1

درخواست یک کارگردان از نوید محمدزاده و اشکان خطیبی

سینماروزان: یک کارگردان جوان تئاتر با انتقاد از بی‌توجهی‌هایی که نسبت به گروه‌های نمایشی صورت گرفته است، از چهره‌هایی همچون نوید محمدزاده و اشکان خطیبی خواست برای حمایت از تئاتر، رفتارهايي عملیاتی داشته باشند.

صدرا صباحی کارگردان تئاتر با اشاره به اعلام حمایت بعضی چهره‌های شناخته شده از تئاتر که در فضای مجازی مطرح شده است به خبرگزاری ایسنا گفت:  تک و توک افرادی همچون اشکان خطیبی و نوید محمدزاده هم با ژست حمایت از تئاتر، بیشتر برای خودشان محبوبیت می‌خرند درحالیکه این دوستان در این مدت حتی به تماشای آثار نمایشی روی صحنه نیامده‌اند!؟؟ ضمن اینکه شکل حمایت و اطلاع رسانی‌شان در صفحه شخصی، چندان کارساز نبود.

او با یادآوری حمایت نوید محمدزاده از بیست وسومین  جشنواره تئاتر دانشگاهی معتقد است:  ایشان بدون توجه کردن به آینده جشنواره تئاتر دانشگاهی و خطراتی که آن را تهدید می‌کند و بی‌اهمیت به سایر اجراهای روی صحنه و مشخصاً‌ اجراهای برآمده از دل همین جشنواره با حمایت مالی از جشنواره، برای خودش محبوبیت می‌خرد در حالیکه اگر حمایت از خروجی‌های این جشنواره دغدغه‌ی راستین ایشان باشد ، گزینه‌های راحت‌تر ، کم خرج‌تر و البته هزار برابر موثرتری وجود دارد که البته جنبه تبلیغاتی ندارند.

او به چهره‌های برآمده از تئاتر پیشنهاد داد: در این سرای بی‌کسی که کسی جز سنگ خود چیزی به سینه نمی‌زند، حس گوشت‌های قربانی عزادار اجرای جوانمرگ‌مان را داریم و با این همه همگی آدمیزادیم و زنده به امید. امید به اینکه لااقل پیشکسوتان و ستاره‌ها و مدیران دغدغه‌مند به جای پروپاگاندا یا لااقل در کنار پروپاگاندایشان واقعاً کاری هم برای گروه‌های در حال اجرا کنند.

صدرا صباحی+نوید محمدزاده+اشکان خطیبی
صدرا صباحی+نوید محمدزاده+اشکان خطیبی




انتقاد یک رسانه اصولگرا از کشف حجاب در آموزشگاهی منسوب به همسر اصغر!⇔این رسانه به کشف حجاب در سریال ارگانی «پایتخت۵» هیچ واکنشی نشان نداده بود!

سینماروزان: وقتی در میانه‌های سریال «پایتخت5» به ناگاه با حضور «سر باز» یک زن ایرانی مهاجر به جم روبرو شدیم رسانه‌های اصولگرا حداقل واکنش را نسبت به این ماجرا نشان دادند و بعدتر کوشیدند با تمرکز بر بخشهای داعشی این سریال ارگانی به تمجید از آن بپردازند.

به گزارش سینماروزان کشف حجاب در ویدیویی از کلاس بازیگری اشکان خطیبی در آموزشگاه «خانه بامداد» منسوب به همسر اصغر فرهادی اما موجب شده که روزنامه اصولگرای «جوان» به انتقاداتی تند و صریح از مدیریت فرهنگی بپردازد و هیچ بعید نیست که این استارتی باشد برای انتقاد سریالی رسانه های اصولگرا از این آموزشگاه و بعدتر مدیریت سینمایی.

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

در اولين روزهاي نوروز كه رسانه‌ها در حالت نيمه تعطيل بودند و مردم نيز به دليل ديد و بازديد عيد چندان توجهي به اخبار نداشتند، اشكان خطيبي در صفحه اينستاگرامش ويدئوي كوتاه چند دقيقه‌اي از كلاس بازيگري‌اش را منتشر كرد. در اين ويدئو گروهي از دختران نوجوان بدون حجاب در كنار پسران مشغول تمرين تئاتر بودند.
اين ويدئو كه بعد از بازخورد‌هاي منفي درباره نوع پوشش و عدم رعايت حجاب اسلامي از صفحه مجازي اين بازيگر حذف شد، هيچ واكنشي را در ميان مديران وزارت ارشاد در پي نداشت.

آموزشگاه‌هاي هنري كه روزگاري براي سبقت گرفتن از يكديگر با تمام توان در حوزه تبليغات فعاليت مي‌كردند اين روزها با گسترش و تثبيت فضاي مجازي و از رونق افتادن تبليغات مكتوب و حضوري به تنها راه باقي‌مانده كه همان ارائه نام‌ها و به خدمت گرفتن سوپراستارهای سينمايي و تئاتري هستند روي آورده‌اند اما در اين ميان آموزشگاه «خانه بامداد» با معرفي سلسله نام‌ها و فهرست‌هاي دهن‌پر كن كه تحت بهترين شرايط هم حاضر به تدريس در دانشگاه‌هاي مطرح و به نام كشور نبوده گوي سبقت را از ساير رقبا ربوده است؛ آموزشگاهي كه خروجي و محصولش به‌سرعت و با پايان دوره‌هاي آموزشي و حتي بعضاً حين آموزش با حمايت همان اساتيد آن ‌هم به‌صورت گروهي به پروژه‌هاي حرفه‌اي دعوت‌شده و به‌نوعي وارد سطح اول تئاتر و سينما كشور مي‌شوند. در اين ميان نكته جالب اين است كه متوجه شويم يكي از اعضای مهم اين آموزشگاه همسر فيلمساز اسكار گرفته ايراني است كه از قضا از ارتباطات فراوان و گسترده بين‌المللي نيز برخوردار است و ظاهراً اين آموزشگاه نيز در حوزه بين‌الملل و البته و بازهم چراغ خاموش با برخي نهادهاي به ‌ظاهر فرهنگي و هنري خارج نشين در حال مراوده و فعاليت است. پرسش اين است كه آيا واقعاً هيچ گونه نظارتي روي فعاليت‌هاي اين آموزشكده‌هاي هنري در كشور وجود دارد يا نه؟

براي پيگيري اين موضوع ابتدا با «قاسم خورشيدي» مدير كل حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تماس گرفتيم و پرسيدیم كه آيا حراست وزارت ارشاد تا كنون در خصوص انتشار اين ويدئو واكنشي داشته و تذكري به اين آموزشكده هنري داده شده است يا خير؟ خورشيدي گفت: مسئوليت مجوز دادن و نظارت بر آموزشكده‌هاي هنري و بازيگري با معاونت هنري وزارت ارشاد است كه ظاهراً در خصوص انتشار اين ويدئو هم اقداماتي صورت گرفته و براي پيگيري بيشتر بايد با معاونت هنري تماس بگيريد.
در ادامه با معاونت هنري تماس گرفتيم و با «شهرام كرمي» مدير كل هنرهاي نمايشي در خصوص انتشار اين ويدئو در فضاي مجازي و تصميم مديران ارشاد پرسيدیم كه كرمي جواب داد: ما و حراست معاونت هنري اين موضوع را پيگيري كرديم و متوجه شديم اين آموزشكده سينمايي است و ربطي به مركز هنر‌هاي نمايشي و معاونت هنري ندارد و شما بايد از دوستان سازمان سينمايي درخصوص فعاليت اين آموزشكده پرس و جو كنيد. اگر اين آموزشكده بازيگري تئاتر بود، حتماً ما پاسخگو بوديم ولي مجوز فعاليت اين آموزشكده را سازمان سينمايي صادر كرده است و همان ها هم بايد پاسخگوي تخلفات اين آموزشكده‌ها باشند، سپس با سازمان سينمايي تماس گرفتيم و متوجه شديم «خانه بامداد» اساساً آموزشكده سينمايي نيست و يك مؤسسه فرهنگي- هنري چند منظوره است كه مجوز آن را مستقيماً وزارت ارشاد صادر مي‌كند.

بعد از آن بود كه با يكي ديگر از مديران ارشاد تماس گرفتيم. «شريفي قادري» مديركل دفتر آموزش و توسعه فعاليت‌هاي فرهنگي- هنري وزارت ارشاد گفت: نظارت بر آموزشكده‌هاي هنري به ما ربطي ندارد و مربوط به اداره كل ارشاد استان تهران است ولي بايد بگوييم كه در همه مؤسسه‌هاي فرهنگي- هنري دوربين اماکن هم نصب شده است كه احياناً تخلفي صورت نگيرد، حالا اينكه چطور اين مؤسسه چنين ويدئویي را ضبط و منتشر كرده است نمي‌دانم.

با پيگيري ماجرا تماسي با اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان تهران داشتيم و موفق شديم با خانم «رحمتي» كارشناس مديريت و بازرسي عملكرد اداره كل ارشاد استان تهران گفت‌و گويي داشته باشيم. رحمتي در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما ويدئوي مربوط به يكي از آموزشكده‌ها (مؤسسه فرهنگي) را كه هنرجويان آن مختلط و كشف حجاب كرده‌اند، ديده‌اید يا نه؟ گفت: نه من چنين ويدئویي را نديده‌ام.
وي در خصوص اينكه آيا اصلاً نظارتي روي آموزشكده‌هاي هنري وجود دار يا نه؟ گفت: ما براساس ضوابط مجوز مي‌دهيم، در خصوص نظارت هم اگر گزارشي از تخلفي به دست ما برسد، حتماً اقدام مي‌كنيم كه در اين خصوص اصلاً گزارشي به دست ما نرسيده است. رحمتي افزود: درباره اين ويدئو و انتشار آن هم ابتدا بايد بررسي كنيم ببينیم موضوع چيست و اگر تخلفي صورت گرفته باشد، حتماً برخوردهاي لازم و قانوني را صورت مي‌دهيم.

آخرين مرجع قانوني كه «جوان» براي پيگيري اين ماجرا با آن تماس گرفت، البته به نتيجه نيز نرسيد، بخش صدور مجوز مؤسسات فرهنگي چند منظوره بود. اين بخش از وزارت ارشاد نيز از صدور مجوز براي مؤسسه مذكور اعلام بي‌اطلاعي كرد، البته به دليل غيبت مدير بخش مربوطه، امكان كسب اطلاعات بيش از اين به وجود نيامد!

اما بررسي‌ها و تحقيقات ميداني، ما را به پرسشي مهم و اساسي مي‌رساند و آن اينكه هنرجويان و فارغ‌التحصيلان با چنين شرايط تحصيلي و آن‌ هم با چنين شتابي براي ورود به پروژه‌هاي مهم قرار است در آينده نه‌چندان دور و دير و بعد از چهره‌شدنشان چه‌كار مهم و چه مأموريت خواسته و ناخواسته‌‌ای را انجام دهند؟ آيا چراغ خاموش بودن و مانور تبليغاتي ندادن براي هنرجويان جوان و نوجوان علاقه‌مند در چنين فضاي غيراخلاقي و غيرقانوني جز نسوزاندن و حفظ آنان براي اهداف مهم‌تري از سوي برنامه ريزان و سياستگذاران آن آموزشگاه نمي‌تواند باشد؟ و الا چرا يك آموزشگاه نبايد به چنين خروجي‌هايي افتخار و آنان را به همگان معرفي كند؛ رويه‌ای كه سال‌هاي سال است در تمامي و اغلب آموزشگاه‌هاي هنري و معتبر كشور در حال انجام است.
آيا چنين فعاليت مشكوكي نبايد براي مسئولان امر محلي از اعراب داشته باشد و اصطلاحاً شاخك‌هايشان را تيز كند؟

بي‌ترديد اولين و محتمل‌ترين گزاره موجود از بررسي‌ها و تحقيقات ميداني، ما را به اين نقشه راه مي‌رساند كه تزريق بي‌سروصدای چنين فارغ‌التحصيلاني قرار است صف‌آرايي جديدي را در مقابل هنرجويان برآمده از نهادهاي هنري متعهد به كشور و نظام قرار دهد؛ گزاره‌اي كه وقتي ارتباطات اين آموزشگاه را با برخي شركت‌ها و گروه‌هاي به‌ظاهر فرهنگي- هنري خارج‌نشين مشخص مي‌شود، بسيار گل‌درشت و محتمل بايد شمرد. نكته تأسفبار اين موضوع اين است كه همين آقاي بازيگر در همين ايام نوروز مجري يكي از برنامه‌هاي پرهزينه و البته بي‌خاصيت تلويزيون بود. واقعاً آيا در صداو سيما هم هيچ نظارتي وجود ندارد.




فرخ نعمتی استاد اشکان خطیبی شد+عکس

سینماروزان: گویندگی فرخ نعمتی و بانیپال شومون در انیمیشن «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر آغاز شد.

به گزارش سینماروزان دوبله انیمیشن «آخرین داستان» با حضور بازیگران مطرح سینما و تئاتر از اسفندماه سال گذشته آغاز شده است و فرخ نعمتی با صداپیشگی نقش «شهراسب» پير دیر البرز و استاد معنوي آفريدون  و بانیپال شومون با صداپیشگی نقش روزبه،آخرين فرزند كاوه آهنگر را برعهده دارند.

پیش‌از این پرویز پرستویی، حسن پورشیرازی، اشکان خطیبی، شقایق فراهانی، ملیکا شریفی‌نیا و زهیر یاری به عنوان صداپیشه به این پروژه پیوسته اند.

انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر برداشتی آزاد از داستان «ضحاک» شاهنامه است که داستانی از اواخر حکومت جمشید تا ابتدای حکومت آفریدون را روایت می‌کند و از سال 89 در استودیو هورخش در حال ساخت است.

«آخرین داستان» در مسیر تولید و در سال 2013 موفق شد به‌عنوان شش پروژه برتر در حال تولید جهان در جشنواره «انسی» فرانسه که مهم‌ترین رویداد انیمیشنی سالانه جهان است، معرفی شود. همچنین این اثر در سال 2016 به دعوت جشنواره انسی در بازار فیلم جشنواره بین‌المللی کن، به‌عنوان یکی از چهار انیمیشن سینمایی برتر در حال تولید جهان معرفی شد.

رمان های گرافیکی درباره سرنوشت «جمشید»، اتفاقات پیش از شروع قصه «آخرین داستان» و یکی از شخصیت‌های مرموز این انیمیشن نوشته و طراحی‌شده است که هم‌اکنون دوجلد از این مجموعه با عنوان «جمشید طلوع 1 و 2» در کتاب‌فروشی‌های معتبر در دسترس علاقه‌مندان است.

دیگر عوامل فیلم عبارتند از: کارگردان و نویسنده: اشکان رهگذر، آهنگساز: کریستف رضاعی، انتخاب بازیگران: تینا پاکروان، تدوین:ژینوس پدرام، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، ضبط صدا: رضا عسگرزاده، عکاسی پشت صحنه: امیر عابدی، مشاور رسانه ای: زهرا نجفی

فرخ نعمتی صداپیشه «آخرین داستان»
فرخ نعمتی صداپیشه کاراکتر «شهراسب» در «آخرین داستان»



ادعای یک رسانه⇐ازدواج عروس سابق علی پروین با یک بازیگر-خواننده-کارمند جشنواره!!! +عکس

سینماروزان: اشکان خطیبی در سالهای اخیر سعی کرده در کنار بازیگری و خوانندگی به مدیریت پردیس چارسو و البته کارمندی برای جشنواره بین الملل فجر بپردازد.

به گزارش سینماروزان به تازگی خبرگزاری «جام» گزارش داده که این بازیگر-خواننده-کارمند جشنواره با آناهیتا درگاهی هنرمند نقاش و عروس سابق علی پروین ازدواج کرده است.

متن گزارش «جام» در این باره را بخوانید:

آناهیتا درگاهی هنرمند نقاش معروف و شناخته شده ای است که گالری های وی همیشه با سیل جمعیت و طرفدار مواجه بوده است. اخیرا وی با اشکان خطیبی بازیگر سینمای ایران ازدواج کرده است.

آناهیتا درگاهی با عروس علی پروین شدن حسابی معروف شد. چندی پیش خبر ازدواج آناهیتا درگاهی با محمد پروین پسر علی پروین منتشر شد اما چندی نگذشت که این ازدواج همراه با طلاق پایان یافت؛ البته طلاق این دو زوج به همین راحتی نبود همراه با کلی جنجال بر سر مهریه و حق طلاق محمد پروین به پایان رسید. آناهیتا درگاهی برای نقد کردن مهریه اش خانه ۳۰۰ میلیونی محمد پروین را فروخت. این خبر باعث شد که محمد پروین اعلام کند من همسرم را دوست دارم و هیچ وقت طلاقش نمی دهم! ماجرای آنها همانطور در حال پیچ و خم بود تا اینکه خبر طلاق رسمیشان رسانه ای شد.آناهیتا درگاهی از هنرمندان مطرح ایرانی به حساب می آید؛ حرفه اصلی درگاهی نقاشی می باشد تا به الان سه نمایشگاه در یکی از بهترین مناطق تهران یعنی کاخ نیاوران برگزار کرده است.

خبر طلاق آناهیتا درگاهی هنوز از تب و تاب نیفتاده بود که خیلی سریع خبر ازدواجش با بازیگر مطرح ایرانی اشکان خطیبی منتشر شد. اشکان خطیبی با حضور در برنامه «گپ» که از وی سوال شد چگونه با همسرت آشنا شدی؟ در جواب گفت: من با همسرم دوست بودم کم کم به هم علاقه مند شدیم آخرش هم دل من رو دزدید و ازدواج کردیم.

اشکان خطیبی و آناهیتا درگاهی
اشکان خطیبی و آناهیتا درگاهی

 




ادعای اشکان خطیبی؛ مانی حقیقی دربدر به دنبال بلیت برای حضور در بین الملل فجر!!!

سینماژورنال: اشکان خطیبی بازیگری که این روزها به عنوان مدیر اجرایی کاخ بین الملل فجر مشغول فعالیت است در روز دوم جشنواره ادعای جالب و در عین حال عجیبی را درباره مانی حقیقی بیان کرد.

به گزارش سینماژورنال خطیبی که پیش از آغاز نمایش فیلم “آدمکش” محصول چین و تایوان روی سن رفته بود تا چند کلمه ای حرف بزند از این گفت که مانی حقیقی دربدر دنبال بلیت نمایش “آدمکش” در اولین نمایش جشنواره ای اش بوده است تا آن را ببیند!

ادعای خطیبی در حالی طرح شد که در روز دوم بر سر نمایش این فیلم در چارسو به قدر کفایت صندلی خالی برای علاقمندان وجود داشت و حتی اگر کسی می خواست بعد از آغاز نمایش وارد سالن شود باز هم ظرفیت کافی برای حضور وجود داشت.

از آن گذشته “آدمکش” به مانند بسیاری از آثار بین الملل فجر در زمره فیلمهایی است که نسخه های باکیفیتی از آن از چند ماه قبل در بازار زیرزمینی محصولات سینمایی توزیع شده است و بعید است تماشایش آن قدر دست نیافتنی باشد که دربدر بلیت برای آن باشی.




سكوت معنادار اين تهيه كننده بر جدالي مشابه با جنگ اكوادور و پرو

سینماژورنال: چند روزي است مجادله قلمي بين يك منتقد و يك فيلمساز  كه سابقه تئاتري اش پررنگتر از سينماست، خوراك سايتهاي مختلف و بعضاً صفحات روزنامه ها شده تا در دوره فترتي كه بعد از فروكش كردن تب و تاب اعلام اسامي فيلم هاي پذيرفته شده تا زمان شروع رسمي جشنواره هر ساله ايجاد مي شود، تنور جشنواره با شيبي ملايم هنوز روشن بماند.

به گزارش سینماژورنال شاید اگر در اين دوران بي خبري يا كم خبري كه تب خبري گلدن گلوب و اسكار هم فعلا فروكش كرده چه برسد به فجر خودمان كه تازه‌ترين خبرش مي شود اعطاي حكم مديريت سالن سينما به بازيگر پيشكسوت(!) اين مجادلات صورت نمي گرفت و هياهوي بسيار براي هيچ به راه نمي افتاد مطمئناً این مجادله هم چنان که باید مورد توجه رسانه ها قرار نمی گرفت.

درست مانند جنگ اكوادور و پرو كه همزمان با شروع جنگ ميان ايران و عراق، دو كشور نفت خيز در خاورميانه  و هر دو همسايه ابرقدرت شرق و هر دو مرتبط با آبراهه هاي بين المللي، شروع شد و آن قدر جنگ اين سوي جهان در خاورميانه به لحاظ خبري مهم و حياتي بود كه پرو و اكوادور مجبور شدند از بي اعتنايي جامعه جهاني و كم اهميت دانسته شدن از سوي آژانس هاي خبري پس از هشت روز به توافق برسند و صلح كنند!

امري كه اين سو هشت سال طول كشيد، حالا اين مجادله هم همانند آن جنگ در نطفه مي توانست عقيم بماند اگر در غياب خبرهاي مهمتر صورت نمي گرفت و مثلاً در بحبوحه جشنواره بود.

نامه‌هایی که برای معرفی کارنامه نگارندگان به مخاطب نگاشته شده
اما چند نكته در باب اين مجادله قابل اشاره است.

نخست نامه هاي سرگشاده هر يك به ديگري به گونه اي است كه بر خلاف نامه هاي اين چنيني به جاي آن که مخاطب طرف مقابل باشد ، مخاطب خواننده هاي اين نامه در سايتها و روزنامه ها هستند كه باید با خواندن عبارات این نامه ها، از سوابق نويسنده نامه باخبر شوند ، گويي يك پشت پرده دوستانه اي بين دو نفر قبلاً شكل گرفته و قراري گذاشته شده كه هر يك به بهانه حمله به ديگري از سوابق حرفه اي و هنري اش كه مشعشع مي‌پندارد سخن براند و در مقام اثبات خويش برآيد و جالب اينكه مرور گذشته هريك به گونه اي عنوان ميشود كه خاستگاه فكري و چرايي موقعيت فعلي اش بازگو شده و بر آن تكيه شود.

از سوره سینما تا سرود سرخ برادری
معززي نياي منتقد از ١٣٧١ و حضور در نشريه هنري حوزه  آن سال سخن مي گويد كه آنهايي كه “سوره” و بعدتر “نقد سینما”ی  آن سالها را خوانده‌اند مي‌دانند يعني چه و رحمانيان اجراي تئاتري  به نام “سرود سرخ برادري”  در ١٣٦١ را يادآور مي شود كه باز دانستگان بدانند يعني چه.

وقتي آجر به آسياب مي بريم توقع گرفتن آرد نداشته باشيم؟
در مورد رحمانيان گفتني ها را بسيار پيش از حسين معززي‌نيا سينماژورنال قلمي كرده است(اینجا را بخوانید) اما همين يك جمله بس كه وقتي شما اغلب از رانت يك مدير سالن كه دوست و بازيگرتان است استفاده مي كنيد ديگر چه انتظاري داريد كسي كه دوستي نزديك با مديريت هاي كلان و بسيار مهم تري در اين زمينه دارد از آن استفاده لازم را نبرد و به قول معروف وقتي آجر به آسياب مي بريم توقع گرفتن آرد نداشته باشيم؟!

آیا همان طور که باید از کنار ایرادات جشنواره گذشت نباید بیخیال ایرادات سینما شد؟
اما در مورد جناب معززي نيا گفتني است ايشان پس از تلاشهايي ناموفق در آنونس سازي از جمله براي فيلم هايي از جيراني و افخمي كه در همان حوزه هنري آن سالها انجام شد، ده سال بعد از آن ١٣٧١ معهود، همچنان  به عنوان يك منتقد شناخته مي شوند و مجله‌ای نيز با حمایت مهمترین ارگان شهری، روانه كيوسك ها مي كنند.

حال سوال اينجاست كه اگر حرف به فرض شما که تلويحاً و با اين مضمون مي فرماييد كه باباجان اينجا فجر است و اسكار نيست و بیله ديگ بیله چغندر و من خودم از ١٣٧١ دارم آسيب شناسي مي كنم جشنواره را و كارنامه قطوري در اين زمينه دارم و بيش از اين صحبت كردن راجع به كاستي هاي فجر، آب در هاون كوفتن است و اين نارسايي ها و نارضايي ها حالا ديگر جزو پيكره فجر شده و به جاي نقد قواعد بازي اش را بپذيريم، قبول کنیم آن گاه باید به شیوه خودتان فعالیت تان در مقام منتقد هم زیر سوال برود؟

یعنی بايد به خود شما عيناً همين جملات را راجع به اغلب فيلم هاي سينماي ايران كه نه بودجه  كلان دارند و نه حمايت هاي مديريتي را و آماج نقدهاي پرخاشگرانه در مطبوعه متبوعه شما قرار مي گيرند بیان کرد و پرسید چرا شما در نگاهي كلان تر نقد  فيلمهاي سينماي ايران را بخاطر نبود سرمايه بخش خصوصي و اعمال سانسور و مميزي در همه دوره ها و هزار و يك مشكل ديگر، تعطيل نمي‌كنيد و به قاعده بازي كه پذيرفتن اين سينماست تن در نمي دهيد؟

چون خوب مي دانيد تعطيلی نقد به بهانه مشكلات بنيادي يا عارضي هر پديده اي خلاف عقل است. شما نقد را تعطيل نمي كنيد تا عنواني را كه در سينما به آن دست يافته ايد از دست ندهيد و حتی اگر بخواهند با گفتن اين گونه تعابیر شما را در رودربایستی تعطيلي مجله تان بياندازند باز شما باهوش تر از آنيد كه در اينجا منكر نقد شويد.

سکوت معنادار فیلمبردار سابق و تهیه کننده فعلی فیلم رحمانیان
اما آنچه در خلال اين مجادلات براي حرفه اي هاي سينما جذاب است پرگويي هاي اين دونفر نيست بلكه سكوت معنادار تهيه كننده فيلمي است كه به بهانه انتخاب نشدنش براي سوداي سيمرغ اين مجادلات پاگرفته.

تهيه كننده‌اي كه يكي از بهترين هاي فيلمبرداري سينماي ايران است و خود دستي در نوشتن و كارگرداني دارد، تهيه كننده اي كه عليرغم نگراني از سرمايه يك و نيم ميلياردي فيلم آن طور كه در اين مجادلات ادعا و از سوي مقابل تاييد شده(!) بايد به ميدان بيايد و اما فعلاً کلمه‌ای موضع‌گیری نمیکند و البته که بدون موضع‌گیری برنده بازي است چرا كه نام فيلمش در ميانه اين “هياهوي بسيار براي هيچ”  كمي بيشتر بر زبانها افتاده است.




افشای داستان یکی از فیلمهای حذف شده از بخش مسابقه توسط بازیگر فیلم+عکس

سینماژورنال: “سینما-نیمکت” به نویسندگی و کارگردانی محمد رحمانیان از جمله آثاری بود که برای حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر فرم پر کرده بود و البته از سوی هیات انتخاب رد شد.

به گزارش سینماژورنال این رد شدن چاره ای پیش روی کارگردان فیلم نگذاشت جز اینکه به حضور در بخش تازه تاسیس هنروتجربه بسنده کند.

این اتفاق باعث شده اشکان خطیبی رفیق سالهای اخیر رحمانیان که در “سینما-نیمکت” ایفای نقش کرده با نگارش متنی اجتماعی هم از اینکه زحماتش بخاطر این فیلم داوری نمی شود گلایه کند و هم داستان فیلم را فاش کند.

در پستهاى بعدى عكسهايى به اشتراك خواهم گذاشت تا ببينيد چه به روز خود آورده ام

خطیبی نوشته است: فيلم “سينما-نيمكت” به عنوان يكى از فيلم هاى گروه هنروتجربه به جشنواره راه پيدا كرد و اين طور شد كه نتيجه ٦ ماه زحمتم مورد داورى قرار نخواهد گرفت…در پست هاى بعدى عكس هايى به اشتراك خواهم گذاشت تا ببينيد چه به روز خود آورده ام.

داستان “سینما-نیمکت”

این بازیگر در پی نوشت مطلب اجتماعی خود، خلاصه داستان این فیلم را چنین روایت کرده است: “سينما-نيمكت” داستان يك گروه دوره گرد نمايشى است كه در سال هاى ٦٨-٧٣ (دوران ممنوعيت ويديو) فيلم هاى تاريخ سينما را در روستاهاى دورافتاده و قهوه خانه ها براى مردم اجرا مى‌كنند.

على عمرانى، مهتاب نصيرپور، اشكان خطيبى، هومن برق نورد، اصغر پيران و رضا ناجى بازیگران این فیلمند.

پوستر "سینما نیمکت"
پوستر “سینما نیمکت”




۱۴ سال بعد از موفقیت مجموعه تلویزیونی “خط قرمز”، نسخه سینمایی این سریال ساخته می‌شود/اشکان خطیبی و پریناز ایزدیار بازیگران اصلی فیلمند

سینماژورنال: حدودا 14 سال قبل و در ابتدای دهه هشتاد خورشیدی مجموعه ای با نام “خط قرمز” به کارگردانی قاسم جعفری از شبکه سوم سیما روی آنتن رفت.

به گزارش سینماژورنال سناریوی “خط قرمز” را شعله شریعتی همسر جعفری با محوریت زندگی چند جوان بلندپرواز نگاشته بود؛ جوانانی که برای رسیدن به آرزوهای دور و دراز خود از خانه فرار کرده و پای در مسیری می گذارند که پایانی غیرقابل پیش بینی را برای آنها به دنبال دارد.

شهرام حقیقت دوست، سروش گودرزی، پویا امینی، مهسا کرامتی و ساناز کیهان از جمله بازیگران آن مجموعه 23 قسمتی بودند که البته به هنگام پخش سریال به شدت در کانون توجه رسانه های در آن زمان اغلب کاغذی قرار گرفتند.

در روزگاری که نه خبری از سریالهای “جم” بود و نه “فارسی1” و “من وتو” فعالیتشان را آغاز کرده بودند و تنها تصور از شبکه های فارسی زبان ماهواره ای، شبکه‌هایی بودند که با روی آنتن فرستادن کلیپهای موزیکال خوانندگان لس‌آنجلسی و پخش فیلمفارسی ها به دنبال جلب مخاطب بودند “خط قرمز” به واسطه سوژه تا حدودی خط شکن خود توانست مخاطبان بسیاری را  به خود جلب کند.

احیای خاطرات “خط قرمز” با پروژه ای سینمایی

حالا یک دهه و اندی بعد از آن قاسم جعفری بار دیگر تصمیم گرفته در پروژه ای سینمایی به دنبال احیای خاطرات خوشی که از “خط قرمز” دارد، برود.

این پروژه سینمایی “پیچ تند” نام دارد که به مانند “خط قرمز” داستان همراهی چند جوان برای فرار از مشکلات و رفتن به سفری تا نقطه ای مرزی را روایت می کند؛ سفری که البته سرنوشتی تراژیک را هم برای آنها در پی دارد.

این چند جوان به فکر خروج از کشور هستند اما اتفاقات برخلاف برنامه های آنها پیش رفته و پایانی دردناک انتظار آنها را می کشد.

تهیه کننده “پنجاه قدم آخر” تولید را برعهده دارد

تهیه کنندگی “پیچ تند” را سعید سعدی تهیه کننده آثاری چون “پنجاه قدم آخر”  برعهده دارد؛ سعدی چندی قبل کمدی پرحاشیه “قندون جهیزیه” را روی پرده داشت و جالب آن که در بحبوحه جنجال آفرینی کارگردان این کمدی و اعتراضش به اوضاع اکران، سعدی کلمه ای درباره فیلم حرف نزد.

حالا سعدی کنار قاسم جعفری قرار گرفته و بناست در جهت ساخت ورسیون سینمایی “خط قرمز” به وی کمک کند.

تست بازیگری برای انتخاب نقشهای مختلف پروژه

قاسم جعفری این روزها درگیر پیش تولید “پیچ تند” است و از آنجا که این پروژه پربازیگر هم هست از طریق تست بازیگری به دنبال یافتن بازیگران نقشهای مختلف است.

قطعی شدن حضور اشکان خطیبی و پریناز ایزدیار

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که تا اینجای کار حضور اشکان خطیبی و پریناز ایزدیار بازیگران جوان سینما و تلویزیون به عنوان بازیگران نقشهای اصلی قطعی شده است.

به مانند دیگر پروژه های سینمایی هفته های اخیر و از جمله “ایستاده در غبار” و “برسد به دست آهو” عوامل “پیچ تند” نیز با یک آگهی تلگرامی به دنبال جلب بازیگر برای فیلم خویش هستند و البته در این بین یکی دو چهره خوب را هم پیدا کرده اند.

پیش تولید این پروژه تا دو هفته آینده ادامه خواهد داشت و بعد از آن فیلمبرداری “پیچ تند” در لوکیشنهایی که بخشی از آنها در تهران و بخشی دیگر در یک شهر مرزی انجام خواهد شد.

خط قرمز
نمایی از “خط قرمز”

کارنامه سینمایی در حاشیه کارنامه تلویزیونی

قاسم جعفری بعد از “خط قرمز” مجموعه های دیگری چون “کمکم کن” و “مسافری از هند” را هم برای تلویزیون کارگردانی کرد و البته در سینما نیز هم قبل از “خط قرمز” و هم بعد از آن آثار مختلفی را کارگردانی کرد.

با این حال نکته مهم درباره کارنامه سینمایی جعفری آن است که هیچ یک از آثار سینمایی وی از “بازنده” و “گرگ و میش” تا “مجنون لیلی” و “دختران” و “پروانگی” نتوانست حتی یک سوم شهرت “خط قرمز” را پیدا کند.

شاید اینکه جعفری دوباره تصمیم گرفته داستانی در حال و هوای خط قرمز را به سینما بیاورد و “پیچ تند” را بسازد دقیقا به دلیل همین در حاشیه قرار گرفتن کارنامه سینمایی وی باشد.

آخرین ساخته سینمایی قاسم جعفری “ع ش ق” نام داشت که سال قبل ساخته شد و البته هنوز فرصت اکران پیدا نکرده است.