1

خیالمان راحت؛ امسال خبری از اسکار نیست⇐فیلم ۲ارگانی فارابی گزینه ایرانی اسکار شد

سینماروزان: بعد از حذف «وارونگی» از فهرست 4فیلم نهایی اسکار و ورود دو فیلم از محصولات مشارکتی فارابی در میان 4 فیلم نهایی، می‌شد حدس زد که بناست امسال یک محصول کاملا دولتی به اسکار معرفی شود.

به گزارش سینماروزان همین اتفاق هم افتاد و در نهایت فارابی نام فیلم 2ارگانی «نفس» را به عنوان گزینه ایرانی اسکار معرفی کرد تا از همین حالا بشود پیش‌بینی کرد که حتی در میان گزینه های ابتدایی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان آکادمی هم جایی برای سینمای ایران نیست.

«نفس» که با مشارکت ویژه فارابی و با حمایت مالی نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شده نه فقط نتوانست به هیچ کدام از جشنواره های مطرح جهانی و از جمله کن، ونیز و برلین راه یابد بلکه در بیشتر از یک سالی که از تولیدش میگذرد هم اکرانهای جهانی قابل توجهی نداشته است؛

بماند که اکران داخل آن نیز چنان که باید در جلب مخاطب موفق نبود و علیرغم حمایتهای تبلیغاتی، فروش کل آن به 2 میلیارد هم نرسید!!!

با چنین اندوخته‌ای حتی راهیابی به فهرست ابتدایی کاندیداهای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان هم دور از دسترس است چه برسد به دریافت اسکار مگر آن که به مانند دوران رییس اسبق سازمان سینمایی فردی را پیدا کنیم تا لابی کند برای دریافت اسکار!!!

این نامها را به خاطر بسپارید؛ امیر اسفندیاری، سیروس الوند، مجید انتظامی، محمد بزرگ‌نیا، کمال تبریزی، سیدجمال ساداتیان، رسول صدرعاملی، جواد طوسی و رضا کیانیان.

«نفس» حاصل انتخاب هیأتی است که اینها در آن حضور داشتند.




معنای حقیقی وارونگی⇐حذف «وارونگی» از فهرست ۴فیلمه اسکار بخاطر تسهیل کار محصول ۲ارگانی فارابی؟؟

سینماروزان: فهرست چهار گزینه نهایی ایران برای معرفی برای اسکار در حالی از سوی فارابی اعلام شده است که ورای حضور دو فیلم مشارکتی فارابی در این فهرست نام یکی از مطرح‌ترین گزینه‌های فهرست ابتدایی یعنی «وارونگی» هم حذف شده است.

به گزارش سینماروزان حذف «وارونگی» که تنها فیلم فهرست اولیه بوده که توانسته در جشنواره کن2016 حضور داشته باشد و به جایش ورود فیلمهایی مانند «نفس» و «ویلاییها» که با مشارکت ویژه فارابی تولید شده‌اند و حتی در اکران داخلی هم چنان که باید مورد توجه قرار نگرفتند، به شدت پرسش‌برانگیز  است.

«وارونگی» فارغ از حضور در بخش «نوعی نگاه»جشنواره کن، در بیشتر از 30 جشنواره مختلف جهانی حضور داشته و امتیاز پخش در برخی کشورهای سرشناس جهان را هم داشته است

 در ماههای گذشته «وارونگی» در 80 سینمای فرانسه و 40 سینمای سوئد روی پرده رفته است. نروژ، سوئیس، انگلستان، ترکیه و چین از دیگر کشورهایی هستند که «وارونگی» در آنها اکران شده یا در برنامه اکران قرار دارد.

آیا حذف «وارونگی» برای راحتتر کردن کار در انتخاب یکی از محصولات فارابی برای اسکار است؟ به خصوص برای تسهیل راه یکی از این گزینه ها یعنی «نفس» که فیلمی 2ارگانی است و علاوه بر حمایت فارابی حمایت نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان را داشته و در روزهای اخیر هم مدام سیاهه جشنواره‌های بی‌نام و نشانی منتشر می‌شود که در آنها حضور داشته و تازه‌ترین آنها یک جشنواره فیلمهای «عربی»(!) که این فیلم فارسی‌زبان در آن حضور داشته!!!

شکی نباید داشت که بعد از حذف شبهه آلود «وارونگی» از فهرست 4 گزینه نهایی اسکار اگر یک محصول ارگانی فارابی که حضور جهانی قابل قبولی نداشته، به عنوان گزینه نهایی اسکار معرفی شود آن گاه پرسشهایی جدی درباره اعتبار هیأت انتخاب فیلم جهت اسکار که معاون بین الملل فارابی هم در آن حضور دارد، شکل خواهد گرفت.

آقایان سیروس الوند، مجید انتظامی،محمد بزرگ نیا، کمال تبریزی، سیدجمال ساداتیان، رسول صدرعاملی، جواد طوسی، رضا کیانیان و امیر اسفندیاری که مسئول انتخاب گزینه ایرانی اسکار شده‌اید! یادتان نرود آلوده کردن روابط بر ضوابط در بزنگاههایی همچون اهدای سیمرغ مردمی فجر و رساندن جایزه مردمی به فیلمهایی که بعدتر قعرنشین گیشه‌ها شدند فقط و فقط عاملی شد بر کم شدن اعتبار این جوایز.

پس مراقب باشید اعتبار هیأت انتخاب فیلم برای اسکار بیش از اینها زیر سوال نرود.




حضور پررنگ دو فيلم مشارکتي فارابي در فهرست ۴فيلمه اسکار!!!

سينماروزان: دو روز بعد از اعلام نام فهرست اوليه نامزد ايراني اسکار که شامل ده فيلم بود فهرست 4 فيلمي که به فهرست نهايي اسکار راه يافته اند منتشر شد؛ فهرستي که شامل نام دو فيلم از محصولات مشارکتي فارابي است!!!

به گزارش سينماروزان در فهرست چهارفيلم نهايي نام «ويلاييها»، «مالاريا»، «نفس» و «رگ خواب» به چشم ميخورد که در اين ميان دو فيلم «نفس» و «ويلاييها» با مشارکت مستقيم فارابي توليد شده اند.

به جز اين «نفس» علاوه بر مشارکت فارابي، حمايت نورتابان وابسته به بنياد مستضعفان را هم به عنوان حامي توليد داشته است و بدين لحاظ ارگاني‌ترين فيلم حاضر در اين فهرست است.

آيا امسال تصميم بر آن است که يکي از محصولات مشارکتي فارابي به عنوان گزينه نهايي اسکار فرستاده شود؟

اين فهرست محصول دست افراد زير است که در هيأت انتخاب فيلم براي اسکار حضور دارند:

سيروس الوند (کارگردان)، مجيد انتظامي (آهنگساز)، محمد بزرگ‌نيا (کارگردان)، کمال تبريزي (کارگردان)، سيدجمال ساداتيان (تهيه کننده)، رسول صدرعاملي (کارگردان)، جواد طوسي (منتقد)، رضا کيانيان (بازيگر) و امير اسفندياري (معاون بين‌الملل بنياد سينمايي فارابي)




یک منتقد سینما در واکنش به اعلام ۱۰ گزینه اولیه معرفی به آکادمی⇐انتخاب فیلم برای اسکار با انتخاب فیلم برای جشنواره دفاع مقدس تفاوت دارد!!!

سینماروزان: فهرست اولیه گزینه های ایرانی معرفی به اسکار در حالی روز گذشته رسانه ای شد که غلبه فیلمهای ارگانی-دولتی در آنها بیش از هر چیز جلب توجه میکرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان فارغ از حضور محصولات 2ارگانی و 3ارگانی «نفس» و «ماجرای نیمروز» که با حضور مستقیم فارابی و البته ارگانهایی مانند تصویرشهر، حوزه هنری و نورتابان تولید شده اند، در این فهرست برخی از آثار دیگری که در سالهای اخیر با حمایت فارابی تولید شده اند و از جمله «ویلاییها»، «خانه ای در خیابان چهل و یکم»، «وارونگی» و «لاک قرمز» هم به چشم میخورند ضمن اینکه فیلم متبوع حوزه هنری یعنی «بیست و یک روز بعد» هم یکی از گزینه هاست.

احمد طالبی نژاد از منتقدان سینمای ایران در واکنشی کاملا کنایه آلود به انتخاب این ده گزینه برای اسکار از این گفته که معرفی فیلم برای اسکار با انتخاب فیلم با جشنواره هایی مثل دفاع مقدس تفاوت میکند؛ آیا یک دلیل این کنایه میتواند حضور برخی فیلمهای به ظاهر ارزشی و از جمله «نفس»، «ماجرای نیمروز» و «ویلاییها» در فهرست باشد؟؟

طالبی نژاد درباره پروسه انتخاب فیلم ایرانی برای حضور در آکادمی اسکار به «شرق» گفت: نکته‌ای در مورد معرفی فیلم به آکادمی اسکار وجود دارد؛ اینکه اسکار با جشنواره فیلم فجر، یا جشنواره دفاع مقدس و… تفاوت دارد. واقعیت این است که اسکار جشنواره نیست و رقابتی است در سینمای حرفه‌ای دنیا و در این پروسه در بخش فیلم‌های خارجی‌زبان فیلم‌ها از سراسر دنیا با هم رقابت می‌کنند.

او ادامه داد: قطعا در وهله اول فیلم‌ها باید از استانداردی برخوردار باشند و از طرف دیگر معرف فرهنگ سرزمینشان باشند و از همه اینها مهم‌تر این است که پخش‌کننده خارجی فیلم آن‌قدر نفوذ و قدرت داشته باشد که بتواند فیلم را به‌درستی معرفی کند و قدرت عرضه فیلم را داشته باشد.

طالبی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: به نظر می‌رسد برخی فیلم‌ها بنا بر مصالح خاصی انتخاب شده‌اند و باز هم تأکید می‌کنم که انتخاب فیلم برای آکادمی اسکار با سایر جشنواره‌های سینمایی؛ مثل جشنواره دفاع مقدس یا مقاومت و… متفاوت است، اما در مورد فهرست ١٠تایی که رسانه‌ای شده است باید بگویم نگاه منِ منتقد با اعضای آکادمی متفاوت است. اعضای آکادمی اسکار منتقد نیستند و درک آنها از سینما ماورای چیزی است که ما داریم و معیار، معیار سینمای حرفه‌ای است و با جشنواره‌های دنیا نیز متفاوت است و در مورد فیلم‌هایی که در فهرست ابتدایی هيئت انتخاب فیلم برای اسکار آمده است تنها می‌توان گفت که این فیلم‌ها همگی در سطح هم هستند.




اعلام نام ده فیلم اولیه مدنظر برای معرفی به اسکار⇐حضور تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی با دو فیلم+حضور اخوی مجیدی+حضور محصولات مشارکتی فارابی+حضور تازه‌ترین محصول حوزه هنری+حضور فیلمی محصول موسسه‌ای وابسته به بنیاد مستضعفان+حضور فیلمهایی که حتی در اکران داخل هم توجهی برنینگیخته‌اند!+فهرست ۹ نفری که پای این فهرست را امضاء کرده‌اند

سینماروزان: هیات معرفی فیلم ایرانی به اسکار در حالی نام ده گزینه ابتدایی را برای معرفی به اسکار اعلام کرده که در میان این فیلمها تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» با دو فیلم «خانه ای در خیابان چهل و یکم» و «ماجرای نیمروز» حاضر است.

به جز وی کامران مجیدی برادر کوچکتر مجید مجیدی با فیلم «لاک قرمز» نامش در این فهرست دیده میشود. «ویلاییها» از محصولات مشارکتی فارابی که در اکران نتوانست توجهی را برانگیزد دیگر فیلم حاضر در این فهرست است. «نفس» که علاوه بر مشارکت فارابی، حمایت موسسه نورتابان وابسته به بنیاد مستصعفان را داشته هم نامش در فهرست اولیه معرفی به اسکار به چشم میخورد.

سازمان سینمایی حوزه هنری هم با آخرین فیلمش «بیست و یک روز بعد» نامش در فهرست به چشم میخورد!

جالب است که در میان ده فیلم معرفی شده به عنوان گزینه های اولیه اسکار تنها دو فیلم «مالاریا» و «وارونگی» هستند که حضورهای خارجی نسبتا مشهودی داشته‌اند و بقیه اغلب آثاری هستند بدون اکران خارجی که برخی از آنها مانند «خانه…» و «ویلاییها» حتی در اکران داخلی هم چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته اند.

فهرست اولیه معرفی به اسکار به شرح زیر است:

– «برادرم خسرو» ساخته احسان بیگلری

– «بیست و یک روز بعد» ساخته سید محمد رضا خردمندان

– «خانه ای در خیابان چهل و یکم» ساخته حمید رضا قربانی

– «رگ خواب» ساخته حمید نعمت الله

– «لاک قرمز» ساخته سید جمال سید حاتمی

– «ماجرای نیمروز» ساخته محمد حسین مهدویان

– «مالاریا» ساخته پرویز شهبازی

– «نفس» ساخته نرگس آبیار

– «وارونگی» ساخته بهنام بهزادی

– «ویلایی ها» ساخته منیر قیدی

اگر میخواهید بدانید این فهرست محصول انتخاب چه افرادی است این نامها را مرور کنید:

سیروس الوند (کارگردان)، مجید انتظامی (آهنگساز)، محمد بزرگ نیا (کارگردان)، کمال تبریزی (کارگردان)، سیدجمال ساداتیان (تهیه کننده)، رسول صدرعاملی (کارگردان)، جواد طوسی (منتقد)، رضا کیانیان (بازیگر) و امیر اسفندیاری (معاون بین‌الملل بنیاد سینمایی فارابی)

نگاهی گذرا به هیأت انتخاب حکایت دارد از حضور برخی افرادی که هرچند سینماگر هستند اما عمده فعالیتشان بومی و محدود به داخل بوده و کمترین موفقیت و البته تخصصی در حیطه بین الملل ندارند!




بعد از ماجرای کشف حجاب بخاطر وزش باد در سوئیس⇐آزاده نامداری حالا به فکر اسکار با «مالاریا»ست!!⇔امید که محفل اسکار۲۰۱۸ خالی از هر گونه بادهای موسمی باشد

سینماروزان: دو ماه بعد از ماجرای کشف حجاب آزاده نامداری در سوئیس به خاطر وزش باد و حرف و حدیثهای فراوانی که پیرامونش شکل گرفت(اینجا را بخوانید) این مجری سابق رسانه ملی به ایران بازگشته و در کنار تلاش برای اجرای برنامه ای گفتگومحور در سامانه ویدیوی درخواستی «تماشا» از امیدهایش برای حضور با تنها تجربه بازیگریش «مالاریا» به عنوان نماینده ایرانی اسکار سخن گفته است.

به گزارش سینماروزان تهیه کننده «مالاریا» مسعود ردایی بوده که در غائله شکل گرفته پیرامون وزش باد در سوئیس واکنشی جانبدارانه نسبت به نامداری در پیش گرفت.

احتمالا اگر «مالاریا» به عنوان نماینده ایرانی اسکار معرفی شود و بر فرض محال در میان فهرست گزینه های اسکار قرار گیرد آن گاه حضور نامداری به همراه کارگردان فیلم در سالن دالبی تیاتر و بخصوص پوششی که وی برای این حضور انتخاب خواهد کرد در کانون توجه رسانه ها قرار خواهد گرفت؛ امید که در آن زمان دالبی تیاتر خالی از هر گونه وزش بادهای موسمی باشد.

گفتگوی نامداری با «شرق» درباره برنامه تازه اش و امیدواریهایش برای اسکار را بخوانید:

مدتی قبل تیزری از برنامه جدید شما در فضاهای مجازی منتشر شد؛ برنامه‌ای با محوریت نکات آموزشی برای تربیت کودکان و پخش آن در شبکه‌های اینترنتی. کمی درباره این برنامه توضیح می‌دهید؟
این برنامه را قبل از سفرم شروع کردم که بیشتر آیتم‌بندی است و آیتم‌هایی کوتاه درباره کودکان است. مدت‌هاست به دلیل مادرشدنم و حضور گندم در زندگی‌ام دغدغه بچه‌ها را دارم. تغذیه، پوشش بچه‌ها و عواملی که به یک مادر یا بچه برمی‌گردد در این برنامه وجود دارد و از سایتی به نام تماشا پخش می‌شود.
‌ البته تصور می‌کنم با این برنامه پلی بین رشته تحصیلی شما و تربیت کودکان از دریچه روان‌شناسی برقرار شده است.
بله، اتفاقا به نکته خوبی اشاره کردید و در ذهنم هست برنامه‌ای را به‌زودی آماده کنم که البته این روزها پیش‌تولیدش انجام می‌شود. قصد دارم بیشتر بتوانم با رویکردی که اشاره کردید فعالیت کنم؛ برنامه‌ای که یک نگاه کاملا روان‌شناسی و جامعه‌شناسی داشته باشد.
‌ به‌هرحال در سال‌های اخیر تعدد شبکه‌های اینترنتی و شناخت مردم باعث شده تا به مرور جایشان را بین مخاطبان پیدا کنند. فکر می‌کنید «پدر و مادر خوبی باشیم» تا چه حد می‌تواند از این مدیوم با مخاطبش ارتباط بگیرد؟
تصور می‌کنم شبکه‌هایی که به اسم شبکه‌های اینترنتی می‌شناسیم، کم‌کم جای خودشان را باز می‌کنند، منتها بخواهیم یا نخواهیم، برای دیده‌شدن نیاز به یک المان دارند. فکر کنید شما بهترین محتوا را جمع‌آوری می‌کنید و درواقع محتوای خوب را باید با یک برند آشنا برای مخاطب توضیح بدهید؛ مثلا شما مجری را می‌شناسی و ذهنیتی از او داري و حالا اگر آن مجری، محتوای موردنظر را انتقال بدهد، راحت‌تر می‌پذیری. درواقع از نظر من فرق شبکه‌های اینترنتی با تلویزیون دراین‌باره است. به نظرم تلویزیون فرصتی برای پرورش‌دادن آدم‌هایی است که تازه‌وارد هستند و می‌خواهند کار یاد بگیرند، اما کسانی که این مرحله را گذرانده‌اند؛ چه آقایان و چه خانم‌ها دیگر با شناختی که مردم از آنها دارند می‌توانند در این شبکه‌های اینترنتی فعالیت کنند و نکته‌ای که حساسیت شدید من است این مورد است که تصور می‌کنم باید تایم برنامه‌ها در این قالب کوتاه باشد. الان روزگاری است که همه‌چیز با تایم کوتاه برای مردم جذاب است و کسی حوصله و فرصت اینکه دو، سه ساعت برای دیدن برنامه آموزشی وقت بگذارد را ندارد.
‌ چندروزی است صحبت از معرفی نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار بیشتر شده است و نام فیلم مالاریا هم زیاد شنیده می‌شود؛ اینکه به‌واسطه موفقیت‌هایی که در برخی جشنواره‌های بین‌المللی داشته، گزینه خوبی برای معرفی به آکادمی اسکار است. شما در این فیلم ایفای نقش کرده‌اید، فکر می‌کنید قابلیت‌های این فیلم چقدر است؟
به نظر من «مالاریا» بیشتر از اینکه در ایران دیده شود، در کشورهای مختلف دیده شد. ونیز، ورشو، ژنو و بسیاری از کشورهاي ديگر که استقبال خوبی هم از آن شد. در بسیاری از جشنواره‌ها صاحب جایزه شد و آخرین جایزه‌ای که گرفت در روسیه بود که هم جایزه بهترین فیلم را آقای شهبازی گرفت و ساغر قناعت هم جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. اساسا ساخته‌های آقای شهبازی یا کارگردان‌هایی شبیه او را جشنواره‌های جهانی بیشتر می‌پسندند. من متخصص در این امر نیستم و خوب نیست در مورد چیزی که تخصصی درباره آن ندارم صحبت کنم، اما من هم صحبت‌های آقای سرتیپی را شنیدم که «مالاریا» می‌تواند نماینده اسکار باشد. فقط می‌توانم بگویم که امیدوارم این اتفاق بیفتد. ضمن اینکه نمی‌دانم رقبای فیلم «مالاریا» چه فیلم‌هایی هستند؟ ولی تصور می‌کنم این فیلم در ابعاد مختلف ارزشش را دارد و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.
‌ زمانی که برای بازی در این فیلم دعوت شدید، روایت‌های مختلفی از حضور شما در سینما بود. اینکه قرار است به‌عنوان بازیگر سینما ادامه مسیر بدهید یا خیر؟
بعد از فیلم «مالاریا» پیشنهادهایی برای بازی در سینما داشتم. منتها در دوره‌ای بودم که باردار بودم و با آن شرایط نمی‌توانستم پیشنهادی را بپذیرم و به‌هرحال شغل من اکتوری نیست. حالا یک‌سری آدم‌ها مجری می‌شوند که دیده شوند و بعد فیلم بازی کنند. من جزء آن دسته از مجری‌ها هم نبودم، نیامدم که در تلویزیون دیده شوم و بعد یک روزی در سریال یا فیلمی بازی کنم. دغدغه من این نبود. به همین جهت آدمی مثل من با این زاویه دید، منتظر می‌شود تا اتفاق خوب برایش رقم بخورد. پرویز شهبازی یک اتفاق خیلی خوب و کارکردن با او یک اتفاق مبارک بود و من چیزهای زیادی یاد گرفتم و اگر باز هم پیشنهاد خوبی برای بازی داشته باشد با کمال میل قبول می‌کنم.
‌ به‌هر‌حال نخستین حضور شما در یک فیلم سینمایی قابل‌تأمل بود. دلیل این انتخاب برای آن نقش خاص از نظر پرویز شهبازی چه بود؟
آقای شهبازی در ابتدا جمله‌ای به من گفت که خوشحالم کرد. گفت که «ازت یک دختر خوب می‌سازم؛ حس خوبی که اگر از تو بین مردم وجود دارد، بعد از دیدن این فیلم این حس خوب را شاید اگر بیشترش نکنم از دستش نمی‌دهیم». به‌هرحال در فیلم بخش عمده‌ای از ماجرا روی دوش شخصیت من بود. بخشی از فیلم به دلایلی حذف شد که به آن موارد کاری ندارم، اما سمیرای داستان جمع‌وجور‌کننده و کمک‌کننده ماجرا بود و این جمله آقای شهبازی خیلی به من آرامش دارد و همان شد. سمیرا در این فیلم حس مثبتی داشت. شاید اگر در فیلم برخی پلان‌ها حذف نمی‌شد و برخی اتفاقات نمی‌افتاد، سمیرا بیشتر به چشم می‌آمد و می‌توانستیم بیشتر به مخاطب بشناسانیمش. امیدوارم اگر فیلم بعدی وجود داشت و با کارگردانی در این سطح کار کردم بتوانم نقشم را بیشتر به چشم بیاورم و زوایایی را که یک شخصیت دارد بهتر نشان دهم.




«کیهان» خبر داد⇐حضور سرمایه‌گذار عرب «فروشنده» در ونیز با یک فیلم ایرانی دیگر+عکس

سینماروزان: سال گذشته حضور موسسه عرب فیلم دوحه که با سرمایه میاسه آل ثانی خواهر امیر قطر راه اندازی شده به عنوان سرمایه گذار در پروژه «فروشنده»اصغر فرهادی(اینجا را بخوانید) و خرامان فاطمه الرمیحی مدیر این موسسه بر روی فرش قرمز کن به همراه عوامل «فروشنده» در کانون توجه قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان مدتی بعد وقتی نام فیلم فارسی زبان یک کارگردان ایرانی مقیم انگلیس به نام بابک انوری با عنوان «زیر سایه» در کنار «فروشنده» در فهرست آثار معرفی شده در بخش غیرانگلیسی زبان اسکار اعلام شد(اینجا را بخوانید) مشخص گشت شیوخ عرب سرمایه گذاری بالایی برای حضور در محافل سینمایی از طریق ایرانیان انجام داده اند بخصوص که بعد از دریافت اسکار فرهادی خواهر امیر قطر این اسکار را افتخاری برای اعراب دانست!!!(اینجا را بخوانید)

امسال فیلمی ایرانی به نام «ناپدید شدن» در جشنواره ونیز حضور دارد به کارگردانی علی عسکری که «کیهان» خبر داده سرمایه تولید آن توسط موسسه فیلم دوحه داده شده است.

متن گزارش «کیهان» در این باره را بخوانید:

بعد از فیلم «فروشنده» و سرمایه‌گذاری کمپانی قطری «انستیتو فیلم دوحه» که آن را علاوه بر جایزه جشنواره کن به جایزه اسکار هم رساند، این بار این کمپانی قطری که وابسته به امیر قطر و متعلق به خواهر وی است، بر روی فیلم دیگری از ایران به نام «ناپدید شدن» ساخته علی عسکری سرمایه‌گذاری کرده و در اولین مرحله آن را به بخش افق‌های جشنواره فیلم ونیز رسانده است.
علی عسکری که پیش از این نیز با فیلم کوتاه «بچه» در جشنواره ونیز حضور داشته است، در اولین فیلم بلند خویش، بازهم یک قصه از روابط نامشروع دختر و پسری را به تصویر کشیده که‌ گریزان از خانه و خانواده، در بین بیمارستان‌ها سرگردانند و سرنوشت نامعلوم و تلخی در انتظار آنهاست. بازهم روابط نامشروع و باز هم فیلمی ضد خانواده و در مقابل سبک زندگی ایرانی اسلامی که آن را مخالف عشق و آزادی‌های انسانی و باعث کشانده شدن آدم‌ها به وادی‌های ممنوع، نشان می‌دهد. طبیعی است که برای چنین موضوع خوش‌آمد رسانه‌های معلوم‌الحال غرب، باز هم پای کمپانی قطری به میان کشیده شود و پیشاپیش نیز کمپانی صهیونیستی «نیو یوروپ فیلم سلز» در لهستان نیز حقوق پخش بین‌المللی آن را بخرد!
در اطلاعیه این کمپانی آمده است:
«…ما گسترش کارهای عسکری را به عنوان یک کارگردان پی گرفته‌ایم و از تحسین‌کنندگان کارهای او و فیلم‌های کوتاهش بوده‌ایم. او یکی از استعدادهای جدید در سینمای جهان است…»!
متاسفانه برخی رسانه‌های داخلی نیز از حضور فیلم «ناپدید شدن» به عنوان یک فیلم ایرانی استقبال کرده و آن را یکی از نمایندگان ایران در این جشنواره خوانده‌اند درحالی که کمپانی سازنده آن، قطری و استودیوی پخش‌کننده‌اش نیز یک کمپانی صهیونیستی لهستانی است! این رسانه‌ها اخبار لحظه به لحظه حضور این فیلم در جشنواره فیلم ونیز را انتشار داده و بعضا از آن به عنوان یک اتفاق نام می‌برند!

ناپدید شدن
ناپدید شدن



حذف «آن سوی ابرها»ی مجیدی از فهرست گزینه‌های ایرانی اسکار؟⇐محمد اطبایی: پخش‌کننده فیلم مجیدی گفته این فیلم تمام و کمال محصول هند است!

سینماروزان: هر سال به نزدیکی مهرماه که می رسیم حرف و حدیث درباره گزینه ایرانی اسکار بیشتر شنیده میشود. امسال هم از مدتها پیش از فیلم «آن سوی ابرها»ی مجید مجیدی که در هندوستان ساخته شده به عنوان جدی ترین گزینه برای معرفی به اسکار سخن گفته شده است.

به گزارش سینماروزان با این حال محمد اطبایی که سالهاست به عنوان بازاریاب بین الملل برای سینمای ایران مشغول فعالیت است در خلال گفتگویی که بر سر معرفی نماینده ایرانی اسکار با «شرق» داشته نقل قولی را از مسئول پخش بین الملل «آن سوی ابرها» رضا تشکری که مسئول پخش بین الملل «محمد…» هم بوده طرح کرده و آن هم اینکه فیلم اخیر مجیدی تمام و کمال محصول هند است.

بر این اساس آیا این فیلم از فهرست گزینه های ایرانی اسکار حذف خواهد شد؟

اطبایی گفت: خاطرم هست شرکتی که درگیر تولید فیلم «آن سوی ابرها» بود، درباره فیلم اظهارنظری کرده بود که این فیلم در جشنواره ونیز نمایش داده خواهد شد و به‌عنوان نماینده هند برای معرفی به اسکار در نظر گرفته شده است که آن زمان من هر دو این اتفاق‌ها را غیرمحتمل می‌دانستم و آن زمان گمانه‌زنی درباره ارسال فیلم به آکادمی اسکار زود بود. بنابراین تنها خبری که درباره فیلم شنیدم، این بود.

این بازاریاب بین الملل ادامه داد: مدتی قبل صحبتی با آقای رضا تشکری، پخش‌کننده بین‌المللی فیلم آقای مجیدی، داشتم و نقل‌قولی را از ایشان ذکر می‌کنم. درباره هویت فیلم صحبت شد که گفتند این فیلم تمام و کمال محصول هند است. هرچند برخی از عوامل فیلم و در رأس آنها، کارگردان ایرانی است. به‌ نظر من شاید بشود این فیلم را محصول ایران و هند دانست؛ اما نمی‌دانم که آیا به این صورت است یا خیر؟

اطبایی خاطرنشان ساخت: حقیقت این است که در‌این‌باره هنوز آقای مجیدی و عوامل فیلم اظهارنظری جدی نکرده‌اند که آیا می‌توان آن را محصول مشترک دانست یا خیر؟ بعد اینکه به‌هر‌حال، فیلم باید قبل از معرفی به آکادمی اسکار، اکران عمومی شده باشد و بعد از آن، فیلم را کمیته معرفی فیلم به آکادمی اسکار بررسی کنند.




یک سال بعد از نامزدیهای فراوان فیلم دگرباشانه«کارول» در اسکار و گلدن گلوب و ۳ماه بعد از اعطای اسکار بهترین فیلم به فیلم دگرباشانه«مهتاب»⇐جایزه بزرگ هیأت داوران کن هم به فیلمی دگرباشانه رسید!!!+فهرست کامل برندگان کن۲۰۱۷

سینماروزان: یک سال بعد از شش نامزدی اسکار و 5 نامزدی گلدن گلوب برای فیلم دگرباشانه «کارول» و 3 ماه بعد از آن که «مهتاب» با درونمایه دگرباشی برنده مراسم اسکار بهترین فیلم شد در جشنواره امسال کن هم جایزه بزرگ هیأت داوران به فیلم «120 تپش در دقیقه» رسید که مضمونی دگرباشانه دارد.

این فیلم فرانسوی که توسط کارگردانی فرانسوی-مراکشی به نام «رابین کامپیلو» ساخته شده و داستان گروهی از فعالان مقابله با ایدز در ابتدای دهه نود در پاریس را دستمایه خلق درام قرار داده، با تمرکز بر ارتباط دو جوان به نامهای «شان» و «ناتان» که اولی مبتلا به ایدز است میکوشد پروپاگاندایی باشد برای دگرباشی.

«120 تپش…» البته کوشیده به نوبه خود درباره فعالیتهای این گروه مقابله با ایدز و البته یکی از حاضران آن که مادریست داغ فرزند دیده و همچنین درباره عدم آگاهی شهروندان پیرامون این بیماری در دو دهه قبلتر هم به مخاطب داده هایی ارائه کند اما وجه برجسته فیلم که منتقدان آن وری هم رویش دست گذاشته اند ایجاد حس سمپاتیک با کاراکترهایی است با رفتارهای غیرمتعارف.

 هیأت داوران جشنواره کن به ریاست «پدرو آلمادوار» که گویا خود نیز دگرباش است(!) در کنار بخشیدن جایزه ویژه هیأت داوران به «120 تپش…» جایزه نخل طلای بهترین فیلم را به فیلم سوئدی «مربع» به کارگردانی «رابین اوستلوند» اعطا کرد. این فیلم سوئدی داستانی هزل گونه درباره موزه داری را روایت میکند که قصد دارد در کاخ استکهلم که بعد از فروپاشی نظام سلطنتی به موزه بدل شده یک اجرای ویژه داشته باشد.

فهرست کامل برندگان کن2017 به شرح زیر است:

–نخل طلا: «مربع» به کارگردان «رابین اوستلوند»

–جایزه بزرگ هیأت داوران: 120 تپش در دقیقه به کارگردان «رابین کامپیلو»

–جایزه بهترین کارگردان: «سوفیا کاپولا» برای «فریب خورده»

–جایزه بهترین فیلمنامه: «یورگن لانتیموس» برای «کشتن آهوی مقدس» و «لین رامسی» برای «تو واقعا اینجا نبودی»

–جایزه بهترین بازیگر زن: «دایان کروگر» برای «محو شدگی»ساخته «فاتح آکین»

–جایزه بهترین بازیگر مرد: «خواکین فنیکس» برای «تو واقعاً اینجا نبودی»ساخته «لین رامسی»

–جایزه هیأت داوران: «بی عشق» ساخته «آندری زیاگینسف» از روسیه

— جایزه ویژه‌ هفتادمین سالگرد برگزاری جشنواره: «نیکول کیدمن»

–جایزه بهترین فیلم کوتاه: «یک شب آرام» ساخته «ژی یانگ» از چین

–جایزه دوربین طلای کن (مخصوص بهترین فیلم اول):  «زن جوان» به کارگردانی «لئونور سرالی» از فرانسه.

نمایی از «120 تپش...»
نمایی از «120 تپش…»
رابین کامپیلو کارگردان «120 تپش...»
رابین کامپیلو کارگردان «120 تپش…»



در یک رسانه فرهنگی رخ داد⇐قیاس میان فیلم اسکاری «مهتاب» بری جنکینز و فیلم وطنی «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی

سینماروزان: اسکار بهترین فیلم 2017 به «مهتاب» رسید؛ فیلمی چه به لحاظ داستانگویی چه به لحاظ تولید، مینی مال که شاید به یک دلیل مهم و آن هم تمرکز بر پدیده دگرباشی در میان ناباوری بسیاری از مخاطبان اسکار گرفت.

«فرهنگ نیوز» که از جمله رسانه های تخصصی فرهنگ و هنر است در گزارشی پیرامون این فیلم با تیتر «رعیت سفیدان باشید تا رستگار شوید» در کنار مرور سوابق سازندگان فیلم و چرایی عطای اسکار به اثر، مقایسه ای انجام داده میان آن با فیلمی ایرانی به نام «کمدی انسانی» که در آخرین دوره جشنواره فجر حضور داشت.

متن کامل گزارش «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

اسکار برای فیلمی کوچک

برنده اسکار امسال چه فیلمی بود؟ «مهتاب» ساخته کارگردانی به نام «بری جنکینز». آیا «مهتاب» فیلمی بزرگ است؟ «مهتاب» به لحاظ پروداکشن تولید نه فقط فیلم بزرگی نیست که یادآور آثاری است که در این سالها بیشتر در سینمای مستقل اروپا دیده‌ایم و مثلا فیلمی محصول رومانی مانند «4 ماه و 3 هفته و 2 روز»(2007) و نه محصولی که می‌خواهد الگویی از پیشرفت صنعتی سینما در ایالات متحده را به نمایش بگذارد.

آیا «مهتاب» یا «نور ماه» به لحاظ مضمونی فیلمی بزرگ است؟ بزرگ در حد و اندازه های برندگان اسکاری نظیر «با گرگها میرقصد»، «گلادیاتور» و حتی «رفتگان»؟ مطمئنا نه!  فیلم ابدا نمی‌تواند به لحاظ مضمونی هم محصولی قابل اعتنا از کارخانه رویاسازی هالیوود باشد. پس چرا اسکار گرفته؟

واضح است که اسکار به «مهتاب» کاملا متأثر از نگاهیست که بناست سیاهان را گل‌درشت در سطح اما بیچاره در عمق نشان دهد!

«مهتاب» را کارگردانی ساخته که با احتساب همین فیلم فقط دو فیلم در کارنامه اش به چشم می خورد! و ابدا محصول کیفی به شمار نمی رود ولی اسکار به آن تعلق می گیرد؛ اول به خاطر کارگردان آن که سیاه‌پوست است. دوم به خاطر اقتباس سناریو از نمایشنامه ای منتشرنشده به نام «پسران سیاه در مهتاب، آبی به نظر می‌رسند» باز هم نوشته نویسنده‌ای سیاه‌پوست به نام «تارل آلوین مک کرانی» که اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را گرفت، سوم به خاطر بازیگران آن از «مارشال علی» که اسکار بازیگری را گرفت تا «نائومی هریس»، «ترونتا رودز» و حتی بازیگر نوجوان فیلم «اشتون ساندرز» که همه سیاه‌پوست هستند و چهارم و شاید مهمتر از همه اینها به خاطر تصویرسازی حقارت‌بار از سیاهان در جامعه امروز آمریکا و نمایش آنها در حد آدمهایی که رویاپردازی را در پناه بردن به همجنسگرایی می‌بینند!

گرفتار در سطح و واهمه از زدن به عمق

 بری جنکینز «مهتاب» را در سه اپیزود ساخته است و البته به مانند فیلم اولش «سودای مالیخولیا»(2008) کوشیده به نوبه خود تمرکزش را بر زندگی سیاهان در ایالات متحده بگذارد اما نه تمرکزی در عمق که کاملا در سطح. همین سطحی گرایی است که باعث می‌شود به همه چیز ناخنک بزند؛ از شیوع اعتیاد و فحشا در میان سیاهان تا تحقیر دائمی سیاهان در جامعه سفیدان و امتداد تبعیض نژادی تا جاهایی مثل مدارس که مدیران آنها دائم درباره برابری نژادی سخن می‌رانند.

 اما آنچه بناست کارگردان ابتدا در زیرلایه و سپس آشکارا از آن سخن گوید سوق پیدا کردن و به نوعی کشف میل همجنس‌خواهی در نوجوان سیاهی است به نام «شایرون» که مدام تحقیر می‌شود؛ چه در میان همکلاسان که او را با ناسزایی از خود می‌رانند و چه در خانواده که با مادری روبروست گرفتار اعتیاد که برای گذران زندگی به تن‌فروشی روی آورده.

 سطحیت فیلم بیشتر از همه ناشی از کارگردانی است که می‌خواهد از همه چیز بگوید و همین گفتن از همه چیز است که باعث می‌شود بدون شخصیت سازی درست در اپیزود اول، فیلم وارد اپیزود دوم که مثلا آغاز دگرگونی «شایرون» است شود و زودتر از حد تصور هم اپیزود سوم از راه می‌رسد که حالا «شایرون» را در قامت قاچاقچی تنومند! مواد مخدر می‌بینیم؛ یک قاچاقچی کاملا منزوی و متکی بر زور بازو که به شدت یادآور قهرمان فیلمی بلژیکی به نام «کله شق»(2011) است!

 پایان‌بندی هم که کاملا قابل پیش‌بینی و منطبق با حس دلسوزانه ای پیش می رود که کارگردان بناست با همجنس‌گرایان ارائه کند و طبیعی است که ایجاد این دلسوزی با شخصیت اصلی و رساندن سیاه‌پوست تنومند به موعودی به نام جای گرفتن در پناه همجنس! همان چیزیست که آکادمی اسکار می‌خواهد تا هم اسکار بهترین فیلم را به «مهتاب» بدهند و هم اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را به «بری جنکینز» و «تارل آلوین مک کرانی» که هر دو سیاهپوستند و هم اسکار بازیگری مرد را به بازیگر سیاهپوست آن «مارشال علی» که تمام زمان مفید حضورش در فیلم که به اپیزود اول مربوط می‌شود 20 دقیقه هم نیست!

یک مقایسه

 قهرمان اصلی «مهتاب» نوجوانیست که می‌خواهد به نوعی خودساخته شود اما مدام توسری می‌خورد؛ از این منظر می‌توان شباهتهایی را میان «مهتاب» بری جنکینز و یکی از آثار جشنواره امسال فجر به نام «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی متصور شد اما تفاوت در شخصیت پردازی و حتی خط سیری که بناست نقش جامعه پیرامونی در بلوغ آدمیان را نشان دهد از زمین تا آسمان است.

«کمدی انسانی» بدون کمترین آلودگی به تظاهرات نژادی-جنسی حال نزار آدمی را می‌گوید که مدام این و آن برایش خط مشی صادر می‌کنند و از دل این رنگ به‌رنگ شدن دائمی است که در نهایت شخصیتی بالغ متولد می‌شود اما در «مهتاب» به‌دلیل غلبه تظاهرات ابلهانه از سیاه کردن کانون فیلم گرفته تا تبلیغ همجنس‌گرایی فیلم نه می‌تواند درباره سیاهان داده‌های به‌روزی را ارائه کند و نه حتی می‌تواند از جایگاه امروزی سیاهان در ایالات متحده که کارگردان هم یکی از آنهاست حرف بکری بزند.

ماندن در بُعد ظاهری شخصیتها آن قدر است که حس می‌کنی به‌جای یک کارگردان سیاهپوست یک سفیدپوست طرفدار تحقیر سیاهان «مهتاب» را ساخته است!

خواسته یا ناخواسته؟

پرسش اینجاست که آیا بری جنکینز خواسته به دامی افتاده که سفیدان هواخواه تبعیض آکادمی و طرفداران نمایش اضمحلال و ناتوانی سیاهان جامعه امروز آمریکا برایش چیده اند یا ناخواسته در این مسیر سیر کرده؟ پرسش را می‌توان با نگاهی به فهرست تهیه‌کنندگان «مهتاب» که جایزه بهترین فیلم اسکار2017 را هم آنها دریافت کرده‌اند به پاسخ نزدیکتر کرد.

علیرغم غلبه حضور سیاهان در کارگردانی، نگارش فیلمنامه و البته بازیگری، تولید «مهتاب» توسط سه تهیه کننده سفیدپوست به نامهای «ادل رومانسکی»، «دد گاردنر» و «جرمی کلینر» انجام شده که در این بین نفرات دوم و سوم در زمره مدیران کمپانی «پلن بی اینترتینمنت» هستند یعنی همان کمپانی که در سال 2001 توسط یک بازیگر سفیدپوست مطرح به نام «براد پیت» بنیان گذاشته شد؛ این کمپانی همان است که چهار سال قبل هم «دوازده سال بردگی» را که در ظاهر ضدتبعیض نژادی بود اما جای جای فیلم پر شده بود از تحقیر سیاهان تولید کرد و جالب اینکه «براد پیت» خود در این فیلم در قالب نجاری سفید ظاهر شده که در نهایت باعث رهایی کاراکتر سیاه فیلم از ‌سالها بردگی می‌شود. آنجا یک سفیدپوست اسباب نجات سیاه را رقم می‌زند و اینجا همجنس‌خواهی تبلیغ‌شده از سوی سفیدان است که اسباب رستگاری را رقم می‌زند.

تریوانت رودز در «مهتاب»
ترِوِنت رودز در «مهتاب»
کمدی انسانی
آرمان درویش در نمایی از «کمدی انسانی»



حمله داماد شهید آوینی به بهرام بیضایی به‌خاطر فرهادی!

سینماروزان: نسبی‌گرایی بهرام بیضایی در پیامی صوتی-حالا چرا پیام صوتی و نه تصویری؟- که برای اصغر فرهادی فرستاده بود و پرهیز او از ذکر حتی یک عبارت مختص «فروشنده» سبب ساز آن شده که حسین معززی نیا داماد شهید مرتضی آوینی که چندین سال سردبیر یک مجله سینمایی وابسته به شهرداری بود، در یادداشتی اجتماعی به شدت به بیضایی انتقاد کند.

به گزارش سینماروزان انتقادات حسین معززی نیا به پیام صوتی نسبیت گرای بیضایی در حالی صورت گرفته که پدر همسر وی شهید آوینی نیز در زمان حیات میانه خوبی با بیضایی نداشت و در جلد دوم «آینه جادو» او را کارگردانی دانسته بود که قدرت نوآوری ندارد و به صراحت نوشته بود «فیلمهای بیضایی جز یک فرمالیسم بسط یافته، چیز دیگری نیستند.» و البته در سوی مقابل بیضایی نیز از طیف او با صفت «سوره نویسان کیهان نشین» نام برده بود.

متن یادداشت داماد شهید آوینی را بخوانید:

یک فایل صوتی منتشر شده، دربردارنده‌ی پیام تبریک «بهرام بیضایی» به «اصغر فرهادی» بابت جایزه‌ی اسکار اخیر. یعنی تیترش این است. در این پیام تبریک سه دقیقه‌ای، استاد ارجمند یادی می‌کند از همه‌ی آن‌ها که در هر جای جهان فیلم ساخته‌اند و جایزه نگرفته‌اند/ یادی می‌کند از هر فیلمسازی که اساسا توانسته فیلمی بسازد و موانع دنیای فیلمسازی در هر نقطه از جهان را جابه‌جا کند/ یادی می‌کند از هر کسی در هر جای دنیا که فیلم خوبی ساخته اما جایزه نگرفته/ یادی می‌کند از بسیاری از نام‌ها بزرگ که تاریخ سینما را ساخته‌اند و جایزه نگرفته‌اند / یادی می‌کند از هر ایرانی که در هر جای جهان تا امروز جایزه‌ای بابت فیلمش گرفته یا خواهد گرفت / یادی می‌کند از بسیاری فیلم‌های خوب که رنگ پخش و پرده به خود ندیده‌اند و سازنده و فیلم به فراموشی سپرده شده و… تا در نهایت نوبت می‌رسد به موضوع اصلی: اصغر فرهادی.

 استاد تبریک می‌گوید به فرهادی بابت نه فقط این جایزه بلکه بابت همه‌ی جایزه‌هایی که در کل زندگی‌اش دریافت کرده و تاکید می‌کند هیچ جایزه‌ای، هیچ ساخته‌ای را بهتر یا بدتر از آن که هست نمی‌کند و برای ایشان فروشنده مثل هر فیلم دیگر فرهادی ستایش سزاوار بوده حتی اگر هیچ جایزه‌ای نبرده باشد!

«این نوع موضع گیری و این نوع دیدن دنیای پیرامون همان چیزی است که این روزها به شدت مد است. همه‌ی آن‌ها که در یک هفته‌ی اخیر به منظور «تحلیل جایزه‌ی فرهادی» حجم عظیمی دری وری در فیس‌بوک و اینستاگرام و توییتر و… منتشر کردند دقیقا همین نوع موضع‌گیری را می‌پسندند. همین نوع حرف زدن که انتقام هر ظلمی را که در هر نقطه از عالم از دوران خشایارشا تا آینده‌ای نامعلوم رخ داده، رخ خواهد داد یا محتمل است رخ دهد بگیری و همه‌ی تذکرات ممکن را به همه‌ی اهل سیاست و فرهنگ و غیره بدهی و در نهایت مشخص نشود داری تبریک می‌گویی یا تسلیت…

اصلا می‌خواهی تبریک بگویی یا نگویی و اصولا داری چه می‌گویی، چون جایگاهت والاتر از آن است که چیزی بگویی و البته والاتر از آن چیزی نگویی، بنابراین همه چیز می‌گویی و در نهایت چیزی نمی‌گویی و مشخص نیست از نظرت جایزه مهم است، نیست، شادباش دارد، ندارد، مهم است، مهم نیست… و درنهایت چی. چون مسائل مهم‌تری وجود دارند که باید بیان شوند. چون تو همیشه باید درباره‌ی مسائل مهم‌تری از آن چه دیگران به آن مشغولند حرف بزنی. چون تو همیشه نگاه ژرف‌تری داری. همیشه عمیق‌تری. نگاهت تاریخی است و معطوف به این لحظه نیست. چشم به گذشته داری و همزمان به آینده. دلت پر از درد است و دغدغه‌ات اکنون نیست. آه، ای روشنفکری ایرانی.




نامه مادرشوهر مهناز افشار به اصغر فرهادی⇐چرا داشته‌ها را نمایش ندادید؟/چرا مدام زن چادری را منفعل و مرد سنتی را پرخاشگر نشان می‌دهید؟

سینماروزان: در هیاهوی پیامهای تبریک مختلفی که برای اصغر فرهادی به واسطه اسکار دومش صادر شده است سوسن صفاوردی همسر محمدعلی رامین و مادرشوهر مهناز افشار نیز نامه ای برای فرهادی نوشته است.

به گزارش سینماروزان صفاوردی که به تازگی خبر آزادی پسرش یاسین رامین که ماهها بخاطر شکایت سازمان هلال احمر در بازداشت بود منتشر شد(اینجا را بخوانید) در نامه خود به اصغر فرهادی از او گله کرده که چرا زنان و مردان سنتی را در آثارش مدام با ویژگیهای منفی نمایش می دهد و برای او ابراز امیدواری کرده بلکه بتواند در آینده با تأکید بر داشته های ایرانیانی جایزه بگیرد.

متن نامه مادرشوهر مهناز افشار به فرهادی را بخوانید:

به نام دوست که جز دوست مقصدی نمی خواهیم

با سلام و احترام

جناب آقای فرهادی بدون شک هرگاه اتفاقی که منجر به یاد مثبت از یک کشور در عرصه ی بین المللی می شود ، دل افراد کشور را شاد می کند و این شادی که افتخار آفرین است جای قدردانی دارد ، بس ضمن تشکر از پیروزی هنری کسب شده ، چندی بود دلم می خواست به گونه ای با شما سخن بگویم و نکاتی را بعنوان یک هموطن به سمع شما برسانم.

جناب آقای فرهادی

فیلم «فروشنده» قطعا در آموزش گفتگو و عقلانیت در مواقع خشم، صحنه هایی را پیش چشم روی مخاطب قرار داد که می توان در مواقعی که تفکرات سنت های کهنه و پوسیده، انتظاری خارج از چهارچوب عقل از انسان را متوقع بوده است، به گونه ای دیگر عمل کرد و خشم را در اوج غلبه احساسات که شخص را  برآن می دارد تا بر سر دوراهی انجام آداب معمول یا مدیریت بحران، راه دوم را انتخاب کند و راه اصلاح را پیش گیرد. اما آقای فرهادی جدای از مهارت های هنری و فنی که در تخصص بنده نیست، فیلم «فروشنده» همانند «جدایی نادر از سیمین» مجددا برای طرح حرکتی مبتنی بر عقلانیت در مواقع بحرانی، پاشنه ی آشیل خانواده هایی از جنس سنتی را نشانه رفت. در هر دو فیلم نقش پدران و مادران سنتی در سنین مختلف به گونه ای منفی است.

در «جدایی نادر از سیمین» مرد خانه تندخو، بی منطق، پرخاشگر که نماد یک فرد مذهبی سنتی است را به تصویر می کشد و چادر که با ذلت و بدبختی  انفعال، آبرو داری بی منطق و فقر پیوند خورده و نماد یک زن مذهبی است.

در «فروشنده» نیز پدر سنتی، پناهگاه یک خانواده به گونه ای دیگر دچار ضعف شخصیتی است و مادر، همان زن چادر به سر، منفعل که سال ها با آبروداری تلاش کرده است تا آنچه را که به او داده اند ببیند نه آنچه را که باید ببیند و حس کند.

این افراد در مقابل شخصیت های متجددی قرار می گیرند که چه به هنگام جدایی و چه به هنگام تعدی به ناموس ،کاملا رفتاری آگاهانه ، منطقی ،توام با حس همدردی و مشارکت را در لحظات بحرانی به نمایش می گذارند.

جناب فرهادی

قطعا برای اصلاح جامعه و کشوری که به آن تعلق داریم و سرزمین ماست ،هر فرد وطن دوستی دغدغه اصلاح دارد و شما نیز بخوبی این دغدغه را نشان داده اید ولی زیباست در جریان گذر از سنت به نوسازی فرهنگی و شاید در بسیاری از موارد ،حرکت بسوی رفتار های منطقی و عقلانی ،خیلی از ارزش هایی که در جوامع توسعه یافته امروز در مسیر این گذر تبدیل به یک حسرت شده اند همچون  اتحاد و همبستگی خانوادگی، جمع گرایی، گذشت و ایثار، نوع دوستی و…را با یک تورق در دفتر خاطرات خانواده های سنتی از این جنس» مشاهده کرده و آنها را مورد تغافل قرار ندهیم.

آقای فرهادی

خوب بخاطر دارم ،در جریان پیروزی انقلاب ،برخی از مردان از جنس آسمانی را که با دیدن زنان فقیر فرهنگی و مادی خودفروش آنان را به عقد خویش در آورده اند تا از بند اسارت ناجوانمردان شهوت پرست و پول پرست رهایی بخشند یا معتمدین قدیمی محله ها ریش سفیدانی که به چشم پاکی شهرت داشتند و نه تنها امین و پناهگاه خانواده ی خود بوده اند ،بلکه امین یک محله محسوب می شدند. ناموس دیگران ،ناموس آنان بود و مایملک دیگران، مایملک آنان و در همه حال احوال دیگران مقدم بر احوال شخصی آنان بود، را حتما شما نیز به یاد داشته و یا شنیده اید و یا زنان محجبه ای که اعتقاد آنان مانع توانمندی ،فعالیت  و مشارکت بالای آنان در عرصه های مختلف نبوده و در مرام آنان انفعال و ذلت ،محلی از اعراب نداشته است و در کنار خانواده و همکاری همسرانشان الگویی از یک جمع صمیمی،منسجم و آگاه را به تصویر کشیده اند.

جناب فرهادی

جامعه ی ما به حق در خیلی از موارد نیازمند یک پالایش اساسی از آداب و سنن پیوند خورده به تفکرات متحجرانه و پوسیده و عاری از آموزه های اصیل دینی و سیره عملی پیامبر که برای مکارم اخلاق مبعوث شد و سیره اهل بیت مطهرش است،می باشد.

اما از کارگردان به نام و با سابقه ای چون شما انتظار می رود ،به موازات اصلاح داشته ها را نیز پررنگ کنید و در معرض جهانی که از آن بی خبر است قرار دهید. این جهان هم به جهان تفکرات داخل و هم به جهان تفکرات خارج بر می گردد. شما قطعا اذعان دارید که اگر یک جامعه داشته هایش مورد غفلت قرار گیرد، از درون دچار سردرگمی می شود و از بیرون عزت اش خدشه دار می شود و لذا جای دستان توانمند شما در به تصویر کشیدن این داشته ها، امروز پیش از هر زمان دیگر احساس می شود.

پس به امید آن روز که اصغر فرهادی کارگردان به نام ایران در عرصه های ملی و بین المللی اسکار بهترین فیلم داشته های یک ملت را برای کشورمان به ارمغان آورد.

با تشکر از پیام زیبای شما به مراسم اسکار




چرا همکاری مجیدی و فرهادی شکل نگرفت؟

سینماروزان: هشت سال پیش از این و بعد از همکاریهای اصغر فرهادی به عنوان فیلمنامه نویس آثاری همچون «ارتفاع پست» و «محاکمه در خیابان» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و مسعود کیمیایی، مجید مجیدی هم ابراز تمایل کرد که فیلمنامه ای با عنوان «کشمیر» را با همکاری فرهادی بنویسد.

به گزارش سینماروزان در آن زمان و مدتی پیش از شروع به تولید «درباره الی» خبرهایی منتشر شد مبنی بر آن که مجيدي و فرهادي طرح ابتدایی «کشمیر» را نگاشته اند و در برنامه شان است که بعد از ساخت «درباره الی» سفري به کشمیر داشته و بعد از تحقیقات میدانی فیلمنامه نهایی را بنویسند.

با این حال موفقیتهای جهانی «درباره الی» که سرآغاز اشتهار جهانی فرهادی بود او را در مسیری سوق داد که کار بر روی آثاری همچون «جدایی…»، «گذشته» و «فروشنده» و در نهایت کسب دو جایزه اسکار یکی در دوران احمدی نژاد و دیگری در دوران ترامپ را به همکاری با مجیدی ترجیح داد.

شاید به خاطر همین بود که وقتی تابستان امسال مجددا خبر رسید که این کارگردان بناست با همکاری شرکت «اسپوت بوی یوتی‌وی» هندوستان فیلمی در سریناکار کشمیر بسازد دیگر کسی از مجیدی درباره امتداد همکاری مشترک با فرهادی نپرسید و البته مدتی بعد نیز وقتی خبر تولید فیلمی با نام «آن سوی ابرها/باغهای معلق» به کارگردانی مجیدی در هندوستان منتشر شد، این مهران کاشانی سناریست «نقش نگار» یعنی فیلم بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود(!!!) که به جای فرهادی کنار مجیدی قرار گرفت!!!

مجیدی علیرغم حمایتهای همه جانبه ای که از تولید تا اکران فیلم آخرش «محمد رسول ا..(ص)» داشت نتوانست نام این فیلم را حتی در میان نامزدهای ابتدایی اسکار ببیند؛ ناکامی  که پیش از آن برای «آواز گنجشکها» نیز علیرغم موفقیت نسبی اش در برلین  رقم خورده بود. از آن سو فرهادی اما با همراهی ممنتوفیلمز و البته یک موسسه قطری وابسته به خواهر امیر قطر «فروشنده» را به مجالی برای دومین اسکار خود بدل کرد و به این ترتیب فاصله او از مجیدی کاملا بعید شد.




مسئولین بی‌ربط و باربط با سینما پیام تبریک انتخاباتی(!) فرستادند اما ترانه و شهاب خاموشند! چرا؟!⇐به همان دلیلی که یک ماه پیش در سینماروزان گوشزد شد

سینماروزان: در بازار شلوغ پیامهای تبریکی که بلافاصله بعد از دریافت دومین اسکار اصغر فرهادی برای «فروشنده» به راه افتاد و از مدیران سینمایی که به نظر می رسید از شب قبل پیامهای خود را نگاشته اند تا هنرمندان کشور را دربرگرفت جای پیام تبریک دو نفر خالی است.

به گزارش سینماروزان اول از همه ترانه علیدوستی است که حتی زودتر از اصغر فرهادی به استقبال از تحریم اسکار رفت و دوم شهاب حسینی که در جشنواره 2016 کن به همراه اصغر فرهادی جایزه‌بگیر این جشنواره شد.

سکوت شهاب و ترانه که بازیگران اصلی «فروشنده» هستند از کجا نشأت گرفته است؟

شهاب و ترانه پیام تبریک نداده اند اما شاهزاده میاثه آل ثانی خواهر پادشاه قطر که حامی «موسسه فیلم دوحه» یعنی سرمایه گذار «فروشنده» فرهادی است پیام تبریک داده و افتخار «فروشنده» را با «اعراب» پیوند زده!!!(اینجا را بخوانید)

شاید اگر به کمی قبلتر برویم و دریابیم اصغر فرهادی فقط نام فیلمبردارش را برای حضور در مراسم آکادمی تأیید کرده و بنا بوده به همراه فیلمبردارش حسین جعفریان در مراسم آکادمی شرکت کند راحتتر بتوان راز سکوت شهاب و ترانه را دریافت! اصغر فرهادی در بیانیه تحریم اسکار به صراحت از هماهنگی قبلی با پخش کننده اش برای حضور خودش و حسین جعفریان در مراسم اسکار یاد کرده بود!

این همان نکته ای بود که یک ماه قبل و مدتی بعد از واکنشهای اجتماعی ترانه علیدوستی درباره تحریم اسکار از سوی سینماروزان هم گوشزد شد(اینجا را بخوانید) و جالب اینجاست که همان گوشزد باعث شد علیدوستی دیگر درباره تحریم اسکار کلمه ای در فضای اجتماعی به اشتراک نگذارد!

احتمالا همان گوشزد به سمع و نظر شهاب حسینی هم رسیده! شهاب حسینی هم خود را بازیگر بزرگی می داند بخصوص که جایزه بهترین بازیگری کن را گرفته و احتمالا حق خود میدانسته که در اسکار حاضر باشد اما…

اما اصغر فرهادی ترجیح داده با مدیر فیلمبرداری محجوب و آرامش به اسکار برود که البته این امر هم در دل پروپاگاندای تحریم میسر نشده ولی تأکید بر آن در بیانیه تحریم این کارگردان کار خود را کرده است!!!!

چرایی تصمیم فرهادی مبنی بر سفر به اسکار بدون بازیگران اصلی را باید سینمایی دانست؟ احتمالات می‌گویند پای ماجراهایی کاملا غیرسینمایی در میان است؛ ماجراهایی که شاید فرهادی خود روزی بخواهد آنها را در دل یک درام پر شک و سوءظن به مخاطب عرضه کند! فقط امیدواریم که پایان این درام دیگر باز نباشد…




خواهر پادشاه قطر{سرمایه‌گزار «فروشنده»}: اسکار «فروشنده» افتخاری برای اعراب است+عکس

سینماروزان: همان طور که ماهها پیش از این و در همان زمان افشا شدن سرمایه گذاری «موسسه فیلم دوحه» در «فروشنده» پیش بینی کردیم سرمایه گذار قطری «فروشنده» نگاهی کاملا تبلیغاتی به این محصول برای اعراب دارد.

به گزارش سینماروزان بلافاصله بعد از اسکاری که «فروشنده» گرفته شیخه میاثه آل ثانی خواهر پادشاه قطر در پیامی صریح این اسکار را افتخار خود دانست که اسباب راه اندازی «موسسه فیلم دوحه» و حمایت از «فروشنده» را فراهم کرده است.

خواهر پادشاه قطر نوشت: افتخار میکنم که به عنوان اولین بنیاد سینمایی عربی، در سه سال متوالی ۴ بار نامزد اسکار شدیم و امشب اسکاربهترین فیلم خارجی را گرفتیم!

اینکه لوگوی یک موسسه تازه تأسیس در قطر، در تیتراژ فیلمی می آید که از سوی ایران به اسکار فرستاده می شود بخصوص با توجه به داستان خاص فیلم(!!!) زودتر از اینها مورد نقد رسانه های مستقل و از جمله سینماروزان قرار گرفت اما نقدها جدی گرفته نشد و بعد از خرامان خرامان رفتن فاطمه الرمیحی مدیر اجرایی «موسسه فیلم دوحه» در جشنواره کن حالا خواهر امیر قطر به صراحت افتخار این جایزه را ناشی از سرمایه گذاری خود دانسته است.

مدیران ارگانهای متنفذ ما هم چاره ای ندارند جز آن که به مانند همیشه منفعلانه تماشاچی اوضاع باشند و پیامهای تبریک توخالی و فاقد هر گونه نوآوری حتی در چینش واژه ها دهند.

پیام تبریک خواهر پادشاه قطر
پیام تبریک خواهر پادشاه قطر



بعد از دریافت اولین اسکار در دوران احمدی‌نژاد⇐دومین اسکار اصغر فرهادی در روزگار ترامپ به ارمغان آمد!+فهرست برندگان اسکار۲۰۱۷

سینماروزان: همان طور که قابل پیش بینی بود جو ضدترامپی که در هالیوود به راه افتاده سبب ساز آن شد که اصغر فرهادی بتواند دومین اسکار زندگیش را برای “فروشنده” بگیرد؛ فیلمی که محصول کمپانی فرانسوی ممنتوفیلمز بود و البته موسسه قطری “انستیتو فیلم دوحه” که سرمایه آن توسط “میاثه آل ثانی” خواهر پادشاه فعلی قطر تامین میشود در تولید آن سرمایه گذار بود.

به گزارش سینماروزان اصغر فرهادی اولین اسکارش را پنج سال قبل و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژادی گرفت که همچنان یکی از مهمترین چهره های سیاسی ایران بلحاظ حجم انتقاداتیست که از سوی مخالفان نثارش میشود و حالا دومین اسکار وی در رشته بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان نیز در دوران دونالد ترامپ بهش تعلق گرفت که او نیز قبل از حضور در کاخ سفید و بعدش همواره آماج انتقاداتی بوده که از سوی مخالفان سیاسی اش تغذیه می شود.

باید منتظر ماند و دید برنامه کاری فرهادی بعد از این دومین اسکار چطور رقم می خورد؟ و آیا او خواهد توانست این اسکارها را زمینه ای کند برای جاه طلبی بیشتر و رفتن به سراغ فضاهایی تجربه نشده یا همچنان گرفتاری خود در سینمای خرده پیرنگ با آدمهای متزلزل و پر تردید و پایانهای باز را حتی در همکاری با پدرو آلمادوار که تهیه کننده فیلم بعدیش است ادامه خواهد داد؟

فهرست کامل برندگان اسکار2017 به شرح زیر است:

–بهترین فیلم

مهتاب

–بهترین کارگردانی

دیمین شزل/لالند

–بهترین فیلمنامه اقتباسی
مهتاب

–بهترین فیلمنامه ارژینال
منچستر کنار دریا

–بهترین بازیگر مرد

کیسی افلک/منچستر کنار دریا

–بهترین بازیگر زن

اما استون/لالالند

–بهترین بازیگر مکمل مرد
ماهرشالا علی/مهتاب

–بهترین بازیگر مکمل زن
ویولا دیویس/حصارها

–بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان

فروشنده

–بهترین فیلمبرداری
لینوس ساندگرین/لالالند

–بهترین طراحی صحنه
کالین آتوود/چهارپایان شگفت انگیز و جایی که باید آنها را یافت

–بهترین جلوه های ویژه تصویری
کتاب جنگل

–بهترین تدوین
جان گیلبرت/خط الراس کاربر(ستیغ اره ای)

–بهترین صداگذاری
سیلویان بلمار/ورود

–بهترین صدابرداری
خط الراس کاربر

–بهترین طراحی تولید
سندی رینولدز واسکو و دیوید واسکو/لالالند

–بهترین چهره پردازی
جوخه انتحار

–بهترین موسیقی ارژینال
جاستین هارویتز/لالالند

–بهترین ترانه
جاستین هارویتز، بنج پاسیک، جاستین پل/شهر ستارگان

–بهترین انیمیشن
زوتوپیا

–بهترین مستند
او.جی.ساخت آمریکا

–بهترین مستند کوتاه

کلاه سفیدها

–بهترین انیمیشن کوتاه
پیپر

–بهترین فیلم کوتاه
آوازخوانی

 

 




«کیهان» پربیراه نمی‌گوید⇐اصغر فرهادی تحریم اسکار را زیر پا گذاشت!

سینماروزان: معرفی دو نماینده ایرانی به نامهای انوشه انصاری و فیروز نادری برای حضور در مراسم اسکار در حالی که پیشتر این مراسم از سوی اصغر فرهادی تحریم شده بود باعث اشاره به این تناقض رفتاری از سوی روزنامه اصولگرای «کیهان» شده که با تیتر «اصغر فرهادی تحریم اسکار را زیرپا گذاشت» به نقد آن پرداخته است.

متن خبر «کیهان» در این باره را بخوانید:

در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق سینماگران حتی در آمریکا به دولت آمریکا اعتراض کرده و علیه آن موضع گرفته‌اند، اصغر فرهادی به‌رغم ادعای تحریم مراسم اسکار، با معرفی نمایندگان خود به استقبال از این مراسم دولتی آمریکا رفت!
هنوز چند روزی از اعلام تحریم مراسم اسکار از سوی اصغر فرهادی به خاطر تصویب قوانین نژادپرستانه دونالد ترامپ نگذشته بود، اما درست در زمانی که اعتراض جشنواره‌ها و هنرمندان سینمای جهان به دولت آمریکا اوج گرفته اصغر فرهادی نمایندگانی را برای حضور در اسکار معرفی کرد!
شایعاتی مبنی بر احتمال اهدای جایزه بهترین فیلم خارجی هشتاد و نهمین مراسم اسکار به فیلم «فروشنده» به کارگردانی فرهادی باعث شده تا این کارگردان، با معرفی نمایندگانی برای حضور یافتن در این مراسم، تحریم اسکار را زیر پا بگذار




نکته‌ای برآمده از بیانیه تحریم اسکار فرهادی⇐از ابتدا هم بنا نبود ترانه علیدوستی در مراسم اسکار حاضر باشد

سینماروزان: ابلاغیه دونالد ترامپ رییس جمهور تازه آمریکا درباره ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور و از جمله ایران به این کشور زودتر از حد تصور با واکنش بازیگری به نام ترانه علیدوستی بازیگر فیلم نامزد اسکار «فروشنده» مواجه شد که ادعا کرد برای شرکت در مراسم آکادمی به آمریکا نخواهد رفت و این مراسم را تحریم خواهد کرد!!!

به گزارش سینماروزان چند روزی بعد از واکنش علیدوستی حالا اصغر فرهادی کارگردان «فروشنده» در بیانیه ای رسمی خبر از تحریم حضور در مراسم اسکار داده است؛ تحریمی که به اعتقاد برخی بزرگترین تبلیغ برای اوست تا اسکار دوم را برایش به ارمغان آورد.

اما نکته آنجاست که فرهادی در بیانیه اش از این گفته که بنا بوده خود و مدیر فیلمبرداریش یعنی حسین جعفریان در مراسم اسکار حضور داشته باشند!!! و این معنایی ندارد جز آن که ترانه علیدوستی از ابتدا هم قرار نبوده در مراسم آکادمی حاضر باشد و اینکه او به پیشواز تحریم رفته چه معنایی دارد خودش می داند و بس.

متن بیانیه تحریم اصغر فرهادی را بخوانید:

متاسفم که از طریق این نوشته اعلام می‌کنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد. در روزهای گذشته علی‌رغم شرایط غیرمنصفانه‌ای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانه‌ها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور و یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم چون آگاهم که بسیاری از اهالی سینمای آمریکا و اعضای آکادمی مخالف افراطی‌گری و تندروی‌هایی هستند که این روزها بیش از گذشته در حال اعمال است و همان‌گونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخش‌کننده‌ام در آمریکا اعلام کردم به همراه مدیرفیلمبرداری‌ام در این مراسم حضور خواهیم داشت، همچنان تصورم همراه بودن در این اتفاق بزرگ فرهنگی بود.

اما امروز به نظر می‌آید که این امکان حضور با اما و اگرهایی همراه است که برایم به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست حتی اگر برای سفر من به آمریکا استثنایی قائل شوند. پس مایلم آنچه را که قرار بود در فرصت سفرم بیان کنم در اینجا ابراز نمایم.

تندروها علی‌رغم جنگ‌ها و دعواهای سیاسی‌شان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان می‌نگرند. آن‌ها برای درک جهان چاره‌ای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران تا همواره با ساختن تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچار ترس از آن‌ها بکنند. این فقط محدود به آمریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونه‌اند. سال‌هاست در دو سوی اقیانوس عده‌ای تندرو تلاششان بر آن است تا از مردم کشور مقابل تصویری غیرواقعی و هولناک بسازند و از تفاوت‌های بین ملت‌ها و فرهنگ‌ها اختلافات، و از اختلافات دشمنی‌ها و از دشمنی‌ها ترس ایجاد کنند.

ترس مردم ابزار مهمی‌ست برای توجیه افراطی‌گری و تندروی صاحبان ذهن‌های بسته. حال آنکه من باور دارم شباهت‌های بین انسان‌ها در روی این کره‌ی خاکی در سرزمین‌ها، فرهنگ‌ها و ادیان مختلف بسیار گسترده‌تر از تفاوت‌هاست. من باور دارم ریشه بسیاری از خشونت‌های امروز جهان در میان ملت‌ها را باید در تحقیرهای دو سویه دیروزشان جستجو کرد و تحقیرهای امروز ملت‌های دیگر به یقین بذری‌ست برای خشونت‌های فردا.

تحقیر ملت‌های دیگر به بهانه حفظ امنیت مردم یک کشور پدیده تازه‌ای در جهان نیست و همواره خود زمینه‌ای برای ایجاد شکاف و دشمنی در آینده بوده است. من از این طریق انزجار خود را از شرایط تحمیل ‌شده ناعادلانه‌ای که برای ورود قانونی بعضی از هموطنانم و همچنین مردم شش کشور دیگر به ایالات متحده در حال اعمال است ابراز می‌کنم و امیدوارم این شرایط منجر به شکاف بیشتر بین ملت‌ها نشود.




«فروشنده» در فهرست نامزدهای نهایی اسکار۲۰۱۷+فهرست کامل نامزدها

سینماروزان: آکادمی اسکار برنامه اعلام اسامی نامزدهای هشتاد و نهمین دوره را شروع کرد و فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست نامزدهای نهایی دریافت این جایزه سینمایی قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان «تونی اردمن» از آلمان، «سرزمین مین» از دانمارک، «مردی به نام اُو» از سوئد و «تانا» از استرالیا رقبای «فروشنده» در بخش اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان هستند.

فهرست نامزدهای نهایی اسکار 2017 به شرح زیر است:

فیلم غیرانگلیسی زبان: «فروشنده» از ایران، «تونی اردمان» از آلمان، «تنا» از استرالیا، «مردی به نام اوو» از سوئد، «سرزمین مین» از دانمارک

فیلمنامه اقتباسی: «ورود»، «حصارها»، «چهره‌های پنهان»، «شیر» و «مهتاب»

انیمیشن بلند: «کوبو و دو رشته سیم»، «موآنا»، «زندگی من»، «لاک پشت قرمز»، «زوتوپیا»

بازیگر زن نقش مکمل: وایولا دیویس برای «حصارها»، نائومی هریس برای «مهتاب»، نیکول کیدمن برای «شیر»، اوکتاویا اسپنسر برای «چهره‌های پنهان» و میشل ویلیامز برای «منچستر کنار دریا»

بازیگر زن نقش اصلی: ایزابل هوپر برای «او»، روت نگا برای «دوست داشتن»، ناتالی پورتمن برای «جکی»، اما استون برای «لالا لند»، مریل استرپ برای «فلورنس فاستر جنکینز»

بازیگر مرد نقش مکمل: ماهرشالا علی برای «مهتاب»، جف بریجز برای «اگر سنگ ببارد»، لوک هجز برای «منچستر کنار دریا»، دیو پاتل برای «شیر» و مایکل شانون برای «جانوران شبانه»

بازیگر نقش اول مرد: کیسی افلک برای «منچستر کنار دریا»، اندرو گارفیلد برای «ستیغ اره‌ای»، رایان گاسلینگ برای «لالا لند»، ویگو مورتنسن برای «کاپیتان شگفت انگیز»، دنزل واشنگتن برای «حصارها»

مستند بلند: «آتش در دریا»، «من کاکا سیاه تو نیستم»، «زندگی انیمیشنی»، «او.جی: ساخت آمریکا»، «سیزدهمین»

مستند کوتاه: «افراطی»، «۴.۱ مایل»، «خشونت جو»، «واتانی: وطن من» و «کلاه سفیدها»

فیلمبرداری: «ورود»، «لالا لند»، «شیر»، «مهتاب»، «سکوت»

کارگردانی: دنی ویلنوو برای «ورود»، مل گیبسون برای «هکساو ریج» ، دمین شازل برای «لالالند»، کنت لونرگان برای «منچستر کنار دریا» و بری جنکینز برای «مهتاب»

بهترین فیلم: «وورد»، «حصارها»، «هکساو ریج»، «اگر سنگ ببارد»، «چهره‌های پنهان»، ‌«لالالند»، «شیر»، «منچستر کنار دریا»، «مهتاب»

فیلمنامه غیراقتباسی: «اگر سنگ از آسمان ببارد»،‌ «لالا لند»،‌ «خرچنگ»، «منچستر کنار دریا» «زنان قرن بیستم»

طراحی صحنه: «ورود»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها»، «درود بر  سزار!»، «لالا لند» و «مسافران»

طراحی لباس: «متحد»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها» «فلورنس فاستر جنکینز»، «جکی»، «لالا لند»

تدوین: «رسیدن»، «هکساو ریج»، «اگر سنگ ببارد»، «لالا لند»، «مهتاب»

چهره‌پردازی و مو: «مردی به نام اوو»، «آن سوی سفر ستاره‌ای»، «جوخه خودکشی»

فیلم کوتاه انیمیشن: «وایشا نابینا»، «زمان قرضی»، «Pear Cider and Cigarettess»، «مروارید»، «نی‌زن»

جلوه‌های تصویری: «دیپ‌واتر هورایزن»،  «دکتر استرنج»، «کتاب  جنگل»، «کوبو و دو رشته سیم»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای»

تدوین صدا: «ورود»، «دیپ‌واتر هورایزن»، «هکساو ریج»، «لالا لند»، «سالی»

صداگذاری: «ورود»، «هکساو ریج»، «لالا لند»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای» «۱۳ ساعت»

جلوه‌های تصویری: «دیپ‌واتر هورایزن»، «دکتر استرنج»، «کتاب جنگل»، «کوبو و دو رشته سیم»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای»

موسیقی: «جکی»، «لالا لند»، «شیر»، «مهتاب»، «مسافران»

ترانه: «آزمون بازیگری» از فیلم «لالا لند»، «نمی توانم احساس را متوقف کنم» از  فیلم «ترول‌ها»، «شهر ستاره‌ها» از فیلم «لالا لند»، «صندلی خالی» از فیلم «داستان جیمز فولی»، «تا کجا بروم» از فیلم «موانا»




با حذف از جشنواره فجر و ناکامی در اسکار حتی به نمایندگی از افغانستان⇐برادران محمودی فیلم تازه‌شان را با محسن تنابنده می‌سازند

سینماروزان: جمشید و نوید محمودی برادرانی با اصالت افغان که نتوانستند فیلم اخیرشان «رفتن» را در جشنواره فجر ببینند و البته فرستادن فیلم از سوی سینمای افغانستان برای اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان هم به مانند فیلم قبلی «چند متر مکعب عشق» دستاوردی برایشان نداشت، در تدارک تولید تازه ترین فیلمشان «شكستن همزمان ٢٠ استخوان» هستند.

به گزارش سینماروزان سناریوی این فیلم که گفته می شود این روزها در فاز پیش تولید است برآمده از یک ماجرای واقعیست که گویا در نگارش آن مادر این دو کارگردان همفکری داشته است.

‏‎«شكستن همزمان ٢٠ استخوان» با دنيا آمدن كودك و دردي كه مادر احساس ميكند ارتباط معنایی نزدیکی دارد و برنامه ریزی برادران محمودی در جهتی است که تصویربرداری این فیلم را تا پایان سال به اتمام برسانند.

شنیده ها حکایت از آن دارند که محسن تنابنده به عنوان بازيگر اصلي این فیلم انتخاب شده است و به زودی کار فیلمبرداری با حضور وی آغاز خواهد شد. البته احتمالا حضور تنابنده در فصل پنجم «پایتخت» برنامه ریزی بر سر حضور همزمان وی در دو پروژه را دشوار خواهد کرد.

تنابنده که سریال «علی البدل» را برای پخش در نوروز آماده دارد آخرین بار با فیلمی به کارگردانی خودش به نام «گینس» اکران در سینما را تجربه کرده بود؛ فیلمی که علیرغم پایین بودن استانداردهای ساختاری-مضمونی به واسطه حضور رضا عطاران در رأس بازیگران فروش بدی را تجربه نکرد.

تنابنده  که فیلم تازه علیرضا داودنژاد با نام «فراری» را در جشنواره امسال دارد،با همراهی سیروس مقدم به دنبال تولید نسخه سینمایی «پایتخت» هم بود که البته با ورود سازمان ارزشی اوج به ماجرا و حمایت مالی از تولید فصل پنجم «پایتخت» تولید آن فعلا به تعویق افتاده است.