1

بعد از شوی چهارپایان ارگانیها در پردیس کوروش⇐حالا ورود با عقاب به مگامال؛ برای کمک به فیلم نفروش تهیه‌کننده «مختار»؟

سینماروزان: از جمله فیلمهای نفروشی که بعد از جشنواره سی و هفتم فجر روی پرده رفته یک کمدی است به نام «مأموریت غیرممکن» که تهیه کنندگی آن را محمود فلاح تهیه کننده پابه سن گذاشته «مختار» برعهده دارد.

در کیفیت «مأموریت غیرممکن» همین بس که علی اوجی که کار هنریش را با مدیر برنامگی یزدانی آغاز کرد شده است بازیگر اصلی فیلم!! در کنار اوجی نیز یک سری بازیگر تلویزیونی و از جمله  سارا خویینی‌ها، مهران رجبی، نسرین نصرتی، یوسف صیادی و پژمان بازغی ایفای نقش کرده اند.

فروش «مأموریت غیرممکن» در دو روز ابتدایی اکران به 20میلیون هم نرسیده و در همین اوضاع است که به ناگاه اخبار مرتبط با حضور یک عقاب در اکران مردمی این فیلم در پردیس مگامال مورد توجه قرار گرفته است؛

رضا یزدانی خواننده پاپ-راک با یک عقاب در اکران مردمی این فیلم حاضر شده؛ البته که این عقاب در فیلم هم حضور داشته ولی جالب است که علیرغم این حضور، غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش را به واکنش واداشته که از بررسی چگونگی حضور این عقاب توسط ارشاد سخن بگوید!!

پیش از این دست اندرکاران تولید فیلم ارگانی «به وقت شام» سوارکارانی در شکل و شمایل داعش را با اسب روانه پردیس کوروش کرده بودند و البته که حسابی هم مورد انتقاد قرار گرفته بودند!! حالا نیز عقاب است که به اکران مردمی «مأموریت غیرممکن» آمده است!! آیا به زودی شاهد تصویب آیین نامه ای برای چگونگی استفاده از حیوانات در اکرانهای مردمی خواهیم بود؟؟

رضا یزدانی به همراه عقاب در اکران مردمی «مأموریت غیرممکن»




بیانات رهبر انقلاب پیش‌روی هیأت انتخابی که یک فیلم تلخ‌اندیش را راهی اسکار کرد ⇐چرا فیلمهایی که به مراتب ضعیفتر از آثار دفاع مقدس است را در محافل غربی نمایش می‌دهند اما یک فیلم دفاع مقدس را نشان نمی‌دهند؟؟/ همین فیلم «به وقت شام» در هر جایی که پخش شد، مورد استقبال قرار گرفت؛ پس چرا در اروپا پخش نشود؟ چرا در کشورهای آسیا پخش نشود؟ چرا مردم اندونزی و مالزی و پاکستان و هندوستان ندانند که چه اتّفاقی در این منطقه افتاده و ما با چه کسی طرف بودیم؟

سینماروزان: بحث بر سر چرایی عدم توجه به فیلمهای جنگی-حماسی برای معرفی به محافل سینمایی غرب با انتخاب «بدون تاریخ…» به عنوان نماینده ایرانی اسکار2019 تشدید یافته است و به غیر از دست اندرکاران تولید محصولات جنگی، کم نیستند کارشناسانی که رویه تکراری هیأت انتخاب فیلم برای اسکار که مدام بر آثار تلخ اندیش متأثر از سینمای اصغر فرهادی تأکید داشته را زیر سوال برده اند.

در این شرایط پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب متن کامل بیانات ایشان در شب خاطره دفاع مقدس که به بهانه هفته دفاع مقدس در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شده بود را منتشر کرده است. بیاناتی که زیرنظر گرفتن آنها میتواند چراغ راهی باشد برای بسیاری از سیاستگزاران سینمایی و از جمله آنها که میخواهند در سالهای آتی در هیأت انتخاب فیلم برای اسکار حاضر شوند.

آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم فعالیت هنری در حیطه دفاع مقدس اظهار داشت: ما در ادبیاتمان، در سینمایمان، در تئاترمان، در تلویزیونمان، در روزنامه‌نگاری‌مان، در فضای مجازی‌مان بسیاری از کارها را باید انجام بدهیم درباره‌ی دفاع مقدّس که انجام نداده‌ایم؛ هر جا هم که انجام دادیم و متعهّدانه انجام دادیم، ولو در حجم کم و نسبت به مجموع کاری که باید انجام بدهیم، اندک [بوده] امّا تأثیرگذار بوده.

رهبر انقلاب با اشاره به فیلم «به وقت شام» ادامه داد: همین فیلم اخیر آقای حاتمی‌کیا در سوریه، در هر جایی که پخش شد، مورد استقبال قرار گرفت؛ چرا در اروپا پخش نشود؟ چرا در کشورهای آسیا پخش نشود؟ چرا مردم اندونزی و مالزی و پاکستان و هندوستان ندانند که چه اتّفاقی در این منطقه افتاده و ما با چه کسی طرف بودیم؟ این تازه مال این قضایای اخیر است؛ اهمّیّت و عمق و گسترش قضایای دوران دفاع مقدّس بمراتب بیشتر از اینها است.

ایشان خاطرنشان ساخت: در جشنواره‌های غربی، فیلم‌های ایرانی را بعضاً میبرند نشان میدهند؛ فیلم‌هایی که از لحاظ کیفیّتِ حرفه‌ای بمراتب پایین‌تر از بسیاری از فیلم‌هایی است که برای دفاع مقدّس یا برای انقلاب ساخته میشود. میروند با به‌به و چه‌چه آنها را نشان میدهند [امّا] یک دانه فیلمِ دفاعِ مقدّس را اینها نشان نمیدهند؛ چرا؟ معلوم میشود که میترسند. میترسند از اینکه این تصویر افشاگر به اطّلاع مردم دنیا برسد و افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار بدهد؛ میترسند. پس این سلاحِ کارآمدی است، این امکانِ بزرگی است در اختیار ما؛ چرا از این امکان استفاده نمیکنیم؟

آیت الله خامنه ای تأکید کرد: خود ما باید دست ‌به ‌کار بشویم، برای قهرمانهایمان باید فیلم بسازیم. ما قهرمانهایی داریم: همّت قهرمان است، باکری قهرمان است، خرّازی قهرمان است؛ رؤسا و فرماندهان قهرمانند؛ بعضی از این زنده‌ها قهرمانند. این‌جور نیست که اخلاص و مجاهدت اینهایی که زنده مانده‌اند، کمتر باشد از آن کسانی ‌که رفته‌اند؛ نه، خدای متعال اینها را ذخیره کرده، نگه داشته. خدا کار دارد با اینها؛ بسیاری‌شان این‌جوری‌ هستند. این چهره‌ها باید معرّفی بشوند، باید دنیا این چهره‌ها را بشناسد، عظمت اینها را بفهمد، بداند.




پرسش رسانه اصولگرا از هیات انتخابی که یک “ژن خوب” در آن حضور داشت⇐در شرایطی که بسیاری از کشورهای اروپایی فیلمهای جنگی را به اسکار فرستاده اند چرا هیات انتخاب ایران جرات نکرد “به وقت شام” را به اسکار بفرستد؟+فهرست کشورهای معرفی کننده آثار جنگی-میهنی به اسکار

سینماروزان: درحالیکه هیات انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار که رائد برادرزاده مهدی فریدزاده معاون سینمایی میرسلیم و حسن خجسته معاون صدای لاریجانی در آن حضور داشته فیلم “بدون تاریخ بدون امضاء” را به اسکار فرستاده رسانه اصولگرای “جوان” از تلاش کشورهای مختلف اروپایی و حتی آسیایی برای رقابت در اسکار با فیلمهای جنگی-میهنی خبر داده است.

متن گزارش “جوان” را بخوانید:

در حالی که امسال وزارت ارشاد دولت دوازدهم از ارائه فیلمی با موضوع جنگ به آکادمی اسکار پرهیز کرد، با مشاهده لیست آثار ارائه شده به اسکار از سوی بسیاری از کشور‌های مهم اروپایی و غربی مشاهده می‌شود که این کشور‌ها آثاری با موضوع جنگ را رهسپار اسکار کرده‌اند.

دست‌کم ۱۰ کشور اروپایی امسال فیلم‌هایی با موضوع جنگ را به آکادمی اسکار معرفی کرده‌اند و ابایی از این مسئله نداشته‌اند که فیلمی با این موضوع را به عنوان یکی از بهترین آثار سینمایی خود روانه اسکار کنند جالب است که تقریباً نیمی از آثار مربوط به جنگ جهانی هستند و ارتباطی به جنگ‌های معاصر ندارند. فرانسه، لهستان، اتریش، آلمان، مجارستان، ایسلند، هلند، رومانی، روسیه، اسلواکی و اوکراین، کشور‌هایی از اروپا هستند که با موضوعات مرتبط با جنگ آثار خود را به اسکار معرفی کرده‌اند. این درحالی رقم می‌خورد که وزارت ارشاد دولت دوازدهم از ارائه فیلم «به وقت شام» که دارنده عنوان بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر با موضوع نبرد با داعش بود پرهیز و به جای آن فیلمی را روانه اسکار کرد که نمایشی رقت‌بار و فلاکت‌بار از جامعه ایران به نمایش می‌گذارد، البته این اشتهای عجیب در تولید و ساخت فیلم‌های جنگی و معرفی به اسکار به اروپا و کشور‌های غربی خلاصه نمی‌شود، گرچه غربی‌ها در این زمینه رغبت بسیار بیشتری از خود نشان می‌دهند. کشور چین سال گذشته با فیلمی با عنوان «مبارز گرگ ۲» در اسکار حضور داشت که یک فیلم اکشن تماشاچی‌پسند میهن‌پرستانه است که داستان یک مأمور نیرو‌های ویژه ارتش چین (با بازی وو) را تعریف می‌کند که با آدمکش‌های غربی تشنه به خون مبارزه می‌کند تا جان شهروندان چینی را نجات بدهد که در یک جنگ داخلی آفریقایی گیر افتاده‌اند. فرنک گریلو بازیگر امریکایی فیلم‌های «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی» و «مبارز» نقش شخصیت منفی اول فیلم را بازی می‌کند و سلینا جِید بازیگر امریکایی- هنک‌کنگی هم قهرمان زن داستان است.
فدراسیون فیلمسازان هنگ‌کنگ «عملیات دریای سرخ» را به عنوان نماینده این کشور برای شرکت در بخش بهترین فیلم خارجی‌زبان نود‌و‌یکمین دوره اسکار انتخاب کرده است. «عملیات دریای سرخ» را دانته لام با بودجه‌ای نزدیک به ۷۰ میلیون دلار درباره حضور نیرو‌های چینی در سال ۲۰۱۵ در زمان جنگ داخلی یمن در خلیج عدن کارگردانی کرده است. این فیلم به مناسبت نودمین سال تاسیس ارتش آزادی‌بخش خلق چین و نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین ساخته شده است.
اما سینمای فرانسه فیلم «خاطرات جنگ» را به عنوان نماینده رسمی خود در شاخه بهترین فیلم خارجی جوایز سینمایی اسکار ۲۰۱۹ انتخاب کرده است. فیلم «خاطرات جنگ» با اقتباس از رمان زندگینامه نوشته «مارگارت دوراس» نویسنده فرانسوی با عنوان «جنگ: یک خاطره» ساخته شده است و داستان آن در سال ۱۹۴۴ می‌گذرد که فرانسه همچنان تحت اشغال آلمان‌های نازی بود. «مارگارت دوراس» که در آن زمان نویسنده جوانی بود قبول می‌کند مجموعه‌ای از ملاقات پنهانی با یک خبرچین نازی داشته باشد و در ازای آن از محل حضور همسرش «روبرت آنتلم» اطلاعاتی کسب کند. «آنتلم» که یک نویسنده بود از چهره‌های اصلی جریان مقاومت فرانسه محسوب می‌شد که زندانی و به اردوگاه کار اجباری «داخاو» فرستاده شد.
اما کمیته اسکار لهستان فیلم «جنگ سرد» ساخته پاوو پاولیکوفسکی را به عنوان نماینده این کشور برای شرکت در بخش بهترین فیلم خارجی انتخاب کرد. «جنگ سرد» داستان یک رابطه عاشقانه بدفرجام در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی در اروپاست. این فیلم که احتمالاً جزو فیلم‌های محبوب فصل جوایز خواهد بود نخستین ساخته پاوو پاولیکوفسکی پس از فیلم «ایدا» ۲۰۱۴ است که توانست اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را از آن خود کند. لهستان از سال ۱۹۶۳ در رقابت‌های اسکار شرکت می‌کند و تنها یک بار آن هم در سال ۲۰۱۴ با فیلم «ایدا» ساخته پاوو پاولیکوفسکی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را به دست آورده است.

کشور اتریش نیز فیلم «والس والدهایم» را درباره جنگ دوم جهانی روانه اسکار می‌کند؛ فیلمی به کارگردانی روت بکرمان درباره کورت والدهایم، دبیر کل پیشین سازمان ملل که پس از ورود به رقابت ریاست‌جمهوری اتریش، گذشته تاریکش در همکاری با نازی‌ها برملا شد. همچنین کشور آلمان فیلمی درباره جنگ دوم جهانی روانه اسکار کرده است. «هرگز رو برنگردان» به کارگردانی فلوریان هنکل فون دونرسمارک درباره یک هنرمند جوان است که از آلمان شرقی به آلمان غربی می‌گریزد، اما همچنان اسیر خاطرات دوران کودکی‌اش از زمان نازی‌ها و سپس آزار حکومت کمونیستی است.

مجارستان در این دوره با فیلم «غروب» ساخته لاسلو نمش در این رقابت حضور دارد که موضوع آن درباره زندگی در بوداپست در آستانه جنگ جهانی اول است که شخصیت محوری آن دختری جوان است که به دنبال کار می‌گردد. همچنین ایسلند «زن در جنگ» ساخته بندیکت ارلینگسون را به عنوان نماینده خود در اسکار معرفی کرده است؛ فیلمی درباره یک رهبر گروه کر که می‌خواهد مانع عملیات احداث یک کارخانه آلومینیوم در ایسلند شود. عنوان فیلم اسکاری کشور هلند نیز «بانکدار مقاومت» به کارگردانی یورام لورسن است که داستان واقعی بانکداری است که در جنگ جهانی دوم میلیون‌ها دلار از پول بانک را به جنبش مقاومت می‌دهد.

رومانی دیگر کشور غربی است که با فیلمی با موضوع جنگ به اسکار می‌رود. «اهمیتی ندارد که در تاریخ تا حد بربر‌ها سقوط کنیم» ساخته رادو ژوده درباره هنرمندی است که قصد دارد کشتار قومی قبیله‌ای سال ۱۹۴۱ به دست ارتش رومانی را در قالب یک نمایش روی صحنه ببرد. اما کشور روسیه نیز از کشور‌های غربی عقب نمانده و با فیلم «سوبیبور» به کارگردانی کنستانتین خابنسکی درباره شورش در اردوگاه مرگ سوبیبور در لهستان سال ۱۹۴۳ به اسکار ورود می‌کند. کشور اسلواکی نیز دیگر کشور اروپایی است که علاقه‌مند ژانر جنگی است و بهترین فیلمش با نام «مترجم» را که در این ژانر تولید شده روانه اسکار کرده است. اسکار از این نظر می‌تواند دارای اهمیت قلمداد شود که صرف معرفی فیلم از سوی کشور‌ها به این آکادمی بازتاب‌های رسانه‌ای زیادی دارد و هزاران عضو بلندپایه و مهم این آکادمی از سراسر جهان این آثار را می‌بینند و به همین نسبت این آثار در رسانه‌های اغلب کشور‌های جهان مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.

رشد و علاقه به ژانر جنگی در میان کشور‌های غربی موضوعی است که می‌تواند به طرزی کارشناسانه‌تر مورد بررسی قرار گیرد، اما اینکه دولت ایران به عنوان کشوری که در کانون بسیاری از نزاع‌ها و جنگ‌های منطقه‌ای و جهانی قرار دارد از ارائه فیلم خوب و تکنیکی «به وقت شام» با موضوع داعش که کاملاً در ژانر جنگی می‌گنجد پرهیز کرده و بدون در نظر گرفتن ملاحظات ملی در اسکار حاضر می‌شود، موضوعی قابل تأمل است.




واکنش محمد خزاعی به توجیهات فرهاد توحیدی در چرایی انتخاب «بدون تاریخ…» برای اسکار؟⇐از کجا می‌دانید که «به وقت شام» نمی‌توانست فرصت اکران در آمریکا را داشته باشد؟/متأسفم که نگاه حاكم بر انتخاب نماينده ايراني اسكار همان نگاه ۳۰سال پيش است!!/همان طور که فیلم را در عراق و سوریه اکران کردیم، به زودي اكران فيلم «به وقت شام» در ژاپن و كره جنوبي آغاز خواهد شد/ تا انديشه نو به حوزه مديريت وارد نشود و دايره بسته مديران تغيير پيدا نكند، همچنان فیلمهای سیاه‌نمایانه صادر خواهد شد

سینماروزان: انتخاب فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» برای معرفی به اسکار نه فقط بخاطر حضور یک مجری تلویزیون درگیر در پرونده تخلفات موسسه‌ای مالی-اعتباری به عنوان سرمایه گزار و تهیه کننده آن بلکه به خاطر ضعف مشهود دراماتیکی اثر و تأثیرپذیری بیش از حد از سینمای اصغر فرهادی مورد انتقاد قرار گرفته است.

برخی رسانه های اصولگرا هم بر این امر تأکید کرده اند که در اوضاع منطقه ای فعلی بهتر بود گزینه ای به اسکار معرفی میشد که متعلق به سینمای استراتژیک ایران می‌بود و نه محصولی که که نه در داستان پردازی و نه در ساختار، حرف تازه ای برای گفتن ندارد.

فرهاد توحیدی از جمله اعضای حاضر در هیأت انتخاب فیلم برای اسکار به تازگی در گفتگویی با «ایسنا» یکی از دلایل انتخاب «بدون تاریخ…» را اکران آن در آمریکا دانست و بیان داشت: فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» در تعداد زیادی از سینماهای آمریکا اکران شده و از نظر اعضای کمیته انتخاب شانس بیشتری برای رقابت شانه به شانه با دیگر فیلم‌های بخش خارجی اسکار دارد!!

این مسأله با واکنش محمد خزاعی تهیه کننده فیلم استراتژیک «به وقت شام» مواجه شده است که در گفتگو با محمدصادق عابدینی در روزنامه «جوان» به صراحت در پاسخ به توجیهات توحیدی بگوید از کجا میداند که «به وقت شام» نمیتوانسته در آمریکا اکران شود.

 رهبر معظم انقلاب در مراسم «شب خاطره دفاع مقدس» كه به مناسبت سالروز شكست حصر آبادان برگزار شد، از اكران نشدن فيلم «به وقت شام» در كشورهاي آسيايي و اروپايي انتقاد كردند. ايشان به طور مشخص فرمودند: «در ادبيات، سينما، تئاتر، روزنامه نگاري و فضاي مجازي، بسياري كارها را بايد انجام دهيم. همين فيلم اخير آقاي حاتمي كيا هرجا پخش شد مورد استقبال قرار گرفت. چرا در اروپا و آسيا پخش نشود؟» به نظر مي‌رسد كه اشاره ايشان به فيلم «به وقت شام» صرفاً يك نمونه براي فعال نبودن سينماي ايران در اكران خارجي فيلم‌هاي تراز انقلاب اسلامي است، نظرتان در اين باره چيست؟
صحبت‌هاي رهبري انقلاب در مراسم «شب خاطره» پيرامون نكات كلي به فيلم‌هاي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي است كه مي‌توانند مفاهيم و دستاوردهاي انقلاب اسلامي را در خارج از كشور بيان كنند، اما سال‌هاي سال است كه مورد توجه قرار نگرفته‌اند.
 چرا تا امروز اكران موفقي براي اين گونه فيلم‌ها نداشته ايم؟
به نظرم اين موضوع به دو نكته باز مي‌گردد؛ ابتدا سياست‌هاي كمپاني‌هاي پخش كننده فيلم و دوم جشنواره‌هاي خارجي فيلم كه به خاطر مسائل ايدئولوژيك، تمايلي ندارند آثار سينماي مقاومت و انقلاب اسلامي را مطرح كنند. در حالي كه مي‌بينيم هنوز هم فيلم هايي كه درباره جنگ جهاني دوم ساخته مي‌شود، مورد توجه قرار مي‌گيرند. حضور يك فيلم در فستيوال‌هاي جهاني باعث مي‌شود زمينه براي ديده شدن آن در اكران‌هاي بين‌المللي هم فراهم شود.
به سياست كمپاني‌هاي پخش فيلم اشاره كرديد، چرا نتوانسته ايم در کشورمان به سمت ايجاد ساز و كار پخش بين‌المللي فيلم برويم؟
ما نگاه جدي به عرضه بين‌المللي آثار سينماي انقلاب نداشته ايم و خودمان بايد نهضتي را به راه بیندازيم و اين مسئله را به عنوان يك مطالبه از وزارت ارشاد و نهاد‌هاي مرتبط با سينما درخواست كنيم.
به عنوان يك سينماگر، چقدر به اينكه «به وقت شام» مي‌توانست نماينده خوبي براي ما در اين مراسم سينمايي باشد، اعتقاد داشتيد؟
به طور جد معتقدم فيلم «به وقت شام» يكي از استانداردترين فيلم هايي است كه طي چند سال اخير در سينماي ايران ساخته شده است اما علت انتخاب نشدن اين فيلم به نگاه سليقه‌اي‌باز مي‌گردد كه در جشنواره فيلم فجر نيز وجود دارد. اين نگاه سليقه‌اي است كه ملاك انتخاب آثار قرار مي‌گيرد نه كيفيت فيلم ساخته شده. نگاه حاكم بر انتخاب نماينده ايراني براي اسكار همان نگاه 30سال پيش است و در طول اين سال‌ها هيچ تغييري نكرده است. ما نيازمند نگاه جديد شكل انتخاب آثار هستيم. تا اين نگاه تغيير پيدا نكند روش انتخاب فيلم به همان سبك ادامه خواهد داشت.
به نظر رسانه هايي كه «به وقت شام» را به عنوان گزينه مناسب معرفي كردند، اين فيلم مي‌توانست حرف جمهوري اسلامي را در يك رخداد مهم سينمايي بيان كند، اين موضوع اما به طور كل در نظر هيئت انتخاب ناديده گرفته شد.
البته من اعتقاد ندارم كه اسكار جايزه خيلي مهمي است. مهم آن است كه بتوان با استفاده از آن پيام جمهوري اسلامي را بيان كرد. به هر حال هيئت انتخاب فيلم براي اسكار از فيلمسازان خوب كشورمان تشكيل شده، اما همان طور كه اشاره كردم بايد نگاه‌ها تغيير پيدا كند. شنیديم كه يكي از اعضاي هيئت انتخاب گفته كه بايد فيلمي را براي اسكار انتخاب كنيم كه بتواند در امريكا اكران داشته باشد. اولاً چه كسي گفته كه آن فيلم انتخابي مي‌تواند در امريكا اكران داشته باشد؟ در ثاني از كجا مي‌دانند كه «به وقت شام» نمي‌توانسته در آن كشور اكران داشته باشد؟
شايد فكر مي‌كردند كه اين فيلم با سياست‌هاي فرهنگي و سياسي امريكا همخواني ندارد!
بايد بين نظر مردم امريكا و نظر سياستمداران آن كشور كه نگاهي كاملاً سياسي است تفاوت قائل بود. همان طور كه تجربه اكران فيلم‌هاي ايراني در امريكاي جنوبي نشان داده سياست‌هاي اشتباه فرهنگي ما باعث شده بوده كه نتوانيم با مردم آن كشورها رابطه داشته باشيم، اتفاقاً آنها تشنه ديدن فيلم‌هاي ايراني بودند. درباره امريكا هم چنين موضوعي ممكن است تكرار شود. ما سال‌هاست مرعوب سياست‌هاي غلط فرهنگي شده‌ايم؛ سياستي كه در فضاي جشنواره‌هاي فيلم حاكم است و فكر مي‌كنند سينماي مقاومت نمي‌تواند اكران موفقي داشته باشد. در حالي كه به زودي اكران فيلم «به وقت شام» در ژاپن و كره جنوبي آغاز مي‌شود و پيش از اين نيز اكران‌هاي مردمي در عراق و سوريه نشان داده حتي در صورت همكاري نكردن كمپاني‌هاي بزرگ پخش فيلم، مي‌توان با اكران‌هاي نقطه‌اي با مردم ساير كشورها ارتباط برقرار كرد؛ كاري كه با اكران‌هاي مردمي فيلم‌هاي جشنواره فيلم مقاومت آغاز كرديم و تجربه موفقي بود. هر کجا که برای سینمای ما موفقیتی پیش بیاید افتخار آن برای جمهوری اسلامی است و برای اکران بین‌المللی فیلم «به‌وقت‌شام» باید سازمان اوج به عنوان صاحب فیلم پیشگام شود.
فارغ از اينكه فيلم‌هاي مقاومت مي‌توانند در جشنواره‌هاي خارجي جايزه بگيرند، مي‌شود گفت كه اكران آنها باعث انتشار ديدگاه‌هاي فرهنگي جمهوري اسلامي شود؟
متأسفانه خيلي وقت است كه مديريت فكري در سينماي ايران به سمت انديشه‌هاي پيش انقلاب در حركت است و در آن نگاه انقلابي و انديشه‌هاي انقلاب ديده نمي‌شود. وقتي فيلمي قرار است براي جشنواره خارجي انتخاب شود، صرفاً به احتمال جايزه گرفتن آن فيلم توجه مي‌كنند. شاهد آن هستيم برخي از فيلم‌ها كه نه سر و شكل خوبي دارند، به خاطر اينكه جنجال‌هاي دروغيني كه مثلاً يك فيلمساز در حصر قرار دارد، به آن جايزه مي‌دهند.
در شرايطي هستيم كه فيلم هايي كه حرف انقلاب را مي‌زنند راهي به خارج از مرزها ندارند و فيلم هايي كه سياه‌نمايي و تلخی تزریق مي‌كنند با استقبال فستيوال‌ها روبه‌رو مي‌شوند، براي خروج از اين وضع چه پيشنهادي داريد؟
بايد به تغيير انديشه‌ها فكر كرد. تا انديشه نو به حوزه مديريت فرهنگي وارد نشود و دايره بسته مديران تغيير پيدا نكند، نمي‌توان به تغيير اين شرايط اميد داشت و نوسانات سينما در همين حد كه مي‌بينيد خواهد بود.



«به وقت شام» مسافر لبنان می‌شود

سینماروزان: فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در کشور لبنان به روی پرده می رود.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در ادامه اکران های بین المللی، از روز پنجشنبه 11 اکتبر (19 مهر ماه) به مدت یک ماه در کشور لبنان به نمایش در خواهد آمد.
مراسم افتتاحیه فیلم به وقت شام در این کشور ، روز دوشنبه 8 اکتبر (16 مهر ماه) با حضور مسئولین و هنرمندان در شهر بیروت برگزار می شود.

این فیلم سینمایی که با سه زبان بین‌المللی ساخته شده است در شهرهای مختلف کشور لبنان به صورت گسترده اکران خواهد شد.

پیش از این، جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی کیا در کشورهای سوریه و عراق با استقبال مردم، مسئولین و هنرمندان این دو کشور همراه شده بود.

هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان بازیگران اصلی این فیلم هستند و به همراه آن‌ها، جمعی از بازیگران سوری و لبنانی نیز در فیلم ایفای نقش می‌کنند.

«به وقت شام» محصول مرکز فیلم و سریالِ سازمان هنری رسانه ای اوج، به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی با استقبال مردم در سراسر کشور توانست فروش 14 میلیاردی را تجربه کند.




همزمان با قاچاق گسترده فیلم، در یک محفل ارزشی بیان شد⇐بزرگترین مشکل «به وقت شام» انتخاب بازیگران آن است/بازیگران نتوانستند کاراکترها را جان ببخشند/حجازی‌فر اصلا برای نقشش مناسب نبود

سینماروزان: فیلم ارگانی «به وقت شام»ابراهیم حاتمی کیا زودتر از آن که به صورت قانونی در شبکه خانگی عرضه شود، قاچاق شده و در پیاده روها و فضای مجازی در حال عرضه است بدون آن که مقامات حاضر در کمیته صیانت از محصولات فرهنگی درباره چرایی این گونه قاچاقها کمترین توضیحی دهند.

به گزارش سینماروزان همزمان با قاچاق فیلم، محفل «سینماروایت» که منسوب به بنیاد روایت از ارگانهای ارزشی حیطه فرهنگ است نشست نقد و بررسی این فیلم را با حضور محمدتقی فهیم از منتقدان برگزار کرد.

فهیم برخلاف بسیاری از منتقدان موسوم به ارزشی مقهور «به وقت شام» نشده و در این نشست ضمن تعریف و تمجید از ویژگیهای مثبت «به وقت شام» و به خصوص کیفیت تصویرسازی آن برخی نقاط ضعف آن را هم برشمرد؛ اصلی ترین تأکید فهیم هم انتخاب نادرست بازیگران فیلم بود که به هنگام رونمایی در جشنواره از سوی رسانه های مستقل مطرح شد.

فهیم با اشاره به کیفیت ضعیف بازیها گفت: بزرگ‌ترین مشکل «به وقت شام» در انتخاب بازیگران آن است. در واقع کاراکتر‌ها مشکل زیادی ندارند، اما بازیگران آن تبدیل به پاشنه آشیل فیلم «به وقت شام» شده است. بازیگر‌ها نتوانستند کاراکتر‌ها را جان ببخشند. به ویژه هادی حجازی‌فر که برای نقشش اصلاً مناسب نبوده است.




حاتمی‌کیا با «به وقت شام» در سوریه

سینماروزان: فیلم «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا با حضور پرشور مردم سوریه، خانواده شهدا و رزمندگان در سوریه برگزار شد.

به گزارش سینماروزان اولین اکران «به وقت شام» در سوریه به شهر حلب اختصاص داشت. مدافعان حرم و خانواده هایشان اولین میزبانان فیلم به وقت شام در حلب بودند. در این نمایش حدود 100 نفر از خانواده های شهدا به همراه مسئولین شهر حلب در سینما زهرا به تماشای این فیلم سینمایی نشستند.

دومین نوبت نمایش فیلم حاتمی کیا در شهر حلب به رزمندگان فاطمیون اختصاص داشت که با حضور رزمندگان در مقر تل جبین با حضور تعداد کثیری از رزمندگان افغانستانی برگزار شد.

همچنین فیلم سینمایی «به وقت شام» برای هنرمندان و سینماگران سوری در حلب به نمایش درآمد که با استقبال فوق العاده مردم این شهر همراه بود

اکران بعدی استان حلب در شهر نبل و در محل حسینیه امام حسین (ع) این شهر با حضور پرشور مدافعان شهر نبل و خانواده هایشان به روی پرده رفت.

به وقت شام پس از اکران حلب به دیرالزور رفت و در اکرانی کاملا خاص در فضای آزاد 400 نفر از رزمندگان تیپ فاطمیون را به تماشای این اثر سینمایی نشاند.

«به وقت شام» در استان دیرالزور برای مردم این شهر جنگ زده نیز در چند نوبت به نمایش در آمد.

همچنین در ادامه سفر حاتمی کیا به سوریه، وزیر فرهنگ سوریه با برگزاری مراسمی در سالن اپرای شهر دمشق که با حضور 1300 نفری مردم، مسئولین، وزرا، هنرمندان مطرح سوری و خانواده شهدای رزمندگان سوری از ابراهیم حاتمی کیا برای ساخت فیلم سینمایی به وقت شام تقدیر کرد.

در پایان این مراسم خانواده شهدای سوری نیز با اهدای گل از این کارگردان ایزانی تقدیر بعمل آورند.

اکران «به وقت شام» همچنان در برخی از مناطق سوریه ادامه دارد.




«به وقت شام» حاتمی کیا به سوریه رسید

سینماروزان: فیلم سینمایی به وقت شام به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در کشور سوریه به روی پرده می رود.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در ابتدای راه اکران بین‌المللی، از 2 شهریور به مدت یک هفته در سوریه به نمایش در خواهد آمد.
این فیلم سینمایی که با سه زبان بین‌المللی ساخته شده است در 5 شهر دمشق، حلب، دیرالزور، حمص و لاذقیه به صورت گسترده اکران خواهد شد.
پیش از این، اکران جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی کیا در کشورهای کره، ژاپن، عراق و لبنان قطعی شده بود.
هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان بازیگران اصلی این فیلم هستند و به همراه آن‌ها، جمعی از بازیگران سوری و لبنانی نیز در فیلم ایفای نقش می‌کنند.
«به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی با استقبال مردم در سراسر کشور توانست فروش 14 میلیاردی را تجربه کند.




۵ فراز در باب شوي ۴پايان کوروش⇐از شباهت با ماجراي مصافحه تتلو و کانديداي شکست‌خورده انتخابات تا عيان کردن کمبود شديد نيروهاي انديشمند در ارگانهاي متمول!/از عذر بدتر از گناه حاتمي‌کيا تا افاضات ۳ارگاني که بدترين زمان را براي پاچه‌خواري انتخاب کرد/از خاموشي گزيدن مطلق رييس سازمان ارزشي تا پسرخاله‌اي که جرأت پرسش از پسرخاله را ندارد

سينماروزان/مهدي فلاح‌صابر:

اول. ورود تيپهاي داعشي با اسب به پرديس کوروش به بهانه اکران مردمي «به وقت شام» و مزاحمت براي کساني که در اين مکان به هر دليلي به جز تماشاي فيلم و سينما رفتن حضور داشتند بيش از پيش کمبود نيروهاي انديشمند در هسته‌هاي اجرايي ارگانهاي متمول را عيان کرد. وقتي به جاي جذب استعدادهاي امتحان پس‌داده، فضا به سمت جذب مجيزگويان کوتوله پيش مي‌رود کمترين خروجيش شوي چهارپايان کوروش است.

دوم. حاتمي کيا در واکنش به شوي چهارپايان در پرديس کوروش به خوبي معناي «عذر بدتر از گناه» را براي مخاطبان تشريح کرد.
ايشان از بي‌خبري خود نسبت به ماجراي مناقشه‌برانگيز کوروش ميگويد و در عين حال تأکيد ميکند بر اطلاع داشتن از برنامه ريزي براي سلفي گرفتن بدمنهاي فيلم با مخاطبان در پرديس کوروش!
پرسش آنجاست که مگر ميشود حاتمي‌کيا که نقدي ساده در رسانه هاي مستقل در باب لزوم شفافيت مالي در پروژه هاي ارگاني را با دقت واکاوي ميکند تا در اختتاميه فجر آن را بهانه‌اي کند براي تاختن به زمين و زمان، خبر نداشته باشد از برنامه هاي جنبي فيلمش؟
حتي با فرض اطلاع حاتمي‌کيا از فقط و فقط برنامه ريزي براي سلفي گرفتن داعشيون با مخاطبان پرسشي مهمتر حادث ميشود و آن هم اينکه چرا فيلمي در نقد داعش براي حاشيه سازي بايد دست به دامن تيپ داعشي خود شود؟ و چرا مثلا بابک حميديان تيپ‌ مثبت کار با لباس خلباني در اکران مردمي حاضر نميشود تا مردم با قهرمانان فيلم سلفي بگيرند؛ نکند همذات پنداري مردم با بدمن هاي داعشي بيشتر است؟ نعوذ بالله البته!

و حتي همين تيپ منفي را چرا با شمايل داعشي مي‌آورند؟ نه در لباس شخصي خود بازيگر لبناني؟؟  که ملت  با جماعت داعشي سلفي بيندازند و به اين ترتيب داعشيون در شبکه هاي اجتماعي تکثير شوند؟؟ چرا امثال حميديان که بنا بوده قهرمان مبارزه با داعش باشد نمي‌آيد با مردم عکس بيندازد؟ راستي دليل غيبت او چيست؟؟

سوم. در ميان واکنشهاي بعد از شوي چهارپايان، خنده‌دارتر از همه ابتدا واکنش يک چهره ظاهرالصلاح معروف به 3ارگاني بود و ديگري واکنش پسرخاله رييس سازمان ارزشي مولد فيلم؛ 3ارگاني که مدام به مانند همين تيپهاي داعش به محاسنش حنا مي‌بندد بلکه طفل بودنش کاور شود، آمده وسط و به تبليغاتچيان فيلم حاتمي‌کيا گفته از حاتمي‌کيا عذر بخواهند! بي آن که يادش باشد خودش نيز از تبار همانهاست با اين تفاوت که به جاي شوي چهارپايان، جملات مجعول تبليغاتي نظير پرمخاطب‌ترين فيلم جشنواره را آويزان فيلمش ميکند و دست به دامن ناصر ملک مطيعي ميشود تا دو ريال بيشتر بفروشد!  3ارگاني! حتي اگر قصد پاچه خواري حاتمي‌کيا را داري روشهاي بهتري برگزين.

پسرخاله هم که گويا پررنگ شدن نقشش در «پايتخت5» و ارتقاي مقامش از رحمت خروس باز به رحمت شاسي د ريکي از محصولات سازمان ارزشي خيلي به زبانش مزه داده  به برگزارکنندگان شوي چهارپايان خرده گرفته بدون آن که جرأت کند پسرخاله‌اش را که همه کاره اين سازمان است مخاطب قرار دهد.

چهارم. حاتمي‌کيا تنها چهره مرتبط با «به وقت شام» بود که به خاطر شوي چهارپايان از مخاطبان عذرخواهي کرد در صورتي که تدارک اين شو با تبليغاتچيان سازمان ارزشي حامي توليد بود!
چرا به جاي حاتمي‌کيا رييس سازمان ارزشي از مخاطبان عذرخواهي نميکند؟ ايشان که در زمان معاونت فرهنگي شهري همو که اکنون پشت ميله هاي زندان است به يکباره تا مديريت يک فرهنگسرا پيش رفت و اين تنها سابقه مديريت فرهنگي وي تا پيش از اين بود چرا در اين غائله صدايي ازش درنمي‌آيد؟

پنجم. چهارپايان را همانهايي به پرديس کوروش بردند که پيشتر تتلو را ابتدا روي ناو و بعد به مصافحه يک کانديداي انتخاباتي96 بردند! از تيزرسازي روي ناو چه طرفي بسته شد؟ بر سر کانديداي مصافحه‌گر با تتلو چه آمد؟ چرا درس نميگيريد از اين همه غلطهاي فاحش؟




پیشنهادی به روسای یک سازمان ارزشی متمول⇐بعد از برگزاری اکران مردمی با حضور چهارپایان، به سراغ «جهاد نکاح» بروید شاید یک‌دهم «گنج قارون» مشتری یافتید!+فیلم

سینماروزان: حضور بازیگر داعشی «به وقت شام» با اسب در اکران مردمی فیلم در پردیس کوروش فارغ از آن که کپی برداری از خلاقیت مجری مراسم اسکاری بود که در آن وسترن دگرباشانه «کوهستان بروکبک» جایزه‌باران شد این نکته را هویدا ساخت که دست اندرکاران ارگان ارزشی تولیدکننده فیلم دست به هر ترفندی میزنند برای اندکی فروش بیشتر به جای آن که جوابی دهند به مخاطبانی که شفاف سازی دخل و خرج چنین فیلم هایی را مطالبه می کنند!

البته می توان پیشنهاد داد به جای خشونت اسب سواران داعش در پردیس کوروش جهاد نکاح آنها را در سالنهای انتظار و سرسراهای نمایش دهنده این فیلم به نمایش بگذارند تا نه تنها سانسهای آخر هفته رزرو شود بلکه در روزهای وسط هفته هم مخاطبان بشتابند برای تماشای فیلم تا در کمترین زمان شاید بتوانند به یک دهم مخاطب «گنج قارون» برسند!

برای تماشای فیلم حضور داعشی در پردیس کوروش اینجا را ببینید.




بعد از بایکوت در اکران به‌نفع آثار ارگانی-۴درصدی⇐‌حالا حمله روزنامه اصولگرا به «جشن دلتنگی» به‌خاطر اینستاگرام!!

سینماروزان: درام پرشخصیت «جشن دلتنگی» از معدود آثار سالهای اخیر سینمای ایران است که تصویری همذات پندارانه از زندگی فعالان فضای مجازی و به خصوص معتادان اینستاگرام ارائه میدهد.

به گزارش سینماروزان «جشن دلتنگی» از آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره سی و ششم فجر بود و با اقبال نسبی مخاطبان همراه گشت اما اکران فیلم همراه شده با محدودیت فراوان سالن و بایکوت در تخصیص سانس به نفع فیلمهای ارگانی-4درصدی روی پرده؛ «جشن دلتنگی» به ظاهر با سرگروه اکران شده اما حجم سالنهای فول سانس اش به ده هم نمیرسد در حالی که نزدیک به 200 سالن در اختیار دو فیلم «به وقت شام» و «لاتاری» است که اکران رسمیشان در سرگروه پایان یافته.

متعاقب این محدودیت در اکران که مشخص نیست به سوژه اینستاگرامی فیلم ربط دارد یا نه، روزنامه اصولگرای «جوان» هم حمله ای تند و تیز را نثار این فیلم کرده؛ بهانه این حمله هم تصویرسازی «جشن دلتنگی» از یک پیام رسان خارجی یعنی اینستاگرام بوده است!!

روزنامه «جوان» نوشته است: «جشن دلتنگي» برخلاف آنچه از دستگاه‌هاي فرهنگي انتظار مي‌رود دربست در اختيار نشان دادن جايگاه شبكه‌هاي اجتماعي خارجي قرار گرفته است و با روند آگاهي رساني درباره پيام رسان‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي ملي فاصله زيادي دارد.

این روزنامه ادامه داده: اينكه زندگي بخشي از مخاطبان در ايران ساعاتي از شبانه‌روز هم كه شده در چنين پيام‌رسان‌هايي مي‌گذرد به كنار، پرسش این است كه چرا سينماي ايران بايد به ابزار تبليغي اين رسانه بدل شود در حالي كه مي‌تواند به جاي اين تبليغ براي كالاي فرنگي شرايطي را فراهم كند براي معرفي بهتر و درست‌تر امكانات پيام‌رسان‌هاي داخلي. مگر نه اينكه سينماگران ايراني مدام مدعي فرهنگ‌سازي هستند پس فرهنگ‌سازي حمايت از كالاي ايراني چه مي‌شود؟

روزنامه «جوان» خاطرنشان ساخته است: سينماي ايران به عنوان رسانه‌اي پيشرو در عرصه فرهنگ بايد به جاي تبليغ از مضرات چنين پيام‌رسان‌هايي بگويد اما فيلم مذكور كه كارگردانش هم دوپاسپورته است چنان سانتي مانتال از يك فعال اينستاگرامي به صورت ماهرانه و با زبان تصوير حمايت كرده و او را در جايگاه مظلوم مي‌نشاند كه انگار با يك قهرمان ملي روبه‌رو هستيم.




واکنش محمد خزاعی به گزارش سینماروزان: به عنوان تهیه‌کننده «به وقت شام» هیچ بن تخفیفی ندادیم!!! ⇔پرسش: پس بن تخفیفهای ۱۲هزارتومانی این فیلم ارگانی را چه کسی توزیع کرده؟ سازمان ارزشی حامی تولید یا پخش‌کننده؟

سینماروزان: 4 روز قبل بود که تصاویری از بن‌های تخفیف توزیع شده برای تماشای فیلم «به وقت شام» منتشر شد؛ تصاویری که نشان میداد با یک سری بن‌های خاص امکان تماشای این فیلم ارگانی با تخفیف 12هزارتومانی وجود دارد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان هرچند انتظار می‌رفت سرمایه گزار تولید فیلم که سازمان هنری-رسانه ای اوج باشد درباره چند و چون توزیع این بن‌ها واکنشی نشان دهد اما هیچ واکنشی از سوی این سازمان صورت نگرفت ولی به جایش تهیه کننده حقیقی کار این مسأله را از سر باز کرده است.

محمد خزاعی تهیه‌کننده «به وقت شام» در واکنش به توزیع چنین بن‌هایی در شبکه خبر گفت: ما تا الان به عنوان تهیه کننده اثر هیچ بن تخفیفی ندادیم چون نیازی نیست وقتی فیلم خودش به خوبی می‌فروشد برایش بن تخفیف توزیع شود!!

اظهارات خزاعی پرسش اصلی بر سر منشأ توزیع این بن ها را پررنگتر میکند؛ بن های تخفیف 12هزارتومانی «به وقت شام» را چه کسی توزیع کرده؟ سازمان ارزشی حامی تولید یا پخش کننده فیلم؟ یا شاید هم…؟




تحلیل یک رسانه حوزه گردشگری⇐علیرغم بریز و بپاش‌های کلان، مخاطبان همچنان سرگرم شدن با عطاران را ترجیح می‌دهند به محصولات ارگانی-۴درصدی مطبوع رسانه ملی!

سینماروزان: اکران نوروز97 به واسطه نسبت رسانه ملی با محصولات سینمایی نه تنها بدعتی در جهت همسویی بیشتر مدیران سیما با اهالی سینما نبود بلکه همچنان امتداد تبعیضهایی را دیدیم که در همه این سالها رسانه ملی میان محصولات سینمایی قرار داده است.

«تفریحات24» از رسانه های حوزه گردشگری با تمرکز بر محصولات پرفروش اکران نوروزی به مقایسه کمدی «مصادره» و محصولاتی مانند «به وقت شام» و «لاتاری» پرداخته است که دومی و سومی علیرغم حمایتهای فراوان رسانه ملی در فروش فاصله ای بعید داشته اند با «مصادره».

متن تحلیل این رسانه را بخوانید:

«نه» مخاطبان به محصولات 4درصدی!!/یک «آری» دوباره به رضا عطاران

اکران نوروز امسال به مانند بسیاری از گل های اکران با تلاش محصولات ارگانی-دولتی برای استفاده از ظرفیت بالای اکران در جهت بالا بردن فروش همراه بود اما نتیجه ای که عاید اکران شد همچنان شکست ارگانیهاست.

نوروز امسال رضا عطاران با «مصادره» به سینماها آمد و فیلم «به وقت شام» محصول سازمان اوج از یک طرف و فیلم «لاتاری» محصول تهیه کننده ای نزدیک به محمدباقر قالیباف-کاندیدای انصرافی انتخابات۹۶ که به دسته بندی درصدی شهروندان پرداخته بود- از طرف دیگر آمده بودند که اجازه پیشروی «مصادره» را ندهند.

در این بین هم «لاتاری» و هم «به وقت شام» از انبوه تیزرهای تلویزیونی و حمایت سیما هم بهره برده بودند بماند که فیلم اول از کلی بیلبورد و فیلم دوم از سوی سامانه آنلاین بلیت فروشی هم با اعطای پاپ-آپ حمایت میشد تا هرطوری که هست فروشش بالا برود.

با این همه، اتفاق نهایی پیشتازی «مصادره» با اختلافی نزدیک به دو میلیارد از هر دو فیلم بود؛ «مصادره» از محصولات تصویرگسترپاسارگاد از موسسات فعال شبکه خانگی در سالهای اخیر بوده است که برخلاف کمدیهای روتین سالیان اخیر جایی ویژه را برای صحنه آرایی و طراحی شخصیتهایی خاص در دل داستانی پرفراز و فرود قرار داده است.

همین ویژگیها در کنار حضور رضا عطاران به عنوان هنرمندی مردمی در رأس بازیگران «مصادره» بود که باعث شد فروش این فیلم از همان ابتدا فاصله‌ای بعید با دو فیلم دیگر داشته باشد.

بودن در کنار مردم و همراهی با خواسته های آنها ویژگی رضا عطاران است و شاید برای همین است که در همه این سالها در کمتر محصول ارگانی بوده که رضا عطاران را دیده باشیم؛ همینهاست که باعث میشود مخاطبان هم برای سرگرم شدن در ایامی همچون نوروز همچنان امثال عطاران را ترجیح میدهند.

وابستگی به سیاسیون و ارگانهای متمول میتواند شرایطی را فراهم کند که تهیه کنندگان در تولید به سودهای بالا برسند اما محک مستقیم مخاطبان در اکران که پیش می آید حتی صرف کرور کرور هزینه برای تبلیغات محصولات ارگانی باز هم به اندازه یک دهم مردمی بودن کارکرد ندارد.




چطوری «شورایعالی اکران»؟؟!!⇐کد تخفیف ۱۲هزارتومانی «به وقت شام» رسید!!!+عکس

سینماروزان: در همه این سالها و به هنگام اکران آثار ارگانی، با توزیع بلیتهای ارگانی یا ارائه تسهیلات نمایش با تخفیف برای این گونه آثار روبرو بوده‌ایم؛ روندی که علیرغم ایجاد رشد حبابی در آمار فروش اسباب ایجاد نوعی بی عدالتی در اکران را فراهم میکند.

در روزهای گذشته تصاویری از برگه های تخفیف ویژه تماشای «به وقت شام» در شبکه های اجتماعی منتشر شده است؛ در این برگه ها، کدهایی به مخاطبان ارائه شده که با وارد کردن آن در سامانه جامع بلیت فروشی آنلاین، امکان خرید بلیت «به وقت شام» با تخفیف ویژه فراهم میشود.

این برگه های تخفیف را چه کسی توزیع کرده؟ آیا مدیران سازمان هنری-رسانه ای اوج که بودجه تولید فیلم را داده‌اند اقدام به توزیع این برگه‌ها کرده اند؟؟

هدف از توزیع این برگه ها چیست؟ رکوردزنی در فروش؟

واقعیت آن است که علیرغم حجم بالای تبلیغات از بیلبورد تا تیزر، باز این کمدی «مصادره» با بازی رضا عطاران و محصول تهیه کننده «شهرزاد» است که نزیک یک میلیارد از «به وقت شام» پیش افتاده؛ در این شرایط ارائه تسهیلات ویژه هم نخواهد توانست عامل رکوردزنی باشد چون کف مخاطب به تماشای «مصادره» علاقه دارد.

پس چرا روندی در پیش گرفته می‌شود که نوعی بدبینی را به محصولات ارگانی موجب شود؟

تعارف که نداریم! همین حالا در اکران فقط «به وقت شام» است که بیلبوردهای عریض دارد و تبلیغات محیطی دیگر فیلمها به گرد «به وقت شام» هم نمیرسد. تازه فیلمی مانند «خرگیوش» را هم داریم که نه تنها حتی یک تبلیغ محیطی ندارد بلکه حتی پخش تیزرهایش ممنوع شده است!

پس چرا رفتارهایی را بروز می‌دهند که دلخوری صاحبان دیگر محصولات روی پرده بیشتر و بیشتر شود؟ و فعالان بخش خصوصی مدام حس کنند تنهای تنهای تنها رها شده اند در بیغوله اکران؟

از همه اینها گذشته چرا سالهاست چنین روندی را درباره برخی آثار ارگانی می بینیم و مقامات نظارتی ارشاد واکنشی جدی نسبت به آن نشان نمیدهند؟

شورای صنفی نمایش که مدتهاست نقش نظارتی خود را فراموش کرده. از شورایعالی اکران که معاون نظارت هم عضوش است انتظار میرود جدی تر از اینها در برابر این اتفاقات واکنش نشان دهد.

برگه تخفیف «به وقت شام»
برگه تخفیف «به وقت شام»
برگه تخفیف «به وقت شام»
برگه تخفیف «به وقت شام»



از ابراهیم به ابراهیم⇔معاون نظارت خطاب به حاتمی‌کیا⇐ همه موضوعات ملي، امنيتي نيستند!/معضلات اجتماعي داخل كشور هم موضوعات ملي هستند/این شما بودید که به فیلم توقیفی «زادبوم» جایزه دادید!/افتخار دهید و داور جشنواره سی و هفتم شوید

سینماروزان: تولید فیلم با سرمایه ارگانها و نهادها مدتهاست در سینمای ایران وجود دارد اما الصاق صفت «ارگانی» برای آثار برخی فیلمسازان و از جمله ابراهیم حاتمی‌کیا گران آمده است به گونه ای که از اختتامیه جشنواره به این سو مدام شنونده اظهارنظرات او در نقد «ارگانی» خوانده شدن هستیم!!

به گزارش سینماروزان حاتمی‌کیا برای رهایی از صفت «ارگانی» تا جایی پیش رفته که خود به تعریفی تازه از ارگانی پرداخته و ارگانی ها را نه آنها که با پول ارگانها فیلم میسازند بلکه آنها دانسته که با پول ارگانها برای مقاصد غیردلی و سفارشی کار میکنند نه خودش که با پول ارگانها برای مضامین دلی کار میکند و به اصطلاح از دلش سفارش میگیرد.

ابراهیم داروغه‌زاده معاون نظارت سازمان سینمایی که اغلب می‌کوشد از طریق صفحات اجتماعیش پاسخگوی عملکرد خود باشد اظهارات اخیر حاتمی کیا را مجالی کرده برای نقد حالی محترمانه که در آن بر حرمت همزمان حاتمی کیا و دیگر همکارانش تأکید شده است.

متن یادداشت داروغه زاده را بخوانید:

آقای حاتمی کیاي عزيز! البته كه براي ما افتخار است كه شما زينت بخش آيين هاي جشن سينماي ايران در دهه مبارك فجر باشيد.
معلوم است كه حضور خالق ناب ترين آثار سينماي دفاع مقدس ايران همچون «مهاجر»، «ديده بان» و «از كرخه تا راين» در جشنواره فيلم فجر باعث افتخار برگزار كنندگان آن باشد.
بسيار خوشحال ميشويم پيشنهادهاي شما عزيز دردآشنا را براي همسوتَر شدن جشنواره فيلم فجر با أرمان هاي راستين انقلاب، بشنويم.
همه مخاطبان سينمادوستِ ايران عزيز إذعان دارند كه شما سفارش واقعي را از قلب خودتان ميگيريد نه از سرمايه گذارهايتان، «موج مرده» بهترين شاهد اين مدعاست
اينكه شما درد ملي را فهم ميكنيد و براي آن فيلم ميسازيد منافاتي ندارد با اينكه ديگر همكارانتان نيز دردهاي جامعه را درك كنند، همه موضوعات ملي ما خارج از مرزهاي ما و امنيتي نيستند، معضلات اجتماعي داخل كشور هم موضوعات ملي هستند و نياز به ساخته شدن فيلم هاي انتقادي مشفقانه داریم، شما هم روزگاري ما را «دعوت» كرديد براي ديدن «گزارش يك جشن».

حق بودن مسير فيلمسازي شما با حق بودن مسير فيلمسازي همكاران شما تعارضي ندارد، شما خوب هستيد ديگران هم خوب هستند.

از آخرين باري كه داور جشنواره فيلم فجر انقلاب بوديد ده سال ميگذرد، در آن دوره سيمرغ بهترين فيلمنامه به فيلم خوب و ملي «زادبوم» تعلق گرفت. البته متاسفانه فيلم به مدت هشت سال توقيف شد.
از صميم قلب آرزو داريم پس از ده سال دوباره افتخار بدهيد و در مقام قاضي در جشنواره سي و هفتم فيلم فجر انقلاب حضور داشته باشيد!




یک نماینده مجلس با نگارش یادداشتی متذکر شد⇐«به وقت شام» درگیر شعارزدگی است/از حاتمی‌کیا انتظار بیشتری داشتم

سینماروزان: تازه ترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا با نام «به وقت شام» که بنا بود به نقد رفتارهای تکفیری بپردازد به دلیل حجم بالای سی.جی.آی و البته ملموس نبودن این جلوه سازی تصویری همچون یک بازی کامپیوتری رخ نموده است.

به گزارش سینماروزان احمد مازنی از نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در یادداشتی پیرامون «به وقت شام» آورده است: «به وقت شام» فیلم خوبی است اما از حاتمی کیا انتظار بیشتری داشتم. موضوع فیلم حضور داعش در سوریه و تلاش رزمندگان، به ویژه دو خلبان ایرانی برای نجات اهالی محصور یک روستا از حصر داعش است. در این فیلم نقش اصلی را پدر و پسر خلبان ایرانی دارند که پدر به نسل دفاع مقدس تعلق دارد و پسر جوانی است علیرغم تنهایی و بارداری همسرش برای همراهی با پدر و به رغم مخالفت پدر اورا تنها نمی‌گذارد که ارتباط دو نسل بعد از انقلاب اسلامی با اینکه ربطی به متن فیلم ندارد اما حاشیه برجسته و قابل توجهی است. علی حاج یونس را تنها نمی‌گذارد و حاج بونس نبرد شام را امتداد دفاع مقدس بین ایران و عراق، حوادث بوسنی در بالکان، و جدال حزب‌الله با اشغالگران می‌داند و معتقد است اگر امروز در اینجا یعنی سوریه نجنگیم فردا باید در خیابان‌ها و کوچه‌های ایران بجنگیم. ویژگی دیگر این فیلم معرفی چهره چند ملیتی و به خصوص غربی داعش است، مساله‌ای که درست فهمیده نشد.زما مطالعات من نیز حاکی از جذب گسترده جوانان سرخورده آمریکایی و اروپایی به گروه داعش است، گزارش آقای تودن هوفر، روزنامه‌نگار برجسته اروپایی را از زندگی ده روزه با داعش خوانده بودم. همچنین فیلم سینمایی به وقت شام جهل، خشونت، تعصب کور و بلندپروازی عناصر وابسته به داعش را تا حدی به تصویر می‌کشد. اما آنچه از ابتدای تماشای فیلم ذهن من را درگیر کرد و تا پایان با من همراه بود این بود که “شام، عروس خاورمیانه چگونه در آتش جهل، خشونت و توسعه طلبی سوخت؟

مازنی ادامه داد: سوریه کشور زیبایی بود، با آثار تاریخی و فرهنگ و تمدن کهن، چگونه و بدون دخالت اراده مردم این کشور از یکسو عناصر سرخورده غربی، پس‌مانده‌های حزب بعث عراق، تربیت‌شدگان مکتب طالبان و القاعده و جمعی از معارضان و ناراضیان سوری و اعراب با طرح خلافت اسلامی، رویای سلطه‌گران شرقی و غربی را برای تخریب منابع و زیرساخت‌های این کشور تعبیر می‌کنند و شهرها و روستاهای زیبای شام را به ویرانه‌ای تبدیل می‌کنند تا صهیونیست‌ها خواب آرامی داشته باشند.

این نماینده مجلس خاطرنشان ساخت: حاتمی کیا را به نگاه عمیق به مسائل و موضوعات در فیلم‌هایش می‌شناسم ولی در این اثر کمی درگیر شعارزدگی شده است! نمی‌دانم شاید دچار محدودیت‌هایی بوده که من نمی‌دانم. به هر حال برای ابراهیم حاتمی کیا و دیگر عوامل «به وقت شام» آرزوی توفیق دارم اما از حاتمی کیا انتظار بیشتری داشتم.




«به وقت شام»⇐بازی کامپیوتری حاتمی‌کیا با پاشنه آشیلی به نام هادی حجازی‌فر!!/انبوهی از c.g.i بی‌منطق در جاده بی‌دست‌انداز اوج؟!/نقطه قوت، یک بازیگر لبنانی است که کمتر از یک ربع در فیلم حضور دارد!!

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: بازی کامپیوتری حاتمی‌کیا  یادآور «مد مکس» است از نوع «جاده خشم»؟؟
نه!
جاده سرراست و بی دست انداز اوج؟؟

مثبت: بازیگران عرب از زن تا مرد، شخصیتها را درست درک کرده و قرص و محکم ایفای نقش میکنند.

منفی: انبوهی از cgi فاقد منطق وقتی همراه میشود با ناتوانی از دمیدن روح به فیلم چه می ماند به جز شعار! ؟ شعار؟؟خیر، از شعار هم خبری نیست؛ چون اینجا پرویز پرستویی هم در کار نیست که به سبک حاج کاظم شعار دهد (!)پس کلی انفجار و بکش-بکش روی دست حاتمی کیا می ماند بدون ذره ای جریحه دار شدن احساسات.

منفی: هر دو بازیگر ایرانی چنان درگیر کلیشه و کلیشه و کلیشه شده اند که انگار با دو کارمند روبروییم که فقط جلوی دوربین رفته اند تا ساعت کاری موظف را پر کنند!

 پاشنه آشیل: هادی حجازی‌فر است؛ بازی حجازی‌فر آن قدر ضعیف بوده که حاتمی کیا نماهای دونفره را سیلوئت و مثلا با نورپردازی مهتابی گرفته بلکه این ضعف به چشم نیاید اما زهی خیال باطل!!!

 دیالوگ(با لبخند وارد شوید)
— بابا فقط یک دقیقه وقت دارم(بابک حمیدیان در آغوش حجازی فر که- بعد از رفتن و ریختن و زدن!! -حالا papa شده)

پلان:
پایان بندی رکاب زنان یک کودک در جایی میان واقعیت تا رویا که گویا در نسخه اولیه نبوده و ممکن است در نسخه اکران هم نباشد! یادآور گذشته گرایی «چ» وقتی که بنا بود از گذشته چمران گفته شود.

کاراکتر:
یک فرمانده سوری که همسرش به دست داعش کشته شده با بازی «پیر داغر» که همچنان فیزیک و استایلش پیش برنده همه جور درامی است.

هشدار
حاتمی کیا بدجوری در حال شبیه شدن به مسعود کیمیایی است؛ برای او دیگر فیلمسازی معنای جوششی خودش را ندارد و میسازد تا زنده بماند؟؟؟ مدیونید اگر فکر کنید حیات در اینجا به معنای سفارش گرفتن از ارگانها است؛ ارگانها چه کاره اند؟؟ایشان خودش به خودش سفارش میدهد!

حامد مظفری
حامد مظفری



ادعاهای یک رسانه اصولگرا⇐روسیه تدارک ویژه‌ای کرده برای تولید فیلم و سریال در سوریه و ایران دلخوش «پایتخت۵» و «به وقت شام» است!/هدف اصلی تمام آثار روسی، نشان دادن روسیه به عنوان بازیگر اصلی و پیروز نهایی جنگ با داعش است!

سینماروزان: سینمای ایران علیرغم شعارهایی که مدیرانش در حمایت از تولید و عرضه آثار استراتژیک می‌دهند هنوز حتی مجال اکرانی برای اولین ساخته سینمایی ضدداعش خود «آوازهای سرزمین من» فراهم نکرده است و در این اوضاع اینکه یک رسانه اصولگرا ادعا کند این روسیه است که قصد تولیدات نمایشی با مضمون جنگ سوریه با داعش را دارد جالب به نظر می رسد.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «جوان» با طرح این ادعا که روسیه تدارک ویژه ای برای ساخت فیلم و سریال در سوریه دارد مدعی شده روسیه قصد تولید آثاری را دارد که روسیه را بازیگر اصلی جنگ سوریه و برنده نهایی آن بداند و به این ترتیب نقش ایران به عنوان متحد استراتژیک سوریه زیر سوال خواهد رفت.

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

روسیه فیلم‌های سوری‌اش را ساخت؛ ایران در سکانس اول ماند!

در حالي كه روسيه قصد دارد با ساخت فيلم‌هاي مشترك با سوريه، روايت خود را از وقايع سوريه و مبارزه با داعش داشته باشد، سينماي ايران خود را به ساخت «به وقت شام» دلخوش كرده و حتي سريال «پايتخت 5» كه به موضوع سوريه پرداخته، قرار است نزديك به پنج ماه ديگر ديده ‌شود!
اوايل امسال  روسيه اعلام كرد كه اولين فيلم سينمايي مشتركش را با سوريه به نام «پالميرا» خواهد ساخت؛ فيلمي كه در خلاصه داستان منتشر شده در آن آمده است:« داستان يك پزشك را در جمهوري داغستان روسيه روايت خواهد كرد، زماني كه همسرش به همراه دو دختر كوچكشان به طور مخفيانه به سوريه فرار مي‌كنند، زندگي‌اش ناگهان نابود مي‌شود.»
گويا اين فيلم تنها بخشي از پروژه‌هاي گسترده سينمايي است كه روس‌ها قصد دارند در سوريه دنبال كنند. شنيده‌هاي «جوان» حكايت از آن دارد كه روسيه تدارك ويژه‌اي براي ساخت فيلم و سريال در سوريه بعد از داعش دارد، به نحوي كه سه فيلم سينمايي و پنج سريال تلويزيوني با مشاركت روس‌ها قرار است در سوريه ساخته شود. روح حاكم بر همه اين آثار نيز در راستاي نشان دادن اين موضوع است كه روسيه بازيگر اصلي و پيروز نهايي جنگ در سوريه است. نوعي پروپاگاندا براي نشان دادن قدرت ارتش روسيه و جنبه نجات بخش‌بودن سياست‌هاي روسيه در كشور سوريه؛ سياستي كه پيش از اين نيز از سوي قدرت‌هاي مختلف در سينما اجرايي شده و جواب نيز داده است! اینجا بحث بر سر روسیه نیست، بحث بر سر ایران است که چه تلاشی برای اثبات جانفشانی‌های مستشاران نظامی‌اش در سوریه و نجات سوریه از چنگ داعش داشته است.
روسيه و تجربه سينماي آلمان شرقي 
روس‌ها يك بار ديگر نيز چنين كاري را انجام داده‌اند. بعد از سقوط آلمان نازي، شوروي بخشي از خاك آلمان را به اشغال خود در آورد؛ منطقه‌اي كه تا نيمي از شهر برلين پايتخت آلمان گسترده شده بود. در ادبيات سياسي به اين منطقه اشغالي «منطقه شوروي» گفته مي‌شد و سپس «آلمان شرقي» نام گرفت. در همان روزهاي اوليه اشغال، يعني تنها سه هفته بعد از اينكه آلمان نازي سقوط كرده بود، روس‌ها دستور بازسازي و ساخت سينما در برلين را دادند و يك سال بعد«DEFA» (دويچه فيلم) راه‌اندازي شد. سرعت عمل شوروي در راه‌اندازي سينما در آلمان شرقي خيلي سريع‌تر از آن بود كه متفقين بخواهند در آلمان غربي سراغ سينما بروند.
با راه‌اندازي شركت دولتي فيلمسازي «DEFA» شوروي بدون فوت وقت سفارش ساخت فيلم را به فيلمسازان مي‌داد. اين شركت زير نظر حزب سوسياليست آلمان فعاليت مي‌كرد و به نوعي مجري سياست‌هاي فرهنگي شوروي در آلمان شرقي بود؛ سياست‌هايي كه در راستاي موفق نشان دادن شوروي بود. «DEFA»در طول حياتش در زمينه توليد فيلم، مستند و انيميشن فعاليت داشت و كارنامه پركارش شامل بيش از 900 عنوان فيلم و 3 هزار مستند است.
يكي از نمونه‌هاي اجراي سياست‌هاي شوروي در «DEFA»ساخت فيلم «سرزمين آزاد» (free land) است كه در همان سال‌هاي ابتدايي ايجاد آلمان شرقي به سفارش روس‌ها ساخته شد و هدف آن نشان‌دادن موفقيت اجراي اصلاحات ارضي مد‌نظر شوروي بود. «DEFA»در سال‌هاي بعد به بخشي از ابزار جنگ سرد ميان شوروي و امريكا نيز تبديل شد. اين شركت در سال 1966 فيلم سينمايي «پسران خرس بزرگ» را به كارگرداني «ژوزف ماخ» كارگردان اهل چك ساخت كه به تاريخ رويارويي ارتش امريكا با بوميان سرخپوست مي‌پرداخت. در اين فيلم برخلاف تبليغات هاليوودي، اين بار تصويري انساني از مردم سرخپوست به تصوير كشيده شد و سفيدپوستان چهره‌اي منفور داشتند.
سال‌ها بعد و با وحدت دوباره آلمان، اين بار نوبت سينماي آلمان مورد حمايت غرب بود كه انتقام سال‌ها پروپاگانداي آلمان شرقي را بگيرد و با ساخت آثاري مانند «زندگي ديگران» نشان دهد، شرايط زندگي در آلمان شرقي چقدر سخت و منزجر‌كننده بوده و مردمي كه در آن بخش از خاك آلمان زندگي مي‌كردند تا چه حد براي فرار به بخش غربي مشتاق بوده‌اند.
سوريه، روسيه و ما
سينماي ايران بسيار كم به موضوعات بين‌المللي پرداخته است. بر خلاف آنچه در سياست‌هاي بين‌المللي جمهوري اسلامي شاهد هستيم و حضور مؤثر ايران در پيشبرد جبهه مقاومت، سينماي ايران، دچار نوعي بي‌تفاوتي و عدم تمايل براي ورود به مسائل بين‌المللي است. مهم‌ترين حضور‌هاي بين‌المللي سينماي ايران نيز معطوف به آثاري بوده كه با موضوع مقاومت ساخته شده است.
اگرچه مديران دولتي سينما مي‌خواهند آثاري مانند «فرزند چهارم» را نيز به حساب آثار استراتژيك سينمايي بگذارند، ولي از ميان معدود آثار ساخته‌شده با رويكرد موضوعات بين‌الملل، مسئله فلسطين، مبارزه با صهيونيسم، مقاومت در لبنان و اكنون ساخت فيلم با موضوع تكفيري‌ها جايگاه خاصي دارد. همزمان با ساخت فيلم از سوي روس‌ها، ايران نيز در حال ساخت فيلم درباره تحولات سوريه است، اما حجم كاري‌اي كه سينماي ايران درباره سوريه مي‌خواهد انجام دهد، در مقايسه با خوابي كه روس‌ها براي حضور در فضاي سينماي سوريه ديده‌اند، ناچيز است. مهم‌ترين فيلمي كه اكنون در سينماي ايران با موضوع سوريه در حال ساخت است، فيلم «به وقت شام» ابراهيم حاتمي‌كيا است؛ فيلمي كه احتمالاً در سي و ششمين جشنواره فيلم فجر رونمايي خواهد شد.
در سفر اخير رئيس سازمان صداوسيما به سوريه نيز تفاهمنامه‌هايي براي ساخت آثار مشترك ميان ايران و سوريه امضا شد و بايد منتظر بود و ديد اين تفاهمنامه‌ها چه زماني وارد فاز اجرايي مي‌شوند. اكنون مسئله اين است كه حوادث سوريه را چه كسي قرار است روايت كند و اين روايت قرار است در راستاي نشان دادن واقعيت باشد يا خير؟! فضاي همكاري سياسي و نظامي ايران و دولت قانوني سوريه مي‌تواند در زمينه‌هاي فرهنگي نيز گسترده شود و هنرمندان دو كشور نيز فعاليت‌هاي مشتركي را داشته باشند.
سوريه از جمله معدود دولت‌هاي عربي است كه داراي سينماي شناسنامه‌دار و با‌هويت است؛ سينمايي كه در مواجهه با سياست‌هاي سعودي عليه مردم سوريه توانسته است آثاري مانند «پادشاه شن‌ها» و «فاني و از هم گسيخته» را توليد كند. اين سينما مي‌تواند در كنار تجربيات سينماي ايران در ارائه سينماي مستقلي به جهان، حرف‌هاي تازه‌اي را در سينماي عرب داشته باشد و بتواند موضوع مقاومت را در بعد فرهنگي پيش ببرد.



بعد از بیش از یک دهه⇐صدور پروانه ساخت یک فیلم حادثه ای برای فخیم زاده+صدور پروانه ساخت برای حاتمی کیا و حسن کاربخش

سینماروزان: شورای پروانه ساخت با ساخت سه فیلمنامه موافقت به عمل آورده که در میان آنها نام فیلمنامه تازه حاتمی کیا و همچنین فیلمنامه ای حادثه ای با نام “مشت در وقت اضافه” از مهدی فخیم زاده به چشم میخورد؛ فخیم زاده آخرین بار بیشتر از یک دهه قبل “همنفس” را ساخته بود که با محوریت بیماران روانی بود.

حسن کاربخش کارگردان آثاری نظیر “پرواز از اردوگاه” و “دیار عاشقان” نیز دو دهه بعد از آخرین فیلمش “ترور” پروانه ساخت یک کمدی با نام “بابامو بگیر” را گرفته است.

فیلمنامه های پروانه ساخت گرفته به شرح زیرند:

–” مشت در وقت اضافه” به تهیه کنندگی وکارگردانی مهدی فخیم زاده در ژانر اجتماعی(حادثه ای)

–“به وقت شام” به تهیه کنندگی محمد خزاعی و کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در ژانر اجتماعی ( تحولات منطقه )

–“بابامو بگیر” به تهیه کنندگی و کارگردانی حسن کاربخش در ژانر اجتماعی (کمدی).




تازه‌ترین پروژه‌های بدلکاری ارشا اقدسی⇐از «هزارپا»ی ابوالحسن داودی تا «بمب»پیمان معادی و «به وقت شام»ابراهیم حاتمی‌کیا

سینماروزان: ارشا قدسی بدلکاری که فعالیتهایش در سالهای اخیر به عنوان بدلکار یا طراحی نماهای اکشن در سینما و تلویزیون بیشتر شده در اکران نوروزی «گشت2» را داشت و فیلمهای «نگار»، «رگ خواب» و «ایستگاه اتمسفر» و سریال خانگی «عالیحناب» را هم آماده عرضه دارد.

به گزارش سینماروزان ارشا اقدسی در نیمه ابتدایی سال درگیر پروژه های سینمایی تازه ای هم شده است و از جمله «هزارپا»ی ابوالحسن داودی، «بمب»پیمان معادی و «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا.

اقدسی درباره تازه ترین برنامه هایش برای طراحی نماهای اکشن و اجرای آنها به «سرنخ» گفته است: مشغول کار در پروژه هایی به کارگردانی پیمان معادی، ابوالحسن داوی شده ام و همچنین مسئولیت بدلکاری یک سریال را برعهده دارم.

وی ادامه داده است: چند روز پیش هم با ابراهیم حاتمی کیا یک جلسه داشتم و به احتال زیاد قرارداد جدیدی هم با این کارگردان خواهم بست اما جدا از کار در سینما و تلویزیون اجراهای هیجان انگیز دیگری هم خواهم داشت.

هرچند اقدسی درباره برنامه های دیگرش اطلاعات دقیقی نداده اما اخبار حکایت از آن دارد که او برای حضور در یک پروژه بین المللی به زودی به صربستان می رود.