1

یک کارشناس تاریخ بیان کرد⇐شخصیت اصلی مرد «بدون دخترم هرگز» شبیه شعبان جعفری است!!!/ ایران را جهنمی کرده‌اند تا بهشت میشیگان بیشتر به چشم آید!!/چرا بانوان ایرانی را زشت و بسیار وحشتناک تصویر کرده‌اند؟؟!/ باعث تأسف است جماعتی که در دهه‌های بعد به گیاهخواری روی آوردند در «بدون دخترم هرگز» حتی سبزی خوردن ایرانی ها را هم مسخره کردند!!

سینماروزان: خسرو معتضد در رابطه با فیلم «بدون دخترم هرگز» عنوان کرد که این فیلم زندگی واقعی مردم ایران را نشان نمی دهد، زندگی مردم ایران را بسیار بد توصیف می کند و چهره ای خشن از ایرانی ها به نمایش می گذارد.

مجری و کارشناس برنامه «تاریخ و سینما» به تهیه کنندگی ایزد مهرآفرین که شنبه ها ساعت 22 و 30 دقیقه از شبکه آی فیلم پخش می شود گفت: فیلم های ضد ایرانی سراپا جعل و تزویر است. گاهی می بینم که کشورهای همسایه، این فیلم ها را با لذت چندین بار نمایش می دهند. من می خواهم مردم ایران و هم میهنان عزیز به ویژه در خارج از کشور بدانند که اینگونه فیلم ها چه ملغمه ای هستند. فیلم برایان گیلبرت به نام «بدون دخترم هرگز»  که در سال 1990 تهیه شده، یکی از همین فیلم های کذایی است.

وی عنوان کرد: زمانی که فیلم شروع می شود به مخاطب این احساس القا می شود که در بهشت است. یک دختر آمریکایی با یک مرد ایرانی (دکتر محمودی) که یک جوان بسیار نیرومند، قد بلند و ریشو است ازدواج کرده، در حالی که دکتر محمودی واقعی که داستان فیلم از زندگیش اقتباس شده، قد کوتاهی دارد، بسیار ضعیف است و سر طاسی دارد؛ این هنرپیشه ایتالیایی که برای نقش دکتر محمودی انتخاب کرده اند اصلا هیچگونه شباهتی به دکتر ندارد.

معتضد ادامه داد: فیلم در دهه 80 میلادی می گذرد. در صحنه های آغازین، دکتر ایرانی روزنامه کیهان به دست دارد و خبر حوادث ایران را که در آن چاپ شده است می خواند. دکتر در صحنه ای دیگر به همسرش می گوید که باید دو هفته ای به ایران بروند و در واقع به همسرش کلک می زند و این آقای دکتری که مقیم آمریکاست می خواهد همسر و دخترش مهتاب را برای همیشه به ایران ببرد، در حالی که در حقیقت نمی خواسته است چنین کاری کند.

او افزود: این محصول نسخه برداری شده از کتابی به همین نام، نوشته بتی محمودی و ویلیام هوفر است. هنرپیشه ایتالیایی (دکتر محمودی) آلفرد مولینا است که اصلا ظاهرش هیچ شباهتی به دکتر محمودی که او را از نزدیک دیدم ندارد. درباره ظاهر او دروغگویی کردند. این شخص تقریبا همانند شعبان جعفری است. او در این فیلم فرد گردن کلفتی به تصویر کشیده شده است. ماجرا از آنجا شروع می شود که مودی یا همان دکتر محمودی اعلام می کند که باید به ایران بروند و در ایران بمانند. آنها در سوم اوت 1984 وارد ایران می شوند.  مودی در ایران پاسپورت همسرش را می گیرد که مبادا توسط مقامات گمرک ایران ضبط شود.

معتضد خاطرنشان کرد: تهران در این فیلم تهران نیست بلکه اسرائیل است. نمی دانم اسرائیل چقدر به ما علاقه دارد که اجازه می دهد هر فیلم ضد ایرانی در آنجا تهیه شود. خانواده دکتر به بتی یک مانتو و روسری می دهند که لباس سنتی ایرانی بوده و به او می گویند که باید این لباس ها را بپوشد و این زن  از لحظه ای که به ایران می آید نگران است و سعی می کند از ایران برود. در این فیلم زندگی ایرانی را بسیار بد توصیف می کنند.

این تاریخ نگار بیان کرد: فرودگاهی که نشان داده می شود بسیار کهنه و مندرس است و در حقیقت یکی از فرودگاه های شهرهای اسرائیل است. استقبال زنان خانواده در محله ای بسیار کثیف رخ می دهد محله ای که مسجد دارد، مردم با صدای بلند در رفت و آمد و زندگی کردن هستند و در واقع خواب و آرامش ندارند. این صحنه را در مقابل صحنه میشیگان قرار داده اند به این شکل که آنجا چقدر زیبا و دیدنی بود و اکنون بتی به جهنم آمده است. در حالی که نویسندگان آمریکایی همیشه از ایران تعریف کرده اند.

مجری برنامه «تاریخ و سینما» گفت: در صحنه ای از فیلم گوسفندی را سر می برند. به اینکه اینکار درست است یا نادرست کاری نداریم اما به هر حال سنتی است که به آن احترام گذاشته می شود، در فیلم بتی با دیدن بریدن سر گوسفند دچار وحشت می شود؛ چطور در تظاهراتی که در آمریکا رخ می دهد پلیس مردم را کتک می زند و می کشد و یا قتل های تصادفی که اتفاق می افتد ایرادی ندارد اما در این صحنه کشته شدن یک گوسفند دلیلی می شود بر اینکه مردم ایران مردم خشنی هستند.

وی یادآور شد: زمانی آمریکایی ها برای ما می مردند. چطور آن زمانی که به حرف هایشان گوش می دادیم و آنها نفت ما را می بردند، معامله پنجاه میلیاردی اسلحه یا معامله گندم را به ما می دادند دوست داشتنی بودیم؟

معتضد بیان کرد: خانه پدری دکتر در جنوب تهران و در محیطی دلتنگ است. صبح زود پدر نمی گذارد آنها بخوابند و به آنها می گوید که بیایند نمازشان را بخوانند. بتی ناراحت می شود و نماز خواندن مردم را مسخره می کند. در فیلم، زنان چادری به او حمله می کنند و او را کتک می زنند که چرا روسری اش عقب رفته است. سپاهی ها یونیفرم خاکستری دارند در حالی که هیچ وقت یادم نمی آید که سربازان ایران لباس های خاکستری پوشیده باشند.

او ادامه داد: لوکیشن در مکانی به نام جی جی استودیو در اسرائیل ساخته شده است. یکی از بدترین مکان های اسرائیل است که برای ایران درست کرده اند. مسجدی که در فیلم نشان داده می شود شبیه مساجد ایران نیست. مساجد ما در دنیا معروف اند، گنبد های زیبا و سبز مساجد ما در دنیا شهرت دارد و همه جهان عاشق این گنبدها هستند. در فیلم غذا خوردن روی زمین نیز مسخره می شود، خانواده بسیار بد هستند و حتی به دور یک سفره نمی نشینند. زنها و مردها از یکدیگر جدا بر سر سفره می نشینند. باعث تأسف است جماعتی که در دهه‌های بعد به گیاهخواری روی آوردند حتی سبزی خوردن ایرانی ها را هم مسخره کردند!!! اکنون آمریکایی ها خود یکی از سبزی خوران بزرگ دنیا هستند و غذاهای گیاهی و ژاپنی، آمریکا را تسخیر کرده است. معلوم است که آمریکایی ها عقب مانده بودند. برای اینکه خوردن استیک باعث سرطان مری می شد اکنون دنیا فهمیده است که سبزیجات چقدر خوب است.

این تاریخ نگار افزود: اعضای خانواده با تندخویی، بی اعتنایی و کینه به بتی نگاه می کنند. پدر خانواده مدام شعار می دهد. زن های خانواده زشت هستند و چهره های وحشتناکی دارند. در جشن تولد زن سعی می کند به شوهرش مهربانی کند اما شوهر تحصیل کرده و دکتر تغییر می کند و به فرد خشنی تبدیل می شود که از صبح تا شب همسرش را کتک می زند.

معتضد همچنین خاطرنشان کرد: تقریبا هزاران زن آمریکایی در دویست سال اخیر به ایران آمده اند. کتاب بنجامین، اولین سفیر کبیر آمریکا در زمان  ناصرالدین شاه را بخوانید و ببینید که چقدر از ایران تعریف کرده است. این چهره خشن چیست که از ما درست کرده اند.

او افزود: این خانم به بازار می رود و با مردی رو به رو می شود که به او کمک می کند که تا با سوییس تماس بگیرد و آنها می گویند چون بچه دارد نمی تواند از ایران خارج شود. او را به مدرسه ای می برند. بتی در 1985 وارد ایران شده بود و جنگ در حال پایان بود اما همچنان بمباران های شدید انجام می شود. زنانی که در مدرسه هستند بسیار بداخلاق و بدعنق هستند. فرزانه تاییدی نیز در این صحنه ها خیلی هنرنمایی می کند.  بتی در مدرسه با فردی که واسطه است تا او را از ایران خارج کند ملاقات می کند. شوهرش به مدرسه می رود و او را به حد مرگ کتک می زند. بالاخره زن از ایران دور می شود و از طریق کردستان فرار می کند.

معتضد انتقاد کرد: در این فیلم پاسداران کودکان را جمع می کنند و به زور به جبهه می فرستند در حالی که اینگونه نبوده است و مردم برای رفتن به جبهه صف می کشیدند. ایرانی ها همیشه از وطن خودشان دفاع کرده اند. من به فیلم هایی هم که درباره آلمان نازی و شوروی تهیه کرده اند شک کردم. این فیلم غیرواقعی است و اینطور نبوده که دکتر تحصیل کرده ای همسرش را کتک بزند. این داستان در زمره همان داستان هایی است که وقتی بخواهند یک کشوری را بکوبند، شروع به تولید آنها می کنند.

مجری «تاریخ و سینما» ادامه داد: در نهایت زن از ایران فرار می کند. بلاهایی بر سرش می آید. به آنکارا می رسد و در مقابل سفارت آمریکا پرچم کشورش را می بیند و از شادی پر در می آورد و بتی و مهتاب در فوریه 1986 بالاخره به خانه شان در میشیگان می رسند؛ جمع مدت اقامتشان در ایران 18 ماه است.

معتضد در پایان گفت: این فیلم ها زندگی واقعی مردم ایران نیست. در قرن هفدهم آن همه سیاح، نویسنده و دیپلماتی که به ایران آمدند و درباره آن نوشتند ایران را به صورت یک بهشت توصیف کردند. وقتی نوشته های آنها را می خوانیم لذت می بریم و افتخار می کنیم. ساختن این نوع فیلم ها دشمنی است و اخلاق و رفتارمان باید طوری باشد که بهانه به دست دشمنی که بدخواه است ندهیم.




خسرو معتضد در رسانه ملی بیان کرد⇐سینماگران هالیوود تشریف بیاورند تخت جمشید و قد و قامت و آراستگی ایرانیان را ببینند/حتی مورخان یونانی هم از جنگاوری ایرانیان تجلیل کرده‌اند/افلاطون ایران را دوست داشت و می‌گفت باید مانند ایران، حکومت، آریستوکراسی باشد و توسط نخبگان اداره شود/ما چهل هزار سوژه تاریخی جذاب داریم اما کاهلی می‌کنیم و دست روی دست می‌گذاریم تا هالیوودیها ما را «بربر» نشان دهند!!

سینماروزان: خسرو معتضد با انتقاد از محتوای فیلم «300» و نحوه به تصویر کشیدن ایرانی ها و خشایار شاه در این فیلم گفت: کارگردان 300، مورخ و سینماگر نیست بلکه یک حقوق بگیرِ مزدور است و فیلم های ضد ایرانی نظیر 300 غرض ورزانه و تحت نفوذ رژیم صهیونیستی ساخته میشوند.

تاریخ نگار و کارشناس برنامه «تاریخ و سینما»ی شبکه آی فیلم به تهیه کنندگی ایزد مهرآفرین بیان کرد: من درباره فیلم های ضد ایرانی، تحریف شده و فیلم هایی که وقتی فردی به آنها نگاه می کند متوجه می شود که این فیلم ها جنبه خصمانه و ضد ایرانی دارد صحبت می کنم. گویی برنامه ای در کار است که میخواهند به دنیا  بگویند ایران در گذشته نیز چیزی نبوده است.

وی افزود: هرودوت با اینکه جزو مخالفان ایران و از تاریخ دانان یونان بوده است اما در کتاب «تواریخ» نتوانسته خودداری کند و از ایران، اجتماعات و مردمش تعریف کرده است. امروز موجی از فیلم های ضد ایرانی راه افتاده است و در گذشته این موج ها بر روی فیلم هایی مثل «مومیایی» و «ایندیانا جونز» بود. امروز نیز گشته اند و دیده اند ایران جای بکری است و کسی به فکرش نیست.

او ادامه داد: ما چهل هزار سوژه برای تاریخ ایران داریم که یکی از یکی زیباتر، بکرتر، جالب تر  و دیدنی تر است اما یا کاهلی می کنیم و یا به دنبال این سوژه ها نمی رویم و دست روی دست میگذاریم تا هالیوود ما را بربر و وحشی نشان دهد؟!

معتضد  ضمن بیان اینکه عده ای برای نوشتن سناریوی ضد ایرانی استخدام می شوند گفت: هارولد لمب یکی از کسانی بوده که بهترین سناریوها را برای سینما می نوشته است، امروز او  و بسیاری از افراد دیگر کجا رفتند، این سناریو نویس های جدید از کجا آمدند، چرا اینها اینقدر بی سوادند، من فکر می کنم این بی سوادی تعمدی است در غیر این صورت چطور یک شخص می تواند خشایار شاه را در آن حالتی که در فیلم «300» نمایش داده شده به تصویر بکشد.

وی خاطرنشان کرد: در این فیلم همه ایرانی ها برهنه و ژنده پوش هستند، چهره هایشان بسیار زشت است در حالی که ایرانی یکی از زیباترین چهره های دنیا را داشته است. همه این موارد جلوی چشمشان است، هالیوودیها تشریف ببرند تخت جمشید و قد و قامت، لباس، آراستگی، آن بالاپوشی که مثل کت و شلوار است و آن کلاه های زیبا را ببینند. چرا این موارد در این فیلم ها مرده اند، کورند و نمی بینند؟ خیر، غرض دارند و معتقدند که باید بر ضد ایران فیلم بسازند و ایرانی ها را یک سکه پول کنند و بگویند ایران باستانی نبوده است.

معتضد اظهار داشت: در میان فیلم های ضد ایرانی هالیوود مخصوصا کمپانی برادران وارنر یکی از احمقانه ترین و مهمل ترین این فیلم ها به نام «300» را تهیه کرده است. برخی از سینماگران هالیوود کینه توزی عجیبی دارند، آنها پول گرفته اند. کمپانی وارنر یک کمپانی کاملا  تحت نفوذ رژیم صهیونیستی است. این فیلم به قدری احمقانه است که خشایار شاه را در تمام صحنه های فیلم برهنه نمایش داده است، خشایار شاه با آن همه دبدبه و کبکبه اینگونه نبوده است.

او با اشاره به بخش هایی از فیلم عنوان کرد: ارتش ایران بعد از جنگ ترموپیل ده سال دیگر در یونان جنگید و آتن و سایر شهرهای بزرگ را فتح کرد. همه ایرانی ها در این فیلم زشت اند و ماسک های عجیبی مثل جادوگران آفریقا در فیلم های قدیمی مربوط به دوران قرن بیستم بر صورت دارند.  به قدری کار سازندگان این فیلم خنده دار است که روزنامه گاردین که نظر چندان خوبی به ایران ندارد نوشته است: «شما خجالت نکشیدید این فیلم را تهیه کردید؟  این فیلم محتوایی احمقانه دارد، شما ایرانی ها را به صورت یکسری از بومیان جزایر دورافتاده جهان مجسم کردید». آن چهره چیست که برای خشایار شاه درست کردند، خشایارشاه و ایرانی ها همیشه لباس می پوشیدند، لباس های پر زرق و برق؛  خشایار شاه در این فیلم با سری تراشیده و بدقیافه نشان داده شده است. بروند تخت جمشید، موزه لوور، موزه پرگامون و موزه ایران باستان و ببینید که  ایرانی ها چه موها و چهره های زیبایی داشتند.

این تاریخ نگار ادامه داد: این مزخرفات چیست. آیا شاه ایران، خشایار شاه برهنه است و تمام قسمت های بدنش در معرض دید است؟  شما شرم نمی کنید که این فیلم های احمقانه را می سازید؟ این فیلم درباره سرگذشت لئونیداس پادشاه اسپارت است. این کارگردان و نویسنده نادان نمی داند که اسپارتی ها در دربار ایران مورد علاقه شاهان ایران بودند. از آنجا که تصادفا اسپارت یک رژیم جنگی داشت نسبت به ایران خیلی تمایل نشان می داد. بسیاری از بزرگان یونان در دربار خشایارشاه بودند. در فیلم 300 یک کشور بیگانه ای به نام ایران که می خواهد تمدن یونان را از بین ببرد به نمایش گذاشتند؛ اصلا چنین چیزی نیست. ماجرا این است که ایرانیان از جایی که اکنون بلغارستان است طلا می آوردند و راهزنان دریایی حمله می کردند و کشورهای بدون دفاع ایران را تصرف می کردند  لذا تصمیم گرفتند آنها را سرکوب کنند.

کارشناس برنامه «تاریخ و سینما» بیان کرد: در این فیلم دو نفر سیاه پوست از ایران به یونان می آیند و به اسپارتی ها می گویند که از آنها اطاعت کنند. لئونیداس در کودکی تربیت اسپارتایی داشته است یعنی از کودکی نزاع و  شمشیر بازی می کرده؛  در ایران نیز همینگونه بوده و همه کودکان ایرانی از همان کودکی ورزش، شمشیر بازی و کمانگیری می کردند. چرا افلاطون ایران را دوست داشت و می گفت باید حکومت آریستوکراسی باشد، برای اینکه طبقات نخبه روی کار می آیند که عاقل اند و مملکت را خوب اداره می کنند. این نظر شاید از نظر دموکراسی مورد قبول نباشد ولی آنچه که افلاطون معرفی می کند حکومت پارس ها است.

وی با اشاره به فیلم گفت: معمولا سفرای ایران خیلی شیک بودند، سیاهپوست ها مردمان خوبی هستند و ایرانیها نیز دوستشان دارند ولی سفیر ایران سیاهپوست نبوده است بلکه از پارس بوده،  موهای مجعد و لباس های رنگی  داشته است؛ هرودوت نوشته است که مدال های طلا داشتند و شمشیر ها، لباس ها و تاجی که بر سر داشتند بسیار شیک بوده است. در فیلم لئونیداس این دو سیاهپوست را با شمشیر می کشد و به چاه می اندازد  در حالی که این دروغ است و  برای زمان داریوش است. هرودوت نوشته که در زمان داریوش چنین کاری می کنند و سپس پشیمان می شوند. در این بخش از فیلم لئونیداس با فرزندش بازی می کند و سیاهپوست می آید و می گوید که ارتش میلیونی دارند و می خواهند میلیون ها سرباز به اسپارت بفرستند در حالی که این نیز دروغ است. محققان برجسته قرن بیستم گفته اند که خشایار شاه بیشتر از 350 هزار نفر سپاه نداشته است.

معتضد افزود: وقتی سفیر ایران را به چاه انداختند، نگران شدند و از اِفورها یا جادوگران خواستند که در این باره تصمیم گیری کنند و اِفورها با کاهنها صحبت می کنند و کاهنها  شکست اسپارت را پیش بینی می کنند. اِفوری می گوید که با ایرانی ها نباید جنگ کرد  اما سایرین مخالفت می کنند و لئونیداس نیز اصرار دارد که با ایرانی ها جنگ کند، همسرش هم او را تشویق می کند. در این فیلم همسرش را یک  ملکه به تصویر کشیدند در حالی که در تاریخ نامش خیلی کم آمده است.

وی بیان کرد: ما از نظر نظامی یک اشتباه بزرگ کردیم و آن اینکه این ارتش  300 ـ 400 هزار نفری زبان مشترک نداشتند در حالی که یونانی ها زبان مشترک داشتند و جالب است که در ارتش ایران سربازان یونانی نیز بودند اما در فیلم  این موارد را بیان نمی کنند. کارگردان این فیلم بی سواد است. نویسنده و تهیه کننده اش نمی داند که رجال اسپارت در دربار خشایار شاه هر روز با او مشورت می کردند که چه کار کنند.

این تاریخ نگار در ادامه خاطرنشان کرد: همسر لئونیداس مردم یونان را تحریک می کند که به جنگ با ایران بروند. در ارتش ایران یک کرگدن بسیار نیرومند را به تصویر کشیدند که تمام سپاهیان را فراری می دهد و لئونیداس نیز او را می کشد. کرگدن از کجا آمده است؟  همه این مورخان یونانی اند چون تاریخ ما از بین رفته است و به قول مرحوم پیرنیا ما باید به سخن یونانی ها اکتفا کنیم. قلم در دست دشمن است ولی با این حال هرودوت شرف داشته و نوشته است که ایرانی ها چقدر خوب می جنگیدند و شجاع بودند. با اینکه دشمن بوده ولی خیلی از ایران تعریف کرده است.

کارشناس «تاریخ و سینما» با اشاره به تصویرگری خشایارشاه در 300 گفت: خشایار شاه در این فیلم بدنش را خالکوبی کرده است. این ماسک ها چیست که روی ایرانی ها زده اند؟ در بخشی از فیلم افیالتس ظاهر می شود که من نمی دانم او را از کجا پیدا کرده اند. قوزی است و یک چهره زشت و کثیف دارد که به دربار ایران می آید، او را به بزمی می برند و به او خوش می گذرد. سپس ایرانی ها را نشان می دهد که در حال کشت و کشتارند و هر کدامشان که بیکار می شود گرزی بر سر اُسرا می کوبد.

معتضد تاکید کرد: روزنامه گاردین به این فیلم بسیار ناسزا گفته و در سایتش نوشته است که داستان فیلم 300 در  480 سال قبل از میلاد می گذرد و کارگردانش از ایرانیان گروهی وحشی و مهاجم ساخته است.

این تاریخ نگار در پایان خاطرنشان کرد: مردم دنیا شعور دارند و می فهمند که این فیلم ها سفارشی اند و برای رژیم صهیونیستی است. کارگردان فیلم 300 نه مورخ است و نه سینماگر؛ بلکه یک فرد حقوق بگیرِ مزدورِ بدبخت است.