شب=روز!؟/یادداشت بهاری سیدضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان
سینماروزان: سیدضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان سینمای ایران در یادداشتی بهاری ضمن ارائه تحلیلی مختصر از اوضاع و احوال سینما در سال گذشته، آرزوهایی کرده برای سال پیشروی سینمایی.
متن یادداشت رئیس جامعه صنفی تهيهكنندگان را به نقل از اعتماد بخوانید:
سلامم را تو پاسخ گوي… در بگشاي!
از آنچه در اين يكسال ميگذرد نه خيلي دوريم و نه خيلي نزديك، اما براي من گويي كمتر از يك ماه گذشته است، به چنان رفتني كه گوياي عمري است مستعجل براي همه ما و زنگ خطري است براي همه آنچه نگفتيم و تصميماتي كه به غلط گرفتيم و نفع شخصي و گروهي را بر خيرجمعي اولويت داديم. هشداري است براي يادآوري وعدههايي كه عمل نكرديم و وفاي به عهدي كه ميدانستيم امكان تحقق آن را نداريم ولي متعهد به آن شديم و اين مردم نجيب و شريف را حيران و سرگردان كرديم و همچنان … بگذريم. اميدوارم در ايام كوتاه باقيمانده قدردان آنها باشيم و شاكر الطاف خداوند كه در چنين دوراني ما را به قدري ولو اندك عهدهدار مسووليت و منصبي قرار داده است. فراموش نكنيم كه در آيه 140 سوره آلعمران خداوند باري تعالي خطاب به مومنان اشارت داده كه «اين ايام ظفرمندي و شكست وديعه الهي است كه بين شما ميگردانيم تا مومنترين و صالحترين شما عيان شود، چراكه خداوند ظالمين را دوست نميدارد.» پس تلاش كنيم در اندك مجال خود، در زمره صالحان باشيم نه ظالمان عصر و ديارمان، چراكه آنچه از ما باقي ميماند، ذكر خير است. چنانكه شيخ اجل سعدي فرمود: «مرده آنست كه نامش به نكويي نبرند.»
يكم: دمت گرم و سرت خوش باد
در سال 1402 روزگار خوشي را در اكران سينماي ايران گذرانديم. از چرخه بحران ويروس منحوس كرونا خارج شديم و مردم به سينما اقبال دوبارهاي نشان دادند. سالنهاي سينما از محاق ورشكستگي خارج شدند و به تبع آن نگراني تهيهكنندگان و مالكين از سرنوشت نامعلوم فيلمهايشان به ساحل نسبتا آرامي رسيد. البته اميدوارم و آرزومندم كه نقدينگي و سود حاصل از فروش خوب فيلمها منتج به توليد بهتر و بيشتر و روزآمدي سالنهاي سينما در سال جديد شود.
دوم: صدايي گر شنيدي صحبت سرما و دندان است
در سالي كه گذشت متاسفانه در اكران و توليد جاي خالي سينماي اجتماعي بس هويدا بود. بخشي كه به اكران مربوط است، معتقدم با تمركز بر فيلمهاي كمدي توانستيم از ركود خارج شويم، هر چند كه فيلمهاي اجتماعي همچون سه كام حبس هم با جسارت و برنامهريزي اكران و بهرغم مضمون تلخ آن با گيشه و استقبال مخاطب روبهرو شدند، لكن اگر در سال جديد فيلمسازان با پرداخت مضاميني نو در فيلمنامه و متفاوت در روايت عمل نكنند و در مقابل شوراي پروانه ساخت نيز با گشادهدستي و امعان نظر سينماي اجتماعي را جدي نگيرد و با توليد فيلمها در مضامين اجتماعي متنوع همچون سال قبل بدون فعليت عبور كند، به قطع اين سياق را با خطر جدي روبهرو كرده و سازندگان اين آثار را هم نااميد و دلزده خواهد كرد. دوستان دلخوش به فروش سال گذشته نباشند كه مستاجل است اگر تدبير نكنند.
سوم: فريبت ميدهد بر آسمان/اين سرخي بعد از سحرگه نيست
در شرايط كنوني نيز معتقدم مديران سازمان سينمايي به قدر كفايت، كمكاري اسلاف خويش در توليد فيلم با مضامين دفاع مقدس و انقلاب را جبران كردهاند، بنابراين از آنجا كه اينگونه آثار اساسا بنا نبوده گرهي از سينما باز كنند و ذاتا براي اكران در سينماها توليد نشدهاند و نهايتا يا روانه رسانه ملي با مخاطب كمتر از 20 درصدي خواهند شد يا روانه آرشيو. لذا توصيه ميكنم به عوض آن به ضرورت سينما با مضمون اجتماعي به عنوان موتور محرك سينما توجه كرده و ايام باقيمانده را جبران مافات كنند.
چهارم: گوش سرما برده است/اين يادگار سيلي سرد زمستان است
اصناف سينمايي دهههاست در يك چرخه معيوب و بينتيجه سرگردان هستند، نه تصميم غلط تعطيلي خانه سينما راهحل بوده و نه مقاومت اصناف براي ثبت مستقل و نه نسخه بيبو و خاصيت ثبت در وزارت كار كه به لعنت يزيد هم نميارزد. امروز خانه سينما به اشتباه به دو دسته كارگر و كارفرما تبديل شده و متاسفانه همچنان در بر پاشنه جمع اضداد ميچرخد. اقلي از تهيهكنندگان تحت عنوان اكت و به عنوان كارفرما با ساير صنوف تحت عنوان كارگر در يك محل جمع آمدهاند و قرار است تصميمي اخذ كنند كه هم به خير كارگر باشد و هم نفع كارفرما!! از صورت مساله تا نتيجه، هر طرف اعجابي است كه بر هر ركن آن هزاران شك و ترديد واجب است. در شوراي عالي تهيهكنندگان هم كه در گذشته هيچگونه شأن قانوني نداشت با خروج جامعه صنفي عملا وجود خارجي هم ديگر ندارد، نميدانم آقايان تهيهكننده دنبال كدام گوساله سامرياند. نه صنوف عضو را با آراي مستقل به رسميت ميشناسند، نه حاضر به انحلال صنوف چهارگانه و تجميع در يك صنف هستند، نه حاضر به رعايت مصالح عمومي سينما هستند و نه ميپذيرند براي مدتي از منافع فردي و شخصي به نفع جمع و منافع كليت سينما بگذرند. كلاف سردرگمي كه نه خير دنيا در آن است نه عقبي. الله اعلم.