1

هزینه میلیونی برای تلمّذ اسکایپی نزد اصغر فرهادی!!!

سینماروزان: در حالی که به تازگی خبر برگزاری کلاسهای فیلمنامه نویسی اصغر فرهادی در موسسه ای تحت امر همسرش پریسا بخت آور منتشر شده، شواهد حکایت از هزینه میلیونی شرکت در این کلاسها دارد.

به گزارش سینماروزان البته این هزینه نه برای شرکت در کلاسهای حضوری بلکه برای شرکت در کلاسهایی است که به صورت کاملا مجازی و از طریق اسکایپ رقم خواهد خورد.

آن طور که «آینه نیوز» گزارش داده اصغر فرهادی که به شدت درگیر فراهم کردن مقدمات ساخت فیلم جدیدش می باشد، به شکل حضوری در میان هنرجویان نخواهد بود و از طریق اسکایپ با هنرجویان این کارگاه به انتقال اطلاعات می پردازد!!!

مبلغ شهریه هر متقاضی برای 7 جلسه کارگاه بدون حضور فیزیکی فرهادی، 2 میلیون تومان خواهد بود که می توانند 30 درصدش را پیش قسط کرده و مابقی را در چند نوبت پرداخت کنند!




در اولین اکران مردمی «نهنگ عنبر۲»⇐علی سرتیپی از شباهتهای اصغر فرهادی و رضا عطاران گفت!+عکس

سینماروزان: نخستین اکران مردمی فیلم «نهنگ عنبر 2، سلکشن رویا» با حضور رضا عطاران و سامان مقدم هم اکنون در پردیس سینمایی کورش در حال برگزاری است.

به گزارش سینماروزان این مراسم در ساعت 9:45 دقیقه صبح و با تجمع بسیار زیاد تماشاگران در پردیس کورش آغاز گردید.

مقدم قبل از اکران فیلم خطاب به علاقمندان«نهنگ عنبر 2، سلکشن رویا»  گفت: فیلم «نهنگ عنبر 2 » بسیار فیلم سختی بود. امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید.

پس از تشویق علاقمندان نوبت به رضا عطاران رسید. او بعد از سلام و احوالپرسی مراسم را این طور جلو برد و گفت: من هم فیلم را با صدا و موسیقی ندیده‌ام و همراه با شما فیلم را می‌بینم.

بازیگر محبوب سینمای وی از استقبال در ساعت 9 صبح ابراز خوشنودی نمود و افزود: فکر می‌کردم فقط خودم امروز صبح زود از خواب بیدار می‌شوم .خوشحالم که همه ما صبح زود از خواب بیدار شده‌ایم.

علی مسعودی که گروه را در اولین اکران همراهی کرده بود نیز گفت: من در این فیلم هیچ کاره‌ام فقط آمده‌ام، که بخندم.

از حاشیه این مراسم می‌توان به تولد رضا عطاران اشاره کرد. اولین اکران عمومی فیلم «نهنگ عنبر 2، سلکشن رویا» همزمان با زادروز رضا عطاران بود که در پردیس سینمایی کورش او را با جشن کوچکی غافلگیر کردند.

علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران، رئیس کانون پخش کنندگان سینمای ایران و مدیر پردیس سینمایی کورش در تبریک تولد به رضا عطاران گفت: او واصغر فرهادی تنها کسانی هستند که می‌توانند مخاطب را صبح زود برای آمدن به سینما ترغیب کنند. علاقه مخاطب به هر دوی این عزیزان قلبی و دائمی است.

پروژه سینمایی «نهنگ عنبر٢-سلکشن رویا» به تهیه کنندگی سامان مقدم و با سرمایه گذاری نیوشا طبیبی،نیما طبیبی، مجید مطلبی و سامان مقدم ساخته شده است.

بازیگران : رضا عطاران ، مهناز افشار ، ویشکا آسایش ، حسام نواب صفوی ، رضا ناجی ، امیرحسین آرمان ، سیروس گرجستانی و علئ قربان زاده و بازیگران میهمان:شهلا ریاحی،کتایون امیر ابراهیمی،محسن قاضی مرادی،اسدالله یکتا،احمدرضا اسعدی.

پخش این فیلم برعهده‌ «فیلمیران» است.

استقبال از رضا عطاران در اکران مردمی «نهنگ عنبر2»
استقبال از رضا عطاران در اکران مردمی «نهنگ عنبر2»




ادعای تهیه‌کننده‌ای که اصغر فرهادی را به سینما آورد و حالا میخواهد تولید فیلم قرآنی کارگردان «یک خانواده محترم» را انجام دهد⇐گرفتاری‌های «یک خانواده محترم» به‌ تهیه‌‌کننده و سرمایه‌گذار آن برمی‌گردد

سینماروزان: مسعود بخشی کارگردانی که اولین ساخته سینمایی اش «یک خانواده محترم» دچار حواشی عجیب و غریبی شد و کار تا جایی پیش رفت که سرمایه گذار فیلم که سیمافیلم بود از این محصول اعلام برائت کرد و فقط محمد آفریده تهیه کننده فیلم حمایت خود را از بخشی ادامه داد، به تازگی پروانه ساخت فیلمنامه ای با عنوان «یلدا» را گرفته است.

به گزارش سینماروزان تهیه کنندگی «یلدا» را ایرج تقی پور انجام خواهد داد؛ تهیه کننده ای که «رقص در غبار» و «شهر زیبا» دو فیلم ابتدایی اصغر فرهادی را تهیه کرده بود.

ایرج تقی پور با اشاره به مضمون «یلدا» به «مهر» گفت: موضوع اصلی این فیلم درباره کظم غیظ و کسانی است که می توانند بر عصبانیت خود مسلط شوند و ما بر اساس یک آموزه قرآنی این فیلم را می‌سازیم که داستان اصلی آن درباره ۲ زن است که به دلایلی رو در روی هم قرار می گیرند.

وی افزود: موضوع اصلی «یلدا» درباره عفو و گذشت است و امیدواریم با تأمین سرمایه بتوانیم اوایل تابستان شروع به فیلمبرداری کنیم و تا پایان تابستان ضبط آن را به پایان برسانیم. البته من چند سالی است که فیلم نساخته ام از همین رو تأمین سرمایه برایم کمی کار سختی شده است اما امیدوارم این مساله مرتفع شود.

این تهیه کننده عنوان کرد: در حال حاضر مشغول رایزنی با برخی از بازیگران هستیم زیرا برای ایفای نقش های «یلدا» چند بازیگر شناخته شده در نظر داریم که آنها این روزها مشغول کار هستند. این را هم باید عنوان کنم که تمام فیلمبرداری «یلدا» در تهران انجام می شود.

تقی پور درباره اینکه فیلم قبلی مسعود بخشی با عنوان «یک خانواده محترم» فیلم حاشیه‌داری شد، گفت: مسعود بخشی یک کارگردان کاربلد و کارآمد است که اگر فیلم قبلی او دچار گرفتاری هایی شد به نظر من دلیل اصلی آن شکست به تهیه کننده و سرمایه گذار برمی‌گردد زیر آنها بودند که دقت کافی را به کار نبستند.

وی اظهار کرد: من در جریان ریز ماجرای اثر قبلی مسعود بخشی هستم و می دانم اگر کسی در این میان کوتاهی کرده است سرمایه گذار و تهیه کننده «یک خانواده محترم» بوده اند زیرا کارگردان درست همان چیزی را که در سناریو نوشته بوده به اجرا درآورده و هیچ تغییری در سناریو نداده است، بنابراین تهیه کننده و سرمایه گذار باید از اول متوجه می شدند که این سناریو به کجا می رسد و باید تصمیم درستی می گرفتند.

تقی پور بیان کرد: قرار نیست مسعود بخشی تا ابد تاوان آن فیلم را بدهد. البته اگر او فیلمساز معاند بود اصلا نباید اجازه کار به او می دادیم ولی او یک کارگردان جوان است و تا الان به اندازه کافی تاوان این کار را داده است و من مطمئن هستم که او هیچ ضدیتی با نظام و ارزش‌ها ندارد.

وی در پایان تاکید کرد: من معتقدم موضوع اصلی سینما پرداختن به دغدغه های اصلی بشر است، گرچه سینما جنبه سرگرمی و تفریح دارد ولی هسته اصلی آن همین دغدغه های انسانی است، موضوع اصلی «یلدا» هم درباره تولد و مرگ است و امیدواریم با عنایت به آیات قرآن و توجه به مفاهیم دینی، فیلمی دوست داشتنی و مورد پسند ارایه دهیم.




محمود کلاری به‌جای حاتمی‌کیا به سراغ پیمان معادی رفت+توضیحات این فیلمبردار درباره دشواری همکاری با معادی

سینماروزان: محمود کلاری فیلمبردار برجسته وطنی که پیشتر شایعاتی درباره حضورش به عنوان مدیر فیلمبرداری «پرواز به وقت شام» تازه ترین پروژه ابراهیم حاتمی کیا شنیده شده بود به جای حاتمی کیا با پیمان معادی در «بمب» همکاری خواهد کرد.

پیمان معادی که پیش از همکاری با اصغر فرهادی در «درباره الی» و «جدایی…» به عنوان فیلمنامه نویس آثاری نظیر «کما» و «کافه ستاره» شناخته می شد بعد از کسب اشتهار به واسطه «جدایی…» هم در یک سری آثار نه چندان مطرح آمریکایی ایفای نقش کرد و هم یک فیلم به نام «برف روی کاجها» ساخت.

معادی که بیشتر از یک سال است به دنبال ساخت فیلم دومش «بمب» است بنا دارد ظرف یک هفته آینده این فیلم را که داستانش در دهه 60 می گذرد جلوی دوربین ببرد.

محمود کلاری مدیر فیلمبرداری «بمب» با اعلام این خبر به «مهر» گفت: احتمالا فیلمبرداری فیلم «بمب» را یک هفته تا ده روز دیگر شروع می‌کنیم. اساسا فیلمبرداری این کار، دشوار خواهد بود چون در دوران موشک باران تهران می گذرد. بازسازی آن زمان دشوار است و طبیعتا ساخت و پرداخت اتفاقاتی هم که در فیلم وجود دارد، سخت است.

این مدیر فیلمبرداری که پیشتر در «برف روی کاجها» هم مدیریت فیلمبرداری را برعهده داشت با اشاره به تعدد لوکیشن‌ها در «بمب» تصریح کرد: این فیلم لوکیشن‌های زیادی دارد که بخش زیادی در فضای باز است و بخش زیادی هم به صورت دکور و بازسازی است. قرار است که فیلم را در بازه زمانی ۵۰ روز تا ۲ ماه فیلمبرداری کنیم.




صنف سینما، غرق در مشکلات و سینماگران به فکر حل مشکلات دیگران‌⇐بعد از اصغر فرهادی، مهناز افشار هم به رییس جمهور نامه نوشت

سینماروزان: سینماگران همواره جزو آن بخشی از اجتماع بوده اند که در بزنگاههای سیاسی مورد بهره برداریهای سیاستمداران قرار گرفته اند و البته هیچ گاه هم این بهره برداری منجر نشده است به ایجاد رشدی منطقی در صنف سینما و برای همین است که همچنین نهادهای صنفی سینماگران با ابتدایی ترین معضلات روبرو بوده اند.

به گزارش سینماروزان در این شرایط اینکه سینماگرانی که کم و بیش شناخته شده‌تر هستند برای حل مشکلات خویش کنار هم قرار گرفته و آستین بالا بزنند برای رفع مشکلات صنف بیش ار هر زمان دیگری حس می شود اما متأسفانه همه تلاش سینماگران ما شده است راه اندازی کمپین های مجازی و اخیرا هم نامه نگاری؛ باز هم نه در جهت حل مشکلات صنف بلکه حل مشکلات اقشار دیگر اجتماع!!!

چندی پیش اصغر فرهادی را داشتیم که در واکنش به وضعیت گورخوابها نامه ای به رییس جمهور نوشت بی آن که به یاد بیاورد برخی از هم صنفانش وضعیت اقتصادی شان آن قدر خراب است که به مشاغل زرد روی آورده اند. حالا نیز مهناز افشار که در این سالها به خاطر ازدواج با یاسین رامین فرزند دو معاون احمدی نژاد در کانون حواشی قرار داشت و این حواشی با بازداشت همسرش به دلیل شکایت سازمان هلال احمر به اوج رسید نیز نامه ای به رییس جمهور نوشته و در آن از وی خواسته که به کمک کودکان بدسرپرست بیاید؛ نامه ای که حامد بهداد، باران کوثری، هانیه توسلی و بهرام رادان هم زیرش را امضاء کرده اند.

البته که وجه انسان دوستی اصغرها و مهنازها قابل احترام است اما احترام وقتی دوچندان میشود که این سینماگران ابتدا سری بزنند به ازکارافتادگان صنف خود و یادی از آنها کنند و کمپینی برای حمایت از آنها راه بیندازند یا نامه ای به مقامات برای کمک به این صنف شریف و مهجور بنویسند و بعد اگر فرصتی بود به سراغ دیگران بروند.

با امید آن که سینماگران ما یک بار خرق عادت کنند و اصلاح را از صنف خویش شروع کنند متن نامه مهناز افشار به رییس جمهور را که البته به دست خود ایشان هم نرسیده و در اختیار الهام امین زاده دستیار رییس جمهور قرار داده شده بخوانید:

جناب آقای رییس جمهور

اینجا ایران است. سرزمینی شهره به هنر و فرهنگ که ما به جغرافیای بی نظیرش، به بزرگان و مشاهیرش، به تاریخ و دستاوردهای باشکوهش می‌بالیم. اینجا ایران؛ سرزمین مهربانی‌هاست و این خاک مهربان را نشاید که کودکانش با رنج و آزار، در چرخه کمرشکن کار بزرگ شوند. جوهر این غمنامه اما خون جگر است.

به گواهی مسئولان سازمان بهزیستی تاکنون بیش از دوازده هزار مورد کودک‌آزاری به اورژانس اجتماعی گزارش شده است، آمار آزار کودکان در سال 95 نسبت به سال ۹۴ افزایش یافته و در شش‌ماهه نخست سال گذشته ۱۰۹ کودک به خاطر صدمات وارده بر اثر آزار اطرافیان راهی بیمارستان شده و چهار کودک نیز جان باخته‌اند.

درد دارد، اما باید گفت که این آمار تنها دربرگیرنده آزارهای «جسمی» کودکان است و متأسفانه آمار دقیقی از آزارهای «روانی» و «عاطفی» که کودکان زیادی را به ورطه افسردگی و بزهکاری می‌کشاند نداریم. مگر می‌توان شاهد این همه تلخی و جور بود و خون دل از دیده جاری نکرد؟

دستور به موقع شما و تشکیل هیأت ویژه‌ای از متخصصان برای بررسی حادثه پلاسکو با هدف پیشگیری از حوادث بعدی مدبرانه بود.

وقتی گزارش هیات محترم منتشر شد؛ شباهت‌های عجیبی میان نتیجه این گزارش و آنچه که جامعه هنری کشور حدود یک سال است یکصدا بر آن پای می‌فشارد دیدیم؛ «دستگاه‌های مسئول به دلایل مختلف از جمله موازی کاری در بروز این حادثه نقش داشته‌اند، صدا و سیما برخلاف مقررات از آتش‌نشانی برای آموزش عمومی پول طلب می‌کرده است!» وقتی گزارش هیات ویژه را خواندیم تصمیم گرفتیم برای شما بنویسیم که در حادثه کودکان «بدسرپرست» نیز با وضعیت بحرانی مشابهی روبه‌رو هستیم.

اگر همه دستگاه‌های مسئول به وظایف قانونی خود توجه کنند، اگر بهزیستی برای حمایت کودکان «بدسرپرست» با گرفتاری‌های قانونی و مالی روبه‌رو نباشد، اگر صداوسیما در میان انبوه برنامه‌های خود بخشی را هم به آموزش کودکان و آشنایی آن‌ها با حقوقشان اختصاص دهد، آیا باز هم شنونده خبرهای تلخ و ناگوار کودک‌آزاری با این حجم زیاد خواهیم بود؟

به راستی چند درصد از کودکان کشور ما می‌دانند، جایی به نام «اورژانس اجتماعی» وجود دارد و در صورت مواجهه با خشونت و آزار، می‌توانند با شماره ۱۲۳ تماس بگیرند، آیا جز این است که آموزش‌وپرورش و صداوسیما باید وظیفه خطیر آموزش عمومی را بر عهد بگیرند؟

شرط انصاف نباشد که زحمات انجام‌شده را نادیده انگاریم، انتظارمان اما این است که خروجی این زحمات را در جامعه ببینیم. «اداره پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی» مستقر در تمام نهادهای مسئول به چه کار می‌آید وقتی در یخبندان زمستان، کودکی کنار خیابان به گفت‌وگوی سرما و دندان گوش می‌سپارد و فال می‌فروشد تا هزینه‌های اعتیاد پدر و مادر را بپردازد؟!

شما در حادثه پلاسکو ضرورت تشکیل کارگروه تخصصی را احساس کردید چون بحران دیده می‌شد و افکار عمومی جامعه در انتظار پاسخ بود، باور کنید «بحرانِ پنهان» کودکان «بدسرپرست» کمتر از آتش پلاسکو نیست، آتشی که اگر زبانه‌های سرکش اش را مهار نکنیم شعله‌های دامنگیرش نسل‌های آینده را خواهد سوزاند.

درخواست مشخص ما از جنابعالی تشکیل هیات ویژه‌ای متشکل از متخصصان است که مسئولیت دولتی و ارگانی ندارند، این هیات می‌تواند با بررسی همه جوانب موضوع، نقاط کور این گره گشودنی را شناسایی کند.

اگر ضعف قانونی داریم، اگر دستگاه‌های اجرایی تقصیر می‌کنند، اگر نسبت به آموزش عمومی غفلت کرده‌ایم، اگر به هم‌افزایی بین بخشی نیاز داریم همه پاسخی است که هیات ویژه بررسی می‌تواند پاسخی برای آن بیاید، درد که شناسایی شد، درمان آن نیز میسور است.

شایسته این جغرافیای باشکوه است که قصه هیچ کودک بی پناهی در آن پر غصه نباشد. با کودکان این سرزمین مهربان، مهربانی باید.




بازگشت به «ارتفاع پست» و خاطرات فرهادی؟⇐بخش عمده فیلم تازه حاتمی‌کیا در هواپیما می‌گذرد

سینماروزان: در حالی ابراهیم حاتمی کیا با سرمایه گذاری سازمان هنری رسانه ای اوج کار تولید تازه ترین فیلمش را در دستور کار قرار داده است که خبرگزاری اصولگرای «فارس» در گزارشی پیرامون این فیلم تازه که با محوریت نقد داعش ساخته میشود از این گفته که بخش عمده فیلم در یک هواپیما می گذرد.

به گزارش سینماروزان حاتمی کیا پیش از این و در ابتدای دهه هشتاد  فیلم «ارتفاع پست» را با همکاری اصغر فرهادی نوشته بود؛ آن فیلم هم بخش عمده اش در هواپیما می گذشت و مضمون هواپیماربایی آن که گویا ریشه در واقعیت داشت، یکی از مهیج ترین آثار کارنامه حاتمی کیا را رقم زد.

متن گزارش «فارس» را بخوانید:

مدتی است پیش تولید تازه‌ترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا که درباره شرایط سوریه و فعالیت تکفیری‌هاست، آغاز شده است. ابراهیم حاتمی‌کیا به همراه محمد خزاعی(تهیه‌کننده) این روزها در سوریه به سر می‌برند تا گروه تولید مقدمات تولید فیلم را فراهم آورند. انتخاب بازیگران سوری برای فیلم از دیگر کارهای گروه اعزامی به سوریه است. بخش‌هایی از فیلم در سوریه فیلمبرداری می‌شود.

نام فیلم ارتباط مستقیم با مضمون فیلمنامه دارد و هنوز نام آن از سوی گروه سازنده فاش نشده است. بخش‌های اصلی فیلم در هواپیما می‌گذرد و  محمود کلاری مانند اثر قبلی فیلمساز «بادیگارد» عهده‌دار مدیریت فیلمبرداری این پروژه خواهد بود و محمد خزاعی به عنوان تهیه‌کننده در این پروژه با حاتمی‌کیا همکاری می‌کند.

بخشی از فیلمبرداری جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی‌کیا در کشور سوریه انجام می‌شود و هادی حجازی فر بازیگر فیلم‌های «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» یکی از نقش‌های فیلم جدید حاتمی‌کیا را عهده‌دار است.

 




یک سال بعد از سینماروزان⇐ حالا ناشر رسمی بیضایی به گرته‌برداری «فروشنده» از اثر مهم بیضایی اقرار کرد!+جزییات بازگشت بیضایی با «سفر به شب»

سینماروزان: حدودا یک سال پیش و بعد از هیاهوی پیش آمده بر سر نمایش «فروشنده» اصغر فرهادی در جشنواره کن و هویدا شدن کلیت داستانی فیلم بود که سینماروزان در گزارشی تفصیلی به گرته برداری فرهادی از یکی از آثار مهم بهرام بیضایی با عنوان «حقایق درباره لیلا دختر ادریس» اشاره کرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان با این حال در آن زمان فرهادی برای آن که شباهت با آن فیلمنامه دردسرساز نشود سعی زیادی کرد که پای آرتور میلر را به فیلمش باز کند و غلامحسین ساعدی را به اثرش ربط دهد؛ ارتباطاتی که مانند منگنه کردن اشیاء بی‌ربط به هم بود!

حالا تقریبا یک سال بعد از آن هیاهو شهلا لاهیچی مدیر انتشارات روشنگران و ناشر رسمی آثار بیضایی در ایران در گفتگو با «شرق» به صراحت به گرته برداری فرهادی از «حقایق…» اشاره کرده و بیان داشته است: شما این تأثیر کتابِ «حقایق درباره لیلا دختر ادریس» نوشته بیضایی را روی آخرین اثر فرهادی، فیلمِ «فروشنده» می‌بینید، اثری که اسکار گرفت و مایه افتخار همه ما ایرانیان شد و این ابدا اشکالی ندارد.

اینکه لاهیجی که یک ناشر است از بی مشکل بودن این تأثیرگذاری سخن گفته جای سپاس دارد و البته امیدواریم این تأثیرپذیری که در «فروشنده» حتی بدون ذکر نام بیضایی صورت گرفته درباره دیگر تأثیرپذیریهایی که ممکن است توسط گمنامان هنر صورت گیرد نیز همین اندازه راحت هضم شود!

لاهیجی در گفتگوی اخیر خود به جز اشاره به این تأثیرپذیری درباره فیلمنامه ای تازه از بیضایی که در دست چاپ است و بناست در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی شود هم سخن گفته است؛ فیلمنامه ای با عنوان «سفر به شب».

متن کامل گفته های ناشر رسمی بیضایی را بخوانید:

 شهلا لاهیجی با اعلام خبر رونمایی از فیلمنامه تازه بیضایی گفت: «پس از سال‌ها که اثر تازه‌ای از بهرام بیضایی منتشر نشده بود، امسال «سفر به شب» را زیر چاپ داریم و آن را تا نمایشگاه کتاب منتشر خواهیم کرد، هرچند انتشار این کتاب، خلأ استاد بیضایی را برای ما و دوستداران بیضایی پُر نخواهد کرد».

او به فعالیت‌های بیضایی در دورانی که دور از وطن می‌گذراند، اشاره می‌کند و می‌گوید: «گرچه از بیضایی آثار زیادی در این سال‌ها چاپ نشده، ‌اما او بی‌کار ننشسته است و در این دوران غیبت توانسته آثار مهم خود را روی صحنه بیاورد. او هروقت در ایران نمایش‌های عروسکی خود را کار می‌کرد، می‌گفت دلش می‌خواهد نمایش‌های روحوضی‌اش را هم اجرا کند اما اجراهای این آثار با مشکل مواجه بود و مقدور نشد، تا اینکه او در آمریکا توانست آثارش را اجرا کند».

شهلا لاهیجی به نمایش‌هایی اشاره می‌کند که بیضایی در سال‌های دوری روی صحنه برده و با اقبال بسیاری مواجه شده است: «جانا و بلادور»، «سایه‌بازی» که با دو روایتگر روی صحنه رفت، نمایش و روخوانی «گزارش ارداویراف» و دو نسخه دو و سه‌ساعته از «طرب‌نامه». در عین‌حال که بیضایی آنجا کلاس‌ها و کارگاه‌های خود را دارد و روی طرح‌های دیگرش نیز کار می‌کند. 

لاهیجی معتقد است: «با تمام این حرف‌ها دل بیضایی اینجا می‌تپد، چون هیچ‌کس به‌اندازه او با تسلطش بر زبان فارسی، به این زبان خدمت نکرده است و شاید آرزوی او این باشد که باز هم بتواند با زبان مادری‌اش کار کند و با مردمی که زبان مادری او را خوب درک می‌کنند، طرف سخن باشد».

او از تأثیر بیضایی بر معاصران خود نیز چنین می‌گوید: «شاید بیشترین تأثیر را بیضایی روی کارگردانان و فیلم‌نامه‌نویسان ما گذاشته است. شما این تأثیر کتابِ «حقایق درباره لیلا دختر ادریس» نوشته بیضایی را روی آخرین اثر فرهادی، فیلمِ فروشنده می‌بینید، اثری که اسکار گرفت و مایه افتخار همه ما ایرانیان شد و این ابدا اشکالی ندارد. میلان کوندرا در اثر اخیر خود می‌نویسد هیچ هنرمندی نمی‌تواند بگوید اثرش را تنها از درون خود درآورده است. هر هنرمندی از فیلم‌ساز، نویسنده و آهنگ‌ساز از دیگران تأثیر پذیرفته و میراث ذهنی دارد و این درباره بزرگانی مانند بتهوون یا نخستین نویسندگان، ‌رابله و سروانتس و دیگران نیز صادق است. منظورم این نیست که کارگردانی از روی اثری اخذ گرفته باشد، بلکه خواستم از تأثیر خواسته یا ناخواسته‌ای بگویم که بیضایی بر معاصرانش داشته است. به هر تقدیر برای ما سال خوشی است که هم از بیضایی فیلم‌نامه‌ای را داریم و هم از آقای فرهادی یک اسکار که با اسکار قبلی ایشان مایه خوشحالی مضاعف ماست و اینهاست که نام ما را در سینما و هنر جهانی پایدار نگه می‌دارد. مهم نیست که این اتفاق سیاسی باشد یا نباشد، این اسکار بر ما مبارک باشد و انتشار فیلم‌نامه‌ای از بیضایی نیز که پس از سال‌ها سکوت امکان انتشار گرفت و ما امیدواریم بتوانیم داستان باورنکردنی مجلس شبیه آقای بیضایی را هم منتشر کنیم».

بهرام بیضایی فیلم‌نامه «سفر به شب» را سال‌ها پیش در دهه ٦٠ نوشته است و البته به گفته لاهیجی، پیش‌نویس یا طرح آن را آماده کرده و چند سال پیش آن را دست گرفته و بازنویسی کرده است. «بیضایی همیشه از ایده‌هایش مشق یا پیش‌نویسی می‌نویسد و بعدها در فرصت مناسب آنها را تکمیل می‌کند، فیلم‌نامه «سفر به شب» نیز از این دست نوشته‌های اوست و تألیف تازه ایشان محسوب می‌شود».

شهلا لاهیجی همچنین می‌گوید بیضایی طرح‌های ناتمام بسیاری دارد و خودش می‌گوید می‌ترسد فرصت کافی برای اتمام آنها نداشته باشد. «امیدوارم هیچ‌وقت فقدان کسانی مانند بیضایی را حتی به ذهن هم راه ندهیم. از این بزرگان هرگز پیدا نخواهیم کرد».

از بهرام بیضایی در این سال‌ها، ترجمه منوچهر انور از «فتحنامه کلاتِ» اثر مهم بیضایی نیز در انتشارات روشنگران درآمد. البته به‌گفته شهلا لاهیجی، پیشنهاد این ترجمه به ١٠ سال پیش مربوط می‌شود. «کارگردانی در خارج آوازه فتحنامه کلات را شنیده بود و می‌خواست از آن فیلمی بسازد که با نسخه فارسی ممکن نبود. آن زمان منوچهر انور پیش‌ترجمه‌ای از این اثر بیضایی کرد و برای او فرستاد اما چون دوران تلخی برای هنرمندان بود و همه گرفتار ماجراهای سیاسی و فرهنگی بودند، ماند تا همین اواخر و سرانجام با ده‌ها بار بازنویسی و بازنگری، ترجمه اخیر منتشر شد. می‌دانید که می‌شود نسخه انگلیسی این اثر و مرگ یزدگرد را با آثار شکسپیر قیاس کرد. هر جمله از این آثار اهمیت و عمقی دارد که می‌تواند مانند جملات هملت شکسپیر به ضرب‌المثل تبدیل شود، چنان‌که بودن یا نبودن هملت شد».

شهلا لاهیجی در آستانه نمایشگاه کتاب به حضور روشنگران در این دوره نیز چنین اشاره می‌کند: سال گذشته، نخستین سالی بود که انتشارات روشنگران پس از سال‌ها در نمایشگاه شرکت کرد اما به‌دلیل مساحت کوچک غرفه‌ای که به آن اختصاص داده شد، فقط توانست آثاری از بهرام بیضایی را به نمایشگاه بیاورد، شهلا لاهیجی با بیان این خبر، امیدوار است امسال غرفه‌ای در حد سی‌وچند سال سابقه کار نشر روشنگران به این نشر اختصاص یابد تا تمام آثار بهرام بیضایی و دیگر آثار مهم خود را نیز به نمایشگاه بیاورد.




پاره‌ای از اظهارات بازیگر رکاب‌زن فیلم «بایسیکل‌ران»⇐کارگردانان ما جرأت ریسک ندارند/چرا فرهادی به جای فیلمسازی با یک فرمول تکراری، ژانرهای متفاوتتر را نمی‌آزماید؟/ کیمیایی دچار یک شیوه خاص و تکراری شده و مرتب دارد به این شیوه ادامه می‌دهد/آیا نمی‌شد با یک صدم پولی که خرج فیلم آخر مجیدی شد ده جوان فیلمساز را وارد سینمای حرفه‌ای کرد؟

سینماروزان: محرم زینال زاده از جمله بازیگرانی است که همراه با جوانان سینماگر رشد پیدا کرده در ابتدای انقلاب اسلامی بازیگری را تجربه کرد و از همان اوایل کار و با ایفای نقش در «بایسیکل ران» بود که به ناگاه در کانون توجهات قرار گرفت.
  زینال زاده در سالهای اخیر درگیر کارگردانی شده و توانسته شرایط تولید یک سری محصول مشترک میان ایران و ترکیه را فراهم آورد. زینال زاده با اشاره به چگونگی حضورش در سینمای ترکیه به «فرهنگ نیوز» گفت: من با فیلمی با عنوان «تو خورشید من ماه» در جشنواره بنجلی ترکیه شرکت کردم و در پایان جشنواره فیلمم جزو آثار برگزیده جشنواره شد و همین زمینه ای شد برای آشنایی با فعالان سینمای ترکیه و بعد از اینکه تدوین فیلمی ترک به نام «ماوی رینگ» به من سپرده شد جوانی ایرانی به نام مصطفی دل آگاهی که متولد ترکیه است سراغم آمد و از من خواست در تولید فیلمی به نام «فردا روز دیگری است» به او کمک کنم.

وی ادامه داد: من نیز برای آن که این فیلم پلی ایجاد کند میان سینمای ایران و ترکیه پیشنهاد را با این شرط پذیرفتم که بتوانم عواملی از ایران را برای کار به ترکیه ببرم و در نتیجه بایرام فضلی به عنوان فیلمبردار و وحید سلطانی به عنوان صدابردار به گروه تولید پیوستند و نتیجه تولید فیلمی شد که به زودی در ترکیه هم اکران خواهد شد.

حکایت زندگی یک کمدین در استانبول

محرم زینال زاده با اشاره به دیگر محصول مشترکش گفت : فیلمنامه ای به نام «تشکر می کنم زندگی» را در دستور ساخت قرار داده ام؛ با داستانی که از ایران شروع می شود و در ترکیه خاتمه می یابد. «تشکر می کنم زندگی» حکایت زندگی یک کمدین است که دخترش برای درس خواندن به استانبول رفته است و همین باعث می شود او نیز در پی یافتن دختر راهی استانبول شود و سفری پر از فراز و نشیب را تجربه کند. این فیلم یک بازیگر ایرانی خواهد داشت و بقیه بازیگران ترک هستند و بخشهایی از فیلمبرداری هم در ایران انجام خواهد شد اما بخش عمده کار در ترکیه است.

بازیگر آثاری نظیر «زنگها»، «دستفروش» و «حماسه دره شیلر» درباره چرایی دوری اش از کارگردانی در سینمای ایران گفت: متأسفانه در ایران اغلب کسانی می توانند فیلم بسازند که خودشان سرمایه داشته باشند. امثال من در سنی هستیم که دوست داریم از ما حمایت شود اما گویا ما را نمی خواهند. خیلی دوست دارم بدون آقابالاسر و درگیریهای محدودیت بودجه فیلم دلخواهم را در وطنم بسازم اما هنوز که نشده…

وی با اشاره به کیفیت سالهای اخیر سینمای ایران گفت: نوعی دوگانگی در سینمای ایران به چشم می‌خورد؛ یا فیلمها خیلی درخشان هستند یا فاجعه بار و برخی کارگردانان هم مدام از یک مسیر کلیشه شده به دنبال جلب مخاطب هستند.

چرا فرهادی به جای فیلمسازی با فرمول تکراری، روشهای تازه‌تر را نمی‌آزماید

محرم زینال زاده درباره نگاهش به موفقیت اصغر فرهادی و «فروشنده» بیان داشت: گاهی آدمی ستاره اقبالش بلند می شود و می تواند در حداقل زمان بهترین نتیجه را بگیرد اما مشکلم این است که چرا امثال فرهادی موفقیتهایشان را مجالی نمی کنند برای تجربیات جدید و به جای فیلمسازی با یک فرمول تکراری، روشهای تازه تر و ژانرهای متفاوتتر را نمی آزمایند.

کارگردان «مرد ناتمام» و «حسرت دیدار» با بیان اینکه حتی فیلم اخیر مجید مجیدی هم نتوانست انتظارات را برآورده کند اظهار داشت: زمانی که «رنگ خدا»ی مجیدی را دیدم واقعا لذت بردم از این همه زیبایی شناسی اما نمی دانم چرا این زیبایی شناسی در سینمای سالهای اخیرمان رواج ندارد و حتی خود مجیدی نیز با صرف هزینه بالا فیلمی می سازد که نمی تواند انتظارات را برآورده کند. آیا نمی شد با یک صدم پولی که خرج فیلم ایشان شد ده جوان فیلمساز را وارد سینمای حرفه ای کرد؟

زینال زاده با یاد کردن از مسعود کیمیایی ادامه داد: کیمیایی هم دچار یک شیوه خاص و تکراری شده و مرتب دارد به این شیوه ادامه می دهد. بعد از «قیصر» و «گوزنها» دیدیم که کیمیایی مرتب اله‌مانهای آن نوع سینما را در آثار بعدیش بازنشر داد.

این بازیگر-کارگردان 65 ساله با تأکید بر اینکه ترس است که هنر را از بین می برد افزود: متأسفم که بگویم کارگردانان بزرگ ما اغلب جرأت ریسک ندارند و به جای تجربه جدید و بیان حرف تازه‌تر افتاده اند به تکرار مکررات و به جای اینکه ژانرهای متفاوت را تجربه کنند در یک سیکل تکراری دست و پا می‌زنند.




فرمان‌آرا به بهانه دفاع از فرهادی برای خودش نوشابه باز کرد!!!

سینماروزان: بهمن فرمان آرا کارگردان سینمای ایران که اخیرا کار ساخت فیلمی با عنوان «دل دیوانه» را به پایان رساند در یادداشتی برای «شرق» به بهانه دومین اسکار اصغر فرهادی کوشیده با یادآوری جوایزی که خودش برای فیلم «شازده احتجاب» از جشنواره تهران گرفته هم اهمیت خود را به عنوان فیلمسازی جایزه‌بگیر گوشزد کند و هم جوایزی که از جشنواره فیلم تهران گرفته را شبیه بداند با اسکار فرهادی!!!

متن یادداشت فرمان آرا را بخوانید:

سال‌ها پیش وقتی در جشنواره کان، جایزه روسیلینی را به عباس کیارستمی اهدا کردند، در یک میهمانی یک کارگردان جوان که در آنجا حضور داشت به من گفت: «شنیده‌ام که دولت ایران به رئیس جشنواره پنج‌هزار دلار رشوه داده که این جایزه را به عباس کیارستمی بدهند». من هم پرسیدم: «آیا آمریکا نمی‌توانست ده‌هزار دلار بدهد یا خود مملکت فرانسه؟».»

این آلوده‌کردن هر موفقیت ایرانی با شایعه‌سازی‌های مزخرف، باعث شد آن زمان یادداشتی برای مجله فیلم بنویسم با تیتر «خدایا بز همسایه بمیرد». اخیرا همه به جان اصغر فرهادی افتاده‌اند که چرا دومین اسکارش را برده و یک عده نظر‌تنگ می‌گویند که شیخ فلان جزیره، پارتی‌بازی کرده یا از لج دونالد ترامپ این جایزه را به فرهادی داده‌اند. اینکه اصغر فرهادی کارگردان بسیار خوبی است و دست به قلمش هم حرف ندارد، باید برای همه ما کافی باشد و افتخار کنیم. چرا باید این موفقیت را با مزخرفات صدتا یک غاز آلوده کنیم برایم قابل درک نیست!

شبی که «شازده احتجاب» جایزه اول جشنواره بین‌المللی فیلم تهران را برد، خانم منتقدی مرا در مراسم دید و گفت: «خب شما به قاجار فحش دادید، پهلوی هم به شما جایزه داد!» این بانو کار به این نداشت که ژوری بین‌الملل آن سال آلن روب گریه، جیلو پونتو کورو، نیکلاس پانچو، شادی عبدالسلام، روبین مامولیان و… را در میان خود داشت.

پس از کسب دومین اسکار سینمای ایران توسط اصغر فرهادی، برخی از رسانه های داخلی مدعی شدند که اعضای آکادمی اسکار به دلیل مواضع تند دونالد ترامپ علیه مهاجران که باعث تحریم مراسم اسکار توسط فرهادی هم شد، رای های خود را به فیلم «فروشنده» دادند. اما بهمن فرمان آرا در مورد سیاسی بودن مراسم اسکار امسال، نظر متفاوتی دارد: «این که اتفاقات سیاسی گاهی بر نظر رأی‌دهندگان آکادمی تأثیر می‌گذارد به جای خود، ولی فرهادی موقعی که فیلمش را می‌ساخت هنوز هیچ‌کس دونالد ترامپ را حتی جدی هم نمی‌گرفت. پس فرهادی در این فعل و انفعالات سیاسی آمریکا هیچ نقشی نداشت و نمی‌توانست داشته باشد اگر حتی دلش چنین می‌خواست.

شما اگر نگاهی به سابقه کاری این فیلم‌ساز مهم مملکت ما بیندازید، از اولین فیلمش «رقص در غبار» نشانه‌های بارز استعداد را خواهید دید، پس این اراجیف را ادامه ندهید. افتخار هر فیلم‌ساز یا هنرمند ایرانی متعلق به همه ملت است. خدایا ما را از گزند حاسدان و ناقدان مصون بدار!




ادعای «کیهان»⇐رایزنی سرمایه گذار قطری؛ عامل نمایش «فروشنده» در سرزمین‌های اشغالی

سینماروزان: در حالی که پیش فروش بلیت برای نمایش فیلم «فروشنده» در اسرائیل به زودی آغاز خواهد شد، روزنامه «کیهان» در تحلیلی با اشاره به اینکه اصغر فرهادی درباره این اکران هیچ واکنشی نشان نداده است رایزنی سرمایه گذار قطری را عامل این نمایش فیلم در سرزمینهای اشغالی دانسته است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

در روزهایی که برخی افراد ساده اندیش سرگرم تبریک گفتن به جایزه اسکار اصغر فرهادی هستند و این نشان را نشانه موفقیت هنر ایرانی در جهان معرفی می‌کنند، رژیم صهیونیستی هم خریدار «فروشنده» شد! روز گذشته سایت‌های صهیونیستی به تبلیغ فیلم «فروشنده» پرداختند و اعلام کردند که پیش فروش بلیط‌های این فیلم از روز 16 مارس در اسرائیل آغاز می‌شود.
پس از افشای هویت ضدایرانی و ضد دینی نماینده اصغر فرهادی در مراسم آمریکایی اسکار، استقبال اشغالگران قدس تازه‌ترین دستاورد این فیلم در آن سوی مرزهاست! اما واضح است که رژیم صهیونیستی از این فیلم به عنوان تبلیغی علیه ملت ایران استفاده خواهد کرد.
البته این اولین بار نیست که فیلمی از اصغر فرهادی در اسرائیل اکران می‌شود. پیش از این فیلم «جدایی نادر از سیمین» هم با استقبال این رژیم اشغالگر قدس مواجه شد و اسفند سال 90 روی پرده سینماهای اسرائیل رفته بود.
متأسفانه اصغر فرهادی، نه موقع اکران «جدایی…» و نه الان که «فروشنده» قرار است در اسرائیل به نمایش در بیاید هیچ واکنشی نشان نداده است. این درحالی است که معمولا هنرمندان آزادی خواه و مستقل جهان، امکان اجرا یا نمایش آثار هنری خود در فلسطین را ندارند. برخی منابع رایزنی سرمایه گذار قطری فیلم را در نمایش فروشنده در سرزمین‌های اشغالی بی‌تأثیر نمی‌دانند. این تهیه کننده؛ «انستیتو فیلم دوحه» متعلق به خواهر امیر قطر است.




حمله داماد شهید آوینی به بهرام بیضایی به‌خاطر فرهادی!

سینماروزان: نسبی‌گرایی بهرام بیضایی در پیامی صوتی-حالا چرا پیام صوتی و نه تصویری؟- که برای اصغر فرهادی فرستاده بود و پرهیز او از ذکر حتی یک عبارت مختص «فروشنده» سبب ساز آن شده که حسین معززی نیا داماد شهید مرتضی آوینی که چندین سال سردبیر یک مجله سینمایی وابسته به شهرداری بود، در یادداشتی اجتماعی به شدت به بیضایی انتقاد کند.

به گزارش سینماروزان انتقادات حسین معززی نیا به پیام صوتی نسبیت گرای بیضایی در حالی صورت گرفته که پدر همسر وی شهید آوینی نیز در زمان حیات میانه خوبی با بیضایی نداشت و در جلد دوم «آینه جادو» او را کارگردانی دانسته بود که قدرت نوآوری ندارد و به صراحت نوشته بود «فیلمهای بیضایی جز یک فرمالیسم بسط یافته، چیز دیگری نیستند.» و البته در سوی مقابل بیضایی نیز از طیف او با صفت «سوره نویسان کیهان نشین» نام برده بود.

متن یادداشت داماد شهید آوینی را بخوانید:

یک فایل صوتی منتشر شده، دربردارنده‌ی پیام تبریک «بهرام بیضایی» به «اصغر فرهادی» بابت جایزه‌ی اسکار اخیر. یعنی تیترش این است. در این پیام تبریک سه دقیقه‌ای، استاد ارجمند یادی می‌کند از همه‌ی آن‌ها که در هر جای جهان فیلم ساخته‌اند و جایزه نگرفته‌اند/ یادی می‌کند از هر فیلمسازی که اساسا توانسته فیلمی بسازد و موانع دنیای فیلمسازی در هر نقطه از جهان را جابه‌جا کند/ یادی می‌کند از هر کسی در هر جای دنیا که فیلم خوبی ساخته اما جایزه نگرفته/ یادی می‌کند از بسیاری از نام‌ها بزرگ که تاریخ سینما را ساخته‌اند و جایزه نگرفته‌اند / یادی می‌کند از هر ایرانی که در هر جای جهان تا امروز جایزه‌ای بابت فیلمش گرفته یا خواهد گرفت / یادی می‌کند از بسیاری فیلم‌های خوب که رنگ پخش و پرده به خود ندیده‌اند و سازنده و فیلم به فراموشی سپرده شده و… تا در نهایت نوبت می‌رسد به موضوع اصلی: اصغر فرهادی.

 استاد تبریک می‌گوید به فرهادی بابت نه فقط این جایزه بلکه بابت همه‌ی جایزه‌هایی که در کل زندگی‌اش دریافت کرده و تاکید می‌کند هیچ جایزه‌ای، هیچ ساخته‌ای را بهتر یا بدتر از آن که هست نمی‌کند و برای ایشان فروشنده مثل هر فیلم دیگر فرهادی ستایش سزاوار بوده حتی اگر هیچ جایزه‌ای نبرده باشد!

«این نوع موضع گیری و این نوع دیدن دنیای پیرامون همان چیزی است که این روزها به شدت مد است. همه‌ی آن‌ها که در یک هفته‌ی اخیر به منظور «تحلیل جایزه‌ی فرهادی» حجم عظیمی دری وری در فیس‌بوک و اینستاگرام و توییتر و… منتشر کردند دقیقا همین نوع موضع‌گیری را می‌پسندند. همین نوع حرف زدن که انتقام هر ظلمی را که در هر نقطه از عالم از دوران خشایارشا تا آینده‌ای نامعلوم رخ داده، رخ خواهد داد یا محتمل است رخ دهد بگیری و همه‌ی تذکرات ممکن را به همه‌ی اهل سیاست و فرهنگ و غیره بدهی و در نهایت مشخص نشود داری تبریک می‌گویی یا تسلیت…

اصلا می‌خواهی تبریک بگویی یا نگویی و اصولا داری چه می‌گویی، چون جایگاهت والاتر از آن است که چیزی بگویی و البته والاتر از آن چیزی نگویی، بنابراین همه چیز می‌گویی و در نهایت چیزی نمی‌گویی و مشخص نیست از نظرت جایزه مهم است، نیست، شادباش دارد، ندارد، مهم است، مهم نیست… و درنهایت چی. چون مسائل مهم‌تری وجود دارند که باید بیان شوند. چون تو همیشه باید درباره‌ی مسائل مهم‌تری از آن چه دیگران به آن مشغولند حرف بزنی. چون تو همیشه نگاه ژرف‌تری داری. همیشه عمیق‌تری. نگاهت تاریخی است و معطوف به این لحظه نیست. چشم به گذشته داری و همزمان به آینده. دلت پر از درد است و دغدغه‌ات اکنون نیست. آه، ای روشنفکری ایرانی.




نامه مادرشوهر مهناز افشار به اصغر فرهادی⇐چرا داشته‌ها را نمایش ندادید؟/چرا مدام زن چادری را منفعل و مرد سنتی را پرخاشگر نشان می‌دهید؟

سینماروزان: در هیاهوی پیامهای تبریک مختلفی که برای اصغر فرهادی به واسطه اسکار دومش صادر شده است سوسن صفاوردی همسر محمدعلی رامین و مادرشوهر مهناز افشار نیز نامه ای برای فرهادی نوشته است.

به گزارش سینماروزان صفاوردی که به تازگی خبر آزادی پسرش یاسین رامین که ماهها بخاطر شکایت سازمان هلال احمر در بازداشت بود منتشر شد(اینجا را بخوانید) در نامه خود به اصغر فرهادی از او گله کرده که چرا زنان و مردان سنتی را در آثارش مدام با ویژگیهای منفی نمایش می دهد و برای او ابراز امیدواری کرده بلکه بتواند در آینده با تأکید بر داشته های ایرانیانی جایزه بگیرد.

متن نامه مادرشوهر مهناز افشار به فرهادی را بخوانید:

به نام دوست که جز دوست مقصدی نمی خواهیم

با سلام و احترام

جناب آقای فرهادی بدون شک هرگاه اتفاقی که منجر به یاد مثبت از یک کشور در عرصه ی بین المللی می شود ، دل افراد کشور را شاد می کند و این شادی که افتخار آفرین است جای قدردانی دارد ، بس ضمن تشکر از پیروزی هنری کسب شده ، چندی بود دلم می خواست به گونه ای با شما سخن بگویم و نکاتی را بعنوان یک هموطن به سمع شما برسانم.

جناب آقای فرهادی

فیلم «فروشنده» قطعا در آموزش گفتگو و عقلانیت در مواقع خشم، صحنه هایی را پیش چشم روی مخاطب قرار داد که می توان در مواقعی که تفکرات سنت های کهنه و پوسیده، انتظاری خارج از چهارچوب عقل از انسان را متوقع بوده است، به گونه ای دیگر عمل کرد و خشم را در اوج غلبه احساسات که شخص را  برآن می دارد تا بر سر دوراهی انجام آداب معمول یا مدیریت بحران، راه دوم را انتخاب کند و راه اصلاح را پیش گیرد. اما آقای فرهادی جدای از مهارت های هنری و فنی که در تخصص بنده نیست، فیلم «فروشنده» همانند «جدایی نادر از سیمین» مجددا برای طرح حرکتی مبتنی بر عقلانیت در مواقع بحرانی، پاشنه ی آشیل خانواده هایی از جنس سنتی را نشانه رفت. در هر دو فیلم نقش پدران و مادران سنتی در سنین مختلف به گونه ای منفی است.

در «جدایی نادر از سیمین» مرد خانه تندخو، بی منطق، پرخاشگر که نماد یک فرد مذهبی سنتی است را به تصویر می کشد و چادر که با ذلت و بدبختی  انفعال، آبرو داری بی منطق و فقر پیوند خورده و نماد یک زن مذهبی است.

در «فروشنده» نیز پدر سنتی، پناهگاه یک خانواده به گونه ای دیگر دچار ضعف شخصیتی است و مادر، همان زن چادر به سر، منفعل که سال ها با آبروداری تلاش کرده است تا آنچه را که به او داده اند ببیند نه آنچه را که باید ببیند و حس کند.

این افراد در مقابل شخصیت های متجددی قرار می گیرند که چه به هنگام جدایی و چه به هنگام تعدی به ناموس ،کاملا رفتاری آگاهانه ، منطقی ،توام با حس همدردی و مشارکت را در لحظات بحرانی به نمایش می گذارند.

جناب فرهادی

قطعا برای اصلاح جامعه و کشوری که به آن تعلق داریم و سرزمین ماست ،هر فرد وطن دوستی دغدغه اصلاح دارد و شما نیز بخوبی این دغدغه را نشان داده اید ولی زیباست در جریان گذر از سنت به نوسازی فرهنگی و شاید در بسیاری از موارد ،حرکت بسوی رفتار های منطقی و عقلانی ،خیلی از ارزش هایی که در جوامع توسعه یافته امروز در مسیر این گذر تبدیل به یک حسرت شده اند همچون  اتحاد و همبستگی خانوادگی، جمع گرایی، گذشت و ایثار، نوع دوستی و…را با یک تورق در دفتر خاطرات خانواده های سنتی از این جنس» مشاهده کرده و آنها را مورد تغافل قرار ندهیم.

آقای فرهادی

خوب بخاطر دارم ،در جریان پیروزی انقلاب ،برخی از مردان از جنس آسمانی را که با دیدن زنان فقیر فرهنگی و مادی خودفروش آنان را به عقد خویش در آورده اند تا از بند اسارت ناجوانمردان شهوت پرست و پول پرست رهایی بخشند یا معتمدین قدیمی محله ها ریش سفیدانی که به چشم پاکی شهرت داشتند و نه تنها امین و پناهگاه خانواده ی خود بوده اند ،بلکه امین یک محله محسوب می شدند. ناموس دیگران ،ناموس آنان بود و مایملک دیگران، مایملک آنان و در همه حال احوال دیگران مقدم بر احوال شخصی آنان بود، را حتما شما نیز به یاد داشته و یا شنیده اید و یا زنان محجبه ای که اعتقاد آنان مانع توانمندی ،فعالیت  و مشارکت بالای آنان در عرصه های مختلف نبوده و در مرام آنان انفعال و ذلت ،محلی از اعراب نداشته است و در کنار خانواده و همکاری همسرانشان الگویی از یک جمع صمیمی،منسجم و آگاه را به تصویر کشیده اند.

جناب فرهادی

جامعه ی ما به حق در خیلی از موارد نیازمند یک پالایش اساسی از آداب و سنن پیوند خورده به تفکرات متحجرانه و پوسیده و عاری از آموزه های اصیل دینی و سیره عملی پیامبر که برای مکارم اخلاق مبعوث شد و سیره اهل بیت مطهرش است،می باشد.

اما از کارگردان به نام و با سابقه ای چون شما انتظار می رود ،به موازات اصلاح داشته ها را نیز پررنگ کنید و در معرض جهانی که از آن بی خبر است قرار دهید. این جهان هم به جهان تفکرات داخل و هم به جهان تفکرات خارج بر می گردد. شما قطعا اذعان دارید که اگر یک جامعه داشته هایش مورد غفلت قرار گیرد، از درون دچار سردرگمی می شود و از بیرون عزت اش خدشه دار می شود و لذا جای دستان توانمند شما در به تصویر کشیدن این داشته ها، امروز پیش از هر زمان دیگر احساس می شود.

پس به امید آن روز که اصغر فرهادی کارگردان به نام ایران در عرصه های ملی و بین المللی اسکار بهترین فیلم داشته های یک ملت را برای کشورمان به ارمغان آورد.

با تشکر از پیام زیبای شما به مراسم اسکار




چرا همکاری مجیدی و فرهادی شکل نگرفت؟

سینماروزان: هشت سال پیش از این و بعد از همکاریهای اصغر فرهادی به عنوان فیلمنامه نویس آثاری همچون «ارتفاع پست» و «محاکمه در خیابان» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و مسعود کیمیایی، مجید مجیدی هم ابراز تمایل کرد که فیلمنامه ای با عنوان «کشمیر» را با همکاری فرهادی بنویسد.

به گزارش سینماروزان در آن زمان و مدتی پیش از شروع به تولید «درباره الی» خبرهایی منتشر شد مبنی بر آن که مجيدي و فرهادي طرح ابتدایی «کشمیر» را نگاشته اند و در برنامه شان است که بعد از ساخت «درباره الی» سفري به کشمیر داشته و بعد از تحقیقات میدانی فیلمنامه نهایی را بنویسند.

با این حال موفقیتهای جهانی «درباره الی» که سرآغاز اشتهار جهانی فرهادی بود او را در مسیری سوق داد که کار بر روی آثاری همچون «جدایی…»، «گذشته» و «فروشنده» و در نهایت کسب دو جایزه اسکار یکی در دوران احمدی نژاد و دیگری در دوران ترامپ را به همکاری با مجیدی ترجیح داد.

شاید به خاطر همین بود که وقتی تابستان امسال مجددا خبر رسید که این کارگردان بناست با همکاری شرکت «اسپوت بوی یوتی‌وی» هندوستان فیلمی در سریناکار کشمیر بسازد دیگر کسی از مجیدی درباره امتداد همکاری مشترک با فرهادی نپرسید و البته مدتی بعد نیز وقتی خبر تولید فیلمی با نام «آن سوی ابرها/باغهای معلق» به کارگردانی مجیدی در هندوستان منتشر شد، این مهران کاشانی سناریست «نقش نگار» یعنی فیلم بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود(!!!) که به جای فرهادی کنار مجیدی قرار گرفت!!!

مجیدی علیرغم حمایتهای همه جانبه ای که از تولید تا اکران فیلم آخرش «محمد رسول ا..(ص)» داشت نتوانست نام این فیلم را حتی در میان نامزدهای ابتدایی اسکار ببیند؛ ناکامی  که پیش از آن برای «آواز گنجشکها» نیز علیرغم موفقیت نسبی اش در برلین  رقم خورده بود. از آن سو فرهادی اما با همراهی ممنتوفیلمز و البته یک موسسه قطری وابسته به خواهر امیر قطر «فروشنده» را به مجالی برای دومین اسکار خود بدل کرد و به این ترتیب فاصله او از مجیدی کاملا بعید شد.




علیرضا رییسیان: کیارستمی یک بدشانسی بزرگ داشت و آن هم معرفی شدن فقط یک فیلم او به اسکار اما مجیدی و میرکریمی مدام به اسکار معرفی شدند!!!

سینماروزان: اصغر فرهادی را در کنار عباس کیارستمی باید جهانی ترین فیلمسازان ایرانی بلحاظ دریافت جوایز معتبر قلمداد کرد با این حال کیارستمی با اینکه تنها برنده نخل طلای کن ایرانی است اما اسکار نگرفت و از آن سو فرهادی با اینکه تاکنون نتوانسته نخل طلا بگیرد اما دو بار اسکار گرفته است.

علیرضا رییسیان کارگردانی که سابقه مراودات نزدیک با کیارستمی داشته درباره این تناقض به «هفت صبح» گفته است: عباس کیارستمی یک بدشانسی بزرگ داشت و آن هم معرفی شدن فقط یک فیلم از او به عنوان نماینده ایران در اسکار اما از آن سو مجید مجیدی هر بار فیلم ساخت به اسکار معرفی شد یا چندین بار فیلمهای رضا میرکریمی معرفی شد در حالی که فیلمهای کیارستمی می توانست خیلی بالاتر از این قرار گیرد و موقعیت بهتری در آکادمی بدست بیاورد.

رییسیان ادامه داده است: من در هیأتهای ارزیابی فیلم برای معرفی به اسکار بوده ام و میدانم که فقط تمایل مدیران دولتی است که اجازه میدهد یک فیلم برای اسکار معرفی شود یا نه. شاید اگر در جریان اوج موفقیتهای کیارستمی فیلمهای بیشتری از او به اسکار معرفی میشد سینمای ایران موفقیتهای بیشتری داشت.




نزدیک به یک ساعت و ۴۴ دقیقه بعد از گزارش سینماروزان⇐ترانه علیدوستی با لیدی «تاریک» و بدون الصاق تصویری از فرهادی، پیام تبریکی «کاملا کلی» فرستاد

سینماروزان: یک ساعت و 44 دقیقه بعد از گزارش سینماروزان درباره چرایی عدم صدور پیام تبریک از سوی ترانه علیدوستی و شهاب حسینی برای اصغر فرهادی به واسطه اسکار «فروشنده»(اینجا را بخوانید) ترانه دست به کار شد و با انتشار عکسی از پشت صحنه «فروشنده» پیام تبریکی بلندبالا فرستاد و البته نه مختص فرهادی که پیام تبریکی که در آن فرهادی فقط بهانه آغاز تبریک است و ترانه کوشیده وی را فقط بخشی کوچک از تبریکهایی کند که از همبازیانش در این فیلم تا عوامل پشت صحنه و حتی روابط عمومی و نیروی تدارکاتچی پشت صحنه را دربرمی گیرد.

به گزارش سینماروزان جالب اینجاست در تصویری که علیدوستی برای پیام تبریکش قرار داده اثری از اصغر فرهادی به چشم نمی خورد وصرفا پلاتویی تاریک از او و شهاب حسینی را می بینیم و جالبتر اینکه در لید تبریک و با اشاره به تصویر می خوانیم: «فروشنده»؛ یک سال و سه ماه پیش، گام های اول در پلاتویی تاریک.

علیدوستی در ادامه پیام تبریک آورده است: تبریک به آقای فرهادی، فیلمساز افتخارآور برای دومین اسکارش، به شهاب عزیزم برای دومین فیلم اسکاری اش، به عمو فرید سجادی حسینی، به بابک کریمی و مینا ساداتی، مارال بنی آدم، مهدی کوشکی و عماد امامی. تبریک به حسین جعفریان و گروه فیلمبرداری، به کیوان مقدم و سارا سمیعی برای صحنه و لباس. تبریک به مهرداد میرکیانی. تبریک به حسین بشاش و خاطره  یدالله نجفی. تبریک به حبیب مجیدی. تبریک به هایده صفی یاری برای تدوین، به ستاراورکی برای موسیقی. تبریک به سام کوچولو که دلمون رو برد. تبریک به روزبه سجادی، سمیه میرشمسی، پریس گرگین و امین فنکال از گروه کارگردانی (که خیلی هوایم را داشتند)، تبریک به ثمین مهاجرانی و ساحل بیات در روابط عمومی. و تبریک به آقابهزاد که بی فنجانهای چای او این فیلم نمیشد این فیلم. از خوشحالی همه شما خوشحالم. فقط… جای عباس کیارستمی خالی!

پیام تبریک ترانه که کاملا کلیست و فاقد عکس «فرهادی»
پیام تبریک ترانه که کاملا کلیست و فاقد عکس «فرهادی»



مسئولین بی‌ربط و باربط با سینما پیام تبریک انتخاباتی(!) فرستادند اما ترانه و شهاب خاموشند! چرا؟!⇐به همان دلیلی که یک ماه پیش در سینماروزان گوشزد شد

سینماروزان: در بازار شلوغ پیامهای تبریکی که بلافاصله بعد از دریافت دومین اسکار اصغر فرهادی برای «فروشنده» به راه افتاد و از مدیران سینمایی که به نظر می رسید از شب قبل پیامهای خود را نگاشته اند تا هنرمندان کشور را دربرگرفت جای پیام تبریک دو نفر خالی است.

به گزارش سینماروزان اول از همه ترانه علیدوستی است که حتی زودتر از اصغر فرهادی به استقبال از تحریم اسکار رفت و دوم شهاب حسینی که در جشنواره 2016 کن به همراه اصغر فرهادی جایزه‌بگیر این جشنواره شد.

سکوت شهاب و ترانه که بازیگران اصلی «فروشنده» هستند از کجا نشأت گرفته است؟

شهاب و ترانه پیام تبریک نداده اند اما شاهزاده میاثه آل ثانی خواهر پادشاه قطر که حامی «موسسه فیلم دوحه» یعنی سرمایه گذار «فروشنده» فرهادی است پیام تبریک داده و افتخار «فروشنده» را با «اعراب» پیوند زده!!!(اینجا را بخوانید)

شاید اگر به کمی قبلتر برویم و دریابیم اصغر فرهادی فقط نام فیلمبردارش را برای حضور در مراسم آکادمی تأیید کرده و بنا بوده به همراه فیلمبردارش حسین جعفریان در مراسم آکادمی شرکت کند راحتتر بتوان راز سکوت شهاب و ترانه را دریافت! اصغر فرهادی در بیانیه تحریم اسکار به صراحت از هماهنگی قبلی با پخش کننده اش برای حضور خودش و حسین جعفریان در مراسم اسکار یاد کرده بود!

این همان نکته ای بود که یک ماه قبل و مدتی بعد از واکنشهای اجتماعی ترانه علیدوستی درباره تحریم اسکار از سوی سینماروزان هم گوشزد شد(اینجا را بخوانید) و جالب اینجاست که همان گوشزد باعث شد علیدوستی دیگر درباره تحریم اسکار کلمه ای در فضای اجتماعی به اشتراک نگذارد!

احتمالا همان گوشزد به سمع و نظر شهاب حسینی هم رسیده! شهاب حسینی هم خود را بازیگر بزرگی می داند بخصوص که جایزه بهترین بازیگری کن را گرفته و احتمالا حق خود میدانسته که در اسکار حاضر باشد اما…

اما اصغر فرهادی ترجیح داده با مدیر فیلمبرداری محجوب و آرامش به اسکار برود که البته این امر هم در دل پروپاگاندای تحریم میسر نشده ولی تأکید بر آن در بیانیه تحریم این کارگردان کار خود را کرده است!!!!

چرایی تصمیم فرهادی مبنی بر سفر به اسکار بدون بازیگران اصلی را باید سینمایی دانست؟ احتمالات می‌گویند پای ماجراهایی کاملا غیرسینمایی در میان است؛ ماجراهایی که شاید فرهادی خود روزی بخواهد آنها را در دل یک درام پر شک و سوءظن به مخاطب عرضه کند! فقط امیدواریم که پایان این درام دیگر باز نباشد…




خواهر پادشاه قطر{سرمایه‌گزار «فروشنده»}: اسکار «فروشنده» افتخاری برای اعراب است+عکس

سینماروزان: همان طور که ماهها پیش از این و در همان زمان افشا شدن سرمایه گذاری «موسسه فیلم دوحه» در «فروشنده» پیش بینی کردیم سرمایه گذار قطری «فروشنده» نگاهی کاملا تبلیغاتی به این محصول برای اعراب دارد.

به گزارش سینماروزان بلافاصله بعد از اسکاری که «فروشنده» گرفته شیخه میاثه آل ثانی خواهر پادشاه قطر در پیامی صریح این اسکار را افتخار خود دانست که اسباب راه اندازی «موسسه فیلم دوحه» و حمایت از «فروشنده» را فراهم کرده است.

خواهر پادشاه قطر نوشت: افتخار میکنم که به عنوان اولین بنیاد سینمایی عربی، در سه سال متوالی ۴ بار نامزد اسکار شدیم و امشب اسکاربهترین فیلم خارجی را گرفتیم!

اینکه لوگوی یک موسسه تازه تأسیس در قطر، در تیتراژ فیلمی می آید که از سوی ایران به اسکار فرستاده می شود بخصوص با توجه به داستان خاص فیلم(!!!) زودتر از اینها مورد نقد رسانه های مستقل و از جمله سینماروزان قرار گرفت اما نقدها جدی گرفته نشد و بعد از خرامان خرامان رفتن فاطمه الرمیحی مدیر اجرایی «موسسه فیلم دوحه» در جشنواره کن حالا خواهر امیر قطر به صراحت افتخار این جایزه را ناشی از سرمایه گذاری خود دانسته است.

مدیران ارگانهای متنفذ ما هم چاره ای ندارند جز آن که به مانند همیشه منفعلانه تماشاچی اوضاع باشند و پیامهای تبریک توخالی و فاقد هر گونه نوآوری حتی در چینش واژه ها دهند.

پیام تبریک خواهر پادشاه قطر
پیام تبریک خواهر پادشاه قطر



بعد از دریافت اولین اسکار در دوران احمدی‌نژاد⇐دومین اسکار اصغر فرهادی در روزگار ترامپ به ارمغان آمد!+فهرست برندگان اسکار۲۰۱۷

سینماروزان: همان طور که قابل پیش بینی بود جو ضدترامپی که در هالیوود به راه افتاده سبب ساز آن شد که اصغر فرهادی بتواند دومین اسکار زندگیش را برای “فروشنده” بگیرد؛ فیلمی که محصول کمپانی فرانسوی ممنتوفیلمز بود و البته موسسه قطری “انستیتو فیلم دوحه” که سرمایه آن توسط “میاثه آل ثانی” خواهر پادشاه فعلی قطر تامین میشود در تولید آن سرمایه گذار بود.

به گزارش سینماروزان اصغر فرهادی اولین اسکارش را پنج سال قبل و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژادی گرفت که همچنان یکی از مهمترین چهره های سیاسی ایران بلحاظ حجم انتقاداتیست که از سوی مخالفان نثارش میشود و حالا دومین اسکار وی در رشته بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان نیز در دوران دونالد ترامپ بهش تعلق گرفت که او نیز قبل از حضور در کاخ سفید و بعدش همواره آماج انتقاداتی بوده که از سوی مخالفان سیاسی اش تغذیه می شود.

باید منتظر ماند و دید برنامه کاری فرهادی بعد از این دومین اسکار چطور رقم می خورد؟ و آیا او خواهد توانست این اسکارها را زمینه ای کند برای جاه طلبی بیشتر و رفتن به سراغ فضاهایی تجربه نشده یا همچنان گرفتاری خود در سینمای خرده پیرنگ با آدمهای متزلزل و پر تردید و پایانهای باز را حتی در همکاری با پدرو آلمادوار که تهیه کننده فیلم بعدیش است ادامه خواهد داد؟

فهرست کامل برندگان اسکار2017 به شرح زیر است:

–بهترین فیلم

مهتاب

–بهترین کارگردانی

دیمین شزل/لالند

–بهترین فیلمنامه اقتباسی
مهتاب

–بهترین فیلمنامه ارژینال
منچستر کنار دریا

–بهترین بازیگر مرد

کیسی افلک/منچستر کنار دریا

–بهترین بازیگر زن

اما استون/لالالند

–بهترین بازیگر مکمل مرد
ماهرشالا علی/مهتاب

–بهترین بازیگر مکمل زن
ویولا دیویس/حصارها

–بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان

فروشنده

–بهترین فیلمبرداری
لینوس ساندگرین/لالالند

–بهترین طراحی صحنه
کالین آتوود/چهارپایان شگفت انگیز و جایی که باید آنها را یافت

–بهترین جلوه های ویژه تصویری
کتاب جنگل

–بهترین تدوین
جان گیلبرت/خط الراس کاربر(ستیغ اره ای)

–بهترین صداگذاری
سیلویان بلمار/ورود

–بهترین صدابرداری
خط الراس کاربر

–بهترین طراحی تولید
سندی رینولدز واسکو و دیوید واسکو/لالالند

–بهترین چهره پردازی
جوخه انتحار

–بهترین موسیقی ارژینال
جاستین هارویتز/لالالند

–بهترین ترانه
جاستین هارویتز، بنج پاسیک، جاستین پل/شهر ستارگان

–بهترین انیمیشن
زوتوپیا

–بهترین مستند
او.جی.ساخت آمریکا

–بهترین مستند کوتاه

کلاه سفیدها

–بهترین انیمیشن کوتاه
پیپر

–بهترین فیلم کوتاه
آوازخوانی

 

 




نقطه نظر روزنامه اصلاح‌طلب «اعتماد»⇐فرهادی فیلمسازیست متوسط ولی آگاه در بازی با خرد جمعی!!!

سینماروزان: در فاصله کوتاهی که تا برگزاری مراسم اسکار2017 و توزیع جوایز آکادمی وجود دارد حجم اظهانظرات درباره شانس موفقیت اصغر فرهادی و «فروشنده» در اسکار هم بالا گرفته است.

به گزارش سینماروزان در این میان صحبتهای ابتدایی اصغر فرهادی درباره عدم حضور در اسکار و سپس معرفی نماینده برای حضور در مراسم هم حواشی را بالا برده است.

یکی از تازه ترین نظرات درباره اصغر فرهادی امروز در روزنامه «اعتماد» منتشر شده و در آن به صراحت تأکید شده که فرهادی نه فقط نابغه نیست بلکه فیلمسازی متوسط است که بازی با سیاست را خوب آموخته.

متن کامل یادداشت «اعتماد» به قلم نازنین متین نیا را بخوانید:

سياستمدار قهار سينماي ايران

چند سال قبل از اينكه مسعود كيميايي به بهانه موفقيت اصغر فرهادي در جشنواره كن و براي فيلم «فروشنده» متني بنويسد و فرهادي را كارگرداني بداند كه سينمايش از سينماي قديم مي‌آيد، گفت‌وگويي با مسعود كيميايي داشتيم. گفت‌وگويي به بهانه فيلم «محاكمه در خيابان» كه فرهادي همراه كيميايي در نگارش فيلمنامه اين فيلم شده بود. سوال آخر آن گفت‌وگو درباره فرهادي بود آيا او هم نابغه حساب مي‌شود يا نه؟ كيميايي با تيزهوشي بي‌نظير جواب داد كه نه؛ فرهادي نابغه نيست، چون نسل نابغه‌ها تمام شده، اما هوشياري خاص خود را دارد…


چند سالي از آن گفت‌وگو مي‌گذرد و اصغر فرهادي اسكار و نخل كن و گرمي است كه درو كرد و آنچنان در جهان شناخته شده كه شهردار لندن «فروشنده» را همزمان با برگزاري اسكار در لندن نمايش مي‌دهد تا جوابيه محكمي به تمام كساني كه مدافع نژادپرستي و مسلمان‌ستيزي هستند، بدهد. اگر به فرهادي و سال‌ها و اتفا‌ق‌هايي كه بر او گذشته نگاه كنيم، شايد در يك نگاه كلي و كاملا ساده، او را نابغه‌اي بدانيم كه بلد است نبض سينما و مخاطبانش را در دست بگيرد و شاهكار خلق كند و به واسطه شاهكارش محبوب جهان شود. اما در نگاهي دقيق‌تر و جزيي‌تر، فرهادي اصلا و ابدا نابغه نيست؛ درست مانند آنچه كيميايي گفت. او نه نگاه مولف كيميايي و مهرجويي را دارد و نه خودساختگي و تجرد كيارستمي را. فرهادي فيلم‌ساز متوسطي است با يك تفاوت بسيار فاحش و البته دوست‌داشتني؛ سياستمدار است و از بازي با خردجمعي آگاه. مي‌گوييد نه؟ به خبري كه عصر روز جمعه رسيد دقت كنيد. خبري كه مي‌گويد فرهادي انوشه انصاري و فيروز نادري را به اسكار معرفي كرده تا جاي او در سالن بنشينند و نمايشي بي‌نظير از اقتدار مهاجران ايراني‌الاصل داشته باشند و نه تنها به ترامپ كه به تمام جهان پيام دهند كه ممنوعيت ايراني يعني جاي خالي دانشمندان، تاجران، هنرمندان و چهره‌هاي مهم حوزه‌هاي مختلف كه به سود هيچ‌كسي نيست. پيام فرهادي روشن و واضح است و حالا حتي اگر «فروشنده» از نظر استاندارد كيفي در پايين‌ترين سطح فيلمسازي هم باشد، باز يك شاهكار حساب مي‌شود، چون خالقش نبض توجه جهاني را به خوبي بلد است، سياستمداري قهار است و مي‌تواند پيام‌هايي درخشان و شاهكار در واقعيت زندگي به جهان ارسال كند.




«کیهان» پربیراه نمی‌گوید⇐اصغر فرهادی تحریم اسکار را زیر پا گذاشت!

سینماروزان: معرفی دو نماینده ایرانی به نامهای انوشه انصاری و فیروز نادری برای حضور در مراسم اسکار در حالی که پیشتر این مراسم از سوی اصغر فرهادی تحریم شده بود باعث اشاره به این تناقض رفتاری از سوی روزنامه اصولگرای «کیهان» شده که با تیتر «اصغر فرهادی تحریم اسکار را زیرپا گذاشت» به نقد آن پرداخته است.

متن خبر «کیهان» در این باره را بخوانید:

در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق سینماگران حتی در آمریکا به دولت آمریکا اعتراض کرده و علیه آن موضع گرفته‌اند، اصغر فرهادی به‌رغم ادعای تحریم مراسم اسکار، با معرفی نمایندگان خود به استقبال از این مراسم دولتی آمریکا رفت!
هنوز چند روزی از اعلام تحریم مراسم اسکار از سوی اصغر فرهادی به خاطر تصویب قوانین نژادپرستانه دونالد ترامپ نگذشته بود، اما درست در زمانی که اعتراض جشنواره‌ها و هنرمندان سینمای جهان به دولت آمریکا اوج گرفته اصغر فرهادی نمایندگانی را برای حضور در اسکار معرفی کرد!
شایعاتی مبنی بر احتمال اهدای جایزه بهترین فیلم خارجی هشتاد و نهمین مراسم اسکار به فیلم «فروشنده» به کارگردانی فرهادی باعث شده تا این کارگردان، با معرفی نمایندگانی برای حضور یافتن در این مراسم، تحریم اسکار را زیر پا بگذار