاد روحانی است را به طور رسمی اعلام کند.

ریاست بر این ستاد دوباره شرایطی را فراهم آورده که ایوبی به اظهارنظراتی غریب بپردازد که پیشتر و به هنگام حضور در مدیریت سینما کم از او نشنیده ایم.

او در گفتگویی با «شرق» که به بهانه پست جدیدش انجام شده باز هم ادعاهایی را درباره مدیریت هنری در دولت یازدهم بیان کرده و از جمله اینکه جلوی ویژه خواری گرفته شده است. رییس معزول سینما با طعنه به دولت دهم که البته خودش در آن دولت رییس سازمان اکو بود بیان داشت: اگر دولتی به مردم و جامعه هنری بی‌اعتماد باشد هر چقدر هم پول و امکانات به این عرصه تزریق کند، نتیجه‌اش ایجاد تفرقه در میان اهالی هنر می‌شود. نتیجه‌اش بسته‌شدن «خانه سینما» می‌شود. نتیجه‌اش هنر گلخانه‌ای و سفارشی می‌شود. نتیجه‌اش می‌شود شهروند درجه‌یک و دو! نتیجه‌اش می‌شود تبعیض! البته در این دوره مهم‌ترین اقدام انجام‌شده مردمی‌کردن هنر بود. ویژه‌خواری حذف شد. خلاصه این اقدام‌ها عده‌ای را هم ناخرسند خواهد کرد‌. ولی بااین‌حال باید مسیر درست را ادامه دهیم.

ویژه خواری از تأسیس مدرسه تا راه اندازی جشنواره میلیاردی

اینکه در روزگار نضج یافتن جریانی که با فیلمسازی نه از یک ارگان و نهاد که از چندین ارگان و البته صرف هزینه های چندمیلیاردی فیلمهایی تولید میکند که حتی قادر به بازگرداندن یک سوم هزینه های تولید هم نیستند ایوبی از حذف ویژه خواری می گوید از آن حرفهاست.

اینکه در روزگار موازی کاری‌های هزینه‌زای فراوانی در سینما انجام شد که سود آنها هم مشخص نیست ایشان از حذف ویژه خواری بگوید عجیب است. آیا راه اندازی مدرسه ای به نام مدرسه عالی سینما با وجود کلی مرکز آموزشی دولتی و غیردولتی که برای سینما وجود دارد معنای اتلاف بودجه در مسیری بیهوده و بدون بازده نیست؟

آیا جدایی میلیاردی بین‌الملل از فجر به بهانه برگزاری جشنواره جهانی(!؟) در شرایطی که در تمام روزهای برگزاری فودکورت جشنواره پرمخاطب تر از سالنهای نمایش اش بود ویژه خواری برای دست اندرکاران برگزاری جشنواره نیست؟

آیا راه اندازی یک گروه سینمایی ایزوله که به دلیل قلت مخاطب مجبور است دست به دامن اکران فیلمهایی شود که با سرگروه روی پرده رفته اند، ویژه خواری برای دست اندرکاران این گروه محسوب نمی شود؟ خنده دار آن که رشد سینمای گلخانه ای که اولین و آخرین محصول همین گروه سینمایی می باشد توسط ایوبی به مدیران سابق فرهنگی نسبت داده شده است!!!




انتقاد سردبیر سابق «کایه دو سینما» از برگزاری جداگانه بین‌الملل فجر⇐باعث تأسف است که این دو جشنواره کنار هم برگزار نمی‌شود/بخش ملی فجر است که اهمیت دارد/به ایران آمده بودم که فیلمهای ایرانی را ببینم/فیلمهای خارجی را میشود در جشنواره‌های دیگر هم دید

سینماروزان: در حالی که از همان آغاز جدایی بودجه‌خوار بین الملل از فجر که با دستور رییس معزول سینما برگزار شد اغلب رسانه های مستقل بر ایرادات وارده بر این جدایی تأکید کرده بودند اما حجت ا.. ایوبی تا آخرین لحظات حضورش در سازمان سینمایی بر این جدایی تأکید کرد تا محمدمهدی حیدریان هم در کار انجام شده قرار گیرد و سومین دوره برگزاری جداگانه بین‌الملل هم رقم بخورد.

انتقادات وارده به کم مخاطب بودن سومین دوره برگزاری جداگانه بین الملل فجر علیرغم صرف هزینه میلیاردی برای آن هرچند از سوی برگزارکنندگان این رویداد جدی گرفته نشد اما حالا ژان میشل فرودون منتقد «کایه دو سینما» در گفتگو با «مهر» به صراحت بر اعتبار بخش ملی جشنواره تأکید کرده و از این گفته که دوست داشته برای دیدن فیلمهای ایرانی به جشنواره بیاید نه یک سری آثار خارجی که در جشنواره های دیگر هم دیده است.

ژان میشل فرودون با اشاره به جشنواره ای موسوم به جهانی فجر گفت: جشنواره جهانی فیلم فجر به تمام استانداردهای یک جشنواره بین المللی دست پیدا کرده است و خوشحالم که در این دوره از جشنواره حضور دارم و می توانم دوستان ایرانی خود را ببینم. تنها چیزی که خیلی من را در این جشنواره متاسف کرد این است که بین جشنواره جهانی و ملی فیلم فجر فاصله زمانی وجود دارد و این دو جشنواره در کنار هم برگزار نمی شود.

وی ادامه داد: در واقع من به ایران آمده ام که فیلم های ایرانی را ببینم زیرا فیلم های خارجی را که می شود در جشنواره های مختلفی که در سراسر دنیا برگزار می شود، دید. فکر می کنم بخش ملی جشنواره فیلم فجر از اهمیت بسیاری برخوردار است و بسیاری از مهمانان آمده اند که آثار سینمای ایران را هم ببینند.




در اختتامیه جشنواره‌‎ جهانی فجر⇐هم همکار دبیر جایزه گرفت و هم یک فیلم ویدیویی+اهدای جوایز بازیگری و کارگردانی به خارجی‌هایی که اصلا به جشنواره نیامده نبودند!

 سینماروزان/مسعود احمدی: اختتامیه جشنواره ای موسوم به جهانی فجر در حالی برگزار شد که به مانند جشنواره فجر باز هم این محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه بود که بعنوان مهمان ویژه به جشنواره آمده بود تا در نبود فیلم و فیلمساز مطرح خارجی رونقی دهد به این محفل میلیاردی.

به گزارش سینماروزان اولین شگفتی تقسیم جوایز اهدای تندیس بهترین فیلم، جایزه 40 میلیونی و تندیس فیلمنامه و جایزه 10 میلیونی به محصولی هنروتجربه ای به نام “خانه” بود که اصلا سینمایی نیست و با پروانه ویدیویی تولید شده است.

اهدای تندیس بهترین فیلم کوتاه و جایزه 10 میلیونی به “آگهی فروش” ساخته قصیده گلمکانی فرزند هوشنگ از اعضای شورای سیاستگذاری هنروتجربه و البته فیلمبردار پشت صحنه “دختر” ساخته آخر رضا میرکریمی دبیر جشنواره دیگر شگفتی جشنواره بود!

در کنار اینها اهدای دو جایزه اصلی جشنواره یعنی جوایز بهترین بازیگری و بهترین کارگردانی به افرادی از بلغارستان و کلمبیا که اصلا در جشنواره حاضر نبودند کاملا ادعاهای دست اندرکاران این جشنواره میلیاردی را که مدام بر حضور صاحبان فیلمها در جشنواره تاکید می کردند زیر سوال برد.

فهرست برگزیدگان این جشنواره به شرح زیر است:

–جایزه بخش نتپک به فیلم “خانه” به کارگردانی “اصغر یوسفی‌نژاد” اهدا شد.

–جایزه بین الادیان به “وانگ ژابو” برای فیلم “چاقو در آب پاک” از چین اهدا شد.

–در بخش فیلم آسیایی و جلوگاه شرق تندیس بهترین فیلم کوتاه به فیلم “هنوز نه” به کارگردانی “آرین وزیر دفتری” اهدا شد.

–تندیس بهترین کارگردانی به “شهربانو سادات” برای فیلم “گرگ و بره” محصول کشور افغانستان اهدا شد.

–تندیس بهترین فیلم بلند نیز به “ثابت کورمانبکف” برای فیلم “باز آمده” از ازبکستان اهدا شد.

–تندیس جایزه “محمد امین و گسترش اخلاق” توسط صالحی امیری وزیر ارشاد، محمد جوادظریف وزیر امور خارجه و محمد مهدی حیدریان به “مظفر حسینی هزواره” برای فیلم “بابایی” اهدا شد

–در بخش سینمای سعادت تندیس بهترین فیلم کوتاه به “قصیده گلمکانی” برای فیلم “آگهی فروش” از ایران اهدا شد.

–تندیس بهترین دستاورد هنری به “جین جینگ ژو” برای فیلم “آقای بی دردسر” از چین و فرانسه رسید.

— تندیس بهترین بازیگر مرد به “استفان دمیتروف” از بلغارستان اهدا شد و جایزه بهترین بازیگر زن به “مارتیا کوبرشو” از بلغارستان اهدا شد.

–تندیس بهترین فیلمنامه به “اصغر یوسفی نژاد” برای فیلم “خانه” اهدا شد.

–تندیس بهترین کارگردانی به “آیدان دی گاونا” از کشور کلمبیا اهدا شد.

–تندیس بهترین فیلم و سیمرغ زرین به فیلم “خانه” به کارگردانی اصغر یوسفی نژاد اهدا شد.




چه کسی راست نمی‌گوید؟⇐علیرغم تکذیبیه عباسیان مبنی بر عدم کارگردانی اختتامیه⇐رضا میرکریمی بر کارگردانی اختتامیه جشنواره جهانی(؟) فجر توسط عباسیان تأکید کرد!!

سینماروزان: صبح چهارشنبه که خبر کارگردانی اختتامیه جشنواره ای موسوم به جهانی فجر توسط محمدرضا عباسیان منتشر شد بسیاری از مخاطبان این پرسش برایشان پیش آمد که چطور می شود چهره ای همچون عباسیان که مدام به نقد سیاستهای سینمایی دولت یازدهم پرداخته حاضر شده به همکاری با جشنواره ای کاملا دولتی بپردازد که از محصولات دولت یازدهم است و البته بانی این جشنواره بودجه‌خوار کسی نیست جز حجت ا.. ایوبی رییس معزول سینما که عباسیان سال گذشته در یکی از نامه هایش وی را به «دزد» تشبیه کرده بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان ساعاتی بعد از انتشار خبر حاشیه برانگیز کارگردانی اختتامیه توسط عباسیان این مدیر روزگار احمدی نژاد در گفتگویی با «فارس» ادعا کرد که کارگردانی اختتامیه را او انجام نخواهد داد اما افتخار همکاری با این جشنواره را دارد!(اینجا را بخوانید)

اما این پایان ماجرا نبود چون رضا میرکریمی هم ساعاتی بعد از تکذیب عباسیان در گفتگویی با «مهر» به صراحت بر حضور عباسیان به عنوان کارگردان اختتامیه تأکید کرد و گفت: کارگردانی مراسم اختتامیه این جشنواه را محمدرضا عباسیان و محمد حمیدی مقدم برعهده دارند.




این تکذیبیه است یا تأییدیه؟⇐محمدرضا عباسیان: کارگردان اختتامیه جشنواره جهانی(؟) نیستم اما افتخار همکاری در اختتامیه را دارم/جشنواره جهانی(؟) فجر استانداردترین جشنواره ایران است!!!

سینماروزان: در حالی که ساعاتی قبل خبر رسیده بود که محمدرضا عباسیان از مدیران زیرمجموعه سازمان سینمایی در دولت دوم محمود احمدی نژاد به عنوان کارگردان اختتامیه جشنواره ای موسوم به جهانی فجر انتخاب شده(اینجا را بخوانید) این مدیر اسبق که در سالهای اخیر منتقد سیاستهای سینمایی دولت یازدهم بوده است در گفتگو با خبرگزاری «فارس» از این گفته که کارگردان اختتامیه نیست اما به عنوان مشاور دبیر در بخشهای مختلف جشنواره و از جمله اختتامیه همکاری دارد.

عباسیان که زمانی حجت ا.. ایوبی بانی جدایی بین الملل از فجر را به «دزد» تشبیه کرده بود بیان داشت: رفاقت و همکاری با رضا میرکریمی به هر شکلی و در هر موقعیتی برای من باعث افتخار بوده و هست. همانطور که سال گذشته در برگزاری جشنواره جهانی مشارکت داشتم، امسال هم به عنوان مشاور دبیر در انتخاب فیلم‌ها و برگزاری بخش‌های مختلف جشنواره از جمله اختتامیه افتخار همکاری دارم.


وی ادامه داد: کارگردان مراسم اختتامیه این دوره جشنواره جهانی فجر دوست عزیز و هنرمند حرفه ای و با سابقه این عرصه جناب آقای محمد حمیدی مقدم هستند و من در این حوزه فعالیتی ندارم. 


عباسیان در خاتمه تاکید کرد: سال گذشته هم گفته ام، فارغ از برخی اشکالات جشنواره جهانی فجر استانداردترین جشنواره ایران در برگزاری است.




رضا میرکریمی با تکذیب گفته‌های حیدریان مبنی بر احتمال تجمیع دوباره جشنواره‌های فجر ادعا کرد⇐با حیدریان رفیق هستم/اگر خودم هم بخواهم به‌خاطر دوستانم نمی‌توانم جشنواره جهانی(؟) را رها کنم/رتبه جشنواره جهانی(؟) فجر قطعا از 10 جشنواره جهانی درجه الف بالاتر است!!

سینماروزان: اظهارات اخیر محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی درباره تصمیم گیری مجدد پیرامون تجمیع مجدد جشنواره های ملی و جهانی فجر و تأکید بر آن که  تکلیف این مسأله ظرف ۲ ماه آینده مشخص می شود(اینجا را بخوانید) با واکنش رضا میرکریمی دبیر بخش بین الملل جشنواره فجر مواجه شد.

به گزارش سینماروزان میرکریمی در گفتگو با «ایسنا» اظهار کرد: من با آقای حیدریان جدا از بحث کاری رفیق هستم و در مذاکرات شفاهی چنین چیزی مطرح نشده است. با این حال از آنجا که هر دو ما در این روزها مشغولیت زیادی داریم، طبیعی است که موضوع را برای روزهای بعد نگه داریم تا درباره اندازه و شکل همکاری که مورد علاقه ایشان است صحبت کنیم.

وی تاکید کرد: اما آنچه من شنیدم این است که ایشان چنین نظری (ملحق شدن جشنواره بین‌الملل به بخش ملی) ندارند و احتمالا سوءتفاهم ایجاد شده است.

میرکریمی درباره اینکه آیا قصد خودش بر ادامه دبیری این جشنواره است، افزود: به نظرم این حرکت را باید ادامه دهیم و حتی اگر من هم بخواهم، نمی توانم بخاطر دوستانی که با کمک آن‌ها جشنواره برگزار شده و آبروی خود را گذاشته‌اند و نیز به اعتبار تیمی که همراهی‌ام کرده‌اند،کناره‌گیری کنم. بنابراین تا جایی که امکان و شرایطش وجود داشته باشد سعی می‌کنم جشنواره را به نقطه خوبی برسانم.

میرکریمی درباره حضور بازرسان فیاپف و ارزش‌گذاری و درجه‌بندی جشنواره جهانی فجر هم توضیح داد: این اتفاق یک پروسه چند ساله است و ما سال‌هاست که در فدراسیون جهانی فیاپف عضو هستیم. براین اساس آن‌ها طبق درخواست ما بازرس خود را فرستادند و تمام مولفه‌هایی که لازم بود چک شده است، یعنی این بازرس خودش به طور رندوم به سالن‌های مختلفی سر زده و با فیلمسازان داخلی و خارجی و تماشاگران گفت‌وگو کرده است.

او افزود: آن طور که از صحبت‌های این بازرس مشخص شده نتیجه کار این بوده است که جشنواره جهانی فجر در تراز خیلی خوبی قرار دارد، به طوری که حتی برایش غیرمنتظره بوده است، ولی اینکه در هیأت رئیسه فیاپف چه اتفاقی بیفتد مشخص نیست چون مثلا جشنواره فیلم پکن که سال‌هاست بسیار پرخرج برگزار می‌شود هنوز نتوانسته است هیچ گریدی (رتبه‌ای) بگیرد.با این حال ما این روند را شروع کرده‌ایم و آن را ادامه می‌دهیم و رایزنی هم می‌کنیم ولی اعتبار خود را از آنجا نمی‌گیریم بلکه آن را از کار خود کسب می‌کنیم.

وی در پاسخ به اینکه خودش چه پیش‌بینی‌ای از رتبه‌بندی جشنواره جهانی فجر دارد، گفت: اگر از من به عنوان کسی که فستیوال‌های مختلفی را دیده‌ام و حتی داور بوده‌ام بپرسید، می‌گویم که از جمع 15 فستیوال جهانی که گرید A دارند ما قطعا از 10 جشنواره، بالاتر هستیم یعنی بی‌شک از 10 مورد آن‌ها بالاتر هستیم.