1

ادعای همسر دوم فریبا نادری⇐ تا قبل از آشنایی اصلا فیلمهایش را ندیده بودم!!!+توضیحات ایشان درباره خواستگاری، سحرخیزی، راه‌اندازی رستوران برای همسر و…

سینماروزان: فریبا نادری بازیگری که بیشتر در تلویزیون دیده شده به تازگی و هشت سال بعد از مرگ همسر اولش مسعود رسام با مهرداد طباطبایی ازدواج کرده است.

به گزارش سینماروزان مهرداد طباطبایی همسر دوم فریبا نادری از فعالان حیطه لبنیات و جزو مدیران شرکت لبنیات سحر است؛ همان شرکتی که با برند «روزانه» شناخته میشود.

طباطبایی به تازگی در گفتگویی مدعی شده است که تا قبل از آشنایی با فریبا نادری هیچ کدام از آثارش را ندیده بود؛ درست شبیه همان ادعایی که تارا کریمی همسر دوم رضا رویگری درباره وی مطرح کرده بود.(اینجا را بخوانید)

مهرداد طباطبایی گفته است: واقعیت این است تا زمانی که ایشان را دیدم و حتی مدتی بعد از آشنایی هم فیلمهایشان را ندیده بودم و بعدا کارهایشان را پیگیری کردم و برایم جذاب آمد. البته خیلی اهل فیلم دیدن هستم اما چون بیشتر فیلمهای خارجی می بینم با ایشان آشنایی نداشتم.

وی در ادامه به «خانواده سبز» گفته است: نه به عنوان همسر بلکه به عنوان بازیگر فریبا نادری یکی از بازیگران خوب ماست و در عین حال اگر بد بازی کند حتما به او میگویم همان طور که اگر بد آشپزی کند به او میگویم. البته آشپزی اش خیلی خوب است. قیمه و قورمه سبزی که عالی درست میکند.

همسر دوم فریبا نادری درباره چگونگی برگزاری مراسم خواستگاری از فریبا بیان داشته است: پدر و مادر من هم مذهبی هستند و هم سنتی و با پدر و مادرم کاملا به شکل سنتی به خواستگاری فریباجان رفتیم و البته ایشان چای هم آورد ولی از نیمه راه برادرش زحمت آوردن را کشید!!!

مهرداد طباطبایی با اشاره به اینکه بیزنس خانوادگیش مواد غذایی بوده است اظهار داشته است: من بخاطر کارم با اینکه سن و سال زیادی هم ندارم اما 25 سال است که از 6 صبح بیدار میشوم و شروع به کار میکنم و فریبا هم اوایل زیاد می خوابید و من دائم زنگ میزدم و بیداش میکردم اما الان نه.

 مهرداد طباطبایی که اخیرا رستورانی به نام «دلی جان» را در خیابان اعیان نشین فرشته تهران با همراهی همسرش راه انداخته است درباره دلیل این کار گفته است: نزدیک عید امسال یکی از دوستان خارج نشین مهمان ما بود و میخواست دل و جگر بخورد اما جای مناسبی را پیدا نکرده بود و این سوال پیش آمد که چرا دل و جگر فقط در مناطقی خاص از تهران مثل درکه، دربند و فرحزاد یا برخی نقاط پایین شهر سرو میشود؟ این شد که با همراهی پسرخاله ام که یک رستوران دار است به فکر راه اندازی «دلی جان» افتادیم. الان پسرخاله ام مدیر داخلی رستوران است، من مدیر اجرایی ام و فریبا هم کارهای فروش و مدیریت مارکتینگ را انجام میدهد.

فریبا نادری و همسرش مهرداد طباطبایی
فریبا نادری و همسرش مهرداد طباطبایی




همسر رضا رویگری سکته مغزی این بازیگر را تکذیب کرد

سینماژورنال/مارتا ثناوش: در حالی که در ساعات گذشته شایعه ای مبنی بر سکته مغزی رضا رویگری بازیگر سینما و تلویزیون در فضای مجازی منتشر شده بود اما همسر این بازیگر این شایعه را تکذیب کرد.

به گزارش سینماژورنال تارا کریمی همسر رویگری در گفتگو با سینماژورنال با ابراز گلایه از شایعه سازان بیان داشت: صبح امروز صرفا برای چک آپ پزشکی به بیمارستان شهدای تجریش رفتیم که متأسفانه شایعه سازان شایعه کردند که رضا سکته کرده است!

وی ادامه داد: الان هم در حال عزیمت به خانه هستیم و رضا رویگری هم سالم و سرحال کنار من است و از من می خواهد که به شایعه سازان بگویم دست بردارید از این بازی های کهنه.

همسر رویگری خاطرنشان ساخت: کسی که یک بار سکته کرده باید تحت نظر پزشک باشد و برای همین به طور مرتب چک آپ می شود. ما هم صرفا برای چک آپ رفته بودیم و نمی دانستیم که مراجعه به اورژانس یک بیمارستان در شمال شهر به معنای سکته مغزی و بستری شدن در سی سی یو است!

کریمی تأکید کرد: از عموم مخاطبان می خواهم اخبار مرتبط با هنرمندان را صرفا از رسانه های رسمی پیگیری کنند و نه حاشیه سازان.




رضا رویگری: با شبکه خبر مفصل درباره شایعه مرگم حرف زدم اما نمی‌دانم چرا پخش نشد/ قبل از جدایی رسمی از همسر اولم، دو سال تمام، تنها زندگی می‌کردم/همسر سابقم تمام وقتش را صرف کارش کرده بود/به همسر دوم‌ام گفتم من آینده تو نیستم و باید به زندگیت برسی/ به من می گویند معتاد هستم اما من حتی سیگار هم نمی‌کشم!/پسرم “کیارش” در اروپا یک دی.جی مطرح است/رئیس اسبق تئاترشهر گفته بود صدای رویگری تحریک‌کننده(!) است/در دهه ۶۰ در لس‌آنجلس کنسرت گذاشتم/لطف یکی از دوستان{آقای سین.} باعت شد ممنوع‌الفعالیت شوم

سینماژورنال/علی کیانی موحد: «از کودکی اطلاعات هفتگی در خانه ما بود، همیشه شنبه ها دم کیوسک منتظر بودم تا مجله بیاد و با ولع مطالبش را بخوانم. سالهای دور، یادش به خیر. این روزها دیگر وقت مطالعه ندارم.»

حرفهای رضا رویگری با ما از این دیالوگ آغاز شد. هرچند که از سال 90 تا به امروز چندین و چندبار با وی تماس گرفتیم و هربار به نوعی گفتگوی ما به تاخیر می افتاد. سرانجام به لطف ثنا حاجی‌زاده که از دوستان خوب و بازیگران جوان سینمای ایران می باشد، توانستیم برنامه گفتگو را با رضا رویگری هماهنگ کرده و یک روز گرم مردادماه در خانه اش، مصاحبه ای مفصل با وی انجام دهیم.

گفتگویی که پر از حاشیه بود و رضا رویگری بدون طفره رفتن به تمام شایعات این چندسال گذشته پاسخ داد، تا دیگر پشت سر وی حرفی زده نشود!

این گفتگو همزمان با سینماژورنال در “اطلاعات هفتگی” هم منتشر شده است.

*چرا اینقدر شایعه درباره فوت شما زیاد شده است؟!

مگه زیاد شایعه شده؟!

*پس از گفتگوی شما و همسر دومتان با یک نشریه که حدود یک ماه پیش بود و بازنشر آن در سینماژورنال، این شایعات سرزبانها افتاد. نظرات فراوانی هم درباره شما در دنیای مجازی منتشر شد.

از آنجا که خودم از دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی دور هستم، دوست دارم این نظرات را از زبان شما بشنوم…

*مثلا اینکه چرا همسرتان را رها کردید و یک زن جوان گرفتید؟! یا از این دستها حرفهای خاله زنکی…

(باخنده) فکر کنم حسودی می کنند!

*بین این شایعات مرگ و ازدواجتان، ارتباطی می بینید؟!

نه، فکر نکنم اینگونه باشد. این دو قضیه ارتباطی به هم ندارند. شاید عده ای مرا خیلی دوست دارند و با این کار می خواهند اسم من در خبرگزاری ها باشد! پس از این شایعات تماسهای فراوانی از داخل و خارج ایران داشتم که خیلی از دوستان من نگران شدند. ده نمکی تماس گرفته بود و می گفت با خودت حرف می زنم یا روحت؟! اینکه پخش شایعه مرگ چه نفعی برای برخی دارد را متوجه نمی شوم! چند روز پیش شبکه خبر برای تهیه گزارشی به خانه آمد و درباره این موضوع مفصل صحبت کردیم اما نمی دانم چرا پخش نمی کنند؟! جدیدا حرفهای من را از تلویزیون پخش نمی کنند!

*حرف خاصی زدید که حساسیت زا باشد؟!

اصولا من حرف زیاد می زنم!(می خندد) مثلا محرم از تلویزیون با من تماس گرفتند که چرا نهضت امام حسین(ع) هنوز بعد از هزاروچهارصدسال زنده است؟! گفتم به دلیل اینکه دنبال پورش و برج و مازراتی نبود. حرف بدی زدم؟! واقعیت را گفتم اما این حرف من را هم پخش نکردند!

*چند سال تنها زندگی کردید؟!

به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.

*خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟!

من حس می کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی اش کارش بود.

تارا(همسر رویگری): البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.

*این روزها کم کار هستید یا پیشنهادهای خوبی به شما می شود؟!

بیشتر نقشهای الکی پیشنهاد می شود و به اجبار قبول می کنم. ماهی سه میلیون تومان اجاره خانه ام هست و خرج زندگی را باید از راه بازیگری دربیاورم. مجبورم خیلی از پیشنهادها را قبول کنم. یک اتفاق جالب چند روز پیش برایم افتاد.برای بستن قرارداد به یک دفتر سینمایی رفتم. به من گفتند یک سکانس بازی کن تا ببینم. کارگردان جوانی بود که می گفت باید اول تست دهی تا بعد قرارداد ببندیم! تارا هم گفت شما اول یک دکوپاژ بچین تا بفهمیم که کارگردانی، بعد از بازیگران تست بگیر!

*چه شد که با تارا ازدواج کردید؟

چندسال پیش برای برنامه ای به شیراز رفته بودم. تارا یک دوست به نام ستاره داشت که دوست مشترکمان محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم تارا من آینده تو نیستم و باید به زندگی ات برسی اما واقعا بدون تارا هم نمی توانستم زندگی کنم. (باخنده) حرفی زدم که جذب من شود!

*همسر دومتان از این هم گفته که نمی دانسته شما بازیگرید. مگر می شود رضارویگری را فردی نشناسد؟!

حتما نمی شناخته! اهل دروغ گفتن نیست!

تارا: خیلی وقتها پیش می آید که شما بازیگری را تنها به چهره می شناسید و حتی اسمش به ذهن شما نمی آید. این اتفاق برای خیلی از مردم افتاده. از سوی دیگر من شانزده سالگی برای ادامه تحصیل به مالزی رفتم و از دنیای فیلم و تلویزیون ایران دور بودم. به همین دلیل اصلا شناختی از رضا نداشتم. تنها هدیه تهرانی و امین حیایی و گلزار را می شناختم.

*یا مثلا می گفتند که خانواده اش به شدت مخالف ازدواج با شما هستند.

اینگونه نیست! پدر و مادرش به شدت من را قبول دارند و دوستم دارند. شاید شیطنت برخی از همکاران شما باعث شده تا حرفهای ما به نحو مناسبی انعکاس پیدا نکند.

تارا: پدر من همیشه با من راحت بود و خیلی صمیمی بودیم.پس از آشنایی با رضا، عده ای پشت سرش حرف زده بودند و گفته بودند که شخصیت خوبی ندارد. یک روز پدرم از من خواست که درباره رابطه ام با رضا توضیح دهم. می خواست مطمئن شود رضا دنبال سوءاستفاده از من نیست. گفتم که رضا هیچ قولی برای بازیگری و این مسائل نداده و حرفش فقط ازدواج است. بالاخره پدر هست و روی دخترش حساس! یک روز رضا به منزل آمد و با پدرومادر ملاقات داشت و تمام شائبه ها از بین رفت. به هرحال این اختلاف سنی چهل و چهار ساله، کمی ذهنشان را درگیر کرده بود. یکی از شرایط آنها این بود که رضا اجازه بدهد درسم را تمام کنم.

*تمام شد درستان؟

تارا:مشغول تحصیل بودم که رضا سکته کرد و به خاطر مراقبت از وی درس را رها کردم.

*داستان سکته شما چه بود؟!

یک زمانی شایعات فراوانی برای من به وجود آمد و فشارهای پشت سرهم باعث شد که سکته کنم.

تارا: رضا قبلا هم سابقه بیماری داشت و چون ورزش می کردیم، فکر می کرد همین ورزش برای سلامتی کافی است و قرصهایش را مصرف نمی کرد. زمانی که سکته کرد، فشارش بیست و چهار بود.

*شایعه کرده بودند که آقای رویگری به خاطر خوردن مشروب فراوان سکته کرده.

(می خندد) به من می گویند معتاد هستم اما من حتی سیگار هم نمی کشم. از این حرفها زیاد شنیده ام.

تارا: اوایل آشناییم با رضا، دوستانم خیلی پشت سر رضا حرف می زدند. همین مشروب، اعتیاد و … یک روز به رضا گفتم واقعا معتاد هستی؟! رضا به من گفت که چند ماه هست من را می شناسی، اگر قرار بود معتاد باشم که می فهمیدی! برخی از مردم تنها با حرف زدن پشت سر دیگران، زنده هستند!

*پسر شما هم مثل خودتان زود ازدواج کرد.

خدارحمت کند پدرم را، در سن پانزده سالگی می خواست من ازدواج کنم. و البته روحانی شوم. شاید باور نکنید اما من جامع المقدمات را هم خواندم اما بعد مسیر زندگی ام عوض شد و سمت هنرپیشگی رفتم. پسر من متولد 53 هست و زود ازدواج کرد.

*شما نوه هم دارید؟

یک دختر هشت ساله به اسم آوا. یک فیلم هم به اسم دهه شصتیها با خودم بازی کرده است.

*رابطه شما به پسرتان چطور است؟!

خدا را شکر!

*خدا را شکر خوب است یا خدا را شکر، بد؟!

(می خندد) رابطه بدی با کیارش ندارم. وی به عنوان یک دی جی حرفه ای مشغول به فعالیت هست. نه دی جی عروسی! دی جی های مطرح که در اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت است.

*چرا رابطه شما با پسرتان شکرآب است؟!

این شایعاتی است که می سازند. پسرم در سن جوانی برای فراگیری موسیقی به هند رفت و همانجا با همسرش که ایرانی هست، آشنا شد و نوه من هم هند به دنیا آمد. خیلی ارتباط نزدیکی با هم نداشتیم. مدتی است به ایران بازگشت و دورادور در ارتباطیم. اینکه شکرآب باشد و این حرفها نیست!

رضا رویگری
رضا رویگری/عکس: شهرزاد جودی

*اما رابطه تان خیلی هم خوب نیست. از ازدواج و طلاقتان دلخور نیست که در ارتباط نیستید؟!

نه، اصلا این حرفها نیست. کیارش حرف من را گوش نمی کرد و ناراحت شدم. وی گریمور خوبی بود و گفتم کار را ول نکن اما حرفم را گوش نداد و الان هم پشیمان است. در سریال “ولایت عشق” جز گروه گریم آقای معیریان بود و سمت بازیگری هم رفت. هرچه گفتم حرفم را گوش نداد و شاید به خاطر همین کمی بین مان دلخوری باشد.

*پدر به شدت مخالف کار شما بود؟!

خیلی مذهبی بود و می گفت نباید مطرب شوی! بعد از آنکه “ایران ایران” را خواندم، رابطه اش با من خوب شد و به من افتخار می کرد.

*چه شد که شما “ایران ایران” را خواندید؟!

دو سه نفر خواننده مطرح از ترس قبول نکردند که این ترانه را اجرا کنند. آهنگساز صدای من را در جایی شنیده بود و از من خواست این کار را اجرا کنم. ما هم شبانه به استودیو رفتیم و آن کار ماندگار را ضبط کردیم.

*چرا همان زمان خوانندگی را ادامه ندادید؟!

شرایط موسیقی در دهه شصت خوب نبود و محیط موسیقی پاپ بسته بود. دهه هفتاد دوباره سراغ خوانندگی رفتم و چند تیتراژ خوانده و سپس آلبوم جمع کردم. تا امروز هم سه آلبوم من روانه بازار شده است.

*شنیده ام دهه شصت به کل فعالیت هنری خود را تعطیل کرده بودید…

درست است. سه سال با یکی از دوستان ترشی درست می کردم و می فروختم. یک تئاتر درباره زندگی حلاج کار کرده بودیم و رییس تئاتر شهر جلوی کار ما را گرفت. دلیلش هم این بود که صدای رویگری تحریک کننده است! من هم خودم را ممنوع الکار کرده و به ساخت و فروش ترشی روی آوردم.

*چه شد به دنیای هنر بازگشتید؟

مرحوم رضا ژیان یک روز سراغم آمد و گفت رضا بسه دیگه، این چه کاریه داری می کنی؟! خسته نشدی؟! گفتم چطور مگه؟! گفت یه کار تلویزیونی گرفتم، بیا یه نقش داره مخصوص خودت. نقش شیر محله بهداشت. با آن نقش به شهرت رسیدم و دوباره به دنیای هنر بازگشتم. بعد “محله بهداشت”، “کانی مانگا” و “اجاره نشینها” و… (باخنده) دنیای ترشی را فراموش کردم.

*چه شد به آمریکا رفتید؟

تئاتر “معرکه در معرکه” که نوشته آقای میرباقری بود را برای اجرا به آمریکا بردیم. یک سالی در آمریکا سکونت داشتم. آنجا نمایشگاه نقاشی برگزار کرده و تابلوهایم را فروختم. کنسرت هم در لس آنجلس برگزار کردم که آلبوم اول از همان کنسرت بیرون آمد.

*پس باید شما را هم خواننده لس آنجلسی بنامیم. چرا در آنجا نماندید و به ایران برگشتید؟

آنجا از بیرون نمای خوبی دارد و بهشت است وگرنه جهنمی بیش نیست. از یک سو دلتنگی بسیار برای خانواده و وطن و از سوی دیگر اینکه یک دلار باید از زیرپای فیل دربیاوری! آنجا به سختی می توانید پول دربیاورد. البته وضع من بد نبود. مثلا دکترهای ایرانی مقیم آمریکا مسجدی در جنوب لس آنجلس ساخته بودند و برای مراسم افتتاحش از من دعوت کردند. من هم رفتم و چند کار زنده خواندم و سه هزار دلار گرفتم یا برای مراسم شب احیا مرا دعوت کردند تا برایشان مداحی کنم. اینگونه درآمدزایی داشتم. در کل زندگی در آنجا بسیار سخت بود.

*پس از بازگشت هم ممنوع الکار شدید. درست است؟!

بله، یکی از دوستان{آقای سین.} لطف کرده و پشت سرم خیلی حرف زده بود. اینکه در آمریکا پناهنده شدم، یا کوکائین مصرف می کنم و زن اسرائیلی گرفته ام! تصمیم داشت از ریشه من را بزند. دوست قدیمی من هم بود. به هرحال به لطف آن دوست قدیمی، چند سالی را در دهه هفتاد ممنوع الفعالیت بودم. البته هیچ وقت دلیل ممنوع الکاری ام را نگفتند و رسما هم اعلام نکردند که ممنوع الفعالیت هستم.

*پس چگونه به این نتیجه رسیدید؟!

به یک باره پیشنهادهایی که به من می شد کاهش پیدا کرد و آنهایی هم که پیشنهاد کار می دادند، پشیمان می شدند. بعدتر یکی از دوستان گفت که وقتی اسم شما را به ارشاد اعلام می کنیم، آنها می گویند بهتر است از رضا رویگری استفاده نکنید. این بهتر است یعنی اگر استفاده کنید، فیلم توقیف می شود!

تارا: دهه هفتاد رضا ممنوع الکار بوده، پس حق داشتم که وی را نشناسم!

*توجیه نکنید که رضا رویگری را نمی شناسید! مگر می شود فردی در ایران وی را نشناسد؟!

الان هیچ فردی مثل تارا من را نمی شناسد!

تارا: برای من اصلا اهمیتی ندارد که حرفم را باور می کنید یا خیر اما واقعا حقیقت را گفتم.

*چه شد از ممنوع الکاری خارج شدید؟!

خودم هم نمی دانم! خودشان ممنوع الکار می کنند و بعدتر خودشان اجازه فعالیت می دهند.

*در دوران ممنوع الکاری چه کار می کردید؟ ترشی نساختید؟!

نه، دیگر سراغ ترشی نرفتم. قبلا هم این حرف را زده ام، اگر در سینما نگذارند کار کنم، سراغ تلویزیون می روم. تلویزیون نشد، نقاشی. نقاشی را از من بگیرند، خوانندگی و آهنگسازی. به هرحال آنقدر هنر دارم که بتوانم گلیم خود را از آب دربیاورم. در دوران ممنوع الکاری، نقاشی هایم را می فروختم. مثلا یک کلکسیونر از من درخواست می کرد نقاشی با امضای من داشته باشد و من هم پول زیادی می گرفتم و برایش نقاشی می کردم. آموزشگاهی هم داشتم و نقاشی تدریس می کردم.

رضا رویگری
رضا رویگری و همسرش تارا کریمی/عکس: شهرزاد جودی

*بعد از “مختارنامه” هم مدتی نبودید. دلیل آن چه بود؟!

آن زمان هم نمی دانم به چه دلیل من را ممنوع الکار کرده بودند! دلیلش را هم هیچوقت متوجه نشدم. به ویژه آنکه در مختار نقش بسیار کلیدی و مهمی داشتم. من تا به حال در ایران یک ده آفرین هم به خاطر فعالیتهای هنری ام نگرفته ام اما در عراق برای ایفای نقش کیان ایرانی، به من جایزه دادند. چهارسال زندگی من را به هم ریختند و در تلویزیون اجازه فعالیت نداشتم.

*”مختار” تلفات جانی زیاد داشت یا شایعه است؟!

نه، اینگونه نبوده. شاید منظورشان مار و مارمولک بوده(می خندد). مصدومیت زیاد بود که اکثرش هم سراغ من می آمد. در صحنه ای که کیان به شهادت می رسد، امین صلاحلو تبر را محکم زد و سرش کنده شد و زیر چشم من زخم شد. در شاهرود شمشیر به پایم رفت و از آن ور خارج شد. رفتم دکتر و گفت آقای رویگری چه شده؟! گفتم شمشیر خوردم. فردایش که تبر به چشمم خورد، دوباره پیش همان دکتر رفتم و گفت چه شده؟ گفتم تبر به چشمم خورده!نگاهی با تعجب کرد و گفت آقای رویگری، شما مطمئن هستید که در قرن بیستم زندگی می کنید؟!

*با اکثر بازیگران که صحبت می کنم، همه از طلبهایشان می گویند. شما هم جز طلبکاران هستید؟!

زیاد. نزدیک به ده پروژه هست که حضور داشتم اما پولی نداده اند. از گرفتن آن پولها هم ناامید شده ام. شکایت هم کرده ام اما فیلمها پخش شده و اصلا نتوانسته ام کاری انجام دهم. برای اولین بار از طریق شما می خواهم اسامی چند نفر از این بدهکاران را اعلام کنم، شاید خجالت کشیده و طلب من را بدهند. یکی آقای بیژن شین. هست که چند ده میلیون از وی طلب دارم. دیگری آقایی به نام فارسیجانی بود که او هم چند میلیون تومان من را بلوکه کرده است. هرکاری هم انجام می دهم، نمی توانم پولم را از آنها بگیرم. امروز کمی پیش قسط می دهند. مثلا قرارداد شما بیست میلیون تومان است، یک میلیون را می دهند و باید برای باقی پول به دنبالشان بدوی!

*برای آخرین آلبوم هم خودتان از جیبتان هزینه کردید؟!

بله، صد و ده میلیون تومان هزینه تهیه آلبوم شد که از جیب دادم و تنها بیست میلیون تومانش برگشت. قرار بود اسپانسر به ما پول بدهد که نداد! موسیقی هم برای ما درآمدزایی نداشت. دلم می خواهد صدایم که آماده تر شد یک کنسرت بزرگ در تهران برگزار کنم که امیدوارم روزی این اتفاق بیفتد!




رضا رویگری همزمان با انتشار شایعه مرگش کجا بود؟+عکس

سینماژورنال: روز گذشته برای بار دوم در ماه اخیر شایعه مرگ رضا رویگری بازیگر ایرانی در فضای مجازی منعکس شد.

به گزارش سینماژورنال هرچند این شایعه در گفتگوی رویگری با سینماژورنال تکذیب شد اما شایعه سازان همچنان فعالیت خود را تا ساعات آخرین شب ادامه دادند.

کار به جایی رسید که رویگری مجبور شد تصویری از موقعیت مکانی که همزمان با انتشار شایعه اش در آن حضور داشت را در صفحه اجتماعیش منتشر کند تا شایعه سازان دست از سرش بردارند.

رویگری همزمان با انتشار شایعه سرصحنه فیلمبرداری تازه ترین کار بازیگری اش بود و برای راحت کردن خیال شایعه سازان تصویری از پشت صحنه این کار را منتشر کرد.

رضا رویگری
رضا رویگری در میان نفیسه روشن و رسول کاسه ساز(فرزند پسر حبیب کاسه ساز  تهیه کننده “اخراجیها”) درست همزمان با انتشار شایعه مرگش



رضا رویگری: انتشار شایعه مرگم، باعث افزایش پیشنهادات بازیگری شد!!!

سینماژورنال: درست یک هفته قبل بود که شایعه درگذشت رضا رویگری حدودا سه هفته بعد از انتشار گزارشی درباره زندگی ایشان با همسر دومش در فضای مجازی منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال در آن شایعه حتی توضیحاتی درباره مراسم تشییع این هنرمند ذکر شده بود و همین بود که ماهیتی کاملا ابلهانه به شایعه می داد.

رضا رویگری در آن زمان با تکذیب شایعه از این گفته بود که همچنان سرحال است و روزگار میگذراند.

امروز همزمان با شهادت امام علی(ع) مجددا شایعه درگذشت رویگری در شبکه های اجتماعی منتشر شد. این بار فانتزی سازان سعی کردند با الصاق تصویری که رویگری را در بستر بیماری نشان می دهد به شایعه خود ماهیت حقیقی بدهند اما…

آن شایعه باعث افزایش پیشنهادات بازیگری شد

اما رضا رویگری این بار هم در گفتگو با سینماژورنال با تکذیب این شایعه و اینکه همین امروز آفیش شده تا برای حضور در تازه ترین تلفیلمش جلوی دوربین برود بیان داشت: دفعه قبل هم که چنین شایعه ای را درست کردند به اندازه کافی کار مضحکی انجام دادند اما جالب است که بدانید آن شایعه باعث افزایش پیشنهادات بازیگری ام شد.

وی ادامه داد: همین که شایعه سازان فعالیتشان شروع می شود بسیاری از آنها که سال تا سال است خبری ازشان نیست با تو تماس گرفته و حالت را می پرسند و این نیز به نوبه خود می تواند طنز قضیه باشد.

این بازیگر که سابقه خوانندگی هم دارد و آلبومی به نام “کازابلانکا” را به بازار عرضه کرده خاطرنشان ساخت: همچنان سرحال هستم و به امید خدا کارهای بازیگریم را ادامه خواهم داد و با بهبودی کامل برنامه هایی را هم برای آوازخوانی دارم.




رضا رویگری خبر مرگش را تکذیب کرد!

سینماژورنال: فضای مجازی به همان اندازه که برای ایرانیان فضایی است برای تبادل لطیفه های و جوکهای بعضا تکراری برای برخی از شایعه سازان نیز فضای جالبی است برای شایعه پردازی.

به گزارش سینماژورنال شایعه پراکنی در این فضا نیاز زیادی به دسترسی به اطلاعات دست اول ندارد و همین که فانتزی سازی تان قوی باشد به راحتی می توانید شایعاتی عجیب و غریب را در این محیط پراکنده سازید.

برای همین است که هرازگاه خبر مرگ بازیگرانی چون محمدعلی کشاورز در این فضا می پیچد و بلافاصله نیز از سوی چنین بازیگرانی تکذیب می شود.

در تازه ترین مورد شب گذشته خبر درگذشت رضا رویگری در یکی دو گروه اجتماعی مجازی پیچید و همین باعث شد این هنرمند و همسرش تارا کریمی با بهت روبرو شوند.

رویگری در گفتگو با سینماژورنال با انتقاد از آنها که خبر مرگ او را منتشر می کنند گفت: نمی دانم واقعا دوست دارند من به آن دنیا سفر کنم یا آن که از روی بیکاری است که دست به انتشار چنین شایعاتی می زنند. دلیل اش هر چه که باشد من هنوز زنده ام و در کنار همسرم روزگار می گذرانم.




همسر ۲۶ ساله رضا رویگری ۶۹ ساله: قبل از ازدواج نمیدانستم شوهرم بازیگر است/رضا موقع ازدواج حتی خانه‌ هم نداشت/پدرم مخالف ازدواجمان بود+عکس

سینماژورنال: رضا رویگری بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون حدودا دو سالی میشود که به علت عوارض ناشی از سکته قلبی تقریبا از سینما و تلویزیون دور است.
به گزارش سینماژورنال در این مدت این همسرش تارا کریمی است که تمام وقت کنار او حضور دارد و از وی پرستاری میکند.
کریمی که 26 ساله است و 43 سال از رویگری کوچکتر است در گفتگویی درباره ماجرای آشنایی خود و این هنرپیشه خوش مشرب سخن گفته است.

وقتی برای استقبال رفتم با رضا آشنا شدم
تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمیدانسته وی بازیگر است به “زندگی ایده آل” می گوید: من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.

وقتی “بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم
وی ادامه می دهد: واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم “بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفنهایش جواب نمیدادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوریست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد “اجاره نشینها” و بعد “مختارنامه” را ببینم.

پدرم مخالف ازدواجمان بود
به گزارش سینماژورنال تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط 23 سال داشت درباره مخالفتهای والدین اش با این ازدواج بیان می دارد: پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من میگفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگیت داشتی و نمیخواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلیها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.

رضا یک خانه داشت که آن را هم برای اینکه پسرش به زندان نیفتد فروخت
این زن جوان درباره وضعیت اقتصادی رویگری بهنگام ازدواج با وی بیان می دارد: زمانی که من با رضا ازدواج کردم تنها با یک حلقه ازدواج کردیم. رضا یک خانه داشت که آن را هم بابت اینکه پسرش بخاطر عدم پرداخت مهریه به زندان نیفتد فروخت. حتی خانه ای که در آن ساکن هستیم اجاره ای است.

رضا رویگری
رضا رویگری و همسرش تارا کریمی