1

پایان “کمدی انسانی” در رینگ بوکس+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری “کمدی انسانی” تازه ترین فیلم محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینمای ایران به پایان رسید.

به گزارش سینماروزان “کمدی انسانی” روایتی از یک يك داستان پرافت و خيز بيوگرافيك است كه مي‌تواند يك كمدي تراژدي در بستر تاريخ معاصر قلمداد شود.

این فیلم نیمه مردادماه در تهران کلید خورد و آخرین سکانسهای آن طی روزهای گذشته در ورزشگاه شیرودی فیلمبرداری شد.

این صحنه ها مربوط به  بخشی از داستان در دوره جوانی شخصیت اصلی داستان است  که نقش آن را آرمان درویش بازی می‌کند؛ صحنه های مسابقه بوکس کاراکتر اصلی  و حریف روسی‌اش، در سالن بوکس مجموعه شیرودی که محل اصلی برگزاری این مسابقات در دهه های پیش یعنی زمان رخداد های فیلم، بوده، فیلمبرداری شد.

چهار نسل بازیگری در “کمدی انسانی” حضور داشته‌اند؛ از پیشکسوتانی مانند علیرضا شجاع نوری، نیکی کریمی  و فرخ نعمتی گرفته تا نسل جدید بازیگران سینما مانند هومن سیدی، لیلا زارع و بهاره کیان افشار و چهره هایی که در آغاز راه توانمندی خود را به اثبات رسانده اند مانند آرمان درویش و نسل چهارم نوآمده و نوجوان بازیگری نظیر ایلیا نصراللهی که سال گذشته در جشنواره تئاتر فجر مورد توجه قرار گرفت.

این فیلم بعد از پایان فیلمبرداری وارد مرحله تدوین خواهد شد.

فهرست عوامل “کمدی انسانی” به شرح زیر است:

نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، طراح گریم: شهرام خلج، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی

بازیگران: علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی‌فر ، مهوش افشارپناه، عباس احمدی‌مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام‌خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی، ثنا حاجی‌زاده و بهاره کیان‌افشار با حضور نیکی کریمی/بازیگران نوجوان: ایلیا نصراللهی، سام غفوری

کمدی انسانی
کمدی انسانی
کمدی انسانی
نمایی از فیلمبرداری سکانس نهایی “کمدی انسانی”
کمدی انسانی
آرمان درویش و هستی مهدوی فرد در نمایی از “کمدی انسانی”



ترس عمومی از “ایدز” به مدیران سینما و تلویزیون سرایت کرده

سینماژورنال: سالهاست که بیماری ایدز در ایران شناسایی شده است و همه ساله شماری از ایرانیان بر اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست می‌دهند اما همچنان سینما و تلویزیون ما از پرداختن به سوژه بیماران ایدزی در آثار خود سرباز می زنند.

به گزارش سینماژورنال چرایی این کم کاری هدف کمپین “هنر+ایدز” است. کمپینی که از ابتدای سال ۹۵ آغاز به کار کرده و می کوشد در گفتگو با اهالی هنر درباره این کم کاری طرح پرسش کند.

ثنا حاجی‌زاده کارشناس بازیگری و بازیگر درباره چرایی عدم پرداخت دقیق از وضعیت بیماران اچ.آی.وی می‌گوید: به نظر می رسد یک سری خط قرمز وجود داشته باشد که فیلمنامه نویسان و کارگردانان را از ورود به مسأله بیماران اچ.آی.وی منع می کند. البته پیش از این و در سریالهایی مانند “خط قرمز” و “داستان یک شهر” و آثاری سینمایی نظیر “شمعی در باد” و “قصه ها” پرداختن به مسأله بیماران ایدزی را دیده بودیم اما این آثار هم نه در متن که در حاشیه به این مورد پرداخته بودند شاید بخاطر اینکه فکر می کردند این موضوع خط قرمز است و نباید آشکارا در آن ورود کرد.

حاجی زاده که فارغ التحصیل اپرا از دانشگاه ملی روسیه است و تجربه بازیگری هم دارد با اشاره به مدیران فرهنگی ایران می افزاید: به نظر می رسد ترسی که مسئولان سینما و تلویزیون از ایدز دارند باعث شده که به صورتی کاملا ناخواسته از ورود به آثار معرف این بیماری پرهیز داشته باشند.

نگاهی که سابق بر این نسبت به وبا وجود داشت حالا نسبت به ایدز وجود دارد

وی ادامه می دهد: سالها پیش مردم نسبت به بیماری هایی مانند وبا و طاعون همین ترس را داشتند و حالا نسبت به ایدز همین واهمه وجود دارد چون به درستی این بیماری به جامعه شناخته نشده است. ترس مردمان به طور مستقیم به مدیران فرهنگی هم سرایت کرده و باعث نوعی واهمه از تولید محصولات نمایشی درباره این بیماری شده است.

این کارشناس بازیگری خاطرنشان می سازد: طبیعی است که این واهمه در ذهن کارگردانان، فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و حتی بازیگران ما هم وجود دارد که آیا اگر پروژه ای با محوریت بیماران ایدز را در دستور کار قرار دهند از سدّ ممیزی به راحتی می گذرند و تازه بعد از تصویب فیلمنامه و ساخت فیلم، اثرشان اکران می شود یا نه.

این بازیگر می افزاید: وقتی از مدیران فرهنگی تا کارگردانان و بازیگران واهمه تولید آثار مرتبط با ایدز وجود دارد طبیعی است که سرمایه گذاران بخش خصوصی هم جرأت ورود به تولید چنین آثاری نمی کنند.

مدیران سینما و تلویزیون ایدز را بشناسند

ثنا حاجی زاده در پایان گفته های خود با مخاطب قرار دادن مدیران سینما و تلویزیون گفت: اگر مدیران ایدز را بشناسند قطعا ترس شان از این بیماری فرومی ریزد و در این صورت است که کارگردانان و تهیه کنندگان هم به مدیران اعتماد کرده و تولید درامهایی واقع گرایانه با محوریت ایدز را در دستور کار قرار می دهند و در نتیجه تولید چنین آثاری است که آگاهی بخشی عمومی درباره ایدز صورت پذیرفته و ترس عمومی از ایدز از بین می رود.




بهترین بازیگران جشنواره سی و چهارم به انتخاب یک فارغ‌التحصیل اُپرا

سینماژورنال/ثنا حاجی‌زاده(فارغ‌التحصیل اُپرا و کارشناس بازیگری): در مرور بازیگری جشنواره فیلم فجر برخلاف مرور آثار آن که جز چند مورد استثنایی حلقه‌ای تکراری از محصولاتی در فرمت تلویزیونی را شاهد بودیم اتفاقات نسبتا خوبی رخ داد.

از یک طرف چهره‌هایی جوان هم میان بازیگران مرد و هم میان بازیگران زن را شاهد بودیم که توانستند با بازیهای جانانه خود مخاطب را برای لحظاتی هم که شده از دام میزانسنهای بسته و قابهای تلویزیونی رهایی بخشند و از طرف دیگر پیشکسوتان بازیگری هم علیرغم حضور در آثاری متوسط و ضعیف گلیم خود را از آب بیرون کشیدند.

در ادامه به معرفی بهترین بازیگران مرد و زن جشنواره می‌پردازیم.

بازیگران مرد

–امیر جدیدی/اژدها وارد میشود

در”اژدها وارد میشود” خیلی ملموس و همذات پندارانه توانست شخصیتی را که در دل اتفاقی معلق بین رئال و سوررئال رخ می دهد خلق کند. او خیلی خوب ویژگیهای شخصیتی یک مأمور امنیتی در دوران پیش از وقوع انقلاب اسلامی را درک کرده بود و سعی کرد این درک را در ترکیب با استایلی که یادآور نوآرهای کلاسیک است به ثمر بنشاند.

–هادی حجازی فر/ایستاده در غبار

“ایستاده در غبار” دیالوگ چندانی نداشت و حجازی فر که از طریق یک فراخوان تلگرامی یافت شده بود باید فقط و فقط با تکیه بر اکتش ایفاگر یک فرمانده کاریزماتیک به نام احمد متوسلیان می شد.

صدا یکی از اساسی ترین عناصر در بازیگری است و بازیگران می دانند که بازی بدون دیالوگ و متکی بر اکتهایی که باید از میمیک صورت گرفته تا زبان بدن را پوشش دهد چقدر دشوار است. هادی حجازی فر اما خیلی راحت و البته با فهم درست از شرایط ساختاری “ایستاده در غبار” نقش را خلق کرد.

–نوید محمدزاده/لانتوری+ابد و یک روز

هم در “لانتوری” و هم در “ابد و یک روز” محمدزاده تلاش زیادی برای قرارگیری درست در مسیر درام انجام داد. او در “لانتوری” نقش یک خلافکار زمین‌خورده که با کنار گذاشتن شعور، سراسر شور می شود و صورت معشوق را از بین می برد را چنان واقع گرایانه ایفا کرد که گویی تصویرش را همین امروز در صفحه حوادث یکی از روزنامه های صبح دیده ایم.

در “ابد و یک روز” هم این محمدزاده است که فیلم را پیش می برد؛ کاملا مشخص است در سکانسهایی که او حضور دارد این بداهه ها و استفاده از تجربه بازیگری اش بخصوص در تئاتر است که باعث شده کارگردان او را رها کند تا نقش را چنان که می‌خواهد ایفا کند و یکی از تفاوتهای محمدزاده “لانتوری” با محمدزاده “ابد…” همین است؛ در “لانتوری” رضا درمیشیان کنترل دقیقی روی او داشته و اجازه نداده حتی یک بداهه اغراق آمیز داشته باشد اما در “ابد…” محمدزاده سعی کرده با بداهه های فرامتنی تصویری واقع گرایانه از یک معتاد را ایفا کند.

–آرمان درویش/چهارشنبه

“چهارشنبه” از جمله آثار جشنواره بود که متکی بر بازیگری پیش رفت و در این تکیه بربازیگری در کنار شهاب حسینی جوانی به نام آرمان درویش هم حضور داشت که خیلی موثر و در خدمت متن کاراکتر آفریده بود. تلخ بودن بیش از حد متن که مطمئنا با یک تدوین مجدد قابل اصلاح است را که کنار بگذاریم درویش سعی نکرده بود متأثر از شیوه تیپ سازی کلیشه پردازانه آدمهای پایین که نمونه ای از آن را اتفاقا از سوی پیمان معادی در “ابد…” دیده بودیم رفتار کند.

به جایش سعی کرده بود ابتدا بدنه حاشیه اجتماع را بشناسد و سپس یکی از آدمهای این بدنه را بیرون کشیده و شخصیتش در “چهارشنبه” را منطبق با چنین الگویی خلق کند. دقیقا در امتداد همین رفتارشناسی بود که بغض و کینه سراسری این کاراکترِ به سیم آخر زده، که با پایان بندی غیرمنتظره اثر به نوعی بهت و عذاب وجدان منتهی می‌شود با دریافتی سمپاتیک از سوی مخاطب روبرو می‌شود.

سایرین

بهروز شعیبی(سیانور)، محسن کیایی(نقطه کور) و پدرام شریفی(متولد65) دیگر بازیگران مردی هستند که فارغ از کیفیت محصولی که در آن حضور داشته اند کاراکترهای خویش را با شناخت کامل و پرداخت شده خلق کرده اند.

بازیگران زن

–مریم پالیزبان/لانتوری

همین که جرأت کرد و اجازه دارد صورتش اتودی شود برای اولین گریمی که سینمای ایران از یک قربانی اسیدپاشی ارائه می دهد شایسته تقدیر است. پالیزبان می توانست به مانند اسلاف خود با ایفای نقش دخترکانی از طبقه پایین اجتماع که به اعتیاد دچار گشته اند یا زنانی از طبقه متوسط که با خیانت یا اتهام خیانت روبرو می‌شوند به سینما بازگردد اما این بازیگر زن ترجیح داد ایفاگر روزنامه‌نگار شبه‌روشنفکری باشد که تک‌بعدی نگری اش به قضایاست که کار دستش داده و البته او را با یک دگردیسی تمام عیار روبرو می‌کند.

یک دگردیسی که هزینه گرانی را هم بر وی تحمیل می‌کند.

سکانسهای نهایی “لانتوری” بخصوص در لحظاتی که این کاراکتر در مرز انتخاب میان گذشت یا قصاص قرار می‌گیرد وجهه دیگری از هنر بازیگری پالیزبان را رو می‌کند و  نشان می‌دهد حتی چهره‌ای که یکی از سنگین ترین گریمهای تاریخ سینمای ایران را بر خود دارد هم می‌تواند مجالی باشد برای القای حس بازیگر به مخاطب.

–رویا نونهالی/نیمه شب اتفاق افتاد+نیم رخها

ایفای نقش نونهالی در “نیمه شب اتفاق افتاد” و “نیم رخها” هر دو همذات پندارانه است.

او در “نیمه شب…” ایفاگر زنی است میانسال که در یک محیط کاملا سنتی قرار گرفته اما برای انتخاب مسیر زندگیش در مرز زیرپا گذاشتن سنت قرار می گیرد و البته با یک واقع نگری تمام عیار نه تنها نمی‌تواند به سنت پشت پا زند که اتفاقا مجبور می شود ضربه ای محکم از سنت بخورد.

نونهالی به لحاظ سنی شناخت کاملی از طبقه سنی کاراکترش داشته و البته موقعیتی که او در آن قرار گرفته را هم شناخته است. همین می شود که کنتراست ظریفی ایجاد می کند میان عشوه زنی میانسال که مورد توجه پسری جوان و دچار کمبود عاطفی قرار گرفته با واهمه ای که این زن از آشکار شدن عشقش پیش فرزند و آشنایان دارد.

نونهالی در “نیم رخها” باز هم زنی میانسال است که البته اینجا عشقش را نثار فرزند در احتضارش می کند؛ اهمیت بازی نونهالی در “نیم رخها” به تصویرسازی آشنای حسادتی بازمی گردد که در سینمای ایران از ازل میان عروس-مادرشوهر وجود داشته است!

–لیلا حاتمی/من

خلق شخصیتهای اختاپوس گونه چه مرد و چه زن همواره دشوار است. این شخصیتها هرچند معادل حقیقی هم دارند اما چون به سادگی نقش یک معتاد یا زن درمانده نمی‌توان در تحقیقات پیش از ایفای نقش با آنها برخورد داشت و الهام گرفت این می‌شود اینکه بازیگری بتواند چنین نقشی را ایفا کند و به فانتزی پهلو نزند، خیلی دشوار باشد.

لیلا حاتمی اما توانسته با شناختی کاملا ذهنی از این کاراکتر او را تحلیل کند و با درنظر گرفتن این واقعیت که چنین شخصیتی ماهیتی چندگانه دارد و در هر موقعیتی یک طور برخورد می‌کند او را بیافریند. در این ایفای کاراکتر حاتمی سعی کرده به دام سانتی مانتالیزمی که معمولا پایان بندی‌های چنین نقشهایی را به خواست ممیزی یا صلاح‌دید تهیه کنندگان پیشکسوت(!) شکل می‌دهد نیفتد و تا لحظه آخر خودِ کاراکتر باشد.

شاید اگر حجم فانتزی به کار رفته در روایت داستانی “من” زیاد نبود و سعی می شد با رجوع به پرونده های واقعی داستانی واقعگرایانه تر را پیش روی مخاطب قرار داد تلاش حاتمی برای این ایفای نقشی چندبعدی هم بیشتر به بار می نشست.

–سهیلا رضوی/خانه ای در خیابان چهل و یکم

سهیلا رضوی پیش از این هم بارها ایفاگر نقش مادران دلسوز و فداکار بوده است اما برگ برنده او در “خانه ای…” آن است که این فداکاری مادرانه آن قدر پیش می رود که او برای کسب رضایت خاطر همسر پسر مقتولش راضی به قصاص پسر دیگرش که قاتل است، می شود!

رضوی با مکثهای دقیق و بجایی که برای ایفای نقش درنظر گرفته بخصوص در لحظاتی که می باید میان خواسته قلبی کاراکتر و منطق مداری اش بالانس ایجاد کند نشان داده که یک هنرپیشه توانا قادر است حتی یک کاراکتر مکمل را هم با جان بخشی حتی بیشتر از کاراکتر اصلی ایفا کند.

سایرین

سحر دولتشاهی(نیم رخها)، بهنوش بختیاری(من)، طناز طباطبایی(خشم و هیاهو) و ریما رامین فر(زاپاس) دیگر بازیگران زنی بودند که تلاش مثبت و مفیدی را برای جانبخشی به کاراکترهایشان انجام داده بودند.




چماق‌به‌دستان در تعقیب کوروش تهامی!!!+عکس

سینماژورنال: کوروش تهامی جزو بااخلاق‌ترین بازیگران سینما و تلویزیون است؛ بازیگری که شاید در برخی اوقات به دلیل همین اخلاقش(!) نتوانسته بسیاری از موقعیتهای هنری که می‌توانسته به دست آورد.

به گزارش سینماژورنال تهامی هرچند در سالهای اخیر در آثاری چون “زبان مادری” و “تنها در چند دقیقه سکوت” ایفای نقش داشته است اما خاطره‌انگیزترین کاراکترهای پنج سال اخیرش، نقشهایی است که در “برف روی شیروانی داغ” و “گناهکاران” ایفا کرده است.

تهامی به تازگی ایفای یکی از متفاوت ترین نقشهایش را در درامی تاریخی-سیاسی به نام “آشوب” پشت سر گذاشت؛ فیلمی به کارگردانی کاظم راست‌گفتار کارگردانی که او را به واسطه کارگردانی آثاری چون “چک” و “نقاب” می‌شناسیم.

“آشوب” در سکوت خبری جلوی دوربین رفت و کارگردان فیلم شاید به خاطر پرهیز از آنچه ایجاد حواشی می نامید سعی کرد عکسی از آن به رسانه ها ندهد اما حدودا یک ماه قبل سینماژورنال از حضور کوروش تهامی با پنج گریم متفاوت در این فیلم خبر داد(اینجا را بخوانید) و همین امر کنجکاوی مخاطبان نسبت به پروژه را بیشتر کرد.

چماق به دستان در تعقیب “آشوب”

“آشوب” داستان زندگی اولین فارغ التحصیل ادبیات دانشگاه تهران را روایت می کند که بر اثر بروز یک اتفاق وارد لاله زار شده و به پیش پرده خوانی می‌پردازد؛

این فارغ‌التحصیل که نام هنری “آشوب” را برای خود انتخاب کرده در کوران حوادث دهه سی خورشیدی با سیاست درگیر شده و به آشوبی برای رژیم پهلوی بدل می‌شود!

در نخستین تصاویری که از این پروژه از طریق سینماژورنال منتشر می‌شود کوروش تهامی در نمایی دیدنی در حال فرار از چماق به دستانی دیده می‌شود که در تعقیب او هستند؛ حال و هوای صحنه نشان دهنده حوادث منجر به کودتای 28 مرداد 1332 است و آنها هم که به دنبال تهامی یا همان “آشوب” هستند هم احتمالا دارودسته “شعبان جعفری” مشهور به “شعبون بی‌مخ” اند!

آشوب
کوروش تهامی در نمایی از “آشوب”

نیمی از تدوین انجام شده و اولین نمایش در جشنواره خواهد بود

 به گزارش سینماژورنال به تازگی پروسه فیلمبرداری “آشوب” به اتمام رسید. این درام تاریخی روزها در مرحله تدوین و صداگذاری به سر می برد.

نیمی از تدوین اثر نیز تاکنون توسط نیما کلباسی انجام شده است و صداگذاری را هم محمود موسوی‌نژاد انجام داده است.

ساخت و اجرای ترانه‌های سنتی و پاپ بخش موزیکال

بخشی از “آشوب” به واسطه سیر تحول کاراکتر اصلی دارای بار موزیکال است. ترانه های مربوط به این بخش که ترکیبی از سنتی و پاپ است ساخته و اجرا شده است.
کار ساخت موسیقی را علی راست گفتار برعهده داشته است؛ برادرزاده کارگردان فیلم.

اولین نمایش “آشوب” در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر خواهد بود.

کاظم راست گفتار آخرین بار چهار سال قبل و با کمدی-خیابانی “چک” در جشنواره سی اُم فیلم فجر حضور داشت؛ نمایش “چک” در جشنواره البته  حواشی خاص خود را هم داشت و به سانسور بخشی از نماهای پرمخاطب اثر با بازی ثنا حاجی‌زاده بدل شد.

با این حال راست‌گفتار ترجیح داده همچنان اولین رونمایی تازه ترین اثرش “آشوب” را هم در جشنواره فیلم فجر انجام دهد.

آشوب
داریوش فرهنگ در نمایی از “آشوب”

فهرست عوامل “آشوب”
نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: کاظم راست گفتار

بازیگران: کوروش تهامی، آتیلا پسیانی، یکتا ناصر، امیرحسین صدیق، داریوش فرهنگ، محمدرضا هدایتی، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی، رامین ناصرنصیر، نیما فلاح، فرهاد آییش،فخرالدين صديق شريف، داريوش كاردان، همايون ارشادى، رضا فياضى، سعيد اميرسليمانى، رضا بنفشه خواه، آشا محرابى، ليلا اوتادى، ميرطاهر مظلومى، غلامحسين لطفى، مژگان غلامى، بهرام سرورى نژاد، خسرو اميرصادقى، شروين اميرصادقى و با حضور داریوش فرهنگ و شهره لرستانی و دهها بازيگر ديگر

مدیر تصویربرداری: مرتضی پورصمدی
صدابردار : محمود سماك باشى
طراح گريم: شهرام خلج
مدير هنرى: نيلوفر راست گفتار
تدوين: روزبه كلباسى
صداگذار: محمود موسوى نژاد
جلوه هاى ويژه كامپيوترى: امير و كامران سحرخيز

آشوب
کوروش تهامی در نمایی دیگر از “آشوب”



تهیه‌کننده “اخراجیها” با “سلوی” به شبکه خانگی می‌آید

سینماژورنال: حبیب ا.. کاسه ساز تهیه کننده کمدی پرفروش “اخراجیها” که چند سالی است فعالیت سینمایی اش کم شده با یک ملودرام خانوادگی به شبکه خانگی می آید.

به گزارش سینماژورنال این درام “سلوی” با نام قبلی “سلوای من” نام دارد که به تازگی پروانه نمایش آن از سوی شورای صدور پروانه نمایش خانگی صادر شد.

در جلسه هشتم شهریور شورای پروانه نمایش خانگی كه با حضور اكثريت اعضاء برگزار شد با عرضه فیلم “سلوی” به تهيه كنندگي حبیب ا.. کاسه ساز و به کارگردانی محمد آهنگر موافقت شد.

در فرهنگ لغت “سلوی” به معنای نوعی پرنده بهشتی است و البته نامی که در جنوب متداول است ؛ اینجا هم نام کاراکتر  اصلی داستان سلوی است.

رامین راستاد، ثنا حاجی زاده، امیر یل ارجمند و سحر نظام دوست از جمله بازیگران این ملودرام بوده اند؛ ملودرامی که تصویربرداری آن در لوکیشن هایی در شمال کشور و تهران انجام شده است.

پیش از این بنا بود این محصول ویدیویی در قالب یک سریال ۴ قسمتی روی آنتن برود.