1

مرگ بازیگر “آژانس شیشه‌ای”!+عکس

سینماروزان: عزت‌الله مهرآوران بازیگر و نمایشنامه‌نویس پیشکسوت بر اثر ابتلاء به کرونا، درگذشت.

به گزارش سینماروزان عزت الله مهرآوران متولد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۸ در مسجد سلیمان، فارغ‌التحصیل رشته تئاتر از دانشگاه خوزستان بود.

او کار بازیگری را با تئاتر شروع کرد و قبل از انقلاب بازی در جلوی دوربین را با “سایه به سایه”- که اقتباسی از یکی از آثار غلامحسین ساعدی بود-تجربه کرد.

سال ۱۳۶۱ بعد از انقلاب اسلامی با فیلم “فیدوس” به عنوان کارگردان و بازیگر به عرصه هنر بازگشت و سال ۱۳۶۵ با سریال “داستان زندگی” وارد قاب تلویزیون شد. مهرآوران، خود اولین کار حرفه‌ایش را بازی در فیلم سینمایی “ایلیا، نقاش جوان” در سال ۱۳۷۰ به کارگردانی ابوالحسن داوودی می‌دانست.

“هتل کارتن”، “سیب سرخ حوا”، “مومیایی۳” و “خوابم میاد” ازجمله کارهای سینمایی مهرآوران بود ضمن اینکه او سابقه بازی در نقشی به یادماندنی در فیلم “آژانس شیشه‌ای” را نیز در کارنامه داشت. مهرآوران در فیلم حاتمی‌کیا، ایفاگر مردی میانسال بود که سعی دارد به‌واسطه ثروت همسرش از مهلکه گروگان‌گیری در آژانس، بگریزد.

“لیسانسه‌ها”، “هیولا”، “پدر پسری”، “خوب بد جلف رادیواکتیو”، “بچه مهندس۴” و “میخواهم زنده بمانم” ازجمله سریالهای مهرآوران در سالهای اخیر بود.

عزت مهرآوران در نمایی از آژانس شیشه ای
عزت مهرآوران در نمایی از آژانس شیشه ای

 

 




ده‌نمکی، اغتشاشات اخیر را به “آژانس شیشه‌ای” ربط داد!!+فیلم

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: مسعود ده‌نمکی کارگردان سینما به‌تازگی روی آنتن زنده تلویزیون، تحلیلی خاص درباره اغتشاشات اخیر ارائه داد.

ده‌نمکی با اشاره به نقد “آژانس شیشه‌ای” در روزگار روزنامه‌نگاری گفت: اینکه حاتمی‌کیا در “آژانس شیشه‌ای” خطاب به رزمندگان سابق میگوید: “خیبری سوز داره، دود نداره” ، معنایی دارد جز حمایت از نگاهی که رزمنده‌ها را ایزوله و خانه‌نشین می‌خواست؟!!

کارگردان “اخراجیها” ادامه داد: چرا نگفتند دود موتورهایی که میخواستند در رکاب حاج کاظم باشند، فریادی بود علیه اشرافیت و فریادی بود علیه مدیرانی که ابتدای انقلاب موتورسوار بودند و چندی بعد بنزسوار شدند؟؟الگوی مدیریتی خیبری‌ها امثال باکری و همت بودند و نه دولتمردان فاسد!!

ده‌نمکی تاکید کرد: آن زمان دود موتورهای خیبری‌ و فریاد حاجی‌بخشی‌ها شنیده نشد تا بیست سال بعد گرفتار طغیان گرفتاران حاشیه‌ای شویم و اوضاع آن قدر پیچیده شود که حتی وقتی در رسانه ملی از عدالت‌طلبی سخن میرود با شک و تردید بدان نگریسته شود!!

متن حرفهای ده‌نمکی را اینچا ببینید.




بازیگر “آژانس شیشه‌ای” خطاب به دولتمردان⇐ “زنده باد زاپاتا” را حتما ببینید!!

سینماروزان: مشکلات اقتصادی جامعه برای همه اقشار است و هنرمندان را هم درگیر کرده ولی کو گوش شنوا و کدام مدیری را دیده‌اید که برای همدلی هم که شده خانه‌ و زندگیش را به مناطق حاشیه‌ای ببرد؟

قاسم زارع بازیگر سینما با بیان مطلب فوق به “جوان” گفت: سینما و تلویزیون روزهای خوبی را نمی‌گذراند چون سرمایه‌های پاک کم شده و صاحبان سرمایه‌های مشکوک هم اغلب به سمت تولید محصولاتی می‌روند که کارکرد فرهنگی‌شان پایین است.

بازیگر کاراکتر “احمد کوهی” در درام ماندگار “آژانس شیشه‌ای” ادامه داد: این حجم از گرانی و مشکلات اقتصادی پیرامون جامعه را ببینید؛ چرا این مشکلات نمود چندانی در سینما و تلویزیون و شبکه خانگی ما ندارد؟؟ جز این است که تولیدکنندگان ما خودشان لاکچری شده‌اند و عطش بالایی نشان می‌دهند برای نمایش طبقه لاکچری؟؟؟

قاسم زارع افزود: متاسفانه در نبود رسانه‌های قدرتمند سراسری، ثبات اقتصادی جامعه هم روزبروز کمتر می‌شود و جز تعدادی معدودی که به تعداد انگشت های یک دست هم نمی رسند، بقیه هنرمندان هم به شدت مشکل دارند.

بازیگر “آواز قو” و “اخراجیها” خاطرنشان ساخت: این وظیفه سینما و تلویزیون است که تولیداتشان را با نقد اختلاسها و رانتها، پیش ببرند. اگر سالی پنج فیلم مستند-داستانی قوی درباره اختلاسگران و رانتخواران‌ تولید شود یقین بدانید که هم دستگاه قضا در برخورد با رانتخواران دلگرمتر خواهد شد و هم مردم انگیزه بیشتری در برخورد با فسادهای قابل مشاهده پیدا خواهند کرد.

این بازیگر ۶۲ ساله تاکید کرد: ضربه ای که مفسدان اقتصادی به ملت و دولت و نظام می زنند از ضربات تحریم خارجی ها بدتر است. اینها دشمنان واقعی هستند و کاری کرده‌اند که داشتن یک شغل مناسب برای جوانان ، یک رویای دست نیافتنی شده است.

بازیگر “فرزند خاک” و “مزرعه پدری” خاطرنشان ساخت: من فقط یک خواهش از مسئولان دارم و آن هم اینکه فقط به مدت چهارسال قیمت ارزاق عمومی را ثابت نگه دارند و اگر قادر به چنین کاری نیستند خیلی سریع جایشان را به مدیران جهادی باانگیزه دهند.

قاسم زارع با اشاره به تاثیرپذیری سینمای مطرح دنیا از اتفاقات اجتماعی گفت: من به عنوان یک هنرمند یک توصیه به مسئولین دارم و آن هم اینکه حتما فیلم “زنده باد زاپاتا” را نه یک بار بلکه چند بار ببینند.

زارع افزود: فیلمهایی که اتفاقات اجتماع را بی سانسور بازتاب دهند نیاز تمام جوامع سالم و از جمله ایران است. سینماگران ایرانی فقط به دنبال کلیشه ها نروند و دوربین‌های خود را به دل اجتماع امروز ببرند و داستان جوانانی را بگویند که التهابات اقتصادی، زمین‌گیرشان کرده! فقط در این صورت است که سینما کارکرد فرهنگیش را حفظ خواهد کرد.




تهیه‌کننده “آژانس شیشه‌ای” و “چ” مطرح کرد⇐سالهاست که در حسرت رکورد نمایش دهه‌های شصت و هفتاد هستیم!/با وجود رشد دوبرابری جمعیت کشور، در جلب مخاطب برای سینما، عقب افتاده‌ایم!!/برای خودشان جشن می‌گیرند که امسال نسبت به سال قبل رشد درآمدی داشته‌اند؛ اگر این رشد، واقعی بود این همه افراد از بدنه سینما دچار بیکاری مفرط نبودند!!

سینماروزان: تلاش وافری که مدیران دولتی سینما برای بالا نشان دادن آمار فروش فیلمها به خرج می‌دهند بدون آن که بگویند این بالا رفتن، نتیجه افزایش قیمت بلیت سینماست و نه نتیجه افزایش مخاطب، مدتهاست که جریان دارد و حتی اگر در سردترین فصل اکران باشیم باز به‌ناگاه آماری از مدیران دولتی سینما می‌رسد مبنی بر افزایش آمار فروش!!

مهدی کریمی تهیه‌کننده باتجربه سینما، با انتقاد از این رویه مدیران سینما به “باشگاه خبرنگاران جوان” گفت: نباید خودمان را با آمارهای کمی و اعداد و ارقامی که منتشر می‌شود، گول بزنیم. با همه توسعه‌هایی که ادعا کرده ایم، در جذب مخاطب پسرفت داشتیم و با وجود رشد دوبرابری جمعیت هنوز نتوانستیم رکورد نمایش دهه شصت و هفتاد را بشکنیم و در جلب مخاطب برای سینما، عقب افتاده‌ایم. ما خودمان را با عدد گول می‌زنیم و این آفت بزرگی است برای من در بدنه سینما و مدیر فرهنگی که می‌خواهد درباره عملکردش شعار بدهد.

تهیه کننده «چ» افزود: پسرفت و ضرر ما این نیست که چرا ۸۰۰ میلیارد فروش نداریم؛ بلکه این است که با همه‌ تولیدات در چهار دهه همواره پسرفت کردیم و برای خودشان جشن می‌گیرند که امسال نسبت به سال قبل رشد درآمدی داشته‌اند. اگر این رشد که برخی مدعی آن هستند، درست باشد؛ چرا الان شاهد بیکاری عوامل سینما هستیم. اگر رشد واقعی بود این همه افراد از بدنه سینما دچار بیکاری مفرط نمی‌شدند.

تهیه کننده “آژانس شیشه‌ای” گفت: واقعیت آن است که بخشی از سینماروها که در سنوات گذشته محصولات یک هنرمند یا شرکت را دنبال می‌کردند، ریزش شدیدی پیدا کرده اند. برخی فیلمسازها خودشان اعداد و ارقام فیلم را بالا می‌برند؛ اگر فیلم منِ تهیه کننده مورد اقبال واقع نشود و بروم با روش‌های پست و فرومایه در ذهن مردم ایجاد رونق و فروش بکنم، چند جانبه به سینما لطمه زده ام.

این تهیه کننده ادامه داد: در سینما همیشه چند عنصر باید در کنار هم قرار بگیرد که یک فیلم و محصول هنری مانا و گیرا شود؛ اول اینکه محصول، نوگرا و همراه با حرف جدید باشد. دوم اینکه محصول از تبلیغات مناسب بهره ببرد و سوم وقتی مخاطب فیلم را می‌بیند، مبلغ کار شود. اگر این سه مورد توام با یکدیگر نباشد، مثل خیلی از فیلم ها که تبلیغات صد در صدی دارند، اما فروش صد در صدی ندارند؛ مخاطب ناراضی خواهد بود و نمی‌گذارد بقیه این فیلم را تماشا کنند. فیلم باکیفیت روی زمین نمی‌ماند و مشتری خودش را سینه به سینه پیدا می‌کند. خلاصه اینکه وقتی از محتوای غنی فاصله گرفتیم و خودمان را به اقیانوسی ۲ یا ۳ سانتی قانع کردیم، از سطح فکری مخاطب عمومی، پایین‌تر فیلمسازی می‌کنیم.




گلایه بازیگر “آژانس شیشه ای” از اختلاسگران ظاهرالصلاحی که موجب تمسخر ارزشها شده اند⇐جوانان این دوران رسماً ما را مسخره می‌کنند و هیچ جوابی هم نداریم/به من می‌گویند حاجی وقتی سیّدتو کشتند؛ چیزی هم به تو دادند؟؟

سینماروزان: بازیگر کاراکتر “احمد کوهی” در “آژانس شیشه ای” به گلایه از اختلاسگران ظاهرالصلاحی پرداخته که با افعال شان موجب تمسخر ارزشها توسط جوانان شده اند.

قاسم زارع بازیگر باسابقه با اشاره به ماندگاری “آژانس شیشه ای” به تسنیم گفت: “آژانس شیشه‌ای” یکی از شاهکار‌های سینمایی دفاع‌مقدس است؛ به همین دلیل همه بازیگرانش دیده و در ذهن مردم ماندگار شدند.

زارع ادامه داد: خیلی دردناک است که برخی از جوانان امروزی، به تمام اتفاقات گذشته، می‌خندند؛ مثلاً به من می‌گویند «حاجی سیّدتو کشتند؛ چیزی هم به تو دادند» رسماً ما را مسخره می‌کنند و هیچ جوابی هم نداریم!

این بازیگر افزود: چه چیزی باید به این جوان گفت که در جریان اختلاس و زد و بند و اتفاقاتی از این دست قرار می‌گیرد؛ شاید بخشی از این رفتار‌ها را در فیلم «نفوذی» دیدیم و نقش “جورابچی” گونه‌ای واضح از این تناقض در رفتار، گفتار، عقبه و سبقه است ولی تا پاسخی برای جوانان نداشته باشیم باز هم باید این حرفها را بشنویم.




نویسنده-تهیه‌کننده سریال «پدر» بدون اشاره به حجم کامنتهای منفی ناشی از «تخیلی» بودن سریال، مدعی شد⇐از شادی در پوست خود نمی‌گنجم!!/بعد از پایان هر قسمت سریال ۳۰ تا ۴۰ هزار کامنت دریافت می‌کنیم!!/بسیاری از جوانان آرزو کرده‌اند پدری مثل مهدی سلطانی داشته باشند!/داستان «آژانس شیشه‌ای» هم تخیلی است!!

سینماروزان: سریال «پدر» که از نویسندگی تا تهیه کنندگی آن را حامد عنقا برعهده داشته است بخاطر زیربنای تخیلی داستان خود به شدت در کانون ریشخند مخاطبان قرار گرفته است و جالب اینجاست که عنقا بدون اشاره به این ریشخند، از حجم بالای کامنتهای حول سریال گفته و اینکه به همین دلیل از شادی در پوست خود نمی گنجد!!!

حامد عنقا، نویسنده و تهیه‌کننده سریال «پدر» درباره حواشی ماجرای تخیلی «فرار پسر جوان از دام شهوانی دختران» و بازتاب آن در فضای مجازی به هنگامه ملکی در «ایرناپلاس» گفت: معمولاً کسانی این حواشی را خلق و دنبال می‌کنند که این سریال را تماشا نمی‌کنند و درباره آن قضاوت می‌کنند. این دسته از افراد می‌توانند هرگونه نقد و مطلب طنزی را برای هر سکانسی از سریال که بخواهند در فضای مجازی درست کنند و انعکاس بدهند. اما این نکته را هم اعلام می‌کنم که پس از پایان هر قسمت، حدود 30 الی 40 هزار کامنت از طرف مخاطبان سریال دریافت می‌کنیم. همه قسمت‌های سریال «پدر» توسط مخاطبان تلویزیون دیده می‌شود. به‌عنوان مثال، شب گذشته حدود 50 هزار کامنت درباره پیش‌بینی قسمت‌های آینده داشتیم. همچنین نظرسنجی درباره تعداد مخاطبان این سریال در شبکه دوم سیما وجود دارد که با سه گزینه عالی، خوب و ضعیف، می‌توانند به این سریال رأی بدهند.

این فیلمنامه‌نویس در پاسخ به این پرسش که چقدر داستان اصلی سریال «پدر» را واقعی و قابل لمس می‌دانید، خاطرنشان کرد: قصه و اتفاقات «پدر» از دل جامعه و مشکلات جوانان بیرون آمده است. کامنت‌هایی که برای آقای سلطانی و دیگر عوامل مربوط به این مجموعه نوشته می‌شود، حاکی از این موضوع است. بسیاری از جوانان در این کامنت‌ها آرزو کردند پدری مثل مهدی سلطانی داشته باشند.

وی در ادامه با اشاره به ایرادات مرتبط با تخیلی بودن زیربنای سریالش افزود: من نمی‌دانم چرا خیلی‌ها بر این باورند که یک قصه باید حتماً عمومیت داشته باشد؟ چند درصد از رزمندگان دوران دفاع مقدس به‌خاطر یک بلیت هواپیمای انگلیس، یک آژانس هواپیمایی و مراجعه‌کنندگانش را گروگان گرفته‌اند؟ همه ما می‌دانیم که این اتفاق تا به حال رخ نداده یا اگر بوده نادر بوده است، اما همین اتفاق فانتزی قصه اصلی فیلم موفقی چون «آژانس شیشه‌ای» می‌شود. یا اینکه داستانی مثل «به نام پدر» تاکنون چند بار در یک منطقه جنگی به‌وقوع پیوسته است؟ باید نگاهمان را اندکی در حوزه قصه تعریف کردن تغییر دهیم و با تحقیق بیشتر در این زمینه دست به سریال‌سازی بزنیم.

طراح و نویسنده «قلب یخی» درباره اهمیت طرح داستان سریال‌های تلویزیونی بیان کرد: ما باید با طرح قصه، مخاطب را جذب کنیم، او را پای تلویزیون نگه داریم و یک ساعت از وقت این تماشاگر را پر کنیم. در این یک ساعت مطمئناً اوقات خوشی برای او رقم می‌خورد. مخاطبهای سریال «پدر» و همه بحث‌هایی که درباره این مجموعه می‌شود خود به‌نوعی جریان‌ساز شده است که در بسیاری از رسانه‌ها یا در جامعه حال حاضر، از آن سخن گفته می‌شود. هدف ما به‌عنوان برنامه‌سازان این است که سرگرمی‌ساز باشیم.

وی در ادامه اضافه کرد: هیچ‌وقت این حرف را جایی بیان نکرده‌ام، اما واقعیت این است زمانی که آن جو درباره سکانس ابتدایی سریال به‌وجود آمد، از شادی در پوست خودم نمی‌گنجیدم. البته این هم به‌خاطر افزایش مخاطب بود که مخاطب 30 درصدی ما را تبدیل به مخاطب 80 درصدی کرد و در ادامه هم آن مخاطب 80 درصدی با این مجموعه همراه شد.




توسط کارگردانی قمی که با معاون و رییس معزول سینما شاخ‌به‌شاخ شده بود⇐ نخستین پروژه فیلمسازی مستقل قم کلید خورد!⇔پروژه‌ای با محوریت جنون دختری چشم رنگی!+عکس

سینماروزان: در دوران رییس معزول سینما و معاون معزول نظارتی‌اش در کنار برخی از سینماگران پیشکسوتی که به دلیل اعمال سلیقه های عجیب و غریب نظارتی زبانشان به شکوه باز شد کم نبودند کارگردانان جوانی که به دلیل مستقل بودن و پرهیز از لابی گریهای مرسوم نتوانستند پروانه ساخت آثارشان را بگیرند.

به گزارش سینماروزان از جمله این کارگردانان روح الله حسینی بود؛ متولد و ساکن قم که بعد از سالها فعالیت در حیطه آثار مستند و ویدیویی وقتی نتوانست مجوز ساخت اولین فیلم سینمایی خود را دریافت کند دی ماه سال قبل در گفتگویی صریح به انتقاد از معاون معزول نظارت و رییس معزول سازمان سینمایی پرداخت.

حسینی در آن گفتگو به صراحت از این گفت که تمام عمرش را در قم زندگی کرده‌ و همواره هم دفتر مراجع به رویش باز بوده اما بعد از مدتها رایزنی نتوانسته برای یک ربع رییس سازمان سینمایی را ببیند و فقط بپرسد چرا با داشتن رزومه پر و پیمان مجوز کارگردانیش صادر نشده است.(اینجا را بخوانید)

کمتر از یک سال بعد از آن گفتگو و بعد از حذف رییس سابق و معاون نظارتی‌اش، روح ا.. حسینی درگیر تولید فیلمی با نام «هستی» شده است؛ نخستین فیلم بلندی که تولید آن با عواملی که اغلب قمی هستند کاملا در قم انجام در حال انجام است.

داستان «هستی» درباره دختری چشم رنگی برآمده از خانواده ای ثروتمند است که گرفتار جنون میشود.

روح ا.. حسینی که همزمان کارگردانی و تهیه کنندگی «هستی» را برعهده دارد با تأکید بر آن که این فیلم نخستین فیلم بلند ساخته شده توسط شرکت های فیلم سازی مستقر در قم است اظهار داشت: پیش تولید این فیلم از سه ماه پیش در قم کلید خورده و فیلمبرداری آن نیز اوایل شهریورماه امسال آغاز شده است آن هم در شرایطی که مدتها قبل از آغاز فیلمبرداری دورخوانی داشتیم تا با حداقل ایرادات فیلمبرداری پیش رود.

وی با اشاره به زمینه اقتباسی این کار گفت: فیلم نامه «هستی» نوشته علی بیطرفان از رمانی به همین نام به نگارش در آمده است که درون مایه اجتماعی دارد و به مسائل روز جامعه در مورد ازدواج جوانان می پردازد.

وی با تاکید بر اینکه با پایان فیلمبرداری، مراحل فنی و تدوین این فیلم آغاز می شود ادامه داد: آخر آبان ماه زمان پیش بینی شده برای اتمام کار تدوین این فیلم است که پس از آن این فیلم بلند در گروه هنرتجربه و شبکه نمایش خانگی توزیع و سپس در شبکه‌های مختلف صدا و سیما پخش می شود.

حسینی با بیان اینکه در این فیلم بیش از ۵۰ بازیگر به ایفای نقش می پردازند ادامه داد: تعداد زیادی از این بازیگران از میان بازیگران قم انتخاب شده و نقش اصلی را دختری بنام ستایش موسوی بازی می کند و بازیگرانی مانند مجید مشیری، شیوا خنیاگر و حدیثه تهرانی نیز در این فیلم بلند به ایفای نقش می پردازند.

کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی «هستی» ادامه داد: این فیلم دارای بیش از ۳۵ لوکیشن و محل فیلمبرداری از جمله بیمارستان، دانشگاه، رستوران، مرکز اعصاب و روان و کارخانه پدر هستی است که تمام این مکان های فیلم برداری در قم واقع هستند.

حسینی هزینه ساخت این فیلم را ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال برآورد کرد و گفت: این فیلم توسط شرکت فیلمسازی سیمانمای کوثر کویر ایرانیان که دفتر اصلی آن در قم است، تهیه می شود.

این کارگردان ساکن قم درباره میزان حمایت از تولید اولین پروژه فیلمسازی مستقل قم اظهار داشت: هیچ حمایت ملموسی وجود نداشته است. برخی از ارگانها در گفتار در حمایت از محصولات فرهنگی سخن می رانند اما به پای عمل که میرسد همه چیز رنگ می بازد.

وی خاطرنشان ساخت: یکی از دلایلی که اغلب هنرمندان قمی ترجیح می دهند در خارج از قم فعالیت داشته باشند همین است چون حمایتهای حداقلی هم وجود ندارد و حتی برای تخصیص لوکیشنهای بلااستفاده نیز تعاملی صورت نمی پذیرد.

نمایی از «هستی»
نمایی از «هستی»/عکس: سیدمهدی حکیم



ورود با گردش به چپ؟⇐تأیید صلاحیت سخنگوی خانه سینما برای ورود به شورای شهر

سینماروزان: علی قائم‌مقامی مدیر تولید باسابقه سینمای ایران که سابقه تهیه کنندگی هم دارد یکی از چند سینماگری بود که برای حضور در انتخابات شورای شهر کاندیدا شده بود و حالا و منطبق با نتایج تأیید صلاحیتها گویا او مهمترین سینماگری است که صلاحیتش برای حضور در شورای شهر تأیید شده است.

به گزارش سینماروزان قائم‌مقامی که مدیریت تولید آثاری همچون «نسل سوخته»، «آژانس شیشه ای»، «شب یلدا»، «چ»، «به رنگ ارغوان» و «رستاخیز» را در کارنامه دارد در انتخابات اخیر خانه سینما یکی از کاندیداهایی بود که توانست وارد هیأت مدیره شود و البته به عنوان سخنگوی هیأت مدیره انتخاب شود.

قائم‌مقامی که به همراه کیومرث پوراحمد کارگردان سینما و تلویزیون برای ثبت نام در انتخابات به فرمانداری رفته بود در زمره سینماگرانی قرار دارد که سعی کرده مشی مستقل خود را در سینما حفظ کند و حتی هدف حضورش در هیأت مدیره خانه سینما را هم نه آلودگی به سیاسی‌بازی که کمک به بهبود اوضاع صنف قلمداد کرده اما رفت و آمدهای او به مجمع تشخیص مصلحت نظام باعث شده برخی این گمانه را طرح کنند که او در انتخابات شورای شهر به سمت اصلاح طلبان متمایل خواهد شد.

قائم‌مقامی هنوز درباره اینکه آیا به صورت مستقل کاندیدای انتخابات خواهد شد یا در لیست احزاب سیاسی قرار خواهد گرفت چیزی نگفته است و در سوی مقابل هنوز مشخص نیست موضع هیأت مدیره خانه سینما و در مرتبه ای مهمتر بدنه خانه سینما نسبت به این کاندیداتوری چه خواهد بود؟




ساعاتی پس از روی آنتن رفتن ⇐خالق «شب یلدا» و «قصه‌های مجید» به فرمانداری رفت+عکس

سینماروزان: کیومرث پوراحمد خالق آثاری ماندگار نظیر «شب یلدا» و قصه های مجید» سومین روز بهار را در فرمانداری تهران گذراند آن هم در شرایطی که فرمانداری تهران شاهد تعداد بالای علاقمندانی بود که برای ثبت‌نام در پنجمین دوره انتخابات شورای شهر تهران حاضر شده بودند.

به گزارش سینماروزان حضور پوراحمد که ساعاتی قبلتر از حضور در فرمانداری، در مجموعه «دکوپاژ» شبکه افق ظاهر شده بود و به تفصیل درباره کارنامه هنری خویش سخن گفته بود بسیاری را به این گمان انداخت که بعد از رضا ایرانمنش او دومین سینماگر ایرانی است که بناست در انتخابات شورای شهر امسال شرکت کند.

با این حال پوراحمد نه برای ثبت نام در انتخابات بلکه برای همراهی با علی قائم‌مقامی مدیرتولید باسابقه که تهیه‌کنندگی فیلم آخر پوراحمد «کفشهایم کو؟» را برعهده داشت به فرمانداری آمده بود. قائم مقامی که پیشتر در انتخابات مجلس هم ثبت نام کرده بود برای اعلام کاندیداتوری شورای شهر و ثبت نام به فرمانداری آمده بود و پوراحمد که به رفیق سالهای اخیر او بدل شده نیز در این حضور کنارش بود.

قابل تأمل درباره علی قائم مقامی که مدیریت تولید آثاری مختلف از «آژانس شیشه ای»، «متولد ماه مهر» و «نسل سوخته» تا «به رنگ ارغوان»، «چ» و «رستاخیز» را برعهده داشته آن است که در انتخابات اخیر هیأت مدیره خانه سینما هم توانست به هیأت مدیره راه پیدا کند و به عنوان سخنگوی هیأت مدیره جدید فعالیت کند.

با ثبت نام علی قائم‌مقامی و پیشتر رضا ایرانمنش باید منتظر ماند و دید آیا صنف سینمای ایران که مدام از بی توجهی ارگانهای شهری به سینماگران می‌نالد یک بار برای همیشه هم که شده کنار کاندیداهای صنفی خود قرار خواهند گرفت و از آنها برای حضور در شورای شهر حمایت خواهد کرد یا به مانند سالیان اخیر ترجیح می دهد دنباله‌روی سیاسیونی باشد که همواره هنرمندان را به چشم پیاده نظام انتخاباتی نگریسته‌اند؟

علی قائم مقامی و کیومرث پوراحمد در فرمانداری تهران
علی قائم مقامی و کیومرث پوراحمد در فرمانداری تهران
علی قائم مقامی و کیومرث پوراحمد در فرمانداری تهران
علی قائم مقامی و کیومرث پوراحمد در فرمانداری تهران



تعریض پرویز پرستویی به اختلاس در بنیاد شهید و کنایه به جشنواره صلح هیروشیما

سینماژورنال: پرویز پرستویی در کارگاه انتقال تجربیاتش در جشنواره مقاومت ضمن صحبت درباره کارنامه کاری اش تعریضی زد به اختلاس در بنیاد شهید و همچنین کنایه ای را هم وارد ساخت به جشنواره صلح هیروشیما.

به گزارش سینماژورنال پرویز پرستویی که اخیرا مستندی از وی با نام “حاج کاظم” در شبکه خانگی عرضه شده با اشاره به وضعیت جانبازان گفت:  امیدوارم در کنار جشنواره فیلم مقاومت به عنوان جشنواره ای موثر و تاثیرگذار، مسئولان به وضعیت جانبازان هم توجه کنند. اما سوال من این است که مسئول قبلی بنیاد شهید الان کجاست؟! من که شنیده ام اختلاس کرده است! چرا جانباز ما هزینه درمان و اجازه خانه اش را ندارد بدهد؟!

وی ادامه داد: یادمان نرود تاول برخی از این عزیزان اندازه خرماست؟! دنبال تیترها و حرف های زیبا نباشیم که برای رسانه ها خوراک پیدا کنیم. ما مملکت فقیری نیستیم که نتوانیم هزینه های زندگی جانبازان را تامین کنیم. ما مشقت جانبازان را هر روز در این کشور می بینیم و خوب است در کنار نمایش ارزش ها به جانبازان نیز توجه کنیم. ارزش ها زمانی زیبا خواهند بود که هیچ جانبازی در تامین معاش زندگی اش محتاج نباشد.

پرستویی با اشاره به پیام یک جانباز افزود: این جانباز به من گفت دو روز در تهران گم شده است و این گم شدن حکایت حال بسیاری از جانبازان در شهر تهران امروزی است. امیدوارم مسئولان هم به فکر این عزیزان باشند. شهدا نور چشم ما هستند و با وجود آن هاست که نفس می کشیم. امیدوارم این واقعیت ها در حد حرف باقی نماند.

کنایه به جشنواره هیروشیما

بازیگر “آژانس شیشه ای” و “موج مرده” با اشاره به جشنواره صلح هیروشیما گفت: من 5 سالی است که همراه با گروه موزه صلح، در ششم آگوست به هیروشیما می روم و جالب است که امسال فهمیدیم مردم این منطقه اصلا نمی دانند ایران کجای نقشه جهان است و ما چه عزیزانی را در جنگ از دست داده ایم؟! به نظرم حداقل باید برای جانبازان شیمیایی امکان نفس کشیدن را فراهم کنیم.

 پیشتر سینماژورنال  از حضور برخی سینماگران بی ربط ایرانی در جشنواره هیروشیما گزارشی منتشر کرده بود(اینجا را بخوانید)و حالا پرستویی از این می گوید علیرغم حضور 5 ساله سینماگرانی از ایران در این جشنواره، مردم هیروشیما اصلا نمی دانند ایران کجاست!!!




دو دهه تقابل حاتمی‌کیا-کیارستمی با مرگ کیارستمی به پایان رسید؟؟؟/”قلندر” در دایره واژگان حاتمی‌کیا چه معنایی دارد؟

سینماژورنال/حامد مظفری: در میان پیامهای تسلیتی که برای درگذشت عباس کیارستمی از سوی چهره های مختلف سینما صادر شد بیش از همه پیام تسلیت ابراهیم حاتمی‌کیا جلب توجه می‌کرد.

به گزارش سینماژورنال ساعاتی بعد از مرگ کیارستمی، حاتمی‌کیا در یادداشتی نوشت: روحت قرین رحمت اصل‌ترین قلندر سینمای ایران.

این یادداشت و استفاده از صفت “قلندر” برای توصیف کیارستمی به قدر کافی دوپهلو به نظر می‌رسید و مشخص نبود که حاتمی‌کیا در استفاده از لفظ “قلندر” بر وجه مثبت این واژه به شخصیتی دارای عزت نفس تکیه داشته یا شخصیتی گریزان از اجتماع!

دو دهه تقابل

برای آن که بتوانیم به دریافتی کاملتر از منظور حاتمی‌کیا برسیم باید به مرور ارتباط وی با کیارستمی در طی دو دهه اخیر بپردازیم.

ابراهیم حاتمی کیا به هنگام زندگانی کیارستمی از جمله فیلمسازانی به شمار می‌رفت که چندین بار وی را مورد انتقاد شدید وی قرار داده بود.

شاید روترین انتقاد حاتمی‌کیا خطاب به کیارستمی به هنگام ساخت فیلم “آژانس شیشه ای” بازگردد که حاتمی کیا در این فیلم کاراکتر کارگردانی را خلق کرد بلحاظ ظاهری کاملا شبیه به کیارستمی. این کاراکتر  بارانی به تن و عینک آفتابی به چشم در میان حاضران در آژانس کاکتوسی قرار داشت که اعضایش گروگان “حاج کاظم” بودند.

مجید مشیری ایفاگر این کاراکتر بود و این کاراکتر در طول فیلم به صراحت از این می‌گفت که کارگردان است و برای تهیه بلیت جهت شرکت در جشنواره‌ای خارجی به آژانس کاکتوس آمده است!

آژانس شیشه ای
نمایی از “آژانس شیشه ای”/مجید مشیری در شمایل کیارستمی در میان عزت‌ا.. مهرآوران و حبیب رضایی

شخصیت پردازی حاتمی کیا برای این کاراکتر در این جهت صورت گرفته بود که این کارگردان آدمی نشان داده شود که به حضور در بحثهایی که میان حاج کاظم و گروگانهای مختلف-یا به تعبیر حاج کاظم “شاهد”های مختلف- صورت می‌گیرد علاقه ای ندارد و همه سعیش این است که شرایط خروج از آژانس و احتمالا پریدن به سمت جشنواره‌ای خارجی را فراهم آورد.

حین فیلم حتی برخوردی فیزیکی هم میان این کارگردان و “حاج کاظم”(با بازی پرویز پرستویی) که انگار از این همه بی تفاوتی این کارگردان به تنگ آمده صورت میگیرد…

رضا کیانیان و پرویز پرستویی در نمایی از "روبان قرمز"
رضا کیانیان و پرویز پرستویی در نمایی از “روبان قرمز”

در سالهای بعدتر و در آثاری مانند “روبان قرمز” و تصویرسازی کاراکتر یک افغان شوریده مسلک با بازی رضا کیانیان نیز طعنه‌هایی به خلق و خوی رفتاری کیارستمی به چشم می‌خورد؛ درست در فضایی که پرویز پرستویی نیز شمایلی از حاتمی کیا را تداعی می کرد…

طعنه به سینمای جشنواره‌ای و دوپاسپورته‌ها

این تقابلات نمادین در سالهای بعد همراه شد با انتقادات شفاهی حاتمی کیا از کیارستمی و سبک فیلمسازی او در دهه شصت.

از جمله این انتقادات شفاهی به ابتدای سال 93 بازمی‌گشت که حاتمی‌کیا با حضور در برنامه “راز” نادر طالب‌زاده با انتقاد از سینمای جشنواره‌ای که کیارستمی از پیشروانش بود بیان داشت:  همکاران من اگر نمی‌خواهید حرف مردم را بزنید پس زنده باد سینمای جشنواره ای؛ آن ور آبیها کیف هم می‌کنند از کارتان! برخی فیلمسازان واقعا درگیر ردکارپت شده اند. این دوپاسپورته‌ها بویژه در حوزه فرهنگ یعنی چه که اتفاق افتاده؟ چرا طرف یک پایش این ور است و یک پایش آن ور؟ این غم‌انگیز است برای ما که برخی تا می‌بینند خبری است دنبال عافیت باشند و جای دیگر بروند. اگر از این مملکتی پای آن بایست.

تقابل در جشنواره مقاومت به اوج رسید

چند ماه بعد در مهرماه 93 و در اختتامیه جشنواره مقاومت حاتمی‌کیا با طعنه‌هایی تندتر به کیارستمی تاخت و چنین گفت: عزیزکرده‌ای از سینمای ایران، اخیرا حرف‌هایی زده و شهدا را قربانی جنگ دانسته است. من مصاحبه این کارگردان را چندین‌بار دیدم. البته همیشه می‌دانستم که جریانی وجود دارد که نسبت به جنگ و دفاع مقدس بی‌تفاوت است. از همین‌رو از استادان خود که در راس آنها سیدمحمد بهشتی قرار دارد می‌خواهم که نگاه خود را نسبت به این اظهارنظر بیان کنند.

اعتراض ابراهیم حاتمی‌کیا به آن بخش از اظهارات عباس کیارستمی مربوط می‌شد که چند ماه قبلتر در حاشیه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا بیان شده بود.

کیارستمی در آن جلسه گفته بود: یک‌هفته قبل از اینکه اینجا بیایم یکی از فیلمسازانی که سال‌ها فیلم جنگی ساخته {اشاره به ابراهیم حاتمی‌کیا} فیلم‌های پرهزینه جنگی – و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین بودجه‌های خیلی سنگین می‌گیرد و فیلم‌های جنگی می‌سازد، گوش من را پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم می‌جنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش می‌گشت. “خانه دوست کجاست” یکی از پربیننده‌ترین فیلم‌هایی بود که من ساختم، درواقع همه‌جای دنیا آن را می‌شناسند.

این کارگردان ادامه داده بود: “خانه دوست کجاست” ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت می‌کرد. اما فیلم‌های تو نماند چون تو راجع به دوره‌ای از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن دوره هم بچه‌ها را به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سال‌ها می‌شود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت.

ابراهیم حاتمی‌کیا در دیگر اظهارات خود در اختتامیه جشنواره مقاومت ۹۳ عباس کیارستمی را کارگردانی معرفی کرد که همواره مورد حمایت وزارت‌خارجه بوده است.

 اشاره اخیرش به جریان دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ توسط کیارستمی مربوط می‌شود که در زمان خود در پی کش‌وقوس‌های فراوان در ساختمان بهارستان، ‌دکتر علی‌اکبر ولایتی، ‌وزیر امورخارجه وقت، در معرفی‌شدن فیلم «طعم گیلاس» به جشنواره فیلم کن تاثیرگذار بود.

عباس کیارستمی بعد از اظهارات حاتمی کیا وقتی مخاطب سوالی قرار گرفت مبنی بر اینکه نظرش نسبت به صحبتهای حاتمی کیا چیست فقط بیتی از اشعار سعدی را خواند و گفت: «گر خسته‌دلی نعره زند بر سر کویی / عیبش نتوان گفت که بی‌خویشتن است آن.»

عیادتی رسمی به اهتمام حبیب

این تقابلات و نیش و کنایه ها ادامه داشت تا شدت یافتن بیماری سرطان عباس کیارستمی در فروردین 95 و چندین بار بستری شدن وی در بیمارستان.

شدت یافتن بیماری سبب ساز آن شد که دو ماه قبل از مرگ، حاتمی‌کیا از عباس کیارستمی عیادت کند. این عیادت هم نه در خانه کیارستمی و فضایی صمیمانه که به هنگام یکی از چک‌آپ‌های بیمارستانی‌ کیارستمی در فضایی کاملا رسمی فراهم شد.

جالب است که حلقه واسطه میان حاتمی‌کیا و کیارستمی برای ترتیب دادن این عیادت نویسنده‌ای به نام حبیب احمدزاده بود که در سالهای اخیر به عنوان مشاور فیلمنامه هم در کنار امثال کیومرث پوراحمد و خسرو سینایی حضور داشته و هم کنار امثال حسن برزیده و پرویز شیخ‌طادی.

آیا ماجرا ادامه دارد؟

مرور همه این اتفاقات برای طرح این پرسش بود که آیا تقابلات حاتمی‌کیا-کیارستمی با مرگ کیارستمی پایان پذیرفته است؟ یا آن که خیلی زود این تقابلات در جایی دیگر و محفلی دیگر و این بار با نیش و کنایه به همروان کیارستمی امتداد خواهد یافت؟

باید منتظر ماند و اتفاقات تازه را رصد کرد…




توضیحات وزیر ارشاد دولت اصلاحات درباره توصیه به انهدام فیلمنامه “آژانس شیشه‌ای”

سینماژورنال: روایتهای متعددی که درباره چگونگی صدور پروانه ساخت “آژانس شیشه‌ای” از سوی ابراهیم حاتمی کیا کارگردان و حبیب ا.. کاسه ساز ریییس وقت اداره نظارت منتشر شده بود با روایتی متفاوت از سوی یک خبرگزاری اصولگرا کامل شد که در آن از نقش مقامات بالای نظام در کمک به تولید این فیلم سخن گفته شده بود.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال روایتی که حاتمی کیا درباره این فیلم ارائه داده بود اشاراتی مستقیم داشت به عطاءا.. مهاجرانی که بنا به ادعای حاتمی کیا اول بار بعد از خواندن فیلمنامه از این کارگردان خواسته بود تمام نسخه‌های آن را از بین ببرد! این ادعا با واکنش مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات مواجه شده و او را به ادای توضیحاتی واداشته است.

مهاجرانی در متنی اجتماعی که در این باره منتشر کرده است این ادعا را زیر سوال برده و از این گفته که برای جلوگیری از جوسازی از حاتمی کیا خواسته نسخه های فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستد.

متن کامل پاسخ وزیر ارشاد دولت اصلاحات را بخوانید:

در تأمین هزینه ارزی “از کرخه تا راین” کمک کردم

 ابراهیم حاتمی کیا فیلمساز ممتاز کشورمان دربارهٔ ساخت فیلم “آژانس شیشه ای” نکته ای را درباره نسبت اینجانب و فیلم مطرح کرده اند، که نیاز به توضیح و تصحیح دارد.
« فیلمنامه را به عطاءا.. مهاجرانی معاون حقوقی رئیس‌جمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخه‌های آن را از بین ببرم، چون معتقد بود چنین داستانی می‌تواند خطرساز باشد. اما جالب اینکه تولید این فیلم به دوران گذار دولت‌ها خورد و حبیب‌الله کاسه‌ساز مجوز تولید را امضا کرد. من «آژانس شیشه‌ای» را در زمان وزارت خود مهاجرانی ساختم.»!
در دوران معاونت ریاست جمهوری آیه الله هاشمی رفسنجانی- که معاونت ایشان و همکاری با ایشان از افتخارات کارنامهٔ عمر من است- با سینماگران و هنرمندان از جمله جناب آقای حاتمی کیا ارتباط داشتم. حتما ایشان به یاد دارند که فیلمنامهٔ “از کرخه تا راین” را هم به من دادند. خواندم و در ساخت فیلم و تامین هزینهٔ ارزی آن از طریق بانک مرکزی در دوران ریاست همکار ارجمند دکتر محسن نوربخش، کمک کردم.

ظرف 24 ساعت مبلغ مورد نظر ایشان تأمین شد

حتی یک بار از آلمان به من اطلاع دادند که حواله ارزی به دستشان نرسیده است و دچار مشکل شده اند. تلفنی با دکتر سید حسین موسویان سفیر کارآمد و دانای ایران در برلین، صحبت کردم و ایشان ظرف بیست و چهار ساعت مبلغ مورد نیاز را تامین کردند.

گفتم فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستید
فیلمنامهٔ “آژانس شیشه ای” را که خواندم؛ گفتم شما نسخه های این فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستید، فضایی درست خواهند کرد که ساخت فیلم دشوار خواهد شد.

نه اینکه بنده مخالف ساخت فیلم و فیلمنامه بوده ام! اتفاقا توصیه ای که داشتم برای این بود که فیلم به دور از غوغاسالاری های مرسوم آن زمانه و البته این زمانه هم! ساخته شود. بدیهی بود با مدیریت سینماگر متفکر و ارزشمند، دوست زندگی ام، سیف الله داد که از خانهٔ سینما به معاونت سینمایی آمده بود و در ادارهٔ امر سینما با اختیار کامل عمل می کرد و من مثل چشمم به او اعتقاد داشتم، فیلم ساخته شد، نه تنها وزارت فرهنگ و ارشاد در ساخت و اکران فیلم مشکلی نداشت ، بلکه “آژانس شیشه ای” به عنوان فیلم برگزیده در جشنوارهٔ سینما هم نمایش داده شد.
در حقیقت نه تنها تضادی در رفتار و داوری اینجانب نسبت به فیلم موفق و موثر “آژانس شیشه ای” وجود نداشته است، بلکه همان توصیه هم برای حراست از فیلمنامه و ساخت فیلم بوده است. یاد با آن روزگاران یاد باد…




یک روایت قابل تأمل درباره چگونگی صدور پروانه ساخت “آژانس شیشه‌ای”⇐چطور شد که به‌جای بنز، هلی‌کوپتر آمد؟

سینماژورنال: در حالی که در روزهای گذشته ابراهیم حاتمی کیا کارگردان “آژانس شیشه ای” از دردسرهای پیرامون دریافت پروانه ساخت این فیلم سخن گفته بود و حبیب ا.. کاسه ساز که در آن زمان رییس اداره نظارت بود از تهدیداتی که بخاطر صدور پروانه ساخت این فیلم نصیبش شده بود حرف زده بود(اینجا را بخوانید) حالا خبرگزاری “نسیم” یک روایت تازه درباره روند پروانه ساخت این فیلم انجام داده است.

به گزارش سینماژورنال این خبرگزاری اصولگرا با کنار هم گذاشتن گفته های حاتمی کیا که از نقش وزارت مهاجرانی در تولید این فیلم گفته و ادعاهای کاسه ساز درباره تهدبدات علیه وی، روایتی سوم از چگونگی پروانه ساخت “آژانس شیشه ای” ارائه داده است.

متن کامل این روایت را بخوانید:

دستور مقام عالیرتبه نظام

ماجرایی که حاتمی کیا بحث درباره آن را آغاز کرده و کاسه ساز نیز کوشیده در متمم آن حرفهایی را مطرح کند یک سوی دیگر هم دارد و آن هم نقش مقامات عالیرتبه نظام در همراهی با حاتمی کیا در تولید “آژانس شیشه ای” بوده است.

هم حاتمی کیا درست می‌گوید و هم کاسه ساز یعنی اداره نظارت زمان ضرغامی به دلیل ماهیت انتقادی فیلم علاقه ای به صدور پروانه ساخت آن نداشت و بعدتر هم که کاسه‌ساز پروانه ساخت را امضاء می کند نه فقط به دلیل شناخت شخصی اش درباره حاتمی کیا که به دلیل دستور یک مقام عالیرتبه نظام بوده است.

اگر همه درها بسته شود در دفتر رهبری که بسته نمی شود

اصل ماجرا این بود که اداره نظارت با پایان بندی فیلمنامه و فضای تاریک و تلخ حاکم بر متن مشکل داشت و دقیقا پایان بندی بود که راه را برای صدور پروانه ساخت سخت کرده بود بخصوص حجم کدری که انتهای سناریو را پر کرده بود.

حاتمی کیا بعد از نومید شدن از اداره نظارت ارشاد نامه ای به مقامات ارشد نظام نگاشته و در آن از وضعیت پیش آمده گلایه می کند؛ آن مقام عالی‌رتبه نیز بعد از مطالعه فیلمنامه، به مضمون می گویند که ” اگر همه درها بسته شود در دفتر رهبری که بسته نمی شود.”

به جای بنز هلی کوپتر می آید

دقیقا همین جمله است که به تغییر پایان بندی فیلمنامه منجر شده و به جای بنز وزارت اطلاعات، این هلی‌کوپتر دفتر رهبری است که به سراغ حاج کاظم و رفیق اش عباس می آید و شرایط عبور آنها از بحران را فراهم می کند.

البته که به این ترتیب هم “آژانس شیشه ای” مجوز می گیرد و هم یک تفاوت عمده پیدا می کند با آثار جشنواره‌ای پسند سینمای ایران که همواره داستان را با تلخی وافر به پایان می رسانند.




تهیه کننده “اخراجیها”: از بیرون ارشاد گفتند پوست ات را می کنیم/به فیلمنامه ای پروانه ساخت دادم که می گفتند جنگ مسلحانه علیه نظام است

سینماژورنال: ماجرای تولید “آژانس شیشه ای” و بخصوص چگونگی دریافت پروانه ساخت آن ماجرایی بوده که همواره شنیده های مختلفی درباره آن وجود داشته است.

به گزارش سینماژورنال چندی قبل حاتمی کیا درباره سختیهای دریافت پروانه ساخت این اثر گفته بود:  در آن سال‌ها عزت‌الله ضرغامی معاون سینمایی وزیر ارشاد بود و بین من و او مشکلی به وجود آمده بود. به همین دلیل من سه ماه سینما را ترک کردم و در مغازه پدرم مشغول به کار شدم. در این سه ماه فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای» را بدون آنکه امیدی به تولیدش داشته باشم نوشتم.

وی ادامه داد: وقتی که فیلمنامه «آژانس شیشه‌ای» را می‌نوشتم، به هیچ عنوان امیدی به ساخته شدن آن نداشتم و همین باعث شد که در نوشتن فیلمنامه این فیلم خیلی راحت برخورد کنم و تنها هدفی که از نوشتن آن دنبال می‌کردم، زدن حرف‌های دلم بود و واکنشی بود به شرایط زمانه.

این کارگردان افزود: فیلمنامه را به عطاءالله مهاجرانی معاون حقوقی رئیس‌جمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخه‌های آن را از بین ببرم، چون معتقد بود چنین داستانی می‌تواند خطرساز باشد. اما جالب اینکه تولید این فیلم به دوران گذار دولت‌ها خورد و حبیب‌الله کاسه‌ساز مجوز تولید را امضا کرد. من «آژانس شیشه‌ای» را در زمان وزارت خود مهاجرانی ساختم!

کاسه ساز: از بیرون از ارشاد گفتند پوستت را می کنیم

به گزارش سینماژورنال به تازگی حبیب ا.. کاسه ساز تهیه کننده “اخراجیها” نیز روایتی را از سالهای حضورش در اداره نظارت و چگونگی صدور پروانه ساخت “آژانس شیشه ای” بیان کرده است.

کاسه ساز گفته است: وقتی حاتمی کیا فیلمنامه “آژانس شیشه ای” را برای دریافت مجوز پروانه ساخت به اداره نظارت ارشاد که بنده مدیر کل آن بودم فرستاد همه اعضای شورا مخالفت کردند و من چون ابراهیم را میشناختم و از سال 61 در سپاه فیلمسازی میکردیم به او اعتماد کامل داشتم و مسئولیت مجوز پروانه ساخت را شخصا به عنوان مدیرکل به عهده گرفتم و مجوز ساخت را بدون نظر شورای پروانه ساخت امضاء کردم و تنها به یک جلسه با ابراهیم وتهیه کننده های فیلم اکتفاء کردم که ابراهیم سکانس آخر را فکری برایش بکن و در چشمان ابراهیم اعتماد را حس کردم و مجوز را دادم.

کاسه ساز ادامه داد: هفته بعد بعضی از دوستان که فیلمنامه را خوانده بودند از بیرون از ارشاد(!) به شدت مخالفت کردند و گفتند پوست تو را خواهیم کند؛ به فیلمنامه ای که جنگ مسلحانه علیه نظام است پروانه ساخت دادی.

وی افزود: من هم گفتم به ابراهیم حاتمی کیا مجوز دادم و او بچه نظام و ولایت است و خیلی از بنده و شما دلسوز تر است و چه خوب شد “آژانس شیشه ای” در قلب خانواده شهدا و بچه های نظام و ولایتی ماندگار شد.




اعتراف کیانیان به مخالفت اولیه حاتمی‌کیا با حضور او در “آژانس شیشه‌ای”+عکس

سینماژورنال: رضا کیانیان یکی از تجربه گراترین بازیگران ایرانی که این روزها درام عاشقانه “کفشهایم کو؟”ی کیومرث پوراحمد را روی پرده دارد ایفای یک کاراکتر ویژه در کارنامه اش دارد؛ سلحشور در “آژانس شیشه ای”.

به گزارش سینماژورنال جالب است که بعد از گذشت حدود دو دهه از تولید “آژانس شیشه ای” کیانیان که در این فیلم علاوه بر بازیگری، بازیگردان هم بود به تازگی در گفتگویی با “سینما” اعتراف کرده به اینکه حاتمی کیا در ابتدا مخالف حضور وی در “آژانس شیشه ای” بوده!

کیانیان می گوید: تا قبل از “آژانس شیشه ای” آن قدرها در سینما معروف نبودم. آتیلا پسیانی همیشه در گروه حاتمی کیا برای انتخاب بازیگر و بازیگردانی حضور داشت ولی آن سال قرار بود یکی از تئاترهایش را به یک کشور خارجی ببرد و نمی توانست با “آژانس شیشه ای” همراهی کند و حاتمی کیا به او گفته بود یکی را جای خودش بگذارد.

وی ادامه می دهد: پسیانی فکرهایش را کرد و من را به حاتمی کیا معرفی کرد. حاتمی کیا مرا نشناخته بود و وقتی با راهنمایی های پسیانی شناخت، مخالفت کرده بود و گفته بود: «او را نمیخواهد بیاوری، او فیلسوف است. حوصله بحث ندارم که او یک سری بحث کند و من هم جوابش را بدهم

کیانیان در توجیه مخالفت حاتمی کیا می افزاید: حاتمی کیا مرا از روی مقالاتم شناخته بود و آتیلا هم در برابر منکر {ادعای وی مبنی بر فیلسوف بازی من} شده بود و گفته بود: «کیانیان این شکلی نیست. من سالهاست که با او رفیق هستم و بعد از آن حاتمی کیا قبول کرده بود که من بروم.»

آژانس شیشه ای
حاتمی کیا و کیانیان در پشت صحنه “آژانس شیشه ای”



تهیه‌کننده “ایستاده در غبار” و بازیگر “آژانس شیشه‌ای” به هم می‌رسند

سینماژورنال: مراسم اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنی‌پور با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و قلم دوشنبه، 17 اسفندماه، در مسجد جوادالائمه(ع) برگزار می‌شود.

به گزارش سینماژورنال در این مراسم برنامه‌های متعددی در نظر گرفته شده است که از جمله این موارد می‌توان به معرفی برگزیدگان این دوره جایزه، سخنرانی گلعلی بابایی درباره مستندنگاری جنگ و یادی از زنده‌یاد فرج‌الله سلحشور اشاره کرد.

در این دوره بیش از سه هزار اثر در بخش‌های کودک، نوجوان، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و بخش رمان آزاد مورد بررسی قرار گرفته است.

اصغر نقی زاده بازیگر سینمای جنگ و آثاری چون “آژانس شیشه ای” و “از کرخه تا راین” و حبیب ا.. والی نژاد تهیه کننده فیلم “ایستاده در غبار” از جمله مهمانان حاضر در این مراسم هستند.

مراسم اختتامیه در روز یاد شده بعد از نماز مغرب و عشا برگزار می‌شود. علاقه‌مندان جهت شرکت در این برنامه می‌توانند به مسجد جوادالائمه(ع) واقع در خیابان سی متری جی، خیابان برادران شهید فلاح( 13 متری حاجیان) مراجعه کنند.

جایزه حبیب غنی پور
جایزه حبیب غنی پور



ادعای یک بازیگر زن: در یک فیلم ۶۵۰ نخ سیگار کشیده ام!+عکس

سینماژورنال: این دیگر به عادت بسیاری از بازیگران ما بدل شده که ساده ترین اتفاقات صحنه و پشت صحنه آثار خود را در صفحات اجتماعی خویش به گونه ای گل درشت بازتاب می دهند.

به گزارش سینماژورنال با این حال برخی اوقات هم این بازتاب در صفحات اجتماعی مربوط است به اتفاقاتی عجیب.

از جمله این اتفاقات ادعای بیتا بادران بازیگر زن سینما در صفحه اجتماعی اش است که گفته در فیلم تازه اش “دم سرد” 650 نخ سیگار کشیده است.

وی نوشته است: بچه ها تو این فیلم 650 نخ سیگار کشیدم…وای چه طعم بدی داره سیگار…

زن شهرستانی “آژانس شیشه ای”
بیتا بادران سالها پیش و در “آژانس شیشه ای” نقش همسر عباس همرزم حاج کاظم را بازی کرده بود.

این بازیگر زن در ملودرام “دلشکسته” هم نقش اصلی زن بود.

بیتا بادران در "دم سرد"
بیتا بادران در “دم سرد”



صبحگاهان حاتمی‌کیا منتقد احمدی‌نژاد است و عصرگاهان، نه!!؟

سینماژورنال: ابراهیم حاتمی کیا کارگردان شناخته شده سینمای ایران به تازگی فیلمبرداری “بادیگارد” را پشت سر گذاشت؛ فیلمی که نخستین اثر او در دولت اعتدال به شمار می رود.

به گزارش سینماژورنال صبح امروز یکشنبه اول آذرماه خبری روی خروجی خبرگزاری اصولگرای “فارس” قرار گرفته درباره پخش نوروزی این فیلم و در خلال این خبر داده های جالبی هم ارائه شده بود مبنی بر اینکه فیلم اخیر حاتمی‌کیا نقدی جدی بر عملکرد دولت دهم دارد و فعالیت برخی از نزدیکان احمدی نژاد را مورد توجه قرار داده است.

این رسانه اضافه کرده بود که در این فیلم مسئله اختلاس در این دولت، نظام بانکی و تامین اجتماعی همچنین عملکرد معاون اجرایی دولت دهم و فرد مورد وثوق احمدی‌نژاد که هم اینک در بازداشت به سر می‌برد نیز مورد توجه قرار گرفته است.

با این حال بعد از گذشت ساعاتی از انتشار خبر و البته بازنشر آن در رسانه های مختلف و اغلب اصولگرا به ناگاه عصر امروز بخشهای مربوط به مضمون انتقادی “بادیگارد” از خبرگزاری موردنظر حذف شد.

فارغ از پرسش برانگیز بودن این حذف که شاید بیش از همه از واکنش دست اندرکاران تولید فیلم نسبت به انتشار چنین خبری نشأت گرفته این پرسش مطرح است که:

رابطه سازمان سینمایی دولت احمدی نژاد با حاتمی کیا چطور بود؟

به گزارش سینماژورنال در هشت سالی که محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور بود حاتمی کیا سه فیلم “دعوت”، “چ” و “گزارش یک جشن” را ساخت.

در میان این سه فیلم، “گزارش یک جشن” فقط در جشنواره بیست و نهم فجر اکران شد و اشارات فیلم به انتخابات 88 سبب ساز توقیف فیلم گردید. البته که برای جبران ضررهای برآمده از توقیف، سازمان سینمایی دولت دهم به ریاست جواد شمقدری دستور خرید رایت این فیلم را به موسسه رسانه های تصویری داد.

تولید “چ” نیز در دوره مدیریت شمقدری تصویب شد و البته بنیاد فارابی به عنوان سرمایه گذار اصلی کار وارد پروژه شد و البته بخش عمده بودجه را هم تأمین کرد ولی در نهایت به دلیل طولانی شدن پروسه تولید، اکران فیلم به دولت یازدهم رسید.

پرکار در دوران اصلاحات و کارگزاران

اگر به مقایسه کارنامه سینمایی حاتمی کیا در دولت اصلاحات و دولت کارگزاران بپردازیم می بینیم که وی در دو دوره دولت اصلاحات 6 فیلم “روبان قرمز”، “موج مرده”، “ارتفاع پست”، “به رنگ ارغوان”، “به نام پدر” و “آژانس شیشه ای” را ساخته است.

در دو دوره دولت کارگزاران نیز حاتمی کیا 5 فیلم “مهاجر”، “وصل نیکان”، “از کرخه تا راین”، “خاکستر سبز”، “بوی پیراهن یوسف” و “برج مینو” را ساخت.

حالا اگر بخواهیم به واسطه کمیت تولیدات بررسی کنیم پرکارترین دامنه کاری حاتمی کیا ابتدا در دوران اصلاحات بوده بعد در دوره کارگزاران و در آخر در دو دوره احمدی نژاد.

آیا انتقادات حاتمی کیا از نزدیکان احمدی نژاد در فیلم جدیدش هم مرتبط به همین کم کاری است؟! این پرسشی است که باید بعد از رونمایی “بادیگارد” در جشنواره و ارزیابی کیفیت انتقادات، آن را از حاتمی کیا پرسید.




ماجرای متهم شدن رضا کیانیان به اعتیاد در دورانی که خبرنگار بود!

سینماژورنال: رضا کیانیان در کنار آن که بازیگر خوبی است نویسنده خوبی هم هست. سالهاست دلنوشته ها و یادداشتهایش را در رسانه های مختلف خوانده ایم ضمن اینکه گفتگوهایش با چهره هایی نظیر محمدعلی فردین هم به کتبی پرتیراژ بدل شده است.

به گزارش سینماژورنال شاید خیلیها ندانند که ذوق نوشتن کیانیان از سابقه روزنامه نگاری او نشأت گرفته است. سالها پیش از این کیانیان وقتی نوجوان برای روزنامه “اطلاعات” خبرنگاری می کرد.

این هنرمند توانان در یادداشتی زیبا که به مناسبت روز خبرنگار نگاشته است و در “اعتماد” منتشر کرده به ذکر خاطراتی از دوران خبرنگاری پرداخته است و از جمله خاطره ای از عکس خبرنگاریش که باعث شده بود برخی گمان کنند او اعتیاد دارد!

سینماژورنال متن کامل یادداشت کیانیان را ارائه می دهد:

من هم يك خبرنگارم

وقتي ١٥ساله بودم خبرنگار روزنامه اطلاعات شعبه خراسان شدم. بعد از مدت كوتاهي قرار شد عكسم در روزنامه، صفحه مخصوص خراسان چاپ شود. رفتم استوديو موگه پيش مصطفي. گفتم يك عكس هنري از من بگير! آن روزها تازه مد شده بود (حداقل در مشهد) براي پرتره يك طرف صورت را تاريك‌تر مي‌كردند.

رضا هروييني شده، چون لب‌هاش سياهه

اين عكس را به دفتر روزنامه دادم و چند روز بعد، يك خبر كوتاه چندخطي، وسط يكي از ستون‌ها چاپ شد، با همان عكس و زير آن نوشتند: «رضا كيانيان هنرمند جواني از مشهد». به زحمت كسي مي‌توانست آن عكس و خبر را ببيند. اما خودم به راحتي آن را ديده بودم و چند نسخه از روزنامه را هم از دفتر برداشته بودم كه به همه نشان بدهم. به ثبت رسيده بودم. اما خوشحالي من به زودي تبديل به خجالت شد، چون پيرمردهاي مسجد محل كه من هم عضو ثابت آنجا بودم، عكس را ديده و گفته بودند: «رضا هروييني شده، چون لب‌هاش سياهه، صورتش هم سياهه».

تمام نسخه های روزنامه را جمع کردم

حالا من جلوي چشم‌شان بودم كه نه لب‌هام و نه صورتم، هيچ كدام سياه نبود، اما به آن عكس استناد مي‌كردند و خودم را باور نمي‌كردند. چاره‌اي نداشتم، فقط سعي كردم تمام نسخه‌هاي روزنامه- حداقل اونايي كه تو محل‌مان پخش شده بود- را جمع كنم تا به مدرسه و به دست مدير و ناظم‌مان نرسد… !

هنوز انجمن صنفي روزنامه‌نگاران باز نشده

الان ٦٥ساله شدم و هنوز هم خودم را جزو روزنامه‌نگاران مي‌دانم؛ گاهي مطلبي، مقاله‌اي و… مي‌نويسم و گاهي هم با اين و آن مصاحبه مي‌كنم و اينجا و آنجا چاپ مي‌كنم. خب، سينماگر هم هستم. آقاي روحاني درمورد سينما، بعد از انتخاب شدن بلافاصله به قولش عمل كرد و خانه سينما را باز كرد و به خيلي از قول‌هاي ديگرش هم عمل كرد، حتي به قول‌هاي جهاني‌اش. اما هنوز انجمن صنفي روزنامه‌نگاران باز نشده.

من در روز خبرنگار به خاطر همه خبرهاي خوبي كه خودشان و همكاران‌شان آفريده‌اند، به همه خبرنگاران تبريك مي‌گويم و همچنان منتظرم براي يك خبر خوب ديگر؛ باز شدن انجمن صنفي روزنامه‌نگاران.